سازگاری زناشویی را می توان به شکل فرآیندی تعریف کرد که با پیآمدهای چندی چون دشواری در درک تفاوت های جنسی، اضطراب شخصی و بین فردی، رضایتمندی زناشویی و ... هم آیند است. این سازگاری در طول زندگی زوج ها به وجود می آید و شامل چهار حیطه جاذبه بدنی و جنسی، تفاهم، طرز تلقی و سرمایه گذاری می باشد که میتواند بر روابط والدین و فرزندان اثر گذارد. این ارتباط در سلامت فردی و روانی فرزندان، سلامت زوج ها و سلامت خانواده تأثیر بسزایی دارد. عدم رضایت زناشویی اثرات زیان بخشی بر سلامت عمومی دارد (روشن و همکاران، 1391). از طرف دیگر مکانیزم های دفاعی به دلیل اهمیت ویژه ای که در مفهوم پردازی اختلال های روانی دارند، مورد توجه بالینی و پژوهشی خاصی قرار گرفته اند و نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کنند. بررسی های متعددی از این فرضیه حمایت کرده اند که سلامت جسمی و روانی افراد به طور معناداری با مکانیزم های دفاعی آنها در ارتباط است (باند و پری، 2002). با این توصیف مکانیزم های دفاعی، به طور منطقی این ظرفیت را دارند که به عنوان یکی از متغیرهای درمانی در نظر گرفته شوند و در مداخلات درمانی از توجه ویژه ای برخوردار باشند.
اختلال وسواس فکری عملی یکی از مشکلات جدی سلامت روان شناختی بوده و سالیانه هزینه اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل می کند. همچنین مشکلات همراه با اختلال وسواس فکری عملی و علائم ناتوان کننده آن کارکرد میان فردی، شغل و زندگی فرد را مختل می کند. عوامل مطرح شده در این اختلال بسیار متنوع می باشد و شامل عوامل مربوط به خانواده و ژنتیک، اثرات مربوط به استرس های روانی
شامل 6 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله بررسی رابطه میان سازگاری زناشویی با مکانیزم های دفاعی و اختلال وسواس فکری و عملی زوجین