تعداد صفحات : 169
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول : کلیات 4
مقدمه 5
بیان مسئله 8
فصل دوم : مباحث نظری 11
تاریخچه 12
شکل گیری و رشد رفتاری درمانی 20
کاربرد اولیه اصول رفتاری در زمینه بالینی 32
کاربرد فنون کنشگر : تحلیل کاربردی رفتاری 40
تکنیکهای رفتار درمانی 48
خاستگاه رویکرد رفتاری 55
فنون سنتی رفتار درمانی 60
ارزیابی رفتار درمانی 80
پیدایی شناخت درمانی 95
رویکردهای شناختی نسبت به شخصیت 103
مفروضات کلی شناخت درمانی 106
تلفیق رویکردهای شناختی رفتاری 120
ویژگی ها و مفروضه های رویکرد شناختی – رفتاری 125
درمان شناختی – رفتاری 134
تکنیکهای رفتار درمان شناختی 143
پژوهش در زمینه مداخله رفتاری – شناختی 144
پژوهش در زمینه مداخله رفتاری – شناختی و دارویی 147
بنیاد علمی درمان رفتاری - شناختی 149
اصول کلی در شیوه های درمانی شناختی – رفتاری 151
ارزشیابی شناختی – رفتاری 152
سنجش در ارزیابی و درمان شناختی – رفتاری 154
فصل سوم : بحث و نتیجه گیری 155
پیش بینی روندها 156
برایند بحث 157
اصطلاحات مهم 158
فهرست منابع
منابع فارسی 165
منابع انگلیسی 167
پیوست 169
چکیده
در شیوه های رفتار درمانی مستقیماً بر رفتار تأکید می شد و به تفکر و استدلال فرد کمتر توجه می شد.
در آغاز درمانگران به اهمیت شناخت اعتقاد نداشتند و نگرش محرک – پاسخ سفت و سختی را ترجیح می دادند. آنها هر ملاحظه ای در مورد اعتقادات و نگرشها را به عنوان بازگشتی به گونه ای از درونگری غیر علمی می دانستند. اما در پاسخ به شواهدی که نشان می داد عوامل شناختی (یعنی افکار شخص، انتظارات و تفسیر وی از رویدادها) اهمیت تعیین کننده در رفتار شخص دارد، بسیاری از رفتار درمانگران تأکید بر شناخت را هم وارد درمان کردند (بندورا 1986).
رفتار درمان شناختی اصلاح کلی است برای روشهای درمانی که در آنها از فنون تغییر رفتار استفاده می شود و علاوه بر آن راهکارهای طراحی شده برای تغییر عقاید ناسازگار نیز به آن فنون الحاق شده است. درمانگر به فرد کمک می کند که واکنشهای هیجانی ناراحتی کننده نظیر اضطراب و افسردگی را با یادگرفتن شیوه های موثر تری برای تفسیر و تفکر درباره تجاربش کنترل کند. مثلاً در نظریه شناختی بک در مورد افسردگی، افراد افسرده تمایل دارند رویدادها را از دیدگاهی منفی و خود منتقدانه ارزیابی کنند. آنها شکست را به جای موفقیت انتظار می کشند و در ارزیابی عملکردشان تمایل به بزرگ کردن شکستها و کوچک کردن موفقیتهادارند. رفتار درمانگران شناختی در درمان افسردگی، به مراجعان کمک می کنند که تحریف را در تفکرشان تشخیص دهند و آنها را به واقعیت نزدیک کنند.
برنامه رفتاری – شناختی برای کمک به کسی که می خواهد به بازار هراسی خود غلبه کند، می تواند شامل آموزش مثبت اندیشی همراه با مواجهه زنده باشد. درمانگر به مراجع یاد می دهد که گفت و گوهای خودشکنانه درونی را با دستورات مثبت به خود جایگزین کند. رفتار درمانگران شناختی اتفاق نظر دارند که تغییر عقاید فرد برای ایجاد تغییری با ثبات در رفتار مهم است. اغلب اعتقاد دارند که شیوه های رفتاری قدرتمند از شیوه های کلامی در تأثیر گذاری بر فرایندهای شناختی اند. برای مثال، برای غلبه بر اضطراب صحبت کردن در کلاس، تفکر مثبت مفید است : «من درس را خوب می دانم و مطمئن هستم که می توانم ایده هایم را به طور موثر بیان کنم »؛ «موضوع جذاب است و بقیه بچه ها از آنچه من می گویم لذت می برند». اما ارائه موفق سخنرانی به یک همکلاسی و دوباره برای گروهی از دوستان نیز احتمالاً از شدت اضطراب کم خواهد کرد. عملکرد موفق احساس مهارت و تسلط ما را افزایش می دهد . در واقع گفته شده است که همه فرایندهای درمانی موثر به فرد احساس تسلط یا خودکارایی می دهند.
با مشاهده افراد موفق و مسلط، متقاعد شدن به این که می توانیم مشکل را حل کنیم و قضاوت از روی نشانه های درونی که، آرام و مسلط هستیم، در ایجاد احساس خود کارایی دخیل است. اما بیشترین احساس کارایی و عملکرد واقعی و احساس تسلط شخص ناشی می شود. خلاصه اینکه هیچ چیز مثل موفقیت فرد را موفق نمی کند
پایان نامه شناخت رفتار درمانی