فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله IMSچیست

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله IMSچیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

« شرکت حمل و نقل توکا در سال 1388 موفق به پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت و محیط زیست بصورت یکپارچه مطابق استاندارد ISO9001:2008 وISO14001:2004 و سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی مطابق استاندارد OHSAS18001:2007 و دریافت گواهی نامهIMS از شرکت TUV InterCert آلمان گردید.»
با توجه به یکپارچگی سیستم های مدیریتی در این شرکت گواهینامه بین المللی سیستم مدیریت یکپارچه IMS از سوی شرکت TUV InterCert از کشور آلمان به شرکت حمل و نقل توکا اعطاء شد. دریافت این گواهینامه ها حاصل تلاش مدیران و کارکنان این شرکت در راستاى برآورده سازى الزامات مشترى، ارایه محصولات منطبق با نیاز هاى مشتریان، جلوگیرى از آلودگى محیط زیست و ایمن سازى محل کار براى کارکنان بوده و سبب افزایش سطح رضایت مندى ذینفعان مى شود.این گواهینامه ها که بر مبنای استانداردهای
OHSAS18001:2007 ، ISO9001:2008 ،ISO14001:2004 صادر شده است جهت استقرار حفظ و ارتقای سیستم ها ی مدیریت کیفیت ، محیط زیست و ایمنی و بهداشت شغلی می باشد.
در صدور گواهینامه سیستم مدیریت یکپارچه (IMS) قسمت های امور اداری، بازرگانی و انبار، تعمیرگاه دیزلی، اعلام بار و راهبری و حمل بار، توسط شرکت توف اینترسرت آلمان (TUV InterCert) ممیزی وکلیه واحدهای تابعه و ادارات ستادی موفق به اخذ گواهینامه های سیستم مدیریت یکپارچه (IMS) شدند.
شرکت حمل و نقل توکا توانست با توسعه دامنه سیستم هاى خود گواهینامه تطابق با استانداردهاى بین المللى را اخذ نماید. این گواهینامه ها که بر مبناى استانداردهاى ۹۰۰۱:۲۰۰8 ISO، ۱۴۰۰۱:۲۰۰۴ ISO و ۱۸۰۰۱:۲۰۰۷ OHSAS صادر مى شود، به شرکت هایى اعطا مى شود که توانسته اند در راستاى استقرار، حفظ و ارتقاى سیستم هاى مدیریت کیفیت، محیط زیست و ایمنى و بهداشت شغلى گام هاى مثبتى بردارند، ضمن اینکه هر سال ممیزى مراقبتى براى اطمینان از صحت عملکرد سیستم ها و انطباق با استانداردهاى مذکور برگزار مى شود. استقرار سیستم هاى مدیریتى فوق که هم اکنون در بسیارى از مراکز تولیدى و غیرتولیدى مهم جهان به عنوان یک الگوى اثربخش براى کارکرد و مدیریت فعالیت ها به شمار مى رود، مورد نظر مدیریت شرکت توکا قرار دارد.
این گواهینامه ها که اعتبار آن سه ساله مى باشد، بر مبناى استاندارد هاى ایزو ۹۰۰۱، ایزو ۱۴۰۰۱ و ۱۸۰۰۱OHSAS به شرکت هایى اعطا مى شود که توانسته اند در راستاى حفظ و ارتقاى سیستم هاى مدیریت کیفیت، محیط زیست و ایمنى و بهداشت شغلى گام هاى مثبتى برداند، ضمن اینکه هر سال ممیزى مراقبتى براى اطمینان از صحت عملکرد سیستم ها و انتطباق با استانداردهاى مذکور برگزار مى شود. استقرار سیستم هاى مدیریتى فوق که هم اکنون در بسیارى از مراکز تولیدى و غیر تولیدى مهم جهان به عنوان یک الگوى اثر بخش براى کارکرد و مدیریت فعالیت ها به شمار مى رود، همواره مورد نظر مدیریت شرکت توکا قرار داشته است.
وجود اطمینان خاطر در موضوعات مختلف و به هنگام بهره گیری از محصولات و خدمات یکی از خواسته ها و انتظارت ذاتی انسان است. در طی دوره های مختلف پدیدآوری و تکامل محصولات و خدمات متفاوت، سازمان هایی با رسالت بوجود آوردن اطمینان در زمینه های گوناگون تاسیس گردیده و به فعالیت پرداخته اند. با رشد صنعت و پیشرفتهای گسترده در صنوف متفاوت، صدور گواهینامه ها و یا تاییدیه های تخصصی باعث ایجاد اطمینان برای مشتریان و ذی نفعان محصولات و خدمات متفاوت گردیده است.
صدور گواهینامه های ارزیابی انطباق برای محصولات صنعتی به نیمه قرن 19 میلادی باز می گردد که به تدریج در سطح تجارت بین المللی جایگاه خود را تثبیت نموده است. پس از صدور گواهینامه انطباق برای محصولات، رفته رفته مبحث صدور گواهینامه برای فرآیند و سیستم نیز مورد توجه قرار گرفت.
با پدید آمدن الزامات متفاوت صنفی، تجاری و بین المللی، استانداردهای گوناگون برای عملکردها و معیارهای فرآیندها و همچنین ساماندهی سیستم های مدیریت با رویکردهای متفاوت تدوین شدند. این امر باعث گسترش فرهنگ ارزیابی ممیزی فرآیندها و سیستم ها و صدور گواهینامه برای آنها گردید.
سازمان های صادر کننده گواهینامه، سازمان های مستقل حقوقی هستند که در نقاط مختلف دنیا تاسیس گردیده اند و بر حسب گسترش های اقتصادی/ تجاری مناطق عملیاتی متفاوتی را تعریف نموده و با بوجود آوردن شعبات و سازمان های وابسته، به صورت بین المللی فعالیت می نمایند.

 

خط مشی سیستم مدیریت یکپارچه IMS
شرکت جهاد نصر یزد که در زمینه مدیریت و ارائه خدمات پیمانکاری، در رشته های حمل و نقل، آب و کاوشهای زمینی، ساختمان، تاسیسات و تجهیزات فعالیت دارد، خط مشی خود را در راستای استقرار سیستم مدیریت یکپارچه (IMS ) به شرح ذیل اعلام می دارد.
1- افزایش رضایت مشتریان ( کارفرمایان) از طریق اجرای پروژه ها با کیفیت و قیمت مناسب و تحویل به موقع.
2- بکارگیری نیروی انسانی کارآمد و متخصص بعنوان سرمایه های اصلی شرکت.
3- استفاده از ماشین آلات و تجهیزات مناسب و مواد و مصالح مرغوب جهت اجرای پروژه ها.
4- پایبندی به رعایت الزامات قانونی و تلاش در جهت پیاده سازی استاندارد های جهانی.
5- تلاش در جهت کاهش پیامدهای زیست محیطی ناشی از اجرای پروژه ها.
6- ترویج فرهنگ‌ایمنی وبهداشت در مجموعه‌شرکت از طریق آموزش و افزایش انگیزش کارکنان.
7- تلاش در جهت افزایش ایمنی و بهداشت محیط کار و ماشین‌آلات از طریق کنترل فعالیتهای خطرناک و نظارت بر عملکرد پیمانکاران شرکت در راستای کاهش حوادث.

 

شرکت جهاد نصر یزد استقرار سیستم مدیریت یکپارچه (IMS ) را بعنوان نشانه احترام این سازمان به نوع بشر برگزیده و در این راستا استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت ISO 9001:2000 ، سیستم مدیریت زیست محیطی ISO 14001:2004 و استاندارد سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی OHSAS 18001:1999 را بعنوان الگوهای طراحی سیستم مدیریت یکپارچه با حفظ رویکرد برنامه ریزی راهبردی انتخاب نموده است.

 

مدیریت شرکت بهبود مستمر در تمامی زمینه ها را سر لوحه امور خود قرار داده و در این راستا ازکلیه پرسنل انتظار دارد خود را در بهبود کیفیت اجرای پروژه ها و سایر خدمات ارائه شده سهیم دانسته و بدین منظور مدیر حوزه مدیریت بعنوان نماینده مدیریت، مسئول نظارت و حصول اطمینان از عملکرد صحیح سیستم مدیریت یکپارچه (IMS ) می باشد.

 

زیرسیستم چند رسانه ای مبتنی بر ( IMS ) IP و مقایسه آن با سیستمهای مختلف
IP Multimedia subsystem

 


خلاصه :
زیرسیستم چند رسانه ای مبتنی بر پروتکل اینترنت یا (IMS ) استاندارد جدیدی در ارتباطات است که توسط پروژه شراکت نسل سوم یا (3GPP ) تعریف میشود . IMS به صورت یک دید ترکیبی از دو فن آوری از موفق ترین فن آوری های ارتباطات یعنی شبکه های سلولی و اینترنت میباشد . در یکپارچه سازی سرویسهای تعریف شده در IMS کاربران توسط ابزار سلولی خود قادر به دسترسی به سرویسهای داخل اینترنت به آسانی ، به طور مؤثر ، قابل اعتماد و با قیمت منطقی میباشند . تمامی ارتباطات شبکه براساس پروتکل اینترنت (IP ) میباشد . پیشبرد IMS ما رابه شبکه نسل آتی (NGN ) راهنمائی میکند . این مقاله به بررسی و توضیح ایده و مفهوم فن آوری IMS ، ساختار و پروتکل آن ، اتصــالات ، مفهوم NGN و مثالی از سرویس ارائه شده توسط سیستمهای چندرسانه ای پیام گذاری آورده میشود . (MMS )

 

اینتـــرنت راه ارتباطـــات را تغییر داد . استفاده از پست الکترونیکی (e – mail ) ، تور جهان گستر (WWW ) ، پیام بلادرنگ (IM ) بطور نمایشی همراه با افزایش مشترکین افزایش یافته است . نیازهای اینترنت تلفنی ، به تقاضای عظیمی تبدیل شده است و تمامی اپراتورها مجبور به پذیرفتن وضعیت شده اند . با تلفن سلولی ، وسیله ای کوچک (موبایل) ، شخص میتواند به هرجا و هروقت زنگ بزند و همه به او زنگ بزنند . حال موبایل فقط برای تماس تلفنی مورد استفاده قرار نمیگیرد ، بلکه عمل انتقال پیام با استفاده از سرویس پیام کوتاه (SMS ) و اکنــــون ، سرویس پیام دهی چند رسانـــه ای (MMS ) به خدمات آن اضافه شده‌اند .
3GPP استانداردی برای مفهوم مخابرات آینده که به هدف یکپارچه سازی دو فن آوری ، سیستم جهانی برای ارتباط سیار (GSM ) شبکه سلولی و اینترنت میباشد . روش IMS یکپارچگی این سرویسها به یک روش واحد ، براساس پروتکل اینترنت ، در شبکه های با ساختار دستیابی باز ، استقلال فن آوری دستیابی اساسی ، در میان ابزارهای مختلف ، بصورت همزمان میباشد . این رؤیای شبکه های 3G است که نرم افزارهای همزمان چند رسانه ای را بصورت بی سیم فراتر از هر مرزی تأمین میکند . در آینده شخص میتواند با موبایل 3G با دوست خود مکالمه کند و همزمان دوست او از کامپیوتر خود در یک کافه به یک LAN بی سیم (WLAN ) متصل است و در حین مکالمه e – mail خود را میگشاید یا به صفحات وب نیز سرمیزند .
آنها میتوانند مکالمه دو نفره خود را به یک کنفرانس چند رسانه ای توسط زدن دکمه صحبت کردن که شامل اشخاص دیگر است ، تبدیل کنند . این بخشی از آینده ارتباطات است که توسط IMS قابل تحقق میباشد .
سه دلیل عمده وجود دارد که چرا ما نیاز به برقراری IMS داریم . اولین آنها ، این است که IMS میتواند تمامی انواع مستقل ارتباطات را از هر نوع رسانه ای گرد هم جمع سازد . در آینده مردم میتوانند از هر وسیله ای برای اتصال به وسیله دیگر استفاده کنند . دلیل دوم کیفیت سرویس (QOS ) میباشد . IMS تعیین میکند که چه نوع سرویس استفاده شده است و پهنای باند مناسب آن بسته به سرویس موردنظر تأمین میگردد . دلیل سوم مفهوم شارژینگ میباشد . با IMS تأمین کننده میتواند روش شارژینگ متفاوت براساس سرویس بسازد .
در آینده ، IMS نه تنها به سوی یکپارچه سازی سرویسها ، بلکه به سمت یکپارچه سازی تمامی شبکه های ارتباطی به یک شبکه جهانی میرود . مؤسسه استانداردسازی مخابراتی اروپا (ETSI) یک گروه اصلی به منظور پیشبرد استانداردهای شبکه نسل آتی (NGN ) دارد . گروه ETSI – TISPAN بدنه ای است که هدف آن پیشبرد یک شبکه ارتباطی جهانی مشتمل بر تعداد زیادی زیرسیستم با IMS به عنوان شبکه مرکزی میباشد . هر زیرسیستم میتواند با دیگری توسط آدرس IP آن ارتباط برقرار کند . ETSI – TISPAN NGN اطمینان میدهد که استفـاده کنندگان هر وقت و هرجا میتوانند متصل شوند ، علاوه بر آن موبیلیتی (قابل تحرک بودن) و تغییر مکان زندگی برای کاربران و وسیله هایشان را تأمین میکند و زیرسیستم های جدید مستقیماً میتوانند به آنها متصل شوند . بمنظور ترسیم برخی از سرویسها در IMS و ETSI – TISPAN NGN ، میتوان از MMS به عنوان سرویس آینده ارتباطات استفاده کرد نه برخلاف SMS ، با MMS کاربر میتواند متن همراه با صوت ، عکس و ویدئــو را ارسال کند . MMS بر روی شبکه های IP به مانند شبکه های سوئیچینگ مداری کار میکند . با مفهوم TISPAN NGN در آینده MMS میتواند از ترمینال PSTN بدون توجه به نوع وسیله مورد استفاده ، برای رسیدن به مقصد خود استفاده کند . با این قابلیت انعطاف و کارائی ، MMS یک راهگشای جدید در ارتباطات میباشد .

 


بخش I معرفی زیرسیستمهای چند رسانه ای مبتنی بر ( IMS ) IP
I . 1 – عناصر ، پروتکل ها و ساختار IMS
3GPP ساختار استاندارد IMS را عنوان کرد . حال بروی نسخه 6 استانداردسازی آن کار میکنند .
بزودی تا پایان سال 2005 نسخه شماره 7 مستقر خواهد شد . شکل زیر عناصر اساسی و ساختار IMS نشان میدهد .






شکل 1 – عناصر اصلی و ساختار IMS

 

جهت درک مکانیزم اساسی شکل بالا پروتکل های مستقر در IMS بحث میشوند . پنج پروتکل در اینجا وجود دارد :
1-پروتکل ترتیب دهی نشست (SIP ) ، در قسمت کنترل قرار گرفته است . این پروتکل از استقـرار نشست چند رسانه ای استفاده میکند که شامل ایجاد و قرار دادن وظایف بر روی شبکه های IP میباشد . SIP براساس طراحی SMTP و HTTP ساخته شده است . بعداً ما خواهیم دریافت که تقریباً تمامی نرم افزارها در IMS براساس این دو پروتکل بنا شده اند . برقراری اتصال با استفاده از پروتکل SIP در دیاگرام سیگنالینگ که در شکل 2 آمده است ، دیده میشود . SIP قابلیت انعطاف به سرویسهای مراکز در رسانه های مختلف و امکان گردهم آوردن سرویسهای گوناگون در ارتباطات چند رسانه ای چون پیامدهی بلادرنگ ، ارسال جریان ویدئوئی ، چت کردن صوتی و غیره را دارد .
2-Diameter (قطر) در قسمت کنترل و مدیریت قرار گرفته است . این پروتکل جهت تصدیق صحت و صدور اجازه در تعدادی از واسط ها میباشد .
3-پروتکـــل انتقال همزمان (RTP ) و پروتکل کنترل RTP به نام (RTCP ) در قسمت دیتا قرار گرفته و جهت انتقال همزمان رسانه هایی مانند ویدئو کنفرانس استفاده میگردد .
4-ســـرویسهای با سیاست باز مشترک (COPS ) جهت انتقال سیاست های بین نقطه تصمیم گیری سیاست (PDP ) و نقطه اعمال سیاست (PEP ) استفاده میگردد .
5-H . 428 توسط گروههای سیگنالینگ جهت کنترل گره ها در بخش رسانه استفاده میگردد ، به طور مثال جهت کنترل وظایف
y رسانه (MGCF )





شکل 2 – دیاگرام سیگنالینگ SIP

در ایـــن پروتکل ها ، عناصر IMS با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و سازوکاری را جهت ترتیب دهی نشست براساس SIP برقرار میکنند . بعضی از عناصر IMS عبارتند از :
1-عمل کنترل مکالمه یا نشست (CSCF ) . CSCF گروه اصلی در سیستمهای IMS میباشد . زیرا تمامی فرآیند سیگنالینگ در CSCF اتفاق می افتد . CSCF از 3 قسمت تشکیل گردیده است که هر بخش وظایف مخصوص به خود را داراست .
 ترمینال IMS و شبکه IMS کار این بخش مانند سرور پروکسی SIP در باند یا خارج باند است . در P – CSCF تمامی درخواستهای SIP به سوی آدرسهای موردنظر خودش هدایت میشوند . P – CSCF ممکن است شامل عمل تصمیم گیری سیاست (PDF ) باشد . PDF یکی از عناصر IMS است که وظیفه تعیین و مدیریت QOS در تمامی سرویسهای IMS را دارد . بنابراین P - CSCF ممکن است به عنوان یک کنترل کننده QOS رفتار کند و در عین حال اطلاعات شارژینگ را استخراج کند بدلیل اینکه هر دو وظیفه درون PDF قرار دارند . P – CSCF میتواند در شبکه خودی و یا شبکه مقابل قرار گرفته باشد .
 CSCF بازپرسی یا (I – CSCF ) : I – CSCF وظیفه یک سرور پروکسی SIP مرتبط با بخشهای مدیریتی را برعهده دارد . با SLF مرتبط و براساس HSS در پروتکل Diameter به جهت بازیابی مکان کاربر ، در جائی که کاربر قرار دارد ، میباشد . بنابراین اطلاعات مسیریابی میتواند جمع آوری گردد .
ICSCF شامل gateway مخفی سازی توپولوژی شبکه داخلی (THIG ) میباشد ، که وظیفه آن کد کردن پیامهای SIP و اطلاعات راجع به دومین و نامهای DNS است . I – CSCF در شبکه خودی قرار دارد ، اما در بعضی موارد خاص میتواند در شبکه مقابل هم قرار بگیرد.
 CSCF نشست یا (S – CSCF ) : S – CSCF یک وظیفه اصلی به عنوان ثبت کاربر دارد . هرکدام از پیامهای SIP که به شبکه IMS وارد و از آن خارج میشود ، توسط S – CSCF بازرسی میگردد و S – CSCF عامل HSS را بسته به مشخصات کاربر چک میکند که از چه سرویسهایی میتواند استفاده کند . بعد از آن ، ارتباط با سرور نرم افزار (AS ) جهت برقراری سرویس براساس پیامهای SIP ، برقرار میگردد . به این دلیل است که S – CSCF به HSS و AS متصل است . S – CSCF همیشه در شبکه خودی قرار دارد .
2-سرور نرم افزار (AS ) : AS یکی از عناصر SIP است که وظیفه آن جایدهی و فعال کردن سرویسها میباشد . AS دارای سه نوع سرور است :
 SIPAS : جهت جایگزینی و فعال کردن سرویسهای چندرسانه ای IP
 دستیابـــی به سرویس به صورت باز – سرور توانائـی سرویس (OSA – SCS ) OSA – SCS واسطی جهت سرور برنامه های OSA میباشد .
 وظیفه سوئیچ کردن سرویس چندرسانه ای (IM – SSF ) : توسط IMS جهت استفاده مجدد تمام سرویسهایی که قبلاً بوجود آمده در شبکه GSM میباشد .
3-سرور مشترکین خانه ای (HSS ) : HSS بخش مرکزی اطلاعات مربوط به مشترک میباشد . شامل مکان کاربر ، اطلاعات کاربر ، قسمت امنیت ، و S – CSCF میباشد که برای کاربر ایجاد گردیده است .
4-وظیفه مکان مشترک (SLF ) : SLF جهت تطبیق نقشه کاربر به HSS بکار میرود .
5-وظیفه منبع رسانه (MRF ) : MRF منبعی از رسانه را جهت شبکه خانه ای تأمین میکند و در همان زمان یک کـــــد انتقالی بین کد کننده ها و دیکدکننده های مختلف دیگر نرم‌افزاری رد و بدل میکند .
6-وظیفه کنترلGateway مربوط به تغییر مسیر (BGCF ) :
BGCF برای وظایف مسیردهی براساس شماره PSTN در یک ارتباط از مدار قدیمی CSPSTN به شبکه IMS استفاده میگردد . این بخش یک Gateway از نوع PSTN / CS در همان شبکه و نیز شبکه مناسبی بین دومین های CS انتخاب میکند .
7-گیت وی PSTN / CS : شبکه IMS دارای Gateway های متعددی به دومین CS جهت قادر ساختن آن به برقراری ارتباط یا دریافت مکالمه از شبکه تلفن شهری (PSTN ) یا ISDN میباشد . این گیت وی ها عبارتند از :
 GW مربوط به سیگنالینگ ، که واسطی در طرح سیگنالینگ از شبکه IMS به دومین CS است .
 GW کنترل وظایف (MGCF ) نقطه مرکزی گیت وی PSTN / CS است .
 گیت وی رسانه (MGW ) : واسط بخش رسانه از شبکه IMS به شبکه PSTN / CS است و در مورد ترمینال IMS کد کننده و دی کد کننده شبکه PSTN / CS را حمایت نمیکند . MGW این کار را انجام میدهد .
I . 2 – برقراری نشست و ثبت کردن در IMS
به منظور درک مفهوم برقرارسازی نشست در IMS اول مفهوم شبکه خودی و شبکه میزبان توضیح داده میشود . برگرفته از شبکه GSM ، شبکه IMS از همان مفهوم برای شبکه خود استفاده میکند . شبکه خودی (Home ) به معنای این است که کاربر در پوشش شبکه خود میباشد . بنابراین از زیرساخت آن اپراتور بهره میبرد . در حالت دیگر ، گاهی یک کاربر بایستی به کشور یا منطقه دیگری مسافرت کند که در آنجا زیرساخت اپراتور خودش وجود ندارد . در این مورد کاربر بایستی از زیرساخت اپراتور دیگر استفاده کند . این مورد ، به نام سناریوی رومینگ شناخته میشود و کاربر در شبکه میزبان (Visited ) قرار دارد .
تمام عناصر IMS به جز P – CSCF در شبکه خودی قرار دارند . برقراری نشست در IMS براساس

شکل 3 صورت میپذیرد .





شکل 3 – مفهوم برقراری نشست در IMS
شکل 4 چگونگی جریان دیتا در شبکه IMS را بیان میکند . در اولین مرحله (نقطه 1) سیگنال به عنوان اولین اتصال در شبکه IMS به سوی P – CSCF جریان پیدا میکند .
پیام SIP به سمت I – CSCF میگذرد به صورتیکه مکان کاربر (نقطه 2) توسط SLF و HSS مشخص گردد ، همچنین در این مرحله نوع سرویس درخواستی کاربر تشخیص داده میشود . سپس I – CSCF یک S – CSCF مناسب وابسته به اطلاعات دریافتی قبل (نقطه 3) را انتخاب میکنـــد . S – CSCF مشخصات کاربر را از HSS دریافت و ثبت میکند و تصمیم میگیرد که یک کاربر از سرویس درخواستی خود میتواند استفاده کند یا خیر (نقطه 4) . در نقطه 5 ، S – CSCF از دریافت کننده دعوت میکند که به نشست ملحق گردد . نقطه 6 عبور جریان دیتا همزمان با برقراری ارتباط را به ما نشان میدهد . دیتا به چند پکت تقسیم میگردد . دیتا با استفاده از TCP یا UDP منتقل میگردد . TCP برای انتقال دیتا بصورت بسیار مطمئن استفاده میگردد بخاطراینکه TCP به هر پکت
دیتا یک Index میدهد قابلیت اطمینان آن بیشتر است . TCP کاربر را از رسیدن دیتا به مقصد صحیح مطمئن میسازد .






شکل 4 – جریان عبور دیتا و سیگنال در IMS

دیاگرام سیگنالینگ از ثبت نشست بالا میتواند به شکل زیر استخراج گردد :


شکل 5 – دیاگرام سیگنالینگ در نشست IMS

I . 3 – رومینگ در IMS
وقتی که یک کاربر IMS در رومینگ قرار دارد ، میتواند یک مکالمه را با ارسال پیام Invite از طریق SIP برقرار کند که این مکالمه از ترمینال IMS به سمت P – CSCF شبکه میزبان انجام میپذیرد . توسط P – CSCF پیام دعوت SIP به سوی I – CSCF شبکه خودی هدایت میگردد و دوباره به کلاس مربوطه S – CSCF در شبکه خودی تماس گیرنده هدایت میگردد . S – CSCF ترمینال مقصد را با آدرس IP وابسته که در HSS پیدا کرده جابجا میکند و ترمینال سمت مقصد مکالمه را دریافت میکند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگرام سیگنالینگ کامل برای این مورد در شکل پائین نشان داده شده است :



 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 41   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله IMSچیست

دانلود مقاله صنعت شیشه

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله صنعت شیشه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 شیشه جزو مایعات است ...
شیشه مایعی است سفت تمام مایعات جز هلیوم که مایعی است بسیار روان مقداری ناروانی دارند شیشه معمولی در ده ای اتاق آنقدر ناروان است که جریان آن را تنها با آزمایشات بسیار دقیق می توان اندازه گرفت خواص مشهور شیشه نتیجه همین ساختمان مایعی آن است همه می دانند که ناروانی مایعات با کاهش دما افزایش می یابد اما بیشتر مایعات در دمایی که به ناروانی شیشه می رسند به حالت مایع نمی مانند. مایعات بسته به نوع مواد نشان هر کدام در دمای خاصی منجمد می شوند به عبارت دیگر تغییراتی مشخص و ناپیوسته از مایع به جامد را طی می کنند. خاصی منجمد می شوند به عبارت دیگر تغییراتی مشخص و ناپیوسته از مایع به جامد را طی می کنند . در سمت مانند زمانی که آب یخ می بندد اما شیشه را که سرد کنیم دستخوش چنین تغییراتی نمی شود بلکه بیش از پیش ناروان می گردند تا به سفتی یک جسم جامد معمولی برسد. شیشه مایعی است که آنقدر سرد شده که منجمد نمی شود.
جامدات و مایعات:
اغلب جامدات از همچون ساختمان بطوری منظمی برخوردارند اما شیشه چنین نیست ساختمان درونی شیشه از بی نظمی برخوردار است که معمولاً در مایعات معمولی مشاهده می شود شیشه در دماهایی که به اندازه کافی بالا باشد به سهولت آب جاری می شود اما شیشه در دمای اتاق به سفتی یخ و ظاهراً مانند آن جامد است شیشه را هنگامی که سرد می کنیم فقط بیش از بیش ناروان می شود تا به ماده ای سفت و عملاً جامد تبدیل می گردد طوری که می توان در زندگی روزمره از آن استفاده کرد شیشه معمولی از آن جا که دمای آن را از نقطه ای که جسم می تواند متبلور شود (و گاهی هم می شود) بسیار پایین تر آروده اند، مایعی است (جزو تافته) به این معنی که دمای آن را از نقطه انجماد تئوریکی این پائین تر آورده اند در صورتی که خواص و ساختمان درونی خود در حالت مایع را همچنان حفظ کرده است.
* موادی که شیشه از آنها درست می شود
دی اکسید سیلیکون (sio2) ماده اصلی بخش عظیمی از شیشه های معمولی است دی اکسید سیلیکون در طبیعت به صورت بلور خالص مانند کوارتز و کریستوبالت و به صورت ترکیباتی از تعداد کثیری از سیلیکاتهای معدنی به وفور وجود دارند شن و ماسه درصد بالایی از دی اکسید سیلیکون دارند. نقطه ذوب بلورهای خالص دی اکسید سیلیکون در حدود 1700 درجه سانتی گراد است بنابراین شیشه هایی از جنس sio2 خالص تقریباً از دمای c1700 به پایین به زیر نقطه انجماد می رسند فرمول sio2 طبیعت دی اکسید سیلیکون را آنچنان که باید و شاید نشان نمی دهد هر اتم سیلیکون در حقیقت با 4 اتم اکسیژن پیوند دارد و هر اتم اکسیژن میان دو اتم سیلیکون مشترک است از شیشه هایی که از جنس sio2 خالصند و به کوارتز گداخته یا سیلیسی گداخته مشهورند در موارد حساسی استفاده می شود اما دمای نرم شدن این نوع شیشه آنقدر بالاست که در موارد معمولی نمی توان از آن استفاده کرد. Sio2 مایع در دمای لازم برای ذوب لانه های کوارتز (یعنی c1700) کاملاً ناروان است و پیش از آنکه به زیر نقطه انجماد و دمای c1300 برسد ناروانی آن به موز 1012 پواز می رسد و جسم در این حالت آنقدر سفت است که نمی توان آن را بوسیله باد کردن یا قالبگیری شکل داد اما افزودن پاره ای از اکسیدهای فلزی مانند سوادا (Na2) و آهک (cao) ناروانی sio2 (و دمایی را که برای ذوب مواد تشکیل دهنده آن لازم است) به سطحی پایین می آورد که عملاً میشود از آن استفاده کرد. در کارخانه موقعی روی شیشه کار می کنند که ناروانی آن به میان 103 تا 106 پواز رسیده باشد و حوارت لازم برای شیشه های تجاری با ترکیب سودا با آهک و سیلیس فقط 600 الی 700 درجه سانتی گراد است علاوه بر سیلیکون تعدادی از عناصر وجود دارند که اکسیدها- سولفیدها- تلورید ها و سلیندهایشان، شیشه های غیر آلی را می سازند برای مثال می توان از بورون، ژرمانیم- فسفر – وانادیمه- آرستیک و زیر کونیم نامه بود بعد از اینها نوبت می رسد به اصطلاح واسطه ها از قبیل تیتانیوم- روی- قلع- آلومینیوم- توریمه- برلیوم- و کادمیوم . از اکسید اینها به تنهایی شیشه در سمت نمی شود بلکه این اکسیدها با یکی از مواد اصلی شبکه شیشه ای پیوند برقرار می کنند هم مواد اصلی سازنده شیشه و هم واسطه ها پیوند های قطبی پدید می آورند و باعث محکم شدن ساختمان شیشه می شوند از قبیل na2o و cao بلکه معمولاً ناروانی شیشه را پایین می آورند همچنین ویژگی های مطلوب شیشه اصلی از نظر شیمیایی اپتیتکی و اقصتادی را تشدید می کنند. به ترتیب که از مواد اصلی سازنده شیشه به طرف واسطه ها و سپس تعدیل کننده ها می رویم استحکام پیوندها به طور منظم کاهش می یابد.
لا اقل یک شیشه تک عنصری (شیشه ای که از یک عنصر تشکیل شده نه از یک جنس مرکب) را می شناسیم، گوگرد مایع را چنانچه خیلی سرد کنیم در دمای اتاق به صورت شیشه ای لاستیکی و قابل کشش در خواهد آمد اما این شیشه فقط تا یک حد متوسطی از ثبات برخوردار است و نسبتاً زود از حالت شیشه ای خارج می شود.

خواص شیشه
خواص مکانیکی :
پیوند سیلیکون- اکسیژن پیوندی است بسیار محکم و بنابراین شیشه باید ماده محکمی باشد و در اساسی چنین هم هست رشته های نازک شیشه ای که تازه درست شده باشد وزنی بیش از هفتاد هزار کیلوگرم بر سانتی متر مربع را تحمل می کند این رقم 5 برابر مقاومت بهترین فولاد و مهمتر اینکه در برابر مقاومت تئوریک فولاد است اما وجود معایب و نواقعی تأثیر عمده ای بر استحکام عملی مواد دارند چنین معایبی به ویژه معایب سطح جسم که باعث ترک برداشتن آن می شوند استحکام واقعی شیشه معمولی را به کمتر از 0.01 استحکام تئوریک آن که از روی قدرت پیوندهای اتمی محاسبه شده می رساند. دسته کم سه راه برای افزایش استحکام سودمند شیشه وجود دارد اول بر طرف کردن نواقص سطح شیشه که باعث ترک خوردگی آن می شود دوم جلوگیری از اعمال نیروهای کششی در سطح شیشه سوم جلوگیری از گسترش ترک خوردگی .
از همه این روشها استفاده می شود جلوگیری از گسترش ترکهای ریز در سطح شیشه کار مقرون به صرفه ای نیست و در عوض شیشه را با لایه سفتی از ماده ای دیگر روکش می کنند این روکش شیشه را از آسیبهای شیمیایی و مکانیکی دور نگه می دارد. ترک خوردگیهای مزاحم از معایب سطح جسم ناشی می شوند چنانچه سطح شیشه تحت فشار کششی قرار گیرد این ترک خوردگیها به داخل شیشه سوایت می کند. دومین طریقه برای استحکام بخشیدن به شیشه که به آن اشاره کردیم .
جلوگیی از قرار گرفتن سطح آن در معرض نیروی کششی است اگرچه این روش یک کمی با معجزه شبیه است لااقل دو راه برای انجام آن وجود دارد و آن، سفت کردن حرارتی و شیمیایی جسم است در طریقه سفت کردن حرارتی جسم را تا بالاتر از دمای تحول حرارت می دهند و سپس سطح آن را به طور ناگهانی سرد می کنند به این ترتیب انقبافی آرایشی سطح شیشه متوقف می شود اما داخل آن که هنوز سرد نشده به انقباض آراریشی خود ادامه می دهد موقعی که جسم را سرد می کنند. داخل آن همیشه در حال کشش و سطح آن در حال فشردگی خواهد بود طریقه سفت کردن شیمیایی به این ترتیب است که جسم داغ شیشه ای را در مجاورت نمکی که یونهای درشت فلزی اش را با یونهای ریزتر سطح شیشه مبادله کند.
قرار می دهند بنابراین موقعی که شیشه را سرد می کنند سطح آن نمی تواند به اندازه داخل آن انقباض پیدا کند شیشه سفت شده را پیش از آنکه ترک بردارد باید آنقدر خم کرد که بر نیروی فشردگی سطح غلبه شود و سطح جسم مورد کشش قرار گیرد مقاومت این نوع شیشه ها در برابر ضربه چهارالی ده برابر شیشه های سفت نشده است.
شفافیت :
برای خواننده جای تعجب نیست که شفافیت شیشه از ساختمان اصلی آن به مثابه یک جسم مایع ناشی می شود شفافیت، خاصیت عمومی مایعات است در صورتی که در میان جامدات، شفافیت به ندرت یافت می شود اما هر مایعی و در واقع هر شیشه ای شفاف نیست و ما باید در اینجا نشان دهیم که شیشه شفاف با مایعات غیر شفاف متفاوت است.
اما شیشه طول موجهای ویژه ای از نور را جذب می کند به همین دلیل است که شیشه معمولی در واقع نسبت به طول موجهای مادون قرمز و ماوراء بنفش واقع در دو سر طیف غیر شفاف است شیشه های معمولی فاقد سیستم های انرژی ای که پذیرایی انرژیهای گوناگون فوتونهای نور مرئی باشند هستند هر چند که این شیشه ها هم پرتوهای مادون قرمز و هم پرتوهای ماوراء بنفش را واقعاً جذب می کنند این که شیشه معمولی نور را جذب نمی کند نه به دلیل خاصیت ذاتی آن بلکه به سبب انتخاب دقیق مواد برای تولید شیشه است وجود مقادیر بسیار ناچیزی از پاره ای ناخالصیها در شیشه باعث رنگی یا مات شدن آن می شود اکسید آهن که به وجود آورنده رنگهای سبز و قوه ای تیره است بیش از هر ناخالصی ای دردسر ایجاد می کند البته موقعی که می خواهند شیشه مخصوصاً رنگی باشد عمداً مقداری از ناخالصی های مناسب را به آن می افزایند.
سپس شیشه معمولی نور را منعکس نمی نماید همان گونه که نور مرئی را جذب نمی کند. شیشه سیلیسی خالص 5/99 درصد sio2 دارد. از این شیشه عمدتاً به خاطر کم بودن مقدار انبساط حرارتی آن و در حرارتهای بالا و موقعی هم که بسیار خالص باشد بخاطر شفاف بودنش نسبت به قسمت عظیمی از طول موجهای طیف الکترومغناطیسی و امواج صوتی استفاده می شود شیشه سیلسی مقاومت خوبی از لحاظ شیمیایی الکتریکی دارد. و عایقی است بسیار مقاوم.
شیشه سیلیس 96 درصد :
اجزای اصلی این شیشه عبارتند از 96 درصد sio2 و 3 درصد B2O3 این نوع شیشه ویژگیهای حرارتی خوبی دارد و هم از لحاظ کاربرد آن در دماهای بالا و هم از نظر پایین بودن ضریب انبساط هیچ شیشه ای به پای آن نمی رسد به غیر از سیلیس خاهی .
شیشه سودا- آهک- سیلیس:
اجزاء اصلی آن عبارت است از 7 درصد sio2، 15 درصد Na2o و 10 درصد Cao ویژگیهای الکتریکی این شیشه بسته به ترکیبات آن از تنوع بسیار زیادی برخوردار است این نوع شیشه رایجترین شیشه است و به مقادیر عظیمی برای تولید شیشه های مسطح (از جمله شیشه پنجره) ظروف و حبابهای الکتریکی بکار می رود.
شیشه سرب – قلیا- سیلیکات:
اجزاء اصلی آن 30 الی 70 درصد sio2،18 الی 65 درصد 60p و 5 الی 20 درصد Na2o یا k2o است.
شیشه های بوروسیلیکات:
اجزاء اصلی آن عبارتند از 60 الی 80 درصد Sio2، 10 الی 25 درصد D2o3 و 1 الی 4 درصد AL2o3 انبساط حرارتی آن کم و به یک سوم . شیشه سودا – آهک می رسد.
شیشه بور و سیلیکات را می توان طوری ساخت که مقاومت شیمیایی و قدرت عایق بودن آن زیاد باشد و از آن در مواردی استفاده کرد که ترکیبی از این دو ویژگی لازم باشد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صنعت شیشه

دانلود مقاله آموزش و پرورش

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله آموزش و پرورش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

دید کلی
آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد. گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است .
عقیده بروک اور و اریکسون ( Brookover & Erikson ) درباره اموزش و پرورش
آموزش و پرورش عبارتست از : تحلیل علمی الگوها و فراگردهای اجتماعی دخیل در نظام آموزش و پرورش. منظور از نظام آموزش و پرورش ، انگاره (pattern) یا الگوی علمی نهادها و سازمانهای رسمی جامعه است که به واسطه آن معارف و میراث فرهنگی منتقل ، و پرورش و رشد اجتماعی و شخصی افراد جامعه میسر می‌شود.
عقیده درباره آموزش و پرورش
آموزش و پرورش ، کلیدی است که در را به سوی نوسازی (modernization) جامعه می گشاید.

 

عقیده اگوست کنت در مورد آموزش و پرورش
آموزش و پرورش را به منزله تهذیب و تزکیب آدمی دانسته و برآن بود که ترقی انسانیت بیش از همه مرهون و مدیون تعلیم و تربیت است چه به مدد آن ذهن آدمی از مراحل مذهبی و فلسفی به مرحله علمی یا اثباتی انتقال می‌پذیرد و از این برکت این تحول فکری ، تکامل اخلاقی و اجتماعی روی می‌دهد.

 


عقیده هربرت اسپنسر درباره آموزش و پرورش
او غایت آموزش و پرورش را تدارک و تامین زندگی بهتر برای فرد در جامعه دانسته ، اسپنسر معتقد بود که طبیعت ، حس درک و تشخیص خوب و بد را در نهاد انسان به ودیعه گذاشته تا راهنمای اعمال او واقع شود. لذا هر کودک ، با توجه به پیامدهای رفتار و کردار خود به یادگیری پرداخته ، از این راه طبیعی آموزش و پرورش و یادگیری ، به تفاوتهای میان خوب و بد یا صواب و خطا پی خواهد برد.
عقیده لستروارد (Lester ward) درباره آموزش و پرورش
وارد آموزش و پرورش را وسیله تغییر و پیشرفت جامعه ، و حاصل آن را بهزیستی و سعادت فردی می‌دانست. به زعم او ، تغییر و تحول اجتماعی ، براثر مساعی آگاهانه فردی به ظهور می‌رسد. از این رو ، آموزش و پرورش می‌تواند در امر هدف جویی و تغییرات اجتماعی مطلوب ، کوشش آگاهانه و وسیله سودمندی به شمار آید.
آموزش و پرورش در جامعه شناسی دورکیم

 

تعریف دورکیم از آموزش و پرورش
آموزش و پرورش فعالیتی است که نسل بالغ ، درباره نسلی که هنوز برای حیات اجتماعی نارس است، به جای می‌آورد. موضوع این فعالیت عبارت است از برانگیختن و پروردن افکار و معانی و شرایط معنوی و مادی که مقتضای حیات در جامعه سیاسی و محیط خصوصی است که طفل برای زندگانی در آن ، آماده می‌شود.
بنابراین ، نقش آموزش و پرورش در جامعه ، آن است که کودکان را که هنوز اجتماعی نشده‌اند، متناسب با نظام اجتماعی بار آورده و برای سازگاری با محیط خاص اجتماعی شان آنان را به هنجار ، رسوم و عادات مقتضی ، مجهز سازد.
اطلاعات اولیه
دورکیم از جمله جامعه شناسانی است که به آموزش و پرورش توجه زیادی کرده و درباره آن به فراوانی سخن گفته است، لذا تحلیلهای جامعه شناختی معتبری در این زمینه ، باید در آثار و آرای وی جستجو کرد. امیل دورکیم (1917- 1858) معتقد بود که پدیده‌هایی که جامعه شناسی باید مطالعه کند، وقایع یا حقایق اجتماعی‌اند و حقایق اجتماعی را باید به عنوان چیز (Thing) تلقی کرد.
به تعریف او ، واقعه اجتماعی آن است که در عین داشتن وجود مخصوص و مستقل از تظاهرات فردی ، در سراسر جامعه معینی عام باشد. از لحاظ دورکیم ، امور یا حقایق اجتماعی ، وسیله توضیح رفتار اجتماعی بوده به حقایق فردی یا روان شناختی ، تقلیل پذیر نیستند، حقایق اجتماعی در بیرون از افراد هستند و قیودی بر آنها اعمال می‌کنند، و جامعه ، وجودی مستقل از افراد دارد. هر فرد در جامعه‌ای متولد می‌شود که پیش از او سازمان یافته است و در نتیجه تحول شخصی او را شکل می‌دهد.
بنابراین ، از دید دورکیم ، انسان محصول جامعه است و حالتهای جامعه در حالات افرادی که بدان تعلق دارند، بازتاب پیدا می‌کند. به نظر او آموزش و پرورش و جامعه با یکدیگر پیوند نزدیک دارند. به عبارت دیگر ، هر جامعه ، نظام آموزش و پرورشی مناسب با ساختار و زمان خود پدید می‌آورد. حتی ، هر طبقه اجتماعی ، اجتماع محلی ، اجتماع شغلی ، ویژگیهای آموزشی و پرورشی مناسب خود را بوجود می‌آورند. امروزه ، این واقعیت را ، هر کارگزار آموزش و پرورش با تجربه‌هایی که دارد، تصدیق می‌کند.

 

 

 

برداشت دورکیم از آموزش و پرورش
برداشت او از آموزش و پرورش ، از مفهومی که برای انسان قائل است، ناشی می‌شود. به نظر او ، آدمی ، در اصل ، یک موجود زیستی به دنیا می‌آید و بنابراین ضرورت که مألا موجودی اجتماعی است و در جامعه زندگی خواهد کرد، لذا ، ملزم به آموزش و یادگیری راه و رسم زندگی اجتماعی جامعه خویش است. پس از لحاظ او ، آموزش و پرورش ، وسیله سازماندهی خود فردی و خود اجتماعی ، به صورت یک موجود با انظباط است که می‌توان آن را به تشکل شخصیت و تولد اجتماعی شخص تعبیر کرد.

 

عقیده دورکیم درباره همبستگی
به بیان او ، هر جامعه انسانی مستلزم همبستگی است، یعنی پیدایی این احساس در مردم که همه آنان «اعضای یک پیکرند» و با یکدیگر پیوند دارند. ولی از لحاظ تاریخی ، همبستگی ممکن است انواع متفاوتی داشته باشد. دورکیم ، از دو نوع همبستگی نام برده و آنها را همبستگی مکانیکی (ماشینی) و همبستگی ارگانیکی (زنده یا اندام وار ، در قیاس با اندام موجود زنده) نامیده است.

 

همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity)
همبستگی از راه همانندی است و هنگامی که این شکل از همبستگی بر جامعه مسلط باشد، افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، آنان که اعضای یک اجتماع واحد هستند به هم همانندند و احساسات واحدی دارند، زیرا به ارزشهای واحدی وابسته‌اند و مفهوم مشترکی از تقدس دارند. جامعه از آن روز منسجم است که افراد آن هنوز تمایز اجتماعی پیدا نکرده‌اند.

 


همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity)
همبستگی ارگانیکی است که اجماع(توافق) اجتماعی ، یعنی وحدت انسجام یافته اجتماعی در آن ، نتیجه تمایز اجتماعی افراد با هم است و یا از راه این تمایز بیان می‌شود. افراد ، دیگر همانند نیستند بلکه متفاوت و (لزوم) استقرار اجماع اجتماعی تا حدی نتیجه وجود همین تمایزها و تفاوتهاست. همبستگی ارگانیکی ، به عنوان ویژگی جوامع جدید ، همبستگی بسیار پیچیده‌ای است که در آن شکل اساسی رابطه بین مردم ، احساس ساده تعلق به یکدیگر نیست، بلکه شبکه پیچیده‌ای از روابط قرار دادی است که براساس تعقل و قانون ، تشکل و تداوم پیدا می‌کند.
همبستگی از دیدگاه دورکیم در جوامع مختلف در ارتباط با آموزش و پرورش

 

جوامع ابتدایی
جامعه ابتدایی ، جامعه‌ای متجانس است که در آن افراد ، کورکورانه از اعتقادات ، ارزشها و رسوم رایج و مستقر پیروی می‌کنند، همانندیهای زیادی میان آنان مشاهده می‌شود، و اجبارها و الزامهای خانوادگی ، گروهی و قومی ، دامنه و حدود رفتارها را تعیین تکلیف می‌کنند. در این جامعه ، فعالیتهای گروهی و اجتماعی ، تنوع چندانی ندارند. از این رو ، افراد تقریبا در همه امور و فعالیتها ، مشارکت و همکاری می‌کنند.
در مجموع ، می‌توان گفت که در جامعه ابتدایی ، هر فرد ، به خودی خود ، رفتار دیگران را سر مشق قرار می‌دهد، در هر کاری به طرزی ماشینی ، از دیگران تبعیت کرده ، به اعتقادات و آداب و رسوم و سنن ، گردن می‌نهد. در نتیجه یک سلسله روابط ساده ، بر رفتار اجتماعی حاکمیت یافته و جامعه را از همبستگی برخوردار می‌سازد. در چنین جامعه‌ای ، آموزش و پرورش ، بدون قصد قبلی و هدف مشخص و بدون نقشه آگاهانه ، از طریق خانواده و روابط رایج میان نسل بالغ و سالمند و نسل جوان و نارس ، عملی می‌شود.
جوامع پیشرفته
جامعه‌ای نامتجانس است. همانندی و همفکری ، در بین افراد آن تضعیف شده و تفاوتهای فراوانی میان آنان به وجود آمده است. لیکن این تفاوتها که حالت مکمل دارند، موجب کمال جامعه می‌شوند. در این جامعه که از ساختار روابط پیچیده‌ای برخوردار است، کار و فعالیت ، مستلزم همکاری و تعاون است. در نتیجه ، پیدایی تقسیم کار و تخصص ضرورت پیدا می‌کند که بر اثر آن ، افراد در گروهها و دسته‌های مختلف گرد آمده و هر یک ، کار معینی را به سود همگان برعهده می‌گیرند.
درجامعه‌های جدید ، پیچیدگی روابط و تخصصی شدن کارکردهای نهادها و سازمانهای اجتماعی ، نهادهایی نظیر دین و خانواده ، قادر به ایفای نقش‌های پیچیده و گوناگون آموزشی و پرورشی مورد انتظار جامعه نیستند. به عبارت دیگر ، در نظام پیچیده جامعه ارگانیکی ، آموزش و پرورش افراد جامعه ، از طریق مشارکت مستقیم آنان در زندگی اجتماعی ، آن گونه که در جامعه ساده اتفاق می‌افتاد، غیر ممکن است.
آثار تربیتی دورکیم
آثار تربیتی دورکیم به دلیل رویکرد و جامعه شناختی ، از جهات نظری و کاربردی ، قابل توجه‌اند. از این رو ، در ادبیات جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غالبا از او به عنوان بنیانگذار این رشته نام برده می‌شود. دورکیم ، در نوشته‌های تربیتی خود ، ضمن تعریف آموزش و پرورش و تحلیل جوانب اجتماعی آن ، ابعاد جامعه شناختی آموزش و پرورش را به عنوان کار ویژه جامعه شناسان آینده مشخص کرده است:
شناخت و تشخیص واقعیت‌های اجتماعی آموزش و پرورش و کارکرد جامعه شناختی آنها
شناخت و تشخیص روابط میان آموزش و پرورش و تغییر اجتماعی و فرهنگی
تحقیق و مطالعه تطبیقی و میان فرهنگی در انواع گوناگون نظامهای آموزش و پرورش::
پژوهش درباره کلاس درس و مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی پویا و در حال پیشرفت
عقیده بیدول درباره آموزش و پرورش
او معتقد بر آن است که از آموزش و پرورش همگانی می‌توان به عنوان یک ابزار عمده وحدت ملی یاد کرد و آموزش تخصصی به دلیل اهمیت زیادی که از لحاظ اقتصادی دارد، سیاست و خط مشی آموزش و پرورشی دولت را به یک مساله مهم سیاسی مبدل می‌سازد.
عقیده ماکس وبر درباره آموزش و پرورش
او آموزش و پرورش را در واقع یک تحول اجتماعی می‌داند و تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده تر تلقی می‌کند.
آموزش و پرورش در جامعه شناسی ماکس وبر
آشنایی
ماکس وبر (1920-1864) ، جامعه شناس آلمانی ، برخلاف دورکیم ، مستقیما درباره آموزش و پرورش مطلبی ننوشت. کمک او به جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غیر مستقیم و از طریق آثار تاریخی و جامعه شناسی اوست که ضمن آنها ، می‌توان به مفاهیمی در ارتباط با آموزش و پرورش و تحول آن دست یافت. وبر به فراورده‌های تاریخی مهمی که موجب تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی شده بود، توجه خاص داشت. از این رو آموزش و پرورش را در ارتباط با تحول اجتماعی ملاحظه می‌کرد.
همچنین ، مثل دورکیم ، تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده‌تر ، تلقی می‌کرد، ولی نسبت به دقایق این حرکت حساس بود. او گر چه سوق به عقلانیت را اجتناب ناپذیر می‌دید، ولی آن را به جای یک حرکت آرام و تکاملی ، فراگردی توام با ستیز و کشمکش و سرشار از پس افتادگی و عدم تعادل می‌دانست. از لحاظ او ، رابطه آموزش و پرورش با تغییر اجتماعی نیز در حالی که امری اساسا سازش‌پذیر است، به سهم خود ، رابطه‌ای توام با کشش و فشار ، نشیب و فراز ، و پیشرفت نامنظم به سوی اشکال جدید است. وبر تغییر اجتماعی را در پرتو تغییرات سلطه (Domination) و اقتدار (Authority) در جامعه ، ملاحظه می‌کرد.
انواع سلطه و اقتدار ازنظر وبر
اقتدار فرمند (Charismatic)
مبتنی است بر اعتقاد و سرسپردگی به یک شخص خارق العاده که به خاطر واجد بودن صفات نمونه و مورد اعتماد و اطمینان بودن ، به رهبری رسیده است. فرمندی یا جاذبه شخصیت ، عطیه‌ای طبیعی است که شخص را از یک مرجعیت اجتماعی ، سیاسی ، یا دینی برخوردار می‌سازد. چهره‌هایی مثل بودا ، مسیح و گاندی ، یا در یک گروه بندی دیگر ، چهره‌های تاریخی مثل اسکندر ، ناپلئون و هیتلر ، همه ، دارای اقتدار فرمند بوده‌اند.
اقتدارسنتی (Traditional)
اقتدار سنتی بر این باور و اعتقاد استوار است که مقام و پایگاه کسانی که در گذشته اعمال سلطه و اقتدار کرده‌اند و رسوم و سنن و ارزشهای مربوط به آن ، مستلزم احترام است. بنابراین ، منصب اختیار مورد احترام بوده، شخصی که آن را اشغال کند، اقتدار مربوط را به ارث می‌برد. اقتدار سنتی ، بویژه ، براعتقاد به امتیازات سیاسی گروه نخبگان مبتنی است که به انحصاری شدن موروثی قدرت در دست این قشر منجر می‌شود.
اقتدار عقلانی- قانونی (Rational – Legal)
بر قوانین و مقررات عقلانی که برای نظم اجتماعی وضع می‌شوند، استوار است. در سلطه قانونی ، اطاعت از شخص یا مقام و منصب موروثی در میان نیست، بلکه اصل ، متابعت از قانون است. قوانین مشخص می‌کنند که از چه کسانی و تا چه اندازه باید اطاعت کرد. در جامعه‌های جدید ، روابط سلطه و اقتدار برقانون و عقلانیت مبتنی است. امور اجتماعی از طریق سلسله مراتب مناصب و مقامات که کنشهای متقابل میان آنها بوسیله مقررات خاصی نظم و ترتیب پیدا می‌کند، هماهنگ می‌شود و در انجام دادن امور ، قابلیت پیش بینی و کارآیی ضرورت دارند.
انواع سازمان اجتماعی از دیدگاه وبر
سازمانی که در رأس آن یک رهبر فرمند یا پرجاذبه قرار گرفته و همه زیردستان به او وفادارند
سازمانی که در آن مقام رهبری به شیوه موروثی ، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.
سازمانی که بر پایه قوانین تأسیس شده ، مقررات و ضوابط قانونی برآن حاکم است (بوروکراسی)

 

بدین ترتیب ، سیر تحول جامعه از سازمان فرمند ناپایدار به سوی سازمان سنتی پایدار و سرانجام ، درجهت سازمان بوروکراتیک پیش می‌رود. به زعم وبر ، در دوران جدید ، بوروکراتی شدن جامعه را می‌توان به وضوح ، در قالب مظاهری چون علم و تکنولوژی ، پیدایی و توسعه احزاب سیاسی متشکل و سازمان یافته ، حکومتهای حزبی و نظایر آن مشاهده کرد. درچنین جامعه‌ای سلطه و اقتدار از قشرهای حاکم سنتی ، مثل نجبا و اشراف ، به مدیران و متخصصان منتقل می‌شود و حکومت بطور فزاینده ، از طریق مداخله سیاست پیشگانی که در امور سیاسی ، مهارت و ورزیدگی دارند، به سوی مشارکت و حمایت توده مردم سوق داده می‌شود. و هر یک به نظام آموزش و پرورش ویژه‌ای پی افکنده ، به پرورش نخبگان خاص خود می‌پردازند.

انواع آموزش و پرورش برحسب شخصیت ازنظر وبر
فرمند یا پرجاذبه (Charismatic)
آموزش و پرورش منتسب به اقتدار فرمند ، سعی می‌کند که فقط قابلیتهای ذاتی را به عنوان عطیه و موهبت ، برانگیخته و شکوفا سازد. این نوع آموزش و پرورش از لحاظ روش و محتوا ، ناقص و ابتدایی است و هنگامی میسر می‌شود که اتفاقا افراد با استعدادی پیدا شوند که استعداد آنها بوسیله صاحب هنری سالمند ، قهرمانی نامور یا ساحری چیره دست شکوفا سازد. به نظر وبر ، با وجود اینکه اقتدار فرمند به عنوان عاملی مزاحم در جوار اقتدار عقلانی - قانونی ، دوام آورده ، ولی آموزش و پرورش وابسته به آن جز در موارد انگشت شمار ، افول کرده است. هنرآموزی انفرادی به روش شاگردی در محضر استادان زبده و سرشناس از موارد این نوع آموزش و پرورش است.
فرهیخته (Cultivated)
در مقابل ، تربیت افراد فرهیخته برای زندگی دینی یا دنیوی و همچنین ، تربیت افراد خبره و متخصص ، اصولا امری امکان‌پذیر است. با وجود اینکه ، اهداف در نظام سنتی و بوروکراتیک متمایزند. اهداف آموزش و پرورش در نظام سنتی به موجب اعتقاداتی که قشر حاکم در مورد فرهیختگی دارد، معین می‌شوند و در نظام بوروکراتیک به موجب الزامات و نیازهای بوروکراسی و تخصص. در نظام سنتی ، هدف آموزش و پرورش ، تربیت افراد از لحاظ طرز سلوک و رفتار است، طرز رفتار یک گروه اجتماعی خاص ، یک عنصر مهم در این نوع آموزش و پرورش ، تأکید بر راه و رسم ، طرز سلوک ، هنجارهای اخلاقی ، آداب و عادات یک گروه اجتماعی خاص و رفتارهای درونی و بیرونی آن است. کارکرد اصلی این نوع آموزش و پرورش ، تفکیک و تخصیص افراد به گروهها و نقشهای اجتماعی است. در هر صورت ، مشخصه بارز این نوع آموزش و پرورش ، آن است که آنچه دانش آموز یاد می‌گیرد یا به او تعلیم داده می‌شود، مستقیما تحت تأثیر منزلت گروه اجتماعی او معین می‌شود.

 

خبره یا متخصص (Expert)
پرورش افراد متخصص و زبده برای مدیریت جامعه لازم و ضروری می‌باشد. تدارک وسایل کسب دانشها و فنون علمی مختلف ، تربیت مدیران و متخصصان گوناگون و نیز پرورش انبوه مشتاقانی که خواهان آموزش‌های عالی برای انتخاب پیشه زندگی هستند، از جمله مواردی است که همواره بار وظایف نظام آموزش و پرورش را سنگین‌تر می‌سازند.
عقیده کارل مانهایم ( Karl Mannheim) درباره آموزش و پرورش
او امر آموزش و پرورش را به عنوان عنصری پویا در خور مطالعه جامعه شناختی می‌دانست. به زعم او آموزش و پرورش ، فی نفسه یک تکنیک اجتماعی و وسیله مناسب نظارت اجتماعی است. و صرفا بخشی از فراگرد تاثیرگذاری بر انسان است
آموزش و پرورش در محیط اجتماعی
نگرش کلی
فهم درست آموزش و پرورش رسمی آموزشگاهی ، موقعی امکان‌پذیر است که واقعیت امر آموزش و پرورش را در وسیعترین معنای آن ، مسئولیت جامعه تلقی کنیم. در آن صورت ، روشن خواهد شد که هر آنچه در زندگی اجتماعی اتفاق می‌افتد آکنده از امکانات و نجربه‌های آموزشی و پرورشی است. از این رو ، اذعان کرد که حتی در شرایط پیچیده جامعه امروز ، علی رغم وجود مدرسه به عنوان کارگزار خاص آموزش و پرورش ، بسیاری از کارکردهای مهم آموزش و پرورش ، در موقعیتهای اجتماعی گوناگون ، ضمن تجربه‌های زندگی روزمره جامه عمل می‌پوشند.
آموزش و پرورش پیش از مدرسه
آموزش و پرورش هر فردی با تولد ، یا حتی پیش از آن ، شروع می‌شود و در سراسر زندگی ادامه می‌یابد. مدرسه ، بخشی از تمامیت این تجربه را تشکیل می‌دهد. هر کودک ، پیش از مدرسه ، حداقل دارای شش سال تجربه زندگی در خانه ، کوچه ، محله ، بازار ، خیابانها ، پارکها ، و شهر و پیرامون شهر است. با والدین ، برادر و خواهر، دوستان ، آشنایان و بستگان دور و نزدیک معاشرت کرده ، زبان مادری خود را یادگرفته ، عادات و رسوم و نگرشهای خانوادگی را اخذ کرده ، مراحل آغازین رشد جسمانی ، عاطفی و عقلانی را سپری ساخته ، امور ابتدایی زندگی کردن را آموخته و سرانجام ، الگوی زندگی او ، روی هم رفته ، پیش از ورود به مدرسه شکل گرفته است.
آموزش و پرورش دوران مدرسه
به فرض اینکه روز تحصیلی ، پنج ساعت ، هفته تحصیلی ، شش روز ، و سال تحصیلی ، نه ماه طول بکشد، هر کودک دانش آموزی ، قریب 1100 ساعت از سال را در مدرسه سپری می‌کند. هچنین اگر فرض کنیم که اوقات بیکاری کودک در روز ، پانزده ساعت باشد، او قریب 5400 ساعت در سال ، ساعات بیداری دارد. بدین ترتیب ، چنین کودکی ، قریب 4300 ساعت از سال را بیرون از مدرسه می‌گذراند، قریب چهار برابر وقتی که در مدرسه حضور پیدا می‌کند.
انواع تجربه‌های آموزشی و پرورشی در زندگی اجتماعی
خانه و خانواده و تمام آنچه پیرامون آن می‌گذرد ما را تربیت می‌کند :
روابط گوناگون با اعضای خانواده ، خویشان و آشنایان دور و نزدیک ، قصه‌ها و سرگرمیهای خانوادگی ، جشنها و سوگواریها ، و … خانواده هنوز هم عامل مقتدر تربیتی به شمار می‌رود. تزلزل و فروپاشی خانواده ، فقدان بسیاری از تجربه‌های تربیتی را به دنبال دارد.

 

بازیها
در زمین بازی ، در انواع بازیها ، رسمی یا غیررسمی ، با هر سهمی که در بازیها داریم، فعال یا منفعل ، تاثیرات عمیق تربیتی می‌پذیریم. بازیها ، سرشار از فعالیتهای الگودار و خلاق بوده ، فرصتهای بزرگی برای مشارکت فراهم می‌سازند. آنها ، روحیه ، موازین رفتاری ، خوی و منش ایجاد می‌کنند. نباید فراموش کرد که در عهد باستان ، اقوامی مثل یونانی‌ها ، رومی‌ها و ایرانی‌ها ، جوانان خود را در زمینهای بازی تربیت می‌کردند.

 

طبیعت
طبیعت ، بسته به اینکه تا چه اندازه بدان دسترسی داریم ، درتربیت ما موثر است تنوع دامنه‌دار و پیوسته چیزهای طبیعی - خاک ، درختان ، گیاهان ، حیوانات ، پرندگان ، تضاد شب و روز ، تولی فصول ، گوناگونی اقلیم و هوا ، آسمان پرستاره و … دنیای طبیعت بی‌پایان است. جاذبه‌های طبیعت ، بعضی را به چشم اندازهای گسترده علم رهنمون می‌شوند و برخی دیگر را به اندیشه‌ها و تخیلات متعالی شاعرانه … . و بالاخره کسانی هم با بیرحمی طبیعی آن ، نابود می‌شوند. دوری طبیعت از شهرهای امروزین و از زندگی بشر ، بالاترین زیانی است که انسان در زمینه تربیتی تحمل می‌کند.
نهادها و فعالیتهای دینی تربیت
مسجد ، کلیسا ، معبد ، آموزشهای دینی ، اعیاد دینی ، اختلافات و تفاوتهای دینی ، و سایر جوانب ادیان ، در گذشته و حال ، اثرات تربیتی مهمی بر افراد بشر داشته‌اند.
کار و تربیت
کار در خانواده ، در کوچه و بازار ، و در جامعه بطور کلی زمانی کودکان کار می‌کردند و کار بیش از امروز بر تربیت آنان تاثیرداشت. امروزه بسیاری از کودکان ، بدون تماس واقعی با کار ، بزرگ می‌شوند. در دهه اخیر ، اهمیت کار ، نظامهای آموزشی را بر آن داشته که از طریق برنامه‌های ویژه ، آموزش و پرورش رسمی را با کار پیوند دهند. در بعضی کشورها ، مدارس مخصوصا در جوار کارخانه‌ها و مزارع احداث می‌شوند تا کودکان تحت تعلیم ، به اقتضای برنامه آموزشی ، ساعاتی به کارورزی پرداخته آمادگیهای نخستین برای اشتغال به کار در جامع را کسب کنند. به هر حال ، تاثیر کار بر تربیت انکارناپذیر است.
سفر و آموزش
گردش در کوچه و خیابان و دیدارهای اولیه از نقاط مختلف شهر ، اطراف شهر و سپس ، دیدار از شهرها و سرزمینهای دیگر ، هر کودکی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این سفرها و تجربه‌های ناشی از آنها ، دنیای محسوس را قابل شناسایی می‌سازند.
عضویت در گروهها
گروهی که در آن بزرگ شده‌ایم، گروههایی که از آنها بهره‌مندیم، گروههای که در آنها باکشمکش و ستیز سر و کار داشته‌ایم، گروهی که از آن کنار گذاشته شده‌ایم و برای جبران آن به گروههای دیگر پیوسته‌ایم … ، عضویت در قشرها و طبقات اجتماعی جامعه ، که شیوه زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده ….، همه این تجربه‌ها آموزنده‌اند. همه ما حاصل و ثمره تجربه‌ها ، روابط و تعاملهای گروهیمان هستیم.

 


شرایط زندگی شهری یا به اصطلاح مدنی
تاثیرات تربیتی گوناگون دارند، پلیس و انتظامات ، جشنهای ملی ، احزاب سیاسی ، مبارزات سیاسی ، انتخابات ، گفتگوها و بحثهای اجتماعی و سیاسی ، شایعات ، همه ، در تعلیم و تربیت مردم نقش دارند.
امیدها و آرزوها ، دوستیها ، حرمتها:
امیال ارضا شده و ارضا نشده ، زندگی در تنهایی محض یا زندگی با دوستان واقعی ، مواردی تجربه زا و آموزنده محسوب می‌شوند و در مجموع به شکل گیری و رفتاری ما کمک می‌کنند.
جامعه شناسی آموزش و پرورش
نگاه اجمالی
استمرار و بقای هر جامعه‌‌ای مستلزم آن است که مجموع باورها ، ارزشها ، رفتارها ، گرایشها ، دانش‌ها و مهارتهای آن به نسلهای جدید منتقل شود. ساخت و کار ( mechanism ) یا وسیله این انتقال ، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش به معنی اعم ، مترادف با جامعه پذیری است، یعنی ، فراگردی که افراد از طریق آن به یادگیری نقشها ، قواعد ، روابط و بطور کلی ، فرهنگ جامعه خود می‌پردازند.

 

به معنی اخص ، فراگردی است که افراد به واسطه آن در وضعیتهای اجتماعی سازمان یافته ، در معرض آموزش منظم دانشها ، مهارتها ، رفتارها و گرایشهای معین قرار می‌گیرند. در هر جامعه ، این وضعیتها در قالب نظام آموزش و پرورش و سازمانهای رسمی آن تشکیل می‌یابند.
آموزش و پرورش در جامعه ابتدایی
در جامعه ساده ابتدایی ، آموزش و پرورش هدف و منظور آگاهانه‌ای نداشت. هر فرد پس از تولید ، به تدریج ، طی مراحل مختلف زندگی ، متناسب با سن و موقعیت اجتماعی خویش سازگاریهای لازم با محیط اجتماعی را فرا گرفته، از طریق یادگیری موازین اجتماعی و الگوهای رفتاری ، طی ترتیباتی به زندگی بزرگسالی راه می‌یافت، مثلاً در امر گردآوری خوراک ، یافتن جانوران زخمی یا جمع آوری میوه‌ها و ریشه‌های خوردنی گیاهان ، نوجوان ، با پدر همراهی کرده راه و رسم کار را یاد می‌گرفت. از اینرو ، کسب آمادگی برای انجام دادن فعالیتهای روزمره زندگی ، هدف آموزشی یا پرورشی آگاهانه‌ای نداشت.

 

پیچیدگی روزافزون زندگی اجتماعی ، موجب تنوع و کثرت تقسیم کار اجتماعی گردید. در این شرایط ، هر مرحله از گردش کار در جامعه ، کسب مهارتهایی کم و بیش متناسب با نوع و کیفیت کار را الزامی می‌ساخت، زیرا که اعضای جامعه قادر نبودند بدون آموختن مهارتهای لازم ، کارها و وظایف خود را انجام دهند. انباشت تدریجی دانشها ، مهارتها و فنون کار و زندگی اجتماعی ، اندیشه حفظ و انتقال این دستاوردها را پدید آورد. بنابراین ، از هنگامی که انسان با قصدی آگاهانه ، وسایل آموزش و یادگیری فرزندان خود را فراهم ساخت، آموزش و پرورش رسمی پدید آمد و تشکل آن آغاز شد.
آموزش و پرورش در جامعه جدید
در جوامع جدید ، مفهوم آموزش و پرورش و کارکردهای آن دستخوش تغییر و دگرگونی شده‌است. نیازهای گوناگون زندگی ، انواع نوین آموزش و پرورش را طلب می‌کنند. شیوه‌های زندگی از نسلی به نسلی ، تجدید شکل پیدا می‌کنند. ولی این تجدید شکل ، همواره با تجارب بیشتر و انگاره‌های پیچیده‌تری همراه است.
در جامعه پیچیده متمدن ، با گسترش شهرنشینی ، توسعه صنعتی ، دگرگون شدن ساختارها و کارکردهای سیاسی و اقتصادی ، عواملی مثل خانواده که در گذشته بار تعهدات تربیتی را عهده‌دار بودند، دیگر اقتدار و نفوذ کافی برای ایفای وظایف پیچیده آموزشی و پرورشی ندارند. با پیچیده‌تر شدن جامعه ، آموزش و پرورش بطور روزافزونی ، به صورت ابزار بازسازی فرد و جامعه در می‌آید. در نتیجه ، شهروندانی که خواستار اشتغال به کار و خدمت در جامعه و خواهان برخورداری از مزایای زندگی اجتماعی می‌باشند، مجبورند سالیان نسبتاً قابل ملاحظه‌ای از عمر خود را در مراکز آموزش و پرورش رسمی بگذرانند.
تأثیر پیدایی و تکامل خط و نوشتار بر آموزش و پرورش
زندگی گروهی مستلزم همکاری است. در فراگرد تکامل اجتماعی ، ضرورت همکاری ، انسان را به ایجاد یا یافتن وسایلی برای هماهنگ سازی فعالیتهای گروهی وادار ساخت. از این راه ، ابتدا اشکال اولیه زبان گفتاری پدید آمد و با پیشرفت مکانیسمهای گفتار و افزایش قدرت ارتباطی زبان ، انتقال مفاهیم و معانی عالیتر از فردی به فردی میسر شد.

 

اختراع خط و نوشتار ، این جریان را دوچندان آسان و اثر بخش ساخت، امر آموزش و پرورش را بسیار تحت تأثیر قرار داد و در نهایت به پیدایش مراکز آموزشی انجامید. با توجه به اینکه نوع و میزان پیشرفت وسایل ارتباطی ، در تعیین وسعت و اندازه هر گروه قطعاً مؤثر است، از اینرو ، می‌توان نقش زبان را در توسعه و تکامل جامعه بشری ، به درستی ، نقش اساسی دانست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  50  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آموزش و پرورش

دانلود مقاله آلودگی آب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله آلودگی آب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

دید کلی
• آلودگی آب مشکل بزرگی است. به طوری که نتایج پژوهش پیرامون آن از صدها بلکه هزاران مقاله ، مجله و کتاب تجاوز می‌کند.
• بنظر شما چه کسانی مشکل آلودگی آب را بوجود می‌آورند؟
• چه کسانی بهای تمیز کردن آب را خواهند پرداخت؟
تاریخچه
• در نوامبر سال 1986 بر اثر ریزش موادی شامل جیوه و انواع مواد آلی سمی مانند آفت کشها در رودخانه راین ، تمام آبزیان از شهر بال سوئس تا ساحل هلند کشته شدند. در سالهای اخیر با غرق شدن تانکرهای بزرگ نفتی اقیانوس پیما یا به گل نشستن آنها آسیبهایی به حیات دریایی وارد آمد.
• در سال 1983 بر اثر 11000 واقعه آلوده کننده در حدود 120 میلیون لیتر مواد آلوده کننده در آبهای ایالات متحده تخلیه شده است.

 

تعریف آلودگی آب
در سال 1969 برای آلودگی آب تعریفی ارائه داد: آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدرا هر معرف اعم از شیمیایی ، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژه‌اش شود.
عوامل آلوده کننده آب
آب یکی از مهمترین و بنیادی‌ترین عامل حیات موجودات زنده است از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه می‌باشد عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگون‌اند و می‌توانند هم منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را آلوده کنند.
عوامل آلوده کننده آبهای زیرزمینی :
o کانیهای موجود در معادن سطحی که در اثر تغییر و تبدیل به عامل آلوده کننده مبدل می‌شود. مثلا آب جاری سطحی ( حاصل از باران و …) هنگام عبور از معادن زغال سنگ ، دی‌سولفید آهن « II» ( پیریت ) همراه با زغال سنگ را در خود حل کرده و سپس در اثر واکنش ، هوا آنرا به اسید سولفوریک تبدیل می‌کند. اسید حاصل ضمن عبور از لایه‌های مختلف مخازن زیرزمینی ، موجب آلوده شده آن می‌شود.
o جمع شدن فاضلابهای شهری بویژه اگر در یک حوزه آهکی و یا شنی وارد شوند از آن که در معرض باکتریها قرار گیرند و تجزیه شوند، مستقیما و براحتی به مخازن زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و موجب آلوده شدن آنها می‌شود.
o ضایعات رادیواکتیوی : یکی از عوامل آلوده کننده مهم منابع آبی زیرزمینی است که امروزه یکی از راههای رفع آنها که در حقیقت مشکل بزرگی برای صاحبان تکنولوژی هسته‌ای نیز به شمار می‌رود دفن آنها در زیر زمین است علاوه بر دفن ضایعات رادیواکتیو در زیر زمین ، همه انفجار های هسته‌ای زیر زمینی نیز موجب آلوده شدن آبهای زیر زمینی می‌شود.
• عوامل آلوده کننده آبهای سطحی:
o آلوده کننده‌های صنعتی:
بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیانهای جدی می‌رسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف رسانیده و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان می‌شود و تهدید به مرگ می‌کنند. از طرف دیگر بسیاری از خود این ضایعات سمی بوده و موجب مسمومیت آبزیان می‌شوند مانند فلزات سنگین ، جیوه ، سرب ، مس و غیره.
وارد شدن ترکیبات فسفردار و نیتروژن‌دار در آب موجب رشد جلبک‌هائی می‌شود که ضمن ایجاد بو و مزه غیر طبیعی آب ، اکسیژن آب را مصرف کرده و باعث کاهش میزان آن و بروز صدمات و تلفات آبزیان می‌شود.
o فاضلاب خانگی :
کلیه پاک کننده‌ها که وارد آبهای سطحی می‌شوند ترکیباتی را در آبها وارد می‌کنند که اگر خنثی نشوند و یا توسط میکرو اورگانیسم‌ها تجزیه و تخریب نشوند بصورت سمی مهلک زیان بسیاری برای آبزیان ببار می‌آورند.
o حشره کشها ، سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی:
که از ضروریات توسعه کشاورزی است نا خواسته موجب آلودگی آبهای سطحی می‌شوند. مانند ددت DDT را نام برد.
چشم انداز الودگی آب
• ذخایر آبهای ما در آینده چگونه خواهد بود؟
• آب آلوده شده برای %75 مردم جهان در کشورهای رو به توسعه مسئله بسیار جدیتری است.
• %80 بیماریهای جهان ناشی از آبهای آلوده شده است. در مقابل درصد بالای بیماری چه کنترلهایی انجام شده است؟
• آیا تلاشی که برای بهبود کیفیت آب انجام شده کافی می‌باشد؟
• آینده ذخایر آبها با این روند پیشرفت و تکنولوژی روز چگونه خواهد بود؟
عوامل آلوده کننده هوا
• عوامل طبیعی: فوران‌های شدید آتشفشان ، وزش توفان ، بادهای شدید و … ، گازها و ذراتی را وارد هوا می‌کنند و سبب آلودگی آن می‌شوند.
• فعالیت انسان: کارخانجات صنعتی ، کشاورزی ، شهرسازی ، وسایل گرمازا ، نیروگاهها ، وسایل نقلیه و ... ، از عوامل آلوده کننده هوا هستند.
مواد آلوده کننده هوا :
• منوکسید کربن: گاز سمی منوکسید کربن ، بطور عمده مربوط به خودروهایی است که مصرف سوخت آنها بنزین می‌باشد. این خودروها مقدار زیادی گاز CO را از طریق لوله اگزوز وارد هوا می‌کنند.
• دی‌اکسید گوگرد: عمدتا مربوط به نفت کوره (نفت سیاه) است که در بعضی صنایع و تاسیسات حرارت مرکزی و تولید نیرو مورد استفاده قرار می‌گیرد.
• اکسیدهای نیتروژن دار: بطور عمده مربوط به نفت کوره ، گازوئیل و مقدار کمتری مربوط به مصرف بنزین و نفت سفید است.
• هیدروکربن‌های سوخته نشده: عمدتا مربوط به خودروهایی است که بنزین مصرف می‌کنند. نفت کوره و گازوئیل در این مورد سهم کمتری دارند.
• ذرات ریز معلق: بطور عمده ، از سوختن نفت کوره حاصل می‌شود.
• برمید سرب: در نتیجه مصرف بنزین در موتور اتومبیل‌ها حاصل می‌شود.
• سایر ترکیبات سربی: بنزین خودروها اغلب دارای ماده‌ای به نام تترا اتیل سرب است که به منظور روان کردن کار سوپاپ‌ها و به‌سوزی بنزین به آن اضافه می‌شود. این ماده هنگام سوختن بنزین ، باعث پراکنده شدن ذره‌های جامد و معلق ترکیبات سرب در هوا می‌شود که هم سمی‌اند و هم به صورت رسوب‌های جامد وارد دستگاه تنفسی می‌شوند.
بالا ، بالا ، بالاتر
در جایی دور ، بالای سر ما ، لایه نامرئی و ظریفی از اوزون وجود دارد که ما را از تشعشعات خطرناک ماورای بنفش خورشیدی محافظت می‌کنند. لایه ازن قرنهاست که آنجا بوده است.
... و دورتر
ولی اکنون انسان این سپر محافظ را از بین می‌برد. کلرو فلوئورو کربنها (CFCS) ، هالونها (halons) ) و سایر مواد شیمیایی مصنوعی ، در 10 تا 50 کیلومتری بالای سر ما شناورند. آنها تجزیه شده ، مولکولهایی آزاد می‌کنند که اوزون را از بین می‌برد

 

باران اسیدی چیست؟
یکی از آثار و نتایج آلودگی هوا باران اسیدی است. در دو دهه اخیر و در برخی نواحی صنعتی و بر اثر فعالیت‌های کارخانه‌ها میزان دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید ازت در هوا افزایش یافته است. این دو ماده در اتمسفر با اکسیژن و بخار آب واکنش شیمیایی ایجاد می‌کند و به صورت اسید نیتریک و اسید سولفوریک در می‌آید. این ذرات اسیدی مسافت‌های طولانی را بوسیله باد طی می‌کنند و به صورت باران اسیدی بر سطح زمین فرو می‌ریزند. چنین بارش‌هایی ممکن است به صورت برف یا باران یا مه نیز در بیاید.
پیامدهای باران اسیدی
• باران اسیدی باعث از بین رفتن بناها و آثار تاریخی بخصوص در ساختمان‌هایی که از سنگ مرمر یا آهک ساخته شده باشند، می‌شود.
• باران اسیدی میزان حاصلخیزی خاک را کاهش می‌دهد و حتی ممکن است مواد سمی را وارد خاک‌ها کند .
• باران اسیدی موجب نابودی درختان و کاهش مقاومت آنها بخصوص در برابر سرما می‌شود.
آلودگی ناشی از باران های اسیدی
یکی از مشکلات جدی محیط زیست که امروزه بشر در اکثر نقاط جهان با آن درگیر است، باران اسیدی می‌باشد. باران اسیدی به پدیده‌هایی مانند مه اسیدی و برف اسیدی که با نزول مقادیر قابل توجهی اسید از آسمان همراه هستند، اطلاق می‌شود. باران هنگامی اسیدی است که میزان PH آب آن کمتر از 5،6 باشد. این مقدار PH بیانگر تعادل شیمیایی بوجود آمده میان دی‌اکسید کربن و حالت محلول آن یعنی بی‌کربنات (HCO2) در آب خالص است. باران اسیدی دارای نتایج زیانبار اکولوژیکی می‌باشد و وجود اسید در هوا نیز بر روی سلامتی انسان اثر مستقیم دارد. همچنین بر روی پوشش گیاهی تأثیرات نامطلوبی می‌گذارد.
دید کلی
در چند دهه اخیر میزان اسیدیته آب باران ، در بسیاری از نقاط کره زمین افزایش یافته و به همین خاطر اصطلاح باران اسیدی رایج شده است. برای شناخت این پدیده سوالات زیادی مطرح گردیده است که به عنوان مثال می‌توان به این موارد اشاره کرد: چه عناصری باعث تغییر طبیعی باران می‌شوند؟ منشا این عناصر چیست؟ این پدیده در کجا رخ می‌دهد؟
معمولا نزولات جوی به علت حل شدن دی‌اکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربنیک بطور ملایم اسیدی هستند و PH باران طبیعی آلوده نشده حدود 5.6 می‌باشد. پس نزولاتی که به مقدار ملاحظه‌ای قدرت اسیدی بیشتری داشته باشند و PH آنها کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی می‌شوند.
تاریخچه
پدیده باران اسیدی در سالهای پایانی دهه 1800 در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. « اسمیت » در سال 1873 واژه باران اسیدی را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد ، شدت بارندگی و توزیع آن ، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت می‌باشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر ، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است.
موتا و میلو در سال 1987 عنوان داشتند که دی‌اکسید کربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یونهای نیترات و سولفات در می‌آیند و چنین یونهایی به آب باران خاصیت اسیدی می‌بخشند.

 


سایت های اینترنتی :

 

www.aftab.ir
www.daneshname roshd.ir
www.fa.wikipedia.com

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آلودگی آب

دانلود مقاله ربا خواری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ربا خواری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معنی ربا
ربا بمعنی: بخش زیاد شده، فزونی یافته، فزونی، زیادی، افزوده... است، و معادل « بهره» در زبان فارسی است. وقتی چیزی به کسی می دهیم و زیـاده از آنچه بوی داده ایم از وی پس میگیریم، آن بخش زیادی ربا نامیده می شود. مثلاً 1000 تومان به کسی می دهیم و 1100 تومان از او پس می گیریم. این 100 تومانی که اضافه می گیریم ربا است. یا مثلاً 20 کیلو برنج به کسی می دهیم و بجای آن 23 کیلو از وی پس می گیریم. این 3 کیلو برنج زیادی "ربا" است. یا مثلاً 20 کیلو خرما به ارزش 2000 تومان به کسی می دهیم و 20 کیلو خرما با ارزش 2200 تومان از وی پس می گیریم. این 200 تومان ارزش اضافی ربا است. و همینطور در رابطه های گوناگون، هر چیزی که اضافه بر آنچه داده شده گرفته می شود ربا نامیده می شود.
ربا در قرآن ـــ ربا دهنده ـــ ربا گیرنده
در قرآن فقط از ربا خورنده و ربا خوردن صحبت شده و تحریم شده است. ولی از ربا دادن و ربا دهنده صحبتی نشده است. در آیه 131 سوره آل عمران ربا خوردن (بهره گرفتن) نهی شده است ـــ در آیه 275 سوره بقره از ربا گیرندگان صحبت شده، و در ادامه حرام بودن ربا مطرح شده ـــ در آیه 278 گفته شده "ربا نگیرید "ــــ و در آیه 279 همان سوره "عمل کسانیکه ربا می گیرند را بمثابه اعلام جنگ با خداوند "قلمداد نموده است.

 

ربا و بانک اسلامی
ربا در هر حال ربا است و قرآن گرفتنِ و خوردن آن را تحریم نموده است، شرایط استثنائی نیز برای مجاز نمودن آن در قرآن مطرح نشده است. بهره ای که بانک می گیرد مسلماًربا است و حرام است. اسلامی بودنِ نامِ بانک، یا مذهبی بودنِ متولیِ بانک، یا تعلق داشتن بانک به دولتی که نام اسلامی دارد، هیچکدام از اینها مجوزی برای گرفتن ربا نیستند. ربا در هر حال ربا است و خداوند آنرا تحریم نموده است. از طرفی نام اسلامی داشتنِ چیزی نیز منطقاً می بایست بمعنی پایبندی بیشتر به رهنمودهای قرآن باشد نه مجوزی برای نفی آن.
بازنگری در مفهوم ربا
انتشارجزوه کوچک و تازه ای تحت عنوان «ربای تولیدی» حاوی نظرات آیت الله یوسف صانعی در خصوص موارد اطلاق ربا، بلاشک نقطه عطفی در مباحثات مربوط به مفهوم ربا در اسلام و راهگشای بسیاری از مراودات وام گیرنده و وام دهنده و لاجرم مناسبات نظام بانکی کشور است. مشارالیه در این جزوه مدعی شده اند که «ربای استنتاجی و تولیدی حرام نیست و آن چه در دین مبین اسلام تحریم شده، ربای استهلاکی است که ناظر به مواردی است که فرد برای رفع نیاز زندگیش قرض گرفته باشد.» مطابق این فتوا، چنان چه فردی برای سرمایه‌گذاری و کسب وکار از دیگری پولی قرض کند و شرط شود که زیاده بر وجهی که گرفته، به او باز پس دهد، ربا خواری نکرده است. قبول عمومی‌این فتوا، بانکداری اسلامی‌را از پیچ و خم عقودی که برای رفع شبهه ربا در نظام بانکی کشور متداول و اجرا شده رها خواهد کرد و تسهیلات بانکی به دو گروه عمده «قرض الحسنه» برای رفع نیازهای ضروری و «سایر تسهیلات» برای رفع نیاز سرمایه‌گذاری‌ها و کسب وکار قابل تلخیص است.
اول: خلط مبحثی که از ابتدای تصویب قانون بانکداری بدون ربا در خصوص مفهوم ربا، بهره و سود وجود داشته و دارد کماکان یکی از معضلات نظام بانکی کشور باقی مانده است. مردم یا مشتریان بانک‌ها که جای خوددارند، کارکنان نظام بانکی کشور نیز پس از قریب ربع قرن از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا، کماکان در هزار توی این مفاهیم درمانده‌اند.
پیچیدگی عقود اسلامی‌برای کارکنان بانک‌ها در حدی است که ربع قرن پس از اجرای بانکداری اسلامی‌در ایران مقامات بانکی کشور نسبت به تفهیم این عقود برای مشتریان بانک‌ها اظهار تردید کرده اند. بالاترین مقام بانکی کشور ماه گذشته، در همین خصوص می‌گوید «مفاهیم عقود اسلامی‌در بانک‌ها برای سپرده‌گذاران درست تبیین نمی‌شود» و از کلیه بانک‌ها خواسته است که کارکنان بانک‌ها، مفاهیم وکالت یا عقود اسلامی‌را به طور روشن برای مشتریان توضیح دهند.
دوم: نقطه کانونی اقتصاد اسلامی، بانکداری بدون ربا است. به همین سبب، یکی از نخستین اقداماتی که در جهت اسلامی‌سازی اقتصاد کشور صورت گرفت، تصویب قانون بانکداری بدون ربا و اجرای آن از ابتدای سال 1361 در کشور بود. مطابق احکام اسلام، ربا ( یا بهره از پیش تعیین شده) حرام است. در متابعت از این احکام، قانون بانکداری بدون ربا کلیه عملیات بانکی را که در آن بهره از پیش تعیین شده مبنای جبران هزینه سرمایه است ، منسوخ نمود و اعطای تسهیلات بانکی را تحت 14عقد اسلامی ‌(مضاربه، مزارعه، مساقات، مشارکت و غیره) مجاز نمود. متعاقب آن آموزش بانکداری اسلامی‌به کارکنان بانک‌ها که تا آن زمان تنها با عملیات بانکی متعارف آشنایی داشتند آغاز شد و کماکان ادامه دارد. مروری به ربع قرن کارکرد بانکداری اسلامی‌ در ایران به وضوح روشن می‌کند که تمرکز عقود اسلامی‌ در بانک‌های کشور در یکی دو عقد مثل مضاربه و فروش اقساطی، حاصل تمایل و گرایش نظام بانکی به عقودی است که با بانکداری متعارف مناسبت و قرابت بیشتری دارند.
سوم: وجود وبروز مسایل مستحدثه‌ای که مختص اقتصاد مدرن است نیاز به احکام تازه فقهی را اجتناب‌ناپذیر کرده است و لذا نوآوری فقهایی که دغدغه همگامی‌با شرایط زمان و مکان رادارند باید با اقبال صاحبنظران مواجه شود. پاسخ به پرسش‌های بنیادین بانکداری و اقتصاد مدرن توسط فقهایی که خطر طرح نظریات جدید و مخاطره بدعت‌گذاری را به جان می‌خرند، امید کارشناسان را برای دریافت اندیشه‌های تازه از درون فقه سنتی و خروج از بن بست‌هایی را که تنها به مدد اجتهاد قابل شکستن است، افزایش می‌دهد. مسایلی نظیر این که آیا جبران کاهش ارزش پول در نتیجه تورم به لحاظ شرعی مجاز است یا خیر هیچگاه توسط مجتهدین طراز اول پاسخ روشن نگرفته است. در اقتصادی که تورم وجود دارد، پرداخت بهره به میزان نرخ تورم به سپرده‌های بانکی به آن معناست که هیچ چیز اضافی به سپرده‌گذار داده نمی‌شود. زیرا پرداخت بهره به میزان تورم موجود در جامعه، تنها قدرت خرید (ارزش واقعی) سپرده را حفظ می‌کند، پرداخت بهره به نرخی کمتر از نرخ تورم عملا سپرده‌گذار را متضرر می‌کند. اطلاق «مثلی بودن» بر پول که برخی از فقها برآن مهر تایید زده‌اند، بدان معناست که سپرده‌گذار یا وام دهنده تنها می‌تواند مدعی ارزش صوری یا اسمی‌سپرده یا وام خودباشد، حتی اگر به دلیل تورم بخش عمده ای از قدرت خرید آن را ازدست داده باشد. همچنین، دریافت بهره از وام گیرندگان به میزانی کمتر از نرخ تورم، عملا به نفع وام گیرنده تمام می‌شود و ادعای ربوی بودن وام‌های تولیدی و تجاری در این حالت، مورد تردید جدی است. قانون مربوط به تعدیل میزان مهریه زنان با شاخص تورم که هم اکنون در کشور جاری است با همین استدلال از تصویب گذشته است. اما، نظرات تازه آیت الله صانعی به ظاهر گامی ‌فراتر از جبران کاهش ارزش پول در نتیجه تورم است. مشارالیه در خصوص بهره وام‌های تولیدی اظهار داشته‌اند که « مشهور فقیهان به اطلاق و عموم روایات و آیات استناد کرده و ربای تولیدی راهم تحریم کرده‌اند. ولی مدعای ما این است که این قسم، حرام نیست.»
چهارم: نظام بانکی کشور که از ربع قرن گذشته، درگیر اجرای عقود اسلامی‌بوده، اکنون به خوبی می‌داند که اجرای پاره ای از عقود، علاوه بر پیچیدگی‌های مفهومی ‌و اداری، هزینه‌های سرمایه را به شدت بالا می‌برد. اختلاف نظرهایی که اخیرا در خصوص حاشیه‌های سود بانکی میان مجلس و نظام بانکی بروز و ظهور نموده، توضیحی جز هزینه‌های سنگین وکالت و ثبت و ضبط عقود ندارد. بحث مشروعیت ربای استنتاجی که آیت الله صانعی جسارت طرح آن را داشته است نظام بانکی را از کلاف پیچیده عقود رها می‌کند. کارشناسان پولی و مالی کشور باید طرح این بحث را به فال نیک بگیرند. مقبولیت عمومی‌نظر فقهی آیت الله صانعی راه نجات نظام بانکی کشور از هزارتوی عقود پیچیده است که هزینه‌های اداری و اجرایی وام‌ها را بالا برده است. مطابق این نظر فقهی، تسهیلات بانکی تنها به دو گروه « قرض الحسنه»، یعنی وام بدون بهره برای موارد ضروری، و « تسهیلات سرمایه‌گذاری»، یعنی وام‌هایی که برای تولید و کسب وکار اخذ می‌شوند و بهره توافق شده درمورد آن‌ها مشمول حکم ربا نیست، قابل تفکیک اند. شایسته است که مقامات پولی ومالی کشور نظرسایر فقهایی را که در مسند قانونگذاری نشسته اند، در خصوص این حکم فقهی جویا شوند. مقبولیت عمومی‌و قانونی شدن این حکم فقهی راه نجات نظام بانکی از هزینه‌های اداری و اجرایی عقود و نیز سیال شدن اعطای تسهیلات و شفافیت مراودات وام دهنده و وام گیرنده است.

 

ربا در عرف
معنای‌ اصطلاحی‌ ربا در عرف‌ مردم‌ روشن‌ است‌ و فاصله‌ معنای‌ اصطلاحی‌ عرفی‌ ربا با معنای‌ شرعی‌ ربا زیاد نیست‌ زیرا شرع، دقت‌ها و شرایطی‌ را نسبت‌ به‌ معنای‌ اصطلاحی‌ ربا مد نظر قرار داده‌ است‌ که‌ عرف‌ بدان‌ توجهی‌ نمی‌کند ولی‌ اصل‌ معنای‌ اصطلاحی‌ بین‌ عرف‌ و شرع‌ نزدیک‌ است. عرف‌ پدیده‌ ربا را به‌ نزول‌ خواری‌ تعریف‌ می‌کند و ربا خوار را همان‌ نزول‌خوار می‌شناسد. نزول‌خواران‌ در جامعه‌ کسانی‌ هستند که‌ سرمایه‌ دارند و با نقدینگی‌ خود که‌ به‌ مردم‌ می‌دهند در ظرف‌ زمانی‌ تعریف‌ شده‌ای‌ سود طلب‌ می‌کنند فارغ‌ از اینکه‌ مردم‌ با نقدینگی‌ آنها کاسبی‌ یا تجارتی‌ کرده‌ باشند و یا اینکه‌ برای‌ مخارج‌ ضروری‌شان‌ مانند هزینه‌ درمان‌ بیماری‌ سخت، هزینه‌ مسکن، هزینه‌ تحصیلات‌ و... صرف‌ کرده‌اند. سرمایه‌ دار نزول‌ خوار کاری‌ به‌ چگونگی‌ مصرف‌ نقدینگی‌ خود ندارد بلکه‌ او سود بهره‌ نقدینگی‌ را می‌خواهد و برای‌ بودن‌ نقدینگی‌ خود در دست‌ دیگران‌ ارزش‌ افزوده‌ قائل‌ است‌ سود از پیش‌ تعریف‌ شده‌ برای‌ سرمایه‌ در ظرف‌ زمانی‌ مشخص، معنای

اصطلاحی‌ ربا در عرف‌ است‌ و مردم‌ تفاوت‌ معنای‌ ربا خواری‌ و کاسبی‌ با سرمایه‌ را به‌ خوبی‌ می‌فهمند. در ربا خواری‌ مسولیت‌ سرمایه‌ توسط‌ سرمایه‌خواه‌ تضمین‌ می‌شود ولی‌ در کاسبی‌ بین‌ سرمایه‌ گذار و سرمایه‌ خواه‌ مشارکت‌ می‌شود اینکه‌ به‌ هر شکل، سرمایه‌ خواه‌ مسئول‌ سرمایه‌ در قبال‌ سرمایه‌ گذار است‌ مربوط‌ به‌ تاسیس‌ رباخواری‌ است‌ و بر همین‌ اساس‌ باید درصد معینی‌ از راس‌ المال‌ را به‌عنوان‌ بهره‌ تعریف‌ شده‌ در ظرف‌ زمانی‌ مشخص، به‌ سرمایه‌گذار بدهد و اگر ندهد اصل‌ سرمایه‌ به‌علاوه‌ بهره‌ مقرر پرداخت‌ نشده‌ بطور مجموع‌ در سررسید بعدی، طبق‌ همان‌ درصد تعریف‌ شده‌ بهره‌ دارد که‌ سرمایه‌خواه‌ باید بهره‌ مجموع‌ را بپردازد و به‌ همین‌ شکل‌ محاسبه‌ نزول‌ خوار ادامه‌ پیدا می‌کند.
ربا در اسلام‌
با ظهور اسلام‌ در منطقه‌ حجاز، خداوند متعال‌ در بسیاری‌ از رویه‌های‌ عرفی‌ قانونمندی مردم‌ حجازرا تغییر داد و قوانین‌ نوینی‌ تحت‌ عنوان‌ دین‌ اسلام‌ مطرح‌ ساخت. یکی‌ از رویه‌های‌ اقتصادی، اجتماعی‌ آن‌ زمان‌ ربا خواری‌ بود اسلام‌ ابتدا ربا خواری‌ را از دیدگاه‌ خود تعریف‌ کرد و حدود و ثغور آن‌ را مشخص‌ ساخت‌ و سپس‌ پیامبر اسلام(ص) حکم‌ تحریم‌ الهی‌ را برای‌ مردم‌ بیان‌ نمود بنابراین‌ آنچه‌ که‌ متعلق‌ حکم‌ شرعی‌ حرمت‌ قرار می‌گیرد ربای‌ شرعی‌ است‌ و ربای‌ شرعی‌ در فقه‌ تعریف‌ شده‌ است‌ پس‌ لازم‌ است‌ ابتدا تعریف‌ شرعی‌ ربا را به‌عنوان‌ متعلق‌ حکم‌ حرام‌ بشناسیم وسپس موضوع حکم ربا را بشناسیم. همان‌طور که‌ می‌دانیم‌ رابطه‌ بین‌ موضوع‌ و حکم‌ شرعی‌ رابطه‌ سببیت‌ است‌ یعنی‌ موضوع‌ سبب‌ فعلیت‌ حکم‌ بر مکلف‌ می‌شود در نتیجه‌ ضروری‌ است‌ ما موضوع‌ حکم‌ شرعی‌ را به‌ درستی‌ بشناسیم‌ تا حکم‌ حرام‌ بر انسان‌ مکلف‌ فعلیت‌ پیدا کند. ربا در فقه‌ اسلام‌ در دو مورد بحث‌ و تعریف‌ شده‌ است‌ اول‌ در مبحث‌ بیع، دوم‌ در مبحث‌ قرض، بنابراین‌ ربا را به‌ دو قسم‌ تعریف‌ کردند اول‌ ربای‌ معاملی، دوم‌ ربای‌ قرضی.

ربا معاملی‌ در فقه‌
ربای‌ معاملی‌ عبارتست‌ از اینکه‌ یک‌ طرف، کالای‌ هم‌ جنس‌ مکیل‌ و موزون‌ را به‌ طرف‌ دوم‌ به‌ زیاده‌ عینی‌ یا حکمی‌ معامله‌ کند این‌ قسم‌ از ربا که‌ توضیح‌ آن‌ خواهد آمد ربطی‌ به‌ ربای‌ بانکی‌ مصطلح‌ نخواهد داشت. در ربای‌ معاملی‌ یک‌ طرف‌ عقد (خواه‌ بیع‌ یا صلح‌ و یا هر عقد دیگری‌ باشد) کالای‌ هم‌ جنس‌ را که‌ با پیمانه‌ یا وزن، تعیین‌ کمیت‌ می‌شود به‌ طرف‌ دوم‌ می‌دهد و در عوض‌ همان‌ جنس‌ کالا را بیشتر می‌گیرد مثلا یک‌ تن‌ گندم‌ می‌دهد و دو تن‌ گندم‌ نقدا، یا یک‌ تن‌ گندم‌ پس‌ از دو ماه‌ می‌گیرد، چنین‌ معامله‌ای‌ به‌خاطر زیاده‌ عینی‌ یا حکمی، ربوی‌ است‌ و اسلام‌ آن‌ را حرام‌ می‌داند پس‌ بنا به‌ نظر فقهای‌ امامیه، زیاده‌ دادن‌ براساس‌ معامله‌ در کالاهای‌ هم‌ جنس‌ که‌ با توزین‌ و پیمانه، کمیت‌ آنها تعیین‌ می‌شود خواه‌ اینکه‌ زیاده‌ عینی‌ باشد مثل‌ اینکه‌ دو تن‌ گندم‌ به‌ عوض‌ یک‌ تن‌ گندم‌ و یا اینکه‌ زیاده‌ حکمی‌ باشد مثل‌ اینکه‌ یک‌ تن‌ گندم‌ نسیه‌ دو ماه‌ بعدبه‌ عوض‌ یک‌ تن‌ گندم‌ نقد پرداخت‌ شود معامله‌ ربوی‌ و حرام‌ است‌ این‌ قسم‌ از ربا در عملیات‌ بانکی‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد زیرا بانک‌ هرگز به‌ معامله‌ کالاهای‌ هم‌ جنس‌ با مشتریان‌ خود نمی‌پردازد بلکه‌ به‌ طور معمول‌ بانک‌ با قدرت‌ نقدینگی‌ به‌ وام‌ دادن‌ یا مشارکت‌ با سپرده‌ خواهان‌ می‌پردازد و این‌ عمل‌ حقوقی‌ بین‌ بانک‌ و سپرده‌ خواه‌ گرچه‌ عقدی‌ از عقود است‌ ولی‌ معامله‌ به‌ معنای‌ معاوضه‌ داد و ستد کالای‌ همجنس‌ که‌ با وزن‌ یا پیمانه‌ تعیین‌ کمیت‌ مقدار می‌شود نیست‌ بنابراین‌ موضوع‌ ربای‌ معاملی‌ بدین‌ شکل‌ در عملیات‌ بانکی‌ منتفی‌ است‌ اما مساله‌ مهمتری‌ مطرح‌ است‌ و آن‌ اینکه‌ آیا خرید و فروش‌ اسکناس‌ کم‌ با اسکناس‌ زیاد که‌ مکیل‌ و موزون‌ نیست‌ از نظر شرع‌ درست‌ است؟ زیرا اسکناس‌ و پول‌ فلزی‌ که‌ مکیل‌ و موزون‌ نیست‌ بلکه‌ معدود (شمارشی) است‌ پس‌ ربای‌ معاملی‌ پیش‌ نمی‌آید و جایز است‌ آیا چنین‌ مطلبی‌ در مورد بانک‌ها پذیرفتنی‌ است؟ در آینده‌ که‌ به‌ چیستی‌ ربا از دیدگاه‌ اسلام‌ می‌پردازیم‌ پاسخ‌ این‌ پرسش‌ها را می‌دهیم‌ اما اکنون‌ تنها به‌ اصطلاح‌شناسی‌ ربا در فقه‌ می‌پردازیم‌ که‌ ربای‌ معاملی‌ معلوم‌ شد و اصطلاح‌ ربای‌ قرضی‌ را مطالعه‌ خواهیم‌ کرد.
ربائی که در جهان سرمایه‏داری متداول است و در رژیمهای سوسیالیستی‏ تحریم شده است رباء قرضی است آن هم در قرض پول است . ولی در اسلام‏ رباء معاملی هم تحریم شده است ، و هم در رباء قرضی بین قرض پول و غیر پول تعمیم داده شده است . البته ممکن است تحریم رباء معاملی در اسلام به‏ منظور حفظ حریم حرمت و رباء قرضی باشد یعنی برای اینکه قرض را به صورت‏ بیع در نیاورند چنین پیشگیری شده باشد
نکته : 1 - این بخش ، تقریرات قسمتی از درس اقتصاد استاد شهید در مدرسه‏ مروی ( تهران ) است . این تقریرات را استاد ملاحظه نموده و در ضمن‏ اصلاحاتی ، مطالبی را در حواشی آن نگاشته‏اند . این مطالب به صورت پاورقی‏ درج گردیده و البته خود تقریرات نیز پاورقیهایی دارد که بعضا از مقرر بوده و با حرف ( ش ) در انتهای آن مشخص شده است . لازم به تذکر است‏ که در اواخر این تقریرات که روایاتی در باب ربا مورد بحث واقع شده‏ است ، نام کتب مأخذ به این صورت با علامت اختصاری ذکر گردیده است : کا = اصول کافی ، یب = تهذیب
2 - قرض مصرفی و قرض تولیدی
باید توجه داشت که گاهی قرض گیرنده برای مصارف زندگی خویش محتاج به‏ قرض است . در این قسم است که قرض ربوی کمر مدیون را می‏شکند و قرض‏ الحسنه مصداق تراحم و اصطناع معروف است ، و گاهی مقترض احتیاجی به‏ قرض ندارد . جز اینکه برای توسعه فعالیتهای اقتصادی قرض می‏گیرد . ما قسم اول را قرض مصرفی و قسم دوم را قرض تولیدی می‏نامیم . اکنون ببینیم‏ آیا حرمت ربا اختصاص دارد به قرضهای مصرفی یا شامل قرضهای تولیدی هم‏ می‏شود ؟ و آیا ربائی که در زمان پیغمبر اکرم ( ص ) بین مشرکین معمول‏ بوده است از هر دو نوع بوده یا فقط از نوع ربا در قرض مصرفی بوده است‏ ؟
آنچه تأیید می‏کند احتمال اول را یعنی اختصاص حرمت به قرض مصرفی چند چیز است :
اول اینکه در قرآن ربا در مقابل صدقه قرار داده شده است : « یمحق الله‏ الربوا و یربی الصدقات »همچنین در روایات مسئله تعاطف و تراحم و اصطناع معروف به عنوان علت تحریم ربا مطرح است ، و واضح است که این علت اختصاص به قرض مصرفی دارد
دوم اینکه اگر ملاک حرمت ربا اصل اقتصادی عقیم بودن پول بود ، لازم بود که ربا در غیر پول جایز باشد و حال آنکه تحریم ربا در اسلام شامل پول و غیر پول می‏شود . این خود دلیل است که ملاک تحریم همان حفظ اصل اصطناع‏ معروف است
آنچه تأیید می‏کند احتمال دوم را ( یعنی تعمیم ( :
اول - مقابله بیع و ربا در آیه « احل الله البیع و حرم الربا »- زیرا که حرمت ربا در قرض مصرفی که به منظور ترحم بر ضعفا است مناسبتی با حلیت بیع ندارد به خلاف حرمت ربا در قرض تولیدی که شبیه تجارت است‏ از لحاظ به کار انداختن سرمایه ( 1 ) . ( در مفاد آیه بحث و تحقیق‏ بیشتری لازم است (
دوم - اینکه وقت تحریم ربا ، قرض تولیدی بین مشرکین رائج بوده است
) در بعضی از روایات ربای ذکر شده ربای تولیدی است . ) و لذا عمومات‏ شامل آن می‏شود ( به شواهد تاریخی مراجعه شود (
نکته : 1 - می‏توانیم چنین بگوئیم : اگر حرمت ربا اختصاص به قرض مصرفی داشته‏ و بر پایه اخلاقی اصطناع معروف بنا شده بود نقض مشرکین " انما البیع‏ مثل الربا »" و جواب ( احل الله البیع و حرم الربا ») درست نبود ، بر خلاف اینکه اگر بر یک اصل اقتصادی بنا شده باشد که نقض مذکور و جوابش موجه به نظر می‏رسد
سوم - علل دیگری در روایات برای حرمت رباء ذکر شده است که با قرض‏ تولیدی متناسب است مثل آنچه در روایت علل از حضرت رضا ( ع ) آمده‏ است : « و لما فیه من ترک التجارات » . واضح است که این تعلیل در قرض مصرفی صحیح نیست . زیرا در آنجا اگر ربا هم نگیرد قرض الحسنه می‏دهد و تجارت نمی‏کند ولی در قرض تولیدی اگر قرض ربوی ندهد قرض الحسنه هم نمی‏دهد و خودش تجارت می‏کند . دلیل عمده‏ بر حرمت ربای تولیدی عمومات و اطلاقات است ، چیزی که مخصص و مقید شمرده شود وجود ندارد
در پایان این بحث به یک نکته باید توجه کرد و آن این است که یک نوع‏ از قرض تولیدی برای اعاشه ضروری و رفع حوائج است به طوری که اگر قرض‏ گیرنده ربا بدهد ، زندگیش تأمین نمی‏شود ولی اگر قرض بگیرد و کار کند به‏ طور کلی یا تا حدی حوائج زندگیش تأمین می‏شود . آیا این نوع را باید داخل‏ در قرض مصرفی دانست یا قرض تولیدی ؟ واضح است که ملاک حرمت ربا در قرض مصرفی شامل این مورد هم هست و در حقیقت این هم نوعی از قرض برای مصرف است . در هر حال ظاهر این است‏ که دلیل حرمت ربا ، عقلا و نقلا شامل قرضهای تولیدی هم می‏شود ، چنانکه از بحث در فلسفه حرمت ربا دانسته خواهد شد
3 - فلسفه تحریم ربا
در فلسفه حرمت ربا وجوهی گفته شده است و یا می‏توان گفت که ما آنها را ذکر می‏کنیم و به نقد آنها می‏پردازیم :
1 - اصطناع معروف
این حکمت در روایات آمده است و از مقابله ربا با صدقه در قرآن نیز فهمیده می‏شود . باید توجه داشت که فرق است بین تحریم ربا در رژیم‏ سوسیالیستی و تحریم آن در اسلام . در رژیم سوسیالیستی ربا نیست زیرا که‏ سرمایه داری نیست . ولی در اسلام ربا در عین تجویز سرمایه داری ( با شرائط خاصی ) ممنوع است . تحریم ربا در اسلام به خاطر این است که تعاطف‏ و تراحم در اجتماع وجود داشته باشد . حفظ عواطف خود امری است که مورد توجه شارع اسلام بوده است . لذا قرض دادن را واجب نکرده است و بر عهده‏ حکومت هم نگذاشته است ولی از طرفی ندب به قرض الحسنه دادن نموده و از طرف دیگر زمینه آن را فراهم ساخته است به اینکه اولا قرض ربوی را تحریم‏ کرده است و ثانیا از ذخیره کردن پول به وسیله واجب کردن زکات جلوگیری‏ کرده است
( پولی که ذخیره شود هر سال زکات در آن واجب می‏شود تا از حد نصاب تنزل‏ کند ، ولی اگر قرض داده شود از صورت ذخیره بودن خارج می‏شود و زکات به‏ آن تعلق نمی‏گیر د ) . خلاصه اینکه این تدبیری است از جانب شارع که‏ نخواسته است قرض دادن را مستقیما واجب کند ولی خواسته است آنرا بر پایه عواطف و احساسات اقامه کند و این زنده کردن عواطف کاری عاقلانه‏ است به طوری که اگر رفع حاجت محتاجان به طریق دیگر هم ممکن بود ( مثلا بر عهده دولت گذاشتن ) شایسته نبود ، چنانکه ارسطو در نظیر این مسئله‏ گفته است که مالکیت شخصی موجب بروز صفت جود و ایثار در اشخاص می‏شود ، و اگر مالکیت شخصی نباشد این استعداد بشری فعلیت پیدا نمی‏کند .
اشکال
وجه مزبور برای تحریم ربا ، در قرضهای مصرفی کاملا صحیح است ولی در قرضهای تولیدی به هیچ وجه جاری نیست ، زیرا که در قرض تولیدی ، قرض‏ گیرنده فقیر نیست و چه بسا که مالک ملیونها ثروت باشد و از قرضی که‏ می‏گیرد استفاده‏های زیادی کند که یک قسمت از آنرا به قرض دهنده می‏دهد .
پاورقی : 1 - ممکن است بگوئیم تحریم ربا در قرضهای تولیدی ، حریم ربا در قرضهای‏ مصرفی است . یعنی برای آنکه قرض مصرفی را به صورت قرض تولیدی در نیاورند ، اسلام ربا در مطلق قرض را تحریم کرده است ، به علاوه اینکه این‏ تحریم در فراهم ساختن زمینه برای اصطناع معروف بسیار مؤثر است ، زیرا اگر دو نفر قرض بخواهند یکی قرض مصرفی و دیگری قرض تولیدی مسلما انسان‏ قرض تولیدی با ربا را بر قرض مصرفی بی ربا مقدم می‏دارد و چون همیشه‏ زمینه برای قرض تولیدی فراهم است .
2 - رکود اقتصاد
برخی گفته‏اند که قرضهای ربوی موجب رکود اقتصاد می‏شود و لذا از نظر اقتصادی مضر است . اگر مقصود از رکود اقتصاد ، رکود سرمایه یعنی خارج‏ شدن پول از جریان باشد چنانکه در ذخیره کردن است ، واضح است که چنین‏ نیست زیرا قرض گیرنده پول را به جریان می‏اندازد . و اگر مقصود از رکود اقتصاد این است که ربا گیرنده خودش تنبل و مفتخوار بار می‏آید و سرمایه‏ انسانی ( یعنی استعدادهای طبیعی وی برای کار کردن ) راکد می‏ماند ، صحیح‏ است ولی نقض می‏شود به مستغل داری و مضاربه . و این وجه همان است که در روایت علل از حضرت رضا ( ع ) آمده است به عنوان « ترک التجارات »
می‏دانند ) و قبول داریم که نظام رباخواری تنبل پرور است و موجب رکود سرمایه انسانی است ، ولی این اصل اقتصادی را که می‏گوید " هر چیزی که‏ موجب رکود سرمایه می‏شود باید تحریم شود " قبول نداریم . زیرا می‏دانیم‏ که در اسلام هر چند افراد تشویق به کار شده‏اند ولی اجبار اقتصادی و الجاء به کار مورد نظر شارع اسلام نبوده است . اسلام نخواسته است که همه راههای‏ اعاشه را بر اشخاص ببندد جز راه کار را تا اشخاص ملجأ به کار کردن‏ بشوند ، به دلیل آنکه ارث را تحریم نکرده است ، هبات را تجویز کرده‏ است ، اجاره داری و مضاربه را صحیح دانسته است . پس نمی‏توان تحریم ربا را در اسلام از این راه دانست .

 

3 - قطع رابطه بین ثروت و کار
( 1 ) مبنای این وجه این است که هر ملکیتی که بر اساس کار پیدا نشده است‏ ظلم است و باطل است ، و چون رباگیرنده کاری انجام نمی‏دهد استحقاق ربا را ندارد و مالکیت وی نسبت به آن مشروع نیست . فرق این وجه با وجه‏ سابق این است که وجه اول بر پایه اصل اقتصادی تحریم رکود سرمایه ، تنبلی‏ و مفتخواری رباخوار را حرام کرده است و این وجه بر پایه اصل اخلاقی و اجتماعی عدالت و حرمت ثروتی که مولود کار نیست ، ربا را حرام می‏داند
در وجه اول نظر به این نیست که سرمایه مالی مولد وجه نظر به این است که‏ سرمایه انسانی نباید معطل بماند ، و در این وجه نظر به این است که عایدی‏ مشروع منحصر است به عایدی حاصل از کار . به عبارت دیگر در وجه اول نظر به عدالت نیست ، در این وجه نظر به عدالت است
نکته : 1 - به عبارت دیگر : اصل : الانسان لا یملک الا عمل نفسه
بسیاری از باحثین مسلمان ، وجه مذکور را پذیرفته‏اند و اصل " ثروت‏ باید تنها مولود کار باشد " را درست دانسته‏اند . و چون نقضی می‏شود بر آنها که اسلام مستغل داری و اجاره را جایز دانسته است و حال آنکه رابطه‏ ثروت و کار در آنجا نیز قطع است ، جواب داده‏اند که در اجاره عین‏ مستأجره به تدریج مستهلک می‏شود و از بین می‏رود ، و مال الاجاره در قبال‏ همین استهلاک است ، و چون عین مستأجره با کار پیدا شده است لذا موجر در قبال کار خودش اخذ ثمن می‏کند و حلال است . به عبارت دیگر فرقی نیست که‏ شخص اجیر شود برای کار کردن و اجرت بگیرد ، یا آنکه ملک خود را که‏ همان کار متراکم و مجسم خود او است اجاره بدهد و در قبالش اجرت بگیرد ( کار بر دو قسم است : کار متراکم و کار غیر متراکم )
طبق این بیان فرق ربا و اجاره واضح است ، زیرا در ربا که اجاره پول‏ است اصل پول در ذمه بدهکار محفوظ است و استهلاک ندارد ولی در اجاره‏ اعیان استهلاک تدریجی محقق است

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ربا خواری