موضوع مقاله : منشاء خشونت(ششمین جشنواره دانش آموزی نوجوان سالم)
قالب بندی : word ، قابل ویرایش
تعداد صفحات : 35
شرح مختصر:
مقدمه
دیرینگی خشونت در زندگی بشر، شاید به اندازه زندگی اوست، اما تردید نمی توان داشت کـه کرامـتِ انسانیِ او مقدم تر است . چون انسان از زمانی که پای به جهان می گذارد و حتی جنـین انـسان، دارای کرامت و عزت نفس است . کرامت انسانی که از ویژگیهای ذاتی انسان است او را بزرگ مـی دارد و بـا عزت می شمرد و خشونت عملی است که او را خـوار مـی دارد و ذلیـل مـی شـمرد و در نهایـت نـابود میسازد.
در مفهوم خشونت اینچنین تعاریفی آمده است : نخست: خشونت استفاده عینی از قدرت مادی بـرای ضـرر و آسـیب رسـاندن بـه خویش یا دیگران و تخریب دارایی ها برای تاثیرگذاری بر طرف مقابل است بـر همـین اساس رفتار خشونت آمیز متضمن قهر و اجبار از سوی فاعل است و مقاومت و تسلیم از جانب طرف مقابل است.
دوم: خشونت همان استفاده از قدرت مادی یا تهدید بـه اسـتفاده از آن اسـت ایـن تعریف، ،مفهوم خشونت را گسترده ساخته وشامل تهدید بالقوه وبالفعل درگفتار وکردار می شود.
سوم: این رویکرد به خشونت به عنوان مجموعه ای از اختلاف هـا و تنـاقض هـای پنهان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه می نگرد و بر همین اسـاس برآن، نام کلی خشونت می نهد و عوامل آن را به شرح زیر بر می شمارد: نبـود تکامـل کشور داری درجامعه، تلاش برخی گروه هـا بـرای جـدایی از دولـت، فقـدان عـدالت اجتماعی و محرومیت گروهی مشخص درجامعه از برخی حقوق سیاسی و محرومیـت بسیاری از شهروندان از نیازهای اساسی چون آمـوزش، بهداشـت، تغذیـه...و وابـستگی خارجی.» (توفیق ابراهیم،42 :19992 .
1 - انواع خشونت 1-1 - خشونت های فردی
- انسانی که به ناحق و بدون رواداشت مقررات و هنجارهای اجتماعی و دینی به قتل می رسد مظلوم است و مورد خشونت، پس آنکه جان وی را ستانده است ظالم است و خشونت گر:
«ولاتقتلوا النفس التی حرّم الله إلاّ بالحقّ و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلایسرف فی القتل إنّه کان منصوراً» اسراء/33
کسی که خدا کشتنش را حرام کرده است مکشید؛ مگر به حق، و هر کسی که به ستم کشته می شود به خون خواه او قدرتی داده ایم، ولی در انتقام از حدّ نگذرد که او پیروزمند است.
- همین مطلب و نیز تساوی خشونت و ظلم با آنچه درباره داستان فرزندان آدم در قرآن آمده نیز تأیید می شود. قرآن در داستان فرزندان آدم از زبان فرزندی که بعداً به قتل رسید ـ هابیل ـ حکایت می کند که او پیش از آنکه به قتل برسد به برادرش ـ قابیل ـ گفت:
«… ما أنا بباسط یدی إلیک لأقتلک إنّی أخاف الله ربّ العالمین. إنّی أرید أن تبوء بإثمی و إثمک فتکون من أصحاب النار و ذلک جزاء الظالمین» مائده/28و29
من بر تو دست نگشایم که تو را بکشم، من ازخداوند که پروردگار جهانیان است می ترسم. می خواهم که هم گناه مرا به گردن بگیری و هم گناه خود را تا از دوزخیان گردی که این است پاداش ستمکاران.
در این آیه مبارکه نیز خشونت گری منتهی به قتل، ستمگری و قاتل خشونت گر، ستمکار توصیف شده و کیفریکسان اخروی برای آن دو (قاتل ـ ظالم) پیش بینی شده است.
- در داستان حضرت موسی(ع) بدان گونه که در سورهٌ مبارکهٌ قصص آمده است؛ به هنگام منازعه و درگیری یکی از پیروان موسی با فردی از مخالفان وی، موسی به طرفداری از پیرو خویش دخالت کرده و با ضربت مشتی مرد فرعونی را از پا در آورد. اما بی درنگ از این عمل خویش ابزار پشیمانی کرد و ارتکاب قتل را ظلم و ستم بر خویشتن نامید:
«قال ربّ إنّی ظلمت نفسی فاغفر لی…» قصص/16
گفت: ای پروردگار من، من به خود ستم کردم. مرا بیامرز!
در این مورد نیز خشونتی که به قتل می انجامد با عنوان ظلم توصیف شده و به جای کاربرد صفت قاتل، ظالم گفته شده است و این یعنی تساوی خشونت و ظلم.
گروهی از مسلمانان صدر اسلام به انگیزه خداخواهی، معنویت گرایی و پرهیز از دنیا برخی از خوردنی ها و پوشیدنی های لذیذ و زینتی را بر خود ناروا می شمردند و از تمتع جنسی از همسران شان دوری می کردند، در پی آن، آیه زیر نازل گردید:28
«یا أیها الّذین آمنو لاتحرّموا طیبات ما أحلّ الله لکم و لاتعتدوا إنّ الله لایحبّ المعتدین» مائده/87
ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام نکنید و از حدّ تجاوز ننمایید، زیرا خداوند متجاوزان را دوست ندارد.
خود محدود سازی در این آیه مبارکه، خشونت بر خویشتن نامیده شده است، زیرا که «تعدّی» از مفاهیم هم خانواده با ظلم و ستمگری است وعمل ستمگرانه رفتار خشونت گرانه نیز می باشد.
1-2 - خشونت های خانوادگی
خشونت های خانوادگی از رایج ترین انواع خشونت در جوامع قبیله ای و سنتی پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان بوده است؛ با آمدن دین اسلام، مقررات و قوانین ویژه ای در این باره تشریع و پس از تشکیل حکومت نبوی در مدینه و سایر نقاط که در قلمرو حکومت اسلامی قرار گرفت به اجرا درآمد.
درآیات 226 تا 241 سوره بقره بخشی از مقررات و آیین زندگی خانوادگی اسلامی تبیین شده و شماری از سنت های خشن و جاهلی پیش از اسلام درباره زنان (همچون به ارث بردن زنان شوهر مرده، خودداری شوهران از پرداخت مهر و معاش زنان مطلقه در مدت زمان عده، غصب اموال و دارایی آنها، خودداری از طلاق و نگهداشت زنان در قید نکاح و همسری به رغم تنفر و انزجار قلبی از ادامه زناشویی از سوی شوهر و…) مورد نکوهش قرار گرفته و مقررات جدید عاری از این خشونت ها به مثابه جای گزین آن سنت های خشن تشریع گردیده است.
در آیه 230 از تضییع حقوق زن مطلقه ای سخن می گوید که شوهرش در آخرین فرصت های سرآمدن عده به زن خود رجوع می کند و طلاق را بر هم می زند؛ نه به این منظور که زندگی با او را از سر گیرد، بلکه به انگیزه رنج و آزار زن و جلوگیری از ازدواج دوباره او با دیگری بارها دست به این اقدام می زند، قرآن چنین کاری را ظلم و ستم می نامد:
«ولاتمسکوهنّ ضراراً لتعتدوا و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه…»
برای آنکه به آنها (زنان مطلقه خود) زیان برسانید یا ستم بکنید، نگاهشان مدارید و هرکس چنین کند بر خویشتن ستم کرده است.
زیاده بر یادکرد جداگانه و یکایک مواردی از خشونت های خانوادگی، قرآن قانون و دستور کلی در این باره بیان می کند، مبنی براینکه قانون شکنی خود خشونت و ظلم است که باید از آن پرهیز کرد:
«تلک حدود الله و من یتعدّ حدود الله فأولئک هم الظالمون» بقره/229
اینها حدود (=قوانین) الهی است، از آن تجاوز مکنید. آنان که از حدود الهی بگذرند از ستمکاران اند.
با توجه به اینکه در این مجموعه از آیات از یک سو دسته ای از رفتارهای نابهنجار که در تمامی تعریف ها از خشونت، کردار خشن به حساب می آیند یاد شده و از دیگر سو ارتکاب این رفتارها و نادیده انگاشتن قوانین جدید و الهی ستم معرفی کرده شده، می شود بدین نتیجه رسید که میان قانون شکنی (=تعدی از حدود خداوند) که از مصادیق بارز خشونت می باشد با ظلم و ستم، نسبت این همانی برقرار است ـ «و من یتعدّ حدود الله فأولئک هم الظالمون» ـ و این بدان معنی است که در نگاه قرآن، میان دو موضوع و مفهوم خشونت و ستمگری یگانگی ماهوی وجود دارد و شناخت یکی شناخت دیگری و تعریف یکی تعریف دیگری است.
دانلود مقاله ششمین جشنواره دانش آموزی نوجوان سالم(منشاء خشونت)