فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله فرهنگ خشونت و راه های نفی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 چکیده:
مبارزه با اشکال مختلف خشونت طلبی, توسل به زور و آسیب رسانی به دیگران از جمله دغدغه های اساسی جوامع در عصر کنونی است. شناخت و تحلیل علمی و مستدل فرهنگ خشونت و کشف راه های تخفیف آن شاید در حاکم ساختن فرهنگ آرامش و صلح در آینده مفید و راهگشا باشد. در این مقاله موضوع حساسیت به خشونت و شدت آن معرفی شده و ابزارهای کاهش یا افزایش آن مانند مهارتهای زندگی و باورهای ماوراءالطبیعی بررسی می شوند. در پایان و پس از نگاهی مختصر به رابطه خشونت و زنان چندین توصیه برای نفی فرهنگ خشونت ارایه می شود.

حساسیت به خشونت و شدت آن

توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ, خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت بوده است. نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد, قطعا متفاوت خواهد بود. بریدن سر, بینی و زبان, کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده اند. زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود.



یکی از دلایل ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند. چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.

با توجه به موارد فوق باید گفت که هرچه مظاهر خشونت در بافت جامعه کاهش یابد, از یک سو حساسیت مردم به خشونت طلبی افزایش یافته و از سوی دیگر رواج و عادی شدن مجدد اشکال مختلف آن دشوار می شود. مخالفت مردم شهرهای بزرگ ایران بویژه تهران با شلاق زدن, دارزدن و سنگسار کردن افراد در ملاء عام و همچنین مخالفت با تنبیه بدنی دانش آموزان در سالهای اخیر, که حمایت های قاطعانه سازمان های بین المللی هوادار حقوق بشر را نیز به همراه داشت, گام های مثبتی است که بی شک حذف مظاهر مختلف خشونت از بافت جامعه و همچنین افزایش حساسیت مردم به خشونت طلبی را در پی خواهد داشت.

خشونت و مهارت های زندگی

بسیاری از افراد اخلاق گرا مایلند که حتی الامکان برای هرگونه رفتار پرخاشجویانه, تهاجمی و خشونت آمیز انگیزه ای مشخص بیابند و ریشه های آن را درعقده های روانی- سادیستی جستجو کنند, اما باید اذعان کرد که برخی رفتار های خشونت آمیزانسان ها صرفا به خاطر فقدان مهارت های زندگی از جمله مهارت حل مساله ظهور می یابند. شتابزدگی و تمایل روانشناختی به حل سریع مساله موجب می شود که توسل به خشونت به عنوان راه حلی که سریع به جواب می رسد مطلوبیت پیدا کند.



امروزه نهاد های آموزشی با تاکید بیش از حد بر انتقال اطلاعات انبوه و گاهی اوقات کاملا بی فایده به دانش آموزان و دانشجویان فرصت یادگیری مهارتهای زندگی همچون حل مساله, چگونگی بیان خواسته ها و نیازها و ارضای آنها, چگونگی مذاکره برای خود و طرف مقابل, ایجاد و حفظ ارتباطات انسانی , پیش بینی پیامدهای اقدامات فردی و گروهی, تصمیم گیری و غیره را از آنها سلب می کنند. در واقع بسیاری از افراد این مهارتهای زندگی را به شکلی ناخودآگاه از والدین, خویشاوندان, دوستان, هم پایگان و همکاران تقلید می کنند. فردی که مهارتهای زندگی را به صورت صریح , مستقیم و مستدل یادگرفته است در مقایسه با کسی که شیوه زندگی اطرافیان خود را الگو قرار می دهد تمایل کمتری به استفاده از خشونت به عنوان راه حل مسائل فراروی خود خواهد داشت. شایان ذکر است که بنابر نگرش های عمومی توسل به خشونت توسط افراد تحصیل کرده چه در محیط کار و چه در زندگی شخصی در مقایسه با افراد بی سواد دوراز انتظار است. غافل از اینکه شاید یک استاد دانشگاه یا پزشک که در حوزه علمی معینی تخصص دارد از لحاظ مهارتهای زندگی و توانایی های حل مساله با دیگر اقشار جامعه تفاوت چندانی نداشته باشد.

علاوه بر این, باید خاطر نشان کرد که تقویت مفاهیم غیر خشن از طریق ارتقای حس زیبایی شناسی و نگاه هنرمندانه به جهان پیرامونی نیز در کاهش خشونت مثمر ثمر واقع می شود. هنردر اشکال مختلف آن و بویژه زیبایی شناسی باعث می شود که حساسیت انسان به مظاهر خشن, زمخت و زشت افزایش یابد و این به نوبه خود ذهنیت انسان درباره خشونت را دستخوش تحول می کند.

خلاصه اینکه می توان امیدوار بود که از طریق یادگیری صریح و آموزش مستمر مهارتهای زندگی, نفوذ هر چه بیشتر خردگرایی و تاکید بر شکیبایی و همچنین تقویت حس زیبایی شناسی, گستره و شدت خشونت طلبی در سطح جامعه کاهش یابد.


باور های ماوراء الطبیعی

اعتقاد به باورهای ماوراء الطبیعی تا جایی که بر پایه جهان بینی جنگ همیشگی خیر و شر استوار هستند در گسترش و همچنین توجیه خشونت تحت عنواینی همچون خشونت خوب, خشونت علیه شیاطین و خشونت علیه افراد شرور نقش مهمی ایفاء می کند. شرارت یا خشونت ایده آلیستی در واقع منعکس کننده باوری اخلاقی است که بر پایه آن یک فرد خود را سمبل خوبی و خیر و طرف مقابل خود را سمبل بدی و شر می داند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 9   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

پایانامه خشونت

اختصاصی از فی توو پایانامه خشونت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه خشونت


پایانامه خشونت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:191

فهرست و توضیحات:

مقدمه

موضوع تحقیق

مساله تحقیق

هدفهای تحقیق

اهمیت و فایده تحقیق

فرضیه های تحقیق

   


 

 

 

 

 

مقدمه

خشونت خانوادگی[1]پدیده ای جدید نیست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است .

در کشورهای غربی از حدود سی سال پیش و در ایران از چند  سال پیش نگاه افراد متخصص به این پدیده جلب شده است .

در حال حاضر در ایران بسیاری از مسائل و آسیبهای اجتماعی در رابطه با خانواده وجود دارد .

می توان از مشکل دختران فراری و افزایش خودکشی و خودسوزی در میان زنان و افزایش طلاق و خشونت خانوادگی نام برد .

به احتمال زیاد شرایط زندگی در خانواده ها مشکلاتی برای اعضای خود به وجود می آورد برای حل مشکلات خانوادگی نمی توان تنها به پند و نصیحت یا نظارت بر رفتار افراد اکتفا کرد بلکه در عین حال باید به رابطه متقابل میان جامعه و خانواده نیز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابری میان اعضا شکل گرفته باشد قوانین[2] آداب[3] و رسوم،
باورها[4] و نگرشهای اجتماعی سلسله مراتب موجود را تایید می کنند و بازتاب آن در خانواده نیز مشاهده می شود و اقتدار و نابرابری و استفاده از خشونت برای پیشبرد امیال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاری طبیعی در نظر گرفته می شود.  نتیجه خشونت خانوادگی نه فقط باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و تشدید روابط اقتداری در جامعه خواهد شد که بار دیگر در خانواده ها انعکاس خواهد یافت .


[1] Family violence

[2] - هنجارهای رسمی هستند که به وسیله نمایندگان مجلس وضع می شوند و بخش اعظم کارهای اجتماعی وفرهنگی و اقتصادی و اداری و سازمانی براساس آن انجام می گیرند.

[3] - هنجارهایی که توسط فرد یا افرادی وضع نشده، بلکه خود به خود و به صورت تدریجی از اتفاقات روزمره زندگی سرچشمه گرفته و خاستگاهی جز کل جامعه ندارد.

[4] - باروها (Belief) مفاهیمی کلی و مبهم درباره جهان و ماهیت جامعه هستند که مردم درستی آنها را به عنوان واقعیت قبول دارند.(ستوده، 1384: 31-28).


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه خشونت

دانلود مقاله خشونت در ورزش

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله خشونت در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

تاریخچه خشونت در ورزش :
بسیاری از فعالیتهای امروز ریشه های تاریخی دارند تربیت بدنی و ورزش با دلایل و نیات مختلفی در زندگی مردم کشورها و در فرهنگ های مختلف حضور پیدا کرده است. مردم جوامع ابتدایی درباره تربیت بدنی مانند جهان معاصر فکر نمی کردند در جوامع بدوی و یا در فرهنگ باستانی مشرق زمین با وجود ضرورت فعالیتهای جسمانی متنوع برای ساکت نشستن در یک گوشه الزام و اجباری وجود نداشت و اساساً فعالیت بخش لاینفک زندگی روزمره بوده و فعالیتهای جسمانی شامل : شکار , تلاش برای غذا , برپا کردن پناهگاه و محافظت از خود مخاطره آمیز بود . ماهیگیری , رقص , جنگجویی و بازی که در نتیجه این گرایشها بروز کرده اند علل گرایش اجباری و اختیاری انسانهای نخستین و تمام افراد به فعالیتهای حرکتی را توجیه می کنند . در تمدنهای باستانی نظیر چین و هند خشونت در ورزش را محدود به رفع تهاجم دشمنان می بینیم و این با طرز فکر و نوع آموزش و تربیت مردمان این دو کشور مرتبط است .
در چین بر اساس عقاد کنفوسیوس تأکید بر تعالی ذهن و تأثیر تالوئیسم , بودائیسم بر زندگی روحانی , ارام و اجتناب از تن پروری و لذات جهان مادی وجود دارد .
در کشورهای واقع در حوزه خاور نزدیک روح نظامی گری و جنگجویی محرک تربیت بدنی و ورزش بود . بخش عمده ای از تربیت جوان مصری طریق استفاده از سلاحهای مختلف نظیر نیزه , تبر , گرز و کمان بود . در ایران نیز توسعه امپراطوری از طریق تهاجمات نظامی بعنوان هدف اصلی مدنظر بود . هر جا که اهداف و انگیزه های نظامی وجود داشت تربیت بدنی و ورزش با اهداف توسعه طلبانه و خشونت همراه بود . در قسمت اسارت نشین یونان روحیه نظامی بسیار شدیدی حاکم بودو فرزندان سرباز متولد می شدند و در غیر اینصورت باید نابود می گشتند اما در آتن روحیات دموکراتیکتر جلوه گرتر بود و در روم موفقیت در میدان نبرد تأثیرات زیادی بر زندگی و آرمانهای رومی داشت رومی ها انگیزه رقابت سالم نداشتند و حرفه ای بودن را بر غیر حرفه ای بودن ترجیح می دادند آنها بدنبال هیجان , خون و حشت و حادثه بودند و مسابقات ارابه رانی و گلادیاتوری را با خشونت تمام برگزار می کردند .

 

 جامعه و ورزش :
تعاریفی از خشونت و پرخاشگری
1- رفتاری که به قصد آسیب رساندن به اموال و اشیاء دیگری یا خود انسان سر می زند (خشونت)
2- عبارتست از استفاده غیر قانونی از نیرو که ممکن است دامنه ای از برخورد ناخواسته بسیار اندک تا قتل و آدم کشی را شامل شود . ( خشونت )
3- آلورمن : پاسخ عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر
( خشونت )
4- هر رفتاری که به قصد صدمه زدن به شیء یا فرد دیگری با استفاده از بدن یا کلام انجام می گیرد را پرخاشگری می گویند .
5- پرخاشگری اصطلاحی است بسیار کلی برای انواع گوناگونی از اعمال همراه با حماسه و خصومت و خشونت
6- پرخاشگری عمل مشهودی است که به قصد آسیب جسمانی و یا روانی به خود یا دیگران انجام می شود.

 

 تفاوتهای میان جسارت و خشونت در ورزش :
بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی خشونت نیست . خشونت 4 ویژگی مهم دارد که نخستین آنها این است که خشونت رفتار است دومین ویژگی خشونت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است . خشونت گر باید میل به آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد . سومین جنبه این است که صدمه یا آسیب باید واقعاً رخ دهد . اما لازم نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کس دیگر را آشفته یا از چیزی محروم کند نیز خشونت است .
و چهارم اینکه خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجود زنده باشد . آزار رساندن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به صندلی خشونت نیست اما این تعارف متقاوت از جسارند .
بطور مثال بلوکه کردن در فوتبال و یا قطع یک بازی دو نفره در بیسبال رفتاری جسارت آمیز هستند در حالیکه بدون سوء نیت و بخش جدانشدنی از مسابقه می باشند.
اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب برساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم عمل کند .
ورزشکاران جسور اجازه نمی دهند که رقیبان از آنها سوء استفاده کنند و به آسانی تحت تسلط قرار بگیرند و به هر سو هل داده شوند با این وجود به مهارت و سلامت شخصی رقیبان خود حترام می گذارند .
قوی و با اطمینان هستند و پیوسته خود را چالش می کنند تا به عملکرد مطلوب دست پیدا کنند. از سوی دیگر ورزشکاران غیر جسور به خود اجازه می دهند که دیگران آنها را در زمین به این طرف و آن طرف هل دهند یا رقیبانشان به آسانی بر آنها غلبه کنند . از آنجا که جسور نبودن در ورزش با کاهش عملکرد موثر ارتباط دارد آموزش جسارت توسط مداخله های شناختی یا رفتاری توصیه می شود . جسارت مهارتی است که باید آموخت و عمل کرد . رهبران ورزشی باید خود را مقید سازند که کودکان را در استفاده از مهارتهای ذهنی برای کنترل و تقویت عزت نفس یاری رسانند و در عین حال برای ایجاد روحیه ورزشکاری تلاش می کنند تا یک ورزشکار در همه سنین پس از ابراز خشونت از جا در رفتن ناجوانمردی احساس گناه نماید . یا بطور کلی رهبران ورزشی مسئول جدا کردن جسارت ( خشونت
وسیله ای ) از خشونت و خصومت ( هدف ) در ورزش می باشند .

 

 انواع پرخاشگری در حیوانات
1- Predatory در حضور یک شیء آسیب رساننده ایجاد می شود.
2- Anti predatory دفاع از قلمرو در برابر مزاحم بر انگیزاننده آن است .
3- Domainance با تلاش برای رسیدن به مطلوب ظاهر می شود.
4- Maternal خشونت مادرانه ( حمایت از فرزند )
5- Weaning به منظور استقلال فرزند از طرف والدین اعمال می شود.
6- Sexval بین دو جنس بروز می کند .
7- Sex related ایجاد کننده رفتار جنسی
8- Inter male بین نرهای رقیب
9-Irritable تحریک پذیری ( خشم یا غضب ) در نتیجه ناکامی درد محرومیت (مرتبط با خشم و غضب انسان )

 

 انواع پرخاشگری در ورزش ( goal reactive)
1- پرخاشگری خصومت آمیز ( واکنشی ) : عمل مشهودی است که به قصد آسیب رساندن جسمانی یا روانی به خود یا دیگران صورت می گیرد و خشونتگر از این عمل خود لذت
می برد . پاسخ پرخاشگرانه خود هدف است .
2- پرخاشگری وسیله ای ( in strumental ) برای رسیدن به هدفی است که ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدف به گونه ای تصادفی کسی صدمه ببیند . نوعاً خشونت وسیله ای بیشتر با ورزش مرتبط است این امر ممکن است 3 دلیل داشته باشد:
1) آسیب رساندن عمدی به بازیکن دیگر اغلب با واکنش مجازات داور روبرو می شود.
2) یافته های آزمایشگاهی نشان می دهد که ورزشکاران خواه زن و خواه مرد نسبت به غیر ورزشکاران با خشونت کمتری واکنش نشان می دهند. در واقع حتی زمانی که ورزشکاران برانگیخته می شوند با خصومتی کمتر از غیر ورزشکاران واکنش نشان می دهند و معمولاً از آسیب رساندن به رقیب خودداری می کنند .
3) مطابق تحقیقات از لیک و پارتینگتن : ورزشکاران بسیار ماهر مایلند که موفقیتهای خود را ناشی از توانمندیهای بالای خود بدانند نه ناشی از صدمه دیدن رقیب .

 

 

 


انواع پرخاشگری
از نظر محل اثر

 

 

 

تجارب ناخوشایند

برانگیختگی هیجانی
+
نتایج پیش بینی شده
تجارب خوشایند

 عناصر پرخاشگری خصومت آمیز :

 

 

 

 

 

 

 



 شیوه شناسایی خشونت

 علل خشونت بر دو نوع است :
1- بیولوژیکی 2- روان شناختی

 

 علل بیولوژیکی :
الف) بیوشیمیایی
1) رژیم غذایی : مصرف بعضی از مواد غذایی با تأثیر بر بدن در افزایش خشونت موثر است . از جمله الکل با افزایش خشونت از طریق کاهش خودآگاهی و کاهش توانایی آنها برای در نظر گرفتن پیامدهای آن می شود . با بررسی متجاوزین معلوم شده است که بیش از نیمی از آنها قبل زا تجاوزشان الکل مصرف می کرده اند و همچنین 65% قاتلین و 55% نزاع و تجاوز خانوادگی , حمله کننده و یا مقتول الکل مصرف کرده بودند( انجمن شناسایی آمریکا 1993)
2) هورمونها : بسیاری از انواع رفتارها را کنترل می کند یک ماده شیمیایی است که توسط غدد ترشح می شود و توسط خون به اندامهای مختلف بدن منتقل می شوند و روی فعالیت آن اندامها اثر می گذارند . تستسترون یکی از انواع هورمون هاست که حالت جنگ و نزاع را فعال می کنند و بالاترین میزان شیوع خشونت که از آمار جرم و جنایت بدست آمده, در مردان 15 تا 25 سال می باشد در واقع این سن بالاترین سطح تسترون در خون می باشد . سروتونین هم که یک پیام بر شیمیایی است که خاصیت ضد افسردگی دارد سرتونین پاپین اغلب در میان کودکان و بزرگسالان مستعد خشونت یافت می شود.
3) آلاینده های محیطی : ( صوتی , هوا و... ) در افزایش رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر مثبت دارد .
ب) ژنتیکی :
1) زمینه ارثی پرخاشگری : کنرادلورنز ( Konrade Lorenz) در کتاب معروفش به نام درباره خشونت ارائه شده , گرایش موجودات زنده در مبارزه برای زنده ماندن بویژه در حفظ قلمرو , بعد از ارضای نیازهای اولیه غذا و زاد و ولد مهمترین هدف است . در واقع تولد و پروردن فرزندان هدفی اساسی برای تصرف قلمرو بویژه در حیوانات است اما از نظر مانتاگ و موریس مقایسه رفتار حیوان با نوع انسانی برای تبیین زیستی ارثی خشونت در انسانها قصوری مهلک است .
2) شرایط ارثی مربوط به جرم
3) مطالعات دوقلوها : مطالعات نسبتاً تازه ای در مرکز پژوهشهای دوقلو و جایگزینی آنها نشان داده است شخصیت بطور کلی و رفتارهای خشن و جنایی از الگوهای قاطعی پیروی
می کنند . برای نمونه دانشمندان دانشگاه جنوب کالیفرنیا پی بردند که کودکانی که والدین آنها مجروم بوده اند بیشتر احتمال داشت که خودشان جانی شوند آنها قبول دارند که فرزند پروری و عوامل اجتماعی دیگر مطمئناً در تعیین اینکه چه کسی جنایتکار شود تأثیر می گذارد اما معتقدند که یک عنصر ارثی بسیار قوی برخی افراد را بیشتر به رفتار ناپذیرفته اجتماعی سوق می دهد .

 

 علل روان شناختی
الف) تکاملی
1) رشد پرخاشگری در طول زمان
2) معمولاً مردان خشن فرزندان بیشتری دارند .
ب) نروفیزویولوژیکی
1) ساختار مغز : بعنوان مثال ورزش از طریق سیستم حسی و مواد شیمیایی به هیپوتالاموس اعلام حضور می کند و هیپوتالاموس به 2 روش پاسخ می دهد که این دو موجب ترشح هورمونها در بدن می شود میزان تأثیر محیط بر مغز و نوع پاسخ مغز در افراد مختلف متفاوت است . پرخاشگری تحریک پذیر با تحریک هیپوتالاموس همراه است و در تمامی انواع پرخاشگری امیگرال و سیستم اطراف بطنی مهم اند.
2) آسیب مغزی : در آزمایشها برای معالجه بیمارانی که رفتار وحشیانه نشان می دادند از تحریک مخچه استفاده شد که عده کثیری از بیماران به این روش پاسخ مثبت دادند .

 

 علل پرخاشگری در ورزش
1- مسابقه :
طبق نظریه « محرومیت Frustration – پرخاشگری » که به عنوان عدم دستیابی به هدف تعریف می شود دلیلی برای پرخاشگری است .
اگر چه ما نمی توانیم طبیعت مسابقه را تغییر دهیم با این حال تدابیر مطمئنی وجود دارد که توسط آنها میتوانیم عواملی را که موجب پرخاشگری می گردد کاهش دهیم .
راه حل 1-1 کاربرد استراتژی جدید در بازی .
الف) کاهش سرعت بازی
ب) تغییر منطقه حمله
( اغلب مربیان از این روش استفاده نمی کنند و بازی خود را با یک نقشه بی فایده ادامه
می دهند .
راه حل 1-2- رابطه مستقیمی بین آمادگی جسمانی و محرومیت با پرخاشگری وجود دارد.
هر چه فرد آمادگی جسمانی کمتری داشته باشد راحتتر دچار احساس محرومیت شده و پاسخهای پرخاشگرانه نشان می دهد پس بهتر است با حفظ ورزشکار در امادگی جسمانی مطلوب باعث شدید که در زمان مواجهه با موقعیت های سخت و دشوار مطابق با قوانین بازی عکس العمل نشان دهند .
2- نتیجه مسابقه :
افراد بازنده در مقایسه با افراد برنده رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری از خود نشان می دهند . به عبارتی پایداری و مقاومت یک تیم به میزان پرخاشگری آنها بستگی دارد .
واضح است تیم هایی که پایداری کمتری نشان می دهند رفتار پرخاشگرانه بیشتری دارند.
راه حل 2-1- مربی باید پس از شکست در بازی ورزشکارانش را مورد پرسش قرار دهد و پیرامون علل باختشان با آنها گفتگو کند .
عملکرد آنها را به شکل مثبتی بررسی نماید و جهت تقویت جنبه های ضعیف بازی توصیه های ویژه ای به آنها نماید .
مربی باید در نظر داشته باشد که بر اهمیت پیشرفت های تکنیکی به عنوان وسیله ای جهت برگرداندن تیم به خط مسابقه تأکید و پافشاری نماید .
راه حل 2-2- اگر تیم پایداری کمتری نشان می دهد توصیه می شود هدف اصلی را (قهرمان شدن ) به هدفی قابل دستیابی و اصلاح شده تغییر دهید . ( برخی از اهدف قابل دستیابی و اصلاح شده که در رشته ورزشی خودتان در موقعیت مشابه می توانید به کار برید کدامند ) ؟
3- اختلاف امتیاز :
هنگامیکه امتیازات دو طرف نزدیک یا برابر باشد معمولاً پرخاشگری کمتری صورت می گیرد چون احتمال پنالتی یا بروز یک خطا می تواند نتیجه بازی را معین نماید . در اینصورت هم مربی و هم بازیکنان تمایل دارند که بیشتر احتیاط کنند. وقتی اختلاف امتیاز زیاد باشد و پیروزی غیر قابل دسترسی , امکان رفتار پرخاشگرانه بیشتر است . که در این مواقع از راه حل های زیر میتوان استفاده کرد .
راه حل 3-1- هنگامیکه پیروزی در مسابقه غیر قابل دسترسی است وقت مناسبی برای مربی است که روی تاکتیک های جدید کار کند . که انجام این کار ارزش خود را در مسابقات آینده ثابت می کند اگر چه تاکتیک و نقشه جدیدی برای مسابقه دارید که در شرایط مشابه
می توانید آنها را مورد استفاده قرار دهید ؟
راه حل 3-2- مربی میتواند جهت تعیین یک هدف جدید برای مسابقه تایم اوت بگیرد.

 

4- مسابقات تیم میزبان در مقابل تیم میهمان و عکس العمل تماشاچیان
بررسی مسابقات فوتبال نشان می دهد که تیم های مهمان معمولاً مرتکب خطاهای بیشتر و بازی خشنتری نسبت به تیمهای میزبان می شوند زیرا بطور مثال تماشاچیان بازیکنان تیم میزبان علیه تیم میهمان غیر مستقیم عمل کرده و سعی در تحریک کردن آن تیم دارند اگر ورزشکاران عکس العمل خشونت آمیزی از طرف تماشاگران مشاهده کنند این امر باعث تحریک شده و در نتیجه رفتار پرخاشگرانه از خود بروز می دهند اقدامات احتیاط آمیزی که در این زمینه می توان بکار برد .
راه حل 4-1- در تشکیل جلسات گفتگو با تیم مربی باید ورزشکاران را مورد عکس العمل های احتمالی و قابل انتظار تماشاچیان آگاه سازد .
تأکید کنید که بازیکنان باید فقط به نقشه اصلی دقت داشته باشند و نباید اقدام به خطا و پنالتی نمایند و این امر را خاطر نشان سازد که بهترین راه مقابله با رفتارهای خشونت آمیز تماشاچیان , شکست دادن تیمشان است . تمام تلاش اعضای تیم باید در جهت دستیابی به پیروزی باشد .
راه حل 4-2- بهتر است به عنوان یک مربی به آخرین تحقیقاتی که در رابطه با تمرینات کنترل توجه صورت گرفته آگاه باشید .
بسیاری از تیمهای اروپای شرقی مبادرت به انجام تمرینات تطابقی در برابر عکس العملهای تماشاچیان می نمایند . آنها این عمل را با پخش صدای جمعیت به وسیله یک دستگاه ضبط صوت در زمان تمرینات انجام می دهند . با تنظیم شدت صوت و بکارگیری نوارهای مختلف حتی با استفاده از حضور تماشاچیان واقعی درزمان تمرین , حساسیت ورزشکاران را نسبت به اثرات منفی فریادهای تشویقی جمعیت برای تیم مقابل از بین می برند ( چه تمریناتی برای از بین بردن حساسیت ورزشکاران نسبت به سر و صدای تماشاچیان در ساعت تمرین ارائه دهید )؟
5- برخوردهای بدنی :
طبیعت بعضی از رشته های ورزشی این است که دارای برخوردهای جسمانی باشند .
اغلب این برخوردهای بدنی به دلیل تلافی رخ می دهد در بعضی موارد پرخاشگری شدت یافته و منجر به جنگ و نزاع می گردد.
علت این اتفاقات کاملاً روشن نیست اما بعضی مردم احساس می کنند چون برخورد بدنی در واقع نوعی پاسخ مسدود کننده است مانع از دستیابی هدف در نتیجه محرومیت می گردد و منجر به پرخاشگری می شود.
گر چه نمی توانیم طبیعت این نوع ورزشها را تغییر دهیم اما می توانیم در مقابل اثرات منفی این برخوردها از خود دفاع کنیم .
راه حل 5-1- اگر احساس می کنید ورزشکارانتان به برخوردهای بدنی با پرخاشگری پاسخ می دهند , بهتر است ورزشکاران را تشویق به جایگزین نمودن رفتارهای خاص بجای رفتارهای تلافی جویانه کنید .
بطور مثال تعیین کندی هر زمان ورزشکار مورد ضرب و شتم جسمانی قرار گرفتن به مدت 30 ثانیه بهترین تلاش و فعالیت را از خود نشان دهند این رفتار ابتدایی 2 نتیجه دارد اول اینکه احتمال تسلط مجدد ورزشکار بر خویش را افزایش می دهید دوم اینکه پاسخ عملی مناسبی را جانشین برخورد جسمانی می نمایید .
راه حل 5-2- از این نظر دومین نقش بسیار مهم یک مربی آموزش گلاویز نشدن صحیح و مطلوب با حریف می باشد . تأیید تاکتیک هایی که تا حدودی غیر قانونی بود و کمی به دور از مقررات باشد برای بعضی مربیان امری غیر عادی نیست اگر چه این تاکتیک ها خالی از فایده برای تیم نیست اما اجرای آن مسلماً باعث جدال و کشمکش خواهد بود .
بخاطر داشته باشید اگر کلیه مربیان تکنیک صحیح برخورد و تماس بدنی را آموزش دهند بسیاری از رفتارهای پرخاشگرانه غیر ضروری در ورزش از بین می رود .
آیا شما آماده اید که اولین گام را به نفع رشته ورزشیتان بردارید ؟
6- استناد و برداشت بازیکن :
به عبارتی این برخورد جسمانی نیست که روی برداشت بازیکن تأثیر می گذارد بلکه تفسیر و تعبیر بازیکن ما از آن برخورد تعیین کننده این است که آیا باید پاسخ پرخاشگرانه بدهد یا نه .
راه حل 6-1- ایجاد آمادگی ذهنی ورزشکارانتان برای شرکت در مسابقه ایکه یک بازیکن پرخاشگرdirty player دارد بسیار مهم است . در این مورد به بازیکنان خاطرنشان کنید که نباید به اعمال پرخاشگرانه تلافی جویانه مبادرت ورزند زیرا این کار آن چیزی است که حریفشان می خواهد . بهترین راه برای تلافی کردن , انجام بیشترین تلاش برای اجرای عملکرد خوب است .
7-داوران :
اگر داور نتواند بر مبنای قوانین موجود به طور قاطع عمل کند , بازیکنان مسلماً بازی پرخاشگرانه ای خواهند داشت .
راه حل 7-1- بهترین کاری که در این موقعیت یک مربی می تواند انجام دهد این است که با داور صحبت کند یا به کاپیتان گوشزد کند که نگرانی خود را از انجام یک بازی پر تنش به داور انتقال دهد . گفتگو با داور باید با آرامش و فروتنی و بدون رفتارهای تهدیدآمیز باشد . ( در چنین موقعیتی شما به داور چه می گویید ؟)
راه حل 7-2- به ورزشکاران تأئید کنید که هر چند اعمال داوران خارج از کنترل است اما آنها نباید گرفتار ساختار پرخاشگرانه شوند و بیشتر به نقشه بازی توجه کنند .
8- مشاهده رفتار پرخاشگرانه :
روانشناسان احتمال می دهند که مشاهده پرخاشگری سه نتیجه به بار می آورد .
الف) مشاهده پرخاشگری ممکن است باعث یادگیری پاسخهای پرخاشگرانه جدیدی در فرد مشاهده کننده گردد .
ب) ممکن است باعث تنفر از رفتار پرخاشگرانه گردد .
ج) ممکن است سبب تسهیل اعمال پرخاشگرانه ای شود که قبلاً آموخته است .
راه حل 9-1- با استفاده از تقویت کننده های منفی پرخاشگری مشاهده شده را به شکل نامطلوبی به ورزشکاران نشان دهید . ( چگونه می توانید پرخاشگری را به صورت امری منفی نشان دهید ؟ )
3) مواد شیمیایی مغز

 

 

 

 نظریه های پرخاشگری
برای تبیین یا پیش بینی رفتار لازم است که علتهای احتمالی آن را بشناسیم . این نظریه ها راههایی را برای کنترل و جهت دهی ابراز خشونت به شیوه ای پیش بینی پذیر و مثبت پیشنهاد می کنند . نظریه هایی که در نوشته های علمی بیشترین توجه را به خود جلب می کنند عبارتند از :
1- نظریه غرایز ( زیستی _ غریزی ) : فروید معتقد است انسان با جدال بین غریزه زندگی و غریزه مرگ به دنیا می آید . هدف غریزه مرگ انهدام شخص است و غریزه زندگی برای غلبه بر غریزه مرگ می باشد . چون پرخاشگری فطری می باشد باید ارضاء شود بنابراین رفتار پرخاشگرانه اجتناب ناپذیر است . بر اساس این نظریه , خشونتی وجود دارد که باید از کانالهای مولد و پذیرفتی رها شود . بنابراین فعالیت روزانه باید به گونه ای سازمان یابند که امکان رهایی و تنش را فراهم سازند . خالی ساختن نیاز به خشونت را تزکیه Catharsis می نامند که به معنای تمیز کردن یا خالص کردن است .

 

 فرضیه تزکیه لئوناردو بر کوتیز :
فوران خشم , تنش و احساسات نامطبوع دیگر فروکش نمی کند مگر اینکه بتوان آنها را به شیوه ای خشونت آمیز خالی کرد که یکی از راههای آن شرکت در ورزشهای رقابتی است . فرضیه تزکیه بنا بر عللی تأئید نمی شود زیرا مطالعات نشان داده است که کودکانی که برنامه های تلویزیونی خشونت آمیز می بینند بیشتر از دیگران خشونت نشان می دهند .

 

 نظریه تخلیه :
در واقع اشاره به همان فرضیه تزکیه دارد که در بعضی کتب بعنوان نظریه مجزایی مطرح می گردد و بدین معنی است که بروز هیجانات سرکوب شده را میتوان از طریق پرخاشگری تخلیه کرد ( برکولوتیز 1980) ورزشکاران بعد از شرکت در فعالیتهای ورزشی احساس آرامش بیشتری میکنند بنابراین تمایلات پرخاشگرانه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد .

 نظریه جابجایی ناکامی- خشونت :
مشهورترین نظریه در مورد پرخاشگری مبتنی بر یادگیری است و ریشه تمام پرخاشگری را در بروز ناکامی می داند . شاعر انگلیسی جان کیتز (John Keats) گفته بود : « دوزخی درنده تر از شکست بعد از تلاش زیاد وجود ندارد » بر اساس نظریه ناکامی – خشونت که توسط دالرد ارائه شده است ناکامی ناشی از نرسیدن به اهداف و ارضاء نکردن نیازهای شخصی
می تواند شخص را عصبانی کند پس رفتار خشونت آمیز نتیجه منطقی و مورد انتظار با پاسخ ناکام شده به گونه ای مستقیم بر رفتار خشونت آمیز اثر می گذارد .
بطور مثال : بازیکن مدافعی که نمی تواند بر بازیکن رقیب غلبه و حمله تیم مقابل را خنثی کند توسط مربی وادار می شود که مانع را از سر راه بردارد تا بتواند به بازی ادامه دهد . این فرضیه نیز بدون انتقاد نیست زیرا همه ناکامیها به خشونت منتهی نمی شود برای نمونه بسیاری از افراد ناکام شده بویژه افراد دارای عزت نفس پایین یا از فعالیت مورد نظر دست می کشند یا تلاش خود را کاهش دهند . محدودیت دیگر این نظریه این فرض است که اگر خشونت پاسخی است به ناکامی در اینصورت باید اثری تزکیه ای داشته باشد که این نتیجه مورد حمایت قرار نگرفته است .
در فرمول بندی جدید این نظریه بر کوتیز ادعا کرد که ناکامی به جای تبیین علت خشونت یا منتهی شدن به خشونت فقط ممکن است آمادگی قبلی برای آن را افزایش دهد . فزون بر آن پاسخ ناکامی را میتوان توسط یادگیری تغییر داد . بنابراین یک ورزشکار می تواند پاسخ سازنده تر و ملایم تری به ناکامی بدهد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



نظریه یادگیری اجتماعی :
آیا خشونت , رفتار اجتماعی یاد گرفته شده ای مانند رفتارهای دیگر است . بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت باندرا رفتار خشونت آمیز به دو شیوه یاد گرفته می شود و ادامه
می یابد .
1- الگوپذیری (modeling) 2- فرآیند جانشینی ( Vicarious )
اثر الگو پذیری مبتنی بر گرایش شخص به تقلید از اعمال فردی است که مورد مشاهده قرار می گیرد . بنابراین مشاهده فردی که اعمال خشونت آمیز انجام می دهد به احتمال زیاد منتهی به نشان دادن رفتارهای مشابه می شود . فرآیند جانشینی زمانی مشاهده می شود که مشاهده کنندگان با الگویی مواجه می شوند که برای انجام رفتار خشونت آمیز پاداش می گیرند یا مجازات می شوند . زمانی که کودکی می بیند که جمعیت برای ورزشکاری که رقیبی را آسیب رسانده است هورا می کشند , موفقیت تیم خشن تر را مشاهده می کند فرآیند جانشینی از راه تقویت مستقیم رفتارش اعمال خشونت آینده او را تقویت می کند . پژوهشهای اولیه که بیشتر آنها توسط بندورا و همکارانش انجام گرفت نظریه یادگیری اجتماعی را درباره خشونت انسانی حمایت کرده اند . در یک مطالعه از الگوهای بزرگسالان خواسته شد تا در واکنش به حل مسائل , رفتارهای خشونت آمیز نشان می دهند زمانیکه از کودکان خواسته شد تا مسأله ای را حل کنند آنها واکنشهای خشونت آمیز بزرگسالان را تقلید کردند . گر چه این رفتارها با حل مسأله ارتباطی نداشت . در پژوهشهای دیگر کودکان در شرایطی قرار گرفتند تا 4 گونه برنامه را در 4 موقعیت متفاوت مشاهده کنند .
1) بزرگسالی الگوی رفتار خشونت آمیز را اجرا می کرد .
2) خشونت بزرگسالی را از تلویزیون مدار بسته تماشا می کرد .
3) خشونتی که توسط یک حیوان اجرا می شد
4) رفتار خشونت آمیز یک الگو را در طول بازی تماشا می کرد .
پژوهشگران پی بردند که رویارویی با الگوهای خشن , خشونت کلامی , و بدنی کودکان را افزایش داد . علاوه بر آن تماشای تلویزیون مانند مشاهده رفتار بزرگسالان تأثیر گذاشت و الگوی حیوانی اثر کمتری داشت . و مطالعات مک کولد نشان داد که ارتباط مستقیمی بین میزان خشونت نوجوانان و خشونت در محیط خانوادگی وجود دارد . فرزندان خشن دارای والدینی خشن , مجازات کننده , طرد کننده بودند که این والدین در راهنماییشان بی ثبات بودند و رفتارشان نسبت به هم خصمانه بود و یکدیگر را تحقیر می کردند و فرزندان غیر خشن در محیطی گرم ( کمتر مجازات کننده ) بزرگ می شدند و والدین در ارائه راهنمایی شان ثبات داشتند و احترامی برای همه اعضای خانواده قائل بودند .
و گاهی رشته های خاص ورزشی با نیاز به خشونت , به نظریه یادگیری اجتماعی اعتبار
می بخشد مانند هاکی روی یخ که خشونت روی آن اجتناب ناپذیر است . زیرا بخشی جدا ناشدنی از نظام آن است . در هاکی بیشتر تیمها برای موفقیت حداقل به یکی دو بازیکن خشن نیاز دارند که برای جنگیدن آماده باشند ظاهراً خشونت بویژه در روزش در واقع پدیده ای آموختنی است و در برخی موقعیتها و توسط افراد معینی بیشتر از افراد دیگر به آن روی آورده می شود .
بسیاری از مربیان و تماشاچیان اغلب این نوع رفتار را به غلط پرخاشگری می نامند , از طرف دیگر اگر مدافع , بازیکن خط حمله را به قصد خارج کردن از مسابقه صدمه بزند, بدان پرخاشگری گویند . پس بنابراین پرخاشگری رفتار تعمدی به قصد آسیب رساندن می باشد. تعیین دقیق قصد ورزشکار برای مشاهده کننده مشکل است و معمولاً به وسیله داور مسابقه تعیین می گردد اما تفسیر داور نیز مصون از خطا نمی باشد .

 

 نظریات مربوط به پرخاشگری
آیا پرخاشگری غریزی است و یا اینکه در نتیجه یادگیری به وجود می آید ؟
چه عواملی موجب بروز پرخاشگری می شوند ؟
آیا پرخاشگری بر روی اجرای مهارت تأثیر می گذارد ؟
آیا ورزش به عنوان جلوگیری از بروز رفتار خشن می تواند تأثیر مهمی داشته باشد؟
سئوالات مذکور , مثال هایی از موضوعات تحقیقی در مورد پرخاشگری در ورزش می باشند.
فروید در سال 1930 اظهار کرد که پرخاشگری غریزی است . او معتقد بود که پرخاشگری در داخل بدن تولید می شود و نهایتاً سطح خطرناک و غیر قابل تحملی را می سازند .
در سالهای اخیر در تائید غریزی بودن پرخاشگری , لورنز اظهار کرد که پرخاشگری در درون فرد ساخته می شود و نیازمند آزاد شدن و رهایی می باشد . آزادسازی ممکن است از طریق یک کنش قابل پذیرش و یا غیرقابل پذیرش ( ضد اجتماعی ) واقع گردد.
جان دلارد و همکارانش نظریه تخلیه پرخاشگری را به تفصیل شرح داده اند , آنها معتقدند که ابراز هر شکل از پرخاشگری که برای جامعه خطرناک نباشد اثری تخلیه کننده داشته و قدت برانگیختگی به پرخاشگری به اشکال خطرناک اجتماعی را کاهش می دهد . بنابراین برای هر جامعه ای مفید خواهد بود بگذارند اشکال مشخصی از پرخاشگری ابراز شود .
نظریه دلارد و همکارانش که به فرضیه ناکامی پرخاشگری معروف است پرخاشگری را واکنشی در مقابل ناکامی می داند . این نظریه اظهار می کند که ناکامی مانع از رفتار هدایت شده به سوی هدف می شود و پرخاشگری را در مقابل شخصی یا شیئی به وجود می آورد .
غالباً وقتی چیزی را از کودک می گیریم یا کودک دیگری او را می اندازد یا وقتی مانع فعالیت او می شویم یا وقتی کودک در موقعیتی قرار می گیرد که در او ایجاد ناکامی می کند , کودک خشمگین می شود . حتی در بین دانشجویان دانشگاه نیز ناکامی زندگی روزمره که باعث خشم می گردد , دیده می شود .

 

 ناکامی در روانشناسی ورزش به چه معنایی است ؟
استرس یا برانگیختگی بیش از حد , غالباً به ناکامی منجر می گردد که وجه مشخصه آن سه واکنش اساسی در فرد می باشد . این سه واکنش تأثیر منفی بر روی عملکرد ورزشکار
می گذارند . این واکنش ها در افراد ذاتی بوده , اما در هر فرد گرایش بروز یکی از آنها بیش از دیگران وجود دارد و این سه واکنش عبارتند از :
1- خشم 2- گریز یا فرار 3- جمود و یا بی حرکتی

 

 مسابقه و پرخاشگری
تردیدی وجود ندارد که در ورزش خشم و پرخاشگری وجود دارد و در مسابقات احساسات برانگیخته می شوند . در زمان حاضر یک نظر عامه اظهار می کند که مسابقه محرک پرخاشگری است , در نتیجه مسابقه ورزشکاران را بر انگیخته می کند و ورزش به عنوان دریچه اطمینانی برای کنترل این احساسات می باشد .
در مورد فرضیه مسابقه – پرخاشگری در سال 1949 محققی اظهار کرد که خشم و پرخاشگری کلامی در گروههای مسابقه ای بیشتر از گروههای همکار می باشد . همچنین به طور مشابه محقق دیگری در سال 1953 دریافت که در فعالیتهای مسابقه ای پسران در یک اردوی تابستانی پرخاشگری بدنی وجود دارد .
برکروتیز معتقد بود که پرخاشگری به علت ناکامی است . ناکامی در موضوعاتی که پیش بینی شکست یا به طور واقعی تجربه شکست وجود دارد و در نتیجه ناکامی یا برانگیختگی به صورت پرخاشگری تخلیه می شود .
از طرف دیگر عده ای از محققین معتقدند که مسابقه علت پرخاشگری نبوده و علت پرخاشگری به هنگام مسابقه تحریکات درک شده می باشد . با توجه به مطالب مطروحه , علل واقعی پرخاشگری در محیط ورزشی چه چیزی است ؟
ممکن است پرخاشگری منتج از این واقعیت باشد که مسابقه خود یک محرک می باشد و یا اینکه علت بروز پرخاشگری در مسابقه را ناکامی بدانیم , بخاطر اینکه افراد شکست را پیش بینی می کنند و به عنوان دلیل سوم پرخاشگری را در نتیجه برانگیختگی ذاتی در موقعیت ورزشی بدانیم .
عملاً ثابت شده است که کودکانی که عصبانی می شوند و به آنها اجازه داده می شود که عصبانیت خود را به طرقی ابراز نماید , آرام تر نمی شوند بلکه بر عکس عملاً یاد می گیرند که پرخاشگر باشند .
 پرخاشگری و برخورد حضرت علی «ع»
« الغضب مفتاح کل شر» غضب کلیه همه بدیهاست .
در روایات آمده است که حضرت علی « ع» به کظم غیظ تأکید فراوان نموده اند که خود از ملکه صفات ایشان بوده است , به طوریکه در یکی از جنگها که بر سینه دشمن می نشیند دشمن به روی آن حضرت آب دهان می اندازد و آن حضرت اگر چه می توانستند که عبدود را بکشد ولی بر خشم خود غالب شده و پرخاشگری او را ندیده گرفته و او را رها ساختند .

 

 کظم غیظ و مالک اشتر نخعی :
اینگونه گفته شده است که روزی مالک اشتر سردار بزرگ اسلام از بازاری می گذشتند و یکی از بازاریان برای خنده و استهزاز و شوخی با دوستانش که در یک جا جمع شده بودند , مقداری زباله و سبزی بر سر و روی آن سردار انداختند و ایشان در میان خنده و استهزا جمع خشم خود را فرو برده و به راه خود ادامه دادند پس از رفتن آن سردار یکی از بازاریان به آن مرد جاهل گفت : آیا می دانستی که آن مرد کیست و چنان عملی را انجام دادی ؟ وای بر تو. او تو را حتماً تنبیه سختی خواهد نمود. مرد جاهل گفت : نه , مگر او که بود ؟ فرد بازاری به او گفت که او مالک اشتر بزرگ سردار اسلام است و مرد جاهل در حالیکه بر سر و صورت خود می زد به دنبال مالک اشتر دوید تا از او طلب مغفرت نماید وقتی به او رسید او را در مسجد یافت که مشغول نیایش است به پای مالک افتاد و از او طلب بخشش نمود مالک اشتر به او گفت : من از تو هیچ رنجشی به دل ندارم و در آن لحظه تصمیم گرفتم که به مسجد بیایم و برای رفع جهالت تو نزد خداوند متعال دست به دعا بردارم و نه تنها قصد تنبیه تو را نداشتم بلکه برای تو دعا نیز نمودم .
و این عمل مالک اشتر برای نسل مسلمان از آن زمان تا کنون درس اخلاق بوده است .
خشم ایمان را فاسد می کند چنانکه سرکه عسل را . پیامبر اسلام ( ص)
خشم در اصل نیرویی است دفاعی که برای دفاع از خود پاسداری از حق در نهاد انسان گذارده شده ولی چون از محور اصلی خویش خارج گردد تبدیل به یکی از رذایل بزرگ
می شود و رذایل مهم دیگری را با خود به همراه می آورد بنابراین اگر خشم در جهت پاسداری از حق و دفاع از چیزی باشد که دفاع از آن عقلاً و شرعاً ضروری است از جمله فضایل است اما اگر بر مبنای خودخواهی بوجود آید ما در بسیاری از رذایل می شود بنابر این کسی که هرگز خشم به سراغ او نمی آید و در برابر تمامی صحنه ها بی تفاوت و آرام است او انسان کاملی نیست . خشم در مواجهه با ظلم و تعدی و در مقام دفاع از حقیقت به شرطی که شکل افراطی به خود نگیرد و انسان را از محور اعتدال خارج نکند ناشی از بیداری دل و حساسیت در برابر حق و باطل است .

 

 انگیزه دشمنی و پرخاشگری
انسان برای حمایت از خود و از بین بردن عوامل ناکامی پرخاشگری می کند و دست به کشتار می زند بعضی از روانشناسان این انگیزه را فطری دانسته اند .
فروید ابتدا عقیده داشت که عداوت و کینه توزی از سرکوفت کردن میل جنسی ناشی
می شود ولی بعدها معتقد شد که عداوت و پرخاشگری یک استعداد غریزی و مستقل است, یعنی انسان ذاتاً پرخاشگر است و اگر او پرخاشگری نکند به خودش پرخاشگری می شود مثلاً انسان فطرتاً از برادرش نفرت دارد و در ورای محبت ظاهری موجود بین مردم یک دشمنی نهانی وجود دارد و پاک بودن طبیعت انسان جز یک خیال خرافی نمی باشد . به عبارت دیگر دشمنی و پرخاشگری مانند گرسنگی یک انگیزه و احتیاج فطری است . خلاصه به عقیده فروید عداوت و پرخاشگری تنها وسیله برای رسیدن به یک هدف نیست بلکه خود هدف
می باشد و همچنین انگیزه است که باعث پیدایش جنگهای گوناگون بین مردم و ملتها می شود ولی تحقیقات جدید روان شناسی و مردم شناسی این عقیده فروید را رد کردند و نشان دادند که عداوت و پرخاشگری غالباً نتیجه سرکوفته شدن انگیزه های فرد است چنانکه در قبایل اولیه از این انگیزه ها خبری نیست مانند قبیله « آراپش » در گینه نو پرخاشگری به هیچ روی تنها صورت واکنش در برابر تهدیدها نیست . جانوران در برابر تهدید نسبت به هستی خود یا با خشم و تهاجم واکنش نشان می دهند یا با ترس و گریز در واقع به نظر می رسد که گریز صورت رایج تر واکنش باشد جز هنگامی که جانور هیچ فرصتی برای فرار ندارد و از این رو به عنوان آخرین چاره می جنگد .
یکی از مهمترین سرچشمه های پرخاشجویی خود دوستی می باشد . شخص خود دوست اغلب نه از طریق بستگی با دیگران یا به وسیله کار یا دستاورد واقعی خودش که با اعتقاد کاملاً ذهنی خویش در مورد کامل بودن , برتری خودش بر دیگران و ویژگی فوق العاده اش به مفهومی از ایمنی دست می یابد . پرخاشجویی چند حالت دارد :
یکی پرخاشجویی دفاعی می باشد و یکی از سرچشمه های مهم پرخاشجویی دفاعی عبارت است از :
پرخاشجویی به عنوان واکنش نسبت به هر کوششی برای آگاه ساختن کشمکشها و خیال های واپس زده , حالت دیگر پرخاشجویی یکنواخت می باشد که اقدام گوناگونی از پرخاشگری را در بر می گیرد که اجرایشان نه به خاطر برانگیخته شدن پرخاشگر یا میل به نابود ساختن است بل چون به او گفته شده چنین کند و اطاعت دستور را وظیفه می داند در همه جامعه هایی که دارای ساخت رتبه بندی است شاید اطاعت ریشه دارترین نشان ویژه باشد . اطاعت برابر فضیلت است و نافرمانی گناه دانسته می شود . نافرمان بودن گناهی کبیره است که همه ی دیگر جنایتها از پی آن فرا می رسد . ابراهیم به خاطر اطاعت خدا می خواست سرش را بکشد . ارتش ها به ویژه اطاعت را پرورش می دهند , زیرا دقیقاً اساسشان بر پذیرش مطلق و بازتاب مانند فرمانها بنا نهاده شده است که از هر گونه چون و چرا جلوگیری می کند . سربازی که می کشد با انگیزه شقاوت و ویران سازی به حرکت در نمی آید بلکه با اصل اطاعت بی چون و چرا این کار را انجام می دهد .
انگیزه اطاعت نکردن یا همنوایی نکردن نزد بسیاری افراد تهدید درونی را تشکیل میدهد که با اجرای اقدام پرخاشگرانه ای لازم از خود در برابرش دفاع می کنند.
نوع دیگر پرخاشجویی وسیله ساز است که هدفش به دست آوردن چیزی است که لازم یا مطلوب می باشد . هدفش ویرانی بدانگونه نیست تنها به عنوان وسیله ای برای دستیابی به هدف واقعی عمل می کند . از این لحاظ شبیه به پرخاشجویی دفاعی است . لیکن از جنبه های دیگر فرق می کند . در فرهنگ ما هم اقدام هایی که گرایش به تبدیل هر کسی به مصرف کننده دارد . طمع را به شدت در ما تقویت می کند البته شخص طمعکار اگر پول کافی برای خرید آنچه می خواهد داشته باشد لازم نیست پرخاشگر شود لیکن شخص طمع کاری که وسایل لازم ندارد اگر بخواهد خواسته هایش را ارضا کند باید به تهاجم دست زند .
آشکارترین نمونه اش معتادین به مواد مخدر می باشند که بسیار کسانی که پول خرید مواد را ندارند به راهزنی , یورش یا حتی کشتار به منظور به دست آوردن وسیله لازم می پردازند . با چنین رفتار ویران سازی پرخاشجویی شان وسیله ساز است و هدف نیست.

 

 پرخاشگری :
با مطالعه روزنامه ها و مجلات متوجه می شویم که خشونت و اعمال پرخاشگرانه به مقدار زیادی در جامعه نفوذ کرده است . خشم و پرخاشگری صلح جهانی را تهدید می کند از اینرو تعجب آور نیست اگر می بینیم روانکاوان و روان شناسان کنفرانس هایی درباره اینکه چگونه می توان از تعدی افراد به یکدیگر جلوگیری کرد , تشکیل می دهند و با تحقیقاتی در مورد شرایط ایجاد کننده پرخاشگری و خشم حاصل از پرخاشگری انجام میشود.
اعمال پرخاگشرانه در ورزش نیز دیده می شوند . روزنامه ها حوادثی را گزارش می کنند که در آنها مربیان , ورزشکاران را به صدمه زدن حریف تشویق کرده اند و ورزشکارانی را که به خاطر همین اعمال دچار محرومیت هایی که گاهی بسیار طولانی هم می باشند شده اند, بنابراین پرخاشگری در ورزش موجب نگرانی های زیادی برای مدیران برنامه های ورزشی , مربیان و حتی ورزشکاران می باشد .
در یادگیری این مفهوم شما با تعریف پرخاشگری , نظریات مربوط به اینکه چرا انسانها در مقابل همنوعانشان پرخاشگر می شوند و رابطه ما بین مسابقه و اعمال پرخاشگرانه آشنا
می شوید .
پرخاشگری رفتاری به قصد آسیب رساندن به یک ارگانیزم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم
می باشد , آسیب می تواند به صورت جسمانی , روانی یا اجتماعی می باشد. اما در ورزش آسیب جسمانی شایعتر می باشد . زمانیکه ورزشکار قصد به آسیب رساندن یا صدمه زدن را می کند , آن ورزشکار مبادرت به پرخاشگری نموده است .
مثالی خوب در این مورد , بازیکن حرفه ای فوتبال می باشد که اغلب کوشش می کند به صورت عمدی به بازیکن حریف آسیب برساند . از طرف دیگر اگر بازیکن دفاعی با قدرت زیاد تکل می رود و مانع از گل شدن توپ توسط بازیکن خط حمله می گردد . تکل بازیکن دفاعی بر بازیکن خط حمله هیچگاه عمل پرخاشگرانه محسوب نمی گردد . چرا چون اعمال قدرتی و حرکاتی با نیروی زیاد , اگر در چارچوب قوانین بازی مجاز باشند , جزئی از بازی و ورزش محسوب شده و پرخاشگری نمی باشد .

 

 متغیرهای پرخاشگری در ورزش :
به دو نوع تقسیم می شوند :
1) متغیرهای مربوط به بازیکن 2) متغیرهای مربوط به مسابقه

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   49 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خشونت در ورزش

دانلود مقاله اعلامیه حذف خشونت علیه زنان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله اعلامیه حذف خشونت علیه زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

قطعنامه ١٠٤/٤٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩٤
* با آگاهی به نیاز فوری به اینکه حقوق و اصول مربوط به برابری، امنیت، آزادی، تمامیت، و وقار همه انسانها به طور جهانشمول در باره زنان اعمال شود،
* با توجه به اینکه این حقوق و اصول در اسناد بین المللی محترم شمرده شده، از جمله در «اعلامیه جهانی حقوق بشر» (1)، «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی»(2)، «میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی»(2)، «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» (3)، و «کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده» (4)،
* با آگاهی به اینکه اجرای موثر «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» به حذف خشونت علیه زنان کمک می کند و «اعلامیه حذف خشونت علیه زنان»، چنانچه در قطعنامه حاضر ارائه می شود، این روند را تقویت و تکمیل خواهد نمود،
* با نگرانی از اینکه خشونت علیه زنان مانعی در راه دستیابی به برابری، پیشرفت و صلح است، چنانچه در «استراتژی های آینده نگر کنفرانس نایروبی برای پیشرفت زنان» (5) مشخص شده، که در آن لوایحی برای مقابله با خشونت علیه زنان پیشنهاد شده بود، و به منظور اجرای کامل «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»،
* با تاکید بر اینکه خشونت علیه زنان، مبنایی بر نقض حقوق بشر و آزادی های اساسی زنان است و برخورداری زنان را از این حقوق و آزادی ها بطور ناقص یا کامل نفی می کند، و با نگرانی درباره عدم موفقیت درازمدت در حمایت و ارتقاء این حقوق و آزادی ها در موارد خشونت علیه زنان،
* با آگاهی بر اینکه خشونت علیه زنان نمایشی از نابرابری تاریخی روابط قدرت میان زنان و مردان است، که به تحت سلطه کشیدن و تبعیض علیه زنان توسط مردان و پیشگیری از پیشرفت کامل زنان انجامیده، و اینکه خشونت علیه زنان یکی از مکانیزم های مهم اجتماعی است که زنان را به موقعیت های فرودست در مقایسه با مردان مجبور میکند،
* با نگرانی از اینکه برخی گروه های زنان، از جمله زنان متعلق به گروه های اقلیت، زنان بومی، زنان پناهنده، زنان مهاجر، زنانی که در مناطق روستایی یا دورافتاده زندگی می کنند، زنان بینوا، زنانی زندانی یا در حبس، دختربچه ها، زنان معلول و ناتوان، زنان کهنسال و زنان در مناطق جنگی، بطور ویژه در مقابل خشونت آسیب پذیر هستند،
* با یادآوری نتیجه پاراگراف 23 پیوست قطعنامه شورای اجتماعی 15/1990 به تاریخ 24 مه 1990 و تشخیص این که خشونت علیه زنان در خانواده و جامعه فراگیر بوده و از مرزهای درآمد، طبقه و فرهنگ می گذرد، باید با اقدامات فوری و موثر برای محو این واقعه همراه باشد،
* همچنین با یادآوری قطعنامه شورای اقتصادی و اجتماعی 18/1991 به تاریخ 30 مه 1991، که در آن شورا پیشنهاد پیشبرد امر تدوین یک سند بین المللی را که بطور صریح مسئله خشونت علیه زنان را مورد توجه قرار دهد،

 

* با اسقبال از نقشی که جنبش های زنان در جلب توجه روزافزون به ماهیت، جدی بودن، و ابعاد مسئله خشونت علیه زنان ایفا می کنند،
* با احساس مخاطره از این که فرصت های زنان برای دستیابی به برابری حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه، به دلایلی از جمله خشونت فراگیر و مداوم، محدود هستند،
* با اعتقاد به اینکه با توجه به نکات ذکر شده در بالا نیاز برای تعریف جامع و روشن خشونت علیه زنان، یک بیانیه روشن از حقوقی که باید اعمال شوند که حذف خشونت علیه زنان در همه اشکال آن تضمین شود، یک تعهد توسط دولت ها در احترام به مسئولیت های آنان، و یک تعهد توسط تمامی جامعه بین المللی به حذف خشونت علیه زنان،
* رسما اعلامیه حذف خشونت علیه زنان را در زیر اعلان می دارد و اصرار دارد که هر گونه تلاشی برای شناختن و محترم شمردن آن توسط عموم، به عمل آید:
ماده 1
در این اعلامیه، عبارت \"خشونت علیه زنان\" به معنی هر عمل خشونت آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی، یا روانی زنان منجر بشود، یا احتمال می رود که منجر شود، از جمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود.
ماده 2
تعبیر خشونت علیه زنان باید شامل موارد زیر، اما نه محدود به این موارد، باشد:
(آ) خشونت جسمی، جنسی و روانی که در خانواده اتفاق می افتد، از جمله کتک زدن، آزار جنسی دختربچه ها در خانه، خشونت مربوط به جهیزیه، تجاوز توسط شوهر، ختنه زنان و دیگر رسوم عملی که به زنان آسیب می رساند، خشونت در رابطه بدون ازدواج و خشونت مربوط به استثمار زنان،
(ب) خشونت جسمی، جنسی و روانی که در جامعه عمومی اتفاق می افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسی، آزار جنسی و ارعاب در محیط کار، در مراکز آموزشی و جاهای دیگر، قاچاق زنان و تن فروشی اجباری،
(پ) خشونت جسمی، جنسی و روانی، در هر جایی، که توسط دولت انجام شود یا نادیده گرفته شود.
ماده 3
زنان بطور برابر حق برخورداری و حفظ همه حقوق بشر و آزادی های اساسی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی، و همه عرصه های دیگر را دارند. این حقوق از جمله شامل موارد زیر است:
(آ)حق زندگی، (6)
(ب)حق برابری، (7)
(پ) حق آزادی و امنیت شخصی، (8)
(ت)حق حمایت بالسویه قانون، (7)
(ث) حق آزادی از همه اشکال تبعیض، (7)
(ج)حق بهره وری از بالاترین میزان ممکن سلامت جسمی و روانی، (9)
(چ) حق شرایط عادلانه و رضایت بخش برای کار، (10)
(ح) حق اینکه فرد مورد شکنجه یا دیگر مجازاتها یا رفتار خشن، غیر انسانی و تحقیرآمیز واقع نشود. (11)
ماده 4
دولت ها باید خشونت علیه زنان را محکوم نموده و نباید هیچ رسم، سنت یا ملاحظات مذهبی را برای وظیفه خود در رابطه با حذف آن بهانه کنند. دولتها باید با استفاده از تمام شیوه های مناسب و بدون تاخیر یک سیاست حذف خشونت علیه زنان را تا پایان آن دنبال کنند، و باید:
(الف) اگر هنوز بطور کامل به «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» متعهد نیستند، آن را تصویب کرده یا بطور رسمی به عضویت آن درآیند و از قیدهای خاص درباره آن صرف نظر کنند،
(ب) از ملزم شدن به خشونت علیه زنان خودداری کنند،
(پ) همه کوشش های لازم را برای پیشگیری، انجام تحقیقات مربوطه و مجازات اعمال خشونت علیه زنان بر اساس قانون کشور خود انجام دهند، چه این اعمال توسط دولت انجام شده باشد و یا توسط اشخاص خصوصی.
(ت) در قوانین کشور لوایح رسمی کیفری، مدنی و کاری و اداری تهیه کنند که خطایی را که بر زنان تحت اعمال خشونت رفته مجازات و جبران کند، برای زنانی که تحت اعمال خشونت قرار می گیرند باید دسترسی به راهکارهای قضائی فراهم شود، و با پشتیبانی قوانین کشور، جبران موثر و عادلانه برای صدماتی که متحمل شده اند میسر باشد، دولت همچنین باید زنان را از حقوقشان در تقاضای جبران خسارت و توانیابی از طریق چنین راهکارهایی آگاه سازد،
(ث) امکان تهیه برنامه های ملی به منظور گسترش حمایت از زنان در مقابله با هرگونه خشونت، یا الحاق موادی برای این منظور در برنامه های موجود، یا در مواردی همکاری های ممکن با سازمان های غیر دولتی، بویژه سازمانهایی که درگیر مسئله خشونت علیه زنان هستند، را در نظر بگیرند.
(ج) راهکارهای پیشگیری و همه دستورالعمل های جامع حقوقی، سیاسی، اداری و فرهنگی که حمایت از زنان را در مقابل هرگونه خشونت ترویج می کند تدوین کنند، و تضمین کنند که قربانی شدن مجدد زنان به خاطر عدم حساسیت قانون به ملاحظات جنسی و شیوه های اعمال قانون و دیگر مداخلات دولتی اتفاق نخواهد افتاد.
(چ) درراه تضمین این که زنان تحت خشونت، و در صورت اقتضاء، فرزندان آنها، از کمک های ویژه مانند توانبخشی، کمک در نگهداری از کودکان و گذران زندگی، درمان، مشاوره، و خدمات بهداشتی و اجتماعی، مراکز و برنامه ها و سازمان های یاری رسانی که باید دیگر اقدامات لازم برای افزایش امنیت و توانبخشی جسمی و روانی آنان را انجام دهد، کار کنند.
(ح) مقادیر کافی برای فعالیت های مربوط به حذف خشونت علیه زنان را در بودجه دولت قرار دهند.
(خ) اقدامات لازم برای آموزش به ماموران انتظامی و مسئولین دولتی مسئول اجرای سیاست های مربوط به پیشگیری، تحقیقات و مجازات خشونت علیه زنان، انجام دهند تا این افراد به نیازهای زنان حساس شوند.

 

(د) اقدامات لازم، بویژه در زمینه آموزش، به عمل آورند که الگوهای اجتماعی و فرهنگی رفتار مرد و زن اصلاح شود و تبعیض ها، رفتارهای مرسوم و همه دیگر رفتارهایی که براساس ایده فرودستی یا فرادستی یک جنس و کلیشه رفتاری مرد و زن است، حذف شود.
(ذ) تحقیق، جمع آوری اطلاعات و آمار، بویژه در باره خشونت خانگی و رواج اشکال گوناگون خشونت علیه زنان را ترویج کنند و تحقیق درباره علل، ماهیت، میزان جدی بودن و نتایج خشونت علیه زنان و میزان تاثیر اقدامات برای پیشگیری و جبران خسارت خشونت علیه زنان را تشویق کنند، این آمار و یافته ها ی تحقیق باید در دسترس عموم قرار گیرد.
(ر) اقداماتی در جهت حذف خشونت علیه زنان، بویژه آنان که در مقابل خشونت ضربه پذیر هستند، اتخاذ کنند،
(ز) در گزارش های مربوط به اسناد حقوق بشر که به سازمان ملل متحد ارائه می دهند، اطلاعات راجع به خشونت علیه زنان و اقدامات انجام شده برای عملی کردن اعلامیه حاضر را جای دهند.
(ژ)تدوین دستورالعمل های مناسب برای کمک به عملی کردن اصول این اعلامیه حاضر را تشویق کنند.
(س) نقش مهم جنبش و سازمان های غیر دولتی زنان را در سطح جهانی در ارتقاء سطح آگاهی و کاهش مسئله خشونت علیه زنان تصدیق کنند.
(ش)فعالیت های جنبش و سازمان های غیر دولتی زنان را یاری رسانده و پیش ببرند و با آنها در سطح محلی، ملی و منطقه ای همکاری کنند.
(ص)سازمان های منطقه ای بین دولت ها را که عضو آنان هستند، تشویق کنند که حذف خشونت علیه زنان را، در صورتی که درخور است، در برنامه خود بگنجانند.
ماده 5
ارگان ها و نمایندگی های ویژه سیستم سازمان ملل متحد باید، در حد توانایی خود، به شناساندن و تحقق حقوق و اصول مندرج در این اعلامیه یاری رسانند و از جمله باید:
(آ)به رشد همکاری های منطقه ای و بین المللی با چشم اندازی برای تعریف استراتژی های منطقه ای برای مبارزه با خشونت، انتقال تجارب و برنامه های مالی مربوط به حذف خشونت علیه زنان یاری رسانند،
(ب)همآیش ها و سمینارهایی با هدف ایجاد و رشد آگاهی میان همه افراد نسبت به مسئله حذف خشونت علیه زنان را ترویج کنند،
(پ)به رشد هماهنگی و مشارکت در میان دوایر عهدنامه ای حقوق بشر در سازمان ملل کمک کنند تا امر خشونت علیه زنان به طور موثر مورد توجه واقع شود.
(ت) در تحلیل هایی که برای سازمانها و دوایر سیستم سازمان ملل درباره مشکلات و گرایش های اجتماعی تهیه می شود، مانند گزارش های ادواری درباره وضعیت اجتماعی جهان، بررسی گرایش ها در خشونت علیه زنان را جای دهند.
(ث)فرمول بندی دستورالعمل ها یا دفترچه های راهنما مربوط به خشونت علیه زنان را ترویج دهند، و اقداماتی را که در این اعلامیه به آنها اشاره می شود درج کنند،
(ج) امر حذف خشونت علیه زنان را، در صورت اقتضاء، در انجام تعهد خود در عملی کردن اسناد حقوق بشر در نظر بگیرند.
ماده 6
هیچ چیز در اعلامیه حاضر نباید هیچ یک از مواد قانون یک کشور یا هر عهدنامه یا میثاق بین المللی، یا سند دیگری را که در یک کشور اجرا می شود و در حذف خشونت علیه زنان ثاقب‌تر می باشد، تحت الشعاع قرار دهد.
(1)قطعنامه 217 A (III)
(2) رجوع کنید به قطعنامه 2200 A (XXI)، پیوست
(3) قطعنامه 34/180 ، پیوست
(4) قطعنامه 39/46، پیوست

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اعلامیه حذف خشونت علیه زنان

دانلود مقاله خشونت در ورزش

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله خشونت در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 پژوهشگران و مربیان تربیتی به راحتی می توانند اعمال خصمانه ای را که در ورزش خطرناک و غیر اخلاقی می دانند ممنوع کنند اما با وجود تشویق تماشاچیان از چنین اعمال خلافی که اغلب با باخاستن زد و خورد در طول بازی فریاد می زنند، مربیان که معروف است بازیکنی را که نمی جنگد یا اعمال خصمانه نشان نمی دهد به نیمکت می نشانند و مدیران و صاحبان تیم که از درآمد حاصل از تماشاچیانی سود می برند که با مشاهده اعمال خشونت آمیز تفریح می کنند شگفت نیست که تلاش برای کاستن خشونت در ورزش مبارزه ای دشوار خواهد بود.
هدف از این بخش به دست آوردن شناختی بهتر از خشونت است که یکی از رایج ترین با این وجود کم شناخته شده ترین جنبه های رفتار انسانی در ورزش رقابتی است.
بسیاری از مربیان متاثر از این اعتقاد که بیشتر بهتر است ورزشکار را تشویق می کنند که هر چه بیشتر خشن باشند همان گونه که بعد توضیح داده خواهد شد خشونت زمانی به شیوه ای کور و غیر منطقی به کار برده می شود. راهبردی غلط است. سیلوا و دیگران معتقدند که خشونت ورزشی ممکن است عملکرد ورزشکار را به جای افزایش کاهش دهد. ورزشها، مهارتها، و موقعیت های ویژه خواهان سطوح متفاوتی از خشونت هستند. در واقع اغلب حتی کم خشن ترین عمل نادرست است (مثلا در ضربه به توپ گلف، بولینگ، یا تیراندازی) اما در بسیاری از ورزشها خشونت بخشی جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم است. برای ورزشکاران این امر مهم است که تا چه اندازه رفتار خشونت آمیز به موفقیت منتهی می شود.
خشونت چیست؟
گاهی اوقات برای شناخت مفهومی بهتر است بدانیم آن مفهوم چیست؟ برای نمونه بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی دیگر را خشونت نمی گویند. خشونت با احساس هایی مانند خشم یا عواطف دیگر تعریف نمی شود. خشونت رفتار است. آلدرمن خشونت را بدین گونه تعریف می کند:
پاسخی عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر. این تعریف عکس مفهومی است که هاسمن و سیلوا به عنوان جسابرت رفتار تحمیلی اما پذیرفتنی می نامند برای نمونه جلوگیری (بلوکه کردن) در فوتبال پس زدن روی یخ موقعیتی دفاعی برای برگشت به جای اول در بسکتبال و قطع یک بزی دو نفره در بیسبال رفتارهای جسارت آمیز هستند در حالی که بدون سوء نیت و بخش جدا نشدنی از مسابقه باشند. اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب رساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم است رفتار کند.
دومین ویژگی خشون ت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است خشونت گر باید میل آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد. سومین جنبه خشونت این است که صدمه یا آسیب واقعا باید رخ دهد. اما نیازی نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کسی دیگر را آشفته مرعبوب یا از چیزی محروم کند نیز خشونت آمیز هستند و چهارم خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجودی زنده باشد. آزار رسانیدن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به یک صندلی خشونت نیست.
خشونت را به دو گونه وسیله ای (instumenal) و واکنشی (gool reactive) تقسیم بندی کرده اند.
خشونت وسیله ای برای رسیدن به هدفی است. ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدفی به گونه ای تصادفی کسی صدمه ببیند.
خشونت واکنشی خشونتی است که در آن بازیکن عمدا به بازیکن دیگر آسیب برساند.
خشونت وسیله ای با مفهومی که هاسمن و سیلوا از جسارت دارند فرق می کند جسارت به معنای اجرای اعمالی اجباری با این وجود پذیرفتنی است که بخشی جدا نشدنی در ورزش است (مانند سد کردن یا تکل کردن در فوتبال یا ممانعت در هاکی روی یخ)نوعا خشونت وسیله ای بیشتر با ورزش مرتبط است این امر ممکن است سه دلیل داشته باشد. یکی اینکه آسیب رسانیدن عمدی به بازیکن دیگر اغلب با واکنش مجازات گونه دوار یا قاضی روبرو می شود. پنالتها به گونه ای موثر از ریدن توپ به هدف جلوگیری یا آنرا سد می کنند همان گونه یک مربی اظهار داشت من به بازیکنانم می گویم اگر بد رفتاری کنید سرانجام بازنده میشوید. دلیل دوم از یافته های آزمایشگاهی است که نشان می دهند ورزشکاران خواه مرد خواه زن نسبت به غیر ورزشکاران به محر بینایی شدید با خشونت کمتری واکنش نشان می دهند. در واقع حتی زمانی که ورزشکاران برانگیخته می شوند با خصومتی کمتر از غیر ورزشکاران واکنش نشان می دهند و معمولا از آسیب رساندن عمدی به رقیب خودداری می کند و دلیل سوم ارلیک و پارتینگتن بر اساس مصاحبه های خود با تیم المپیک کانادا در سال 1984 پی بردند که ورزشکاران بسیار ماهر مایلند که موفقیت خود را تابعی از شانس یا سختی پایین تکلیف خواهند دانست.
به نظر میرسد با وجود برخی لحظه های خشونت آمیز در طول مسابقه ورزشکاران ماهر به یکدیگر احترام می گذارند برای نمونه حتی در ورزشهای تماسی مانند بوکس، کشتی، فوتبال ورزشکاران بلافاصله بعد از مسابقه به شیوه ای گرم و صمیمانه با یکدیگر برخورد می کنند. به گزارش رسانه ها هدف اعمال آنها در طول مسابقه این نیست که رقیبان خود را معیوب کنند بلکه می خواهن مسابقه را ببرند. در واقع ورزشکاران به طور کلی از آسیب رساندن عمدی به رقیب خود ناراحت هستند. بعنوان مثال یک مربی در صحبتهای قبل از بازی شنیده شده که بازیکنان را ترغیب می کرد به تیم مقابل آسیب رسانند. مربی قبل از بازی می گفت ساق پای آنها را بشکنید که البته با اختلاف زیادی بازی آنها به باخت انجامید. پس از جلسه تمرین بازیکنان را در رابطه با دستور مربی درباره آسیب رساندن به رقیبان پرسیدند. هیچیک از اعضای تیم در آسیب رساندن آگاهانه به بازیکن دیگر اظهر تمایل نکرد.
اساس نگره ای خشونت
برای تبیین یا پیش بینی رفتار لازم است که علتهای احتمالی آن را بشناسیم. دانشمندان تا مدتها تبیین های زیستی و روان اجتماعی برای رفتار خشونت آمیز در انسانها ارائه می کردند این نگره ها راههایی برای کنترل و جهت دهی ابراز خشونت به شیوه ای پیش بینی پذیر و مثبت پیشنهاد می کند البته در صورتی که بتوان آن را کنترل کرد و جهت داد برای نمونه مشاهده کردن و شرکت جستن در رقابت ورزشی را به عنوان روزنه ای خروجی برای نیازهای درونی به ابراز خشونت نگریسته اند. اما به نظر می رسد که برخی افراد به این روزنه بیشتر از دیگران نیاز دارند. این موضوع به پرسشی مهم می انجامد آیا خشونت اساسی ارثی دارد؟ اگر چنین است آیا امکان دارد که تمایلات خشونت آمیز شخصی را پیش بینی کرد و سپس انتظار چنین رفتاری را داشت و آنرا به جهتی سودمند هدایت کرد و یا اینکه خشونت و اکنشی به پدیده ای روانی از گونه ناکامی است (مثلا من باید با رقیبم خشنتر برخورد کنم تا او را شکست دهم) یا رفتار اجتماعی آموخته شده است (مثلا منظور شما این است که من نمی توانم در هاکی روی یخ مانند رقیبان مبارزه کنم؟) زمینه هایی که در نوشتار علمی بیشترین توجه را به خود جلب کرده است عبارتند از نگره های زیستی (یا غریزی) فرضیه های نکمی خشونت و نگره های یادگیری اجتماعی.
نگره های زیستی/ غریزی
نگره ای که مدعی ست رفتار انسانی به گونه ای ارثی برنامه ریزی شده است برای برخی مردم پذیرفتنی نیست زیرا حاکی از آن است که عوامل محیطی و اجتماعی در تبیین یا پیش بینی اعمال یک شخص نقش جزئی دارند. برای نمونه در ورزش اگر مربیان و ورزشکاران چنین فرض می کردند که ورزشکاران برجسته متولد می شوند نه اینکه ساخته می شوند نقش آموزش درست و کسب مهارت فراموش می شد.
همچنین ممکن است چنین فرض کرد که در نگره ارثی، رفتار خشونت آمیز پاسخی ناگزیر و بهنجار در ورزش است نگره های زیستی غریزی چنین فرض می کنند که خشونت ویژگی طبیعی و ذاتی همه اشخاص است و این ویژگی در طول تکامل گسترش یافته است دلیل این ادعا در اصل توسط کنراد لورنز در کتاب معروفش به نام درباره خشونت ارائه شد.
این دلیل همان گرایش موجودات زنده در مبارزه برای زنده ماندن به ویژه برای حفظ قلمرو بعد از ارضای نیازهای اولیه غذا و زاد ولد مهمتین هدف است درواقع تولد و پروردن فرزندان هدفی اساسی برای تصرف قلمرو به ویژه در حیوانات است ذاتی گرای دیگری یعنی رابرت آردری مفهوم ضرورت قلمروی را ارائه کرد تا رفتار خشونت آمیز را بعنوان وسیله ای برای زنده مانده تبیین کند. به گفته او اگر ما از عنوان سرزمین خود یا از حق حاکمیت آن دفاع می کنیم به دلایلی دست به ین کار می زنیم که به اندازه حیوانات پست تر ذاتی و ریشه دار است... همه ما حاضریم همه چیز خود را بدهیم تا مکانی برای خود داشته باشیم. اما از نر مانتاگ و موریس مقایسه رفتار حیوان با نوع انسانی برای تبیین زستی ارثی خشونت در انسانها قصوری مهلک است به گفته مانتاگ به جز واکنشهای غریزی نوزادان در برابر سقط ناگهانی و صداهای بلند ناگهانی موجود انسانی کاملا بدون غریزه است.
و به گفته موریس همه حیوانات همه پستاندارا در پی حفظ قلمرو نیستند و کنش متقابل بین گروههای پستانداران کمتر دفاعی و کمتر خشونت بار است تا در بین حیوانات گوشتخوار.
با این وجود مطالعات نسبتا تازه ، بویژه درمرکز پژوهشهای دوقلوها وجایگزینی آنها درمینه سوتا ودردانشگاه جنوب کالیفرنیا، نشان داده اند که شخصیت به طورکلی و رفتارهای خشن –حتی جنایی – به ویژه . از الگوهای ارثی قاطعی پیروی می کنند. برای نمونه ، دانشمندان دانشگاه جنوب کالیفرنیا پی برده اند که کودکانی که والدین آنها مجرم بوده اند بیشتر احتمال داشت که خودشان جانی شوند. آنهاقبول دارند که فرزند پروری وعوامل اجتماعی دیگر مطمئنا درتعیین اینکه چه کسی جنایتکار شودتاثیر دارند . اما معتقدند که یک عنصر ارثی قوی برخی افراد رابیشتر به رفتار ناپذیرفته اجتماعی سوق می دهد . برخی دانشمندان به شدت باور دارندکه خشونت ، امیال جنایی ، وتوانایی هوشی ممکن است اساسا زیستی باشند .
فرض کنیم که لورنز، اردری ودیگرطرفداران اساس زیستی برای رفتار خشنوت آمیز درست بگویند . نتیجه چنین طرز فکری دانشمندان علوم اجتماعی رانگران می کند. آیا به جای توان بخشی کسانی که وارثتشان آنها را محکوم به خشونتگری کرده است باید امیدرا از دست بدهیم ؟ آیا باید ازآزمونهای پیش بینی کننده استفاده کنیم تا گونه های شخصیتی معینی ، به ویژه کسانی که گرایش به خشونت دارند راتشخیص دهیم ؟ آیا جامعه به « خشونتگران آینده » به شیوه ای واکنش نشان خواهد داد که رخداد رفتارهای نامطلوب را موجب شود یاسهل کند –که گونه ای پیش بینی خودتحقق بخش خواهد بود ؟ به عبارت دیگر آیا کسی که به عنوان اغلب برحسب انتظارات افراد« مهم » افرادی که موقعیت ها وبرداشتهای آنان دارای اهمیت است ، عمل می کنند(پیش بینی خودتحقق بخش ) ودربدترین حالت ، آیا برخی فرهنگها یا نژادها راباید باتوجه به این برنامه آزمون سنجی برتر از دیگران تصور کنیم ؟
ازسوی دیگر اگر اساس ارثی / زیستی خشونت تایید وپذیرفته شد ، شایددرصد اندکی ازکودکان که دارای ویژگیهای ارثی خشونت هستند رابتوان غربال و به آنها ازلحاظ اجتماعی توجه کرد ، وآنهارا ازفعالیتهای جنایی دور به زندگی پربارتر وشادتری هدایت کرد.اگر گرایش ارثی به خشنوت مورد قبول واقع شود شاید همه اعضای جامعه از آن بهره مند شوند .
برحسب نگره ذاتی ، خشونتی طبیعی وجوددارد که باید از کانالهای مولد و پذیرفتنی رهاشود( به همین دلیل است که هاکی روی یخ را ابداع کردند .) بنابراین ، فعالیتهای روزانه باید به گونه ای سازمان یابد به گونه ای سازمان یابد که امکان «رهایی » تنش رافراهم سازند. خالی کردن نیاز به خشونت راتزکیه (Catharsis) می نامند که به معنای تمیزکردن یاخالص کردن است .
فرضیه تزکیه ازکارهای لئوناردبرکویتز (Leonard Berkowitz) دردانشگاه ویسکانسین برگرفته شده است . به گفته او فوران خشم ، تنش واحساسات نامطبوع دیگر فروکش نمی کند مرگ این که بتوان این عواطف رابه شیوه ای خشونت آمیز خالی کرد .به نظر برکویتز اشتغال به فعالیتهای گوناگون ، ازجمله ورزشهای رقابتی ، گرایش شخصی درحمله به دیگران راکاهش می دهد. دکتر جک هاکنسون (Jack Hokanson) وهمکارانش دردانشگاه ایالتی فلورایدا(1963و 1962) باتایید نسبی برکویتز پی بردندکه فشارخون مردانی که فرصت دادن شوک الکتریکی به قربانی (گروه 1) راداشتند سریع تر از گروههای دیگر به وضع طبیعی برگشت . به گروه 2 پاداش داده شد ، گروه 3 فرصت نداشت که بعداز تجربه ناکامی پاسخ دهد،وگروه 4 گروه کنترل بود . امابه گفته هاسمن این نتیجه به احتمال به غلط چنین فرض می کندکه فشارخون بهترین سنجش برانگیختگی است (به ویژه درنبودسنجش قرائنی مانندخشم یاناکامی ) بنابراین ازلحاظ نگره ای یک ورزشکار یاشخصی که درورزشهای رقابتی شرکت می کندباید کمتر ازغیر ورزشکاران یاتماشاچیان رفتارنشان دهد ، درست ؟ غلط ! نوشتارپژوهشی فرضیه تزکیه راتایید نمی کند. دانشمندان براساس مطالعات گسترده ،میدانند که کودکانی که برنامه های تلویزیونی خشونت آمیززیادی رامشاهده می کنند بیشتر از تماشاچیان دیگری که کمتر مشاهده میکنند، خصومت نشان می دهند.
کاکس چندین مطالعه درورزش راگزارش می کندکه اثرتزکیه ای برمشاهده رقابتهای ورزشکاران راتایید نمی کنند. درواقع ، پیش آزمون وپس ازمون خشونت ،توسط پرسشنامه های مداد وکاغذی ، نشان می دهند که حالت خشونت بعدازمشاهده رویدادهای ورزشی رقابتی بالا می رود.
ایراددیگری که درتبیین زیستی / ذاتی خشونت وجوددارد این است که پدیده موردنظر راتوضیح نمی دهدبه گفته آلدرمن :
این ادعا که خشونتگری غریزه ای همگانی وذاتی درانسان است یعنی همه آن رادارا هستند، اجازه نمی دهد که مابه درستی ساختار آن رابشناسیم وتوضیح دهیم ....به ما اطلاعات تازه ای نمی دهد .وقتی چیزی رخ میدهد آنرا به غریزه ای نسبت میدهند ،وقتی رخ نمیدهد گفته می شودکه غریزه وجودندارد.
بحث آلدرمن مانندموقعیت اشخاصی است که فکر می کنند بحث طبیعت – تربیت درباره ویژگیهای دیگر ( مانند هوش ، شخصیت ،وتوانایی حرکتی ) بیهوده است . اگر هر شخصی گرایش ژنتیک ازپیش تعیین شده ای داردبعد چه ؟ اگر درواقع توانایی شخصی را نتوان تغییر داد – اگرتوانایی یک شخص باتوانایی شخص دیگر فرقدارد – چراازهروسیله اجتماعی وروانی موجود استفاده نکنیم .تابرمحیط شخص اثربگذاریم ؟ چراچرخها را روغن کاری نکنیم تا به هر فردی یاری دهیم شانس بهتری برای رسیدن به آن توانایی منحصر به فردداشته باشد؟ یکی از چیزهایی که دانشمندان (طبیعت گرایان و تربیت گرایان )برآن توافق دارند این است که به نظر می رسدموقعیت ها یامحرکهای معینی خشونت را برمی انگیزند.یکی ازرایج ترین عواطفی که پاسخ خشونت رابرمی انگیزدناکامی است .
فرضیه ناکامی –خشونت
شاعر انگلیسی جان کیتز گفته بود« دوزخی درنده تر ازشکست بعدازتلاش زیادوجودندارد .» بسیاری از رقابتگران ورزشی ماهر بااین گفته موافق هستند.
ورزشکاران به سبب میل شدیدشان برای موفقیت درورزش به احتمال بیشتر ازدیگران درمعرض « تلاش زیاد»وتحمل عواطف نامطبوع آن درصورت شکست هستند.ناکامی ناشی از نرسیدن به هدفها وارضاءنکردن نیازهای شخصی می تواندشخص راعصبانی کند.این موضوع اساس فرضیه ناکامی – خشونت است که توسط دالردوهمکارانش دردانشگاه ییل (1939) ارائه شد. به نظر این دانشمندان رفتار خشنونت آمیز نتیجه منطقی وموردانتظار ناکامی است .
برای نمونه ، دوبازیکن بسکتبال رادرنظر بگیرید که تلاش می کنند توپ رابه هدف برسانند . هردوخود رانزدیک بسکت می رساند که گاهی اوقات باهل دادن وتنه زدن همراه است . بازیکنی که توپ رابه هدف نمی رساند ناکام می شود وممکن است درنوبت بعدی مصمم تر عمل کند. این ناکامی می تواند بالا بگیرد و به دوگونه خشونت منتهی شود . یابه خشونت هدف منتهی می شود ، (به منظور آسیب رسانیدن به رقیب) ویا به خشونت وسیله ای می انجامد . (درحالی که بازیکنی به گونه ای قانونی توپ را دنبال می کند .رقیب او ممکن است به طور تصادفی آسیب ببیند.)بنابراین اگر بازیکن به گونه ای عمدی رقیب راتنه بزند تافضای بهتری به دست آورد وتوپ رابه هدف رساند ، خشونت وسیله ای رخ داده است . امااگر تلاشهای مکرر برای رسانیدن توپ به هدف ، پیوسته ناموفق باشند، وبه بالا گرفتن ناکامی بینجامد .ورزشکار ناکام شده به احتمال تلاش می کند تا به رقیب آسیب رساند. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  47  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خشونت در ورزش