فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان

اختصاصی از فی توو دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان


دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27
فهرست و توضیحات:

چکیده

مقدمه

روش

نتایج

جدول شماره1- میانگین و انحراف معیار متغیرهای شخصیتی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه

جدول شماره 2- میانگین و انحراف معیار کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه

جدول شماره 3- ضریب همبستگی متغیرهای شخصیتی با جهتگیری کارآفرینی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه

جدول شماره 4- ضریب رگرسیون چند متغیری متغیرهای شخصیتی با جهتگیری کارآفرینی در دانشجویان

بحث و نتیجه گیری

منابع

 

چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، تحمل ابهام، خودکارآمدی، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بود. نمونه این پژوهش شامل 400 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین در سال 89-88 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون جهت گیری کارآفرینی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت، مقیاس نوآوری، مقیاس تحمل ابهام، پرسشنامه خودکارآمدی، پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه خودشکوفایی استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جهت گیری کارآفرینی با متغیرهای انگیزه پیشرفت، نوآوری، خودکارآمدی، خودشکوفایی، عزت نفس و تحمل ابهام رابطه مثبت معنی داری دارد(01/0P <). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای انگیزه پیشرفت ، عزت نفس و نوآوری کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه را پیش بینی میکنند.

مقدمه

مطالعه تاریخ و تجربیات کشورهای پیشرفته جهان نشان می دهد که رشد و توسعه آنها مرهون تلاش کارآفرینان کاردان، خلاق و نستوهی است که نتیجه فعالیت هایشان ارزش آفرینی و افزایش در آمد عمومی، سطح رفاه و آسایش جوامع را نشان می دهد. برای مثال مطابق گزارش دیده بان جهانی کار آفرینی (GEM)، در برخی از کشورها نرخ فعالیت های کارآفرینانه با تولید خالص ملی (GDP)، به میزان 57 صدم همبستگی دارد. از این رو امروزه، توسعه کارآفرینی جزء اهداف، ماموریت ها و برنامه ها ی اصلی بسیاری از سازمان های بین المللی، کشورها، سازمان ها و دانشگاه هاست.

یونسکو در چشم انداز جهانی آموزش عالی را برای قرن21 دانشگاههای نوین چنین توصیف کرده است: جایگاهی است که در آن، مهارت های کارآفرین در آموزش عالی به منظور تحقق قابلیت های کارآفرینی در فارغ التحصیلان و تبدیل آنان به کار آفرینان توسعه می یابد.

با توجه به تعریف یاد شده دانشگاه باید فارغ التحصیلانی را به جامعه ارائه دهد که دانش را در کنار پژوهش های کاربردی به خدمت گرفته و با نوآوری، کار می آفرینند. بنابراین می توان گفت امروزه مهمترین زیر ساخت دانش برای رسیدن به توسعه صنعتی و اقتصادی پایدار کشور، همانا تحقق "دانشگاه کارآفرین" است (پرداختچی و شفیعزاده، 1385).

با توجه به اینکه کارآفرینی [1] و مباحث مربوط به آن در حوزه های مختلف دانش از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته اند، می توان به عنوان یک موضوع بین رشته ای قلمداد کرد. این موضوع نشان دهنده وسعت بحث کارآفرینی از یک سو و پیچیدگی آن از سوی دیگر است. موضوع دیگری که به مباحث مربوط به کارآفرینی دامن زده و آن را مورد توجه محققین قرار داده است، نگرانی مدیریت اقتصادی کشورها و سیاستمداران در رابطه با اشتغال و مشکل بیکاری است که به طور فزاینده ای تفکر خود اشتغالی را به عنوان یک راه حل مورد توجه آنها قرار داده است.

هر چند که اصطلاح کارآفرینی برای نخستین بار توسط کانتیلیون[2] (حدود 1700) تعریف شده است. (کیلبی[3]، 1971) ولی شومپیتر[4] (1934) کاربرد عام اصطلاح کارآفرینی را در حوزه اقتصادی به میل [5] (1848) نسبت می دهد. رساله میل در رابطه با اقتصاد سیاسی بحث کرده است. بعد از "میل"شومپیتر(1934) از منظر دیگری به کارآفرینی توجه داشته است. وی به نوآوری و نقش آن در پویایی نظامهای اقتصادی تاکید می کند. اگرچه در اوایل قرن بیستم مطالعاتی درباره رابطه ویژگیهای فرهنگی و مذهبی با رشد اقتصادی صورت گرفت و این نتیجه به دست آمد که بین اخلاق پروتستانی با پیشرفت اقتصادی رابطه وجود دارد(وبر،1904، به نقل از احمد پور داریانی،1380). ولی مکللند(1961) به نحوی مشخص و گسترده به ارائه نظریه و تبیین رابطه بین ویژگیهای فردی با رشد اقتصادی در زمینه های شغلی پرداخت و به این نتیجه رسید که پیشرفت به یک گروه یا مذهب خاص اختصاص نداردو بارشد وتوسعه برخی از ویژگیها در افراد می توان رشد و توسعه اقتصادی را در جوامع مختلف فراهم کرد. با کارهای مکللند توجه از عمل به عمل کننده تغییر تمرکز داد. ویژگیهای که از طرف وی به عنوان ویژگیهای افراد شروع کننده کسب و کارهای جدید مطرح میشوند، عبارتند از انگیزه پیشرفت، خلاقیت، مخاطره پذیری، عزت نفس و منبع کنترل ( احمد پور داریانی،1380).

اولین متغیر پیش بین کارآفرینی انگیزه پیشرفت می باشد. انگیزه پیشرفت عبارت است از آرزو برای پیشی گرفتن در یک رفتار ویژه که آن رفتار ویژه، به صورت ملاک یا معیار در آمده باشد. مک کللند(1962) نتیجه گیری کرد که نیاز به پیشرفت در افرادی که فعالیت های اقتصادی خود را آغاز می کنند، بالاتر می باشد. مک کللند(1965) معتقد است که نیاز به پیشرفت، انگیزه اصلی توسعه اقتصادی کشورها بوده و در تصمیم گیری فرد برای کارآفرین شدن تاثیر به سزایی دارد. همچنین، سکستون و باومن[6] (1983) در بررسی‌های مختلفی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که با وجود اینکه در تحقیقات مختلف از ابزارهای مختلف برای سنجش انگیزه پیشرفت استفاده شده است، در مطالعات کارآفرینان موفق یک جهت‌گیری انگیزة پیشرفت بالا به صورت ثابت مشاهده شده است. در تحقیق دیگر که توسط اسمیت و ماینر[7] (1994) انجام شد، از یک روش فرافکن برای سنجش انگیزه پیشرفت استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که بین تمایلات پیشرفت کارآفرینان و رشد شرکت‌ها و تجارت خانه‌های آنها رابطة مثبت وجوددارد.

در مطالعه‌ای جانسون[8] (1990) به‌طور اختصاصی ادبیات کارآفرینی را مطالعه کرد. تعداد پژوهش‌هایی که وی بررسی کرد شامل 23 پژوهش بودند. در این تحقیقات کوشش شده بود رابطة بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی بررسی شود. از میان 23پژوهش با 20 پژوهش مواجه شد که بین کارآفرینی و انگیزه پیشرفت همبستگی مثبت معنی‌داری وجود داشت.

شاور و اسکات[9] (1991) تحقیقاتی را که از انگیزه پیشرفت به عنوان یک پیش‌بینی کنندة معتبر برای کارآفرینی استفاده کرده بودند، مرور کردند. آنها نتیجه گرفتند بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین در تحقیقی که توسط فیلیپس[10] (1998) تحت عنوان فرهنگ ملی در ارتباط با کارآفرینی و انگیزه پیشرفت انجام داد. به این نتیجه رسید که بین تمایل به کارآفرینی و انگیزه پیشرفت در آزمودنی‌های آمریکایی همبستگی مثبت قوی وجود دارد.

دومین متغیر پیش بین کارآفرینی نوآوری و خلاقیت است. خلاقیت توانایی خلق ایده های جدید است که این ایده ها ممکن است به محصولات یا خدمات جدید نیز منجر شوند. نوآوری ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار می باشد و خلاقیت نیرویی است که در پس نوآوری وجود دارد. هم نوآوری و هم خلاقیت از اجزای جدا نشدنی کارآفرینی می باشند. به طوری که دراکر (1985) معتقد است وجود نوآوری در کارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کار آفرینی بدون آن وجود ندارد و خلاقیت نیز بدون نو آوری نتیجه ای را حاصل نمی نماید (فری، 1993).

در واقع نوآوری ویژگی اصلی کار آفرینی و خلاقیت هسته اصلی فعالیتهای کارآفرینانه به شمار می­آید. اکثر نظریهپردازان، نوآوری و ابتکار را جزء کارآفرینی می­دانند. شاور، ویلیامز و اسکات[11] (1990) در مطالعه ای به این نتیجه رسیدند کسانی که فکر می کردند ویژگی های یک فرد کارآفرین را دارند خلاقیت ونوآوری بیشتری نشان دادند. در واقع یکی از علائم کارآفرینی نوآوری است. به همین دلیل است که می­گویند کارآفرین کار را به سمت پیشرفت و توسعه سوق می دهد. کارآفرین محصولات جدید را معرفی می­کند، از راههای جدید برای انجام کارها و روشهای جدید تولید استفاده می­کند. منابع جدید را یافته و بازارهای جدید را کشف می­کند. او یک نیروی خلاق است. نوآوری کارآفرینان، همواره موجب انقلاب در زندگی روزمره میشود. آنها به روشهایی فکر میکنند که بتوانند محصولی با استفاده خاص را برای استفاده های دیگر تطبیق دهند، اصلاح کنند، بزرگ کرده یا جایگزین کنند، تغییر عمل دهند و یا ترکیب کنند(نطاق، 1380). مولر و توماس[12] (2002)، اریلند و وب[13] (2006) وتونر، رونالد و تامکینز[14]،2008) در پژوهشی نشان دادند منبع کنترل درونی، نوآوری و خلاقیت ارتباط مستقیمی با کارآفرینی مدیران دارد. شکرکن و برومند نسب(1382) در پژوهشی نشان دادند بین خلاقیت و نوآوری با کارآفرینی همبستگی مثبت وجود دارد.

 

سومین و چهارمین متغیر پیش بینی کننده کارآفرینی تحمل ابهام و خودکارآمدی می باشد. تحمل ابهام[15] عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت بعنوان بخشی از زندگی، توانایی ادامه حیات با دانش ناقص درباره محیط و تمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنکه بدانیم آیا موفق خواهیم شد یا خیر ( فری، 1993، به نقل از احمد پور داریانی، 1379 ). سر و کار داشتن با ابهام و عدم قطعیت از ویژگی‌های مهّم کارآفرین است (مردیث و نلسون، ترجمه نبی ئیان، 1378). به نظر میرسد کارآفرینان به مراتب بیشتر از افراد دیگر تحمل ابهام را داشته باشند. کارآفرینان بدون اینکه احساس تهدید یا ناراحتی کنند، قادرند به طور اثر بخش با شرایط و اطلاعات مبهم، ناقص، غیر طبیعی، سازمان نیافته و غیر شفاف روبرو شوند و ضمن رفع ابهامات، آن ها را به نفع خود تغییر دهند(پورداریانی، 1379). پژوهش های مختلفی نشان دادند کارآفرینان قدرت تحمل ابهام بالاتری دارند (لامپکین و اردوگان[16]، 2000). کارآفرینان بدون اینکه احساس تهدید یا ناراحتی نمایند قادرند تا به طور اثر بخش با شرایط و اطلاعات مبهم، ناقص و غیره قطعی، سازمان نیافته و غیره شفاف دست و پنجه نرم کنند(جنینگر،1994) و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغییر دهند. در واقع ابهام سبب انگیزش آنها می شود (تراپمن و مورنینگ استار، 1989).

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی رابطه انگیزه پیشرفت، نوآوری، عزت نفس و خودشکوفایی با جهت گیری کارآفرینی در دانشجویان
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.