فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :45
بیان مسأله
امروزه به موازات آموزشهای مرسوم نظام آموزشی و دانشگاهی، موسسات، ادارات و سازمانهای مختلف برنامههایی را طرح کرده و برای دستیابی به اهداف خاص خود به اجرا درآوردهاند. در اغلب کشورها آموزشهای ارائه شده برای همگان و آموزشهای تخصصی و کاربردی برای کارورزان و کارکنان بخشهای عمومی و خصوصی به عنوان صنعت رشد قلمداد میشود و سالانه بخش زیادی از درآمدهای آنان صرف توسعه و بهسازی فعالیت هایشان می گردد و همگام با رشد جمعیت و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی این سرمایهگذاریها را افزایش میدهند و این همه بر این باور استوار است که سرمایهگذاری در بخش آموزش و تربیت نیروی انسانی همانند سرمایه گذاری در دیگر عوامل رشد و توسعه دارای بازده اقتصادی است و در کنار آن پرورش مردم با فرهنگ و آگاه به عنوان آحاد جامعه، بهرهوری و بهرهگیری بهینه از سایر سرمایه گذاریهای مادی و فرهنگی را افزایش میدهد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای جهان سعی دارند به توسعه کمی و کیفی برنامههای آموزشی و تربیتی ـ فرهنگی خود پرداخته و مردم را از نعمت مجموعهای دانشهای عمومی و تخصصی که برای بهزیستن ضروری می باشد، برخوردار سازند.
اساساً هر سازمان بر حسب یک نیاز عمومی و اجتماعی به وجود میآید. آنچه که مسلم است این است که یک سازمان برای این بوجود میآید که کالایی را تولید و یا خدمتی را به جامعه عرضه کند. بدین جهت هر چه نیاز اجتماعی گسترده تر و حیاتی تر باشد امکان افزایش وتوسعه آن سازمان بیشتر است و این در حالی است که سازمانها برای اینکه به اهداف خودشان نائل شوند، مجبورند با بخشها و گروههای مختلف موجود در جامعه ارتباط داشته باشند، به عبارت دیگر سازمانها نمی توانند مستقل از محیط باشند بلکه باید پیوسته با آن تغییر کنند و با آن تطبیق نمایند و تغییر خود را بهبود بخشند. در این زمان است که نیازهای افراد، متناسب با شرایط محیط و نوع کار کارکنان مطرح می شود. این که اموزش ها مطابق با نیازهایی باشد که کارکنان در جریان کار احساس می کنند و در جهت حل مشکلاتی باشد که در جریان کار با آن برخورد داشته اند مسئله مهمی است که اثر بخشی این دوره ها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
تحقیق نیاز سنجی کارکنان اطلاعات