تعداد صفحات: 16
نوع فایل pdf
اصطلاحات مهم پزشکی
تعداد صفحات: 16
نوع فایل pdf
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 25 اسلاید
تاریخچه :
در این دستگاهها بوسیله تولید اشعه ایکس در یک تیوپ و بکاربردن یک سری تکنیکها و شرایط لازم و عبور اشعه از بدن بیمار و برخورد آن با فیلم و سپس ثبت تصویر بوسیله دستگاههای ظهور و ثبوت از اعضای مختلف بدن تصویر برداری میشود.
در این دستگاه تصویر برداری مقطعی و عرضی توسط چرخش دستگاه به دور عضور مورد نظر صورت میگیرد و در هر چرخش یک مقطع از عضو را در کوتاهترین زمان تصویرگیری میکند و تصاویر توسط کامپیوتر بازسازی میشوند.
استفاده از یک میدان مغناطیسی بزرگ است که وقتی بیمار در آن قرار میگیرد، امواج رادیویی که دستگاه میفرستد، بر روی هسته اتم هیدروژن در بدن اثر گذاشته و آنها را در یک میدان مغناطیسی قرار میدهد. سپس تصویرگیری توسط کامپیوتر از مقاطع مختلف عضو مورد نظر صورت میگیرد.
طب اسلامی یا پزشکی اسلامی یکی از مشهورترین و شناختهترین جنبههای تمدن اسلامی در جهان است و یکی از شاخههای علم است که مسلمانان در آن پیشرفتهای بسیاری داشتهاند. این مکتب پزشکی، که در آغاز تاریخ اسلام پدید آمد، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه پیوسته نزدیکی با دیگر دانشها و به ویژه دانش فلسفه (طبیعیات فلسفه) داشتهاست. به همین دلیلاست که از گذشته، در جهان اسلام، مرد حکیم پزشک نیز بوده است و فیلسوف و پزشک هر دو را با نام حکیم میخواندهاند.
مکه و مدینه در دوران زندگی پیامبر اسلام (570 - 632م) - علی رغم آنچه تاکنون به طور گسترده ای مقبول واقع شده است - یکسره از جهان خارج برکنار و منتزع نبودند. [گویا] این دو شهر، خلاف آنچه امروزه به طور مکرر، اظهار یا (حداقل) تلویحاً بدان اشاره می شود، مراکز حیات فرهنگی مترقّی و شکوفا نیز محسوب نمی شدند. این حقیقت که عربستانِ مرکزی [در آن دوران ] با تمدّن برتر هم عصرِ خود تماس بسیار اندکی داشته است، در خالی بودنِ قرآن از اشاراتی به علم طب و طبابت جلوه گر می شود، چرا که از دیدگاه سنت دینی، چنین اموری می بایست مُستظهر به حکم و فرمانی از جانب خداوند می بودند. می توان پذیرفت درمانگرانی بومی، که به طور علمی آموزش ندیده بودند، در آن عصر می زیسته اند و [گاهی هم ] ممکن بود تصادفاً گذار یک پزشک واقعی به عربستان مرکزی افتاده باشد (نظیر موردی که در سر حد شمال غربی بیابان عربستان بدان برمی خوریم). البته چنین پزشکی نمی توانست دانشمند برجسته ای باشد. نه او و نه هیچ کس دیگر نمی توانسته اند انبوهی از آموخته ها را از جهان خارج به شهرهایی که به زودی مکان های مقدس اسلامی می شدند، منتقل کرده باشند. از سوی دیگر، ساکنان این شهرها به واسطه ی تجارت کاروانی، این امکان را داشتند که با حیات فرهنگی هم عصر خود در جوامع بزرگ تری چون فلسطین و سوریه آشنایی پیدا کنند. استفاده ی آنها از این فرصت در منابع ناچیزی که در دست داریم تأیید شده است.
همه ی پیوستگی های فرهنگی از این دست، به مناطقی معطوف می شود که تمدن عصر باستان کلاسیک (در قالب هلنیسم و آنچه از آن در کسوت یونانی و تمدن رومی به شرق رسیده است) اثر خود را در آنها بر جا نهاده بود. در واقع می توان ادعا کرد که در یک گفتمان فرهنگی، بخش غربی عربستانِ مرکزی، پاره ای از جهان هلنیستی باستان بود؛ اما پاره ای بسیار دورافتاده که در حقیقت بهره ای از دستاوردهای عالی عقلانی جهان هلنیستی نصیب آن نشده بود. میراث معنوی و فکری آسیای جنوب غربی باستانی دوران قبل از هلنیسم، با پیشرفت موفقیت آمیز مسیحیت، گنوستی سیسم و یهودیت از جهات مختلف تداوم پیدا کرد و تجدید حیات و استحکام یافت. هلنیسم مترقی عربستانِ جنوبی و امپراتوری ساسانی در اسلام نیز به شدت از هلنیسم متأثر شدند. پیروزی و غلبه ی هلنیسم، هم چنان که شائدر توصیف کرده، حقیقتی است که کشفیات جدید بارها و بارها آن را تصدیق کرده است.
درباره علم پزشکی، در کتاب هومر توضیحات فراوانی آمده است. داستانهای هومر بیانگر این مطلباند که مردم آن زمان تجربیات زیادی در زخمبندی، درمان برخی بیماریها، شکستهبندی و .... داشتهاند. آنها میدانستند که چگونه اندامهای مجروح خود را روغن مالی کنند و افرادی که تیزبینی و حس مشاهده صحیح داشتهاند، دریافتند که زخمهای مختلف چه آثاری بر جای میگذارند، نوبههای غش چه خصوصیاتی دارد و تشنجات آدمی در حال مرگ از چه قبیل است.
اما به طور کلی در یونان باستان قسمت عمده کار پزشکی به جراحی اختصاص داشت ولی طبیبان به امراض داخلی نیز رسیدگی میکردند؛ و کسانی که در جمع آوری گیاهان مختلف و کشف خواص آنها موفق بودند از آنها به عنوان دارو استفاده میکردند. عدهای از زنان نیز در کار پرستاری و مراقبت از بیماران و دادن دارو به آنها مهارت داشتند. در داستانهای هومر، هلن این کار را از یک زن مصری یاد گرفت.
پزشکی و درمان بیماران اغلب در معابد و تحت نظر کاهنان صورت میگرفت و بیمار در صورت درمان شدن هدایایی به معبد تقدیم میکرد. در آن زمان درمان بیماریها بیشتر از طریق روح و روان و دعا خوانی صورت میپذیرفت. دو مدرسه بزرگ پزشکی که در آن زمان تأسیس شده و شهرت زیادی داشتند یکی در کنیدوس و دیگری در کوس بود. در این دو مدرسه که در منطقه گوشه جنوبی آسیای صغیر واقع بودند، علم پزشکی آن دوران را به حد کمال رساندند. در کوس به کل سیستم ایمنی بدن توجه میکردند ولی در کنیدوس همان عضو بیمار مورد توجه قرار میگرفت.
از پزشکان معروف کنیدوسی میتوان این افراد را نام برد: کتسیاس که بعدها در دربار اسلام به شهرت رسید. اوروفون که تحقیقاتی در تشریح داشته و کتابی درباره تب کبود نوشت. خروسیپوس که افکارش مخلوطی از اندیشههای سیسیلی و آموزههای کوسی بود. الکمایون که از فیثاغورسیان بود و تندرستی را تعادل میان قدرتهای بدن میدانست. بقراط که از پزشکان بسیار معروف کوسی بود استفاده از نگرش و روش علمی را در درمان بیماریها رواج داد و آغازگر ضبط و ثبت ادبیات طبی سریری است. با وجود اینکه با آسیب شناسی عمومی بیشتر از آسیب شناسی خصوصی سر و کار داشت، مشاهدات بالینی بسیار مفیدی در خصوص سل و تب نفاسی و صرع و توصیفاتی از مرد محتضر و همچنین از کسی که در نتیجه گرسنگی زیاد و حالت اسهال و سر قدم رفتن ضعیف شده، ارائه داد؛ ارسطو نیز در علم پزشکی و کالبد شکافی به دستاوردهای عظیمی دست یافت.
زمینه تاریخی پزشکی اسلامی
به نظر می رسداز علل توجه مسلمانان به دانش طب، توجه پیشوایان دین اسلام به این دانش ارزشمند است. در حدیثی از پیامبر اسلام دانش طب همسنگ با علم دین و در کنار آن مورد توصیه قرار گرفته است.
مکتب طب اسلامی شاخه ای مجزا از پزشکی اسلامی است و بر اساس دانش طب اخلاطی می باشد.
آبشخور پزشکی اسلامی
پزشکی اسلامی، همچون ترکیبی از سنتهای پزشکی یونان باستان به ویژه سنتهای بقراط و جالینوس با نظریهها و جنبههای عملی پزشکی اسلام باستان و هند باستان در زمینه کلی اسلام به وجود آمد. بنابراین این طب جنبه ترکیبی دارد، و از پیوستگی برداشتها و معاینات مکتب بقراطی با روش فلسفی و نظری جالینوس، و افزودن دانستههای پیشین پزشکان اسلامزمین و هندوستان و نیز احادیث مربوط به پزشکی در عالم اسلام پدید آمدهاست. از این گذشته، پزشکی اسلامی همواره با کیمیا پیوستگی نزدیک داشت.
طب النبی
اسلام، درباره اصول کلی پزشکی و بهداشت دستورهایی به پیروانش داده است که میتوان از این دستورها به عنوان یکی از پایههای علم پزشکی اسلامی یاد کرد. احادیثی از پیغمبر اسلام درباره سلامت، بیماری، بهداشت و مسایل دیگر مربوط به پزشکی نقل شدهاست. از بیماریهایی چون جذام،ذاتالجنب، ورم چشم و نظایر آنها ذکری شدهاست. مجموعه گفتههای پیغمبر اسلام درباره طب را بعدها نویسندگان اسلامی تدوین کردند و بر آن شرحها نوشتند و این مجموعهها به نام طبالنبی معروف گردید. در آغاز جلد چهارم احادیث صحیح بخاری، دو کتاب آمدهاست که در ۸۰ باب آن احادیث مربوط به بیماریها و درمانها نقلشده است. در بین مسلمانان شیعه، امام ششم؛ جعفر صادق برای سخنان طبی مشهور است که همه رنگ دینی و مذهبی دارد.
شامل 22 صفحه فایل word قابل ویرایش
مشخصات این فایل
عنوان: دانستنی های پزشکی
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 18
این مقاله درمورد دانستنی های پزشکی می باشد.
مراقبتهای فوری پس از گزش مارها
این مراقبتها که بلافاصله بایستی شروع گردند عبارتند از :
1- بستن فوری نوار در بالا و پائین محل گزش. پس از برداشتن تمام اجسام حلقوی مانند ساعت و غیره از عضو، نوار را بایستی بالافاصله پس از تمام شدن محل تورم بست و نه روی آن.
فشار بایستی بحدی باشد که فقط جریان خون وریدی را متوقف نماید نه شریانی را و نبض در زیر محل بستن نوار بایستی ضربان عادی خود را داشته باشد.
2- مکیدن زهر از بدن بیمار – یک شکاف طولی باندازة 5 تا 8 میلیمتر در روی محل دندانها حیوان داده و آنرا بمکید. این عمل بایستی حداکثر تا یکدقیقه پس از گزش انجام گیرد و گر نه سودی نخواهد داشت . عمل مکیدن را مکرر انجام داده و پس از هر مکیدن آب دهان خود را به خارج بریزید.
مکیدن سم مارها در صورتیکه شخص مکندة زخم بازو یا حالت احتقان در دهان خود نداشته باشد هیچگونه سمیتی ندارد، در غیر اینصورت مکیدن صلاح نبوده و بایستی توسط شخص دیگری انجام گیرد. سایر احتیاطاتی که بایستی در این موارد در نظر گرفته شود از این قرارند :
1) عمل بریدن و مکیدن را اگر نیمساعت از زمان گزش گذشته باشد انجام ندهید.
2) شکاف را عمیق ندهید بلکه فقط پوست و نسج زیر جلدی را ببرید.
3) اگر محل گزش نزدیک یک مفصل و یا شریانی است که دارای نبض می باشد شکاف ندهید زیرا در این مواقع دادن شکاف بیش از گزش مار خسارت آور است.
3- بیحرکتی کامل بیمار و بعداً انتقال او به بیمارستان، زیرا هر نوع حرکت او پخش زهر را به بدن تسریع و تشدید می کند.
4- تشخیص نوع مار بیمار و بعداً انتقال او به بیمارستان، زیرا هر نوع حرکت او پخش زهر را به بدن تسریع و تشدید می کند.
تشخیص نوع مار در صورت امکان. این کار برای بکار بردن پادزهر صحیح بر علیه گزش مفید است و اینکه اصولاً بدانیم درمانی جهت بیمار لازم است یا خیر؟ اگر بتوانیم مار را بکشیم این تشخیص سریعتر صورت می گیرد و در هر حال بایستی جسد مار را با بیمار به بیمارستان منتقل نمود.
5- تزریق پادزهر – تزریق پادزهر بسته به شدت گزش و مقدار سم داخل شده به بدن است. بعضی از گزش ها اصولاً به تزریق پادزهر احتیاج ندارد زیرا عکس العملهای شدیدی در مقابل تزریق آن دیده می شود که خطر آن بسیار زیاد و بیش از اثر خود زهر می باشد.
پادزهر را بایستی داخل ورید تزریق نمود نه در محل گزش و تزریق آن حتماً بایستی توسط و یا تحت نظر یک پزشک و بدستور او انجام گیرد.
در نواحی که گزش مار شایع است جعبه کمکهای اولیه بایستی جزو لوازم خود پادزهر را نیز منظور نماید تا در مواقعی که تأخیری در انتقال بیمار به بیمارستان بروز نماید از آن استفاده گردد.
کارهائی که نبایستی در مورد بیماران مارگزیده انجام داد از این قرارند :
1- اجازة ورزش و یا حتی حرکات ساده را به بیمار ندهید. زیرا باعث ازدیاد گردش خون در محل گزش شده و سم را سریعتر به تمام بدن پخش می نماید.
2- اجازة نوشیدن الکل را به بیمار ندهید. زیرا هم گردش خون را تسریع می نماید و هم باعث ضعف دستگاه عصبی می گردد. عقیدة عمومی مبنی بر مفید بودن الکل جهت گزش مارها کاملاً بی اساس و غلط است.
3- روی محل گزیدگی یخ نگذارید. زیرا یخ باعث خنثی کردن اثر زهر نشده و بر عکس با پوشانیدن علائم موضعی پزشک را در تخمین شدت بیماری به گمراهی می کشاند.
گزش یا گاز گرفتن حشرات و بهبود آنی آن
گزش زنبور و عنکبوتها و یا سایر حشرات بندرت کشنده است ولی چون تعداد این گزش ها به مراتب بیشتر از گزش مارها می باشد بنابراین تعداد مقتولین نیز بیشتر از مارگزیدگی است.
پس از گزش، بیمار احساس درد فراوان کرده و ممکن است استفراغ نموده یا بیهوش گردد.
مراقبت پزشکی فوری لازم است و اگر بتوانیم نوع حشرة گزنده را نیز تعیین کنیم مفید است.
گزش عنکبوتهای سمی شامل درد و سفتی عضلات، انقباض و قولنج شکمی و درد عمومی بدن می گردد، و پس از چند روز موجب پوسیدگی و جدا شدن قسمتی از محل گزیدگی گشته و ممکن است منجر به مرگ هم بشود.
مسمومیت آنی و فوری و گزش حشرات در وحلة اول کمتر از عکس العملهای حساسیتی است که بیمار ممکن است در دفعات آتی گزش به آن دچار شود.
حتی گزش زنبور عسل و زنبورهای وحشی ممکن است در این موارد باعث بیهوشی فوری و مرگ گردند که بعلت ایجاد حساسیت قبلی و شوک آنافیلاکسی می باشد.
گیجی ناگهانی در سالمندان
مراقبتهای فوری پس از گزش مارها
کارهائی که نبایستی در مورد بیماران مارگزیده انجام داد از این قرارند :
مراقبت از سوختگی بوسیلة آتش
سوختگی های شیمیائی
اشعة خورشیدی
جعبه دارو و کمکهای اولیه
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست و توضیحات:
پیش از پیدایش تاریخ
واژههای گوناگون و اصطلاحات پزشکی
سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس
پیش از پیدایش تاریخ
تاریخشناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر میبردند.
دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهرهگیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیدهاست.
آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) میزیست و با حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم میکرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار میکردند تا گوشتشان را بخورند. استخوانهای همان حیوانات وسیله شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی میکردند و مانند فرزندان امروزی خود سخن گفتن نمیدانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر میگفتند، و بیشتر با اشاره دست چیزهای ساده را بیان میکردند.
نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی میکردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز، ابزار مفیدی است که میتواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که میتوان دستهای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیلهای تازه بود که میتوانست از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.
انسانهای نخستین همواره در تیررس خطر مرگهای فوری و دردناک ناشی از بیماری و خطر مرگ فوری و هراسانگیز یورش حیوانات وحشی از هر طرف بودند. در چنان شرایط سخت و ترسآور، زندگی آرام، آسان به دست نمیآمد. به این ترتیب عمر کمتر از سیسال بود. دانش پزشکی آن زمان از روی غریزة حیوانی بود؛ و هرگاه زخمی بر بردن وارد میشد و یا جوش و عفونتی در بدن کسی پدید میآمد، با مکیدن زخم، زودتر بهبود بدست میآید.
همانگونه که دانسته بودند پس از یک پرخوری، مالیدن دستها (ماساژ) بر شکم، موجب آرامش دل درد میگردد.
ابزارهایی که برای جنگ فراهم کرده بودند نیز، برای پاره کردن دملهای دستها و پاها و پشت و سایر جاهای بدن به کار رفت و سوزاندن محل زخم نیز نوعی مداوای دیگر شده بود که جلوگیری از گسترش زخم میکرد و کسی که از سوزاندن زخم جان سالم به در میبرد، بهبود مییافت.
هرچه گروههای کوچک بزرگتر میشدند، بیماریهای گوناگون گسترش بیشتری پیدا میکرد و میکروبها و ویروسهای بیماریها زیادتر میشدند و گروههای بیشتری را آلوده کرده و می کشتند. همانگونه که اینک در مناطق غیربهداشتی جهان، بیماریهای گوناگون رواج دارند. این گونه کارهای پزشکی غریزی، رفته رفته به حالت روش درمانی درآمد که با نظارت رئیس قبیله و با گروه رهبری انجام میگرفت و هر کس بیمار میشد، آن تجربهها برای او فراهم بود.