فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی تاثیر خانواده بر افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی تاثیر خانواده بر افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار :
باید این مطلب مهم را در نظر داشت که جوامع پیشرفته بشری با عنایت به توسعه آموزش و پرورش خود توانسته اند پله های ترقی و توسعه همه جانبه را به پیمایند.در توسعه آموزش و پرورش ملاکها و فاکتورهای متعددی نقش دارند .مهمترین آن نظام ارزشیابی در آموزش می باشد .آموزش را می توان به عنوان فرایند کنش متقابل معلم و دانش آموز تعریف کرد که به موجب آن تجارب مناسب یادگیری برای رسیدن دانش آموزان به هدف های آموزش و پرورش فراهم می شود . در آموزش و پرورش سنتی ارزشیلبی به عنوان آخرین حاقه های فرایند یاددهی ،یادگیری تلقی می شود که در پایان دوره آموزشی برای جدا کردن دانش آموزان با توانایی یادگیری متفاوت به کار می رفت . امروزه ارزشیابی را بخش جدایی ناپذیر فرایند یاددهی - یادگیری می داند که همراه با آموزش و در ارتباط تنگا نتگ با آن ، به گونه ای مستمر انجام می گیرد و به جای تاکید بر طبقه بندی دانش آموزان و مقایسه آنان با یکدیگر ، هدایت یادگیری آنان را مرکز توجه خود قرار می دهد. ( حسینی ، 1384 )
به منظورنظام بخشی به فعالیت های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با توجه به رویکردها ونگرشهای نوین درتعلیم وتربیت.اصول زیرتحت عنوان (اصول حاکم برارزشیابی پیشرفت تحصیلی ) تعیین شده است . ( رضایی ،1386 )

 

 

 

 

 


فصل اول
طرح تحقیق

 

 

 

 

 

طرح تحقیق :
بررسی تاثیر خانواده در افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

 

واژه های کلیدی :
خانواده ، افت تحصیلی ، دوره ابتدایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
با فکر کردن به باهوش‌ترین افرادی که می شناسید احتمالا چند خصیصه بارزشان را به خاطر می‌آورید؛ به احتمال زیاد این افراد با کمترین تلاش، بالاترین نمره‌ها را در مدرسه می‌گرفتند. آنها شغل‌های خوبی دارند ولی در ارتباط با همکارانشان موفق نیستند. و با اینکه دوستان زیادی دارند، ولی روابط جدی شخصی‌شان اندک است. حالا به چند نفر از موفق ترین افراد در زندگی تان و به خصیصه‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند، فکر کنید. بی شک، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی شان قوی و زندگی خانوادگی‌شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را برمی انگیزند و به خاطر خوب انجام دادن مسوولیت شغلیشان، از سرپرست خود امتیاز و ترفیع می‌گیرند. آنها عواطفشان بدون ریاکاری، احساساتشان بدون نخوت، و اعتماد به نفسشان عاری از هر خودنمایی است.
تفاوت بین این دو گروه، تفاوت میزان IQ یا ضریب هوشی و چیزی است که EI یا <هوش هیجانی> نامیده می‌شود. هوش هیجانی شیوه‌ای پذیرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است؛ شیوه‌ای که امروزه در آمریکا رو به گسترش است.

 

 

 

بیان مسئله :
بررسی تاثیر خانواده در افت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی ، امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.
پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها و دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیابی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.
اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است.
و همچنین این دو ارزیابی از نظر ابزارهای جمع آوری داده ها نیز با هم فرق دارند: ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمونهای عینی یا استاندارد با پاسخ های ازقبل تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری و گزارش های روزانه و ... می باشد.
به عنوان مثال: تعداد پرسش های فراگیران در کلاس = کمی است
اما نوع پرسش های فراگیران در کلاس= کیفی است
یا
حجم هر پرسش وپاسخ آن= کّمی است
نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است
خانواده یا کمی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع خانواده به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموز به عمل آورده ایم می پردازد.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق :
منظور از روش های توصیفی در ارزشیابی توجه به رویکردی است که در آن معلم تغییرات و تحولات ایجاد شده در دانش آموز را با فنون متفاوت بررسی کرده و به صورت مشروح بر اساس شاخصهای پیشرفت و یا اهداف از پیش تعیین شده به اطلاع دانش آموز و والدین می رساند.
بررسی نظام ارزشیابی کشورهای مختلف جهان نشان می دهد استفاده از کارنامه توصیفی امری رایج و دارای سابقه ای طولانی است. در کشور فرانسه روش نمره گذاری استفاده از طیف با عبارات توصیفی: بالاتر از استاندارد، مطابق استاندارد، ناسازگار با استاندارد و . . . می باشد. در آلمان شش مقوله و یا طیف و در ژاپن استفاده از پنج مفهوم همراه با جملات توصیفی است. خلاصه اینکه در بسیاری از کشورهای مختلف جهان، کارنامه فقط نمرات خام را شامل نگردیده و تمامی فعالیتها و مهارت ها و نگرش کودک، توصیف و ارزشیابی می شود. ارائه نمره صرف ضمن ایجاد رقابت و اضطراب، یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت الشعاع قرارداده و با ایجاد افسردگی، بخش زیادی از منابع و استعدادهای با لقوه انسانی و اقتصادی را تلف می نماید. برخورد معلمان و والدین و ارزش بیش از حد قائل شدن به امتحان و تکرار بیهوده آن و استفاده ابزاری از آن باعث ایجاد دلسردی از تعلیم و تربیت و امتحان با این سبک و سیاق، نقطه پایان یادگیری و نوعی رهایی از درس و تحصیل محسوب می شود (محقق معین،1382).
سیاست گزاران آموزش وپرورش ایران از سالهای آخر دهه 70 شمسی تلاشهایی برای بهبود ارزشیابی تحصیلی در دوره آموزش وپرورش عمومی راآغاز کرده اند . تصویب آئین نامه امتحانات دونوبتی به جای امتحانات سه ثلثی و مقرر نمودن مصوباتی در زمینه ارزشیابی مستمر ، تصویب اجرای آزمایشی طرح ارزشیابی توصیفی و بالاخره تصویب اصول حاکم بر ارزشیابی در شورای عالی آموزش و پرورش از جملة فعالیتها یی ا ست که در سالهای اخیر انجام شده است. در این نوشته عمدتا بر طرح خانواده متمرکز شده ایم.
هدف های کلی تحقیق :
بدست آوردن یک رابطه معنی دار میان خانواده و افت تحصیلی در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی

 

هدف های جزئی تحقیق :
بررسی میزان تاثیر پذیری افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی از خانواده .

 

فرضیه ها :
فرضیه اول :
میان خانواده و افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع ابتدایی رابطه معنی داری وجود دارد .

 

متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
خانواده
متغییر وابسطه :
افت تحصیلی

 

تعاریف عملیاتی متغییر ها :
خانواده :
خانواده (Family) نخستین نهاد اجتماعی است. اکثر افراد در خانواده بدنیا می‌آیند و در خانواده نیز می‌میرند. خانواده شالوده حیات اجتماعی محسوب گردیده و گذشته از وظیفه تکثیر نسل و کودک پروری برای بقای نوع بشر وظایف متعدد دیگری از قبیل تولید اقتصادی ، فرهنگ پذیر کردن افراد را نیز بر عهده دارد. بنابراین خانواده عامل واسطه‌ای است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروهها ، سازمان‌ها و جامعه نقش مهمی ‌در انتقال هنجارهای اجتماعی به وی ایفا می‌نماید. از سوی دیگر با توجه به اینکه خانواده با نظام پایگاهی جامعه در ارتباط است، موقعیت فرد نیز تا حدودی مبتنی بر موقعیت اجتماعی خانواده‌اش خواهد بود

 

تعریف نظری افت تحصیلی :
تعریف نظری پیشرفت عبارت است از معدل نمره های امتحان دانش آموزان در رسیدن به هدفهای از پیش تعیین شده درسی از وضع موجود به وضع مطلوب.

 

 

 


فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق

 

 

 

 

 

پیشینه بحث :
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (۶/۰-۴/۰) بین افت تحصیلی و خودپندارهٔ توانایی را نشان داده است (بروک اور۲، ۱۹۸۱: مارش۳،۱۹۸۴؛ اسکالویک۴، ۱۹۸۶). بین افت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی ۳/۰ تا ۴/۰ یافته شده است (روبین۵ ۱۹۷۸؛ اسکالویک، ۱۹۸۴، ۱۹۸۶) . از طرف دیگر هانسفورد۶ (۱۹۸۲) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود ۶/۰) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، ۱۳۸۰).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام۷ و همکاران، ۱۹۹۰ به نقل از میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، ۱۹۷۹) فردی ممکن است
پیش بینی نماید که افت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود
( فستینگر۱، ۱۹۵۴) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، ۱۹۸۷). مطابق نظر(دیویس، ۱۹۷۸) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (۱۹۸۴) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»۲ مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، ۱۳۷۹) .
۱ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، ۱۹۷۳؛ کلی ۱۹۵۴) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریهٔ خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، افت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، ۱۳۸۰).
الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (۱۹۸۴) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن افت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، افت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، ۱۳۸۰).
۲ـ الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما۱ و همکاران (۱۹۸۱) بیان می کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر افت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارهٔ توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان افت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (۱۹۸۸) افت تحصیلی
دانش آموزان را در سنین ۹، ۱۲، ۱۵ سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن ۱۲ سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن ۷سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه افت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت افت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم۲ و همکاران (۱۹۸۶) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری افت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله ۲ سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و افت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.
در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر افت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازهٔ هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و افت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن۱ (۱۹۸۴، ۱۹۸۸) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات
روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری افت تحصیلی باشد ( هانسفورد، ۱۹۸۲). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای افت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون۲ و بیرن (۱۹۸۴)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارهٔ افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در
موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر افت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارهٔ توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، ۱۳۸۰).
ب : تحقیقات انجام شده
۱ـ بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:
۱ـ روحانی (۱۳۵۹) در پژوهش خود، رابطه خود پنداری و عوامل تشکیل دهنده آن (گرایش به مدرسه، گرایش به همسالان و خانواده) را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق ۲۴۰ دانش آموز سوم راهنمایی مرکب از ۱۲۰ پسر و ۱۲۰ دختر شرکت داشته اند که در یک آزمون خودپنداری شرکت نمودند و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شد. نتایج به وسیلهٔ ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و نشان داد که بین خودپنداری و افت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و همبستگی به دست آمده برای گروه دختر و پسر متفاوت بود، و در مجموع برای گروه دختران میزان همبستگی بیشتری میان خودپنداری و افت تحصیلی مشاهده شد.
۲ـ نیسی (۱۳۶۴) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «اثرات عزت نفس بر عملکرد
دانش آموزان دختر وپسر سال اول تا سوم دبیرستان» به این نتیجه دست یافت که افزایش وکاهش عزت نفس دانش آموزان دختروپسر باعث افزایش و کاهش عملکرد آن ها شده است و بین عزت نفس وعملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر همبستگی وجود دارد.
۳ـ خیّر (۱۳۶۷) در تحقیق خود که درباره ۴۳۹ نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی که به دو گروه موفق (۲۱۲ نفر) و ناموفق( ۲۲۷ نفر) تقسیم شده بودند، دریافت که بین خود پنداری که بین خودپنداری و گرایش شغلی دانش آموزان همبستگی معنی داری وجود دارد. بدین گونه که
دانش آموزان ناموفق در تحصیل به دلیل عدم موفقیت یک خودپنداری منفی را در خود شکل می هند واحتمالاً به همین دلیل شغلهای «پایین تر» را انتخاب می کنند.
۴ـ پورشافعی (۱۳۷۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی رابطه عزت نفس با افت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه شهرستان قاین» ۱۶۰ نفر در سه رشته تحصیلی فرهنگ و ادب، ریاضی وعلوم تجربی را به روش تصادفی طبقه ای، برگزید و از سیاههٔ عزت نفس کوپر اسمیت برای سنجش عزت نفس آزمودنی ها استفاده نمود و نیز معدل دانش آموزان به عنوان شاخص افت تحصیلی آنان درنظر گرفته شد. او با استفاده از همبستگی پیرسون به این نتایج دست یافت که بین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر از نظر آماری تفاوت معنا داری وجود ندارد. در مورد رابطه بین عزت نفس با افت تحصیلی، با محاسبه روش همبستگی پیرسون ضریب به دست آمده برای آزمودنی های پسر ۴۶/۰ و برای دختران ۴۹/۰ بود که با مقایسه این ضریب با مقادیر بحرانی ضریب گشتاوری پیرسون، از نظر آماری، معنادار بود. همچنین نتایج آزمون خی دو، با احتمال ۰۱/۰ نیز از این فرض را تایید نمود. بنابراین نتیجه گرفته شده بیانگر این است که میان عزت نفس دانش آموزان و افت تحصیلی آنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و افرادی که عزت نفس بالاتری دارند، از نظر میزان پیشرفت در تحصیل نیز در رتبه بالاتری قرار می گیرند.
۵ـ بیابانگرد(۱۳۷۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی رابطه بین مفاهیم منبع کنترل، عزت نفس و افت تحصیلی پسران سال سوم دبیرستان های تهران در سال ۷۰-۶۹» از بین دانش آموزان پسر کلاس سوم دبیرستان در سه منطقه ۴،۱۱و۱۷ آموزش و پرورش تهران و در هر منطقه نیز از هر سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و اقتصاد، ۲۳۰ نفر را به شیوه تصادفی انتخاب نمود و از مقیاس کنترل درونی و بیرونی راتر و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت برای سنجش منبع کنترل و عزت نفس استفاده نمود و از معدل نمرات ثلث اول و دوم دانش آموزان در کلیه دروس سال تحصیلی ۷۰-۶۹ برای سنجش افت تحصیلی استفاده کرد. پس از محاسبه همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به این نتایج دست یافت: بین منبع کنترل، عزت نفس و افت تحصیلی ازنظر آماری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین منبع کنترل و عزت نفس از نظر آماری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین منبع کنترل و افت تحصیلی و نیز بین عزت نفس و افت تحصیلی از نظر آماری همبستگی مثبت و معناداری بدست آمد.

 

ـ احسانی (۱۳۷۱) در پژوهشی که تحت عنوان «بررسی رابطه عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان» انجام داد، ملاحظه نمود که بین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. اما دانش آموزانی که سابقه مردودی داشتند از عزت نفس کمتری نسبت به دانش آموزانی که سابقه مردودی نداشتند، برخوردار بودند.
۷ـ در تحقیقی، فلسفی نژاد (۱۳۷۱)، نتیجه گیری کرد که تأثیر عزت نفس در سازگاری با محیط کلاس بدون توجه به جنسیت آزمودنی ها از نظر آماری معنادار است. اما هیچ گونه اثر متقابل بین عزت نفس و جنسیت مشاهده نگردید. و درضمن تفاوت معناداری بین عزت نفس پسران و دختران مشاهده نشد.
۸ـ پور الصنایع (۱۳۷۱)، به منظور بررسی و مقایسهٔ رابطهٔ عزت نفس دردانش آموزان دختر موفق و افت تحصیلی آنها در دو پایگاه اقتصادی بالا و پایین، پژوهشی را به انجام رساند و دریافت که بین عزت نفس و افت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد.
۹ـ بخشی (۱۳۷۲)، با تحقیقی که تحت عنوان «بررسی ارتباط بین عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان دختر» به انجام رساند، نشان داد که بین نمرات عزت نفس و معدل درسی آزمودنی ها همبستگی در حد ۲/۰ وجود دارد.
۱۰ـ ارسطویی ایرانی (۱۳۷۲) در پژوهش خود تحت عنوان «بررسی ارتباط خودپنداره با جنسیت و افت تحصیلی» به این نتیجه رسید که بین میزان خود پنداری دختران وپسران تفاوت معناداری وجود دارد و خودپنداری دانش آموزان دختر و پسر موفق بیشتر از میزان خودپنداره دانش آموزان دختر و پسر ناموفق است و بین میزان خودپنداری دانش آموزان پسر موفق و دختر موفق تفاوت معناداری وجود ندارد.
۱۱ـ ترخان (۱۳۷۲) دو گروه ۱۰۰ نفری از دانش آموزان عادی و تیز هوش پسر سال اول شهر تهران را بررسی نمود و به این نتیجه رسید که عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بالاتر از دانش آموزان عادی است و نیز جهت پیش بینی افت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب عزت نفس وسپس موضع نظارت اهمیت دارند.
۱۲ ـ اقدامی (۱۳۷۲) رابطه عزت نفس را با دانش آموزان ورزشکار مورد بررسی قرار داد و دریافت که دانش آموزانی که عزت نفس بالایی دارند در رشته های ورزشی مورد علاقه خود موفق ترند.
۱۳ـ افتخاری(۱۳۷۳) تحقیقی تحت عنوان «بررسی میزان همبستگی عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر» به انجام رساند، وی از طریق محاسبه همبستگی بین نمرات عزت نفس و میانگین سه ترم تحصیلی دانش آموزان دریافت که رابطه مثبتی در حد ۳/۰ بین عزت نفس و افت تحصیلی وجود دارد.
۱۴ـ معتمدی (۱۳۷۳) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ومقایسه عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دبیرستان های قوچان» دریافت که بین عزت نفس دانش آموزان پسر ورزشکار و دختر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد و نیز بین عزت نفس دانش آموزان پسر غیر ورزشکار و دختر غیر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد.
۱۵ـ کلانتر (۱۳۷۳)، طی پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطهٔ عزت نفس و افت تحصیلی ‌ دانش آموزان» نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان با سابقه مردودی ومیانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان بدون سابقه مردودی وجود ندارد.
۱۶ـ مدیری (۱۳۷۳)، در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی ارتباط بین سبک اسناد، عزت نفس و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم تجربی
دبیرستان های اهواز به صورت جداگانه و ترکیبی» دریافت که بین عزت نفس و انگیزه پیشرفت، یک رابطهٔ معناداری وجود دارد در حالی که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط معناداری وجود ندارد
۱۷ـ زارع (۱۳۷۳) در پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان «بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت، جنسیت و عزت نفس» دریافت که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط معناداری وجود ندارد.
۱۸ـ یساول (۱۳۷۳)، پژوهش دیگری را تحت عنوان «بررسی رابطه همبستگی خطی عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر» به انجام رساند. در این تحقیق میزان همبستگی عزت نفس و عملکرد تحصیلی برای پسران ۵/۰ و برای دختران ۳/۰ به دست آمد.
۱۹ـ عباسی (۱۳۷۳) به بررسی تأثیر مردودی با عزت نفس دانش آموزان پرداخت و نتیجه گیری نمود که دانش آموزان با سابقه مردودی در مقایسه با ‌دانش آموزانی که سابقه مردودی نداشتند، از عزت نفس پایین تری برخوردار هستند.
۲۰ـ خادمیان (۱۳۷۳) پی برد که عزت نفس پسران بیشتر از عزت نفس دختران است.
۲۱ـ شکرکن و نیسی (۱۳۷۳) با تحقیق روی ۳۶۰ نفر دانش آموز دختر و پسر سال اول تا سوم دبیرستان به این نتایج دست یافتند که افزایش عزت نفس به افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش عزت نفس به کاهش عملکرد تحصیلی می انجامد.
۲۲ـ عرب (۱۳۷۳) در تحقیق خود با عنوان «بررسی سبک اسناد و عزت نفس در پذیرفته شدگان و مردودین کنکور» با نمونه ای ۱۷۴ نفری به نتایج زیر دست یافت: پذیرفته شدگان کنکور از عزت نفس بیشتری نسبت به مردودین برخوردار بودند و بیشترین عزت نفس در دختران قبول شده وپایین ترین عزت نفس در دختران مردودی مشاهده شد.
۲۳ ـ صمدی هره دشت (۱۳۷۳) در تحقیقی که در مورد عزت نفس و رابطهٔ آن با مشکلات روانی با روش نمونه گیری خوشه ای برروی ۲۲۱ نفر از دانشجویان دانشگاه و با روش آماری آزمون t و با استفاده از مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت روانی scl-۹۰-R انجام داد، این فرضیه را تأیید کرد که بین عزت نفس دانشجویان زن و مرد تفاوت معنی دار وجود ندارد و نیز بین عزت نفس و افت تحصیلی همبستگی وجود ندارد اما بین عزت نفس و مشکلات روانی همبستگی منفی به دست آمد.
۲۴ـ یوسفی (۱۳۷۴) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «مقایسه عزت نفس دو گروه دانش آموزان موفق و ناموفق دبیرستانی شهرستان اردبیل» دریافت که بین عزت نفس دانش آموزان موفق و ناموفق، تفاوت معناداری وجود دارد ومیزان عزت نفس دانش آموزان ناموفق پسر بیش از دانش آموزان ناموفق دختر است. ولی تفاوت معناداری بین عزت نفس دانش آموزان موفق پسر و دختر وجود ندارد. به طور کلی دانش آموزان موفق ازعزت نفس بالاتری نسبت به دانش آموزان ناموفق برخوردارند.
۲۵ـ مهدویان (۱۳۷۴) در مطالعه روی ۹۰۰ نفر از دختران و پسران سال سوم متوسطه شهر مشهد به این نتیجه دست یافت که عزت نفس در مقایسه با مرکز کنترل، ارتباط بیشتری با افت تحصیلی دارد و این ارتباط در دختران بیشتر از پسران است. همچنین پسران در مقایسه با دختران از مرکز کنترل درونی تر و عزت نفس بالاتری برخوردارند.
۲۶ـ استادی (۱۳۷۴) در تحقیق خود که بر روی ۳۰۰ دانش آموز سال چهارم دبیرستان شهر تهران با موضوع «بررسی رابطه باورهای غیر منطقی و عزت نفس» انجام داد این فرضیه به تأیید رسید که بین عزت نفس دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد.
۲۷ـ فروغی (۱۳۷۵) در تحقیق خود تحت عنوان «مقایسهٔ منبع کنترل، عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار پسرسال سوم دبیرستان های دولتی منطقه ۶ شهر تهران» و با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از طریق انتخاب تصادفی آزمودنی ها، تعداد ۹۶ دانش آموز ورزشکار و ۱۰۰ دانش آموز غیرورزشکار را برگزید و با استفاده از تست کوپر اسمیت و آزمون منبع کنترل درونی بیرونی راتر به ترتیب عزت نفس و منبع کنترل آزمودنی ها را سنجید و به این نتایج دست یافت که بین منبع کنترل و عزت نفس دانش آموزان ورزشکار همبستگی معنی دار وجود دارد. بین دو متغیر منبع کنترل و افت تحصیلی و همچنین دو متغیر عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان ورزشکار همبستگی معنادار وجود ندارد و بین عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان غیر ورزشکار همبستگی معناداری وجود ندارد.

 

ـ گشتاسبی (۱۳۷۵) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه بین عزت نفس، انگیزش و هوش با افت تحصیلی در بین دانش آموزانی که به دوره پیش دانشگاهی راه یافته اند و مقایسه آن با دانش آموزانی که به این دوره راه نیافته اند در سال ۷۵-۷۴ در شهرستان شیراز» به این نتیجه رسید که بین عزت نفس دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند با دانش آموزانی که وارد این دوره نشده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. او با استفاده از نرم افزار spss و رگرسیون چند متغیره دریافت بین متغیرهای هوش، عزت نفس، انگیزش پیشرفت با افت تحصیلی رابطهٔ مثبت وجود دارد.
۲۹ ـ برات وند (۱۳۷۶) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با افت تحصیلی و سازگاری فردی واجتماعی بین دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهرستان اهواز» به این یافته های پژوهشی دست یافت که رابطه مثبتی بین افت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان وجود دارد و نیز معلوم شد ترکیبی از دو متغیر مقبولیت گروهی و عزت نفس قادر به تبیین میزان بیشتری از تغییر پذیری افت تحصیلی است.
۳۰ ـ معرفت (۱۳۷۷) در تحقیقی به بررسی رابطه عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع راهنمایی بین مدارس دولتی و نمونه مردمی پرداخت و به ارتباط مثبت بین عزت نفس و افت تحصیلی در مدارس نمونه مردمی نسبت به مدارس دولتی دست یافت.
۳۱ـ فتحی آشتیانی (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ویژگی های نوجوانان و رابطه آن با موفقیت تحصیلی» بر روی یک نمونه ۱۳۱۴ نفری از میان فراگیران مقطع متوسطه مراکز آموزشی شهر تهران به این نتیجه دست یافت که خودپنداره باعزت نفس در ارتباط است و این دو عامل تأثیر مثبتی بر افزایش سطح موفقیت تحصیلی دارند. او همچنین دریافت یک رابطه منفی معنادار بین خود پنداره و عزت نفس با افسردگی وجود دارد که منجر به کاهش بازده تحصیلی می شود.
۳۲ـ میرعلی یاری (۱۳۷۹) در پژوهش خود تحت عنوان رابطه «عزت نفس با افت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال سوم ریاضی فیزیک نظام جدید» دریافت که بین افت تحصیلی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد. این فرضیه هم که بین عزت نفس و جنسیت با افت تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد نیز با احتمال ۹۹ درصد تأیید شد.
۳۳ ـ بلوچی (۱۳۸۰) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه حضور و غیبت پدر بر افت تحصیلی، انضباط و عزت نفس دانش آموزان سال اول متوسطه» بر روی۲۰۰ دانش آموز سال اول دبیرستان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، به این نتیجه رسید که حضور پدر تأثیری بر افت تحصیلی دانش آموزان نداشت. همچنین در رابطه با انضباط در مدرسه به این نتیجه دست یافت که حضور پدر بر وضعیت انضباط دانش آموزان تأثیر دارد. اما بین دختران وپسران تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در رابطه با عزت نفس، این پژوهش نشان دادکه دانش آموزانی که پدران آن ها حضور دارند، به طور معناداری از دانش آموزانی که پدران آنها حضور ندارند، عزت نفس بالاتری داشتند. ولی بین عزت نفس دختران و پسران از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
۳۴ـ آقاجانی (۱۳۸۱) در تحقیق خود پی برد که بین منبع کنترل درونی، انیگزش پیشرفت و افت تحصیلی بالا رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
۳۵ـ مفتاح (۱۳۸۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه کمرویی وعزت نفس با افت تحصیلی دانش آموزان دوم راهنمایی شهر تهران» پی برد که بین عزت نفس و افت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. او همچنین دریافت از دو متغیر کمرویی و عزت نفس ، عزت نفس توان پیش بینی افت تحصیلی را دارد و بین عزت نفس در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.

 

۲ـ بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
۱ـ مطالعات دایلر۱ (۱۹۵۴) نشان میدهد که افت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است (به نقل از فتحی، ۱۳۸۲).
۲ـ روزنبرگ۲ (۱۹۵۶)، دریافت افرادی که عزت نفس کمی دارند، تمایل به کارهای اجتماعی و
نقش های رهبری دارند. همچنین افراد با عزت نفس بالا، احساس مسئولیت تمرکز در کار، احساس امنیت و عدم وابستگی می نمایند (استاینر۳ ۱۹۵۲؛ اسمیت ۱۹۶۷؛ هوروکس۴ وهمکاران ،۱۹۷۲ به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳ـ بیلز۱ (۱۹۵۹) در پژوهش خود دریافت که افت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است ( به نقل از فتحی، ۱۳۸۲) .
۴ـ کوپر اسمیت۲ (۱۹۵۹) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین عزت نفس و افت تحصیلی پرداخت و به این نتیجه دست یافت که عزت نفس با افت تحصیلی ارتباط مثبت دارد (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۵ـ وگوآن (۱۹۶۰) در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان موفق به ویژگی های اعتماد به نفس، خود باوری و برداشت از خود آراسته اند (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۶ـ شاو۳ (۱۹۶۱) در تحقیق خود به توصیف ویژگی های دانش آموزان موفق وناموفق اشاره دارد. او در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان ناموفق از خودپنداره کمتری در مقایسه با دانش آموزان موفق برخوردارند و واجد رفتارهای نابالغانه هستند (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۷ـ فئیک (۱۹۶۲) در تحقیق خود دریافت که دختران وپسران با درجه بالای موفقیت به طور محسوسی از خود پنداره بالاتری نسبت به دختران وپسران با درجه موفقیت پایین تر، برخوردارند (فالز، ۱۹۶۷ به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۸ـ کومبز (۱۹۶۳) دریافت، دانش آموزان ناموفق با نوعی احساس کمبود و کاستی درباره خود و دیگران مواجه هستند (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۹ـ مطالعات نشان میدهد افرادی که دچار افت تحصیلی میشوند عموماً دارای کمبود اعتماد به نفس وبلند همتی هستند (کلدبرگ۴، ۱۹۶۰) خود را قبول ندارند (شاو و آلویس، ۱۹۶۳) و احساس فقدان شایستگی فردی می کنند (مور و اشمیتز، ۱۹۶۴ به نقل از فتحی، ۱۳۸۲).
۱۰ـ مطالعات کالتون و مور (۱۹۶۶) حاکی از آن است که افت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است ( به نقل از فتحی ۱۳۸۲).
۱۱ـ مطالعات مورس (۱۹۶۳) ، هارر (۱۹۶۴)، وایتنبرگ۱ و کلیفورد (۱۹۶۴)، لامی (۱۹۶۵)، اسمیت (۱۹۶۹)، جونز۲ و بریگز۳ (۱۹۷۰) بیانگر آن است که عزت نفس بر عملکرد تحصیلی تأثیر می گذارد (به نقل از فتحی، ۱۳۸۲).
۱۲ـ مطالعات متعددی بیانگر وجود همبستگی مثبت بین عزت نفس و افت تحصیلی است (بروکوور۴ ، توماس و پترسون، ۱۹۶۴؛ پیرز۵ و هریس۶،۱۹۶۴ ؛ کاپلین، ۱۹۶۶؛ اروین، ۱۹۶۷؛ کمپل۷، ۱۹۶۷؛ پورکی۸، ۱۹۷۰؛ ویلیامز، ۱۹۷۳؛ بارکر، ۱۹۷۹؛ بارنر، ۱۹۷۹؛ لورنس ۱۹۸۱؛ مورتیمر و همکاران، ۱۹۸۸ به نقل از فتحی، ۱۳۸۲). اما این همبستگی رابطه علیت را بیان نمی کند و فقط تأثیر آن دو را باهم مشخص می کند.
۱۳ـ نتایج پژوهش های کوپر اسمیت (۱۹۶۶) حاکی از آن است دانش آموزانی که از عزت نفس در بالاترین سطح قرار دارند، آنهایی هستند که درمدرسه موفق می باشند ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۱۴ـ اروین (۱۹۶۷) در پژوهش هایی که انجام داد به این نتیجه رسید که برداشت مثبت فرد از خود به عنوان یک انسان نه تنها مهمتر از تلاش او برای کسب پیشرفت و روحیهٔ رفتن به مدرسه است، بلکه عامل اصلی در جهت کارایی تحصیل می باشد ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۱۵ـ پتیبوم۹ وهمکاران (۱۹۶۸) هیچ رابطه ای بین عزت نفس و افت تحصیلی نیافتند ( به نقل از بیابانگرد، ۱۳۷۴).
۱۶ـ تحقیقات کوپر اسمیت (۱۹۶۷) نشان داده است که عزت نفس در ایجاد و نوع رفتار فردی و اجتماعی نقش بسیار عمده دارد (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۱۷ـ بروک اور (۱۹۶۷) رابطه معنادار و مثبتی بین تصور از خود در زمینه توانایی های درسی و نمرات امتحانی به دست آورد ( به نقل از میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
۱۸ـ طبق نظر کوپر اسمیت (،۱۹۶۷ به نقل از پاملا۱ و همکاران، ۱۹۸۶) در تمرکز و توجه بر روی ارزیابی از لحاظ عزت نفس، دختران خود را پایین تر از پسرها ارزیابی می کنند. (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۱۹ـ زیلر و آل (۱۹۶۹) دریافتند که عزت نفس بالا، بیانگر پذیرش اجتماعی و ثبات قدم بیشتر در رفتار است و نیز موفقیت بیشتر را سبب می شود. (میر علی یاری ، ۱۳۷۹).
۲۰ـ کوپر اسمیت (۱۹۶۷) در بررسی های خود در مورد افرادی که عزت نفس پایین داشته اند، علایمی چون شکایت جسمانی، افسردگی، اضطراب، کاهش سلامت عمومی بدن، بی تفاوتی، احساس تنهایی، تمایل به اسناد شکست خود به دیگران، عدم رضایت شغلی، کاهش عملکرد،
عدم موفقیت آموزشی را گزارش کرده است ( به نقل از میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
۲۱ـ کوپر اسمیت (۱۹۶۷) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان باعزت نفس بالا، افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استعداد ، خلاقیت و ابراز وجود می کنند وبه راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند. همچنین او در تحقیقات خود دریافت که بین عزت نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (به نقل از میرعلی یاری،۱۳۷۹)
۲۲ـ جرجن و گوردون۲ (۱۹۶۸) به این نتیجه دست یافتند که عزت نفس با افت تحصیلی رابطه دارد. زیرا موفقیت به دست آمده، نتیجه مستقیم این امر است که شخص به طور مثبت مورد
ارزش یابی قرار گرفته است، نه به طور منفی (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۲۳ـ کوبینه (۱۹۷۰) دریک مطالعه تحلیلی، رابطه بین خود پدیده ای و موفقیت تحصیلی را پیدا کرد که این رابطه نشان می داد، موفقیت در پسران بیشتر از دختران است (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۲۴ـ طبق یافته های پورکی (۱۹۷۰) به نظر میرسد که بین مفهوم خود و افت تحصیلی پیوندی وجود دارد (به نقل از یوسفی ، ۱۳۷۴).
۲۵ـ ارونسون۱ (۱۹۷۱) درتحقیق خود دریافت انسانی که از عزت نفس پایین برخوردار است، خیلی راحت از اهداف خود چشم پوشی کرده و بسیار آسانتر در جهتی که دیگران برای او برمی گزینند، حرکت میکند ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۲۶ـ باکان۲ (۱۹۷۱) گزارش کرد که میان دختران کلاس چهارم تا ششم، عزت نفس به میزان زیادی بیشتر از پسران است ( به نقل از خیاطی، ۱۳۷۶).
۲۷ـ استنک۳ (۱۹۷۳) ارتباط بین عزت نفس و تصور فرد از توانایی خود را مورد بررسی قرار داد و دریافت اگر میزان عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی درفرد به وجود می آید وبر عکس. تغبیرات مثبتی مثل افزایش افت تحصیلی، افزایش تلاش برای کسب موفقیت ، داشتن اعتماد به نفس و بلند همتی ، تمایل به داشتن سلامت بیشتر و بهتر در او به وجود می آورد (به نقل از فروغی، ۱۳۷۵).

 

ـ فیتس۴ (۱۹۷۲) بر این باور است کودکانی که نسبت به خود تصور مثبت دارند، معمولاً مطالب را راحت تر و مؤثرتر فرامی گیرند و فعالیت های دشوار و ناخوشایند و به طور کلی موقعیت های ناآشنا، تهدیدی برای آنها محسوب نمیشود. از سوی دیگر کودکانی که خود را دست کم می گیرند و تصور ضعیفی از خود دارند به دلیل ترس از یک ناکامی دیگر از انجام تکالیف می گریزند. و آن ها متقاعد شده اند که نمیتوانند تکالیف خود را انجام دهند( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۲۹ـ وینک۵ (۱۹۷۳) با مطالعه نوجوانان مؤسسه ای، دریافت گروهی که از خود مفهوم عالی دارند، تکالیف را مؤثرتر و بهتر فرا میگیرند و اثرات شرایط تقویت منفی را بهتر تحمل می کنند . (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۰ـ مطالعات کوکنز (۱۹۷۴) و کاس(۱۹۸۷) حاکی از آن است کودکان و نوجوانانی که از نظر اجتماعی وشناختی احساس شایستگی می کنند، در مقایسه با کودکان ونوجوانانی که این خصوصیت را در خود احساس نمی کنند، عزت نفس بالاتری دارند، در عملکرد درسی موفق تر هستند و از نظر رشد مهارت های اجتماعی ، پیشرفته تر هستند و سازگاری مطلوب تری با گروه همسالان دارند .( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۱ـ کوکس (۱۹۷۴) و کاری (۱۹۸۷) در پژوهش خود دریافتند دانش آموزانی که از عزت نفس در بالاترین سطح قرار دارند، آن هایی هستند که در مدرسه موفق می باشند ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۲ـ ساراسون۱ گزارش می دهد کودکانی که خود را کهتر می شمارند، معمولاً مضطرب بوده و کند پیشرفت می نمایند، در تحقیقی دیگر، پیشرفت معلول کیفیات محکم و سازمان یافته ای نظیر علایق، جدیت و میل به مشارکت بود. (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۳ ـ روبین۲ (۱۹۷۸) نشان داد که بین افت تحصیلی و عزت نفس کلی همبستگی مثبت (۳/۰ تا ۴/۰) وجود دارد )به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۴ـ هنس۳ ( ۱۹۷۹ ؛به نقل از پاملا و همکاران، ۱۹۸۶) در رابطه با جنسیت، مردها را دارای عزت نفس بالاتر نسبت به زنان بیان کرده است (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۳۴ـ اومالی۴ و بچمن۵ (۱۹۷۹) دریافتند بین عزت نفس پایین و پیشرفت ضعیف و نمرات کمتر در مدرسه رابطه وجود دارد(به نقل از ثابت، ۱۳۷۵).
۳۶ـ کاتاش و شلیزینگر (۱۹۸۱) مطرح می سازند که اثر عزت نفس پایین به عنوان یک عامل استرس زا باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. زیرا عزت نفس پایین نمایانگر تجربهٔ روزانهٔ فرد از بی ارزشی و طرد تعاملات خود با سایر اشخاص می باشد (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۷ـ مک فارلین و بلاسکوویچ (۱۹۸۱) و بوم گاردنر (۱۹۹۰) در مطالعات خود دریافتند اشخاص با عزت نفس بالا خیلی با اعتمادتر از افرادی هستند که دارای عزت نفس پایین می باشند و تلاش هایشان آن ها را به سوی موفقیت سوق میدهد (به نقل از فتحی، ۱۳۸۲).
۳۸ـ مارویا و روبین (۱۹۸۱) در تحقیقات خود دریافتند دانش آموزانی که از افت تحصیلی بالاتری برخوردارند، ازعزت نفس بالایی هم برخوردارند. ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۳۹ـ بارنس۱ و ریچارد۲ (۱۹۸۶) در مطالعه خود دریافتند وقتی تجارب موفقیت آمیز افراد افزایش یابد، عزت نفس آن ها هم افزایش خواهد یافت ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۰ـ پاملا و همکاران (۱۹۸۶) تحقیقی در مورد عزت نفس و جنسیت و افت تحصیلی انجام
داده اند. تعداد نمونه ۱۴۰ نفر دختر وپسر با میانگین سنی ۱۳ سال بوده اند. نتایج داده های به دست آمده حاکی از آن است که پسرها تمایل داشتند که از لحاظ عزت نفس خود را بالاتر از دختران نشان بدهند . در نتیجه نمره عزت نفس پسران بیشتر از دختران بوده است (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۴۱ـ در تحقیقی که توسط مارکولی و تفردی (۱۹۸۷) انجام شد، نتیجه چنین به دست آمد: به طور کلی مردان نسبت به زنان خود را بی نظیرتر برآورد کرده اند. بی نظیر بدون توجه به جنسیت با عزت نفس همبستگی داشت ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۲ـ استرامن و همکاران (۱۹۸۸) عنوان نمودند کسانی که از عزت نفس بالاتری برخوردارند، عملکرد بهتری در تحصیل دارند و از نظر روان شناختی بهتر سازگار می باشند و ترس کمتری از شکست تحصیلی دارند. همچنین این دانش آموزان از عملکرد تحصیلی بالاتری برخوردارند (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۳ـ پپ۱ و همکاران (۱۹۸۹) تأیید نمودند که بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد (به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۴ـ ماروگاما۲ و همکاران (۱۹۸۸) افت تحصیلی دانش آموزان را در سنین ۹، ۱۲و ۱۴ سالگی و عزت نفس کلی آنها را در سن ۱۲ سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. آنها هیچ مدرکی دالّ بر این که افت تحصیلی و عزت نفس رابطه ای با یکدیگر دارند یاخیر، نیافتند. (به نقل از مفتاح، ۱۳۸۱).
۴۵ـ هامبورگ۳ و سارتوریوس۴ (۱۹۸۹) در تحقیق خود دریافتند که هر قدر دانش آموزان بیشتر در امر تحصیل موفق شوند و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری به دست آورند، عزت نفس آنها نیز افزایش می یابد. چنین افرادی در موقعیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های
تازه ای کسب می کنند که سبب افزایش عزت نفس آن ها می گردد. ( به نقل از کرباسی و وکیلیان، ۱۳۸۲).
۴۶ـ کرنیس۵ و همکاران (۱۹۸۹) روشن ساختند دانش آموزانی که دارای عملکرد تحصیلی پایین هستند، از عزت نفس پایین و موضع کنترل بیرونی برخوردارند (بارون۶، ۱۹۹۱ به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۷ـ مبویا۷ (۱۹۸۹)، لیو۸ و همکاران (۱۹۹۲ ) در پژوهش خود دریافتند کسانی که افت تحصیلی بهتری دارند، از خود انگاره وعزت نفس بالاتری نیز برخوردارند (به نقل از لطف آبادی، ۱۳۷۹).
۴۸ـ شافر۹ (۱۹۸۹) نشان داد، کودکان دارای عزت نفس بالا معمولاً احساس می کنند کاملاً در مورد خصیصه های ادراک شدهٔ خود مثبت هستند حال آن که کودکان دارای عزت نفس پایین، خود را در یک پرتویی که کمتر مساعد است، در نظر می گیرند ( به نقل از یوسفی، ۱۳۷۴).
۴۹ـ پاپ و همکاران (۱۹۸۹) تأیید نمودند بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر خانواده بر افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی

دانلود پروژه بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه

اختصاصی از فی توو دانلود پروژه بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه


دانلود پروژه بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 35

 

فـهـرسـت مطالب:

پیش گفتار

سنجش در عمل

سنجش موضوع درسی

خودسنجی

ساختار

خوداصلاحی

رشد فردی و اجتماعی و رفتار

بالاترین آرزویی که برای فرزندان خود دارید چیست؟

والدین

عملکرد دانش آموز در مقابل اصول و هدف های سنجش

روش های مطالعه

پشتکار و تلاش

توصیه های سودمند

نگاه مثبت و سازنده به امتحان

اصول مطالعه و فراگیری بهتر

روش استفاده بهتر از کلاسها

موانع تمرکز

روش مطالعه ی عمیق درسی

 


پیشگفتار

همان طور که می دانیم با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان بچه ها با افت تحصیلی شدیدی روبرو می شوند که ما می خواهیم در این مورد توضیحات کوتاهی دهیم تا مشاوران عزیز مدرسه بتوانند کمک دانش آموزان کنند تا این افت تحصیلی دیگر ایجاد نشود. با وارد شدن به مقطع تحصیلی دبیرستان ما یک سال رشد کرده در دوران نوجوانی هستیم، غرور خواصی همه را در بر می گیرد و مسائل و مشکلات فسادی که باعث مشغول شدن فکر بچه ها می شود از یک طرف و وجود کتابهای درسی جدید از طرف دیگر فکر بچه ها را مشغول می کند. سخت گیری معلم ها باعث می شود که بچه ها از درس زده بشوند و دیگر علاقه ای به مدرسه نداشته باشند و از طرف دیگر فشار خانواده ها برای اینکه بچه هایشان در آینده شغل مناسبی داشته باشند و آنها را با نام دکتر و مهندس صدا کنند باعث می شود که فشار بیش از حد والدین به دانش آموزان آنها را از درس فراری دهند و علاقه ای به خواندن درس نداشته باشند، حال امیدواریم از این مطالبی که من و دوست عزیزم تهیه کرده ایم خوشتان بیاید و علاقه ای به درس پیدا کنید که دیگر این مشاوران عزیز برای افت تحصیلی شما نگران نباشند.

 


سنجش در عمل :

پاسخ به این سؤال که سنجش به یادگیری دانش آموز منجر می شود یا نه، تا حد زیادی به چگونگی اجرای آن در مدرسه ها و کلاس های درس بستگی دارد. شیوه هایی که از لحاظ نظری یکسان هستند، در عمل ممکن است کاملاً با هم متفاوت باشند. سن و پیشینه ی دانش آموزان، موضوع تدریس شده، باور داشت ها و شیوه ی کاری مورد علاقه ی معلم،
هدف ها و کاربردهای متفاوت سنجش، و محدودیت در زمان، فضا یا منابع، همگی
می توانند بر کاری که انجام می شود، اثر زیادی داشته باشد.

سن دانش آموزان کلاس به تنهایی می تواند یکی از عوامل مهم تعیین کننده خط مشی و شیوه ی کار باشد. آنچه که برای کودکان 11 ساله مطلوب یا امکان پذیر است، ممکن است با آنچه که برای کودکان 15 ساله مناسب است، کاملاً متفاوت باشد. اگرچه دانش آموزان خردسال هم می توانند، برای قضاوت درباره ی پیشرفت خودشان مسئولیت پذیری را آغاز کنند، این امر برای دانش آموزان جوان باید به صورت موضوعی عادی درآید، زیرا آن ها، زمانی که وارد زندگی بزرگسالی می شوند، ناگزیرند پیشرفت خود را به طور روزانه مورد ارزیابی و نظارت قرار دهند. در این بخش، سنجش را در موضوع ها و موقعیت های گوناگون، مورد بحث قرار می دهیم، از جمله مواردی که کار عملی مورد سنجش قرار گرفته است و هم چنین موضوع بسیار مهم خودسنجی که دانش آموزان را قادر می سازد تا کارهای خود را ارزیابی کنند.

سنجش موضوع درسی

پوشش دادن به تمام موضوع های درسی و میان درسی یک مدرسه در چنین کتابی امکان پذیر نیست، بنابراین، برای نشان دادن جنبه های مشترک و مطالب خاص در زمینه های گوناگون، تنها می توان به طور خلاصه، یک یا دو مسئله را در تعدادی از موضوع های درسی مورد توجه قرار داد.

 

خودسنجی

یکی از مهم ترین ویژگی های مجموعه کتاب های تدریس موفقیت آمیز، تأکید بر مشارکت دادن فراگیران است، چون تدریس و سنجش، نباید تنها چیزی باشند که معلمان برای دانش آموزان خود انجام می دهند. کنار گذاشتن افراد از پذیرش بخشی از مسئولیت های یادگیری خود، هر گونه حس مالکیتی را که ممکن است در آن ها وجود داشته باشد از بین برده و می تواند به از خود بیگانگی منجر شود. ارزیابی کردن کارهای خود ممکن است برای دانش آموزان، به ویژه دانش آموزان خردسال، دشوار باشد، اما این امر نمی تواند دلیلی برای خودداری از خودسنجی باشد. آنچه که گاهی اوقات «خودرویارویی» گفته می شود،
می تواند روی فراگیرانی تأثیرهای متفاوتی داشته باشد. این کار، برای بعضی از دانش آموزان می تواند بسیار روشنگر باشد، آن ها را در یادگیری شریک سازد، و باعث شود که از عملکرد خود احساس غرور کنند. آن ها ممکن است احساس کنند که بر صندلی راننده نشسته اند، و نوعی خودمختاری را کسب می کنند که بزرگسالان رشد یافته با دستیابی به آن، قادرند کارهایی را که انجام می دهند مرور کنند و در مورد چگونگی بهسازی آن ها به داوری بنشینند. برای بعضی دیگر از دانش آموزان خودسنجی می تواند تضعیف کننده باشد، و با ایجاد حصار دفاعی در اطراف آنان، احساس شکست را به آن ها انتقال می دهد؛ بسیاری دیگر نیز ممکن است به چرب زبانی روی بیاورند. برخی از افراد می توانند در مورد خود بسیار سخت گیر باشند، و در این فرایند، اعتماد به نفس خود را از بین ببرند، اگر خود ارزشیابی، به منظور تأثیر مثبت بر یادگیری انجام شود، باید معرفی، اجرا و نظارت بر آن به شیوه ای ظریف و خردمندانه انجام گیرد. خودسنجی شکل های مختلفی دارد، و متناسب کردن آن با سن و پیشینه ی دانش آموزان، مستلزم تنوع بخشیدن به آن هاست. گاهی اوقات دانش آموزان خردسال از شکل صورت های خندانی که نشانگر میزان متفاوت رضایت یا نارضایتی آن ها از کاری است که انجام داده اند، لذت می برند.

من این کار را خیلی خوب انجام دادم.

این خوب است (در حد معیارهای همیشگی من است.)

من این کار را به آن خوبی که می توانستم، انجام ندادم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع تحصیلی متوسطه

پایان نامه ی بررسی امکانات و مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر. doc

اختصاصی از فی توو پایان نامه ی بررسی امکانات و مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی امکانات و مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر. doc


پایان نامه ی بررسی امکانات و مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی مناطق روستایی. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 150 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

هدف از این پژوهش بررسی امکانات و مشکلات تححصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر می باشد.جامعه آماری این تحقیق کلیه مدارس واقع در مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر می باشد و نمونه مورد بررسی20 مدرسه است که  27 درصد از مدارس جامعه آماری را شامل می شود. برای جمع آوری داده ها از یک پرسش نامه 129 سوالی که قسمتی از آن توسط سابقی(1384) و قسمت دیگر آن توسط خود محقق تهیه شده است استفاده گردیده. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی،درصد، میانگین) و آمار استنباطی(آزمون T) استفاده شده است و یافته های این تحقیق نشان می دهد که 69 درصد معلمان کمتر از 12 سال سابقه کاری دارند، این مدارس از نظر فضاهای آموزشی، اداری، پشتیبانی، گردش، زیربنای ساخت و فضای باز محوطه مطابق و حتی بالاتر از استانداردهای سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور می باشد. از نظر همجواری مدارس با کاربری های سازگار وضعیت نسبتاً مطلوب می باشد. فضای پرورشی این مدارس پایین تر از استانداردهای لازم می باشد. و 95 درصد مدارس فاقد آزمایشگاه و وسایل کمک آموزشی بوده، در هیچکدام از مدارس کلاس تجربی، اتاق سمعی وبصری، اتاق کامپیوتر، سالن غذاخوری، سالن چند منظوره، بوفه وجود ندارد و70 درصد مدارس نیز فاقد کتابخانه می باشند. در هیچکدام از مدارس مربی بهداشت، مربی پرورشی و مربی ورزش وجود ندارد. اما با توجه به مشکلات یاد شده 96 درصد مدارس از کارآیی داخلی و برون داد مناسبی برخوردار بوده اند.

 

مقدمه:

امروزه ضرورت آشنایی عوامل اداری و آموزشی مدارس، با مشکلات و تنگناهای تحصیلی بیش از پیش مشهود است. معلمان برای اینکه بتوانند با موفقیت به امر آموزش و پرورش بپردازند؛ نیاز به شناخت دانش آموزان و آگاهی نسبت به نقاط ضعف و قوت یاد گیرندگان و عناصر مرتبط با آموزش دارند. به نظر می رسد دوران و روزگار کسانی که بخواهند بدون توجه به نیازهای دانش آموزان و ابعاد رشدی آنان و تعامل عوامل گوناگون صرفاً با تکیه بردانش خود به آموزش و پرورش بپردازند؛ پایان یا فته است. تعلیم و تربیت انسان از بدو پیدایش بشر مورد توجه بوده؛ اما اهمیت آن در قرون اخیر بطور فزاینده ای آشکار شده است. در حال حاضر آموزش و پرورش، کلید توسعه جوامع محسوب می گردد؛ و موفقیت و سعادت ملتها به کیفیت تعلیم و تربیت بستگی دارد، بدون تردید آینده هر کشوری را می توان از سیمای کنونی آموزش و پرورش آن دریافت کرد (نجفی، 1371).

 از آن گذشته طی سالهای اخیر، که پیشرفتهای تکنولوژی و روشهای نوین تولید نظامهای اقتصادی جهان را دگرگون ساخته؛ و روابط بین آنها را تغییر داده است؛ آموزش در فرآیند توسعه نقش مهمتری یافته است (لاکهید و ورسپور  ، 1989؛ ترجمه سجادیه و همکاران،1371).

نظام آموزش ابتدایی ، اولین دوره از آموزش و پرورش عمومی است که کودکان با ورود به این دوره وارد دنیای جدید تعلیم و تربیت می شوند و نخستین بار محیط خارج از خانه را تجربه کرده با واقعیات اجتماعی رو به رو می شوند، کودک مفهوم نقش اجتماعی، مسولیت، کار و روابط اجتماعی را از این راه درک می کند؛ و با همین تجربیات و ادراک ها شخصیت خود را شکل می دهد (میر کمالی،1376).

نگاه کلی به وضعیت آموزش وپرورش به ویژه آموزش ابتدایی، در جهان در دهه پایان قرن بیستم نشان می دهد؛ از یک سوء به رغم اعلامیه حقوق بشر، که حق آموزش را یکی از حقوق مسلم انسان اعلام نموده است. حدود یک پنجم ازجمعیت کره زمین هنوز از کسب مهارتهای پایه سواد بی بهره اند  و حدود یک پنجم ازکودکان واجب التعلیم در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به مدرسه راه نمی یابند و سالانه به انبوه بی سوادان می پیوندند و از سوی دیگر در این کشورها حدود یک چهارم از کودکان واجب التعلیم در مدارس ابتدایی، قبل از پایان دوره به علت افت تحصیلی و بدون کسب  مهارت لازم برای اشتغال، وارد بازار کار می شوند و به تدریج برجمعیت بی سوادان و بیکاران می افزایند (مشایخ،1373).

همچنین مطالعات اخیر یونسکو درباره ضایعات دوره ی ابتدایی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نشان می دهد که در ا کثریت کشورهای مورد مطالعه 10 تا 30 در صد از دانش آموزان این دوره ها را، مردودین تشکیل می دهند و نتیجه تکان دهنده دیگر این مطالعه، نرخ بالای رهاکنندگان مدرسه در دوره ابتدایی است ( کومبز1. 1985؛ ترجمه آل آقا، 1373).

 آموزش و پرورش یک حق عمومی است و عملیات مربوط به این حوزه مهم در زمره مسؤلیت های جامعه و در قلمرو سیاستهای عمومی و دولتی قرار می گیرد و می تواند به عنوان عاملی برای عدالت مورد توجه قرار گیرد، زیرا هیچ جامعه ای بدون آموزش و پرورش استوار، نمی تواندسودای برابری و عدالت را در سر بپروراند (آقا زاده،1384). بنابراین شرایط اقلیمی، جمعیت کم و بسیار پراکنده، مشکلات اقتصادی، نیاز به نیروی کار کودکان به عنوان منبع کسب در آمد نمی تواند مانع ارائه خدمات مناسب آموزشی باشد. از آنجائیکه یادگیری فقط در کلاس درس اتفاق نمی افتد، بلکه در و دیوار مدرسه نیز همانند معلم و کتاب برای دانش آموزان حامل پیام هستند و کتابهای پاره و کثیف، تخته فرسوده و نامناسب، بی رغبتی و بی نظمی را تداعی می کند و دستشویی های تمیز، میز و نیمکت منظم و آراسته، بهداشتی زندگی کردن را آموزش می دهند. بنابراین محیط و فضای فیزیکی مدرسه و خانه در کنار سایر عوامل آموزشی و تربیتی حامل پیام برای دانش آموزان می باشند و بر میزان یادگیری و رشد شخصیت فردی و اجتماعی و نیز تأمین بهداشت روانی آنان تا ثیر می گذارد (نوید ادهم،1382).

آموزش و پرورش، مسئول شکوفایی استعدادهای افراد می باشد؛ جامعه شناسان آن را وسیله ی اداره و کنترل جامعه تعریف نموده اند و آن را مترادف جامعه پذیری1 دانسته اند. به همین دلیل از اهمیت خاصی برخوردار می باشد (صافی،1373). برای توسعه نظامهای آموزشی و برای رسیدن به آینده بهتر، ساز و کار یک نظام ارزیابی می تواند نقش یک آینه را برای نظام آموزشی بازی کند؛ تا تصمیم گیران و برنامه‌ریزان بتوانند تصویری از چگونگی وضع فعالیت ها به دست آورند و با استفاده از آن تصمیم های  لازم را جهت بهبود و پیشرفت  فعالیت ها برای رسیدن به بازده مورد نظر اتخاذ کنند (بازرگان، 1375). از آنجائیکه متولیان آموزش و پرورش، مسئول ساخت شخصیت، منش و سلوک انسانی اند و رسالت عظیمی برعهده آنان قرار گرفته است؛ از این نظر این نهاد جایگاه ویژه ای در بین سازمان های دیگر دارد و سلامتی و تعادل انسانها تا حدود زیادی بستگی به کیفیت آموزش دارد.                                          

 

بیان مسأله:

امروزه آموزش و پرورش، تنها وسیله دسترسی به توسعه و پیشرفت است و توجه به کمیت  و کیفیت آموزش و پرورش یکی از عواملی است که در تداوم و تسریع توسعه جامعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی دخیل می باشد. در این میان آموزش ابتدایی، به عنوان یکی از زیر نظام های آموزش و پرورش و اولین دوره آموزش رسمی و عمومی از اهمیت بیشتری برخوردار است. این دوره را دوره تأدیب، خلاقیت و بروز استعدادهای  عمومی گفته اند (شکوهی، 1374).

به نظر متخصصان تعلیم و تربیت، مهم ترین و اساسی ترین مقطع نظام آموزشی، مقطع ابتدایی است که در ایجاد تحولات اساسی در جوامع و پیشرفت آنها نقش مهمی را ایفا می کند. اما آموزش ابتدایی زمانی در پیشرفت ملت ها مؤثر واقع می شود که کیفیت مناسبی به آن حاکم باشد. بی تردید کیفیت در نظام آموزش ابتدایی پیش نیاز تو سعه منابع انسانی برای جوابگویی به تقاضا های تغییرات تکنولوژی در قرن بیست و یک خواهد بود؛ زیرا که یک نظام آموزش ابتدایی ضعیف، کل نظام توسعه سرمایه انسانی را به مخاطره می اندازد، این نظام از یک سو دانش آموزانی تر بیت خواهد کرد که آمادگی لازم برای ورود به دوره ی متوسطه و آموزش عالی را ندارند و از سوی دیگر بزرگسالانی بیسواد تحویل جامعه می دهد، مهمتر از آن به تعداد کافی والدین و مدیرانی که آموزش واقعی دیده با شند برای مشارکت در تو سعه تربیت نخواهد کرد (لا کهید و ورسپور،1989؛ ترجمه سجادیه و همکاران،1373).

 همچنین« کیفیت نازل آموزش ابتدایی، مانع توسعه منابع انسانی در همه سطوح آموزشی خواهد شد و بر تقاضای اجتماعی  آموزش نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت. کارآیی را پایین آورده و به اتلاف منابع خواهد انجامید» (هلک1، 1990؛ ترجمه نفیسی،1373).  دوره ابتدایی به لحاظ اینکه  پایه و اساس دوره های بعدی را تشکیل می دهد. بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد لیکن وقتی درباره کیفیت آموزش صحبت به میان می آید سوالاتی درباره خانواده، وضع اقتصادی، اجتماعی خانواده، مدیریت، معلم، نسبت دانش آموز به معلم، وسایل کمک آموزشی، بودجه، درصد قبولی و افت تحصیلی مطرح می گردد. هر یک از عوامل مذکور بدون شک در کیفیت  آموزشی  مؤثرند  و  مشکل  است که برای آنها درصد معین را تعیین نمود. با توجه به رشد تعداد  دانش آموزان، بایستی جنبه کیفی  آموزش نیز مورد توجه قرار گیرد؛ همچنانکه تقریباً در بیشتر کشورها نگرانی اصلی، کیفیت آموزش وپرورش است؛ مانند اندونزی که در آنجا

حرف اصلی اصلاحات، بهبود کیفیت است و در یوگسلاوی  که، کیفیت آموزش، در قلب نوآوری آموزش ابتدایی در دهه های آینده است (مهدی پور،1374). بررسی و تحلیل مشکلات تحصیلی افرادی که به دلایل مختلف قربانی شرایط و کیفیت نامساعد خانواده، محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، شرایط اقلیمی و جغرافیایی می شوند؛ بسیار مهم و ضروری است و وضع نابسامان اکثر روستائیان باعث گردیده که نتوانند رشد فکری و تحصیلی پیدا کنند و اطلاعات و معلومات خود را توسعه و پیشرفت دهند. چه بسیار کودکانی که مجبور شده اند بخاطر کمک به هزینه زندگی خانواده شان درس و تحصیل را رها نمایند و به کار کردن بپردازند تا بدین وسیله کمکی جهت تأمین معاش خانواده گردند، خستگی بدنی و روانی، کمبود درآمد، اختلافات شدید طبقاتی، اغلب روستائیان را طوری عاصی می کند که هیچگونه کوشش و علاقه ای نسبت به چگونگی تحصیل فرزندان‌شان و یا نحوه گذراندن اوقاتشان را از خود نشان ندهند. برهمین مبنا است که میتوان از نوعی عقب نگه داشته شدگی همه جانبه در کودکان محروم سخن گفت. در نظام آموزشی هر کشوری انتظار می رود که همه افراد بدون توجه به موقعیت جغرافیایی و وضع اقتصادی و زبان بتواند از امکانات و منابع آموزشی یکسان، تجهیزات و وسائل کمک آموزشی و فضای آموزش مناسب استفاده کنند. ولی آیا عملاً نیز چنین است؟

 علاوه بر اینها انگیزه خود محقق که سابقه تدریس در مناطق روستائی را داشته و خود نیز با مشکلات و مسائل این مناطق روبرو و از نزدیک آنها را درک و مشاهده کرده و درصدد برآمده تا انواع مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدائی، مناطق روستائی این شهرستان را بررسی کرده و راه را برای تحقیقات بعدی هموار سازد و تا حد امکان پیشنهاداتی را برای رفع این مشکلات مطرح نماید. در این تحقیق می خواهیم به این سوالها پاسخ دهیم که امکانات و منابع اختصاص داده شده از قبیل منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی به نظام آموزش ابتدایی در نواحی روستائی شهرستان فریدون شهر در چه وضعیتی است؟ فرایند این نظام مانند نحوه مدیریت، چگونگی استفاده از مواد آموزشی، چگونگی بکارگماری کادر آموزشی در امر تدریس، نحوه استفاده از وسایل و تجهیزات به چه صورتی است؟ درونداد و فرایند این نظام تا چه اندازه مطابق با استانداردها است و کارآیی داخلی این  نظام در چه وضعیتی است؟ مشارکت اولیاء و مربیان در فرایند یاد دهی- یادگیری به چه صورتی است؟ 

 

فهرست مطالب:

فصل اول : کلیات تحقیق

1-1 مقدمه

2-1 بیان مسأله

3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق

4-1 سوال‌های تحقیق

5-1 هدف تحقیق

6-1 تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح

فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

1-2 اهداف آموزش و پرورش دوره ابتدایی

1-1-2 اهداف اعتقادی

2-1-2 اهداف اخلاقی

3-1-2 اهداف علمی و آموزشی

4-1-2 اهداف فرهنگی، هنری

5-1-2 اهداف اجتماعی

6-1-2 اهداف زیستی

7-1-2 اهداف سیاسی

8-1-2 اهداف اقتصادی

2-2 ویژگی‌های کودکان در دوره ابتدایی

3-2 مواد و برنامه‌های درسی دوره ابتدایی

4-2 درون داده‌های نظام آموزش ابتدایی

1-4-2 منابع انسانی

2-4-2 منابع مادی نظام آموزش ابتدایی

1-2-4-2 منابع کالبدی

2-2-4-2 منابع تجهیزاتی

3-4-2 منابع مالی

5-2 تاثیر امکانات و تجهیزات مدرسه بر دانش آموزان

6-2 تاثیر امکانات و تجهیزات مدرسه بر معلم

7-2 تاثیر محیط بر فعالیت‌های نظام آموزشی

8-2 کلاس‌های درس چند پایه

9-2 مشکلات تحصیلی دانش آموزان در مدارس

1-9-2 افت تحصیلی و عوامل موثر بر آن

2-9-2 ترک تحصیل

3-9-2 نارسایی‌های یادگیری ویژه

10-2 مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس

1-10-2 ترس از مدرسه

2-10-2 فرار از مدرسه

3-10-2 اختلال لجبازی و نافرمانی

4-10-2 رفتارهای نامناسب یا ناپخته

5-10-2 بیش فعلی همراه با کمبود توجه

6-10-2 اضطراب

7-10-2 بی نظمی در سلوک

11-2 مدارس و دانش آموزان موفق

12-2 فضاهای آموزشی مدارس

1-12-2 کلاس درس نظری

2-12-2 کلاس درس تجربی

13-2 فضاهای پرورشی

1-13-2 کتابخانه

2-13-2سالن چند منظوره

3-13-2 نمازخانه

4-13-2 اتاق فعالیت‌های پرورشی

5-13-2 اتاق بهداشت رکت‌های اولیه

14-2 فضای اداری

15-2 فضاهای پشتیبانی یا خدماتی

1-15-2 سرویس‌های بهداشتی

2-15-2 آبخوری دانش آموزان

3-15-2 انبار نظافت و شستشو

4-15-2 انبار تجهیزات و وسایل

16-2 فضاهای گردش

1-16-2 راهروها

2-16-2 پله‌ها

17-2 فضاهای باز یا محوطه

1-17-2 فضای صف جمع و تفریح

2-17-2 فضای سبز، باغچه و درختکاری

 3-17-2 پارکینگ وسایل نقلیه

18-2 مکان یابی واحدهای آموزش

1-18-2 کاربری‌های سازگار

2-18-2 کاربری‌‌های ناسازگار

3-18-2 جهت یابی

4-18-2 شعاع دسترسی

19-2 انجمن اولیا و مربیان

20-2 پیشینه تحقیق

فصل سوم : روش تحقیق

مقدمه

1-3 روش تحقیق

2-3 جامعه آماری

3-3 نمونه و روش نمونه گیری

4-3 روش و ابزار جمع آوری اطلاعات

5-3 روش تجزیه و تحلیل داده‌ها

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات

تجزیه و تحلیل سوال 1

تجزیه و تحلیل سوال2

تجزیه و تحلیل سوال3

تجزیه و تحلیل سوال 4

تجزیه و تحلیل سوال 5

تجزیه و تحلیل سوال 6

بررسی و مقایسه کل سرانه‌ها و مقایسه با استانداردها

تجزیه و تحلیل سوال 7

تجزیه و تحلیل سوال8

تجزیه و تحلیل سوال9

تجزیه و تحلیل سوال10

تجزیه و تحلیل سوال11

تجزیه و تحلیل سوال 12

تجزیه و تحلیل سوال 13

تجزیه و تحلیل سوال 14

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

1-5 مقدمه

2-5 بحث و نتیجه گیری

3-5 یافته‌های جانبی تحقیق

4-5 محدودیت‌های پژوهش

5-5 پیشنهادها

الف. پیشنهاد کاربردی

ب. پیشنهاد پژوهش

 

فهرست جداول:

جدول (1-2) مواد درسی وساعات تدریس هفتگی در مدارس دوره دبستان

جدول (2-2) حداقل ، حداکثر میانگین تراکم دانش آموزان در کلاس

جدول (3-2) استاندارد های فضاهای آموزشی مدارس ابتدایی روستایی

جدول (4-2) استانداردهای فضاهای پرورشی مدارس ابتدایی روستایی

جدول (5-2) استانداردهای فضاهای اداری مدارس ابتدایی روستایی

جدول (6-2) استانداردهای فضاهای پشتیبانی یا خدماتی مدارس ابتدایی روستایی

جدول (7-2) استانداردهای فضاهای گردش مدارس ابتدایی روستایی

جدول (8-2) تلخیص اطلاعات فضاهای بسته مدارس روستایی

جدول (9-2) استانداردهای سطوح خارجی مورد نیاز به متر مربع در مدارس روستایی

جدول (10-2) شعاع دسترسی

جدول (1-3) توزیع مدارس ابتدایی روستاهای فریدون شهر بر حسب منطقه وجنسیت در سال تحصیلی 87-1386

جدول (1-4) تعداد معلمان ونوع مدرک آن ها

جدول (2-4) تعداد معلمان وسابقه آن ها

جدول (3-4) سرانه آموزشی برای هر دانش آموز در مدرسه ودر کل

جدول (4-4) سرانه فضای پرورشی برای هر دانش آموز در مدرسه ودر کل

جدول (5-4) سرانه فضای اداری اتاق استراحت معلمان برای هر دانش آموز در مدرسه ودر کل

جدول (6-4) سرانه فضای اداری (انبار داری) برای هر دانش آموز در مدرسه ودر کل

جدول (7-4) سرانه فضای اداری برای هر دانش آموز در کل

جدول (8-4) سرانه فضای پشتیبانی وخدماتی برای هردانش آموز در عامل انبار وسایل نظافت وشستشو

جدول (9-4) سرانه فضای پشتیبانی وخدماتی برای هر دانش آموز در عامل سرویس های بهداشتی

جدول (10-4) سرانه فضای پشتیبانی وخدماتی برای هر دانش آموز در عامل آبخوری

جدول (11-4) سرانه فضای پشتیبانی وخدماتی برای هر دانش آموز در عامل آبدارخانه

جدول (12-4) سرانه فضای پشتیبانی وخدماتی برای هر دانش آموز در کل

جدول (13-4) سرانه فضای گردش برای هر دانش در کل

جدول (14-4) مقایسه میانگین سرانه های موجود در استانداردهای مطلوب

جدول (15-4) سرانه فضای زیر بنای ساخت برای هر دانش آموز در کل

جدول (16-4) سرانه فضای باز محوطه برای هر دانش آموز درکل

جدول (17-4) نور کلاس

جدول (18-4) رنگ کلاس

جدول (19-4) رنگ اداری

جدول (20-4) رنگ راهرو ها

جدول (21-4) مربوط به جهت مدارس

جدول (22-4) مربوط به کاربری های سازگار

جدول ( 23-4) مربوط به کاربری های ناسازگار

جدول (24-4) مربوط به فراوانی پاسخ های افراد در مورد قابلیت گسترده شدن

جدول (25-4) مربوط به وضعیت آزمایشگاه و وسایل کمک آموزشی مدارس

جدول ( 26-4) وضعیت انجمن اولیاء و مربیان در مدارس مناطق روستایی شهر ستان فریدون شهر

جدول (27-4) کارائی داخلی مدارس ابتدایی روستایی شهر ستان فریدون شهر

 

منابع و مأخذ:

آذرخش، فایز. (1384). بررسی و مقایسه رابطه دروندادهای نظام آموزش ابتدایی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم دبستان های شهرستان های کهکیلویه و بویر احمد. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

آقازاده، احمد. (1383). مسایل آموزش و پرورش ایران. تهران: انتشارات سمت.

آقازاده، محرم؛ فضلی، رخساره. (1384). راهنمای آموزش در کلاس های درس چند   پایه. تهران: آییژ.

آهنچیان، محمدرضا. (1373). خلاصه مقالات نقش آموزش ابتدایی و جایگاه مطلوب آن در جامعه. اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان،صص(16-14).      

احمدیان، احمد. (1374). مجموعه مقالات همایش نقش و آموزش ابتدایی. وزارت آموزش و پرورش.                                        

افروز، غلامعلی. (1372). نقش الگوها در رشد شخصیت و پیشگیری از تعارضات روانی کودکان دبستانی. تهران: رشد.

 امین فر، مرتضی. (1367). علل و عوامل افت تحصیلی و چگونگی کاهش آن. فصلنامه تعلیم و تربیت (36-9).

بابایی، علی اکبر و همکاران. (1382). تواناسازی کارکنان، سرمایه گذاری بی جایگزین. نشریه تدبیر، سال سیزدهم، شماره 129، ص 86.

بارکلی. (1982). اختلال نارسایی توجه، فزون جنبشی، ویژگی ها، ارزیابی و درمان. (ترجمه حمید علیزاده، 1383). تهران: انتشارات رشد.

بازرگان، عباس. (1373). آموزش با کیفیت جامع، رهیافتی برای ایجاد تحول در نظام های پیش دانش گاهی و دانشگاهی. پژوهش در مسایل تعلیم و تربیت، شماره 3، صص(59-55).

بازرگان، عباس. (1375). مقدمه ای بر ارزیابی اموزشی و الگوهای آن. همدان: دانشگاه بوعلی سینا.

بازرگان، عباس. (1380). ارزشیابی آموزشی. تهران: سمت.

برچ ایان و لالی مایک. (1999). تدریس چند پایه در مدارس ابتدایی، (ترجمه -پریوش جعفری،1379). وزارت اموزش و پرورش، دفتر همکاری های بین المللی.

برمر، سعدالله. (1373). بررسی و مقایسه مدارس اسلام شهر با استانداردهای آموزش و پرورش و مقایسه با مدارس منطقه 6 تهران از نظر منابع مالی، مواد و تجهیزات. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

بزرگ سهرابی، فاطمه. (1385). مقایسه کتابخانه های سنتی و کتابخانه های اینترنتی. ماهنامه رشد مدیریت مدرسه، دوره پنجم، شماره 6. اسفند1385. انتشارات کمک آموزشی.

بنیانیان، محمدرضا. (1374). فضای آموزشی. فصلنامه تعلیم و تربیت.

بولا. ه. س. (1979). ارزیابی آموزشی و کاربرد آن در سواد آموزی تابعی (ترجمه عباس بازرگان،1362). تهران: مرکز نشردانشگاهی.

بیابانگرد، اسماعیل. (1380). روش های پیشگیری از افت تحصیلی. تهران: انتشارات سازمان انجمن اولیا و مربیان.

پورحقگو، محمد. (1386). بررسی عوامل موثر در ایجاد رفتار امتناع از مدرسه دانش آموزان دوره راهنمایی استان گیلان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

تقی پور ظهیر، علی. (1384). مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی و درسی. تهران: آگاه. چاپ بیست و چهارم.

جلالی، محمدرضا. (1386). فصلنامه تعلیم و تربیت، پژوهشکده تعلیم و تربیت ویژه نامه نابرابری های اجتماعی در آموزش و پرورش. سال 23. شماره سوم. پاییز 1386.

چاکر، دونالد؛ هاینز، ریچارد. (1993). مدارس برتر جهان، استانداردهای جدید آموزش و پرورش. (ترجمه مرجان مرندی،1376). تهران: دفتر همکاری های علمی و بین المللی وزارت آموزش و پرورش.

حاتمی، حسین و همکاران . (1383). کتاب جامع بهداشت عمومی، جلد سوم. تهران: ارجمند.

حلم سرشت، پریوش؛ دل پیشه، اسماعیل. (1383). درسنامه جامع علوم بهداشت، جلد چهارم. تهران: انتشارات چهر.

خاکزادان، زهرا. (1385). بررسی رابطه بین منبع کنترل و فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی مدارس دولتی شهر نیشابور. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

خوش لهجه، انیس. (1386). مشکلات تدریس در مدارس چند پایه، ماهنامکه رشد معلم، دوره 26. شماره پی درپی 222-221.

دانه کار، ماهرخ. (1372). زمینه اجتماعی بزهکاری، مجله پیوند. تهران: انجمن اولیا و مربیان.

دلاور، علی.(1380). روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی. تهران: نشر ویرایش.

دوست محمدی، غلامرضا. (1371). کار در دبستان. تهران: انتشارات صفی علیشاه.

ریچارد پی. هالجین وسوزان کراس ویتبورن. (2003). آسیب شناسی روانی. (ترجمه یحیی سید محمدی،1385). تهران: نشر روان. جلد دوم.

زمانی، بی بی عشرت. (1377). کتابخانه آموزشگاهی. مجله تکنولوژی آموزشی. شماره 2، تهران: انتشارات کمک آموزشی.

سابقی، فرامرز. (1384). بررسی وضعیت موجود فضاهای آموزشی شهر کهنوج و مطابقت آنها با استانداردهای مطلوب آموزشی. پایان نامکه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان. (1386). راهبردهای آموزشی. اصفهان: انتشارات سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان.

سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان. (1386). راهنمای فعالیت های انجمن اولیا و مربیان. تهران انجمن اولیا و مربیان.

سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور. (1382). ضوابط و طراحی ساختمان های آموزشی. نشریه شماره232.

سالمی، نجمه. (1383). بررسی جایگاه کتابدار و کتابخانه در آموزش و پرورش ایران. فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره90.

سرتیپی، سیاوش. (1380). روابط معلم .و دانش آموز. تهران: نشر فاخته.

سرکار آرانی، محمد رضا. (1382). اصلاحات آموزشی و مدرن سازی. تهران: -روزنگار.

سیف، سوسن و همکاران. (1385). روان شناسی رشد. تهران: سمت.

سیف، علی اکبر. (1383). روان شناسی پرورشی، روان شناسی یادگیری و آموزش. تهران: آگاه.

سیف نراقی، مریم؛ نادری، عزت الله. (1380). روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، تهران: ارسباران.

سیف نراقی، مریم؛ نادری، عزت الله. (1384). نارسایی های ویژه در یادگیری و چگونگی تشخیص و روش بازپروری. تهران: مکیال.

شعاری نژاد، علی اکبر. (1386). روان شناسی رشد. تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ هجدهم.

شعبانی، حسن. (1385). مهارت های آموزشی و پرورشی (روش ها و فنون تدریس)، جلد دوم. تهران: سمت.

شکوهی، غلامحسین. (1370). رابطه آموزش و اشتغال در بخش غیر متشکل اقتصادی. فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه تهران.

شکوهی، غلامحسین. (1374). تعلیم و تربیت و مراحل آن. مشهد: آستان قدس رضوی.

شهرکی، پوران دخت. (1376). طراحی مجموعه آموزشی دخترانه. پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.

صافی، احمد. (1373). دوره ابتدایی. اهمیت و نقش مدیریت در این دوره، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش. سال دوم، شماره4. صص(32-28).

صافی، احمد. (1380). آموزش و پرورش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه. تهران: سمت.

عبداللهی، بیژن. (1383). طراحی سامانه ی نشانگرهای ارزیابی کیفیت مدارس ابتدایی و راهنمایی، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره90،صص(150-127).

عبدالعلی زاده، علی. (1386). ماهنامه رشد معلم، شماره هفتم، دی ماه1386. شماره پی درپی 216. تهران: انتشارات کمک آموزشی.

عماد زاده، مصطفی. (1385). اقتصاد آموزش و پرورش. اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان.

غفاری، علی. (1377). اصول و مبانی فضاهای آموزشی. تهران: سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور.

فرقانی رئیسی، شهلا. (1383). مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان. تهران: وزارت آموزش و پرورش.

فریار، اکبر؛ رخشان، فریدون. (1379). ناتوانی های یادگیری. تهران: مبنا.

فشارکی، پریدخت. (1373). جغرافیای روستایی. تهران: دانشگاه پیام نور.

فقیهی، عباس. (1373). بررسی رابطه برخی از درون دادهای نظام آموزش ابتدایی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم دبستان های شهرستان اراک. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

قاضی زاده، بهرام. (1377). اصول طراحی فضاهای آموزشی. تهران: سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور.

کاکو جویباری، علیرضا و دیگران.( 1382). سند و منشور اصلاح نظا<

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی امکانات و مشکلات تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی مناطق روستایی شهرستان فریدون شهر. doc

بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور

اختصاصی از فی توو بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور


بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور

فهرست مطالب :

عنوان :                                                                                                                                                   صفحه:

فصل اول

مقدمه ....................................... 1  

بیان مسئله .................................. 3

اهمیت و ضرورت مسئله پژوهش ................... 5

اهداف پژوهش ................................. 8

فرضیه های پژوهش ............................. 9

نامگذاری متغیرهای موجود در فرضیه و انواع آن . 10

متغیرهای تعدیل کننده ........................ 11

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای فرضیه ........ 12

فصل دوم

ادبیات تحقیق (پیشینه تحقیق)

پیشینه نظری

مقدمه ....................................... 18

فلسفه و ضرورتهای پوشش و حجاب اسلامی .......... 19

پوشش اولیه ادم و حوا ........................ 28

کلاهی که غربیها سر ما گذاشتند ................ 29

مدل و شکل پوشاک ............................. 31

آثار سوء و خطرات بی حجابی از دیدگاه پزشکی ... 33

ابتذال در پوشش و مد پرستی ضرورتی برای ادامه حیات غرب    34

علل و عوامل بی حجابی و ابتذال در پوشش ....... 35

رنگ پوشاک ................................... 37

لباس متحد الشکل ............................. 38

پیشینه عملی

تحقیقات انجام شده ........................... 39

  1. .......................................... 39
  2. .......................................... 41
  3. .......................................... 43
  4. .......................................... 45
  5. .......................................... 47

فصل سوم

روش تحقیق

مقدمه ....................................... 50

روش تحقیق و علت استفاده از آن ............... 51

معرفی جامعه.................................. 52

معرفی نمونه و تعیین روش نمونه برداری ........ 53

معرفی ابزار پژوهش و تعیین روایی و پایایی ابزار 54

ضمیمه

پرسشنامه مربوط به دانش آموزان ............... 56

پرسشنامه دبیران ............................. 59

فهرست منابع ................................. 69

فهرست منابع اینترنتی ........................ 64

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور

تحقیق درمورداهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

اختصاصی از فی توو تحقیق درمورداهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورداهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی


تحقیق درمورداهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب

          فرایند علوم:

 

          فراورده ی علوم

 

در این قسمت نام گروه ،تک تک اعضای گروه و تاریخ راذکر می کنیم.

 

ج مطالب خارج از کتاب : در ارتباط با موضوعات

 

کتاب

 

چ خبر علمی : در ارتباط با موضوع درس و یا غیر آن

اهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

          فراگیری علوم تجربی به کودکان کمک می کند تا روش های شناخت دنیای اطراف خود را بهبود بخشند. برای این منظور آن ها باید مفاهیمی کسب کنند که به آن ها کمک کند تا تجارب خود را با یکدیگر مرتبط سازند مثلاً : «نگاه کن گیاهی که در نزدیک پنجره بوده، خوب رشده کرده ولی گیاهی که در آن اتاق تاریک بوده پژمرده شده است، چون گیاه به نور احتیاج دارد تا رشد کند.» آن ها باید روش های کسب اطلاعات، سازماندهی ، کاربرد و آزمایش کرده را بیاموزند. این فعالیت ها توانایی آن ها را در درک دنیای اطراف تقویت می کند و آنان را برای تصمیم گیری های هوشمندانه و حل مسایل زندگیشان یاری می دهد. «گلدان را از اتاق کم نور به پشت پنجره ی روبه آفتاب بگذارم، ببینم چه می شود.»

          امروزه آموختن علوم تجربی همچون سوادآموزی و حساب کردن امری اساسی و ضروری است که با زندگی روزمره ی ما در ارتباط است و با پیشرفت تکنولوژی اهمیت آن بیشتر شده است. به عبارت دیگر آموزش علوم بیشتر به آموزش راه یادگیری می پردازد که آگاهی از آن برای هر کودکی لازم است،‌چرا که او در دنیایی زندگی می کند که سریعاً در حال تغییر است و وی باید قادر باشد خود را دایم با آن تغییرات هماهنگ سازد. گفته اند که در 20 سال دیگر سرعت رشد اطلاعات آن قدر سریع است که کمتر از 75 روز میزان اطلاعات و دانش بشر دو برابر می شود و بنابراین آنچه مهم است یادگیری شیوه کسب اطلاعات و به روز کردن و پردازش آنهاست و نه کسب اطلاعات به مثابه یک بسته ی دانشی. به این دلیل فراگیری علوم تجربی دو جنبه ی مثبت دارد

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورداهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی