در این کارگاه ابتدا به چگونگی انجام مشاوره برای تشخیص وسواس می پردازد و سپس تعریفی از انواع وسواس و افکار وسواسی و ویژگیهای آن بررسی می شود.
کارگاه درمان وسواس
در این کارگاه ابتدا به چگونگی انجام مشاوره برای تشخیص وسواس می پردازد و سپس تعریفی از انواع وسواس و افکار وسواسی و ویژگیهای آن بررسی می شود.
تعداد صفحات : 66 صفخه -
قالب بندی : word
وسواس
وسواس از اختلالات اضطرابی انسانهاست که پایه ی زیست شناختی دارد. وسواس گاهی از کودکی شروع میشود ولی نمونه های آن را در تمام گروه های سنی می توان مشاهده کرد و یکی از شایع ترین رفتارهای درونی انسان است و نیرویی بی ریشه ولی قوی است که انسان را به انجام و یا بازداشتن از اعمالی وادار می کند. در آیاتی از قرآن کریم وسواس به معنی افکار بیهوده و مضری آمده که در ذهن خطور میکند. وسواس به عنوان بیماری پیچیده، آزار دهنده و اسارت آور معرفی شده است که شخص را مجبور میکند تا رفتاری بر خلاف میل و اراده انجام دهد و با آنکه می داند افکار و رفتارش بیهوده است ولی خود را در رهایی از آن ناتوان می بیند. مبتلا شدن یکی از اعضای خانواده به این اختلال علاوه بر اینکه احتمال دارد الگوی دیگران مخصوصاً کودکان واقع شود. یقیناً اثر سویی در کارکرد نظام خانواده خواهد داشت، بطوری که بیم آن میرود تا مسائل مهم زندگی مورد غفلت قرار گیرد و یا به علت ترس و شرمندگی از فاش شدن نشانه های وسواس نزد دیگران خانواده از معاشرت با دوستان و اقوام دوری نماید. از این رو به شناسایی و راههای پیشگیری از آن می پردازیم.
وسواس در ادبیات فارسی
کلمه وسواس در زبان فارسی بیشتر شامل مفهوم اعمال اضطراری اجباری میگردد. در حالیکه معادل این واژه در زبان های انگلیسی و فرانسه بیشتر بر افکار و محتویات ذهنی مزاحم ناخواسته و غیر قابل اجتنابی که بیماران وسواسی از آنها شکایت دارند دلالت میکند. اعمال تکراری و اجبار آمیزی که غالباً به دنبال این افکار از مریض سر می زند با عنوان اجبارها یا واکنش های اجباری اضطراری بیان میشود.
مفهومی که برای آن در زبان فارسی لفظ واحدی وجود ندارد. اصطلاح وسوسه که ذکر آن در قرآن مجید نشانه قدمت آن است در زبان های عربی و فارسی نیز در اصل به نوعی اندیشه و محتوای ذهنی ناخواسته و نا مطلوب دلالت میکند.
دوران پزشکی مو صر اصطلاح وسواس را برای توصیف جریان فکر و اندیشه پیوسته و ناخواسته که مریض قادر به خارج کردن آن از ذهن خود نیست به کار میبرند. پس وسواس به معنای مرضی کلمه عبارتست از نوعی احساس اجباری برای تکرار و تعقیب افکار و اعمال که مریض خود بر بیهوده و بی معنا بودن آن و نیز واکنش منفی اطرافیان که ممکن است جنبه ترحم، تمسخر و در نهایت مخالفت علنی داشته باشد آگاه است.
«لغت وسواس»
وسواس به همان گونه که از نامش بر می آید بیماری ویژه ای است که ویژگی بارز آن وسوسه انگیزی یا حالت وسواس است. در اصطلاح اهل لغت حدیث نفس است، یعنی کلامی که در باطن انسان است و نیرویی بی ریشه ولی قوی که به امر و نهی انسان، واداشتن او به ارتکاب عملی و یا بازداشتن او از انجام دادن امری می پردازد. در برخی از آیات قرآن وسواس به معنی افکار بیهوده و مضری آمده است که در ذهن خطور می کند و در صورت تحقق و وقوع خارجی در می یابیم که امری باطل و بیهوده بوده است. قاموس قرآن آن را به معنی حدیث نفس گرفته است و کلامی از باطن، خواه از سوی شیطان و خواه از خود انسان. تفسیر مجمع البیان وسواس را از وسوسه دانسته است و آن خواندن به سوی چیزی است با صدای آهسته و تفسیر المیزان وسوسه را به معنای آن چیزی می داند که باطن و درونش با او سخن گوید.[1]
«ماهیت وسواس»
وسواس را عبارت از یک محتوای نفسانی، به صورت فکر، خیال، میل و کشش یا حرکت به همراه یک احساس اجبار درونی و مقاومت ناپذیری ذکر کرده اند که اساس آن هیجان شدید و درونی و مقاومت ناپذیری ذکر کرده اند که اساس آن هیجان شدید درونی است و به صورت اعمال بی رویه در فرد ظاهر میشود. ظهور آن افکار و احساس که دارای جنبه مزاحمت است به صورت غیر ارادی در بخش خود آگاه ذهن است که به اصطلاح روانکاوان با من، یا شخصیت اصیل او در مقابله و معاوضه بوده و باعث پیدایش اضطراب میشود. به خاطر آثار و جنبه های مختلف این بیماری است که برخی آن را نوراستنی عمیق و برخی دیگر آن را اختلالی عصبی- روانی یا پسیکونوروز نامیده اند و این هر دو حکایت از ناتوانیهای عمیق بیمار دارد.
در تعریفی دیگر وسواس را این طور بیان کرده اند. [2] عبارتست از رفتارها، عقاید، افکار یا تصوراتی که تکرار شونده و پایدار است.
برخی معتقدند که وسواس نوعی غریزه واخورده و نا آگاه است. حالتی که در آن فکر، میل با عقیده ای خاص که اغلب و هم آمیز و اشتباه است، آدمی را در بند خود می گیرد، به طوری که اختیار و اراده را از او سلب میکند.
توصیف بیماری وسواس اجباری از تاریخ معرفی اولیه آن توسط اسکیردل در 1838 میلادی تا کنون تغییری نیافته است. یک ایده فکر، تصور یا حرکت مکرر یا مصربا نوعی احساس اجباری و ناچاری ذهنی و علاقه به شخصیت خود بوده از غیر عادی و نابهنجاری بودن رفتار خود آگاه است. راهنمای تشخیص و آماری انجمن روان پزشکان آمریکا بیماری وسواس را این چنین تعریف میکند[3]: ویژگی اصلی این بیماری وسواس ها یا اعمال، اضطراری مکرر میباشد و به عنوان تجارب و احساسات ارادی تلقی نمیشود بلکه به صورت آرمان هایی جلوه می کنند که از خارج به میزان آگاهی خود هجوم آورده باشند و فرد خیلی می کوشد این افکار ناخواسته را سرکوب کند یا آنها را نادیده بگیرد.
«تظاهرات بالینی و طبقه بندی»
اختلال وسواسی اجباری دارای دو جنبه شناختی و رفتار است. این تقسیم بندی بر حسب، نوع رفتار مسائل مفهومی جدی به وجود می آورد که به موقع بررسی ارتباط علایم بیماری با اضطراب به چشم می خورد. اختلاف وسواسی اجباری را معمولاً بر حسب نوع رفتار تشریفاتی یعنی شستن یا تمیز کاری بررسی کردن شکل های نادر تری از قبیل تکرار کردن و منظم نمودن طبقه بندی میکنند. همه بیماران وسواسی اجباری علایم یا با قرینه های درونی تری یعنی افکار تصورات یا تمایلات مزاحم را از خود نشان میدهند. برای نمونه این فکر که آیا در را خوب بستم؟ ممکن است با ترس از حمله یک متجاوز جنسی به اتاق خواب همراه باشد به این ترتیب فکرهای وسواس را می توان به چند نوع تقسیم کرد 1-وجود محتویات ذهنی یا شناختی مزاحم همراه با قرینه های خارجی ترس و ترس از پیامدهای فجیح 2-وجود محتویات ذهنی مزاحم همراه با علایم خارجی ایجاد کننده ترس (ولی بدون ترس از عواقب وحشتناک). [4]
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه60
1-درمان رفتاری غرقه سازی تجسمی implosion therapy
غرقه سازی تجسمی بر این باور مبتنی است که بسیاری از حالات ، منجمله اختلالات اضطراب ، نتیجه تجارب دردناک گذشته است ، و برای اینکه بیمار آنها را از یاد ببرد باید موقعیت اصلی بنحوی که بدون درد تجربه گردد، دوباره ایجاد شود.
درمانگرانی که از این روش استفاده می کنند از مراجعان خودمی خواهند صحنه های تعارضات شخصی مربوط را تصور کنند و اضطراب احساس شده درآن صحنه ها را یادآوری کنند.سپس می کوشد تا واقعیت بازپردازی به حداعلی برسد وبه بیمار کمک کند و اضطرابی را که به واسطه شرایط تنفرآور ایجاد شده بود فروبنشاند. به علاوه دراین روش به مراجع کمک می شود تا رفتارهای پخته تری درپیش گیرد .مواجهه سازی همواره در درمان بسیاری از اختلالات اضطراب نتایج خوبی داشته وبهبود حاصله تا چندین سال پابرجا بوده است .لذ ا مواجهه درازمدت با محرکی بالینی ،نتایج بهتری را در بردارد.
درمان مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ روشی دیگر که برای درمان غیردارویی وسواس استفاده می شود(R.E.P) یا Response exposure prevenition است که مواجهه بیمار با موردی می باشد که نسبت به آن وسواس دارد( مثل آلودگی ها) و این که از پاسخ دادن جلوگیری کند که در واقع نوعی حساسیت زدایی است.
گاهی اوقات کارایی این روش معادل ارزش درمان دارویی است و می تواند بسیار ارزشمند باشد.
پس کارآمد ترین فن رفتاری برای درمان تشریفات وسواسی مواجهه باعامل وسواسی و جلوگیری از پاسخ می باشد . درمانگر از بیمار می خواهد همه وسواسها و الگوهای اجباری را نشان دهد آنگاه درمانگر آنها را بازداری می کند . مثلا" : فرد مبتلا" به وسواس شستشو را کثیف می کند و آنگاه از شستن ممانعت بعمل می آورد . در شیوه درمان نمونه ممکن است به فرد اجازه داده شود هر پنج روز یکبار ده دقیقه دوش بگیرد مواجهه سازی ،حساسیت به آلودگی و اضطراب همراه با آن را کاهش می دهد و نهایتا" جلوگیری از پاسخ ، تشریفات وسواسی را برطرف می کند.
1-بازداری فکر
این فن بر اساس این فرض استوار است که محرک حواسپرت کنندة ناگهانی ، مثل صدای ناخوشایند درجهت خاتمه دادن به افکار وسواسی عمل می کند . بنابراین از مراجع خواسته می شود فکر وسواسی را در ذهن نگهدارد و درمانگر با صدای بلند میگوید ((بس!)) چنانچه این روش موفقیت آمیز باشد .یک فن خود کنترلی ویژه به مراجع می دهد تا یک فکر وسواسی را به هنگام وقوع برطرف کند .
ب: درمان دارویی وسواس:
در سالهای اخیر به دلیل نقش تقویتی "سروتونین"در فیزیوپاتولژی بیماری وسواس از داروهای مهارکننده ویژه سروتونین استفاده میشود که فلوکستین به عنوان یکی از آنهاست عامل اصلی رفتارهای وسواسی یک میانجی شیمیایی به نام»سروتونین است و بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر »مهار بازجذب سروتونین« است.
داروهای مهم وسواس عبارتند از:
1 -قدیمی ترین داروی وسواس که هنوز هم یکی از موثرترین آنهاست، کلومیپوامین میباشدکه در حقیقت یکی از داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای است
2 - داروهای اختصاصی مهارکننده بازجذب سروتونین مثل فلوکیستین و به طور اخص فلووکسامین و سرتراسین.
3 - اگر داروهای 2 گروه اول و دوم پاسخ ندهند، داروهای دسته سوم ا به این داروها اضافه می شود این داروها شامل: باسپیردن، کلونازپام و حتی داروهای آنتی سایکوتیک مثل هالوپیریدول، پیموزاید و رسپیریدون هستند و حتی گاهی از لیتیوم هم استفاده می شود
بیان مساله :
وسواس فکری عملی چیست ؟
وسواس فکری – عملی بیماری است که در آن فرد افکاری ناخواسته داشته و اعمالی را بارها و بارها تکرار می کند . همه ما در زندگی عادی خود،روتین های بخصوصی داریم مثل مسواک زدن دندان هایمان قبل از خواب . اما افرادی که مبتلا به این روان رنجوری هستند ، عادات رفتاری دارند که سد راه زندگی روزانه شان است
اکثر افراد مبتلا به این روان رنجوری ، خود می دانند که افکار و اعمالشان بی معنا و غیر ضروری است اما قادر به نادیده گرفتن آن یا خودداری از انجام آن نیستند .
وسواس فکری چیست ؟
وسواس فکری شامل ایده ها ، نظرات ، انگیزه هایی است که مرتبا به ذهن فرد هجوم می آورد فردی که مبتلا به این روان رنجوری است به هیچ عنوان دوست ندارد چنین افکاری داشته باشد و آنها را آزار دهنده می داند . اما قادر به کنترل آنها نیست . گاهی اوقات این افکار هر از گاهی به سراغ فرد می آیند و گاهی اوقات مرتباً ذهن او را اشغال می کنند .
وسواس عملی چیست ؟
افکار وسواسی فرد را مضطراب و هراسان می کند . این افراد سعی می کنند با انجام اعمالی بخصوص بنا بر قانونی که برای خود می سازند از شر این افکار خلاص شوند . این رفتارها وسواس عملی نامیده می شوند . برای مثال فرد مبتلا به این روان رنجوری ممکن است افکار وسواسی در مورد ترس از میکروب داشته باشد ، از این رو بعد از رفتن به توالت ، دستهای خود را بارها و بارها می شوید . انجام این اعمال باعث می شود تا این افکار به طور موقت از فرد دور شوند . اما وقتی این اضطراب و ترس باز می گردد کار فرد مبتلا دوباره از نو آغاز می شود .
برخی وسواس های فکری متداول :
- ترس از میکروب و کثیفی
-اهمیت دادن زیاد به نظم ، دقت و درستی
- نگرانی از اینکه کاری به خوبی انجام نشده باشد ، حتی وقتی فرد می داند که این مساله صحت ندارد .
- ترس از افکار شیطانی و گنهکارانه
- فکر کردن تمام مدت در مورد یک صدا ، تصویر ،کلمه یا عدد بخصوص
- نیاز به اطمینان مجدد
- ترس از صدمه زدن به یکی از اعضاء خانواده با یکی از دوستان
وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر است که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت به شخصیت خود بوده از غیرعادى و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. روان شناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نِوروزهاى شدید مى دانند که تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب می کند و او را در سازگارى با محیط دچار اشکال مى سازد و این عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى کنند و آن را حالتى مى دانند که در آن، فکر، میل، یا عقیده اى خاص، که اغلب وهم آمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى گیرد، آنچنان که اختیار و اراده را از او سلب می کند و بیمار را وامى دارد که حتى رفتارى را برخلاف میل و خواسته اش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگى کار یا افکار خود آگاه است اما نمى تواند از قید آن رهایى یابد.
تعداد صفحات:9
فرمت فایل:ورد