فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق از دوران مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می آموزیم؟

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق از دوران مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می آموزیم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

از نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می‌آموزیم؟

ملت رشید ایران چه می‌خواست و به چه رسید؟

مقدمه:

انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن ماه 1357 با پیروزی بر رژیم پهلوی و تلاشی حکومت شاهنشاهی و ارد مرحلة جدیدی از زندگی خود گردید، دارای یک سابقة 15 ساله و نزدیک یک به یکصد سال تجربه مبارزاتی می‌باشد با پایان یافتن سال 1340 و فوت مرحوم آیت‌ا… العظمی بروجردی و آیت ا… کاشانی و تلفیق زعامت «سیاسی و مذهبی» در نزد امام خمینی نطفة انقلاب اسلامی ایران منعقد شد. ولی بررسی انقلاب اسلامی ایران از تاریخ یاد شده نگاهی مقطعی به روندی است که در آخرین فراز خود. اسلام را بعنوان رهنمودی جامع و مانع در پیشبرد حرکتهای مختلف جامعه شاهد است. از اینرو کمترین تارخی که باید به عقب برگشت تا دستمایه‌های تجربی این مهم را در حد توان و حوصله مورد مداقه قرار داد چندین نزدیک به یکصد سال را در بر می‌گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق از دوران مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب بزرگ اسلامی چه درسهایی می آموزیم؟

دانلود مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی


دانلود مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی

 

مشخصات این فایل
عنوان: مهدی و نهضت عدالت خواهی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد مهدی و نهضت عدالت خواهی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی می خوانید :

عدل از اصول دین
در سایر مسائل الهیات اگر شبهات و اشکالاتی هست برای طبقه متکلمین و فلاسفه و اهل فن مطرح است آن مطالب هر چند دشوار باشد ولی چون از قلمرو افکر عامه ی مردم خارج است اشکال و جواب آنها هر دو در سطحی بالاتر از سطح درک توده طرح می شود. اما ایرادها و اشکال های مسئله عدل در سطح پایین و وسیع عامه نیز جریان دارد در این مسئله هم دهاتی بی سواد می اندیشد و هم فیلسوف متفکر.
از این جهت مسئله عدالت دارای اهمیتی خاص و موقعیتی بی نظیر است و همیت جهت را می توان توجیهی فرض کرد برای این که علماء اسلامی عدل را در ردیف «ریشه های دین» قرار دهند و دومین اصل از اصول پنجگانه دین بشناسد وگرنه عدل یکی از صفات خدا است و اگر بنا باشد صفات خدا را جزء اصول دین شمرده شده امر دیگر است و آن اینکه شیعه با اهل سنت در سایر صفات خداوند اختلافی نداشتند اگر هم داشتند مطرح نبود. ولی در مسأله عدل اختلاف شدید داشتند و شدیداً هم مطرح بود. به طوری که اعتقاد و عدم اعتقاد بهعدل، علامت «مذاهب» شمرده می شد که مثلاً شخص شیعه است یا سنی و اگر سنی است معتزلی است یا اشعری.

عدالت در سایه حضرت مهدی (عج)
برای قرآن، قرآنی ناطق لازم است که روان این قرآن ناطق باروان قرآن باید هماهنگ باشد و آن قرآن ناطق کسی جز معصوم نمی تواند باشد زیراو انعکاس است حقیقی از حکومت خداوند در قرآن کریم که در هر زمان و مکانی باید وجود داشته باشد و حتی اگر غایب شد فقهای عادلی وجود دارند که عالم را از منابع اصلیش استخراج می کنند و این امر استمرار دارد همانطور که پیامبر در حدیث ثقلین می فرماید: «انهما لن یفترقا حتی یرداعلی الحوض» این دو از همدیگر جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر به هم ملحق شوند شیعه و سنی هر دو در نقل این حدیث  مشترکند. اکنون دارای امام حجت هستیم و نیز حکمی که تا هزاران سال ادامه خواهد داشت چه بسا خداوند عمر حضرت نوح (ع) را طولانی کرده تا برای ما حقیقت طولانی کردن عمر حضرت حجت (عج) را تأکید کند زیرا که او برتر از نوح (ع) و سایر انبیاست. این برتری به خاطر آنست که او در آنجام دادن کاری موفق خواهد شد که پیامبران نخست نتوانستند آن را انجام دهند و این کار همان به وجود آوردن دولت جهانی در زمین زیر پرچم اسلام است. بعد از امام حجت (عج) رجعت خواهد بود یعنی اهل بیت برای برقراری حکم خداوند به زمین برخواهند گشت. اینکه امام حجت به شمشیر بر می گردد، به خاطر اینست که دیگر به چنین اسلحه ای نیاز ندارد و دنیا همه به صورت دولت واحدی خواهد بود که عدالت و نور واحدی خواهد داشت و کسانی که مخالف عقیده ی توحیدند، هیچخطری بری بشریت بوجود نخواهند آورد. دیگر به ساتخدام سلاح و نیرو حاجتی نیست، زیرا که قوت و نیرو در علوم کشاورزی صنعت، اقتصاد، آزادیها و هرچه که انسان را خوشبخت می کند خواهد بود.

دولت عاشقی و عدل جهانی
از مهدی (عج) هرچه بگوییم حکایت انگشتانه و دریاست ایشان در چشم انداز بسیار مرتفع هستند و ما از هر زاویه ای که بخواهیم به ایشان بنگریم باید کلاهمان را از سرمان برداریم تا نیفتد. ایشان بر روی بام جهان و بر شانه تاریخ ایستاده اند، در حالی که ما زیر دست و پای جهان و زیر چرخ های ارابه تاریخ دست و پا می زنیم. نه ما، بلکه همه ی بشریت. قیام مهدی (عج)، نقطه غلیان تاریخ و شوک بزرگ تاریخی است که علیه ستمرگران جهان و برای گشودنراه تنفس بشریت محروم وارد می شود و بر اساس روایات نه فقط راه تنفس، بلکه ایشان راه تعقل را هم برای بشریت باز می کنند. بخش های عظیمی از ظرفیت بالقوه تعقل و عقلانیت بشر تا قبل از ظهور ایشان تعطیل است. وقتی ایشان بیایند عقلانیت، تازه فعلیت پیدا می کند و بالفعل می شود. یعنی عقل بشر، بعضی از موتورهایش خاموش بوده و به دست ایشان و در عهد ایشان روشن خواهد شد و ایشان مخالفان «عقل» و مخالفان «عدل» هر دو را، یکجا بر سر جای خود خواهند نشاند. بازار عقلانیت و عدالت، هر دو را، گرم خواهد کرد که به هم مربوط اندو نه «عدالت» را جداز «عقل» می توان به درستی فهمید و معنا و اجراء کرد و نه عقل و عقلانیت اگر به عدالت، معطوف نباشد، عقل سالم و عقل به معنای واقعی کلمه است. ایشان ریشه ی کینه را در دنیا خواهند خشکاند و جامعه ای خواهد ساخت که کینه و کینه توزی قاچاق محسوب شود زیرا ایشان عوامل کینه توزی یعنی ظلم و جهل را برخواهد انداخت و رسم برادری و دولت عاشقی را برقرار خواهد کرد.
مهدی (عج) زمین را پر از عدل و داد می نماید
یکی از ویژگی های حضرت مهدی (عج) پر کردن زمین از عدل و داد اسن. این ویژگی، مکرر از پیامبر و اهل بیت (ع) و با عبارت «عملا الأرضعدلاً کما ملئت ظلحاً و جورا» نقل شده است.
در فرازی از بشارت های اشعیا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد به گونه ای که مردم در صلح و صفا و صمیمت زندگی می کنند و باهم سازش نمایند و در کنار هم با آسودگی بیاسایند:
«آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید. عمل عدالت، سلامتی و نتیجه ی عدالت، آرامی و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابدالاباد. و قوم من در مسکن سلامتی و در مسکن مطمئن و در منزل های آرامی ساکن خواهند شد.»
در احادیث متواتر از طریق شیعه و سنی از حضرت رسول اکرم (ص) روایت شده که در مورد ظهور حضرت مهدی (عج) فرموده است:
«فیملا الأرض قسطاً  و عدلاً، کما قلئت جوراً، حتی یکون الناس علی مثل أمرهم الأول لایوقظ نائماً دلا یهدیق دماً»
«امت اسلامی به سوی او پناه می برند، آنچنان که زنبوران عسل به سوی ملکه ی خود پناه می برند، عدالت را در سراسر گیتی می گستراند همچنان که پر از ستم شده تا جایی که صفا و صمیمیت صدر اسلام را به آنها بازگرداند خفته ای را بیهوده بیدار می کند (آسایش کسی را بر هم نمی زند) و خونی را (به ناحق) نمی ریزد.»

عدل راستین
اساس همه برنامه های اام عصر (ع)، استقرار عدالت و بر طرف ساختن ظلم و ستم است، که در چندین مورد حضرت رضا (ع) هم به آن اشارات فرموده اند. از جمله می فرمایند:
« ... یطهر الله به الارض من اهل الکفر و الجحود» خداوند به دست او زمین را از کافران و منکران پاک می گرداند.
همچنین در بیان دیگری آن حضرت می فرمایند:
« ... فاذا خرج اشرقت الارض بنور ربها و وضع میزان العدل بین الناس فلایظلم احدا حداً »
«وقتی ظهور کند زمین را به نور پروردگار عالم نورانی خواهد ساختع و ترازوی عدالت را در بین مردم به گونه ای برپا کند که کسی بر دیگری ظلم و ستم ننماید.»

بخشی از فهرست مطالب مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی

اشرقت الاَرض بِنورِ رَبِها
حق آمد و باطل نابود شد
(( انتظاراز دیدگاه توحیدی ))
"چگونه هدفی صبر و انتظار می طلبد "
عدل چیست؟
عدالت فردی
عدالت اجتماعی
عدل از اصول دین
عدالت در سایه حضرت مهدی (عج)
دولت عاشقی و عدل جهانی
(( منابع )) :


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهدی و نهضت عدالت خواهی

تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها و ادامه نهضت

اختصاصی از فی توو تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها و ادامه نهضت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها و ادامه نهضت


تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها و ادامه نهضت

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 26 صفحه

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که بعد از وفات پیغمبر مسیر انقلاب اسلامی که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد . در اثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانی که تا دیروز با اسلام می جنگیدند ، اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف مسلمانان داخل کرده بودند ، مسیر این انقلاب و شکل و محتوای آن تا حدود زیادی عوض گردید ، بدین ترتیب که از اواخر قرن اول هجری ، تلاشهایی آغاز شد تا از این انقلاب ماهیتاً اسلامی یک انقلاب ماهیتاً قومی و عربی تعبیر بشود . وارثان میراث پیامبر به عوض این که اعتقاد داشته باشند که دین اسلام و ارزشهای اسلامی بود که پیروز گردید و به عوض آنکه به حفظ و تداوم دستاوردهای انقلاب اسلامی با همان معیارها و با همان اصول اعتقاد داشته باشند ، اعتقاد پیدا کردند به اینکه انقلاب ماهیتی قومی و عربی داشته و این ملت عرب بوده است که با ملل غیر عرب جنگیده و آنها را شکست داده است . بدیهی است که همین امر برای ایجاد شکاف در درون جامعه اسلامی کافی بود .

در سالهای پس از پیروزی انقلاب ما نیز درست در وضعی قرار داشتیم نظیر ایام آخر عمر پیامبر ، یعنی وقتی که آیه "... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون..." نازل شد . البته امروز نیز مشکلاتی نظیر آن روزها وجود دارد . پیام قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونی پیروز شده و نیروهای او را متلاشی کرده اید ، دیگر از او ترسی نداشته باشید بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید ، از منحرف شدن نهضت و انقلاب است که باید ترس داشته باشید . اگر ما با واقع بینی و دقت کامل با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم و در آن تعصبات و خود خواهی ها را دخالت دهیم ، شکست انقلابمان بر اساس قاعده " واخشون " و بر اساس قاعده " ان الله لا یغیر ... " حتمی الوقوع خواهد بود درست به همانگونه که نهضت صدر اسلام نیز بر همین اساس با شکست روبرو شد .

اصلی که در بسیاری از موارد صدق می کند این است که نگه داشتن یک موهبت از بدست آوردنش اگر نگوییم مشکلتر ، مطمئناً آسانتر نیست . قدما می گفتند جهان گیری از جهانداری ساده تر است و ما باید بگوییم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب نگاهداشتن سهلتر است . در همین انقلاب خودمان بوضوح می بینیم که از وقتی که به اصطلاح شرایط سازندگی پیش آمده بود ، آن نشاط و قوت و قدرتی که انقلاب در حال کوبیدن دشمن بیرونی داشت ، تا حدود زیادی از دست داده و یک نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است . البته این تفرقه یک امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینی نبود ، از قبل حدس زده می شد که با رفتن شاه آن وحدت و یک پارچگی که در میان مردم بود تضعیف شود .

از اینجا معلوم می شود که بررسی ماهیت این انقلاب به عنوان یک پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد . ما می باید انقلاب خودمان را بشناسیم و همه جنبه هایش را به بهترین نحو تحلیل کنیم . تنها با این شناختن و تحلیل کردن است که امکان تداوم بخشیدن به انقلاب و امکان حفظ و نگهداری آنرا پیدا خواهیم کرد .لازم است ابتدا یک بحث کلی درباره انقلابها مطرح کنیم و بعد از آن انقلاب ایران را بطور اخص مورد بررسی قرار دهیم . در اولین قدم باید ببینیم انقلاب یعنی چه ؟

انقلاب

انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین ، علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب . به عبارت دیگر انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم ، بمنظور استقرار وضعی دیگر به این ترتیب معلوم می شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است ، یکی نارضایی و خشم از وضع موجود ، و دیگر آرمان یک وضع مطلوب . شناختن یک انقلاب یعنی شناخت عوامل نارضایی و شناخت آرمان مردم .

در مورد انقلاب ها بطور کلی دو نظریه وجود دارد ، یک نظریه این است که اصلاً همه انقلابهای اجتماعی عالم اگر چه در ظاهر ممکنست شکلهای مختلف و متفاوتی داشته باشند ، روح و ماهیتشان یکی است . پیروان این نظریه می گویند تمام انقلاب ها در دنیا ، چه انقلاب صدر اسلام چه انقلاب کبیر فرانسه ، چه لنقلاب اکتبر و یا انقلاب فرهنگی چین و ... با اینکه شکلهایشان فرق می کند در واقع یک نوع انقلاب بیشتر نیستند . در ظاهر به نظر می رسد که یک انقلاب مثلاً علمی و دیگری سیاسی است ، یکی دیگر انقلاب مذهبی و قس علیهذا . با این حال روح و ماهیت همه اینها یک چیز بیشتر نیست ، روح و ماهیت تمام انقلاب ها ، اقتصادی و مادی است .

انقلاب ها از این جهت درست شبیه یک بیماری هستند که در موارد مختلف آثار و علائم متفاوت و مختلفی نشان می دهد ، اما یک طبیب و پزشک می فهمد که همه این علائم مختلف و متفاوت و همه این نشانه ها و آثار که به ظاهر مختلفند یک ریشه بیشتر ندارند . این آقایان می گویند در همه انقلابها نیز ، در واقع نارضائیها در نهایت امر به یک نارضایی بر می گردند ، خشمها نیز همگی به یک خشم ، و آرمان ها همگی به یک آرمان منتهی می شوند . تمام انقلاب های دنیا در واقع انقلاب های محرومان است علیه برخوردارها . ریشه همه انقلاب ها در آخر به محرومیت بر می گردد .در زمان ما این مساله _ تکیه بر روی منشا طبقاتی انقلاب ها _ رواج پیدا کرده و حتی کسانی هم که از مفاهیم اسلامی سخن می گویند و دم از فرهنگ اسلامی می زنند ، خیلی زیاد روی مساله مستضعفین ، استضعاف گری و استضعاف شدگی تکیه میکنند . بطوری که این افراط بنوعی تحریف و انحراف کشیده شده است .

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها و ادامه نهضت

تحقیق در مورد دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران


تحقیق در مورد دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه42

 

اشاره

این مقاله، منعکس کننده دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران است. از نظر نویسنده، مشروطه از اساس، نهضتى با مبانى غربى و غیر بومى بوده که مانند زلزله اى ویران گر، بنیان هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى ایرانِ آن عصر را هدف قرار داد. در نتیجه به هیچ وجه نمى توان نگاه مثبتى بدان نهضت و نظام داشت. از آن جا که این دیدگاه در جامعه علمى کشور نیز طرفدارانى دارد، مناسب دیده شد که در این مجموعه مقالات، به محققان و علاقه مندان مباحث مشروطه و تاریخ معاصر ایران عرضه شود; هر چند این حق را براى خود محفوظ مى دانیم که در پاورقى، به برخى نقاط محل تأمل این دیدگاه اشاره کنیم. آموزه

مقدمه

در این مقاله پرسش اساسى آن است که آیا مى توان مشروطیت را تهى از رکن اساسى اش، یعنى قانون بررسى نمود و تأیید و یا تکذیبش کرد؟ آیا خردورزانه است با برداشت هاى خودمحورانه و بى پایه، تمثال مقدسى از مشروطه رسم کرد؟ پاسخ منفى این پرسش ها، علت ناهماهنگى، تعارض و تضاد «قانون محورى» مشروطه را با «شریعت» متجلى مى کند. «آزادى» و «برابرى» نیز، ارکان دیگر مشروطیت هستند که بدون تأمل هاى علمى و غورهاى سیاسى با عملکرد خود گویاى بسیارى ناگفته ها مى باشند.

این محورها، همراه با اندیشه بنیادین مشروطه و اندیشه گران، مروّجان و مجریان حاکمیّت مشروطه سبب شد تا آن چه درباره مشروطه از این قلم به نگارش درمى آید، به نحوى «شریعت بر دار» را بنماید; از این رو نگارنده بر آن شد تا نوشته حاضر را نیز «شریعت بر دار» نام گذارد; هر چند مباحثى درباره تحلیل مفهومى مشروطه است.

مشروطیت چیست؟

مشروطیت شاید نخستین واژه بیگانه با بار سیاسى خاص باشد که با ورود خود به ایران، مسیرى هدفمند را ترسیم و هموار کرد. «مشروطه» واژه اى جذاب و محبوب! در تاریخ ایران است که خون هاى بسیارى را طلبید و پیامدهاى هولناکى از خود به جاى گذارد! مشروطه واقعیتى است که فداکارى مسلمانان ایران زمین را در پى داشت و شهیدانى نیز به یغما برد؟! «مشروطیت» طریقى گشود تا مکرر واژگان وارداتى با محتواى غرضمند بر این ملت یورش برند; اما هر بار چون گذشته، محبوب واقع شوند، جذاب گردند، پرطرفدار باشند و عصر و نسلى را زیر سلطه دوست داشتنى خود قرار دهند!!

آیا تفکر پوپولیستى دلیل رویکرد مشتاقانه جامعه به واژگانى مى شود که با قالب و محتوایى ویژه، مقصود نهفته اى را دنبال مى کنند؟ اگر چنین است، عرض اندام تمام عیار راهبران و خواص در این میدان چگونه ارزیابى مى شود؟ آیا دل سوزان جامعه با آگاهى از هدفمندى این واژه ها، پیش قراول توده ها مى گردند؟ آیا مى توان تمام پیش گامان را به عدم امانتدارى از حسن نیت و خلوص فداکارانه مردم متهم کرد، که در خیزش هاى سیاسى مورد سوء استفاده قرار مى گیرند؟

هر یک از گمانه هاى مطرح شده در پرسش ها، مى تواند دست مایه یک تحلیل در نگارش مقاله و یا کتاب باشد; اما انتخاب گزینه نزدیک به واقعیت که همه جانبه نگرى را در عین تعمق مد نظر قرار داده باشد، خردمندانه تر خواهد بود.

نگاه واقع بین، «مشروطیت» را نقطه آغاز زمان و مسیرى مى نگرد که ساختار فرهنگى و اجتماعى ایران اسلامى را دگرگون کرد تا «سیاست» خاصى را حاکمیّت بخشد. بنابراین «مشروطه» تنها ایجاد یک رژیم پارلمانتیسم قانونمند نبود؟ به تحدید استبداد صرف محدود نمى شد؟ حکومت مردم را پى نمى گرفت؟ و... آرى; اما وراى این ظواهر که گذار تاریخ باطن آن را بیش از شعارهایش نمایاند، «مشروطه» بنیادى فرهنگى ـ سیاسى بود که استیلاى اجانب را در سراى اسلامى حاکمیّت بخشید. مشروطه خواهى در عثمانى، فروپاشى خلافت را در برداشت که با «اصلاح طلبى» آغاز شده بود، و از آن امپراطورى عظیم و به هر حال اسلامى، ترکیه لائیک آتاتورکى را بر جاى گذارد.

أ) مشروطیت در ایران اسلامى

تبریز نام مشروطه را نشنیده و تا آن روز نام مشروطه در میان نبود. سخن از آزادى خواهى و عدالت طلبى مى رفت; لیکن شبانه کنسول انگلیس که از پیش آمدهاى تهران نیک آگاه مى بود، چگونگى را بازگفت و نام مشروطه از آن جا به میان آمد.2

«کسروى» زمان انجام این مهم را پس از صدور فرمان مشروطه مى داند، که به علت آن که آگاهى هاى درستى از تهران نرسیده بود، مردم تبریز از وقوع آن مطلع نبودند. این اعتراف دستاورد بزرگ مشروطه را حداقل در شهر تبریز، برون آمده از کنسول گرى انگلیس مى خواند; تبریز، دومین شهر پرجوش و خروش ایران در مشروطه خواهى!!

در چنین سندى میزان آگاهى مردم از مشروطه، حتى پس از صدور فرمان آن در تهران روشن مى شود; اما چگونه این بنیاد و واژه ناآشنا و نوظهور شورى زایدالوصف پدید مى آورد و تا آخرین هدف ها را در مى نوردد؟ پرسشى است که پاسخ آن در کندوکاوهایى در خصوص «اندیشه»، «اندیش گران»، «ابزار» و «کارکردهاى» مشروطه قابل حصول است.

گذار از یک سده پس از حاکمیّت مشروطه، پیش قراولان تئورى پرداز مشروطه را طلایه داران اندیشه غربزدگى معرفى کرده است. از همین زاویه مى توان نگاه جامع تر و گسترده ترى داشت تا باطن «مشروطه» اگر نه آن چنان که واقعیت آن بود، بلکه بدان گونه که در ایران اسلامى ظهور کرد و رشد یافت، بررسى شود.

یکى از پژوهش گران چنین نتیجه گیرى مى کند که واژه مشروطه در ترکیه و ایران، معادل «کنستیتوشنالیزم» انگلیسى; یعنى حکومتى بر شالوده قانون اساسى و نظام پارلمانى به کار برده شد. در کشورهاى عربى واژه «دستور» و در هند و پاکستان لغت «آیین»، معادل همان کلمه انگیسى بود.

«سعدالدوله»، از رهبران مشروطه خواه، مى نویسد: لغت مشروطه به معناى چیزى است که مشروط به شرطى باشد، و این برگردانى نادرست از لفظ فرانسوى «کنستیتوسیون» است.

در این حال «حسن تقى زاده»، «رضازاده شفق» شاهدان عینى مشروطه ایران، مشروطه را واژه اى جدا شده از نقطه فرانسوى «لاشارت» مى دانند; نه از واژه عربى شرط.

اندیشه گر مؤثر در مشروطیت «طالبوف» هویت مشروطه را این گونه به معرض قضاوت مى گذارد: فضیلت این بناى مقدس; یعنى مشروطه نمودن حقوق پادشاهان، تاج افتخار ملت انگیس است که اول مجلس مبعوثان را تشکیل داده اند. اندیشه گرى دیگر در مقام یک آزادى خواه سکولاریست به معناى غربى آن روز اروپا، «آخوندزاده» است که پشتیبان گسترش تمدن و اصول پارلمانى غربى در ایران آن روز بوده است.

«احمد کسروى» از جایگاه یک مدافع مشروطه و کسى که به واقع مبانى مشروطه را درک نموده، در ارزیابى از مشروطه خواهى ایران، چنین تص


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران