فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله با قابلیت ویرایش با عنوان - نقش والدین در تحصیل فرزندان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله با قابلیت ویرایش با عنوان - نقش والدین در تحصیل فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله با قابلیت ویرایش با عنوان - نقش والدین در تحصیل فرزندان


دانلود مقاله با قابلیت ویرایش با عنوان - نقش والدین در تحصیل فرزندان

نقش والدین در تحصیل فرزندان

بافرمت:word

تعداد صفحه:44

مقدمه:

   منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری که هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.

اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند که اغلب در اوایل نوجوانی بروز می کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.

 افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.

در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است که یکی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

افرادی که به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها کم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی که در کودکی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.

علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه کوچک، نزاعهای مکرر که اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.

شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یکی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.

   همانطور که در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد که باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است که زمینه ای است برای مطالعات وسیع.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله با قابلیت ویرایش با عنوان - نقش والدین در تحصیل فرزندان

دانلود مقاله کامل درباره روابط بین والدین و فرزندان و تأثیرآن در تربیت

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره روابط بین والدین و فرزندان و تأثیرآن در تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره روابط بین والدین و فرزندان و تأثیرآن در تربیت


دانلود مقاله کامل درباره روابط بین والدین و فرزندان و تأثیرآن در تربیت

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :82

 

فهرست مطالب :

بخش اول: تربیت                           23-8

  1. تربیت و قلمرو آن
  2. پایه‌های اساسی تربیت
  3. اشاراتی کوتاه به مراحل تربیت
  4. اهداف تربیتی
  5. عوامل تربیت
  6. سخن، ابزار تربیت
  7. اسلام و تربیت‌پذیری انسان
  8. نکات عقلی و اسلامی در تربیت‌پذیری انسان
  9. ارزش و اهمیت تربیت
  10. توضیحاتی دیگر در باب هدف تربیت و تعلیم
  11. تربیت و وظائف آن
  12. ویژگیهای تربیت دختران
  13. عالیترین انتساب
  14. بهترین میراث
  15. بروز نتایج تربیت

بخش دوم: شخصیت                           30-24

  1. شخصیت چیست؟
  2. صفات پایدار
  3. منشا شخصیت
  4. اثبات شخصیت
  5. جوان و محیط اجتماعی
  6. اسلام و صفات شخصیت
  7. شخصیت فرزندان
  8. بشر و خواهش عزت نفس
  9. عزت نفس و آزادگی
  10. مراعات شرف کودک در خانواده
  11. آئین اسلام و عزت نفس

بخش سوم: خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان              39-31

بخش اول: تربیت و مسائل عاطفی

الف: خانواده و تربیت

  1. وظایف والدین
  2. سخنی دیگر درباره نخستین مربی کودک
  3. معلم اول کودک
  4. پی‌ریزی قواعد زندگی
  5. خانواده و تربیت
  6. شریفترین خدمت
  7. مراقبت‌ها در هفت سال سوم
  8. تمایلات نوجوان و جوان
  9. توجه به نیاز آنان
  10. مهرطلبی آنان
  11. هدایت نوجوان و جوان
  12. جلوه‌های مهرطلبی
  13. جدائی‌های طولانی
  14. مهرورزی به هنگام بازگشت
  15. چهره متبسم
  16. چند نکته مهم
  17. همدمی با فرزندان
  18. در برابر حرف حق
  19. اما سخنی هم با شما

ب: نیاز به محبت                                       43-40   

بخش چهارم: نقش پدر                             50-44

الف: اخلاق پدر

ب: بیگانگی با فرزندان

  1. جوش کار و تلاش
  2. سر در لاک خود

ج: نزاع در خانه

  1. خانه جهنمی
  2. سعادتمندی کانون
  3. گریز از خانه
  4. آثار بد خشونت‌ها
  5. مادر و اخلاق اسلامی
  6. حوصلة مادر

بخش پنجم: نقش مادر                       54-51

الف: اخلاق مادر

ب: مادر و رازهای فرزندان

  1. مادر بهترین رازدار
  2. چند نکته مهم

ج: جنبه‌های مذهبی مادر

  1. مادر و مذهب
  2. نیاز به ایمان
  3. کنترل روابط
  4. در برابر عبادت فرزندان
  5. ارجحیت پسر بر دختر
  6. در آموزش علم
  7. مساله کار در خانه
  8. مراقبتها در ابراز عواطف

بخش ششم:  احساس نابسامانی در خانواده            62-54

الف: تبعیض در خانه

ب: تحقیر در خانه

  1. جوان و مسالة تحقیر
  2. انتقادپذیری از فرزندان
  3. چند نکته مهم

ج: آزادی فرزندان در خانه

  1. جوان و آزادی
  2. نوع آزادی
  3. نکته‌ها در کنترل

د: احترام والدین

  1. سئوالی در ذهن جوان
  2. نیکی به پدر و مادر
  3. رعایت حرمت فرزندان
  4. جبران خطای تربیتی
  5. وظیفة والدین
  6. توقف رشد عقلی
  7. آسیبهای روحی
  8. زیاده‌روی در محبت
  9. بدترین پدران

بخش هفتم: نکته‌های مهم در روابط والدین و فرزندان               65-63

بخش هشتم: دومین کلاس تربیت (مدرسه)                             76-66

  1. مدرسه و تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان
  2. همگامی خانه و مدرسه
  3. نقش مدرسه در انتقال ارزشها
  4. رفتارهای مذهبی چگونه تبلور می‌یابد؟
  5. هشیاریهای فرهنگی در پاسداری از سلامت و رشد مطلوب
  6. مهاجمان فرهنگی کیستند؟
  7. هدف مهاجمان فرهنگی چیست؟
  8. رسالت اولیاء و مربیان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی

 

 

بخش اول: تربیت

تربیت و قلمرو آن

تربیت بطور خلاصه عبارت است از پرورش و رشد دادن استعدادهایی که آفریدگار جهان در وجود انسان جهت سعادت و کمال او بودیعت گذاشته است.

با این تعریف اجمالی موضوعات زیر در امر تربیت مورد دقت و توجه قرار می‌گیرد:

  • تربیت‌کننده با داشتن هدف معین و علاقمندی کافی و آگاهی کامل به اهمیت و ارزش تربیت این مسئولیت مقدس را می‌پذیرد.
  • او از تجربه‌ها و اطلاعات لازم بهره‌مند می‌باشد و از اصول و مبانی تربیت عالم و آگاه و خودش نیز از فضایل اخلاقی و مزایای تربیتی برخوردار است.
  • تربیت‌کننده نسبت به موقعیت فرد یا افراد مورد تربیت و استعدادهای جسمی و روحی آنها آشنایی کامل دارد و می‌داند که چگونه انسانهایی را برای چه جامعه‌ای باید بسازد.
  • مربی به وضع و شرایط محیطی که در آن زندگی می‌کند و نیازهای اساسی آینده جامعه خود کاملاً آگاه است و فعالیت خود را متناسب با آن نیازها بکار می‌اندازد.
  • کار و فعالیت مربی مبتنی بر طرح و برنامه حساب شده و متوجه به هدفهای صحیح و مطلوب جامعه و متکی بر روش متناسب با این هدفها انجام می‌گیرد.
  • مسئول تربیت برای پیشبرد اهداف مقدس خویش ناگزیر است وسایل کار برای خود و افراد مورد تربیت متناسب با شرایط و امکانات زمان داشته باشد زیرا می‌داند که هیچ کاری بدون وسیله متناسب به انجام نمی‌رسد.
  • در جامعه‌ای که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمانند مربی آگاه می‌کوشد تا برای پایداری و استواری یک جامعه مترقی و مستقل اسلامی افرادی مؤمن و صاحب رشد و متخلق به اخلاق اسلامی و خدمتگزار به جامعه خود تربیت کند.

پایه‌های اساسی تربیت

تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزلة پایه‌های اساسی است که تربیت بر روی آنها بنا می‌شود. یا بعبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهشهای طبیعی و تنظیم کیفیت بهره‌برداری از نیروهای غریزی است.

«خوی و منش عبارت است از غرائزی که شغل و تجربه آن را بگونه‌ای مختلف رنگ کرده و مانند کاشی‌کار ماهری پهلوی هم چیده است.»[2]

موقعیکه آداب و رسوم تربیت بر اثر تکرار و ممارست، رنگ عادت بخود می‌گیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در می‌آید، آدمی بر طبق آن از سرمایه‌های طبیعی خود استفاده می‌کند و به آسانی، غرائز در مجاری عادات بجریان می‌افتند.[3]

«عادات به محض آنکه تشکیل یافتند با بهره‌برداری از ذخیرة فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خود ادامه می‌دهند و لاینقطع این فعالیتها را به میل خودشان تحریک می‌کنند، تقویت می‌نمایند، تفکیک می‌سازند، متمرکز می‌کنند و از غرائز خام و نامنظم، دنیائی مطابق میل خود بوجود می‌آورند به طوری که می‌توان گفت آن موجود نه مخلوق عقل است و نه زائیده غریزه، بلکه مصنوع عادات می‌باشد.»[4]

اشاراتی کوتاه و مختصر به مراحل تربیت

پیامبر اسلام (ص) سنین میان تولد تا 21 سالگی را که با اهمیت‌ترین مرحله تربیتی است به سه مرحله تقسیم نموده است، و در قالب یک حدیث می‌فرمایند: «فرزند، در هفت سال اول سید و آقا است، و در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است،‌ و در هفت سال سوم وزیر، طرف شور و مسئول است.»[5]

 

مراحل تربیت را از نظر اسلام می‌توان در دو مرحلة پیش از تولد و بعد از تولد بررسی نمود، مرحلة پیش از تولد شامل پیش‌بینی‌های لازم در انتخاب همسر جهت انتقال صفات و ویژگیهای مطلوب به کودک، تدابیر لازم به هنگام انعقاد نطفه و دوران جنینی و زایمان، مرحله بعد از تولد را می‌توان به پنج مرحله عمده تقسیم نمود:

کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری که ما از ذکر توضیحات این مراحل فوق خودداری می‌کنیم.[6]

اهداف تربیتی

  • هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یک هدف تربیتی است

تعلیم و تربیت اسلامی نخست این واقعیت تحول‌آفرین را به انسان متذکر می‌شود که دستگاه خلقت عبث و بیهوده برای بازی نیست و قرآن می‌فرماید: «آسمان و زمین را با هر چه میانشان هست بیهوده نیافریدیم این گمان کسانی است که کافرند وای از جهنم برای آن کسانی که کافرند.»[7]

و همچنین در مورد هدفدار بودن خلقت انسان با صراحت و قاطعیت تمام می‌فرمایند:

«گمان می‌کنید شما را بیهوده آفریدیم و بسوی ما بازگشت نخواهید کرد.»

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره روابط بین والدین و فرزندان و تأثیرآن در تربیت

دانلود مقاله کامل درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان


دانلود مقاله کامل درباره طلاق  و آثار سوء آن به روی فرزندان

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :23

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

پیامدهای طلاق در کودکان طلاق فرایندی است که به زندگی زناشویی رسمی یک زن و مرد یا به عبارتی پدر و مادر  خاتمه می دهد. طلاق شعله محبت ها را خاموش می کند، عشقها را به کینه و نفرت تبدیل می کند. خطر بزرگ طلاق متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناختند. آثار روانی طلاق بر روی کودکان به قدری گسترده و جدی است که نمی توان از تاثیرات آن به سادگی گذشت.

اولین و مهمترین مشکلی که کودکان طلاق با آن روبرو می شوند تصمیم گیری در مورد حضانت آنها است و اینکه کودک تحت سرپرستی چه کسی خواهد بود؟ این مشکل زمانی حادتر می شود که والدین نتوانند به توافق برسند، تصمیم گیری در این مورد بیشترین فشار را روی کودک وارد خواهد کرد.

 تصمیم گیری نهایی در باره کسی که قرار است سرپرستی او را بعهده بگیرد خود موجب برانگیختن احساس شرم و گناه در کودک می گردد. شرم از اینکه چرا دیگری را رها کرده است و فکر می کند اگر کودک خوبی بود، پدر و مادرش هر دو با او زندگی می کردند. این احساس واکنشهای عصبانیت، غمگینی و افسردگی را بدنبال خواهد داشت.

 احساس کودک از طلاق

 طلاق وحشتناکترین حادثه زندگی یک کودک است. از بین آسیبهای چون مرگ یکی از والدین، سوء استفاده جنسی کودکان، معلولیت جسمانی، طلاق را بدترین حادثه زندگی او رتبه بندی کردند. کودکان طلاق خود را محکوم و گناهکار می دانند و مدام خود را مقصر و عامل جدائی پدر و مادر می دانند و حتی اگر یقین حاصل کنند که در جدایی والدینشان مقصر نیستند باز این فکر آنها را رنج می دهد که شاید می توانستند اقدامی به عمل آورند تا از این جدایی جلوگیری کنند.

 حتی برخی از کودکان می گویند حاضر بودند بمیرند ولی شاهد طلاق والدین از هم نباشند.

 تاثیر عاطفی طلاق بر کودک

 طلاق از عمده ترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی که زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بی سرپرستی و ترس ناشی از آینده مبهم برای او پدید می آید که روان او را آزرده می سازد. طلاق کودک را دچار اختلال عاطفی می سازد، حالت افسردگی، گوشه گیری و تخیل را در او بوجود می آورد. و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او می گیرد. کودکانی که در اثر طلاق دچار اختلالاتی شده اند بعضی غمگین و خشمگین هستند بعضی گیج و بی تفاوت هستند و عده ای از پسران از لحاظ همانند سازی مردانه دچار آشفتگی هستند. کوکان طلاق نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند احساس حسادت می نمایند.

 تاثیر طلاق بر روی تحصیل

 انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.

 نگاه کودک بر زندگی

 کودکان با طلاق والدین این احساس را دارند که امید و دنیایشان از هم پاشیده شده است زیرا خانه و خانواده تنها امید و پناهگاه آنها است و والدین دنیا او و آرزو او هستند. در کل طلاق برای کودک بسیار گران تمام می شود، تاثیرش در ویرانی دل کودک عظیم است او احساس می کند بدبخت است، بیچاره و بی پناه است، پدر و مادر او را دوست ندارند. برخی از آنان به زبان می آورند که حاضر بودند بمیرند و شاهد این وضع نبودند.

 در پایان می توان نتیجه گرفت که طلاق یکی از مهمترین عوامل آسیب زا روانی و اجتماعی کودکان می باشد. بنابر این برای کم کردن تاثیر سوء طلاق از موارد ذکر شده زیر استفاده می کنیم:

1-  والدین پیش از طلاق بچه ها را آگاه سازند و با یک روانشناس مشورت کنند تا آگاهی های لازم به آنها داده شود.

2-     سرپرستی و حضانت کودکان با مشورت کودکان صورت گیرد.

3-     در زندگی فعلی کودک تغییرات چندانی با زندگی قبلی او ایجاد نشود.

4-     قرار ملاقاتها پیش از طلاق با توافق کودک مشخص شود و والدین به وعدهای ملاقات اهمیت بدهند.

5-     هر یک از والدین از بدگویی کردن طرف مقابل نزد کودک بپرهیزد.

6-     آموزشهای لازم به مربیان و دبیران در مورد کودکان طلاق داده شود.

در نهایت فرزندان طلاق زندگی بهتری خواهند داشت اگر رابطه خود را با هر دو والد حفظ کنند و جامعه نیز حمایت اجتماعی و عاطفی خود را از آنها دریغ نکند

***

حال که تصمیم نهایی مبنی بر جدا شدن والدین از یکدیگر شده، به راستی این امر چه عواقبی را برای خود آنان و چه مشکلاتی را برای فرزندانشان در بر خواهد داشت؟ هر چند طلاق همواره مراحل قانونی خود را طی می کند و یک سیر منطقی را دنبال مینماید، اما بسیاری از وجوه احساسی آن در بیرون از جلسه دادگاه خودشان را نشان می دهند. والدین موظفند تا با آموزش های لازم در زمینه تاثیرات سوء آن، هم در مورد خود و هم در مورد فرزندانشان آشنایی پیدا کنند.

زمانیکه سخن از در نظر گرفتن حقوق فرزندان و طرز برخورد با آنها به میان می آید، باید مراقب بود تا هیچ گاه قوانین زیر از ذهن دور نشوند: تنها افرادی که در بطن ماجرای طلاق گرفته اند، اما با این وجود باز هم به فرزندان خود علاقمند هستند، پدر و مادر میباشند. در حالیکه وکلا، قضات، مشاوران اجتماعی و مسئولان بهزیستی از هیچ تلاشی برای یافتن علایق کودکان کوتاهی نمی کنند، تنها والدین هستند که بر اساس عشق لایزال خود می توانند تصمیمات صادقانه ای در جهت رشد و ارتقای آنها بگیرند. به علاوه پدران و مادران همراهان همیشگی  هستند که : 1) حتی زمانیکه طلاق قطعی شده و به مرحله اجرا در می آید، باز هم در کنار فرزندان خود باقی می مانند و به آنها عشق می ورزند؛ 2) پس از جدایی به اندازه کافی در کنار آنها باقی بمانند تا بتوانند تاثیرات سوء طلاق را بر روی آنها از نزدیک مشاهده کنند؛ 3) و نهایتا این قدرت و اختیار را دارند تا تصمیمات مهم را در مورد فرزندانشان اتخاذ نمایند.

خوشبختانه تفاوت کمی میان فرزندان طلاق و کودکانی که در کنار هر دو والدین خود زندگی می کنند، وجود دارد. به همین دلیل چندان دور از تصور نیست که پس از طلاق کودک از نظر روان شناسی همچنان به رشد طبیعی خود ادامه دهد و با سلامت نسبی پرورش پیدا کند. البته باید توجه داشته باشید که این امر یک نتیجه گیری کاملا کلی است و ممکن است در موارد اختصاصی نتیجه با آنچه در این قسمت ذکر شد به طور کلی متفاوت باشد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان

دانلود مقاله تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان


دانلود مقاله تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان

 

تعداد صفحات : 32 صفحه       -      

قالب بندی :  word               

 

 

 

چکیده:

 

طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است و در زندگی زناشویی طلاق یعنی از هم پاشیده شدن زندگی یا از بین رفتن تعادل در زندگی و پدیدار شدن رنج و عذاب برای فرزندان. 

تبعات طلاق منحصربه خانواده نیست بلکه باعث متزلزل شدن جامعه نیز می شود. امروز ما شاهد روند روبه رشد این معضل اجتماعی هستیم و خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است در معرض پیامدهای ناگوار پدیده طلاق قرار دارد.

در این تحقیق سعی براین شده است نگاهی هرچند مختصر به این پدیده اجتماعی انداخته و در مورد برخی از آسیب های فردی و اجتماعی وارده از سوی آن به بحث و گفتگو بپردازیم  و با این امید که در آینده شاهد کاهش میزان طلاق و از هم پاشی کانون خانواده ها باشیم.

 

مقدمه:

ضعف بنیه فرهنگی و عدم آگاهی و پایبندی به ایمان و تقیدات مذهبی خانواده‌ها، بخصوص در میان والدین؛ به عنوان مهمترین عامل سستی روابط خانوادگی و در نتیجه افزایش طلاق در ایران اعلام شد.

معضلات اجتماعی مانند افزایش نرخ طلاق و گسترش اضطراب در میان جوانان، این روزها مورد بحث رسانه های همگانی و موضوع بسیاری از همایش ها و سمینارها در سراسر کشور قرار گرفته و بسیاری از آنها حاوی آمارهای بسیار تکان دهنده ای است. 
بی تردید افزایش دامنه آفت های جامعه که باید دست اندرکاران امور تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی کشور را به تامل و چاره اندیشی اساسی وادارد، معلولی بیش نیست. برای تجهیز و مقابله با این پدیده های ناهنجار، ابتدا باید علل و ریشه های بروز این مساله مهم را شناسایی کنیم، در غیر این صورت هر راه حلی اگرچه با صرف هزینه های زیاد، بی تاثیر خواهد ماند. به این ترتیب، درخواست طلاق هنگامی صادر می شود که هرگونه امید و تلاش برای دستیابی به کانون گرم زندگی مشترک بی پاسخ می ماند و واقعیتهایی رخ می دهد که دستیابی به آرزوها را ناممکن می سازد و آنگاه تنها راه رهایی به جدایی ختم خواهد شد. اما روانشناسان معتقدند: زندگی مجموعه ای از افتادن ها و برخاستن ها، لذت ها و تلخکامی ها، خواب ها و بیداری های هدفدار است، این که تصور کنیم همه امور باید موافق میل و خواسته ما تحقق پذیرد، تصویری اشتباه است. 
اصولاً خانواده ای را نمی توان سراغ گرفت که در آن به هیچ وجه اختلاف فکر و سلیقه وجود نداشته باشد، هر انسانی ذوق و سلیقه ای مخصوص به خود دارد. اما برای دستیابی به آرامش باید این ذوق و سلیقه را به هم نزدیک کرد، زیرا انسان ها تنها در سایه توافق ها می توانند در کنار هم زندگی کنند نه اختلاف ها. از سوی دیگر، در زندگی مشترک بی اعتنایی به پیمان زندگی، خودخواهی ها و تنگ نظری ها، بی حوصلگی و بی توجهی به سرنوشت یکدیگر، اختلاف در سلیقه ها، فزون طلبی ها، تنوع جویی ها، عدم رعایت وظایف فرد است که "طلاق" را می آفریند و این پایان مشکلات نیست، بلکه سرآغاز ویرانی است و معضلات جدید را به وجود می آورد.

 

1- طلاق چیست؟

طلاق؛ نامی ساده و مفهومی پیچیده؛ پدیده‌ای منفور و نکوهش شده، اما رو به افزایش. فروپاشی نظام کوچکی که تبعات زیادی دربر دارد و تاثیرهای منفی‌اش بر جامعه بویژه زنان و بچه‌های طلاق غیرقابل انکار است؛ پدیده‌ای که کمابیش از کنترل و پیش‌بینی خارج شده و جامعه‌شناسان را نگران کرده است.


در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می شود. چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می شوند . 
از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون های آن را تشکیل می دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی می کند. طلاق با این دید، یکی از غامض ترین پدیده های اجتماعی، ارکان خانواده را در هم ریخته و بیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای می گذارد. طلاق گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرامبخش زندگی است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضای خانواده می گذارد. 
در تحقیقی که توسط "جی هبر" (1990) صورت گرفت مشخص گردید ازدواج هایی که به طلاق منجر شده اند، کاهش شدیدی در اعتماد به نفس اعضای خانواده به وجود می آورد. چنین کمبودی می تواند ماهیتی اجتماعی، روانی یا جسمی باشد. کاهش اعتماد به نفس درنتیجه طلاق منشا مهم اختلالات اعضای خانواده در حین و بعد از طلاق می باشد. 
در این تحقیق همچنین مشخص شد نه تنها طلاق سطح اعتماد اعضای خانواده را کاهش می دهد، بلکه باعث می گردد یکی از طرفین یا هر دو به طور قابل ملاحظه ای احساس پوچی کنند. این تحقیق مدلی را نشان می دهد که در آن افراد از هم جدا شده به علت کاهش اعتماد محتاج همیاری و کمک هستند. گذشته از این طلاق پدیده ای است که بر تمامی جوانب جمعیت یک جامعه اثر می گذارد، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می نهد، یعنی واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می پاشد، از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت نیز اثر می گذارد، زیرا موجب می شود فرزندانی محروم از نعمت های خانواده تحویل جامعه گردند که احتمالاً فاقد سلامت کافی روانی در احراز مقام شهروندی یک جامعه اند. بنابراین آسیب اجتماعی ناشی از این اقدام نه تنها متوجه اعضای خانواده، بلکه متوجه کل جامعه و نسل آینده می باشد .

 

 

 

 

 

2- ابعاد مختلف آسیب های ناشی از طلاق:


"پل بوهامون" نشان داده است که طلاق بدان سبب مساله غامضی است که همزمان شش بعد را در نظر می گیرد، این ابعاد عبارتند از:


1-2-  طلاق عاطفی:

طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن می باشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهر. طلاق را اغلب راه حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر، فروریختن ساختار زندگی خانوادگی، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده اند. 
زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می دارند و روی از هم بر می تابند، زیرا اعتمادشان به یکدیگر و جذابیتشان برای هم به پایان رسیده است.

یکی از مهمترین انواع طلاق، طلاق عاطفی است که در هیچ کجا به ثبت نمی رسد و نمود عینی ندارد اما مهمترین نوع طلاق است که کودکان زیادی از آن رنج می برند. در چنین خانواده هایی یک تشنج روانی حکم فرماست.

این مورد مربوط به خانواده هایی است که به علت مسائل سنتی و عرفی که حاکم بر عقاید آنهاست یا برخی باورهای نادرست و نگرش های منفی جامعه نسبت به زنان مطلقه، ترس و نگرانی از تنهایی، از دست دادن فرزندان و یا ناتوانی در تامین نیازهای زندگی تصمیم می گیرند که به اجبار زیر یک سقف زندگی کنند. در چنین اوضاع نابسامانی، زن انزوا طلبی اختیار کرده و خود را شریک زندگی نمی داند و تنها به دلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی به زندگی ادامه می دهد. 

بسیاری از زوج ها با هم زندگی می کنند ولی از وجود و درون هم خبری ندارند، این قطع روابط عاطفی عوامل پنهان و ناگفته های بسیار دارد. 

این طلاق های عاطفی که در خیلی از خانواده ها وجود دارد را نباید دست کم گرفت. بسیاری از خانواده ها مشکلات زندگی زناشویی را به دست گذر زمان می دهند که به گفته خودشان بعدا درست می شود، بعدا با آمدن فرزند بهبود پیدا می کند، اما بی اهمیت جلوه دادن مشکلات و مسائل و موکول کردن آنها به گذشت زمان می تواند سایه مشکلات را گسترده تر کند.در جامعه امروز تعهد به زندگی برای زنان به همان شکل که برای خیلی از زنان قدیمی تر که دارای قداست و ارزش بود، همچنان قداست و ارزشمند است و اغلب زنان امروز به هیچ طریق حاضر نیستند کانون خانواده را رها کنند. در این شرایط بیشترین آسیب به روح و روان کودک وارد می شود و اوست که باید این شرایط راتحمل کند. 

در این اوضاع نابسامان کودک قربانی تسویه حساب های والدین می شود. 

کودکان طلاق اگر در ظاهر سالم بمانند و به معضلات اجتماعی از قبیل جرایم و جنایات، مواد مخدر و الکل و غیره کشیده نشوند باز شادی و سرزندگی خود را از دست می دهند و مسلما نمی توانند پدر و مادرانی بهتر از پدر و مادران خود برای فرزندانشان باشند. این کودکان در شرایط پیش آمده زندگی خود احساس تنهایی، سرخوردگی و بی پشتوانگی می کنند.

این موارد در جامعه ما بسیار دیده می شود، شاید بتوان گفت این موارد ذکر شده قطره ای در یک دریاست. به هرحال باید توجه داشت که جلوگیری از طلاق، شاید غیرممکن باشد اما حداقل می توان راهکارهایی جست تا به وسیله آنها بتوان از مضرات این معضل کاست. در واقع می توان اینگونه بیان کرد که ما باید بیش از هر چیز به فکر بازخوانی فرهنگ طلاق در جامعه باشیم، باید سازمان هایی شکل گیرند که بتوانند به خوبی انگیزه های طلا ق در خانواده ها را بررسی کنند و بتوانند آنها را از این کار بازدارند و نیز بتوانند به درستی ارزیابی کنند که کدامیک از والدین شایستگی قبول و نگهداری فرزند خود را می توانند داشته باشد تا حدودی با این کار بتوان از دغدغه ها و دل نگرانی های جامعه کم کرد. 

به امید روزی که در مطبوعات دیگر شاهد تیترهایی مثل "به ازای هر ۴ ازدواج یک طلا ق رخ می دهد"، "افزایش ۲۰ درصدی طلاق" و "درصد افزایش بالای طلاق در ازدواج های دانشجویی"، نباشیم


2-2- طلاق اقتصادی:

 وقتی خانواده ای از هم می پاشد، تصفیه اقتصادی یعنی تقسیم اموال و دارایی آنها در دو سهم ضرورت پیدا می کند. 
3-2- طلاق قانونی:

در دادگاه پایان رسمی ازدواج و همراه آن شرایط اجازه ازدواج مجدد برای طرفین اعلام می گردد.


4-2- طلاق توافقی والدین: 
تصمیماتی که درباره حضانت فرزندان، دیدار بعدی آنان، مسئولیت های هریک از والدین از نظر مالی و تربیت کودکان و غیره اتخاذ می گردد. 
5-2- طلاق اجتماعی: 
تغییراتی است که در رابطه با دوستان و آشنایان اتفاق می افتد، به این معنا که چون از وقوع طلاق اطلاع پیدا می کنند، هریک به گونه ای واکنش نشان می دهند. 
6-2- طلاق روانی: 
وقتی ازدواجی گسسته شد، احساس همدلی از بین می رود و مفهوم "خود" تغییر می کند. در اینجا طرفین باید درک کنند که دیگر هیچ کدام یک پیوند را تشکیل نمی دهد، زیرا هریک خود را تنها می بیند و این تنهایی برای هریک از آنان یک "ضربه" است. 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان