فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد پیش‏درآمدى بر خودشیفتگى ازدیدگاه فروید

اختصاصی از فی توو مقاله در مورد پیش‏درآمدى بر خودشیفتگى ازدیدگاه فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد پیش‏درآمدى بر خودشیفتگى ازدیدگاه فروید


مقاله در مورد پیش‏درآمدى بر خودشیفتگى ازدیدگاه فروید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه33

 

اصطلاح خودشیفتگى ریشه در توصیفهاى بالینى دارد و [ نخستین بار ] پل ناک(2) در سال 1899 آن را براى اشاره به نگرش کسانى به کار برد که با بدن خود آن‏گونه رفتار مى‏کنند که به طور معمول با بدن یک مصداق امیال جنسى رفتار مى‏شود. به بیان دیگر، این اشخاص به بدن خود مى‏نگرند و آن را ناز و نوازش مى‏کنند تا از این طریق به ارضاى کامل برسند. اصطلاح خودشیفتگى، برحسب این شرح و بسط، دال بر نوعى انحراف است که تمام حیات جنسى شخص را به خود معطوف مى‏کند و در مراحل بعدى، ویژگیهایى را بروز مى‏دهد که در مطالعه همه انواع انحرافات به آنها برمى‏خوریم.متعاقباً مشاهده‏گران روانکاو به این موضوع توجه کردند که ویژگیهاى مجزّاى نگرش بیماران خودشیفته در بسیارى از اشخاصى که به بیماریهاى دیگرى مبتلا هستند نیز به چشم مى‏خورد (مثلاً ــ همان‏گونه که سادگر(3) اشاره کرده است ــ در همجنس‏گرایان) و سرانجام این موضوع محتمل به نظر رسید که چه بسا نیروى شهوى به میزانى به مراتب فراوانتر از آنچه تصور مى‏شد ــ به گونه‏اى که بتوان آن را خودشیفتگى نامید ــ در این بیمارى سهیم است و نیز این‏که نیروى شهوى مى‏تواند بر رشد متعارف جنسى انسان تأثیر بگذارد. مشکلات روانکاوان در درمان بیماران روان‏رنجور به همین فرض منجر گردید، زیرا چنین به نظر مى‏رسید که محدودیت تأثیرپذیرى بیماران یادشده، از جمله از این نوع نگرش مبتنى بر خودشیفتگى ناشى مى‏شود. خودشیفتگى به این مفهوم دیگر انحراف تلقى نمى‏شود، بلکه مکمّلى شهوى در خودمدارى غریزه صیانت نَفْس است که هر موجود زنده‏اى تا اندازه‏اى از آن برخوردار است.انگیزه مبرمِ پرداختن به تکوین خودشیفتگى اولیه و معمولى زمانى ایجاد شد که کرپلین(4) کوشید تا دانسته‏هایمان درباره [ بیمارى موسوم به ] زوال عقل پیش‏رس(5) را در ذیل فرضیه مربوط به نظریه نیروى شهوى بگنجاند، یا [ به طریق اولى ] بلویلر(6) تلاش کرد تا روان‏گسیختگى را جزو نظریه یادشده قرار دهد. این قبیل بیماران ــ که من با اصطلاح «هذیان‏زده»(7) مشخصشان مى‏کنم ــ دو ویژگى اساسى دارند: خودبزرگ‏بینى و بى‏علاقگى به دنیاى بیرون از خودشان (یا، به عبارتى، بى‏علاقگى به انسانها و اشیاء). به سبب این بى‏علاقگى، بیماران یادشده تحت تأثیر روانکاوى قرار نمى‏گیرند و تلاشهاى ما براى درمانشان بى‏ثمر مى‏ماند. البته بى‏توجهى هذیان‏زدگان به دنیاى بیرون را باید با ذکر جزئیات بیشتر توصیف کرد. بیمارانى که به هیسترى یا روان‏رنجورى وسواسى مبتلا هستند نیز ــ مادام که بیمارى‏شان ادامه دارد ــ رابطه خود با واقعیت را قطع مى‏کنند. لیکن تحلیل روانکاوانه نشان مى‏دهد که این بیماران به هیچ وجه روابط شهوانى خود با انسانها و اشیاء را خاتمه نداده‏اند. آنان این روابط را در خیال خود همچنان حفظ کرده‏اند؛ به بیان دیگر، از یک سو اُبژه‏هایى خیالى در خاطراتشان را جایگزین اُبژه‏هاى واقعى کرده‏اند یا این دو نوع اُبژه را با هم درآمیخته‏اند، و از سوى دیگر فعالیتهاى حرکتى براى نیل به اهدافشان در مورد آن اُبژه‏ها را کنار گذاشته‏اند. کاربرد اصطلاح «درون‏گرایى» ــ که یونگ آن را بسیار نادقیق به کار مى‏بَرَد ــ صرفاً در خصوص این وضعیت نیروى شهوى بجاست. وضعیت بیماران هذیان‏زده فرق دارد. به نظر مى‏آید این بیماران واقعاً نیروى شهوى خود را از انسانها و اشیاء دنیاى بیرون منقطع کرده ولى هیچ انسان یا شیئى را از خیال خود جایگزین آنها نکرده‏اند. زمانى که بیماران یادشده دست به چنین جایگزینى‏اى مى‏زنند، فرآیند انجام این کار نوعى فرایند ثانوى و بخشى از کوشش آنها براى بهبود به نظر مى‏آید که هدف از آن بازگرداندن نیروى شهوى به مصداقهاى امیالشان است.(8)

اکنون باید به این پرسش پاسخ داد: نیروى شهوى‏اى که در روان‏گسیختگى از اُبژه‏هاى بیرونى منقطع مى‏شود، چه سرنوشتى مى‏یابد؟ ویژگى خودبزرگ‏بینى در این حالات [ روانى ] ، ما را به پاسخ رهنمون مى‏شود. بى‏تردید این خودبزرگ‏بینى در ازاى نیروى شهوى متمرکز بر مصداق امیال(9) پدید آمده است. نیروى شهوى پس از انقطاع از دنیاى بیرون به «خود»(10) معطوف مى‏گردد و بدین‏سان نگرشى را به وجود مى‏آورد که مى‏توان آن را خودشیفتگى نامید. لیکن خودبزرگ‏بینى فى‏نفسه پدیده جدیدى نیست. برعکس، همان‏گونه که مى‏دانیم، خودبزرگ‏بینى حکم تشدید و تظاهر آشکارتر وضعیتى را دارد که پیشتر نیز وجود داشته است. این موضوع باعث مى‏گردد که خودشیفتگىِ ناشى از به درون معطوف شدن نیروگذارىِ روانى در مصداق امیال(11) را نوعى خودشیفتگى ثانوى بدانیم که بر خودشیفتگى اولیه (که به دلایل مختلف تحت‏الشعاع قرار گرفته است) افزوده مى‏شود.این بسط و گسترش نظریه نیروى شهوى را ــ که به اعتقاد من درست است ــ با استناد به دلیل سومى هم مى‏توان تأیید کرد و آن عبارت است از مشاهدات و دیدگاههایمان درباره حیات روانى کودکان و مردمان بَدْوى. در میان مردمان بَدْوى به ویژگیهایى برمى‏خوریم که اگر به صورت مجزّا وجود داشت، مى‏شد آنها را در زمره ویژگیهاى خودبزرگ‏بینى دانست: مبالغه درباره قدرت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پیش‏درآمدى بر خودشیفتگى ازدیدگاه فروید