فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سهراب سپهری

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سهراب سپهری


تحقیق در مورد سهراب سپهری

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.

دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.

سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.

در مهرماه 1319 سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه 1326 آن را به پایان رساند.

سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه 1325 یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور 1327 در این اداره ماند.

در این هنگام در امتحانات ادبیات شرکت کرد و دیپلم کامل دوره دبیرستان را نیز گرفت.

سال بعد او به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. وقتی که در این دانشکده بود، نخستین دفتر شعرهایش را چاپ کرد و مشفق کاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد.

اولین کتاب سپهری با نام "مرگ رنگ" در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود.

سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام "زندگی خواب ها" در سال 1332 سرود و در همین سال بود که دوره لیسانس نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند.

 

از سال 1332 به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعه نقاشی و حکاکی در پاریس، رم و هند و شرکت در نمایشگاه ها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی که بعضی او را "شاعری نقاش" خوانده اند و بعضی دیگر "نقاشی شاعر".

سهراب در سال 1337 دو کتاب "آوار آفتاب" و "شرق انده" را آماده چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو کتاب به انضمام "زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار کتاب" منتشر شد.

این فایل با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 11


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سهراب سپهری

دانلود مقاله کامل درباره نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب


دانلود مقاله کامل درباره نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :20

 

بخشی از متن مقاله

نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب

پیرامون اثر گرانسنگ حکیم توس ـ شاهنامه سترگ ـ سخن بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم و جای سخنهای بسیار دیگر نیز هنوز خالی‌ست، نگاه متفاوت آقای قائم‌پناه به یکی از داستانهای محوری شاهنامه که می‌تواند سرفصلی برای نگاههای عمیق‌تری از این منظر باشد ما را مجاب به درج این مقاله می‌کند.

شاید در میان ایرانیانی که سر و سودای مطالعه دارند و علی‌الخصوص در وادی ادبیات فارسی قدم‌زنان تفرجی کرده و می‌کنند کمتر کسی را بتوان یافت که بی‌خبر باشد از اظهارنظر حکیم طوس، فردوسی نسبت به سرودة ارزشمند خویش (شاهنامه) که فرمود:

پی افکندم از نظم کاخی بلند

که از باد و باران نیابد گزند

به راستی شاهنامه کاخی بس بلند و بزرگ است که در طول تاریخ هستی خویش، نظر بزرگان و معماران عرصة علم و خرد را همواره به خود معطوف داشته است اما هنوز هم کسی نتوانسته است همه زوایای آن را یک‌جا در حلقة عدسی دوربین دیدگان خویش به مشاهده بنشیند و به بیان دیگر کسی موفق نشده تمام زوایای آن را زیر سیطرة دید خویش درآورد، به تعبیر نگارنده، شاهنامه چون عروس حماسی است که تاکنون به حجلة زفاف هیچ دامادی درنیامده است. اما از آنجا که پری‌روی تاب مستوری ندارد، او نیز هرازگاهی از لابه‌لای حجاب محمل خویش سرک کشیده و گوشة چشمی به خواستگاران و

صفحه 2

طالبانش نشان داده است، لذا هر خواستگار و طالبی نیز فقط توانسته است از منظر و مقامی که خود بر آن واقف بوده شاهد کمان ابروی وی یا تیر مژگانش باشد و آن را تماشا و توصیف کند. بر این اساس تلاش نگارندة این سطور نیز بر آن است تا از منظر و خاستگاه عارفان نگاهی به داستان رستم و سهراب، همچنین مرگ رستم بیندازد. امیدا که به حول و قوة الهی از عهدة کار (حداقل در حد توان خویش) برآید.

ابتدا لازم می‌دانم این مهم را با طرح چند پرسش آغاز کنم:

اولا‌ً اینکه چطور می‌شود قبول کرد مردی که آزار موری را برنمی‌تابد، چنان‌که در مقام انذار فریاد می‌زند:

میازار موری که دانه‌کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است

راضی می‌شود که پدر را به مرگ فرزند خویش آن هم به صورتی که خود قاتل فرزند باشد بیازارد؟ آیا عذاب روحی این موضوع برای پدر چندین برابر‌ِ آزار مور نیست؟

و آیا عذاب وجدانی، که از خواندن چنین صحنه‌ای به خواننده دست می‌دهد بیش از عذاب وجدانی که از آزار موری به انسان دست می‌دهد نیست؟ یا آیا درد و رنجی که از مرگ برادر به دست برادر در دل و جان انسان می‌پیچد بسی سنگین‌تر و شدید‌تر از درد و رنجی که از آزار و مرگ یک مور به انسانی دست می‌دهد نیست؟

راستی چه شده است شاعری که انسان را از آزار مور برحذر می‌دارد و پرهیز می‌دهد، پدری را که قاتل فرزندش شده لعن و نفرین نمی‌کند و به دشنام برادری که برادرش را در چاهی پر از تیغ و سنان می‌اندازد نمی‌آغازد!؟ عجبا! تیغ نقد و انتقاد شاعر چرا کند شده است!؟ آیا علت، این بوده که شاعر داستان‌ِ رستم و سهراب و مرگ وی را صرفا‌ً داستان و افسانه تلقی می‌کرده؟ یا اینکه این داستان لباس رمزی است بر قامت‌ِ حقیقتی که شاعر لطفی در

صفحه 3

عریانی آن نمی‌دیده و یا بیان صریح آن را صلاح نمی‌دانسته، به علت اینکه معتقد بوده که در عصر وی:

هنر خوار شد، جادویی ارجمند

نهان راستی، آشکارا گزند

شده بر بدی دست دیوان دراز

ز نیکی نرفتی سخن جز به راز

به نظر نگارنده در این نکته جای بسی تأمل است. و از طرف دیگر چگونه می‌شود باور کرد که فرد جوانمرد و مؤمنی چون رستم که در هیچ کاری بدون ذکر نام خدا مشغول و فارغ نمی‌شود ناجوانمردانه قاتل فرزندش شود؟ و یا چطور می‌توان باور کرد رستمی که در هر امری ابتدا ستایش حق می‌‌گوید و بر او سجده می‌کند (که سجده خود نماد نماز در پیشگاه حق است.) با شکستن پیمان و به کار بستن خدعه، رقیبش را از میان بردارد؟ آیا در ستایش و نمازش اخلاصی نبوده است؟ آیا نماز او از آن نمازهایی نبوده که رسول حق فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن» نماز نردبان عروج مؤمن است. و یا بالاتر که حضرت حق فرمودند: «إن‌َّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»? نماز بازدارندة از زشتیها و ناپسندیهاست. و یا اینکه رستم از آنهایی نبود که به قول شیخ محمود شبستری خودساخته و خودباخته باشد تا نمازش سرشار از عطر و بوی حضور شود چنان‌که فرمود:

تو تا خود را به کل‍ّی در نبازی

نمازت کی شود هرگز نمازی

البته باید اقرار نمود که رستم مثل کسانی نبوده که نماز را برای شانه خالی کردن از زیر بار تکلیف و مسئولیت بهانه ساخته و کارش را ترک کند، نه، رستم نیز چون سعدی شیرازی طاعت را به جز خدمت به خلق نمی‌دانست. همین نکته‌های ظریف و همین پرسشهای دقیق است که انسان را بر آن می‌دارد تا بپذیرد که قسمتهایی از شاهنامه نیز به سبک و سیاق گفته‌ها و باورهای عارفان بر سبیل رمز و کنایه سروده شده است و لذا باید گفت: اینکه

صفحه 4

جناب آقای دکتر محمودی بختیاری شاهنامه را آبشخور عارفان خوانده و بر این اساس کتابی تألیف نموده‌اند، سخنی به گزاف وناحق نگفته و به همین دلیل بنده معتقدم که اگر از منظر عرفان به داستان رستم نظر افکنیم، نتیجه می‌گیریم که با توجه به مطالب فوق‌الذکر می‌توان ادعا کرد که در داستان رستم و سهراب نیز سهراب، نماد نفس رستم است نه فرزند حقیقی وی و از آنجا که خداوند متعال فرموده‌اند: «ا‌ِن‌َّ النفس لا‌َم‍ّاره‌ٌ بالسوء»1 نفس اماره [هر لحظه] انسان را به کارهای زشت و ناروا وامی‌دارد. و از باب اینکه صادق اهل بیت(ع) فرمودند: «طوبی ل‍ِعبد‌ٍ جاهد لله نفسه‌ُ و هواه‌ُ و م‍َن هزم ج‍ُند نفسه‌ِ و هواه‌ُ ظ‍َف‍ِر‌َ برضا الله»2 یعنی خوشا به حال عبدی که برای خدا و تقر‌ّب به حضرتش همیشه در مقام جهاد و ستیز با نفس باشد و هرگز از او غافل نشود و عنان و سلسلة اختیار خویش را از کف نداده و نگذارد که نفس و خواسته‌هایش بر او چیره شوند. بلکه او غالب و نفس مغلوب او باشد و آنکه توفیق جهاد با نفس یا‌فت و سپاه نفس اماره را مغلوب خود ساخت رضای الهی را کسب کرده است چنان‌که پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «طوبی لم‍َن کان عقل‍ُه‌ُ امیرا‌ً و نفسه‌ُ اسیرا‌ً»3 یعنی خوشا به حال آن که عقلش در مملکت جانش امیر است و نفسش اسیر.» گفتنی است با توجه به همین آیات و روایات موجود که نمونه‌هایی از آنها ذکر شد، عارفان علاوه بر اینکه سالکان و رهروان طریق حق را همواره به مبارزة با نفس فرا خوانده و تحریک کرده‌اند، در خارج از وجود خویش نیز برای نفس نمادهایی را بیان کرده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنها را محقق بزرگ آلمانی خانم آن ماری شیمل در کتاب خود «ابعاد عرفانی اسلام» فراهم آورده که می‌توان به طور خلاصه از جملة آنها این موارد را برشمرد. 1- سگ سیاه 2-روباه جوان 3- موش 4- زن نافرمان وگول‌زن 5- اسب یا استر چموش 6- شتر سرکش و نافرمان 7- خوک 8- فرعون 9- ابرهه 10 مار 11- شیطان 12-اژدها، حال چه می‌شود اگر سیزدهمین آنها را هم سهراب بنامیم و بدانیم.

رستم نماد سالک است و سهراب نماد نفس

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نمادهای عرفانی در داستان رستم و سهراب

دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت سهراب سپهری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت سهراب سپهری


دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت سهراب سپهری

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

سرگذشت مختصری از سهراب

سهراب سپهری در پانزدهم مهر ماه 1307 در شهرستان کاشان متولد شد. پس از پایان تحصیلات دوره ابتدائی و متوسطه به دانشسرای مقدماتی تهران رفت و در خرداد ماه 1324 دوره دو ساله این دانشسرا را به پایان رساند . درسال 1325 به استخدام اداره آموزش و پرورش کاشان در آمد و در همین سال نخستین شعرش به نام « بیمار » د رماهنامه جهان نو منتشر شد .

در سال 1327 از آموزش و پرورش استعفا داد و در امتحانات ششم ادبی شرکت و دیپلم ادبی گرفت و مهر ماه همان سال د ردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در همین سال در شرکت نفت استخدام و پس از یکسال استعفا داد .

در سال 1330 نخستین مجموعه اشعارش را با نام « مرگ رنگ » چاپ و منتشر ساخت .

د رخرداد ماه سال 1332 دوره لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران دررشته نقاشی به پایان رساند و رتبه اول شد و به دریافت نشان درجه اول علمی نایل شد .

در همان سال به عنوان طراح در سازمان همکاری بهداشت تهران به کار پرداخت  .

د رسال 1322 چندین نمایشگاه از نقاشیهایش د رتهران برگزار کرد .

د رهمین سال دومین مجموعه شعرش را با نام « زندگی خواب ها » منتشر ساخت .

در سال 1333 در قسمت موزه های اداره کل هنرهای زیبا به کار و تدریس در هنرستان هنرهای زیبا پرداخت .

د رمرداد ماه 1336 به اروپا رفت و در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی « چاپ سنگی » ثبت نام کرد .

د رفروردین ماه 1337 در نخستین بینیال نقاشی تهران شرکت جست و در همان سال به مدت دو ماه از پاریس به ایتالیا رفت و در رم به مطالعه پرداخت و در خرداد ماه همین سال در بینیال ونیز شرکت کرد .

در سال 1337 مجدداَ به ایران برگشت و کارش را در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی آغاز کرد .

در فروردین ماه 1339 در بینیال دوم تهران شرکت و موفق به دریافت جایزه اول هنرهای زبیا شد .

در سال 1339 برای یادگیری فنون حاکی روی چوپ به توکیو سفر کرد .

در سال 1340 در بازگشت از ژاپن به هندوستان رفت .

و در اردیبهشت ماه همین سال نمایشگاه انفرادی خود را در تالار عباسی تهران برگزار کرد .

در سال 1340 سومین مجموعه شعرش را با نام « آوار آفتاب » منتشر ساخت . ود رمهر ماه همان سال به تدریس در هنرکده هنرهای تزئینی تهران پرداخت و چهارمین مجموعه شعرش را با نام « شرق اندوه » منتشر کرد .

دراسفند ماه 1340 برای همیشه از مشاغل دولتی استعفا دا د.

در خرداد ماه 1341 به برگزاری نمایشگاه انفرادی از تابلوهایش د رتالار فرهنگ تهران اقدام کرد و دی ماه همین سال دومین نمایشگاه انفرادیش را برگزار نمود .

در سال 1342 د رنمایشگاه گروهی گالری گیل شرکت کرد و در تیرماه همین سال نمایشگاهی انفرادی از تابلوهایش در استودیو فیلم گلستان برگزار نمود .

درسال 1342 در بینیال سان پاولو برزیل شرکت کرد و نیز دو نمایشگاه یکی گروهی و یکی انفرادی درتهران برگزار نمود .

د رسال 1343 برای دیداری ا زهندوستان به این سرزمین سفر کرد و از آنجا به پاکستان و افغانستان رفت و بادیدنی های مختلف این کشور ها آشنا شد .

در سال 1344 در یک نمایشگاه گروهی در گالری بور گز تهران شرکت کرد و سپس در همین گالری به برگزاری نمایشگاهی انفرادی از آثارش اقدام نمود .

د رآبان 1344 شعر بلند « صدای پای آب » را در فصلنامه آرش منتشر ساخت و سفری به اروپا ( به مونیخ و لندن ) نمود .

در سال 1345 مجدداً برای دیداری از کشورهای فرانسه ، اسپانیا ، هلند ، ایتالیا و اتریش به اروپا سفر کرد .

د ربهمن ماه 1346 یک نمایشگاه انفرادی درگالری سیحون برگزار نمود ، و مجموعه اشعارجدیدش را با نام « حجم سبز » منتشر ساخت .

در سال 1347 در نمایشگاه گروهی گالری مس شرکت کرد و نیز درنمایشگاه فستیوال روایان فرانسه شرکت نمود ودر دو نمایشگاه دیگر درایران تابلوهایش را به نمایش گذاشت .

در سال 1349 به آمریکا سفر کرد و پس از هفت ماه اقامت در این کشور و شرکت در نمایشگاه گروهی در بریج همپتن به ایران برگشت .

درسال 1350 برای برگزاری نمایشگاهی انفرادی از آثارش درگالری بنسون نیویورک به آمریکا سفر کرد و همان سال د رگالری لیتو ، تهران نمایشگاهی انفرادی برگزار نمود.

در سال 1351 یک نمایشگاه انفرادی درگالری سیروس پاریس برگزار و بعداً آثارش را برای نمایش به گالری سیحون تهران منتقل کرد .

درسال 1352 نمایشگاهی انفرادی د رگالری سیحون تهران برگزار نمود ونیز سفری به پاریس کرد و در کوی بین المللی هنرها اقامت کرد .

درسال 1354 یک نمایگاه انفرادی د رگالری سیحون برگزار کرد .

درخرداد ماه 1355 د رنمایشگاه هنر معاصر ایران در « بازار هنر » بال سویس شرکت نمود.

درخرداد ماه 1356 مجموعه اشعار « هشت کتاب »شامل مجموعه اشعار منتشر شده ( کتابهای پیشین ) و نیز شعرهای جدیدش با نام « ماهیچ ، ما نگاه » منتشر ساخت .

درسال 1357 نمایشگاهی انفرادی د رگالری سیحون برگزار نمود .

دردی ماه 1358 برای درمان بیماری سرطان خونش به انگلستان سفر کرد ودر اسفند ماه همین سال به ایران برگشت .

و در اول اردیبهشت ماه 1359 در بیمارستان پارس تهران در گذشت و پیکر عزیزش را در صحن امامزاده سلطان علی در قریه مشهد اردهال کاشان دفن کردند .

تفسیری از منظومه مسافر :

منظومه « مسافر » که در سال 1345 منتشر شده از نظر تاریخ سرایش با فاصله دو سال از « صدای پای آب » سروده شده و از نظر انتشار با یک سال فاصله با آن منتشر شده و در حقیقت دنبال همان شعر است . ولی اگر در « صدای پای آب » شاعر مستقیماً از خود و سفر ها و تجربه هایش سخن می گوید . درمنظومه « سپهری » به هیات راوی ظاهر شده و شعر را با شرح سفر شخص ثالثی که در حقیقت خود اوست ، آغاز و در آن دیده ها ، شنیده ها و تجربه هایش را به تصویر می کشد . اما پس از شرح مختصری از رسیدن مسافر از راه و گفتگو هایش با میزبان ، مجدداً‌ به اول شخص برمی گردد و خود راوی بقیه داستان و سرگذشت شعر می شود ، اما در هیات مسافر .

این منظومه ار سه بند تشکیل شده و جمعاً در 379 مصراع یا خط سرودهشده وتقریباً از نظر بلندی به اندازه منظومه « صدای پای آب »است . دربند اول شاعر ، پس از توصیف زمان و مکان میزبان ، خبر از رسیدن مسافری می دهد که به زودی معلوم می شود ، یک مسافر حرفه ای است و قصد اقامت ندارد و به زودی باز عازم سفر خواهد شد . سفری که از دیر باز آغاز شده و هنوز ادامه دارد .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت سهراب سپهری

دانلود تحقیق کامل درباره زندگی سهراب سپهری

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق کامل درباره زندگی سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره زندگی سهراب سپهری


دانلود تحقیق کامل درباره زندگی سهراب سپهری

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :32

 

بخشی از متن مقاله

زندگی شخصی سهراب سپهری

سهراب سپهری سومین فرزند خانواده پنج نفری اسدا… خان سپهری و خانم فروغ سپهری است . سهراب در روزی آفتابی و پاییزی 15 مهرماه سال 1307 حوالی ظهر دیده به جهان گشود .کودکی را در کاشان , در باغ اجدادی, که بسیار بزرگ و پر از درختان میوه و گل و سبزه بود و در دروازه عطا قرار داشت , گذراند .

در مورد زندگی این شاعر نامدار تنها مرجع معتبر کتاب ـ  مرغ مهاجر  ـ  است که زندگینامه سهراب از زبان خواهرش است .

سهراب در بین افراد خانواده اش از لحاظ جثه کوچکتر و لاغرتر از همه بوده ولی در چابکی و زیرکی از همه آنها پیشی گرفته است . بازیهای جالب , سرگرمی ها و کارهای عجیب او در میان خانواده معروف بوده است .

سهراب به موسیقی علاقه داشت از سنتور خوشش می آمد و نواختن آنرا توسط گروه ورزنده که گاه به میهمانی های خانواده سهراب می آمدند از نزدیک دیده بود . از این رو سنتور مشقی کوچکی خرید و پیش خود به تمرین آهنگ های مختلف پرداخت . با نواختن نی نیز به همین طریق آشنا شد . گاهی هم تمرین آواز می کرد و به این شکل با دستگاه ها و گوشه هایی از موسیقی سنتی آشنایی یافت . از بچگی به آهنگ هایی که گاه و بیگاه از گرامافون شیپوری عمویش در فضای خانه طنین اندازش می شد گوش     می داد . صفحاتی از بدیع زاده , قمر , تاج اصفهانی و …

                 طفل پاورچین پاورچین دور شد در کوچه

                 سنجاقک ها

                 بار خود را بستم , رفتم از شهر خیالات سبک بیرون

               دلم از غربت سنجاقک پر

سهراب پس از آن که تحصیلاتش را تا سیکل اول متوسطه به پایان برد با این فکر به تهران رفت که در محیط بازتر و بهتری دانش و بهتر بیاموزد . و به همین دلیل در دانشسرای مقدماتی که شبانه روزی بود ثبت نام کرد . سهراب در اوقات فراغت خویش همیشه به سرودن شعر و کشیدن تابلو های نقاشی می پرداخت . و ذوق نقاشی هم در همان دوران کودکی در نبوغ او پیدا بود . نقاشی او در این زمان غالبا از طبیعت الهام می گرفته است .

سهراب در واپسین سال های تحصیل در دانشگاه در سال (1330 ) نخستین کتابش به نام ـ مرگ رنگ ـ را به دست چاپ سپرد .

در مورد صفات اخلاقی سهراب نمونه های بارزی وجود دارد . همیشه از مصابحه با روزنامه ها و خبرنگاران دوری می جست و هرگز مصاحبت با آنها را نمی پذیرفت . و همیشه جمله ای که می گفت این بود که : شما صلاحیت اظهار نظر در مورد هنر ندارید .

تواضع از خصوصیات بارز اوست . همیشه برای سلام گفتن بر همه پیشی می گرفت و حجب و حیای او مورد توجه همگان بود . همیشه کارهای هنری (تابلوهایش) را به دوستان می بخشید . وقتی فقیری از او درخواست کمک می کرد بدون درنگ دست در جیب می کرد و بدون اینکه پول را بشمارد به او پول می داد .

  • منابع مطالعه سهراب

بخش عمده ای از کتاب های فارسی که سهراب می خواند در کتابخانه خصوصی برادرش , زنده یاد منوچهر سپهری وجود داشت در این کتابخانه نه هزار جلدی , دیوان اشعار و آثار شعرا و عرفا و فلاسفه بزرگ ایران , فرهنگ های لغت و نیز شاهکار های ادبی جهان و کتاب های بسیاری در زمینه های گوناگون دیده می شد که اغلب آنها با نظر و پیشنهاد سهراب جمع آوری و خریداری شده بود . کتاب های چندی هم درباره مذاهب و ادیان مختلف جهان و از جمله شرق دور در آن به چشم می خورد . سهراب تعدادی از شعر های ژاپنی را از انگلیسی به فارسی و نیز برخی از شعرهایش را به زبان فرانسه برگردانده است . شماری از اشعار او هم توسط دوستش آقای دکتر داریوش شایگان با نظر و هم فکری سهراب ترجمه و در پاریس چاپ شده است.

شعرهای سهراب گذشته از زبانهای انگلیسی , فرانسه ,آلمانی و عربی در سالهای اخیر به زبانهای اسپانیولی ,ترکی و سوئدی هم ترجمه شده است .

برگردان شعرها به زبان اسپانیولی توسط خانم کلارا جینز (clara  janes ) شاعر, نویسنده و مترجم صورت گرفته است به اعتقاد مترجم سروده های سپهری شعر عرفانی ایرانی را به شعر امروز جهان پیوند می دهد برگردان ترکی اشعار به وسیله شیرین مهران خانم ایشیک تا بار گنچر انجام شده است. پروفسور بواتاس نیز منظومه صدای پای آب سهراب را به زبان سوئدی برگردانده است.

  • بیماری و پرواز

سهراب سپهری به اثر ـ  سرطان خون  ـ  حالش رو به وخامت می گذاشت . وی به همراه خواهرش برای ادامه معالجات به انگلستان رفتند ولی پیشرفت بیماری به حدی بود که هیچ امیدی به بهبودی او نبود . در بیمارستان دوستانش به عیادت او می رفتند و روح بلند سهراب هرگز اجازه نمی داد که در مورد بیماریش با کسی سخن بگوید و یا در حضور کسی آن را مطرح کند.

پشت این دیوار کتیبه ای می تراشند

            می شنوی ؟

میان دو لحظه پوچ در آمد و رفتم

انگار دری به سردی خاک باز کردم.

گورستان به زندگی ام تابید

بازی های کودکی ام , روی این سنگ سیاه پلاسیدند

سنگ ها را می شنوم : ابدیت غم

کنار قبر انتظار چه بیهوده است .

و بالاخره سهراب در ساعت شش بعد از ظهر روز اول اردیبهشت ماه سال 1359 روحش از تنگنای قفس رهایی یافت و به ابدیت پیوست . پیکر سهراب در امامزاده سلطان علی مشهد اردهال ( کاشان ) به خاک سپرده شده است . این شعر زیبا بر روی سنگ قبر سهراب توسط یکی از دوستانش حک شده است :

            به سراغ من اگر می آیید

         نرم و آهسته بیایید , مبادا که ترک بردارد

         چینی نازک تنهایی من

در کتاب بت های ذهنی و خاطره ازلی درباره یکی از مینیاتور های قرن پانزدهم متعلق به مکتب تبریز آمده است که در این مینیاتور سه رویداد در کنار هم نشان داده شده است .

یکی صحنه ای است که حضرت موسی با نیزه خود قوزک پای عوج را سوراخ می کند .دیگری صحنه ای است که پیامبر اسلام به پیشواز امام اول رفته است .سومی هم صحنه ای است که مریم مقدس عیسای نوزاد را در بغل گرفته است . این سه رویداد در فضاها و زمانهای گوناگون و به ظاهر بی هیچ پیوند منطقی در کنار هم قرار گرفته است اما چشم ظاهر بین را که کنار بگذاریم متوجه می شویم که نشانیدن این سه صحنه کنار هم بهترین گواه بر سه شاخه سنت ابراهیمی است .

در شعر حافظ هم این گونه مضامین به چشم می خورد . تداوم این سنت در شعرو قصه معاصر هم مشهور است از جمله در شعر سپهری . به این قسمت از شعر ـ شورم را  ـ  توجه فرمایید :

                 قرآن بالای سرم

          بالش من انجیل , بستر من تورات , وزبر پوشم اوستا

                    می بینم خواب

                   بودایی در نیلوفر آب

در اینجا چند رویداد در زمان ها وفضای گوناگون , بی هیچ رابطه علی منطقی در کنار هم نشانده شده است و همدمی جادویی تقارن , نامتجانس ها را با هم متجانس کرده است. بالای سر و بالش و بستر سه شاخه سنت ابراهیمی یعنی اسلام و یهودیت و مسیحیت را با هم متجانس ساخته و از طریق زبر پوش دین زرتشت هم به این سه شاخه پیوسته است. انعکاس یا سایه و یا تصویر این چهار شاخه در خواب من شعری به صورت بودایی تجلی کرده است. بودایی که در نیلوفر آب است. حال اگر بدانیم که در لحظه تولد بودا گل نیلوفری از از زمین می روید و بودا به درون آن گام می نهد تا به ده جهت فضا خیره شودمی توانیم این جهت ها  را در حرکت و فضای بیرونی و درونی شعر ببینیم .

نیلوفر در شعر های دیگر سهراب در تصویرـ سفال ـ  یا ـ سفالینه ـ  ممثل   می گردد از جمله در نمونه های زیر:

  • نسبم شاید برسد

به گیاهی در هند, به سفالینه ای از خاک ـ سیلک ـ  

(صدای پای آب)

  • دست هایت, ساقه سبز پیامی را می داد به من

  و سفالینه انس , با نفس هایت آهسته ترک می خورد ـ از روی پلک شب ـ

همانطور که در این نمونه ها دیده می شود(سفالینه ) به گیاه یا ساقه سبز یا نیلوفر متقارن است.

ببینیم (گیاهی در هند) با (سفالینه ای از خاک سیلک) چه مناسبتی دارد ؟

در اساطیر اقوام آسیایی آمده است که ( چون اهریمن انسان نخستین را کشت, نطفه او بر خاک ریخت زمین آن را در خود نگه داشت و پس از چهل سال گیاهی چون دوشاخه ریباس از آن رویید. از این دو شاخه نرینه و مارینه آدمیان به جهان باز آمد) پس (گیاهی در هند ) همان ریباس است و من شعری نسب خود را به آن می رساند .

طبق گفته رمان گیرشمن روی سفال منقوش به دست آمده از سیلک که تصویر خدایان زروان و اهورامزدا است, نیلوفر هشت پر در قسمت خالی زمینه نقش شده است . جالب اینکه طبق نظریه ویل دورانت , اقوام آریایی در ایران و هند نیلوفر را بطن جهان و حامل سریر خداوند می دانسته اند .

مطابق آن می توانیم بگوییم که (ساقه سبز) در نمونه دوم همان نیلوفری است که بر زمینه خالی سفالینه ی به دست آمده از ویرانه های سیلک منقوش است.از آنچه گفتیم معلوم می شود که هم ریباس جهان بنیاد است و هم نیلوفر . پس نیلوفر و ریباس جلوه یگانه دارند . جملگی روییدنیها , اعم از درخت, سبزه و علف و گیاه تصاویر مکرر نیلوفر و ریباس است .

در شعر ـ ندای آغاز  ـ  با توجه به اینکه ـ ندای آغاز  ـ  با نام سهراب آغاز و پایان می گیرد , می توانیم بگوییم ـ  وسعت بی واژه  ـ  عبارت از ـ سپهر  ـ  است که نام خانوادگی سهراب منسوب به آن است :

         باید امشب چمدانی را

  که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بر دارم

        و به سمتی بروم       

  که درختان حماسی پیداست

  رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند

با توجه به شعر می توان گفت که سهراب با سهراب شاهنامه مرتبط شده است . اگر چنین باشد ,ـ وسعت بی واژه  ـ  که با آوای سر کوه مقترن است , بر سمرغ که بر بالای کوه قاف آشیان دارد دلالت می کند. به نظر چنین     می رسد که دو قرینه در این شعر موید مطلب است . یکی اینکه سیر شعر از زمین به زمان (یعنی آسمان است) . دیگر اینکه اشاره به فروغ _ مثلأ شاعره ای را دیدم / آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش / آسمان تخم گذاشت _ نام خانوادگی او , یعنی فرخزاد را با سهراب و سیمرغ مرتبط و متقرن می سازد .

دوره شعر سهراب را در سه کتاب یا دفتر نخست دوره سیاه مشق نامید. شاعر در این دوره دو قالبها و مضامین نیمایی طبع آزمایی می کند. تاثیر شعر بیدل هم بر شعر سپهری انکار ناپذیر است . بررسی شعر او نشان می دهد که وی مضامین و اندیشه هایی را از شعر بیدل گرفته است. این به قدری شدید است که سپهری در آغاز کار عین تعبیرات و ترکیبات شعر بیدل را به کار  می برد و گاهی هم با اندک تغییری می آورد .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره زندگی سهراب سپهری

تحقیق در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب


تحقیق در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده  سهراب

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:16

تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده  سهراب

شعر کوتاه «نشانی» در زمره‌ی معروف‌ترین سروده‌های سهراب سپهری است و از بسیاری جهات ‏می‌توان آن را در زمره‌ی شعرهای شاخص و خصیصه‌نمای این شاعر نامدار معاصر دانست. این شعر ‏نخستین بار در سال 1346 در مجموعه‌ای با عنوان حجم سبز منتشر گردید که مجلد هفتم (ماقبل ‏آخر) از هشت کتاب سپهری است. همچون اکثر شاعران،  سپهری با گذشت زمان اشعار پخته‌تری ‏نوشت که هم به‌لحاظ پیچیدگیِ اندیشه‌های مطرح شده در آن‌ها و هم از نظر فُرم و صناعات ادبی، ‏در مقایسه با شعرهای اولیه‌ی او (مثلاً در مجموعه‌ی مرگ رنگ یا زندگی خواب‌ها) در مرتبه‌ای ‏عالی‌تر قرار دارند. لذا « نشانی» را باید حاصل مرحله‌ای از شعرسراییِ سپهری دانست که او به مقام ‏شاعری صاحب‌ سبک نائل شده بود

از جمله به دلیلی که ذکر شد، بسیاری از منتقدان ادبی و محققانِ شعر معاصر « نشانی» را در ‏زمره‌ی اشعار مهم سپهری دانسته‌اند و بعضاً قرائت‌های نقادانه‌ای از آن به دست داده‌اند. برای مثال، ‏رضا براهنی در کتاب طلا در مس به منظور ارزیابی جایگاه سپهری در شعر معاصر ایران از «نشانی» ‏با عبارت « بهترین شعر کوتاه سپهری» یاد می‌کند (514) و در تحلیل نقادانه‌ی آن به‌منزله‌ی « یک ‏اسطوره‌ی جست‌ وجو» (515) می‌نویسد: «”نشانی“ از نظر تصویرگری و از نظر نشان دادن روح ‏جوینده‌ی بشر، یک شاهکار است» (519). ایضاً سیروس شمیسا هم در کتاب نقد شعر سهراب ‏سپهری اشاره می‌کند که: « یکی از شعرهای سپهری که شهرت بسیار یافته است، شعر ”نشانی“ از ‏کتاب حجم سبز است که برخی آن را بهترین شعر او دانسته‌اند»، هرچند که شمیسا خود با این ‏انتخاب موافق نیست (263).‏

صَرف نظر از دلایل متفاوتی که منتقدان و محققان برای برگزیدن «نشانی» به‌عنوان بهترین ‏شعر سپهری برشمرده‌اند، نکته‌ی مهم‌ تر این است که همگیِ ایشان تفسیری عرفانی (یا متکی به ‏مفاهیم عرفانی) از این شعر به دست داده‌اند. برای مثال، براهنی در تبیین سطر اول شعر («خانه‌ی ‏دوست کجاست؟») استدلال می‌کند که «خانه وسیله‌ی نجات از دربه‌ دری و بی هدفی است؛ و ‏دوست، عارفانه‌اش معبود، عاشقانه‌اش معشوق، و دوستانه‌اش همان خود دوست است. و یا شاید ‏تلفیقی از سه: یعنی هم معبود و معشوق و هم محبوب» (516). لذا « رهگذر» در این شعر « راهبر ‏است و نوعی پیر مغان است که رازها را از تیرگی نجات می‌دهد» (همان‌جا) و « گل تنهایی » ‏می‌تواند « گل اشراق و گل خلوت کردن معنوی و روحی » باشد (518). شمیسا نیز با استناد به ‏مفاهیم و مصطلحات عرفانی و با شاهد آوردن از آیات قرآن و متون ادبیِ عرفانی از قبیل مثنوی و ‏گلشن راز و منطق الطیر و اشعار حافظ و صائب، « نشانی » را قرائت می‌کند. از نظر او، « در این شعر، ‏دوست رمز خداوند است . . . نشانی، نشانیِ همین دوست است که در عرفان سنّتی بعد از طی ‏منازل هفتگانه می‌توان به او رسید» (4-263). مطابق قرائت شمیسا، این شعر واجد رمزگانی است ‏که در پرتو آموزه‌های عرفانی می‌توان از آن رمزگشایی کرد. در تلاش برای همین رمزگشایی، ‏شمیسا هفت نشانی‌ای را که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب