فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پس

اختصاصی از فی توو دانلود پروژه بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر


دانلود پروژه بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 58

 

بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر

چکـیده

مدیران واحدهای آموزشی که با هدف تعلیم و تربیت با معلمان ، کارکنان و والدین  دانش آموزان ارتباط دارند باید شیوه مدیریتی متفاوتی با سایر محیط های کاری مثل مراکز تولیدی و غیره داشته باشند . اگر مدیر به معلمین تحصیلکرده و با تجربه صرفاً به عنوان یک جزء ماشین تولید بنگرد مسلماً در انجام وظیفه خود با اشکال ، مقاومت کارکنان برای همکاری ، بروز درگیریها و در نتیجه فشارهای فزاینده محیط کار مواجه خواهد شد . ایجاد رابطه مطلوب توسط مدیر با معلمین ضمن ایجاد محیطی امن ، کارایی افراد را بالا می برد و رضایت شغلی را به همراه خواهد داشت .

هدف کلی پژوهش پی بردن به این مسئله است که مدیران واحدهای آموزشی عموماً گرایش کاری دارند یا گرایش به روابط انسانی یا حالتی متوسط از این دو ؟ و تا حد ممکن مشخص شود متغیرهایی مثل : میزان تحصیلات ، سابقه خدمت ، جنسیت ، سابقه مدیریت ، دوره های ضمن خدمت مرتبط با مدیریت و غیره ارتباطی با گرایش وی دارند ؟ همچنین بررسی شود در دوره های مختلف تحصیلی ( ابتدایی ،‌ راهنمایی و متوسطه ) مدیران از گرایش های مختلف برخوردارند یا خیر ؟

سئوالات پژوهش عبارتند از :

1-  معمولاً مدیران واحدهای آموزشی گرایش کاری دارند یا گرایش به روابط انسانی ؟

2-  چه رابطه ای بین تحصیلات مرتبط با مدیریت و گرایشات مدیر وجود دارد ؟

      3- چه رابطه ای بین جنسیت و گرایشات مدیران وجود دارد ؟

4-  چه رابطه ای بین دوره های تحصیلی مدارس و گرایشات مدیر وجود دارد ؟

5-  چه رابطه ای بین مدرک تحصیلی مدیر و گرایشات کاری و انسانی وی وجود دارد ؟

6-  آیا فرم  ( همکار مطرود فیدلر ) برای مدیران به سادگی قابل تکمیل کردن می باشد ؟LPC

برای نگارش پیشینه پژوهش ابتدا کتب و مجلات تخصصی مرتبط با مدیریت بررسی گردید و پس از یک مصاحبه اکتشافی با چند مدیر با تجربه ، بسیاری از نظرات و تحقیق های انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق در پیشینه آورده شد .

برای تعیین گرایشات مدیران از فرم معیار شخصیتی فیدلرLPC (LEAST PREFERRED COWOKER) استفاده شد .

از نخستین تحقیقات در مورد روابط انسانی می توان به مطالعه “ التون مایو ” که با هدف بهبود بخشیدن به روابط کارگر و کارفرما در کارخانه هاثورن صورت گرفت ، اشاره کرد . روابط مطلوب مدیر و کارکنان در تحقیقات و مطالعات زیادی مورد توجه قرار گرفته از جمله :

ـ بررسی ویژگیهای مدیران دارای مهارت انسانی غنی ( سلطانی )

ـ بررسی تأثیر روشهای مدیریت رابطه مدار و کارمدار برروحیه دبیران ( فهیم نیا 1369 )

ـ ارتباط نگرش مدیران با روشهای مدیریت آنان ( بصری 1369 )

ـ بررسی میزان کامیابی مدیران متوسطه در برقراری روابط انسانی در مدرسه ( کوهستانی )

و سایر موارد که در متن تحقیق ، منابع آنها آورده شده است . اکثر این مطالعات به نقش رابطه مطلوب مدیر و کارکنان در افزایش کارایی ، بهداشت روانی و رضایت شغلی توجه کرده اند .

جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران مدارس بیجار در مقاطع ابتدایی ،‌ راهنمایی و متوسطه می باشد . ابزار جمع آوری اطلاعات شامل : 1- فرم امتیاز دهی LPC از فیدلر 2- پرسشنامه

بسته سئوالات عمومی از مشخصات مدیران بوده است .

برخی نتایج تحقیق عبارتند از :

1-  اکثر مدیران واحدهای آموزشی ( 89 درصد ) گرایش به حسن روابط در محیط های کاری  داشته اند .

2-  در واحدهای آموزشی مورد مطالعه مدیران زن و مرد عموماً از گرایش به حسن روابط برخوردارند و جنسیت تأثیری درگرایش آنان نداشته است .

3-  در سه دوره تحصیلی میانگین امتیازات حاکی از گرایش مدیران به حسن روابط است و مقطع تحصیلی نیز تأثیری در گرایش مدیران مدارس مورد بررسی ندارد .

4-  تمام مدیران با رشته های تحصیلی مدیریت از گرایش به حسن روابط برخوردارند .

5-  فرم امتیازدهی LPC فیدلر برای تمام مدیران به سادگی قابل تکمیل کردن بود .

6-  مدرک تحصیلی مدیر بر گرایش وی تأثیری نداشته و مدیران با مدارک مختلف تحصیلی این پژوهش عموماً از گرایش به حسن روابط برخوردارند .

مقدمه پژوهش 

عنوان مسأله

در این تحقیق سعی شده با استفاده از مقیاس شخصیتی “ فیدلر ” و پرسشنامه مشخصات مدیران ، سئوالات زیر مورد بررسی قرار گیرند :

ـ مدیران واحدهای آموزشی از چه گرایشی برخوردارند ، کاری ، انسانی یا گرایش متوسط به کار و حسن رابطه

ـ در تعیین گرایش مدیران عوامل معینی مثل تجربیات ، تحصیلات ، جنسیت ، دوره های تحصیلی و غیره دخالت دارند یا خیر ؟

پایه های نظری

از دیرباز در مورد روابط مدیر و افراد تحت مدیریتش ، نحوه تأثیرگذاری بیشتر بر افراد ، انجام وظایف توسط زیردستان با کمترین درگیری ، مشخص کردن عوامل عدم همکاری زیردستان با مدیر و خلاصه اینکه چگونه می توان دیگران را به کار واداشت ، مطالب زیادی گفته شده و تحقیقات فراوانی صورت گرفته است . همه تأکید دارند که برای رسیدن به هدف مطلوب چگونه افراد را سرپرستی کرد وآنهایی که در انجام وظیفه کوشا نیستند ، معین کرده و به ریشه یابی علل رفتار آنان پرداخت .

با بررسی برخی اقدامات مدیریت ، متوجه می شویم از قدیم برای واداشتن افراد به کار تدابیری اتخاذ می شده است . در ایران باستان به مطالعه مراحل کار و شیوه انجام آن به منظور تدوین قوانینی برای پرداخت حقوق و دستمزد اقدام می کردند (1) . گویی مشوقهای مادی وتنبیهات از طریق اعمال فشار و مجازات یکی از روشهای بکارگیری افراد برای انجام وظایفشان بوده است .

با ظهور اسلام مدیر به گونه ای دیگر به انسان نگاه می کند (2) . انسان آفریده ای است مجهز به نیروی اراده و اختیار . بکارگیری شیوه های فشار و حصر و سلب آزادی علاوه بر اینکه انگیزه کار و فعالیت را ضعیف می کند و قوه ابتکار و خلاقیت را نابود می سازد ، نوعی ستیزه جویی با اراده حکیمانه الهی تلقی می گردد . از سوی دیگر ضرر اعطای آزادی کامل با افراد در انجام امور کمتر از اعمال فشار نیست . برای انجام بهینه امور توسط زیردستان علاوه بر مشوقهای مالی باید شخصیت آنان مورد تکریم قرار گیرد .

قبل از انقلاب صنعتی ، کارفرما قدرت بلامنازع و کارگر ، فرمانبردار محض بود حتی با استفاده از روش تولید انبوه حاکمیت کارفرما تشدید شد (3) . همچنین در سازمانها بحثی از روابط انسانی در میان نبود ، مسائل انسانی به سبب کوچکی مؤسسات و کم بودن میزان تولید اهمیت چندانی نداشت .

انقلاب صنعتی وضع را تغییر داد . در سال 1800 میلادی “ رابرت اون ” به نقش روابط انسانی درسازمان توجه کرد (4) . پس از او “ آندر و اور ” در سال 1835 میلادی عامل انسانی را در امر تولید مورد بحث قرار داده و اهمیت آن را تشریح کرد (5) .

در ابتدای قرن بیستم “ تایلور ” نخستین کسی بود که کارگر را عامل افزایش کارآیی سازمان تشخیص داد و سرانجام هنگامی که اصول مدیریت علمی تایلور از حل مسائل انسانی در سازمان عاجز ماند ، تحقیقات گسترده ای انجام شد تا روابط کارگر و کارفرما را بهبود بخشد که مشهورترین این تحقیقات در چهار دهه نخست قرن اخیر آزمایشهای معروف “ هاتورن ” بود .

کانون توجـه مدیریت علمی بیشتر به مشوقهای مادی بر انجام کــار بهتر از زیردســتان مربوط

می شد . بعد از تایلور ،‌“ هنری فایول ” بیشتر به مسائل عمومی مدیریت پرداخته و رهنمودهای کلی را به چگونگی اداره یک مؤسسه معطوف کرده است .

“ ماکس وبر ” (6) درسازمانها جایی را برای روابط انسانی و عاطفی در نظر نمی گرفت و معتقد بود که غیر شخصی شدن  نظام اداری است که مورد نظر ماست . زیرا کارمند وظیفه ای را بدون هیچگونه عشق و اشتیاق انجام میدهد و مطابق مقررات با آن سر و کار پیدا می کند .

به دنبال فرضیه “‌ مایو ” در باره روابط انسانی نظریه دیگری از طرف “ لیکرت ” و “ گریس آر گریس ” و “‌ وارن بنیس ” مطرح شد که به نام مکتب “ انسانگرائی صنعتی ” شناخته شده است (7) . گروه اخیر مهمترین مسئله مدیریت را شناخت شیوه های صحیح و استقرار روابط شایسته برای اداره افراد دانسته و رضایت شغلی ، آزادی عمل بیشتر ، مشارکت در امور ،‌ روابط عاطفی ، مطرح شدن ، مؤثر بودن ، نقش داشتن فرد و عوامل از این قبیل را مورد نظر قرار داده است .

بعد از جنگ جهانی دوم مکاتب مدیریت شعب متعدد یافت و با پیشرفتهایی که در زمینه تکنولوژی تولید ، تکنولوژی ارتباطات و صنعت محاسبات الکترونیکی بوجود آمد ، علم مدیریت نیز تکامل پیدا کرد و حل مسایل مدیریت از طریق محاسبه ، علمی شد .

البته در مورد انسان و خصوصیات او در ارتباط با انجام کار و نیز ارتباط با مدیریت نظریه ها و تحقیقات زیادی وجود دارد و همانطور که اشاره شد همگی می خواهند بدانند به چه صورت افراد را آسانتر به انجام کار وادار کرد و تا آنجائی که ممکن است ، چراهای رفتار او را با مدیر و در محل کار پاسخگو باشند .

“ مک گریگور ”‌ (1960) در نظریه “ X و Y  ”  می کوشد طبیعت و انگیزش انسان را کـــه در

فهم رفتار اهمیت دارند ، توضیح دهد (8) .

در نظریه “ X ” انسان معمولی باید تحت اجبار ، کنترل و تهدید قرار گیرد تا برای سازمان کار کند و مدیر باید از اجبار و تنبیه و بعضی پاداشهای مالی برای بکار واداشتن نیروها استفاده کند .

در نظریه “ Y ” کار در صورتی که ارضاء کننده باشد ، مثل بازی و تفریح است و جهت اینکه افراد برای سازمان کار کنند نیاز به تنبیه و اجبار نیست و اگر پاداشهایی نظیر رضایت نفس و شکوفایی استعداد شخصی و غیره دریافت دارند ، نسبت به هدفهای سازمان متعهد خواهند شد .

در نظریه های رفتاری مثل نظریه همکاری “ بارنارد ” (1938) باز به تمایل اعضاء برای همکاری با مدیر و سازمان اشاره شده است و این منوط به سهیم بودن افراد در هدف سازمان       است (9) .

طبق نظریه “ سایمون ” (1985) رضامندی و منافع فرد به وسیله سازمان و از طریق مزد کافی ، شرایط کار خوب ،‌ روابط اجتماعی مطبوع فراهم می شود .

“ وایت بک ” و “ آرگریس ”‌ (1954) در نظریه همسازی می گویند (10) : سازمان و مدیر ، شخصیت بالغ را در جایی به کار می گمارند که برمحیط خود کنترل اندکی دارد و او را به انفعال     می خواند تا فعالیت و ابتکار ، غالباً‌ او را مجبور می کند که مقامی زیردست و تابع بر عهده گیرد . انعطاف پذیری شخصیتی اندکی برای او قایل می شود و فقط یک یا چند توانایی ناچیز او را بکار می گیرد و این منجر به ناسازگاری افراد و عدم همکاری آنان با مدیر می شود به زعم “ بک ” بین خواسته زیردست و سازمان به رهبری مدیر باید سازش و انتزاج (Fusion Proces) بوجود آید تا میان فرد و سازمان تضاد کمتری بروز کند .

اهمیت پژوهش

با توجه به مطالب ذکر شده ، اهمیت رابطه مدیر و زیردستان در انجام کار تا حدودی مشخص و نیز معلوم شد که دانشمندان و نظریه پردازان از سالهای قبل برای این مسئله مشغول ومطالعه و تحقیق بوده اند که آیا صرف خواستن کار از افراد ، منجر به حصول به هدفهای سازمان می شود یا خیر ؟ آیا توجه توأم به ابعاد انسانی آنها و وظایف و اهداف سازمانی تأثیری در نیل به اهداف سازمان و موفقیت مدیر دارد ؟

واحدهای آموزشی با دلیل ارتباط با انسان و تربیت او باید شیوه مدیریتی متفاوتی با سایر محیط های کاری مثل مراکز تولیدی داشته باشد . اگر مدیر که با معلمین تحصیلکرده و با تجربه کار می کند ، به آنها صرفاً بعنوان یک جزء ماشین که فقط باید کار کنند ، بنگرد . مسلماً در انجام وظیفه مدیریتی خود با اشکال ، مقاومت کارکنانش برای همکاری ، بروز درگیریها و در نتیجه فشارهای فزاینده محیط کار مواجه خواهد شد .

ایجاد رابطه مطلوب توسط مدیر با معلمین ضمن ایجاد محیطی امن ،‌ کارآیی افراد را بالا         می برد و رضایت شغل را به همراه خواهد داشت . مسلماً رابطه مدیر و کارکنان در محیط آموزشی با رابطه یک مدیر در واحد تولیدی کوچک با کارگران یا رابطه یک سرپرست نظامی با سربازان تفاوت کلی دارد . با این مطالعه سعی شده شیوه برخورد مدیران واحدهای آموزشی به کارکنان از ابعاد روابط انسانی و یا توجه صرف به وظایف زیردستان تا حدودی بررسی گردد .

آموزش و پرورش زیربنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است . بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه این کشورها آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند . در اکثر نظریه های تربیتی ، معلم هسته اصلی نظام آموزشی دستگاه تعلیم و تربیت و مجری حقیقی این امر حیاتی است .

معلم به مدیر آموزشگاه بعنوان نماینده دستگاه آموزش و پرورش نگاه می کند و برخوردهای مدیر تأثیر عمیقی بر معلم و کار او دارد . چه بسیار معلمانی که در اثر برخوردهای مناسب مدیران با تمام توان خود به خدمت اشتغال دارند و عامل مهم را در اینجا ، تکریم شخصیت معلم توسط مدیر و ارتباط مطلوب دو جانبه معرفی می کنند .

مدرسه از جمله نهادهایی است که به سبب کار ، مهارت انسانی و برقراری روابط عاطفی و دوستانه در آن از ضروریات اجتناب ناپذیر است و همانطور که شرط اول رانندگی احتیاط است ، شرط اول تعلیم و تربیت نیز برقراری روابط انسانی در شأن فراگیرندگان و معلمان است .

برقراری و غنی کردن روابط انسانی در مدرسه از مدیر مدرسه شروع می شود و این به دلیل آن است که معلمان تا حد زیادی از خصایص اخلاقی مدیر الگو می گیرند . بنابر این اگر مدیران مدارس به مهارت در روابط انسانی به معنای عملی آن مجهز شوند ، بسیاری از تضادها ، نارسائی ها و درگیریهایی که بخشی از انرژی مدیر و معلمان را به خود اختصاص می دهد از بین می رود .

مدیران مدارس می توانند از طریق بازنگری رفتار خود ، نحوه برقراری ارتباط با مجموعه مدرسه را بهبود بخشند و مدرسه ای پویا با آموزشی پویا را برای کمک به تحقق اهداف کلان توسعه به ارمغان آورند . بنابر این با توجه به نقش مهم مهارت انسانی مدیران در کیفی کردن و ارتقای  بهره وری آموزشی ، در این نگاشته بر آنیم تا مشخص کنیم آیا مدیران ،‌ گرایش به روابط انسانی دارنـد یا خیر ؟ و چــه عواملی بر گرایش آنـــان تأثیر دارد تا در انتــخاب آنان حتی الامــکان این ملاکها منظور گردد .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر

دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان

اختصاصی از فی توو دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان


دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27
فهرست و توضیحات:

چکیده

مقدمه

روش

نتایج

جدول شماره1- میانگین و انحراف معیار متغیرهای شخصیتی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه

جدول شماره 2- میانگین و انحراف معیار کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه

جدول شماره 3- ضریب همبستگی متغیرهای شخصیتی با جهتگیری کارآفرینی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه

جدول شماره 4- ضریب رگرسیون چند متغیری متغیرهای شخصیتی با جهتگیری کارآفرینی در دانشجویان

بحث و نتیجه گیری

منابع

 

چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، تحمل ابهام، خودکارآمدی، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بود. نمونه این پژوهش شامل 400 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین در سال 89-88 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون جهت گیری کارآفرینی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت، مقیاس نوآوری، مقیاس تحمل ابهام، پرسشنامه خودکارآمدی، پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه خودشکوفایی استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جهت گیری کارآفرینی با متغیرهای انگیزه پیشرفت، نوآوری، خودکارآمدی، خودشکوفایی، عزت نفس و تحمل ابهام رابطه مثبت معنی داری دارد(01/0P <). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای انگیزه پیشرفت ، عزت نفس و نوآوری کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه را پیش بینی میکنند.

مقدمه

مطالعه تاریخ و تجربیات کشورهای پیشرفته جهان نشان می دهد که رشد و توسعه آنها مرهون تلاش کارآفرینان کاردان، خلاق و نستوهی است که نتیجه فعالیت هایشان ارزش آفرینی و افزایش در آمد عمومی، سطح رفاه و آسایش جوامع را نشان می دهد. برای مثال مطابق گزارش دیده بان جهانی کار آفرینی (GEM)، در برخی از کشورها نرخ فعالیت های کارآفرینانه با تولید خالص ملی (GDP)، به میزان 57 صدم همبستگی دارد. از این رو امروزه، توسعه کارآفرینی جزء اهداف، ماموریت ها و برنامه ها ی اصلی بسیاری از سازمان های بین المللی، کشورها، سازمان ها و دانشگاه هاست.

یونسکو در چشم انداز جهانی آموزش عالی را برای قرن21 دانشگاههای نوین چنین توصیف کرده است: جایگاهی است که در آن، مهارت های کارآفرین در آموزش عالی به منظور تحقق قابلیت های کارآفرینی در فارغ التحصیلان و تبدیل آنان به کار آفرینان توسعه می یابد.

با توجه به تعریف یاد شده دانشگاه باید فارغ التحصیلانی را به جامعه ارائه دهد که دانش را در کنار پژوهش های کاربردی به خدمت گرفته و با نوآوری، کار می آفرینند. بنابراین می توان گفت امروزه مهمترین زیر ساخت دانش برای رسیدن به توسعه صنعتی و اقتصادی پایدار کشور، همانا تحقق "دانشگاه کارآفرین" است (پرداختچی و شفیعزاده، 1385).

با توجه به اینکه کارآفرینی [1] و مباحث مربوط به آن در حوزه های مختلف دانش از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته اند، می توان به عنوان یک موضوع بین رشته ای قلمداد کرد. این موضوع نشان دهنده وسعت بحث کارآفرینی از یک سو و پیچیدگی آن از سوی دیگر است. موضوع دیگری که به مباحث مربوط به کارآفرینی دامن زده و آن را مورد توجه محققین قرار داده است، نگرانی مدیریت اقتصادی کشورها و سیاستمداران در رابطه با اشتغال و مشکل بیکاری است که به طور فزاینده ای تفکر خود اشتغالی را به عنوان یک راه حل مورد توجه آنها قرار داده است.

هر چند که اصطلاح کارآفرینی برای نخستین بار توسط کانتیلیون[2] (حدود 1700) تعریف شده است. (کیلبی[3]، 1971) ولی شومپیتر[4] (1934) کاربرد عام اصطلاح کارآفرینی را در حوزه اقتصادی به میل [5] (1848) نسبت می دهد. رساله میل در رابطه با اقتصاد سیاسی بحث کرده است. بعد از "میل"شومپیتر(1934) از منظر دیگری به کارآفرینی توجه داشته است. وی به نوآوری و نقش آن در پویایی نظامهای اقتصادی تاکید می کند. اگرچه در اوایل قرن بیستم مطالعاتی درباره رابطه ویژگیهای فرهنگی و مذهبی با رشد اقتصادی صورت گرفت و این نتیجه به دست آمد که بین اخلاق پروتستانی با پیشرفت اقتصادی رابطه وجود دارد(وبر،1904، به نقل از احمد پور داریانی،1380). ولی مکللند(1961) به نحوی مشخص و گسترده به ارائه نظریه و تبیین رابطه بین ویژگیهای فردی با رشد اقتصادی در زمینه های شغلی پرداخت و به این نتیجه رسید که پیشرفت به یک گروه یا مذهب خاص اختصاص نداردو بارشد وتوسعه برخی از ویژگیها در افراد می توان رشد و توسعه اقتصادی را در جوامع مختلف فراهم کرد. با کارهای مکللند توجه از عمل به عمل کننده تغییر تمرکز داد. ویژگیهای که از طرف وی به عنوان ویژگیهای افراد شروع کننده کسب و کارهای جدید مطرح میشوند، عبارتند از انگیزه پیشرفت، خلاقیت، مخاطره پذیری، عزت نفس و منبع کنترل ( احمد پور داریانی،1380).

اولین متغیر پیش بین کارآفرینی انگیزه پیشرفت می باشد. انگیزه پیشرفت عبارت است از آرزو برای پیشی گرفتن در یک رفتار ویژه که آن رفتار ویژه، به صورت ملاک یا معیار در آمده باشد. مک کللند(1962) نتیجه گیری کرد که نیاز به پیشرفت در افرادی که فعالیت های اقتصادی خود را آغاز می کنند، بالاتر می باشد. مک کللند(1965) معتقد است که نیاز به پیشرفت، انگیزه اصلی توسعه اقتصادی کشورها بوده و در تصمیم گیری فرد برای کارآفرین شدن تاثیر به سزایی دارد. همچنین، سکستون و باومن[6] (1983) در بررسی‌های مختلفی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که با وجود اینکه در تحقیقات مختلف از ابزارهای مختلف برای سنجش انگیزه پیشرفت استفاده شده است، در مطالعات کارآفرینان موفق یک جهت‌گیری انگیزة پیشرفت بالا به صورت ثابت مشاهده شده است. در تحقیق دیگر که توسط اسمیت و ماینر[7] (1994) انجام شد، از یک روش فرافکن برای سنجش انگیزه پیشرفت استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که بین تمایلات پیشرفت کارآفرینان و رشد شرکت‌ها و تجارت خانه‌های آنها رابطة مثبت وجوددارد.

در مطالعه‌ای جانسون[8] (1990) به‌طور اختصاصی ادبیات کارآفرینی را مطالعه کرد. تعداد پژوهش‌هایی که وی بررسی کرد شامل 23 پژوهش بودند. در این تحقیقات کوشش شده بود رابطة بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی بررسی شود. از میان 23پژوهش با 20 پژوهش مواجه شد که بین کارآفرینی و انگیزه پیشرفت همبستگی مثبت معنی‌داری وجود داشت.

شاور و اسکات[9] (1991) تحقیقاتی را که از انگیزه پیشرفت به عنوان یک پیش‌بینی کنندة معتبر برای کارآفرینی استفاده کرده بودند، مرور کردند. آنها نتیجه گرفتند بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین در تحقیقی که توسط فیلیپس[10] (1998) تحت عنوان فرهنگ ملی در ارتباط با کارآفرینی و انگیزه پیشرفت انجام داد. به این نتیجه رسید که بین تمایل به کارآفرینی و انگیزه پیشرفت در آزمودنی‌های آمریکایی همبستگی مثبت قوی وجود دارد.

دومین متغیر پیش بین کارآفرینی نوآوری و خلاقیت است. خلاقیت توانایی خلق ایده های جدید است که این ایده ها ممکن است به محصولات یا خدمات جدید نیز منجر شوند. نوآوری ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار می باشد و خلاقیت نیرویی است که در پس نوآوری وجود دارد. هم نوآوری و هم خلاقیت از اجزای جدا نشدنی کارآفرینی می باشند. به طوری که دراکر (1985) معتقد است وجود نوآوری در کارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کار آفرینی بدون آن وجود ندارد و خلاقیت نیز بدون نو آوری نتیجه ای را حاصل نمی نماید (فری، 1993).

در واقع نوآوری ویژگی اصلی کار آفرینی و خلاقیت هسته اصلی فعالیتهای کارآفرینانه به شمار می­آید. اکثر نظریهپردازان، نوآوری و ابتکار را جزء کارآفرینی می­دانند. شاور، ویلیامز و اسکات[11] (1990) در مطالعه ای به این نتیجه رسیدند کسانی که فکر می کردند ویژگی های یک فرد کارآفرین را دارند خلاقیت ونوآوری بیشتری نشان دادند. در واقع یکی از علائم کارآفرینی نوآوری است. به همین دلیل است که می­گویند کارآفرین کار را به سمت پیشرفت و توسعه سوق می دهد. کارآفرین محصولات جدید را معرفی می­کند، از راههای جدید برای انجام کارها و روشهای جدید تولید استفاده می­کند. منابع جدید را یافته و بازارهای جدید را کشف می­کند. او یک نیروی خلاق است. نوآوری کارآفرینان، همواره موجب انقلاب در زندگی روزمره میشود. آنها به روشهایی فکر میکنند که بتوانند محصولی با استفاده خاص را برای استفاده های دیگر تطبیق دهند، اصلاح کنند، بزرگ کرده یا جایگزین کنند، تغییر عمل دهند و یا ترکیب کنند(نطاق، 1380). مولر و توماس[12] (2002)، اریلند و وب[13] (2006) وتونر، رونالد و تامکینز[14]،2008) در پژوهشی نشان دادند منبع کنترل درونی، نوآوری و خلاقیت ارتباط مستقیمی با کارآفرینی مدیران دارد. شکرکن و برومند نسب(1382) در پژوهشی نشان دادند بین خلاقیت و نوآوری با کارآفرینی همبستگی مثبت وجود دارد.

 

سومین و چهارمین متغیر پیش بینی کننده کارآفرینی تحمل ابهام و خودکارآمدی می باشد. تحمل ابهام[15] عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت بعنوان بخشی از زندگی، توانایی ادامه حیات با دانش ناقص درباره محیط و تمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنکه بدانیم آیا موفق خواهیم شد یا خیر ( فری، 1993، به نقل از احمد پور داریانی، 1379 ). سر و کار داشتن با ابهام و عدم قطعیت از ویژگی‌های مهّم کارآفرین است (مردیث و نلسون، ترجمه نبی ئیان، 1378). به نظر میرسد کارآفرینان به مراتب بیشتر از افراد دیگر تحمل ابهام را داشته باشند. کارآفرینان بدون اینکه احساس تهدید یا ناراحتی کنند، قادرند به طور اثر بخش با شرایط و اطلاعات مبهم، ناقص، غیر طبیعی، سازمان نیافته و غیر شفاف روبرو شوند و ضمن رفع ابهامات، آن ها را به نفع خود تغییر دهند(پورداریانی، 1379). پژوهش های مختلفی نشان دادند کارآفرینان قدرت تحمل ابهام بالاتری دارند (لامپکین و اردوگان[16]، 2000). کارآفرینان بدون اینکه احساس تهدید یا ناراحتی نمایند قادرند تا به طور اثر بخش با شرایط و اطلاعات مبهم، ناقص و غیره قطعی، سازمان نیافته و غیره شفاف دست و پنجه نرم کنند(جنینگر،1994) و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغییر دهند. در واقع ابهام سبب انگیزش آنها می شود (تراپمن و مورنینگ استار، 1989).

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان

دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی


دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

 

مشخصات این فایل
عنوان: بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی می خوانید :

موضع گیری های نظری در خصوص عزت نفس
تعاریف عزت نفس
عزت نفس عبارت است از قضاوتی فردی از شایستگی که ویژگی عام شخصیت است، نه یک نگرش لحظه ایی یا اختصاصی دارای موقعیت های خاص (پروین  1372).
مروک  (1995) عزت نفس را اینگونه تعریف می کند : ارزیابی کلی از کفایت و ارزشهای شخصی خود (نقل از ورودربرو وردربر، 1988).
برک (2001) عزت نفس را اینگونه تعرف می کند: قضاوتهایی که درباره ارزش خودمان و احساسهای مربوط به این قضاوتها می کنیم.
عزت نفس به معنای احساس داشتن صلاحیت و توانمندی برای کنار آمدن با       چالش های زندگی و خود را شایسته برای رسیدن به خوشبختی در نظر گرفتن است (براندن1380 ).
 نظریه های عزت نفس
 عزت نفس در دیدگاه روانکاوری
معمولا فرض می شود که بیماران در مورد عزت نفس تعارض هایی دارند.
برخی بیماران به طرز نامعقولی عزت نفس کمی دارند مثلا شخصیتهای دهاتی محرومیت کشیده ایی که همواره خود را حقیر می شمارند یا شخصیتهای طرد      شده ایی که خود را زشت و ناخوش آیند می بینند. دو نمونه از این موارد هستند، با این حال فقدان عزت نفس واقعی حاصل مشکلات شخصیت است نه علت این مشکلات. و به همین دلیل روانکاوان مستقیماً به مشکلات عزت نفس واقعی حاصل مشکلات شخصیت است نه علت این مشکلات. و به همین دلیل روانکاوان مستقیماً به مشکلات عزت نفس نمی پردازند. بهترین کاری که می توان انجام داد این است که به بیماران کمک شود که خود را بازسازی کنند و به سطح کارکرد تناسلی برسند و فقط دراین صورت است که افراد می توانند از عزت نفس پایدار برخوردار شوند. (پروچاسکا و نورکراس،1381).

 عزت نفس در دیدگاه آدلر
مفهوم بنیادی احساس حقارت و تلاش برای برتری، اهمیت مشکلات عزت نفس را در دیدگاه آدلر نشان می دهد. در این دیدگاه راز حل مشکلات عزت نفس این نیست که به افراد ناسازگار اطمینان داده شود که آنها رو به راه هستند. ضمناً از طریق ترغیب درمان جویان به خویشتن نگری به منظور بررسی تمام جزئیات ظریف سالهای کودکی خود عزت نفس چندان بهبود نمی یابد.
معنای عزت نفس این است که وقتی افراد ترغیب می شوند خود را فراموش کنند و معنای زندگی کردن برای دیگران را آغاز کنند از آن پس، عزت نفس دیگر به صورت یک مشکل وجود نخواهد داشت. فقط با ایجاد سبک زندگی که از نظر دنیا با ارزش است می توان احساس اعتمادبه نفس محکمی بوجودآورد(پروچاسکاو نورکراس،1381).
 عزت نفس از دیدگاه راجرز:
راجرز نیاز به عزت نفس را مهمترین مسئله درون فردی می داند، آسیب پذیری نسبت به عزت نفس کم یا فاصله بین آنچه که تصور کنیم که باید باشیم و آنچه واقعاً هستیم، رابطه مستقیم دارد.
مسئله این نیست که ما برداشتهای زیادی از خودمان داریم که نمی توانیم آنها را برآورده کنیم، مسئله این است که برداشت های ما از خودمان بقدری نابسنده باشد که اجازه ندهد آن کسی باشیم که برای بودنش به دنیا آمده ایم.
تلاش برای عزت نفس، تله ای است که ما را در مسیر تحقق بخشیدن بخود پنداره ای که بر اساس خواسته های محدود کننده والدین مان بوجود آورده ایم، زندانی می کند. راه حل این نیست که عزت نفس خودمان را بیشتر کنیم؛ بلکه راه حل این است که شرایط ارزش خود را گسترش دهیم تا بتوانیم برای تمامیت خود، همانگونه که می توانیم باشیم. ارزش قائل شویم. نه آنگونه که معتقدیم، قراراست باشیم (پروچاسکاونورکراس،1381).
 اهمیت عزت نفس
اکثر متخصصان عزت نفس مثبت را به عنوان عامل اصلی در سازگاری اجتماعی، عاطفی در نظرمی گیرند.
این دیدگاه، بسیار گسترده و تاریخچه ای طولانی دارد. روانشناسان و جامعه شناسان مهمی از قبیل جیمز، جورج هربرت مید ، چارلز کولی  از جمله اولین افرادی بودند که بر اهمیت احترام بخود مثبت، تأکید داشتند.
سالها بعد روان شناسان عزت نفس را کم کم وارد نظریات روان شناسی رشد شخصیت و آسیب شناسی کردند، بعد نظریه را با تحقیق تجربی در آمیختند و به این نتیجه رسیدند که عزت نفس مثبت با عملکرد مناسب تر و موثرتر مرتبط است.
برای مثال، افسردگی با نوعی سبک شناختی ارتباط داده شده است که شامل        ارزیابی های انتقادی و منفی بیش از حد از خواست اهمیت عزت نفس در         تشخیص های آسیب شناسی نظیر بیماری های  افسردگی، اختلال کمبود توجه و بیماری اجتنابی که مشکل شدیدی از اضطراب اجتماعی است، نمایان می شود  (پوپ و همکاران1373).
 انواع عزت نفس
عزت نفس یک ساختار چند بعدی است (لوبل و آگامی، روزبنلات 1993، ماسن و همکاران 1380). پوپ و همکاران (1373) معتقدند که باید احترام به خود در پنج زمینه اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، تصویر بدنی  مورد بررسی قرار می گیرد.
زمینه اجتماعی، احساسات فرد را در مورد خویش به عنوان دوست دیگران شامل       می شود. آیا سایر افراد او را دوست دارند، به عقایدش احترام می گذارند، او را در فعالیت های خودشان شرکت می دهند؟ آیا او از برخوردها و روابطش با همسالان خویش احساس رضایت می کند؟ فردی که نیاز های اجتماعی او ارضاء شده باشند (صرفا نظر از اینکه چقدر این نیازها با مفاهیم سنتی  از محبوبیت مطابقت دارند) از این جنبه خود احساس رضایت خواهد کرد.

 تحقیقات انجام شده درباره سبکهای دلبستگی
سبکهای دلبستگی و مهارتهای اجتماعی شدن و سطوح تنهایی
این مطالعه تأثیر سبکهای دلبستگی دانشجویان را بر مهارتهای اجتماعی و سطوح تنهایشان بررسی کرد. سطوح مهارت های اجتماعی، سطوح تنهایی و سبکهای دلبستگی به ترتیب با پرسشنامه مهارتهای اجتماعی، مقیاس تنهایی و پرسشنامه مقیاس ارتباطات اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از تی – تست.
تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون استفاده شد. سطوح ابراز هیجانی، سطوح حساسیت هیجانی، سطوح کنترل اجتماعی و به طور کلی سطوح مهارت اجتماعی دانشجویان زن به طور معنا داری بالاتر از دانشجویان مرد بود تأثیر معناداری سبکهای دلبستگی بر مهارت های اجتماعی و تنهایی آشکار شد. سطوح مهارت های اجتماعی دانشجویان که دلبسته ایمن بودند به طور معنا داری بالاتر از سطح مهارت های اجتماعی دانشجویان دلبسته ناایمن بود.
متوسط میزان تنهایی در دانشجویانی که روابط عاطفی نداشته اند، به طور معناداری بالاتر از دیگران بود و متوسط میزان مهارت های اجتماعی این دانشجویان نسبت به دیگر دانشجویان بطور معناداری پائین تر بود. افراد دلبسته ایمن کمتر از دیگر افراد، تنها بودند.
در مورد مهارتهای اجتماعی، در حالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر معناداری برابر از هیجانی و ابراز اجتماعی داشت، دیگر سبکهای دلبستگی، تأثیری بر مهارتهای اجتماعی نداشتند. این یافته بدین معناست که افرادی که دلبسته ایمن هستند، به آسانی      می توانند هیجانات خود را ابراز کنند و پیامهای کلامی و غیر کلامی را ارسال کنند (منجین2005)
رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی
بشارت، گلی نژاد و احمدی (1382) رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی را مورد بررسی قرار دادند. آزمونیهای پژوهش 120 دانشجوی ساکن در خوابگاهای دانشگاه تهران (60 پسر و 60 دختر) بودند که به عنوان نمونه پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش را مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال و مقیاس مشکلات میان فردی تشکیل می دادند. در این پژوهش روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون توکی بکار رفت.
 رابطه سبکهای دلبستگی و مکانیسم های دفاعی
بشارت، شریفی، ایروانی (1380) رابطه سبک های دلبستگی و انواع مکانیسم های دفاعی را مورد بررسی قرار دادند. 214 دانشجوی تهران با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان و پرسشنامه سبکهای دفاعی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبک دلبستگی شخص و سبک دفاعی وی رابطه معنی دار وجود دارد. آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ایمن بیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) از مکانیسمهای دفاعی رشد یافته استفاده کرده اند و آزمودنی های دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی اجتناب ازمکانیسم های دفاعی رشد نایافته نوروتیک استفاده کرده اند.
3) سبک دلبستگی و جامعه طلبی در نوجوانی
پاکدامن (1383) بر روی 280 نوجوان (140 پسر 140 دختر) دبیرستانی ازمدارس دولتی تهران رابطه سبک دلبستگی و جامعه طلبی را در نوجوانی بررسی کرد. در این تحقیق از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال هازان و شیور (نسخه جدید)(1993)، پرسشنامه بازنگری شده مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید(1990) پرسشنامه تحول روانی، اجتماعی هارمی (1988) استفاده شد.
روش تحقیق
روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در تحقیق توصیفی شامل مجموعه روشهایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیم گیری باشد. (سرمد، بازرگان، حجازی 1378، ص 81)....

 ابزار گرد آوری اطلاعات
پرسشنامه سرسختی اهواز
نمره گذاری این پرسشنامه 27 ماده به این صورت است که آزمودنی ها به یکی از چهار گزینه های (هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، بیشتر اوقات) پاسخ گفته و بر اساس مقادیر 3و2و1و0 نمره گذاری می شوند. به استثنای ماده های 6-21-17-13-10-7 که دارای بار عاملی منفی هستند و به شیوه ای معکوس نمره گذاری می شوند. دامنه نمره در این پرسشنامه عدد 0 تا 81 است.
نمره بالا در این پرسشنامه نشان دهنده سرسختی روان شناختی بالا در فرد است.
جهت سنجش روایی  این پرسشنامه از چهار آزمون ملاک یعنی پرسشنامه اضطراب، افسردگی، خودشکوفایی، و تعریف سازه ای سرسختی روانشناختی استفاده شده است. پرسشنامه سرسختی روانشناختی؛ اضطراب (55/0- = r) پ افسردگی (62/0- = r) پ خود شکوفایی (55/0= r) رابطه معناداری که این ضرایب اعتبار مطلوب و رضایت بخش می باشند.
این محاسبه اعتبار  این پرسشنامه از دو روش باز آزمایی و همسانی درونی استفاده شده است. ضرایب پایانی باز آزمایی بدست آمده بین نمره های آزمودنی ها در دو نوبت (آزمودن – باز آزمودن) برای کل آزمودنی ها برابر با 84/0 برای آزمودنی های مونث برابر با 85/0 و برای آزمودنی های مذکر برابر با 84/0 می باشد. همچنین ضرایب آلفا کرونباخ برای آزمودنی ها برابر با 76/0 برای آزمودنی های مونث برابر 74/0 و برای آزمودنی های مذکر برابر 76/0 می باشد. با توجه به این یافته های فوق ضرایب پایانی این پرسشنامه نیز رضایت بخش می باشد (کیامرثی 1376).
3-5-1 پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور (AAQ) نسخه جدید، 1993):
این پرسشنامه یک پرسشنامه خود – ارزیابی است که مشتمل بر دو بخش است که در بخش 1 بر اساس مقیاس 7 درجه ای از نوع میکرت، آزمودنی در مورد 3 توصیف ارائه شده، وضعیت خود را در مورد میزان تطابقش با هر توصیف که بیانگر یک سبک دلبستگی است مشخص می کند و در بخش 2 نوع سبک دلبستگی خود را با توجه به همان سه توصیف ارائه شده تعیین می کند. هماهنگی درونی این سه توصیف در حد بالا نشان دهنده این است که هر توصیف موضوعی متفاوت دیگر را بررسی می کند. با بررسی میزان همبستگی سه توصیف ذکر شده در (AAQ) روی 100 نفر (50 دختر و 50 پسر ) دبسرستانی، روایی واگرا که نوعی روایی سازه است بدست آمد که نشان میدهد این توصیف سه محتوای متفاوت از نظر دلبستگی را می سنجد چرا که همبستگی ایمن با ناایمن اجتنابی 10% و با ناایمن دوسوگرا 54% و همبستگی ناایمن اجتنابی وناایمن دوسوگرا 14% یعنی بسیار پایین می باشد.
مباحث آزمون – آزمون مجدد 1- (AAQ) برابر 60% و برای 2- (AAQ) برابر 70% (معادل 2 پیرسون 40%) بوده است (بالدوین وفر 1995، درقتی و نوللی، 1996، به نقل از پاکدامن، 1383). به تحقیقی که توسط پاکدامن  (1383) بر روی یک نمونه 100 نفری (50 دختر و 50 پسر) انجام گرفت اعتبار آن توسط آزمون – آزمون مجدد روی این نمونه به ترتیب برای دلبستگی اضطرابی / دوسوگرا، اجتنابی و ایمنی بخش برابر 72/0 - 56/0 – 37/0 و میزان آلفای کرونباخ نیز برابر 79/0 – بدست آمده که میزان اعتبار نسبتاً بالایی را نشان میدهد.

 پرسشنامه عزت نفس:
شامل 30 جمله می شود که وضعیت فرد را بیان می کند. نمره گذاری آن بر اساس مقیاس 7 درجه ای میکروت است به این صورت که نمره 1 به معنای آن است که فرد کاملاً با آن جمله مخالف است (نسخه قدیمی آن 6 درجه دارد) دامنه نمره گذاری هر سوال از 1تا7 است، که دامنه نمرات از 30 تا 210 است.
نمره بالا در این پرسشنامه نشان دهنده عزت نفس اجتماعی بالا است.
نمره گذاری سوالات 10-9-2-1-30-29-26-23-21-20-19-18-16-14-11 معکوس است. (لاوسون، مارشال، مک گراث ، 1979).
76 آیتم را بر روی 265 نفر از دانشجویان سال اول روانشناسی (142 زن و 123 مرد) اجرا کردند.
76 آیتم بعد از عمل پالایش عاملی  به 30 آیتم رسید که متوسط ضریب همبستگی کل آیتم از 47 درصد برای آیتم به 60 درصد برای 30 آیتم رسید. نتایج تحلیل مولفه های اصلی اجرا شده روی 30 آیتم نشان داد که عوامل یک ارزش ویژه بزرگتر از یک دارند که عامل کلی 7/39% از واریانس کلی را تبیین می کند.

 روش اجرا
بر اساس فرمول نمونه گیری طبقه این فرمول 32 نفر از زنان و 53 نفر از مردان لازم بود. سپس با مراجعه به دانشکده برای افراد مقطع کارشناسی ابتدا هدف پژوهش بطور مختصر توضیح  داده شده و به افراد پرسشنامه های سبک دلبستگی (RAAS) و پرسشنامه سرسختی اهواز و سبک دلبستگی AAQ و پرسشنامه عزت نفس اجتماعی داده می شد. نتایج پرسشنامه ها برای افرادی که مایل به دانستن نتیجه پرسشنامه ها بودند از طریق پست الکترونیکی برای آنها فرستاده شد، که این موضوع در روند همکاری نقش بسزایی داشت.
روش تجزیه تحلیل داده ها:
برای تجزیه تحلیل داده ها، ابتدا داده ها را با استفاده از شاخص های آماری مانند میانگین و فراوانی و انحراف معیار و واریانس، توصیف شدند و سپس از روش همبستگی و رگرسیون چند گانه برای تحلیل ها استفاده شد. چون این تحقیق از نوع همبستگی است و مقیاس اندازه گیری در این پژوهش مقیاس فاصله ای است؛ لذا از ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون زمانی بکار برده می شود که داده های جمع آوری شده با استفاده از مقیاس فاصله ای اندازه گیری شده باشند. (دلاور، 1380) و چنانچه هدف پیش بینی یک متغیر ملاک از چند متغیر پیش بین باشد از رگرسیون چندگانه استفاده می شود. (سرمد، بازرگان، حجازی، 1378).
تحلیل داده ها
در این فصل بررسی جمعیت شناختی، بررسی توصیفی داده ها و بررسی استنباطی داده ها و بررسی استنباطی داده های پژوهشی پرداخته می شود.

بخشی از فهرست مطالب مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

 چکیده:
مقدمه:
بیان مسئله
هدف و ضرورت تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
 تعریف عملیاتی سرسختی:
 تعریف مفهومی عزت نفس اجتماعی:
پیشینه تحقیق
 موضع گیریهای نظری در خصوص سبکهای دلبستگی
 تعریف دلبستگی:
سبکهای دلبستگی
نظریه روان تحلیل گری:
نظریه اریکسن
 ساختار شناختی سبک دلبستگی:
 ثبات دلبستگی
تعریف سرسختی
 مدل مفهومی ارتباط سرسختی، استرس و بیماری
موضع گیری های نظری در خصوص عزت نفس
 نظریه های عزت نفس
 عزت نفس در دیدگاه روانکاوری
 عزت نفس در دیدگاه آدلر
 عزت نفس از دیدگاه راجرز:
 اهمیت عزت نفس
 انواع عزت نفس
 تحقیقات انجام شده درباره سبکهای دلبستگی
روش تحقیق
 جامعه و نمونه آماری:
روش نمونه گیری
 ابزار گرد آوری اطلاعات
پرسشنامه سرسختی اهواز
 پرسشنامه عزت نفس:
 روش اجرا
روش تجزیه تحلیل داده ها:
 بررسی جمعیت شناختی آزمودنی ها:
بررسی توصیفی داده ها
 بحث و نتیجه گیری
منابع:

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت

اختصاصی از فی توو پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc ( با ویرایش 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  4

بسمه تعالی

مقایسه عزت نفس کوپر اسمیت

دانش آموز عزیز:

جملات زیر را با دقت بخوانید و در صورتیکه هر یک از آنها با وضعیت شما مطابقت دارد در ستون «بلی» و چنانچه به هیچ شکلی با وضعیت شما مطابقت ندارد «خیر» را علامت بگذارید.

 

بلی

خیر

1- بیشتر اوقات در خواب و خیال بسر می برم

 

 

2- از خود خیلی مطمئن هستم

 

 

3- اغلب آرزو می کنم ای کاش فرد دیگری بودم

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت

دانلود پاورپوینت آزمون عزت نفس کوپر اسمیت - 16 اسلاید

اختصاصی از فی توو دانلود پاورپوینت آزمون عزت نفس کوپر اسمیت - 16 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آزمون عزت نفس کوپر اسمیت - 16 اسلاید


دانلود پاورپوینت آزمون عزت نفس کوپر اسمیت - 16 اسلاید

 

 

 

 

Ãعزت نفس به منزله بیان تایید یا عدم تایید فرد نسبت به خویشتن است .
à عزت نفس بیانگر این است که یک فرد تا چه اندازه خود را توانا و پر اهمیت می داند .
à برای ارزیابی کردن عزت نفس ، یکی از مقیاس های رایج پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت ( SEI ) .
à اغلب مواردی که در مقیاس گنجانده شده اند ، مواد تنظیم شده مقیاس راجرز و دیموند ( 1945 ) هستند .
à همه جملات به ترتیبی تدوین شده اند که برای کودکان از 10 سال به بالا قابل استفاده است .
à این پرسشنامه شامل 58 ماده است که احساسات ، عقاید یا واکنش های فرد را توصیف می کند و آزمودنی

باید با علامت گذاری در چهرخانه (( به من شبیه است ( بلی ) یا به من شبیه نیست ( خیر ) پاسخ دهد

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آزمون عزت نفس کوپر اسمیت - 16 اسلاید