فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ایمان سلاح انسان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد ایمان سلاح انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ایمان سلاح انسان


تحقیق در مورد ایمان سلاح انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :7

 

 

ایمان سلاح انسان

 

فلسفه جبر دستاویز غاصبان است

 

انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد ندارد وتحت تاثیر «جبر تاریخ » و«جبر زمان» و«محیط » نیست ، بلکه عامل سازنده تاریخ وزندگی انسان دگرگونی هائی است که در روش واخلاق وفکر وروح او به اراده خودش پیدا می شود .

 

 

 

بنابراین آنها که معتقد به قضا وقدر جبری هستند ومی گویند همه حوادث به خواست اجباری پروردگار است آیاتی که عکس العمل اعمال را براساس خود عمل اثبات می کند محکوم می شوند ، وهمچنین جبر مادی که انسان را بازیچه دست غرایز تغییر ناپذیر و اصل وراثت می داند ، ویا جبر محیط که او را محکوم چگونگی اوضاع اقتصادی وشرائط تولید می داند از نظر مکتب اسلام وقران بی ارزش ونادرست است ، انسان آزاد است وسرنوشت خود را به دست خویش می سازد .

 

 

 

انسان – با توجه به کلام الهی زمام سرنوشت وتاریخ خود را در دست دارد وبرای خود افتخار وپیروزی می آفریند واوست که خود را گرفتار شکست وذلت می سازد ، درد او از خود اوست ودوای او به دست خود ش ، تا در وضع او دگرگونی پیدا نشود وبا خود سازی خویشتن را عوض نکند تغییری در سرنوشتش پید ا نخواهد شد !

 

 

 

صلح جهانی تنها در سایه ایمان

 

یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافة ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین .1

 

فان زللتم من بعد ما جائتکم البینات فاعلموا ان الله عزیز حکیم .2

 

 

 

«سلم » و«سلام » در لغت به معنی صلح وآرامش است واین آیه همه افراد با ایمان را به « صلح وآرامش » دعوت می کند، واز آنجا که روی سخن با مومنان است ،مفهوم آیه چنین می شود که صلح وآرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است، وبدون ایمان یعنی تنها به اتکای قوانین مادی هرگز جنگ واضطراب از دنیا برچیده نخواهد شد ،

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ایمان سلاح انسان

مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی توو مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن


مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:9

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

 

احسان و نیکی واضح ترین وسیله محبوبیت:

 

بعضی گمان می کنند همین مقدار که انسان ایمان محکم و باطنی پاک و آراسته داشته باشد کافی است و ظاهر وشکل و قیافه او هر گونه باشد عیب ندارد . چنین گمانی از نظر اسلام باطل می باشد بلکه به عکس بخشی از برنامه ها و دستورهای اسلامی مربوط به نظافت و زیبایی و آراستگی ظاهر ، قیافه و لباس و .. است . این همه سفارشات و تاکید پیرامون این مسئله اهمیت آن را در روابط اجتماعی می رساند  و بیانگر آن است که اگر انسان ایمان داشته باشد  نشانه ایمان او درظاهر همین آراستگی ظاهری اوست و اولین چیزی که مردم از او می بینند همین نظافت و پاکیزگی اوست . بنابراین یک فرد با ایمان ابتدا میتواند از طریق آراستگی ظاهری مردم را به سوی خود جذب و سپس با ایمانش بر آنها تاثیر بگذارد.

 

نکته اصلی این است که همه انسانها ظاهر آراسته و مرتب را دوست دارند چرا که یکی از حس های درون انسان ، حس زیبایی است . بنابر همین حس اگر رعایت نظافت و پاگیزگی نشود بر خلاف فطرت انسانها عمل کرده است و کسی که بر خلاف فطرت انسانها عمل می کند هیچگاه محبوب آنها واقع نخواهد شد .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

تحقیق در مورد دوری از گناه

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد دوری از گناه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دوری از گناه


تحقیق در مورد دوری از گناه


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:27

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است. خداوند در هدایت حکیمانه خود تمامى این اعمال گناه آلود را براى ما روشن ‏ساخته است . تکالیف الهى - یعنى انجام دادن واجبات و ترک محرمات- غایتى جز تعالى معنوى انسان ندارد.

تأثیر گناه در آلوده کردن روح انسان مانند آلودگى ظاهرى بدن نیست. گناهان شخصیت و حقیقت وجود انسان را واژگونه و چهره انسانى او را به چهره‏اى حیوانى تبدیل مى‏کند . گناه تأثیرى واقعى ‏در شخصیت حقیقى انسان مى‏گذارد که با مرگ از بین نمى رود و با او به سرای دیگر منتقل می شود.

از ویژگیهاى حیات آخرت ظاهرشدن انسان با شخصیت حقیقى خود است که در دنیا با روش و منش و با خصلتهای ‏روحى زشت و زیبا براى خود ایجاد کرده است. در حیات آخرت، از چهره انسان‏نماى دنیایى خبرى نیست. در آنجا، هر انسان با شخصیت حقیقى ظاهر می شود. این شخصیت نشان دهنده عمل و رفتار او در دنیاست .

 

 دورى از گناه

 

گناهان به 3 دسته تقسیم می شود:

 

مهدویت و عقل‌گرایی (2)

 

نویسنده: حجت الاسلام حسین الهی نژاد

 

حکومت جهانی مهدوی و رشدیافتگی عقل

 

  1. رشد عقل نظری
  2. رشد عقل عملی

 

أ. ایمان

 

ب. عبادت

 

ج. عدالت

 

د. اعتقاد به خدا

 

ه‍ . دوری از گناه

 

  1. عقل ابزاری

 

نتیجه و ارزیابی

 

أ. تفاوت‌های کمی

 

ب. تفاوت‌های کیفی

 

  • مسأله دوری از گناه

 

آثار گناه

 

1. مانع معرفت است:

 

2. مانع استجابت دعاست:

 

3. مانع آرامش خاطر است:

 

4. مانع شرم و حیاست:

 

5. مانع طول عمر می‌شود:

 

6. باعث تغییر نعمت می‌شود:

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دوری از گناه

دانلود مقاله نخستین ایمان آورنده به رسول خدا

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نخستین ایمان آورنده به رسول خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

- نخست ایمان آورنده به رسول خدا: از کتاب فضائل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری
از مطالبی که دلالت بر ولایت بلافصل علی (ع) دارد و نیز بیانگر یکی دیگر از فضایل ایشان می باشد داستان یوم الدار است که در اولین روز دعوت علی پیامبر(ص) صورت گرفته است و در همان نخستین روز علی (ع) حمایت خود را از پیامبر (ص) اعلام کرده و پیامبر نیز در همان اولین روز علی (ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است.
طبری در تاریخ خود از امیر المومین علی (ع) در تفسیر آیه ”و انذر معیشرتک الاقربین“ نقل کرده که چون آیه فوق نازل شد پیامبر برخاست و فرمود : خدا فرمان داده که نزدیکان خود را بیم دهم و سختت دلگیرم می دانم وقتی سخن آغاز کنم با من بدی می کنند، خاموش ماندم تا جبرئلی بیامد و گفت : ” از معتمد! اگر آنچه را فرمان داده ام انجام ندهی عذابت می کنم“ اینک طعامی آماده و ظرفی پر از شیر کن و فرندان عبدالمطلب را دعوت نما که با آنها سخن گویم و فرمانی را که دارم برسانم.علی (ع) گفت: آنچه پیامبر فرموده بود انجام داده ام و خویشان را که در حدود چهل نفر بودند دعوت نمودم و عموهای وی ، ابوطالب و حمزه و اوبولهب و عباس در میان آنها بودند چون حاضر شدند پیامبر فرمود: تا طعامی را که آماده کرده بودم بیاورم و چون طعام را آوردم رسول خدا(ع) قطعه گوشتی برداشت و آن را تکه تکه کرد و در اطراف ظرف گذاشت و فرمود : به نام خدای آغاز کنید ، میهمانان غذار را خوردن و همگی سیر شدند سپس پیامبر فرمود: همه میهمانان را نوشیدنی بده .میهمانان متفرق شدند و پیامبر (ص) با آنها سخن نگفت .‌روز دیگر پیامبر به من فرمود : به همان گونه میهمانی دیگری ترتیب بده فرمان او را اچرا کردم.پس از صرف غذا رسول خدا شروع به سخن کرد و فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا هیچکس از مردم عرب چیزی بهتر از آنچه من آورده ام برای قوم خویش نیاورده است من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده ام و خدای تعالی مرا فرمان داده که شما را به سوی او خوانم، کدامتان مرا در این کار یاری می کنید که برادر و وصی و جانشین من باشید؟ قوم خاموش ماندند و من ه از همه خردسالتر بودم گفتم : از پیامبر خدا من پشتیبان تو خواهم بود و او گردن مرا بگرفت و فرمود: این برادر و وصی و جانیشن من است ، مطیع او باشید.
میهمانان برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو گفت که از پسرت اطاعت کنی.این داستان را ” فرات بن ابراهیم“ نیز در تفسیر خود در ذیل آیه مورد بحث آورده است.ضمنا روایات بسیار زیاد دیگری از پیامبر و نیز از خود علی (ع) و صحابه دیگر که مضمون آنها پیشگام بودن علی (ع) در ایمان آورده به رسول خدا(ع) می باشد وارده شده است که نقل آنها موجب تالیف کتابی جداگانه خواهد شده و کتبی حدیث و تاریخ مملو از آنهاست.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابی رافع روایت کرده که می گوید: من ربذه رفتم تا ابوذر را دیدار کنم چون خواست از نزد او بروم رو به من کرده و جمعی نیز با من بودند گفت: در آینده نزدیک فتنه و آزمایشی پدید می آید. پس تقوا پیشه کنید و در آن زمان علی بن ابی طالب را رها نکنید و از وی پیروی نمایید که من از رسول خدا(ع) شنیدم که به علی (ع) می فرمود “ انت من آمن بی، اول من یصا فتحی یوم القیامه دامت الصدیق الکبر و انت الفاروق اللذی یفرق بین الحق و الباطل و انت یعوب المومنین و المال یعوب الکافرین و انت اخی و وزیری و خیر من اترک بعدی تعضی دینی و تچزی موعوی“ که از این امت و در روایات مسلمان است که می گوید:“ اول هذا الامه و روا علی نبیعتا الحومن الها اسلاما” علی بن ابی طالب نخستین کسی که از این امت در کنار حومن بر پیامبر در آید نخستن کسی است که اسلام آورده و او علی بن ابی طالب است بود.
ابن هشام از ابن اسحاق آورده است: ” نخستین مردی که به رسول خدا گروید و او را بدانچه که از جانب خدا آورده بود گواهی داد علی بن ابی طالب بود. در آن وقت 10 سال از عمر وی می گذشت و از جمله نعمتهای خدا بر علی آن بود که پیش از اسلام در کنا رسول خدا به سر می برد.
علامه امینی (ع) در کتاب شریف “الغدیر” عقیده بیش از پنجاه نفر از صحابه و تابعین مانند انس بن مالک، بریده اسلمی، زید بن ارقم عبدلله بن عباس ، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، جناب بن ارت حذیفه، عمربن خطاب،و... را از روی کتب بزرگان اهل سنت نقل کرده و بیش از هفتاد حدیث آورده است که همگی گفته اند که علی بن ابی طالب نخستن مسلمان و مومن به رسول خدا بود. زید بن ارقم می گوید: ” اول من اسلم مع رسول الله علی بن ابی طالب“ یعنی نخستین کسی که با پیامبر خدا اسلام را پذیرفت علی بن ابی طالب بود در کتاب ” احقاق الحق“ نیز به صورت پراکنده بیش از این روایت شده است. علاوه بر همه آنچه گفتیم فرمایش امیر مومنان(ع) خود برترین شاهد بر این گفتار است آنجا که در نهج ابلاغه می فرماید: ” هر سال در مرا خلوت می گزید من او را دیدم و جز من کسی وی را نمی دید. حضرت علی گفت من سومین آنان بودم که روشنایی وحی و پیامبری ار می دیدم و بوی نبوت را می شنودم و در خطبه دیگر همان کتاب شریف می فرماید: ” هیچ کس پیش از من به پذیرفتن دعوت حق نشتافت و چون من صله حرم و افزودن در بخشش و کرم نیافت“
قسمت دیگری از سخنان آرت حمزت را که مستقیما در نهج البلاغه جمع آورد شده توسط ” سید رضی“ نیامده است و در منابع اهل سنت وارد شده در اینجا می آوریم. از آن جمله است این حدیث که طبری و سنایی و ابن ماجد و حام و دیگران از علما و محدثین اهل سنت آن را نقل کرده ان که فرمود: ” انا عبدالله و اخو رسول“ منم بنده خدا و برادر رسول الله منم صدیق اکبر و مدعی آن نشود کسی جز دروغگویی تهمت زن و حقا که من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز خواندم و من نخستین کسی بودم که با او نماز خواند . در حدیث دیگری از آن حضرت فرمود: ” الهم لا اعرف عبدا من هذه الامه عبدک قبل غیر بنیک قال هلاث مرات ثم قال لقد ملیت قبل ان یصلی الناس و فی لفظ قبل این یصلی احد “ و از آن جلمه اشعاری است که در این باره از آن حضرت روایت شده و علمای شیعه مانند شیخ مفید و طبرسی و دیگران و همچنین بیش از بیست و پنج تن از علمای اهل سنت مانند یاقوت حموی و بیهقی و ابن حوزی و ابن کثیر و .. این اشعار را در کتب خود نقل کرده اتند که نام جملگی آنان را مرحوم علامه امینی در کتاب شریف الغدیر آورده است.
شرح این موضع در میان دانشمندان به حدی است که برخی از آنها ادعای اجماع و اتفاق بر آن کرده اند، از جمله از علماء بزرگوار شیعه شیخ مفید در کتاب ” الضمول المختاره“ فرماید” اجمعت الله علی ان امیرالمومنین (ع) اول ذکر اجاب رسول الله و لم یختلف من ذلک احد من اهل العلم الله ان العمانیه طفت فی ایمان امیرالمومنین(ع) اصغر سند فی حال الاجابه 000 ) یعنی اجماع است اسلام بر این است که امیرالمومنین (ع) نخستین کسی است که جز آنکه عثمانیه در مورد ایمان آن حضرت صغیر ایشان را غیبت شمرده است و 000 )) مرحوم مفید پس از تجزیه و تحلیل و نقل قول درباره سن آن حضرت با استفاده از قرآن و تاریخ و حدیث به این اشکال واهی با قاطعیت پاسخ گفته و روایات بسیاری را که دال بر سبقت آن حضرت در ایمان به رسول خدا می باشند ذکر می کند .
از دانشمندان اول سنن نیز گروهی براین مطلب ادعای اجماع کرده اند از جمله (( ابن عبدالی )) در کتاب (( الاستیعاب فی معرفه الاصحاب )) که در این کتاب آورده است : (( اتفتوا علی ان خدیجه اول من آمن بالله ، رسوله و صدقه فیما جاء به ثم علی بعدها )) (( ابو جعفر اسکافی )) نیز می نویسد: (( متروی الناس کافه افتخار علی بالسبق الی الاسلام )) همانطور که گفتیم احادیث زیادی درباره سابق بودن علی (ع) در ایمان آوردن به رسول خدا وارد شده که آوردن همه آنها تالیف چند جلد کتاب است . و ما اگر در این باره حدیثی و روایتی هم نداشتیم روی قاعده طبیعی می دانستیم با توجه به اینکه علی (ع) از کودکی در خانه رسول خدا بوده و هم چون فرزند برای آن حضرت به شمار می رفته و شب و روز نزد او بوده و محرم اسرار زندگی او گردیده بی هیچ چون و چرا باور داشتن بودن در تفسیر علی بن ابراهیم قمی در تفسیر آیه شریفه (( افمن شرح الله صدره الاسلام فهو الانور من ربه فویل للقاسیه و تو بهم من ذکر الله اولئک فی ظلل مبین )) می خوانیم که جمله (( افمن شرح الله صدره الاسلام )) درباره امیر مومنان علی (ع) نازل شده است .

 

2- افضلیت علی (ع) بر انبیاء از کتاب فضایل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری
در جلد 2 از کتاب ناسخ صفحه 15 نقل می کند که : حزه دختر حلیمه سویه بر حجاج بن یوسف در آمد در حضور او ایستاد ( حجاج گفت تویی حمزه بنت حلیمه سعدیه امر رسول خدا (ص) به خزه فرمود : مرا بیتی است که از مرد بی ایمان به ظهور پیوست ( یعنی اینکه گفته اند ( اتقوا من فراسته المومن )) و شان مومن است تو با اینکه مومن نیستی به می شناختی ) حجاج گفت خدا تورا در اینجا رسانید چه شنیده ام ، توعلی را بر ابی بکر ، عمر و عثمان تفضیل می دهی عره گفت دروغ گفته است
آن کسی که گفته من علی را خاصه بر ایشان تفضیل می نهم . حجاج گفت : مگر بر غیر ایشان تفضیل می دهی گفت من علی را بر آدم ابوالبشر و نوح و ابراهیم و لوط و داوود و سلیمان و موسی و عیسی (ع) تفضیل می نهم . حجاج گفت : وای بر تو همانا تو علی را بر صحابه فضیلت می نهی کافی نیست که اورا بر هشت نفر از انبیاء عظیم الشان تفضیل می دهی ؟ اگر بر این دعوی حجتی نیاوری گردن تو را خواهم زد ، حزه فرمود : من علی را بر این هشت نفر از انبیاء تفضیل نمی دهم لکن خداوند متعال علی را بر آنها تفضیل داده است در قرآن شریف در حق آدم می فرماید : ( فهمی آدم به) یعنی آدم (ع) در حضرت خداوند عصیان ورزید ( ترک اول سرزد ) و دچار شده و درباره علی (ع) می فرماید ( و کان سعیه مشکورا ) .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به کدام سند علی را بر نوح و لوط تفضیل می گذاری ؟ حره فرمود : در آنجا که خدای متعال می فرماید : (( ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عباده الصالحین فخانتا هما و لم یغنیا عنصما من الله شیئا و قیل ادخلالنا مع الداخلین )) که دو زوجه این پیغمبر را به کفر و خیانت و دخول موصوف لکن علی بن ابیطالب را در تحت سوره المنتفقی (( ان الله یرضی لرضا فاطمه یغضب لغضبها )) حجاج گفت یا حره نیکو گفتی اکنون بگو چگونه علی را بر پیغمبر اولولعزم ابراهیم خلیل تفضیل می دهیم ؟ حزه گفت خداوند متعال تفضیل داده در کتاب خود آنجا که می فرماید (( و اذ قال ابراهیم رب ارنی

 

کیف نحی الموتی قال اولم تو من قال بلی و لکن لیطمئن قلبی )) یعنی در آن وقت که ابراهیم گفت : ای پروردگار من به باز نمای چگونه مردگان را زنده می کنی از جانب خداوند متعال خطاب شد مگر به احیای اموات ایمان نیاوردی ؟ عرض کرد ایمان آوردم اما می خواهم قلبم مطمئن شود ، ولی مولای من امیرالمومنین در مراتب دقیق و کمال ایمان به آن حضرت رب العالمین کلامی می فرماید که هیچ یک از مسلمانان در آن اختلاف نکردند و آن کلام این است که فرمود : (( کشف العظاء ما اذت یقینا )) یعنی اگر تمام حجت برداشته شود بر تعیین من افزوده نشود یعنی چنان در مراتب ایمان استوار و در مدارج شهود ارتقاء یافته ام که کشف حجب ( پرده ها ) و علم آن درنزد من یکسان است و این کلمه ای است که بیش از آن حضرت و بعد از او کسی نگفته .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون باز گوی به چه سند و حجت علی را به موسی (ع) تفضیل می دهی ؟ حره فرمود : به سبب قول خدای عزو جل که می فرماید ( فخرج منها خائفا یترقب )) ( یعنی حضرت موسی از مصر پایتخت فرعون در حال حذف و نگرانی خارج شد ) امام علی (ع) در فراش رسول خدا (ص) بیتوته نمو در خویشتن را فدای آن حضرت ساخت و هیچ بیمناک نشد و خداوند متعال این آیت را در شان او فرستاد ( و من الناس من یشری نشر ابتغاء مرضات الله )) یعنی بعضی از مردمان کسانی باشند که می فروشند خویش را و بدن عزیز خود را به جهت رضای پروردگار خود . حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به چه حجت علی را از داوود پیامبر افضل می شماری ؟ حره فرمود : خدایش فضیلت داده است آنجا که می فرماید ((
یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله )) یعنی ای داوود ما تو را در زمین به خلافت و سلطنت ممتاز گردانیدیم تا درمیان مردم به حق و راستی حکومت کنی و متابعت هوای نفس نمایی که متابعت هوای نفس انسان را گمراه می کند .
حجاج گفت : حکومت داوود چه چیز بود . حره گفت : درباره تو مرد که یکی باغ انگور داشت و دیگری گوسفند به ناگاه گوسفندان به باغ رفته و انگورستان را خوردند . صاحب باغ به داوود شکایت کرد و گفت باید گوسفندان را بفروشد و از بهای او تعمیر باغ نماید . پسرش سلیمان فرمود ای پدر باید از بهای شیر و پشم و گوسفندان به صاحب باغ دار این است که خدا می فرماید : (( فقهمنا سلیمان )) یعنی این مسئله را به سلیمان فهماندیم تا حکم به عدل و حق باشد بالجمله حره فرمود اما مولای ما امیر المومنین (ع) فرمود : سلونی عما فوق العرش و عما دون العرش سلونی قبل ان تفقدونی )) بپرسید از من از بالای عرش و زیر عرش و بپرسید از من هرچه خواهید پیش از آنکه مر نیابید ( واز میان شما بروم و دار فانی را وداع کنم ) و رسول خدا (ص) در روز خیبر فرمود (( افظلکم علی و اعملکم و افظاکم علی )) حجاج گفت : نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر سلیمان تفضیل می دهی ؟ حره می فرماید : (( رب هب لی ملکا لا ینبغی من بعدی )) ( یعنی ای پروردگار ببخش به من سلطنتی و قدرتی که سزاورا نباشد برای احدی غیر از من اما مولای من امیرالمومنین می فرماید (( یا دنیا طلقتک ثلاثا ، لاحاجه لی فیک )) ای دنیا تورا سه طلاقه کردم و بر خویشتن حرام ساخته ام واز این روی مرا با تو حاجتی نباشد در این وقت خداوند آیه ای فرستاد (( تلک الدار الاخره نجعلها الذین لا بریدون علوا فی الارض و لا نساء )) یعنی این سزای آخرتست که مفمومی داشته و مقرر فرمودیم برای آنان که به زندگانی دنیا و حطام جهان و برتری و سلطنت و فساد انگیختن در زمین اراده نکردند .
حجاج گفت ای حره نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر عیسی تفضیل داده ای ؟ حره فرمود : خداوند متعال علی را بر عیسی (ع) تفضیل داده به این کلام خود که می فرماید (( اذ قال یا عیسی بن مریم اانت قلت للناس اتخذونی و امی العین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان لقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی و لا اعلم ما فی تمسک انک انت علام الغیوب ما قلت لهم الا ما امرتنی به ))
این حکومت به آخرت افتاد و علی بن ابیطالب (ع) گاهی که جماعت نصریه آن گونه مهیا کردند درباره آن حضرت (غلو نمودند) حکومت را به تاخیر نیفکند یعنی در دنیا مکانات ایشان را در کنار ایشان نهاد پس این است فضائل امیرالمومنین که با فضائل دیگران سنجیده نمی شود . حجاج گفت احسنت یا حره اگر نه جواب را نیکو نداده بودی مقتول می شدی جای داشت که حره بفرماید عیسی را نسلی نبود و نسل علی (ع) تا دامنه قیامت باقی است و عیسی را درپشت یازدهمین فرزندان علی (ع) نماز می خواند و خدای متعال سهمی درمان بنی اسرائیل قرار نداد اما برای علی (ع) و اولاد علی (ع) سهم خمس قرار داد و عیسی را عیالی نبود و علی (ع) را مثل فاطمه (س) در خانه بود و مادر عیسی مریم خدمتکار این خانواده بود .
3- علی (ع) مولود کعبه از کتاب فضائل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 47   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نخستین ایمان آورنده به رسول خدا

تحقیق در مورد درجات ایمان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد درجات ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد درجات ایمان


تحقیق در مورد درجات ایمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

فهرست مطالب

  3-*علت اختلاف درجات ایمان : 4-*درجات ایمان : 5-*درجات سه کانه ایمان: 6- * ایمان کامل :

1 شاخه های ایمان : ایمان هفتادو اندی شاخه است.

 

 مقد مه :

 

           سیاس خدای عزوجل که انسا را افرید و به اوعقل داد تا راه حق و باطل را از هم تشخیص دهد. که ییمودن راه حق تنها با داشتن ایمان حاصل میشود,و ایمان خود دارای مراتبی میباشد که افراد بر حسب ان با یکدیکر متفاوت میباشند.

 موضوع تحقیق من درجات و مراتب ایمان است .  که با مطاله ی جهار کتاب توانسته ام مطالب مختصری  را جمع اوری کنم و به صورت تحقیق خود ارائه دهم با امید اینکه مفید واقع شده و مورد قبل شما استاد کرامی قرار کیرد. اما قبل از اینکه بخواهم مستقیما به درجات ایمان بیردازم ابتدا اشاره ای به( خود ایمان که اصلا ایمان جیست ؟ جکونه حاصل می شود. جرا وجود علم درایمان موثر است , ) دارم . بعد از ان به درجات ایمان برداخته ام .

1-* ایمان جیست؟

ایمان عبارت است از باوری که توام با اقراروعمل به مقتضای باور باشد. اقرار به عقاید اسلامی  بدون

باور قلبی  ایمان نیست باور قلبی هم بدون اقرار عملی ایـــمان نیست . بدین جهت فرعون با اینکه یقین داشت انجه موسی (ع) می کوید حق است و رسالت موسی (ع) را قلبا باور کرده بود ولی به او مومن کفته نمی شد جون از روی لجاجت و اسـتـــکبار اقرار به یکانکی خدا و نبوت موسی نمی کرد. ولی وقتی در حـــــال غرق شدن اصطرارا اعتراف به توحید و رسالت موسی نمود  کفت: امنت انه لا اله الاالذی امنت به بنواسراییل وانـا من المسلمین : ایمان اوردم که خدایی جزان خدا که بنی اسراییل به او ایمان اورده اند وجود ندارد ومن یــــکی از مسلمانانم .

در اینجا فرعون جبرا ایمان اورد. قبلا باورقلبی داشت و ترس از غرق شدن ومـردن او را وادار به اقرار زبانی کرد.بس او مومن شد ولی به صورت اضطراری واز روی اجبار.

بنابراین ایمان دو رکن دارد:اعتقاد قلبی و اقرارعملی رکن اول دراختیار انسان نیست یعنی انسان نمیتواند به دلخواه خود هر جه را بخواهد باور کند یا باور نکند ولی رکن دوم در اختیار انسان است

و مربوط به عقل و بعد عملی وجود انسان می باشد .یعنی انسان می تواند به انجه باور دارد اعتراف کند وبه

مقتضای ان عمل نماید ولی عملا اعتراف به اعتقادات خود نداشته باشد اعتقادات قلبیکه رکن اول ایمان است, جون در اختیار انسان نیست اجبار بردار هم نیست , یعنی به زور نمی شود اعتقاد کسی را عوض کرد. ولی رکن دوم ایمان که اقرار عملی است جون در اختیار انسان است قابل اجبار است یعنی می شود جبرا کسی را وادار کرد که به عقاید خود عملا اعتراف کند یا بر خلاف عقیده خود عمل نماید و خـــــود نیزدارای مـــراتبی

است .[1] که این مراتب ازراه علم حاصل می شود که در اینجا به تلازم وجودی علم و ایمان اشاره می کنیم .

2-*  تلازم وجودی علم و ایمان :

به دلیل قدرتی که عقل در شناخت  وا کاهی نسبت به قضایا وکزاره های دینی دارد و در نتیجه به دلیل تا ثیری که


[1] -محمدی ری شهری – درسهایی از اصول عقا ید اسلامی – جلد اول ص 141


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد درجات ایمان