فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره


تحقیق در مورد تفسیر آیه  و236و237وسوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه42

فهرست مطالب

تبدیل سیئات به حسنات

 

شرایط طلاق و جدائى

 

- انگیزه طلاق

 

فلسفه نگه داشتن عده

 

یا سازش یا جدائى خداپسندانه

 

روح توکل

 

236 سوره مبارکه بقره:
آیه و ترجمه
لا جُنَاحَ عَلَیْکمْ إِن طلَّقْتُمُ النِّساءَ مَا لَمْ تَمَسوهُنَّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِیضةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلى المُْوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى الْمُقْترِ قَدَرُهُ مَتَعَا بِالْمَعْرُوفِ حَقاًّ عَلى المُْحْسِنِینَ(236)
وَ إِن طلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضتُمْ لَهُنَّ فَرِیضةً فَنِصف مَا فَرَضتُمْ إِلا أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِى بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاح وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَب لِلتَّقْوَى وَ لا تَنسوُا الْفَضلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ(237)

 

  ترجمه :

 

236 - اگر زنان را قبل از آمیزش جنسى یا تعیین مهر، (به عللى ) طلاق دهید، گناهى بر شما نیست . (و در این موقع ،) آنها را (با هدیه اى مناسب ،) بهرهمند سازید! آن کس که توانایى دارد، به اندازه تواناییاش ، و آن کس ‍ که تنگدست است ، به اندازه خودش ، هدیه اى شایسته (که مناسب حال دهنده و گیرنده باشد ) بدهد! و این بر نیکوکاران ، الزامى است .
237 -
و اگر زنان را، پیش از آنکه با آنها تماس بگیرید و (آمیزش جنسى کنید) طلاق دهید، در حالى که مهرى براى آنها تعیین کردهاید، (لازم است ) نصف آنچه را تعیین کردهاید (به آنها بدهید) مگر اینکه آنها (حق خود را) ببخشند، یا (در صورتى که صغیر و سفیه باشند، ولى آنها، یعنى ) آن کس که گره ازدواج به دست اوست ، آن را ببخشد. و گذشت کردن شما (و بخشیدن تمام مهر به آنها) بپرهیزکارى نزدیکتر است . و گذشت و نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید، که خداوند به آنچه انجام مى دهید، بیناست !

 

 تفسیر:

 

چگونگى اداى مهر
باز در ادامه احکام طلاق در این دو آیه احکام دیگرى بیان شدنخست مى فرماید: ((گناهى بر شما نیست اگر زنان را قبل از اینکه با آنها تماس پیدا کنید (و آمیزش جنسى انجام دهید) و تعیین مهر نمائید، طلاق دهید)) (لا جناح علیکم ان طلقتم النساء ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فریضة ).
البته این در صورتى است که مرد یا زن و مرد بعد از عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویى ، متوجه شوند که به جهاتى نمیتوانند با هم زندگى کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند، زیرا در مراحل بعد کار مشکلتر مى شود. و به هر حال این تعبیر، پاسخى است براى آنها که تصور مى کردند طلاق قبل از عمل زناشویى یا قبل از تعیین مهر، صحیح نیست ، قرآن مى گوید: چنین طلاقى گناهى ندارد و صحیح است (و اى بسا جلو مفاسد بیشترى را بگیرد).
بعضى نیز ((جناح )) را در اینجا به معنى ((مهر)) گرفتهاند که بر دوش شوهر سنگینى مى کند یعنى به هنگام طلاق قبل از عمل زناشویى و تعیین مهر هیچ گونه مهرى بر عهده شما نیست . گر چه بعضى از مفسران شرح زیادى درباره این تفسیر گفته اند، ولى به کار بردن کلمه جناح ، به معنى مهر مانوس نیست .
بعضى نیز احتمال داده اند که معنى جمله بالا این است : که طلاق زنها قبل از آمیزش در همه حال جایز است (خواه در حال عادت ماهیانه باشند یا نه ) در حالى که بعد از آمیزش حتما باید در حال پاکى خالى از آمیزش ‍ باشد این تفسیر بسیار بعید به نظر مى رسد، زیرا با جمله ((او تفرضوا لهن فریضة )) سازگار نیست .
سپس به بیان حکم دیگرى در این رابطه میپردازد و مى فرماید: در چنین حالى باید آنها را (با هدیه مناسبى ) بهرهمند سازید)) (و متعوهن ).
بنابراین اگر نه مهرى تعیین شده و نه آمیزشى حاصل گشته ، شوهر بایدهدیه اى که مناسب با شئون زن باشد، بعد از طلاق به او بپردازد ولى در پرداخت این هدیه ، قدرت توانائى شوهر نیز باید در نظر گرفته شود، و لذا در دنباله آیه مى گوید: بر آن کس که توانائى دارد به اندازه توانائیش ، و بر آن کس که تنگدست است به اندازه خودش هدیه شایسته اى لازم است ، و این حقى است بر نیکوکاران (على الموسع قدره و على المقتر قدره

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره

تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره


تحقیق در مورد تفسیر آیه  و236و237وسوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه42

آیه  و236و237وسوره بقره:

 

آیه 237_236 سوره مبارکه بقره:
آیه و ترجمه
لا جُنَاحَ عَلَیْکمْ إِن طلَّقْتُمُ النِّساءَ مَا لَمْ تَمَسوهُنَّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِیضةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلى المُْوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى الْمُقْترِ قَدَرُهُ مَتَعَا بِالْمَعْرُوفِ حَقاًّ عَلى المُْحْسِنِینَ(236)
وَ إِن طلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضتُمْ لَهُنَّ فَرِیضةً فَنِصف مَا فَرَضتُمْ إِلا أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِى بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاح وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَب لِلتَّقْوَى وَ لا تَنسوُا الْفَضلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ(237)

  ترجمه :

236 - اگر زنان را قبل از آمیزش جنسى یا تعیین مهر، (به عللى ) طلاق دهید، گناهى بر شما نیست . (و در این موقع ،) آنها را (با هدیه اى مناسب ،) بهرهمند سازید! آن کس که توانایى دارد، به اندازه تواناییاش ، و آن کس ‍ که تنگدست است ، به اندازه خودش ، هدیه اى شایسته (که مناسب حال دهنده و گیرنده باشد ) بدهد! و این بر نیکوکاران ، الزامى است .
237 -
و اگر زنان را، پیش از آنکه با آنها تماس بگیرید و (آمیزش جنسى کنید) طلاق دهید، در حالى که مهرى براى آنها تعیین کردهاید، (لازم است ) نصف آنچه را تعیین کردهاید (به آنها بدهید) مگر اینکه آنها (حق خود را) ببخشند، یا (در صورتى که صغیر و سفیه باشند، ولى آنها، یعنى ) آن کس که گره ازدواج به دست اوست ، آن را ببخشد. و گذشت کردن شما (و بخشیدن تمام مهر به آنها) بپرهیزکارى نزدیکتر است . و گذشت و نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید، که خداوند به آنچه انجام مى دهید، بیناست !

 تفسیر:

چگونگى اداى مهر
باز در ادامه احکام طلاق در این دو آیه احکام دیگرى بیان شدنخست مى فرماید: ((گناهى بر شما نیست اگر زنان را قبل از اینکه با آنها تماس پیدا کنید (و آمیزش جنسى انجام دهید) و تعیین مهر نمائید، طلاق دهید)) (لا جناح علیکم ان طلقتم النساء ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فریضة ).
البته این در صورتى است که مرد یا زن و مرد بعد از عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویى ، متوجه شوند که به جهاتى نمیتوانند با هم زندگى کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند، زیرا در مراحل بعد کار مشکلتر مى شود. و به هر حال این تعبیر، پاسخى است براى آنها که تصور مى کردند طلاق قبل از عمل زناشویى یا قبل از تعیین مهر، صحیح نیست ، قرآن مى گوید: چنین طلاقى گناهى ندارد و صحیح است (و اى بسا جلو مفاسد بیشترى را بگیرد).
بعضى نیز ((جناح )) را در اینجا به معنى ((مهر)) گرفتهاند که بر دوش شوهر سنگینى مى کند یعنى به هنگام طلاق قبل از عمل زناشویى و تعیین مهر هیچ گونه مهرى بر عهده شما نیست . گر چه بعضى از مفسران شرح زیادى درباره این تفسیر گفته اند، ولى به کار بردن کلمه جناح ، به معنى مهر مانوس نیست .
بعضى نیز احتمال داده اند که معنى جمله بالا این است : که طلاق زنها قبل از آمیزش در همه حال جایز است (خواه در حال عادت ماهیانه باشند یا نه ) در حالى که بعد از آمیزش حتما باید در حال پاکى خالى از آمیزش ‍ باشد این تفسیر بسیار بعید به نظر مى رسد، زیرا با جمله ((او تفرضوا لهن فریضة )) سازگار نیست .
سپس به بیان حکم دیگرى در این رابطه میپردازد و مى فرماید: در چنین حالى باید آنها را (با هدیه مناسبى ) بهرهمند سازید)) (و متعوهن ).
بنابراین اگر نه مهرى تعیین شده و نه آمیزشى حاصل گشته ، شوهر بایدهدیه اى که مناسب با شئون زن باشد، بعد از طلاق به او بپردازد ولى در پرداخت این هدیه ، قدرت توانائى شوهر نیز باید در نظر گرفته شود، و لذا در دنباله آیه مى گوید: بر آن کس که توانائى دارد به اندازه توانائیش ، و بر آن کس که تنگدست است به اندازه

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر آیه و236و237وسوره بقره

تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره


تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

 

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الم

الم : از حروف مقطعه قرآن است .

***

 تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان می آید.

***

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

ذلِکَ: آن (اسم اشاره ی دور برای تعظیم و تکریم به کار رفته است)

الْکِتابُ: کتاب ( قرآن)

لا: نه نیست

رَیْبَ: شک و تردید

فِیهِ: در آن

هُدىً: راهنما- هدایت کننده (مایه ی هدایت)

لِلْمُتَّقِینَ: برای پرهیزکاران اهل تقوا

(اهل تقوا کسانی هستند که دستورات خدا را اطاعت می کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)

***

تفسیر: چرا راهنمای متقین است ؟ چون دو دسته جاهل داریم یکی آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حقیقت و هدایت می باشد اینان همان متقین هستند و دیگری جاهلی لجوج است و هیچ واهمه ای از خطرات قطعی و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدایت نیز نخواهد بود به عبارت دیگر نور هدایت فقط برای بیداران و روندگان مفید است و نه خفتگان و ایستاده ها. به عبارت دقیقتر متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی که به خاطر آن متقی شدند و یک هدایت دومی که خدا به خاطر تقوایشان به ایشان کرامت می فرماید که در آیات بعدی به آن اشاره می شود. چون هدایت دومی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد ، معلوم می شود هدایت اولی و قبل از قرآن بوده و علت آن سلامت فطرت بوده است اما اینکه چرا بعضی فطرتشان سالم است و بعضی ناسالم و  یا علت تامه اش خود انسان است؟؟؟

در پاسخ می گوییم هیچ یک از اینها علت تامه نیست ولی همه ی آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. همانطور که متقین دارای دو هدایتند، آیات بعدی توضیح می دهد که کفار و منافقین نیز دارای دو ضلالت و کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ی آنان از کفر و نفاق و غیره شد، دوم ضلالت و کوری ای که ضلالت و کوری اولشان را بیشتر کرد، اولی را بخود آنان نسبت داد و دومی را بخودش ، که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کوری بیشترشان کرد .

***

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره


تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه6

 

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5)

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الم

الم : از حروف مقطعه قرآن است .

***

 تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان می آید.

***

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

ذلِکَ: آن (اسم اشاره ی دور برای تعظیم و تکریم به کار رفته است)

الْکِتابُ: کتاب ( قرآن)

لا: نه نیست

رَیْبَ: شک و تردید

فِیهِ: در آن

هُدىً: راهنما- هدایت کننده (مایه ی هدایت)

لِلْمُتَّقِینَ: برای پرهیزکاران اهل تقوا

(اهل تقوا کسانی هستند که دستورات خدا را اطاعت می کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)

***

تفسیر: چرا راهنمای متقین است ؟ چون دو دسته جاهل داریم یکی آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حقیقت و هدایت می باشد اینان همان متقین هستند و دیگری جاهلی لجوج است و هیچ واهمه ای از خطرات قطعی و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدایت نیز نخواهد بود به عبارت دیگر نور هدایت فقط برای بیداران و روندگان مفید است و نه خفتگان و ایستاده ها. به عبارت دقیقتر متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی که به خاطر آن متقی شدند و یک هدایت دومی که خدا به خاطر تقوایشان به ایشان کرامت می فرماید که در آیات بعدی به آن اشاره می شود. چون هدایت دومی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد ، معلوم می شود هدایت اولی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره بقره

دانلود مقاله تفسیر سیاسی سی وپنج آیۀ اول سورۀ بقره

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تفسیر سیاسی سی وپنج آیۀ اول سورۀ بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
نظر به اینکه مقالات فراوانی پیرامون زندگی واثار وافکار و اندیشه های مرحوم طالقانی موجود است ، لذا به منظور پرهیز از تطویل مطالب، وارد مطالب فرعی نمیشویم. اما از انجا که شناخت شرایط سیاسی و اجتماعی و تاریخی که یک نویسنده در آن شرایط میزیسته واثرش را در ان شرایط پدید اورده است، پیش شرط اولیه ای برای شناخت بیشتر وبهتر ان اثر محسوب میشود، لذا ذکر این نکته ضروری استکه مجموعه شش جلدی پرتوی از قران محصول سالهای نیمه دوم دهه سی و اوایل دهۀ چهل شمسی بوده واز فحوای ان چنین برمیاید که جلسات تفسیر مدتها دایر بوده وسپس ایشان مطالب راتنظیم وتدوین نموده اند. چاپ ونشر مجموعه بتدریج ازمرداد سال 1342 به بعد اغاز گردیده است( ایشان درسال 42 درزندان رژیم شاه بودند). یعنی دوره زمانی که شاهد یکی از بدترین دورانهای اختناق وسرکوب، توسط رژیم شاه، متعاقب کودتای 28 مرداد 32و قیام 15 خرداد42هستیم. با توجه به این شرایط استکه درمییابیم ایشان درتالیف این اثر و اثار دیگرشان، مجبور به رعایت پاره ای ملاحظات بوده اند تا بهانه به دست رژیم ندهند. لذا مجبور بوده اند از صراحت گفتارهایشان کاسته ویا احیانا با کنایه واستعاره ودرقالب کلیات و...منظور واقعی خود را بیان کنند. گرچه این ملاحظات نیز مانع از ان نشد که ایشان چندین بار زندانی نشوند. مثلا درمقدمه کتاب در معرفی قران میگویند:«با از میان بردن اوهام وعصبیتها، فاصله ی عناصرناجور ونا هموار را با هم جور وهم آهنگ و متحد ساخت واز آنها مجتمع قوی ومحکمی بپا داشت، تا...بسوی جهان از هم گسیخته ونظامات منحط وسرزمینهای ظلم وجور پیش رفتند ودر زمانی کوتاه پرده های ضخیم شرک واشباح قدرتها را از جلوی دیدگان مردم ستم کشیده و وحشت زده برداشتند. سنگرها وحصارهای ستم طبقاتی رافرو ریختند.»ص2 .
مطالعه مقدمه ی این مجموعه - که شامل بیست ویک صفحه اول جلد اول میباشد -میتواند به جهت اشنایی اجمالی با رویکرد تفسیری ونیز جهت گیری سیاسی اجتماعی ایشان، ونحوه نگرششان به قران، مفید باشد. لذا ابتدا به برسی مقدمه خواهیم پرداخت وسپس وارد متن تفسیر خواهیم شد. از انجا که منبع مورد استفاده فقط کتاب تفسیر پرتوی از قران میباشد، لذا فقط به ذکر صفحه اکتفا خواهیم نمود.(منبع:طالقانی، سید محمود، پرتوی از قران، ج1، بی جا، شرکت سهامی انتشار،چاپ سوم،1342) ازاستاد گرامی و بزرگوار جناب آقای دکتر مهدوی زادگان به جهت کلاسهای پربار ایشان ونیز به جهت تشویق وایجاد انگیزه بیشتر برای رجوع به قران ومطالعه تفاسیر قران، نهایت سپاسگزاری وتشکر را دارم. مطالب ذکر شده درپارانتز در تفسیرآیات توضیح ویا عبارات تلخیص شده توسط اینجانب می باشد.
برسی مقدمه کتاب
مقدمه ی 21 صفحه ای شامل عناوین: قران؟- نظری به نزول آیات وجمع وتدوین وبیان وتفسیر قران- چگونه میتوان خودرا در معرض هدایت قران قرار داد؟- روش این کتاب برای فهم هدایتی قران- نظری به احادیث در باره ی تمسک به قران- میباشد. ودرجای جای آن مضامین سیاسی یا اجتماعی مشهود است.
درقسمت اول- قران؟- ایشان به معرفی قران بعنوان کتاب هدایت ونور وپرتو هدایت میپردازد ونقش قران را در تحولات روحی واخلاقی و اجتماعی و سیاسی و زدودن ستم طبقاتی، در زمان خود ودرکل تاریخ بشری بازگو مینماید، و بر اندیشه ازاد واختیار انسان تاکید دارد:
«بندهائیکه در قرون ممتد جاهلیت عقلها واندیشه ها ودستها را بسته بود ونفوس خلق را به بندگی غیر خدا دراورده بود،گسست»ص2 «این بانگ حق وآزادی، سرهای سرکشان را به زیراوردند و کلبه نشینان وبندیان ذلت زده را سربلند و آزاد کردند، فاصله ها را از میان طبقات برداشتند»ص2 «این بیابان گردها از درون خیمه ها و از گوشه وکنار صحرا گرد آمدند تا با مشعلهای هدایتی که این کتاب در سینه های آنان افروخته بود، شهرنشینا ن متمدن نما را به سوی نظام عالی الهی وعدل همگانی رهبری نمایند و عامه مردم را از زیر فشار مقررات خود ساخته بشری که بسود طبقه ای وبزیان همگان تحمیل شده بود و از میان پنجه های خو نین طبقات حاکمه نجات بخشند...»ص2 «...وجوشیدن سرچشمه های فضایل و از میان برداشتن فاصله های وهمی وگسترده شدن سایه عدالت وقدرت سازندگی و ابتکار، همه ازآثار تابش مستقیم قران بر زوایای نفوس و پرتو هدایت ان بود.»ص3 «اندیشه آزاد و اختیار عمل از امتیازات آدمی است»ص4 «اگر چنین پرتوهدایتی بر نفوس نتابد ارزش آدمی که همان عقل و اختیار گزیدن است، از میان میرود وآثاروخواص موجودات حتی دانشها وآثار علمی در راه فساد وافساد بکار میرودو چشم انداز عقول محدود میگردد.»ص5 «همزمان با آماده شدن نفوس عموم برای فرا گرفتن هدایت مطلق آیات ابدی قران طالع شد آیاتیکه پرتو مستقیم آن نواحی مختلف نفسانی وحدود وحقوق و روابط عمومی وغایات وجودی را روشن مینماید ...وهمین هدایت کامل ومطلق عنوان ومعرف قران است: "هدی للمتقین" وهمین سر ابدیت و خاتمیت می باشد.»صص 6-5
درقسمت نظری به نزول آیات وجمع وتدوین و بیان وتفسیر قران،: به نخستین آیات ،سوره های مکی و مدنی ، روند تدوین وانتشار قران در زمان سه خلیفه اول می پردازد وسپس تاریخچه ای از تفسیررا ذکر نموده و روشهای تفسیری را نقد وبررسی مینماید و نسبت به مضرات تفسیر به رای هشدار می دهد و گوشزد میکند که ائمه، ما را از تفسیر به رای منع کرده اند. در طی این مباحث گریزهای نیز به سیاست زده و گاها دیدگاههای سیاسیش را بیان میکند:«خصومت حکام ومستبدین زمان وپیروان آنها نگذاشت که بانگ هدایت وروش تعلیم وتربیت ائمه از محیط محدودی تجاوز کندو به گوش عامه برسد وجلوی تفسیر به رای را بگیرد»ص11 «مقصود از برگشت به محیط فطری این نیست که به رسوم زندگی و خانه و لباس آن مسلمانان اولیه برگردیم،مقصود این استکه خود را از محکومیت آراء و اندیشه ها وظواهر تمدن بی پایه زمان برهانیم»ص11 «این کتاب هدایت نیم قرن اول اسلام، باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی وقضاوت و حکومت حاکم باشد، یکسره از زندگی برکنار شده وهیچ شانی دخالت ندارد. دنیای اسلام که با رهبری این کتاب روزی پیشرو ورهبر بود، امروزه دنباله رو شده ...دنیای خود باخته اختراع و صنعت و دنیای ورشکسته شده ی مسلمانان توجه ندارد وباور نمی کند که قران محلی در حیات دارد»ص13 «اگر هدایت یکسره از بالای سر آدمی رخت بر بست و محکوم شهوات وجنبش های نفسانی گردید، هرچه قوای طبیعت بیشتر مسخر وی شود، تیرگی وآشوب افزوده میشود وسقوط بشریت نزدیکتر می گردد»ص13
در بحث چگونه میتوان خود را در معرض هدایت قران قرار داد؟ شرط اول تابش هدایت قران بر عقول را با استناد به ایات قران - سوره اسراء ایه46-45، سوره کهف آیه 26، سوره انعام آیه57 ، سوره فصلت آیه5، سوره بقره ایه88 ، سوره محمد آیه 27- توجه به حجابها وسعی دربرکنار نمودن آنها میداند. «این آیات ومانند ان از حجابهایی که مانع هدایت آیاتست به:حجاب،اکنه،وقر،غلف،قفل، تعبیر کرده، گویا هر یک از اینها اشاره به نوعی حجاب است که مربوط به یکی از مدارک باطنی می باشد ...»ص16
انواع حجابها را، عدم تفکر، محدود بودن دید در دنیای ظواهر زندگی، دانشهای غرور انگیز- دانشهای فهم دین وآیات کتاب- تفسیر به رای، تکیه به روایات مغشوش در تفسیر، بیماریهای اکتسابی و میراثی نفسانی و انحرافهای ذهنی وخویهای پست مانند غروروکبروحسد، میداند (ص17-16 ) ومتذکر میشود که:«چون بیشتر مسلمانان دچار همین گونه حجابها شدند، از هدایت و پیروی قران محروم گشتند، اگر مسلمانان پیرو هدایت اقوم قرانند، پس چرا ذلت زده، پراکنده، حیرت گرفته، خود باخته شده اند وبجای قیام به اقوم، بیشتر انان زمین گیر شده یا به خواب رفته اند؟»ص17 سپس عواملی را که بعد از رفع حجابها در فهم هدایتی قران موثر می داند بر می شمارد:1- فهم ریشه لغات و درک معانی و مفاهیم عمومی در عصر نزول وجدا کردن آنها از اصطلاحات حادثه(ایمان،کفر،نفاق،قلب،محکم،متشابه،تاویل،و...) 2- دقت در نکات بلاغتی 3- دانستن خصال نفسانی، تجزیه مبادی فکری و شهوات،غرایز و عواطف، تحولات اجتماعی، اسرار ترقی و انحطاط امم. 4- شناخت محیط جاهلیت عرب وهنگام نزول قران(شناخت همه جانبه محیط ان زمان) 5- نباید قران را محدود به دریافتهای فلسفی وفکری خود کرد 6- رجوع به احادیث معتبر ومستند به منابع وحی وائمه طاهرین.ص18
قسمت پایانی مقدمه شامل توضیح روش تفسیری کتاب ونظری به بعضی احادیث در باره تمسک به قران میباشد. ذکرنکات جالب توجهی که به انها اشاره داشته اند خالی از فایده نیست:«هر چه در ترجمه قران دقت شود وبه هر لغتی درآید نمی تواند مانند آیات قران معجزه باشد. نه آن اثر دلربایی را دارد نه آن احترام شرعی وحکمی را. معانی بلند قران که چون دریای مواجی است، جز در قالب تعبیراتی که خود ساخته رخ نشان نمی دهد و هیچ قالب وترکیب دیگری چنانکه باید، آن معانی ورموز واشارات را نمی رساند... بنابراین هر ترجمه ای از قران نارسای به مقصود است، مگر آنکه توضیح و تفسیر شود.»ص19 «انچه در پیرامون آیات واز نظر هدایت قران نگارش می یابد عنوان تفسیر(پرده برداری) ندارد وبحساب مقصود نهایی قران نیست. ازاین رو عنوان ونام پرتوی از قران را برای ان مناسب تر یافتم... اعماق حقایق آن نمی تواند در ظرف ذهن مردم یک زمان دراید. اگر چنین باشد تمام می شود و پشت سر سیر تکاملی می ماند وبهره ای برای آیندگان نمی ماند. این پیشرفت زمان وعلم استکه می تواند اندک اندک از روی بواطن واسرار قران پرده بردارد.»ص20

 

 

 

 

 

 

 


آیه اول= (بسم الله الرحمن الرحیم ): این ایه را در تفسیر سوره ی حمد، تفسیر کرده اند(صص25-23) اما از انجاییکه در سوره بقره، بسم الله الرحمن الرحیم را ایه اول محسوب کرده اند، لذا تفسیر ایشان را بعنوان ایه اول سوره بقره نقل مینمائیم: - تمرکز ما بیشتر مضامین سیاسی موجود در تفسیر میباشد. لذا مباحث لغوی را در حد ارتباط با موضوع اصلی مقاله مطرح میکنیم-
«اسم به دلالت مشتقاتش از سمّو به معنای علو است، نه از سمّه به معنای نشانه...الله مخصوص وعَلُم برای حقیقت و ذات مقدسی استکه جامع همه کمالات ومنزه از هر نقصی است...الله با انکه عنوان ذات وعَلَم است، به معنای وصفی می باشد. اصل لغوی هم به همین معنای وصفی دلالت دارد.» «الرحمن الرحیم هردو از رحمت است،رحمان بر وزن فعلان برای مبالغه است...رحیم دلالت بر رحمت مخصوص ومحدود دارد...»
درادامه، موضوع «اثر فکری و اخلاقی کلمه بسم الله وتکرار آن » را می اورد که با تلخیص نقل می کنیم : علت آغاز سوره های قران با جمله بسم الله این استکه «تا انسان را متوجه کند که همه تعالیم و دستوراتش از مبداء حق واز مظهر رحمت است. جز سوره توبه که آیاتش نماینده قهر وخشم برمردم لجوج وکینه ورز با حق و خیر واعلام قطع رحمت باآنهاست» نیز این موارد: روی فکر ودل را از غیر خدا بر گرداند تا انسان همه جهان وهر عملی رااز نظر توحید بنگرد - گرویدن از پراکندگی فکری بسوی وحدت – زدودن نام بتها وقدرتمندان از دل وزبان – قدرت یافتن در اثر بکار بردن این کلمه- انسان تنها به قدرت محدود خود متکی نباشد- عمل به نام غیر خدا یا با غفلت از نام خدا ناقص است وبهره ونتیجه نخواهد داشت - بجای شروع با ارباب انواع و سلاطین، بنام خدای رحمان ورحیم اغاز نماید، خدایی که مانند ارباب انواع وسلاطین و بتها کینه جو وهوسباز نیست .
مضامین سیاسی در تفسیر آیه: 1- تعالیم قران حق ورحمت اند ،نه غیر آن. 2 - مردم کینه جو ولجوج با حق از رحمت الهی به دور هستند.(باتوجه به اینکه سلاطین را نیز در زمره مردمان کینه جو و هوسباز محسوب میکند، نتیجه منطقی که گرفته میشود، به دور بودن سلاطین از رحمت الهی است.)3- شخص پرستی و بت پرستی را مساوی با هم واز نمونه های دلبستگی به غیر خدا وشرک میداند 4- غیر توحید مظهر پراکندگی فکری وتشتت است، باید از غیر خدا برید تا به وحدت وتوحید رسید 5- بتان وقدرتمندان ارزش اتکا و پرستش ندارند 6- کینه جو وهوسباز بودن ارباب انواع وسلاطین 7- در یک ردیف قرار دادن بتها وسلاطین.
آیه دوم =( الم): تفسیر ایشان از حروف اوایل سوره ها:«ذکر این حروف برای بیان مقصودی است وآن مقصود را اجمالا بواسطه یا بدون واسطه می توان فهمید. یا برای همین استکه راه تفکر باز شود وعقلهای ایمانی بکار افتد ودر این کتاب معجزه آسمانی بیشتر تدبر گردد»صص46-45 سپس نظرات علمای تفسیر وروایت رانقل کرده است.صص49-46 در ادامه نظراتی را بر حسب احتمال بیان کرده است:«آنچه بهیقین میتوان گفت همین است که این حروف برای مقصود وغرض آورده شده وبی مقصود ومهمل نیست... شاید آن مقصود به صورت رمزی میان خدا وپیغمبر درآمده وافرادی از خاندان وحی که راسخون در علم تاویل متشابهاتند آن را می دانند وبهرۀ اهل نظر همین اندازه است که استعداد تفکر وتحقیق شان بیدار گردد وذهنشان به کار افتد»ص49 «شاید حروف افتتاحیه سوره ها اشاره بمجهول و مقصود آن لا مقصود باشد»ص49 «این بیان با آن نظری که این حروف را رمز میان خدا ورسولش یا اشاره بصفات علیا میداند درست درمی آید»ص50

در تفسیر این ایه مضمون سیاسی خاصی دیده نمی شود.

 

 

 

آیه سوم= (این کتاب بلند مرتبه موجب شکی در آن نیست.هدایت است برای پروا پیشگان):«موضوع بحث قران انسان است...از جهت ذات و حقیقت انسانیت. یعنی ضمیرخیرخواه حق جو که صلاح وفساد آن منشاء صلاح وفساد نفسانیات و اخلاق و اعمال میگردد. پرتو قران آن ضمیر حق جوئی را بر می افروزد و براه می اندازد ه سزمان اولیه اش منحرف وفاسد نشده است...»ص52 «قران کتاب متقین است، گو اینکه هدایت خود از جهتی مطلوب ذاتی است ولی غایت ونتیجه را رستگاری اعلام نموده است»ص 52
ذالک الکتاب:«(ذالک)اشاره به صورت محقق قران است. پیش از آنکه به صورت الفاظ وعبارات در آید...معنای نزول قران هم همین است که پیش از تنزل کامل، در ذهن کلی عالم – یا به تعبیر روایات آسمان دنیا- نازل شده. چنانکه هر حقیقت علمی که در عالم بسیط عقل است پیش از آنکه به عالم حس تنزل نماید، در عالم ذهن صورت میگیرد.»
لا ریب فیه:این جمله با صراحت اعلام می دارد که اضطرابها وشکوک وبداندیشی ها، منشاش قران نیست. بلکه علل نفسانی و انحرافهای فکری و کوتاهی از واقع بینی و عوامل سیاسی و اجتماعی است»ص53 «امورزه نیز مردمی که شیفته و خودباخته نظریات علمی یا نظامات اجتماعی روزند... بزودی خواهند فهمید که قران اعلام می دارد لا ریب فیه»(شبیه کسانی که وقتی قران را مطابق فلسفه یونان نیافتند، دچار شک و تردید شدند)ص53
هدی للمتقین:«متقی گیرنده و قرار دهندۀ "وقایه "است. انچه از آسیبی باز دارد یا حدی نگه دارد. مانند سپر،چتر، ستون، سد، وقایع گویند. ترمز اتومبیل هم وقایه است... وجدان آگاه وفعال که شهوات و عواطف و خشم را از سرکشی وتصادم با حدود وحقوق دیگران نگهدارد وقایۀ نفس انسانی، وصاحب آن متقی است. ... هدایت قران فطرت را بر می انگیزد و وجدان واخلاق واعمال را هماهنگ میکند.»ص54 «سازمان درونی انسان (همانند اجتماع- در توضیح نظر سقراط که اجتماع را مرکب از سه طبقه می داند-) سه قسم است،(اگر سازمان درونی انسان متعادل باشد) چنین انسانی دارای وقایه ومتقی است وعقل استعدادیش با پرتو هدایتی که از بیرون می رسد، بسوی کمال ودرک غیب می گراید»ص55 «معنای جامع تقوا، ضمیر بیدار بحق ونگهدار حریم است و اثر آن هماهنگی قوای نفسانی وظهور فضایل خلقی مانند عدالت وعفت وشجاعت می باشد»ص55 «در لغت فارسی پروا از پرهیز به حقیقت آن نزدیکتر است. چون نظر قران در اینگونه صفات خوی وپیشه است- نه اتصاف زوال نا پذیری- بهتر است متقین را به پروا پیشگان ترجمه نمائیم»ص55
مضامین سیاسی در تفسیر آیه: 1- آلودگی انسانها در اثر عوامل درونی وبیرونی(من جمله عوامل سیاسی و اجتماعی) مانع از درک حقیقت توسط انسان میشود. 2- ا شاره به نوعی غربزدگی اولیه در قرون اولیه اسلام که منجر به ایجاد شک وتردید ونوعی انحراف فکری در مسلمانان گردید. 3- شیفتگی به نظامات اجتماعی روز یکی از عوامل درک نکردن قران است 4- نگرش اجتماعی به مسئله تقوی ونقش نخبگان در تحقق تقوای سیاسی واجتماعی.( در توضیح نظریه سقراط ) 5- برداشت از تقوی به مثابه عدالت هم در اجتماع وهم در قوای نفس 6- ارتباط قایل شدن مابین دو سطح تقوای سیاسی و اجتماعی و تقوای فردی 7- لزوم بهره گیری از پرتو هدایت، برای تحقق عدالت وتقوای جمعی و فردی.

 

آیه چهارم=(آن کسانیکه به غیب میگروند ونماز بپا می دارند و از آنچه روزی آنان کردیم انفاق می کنند):
الذین یومنون بالغیب:«...در معنای ایمان عشق وعلاقه، تعظیم وتقدیس وپیوستگی می باشد. تنهاعلم به چیزی موجب ایمان به آن نمی گردد...کلمه ایمان بیش از گرائیدن، رساندن بامن رامی رساند... آزاد شدن وبریدن از این علایق(دنیوی،به منظور طلب امنیت وتامین) وابستن وگرائیدن به غیب است...غیب آن اصول و حقایق ثابتی است که جمال و کمال و زیبائیها از آن بر این جهان منعکس شده است.صص56-55 «(انسانها)همۀ آن صور را موجودات اصیل می پندارند وبه همانها دل می بندند...که جز رنج و اندوه واضطراب در پی ندارد»ص56 «معنای ایمان بخصوص در هیئت فعل مضارع دلالت براستمرار وتکامل دارد...بنابراین الذین یومنون بالغیب وصف حدوثی برای متقین است، پس از واقع شدن درنور هدایت. یعنی متقین همینکه نور هدایت روشنشان نمود ، بغیب میگرایند.»ص57
ویقیمون الصلوة :«اقامه معنای لغویش بپا ساختن، راست داشتن وتکمیل نمودن است. کمال آن در انسان بر پا داشتن ظاهر وباطن بدن و قوای نفسانی است. تکمیل این قیام در صورت اجتماع انگاه استکه افراد از هواهای اختلاف انگیز ونظام طبقاتی بسوی یگانگی بر گردند ودر یک صف قرار گیرند. وبه امام عادل عالم که تقدم طبیعی دارد اقتدا نمایند»ص58 «فعل مضارع یقیمون کوشش پیوسته را میرساند، تا هر چه بیشتر نماز را بپا دارند. چون اقامه نماز ،اقامه ومستقیم شدن انسان است، باید متدرجا وپیوسته باشد تا در تمام عمر یک نماز کامل و مستقیم که شایسته انسان است انجام شود... گویا برای همین به این عالم آمده که یک عمل کامل وشایسته انجام دهد.»ص59
ومما رزقناهم ینفقون:«ایمان به غیب و صلوة اتصال و ارتباط با مخازن قوا رابر قرار می سازد...این ارتباط، قوای عقلی ونفسانی را به حرکت در می آورد وکلیدهای سرمایه های طبیعت را بدست می دهد.»ص59 «از جملۀ مما رزقناهم ...سه مطلب اساسی دانسته میشود: 1- رزق وما دلالت بر عموم دارد 2- بدلالت رزق ونا وآیات گذشته مقصود روزی حلال است 3- مصرف باید به اندازه معین باشد که از من استفاده میشود.اما مورد وچگونگی مصرف بسته به تشخیص است.»ص59

 

مضامین سیاسی در تفسیر آیه: 1- تکیه برمظاهر مادی فنا پذیرنظیر قدرت وثروت، گرچه برای بوجود آوردن احساس امنیت وآرامش خاطر است، اما سبب آرامش درونی انسان نمیشود بلکه اضطراب وناامنی را بیشتر میکند. نتیجه اینکه قدرتمندی و ثروتمندی موجد آرامش واقعی نیست و اینکه برخی اعمال صاحبان قدرت وثروت از ترس و احساس نا امنی آنها ریشه میگیرد. 2- ظواهر مادی اصیل ومعتبر نیستند 3– آنهائیکه به عالم غیب ایمان راستین ندارند، از نور هدایت بی بهره اند. 4- نظام نا عادلانه طبقاتی وعدم اقتدا به امام عادل، موانع کمال انسان وجوامع انسانی هستند. 5- مابین ایمان به غیب وانفاق در چارچوب نظام عادلانه سیاسی و اقتصادی، با وفور نعمت و شکوفائی اقتصادی رابطه ای مستقیم وجود دارد.

 

 

 

آیه پنجم=(آن مردمی که به آنجه به تو نازل شده و پیش از تو نازل شده همی ایمان می آورند به زندگی دیگر،یقین دارند):
والذین یومنون بما انزل الیک:«معنای نزول پائین آمدن ودر دسترس قرار گرفتن است. با دلالت "ما" برعموم، شامل همه آیات ودستورات وصفات عالیه ای میشود که برقلب رسول اکرم وحی والهام شده ودر وجودش ظاهر گشته. اگر "باء" برای سببیت باشد، متعلق ایمان عام است. یعنی:ایمانشان به سبب آیاتیکه بر تو نازل شده افزون می گردد.»ص60
وما انزل من قبلک:«آنچه بر پیشینیان نازل شده از جهت زمان مقدم است. ایمان پسینیان به آن از طریق رسالت خاتم استکه آیاتش روشن وباقی می باشد...بنابر این اشاره به خاتمیت می باشد»ص60
و بالاخرة هم یوقنون:«آخرت – مقابل محسوس،اول،دنیا-عالم غیر محسوس پس از این نشئه،عالم برتر می باشد. یقین روز افزون به چنین عالمی...برای هر کسی حاصل نمی شود، مستقل آورده و باتقدیم ضمیر "هم " مقام چنین مردمی را معرفی نموده.»ص60
«این چهار آیه معرف قران ومبین اوصاف مردمی استکه از هدایت آن بهره مندمیشوند وبه کمال آدمی میرسند.» «درخت وجود انسان با ارتباط با بغیب شاخ وبرگ می گستراند از نور هدایت قران بهره می گیرد وبه محصول یقین می رسد.»ص61(در سوره ابراهیم ونور شبیه این تعابیر هست)
مضامین سیاسی در تفسیرآیه:1- خاتمیت دین اسلام وکمال آن نسبت به ادیان پیشین 2- ایمان به غیب و آخرت ، نصیب هرکسی نمی شود. لذا منکران ودشمنان دین اسلام از این نعمت ونور الهی بی بهره اند 3- در سوره ابراهیم کسانی که ریشه شان در ایمان به عالم غیب و آخرت نیست، به نا پاک پوک ، شبیه شجرۀ خبیثۀ بی قرار تشبیه شده اند.

 


آیه ششم=(هم اینان بر هدایتی که از جانب پروردگارشان است استوارند، وهم اینان رستگارانند): «متقین که در آغاز سوره هدایت را مخصوص آنها معرفی نمود، آنهایی اند که پروا دارند. چون اندیشناک وهراسانند، راه رستگاری میجویند. چون جویای راه اند به هدایت قران میگرایند. پس از هدایت عام قران بر هدایت خاص مستولی ومستقر می گردنند وجاذبه ربوبیت انها را می رباید ... اینها از هدایت عام رحمانی به هدایت خاص رحیمی می رسند...»ص61

مضمون سیاسی خاصی در تفسیر این ایه دیده نمی شود.

 


آیات هفتم وهشتم – یکجا تفسیر شده اند- =(بحقیقت کسانیکه رو بکفر رفته اند،چه آنها را بیم بدهی یا ندهی،بر آنها یکسان است،ایمان نمی آورند(7)خداوند بر دلها وشنوائی آنها مهر زده و بر بینششان پرده ای است وآنها راست عذابی بزرگ(8 ):
ان الذین کفروا...:«کلمه کفر هرجا در قران آمده مانند ایمان، نظر به باطن وحقیقت است. که با معنای لغوی تناسب دارد...آنکه می خواهد برنگردد و تشخیص ندهد، اگر پس از توجه یا تشخیص انکار نماید چون با توجه واراده و اختیار کفر را گزیده، قابل هدایت نیست. کفر اول امر عدمی است و دوم با ایمان تقابل وتضاد دارد(نه عدم وملکه) و عارضه نفسانی و عناد است. ادامه و اصرار بر کفر قوای ادراکی را یکسره از کار می اندارد تا جائیکه یکسره از درک باز می ماند...چون به اینجا منتهی میشود، آثار ختم وغشاوه به او ودر بارۀ اوداده می شود.»ص64 «مهر بردلها و گوشها که به خداوند نسبت داده شده، جبر و بر خلاف عدل ولطف نیست. زیرا نتیجه اراده واختیار خود آنهاست.»ص64 «در این دو آیه کفر به خود آنها واختیارشان نسبت داده شده، ختم بر قلوب را که نتیجه اعمال است به خداوند نسبت داده، غشاوه بدون نسبت آمده که گویا ساختمان وجودشان در همین حد واین چنین است یا نتیجه عوامل میراثی وتکوینی پیشین می باشد. و "علی سمعهم " ممکن است عطف بر "علی قلوبهم " باشد.»ص65 «چون ادراک چشم ازجهت مقابل است، از باز ایستادن این ادراک به غشاوه(پرده) تعبیرنموده. بخلاف ادراک قلب که چون از جهات مختلف است، بر آنها کلمه ختم را آورده...(قلب) تشبیه به مخزن وصندوق سر بمهر ونا گشودها ی نموده که استعدادها وسرمایه های انسانی انان در آن نهفته شده واز قابلیت ظهور واستفاده باز مانده اند.»ص66 –اشاره به خطبه اول نهج البلاغه-
و لهم عذاب عظیم:«جمله اسمیه که با لام اختصاصی شروع شده، ثبات وملازمت را می رساند: که عذاب بزرگ برای آنان وملازم با وجودشان پیوسته وثابت است. گرچه غفلت وانصراف، از توجه ودرک آن بازشان داشته، این پایان کار کفر پیشگان است.»ص67 «پس از طلوع قران ... آنانکه فطرت حق جویی وضمیر خیر خواهشان زنده وسالم است، در یک سطح عالی با هم ضمیمه می شوند وبه هدایت قران پیش می روند. گروه دیگر آنهائی اند که به تاریکی کفر خوگرفته اند و نور وحی با چشمان شب کورشان سازگار نیست. گروه سوم کسانی اند که متحیر بسر میبرند...اوصاف اخلاقی گروه سوم را در پرتو آیات بعد بنگرید»- ایات 9 الی 13 در مورد اوصاف منافقین است -

مضامین سیاسی در تفسیر این دو آیه: 1- در قران دسته بندی مردم نه بر اساس قوم ونژاد وطبقه و...بلکه براساس ملاک عقیده وایمان صورت گرفته است. 2- تعبیر از کفر بعنوان بیماری واینکه کافران اهل منطق واستدلال نیستند. 3- بیماری روحی کفار در عملکردشان ظهور وبروز می یابد.وآن لجاجت و مقاومت در برابر حق است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تفسیر سیاسی سی وپنج آیۀ اول سورۀ بقره