فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه ی دینی دو نسل (بررسی نمونه ای از فرزندان دهه ی شصت و والدین آنها)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه ی دینی دو نسل (بررسی نمونه ای از فرزندان دهه ی شصت و والدین آنها) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-1مقدمه
نخستین بار اصطلاح شکاف نسل ها در دهه ی 60در کشورهای غربی مطرح شد که به نحوی اختلافات فرهنگی میان فرزندان و والدینشان را تشریح می کرد. این در حالی است که طی سالهای اخیر تفاوت قابل توجهی میان ارزشهای جوانان با والدینشان مشاهده می شود. اینکه چه عواملی باعث بروز این شکاف می شوند موضوع بحث ما خواهد بود. چالش دین با مقتضیات زمان همواره یکی از مهمترین دغدغه های صاحب نظران و اندیشمندان هرعصری و نسلی بوده است. در واقع مکاتب مختلف در طول تاریخ بشر محصول این تقابل و زاییده ی این فرایند بوده و نواندیشی دینی در این راستا معنا و مفهوم پیدا می کند که در فرایند تقابل دین و مقتضیات زمان نه دین رها گردد و نه نیازهای زمان نادیده گرفته شود. ازاین رو صاحب نظران از ابعاد مختلف روان شناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتی و سایر علوم مرتبط که این پدیده می توانست درآن حوزه قرار گیردبه تبین و تحلیل این امر پرداخته اند و همچنین در دهه های اخیر موج مدرنیزاسیون که به همراه خود آموزش همگانی، گسترش رسانه های جمعی و بسیاری موارد دیگه را به همراه آورد. موجب افزایش دانستنیها وآگاهیهای عمومی نسل جدید شد. و حوزه ی ارتباطات انسانی و اجتماعی آنها را وسیعتر نمود. طبیعی ترین نتیجه این فرایند این بود که نسل جدید نسلی شد که اولاً بسیار با شتاب اجتماعی می گردید، و ثانیاً در راه اجتماعی شدن، تنها منبع ارزشگذار او دیگر خانواده و سنت حاکم برخانواده نبود . زیست جهان متفاوت نسل نو و تجربیات دیگرگون آنها. که به سبب تحولات صنعتی و سپس اجتماعی- فرهنگی به وجود آمد، بین جهان بینی نسل جدید و نسل قدیم شکاف انداخت ، و ازاین مهمتر، امکان ظهور و بروز این شکاف را در زبان و رفتار گروه جدید، فراهم ساخت . هم اکنون در این تحقیق قصد بررسی شکاف نسل ها باتوجه به رویکرد دین و دینداری در بین جوانان دهه ی شصت و والدینشان را خواهیم داشت.

 

 

 


1-2ضرورت و اهمیت موضوع
چنانچه علل عدم تفاهم بین والدین و فرزندان ریشه یابی گردد و نسخه ای جهت ایجاد تفاهم بین آنها ارائه گردد می توان از بروز بسیاری از ناهنجاری ها در بین جوانان و در جامعه پیشگیری نمود.
انسان دارای نیازهای متعدد و متنوعی است ،نیازهای مادی و معنوی ، فردی و اجتماعی و یکی از نیازهای او نیاز به دین است و از آنجا که یکی از نیازهای اصلی انسان نیاز به دین است بحث خود را در رابطه با والدین و فرزندان بیشتر معطوف به زندگی نامه ی دینی آنها کرده ایم تا روشن شود میزان دین داری ، کمبود آن در زندگی و یا بی توجهی نسبت به آن چه اثراتی را در زندگی فردی و اجتماعی و روحی و روانی انسان ها باقی می گذارد . باتوجه به اینکه جامعه در حال تغییر و پیشرفت روز افزون است، نیازها و خواسته های جوانان نیز مطابق با آن درحال تغییر است. بنابراین آگاهی از این نیازها و شناخت تفاوت هایی که بین فرزندان و والدین شان وجود دارد باعث می شود تا والدین بتوانند با درک نیازها و خواسته های جوانان و سعی در برطرف نمودن آنها، افکار و القائات خود را در هر زمینه ای و به خصوص در زمینه ی دین و مذهب، به فرزندان خودطوری منتقل کنند که باعث آزارو یا دلزدگی آنان نشود به طوری که آنها با آغوش باز پذیرای آن شوند و افکار و اعتقادات خود را در تضاد با والدین خود ندانند.از سوی دیگر برای فرزندان نیز این امکان به وجود می آید که نسبت به گذشته و شرایط زندگی والدین خود شناخت و آگاهی پیدا کنند و میزان اهمیت و ابزار ارادت والدین خود را نسبت به مسائل گوناگون دریابند.
رابطه ی بهتری با والدین خود برقرارکنند. بیشتر به آنها احترام بگذارند و تا حدودی خود را باشرایط و عقاید خانواده هماهنگ سازند.

 

1-3بیان مسئله
خانواده بنیادی ترین نهاد جامعه است و می توان ریشه ی بسیاری از نا آرامی ها و نا امنی ها را در وجود آن جستجو کرد.چرا که خانواده اولین محیطی است که فرزند پس از تولد در آن پرورش می یابد و از آن تاُثیر می پذیرد و این تاُثیر در طول زندگی فرد در خانواده و حداقل تا سن بلوغ و جوانی وجود دارد و پس از آن نیز به طور کلی قطع نمی شود . در این میان تاُثیر پذیری از محیط اجتماع بیرون از خانه ممکن است تضادهای با القائات درون خانواده داشته باشد . و گرایش فرزند به القائات محیط خارج وگریز او از برخی القائات داخل خانواده می تواند به عدم تفاهم بین الدین و فرزندان منجر شود این عدم تفاهم نشانه ی آن است که والدین در القای تفکرات و رهنمود های خود به فرزندان توفیق کاملی بدست نیاورده اند این عدم توفیق می تواند ناشی از استفاده از ارزش ها و منش های غیر صحیح در برخورد با فرزندان باشد . بررسی علل این عدم تفاهم می تواند ما را در یافتن روش هایی برای پرورش صحیح فرزندان یاری دهد .تحولات و تغییر اجتماعی در دنیای جدید نگرش ها ، افکار ، احساسات و ارزش های آدمیان را تغییر می دهد . این تغییرات ممکن است در تضاد با نگرش ها ، افکار ،احساسات و ارزش هایی باشد که از نسل های پیشین به اعضای جدید منتقل شده است .بنابر این یکی از مسائل مهم جامه ی ما در حال حاضر تصادم و تضاد ارزشی است این تحقیق می خواهد این موضوع را بررسی نماید .

 

فصل دوم
روش تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-1 روش تحقیق
در ابتدا موضوع تحقیق خود را که تفاوت زندگی نامه ی دینی بین 2 نسل است پس از گفتگو با استاد راهنما انتخاب نمودم. مناسب ترین روش برای گردآوری داده ها در مورد چنین موضوعی روش تحقیق کیفی است. و ابزار آن نیز مصاحبه¬ی عمیق است. فرم و محتوای مصاحبه از محقق نظریه پرداز برجسته در حوزه¬ی رشد و تحول ایمانی جیمز فولر و با ترجمه ی استاد راهنما در اختیار من قرار گرفت که متن آن در بخش ضمایم آمده است. پس از آن با افراد مختلف با طبقه ی اجتماعی ، شغل و تحصیلات مختلف مصاحبه کردم. مصاحبه شوندگان از بین متولدین دهه ی 60 و والدین آنها انتخاب شدند. بدین شکل که من در ابتدا در مورد زندگی نامه ی افراد از دوران کودکی تا به امروز، در مورد تحصیلات، درآمد، شغل و سر گذشت زندگی آنها و افراد مهم و تأثیر گذار در زندگی شان سوالاتی را مطرح کردم. در قسمت دوم مصاحبه روابط شکل دهنده ی زندگی افراد، شکست ها و ناکامی ها، تجربه های اوج یا توفیق، محدودیت ها و ممنوعیت ها، و به طور کلی تجربیاتی که فرد در زندگی خود به دست آورده است، به طوری که زندگی و شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار داده باشد، مورد سوال قرار گرفت و در قسمت سوم ارزش ها و اعتقاداتی که فرد در زندگی خود مهم و با ارزش می داند، در مورد آینده و گذشته ی زندگی کنونی، اهداف زندگی و ... به طور کلی مسائلی که برای فرد مورد اهمیت است سوالاتی مطرح شد و در قسمت آخر در مورد دین و دین داری، نگاه و طرز فکر هر شخص در مورد دین ، احساس و طرز فکر فرد نسبت به خودش و نسبت به خدا و تصویری که در مورد ایمان کامل و رشد یافته دارند سوالاتی مطرح شد. پس از انجام مصاحبه با 30 نفر (15 نفر دهه ی شصتی و 15 نفر از والدین آنها) و ضبط آن ها، مصاحبه ها روی کاغذ آورده شد.

 

2-2روش انتخاب نمونه
روش انتخاب نمونه آزاد و با توجه به افراد در دسترس صورت گرفته است. با توجه به این که رساله ی من در مقطع کارشناسی نوشته می شود با هماهنگی با استاد راهنما جزئیات دقیق انتخاب نمونه رعایت نشده است و فقط تدکید بر انتخاب نمونه ی کوچکی از دو نسل بوده است: نخست نسلی که در دهه¬ی شصت به دنیا آمده است و در دوران پس از انقلاب جامعه پذیر شده و رشد یافته است و تجربه ی زندگی در نظام جمهوری اسلامی را داشته است و نسلی که در دوران قبل از انقلاب جامعه پذیر شده، رشد یافته و سپس تجربه ی انقلاب را از سرگذرانده است.
2-3روش گردآوری داده ها
برای انجام مصاحبه و پیاده کردن مصاحبه ها و تنظیم نهایی آن ها وقت زیادی صرف شد و از این رو، تمدید مدت رای انجام پایان نامه ضرورت یافت. اصل محتوای مصاحبه ها به تأکید استاد راهنما در بخش ضمایم آمده است تا شاید برای استفاده ی دیگر دانشجویان یا محققانی که به چنین موضوعی علاقه¬مند اند بکار آید. ممکن است بتوان نکات مهم دیگری از این مصاحبه ها دریافت، که احتمالا من بدان ها توجه نکرده ام. در نهایت به مقایسه ی بین آنها یعنی در درجه ی اول مقایسه بین دهه ی شصتی ها و دریافتن شباهت ها ی آنها و سپس مقایسه ی بین والدین و در یافتن شباهت های بین آنها و در نهایت مقایسه هر دو یعنی دهه ی شصتی ها و والدین شان با یکدیگر انجام شد. بدین ترتیب تفاوتی که بین والدین و فرزندان که از دو نسل متفاوت هستند دریافته شد و نتایج تحقیق به صورت مکتوب درآمد.

 

2-4مشکلات و تنگناها
از آنجا که روش تحقیق از طریق مصاحبه انجام شده است، بنابراین مشکلات بسیاری بر سر راه قرار داشت از جمله پیدا کردن افراد برای انجام مصاحبه چرا که مضمون محاسبه به گونه ای بود که هر فرد می بایست در مورد مسائل شخصی و خصوصی زندگی خود توضیحاتی را اراده می کرد و از آنجا که همه ی افراد مایل به بازگو کردن مسائل خود نبودند در بسیاری از موارد وقت زیادی صرف اطمینان دادن و جلب نمودن رضایت افراد برای انجام مصاحبه می شد و از آنجایی که برای انجام مصاحبه مجبور به ضبط کردن صدای افراد بودیم مشکل بعدی این بود که افراد تمایلی برای ضبط شدن صدایشان نداشتند و خیلی با اکراه و وسواس زیاد به سوالات پاسخ می دادند .
مسأله ی بعد تعداد افراد بود که چون تعداد افراد زیاد بودند و باید به صورت جفت جفت بین والدین و فرزندان مصاحبه انجام می گرفت گاهی برای پیدا کردن وقت مناسب به طوری که هم فرزند و هم مادر در منزل باشند، دچار مشکل می شدم و چون که اکثر مصاحبه شوندگان شاغل بوده اند پیدا کردن وقت مناسب مشکل بود .
مسأله ی بعدی طی کردن مسیرهای طولانی برای انجام مصاحبه و وقت گیر بودن آن چه در مرحله ی مصاحبه چه در مرحله پیاده کردن مصاحبه ها و چه در مرحله ی مقایسه بین آنها بود. ولی در کل انجام مصاحبه در آخر هم برای افراد مصاحبه شونده و هم برای مصاحبه کننده جالب و مفید بود.

 

 

 


فصل سوم
پیشینه ی تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3-1تحقیقات انجام شده داخلی
سنجش دینداری جوانان و عوامل موثر بر آن (دانش آموزان سال سوم و پیش دانشگاهی).پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
در این تحقیق براساس مدل گلاک و استارک ابعاد دین داری بررسی شده است. براساس نظریه ی آنها 4 بعد برای دین داری متصور شدیم: بعد اعتقادی، بعد تجربی، بعد پیامدی، و بعد مناسکی. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میانگین دین داری جوانان در هر بعد متفاوت است و نشان دهنده ی قوی و یا ضعیف بودن ابعاد دین داری آنها است. میانگین بعد اعتقادی پاسخ گویان 70/4 می باشد که نسبت به ابعاد دیگر از میزان بالایی برخوردار است. در بعد تجربی میانگین دینداری جوانان9/3، در بعد پیامدی 08/3 ، و در بعد مناسکی 90/2 بوده است. بنابراین اگر با احتیاط علمی ( روش شناسانه) نتایج این پژوهش را بپذیریم مشاهده می شود که وضعیت دین داری جوانان بحرانی و اسفناک نیست. (ضعیف ترین بعد دینداری بعد مناسکی است که میانگین آن نزدیک به 3 است یعنی در حد متوسط.) با این حال، به نظر می رسد که احساس ناخشنودی و نگرانی بسیاری از مسئولین فرهنگی و متدینین از وضعیت اعتقادی و مذهبی جوانان بیشتر متکی بر برخی شیوه های رفتاری مغایر با ارزش ها و موازین اجتماعی و مذهبی ابراز شده از طرف جوانان باشد. در واقع بسیاری از افراد با مشاهده ی برخی رفتار های اجتماعی نابهنجار از طرف جوانان چگونگی اعتقاد و تعلقات مذهبی این گروه را استتنباط نموده و بر اساس آن وضعیت دینداری آنها را بحرانی و فاجعه آمیز تلقی می نمایند. در صورتی که وقتی نتیجه گیریها و استنباط های خود را در خصوص دین داری جوانان فقط براساس برخی رفتارهای آنان (مثل نحوه ی آرایش، الگو های لباس و ... ) بنا سازیم نه بر اساس اطلاعات و شواهدی که از پژوهش های تجربی بدست می آید تصویری نسبتا گمراه کننده از وضعیت دینداری جوانان به دست خواهیم آورد. شیوه های رفتاری جوانان هر چند نابهنجار باشد باز هم جانشین سنجش های مستقیم اعتقادات و تعلقات دینی نیست.

 

فرد گرایی و دین داری. عاطفه توکلی به راهنمایی دکتر آزاده. استاد مشاور : دکتر سید سراج زاده. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم اجتماعی 1385.
فرد گرایی به عنوان مفهومی مدرن از شاخصه های اصلی مدرن شدن محسوب می شود و در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. در ارتباط میان فردگرایی – جمع گرایی و دینداری مشاهده می کنیم روحیه ی جمع گرایی با دینداری رابطه دارد؛ به این معنا که کسانی که جمع گراتر هستند دینداری بیشتری دارند. جمع گرایی با ابعاد مختلف اعتقادی تجربی پیامدی و مناسکی دین داری رابطه دارد. هر چه افراد جمع گراتر باشند به ابعاد مختلف دینی بیشتر ملتزم اند زیرا روحیه ی جمع گرایی پذیرش گروه فرمانبرداری و از خودگذشتگی را برای گروه مطلوب می داند و همواره بر پیروزی از هنجارهای گروه تاکید می کند.

 

"نظریه ی سکولار شدن"،تحقیقی است که سراج زاده بر روی جوانان دختروپسر 16و17سالهتهدانی در سال 1375 انجام داده است، حکایت از گرایش و علایق دینی بالا در افراد مورد مطالعه دارد.همچنین نشان می دهد، گرایشات دینی در میان نوجوانان طبقه ی اجتماعی پایین بیش از گرایشات دینی در نوجوانان طبقه ی اجتماعی بالاست.که درواقع رابطه ی معکوس میان طبقه و دینداری را اثبات نموده است.بدین معنی که گرایش طبقه ی اجتماعی پایین به دین است.در این تحقیق گرایش به ابعاد متعدد دینداری به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است(سراج زاده:1375).

 

"عوامل مؤثر بر نگرش های مذهبی"کار بعدی است که صباغ پور بر روی جمعیت نمونه ای از دانش آموزان تهرانی انجام داده است.وی در این تحقیق عوامل مؤثر برنگرش های دینی را، پایگاه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های گروهی رسمی و غیر رسمی، میزان پذیرش و رعایت ارزش های اجتماعی، ومیزان پایبندی به گروههای مرجع دانسته است(صباغ پور:1373).

 

"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر نگرش دینی دانش جویان"تحقیق دیگری است از امراله کشاورز در حوزه ی جامعه شناسی دین. وی در کار خود نگرش دینی را به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته،وتاثیر متغیر های اجتماعی را بر آن مورد سنجش قرار داده است.نتیجه ی این تحقیق نیز نمایانگر رابطه ی معکوس میان پایگاه اقتصادی و نگرش دینی است(کشاورز:1379).

 

"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و جنسیت بر دینداری جوانان"تحقیقی است که توسط امیری بر روی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال 1383،انجام شده، وسنجه های آن، با استفاده از تقسیم بندی گلاک و استارک از ابعاد دینداری صورت گرفته است.نتیجه ی تحقیق نشان می دهد بطور کلی زنان از میزان دینداری بیشتری نسبت به مردان برخوردارند.همچنین میان پایگاه اقتصادی اجتماعی جوانان و میزان دینداری آنان، رابطه ی معکوس وجود دارد(امیری:1383).
"بررسی میزان دین گرایی و ایمان دینی در بین دانشگاهیان"تحقیقی از مرجایی است، که نمونه ی خوبی از تحقیقات انجام شده در داخل است، پایه نظری پژوهش خویش از دینداری را،مبتنی بر تعاریف موجود متکلمین اسلامی از اعتقاد دینی وایمان، قرار داده است.این تحقیق در سال 1378دردانشگاههای تهران انجام پذیرفته است.نتایج این تحقیق بیانگر آن است که78%دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد تهران به لحاظ اعتقادات دینی،یعنی رعایت شعایر و مناسک دینی که بر جنبه ی فردی دینداری دلالت دارد، در سطح متوسط به بالا ارزیابی شده است؛ ولی در بخش جهت گیری دینی تفاوت ها قابل توجه است؛ به طوری که جهت گیری سکولاریستی دانشجویاندر تعامل میان دین و سیاست حدود 36%،دین و دنیا 16%، دین وعلمای دین5/43%و تکثرگرایی دینی 6/48%بوده است(مرجایی:1378).

 

"بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی" مطالعه ی اسنادی دیگری است که در رابطه با تعاریف دین و دینداری، و همچنین روش های سنجش دینداری در تحقیقات انجام شده ی اجتماعی است، که اغلب با بهره مندی از تقسیم بندی های دین به ابعاد مختلف انجام شده است. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد تحقیقات دینداری در داخل جامه ی ایران، با استفاده از تعاریف و تقسیم بندیهای نظریه پردازان خارجی، لزوماً نیاز به تغییر و انطباق با ویژگی های جامه ی ایران دارد(سراج زاده:1380).

 

"سنجش دینداری جوانان" کار تحقیقی طالبان است که دینداری را در سه بعد:اعتقادات دینی،مناسک دینی و تعهد دینی یا اهمیت دین در زندگی،مورد سنجش قرار داده است.وی در یک نمونه گیری به طریق سهمیه ای از پنج منطقه ی تهران جمعیت نمونه ی خود را انتخاب نموده است.این محقق نیز دینداری نوجوانان بین 18-13 سال را به تفکیک ابهاد سه گانه ی دینداری مورد سنجش قرار داده است، ودر پایان یک شاخص، دینداری را به سه حالت ضعیف،متوسط و قوی تقسیم نموده، و چنین نتیجه گیری نموده است که 83 درصد جمعیت نمونه دارای دینداری قوی بوده اند(طالبان:1378).

 

"تأثیر دینداری بر نگرش سیاسی"تحقیقی است که دلبری بر روی دانشجویان انجام داده است، دینداری به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده، وتاثیر آن بر نگرش سیاسی سنجیده شده است. در ایت تحقیق از تقسیم بندی پنج بعدی گلاک واستارک برای سنجش دینداری دانشجویان دانشگاه شیراز استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد میتن میزان کل دینداری، مدت حضور در دانشگاه، سن، جنس ومحل سکونت دایمی افراد، با نگرش آنان نسبت به دموکراسی رابطه ی معناداری وجوددارد(دلبری:1383).

 


فصل چهارم

 

یافته¬های تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-4 داده های ناظر به واقع
1-4-1 طبقه ی اجتماعی و دینداری
با توجه به اطلاعات بدست آمده، نوع دینداری و نوع شناخت پروردگار در افراد مختلف متفاوت است و عوامل متفاوتی در میزان و چگونگی آن دخالت دارند. اما یکی از مسائل مهم در این باره طبقه ی اجتماعی افراد و میزان رفاه و آسایش و یا فقر و تنگدستی افراد است که اگر ما بخواهیم براساس طبقه بندی اجتماعی آن را به سه دستهی بالا، متوسط و پایین تقسیم کنیم می توانیم تفاوت نوع دینداری و خداپرستی درآنها را مقایسه کنیم. به چند نمونه در این باره توجه می کنیم.
به عنوان مثال، در طبقه ی اجتماعی بالا زنی که شغل او آرایشگری است و در هر ماه بالای 300 هزار تومان درآمد دارد و شغل همسر وی آزاد بوده و در بازار گل فعال است و علاوه بر آن مغازه ی گل فروشی درنزدیکی محل سکونت خود در یوسف آباد دارند (که بر اساس همه ی اینها می توان گفت در طبقه ی اجتماعی بالای بالا قرار دارند). عقیده و نظرش درباره¬ی دین داری چنین است: " اعتقادات مذهبی، در کنارش هم مادیات هم معنویات، همش با هم مهمه چون فقط مادیات باشه و معنویات و اخلاق نباشه باز هم زندگی از هم میپاشه و مادیات هم نباشه بدبختی به وجود می یاره، اعتقاد هم خوبه چون اگر نباشه نمی شه. حالا به هر دینی و هر مذهبی باشه فرقی نمی کنه. مهم اینه که به یک سری قوانین و اصول پایبند باشند. من خودم بیشتر وقتایی که احساس میکنم دیگه به هیچی دسترسی ندارم متوسل می شم به اعتقاداتم. مثلاً زمانهایی که واسم مشکل پیش میاد مثل فوت مادرم که خیلی واسم سخت بود. اولین شکست زندگیم شکست عشقی و عاطفی بود و من به عشقم نرسیدم و همیشه کمبود اون رو تو زندگیم حس کردم و بعد از اون فوت مادرم بود. مرگ برای من معنای خاصی نداره وقتی می میریم تموم می شه. هنوز برام جا نیفتاده که اون دنیا هست یا نه. تجربه ی دینی نداشتم ولی شده یه وقتا از ته دل یکی از ائمه رو صدا زدم و جواب گرفتم. ولی خودم رو دین دار نمی دونم چون هیچ اعمالی از دینم رو انجام نمی دم و خیلی از من بهترها هستند که لیاقت دینداری رو دارن. احساس میکنم هنوز به اونجا نرسیدم که بتونم اعمال دینی رو انجام بدم احساس می کنم آدم باید به یه حدی برسه و اونقدر خلوص داشته باشه که وقتی کاری انجام می ده فقط به خاطر خدا باشه.
گناه چیزیه که آدم برخلاف دستورات خدا انجام بده، باعث آزار دیگران بشه ولی من احساس گناه نمی کنم چون کاری نکردم که بخوام احساس گناه کنم در مورد خودم بعضی وقتا احساس خوبی دارم بعضی وقتا احساس بد. قبلاً خیلی احساس پوچی میکردم، احساس میکردم هیچی نیستم و ارزشی ندارم ولی الان احساس خوبی دارم. فردی که ایمانش کامله فردیه که اعتقاد به خدا و پیغمبر داشته باشه. اعمال دینی رو خالصانه انجام بده و از نظر اخلاقی هم درست رفتار کنه.
دختر23 ساله ی این خانواده که دانشجو است عقیده ی دینی خود را چنین بیان می کند: "ارزشها و اعتقادات مهم در زندگی: درست زندگی کردن اینکه درست بری جلو حالا هر مسیری که انتخاب می کنی سعی کنی از راه درستش ادامه¬اش بدی، صداقت داشته باشی تو زندگی و مردم آزاری نکنی. ولی اجباری نیست که حتماً همه ی مردم باید به یک سری مسائل اعتقاد داشته باشند. چون هرکس صلاح کار خودش رو می دونه و براساس اعتقادات خودش زندگی می کنه و باورهاش تا زمانی که خودش بخواد عوض نمی شه. اعتقادات آدم تو زندگیش خیلی مهمه و اگر نباشه آدم به اون مسیری که می خواد نمی رسه. مثلاَ من از خدا خواستم به خاطر گناهایی که انجام دادم منو ببخشه و کمک کنه از این به بعد درست زندگی کنم.
من تجربه ی دینی مهمی نداشتم ولی یکبار امامزاده صالح رفته بودم، خیلی روم تاثیر گذاشته بود و فکر می کردم خیلی به خدا نزدیک شدم و احساس آرامش زیادی داشتم. وقتی خدا رو عبادت می کنم یا به قول شما
می پرستم احساس آرامش و سبکبالی می کنم و به مراسمی که خیلی علاقه من خودم رو آدم دینداری نمی دونم چون خیلی کارها هست که نباید انجام بدم و خیلی کارها هستند که باید انجام بدم ولی نمی دم. درکل اون چیزهایی که دین خواسته من انجام نمی دم و نگاه دینیم درست نیست چون خیلی دین چیز پیچیده ای هست و نیاز به اعتقادات و باورهای خاصی داره که من اونها رو ندارم.
گناه از نظر من یعنی آزار و اذیت دیگران. من خیلی احساس گناه می کنم چون خیلی کارها انجام دادم که می دونم درست نبوده و مرگ واسه من معنای ترس داره. اینطوری میگن که می ریم اون دنیا ولی حالا من نمی دونم واقعاً اون دنیایی وجود داره یا نه.
درکل درمورد خودم احساس میکنم که باید خیلی بهتر از چیزی باشم که الاْن هستم و ایمان کامل از نظر من ایمانیه که واقعی باشه فقط در ظاهر نباشه بلکه رفتار و اعمال انسان هم درست باشه".
نمونه ی دیگر مربوط به طبقه ی متوسط میباشد خانم40 ساله با تحصیلات دیپلم که شغل او خانه دار میباشد و زندگی آنها از طریق حقوق بازنشستگی همسرش سپری می شود ودارای 2فرزند دختر ویک پسر می باشد درمورد ارزشها و اعتقادات مهم خود درزندگی چنین نظری دارند؛ "اعتقاد من فقط به خداست و چیزایی که اون از من خواسته برام ارزش داره و سعی میکنم تا اونجا که بتونم مطیع امر پروردگار باشم، هدف زندگیم اینه که خدا ازم راضی باشه و پاک و بی گناه باشم به نظر من همه ی مردم باید به خدا اعتقاد داشته باشند باید معاد و قیامت رو قبول داشته باشند و بدونند که یک روز واسه زندگیشون، کارهاشون بازخواست می شن.اگر واقعاً همه این عقاید رو باور داشتند دیگه اینقدر جرم وجنایت نبود، حرص و طمع نبود و این همه اتفاقات بد تو جامعه نمی افتاد اینا همه واسه بی دین و ایمانیه .همین طور قرآن برای من نمادی از آرامشه چون وقتی قرآن می خونم حس خوبی دارم چون فکر می کنم خدا با من ارتباط برقرار می کنه از طریق قرآن. در بعضی مواقع سر دو راهی قرار میگیرم وقتی به یه مهمونی یا عروسی دعوت میشم دوست ندارم شرکت کنم چون فقط باعث گناه میشه ولی از یک طرف هم قوم و خویش و فامیل هستند و اگر شرکت نکنم باعث ناراحتی میشه معمولا سعی میکنم آخر وقت تو اینجور مراسم شرکت کنم".
همانطورکه ملاحظه می شود درخانوادهای که وضع مالی بهتر و آسایش و رفاه بیشتری وجود دارد اعتقاد به خدا کم رنگتر شده است ولی درخانوادهای که وضع مالی متوسط می باشد اعتقادات محکم ترمی باشد و بیشتر اوقات فرد به عبادت با خدا سپری میشود. در واقع می توان گفت فرو رفتن در تجملات باعث میشود که ذهن و فکر انسان در مادیات غرق شود و تنها در زمان بحرانها و مشکلات ناگهانی فرد به سمت خدا روی آورد.

 

1-4-2 رابطهی تحصیلات و شغل با دین داری
میزان تحصیلات افراد می تواند برمیزان دینداری آنها تاثیرگذار باشد. از میان 15 والدینی که به سوالات پاسخ می دادند افرادی که تحصیلات بیشتری داشتند اطلاعات دینی کاملتر و دقیقتری نسبت به افرادی که تحصیلات پایین تری داشتند اراﺋه می دادند. هرچند که در انجام اعمال و واجبات دین کوتاهی از آنها مشاهده نمی شد. ولی درمیان نسل جدید با وجود اینکه اغلب تحصیلکرده و یا شاغل اند و اطلاعات دینی بسیار دقیقی دارند در بسیاری مواقع برخی از مساﺋل دینی را قبول نداشته و یا در انجام آنها کوتاهی می کنند.

 

4-2 تجربه ها و روابط شکل دهنده زندگی
4-2-1روابط شکل دهنده
معمولاًَ جوانان با وجود ارزش و اهمیت زیادی که برای خانواده ی خود قائل هستند ولی رابطه با دوستان را ترجیح می دهند . اکثراً دخترها با مادر و دوستان خود صمیمی هستند، دوستان به دلیل درک بیشتر و هم صحبتی بیشتر و خانواده به دلیل وجود روابط عاطفی و احساسی، ولی در میان والدین مهمترین روابط در درجه ی اول رابطه با خانواده ذکر شده است و تنها در چند مورد علاوه بر خانواده بر روی دوستان هم تأکید شده است که البته در درجه دوم بعد از خانواده مورد اهمیت است به عنوان مثال : خانم 46 سال در پاسخ به این سوال که در حال حاضر کدام روابط در زندگی شما از اهمیت بیشتری برخوردار است چنین می گوید "با خانواده، با دوست زیاد رابطه ندارم الان همه چیزم شده خانواده و بچه هام". در حالی که پسر24 ساله ی او در پاسخ به این سوال میگوید : "رابطه با دوست دخترم الان خیلی مهمه چون باهاش از همه راحت ترم، مشکلاتم رو و همه چیزم رو بهش میگم بعضی چیزا هست که حتی با پدر و مادرم هم نمی تونم بگم ولی به اون میگم."
مورد بعدی مادری می¬گوید: "در حال حاضر رابطه با اعضای خانواده چون همدیگرو دوست داریم و بیشتر از دیگران همدیگرو درک می کنیم". اما دختر این مادر در رابطه با همین موضوع چنین گفته است:" رابطه با دوست پسرم، چون خیلی با هم صمیمی هستیم و هیچ وقت به هم دروغ نمی گیم".
نمونه دیگر مادری است که می گوید: "رابطه با خواهر و برادر و فامیل، چون نه دختر دارم نه شوهر 5 تا پسر دارم و اهل دوست و رفیق هم نیستم یا دنبال بدبختیهای بچه هام یا خونه ی اقوام". اما پسراو چنین گفته است: "رابطه با دوست دخترم و همکارام، دوست دخترم چون به مقدار زیادی دوستشون دارم و بعد همکاران که هفته ای یکبار با هم می ریم بیرون و یه تفریحی
می کنیم و هر چند شبی هم یکبار می رم خونه به مادرم سر می زنم چون با برادرام زیاد رابطه ی خوبی ندارم زیاد خونه نمی رم".
نمونه ی بعدی یک مادر است. وی می گوید: "رابطه با خانواده در درجه ی اول اهمیت قرار دارد ولی خانواده ای که منو درک نمی کنه وعقایدم رو قبول نداره باعث می شه که بیشتر با دوستایی باشم که با هم هم عقیده هستیم". دختر : " رابطه با مادرم و دوست پسرم چون با مادرم هم عقیده نیستم و همش با من قهره و با امین به خاطر محبت و علاقه".
در برخی موارد والدین هم دوستانی دارند ولی روابطه با دوستان در
درجه ی دوم و بعد از خانواده برایشان اهمیت دارد. به عنوان مثال مادری
می گوید: "رابطه با خانواده در درجه ی اول و بعد از اون دوستام، چون واقعاً مثل یه خواهر می مونن برام و خیلی جاها کمکم کردن". دختر این خانم نیز چنین گفته است: "رابطه با دوستام چون با اونها راحت ترم و بیشتر با هم حرف می زنیم". مادر دیگری هم می گوید: "در درجه ی اول رابطه با خانواده، همسر و بچه ها و بعد رابطه با دوست چون هم تو زندگی و هم تو روحیه ی انسان تأثیر خوبی داره". دخترش نیز کم و بیش با وی موافق است: "رابطه ی عاطفی با خانواده و دوستان رو ترجیح میدم به رابطه ی کاری چون رابطه ی کاری رو همه جا و تو هر شرایطی پیدا میکنی ولی رابطه ی خانوادگی یا یه دوست خوب رو سخت می تونی پیدا کنی".
همان¬طور که ملاحظه می شود متولدین دهه ی شصت رابطه با دوستان و
علی الخصوص دوستانی که از جنس مخالف خود هستند را به روابط دیگر ترجیح میدهند در حالی که والدین آنها در درجه ی اول رابطه با افراد خانواده را ترجیح میدهند و تنها در چند مورد علاوه بر خانواده، از رابطه با دوستان نیز سخن گفتنه اند.

 

4-2-2نقش مذهب در شکلدهی پیوندهای اجتماعی
درباره نقش مذهب باید گفته شود که اغلب جوانان دراین زمینه متناسب با خانواده خود رفتار نمی کنند چرا که جوانان را نمی توان مجبور به آدابی کرد که والدین به آن خو گرفته اند زیرا آنان پیش از آنکه شبیه والدین باشند متناسب با زمان خود هستند و آنچنان عمل می کنند و در بسیاری از مواقع
نمی خواهند تشریفات و آداب معمول را دنبال کنند. به عنوان مثال، برای گذراندن اوقات فراغت و یا درمواقع شکست و تنهایی یک جوان به جای پناه بردن به خدا به موسیقی ویا هم صحبتی با دوستانش به آرامش دست پیدا میکند. از بین مصاحبه شوندگان یکی از والدین بر این عقیده است که"هنگام تنهایی و ناراحتی به طرف سجادهام میروم و با صحبت کردن با خدا احساس آرامش و سبکی زیادی میکنم". این درحالی است که دختر24 سالهی او بر این عقیده است که"در این مواقع به موسیقی گوش میدهم آن هم از نوع غیر مجاز مثل داریوش و آهنگهای غمگین دیگر یا اینکه منتظرم تا یکی بیاد دلداریم بده". همین مسائل است که باعث می شود که بین والدین و فرزندان آنها فاصله ایجاد شود و جوان به محیطهای بیرون ازخانه علاقمند شود.
دختر24 ساله دراین زمینه می گوید: "مادر من یک زن مذهبی، متعصب و بسیار خشک است که تنها عقیده خودش برایش مهم است و همه چیز را در حجاب می بیند و سر این مسائل گاهی مدتهای بسیار طولانی با من صحبت
نمی کند و قهر است اما من دوست دارم خودم باشم ولی مادرم اجازه نمی دهد و دائماً با من در ستیز است که کجا باید بروم و کجا نباید بروم، چه طور لباس بپوشم، چه طور بخندم و ... ولی من نمیتونم تحمل کنم و اونجوری که خودم دوست دارم رفتار می کنم".
یا درنمونه ای دیگر چنین بیان شده است: "مادرم خیلی مهربونه و دوستش دارم ولی گاهی وقتا با هم نمی سازیم ایشون اهل نماز و قرآن خوندن وهمین طور بسیار متعصب هستند و من بعضی وقتها تحت فشار خانواده به خصوص مادرم مجبور شدم کارهایی رو انجام بدم که دوست نداشتم و
عقیده ی خودم نبوده مثلاً چادر سرکنم، نماز بخونم و الکی ادای مومن ها رو دربیارم. البته شاید اگر زور و اجبار بالای سرم نبود علاقمند می شدم و خیلی بیشتر از مادرم به این کارها می پرداختم ولی همیشه زور و اجبار بوده".
جوان دیگری از فرزندان دهه ی شصت می گوید: " مادرم خیلی خوب و خیلی مهربونه ولی بشدت مذهبی. همیشه درحال نماز خوندن و دعاکردن و حجاب گرفتنه. فقط مشکلش اینه که خیلی گیر میده. همش میگه آرایش نکن، لاک نزن، با مرد غریبه صحبت نکن، دوست پسر نداشته باش ولی من همیشه کار خودم رو می کنم".
مورد دیگر رابطه ی خود را با والدیناش چنین شرح می دهد: "مادرم زیاد اهل نماز و حجاب گرفتن نیست ولی پدرم عقاید محکمی داره. یه آدم مستبد، خودخواه، و بداخلاقه و همیشه با کارهای من مخالف بوده با ارتباطم با جنس مخالف، با لباس پوشیدنم، رفتارم و غیره ... ولی من هیچوقت اونجوری که اون خواست زندگی نکردم و به خاطر همین همیشه بچه بد و سرکشی بودم از نظر پدرم". به همین ترتیب، اختلاف عقیده و سلیقه بین متولدین دهه ی 60 و والدینشان به شدت به چشم می خورد و این درحالی است که والدین درگذشته و در زمانی که خودشان نوجوان بودند کاملاً مطیع خانواده و گوش به فرمان آنها بودند و هیچ کس جرأت مخالفت یا ستیز با پدر و مادر خود را نداشت. به عنوان مثال، یکی از والدین مصاحبه شونده می گوید: "در گذشته پدر و مادر من هر دو متدین و مذهبی بودند و حتی از چیدمان خونه ی ما این موضوع به چشم میخورد. مادرم بیشتر وقتش رو قرآن می خوند و همیشه قرآن مادرم با اون چهارپایه چوبیش روی تاقچه بود و پدرم هم همیشه با تسبیحش مشغول ذکر گفتن بود و ما هم با توجه به محیط و فرهنگ خانوادمون رشد کردیم و هیچ وقت به مخالفت و ناسازگاری با والدینمون نمی پرداختیم و همیشه هم احترام می ذاشتیم و هم اطاعت می کردیم". یکی دیگر از والدین رابطه ی خود را با پدر و مادرش چنین توصیف کرده است: "پدرم بسیار متدین بود و مادرم هم همین طور به طوری که هر روز من و خواهر برادرامو صبح برای نماز بیدار میکردند و از ما میخواستن همیشه حجابمون رو رعایت کنیم. تأثیر حرفها و صحبتهای اونها تا همین الاْن تو زندگی ما ها خودشو نشون میده ولی جوونای الاْن اصلاً گوش شنوا ندارند و اصلاً نمی خوان که گوش شنوا داشته باشند. قدیما احترام به پدر و مادر حرف اول و آخر رو میزد ولی الاْن دیگه نه ..."
"پدر و مادرم متدین بودند و نماز اول وقتشون ترک نمی شد. حروم و حلال سرشون می شد و ما به دلیل احترام زیاد گوش به فرمان اونها بودیم و همه چیز رو رعایت می کردیم ".
بنابراین، به این نتیجه می رسیم که یکی از تفاوتهای اصلی و اساسی بین متولدین دهه60 و والدینشان اختلاف عقیده و سلیقه ای است که در بین آنها به چشم می خورد. مخالفتها و نافرمانیهای فرزندان اکنون فراوان دیده میشود درحالی که در گذشته چنین اختلافی بین والدین و فرزندان به طور مشهود به چشم نمی خورده است و معمولاً فرزندان متناسب با فرهنگ و منش خانواده و والدین خود رفتار می کردند و به اندازه ی نسل جدید خواهان استقلال و آزادی نبودند.

 

4-2-3تجربههای شکست و تنهایی
برخی از شکستها و دشواریها به طور سطحی و موقتی ناکامی هایی را فراهم می آورند و شخصیت را به طور جدی تهدید نمیکند و اما برخی دیگر دارای ریشه های عمیق و جانکاهی هستند که فشار طاقت فرسا و باری سنگین از غم واندوه را به شخص وارد می کنند. برآورده نشدن نیازها می تواند یکی از عوامل شکست و ناکامی درمیان جوانان شود. از جمله نیاز به محبت، نیاز به امنیت، نیاز به آزادی و نیاز به حفظ عزت نفس. اگر هر یک از این نیازها برآورده نشود، فرد ممکن است چنان احساس ناکامی کند که رفتارش دگرگون و نابهنجار شود.
در میان 15 مصاحبه شونده متولد دهه ی شصت 9 نفر از آنها شکست عشقی و ناکامی خود در برقراری رابطه با جنس مخالف را بزرگترین و
بحرانی ترین شکست زندگی خود معرفی کرده اند.
به عنوان مثال، دختر19 ساله ای در این باره چنین می گوید : "در سن 15- 14 سالگی بودم که شکست عشقی خوردم و خیلی برام سخت دردناک بود تا یک مدت دچار افسرگی شده بودم، از همه ی آدمها بدم می یومد و
نمی تونستم با کسی ارتباط برقرارکنم. ولی اون نامرد بود منو ول کرد و هیچ وقت دوست داشتن منو درک نکرد".
نمونه های دیگر از این قرار است : "یکی از تجربه های مهمی که تو زندگیم داشتم این بود که با یک شخصی آشنا شدم و بهش علاقمند شدم و فکر کردم تمام حرفایی که می زنه و کارایی که می کنه از رودوست داشتنه. بهش اعتماد کردم ولی بعد فهمیدم که همش دروغ بوده و همش به خاطر این بوده که احساساته منو به بازی بگیره تا خودش به لذت برسه و من حالا فهمیدم اشتباه کردم ولی دیگه خیلی دیر شده. اون آقا خیلی رو زندگی من تأثیرگذار بود و همه ی وقت منو به خودش اختصاص داده بود ووقتی رفت واقعاً ضربه ی بزرگ، سنگین و جبران ناپذیری به من زد و واقعاً بعد از این که رفت و منو تنها گذاشت احساس کردم تو زندگی شکست خوردم و و رنگش هم سیاه بود، دیگه نمی تونم امیدم رو بدست بیارم، به موسیقی خیلی علاقه دارم. وقتی موسیقی گوش می کنم آروم تر می شم بعد می شینم فکر می کنم و ناراحتم و منتظرم یک اتفاق جدید بیفته. یه شخص جدید بیاد تو زندگیم اگر کسی ناراحتم کرده از دلم دربیاره یا هر اتفاق دیگه ای".
نمونه ی دیگر می گوید: "دختر23 سالهای هستم که وقتهایی که مامانم باهام قهره به خاطر مسائلی که توشون با هم اختلاف داریم می شینم یه گوشه خیلی گریه می کنم. خیلی ناراحت می شم. خیلی تنها می شم. مخصوصاً اگر امین (دوست پسر) هم باهام قهر باشه دیگه هیچی زندگیم سیاهه. تو این جور مواقع فقط میگم خدا. مثل جمعه ای که گذشت و با امین قهر بودم خیلی گریه کردم گفتم خدایا اگر قرار بود بره چرا اومد. ولی بعدش که دوباره آشتی کردم گفتم خدایا خودت یه چیزی می دونستی شکرت".
نمونه ی دیگر می گوید: "دختر23 سالهای هستم که وقتهایی که خیلی ناامیدم 2 رکعت نماز می خونم ووقتی آروم می شم به این فکر میکنم که فردارو کسی ندیده و به خودم امید می دم مثل وقتایی که از عشقم دورم یا فکر می کنم ممکنه از دستش بدم ولی مهمترین بحران زندگیم فوت یکی از بستگان بود (پسردائی مامانم) که خیلی برام مهم بود. وقتی مرد حدود 3-2 ماه هر روز کارم گریه بود و آب خوش از گلوم پایین نمی رفت چون از لحاظ عاطفی به هم خیلی وابسته بودیم. دقیقاً مثل یه خواهر و برادر، با اینکه زن و بچه داشت ولی خوب واقعاً مثل خواهر و برادر تو مشکلات کنار هم بودیم و وقتی مرد واسه من خیلی سخت بود طوری شده بود که من دیگه زندگی رو بی ارزش
می دونستم و احساس می کردم زندگی ارزش نداره و سرد شده بودم ولی با کمک دوستای دیگر و با کمک خدا یواش یواش به حالت خودم برگشتم".
نمونه ی دیگر دختر 19 سالهای است که می گوید: "من یکی رو می خواستم با هم دوست بودیم و می خواستیم ازدواج کنیم ولی مادرم مخالفت کرد. به خاطر اینکه می گفت پول نداره، بچه اس، سنش کمه نمی تونه تو رو خوشبخت کنه، آدم نباید با دوست پسرش ازدواج کنه. اینها همش به خاطر تعصبات
بی جای مادرم بوده ولی من هنوزم با وجود اینکه ازدواج کردم و تازه دو هفته است که مامان شدم ولی هنوز به یادش هستم و وقتی به اون موقع ها فکر می کنم می بینم دلم می خواست باهاش ازدواج می کردم".
دربقیه ی موارد بحران مالی را عامل اصلی احساس شکست در زندگی معرفی کرده اند به عنوان مثال: "دختر24 سالهای هستم که بحران مالی برام پیش اومد و یه مدت به سختی زندگی می کردم و تازه فهمیدم که زندگی خیلی سخت تر از اون چیزیه که من فکر می کردم همیشه مفت مفت می خوردم و متوقع بودم و فکر می کردم پول درآوردن راحته ولی الان دیگه نه، سعی می کنم قدر همه چیز رو بدونم".
در برخی موارد این عقیده وجود داشت که باید با مشکلات و سختی های زندگی کنار آمد و آن ها را در نظر خود بزرگ جلوه نداد. به عنوان مثال، پسر 25 ساله ای در این باره می گوید : "شکست و بحران زیاد داشتم ولی چون آدم آرومی بودم سعی می کردم باهاشون کنار بیام. طوری نبوده که روی زندگیم تأثیر بذاره. مثل فوت پدرم یا بعضی وقتا مسائل عاطفی، مشکلات مالی، قسط، بدبختی؛ ولی زیاد مهم نیست می گذره باید کنار اومد با مشکلات".
دختر 23 ساله ای در این باره می گوید : "وقتایی که از نظر مالی در تنگنا قرار می گیرم ، یا مواقعی که مجبورم با دیگران بجنگم واسه اینکه اونطوری زندگی کنم که خودم دوست دارم یا وقتهایی که میخوام ارتباطم رو با یک نفر قطع کنم احساس شکست و ناامیدی می کنم ولی من همیشه سعی کردم یه جوری باهاش کنار بیام و نذارم زندگیم رو تحت تأثیر قرار بده".
چند مورد نیز ادامه ندادن به تحصیل را باعث احساس شکست در زندگی خود می دانند چرا که عقیده دارند با ادامه ی تحصیل موقعیت بهتری در اجتماع پیدا خواهند کرد.
از جمله پسر 25 ساله ای می گوید : "اگر درسم رو ادامه میدادم خیلی برام بهتر بود. شاید الان کارگر نبودم. احساس می کنم اگر درسم رو ادامه
می دادم خیلی موفق تر بودم". نمونه ی دیگر نیز پسر 24 ساله ای است که چنین می گوید : "اول تحصیلاتم بود که دلم می خواست ادامه میدادم شاید موقعیتم بهتر بود بعد خدمتم بود که اگر نمی رفتم تو زندگیم خیلی جلوتر بودم".
همان طور که ملاحظه میشود بحرانها و احساس شکست و ناکامی در متولدین دهه شصت ناشی از برآورده نشدن نیازها و خواسته های شخصی از جمله شکستهای عشقی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی است که صدمات عظیم و جبرانناپذیری به روحیه و حتی زندگی آینده ی آنها خواهد گذاشت، این در حالی است که چنین احساسی در میان والدین ناشی از بحران ها و ناکامی هایی است که در درون خانواده به وجود می آید و مربوط به خانواده است و گاهی والدین برای فرونپاشیدن زندگی و خراب نشدن آینده ی فرزندان چه بسیار رنجها و سختیها را متحمل می شوند. به عنوان مثال، خانم 40 ساله ای در این باره چنین می گوید: "17 سالگی بود که ازدواج کردم. شوهرم تا چند سال اول خیلی خوب بود ولی بعد از 4-3 سال خیلی اخلاقش عوض شد و من بزرگترین شکست زندگیم رو از شوهرم خوردم زمانی که فهمیدم ازدواج مجدد کرده. اون موقع بچه هام کوچیک بودن. یک دختر و یک پسر داشتم، با هم مشکلی نداشتیم و من هیچ وقت فکر نمی کردم همچنین چیزی برام پیش بیاد، باید ازش جدا می شدم ولی به خاطر بچه هام کاری نکردم چون نمی خواستم بچه هام بدون پدر بزرگ بشن. چون دلم می خواست بچه هام آینده ی خوبی داشته باشن. نشستم و زندگی کردم ولی الان از زندگیم راضی نیستم. ولی از بچه هام چرا راضیم و تنها دلخوشیم الان بچه هام هستن همیشه می گم اول خدا بعد بچه هام".
یک خانم 43 ساله نیز می گوید: "در سن 18 سالگی با یکی از دوستان برادرم که چند بار اومده بود خونمون و همدیگرو دیده بودیم و از هم خوشمون اومده بود ازدواج کردم (به مدت 3 سال و 8 ماه) با هم زندگی کردیم و یه دختر 3 ساله داشتیم که اون حادثه پیش اومد وهمسرم در اثر آتش سوزی تو محل کارش دچار سوختگی شد و چند روز بعد فوت کرد، مثل یه شوک می موند برام. اینقدر گریه می کردم که از هوش می رفتم روزی یکبار بهم سرم می زدند. خیلی روزهای سختی بود ولی به امید دخترم که یادگار اون خدابیامرز بود زنده موندم و زندگی کردم. وقتی دخترم 5 سالش بود برادر شوهرم از من خواستگاری کرد و گفت اگر با من ازدواج نکنی بچه رو ازت می گیرم دلیلش این بود که می گفت تو جوونی و تازه 24 سالته بالاخره ازدواج می کنی و من نمیخوام بچه برادرم زیردست یه آدم غریبه بزرگ بشه و من برای این که واقعاً برام سخت بود با کسی که همیشه مثل برادر کوچکترم میموند ازدواج کنم. نمیتونستم با این موضوع کنار بیام ولی هرطور بود به خاطر اینکه دوست داشتم یادگار عشقم همیشه کنار خودم باشه مجبور شدم و قبول کردم".
یک خانم 50 ساله نیز دربارهی تجربهی شکست خود میگوید: "زندگی من همش سختی بوده، از اول جوونی. بعد از ازدواجم و بعد از بچه دارشدنم فهمیدم که شوهرم اعتیاد داره ولی دیگه کاریش نمی شد کرد، به خاطر بچههام باید تحمل میکردم. اون از جوونیم ک

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه ی دینی دو نسل (بررسی نمونه ای از فرزندان دهه ی شصت و والدین آنها)

تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان


تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه3

 

فهرست مطالب

 

وراثت

محیط

نقش دوستان کودک

نقش والدین

اگر زمینه برای رشد احساس مذهبی که یکی از عمیق ترین احساس هاست، فراهم باشد به سرعت رشد می کند. بنابراین در تربیت دینی فرزندان باید کوشید تا این زمینه تقویت شود. شرکت دادن کودکان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبی- البته به شرطی که طولانی و خسته کننده نباشد- در این حرکت رو به رشد تاثیر مستقیم دارد.
برپایی مجالس و برنامه هایی که در آنها ذکر خدا حرف اول را می زند در پرورش دینی آنان و آرامش روانی شان تاثیر بسزایی دارد، چرا که ایمان به خدا باعث آرامش دل بچه ها شده و ارتباط مبت و امیدوارانه ای با جهان پیرامون خود برقرار می کنند و احساس تنهایی و بی پناهی را از آنها دور می دارد.

عوامل مؤثر بر تربیت دینى و اخلاقى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان

دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه دینی دونسل

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه دینی دونسل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

1مقدمه
نخستین بار اصطلاح شکاف نسل ها در دهه ی 60در کشورهای غربی مطرح شد که به نحوی اختلافات فرهنگی میان فرزندان و والدینشان را تشریح می کرد. این در حالی است که طی سالهای اخیر تفاوت قابل توجهی میان ارزشهای جوانان با والدینشان مشاهده می شود. اینکه چه عواملی باعث بروز این شکاف می شوند موضوع بحث ما خواهد بود. چالش دین با مقتضیات زمان همواره یکی از مهمترین دغدغه های صاحب نظران و اندیشمندان هرعصری و نسلی بوده است. در واقع مکاتب مختلف در طول تاریخ بشر محصول این تقابل و زاییده ی این فرایند بوده و نواندیشی دینی در این راستا معنا و مفهوم پیدا می کند که در فرایند تقابل دین و مقتضیات زمان نه دین رها گردد و نه نیازهای زمان نادیده گرفته شود. ازاین رو صاحب نظران از ابعاد مختلف روان شناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتی و سایر علوم مرتبط که این پدیده می توانست درآن حوزه قرار گیردبه تبین و تحلیل این امر پرداخته اند و همچنین در دهه های اخیر موج مدرنیزاسیون که به همراه خود آموزش همگانی، گسترش رسانه های جمعی و بسیاری موارد دیگه را به همراه آورد. موجب افزایش دانستنیها وآگاهیهای عمومی نسل جدید شد. و حوزه ی ارتباطات انسانی و اجتماعی آنها را وسیعتر نمود. طبیعی ترین نتیجه این فرایند این بود که نسل جدید نسلی شد که اولاً بسیار با شتاب اجتماعی می گردید، و ثانیاً در راه اجتماعی شدن، تنها منبع ارزشگذار او دیگر خانواده و سنت حاکم برخانواده نبود . زیست جهان متفاوت نسل نو و تجربیات دیگرگون آنها. که به سبب تحولات صنعتی و سپس اجتماعی- فرهنگی به وجود آمد، بین جهان بینی نسل جدید و نسل قدیم شکاف انداخت ، و ازاین مهمتر، امکان ظهور و بروز این شکاف را در زبان و رفتار گروه جدید، فراهم ساخت . هم اکنون در این تحقیق قصد بررسی شکاف نسل ها باتوجه به رویکرد دین و دینداری در بین جوانان دهه ی شصت و والدینشان را خواهیم داشت.

 

 

 


1-2ضرورت و اهمیت موضوع
چنانچه علل عدم تفاهم بین والدین و فرزندان ریشه یابی گردد و نسخه ای جهت ایجاد تفاهم بین آنها ارائه گردد می توان از بروز بسیاری از ناهنجاری ها در بین جوانان و در جامعه پیشگیری نمود.
انسان دارای نیازهای متعدد و متنوعی است ،نیازهای مادی و معنوی ، فردی و اجتماعی و یکی از نیازهای او نیاز به دین است و از آنجا که یکی از نیازهای اصلی انسان نیاز به دین است بحث خود را در رابطه با والدین و فرزندان بیشتر معطوف به زندگی نامه ی دینی آنها کرده ایم تا روشن شود میزان دین داری ، کمبود آن در زندگی و یا بی توجهی نسبت به آن چه اثراتی را در زندگی فردی و اجتماعی و روحی و روانی انسان ها باقی می گذارد . باتوجه به اینکه جامعه در حال تغییر و پیشرفت روز افزون است، نیازها و خواسته های جوانان نیز مطابق با آن درحال تغییر است. بنابراین آگاهی از این نیازها و شناخت تفاوت هایی که بین فرزندان و والدین شان وجود دارد باعث می شود تا والدین بتوانند با درک نیازها و خواسته های جوانان و سعی در برطرف نمودن آنها، افکار و القائات خود را در هر زمینه ای و به خصوص در زمینه ی دین و مذهب، به فرزندان خودطوری منتقل کنند که باعث آزارو یا دلزدگی آنان نشود به طوری که آنها با آغوش باز پذیرای آن شوند و افکار و اعتقادات خود را در تضاد با والدین خود ندانند.از سوی دیگر برای فرزندان نیز این امکان به وجود می آید که نسبت به گذشته و شرایط زندگی والدین خود شناخت و آگاهی پیدا کنند و میزان اهمیت و ابزار ارادت والدین خود را نسبت به مسائل گوناگون دریابند.
رابطه ی بهتری با والدین خود برقرارکنند. بیشتر به آنها احترام بگذارند و تا حدودی خود را باشرایط و عقاید خانواده هماهنگ سازند.

 

1-3بیان مسئله
خانواده بنیادی ترین نهاد جامعه است و می توان ریشه ی بسیاری از نا آرامی ها و نا امنی ها را در وجود آن جستجو کرد.چرا که خانواده اولین محیطی است که فرزند پس از تولد در آن پرورش می یابد و از آن تاُثیر می پذیرد و این تاُثیر در طول زندگی فرد در خانواده و حداقل تا سن بلوغ و جوانی وجود دارد و پس از آن نیز به طور کلی قطع نمی شود . در این میان تاُثیر پذیری از محیط اجتماع بیرون از خانه ممکن است تضادهای با القائات درون خانواده داشته باشد . و گرایش فرزند به القائات محیط خارج وگریز او از برخی القائات داخل خانواده می تواند به عدم تفاهم بین الدین و فرزندان منجر شود این عدم تفاهم نشانه ی آن است که والدین در القای تفکرات و رهنمود های خود به فرزندان توفیق کاملی بدست نیاورده اند این عدم توفیق می تواند ناشی از استفاده از ارزش ها و منش های غیر صحیح در برخورد با فرزندان باشد . بررسی علل این عدم تفاهم می تواند ما را در یافتن روش هایی برای پرورش صحیح فرزندان یاری دهد .تحولات و تغییر اجتماعی در دنیای جدید نگرش ها ، افکار ، احساسات و ارزش های آدمیان را تغییر می دهد . این تغییرات ممکن است در تضاد با نگرش ها ، افکار ،احساسات و ارزش هایی باشد که از نسل های پیشین به اعضای جدید منتقل شده است .بنابر این یکی از مسائل مهم جامه ی ما در حال حاضر تصادم و تضاد ارزشی است این تحقیق می خواهد این موضوع را بررسی نماید .

 

فصل دوم
روش تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-1 روش تحقیق
در ابتدا موضوع تحقیق خود را که تفاوت زندگی نامه ی دینی بین 2 نسل است پس از گفتگو با استاد راهنما انتخاب نمودم. مناسب ترین روش برای گردآوری داده ها در مورد چنین موضوعی روش تحقیق کیفی است. و ابزار آن نیز مصاحبه¬ی عمیق است. فرم و محتوای مصاحبه از محقق نظریه پرداز برجسته در حوزه¬ی رشد و تحول ایمانی جیمز فولر و با ترجمه ی استاد راهنما در اختیار من قرار گرفت که متن آن در بخش ضمایم آمده است. پس از آن با افراد مختلف با طبقه ی اجتماعی ، شغل و تحصیلات مختلف مصاحبه کردم. مصاحبه شوندگان از بین متولدین دهه ی 60 و والدین آنها انتخاب شدند. بدین شکل که من در ابتدا در مورد زندگی نامه ی افراد از دوران کودکی تا به امروز، در مورد تحصیلات، درآمد، شغل و سر گذشت زندگی آنها و افراد مهم و تأثیر گذار در زندگی شان سوالاتی را مطرح کردم. در قسمت دوم مصاحبه روابط شکل دهنده ی زندگی افراد، شکست ها و ناکامی ها، تجربه های اوج یا توفیق، محدودیت ها و ممنوعیت ها، و به طور کلی تجربیاتی که فرد در زندگی خود به دست آورده است، به طوری که زندگی و شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار داده باشد، مورد سوال قرار گرفت و در قسمت سوم ارزش ها و اعتقاداتی که فرد در زندگی خود مهم و با ارزش می داند، در مورد آینده و گذشته ی زندگی کنونی، اهداف زندگی و ... به طور کلی مسائلی که برای فرد مورد اهمیت است سوالاتی مطرح شد و در قسمت آخر در مورد دین و دین داری، نگاه و طرز فکر هر شخص در مورد دین ، احساس و طرز فکر فرد نسبت به خودش و نسبت به خدا و تصویری که در مورد ایمان کامل و رشد یافته دارند سوالاتی مطرح شد. پس از انجام مصاحبه با 30 نفر (15 نفر دهه ی شصتی و 15 نفر از والدین آنها) و ضبط آن ها، مصاحبه ها روی کاغذ آورده شد.

 

2-2روش انتخاب نمونه
روش انتخاب نمونه آزاد و با توجه به افراد در دسترس صورت گرفته است. با توجه به این که رساله ی من در مقطع کارشناسی نوشته می شود با هماهنگی با استاد راهنما جزئیات دقیق انتخاب نمونه رعایت نشده است و فقط تدکید بر انتخاب نمونه ی کوچکی از دو نسل بوده است: نخست نسلی که در دهه¬ی شصت به دنیا آمده است و در دوران پس از انقلاب جامعه پذیر شده و رشد یافته است و تجربه ی زندگی در نظام جمهوری اسلامی را داشته است و نسلی که در دوران قبل از انقلاب جامعه پذیر شده، رشد یافته و سپس تجربه ی انقلاب را از سرگذرانده است.
2-3روش گردآوری داده ها
برای انجام مصاحبه و پیاده کردن مصاحبه ها و تنظیم نهایی آن ها وقت زیادی صرف شد و از این رو، تمدید مدت رای انجام پایان نامه ضرورت یافت. اصل محتوای مصاحبه ها به تأکید استاد راهنما در بخش ضمایم آمده است تا شاید برای استفاده ی دیگر دانشجویان یا محققانی که به چنین موضوعی علاقه¬مند اند بکار آید. ممکن است بتوان نکات مهم دیگری از این مصاحبه ها دریافت، که احتمالا من بدان ها توجه نکرده ام. در نهایت به مقایسه ی بین آنها یعنی در درجه ی اول مقایسه بین دهه ی شصتی ها و دریافتن شباهت ها ی آنها و سپس مقایسه ی بین والدین و در یافتن شباهت های بین آنها و در نهایت مقایسه هر دو یعنی دهه ی شصتی ها و والدین شان با یکدیگر انجام شد. بدین ترتیب تفاوتی که بین والدین و فرزندان که از دو نسل متفاوت هستند دریافته شد و نتایج تحقیق به صورت مکتوب درآمد.

 

2-4مشکلات و تنگناها
از آنجا که روش تحقیق از طریق مصاحبه انجام شده است، بنابراین مشکلات بسیاری بر سر راه قرار داشت از جمله پیدا کردن افراد برای انجام مصاحبه چرا که مضمون محاسبه به گونه ای بود که هر فرد می بایست در مورد مسائل شخصی و خصوصی زندگی خود توضیحاتی را اراده می کرد و از آنجا که همه ی افراد مایل به بازگو کردن مسائل خود نبودند در بسیاری از موارد وقت زیادی صرف اطمینان دادن و جلب نمودن رضایت افراد برای انجام مصاحبه می شد و از آنجایی که برای انجام مصاحبه مجبور به ضبط کردن صدای افراد بودیم مشکل بعدی این بود که افراد تمایلی برای ضبط شدن صدایشان نداشتند و خیلی با اکراه و وسواس زیاد به سوالات پاسخ می دادند .
مسأله ی بعد تعداد افراد بود که چون تعداد افراد زیاد بودند و باید به صورت جفت جفت بین والدین و فرزندان مصاحبه انجام می گرفت گاهی برای پیدا کردن وقت مناسب به طوری که هم فرزند و هم مادر در منزل باشند، دچار مشکل می شدم و چون که اکثر مصاحبه شوندگان شاغل بوده اند پیدا کردن وقت مناسب مشکل بود .
مسأله ی بعدی طی کردن مسیرهای طولانی برای انجام مصاحبه و وقت گیر بودن آن چه در مرحله ی مصاحبه چه در مرحله پیاده کردن مصاحبه ها و چه در مرحله ی مقایسه بین آنها بود. ولی در کل انجام مصاحبه در آخر هم برای افراد مصاحبه شونده و هم برای مصاحبه کننده جالب و مفید بود.

 

 

 


فصل سوم
پیشینه ی تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3-1تحقیقات انجام شده داخلی
سنجش دینداری جوانان و عوامل موثر بر آن (دانش آموزان سال سوم و پیش دانشگاهی).پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
در این تحقیق براساس مدل گلاک و استارک ابعاد دین داری بررسی شده است. براساس نظریه ی آنها 4 بعد برای دین داری متصور شدیم: بعد اعتقادی، بعد تجربی، بعد پیامدی، و بعد مناسکی. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میانگین دین داری جوانان در هر بعد متفاوت است و نشان دهنده ی قوی و یا ضعیف بودن ابعاد دین داری آنها است. میانگین بعد اعتقادی پاسخ گویان 70/4 می باشد که نسبت به ابعاد دیگر از میزان بالایی برخوردار است. در بعد تجربی میانگین دینداری جوانان9/3، در بعد پیامدی 08/3 ، و در بعد مناسکی 90/2 بوده است. بنابراین اگر با احتیاط علمی ( روش شناسانه) نتایج این پژوهش را بپذیریم مشاهده می شود که وضعیت دین داری جوانان بحرانی و اسفناک نیست. (ضعیف ترین بعد دینداری بعد مناسکی است که میانگین آن نزدیک به 3 است یعنی در حد متوسط.) با این حال، به نظر می رسد که احساس ناخشنودی و نگرانی بسیاری از مسئولین فرهنگی و متدینین از وضعیت اعتقادی و مذهبی جوانان بیشتر متکی بر برخی شیوه های رفتاری مغایر با ارزش ها و موازین اجتماعی و مذهبی ابراز شده از طرف جوانان باشد. در واقع بسیاری از افراد با مشاهده ی برخی رفتار های اجتماعی نابهنجار از طرف جوانان چگونگی اعتقاد و تعلقات مذهبی این گروه را استتنباط نموده و بر اساس آن وضعیت دینداری آنها را بحرانی و فاجعه آمیز تلقی می نمایند. در صورتی که وقتی نتیجه گیریها و استنباط های خود را در خصوص دین داری جوانان فقط براساس برخی رفتارهای آنان (مثل نحوه ی آرایش، الگو های لباس و ... ) بنا سازیم نه بر اساس اطلاعات و شواهدی که از پژوهش های تجربی بدست می آید تصویری نسبتا گمراه کننده از وضعیت دینداری جوانان به دست خواهیم آورد. شیوه های رفتاری جوانان هر چند نابهنجار باشد باز هم جانشین سنجش های مستقیم اعتقادات و تعلقات دینی نیست.
فرد گرایی و دین داری. عاطفه توکلی به راهنمایی دکتر آزاده. استاد مشاور : دکتر سید سراج زاده. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم اجتماعی 1385.
فرد گرایی به عنوان مفهومی مدرن از شاخصه های اصلی مدرن شدن محسوب می شود و در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. در ارتباط میان فردگرایی – جمع گرایی و دینداری مشاهده می کنیم روحیه ی جمع گرایی با دینداری رابطه دارد؛ به این معنا که کسانی که جمع گراتر هستند دینداری بیشتری دارند. جمع گرایی با ابعاد مختلف اعتقادی تجربی پیامدی و مناسکی دین داری رابطه دارد. هر چه افراد جمع گراتر باشند به ابعاد مختلف دینی بیشتر ملتزم اند زیرا روحیه ی جمع گرایی پذیرش گروه فرمانبرداری و از خودگذشتگی را برای گروه مطلوب می داند و همواره بر پیروزی از هنجارهای گروه تاکید می کند.
"نظریه ی سکولار شدن"،تحقیقی است که سراج زاده بر روی جوانان دختروپسر 16و17سالهتهدانی در سال 1375 انجام داده است، حکایت از گرایش و علایق دینی بالا در افراد مورد مطالعه دارد.همچنین نشان می دهد، گرایشات دینی در میان نوجوانان طبقه ی اجتماعی پایین بیش از گرایشات دینی در نوجوانان طبقه ی اجتماعی بالاست.که درواقع رابطه ی معکوس میان طبقه و دینداری را اثبات نموده است.بدین معنی که گرایش طبقه ی اجتماعی پایین به دین است.در این تحقیق گرایش به ابعاد متعدد دینداری به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است(سراج زاده:1375).

 

"عوامل مؤثر بر نگرش های مذهبی"کار بعدی است که صباغ پور بر روی جمعیت نمونه ای از دانش آموزان تهرانی انجام داده است.وی در این تحقیق عوامل مؤثر برنگرش های دینی را، پایگاه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های گروهی رسمی و غیر رسمی، میزان پذیرش و رعایت ارزش های اجتماعی، ومیزان پایبندی به گروههای مرجع دانسته است(صباغ پور:1373).

 

"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر نگرش دینی دانش جویان"تحقیق دیگری است از امراله کشاورز در حوزه ی جامعه شناسی دین. وی در کار خود نگرش دینی را به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته،وتاثیر متغیر های اجتماعی را بر آن مورد سنجش قرار داده است.نتیجه ی این تحقیق نیز نمایانگر رابطه ی معکوس میان پایگاه اقتصادی و نگرش دینی است(کشاورز:1379).

 

"بررسی جامعه شناختی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و جنسیت بر دینداری جوانان"تحقیقی است که توسط امیری بر روی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال 1383،انجام شده، وسنجه های آن، با استفاده از تقسیم بندی گلاک و استارک از ابعاد دینداری صورت گرفته است.نتیجه ی تحقیق نشان می دهد بطور کلی زنان از میزان دینداری بیشتری نسبت به مردان برخوردارند.همچنین میان پایگاه اقتصادی اجتماعی جوانان و میزان دینداری آنان، رابطه ی معکوس وجود دارد(امیری:1383).
"بررسی میزان دین گرایی و ایمان دینی در بین دانشگاهیان"تحقیقی از مرجایی است، که نمونه ی خوبی از تحقیقات انجام شده در داخل است، پایه نظری پژوهش خویش از دینداری را،مبتنی بر تعاریف موجود متکلمین اسلامی از اعتقاد دینی وایمان، قرار داده است.این تحقیق در سال 1378دردانشگاههای تهران انجام پذیرفته است.نتایج این تحقیق بیانگر آن است که78%دانشجویان دانشگاههای دولتی و آزاد تهران به لحاظ اعتقادات دینی،یعنی رعایت شعایر و مناسک دینی که بر جنبه ی فردی دینداری دلالت دارد، در سطح متوسط به بالا ارزیابی شده است؛ ولی در بخش جهت گیری دینی تفاوت ها قابل توجه است؛ به طوری که جهت گیری سکولاریستی دانشجویاندر تعامل میان دین و سیاست حدود 36%،دین و دنیا 16%، دین وعلمای دین5/43%و تکثرگرایی دینی 6/48%بوده است(مرجایی:1378).

 

"بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی" مطالعه ی اسنادی دیگری است که در رابطه با تعاریف دین و دینداری، و همچنین روش های سنجش دینداری در تحقیقات انجام شده ی اجتماعی است، که اغلب با بهره مندی از تقسیم بندی های دین به ابعاد مختلف انجام شده است. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد تحقیقات دینداری در داخل جامه ی ایران، با استفاده از تعاریف و تقسیم بندیهای نظریه پردازان خارجی، لزوماً نیاز به تغییر و انطباق با ویژگی های جامه ی ایران دارد(سراج زاده:1380).

 

"سنجش دینداری جوانان" کار تحقیقی طالبان است که دینداری را در سه بعد:اعتقادات دینی،مناسک دینی و تعهد دینی یا اهمیت دین در زندگی،مورد سنجش قرار داده است.وی در یک نمونه گیری به طریق سهمیه ای از پنج منطقه ی تهران جمعیت نمونه ی خود را انتخاب نموده است.این محقق نیز دینداری نوجوانان بین 18-13 سال را به تفکیک ابهاد سه گانه ی دینداری مورد سنجش قرار داده است، ودر پایان یک شاخص، دینداری را به سه حالت ضعیف،متوسط و قوی تقسیم نموده، و چنین نتیجه گیری نموده است که 83 درصد جمعیت نمونه دارای دینداری قوی بوده اند(طالبان:1378).

 

"تأثیر دینداری بر نگرش سیاسی"تحقیقی است که دلبری بر روی دانشجویان انجام داده است، دینداری به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده، وتاثیر آن بر نگرش سیاسی سنجیده شده است. در ایت تحقیق از تقسیم بندی پنج بعدی گلاک واستارک برای سنجش دینداری دانشجویان دانشگاه شیراز استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد میتن میزان کل دینداری، مدت حضور در دانشگاه، سن، جنس ومحل سکونت دایمی افراد، با نگرش آنان نسبت به دموکراسی رابطه ی معناداری وجوددارد(دلبری:1383).

 


فصل چهارم

 

یافته¬های تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 


4-1 داده های ناظر به واقع
4-1-1 طبقه ی اجتماعی و دینداری
با توجه به اطلاعات بدست آمده، نوع دینداری و نوع شناخت پروردگار در افراد مختلف متفاوت است و عوامل متفاوتی در میزان و چگونگی آن دخالت دارند. اما یکی از مسائل مهم در این باره طبقه ی اجتماعی افراد و میزان رفاه و آسایش و یا فقر و تنگدستی افراد است که اگر ما بخواهیم براساس طبقه بندی اجتماعی آن را به سه دسته ی بالا، متوسط و پایین تقسیم کنیم می توانیم تفاوت نوع دینداری و خداپرستی درآنها را مقایسه کنیم. به چند نمونه در این باره توجه می کنیم.
به عنوان مثال، در طبقه ی اجتماعی بالا زنی که شغل او آرایشگری است و در هر ماه بالای 300 هزار تومان درآمد دارد و شغل همسر وی آزاد بوده و در بازار گل فعال است و علاوه بر آن مغازه ی گل فروشی درنزدیکی محل سکونت خود در یوسف آباد دارد (که بر اساس همه ی اینها می توان گفت در طبقه ی اجتماعی بالای بالا قرار دارند). عقیده و نظرش درباره¬ی دین داری چنین است: " اعتقادات مذهبی، در کنارش هم مادیات هم معنویات، همش با هم مهمه چون فقط مادیات باشه و معنویات و اخلاق نباشه باز هم زندگی از هم
می پاشه و مادیات هم نباشه بدبختی به وجود می یاره، اعتقاد هم خوبه چون اگر نباشه نمی شه. حالا به هر دینی و هر مذهبی باشه فرقی نمی کنه. مهم اینه که به یک سری قوانین و اصول پایبند باشند. من خودم بیشتر وقتایی که احساس می کنم دیگه به هیچی دسترسی ندارم متوسل می شم به اعتقاداتم. مثلاً زمانهایی که واسم مشکل پیش میاد مثل فوت مادرم که خیلی واسم سخت بود. اولین شکست زندگیم شکست عشقی و عاطفی بود و من به عشقم نرسیدم و همیشه کمبود اون رو تو زندگیم حس کردم و بعد از اون فوت مادرم بود. مرگ برای من معنای خاصی نداره وقتی می میریم تموم می شه. هنوز برام جا نیفتاده که اون دنیا هست یا نه. تجربه ی دینی نداشتم ولی شده یه وقتا از ته دل یکی از ائمه رو صدا زدم و جواب گرفتم. ولی خودم رو دین دار نمی دونم چون هیچ اعمالی از دینم رو انجام نمی دم و خیلی از من بهترها هستند که لیاقت دینداری رو دارن. احساس میکنم هنوز به اونجا نرسیدم که بتونم اعمال دینی رو انجام بدم احساس می کنم آدم باید به یه حدی برسه و اونقدر خلوص داشته باشه که وقتی کاری انجام می ده فقط به خاطر خدا باشه.
گناه چیزیه که آدم برخلاف دستورات خدا انجام بده، باعث آزار دیگران بشه ولی من احساس گناه نمی کنم چون کاری نکردم که بخوام احساس گناه کنم در مورد خودم بعضی وقتا احساس خوبی دارم بعضی وقتا احساس بد. قبلاً خیلی احساس پوچی میکردم، احساس میکردم هیچی نیستم و ارزشی ندارم ولی الان احساس خوبی دارم. فردی که ایمانش کامله فردیه که اعتقاد به خدا و پیغمبر داشته باشه. اعمال دینی رو خالصانه انجام بده و از نظر اخلاقی هم درست رفتار کنه.
دختر23 ساله ی این خانواده که دانشجو است عقیده ی دینی خود را چنین بیان می کند: "ارزشها و اعتقادات مهم در زندگی: درست زندگی کردن اینکه درست بری جلو حالا هر مسیری که انتخاب می کنی سعی کنی از راه درستش ادامه¬اش بدی، صداقت داشته باشی تو زندگی و مردم آزاری نکنی. ولی اجباری نیست که حتماً همه ی مردم باید به یک سری مسائل اعتقاد داشته باشند. چون هرکس صلاح کار خودش رو می دونه و براساس اعتقادات خودش زندگی
می کنه و باورهاش تا زمانی که خودش بخواد عوض نمی شه. اعتقادات آدم تو زندگیش خیلی مهمه و اگر نباشه آدم به اون مسیری که می خواد نمی رسه. مثلاَ من از خدا خواستم به خاطر گناهایی که انجام دادم منو ببخشه و کمک کنه از این به بعد درست زندگی کنم.
من تجربه ی دینی مهمی نداشتم ولی یکبار امامزاده صالح رفته بودم، خیلی روم تاثیر گذاشته بود و فکر می کردم خیلی به خدا نزدیک شدم و احساس آرامش زیادی داشتم. وقتی خدا رو عبادت می کنم یا به قول شما
می پرستم احساس آرامش و سبکبالی می کنم و به مراسمی که خیلی علاقه دارم مراسم حج هستش. خودم رو آدم دینداری نمی دونم چون خیلی کارها هست که نباید انجام بدم و خیلی کارها هستند که باید انجام بدم ولی نمی دم. درکل اون چیزهایی که دین خواسته من انجام نمی دم و نگاه دینیم درست نیست چون خیلی دین چیز پیچیده ای هست و نیاز به اعتقادات و باورهای خاصی داره که من اونها رو ندارم.
گناه از نظر من یعنی آزار و اذیت دیگران. من خیلی احساس گناه می کنم چون خیلی کارها انجام دادم که می دونم درست نبوده و مرگ واسه من معنای ترس داره. اینطوری میگن که می ریم اون دنیا ولی حالا من نمی دونم واقعاً اون دنیایی وجود داره یا نه.
درکل درمورد خودم احساس میکنم که باید خیلی بهتر از چیزی باشم که الاْن هستم و ایمان کامل از نظر من ایمانیه که واقعی باشه فقط در ظاهر نباشه بلکه رفتار و اعمال انسان هم درست باشه".
نمونه ی دیگر مربوط به طبقه ی متوسط می باشد خانم40 ساله با تحصیلات دیپلم که شغل او خانه دار می باشد و زندگی آنها از طریق حقوق بازنشستگی همسرش سپری می شود ودارای 2فرزند دختر ویک پسر می باشد درمورد ارزشها و اعتقادات مهم خود درزندگی چنین نظری دارند؛ "اعتقاد من فقط به خداست و چیزایی که اون از من خواسته برام ارزش داره و سعی میکنم تا اونجا که بتونم مطیع امر پروردگار باشم، هدف زندگیم اینه که خدا ازم راضی باشه و پاک و بی گناه باشم به نظر من همه ی مردم باید به خدا اعتقاد داشته باشند باید معاد و قیامت رو قبول داشته باشند و بدونند که یک روز واسه زندگیشون، کارهاشون بازخواست می شن.اگر واقعاً همه این عقاید رو باور داشتند دیگه اینقدر جرم وجنایت نبود، حرص و طمع نبود و این همه اتفاقات بد تو جامعه نمی افتاد اینا همه واسه بی دین و ایمانیه .همین طور قرآن برای من نمادی از آرامشه چون وقتی قرآن می خونم حس خوبی دارم چون فکر می کنم خدا با من ارتباط برقرار می کنه از طریق قرآن. در بعضی مواقع سر دو راهی قرار می گیرم وقتی به یه مهمونی یا عروسی دعوت می شم دوست ندارم شرکت کنم چون فقط باعث گناه میشه ولی از یک طرف هم قوم و خویش و فامیل هستند و اگر شرکت نکنم باعث ناراحتی میشه معمولا سعی میکنم آخر وقت تو اینجور مراسم شرکت کنم".

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  116  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تفاوت زندگی نامه دینی دونسل

دانلود مقاله شیوه آموزش مفاهیم دینی به کودکان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله شیوه آموزش مفاهیم دینی به کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

گروه دین و اندیشه: با توجه به اینکه یکی از اساسی ترین محورهای رسالت انبیاء تربیت دینی صحیح مردم بوده است لذا با توجه به حساسیتهای آموزش و نهادهای آموزشی در ارتقای معارف دینی مسئولان و کارشناسان آموزشی، تربیت دینی صحیح را مستلزم داشتن شیوه های نوین آموزشی دانسته و در این بین آموزش و پرورش را مؤثرترین نهاد آموزشی در تربیت دینی افراد اعلام کردند.

 

آموزش و پرورش مؤثرترین نهاد برای ارتقاء معارف دینی است
صفاتی بانوی مجتهده، با تأکید بر نقش آموزش در ارتقای مبانی و معارف دینی، یادآور شد: بدون تردید یکی از مؤثرترین راههای ترویج معارف دینی در سطح جامعه، آموزشهای مهارتی از طریق نهادهای فرهنگی و تربیتی، به وِیژه آموزش و پرورش است.
زهره صفاتی، بانوی مجتهده با تأکید بر ضرورت اهمیت آموزش معارف دینی در جامعه، اظهار داشت: اگر بخواهیم ریشه و فلسفه آموزش را مورد توجه قرار دهیم در بدو پیدایش دین اسلام و پیش تر از آن عمق آموزش در رسالت انبیا و پیامبران معنا می یابد، چرا که رسالت انبیا بر روی زمین، آموزش و هدایت انسانها در مسیر کمال و سعادت بشری بوده است.
وی گفت: در زندگی امروز و با توجه به دنیای پیشرفته و پیچیده که ایجاد شده کار نهادهای آموزشی بسیار سخت و مهم است و همچنین با توجه به اینکه یکی از محورهای اساسی وجود انبیا الهی تعلیم و تربیت انسانها است در نتیجه این محور باید مورد توجه نهادهای آموزشی در جامعه قرار بگیرد و این نهادهای تربیتی مستلزم استفاده مطلوب از تمام برنامه های آموزشی با توجه به محورهای معارف دینی هستند.
زهره صفاتی با اشاره به نقش تربیتی آموزش و پرورش در ارتقاء معرفت دینی، یادآور شد: وظیفه تربیتی و تعلیمی معارف دینی در جامعه به شکل عام بر عهده آموزش و پرورش است این نهاد تربیتی می بایست با توجه به تمام نیازهای عمومی گروههای سنی مختلف در دستگاه آموزشی، این نیازها را جهت دهی کرده و با آموزشهای اصولی و بنیادی در ارتقای معرفت دینی مؤثر عمل کند.
گسترش معرفت دینی نیازمند آموزشهای صحیح و اصولی است
مدیر گروه پژوهشی تعلیم و تربیت اسلامی با اشاره به جنبه های مثبت آموزشهای مؤثر در ارتقای معارف دینی، گفت: آموزش و معرفت دینی نقش متقابلی در برابر یکدیگر دارند، در واقع تا نقش آموزش به درستی تبیین نشود معرفتی ایجاد نخواهد شد، به همین دلیل در گستره مبانی دینی به شدت نیازمند آموزشهای دینی هستیم. عباس چراغ چشم با تأکید بر نقش دستگاههای آموزشی در راستای گسترش معارف دینی، یادآور شد: قانون اساسی نیز در رابطه با نهادهای آموزشی در کشور این وظیفه مهم را به آموزش و پرورش و همچنین وزارت فرهنگ و آموزش عالی سپرده است تا این دو نهاد در رشد و تربیت انسانهای مسلمان با توجه به آموزه های دین اسلام برنامه های خود را تنظیم و اجرا کنند.
مدیر گروه پژوهشی تعلیم و تربیت اسلامی در ادامه با بیان نقش وسایل کمک آموزشی در ارتقای معرفت دینی، گفت: همچنین آموزش و پرورش با همکاری گسترده با بخش آموزشی صداوسیما برای بهره گیری بیشتر از آموزه های معرفتی می بایست برنامه های کمک آموزشی فیلمهای رشد را به منظور ارتقای معرفت دینی در برنامه های درسی بگنجاند .
تربیت دینی صحیح نیازمند شیوه های نوین آموزشی است
رئیس پژوهشکده باقرالعلوم با تأکید بر ضرورت اهمیت آموزش دینی در ارائه مفاهیم دینی، اظهار داشت: شیوه های قدیمی و نامطلوب آموزش و تربیت باید آسیب زدایی شده و شیوه های نوین و کارآمد جایگزین آنها شوند .
دکتر حسین قشقایی رئیس پژوهشکده باقرالعلوم با اشاره به اینکه دین در تمام شئونات زندگی انسان جاری است، یادآور شد: با توجه به اینکه دین اسلام در همه لحظات زندگی همواره وجود دارد لذا برای ارتقای سطح معرفت دینی و همچنین تربیت انسانهای کارآزموده نیاز است که آموزش در گستره معارف دینی در سطوح بالا انجام گیرد.
وی در ادامه با اشاره به نقش آموزش در مدارس، اظهار داشت: نکته ای که در آموزش معارف دینی مهم و قابل ذکر است، نحوه آموزش در مدارس است، در سیستم آموزشی مدارس مباحث دین اسلام با شیوه های خاصی باید ارائه شوند و روشی که در این بین مؤثر است شیوه خاص تبادل نظر میان استاد و شاگردان در ارائه آموزه های دینی است چرا که شبهات بسیاری در ذهنهای دانش آموزان وجود دارد و این شیوه باعث می شود که این شبهات از اذهان دانش آموزان خارج شده و در رفتار مذهبی آنان بسیار تأثیرگذار باشد.

 

آموزش هدفمند در ترویج معارف اسلامی بسیار مؤثر است
سردبیر فصلنامه شیعه شناسی با تأکید بر اهمیت و ضرورت ارتقاء سطح کیفی آموزش برای ترویج معارف دینی، گفت: آموزشهای دینی در راستای توسعه معرفت دینی در جامعه باید هدفمند باشند در واقع آموزشها باید مکمل هم باشند تا انسان را به کمال و سعادت اخروی رهنمون کند.
حجت الاسلام سید رضا مؤدب گفت: نقش اساسی و مهم آموزش در ارتقای معارف دین اسلام در واقع از بین بردن مشکلات بسیار و همچنین ترویج و گسترش آموزه های دین اسلام در جامعه است، در اصل جامعه ای که از آموزش های اسلامی بهره ای نبرده باشد و از مباحث فکری و نظری استفاده مطلوبی نداشته باشد در رسیدن به کمال و سعادت اخروی که محصول کسب معرفت در دنیا است توفیقی نخواهد داشت .
سردبیر فصلنامه شیعه شناسی با بیان اینکه جامعه ای که از آموزش دینی دور باشد در حل مشکلات دچار مشکل خواهد شد، افزود: بعد از انقلاب اسلامی ایران آموزش در کشور در مقاطع مختلف تحصیلی توسعه پیدا کرده است اما سطح کیفی مباحث دینی و معرفتی آنگونه که باید مورد توجه واقع نشده است .
آموزش دینی مؤثر نیازمند روشهای نوین است
عضو هیئت علمی مرکز مطالعات ادیان و مذاهب قم با بیان اینکه آموزش معارف دینی مطلوب و سازنده، برای ارتقای اهداف دین اسلام بسیار ضروری است، گفت: شیوه های آموزش معارف دینی همواره نیازمند توجه و تغییر ساختار مطلوب، مطابق با شرایط زمانی است تا از این طریق سطح معرفت دینی جامعه به درستی ارتقاء یابد .
حجت الاسلام حمیدرضا شریعتمداری عضو هیئت علمی مرکز مطالعات ادیان و مذاهب قم، اظهار داشت: معارف دینی ارتباط مستقیم و متقابلی با آموزش و نهادهای آموزشی دارد، اگر قرار است در جامعه اسلامی معرفت دینی ایجاد شود نگاه اول متوجه نهادهای آموزشی است چرا که باید آموزگارانی کار آزموده وجود داشته باشند تا دستورات و معارف الهی توسط آنها ترویج داده شود.
وی با اشاره به اینکه سالمترین نهاد آموزشی در جامعه مدارس هستند، اظهار داشت: آموزش و پرورش از لحاظ دینی و ارائه خدمات آموزشی دینی در جامعه نسبت به سایر نهادها و دستگاههای اجرایی دیگر همچنان موفقتر عمل می کند و جزء سالمترین نهادهای آموزشی است، با توجه به نقش مثبت آموزش و پرورش در گسترش معارف دینی می بایست در اینجا نقش معلمان را نیز مورد توجه قرار داد، مربیان و معلمان مدارس باید چه از لحاظ مدرک علمی و چه از لحاظ شخصیتی باید در سطح بالایی قرار داشته باشند.

 

توجه به سطح فکری افراد برای ارائه آموزش دینی تأثیرگذار ضروری است
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با تأکید بر ضرورت و اهمیت آموزش برای ارتقای معارف دینی، گفت: به منظور ارائه آموزش تأثیرگذار و ماندگار، سطوح فکری جامعه و شرایط سنی افراد می بایست به هنگام ارائه مباحث دینی و معرفتی به دقت مورد توجه قرار گیرند.
هاجر تحریری نیک صفت عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به اهمیت آموزشهای دوران کودکی، یادآور شد: آموزشباید از دوران کودکی و طفولیت آغاز شود چرا که کودکان نهال هایی هستند که احتیاج به مراقبت و رشد دارند و اگر آموزه های معرفتی دینی با توجه به سطوح فکری کودکان ارائه شود تأثیرات فراوانی برای دوره های بعدی رشد کودکان خواهد داشت .
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه نقش مربیان در فراگیری آموزه های معرفتی بسیار مؤثر است، اظهار داشت: مسئولین و مربیان دوره های ابتدایی آموزش و پرورش برای روش های هدفمند در نحوه یادگیری می بایست حدود آموزشی را برای دانش آموزان رعایت کنند بدین طریق که با توجه به حساسیتهای دانش آموزان معارف دینی آنگونه باید ارائه شود که کاربرد خود را از دست نداده و همچنین موجب تکرار در ذهن آنها نشود، اگر اینچنین باشد آموزش مراحل بعدی از زندگی تربیتی افراد به مراتب آسانتر خواد شد.

 

نهادهای آموزشی برای ارتقاء معرفت دینی مورد غفلت واقع شده اند
معاون فرهنگی و تبلیغ سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به اینکه آموزش یکی از راههای مؤثر در ارتقای معرفت دینی است، اظهار داشت: بی تردید شیوه های مطلوب آموزشی مؤثرترین راه در ارتقای معارف دینی هستند اما متأسفانه در حال حاضر نهاد آموزشی در جامعه حلقه گمشده ای است که مورد غفلت واقع شده است.
حجت الاسلام عباس اسکندری با بیان اینکه مربیان و آموزگاران در ارتقای معارف دینی نقش مؤثری دارند، گفت: مربیان و آموزگاران مباحث دینی در نهادهای آموزشی نقش اصلی و مهمی در تربیت دینی دانش آموزان بر عهده دارند، بنابراین زمانی که مربی قصد دارد آگاهی های دینی را به دانش آموزان انتقال دهد در واقع باید مراتب اعتقاد به آموزه های دینی در رفتار و اعمال وی دیده شود تا بتواند دانش پژوهانی اسلامی تربیت کند.
معاون فرهنگی و تبلیغ سازمان تبلیغات اسلامی در ادامه یادآور شد: آموزش و پرورش تنها عهده دار آموزش نیست بلکه وظیفه خطیر دیگری نیز دارد و آن نقش پرورش در جامعه است علاوه بر تغییر دادن شیوه های آموزشی می بایست این شیوه ها به گونه ای مطرح شوند که در متن زندگی افراد کاربرد داشته باشد و تنها به این محدود نباشد که معلوماتی منتقل شود، بلکه اگر آموزش صحیح باشد این آموزه ها نهایت و غایت انسان را تضمین خواهند کرد.
ارتقاء معرفت دینی نیازمند تفکر در اندیشه های اسلامی است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه نهادهای آموزشی نقشی اساسی در ارتقای سطح باورهای دینی و معرفتی افراد دارند، اظهار داشت: بی تردید ارتقای باورهای دینی و معرفتی گروههای مختلف جامعه به ویژه نسل جوان و نوجوان نیازمند افزایش اطلاعات و آگاهی از معارف دینی و اندیشه های اسلامی است.
منیره نوبخت با تأکید بر اینکه اعتقاد دینی میتنی بر تفکر و تعمق است، تصریح کرد: هر اعتقادی به ویژه اعتقادات اسلامی مبتنی بر تفکر و تعمق در اندیشه های اسلام می باشد، در واقع مقدمه ضروری تفکر در مباحث دینی داشتن اطلاعات کافی و لازم دینی است چرا که این مبحث از حساسیت بیشتری در آموزش معارف دینی برای جوانان و نوجوانان برخوردار است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان نقش آموزش دینی در دوران کودکی، گفت: در تقسیم بندی مراحل زندگی هر انسانی مراحل پایین تر از سن یعنی دوران ابتدایی نقش آموزش به همان مراتب بیشتر و حساس تر می شود دلیل آن روشن است در واقع در مراحل شکل گیری افکار و اندیشه های دینی افراد، دوران کودکی از همه مراحل مهمتر و حساستر از دیگر دوران زندگی تربیتی افراد است.

 

شیوه های تدریس مبانی دینی نیازمند تغییرات اساسی است
مدیر کل برنامه ریزی و توسعه آموزشهای تخصصی تبلیغ سازمان تبلیغات اسلامی با تأکید بر ضرورت بازنگری در شیوه های آموزش و ارائه مباحث و آموزه های دینی، گفت: در رابطه با ارتقای معارف دینی مطلوب در جامعه می بایست شیوه تدریس و تربیتی نوین توسط مربیان جایگزین شیوه های سنتی تدریس مباحث دینی شود.
سید محمد کامرانی با اشاره به ضرورت ارتقاء آگاهی دینی افراد جامعه، یادآور شد: با توجه به نقش اساسی آموزش در ارائه مفاهیم دینی نهادهای آموزشی نیز به دنبال آن جلوه گر می شوند، در حال حاضر تمامی دانش آموزان از آگاهی دینی برخوردار هستند، اما متأسفانه چیزی که در جامعه شاهد آن هستیم این امر را نفی می کند به این معنا که علی رغم اطلاعات دینی همه مردم، این اطلاعات و آگاهیهای دینی در رفتار خیلی از افراد نمود ندارد .
مدیر کل برنامه ریزی و توسعه آموزشهای تخصصی تبلیغ سازمان تبلیغات اسلامی همچنین افزود: وجود اگاهی و عدم بروز آن در رفتار به این دلیل است که ما در تربیت دینی دچار نوسان و مشکل هستیم چرا که اموزشها داده می شود اما به نحو مطلوب و نهادینه شده ای نیست و این از ضعف سیستم آموزشی نیست، بلکه از ارائه روشهای تدریسی است.

 

تربیت دینی مطلوب نیازمند انقلاب فرهنگی است
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما با تأکید بر اینکه آموزش معارف دینی در جامعه نیازمند انقلاب فرهنگی است، گفت: محتوا و شیوه آموزش معارف دینی در راستای ارتقای سطح مبانی دین اسلام در جامعه و ورود آن به زندگی افراد نیازمند تغییرات عمده در روشهای آموزشی است.
حجت الاسلام هادی صادقی رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: آموزش و فراتر از آن دستگاههای آموزشی در ترویج و ارتقای معارف دین در جامعه نقش روشن، ملموس و همچنین غیر قابل انکاری در گسترش و نهادینه کردن معارف دینی دارند.
رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما تصریح کرد: یکی از مواهب جامعه اسلامی که بر اساس معارف دینی تربیت یافته اند این است که اگر بر پایه اعتقادات و گرایشات معنوی و دینی تربیت نشده باشند، جامعه بسوی اهداف متعالی خود که رسیدن به غایت و سعادت بشری است رهسپار نمی کند.

 

خانواده مهمترین نقش را در تربیت دینی بر عهده دارد
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه آموزش معارف دینی در تمام نهادهای آموزشی نیاز به تقویت است،اظهار داشت: آموزش و پرورش تنها مکمل تربیت دینی افراد است لذا در تربیت صحیح دینی نهادهای آموزشی دیگری مؤثر هستند و در این بین خانواده مهمترین نقش را در آموزش صحیح دینی بر عهده دارد.
حجت الاسلام ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم، اظهار داشت: گوهر دین در دانستن و آگاهی پیدا کردن درباره همه مسائلی است که خداوند در قرآن فرموده و توسط پیامبر(ص) به مردم داده شده است در واقع این به این معنا است که سرنوشت ادیان مختلف با دانش و بینش رقم می خورد چرا که اگر آگاهی در دین وجود نداشته باشد عواقب منفی در پی دارد.
حجت الاسلام ابوالحسن نواب با اشاره به اینکه آموزش و پرورش می تواند بستر ساز معارف دینی باشد، تصریح کرد: در حالت کلی آموزش و پرورش تنها می تواند بستر ساز آموزشهای دینی باشد اما نقش عمده در تربیت دانش آموختگان دینی را ندارد، لذا نهادهای آموزشی دیگری نیز وجود دارد و علاوه بر آن نهاد خانواده مهمترین آموزش دهنده معارف دینی و تربیت دهنده در این رابطه هستند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شیوه آموزش مفاهیم دینی به کودکان

اقدام پژوهی دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم

اختصاصی از فی توو اقدام پژوهی دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم


اقدام پژوهی  دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم

 

 

 

دانلوداقدام پژوهی  دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم بافرمت ورد وقابل ویرایش

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد

چکیده

در آموزش عربی و پیام های آسمانی ، باید سعی شود که علاقه دانش‏آموزان نسبت به درس و کلاس افزایش یابد و شور و شوقی برای این کار در آن‏ها به وجود آید.این اشتیاق با راه‏هایی که معلم در کلاس پیش می‏گیرد و روش‏هایی که به اجرا درمی‏آورد، باید زیادتر شود و تا پایان درس و کلاس باقی بماند.برای این کار، علاوه بر روش‏ها و مهارت‏هایی که در کتاب‏های روش‏ها، فنون و مهارت‏های تدریس نوشته شده است، گاه تجربه‏های یک معلم هم می‏تواند برای معلمان و دبیران دیگر کارساز و مشکل‏گشا باشد که در حد امکانات و توان، در کلاس خود آن‏ها را اجرا کنند. اینجانب در اقدام پژوهی حاضر تصمیم بر این گرفته ام که دانش آموزم نگین را به درس عربی و پیام های آسمانی علاقه مند ساخته و ار افت تحصیلی وی جلوگیری نمایم؟

توصیف وضع موجود 

اینجانب …دبیر دینی و عربی و پیام های آسمانی و عربی آموزشگاه ……. در سال تحصیلی ….. مشغول به فعالیت بوده ام. در اوایل سال تحصیلی ضمن مشاهده نامحسوس رفتار و و هم‌چنین نظر سنجی کتبی  و انجام مصاحبه با او و حتی اولیای مربوطه و تبادل نظر با شاگردان کلاس ، متوجه عدم علاقه مندی بیش تر او به درس عربی و پیام های آسمانی گردیدم که توصیف آن در قالب شاخص های کیفی وضع موجود آمده است.


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی دبیر دینی وعربی چگونه توانستم افت تحصیلی را در دانش آموز پایه هشتم (نگین) از بین برده و او را به درس علاقه مند کنم