فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله سنگهای ساختمانی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله سنگهای ساختمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
شناختن جنس و خاصیت سنگ را سنگ شناسی گویند. سنگها یکی از قابل مطالعه ترین عناصر طبیعی می‌باشند که تقریباً برای غالب رشته‌‌های علوم مورد استفاده قرار می‌گیرند. حتی گاهی نیاز به مطالعه وسیع و طولانی در شناخت سنگ و سایر مشخصات آن می‌باشد. پس قبل از اینکه به سنگ‌‌های ساختمانی پرداخته شود بهتر است مطالبی درباره سنگ و علم سنگ شناسی گفته شود.
سنگ عبارت از یک جسم طبیعی است که از یک کانی یا مجموعه ای از چند کانی تشکیل شده باشد. کانی عبارت از ماده طبیعی آلی یا معدنی است که ترکیب شیمیایی آن بین حدود اختیاری معینی تغییر می¬کند. معمولاً کانی‌‌ها و سنگ‌‌ها مواد جامدی هستند. تجمع کانی‌‌ها در سنگ اتفاقی نیست که تابع شرایط و محیط تشکیل سنگ و مواد اولیه موجود است. ماگما ماده طبیعی سیال و داغی است که ماده سازنده سنگ‌‌ها به شمار می‌آید و در سیارات، اقمار طبیعی یا دیگر اجرام سماوی با خصوصیات کلی مشابه تولید می‌شود. هنگامی که ماگما بیرون ریخته می‌شود علاوه بر تولید گدازه یا نهشته‌‌های خرد شده، مقدار زیادی مواد فرّار نیز آزاد می‌گردد که در اتمسفر یا هیدروسفر زمین یا در فضای کوچک و بدون هوای سیارات محبوس می‌شود. مشخصات سنگ‌‌ها را رویدادهای گذشته بر زمین، ترکیب شیمیایی و کانیایی آن تعیین می‌کندکه نهادینه ترین بازتاب این سرگذشت به کانی ارتباط پیدا می‌کند و در چگونگی پیوند کانی‌‌ها با یکدیگر یعنی بافت، چهره می¬نماید. کانی به مفهوم سازش و کنار آمده ماده با شرایط طبیعی روی داده بر آن، بازگوکننده سرگذشت زمین و پیدایش و تغییرات سنگ هاست؛ پس سنگ شناسی از دیدگاهی به مفهوم تلاش در راه شناخت و بازگویی این سرگذشت است، بهگفته دیگر بازگویی بخشی از سرگذشت زمین است.
کانی ها
امروزه به طور تقریبی حدود 3000 نوع کانی شناخته شده است که از آن میان تعداد محدودی، به طور فراوان در طبیعت وجود دارند. بدون شک هنوز هم تعداد بیشتری کانی در جهان هستی وجود دارند که با آنها آشنایی نداریم. بررسی و مطالعه علم کانی شناسی، اکنون از مرز یک علم پایه وابسته به علوم زمین فراتر رفته و کاربرد آن درجهان صنعتی روز به روز گسترده می¬شود. بهره گیری از کانیهای متنوع طبیعی گستردهتر از آن است که در این مختصر به بیان آید. یکی از روشهای مهم کانیشناسی مطالعه خواص نوری آنها در میکروسکوپ پلاریزان است که با سنجش پارامترهای گوناگون نوری اجازه دستهبندی و شناخت هرچه بهتر دنیای کانیها را فراهم میسازد. فراوانترین کانیها در گروه سیلیکاتها قرار دارند. از نقطه نظر کریستال شیمی، ساختمان سیلیکاتها از اجتماع بنیانهای 4- [SiO4] تشکیل گردیده است و شکل فضایی این بنیان عبارت از یک چهار وجهی است که در رئوس آن یک اتم اکسیژن و در مرکز آن یک اتم سیلسیم قرار دارد. این چهار وجهی است که در رئوس آن یک اتم اکسیژن و در مرکز آن یک اتم سیسلسیم قرار دارد. این چهار وجهی یا تترائدر دارای چهار ظرفیت آزاد میباشد، زیرا چهار اتم دوظرفیتی اکسیژن تنها یک اتم چهار ظرفیتی سیلسیم را احاطه نموده اند و در نتیجه چهار ظرفیت آزاد باقی میماند که توسط کاتیونهایی مانند منیزیم، آهن، کلسیم و غیره جانشین می‌شود. جدول 3-1، رده بندی سیلیکات‌‌ها را بر اساس صور گوناگون پیوند چهار وجهیهای 4- [SiO4] به یکدیگر نشان میدهد.

 



تقسیم بندی سنگها:
سنگهای کره زمین به سه دسته کلی تقسیم بندی می‌شوند:
-سنگهای آذرین:
الف) سنگهای آتشفشانی که از سرد شدن فوران آتشفشانها در سطح زمین به وجود می‌آیند.
ب) سنگهای نفوذی که در عمق زمین به آهستگی سرد می‌شوند.
-سنگهای رسوبی:
سنگهایی هستند که منشأ خارجی دارند و در نتیجه حمل و نقل و ته نشین شدن ذرات سنگهای قبلی یا رسوب مواد محلول حاصل از آنها در محیطهای مختلف (هوا، رودخانه، دریاچه، دریا و یخچال) و یا از سیمانی شدن و به هم چسبیدن ذرات سنگهای مختلف و برجا (بدون حمل ونقل) تشکیل شده اند.
- سنگهای دگرگونی:
الف) سنگهای ثانویه ای هستند که دگرگون شدن سنگ‌‌های آذرین یا سنگ‌‌های رسوبی که قبلاً وجود داشته اند، تشکیل می‌شوند. عامل دگرگونی فشار، درجه حرارت، اثر سیالها و جانشینی است.
ب) سنگهای آذرآواری و توف‌‌ها از سنگهایی هستند که از نظر ماده اولیه جزو سنگهای آذرین و از نظر طرز و محل تشکیل جزو سنگهای رسوبی هستند.
1. سنگهای آذرین:
1-1- ترکیب کانی شناختی سنگهای آذرین
برحسب ظاهر، تجزیه سنگهای آذرین عناصر را در پیکر ترکیب شیمیایی با اکسیژن به صورت اکسیدهای FeO, MgO, CaO, Al2O3, SiO2 و... نشان می‌دهد. این گونه نگرش به ساختمان سنگ نگاهی مجرد است که ساختمان سنگ را نادیده می‌انگارد؛ بنابراین اگر اندیشیده شود که این اکسیدها در پیکر کانی‌‌های کوارتز، فلدسپات، پیروکسن، آمفیبول... جای می‌گیرند، در عمل کریستال شیمی را پایه هرگونه داوری گذاشته ایم که این خود فرع شرایطی است که شرایط حاکم بر کره زمین به طور عام و شرایط مادی – محیطی ماگما به طور خاص، دیکته کننده آن است. یک ماگما محیطی است که عناصر به دلیل وجود شرایط فیزیکی و شیمیایی ویژه به صورت اکسید در آن جای دارند، صرف نظر از آنکه ماگما خود با مواد درونی تر زمین و یا هسته آن از دیدگاه ترکیب شیمیایی و شرایط فیزیکی تفاوت‌‌های چشمگیر دارد. بدین سان در شرایطی که ماگما آمادگی تبلور – تبدیل از حالت سیال به حالت جامد را پیدا می‌کند، مواد تشکیل دهندة ماگما به گونه ای رفتار می‌کنند که ساختمان اتمی عناصر تشکیل دهنده به آنها حکم می‌کند. سرنوشت مختوم این عناصر در این شرایط، تشکیل کانی‌‌های سنگ ساز ساد شده در بالا است، بدین معنی که نخست تترائدرهای 4- [SiO4]، اکسیدهای MgO، FeO را از محیط بیرون می‌برند. با بالا رفتن تراکم 4- [SiO4]، تترائدرهای یون سیلیکات خود با هم ترکیب می‌شوند و رشته ها، زنجیرها و صفحه‌‌های دوبعدی می‌سازند که به تدریج ظرفیت یون آزاد اکسیژن در آنها کاستی می¬گیرد. سپس ساختمان¬های سه بعدی Sio2 شکل می‌گیرد. پس از آن آلومینیوم جانشین Si در یون سیلیکات می‌شود که فضای کریستالین پدید آمده جز عناصر یک ظرفیتی و دو ظرفیتی، شعاع یونی در محدوده Na، K، Ca را در خویشتن نمی پذیرد که بدین سان فلدسپات‌‌ها تشکیل می‌شوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سیلیس آزاد در چهره کوارتز در سنگ می‌شوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سیلیس آزاد در چهره کوارتز در سنگ نمایان می‌شود. این شمای کلی در هر جای خود با برخورداری از شرایط فیزیکی – شیمیایی معلوم، کانی‌‌های معلوم و معین با آرایش منظم مربوط به همان شرایط را پیوند می‌کند. بدین سان از آنجا که پیدایش هر سنگ، یعنی پیدایش کانی‌‌های معلوم با آرایش معلوم گویای شرایط است، پس با مطالعه بافت و کانی شناسی سنگ می‌توان به شرایط حاکم بر آن منطقه منطقه و سرگذشت زمین شناختی آن محل پی برد. در راستای این الگو، شیشه در زمانی کوتاه سرد شده است، همچنین بلورهای ریز و نهان بلورها نیز حاکی از سرعت سرد شدن است. سنگ درشت دانه با آرایش موزائیک نشان از حوصله و شرایط پایدار در پیدایش دما و در نتیجه سرد شدن آهسته دارد. سنگ در بردارندة دوگونه بافت از یک کانی نمایانگر دوگامه در روند تکامل خویش است و نهایتاً یک ساخت کانیایی پدید آمده از کریستال‌‌های بسیار درشت با اشکال هندسی منظم و سامان یافته، نشان از پایداری شرایطی پدید آمده از سیالی چگال در روند زمانی بس دراز دارد. بدین سان سنگ شناسی را باید دانشی دانست که با بررسی و پژوهش در ترکیب کریستال شیمی کانی ها، رخداد و شرایط گذشته را بازگو می‌کند.
1-2- بافت و ساخت سنگهای آذرین:
ساختمان سنگ روی زمین تشخیص داده می‌شود مثل جهت یافتگی، نواربندی، درزه و شکاف. بافت، درجه تبلور، اندازه دانه‌‌ها و فابریک یا رابطه هندسی میان اجزاء تشکیل دهندة یک سنگ را مشخص می¬کند. در موارد اکثر سنگ‌‌های ساختمانی، ساخت و بافت سنگ از عوامل مهم برای انتخاب سنگ می‌باشد. مشخصات سنگ‌‌ها به نمودهای ساختی و بافتی ستگ وابسته است. چرا که لایه لایه بودن، توده ای بودن، شکل و نوع و اندازه کانی یا بلورهای تشکیل دهنده سنگ و ارتباط آنها با هم به ساخت و بافت سنگ مربوط است و در استحکام، زیبایی و ظاهر سنگ مؤثر می‌باشد. ویژگی بافت شناختی هر سنگ وابسته به شرایطی است که سنگ در آن ساخته می‌شود. بعضی از سنگ‌‌های آذرین مثل گرانیت‌‌ها تمام بلورین هستند که هولوکریستالن نامیده می‌شوند؛ شماری مانند ابسیدین به طور عمده شیشه ای هستند. گدازه‌‌ها و سنگ‌‌های درونی کم عمق ممکن است شامل شیشه و بلور هر دو باشند. بلورهای بسیار ریز که به شکل مسطح یا منشوری هستند میکرولیت نامیده می‌شوند. اگر میکرولیت‌‌ها بسیار زیر، ایزوتوپ‌‌ها و بیشتر به شکل‌‌های شعاعی و میله ای و مویی باشند کریستالیت نامیده می‌شوند. سنگ‌‌های آذرین از نظر اندازه دانه‌‌ها متفاوت هستند. گاهی آنچنان ریزند که بدون ذره بین جدایش دانه‌‌ها را از یکدیگر نمی توان باز شناخت، درحالی که بعضی دیگر دارای دانه هایی در مقیاس سانتی متر هستند. اگر اجزاء تشکیل دهنده سنگ آنچنان ریز باشند که با چشم غیرمسلح قابل تشخیص نباشند آفانیت و بافت آفانتیک نامیده می‌شوند. در مشاهدات میکروسکوپی بعضی از این سنگ‌‌ها دارای شیشه و بعضی دیگر بلورین هستند. اگر بلورها با میکروسکوپ قابل تشخیص باشند میکروکریستالین و اگر آنچنان ریزدانه باشند که تنها با بزرگنمایی‌‌های بالای میکروسکوپ قابل شناسایی باشند کریپتوکریستالین نامیده می‌شوند. درجه تبلور و اندازه دانه‌‌های سنگ‌‌های آذرین به طور عمده به چگونگی سرد شده آنها در دوران انجماد و مقادیری به ترکیب شیمیایی ماگما و غلظت آن بستگی دارد. سنگ‌‌های هولوکریستالین دانه متوسط و درشت، مخصوص توده‌‌های درونی (نفوذی) است که در درجه حرارت 800 تا 1000 درجه سانتی گراد از ماگما متبلور شده و به آهستگی سرد می‌شوند. در مراحل آخر انجماد، مایع باقیمانده از مواد فرار H2O، CO2، F و غیره پرمایه می‌شود. در این شرایط تبلور با هسته گذاری آهسته در محیط مایع رخ می‌دهد و در گامه‌‌های پایانی مایع باقیمانده نهایی که در حال جوشش است به سوی شکاف‌‌ها و درزه‌‌های موجود در توده‌‌های بزرگ بلورین کشیده می‌شود. در این حالت کوچ و جابه جایی یون‌‌ها به آسانی انجام می‌پذیرد و بلورها ممکن است بسیار بزرگ شوند و در نتیجه سنگ‌‌های بسیار دانه درشتی پدیدار شوند که پگماتیت نامیده می‌شوند. بافت‌‌های بلورین ریزدانه، آفاناتیک و شیشه ای در اثر سرد شدن سریع ایجاد می‌شوند. در این حالت هسته گذاری بلورها به سرعت اتفاق می‌افتد و رشد بلورها پیوسته کاهش می‌یابد و مجموعه بلورهای ریزدانه ایجاد می‌شوند. اگر سرد شدن آنچنان شتاب زده باشد که میزان جوانه گذاری به صفر برسد و مایع باقیمانده بسیار غلیظ باشد، محصول نهایی شیشه خواهد بود. این شرایط به طور معمول درباره ماگماهای خروجی و یا توده‌‌های کوچک درونی که سطحی و کم ژرفا هستند، صدق می‌کند. ماگماهای پرمایه از سیلیس که دارای ترکیبات قلیایی و آلومینیوم از ماگماهای پرمایه از کلسیم، منیزیم و آهن می‌باشند، در نتیجه گدازه هایی مانند ریولیت، تراکیت و فنولیت در مقایسه با سنگ‌‌های بازالتی دارای شیشه بیشتری هستند؛ هرچند حتی در بازالت‌‌ها هم اگر خیلی به سرعت سرد شوند، شیشه ایجاد می‌شود. شیشه‌‌ها از هر نوع در درجه حرارت معمولی نیمه پایدارند و از این رو در روند گذر، تبلور پیدا می‌کنند و دویتریفیه می‌شوند یا اینکه زیر تأثیر محلول‌‌ها یا افزایش دما تجزیه می‌شوند، بنابراین شیشه‌‌های کهن بسیار کمیاب هستند.
2. انواع بافت ها:
2-1- بافت دانه ای
این بافت ویژه سنگ‌‌های آذرین درونی (نفوذی) است و به بافت‌‌های هولوکریستالین گفته می‌شود که در آن بلورها به آرامی و در عمق زمین تبلور پیدا کرده و به طور معمول با چشم غیرمسلح نیز قابل تشخیص باشند.
در بعضی از سنگ‌‌های آذرین سیلیسی به ویژه گرانیت پگماتیت‌‌ها و گرانوفیرها در گامه‌‌های بازپسین انجماد، ماگما به دلیل تبلور همزمان کوارتز با فلدسپات آلکالن، کوارتز به شکل خطوط میخی در فلدسپات دیده می‌شود. این بافت گرافیک نامیده می‌شود.
بافت افی تیک: در بعضی از سنگ‌‌ها به ویژه گابروها، دیابازها و بعضی از بازالت ها، لت‌‌های پلاژیوکلاز در زمینه ای از اوژیت یا پژونیت درشت و نیمه شکلدار جای می‌گیرند. در مشاهدات میکروسکپی مقطع نازک، لت‌‌های فلدسپات که غالباً طول متوسط آنها از قطر پیروکسن فراتر نیست در پیروکسن‌‌ها احاطه و محصور می‌شوند. این نوع بافت آفی تیک نامیده می‌شود. اگر درازای پلاژیوکلاز بیشتر از پیروکسن باشد و بخشی از بلور پلاژیوکلاز با پیروکسن محصور شود بافت ساب افی تیک به وجود می‌آید.
2-2- بافت پورفیریتیک:
این بافت ویژه سنگ‌‌های آذرین بیرونی است که دربردارندة بلورهای درشت در زمینه ای ریزدانه یا شیشه ای اند. بلورهای درشت فنوکریست یا درشت بلور و بافت پورفیریتیک نامیده می‌شود. افت اینترگرانولار: در بسیاری از گدازه‌‌ها و سنگ‌‌های نیمه عمیق به ویژه بازالت‌‌ها و دیابازها، زوایای میان فلدسپات‌‌ها با دانه‌‌های کانی فرومنیزین که در بیشتر موارد الیوین، پیروکسن یا اکسیدهای آهن – تیتان هستند، بی سامان و بدون جهت خاصی پر می‌شوند.
بافت اینترسرتال: اگر فضای میان فلدسپات‌‌ها با شیشه یا کانی‌‌های ثانویه بی شکل مثل سرپانتین،
کلریت، کلسیت و... پر شود بافت اینترسرتال خواهد بود.
هیالوپلتیک: نوعی بافت اینترسرتال است. این بافت ویژه گدازه هایی است که فضای میان میکرولیت‌‌های فلدسپات که در راستاها ناهمسانند به وسیله شیشه پر شده باشد.
فلتی: بافتی است که در آن زمینه هولوکریستالین بعضی از سنگ‌‌های دربرداندة میکرولیت‌‌های غالباً فلدسپت به گونه ای تنگاتنگ و فشرده درهم پیچیده اند.
پیلوتاکسیتی: بافتی است که میکرولیت‌‌های فلدسپات در نتیجه جریان روانه به تقریب موازی آرایش شده باشد و میان میکرولیت ها، با مواد میکرو – کریپتوکریستالین پر می‌شود. به این بافت تراکیتی نیز گفته می‌شود.
حفره و آمیگدال: انبساز گازها در گدازه‌‌های آتشفشانی و نفوذی کم عمق حفراتی را پیدی می‌آورد. به طور معمول این حفرات کروی یا تخم مرغی اند و بسیاری از آنها نامنظم هستند. این حفرات ممکن است با کانی‌‌های ثانویه مثل اپال – کلسیدوئن،کلریت، کلسیت و زئولیت پر می‌شود.
اسفرولیت: درگدازه‌‌های سیلیسی به ویژه آنهایی که دارای شیشة زیاد هستند، کانی‌‌های شعاعی، سوزنی و فیبری دیده می‌شود. این شکل بافتی اسفرولیت نامیده می‌شود.
بافت‌‌های دیگری نیز یافت می‌شوند که بر پایه شکستگی‌‌های موجود، کلاستیک گفته می‌شود. میان این بافت ها، پیروکلاستیک‌‌ها به ویژه فراورده قطعه‌‌های آتشفشان‌‌ها هستند.
3. طبقه بندی و نامگذاری سنگ‌‌های آذرین:
برای طبقه بندی سنگهای آذرین از دیاگرام اشتراکایزن استفاده می‌شود و نامگذاری براساس پارامترهای زیر انجام می‌گیرد:
Q: کوارتز، تریدیمیت، کریستوبالیت
A: فلدسپات آلکالن شامل ارتوکلاز، میکروکلین، پرتیت، آنورتوکلاز، سانیدین و آلبیت.
P: پلاژیوکلاز (An5- An100) و اسکاپولیت.
F: فلدسپاتوئید یا فوئیدها شامل نفلین، لوسیت، کالسیلیت، پسودولوسیت، سودالیت، نوزآن، هائوئین، کانکرینیت، آنالسیم و غیره.
M: کانی‌‌های مافیک.
در تقسیم بندی مودال، گروه Q، A، P،؛ F شامل کانی‌‌های فلسیک و M کانی‌‌های مافیک هستند. مجموع Q+A+P+F+M می‌باید 100 باشد. باید توجه داشت که در سنگ‌‌ها هیچ گاه 5 گروه یاد شده با هم وجود ندارد. بلکه حداکثر چهار مورد موجود و یکی از آنها صفر است. به طور مثال اگر کوارتز موجود باشد F (فلدسپاتوئید) باید غایب باشد. شکل‌‌های 3-1 و 3-2 به ترتیب تقسیم بندی و نامگذاری سنگ‌‌های آتشفشانی و آذرین درونی را با استفاده از دیاگرام¬های اشتراکایزن نشان می‌دهند.

 

فلدسپاتوئید: F پلاژیوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-1 – تقسیم بندی و نامگذاری سنگ‌‌های آتشفشانی بر پایه کانی‌‌های تشکیل دهنده با استفاده از دیاگرام QAPE (اشتراکایزن 1987)
فلدسپاتوئید: F پلاژیوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-2– تقسیم بندی و نامگذاری سنگ‌‌های آذرینپایه کانی‌‌های تشکیل دهنده با استفاده از دیاگرام QAPE (اشتراکایزن 1978)
4. سنگهای دگرگونی
سنگ¬های دگرگونی سنگهایی هستند که از سنگهای رسوبی و آذرین قبلی به وجود آمده اند و در آنها به علت تغییرات فشار، درجه حرارت یا محیط شیمیایی تغییراتی صورت گرفته است بدون اینکه از حالت جامد خارج شوند. به طور کلی دگرگونی عبارت از واکنش مینرالوژیکی و فابریکی یک سنگ در برابر تغییر شرایط فیزیکی و شیمیایی مؤثر بر روی سنگ است مشروط بر آنکه شرایط جدید با شرایط تشکیل خود سنگ تفاوت قابل توجهی داشته باشد. انواع مختلف دگرگونی، عوامل دگرگونی و سنگهای حاصل از فرآیند دگرگونی به اجمال در جدول 3-3 آورده شده است.

4-1- ویژگیهای عمومی سنگ‌‌های دگرگونی:
الف) در سنگهای دگرگونی اغلب جهت یافتگی به شکل‌‌های زیر مشاهده می‌شود:
-به صورت چینه بندی که در اغلب موارد باقیمانده ساختار قدیمی سنگهای رسوبی تشکیل دهندة آن است.
-به صورت شیستوزیته که موجب تورق آسان سنگ می‌گردد.
-به حالت لیتاژ که نتیجة تناوب محدود کانی‌‌های آهن و منیزیم دار با کانی‌‌های کوارتز – فلدسپاتی است.
ب) در سنگهای دگرگونی با از بین رفتن کانیهای قبلی یا تبلور مجدد، کانی‌‌های شاخص دگرگونی به وجود می¬آیند.
پ) قوانین و ترتیب تبلور در سنگهای دگرگونی اختصاصی است که خود وسیله ای جهت تشخیص آنهاست.
ت) بافت میکروسکوپی کاتاکلاستیک و کریستابلاستیک و غیر وسیلة دیگری برای شناسایی آنهاست.
ث) تهیه مقاطع زمین شناسی روی زمین کمک مؤثری جهت تشخیص سنگهای دگرگونی از سایر سنگهاست.
4-2- بافتهای دگرگونی
پورفیروبلاستیک: بلورهای درشت (پورفیروبلاست) یک یا چند کانی که در زمینه ای از دانه‌‌های ریزتر قرار دارند.
گرانوبلاستیک: بلورهای دگرگون شده تقریباً یک اندازه که درهم قفل شده اند.
پوئیکلوبلاستیک: بلور بزرگی از یک کانی (به طور مثال گارنت) بلورهای دیگری (مثل کگوارتز و کلسیت) را دربرگرفته است (مثال: در سنگ اسکارن)
لیپدوبلاستیک: در این بافت کانیهایی مثل میکا، کلریت و غیره در جهت معینی به موازات هم آرایش یافته اند.
نمابلاستیک: نوعی بافت جهت یافتة فیبری است که در آن کانیهایی مثل گلوکوفان و اکتینولیت و... در یک جهت و به مازات هم آرایش یافته اند.
4-3- عمده سنگهای دگرگونی:
الف) دگرگونی مجاورتی: محصول دگرگونی مجاورتی غالباً شیستهای لکه دار، هورنفلس، مرمر، اسکارن، سنگهای وابسته به آنهاست:
هورنفلس: معمولاً شامل کوراتز، فلدسپات، پیروکسن، گروسولار و کلسیت است که غالباً هم اندازه هستند. میکا و آمفیبول در هورنفلسها کمتر از شیست‌‌ها می‌باشند. بافت اکثر هورنفلسها موزائییکی است.
اسکارن: در مجاورت مرمر و سنگهای نفوذی
ب) سنگهایی که در آنها تغییرات کاتاکلاستیکی و کریستالوبلاستیکی صورت گرفته است:
کاتاکلازیتها: در این سنگها تغییرات کاتاکلاستیک کمتر از میلونیتها است.
میلونیتها: بیشتر شامل پورفیروکلاست (بلورهای شکسته و بزرگ) می¬باشد.
فیلونیتها و شیستهای فیلونیتی: غالباً شامل کوراتز، مسکویت، گرافیت و گارنت است.
سمی شیست: واژه سمی شیست در مورد کاتاکلازیتهای متمایل به شیست استفاده می‌شود و غالباً شامل دانه‌‌های شکسته کوارتز و فلدسپات در زمینه ری کریستالیزه شامل میکای سفید، کلریت، کوارتز، بیوتیت، و اسفن و یا آثاری از دانه‌‌های کوراتز، اوژیت، و هورنبلند در زمینه‌‌های ری کریستالیزه و جهت یافته می‌باشد.
سنگهای حاصل از دگرگونی از نوع درجه حرارت پایین
اسلیت: این سنگ قسمتی ری‌کریستالیزه است و غالباً شامل کوراتز فیبری، کمی کلریت که اطراف پورفییروبلاست پیریت متبلور شده‌اند، می‌باشد. در اثر افزایش دگرگونی اسلیت به طرف فیلیت سوق پیدا می‌کند.
فیلیت: این سنگ غالباً به تمامی ری‌کریستالیزه است و شامل کوراتز، میکای سفید، کلریت و کانیهای اپک می‌باشد. بعضی از آنها دارای رگه‌های کوراتز به موازارت شیستوزیته سنگ می‌باشند.
شیست: این سنگ تاماماً ری‌کریستالیزه است و شامل کالک شیست (شیست‌های حاوی کربنات) و گرین شیست می‌باشد (رسنگ سبز این نوع سنگ‌ها بیتر به خاطر وجود کلریت است) و در اثر دگرگون شدن سنگ‌های آذرین بازیک و نیمه بازیک در درجه حرارت پایین تشکیل می‌شوند.
ت) سنگ‌های حاصل از دگرگونی در درجه حرارت بالا و فشار بالا
این سنگ‌ها عبارتند از: شیست‏، گنایس، آمفیبولیت، گرانولیت، اولیوینیت و اکلوژیت.
5. سنگ‌های رسوبی:
منشأ اصلی سنگ‌های رسوبی مواد ریز جامد معلق در رودخانه‌ها است. این رودخانه‌ها در ضمن حرکت موجب به هم غلتیدن سنگ‌ها شده و سبب خرد شدن آنها می‌شوند. همچنین تکه‌های ریز سنگ‌ها که در اثر سایر عوامل طبیعی مانند یخبندان و غیره از تکه سنگ‌ها جدا شده‌اند به وسیله رودخانه جابه‌جا شده و به محل‌هایی که در عمق آنها بیشتر است برده می‌شوند. این دانه‌های ریز در اثر نیروی ثقل زمین و همچنین در اثر فعل و انفعالات شیمیای در این مکان‌ها ته‌نشین شده و تحت فشار قرار می‌گیرند این فشار ممکن است در اثر لایه‌های فوقانی ته‌نشین‌های جدید باشد و یا فشارهای دیگر و بالاخره بعد از سالیان دراز این لایه‌ها یکپارچه شده و تولید سنگ‌های رسوبی می‌نمایند.
5-1- مشخصات سنگ‌های رسوبی:
- کلیه سنگ‌های رسوبی لایه‌لایه می‌باشند زیرا تشکیل آنها در اثر ته ‌نشین شدن اجسام جامد موجود در آب‌هاست که به مرور و لایه‌لایه ته‌نشین می‌گردند.
- در بعضی از سنگ‌های رسوبی (بعضی از آهک‌ها) بقایای فسیلی جانوارن و گیاهان دیده می‌شود.
- جنس سنگ یکنواخت نیست و ممکن است دارای لایه‌های خاک و لای باشد.
5-2- تقسیم‌بندی سنگ‌های رسوبی
-براساس اندازه دانه: اگر دانه‌های سنگ در حد میکرون باشد (1 تا 2 میکرون) به آن خاک یا خاک رس می‌گویند. اگر درشتی آن تا صدم میلیمتر باشد به آن لای می‌گویند‏ اگر قطر دانه‌ها تا حدود دهم میلیمتر و حتی یک میلیمتر باشد به آن ماسه گفته می‌شود.
-تقسیم‌بندی و نامگذاری میکروسکوپی: این تقسیم‌بندی بر اساس طبقه‌بندی فولک صورت می‌گیرد
6. خواص فیزیکی سنگ‌ها:
شناخت ویژگی‌های فیزیکی سنگ‌ها شامل ویژگی‌های مربوط به وزن‏ حجم، سختی، ساخت، قابلیت رسانایی آب و گاز و قابلیت رسانایی گرما و الکتریسیته و مغناطیس و غیره است. وزن مخصوص، تخلخل و سایش‌پذیری از خواص فیزیکی است که در سنگ‌های ساختمانی مورد توجه است.
وزن مخصوص: عبارت است از نسبت وزن حجم معینی از فاز جامد سنگ (کانی‌های آن) به وزن همان حجم از آب مقطر، وزن مخصوص بخش جامد سنگ را می‌توان براساس وزن مخصوص کانی‌های تشکیل‌دهنده آن با در نظر گرفتن درصد آنها به دست آورد.
وزن مخصوص یک کانی بستگی به ترکیب و ساختمان شیمیایی آن دارد، معمولاً هرچه شماره اتم‌های سنگین یک کانی بیشتر باشد شعاع اتمی آنها کوچکتر می‌گردد و تراکم آنها در شبکه تبلور بیشتر شده و در نتیجه وزن مخصوص آن کانی بیشتر است.
تخلخل: سنگ‌ها همیشه متراکم نیستد، بعضی از آنها حاوی منافذ به هم ژیوست، منافذ و حفره‌های مجزا و شکاف هستند. وجود این حفره‌ها اهمیت زیادی در خواص مکانیکی سنگ دارد و به طور کلی هرچه تخلخل بیشتر باشد مقاومت مکانیکی آن کمتر است. اگر شکاف‌ها یا حفره‌ها شبکه مرتبطی را تشکیل دهند در این صورت هرچه حفره‌ها زیادتر باشد نفوذپذیری سنگ بیشتر است، اما اگر حفره‌ها مجزا باشند نمی‌توانند نمایانگر میزان نفوذپذیری سنگ باشد. حفره‌ها ممکن است اولیه یا ثانویه باشند. حفره‌های اولیه در زمان تشکیل سنگ پدید آمده‌اند‏ درحالی‌که حفره‌های ثانویه در نتیجه فرآیندهایی چون دگرگونی، انحلال بعضی از کانی‌ها، تبلور مجدد کانی‌ها، هوازدگی و غیره به وجود می‌آیند. شکل حفره‌ها معمولاً کانالی شکل، شکاف مانند، کروی و دندانه‌ای است. تخلخل عبارت است از نسبت حجم فضای حفره‌های سنگ به حجم کل سنگ. درصورتی که نسبت حجم حفره‌های به حجم بخش جامد آن در نظر گرفته شود این نسبت درصد پوکی نامیده می‌شود. تخلخل یک سنگ بستگی به شکل و اندازه دانه‌هایی دارد که آن را تشکیل می‌دهند و نیز مربوط به میزان تنوع دانه‌ها، سمیانی شدن آنها و نوع تجمعع کانی‌ها است. اگر سنگ از دانه‌های کروی با اندازه‌های متفاوت تشکیل شده باشد حداقل تخلخل را خواهد داشت و اگر دانه‌ها زاویه‌دار و بی‌شکل باشند تخلخل زیادتر است.
لایه‌بندی، تورق: غالباً در سنگ‌ها امتداد و سطوحی یافت می‌شود که در آنها نیروی چسبندگی و اتصال دانه‌ها نسبت به امتدادهای دیگر کمتر و یا به حداقل رسیده است. این سطوح در سنگ‌های رسوبی منطبق بر صفحات لایه‌ها قرار دارد. علاوه بر سطوح لایه‌بندی در سنگ‌ها، سطوح دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که سطوح تورق نامیده می‌شود و معمولاً در امتداد سطوح رسوب‌گذاری نیست. اکثر لایه‌های ذغالی دارای چنین سطوحی هستند.
سختی: سختی مشخص‌کننده میزان نرمی و یا سختی جسم در برابر کشیده شدن یا برخورد جسم دیگر بر آن است. اگر مقاومت سنگ در برابر خراش حاصل از جحم دیگر مورد نظر باشد سختی استاتیکی نامیده می‌شود درحالی ‌که سختی سنگ در برابر ضربه در نظر گرفته شود سختی دینامیکی نامیده می‌شود. این دو سختی با یکدیگر مساوی نیستند. سختی یک سنگ میانگین سختی کانی‌های تشکیل‌دهنده آن است. ساده‌ترین روش سنجش سختی کانی‌های گوناگون، تعیین خراش‌ژذیری آنها با کانی سخت‌تر است. درجه‌بندی ده‌گانه‌ای که توسط مهز در مورد تشخیص سختی کانی‌ها به عمل آمده، در جدول 3-4 آورده شده است.

سفتی: سفتی سنگ، مقاومت سنگ را در برابر نیروهای جداکننده اجزای آن نشان می‌دهد و نسبت * کانی کوراتز در کوهی، سرپانیتن سنگ پادزهر، اولیوین شاه مقصود، اپال سنگ آتش زنه و اسپنیل لعل نیز نامیده می‌شوند.بهترین نوع کوراندم، یاقوت است که از سنگ‌های قیمتی است.
به سفتی سنگ آهک سنجیده می‌شود. به عنوان مثال اگر سفتی سنگ آهک واحد باشد سفتی ماسه سنگ 1/.1 و کوارتزیت 9/1 است. ویژگی سفتی سنگ‌ها می‌تواند بر محصولات حفاری و افنجار، راندمان ماشین‌های استخراج و غیره تأثیر داشته باشد.
ضریب شکنندگی: نشان‌دهنده مشخصات شکنندگی سنگ‌ها است. یکی از روش‌های محاسبه این ضریب، تعین نسبت کار لازم برای ایجاد تغیر شکل در منطقه الاستیک به انرژی کلی لازم برای شکستن نمونه سنگ است.
سایندگی: قدرت سایندگی سنگ، در ارتباط با تأثیر سنگ بر وسایل حفاری، تعریف می‌شود.
قابلیت خردشوندگی: خردشوندگی سنگ ژارامتری ترکیبی از خواص گوناگون مکانیکی آن مانند الاستیسته، پلاستیسینه و مقاومت است و به نحوی مرتبط با انرژی مصرف شده در خرد شدن سنگ تحت اثر یک بار دینامیک است. از طرفی خردشوندگی سنگ‌ها بستگی به تردی و پودرشوندگی آنها دارد. بنابراین هرچه سنگ تردتر باشد با سهولت بیشتری خرد و نرم می‌شود.
7. سنگ‌های ساختمانی:
سنگ‌های ساختمانی به آن دسته از سنگ‌ها اطلاق می‌شود که به هر شکل و اندازه، با تغییر شکل فیزیکی یا بدون تغییر در یکی از قسمت‌های ساختمان مثل پی، کف، دیواره و نمای ساختمان‌ها، سنگفرش‌ جاده‌ها و محوطه‌ها، دیواره پل‌ها، دیواره‌های آب برگردان رودخانه‌های کنار شهرها، ساختمان‌های زیرزمینی و غیره به کار می‌روند. این سنگ‌ها را می‌توان به دو گروه تقسیم نمود: سنگ‌های زیربنایی و سنگ‌های تزیینی و نما.
سنگ‌های ساختمانی به صورت خرده سنگ، لاشه (سنگ تراشیده)،ؤ مالن ( سنگ تراشیده و چکش‌خورده)، تخته سنگ صیقلی (سنگ‌نما و تزئینی) به کار برده می‌شوند. اغلب این سنگ‌ها به همان شکل به دست آمده از واریزه‌های کوه‌ها و معادن و یا با تغییر شکل (با ابزارهای مختلف) در پی‌ها، سنگفرش کوچجه و خیابان و محوطه‌ها و غیره به کار می‌روند. تغییر شکل سنگ‌ها به صورت خرد کردن، بریدن و غیره می‌باشد و به دلیل اینکه کار زیادی روی آنها صورت نمی‌گیرد و در قسمت‌های اصلی و نگهدارنده ساختمان یا راه یا سد و پل و دیواره به کار می‌روند لذا با عنوان سنگ‌های زیربنایی نامیده می‌شوند.
سنگی که در ساختمان مصرف می‌شود باید سالم باشد و پوسیدگی نداشته باشد. سنگی که در زیرسازی راه و درون ساختمان مصرف می‌شود، باید وزن فضایی بیش از 5/1 تن بر مترمکعب و تاب فشاری بیش از 40 مگاپاسکال داشته باشد. سنگی که در نمای ساختمان مصرف می‌شود باید در برابر اثرهای جوی ژایداری کند، آب در آن نشت نکند و اثر فیزیکی و شیمیاییث نداشته باشد و در آب وا نرود و با آب ترکیب نشود. سختی آن کمتر از 3، مقاومت فشاری آن کمتر از 80 مگاپاسکال و وزن فضایی آن کمتر از 2 تن به مترمکعب نباشد. سنگی که در سنگفرش راه صرف می‌شود باید سخت باشد، آب جذب نکند که در هوای سرد یخ بزند، ساییدگی آن کم باشد و لاستیک چره غلتان را نساید، تاب ضربه‌ای آن زیاد باشد تا چرخ غلتان کوبنده آن را خرد نکند. سنگ سخت برای پی‌سازی ساختمان، زیرسازی راه و راه‌آهن مصرف می‌شود.
سنگ‌های ساختمانی شامل سنگ‌های رسوبی (عمدتاً آهکی)، سنگ‌های آذرین (آتشفشانی و نفوذی) و توف می‌باشد. سنگ‌های آهکی و رسوبی به دلیل فراوانی‌شان در طبیعت و همچنین سهولت استخراج و سهولت تغییر شکل به نسبت سنگ‌های آذرین بیشتر مصرف می‌شوند. برای سنگفرش محوطه منازل و کف اتاق‌ها بیشتر از انواع سنگ‌های توف و یا گرانیتی (وگاهی آهکی) استفاده می‌شود. از توف‌های سبز و سیاه و خاکستری و قهوه‌ای به شرطی که دارای تخلخل کم باشند در پی ساختمان‌ها و دیوارهای بلند و پهن و از سنگ‌هایی با تخلخل بیشتر معمولاً در پله و کف حیاط و به عنوان قرنیز استفاده می‌شود. برای سنگ‌های تزئینی از سنگ‌هایی استفاده می‌شود که صیقل‌پذیر بوده و دارای استحکام لازم باشند. این نوع سنگ‌ها در اندازه‌های مختلف بریده می‌شوند و بعد از ساب و صیقل، در قسمت‌هایی از بنا که در معرض دید باشد به کار می‌روند. از جملة این سنگ‌ها، سنگ‌های آذرین درونی از قبیل گرانیت، گرانودیوریت، گابروسینیت)، سنگ‌های آذرین بیرونی (مثل بازالت، آندزیت) و از سنگ‌های رسوبی، سنگ‌های آهکی که به دلیل زیبایی ظاهری در انواع مختلف بیشتر مورد توجه هستند و همچنین ماسه‌ سنگ‌ها و کنگلومرا می‌باشند.
در زیر مختصری به کانی‌شناسی و سنگ‌شناسی این نوع سنگ‌ها پرداخته می‌شود:
گرانیت، سینیت، کوارتز مونزونیت، مونزونیت، گرانودیوریت، کوراتز دیوریت و دیوریت از دسته سنگ‌های آذرین درونی می‌باشند. همه این سنگ‌ها در اصطلاح تجاری «گرانتی» نامیده می‌شود درحالی‌که از نظر علم سنگ‌شناسی با توجه به ترکیب شیمیایی و کانیایی متفاوت از هم، نام‌های مختلف دارند. این سنگ‌ها در زیر گروه آذرین درونی جای می‌گیرند و وجه مشترک آنها بافت دانه‌ای است که همگی در عمق زمین و به آهستگی سرد شده‌اند به طوری که فرصت مناسب برای رشد بلورها ایجاد شده است، ولی از نظر ترکیب کانی‌شناسی متفاوت می‌باشند. گرانیت از دسته سنگ‌های اسیدی، کوراتز مونزونیت با ترکیب قلیایی – اسیدی، سینیت دارای ترکیب قلیایی، مونزونیت متوسط – قلیایی، کوارتز دیوریت ترکیب متوسط متمایل به اسید، گرانودیوریت قلیایی اسیدی تا متوسط و دیوریت از نظر ترکیب شیمیایی حد واسط سنگ‌های اسیدی و بازیک می‌باشد.
8. ترکیب کانی‌شناسی برخی از سنگ‌های خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان:
گرانیت: بافت آن دانه‌ای گاهی پرتیتی و گاهی گرافیکی است. (بافت پرتیتی رشد همزمان فلدسپات آلکالن با پلاژیوکلاز و بافت گرافیکی رشد همزان کوراتز با فلدسپات آلکالن است). از نظر کانی‌های تشکیل دهنده، بیشتر از یک سوم فلدسپات‌ها در گرانیت، فلدسپات آلکالن، غالباً از نوع ارتوکلاز یا میکروکلین هستند. پلاژیوکلاز‌ها سدیک و غالباً در حد اولیگوکلاز هستند. کوارتز حدود 20 تا 40 درصد کل سنگ را تشکیل می‌دهد. کانی مافیک تیپیک در این سنگ‌ها بیوتیت قهوه‌ای است. در بعضی از انواع گرانیت‌ها، مسکویت دیده می‌شود. در گرانیت‌های آلکالن، بیشترین کانی از نوع فلدسپات آلکالن است. در بعضی از این نوع سنگ‌ها ممکن است بیوتیت به همراه هورنبلند یا اوژیت نیز دیده شود.
آدامالیت: بافت آن دانه‌ای است. در این سنگ مقدار پلاژیولکاز و فلدسپات آلکالن به تقریب برابر است (هر کدام بین 35 تا 65 درصد مجموع فلدسپات‌ها). مقدار فلدسپات‌ آلکالن آدامالیت‌ها بیشتر از گرانودیوریت‌ها و کوراتز آنها بیشتر از مونزونیت است. کانی مافیک تیپیک آنها بیوتیت و هورنبلند است.
گرانوفیر: گرانوفیرها بیشتر دارای ترکیب سدیک هستند تا پتاسیک، کوارتز آخرین کانی است که متبلور می‌شود و بیشتر رشد میکروگرافیکی با فردسپات آلکالن دارند. از نظر کانی‌شناسی در بردارندة پلاژیوکلاز سدیک، فلدسپات آلکالن (رشد توأم با کوارتز) و کانی مافیک آنها هدنیرژیت و اولیوین (فایالیت) است.
گرانودیرویت: این سنگ حد واسط میان گرانیت و کوراتز دیوریت است و ترکیب کانی‌شناختی نوع تیژیک آن دارای پلاژیوکلاز با ترکیب شیمیایی آندزین سدیک (حدود 40 درصد)، کوارتز (حدود 21 درصد)‏، ارتوکلاز (18 درصد)، هورنبلند (17 درصد) و به عنوان کانی فرعی بیوتیت، اکسید آهن، تیتان، آپاتیت و اسفن (4 درصد) است.
تونالیت: همانند گرانودیوریت است، تنها میزان فلدسپات آلکالن و کوراتز آن پایین‌تر از گرانودیوریت است و کانی‌های مافیک آن بیشتر است. کانی مافیک عمده، هورنبلند و بیوتیت است.
سینیت: در این سنگ فلدسپات آلکالن دو سوم فلدسپات‌های سنگ و عمده کانی تشکیل‌دهنده سنگ است. رنگ صورتی فلدسپات آلکالن زیبایی خاصی به شکل ظاهری سنگ می‌دهد که در صنعت ساختمان مورد توجه است.
دیوریت: در این سنگ، پلاژیوکلاز از نوع آندزین یا اولیگوکلازکلسیک، کانی اصلی است. هورنبلند و بیوتیت کانی‌های عمده مافیک هستند.
مونزونیت: این سنگ از نظر ترکیب شیمیایی حد واسط میان دیوریت و سینیت است. مشخصة آن اندازة برابر فلدسپات آلکالن با پلاژیوکلاز است که هیچ یک از آنها کمتر از یک سوم یا فراتر از دو سوم کل فلدسپات‌ها نیستند، کوازتر زه بطور معمول 5 درصد دیده می‌شود. ضریب رنگ آن از 15 تا 30 است ولی انواع پرمافیک و بازیک آن با ضریب رنگ 50 تا 60 نیز وجود دارد که دربردارنده اولیوین و اوژیت با یا بدون بیوتیت است. مونزونیت تیپیک در بردارندة پلاژیوکلاز‌های شکل‌دار یا نیمه‌شکل‌دار 33 درصد، ارتوکلاز 32 درصد، اوژیت به اضافه کمی هورنبلند 24 درصد، بیوتیت 6 درصد، کوارتز، کانی‌های اپک و، آپاتیت، زیرکن و اسفن در مجموع حدود 5 درصد است. بافت مشخصه در بیشتر قسمت‌های سنگ پوئی کلینیک است.
با افزایش کوراتز، این سنگ به طرف کوارتز مونزونیت سوق پیدا می‌کند. در کوارتز مونزونیت، کانی مافیک عمده بیوتیت و هورنبلند است.
به سنگ‌های گرانیت (و نوع متامورف شده آن گرانیت گنایس)، سینست، کوراتز، موزنونیت، گرانودیوریت، کوارتز دیوریت و دیوریت در اصطلاح تجاری گرانیت و به سنگ‌های گابرو، دیاباز، انورتوزیت و پیروکسینیت (از سنگ‌های اولترامافیک)، در اصطلاح تجاری گرانیت سیاه گفته می‌شود.
9. ویژگی‌ بعضی از سنگ‌های خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان
9-1- خصوصیات گرانیت ساختمانی
گرانیت‌ها به دلیل سختی زیاد، شفافیت، زیبایی خیره‌کننده، تنوع طرح و رنگ و کنتراست زیبایی رنگ‌ها اخیراَ به عنوان یک سنگ تزئینی لوکس و گران‌قیمت در بازار جهانی مطرح گردیده‌اند. رنگ گرانیت معمولاً توسط نوع و مقدار فلدسپات آن کنترل می‌شود و ممکن است به رنگ خاکستری- صورتی کمرنگ تا صورتی و یا قرمز دیده شود. در صورت عدم حضور رنگ صورتی، دامنه رنگ‌ها از خاکستری روشن تا تیره و به طور عمده توسط نسبت فلدسپات و کوارتز به بیوتیت و هرونبلند تعیین می‌گردد.
گرانیت‌های روشن و قرمز و صورتی (گرانیت‌های آلکالن) به دلیل رنگ صورتی یا قرمز خود بسیار ارزنده هستند و در بازار جهانی جایگاه ویژه‌ای دارند. گرانیت‌های قرمز رنگ ناحیه خوی در آذربایجان غربی از این نظر منحصر به فرد هستند. گرانیت‌های خاکستری (گرانیت کالکوآلکالن) بر حسب درجه تیرگی و روشنی و اندازه کانی‌ها دارای مرغوبیت متغیری هستند. گرانیت‌های شیرکوه در یزد و الوند در همدان طیف وسیعی از انواع گرانیت‌ها را تشکیل می‌دهند که فاقد آثار آلتراسیون بوده و پدیده‌های تکتونیک و به ویژه میکروتکتونیک را تحمل نموده‌اند و به علاوه از نظر رنگ باب بازار نیز می‌باشند. برش و صیقل دادن گرانیت‌ها بسیار مشکل‌تر و پرهزینه‌تر از سنگ‌های آهکی است و فقط دیسک‌ها و سنگ‌ساب‌های ویژه قادر به برش و صیقل این‌گونه سنگ‌ها می‌باشند. باید توجه داشت که انواع گرانیت‌ها به خاطر وجود کوراتز با سختی 7، هورنبلند با سختی 5 تا 5/6 از سنگ‌های سخت محسوب می‌شوند و این عامل سبب بالا رفتن هزینه استخراج، برش و پرداخت می‌گردد و نسبت به سایر سنگ‌های ساختمانی گران تمام می‌شوند.
سینیت‌ها، دیوریت‌ها، گابروها و سنگ‌های خروجی هم ارز آنها یعنی تراکیت‌ها، آندزیت‌ها و بازالت‌ها و همچنین سنگ‌های دیگر مثل نفلین سینیت‌ها، پریدوتیت‌ها، پیروکسینیت‌ها و آمفیبولیت‌ها و سایر سنگ‌های آذرین و دگرگونی از این نوع به دلیل عدم وجود کوارتز در آنها در صورتی که کاملاً سالم و بدون آثار آلتراسیون باشند و ضمناً رنگ‌های زیبایی در صیقل داشته باشند می‌توانند به عنوان سنگ‌های نمای خاص مطرح شوند. هرجا که این گونه سنگ‌ها گسترش دارند باید امکان بهره‌برداری از آنها به عنوان سنگ‌نما مورد توجه قرار گیرد، چه بسا ممکن است در میان این گونه سنگ‌ها، سنگ‌نما با خصوصیات ظاهری استثنایی وجود داشته باشد که در این شرایط دارای قیمت ویژه‌ای خواهد بود.
از توف‌ها (پیروکلاستیک‌ها) به خصوص توف‌های سبر (توف سبز کرج) و رنگ‌های دیگر با تخلخل کم و در پس ساختمان‌ها و دیواره‌های بلند و پهن و از تخلخل بیشتر معمولاً برای پله‌ها و کف حیاط و به عنوان قرنیز استفاده می‌نمایند.
توف‌های شیشه‌ای (پرلیت) منبسط شده به عنوان پوشش و اندود مصرف می‌گردند.
مخلوطی از پرلیت – ژیپس به عنوان پوشش و یا روکش دیوارها و غیره مصرف می‌شود. در ریولیت‌ها به دلیل حساس بودن کانی فلدسپات از نظر عوامل آلتراسیون و به دلیل اینکه ریولیت، به ویژه توف‌های ریولیتی تخلخل یکنواختی دارند و نفوذ آب عامل مهم آلتراسیون در آنها است، از این رو ریولیت‌های غیرآلتره و سالم کمتر دیده می‌شوند. درصورتی که ریولیت‌ها دارای درصد کوارتز غیرآلتره و سالم کمتر دیده می‌شوند. درصورتی که ریولیت‌ها دارای درصد کوارتز نسبتاً کمتری بوده و فلدسپات‌های پتاسیک صورتی رنگ در آنها دیده شوند، ممکن است دارای قابلیت برش بوده و سنگ را با ظاهر صورتی زیبا در مقاطع صیقل خورده عرضه نمایند.
خصوصیات مورد استفاده سنگ‌های بازالت و دیاباز: بازالت و دیاباز درواقع تنها به صورت خرد شده مورد استفاده قرار گیرند. آن عمدتاَ به عنوان اجزاء بتن و مواد لازم برای ساختن جاده‌ها، بقیه به صورت مواد مستحکم‌کننده مسیر ریل قطار، پوشش سقف و غیره مصرف می‌گردد. این سنگ‌ها به دلیل فقدان کوارتز برای دستگاه‌ها و ماشین‌ها، ساینده نیستند و این مزیت سبب ارزشمندی آنها می‌شود 9-3-2- ماسه ‌سنگ‌ها
ماسه سنگ‌ها به طور عمده شامل دانه‌های کوراتز، فلدسپات و ماتریس سیلیسی، آهکی، رسی یا اکسید آهن می‌باشند. کنگلومرا نوعی از ماسه سنگ درشت دانه است که دارای قلوه سنگ‌های گرد شده بزرگ از انواع سنگ‌ها می‌باشد. کنگلومراها به دلیل عدم یکنواختی از نظر سختی مشکلاتی را جهت آماده‌سازی ایجاد می‌نمایند. درصورتی که عناصر کنگلومرا از قطعات آهکی باشد و سیمان آنها نیز آهکی باشد و کنتراست مناسبی بین رنگ قطعات و سیمان وجود داشته باشد، برای مصارف ساختمانی و نما مناسب هستند.
اهمست ماسه‌سنگ‌ها از نظر یکنواختی دانه‌بندی است و در مصارف ساختمانی انواع متفاوت مینرالوژیکی آنها خیلی تعیین‌کننده نیست. قلوه سنگ‌ها از نظر ترکیب بسیار ناهمگن می‌باشند. اکثر اجزاء تشکیل‌دهنده قلوه سنگ‌ها (کنگلومرا) از قطعات سنگ‌های مختلف هستند. انواع سنگ‌های سخت مانند گرانیت، کوارتزهای رگه‌ای و کوارتزیت همچنین قطعات سنگ‌هایی مانند ماسه‌سنگ، سنگ‌آهک، دولومیت، چرت و سنگ‌های ولکانیکی کریپتوکریستالین ممکن است به نسبت‌های مختلف حضور داشته باشند. کارهای ساختمانی و جداول معابر عمده‌ترین مصرف ماسه‌سنگ‌ها را به خود اختصاص داده‌اند و همچنین به عنوان اجزاء سیمان پرتلند نیز اهمیت دارند.
ماسه‌سنگ و قلوه‌سنگ معمولاً در خصوصیاتی نظیر یکپارچه نبودن و اختلاط متشکل از انواع سنگ‌ها، از سایر سنگ‌ها متفاوت هستند و همچنین برخلاف سنگ‌هایی مثل پامیس یا اسلیت، نمی‌توانند به همان حالت فیزیکی خود مصرف گردند. وضعیت این سنگ‌ها می‌تواند با عملیاتی نظیر سرند شدن، شستشو و اختلاط دانه‌بندی‌هایی با قطرهای متفاوت، بهبود داده شود. به عبارت دیگر کلیه ذخایر ماسه و قلوه سنگ که دارای خصوصیات اولیه انحصاری می‌باشند هنگام مخلوط شدن با هم قابل استفاده خواهند بود.
بافت ماسه‌سنگ‌های ساختمانی معمولاً از خیلی دانه ریز تا دانه درشت متغیر است، ولی یک سنگ ساختمانی خوب باید بافت متوسط بین این دو را دارا باشد. گابرو: سنگ آذرین نفوذی با ترکیب بازیک است. در بیشتر گابروهای درشت دانه و یا هم ارز نیمه ژرف آنها دانه متوسط‌ها یعنی میکروگابروها، کانی چیره پلاژیوکلازکلسیک و فراوان‌ترین کانی مافیک به ترتیب اوژیت، هیپرستن و اولیوین است. گابروها ممکن است گاهی دربردارندة هورنبلند و بیوتیت باشد. گابروهای نرمال به طور عمده در برگینده لابرادوریت و اوژیت یا دیالاژ هستند. گابروها به دلیل تیره بودن در رنگ سنگ (متمایل به سباه)، در سنگ‌های نما مورد توجه‌اند.
پیروکسن دیاباز (دیاباز تولئیتی): اشباع یا کمی فوق اشباع در سیلیس است. این سنگ در بخش زیرین و پایانی سیل‌های ضخیم، پرمایه واز اولیوین ه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سنگهای ساختمانی

دانلودمقاله حسابداری و حسابرسی در بانک

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله حسابداری و حسابرسی در بانک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


به کمک همه مراحلی که قبلا گفتیم می توانیم به یک مدیریت عالی برسیم و در یک سطح دیگر، این بدین معنی است که نباید شرکت مورد نظر تمام هزینه خود را صرف مدیریت بکند. مخصوصا در موارد خاص، به عنوان مثال مسائل ریشه گرفته از امنیت بیگانگان. که در اینجا باید بسیار توجه داشت و به طور روزانه همه مسائل را برررسی کرد.
یکی از سطوح دیگر، این است که یک فروشنده مناسب برای ارائه محصولاتمان انتخاب کنیم. به عنوان مثال یک فرشنده در آخر هفته با مراجعه افراد فامیل به شرکت محصولات را بدون پول به آنها ارائه می دهد و در اینجا باید کنترل لازم را در این زمینه داشت تا از وقوع چنین مواردی جلوگیری کرد.
درنتیجه با استفاده از کلیه ی برچسبها و مارکتهای الکتریکی در کت های چرمی می توان به طور غیرمستقیم کنترلی بر روز محصولات داشت و بدین طریق رضایت مشتریان را هم فراهم می کند.
این دستگاه ها باعث ایجاد کنترل 2 مورد خاص می شود هم بافت کنترل اجرایی و هم کنترل حساب ها و دخل و خرج می شود.

کنترل های اجرایی :
که شامل سازماندهی طرح های مختلف ( به عنوان مثال، تنظیم یک حساب سازماندهی شده تا در خصوص ارائه گزارشات ) و در همه روش ها و شیوه های اجرایی مدیریت نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.
مثال هایی نیز در خصوص مراحل بودجه بندی و برآورد هزینه ارائه شده است و گزارشاتی نیز در خصوص حساب های مشتریان داشته باشند.
2-کنترل حساب ها و دخل و تصرف
که شامل روش ها و مراحلی است که نقل و انتقال وجه چک ها باشد و ...
همه حساب ها رسیدگی کند. با کنترل صحیح حساب ها می توان راندمان کار را بالا برد و باعث کاهش خطاها تا حداقل مقدارشان می شود و همین طور خطاها را هم کاهش می دهد.
ما کنترلمان را به روی حساب های ورودی متمرکز می کنیم که باید بر روی موضوعات زیر نیز تمرکز داشته باشیم.
1- دادو ستدهای معمولی که انجام می شود احتیاج به یک مدیریت خاص در این زمینه دارد.
2- ثبت و ضبط کردن همه داد و ستدها که انجام می شود و چک کردن آنها، هیچ معامله ای نباید فراموش شود.
3- محافظت کردن : همه این عملکردهای معاملاتی را باید نزد خودتان حفظ کنید.
4- تطبیق دادن و برابر اصل کردن : همه مدارک ضبط شده باید با دیگر مدارک ثبت شده تطبیق داشته باشد همین طور از لحاظ پولی و غیره که این به شما کمک خواهد کرد تا کنترل کاملی بر دیگر مسائل حاشیه ای داشته باشید.
5- ارزشیابی کردن و قیمت گذاری : مقادیر ثبت شده بالا همه کمک می کند جهت ارزش گذاشتن بر روی اجناس مختلف.
سه موضوع اول، داد و ستدها و معاملات، ثبت کردن آنها، و محافظت کردن از آنها، مربوط به کارهایی می باشد که با کمک سیستم انجام می شود و هدف از انجام این سه مرحله، جلوگیری از ایجاد خطا و کسر بودجه می شود.
و ششمین مورد را نیز باید به این 5 مورد اضافه کنیم. آنها هم بالا برده بازده و راندمان کاری می باشد.
مدیران باید شناسایی کنند این سیستم ها را تا به نتایج مثبتی در این خصوص نائل شوند (بازده بارزگانی) و یک علت آن جلوگیری از ایجاد خطا و نقص در حساب ها می شود.
سیستم حسابداری
در سیستم حسابداری اولین تعریفی که لازم و ضروری به نظر می آید این است که ابزار و تجهیزاتی است که به صورت روزانه وقایع مالی و وضعیت مالی را چک می کند این سیستم خود باید حساب های ورودی و خروجی را به صورت روزانه بررسی کند.
در بخش 3 و 4 یک بازنگری کلی در خصوص سیستم حسابداری انجام دادیم و یک سری منابع را هم که در مجلات مختلف بود را معرفی کردیم و آنها را برای بعضی افراد پست کردیم و درخصوص تعادل آزمایشی، قضاوت ها و گزارش های مالی مطالبی را ارائه کرده بودیم. اکنون این سیستم را متمرکز می کنیم بر روی تکرار و پی در پی بودن آن مقدار انتقال وجه که به چهار گروه عمده تقسیم می شوند.
1- تضمین ودجه
2- مبلغ دریافتی
3- خرید کالا و خدمات که شامل فهرست حقوق بگیران می باشد.
4- فروش و مقدار پولی که از فروش کالا و خدمات به دست می آید.
کنترل فیزیکی و حفظ کردن این مدارک و اغلب به صورت مرحله به مرحله است. به عنوان مثال : تلفن شرکت ها و کارت اعتباری شرکت ها ممکن است روزانه میلیون ها تومان هزینه صرف کنند بدون اینکه کامپیوترها و سیستم اطلاعاتی آن ها دخیل باشند.
در بیشتر روش های پیشرفته ممکن است از این ابزارها استفاده کنند.
در سیستم حسابرسی پیشرفته که بسیار مدرن طراحی شده است بسیار جهت سازماندهی و مسائل اقتصادی مفید می باشد کارت اعتباری شرکت ها در سیستم های قلابی به کار برده می شوند جهت محاسبه ی انتقال وجه در کارت اعتبای شما و همچنین ممکن است کارت اعتباری شما به صورت تقلبی مورد استفاده شخص دیگری قرار گرفته شده باشد در حالی که گاهی اوقات دستگاه این کارت ها را قبول نمی کند آنها باید همچنین در مواقع زیاد جهت زدن سوخت به ماشینشان از این کارت استفاده کنند همین طور جهت انتقال وجه در مغازه ها به کمک یک سیستم پیشرفته انجام بگیرد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حسابداری و حسابرسی در بانک

دانلودمقاله نفوذ درمحلولهای پایدارفاصله

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله نفوذ درمحلولهای پایدارفاصله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


فصل 13 ـ نفوذ فاصله دار
در فصل 12 ، نفوذ اتمها درمحلولهای پایدار جانشین شده موردمطالعه قرار گرفت. در این بخش مابرآنیم که نفوذ درمحلولهای پایدارفاصله می کنند.در مورد نمونه حاضرنفوذ به این صورت اتفاق می افتد که اتمهای محلول از یک محل فاصله داربه محل مجاورشان جهش می کنند.نفوذ فاصله دار،اساسا‏ً هنگامیکه وجود فضاهای خالی برای حرکت اتمهای محلول ، مورد احتیاج نباشد، ساده تراست. تعریف زیربرای نفوذ اتمهایدار رامورد مطالعه قرار
دهیم. درمورد نخست، اتمها حرکت کرده وبه جاهای خالی جهش محلول پایدار جانشین شده رقیق، دربخش12 ،نشان داده شده بود :
(1 .13 )
دراینجاa برابراست با مقدار(پارامتر) شبکه درکریستال،α برابراست با یک
فاکتورهندسی وابسته به کریستال،Z برابراست باعدد تناسب ،Vبرابراست بافرکانس ارتعاش اتمهای محلول درمحل جانشین شده، برابراست با تغییرانرژی آزاد درهرمول مرتبط با ساختمان فضاهای خالی وΔ برابراست
با انرژی آزاد درهرمول که مورد نیاز است برای اتمهای محلول برای جهش بر
روی سد انرژیشان درفضاهای خالی یک تعریف همسان می تواند برای نفوذ
فاصله دارنوشته شود :
(1302)
در این مورد،P برابراست با تعداد نزدیکترین مکانهای فاصله دار،α وa هردودارای یک معنی هستند(مثل معادله قبل) ،V برابراست با فرکانس ارتعاش یک اتم محلول در یک مکان فاصله‌دار و برابراست با انرژی آزاد درهرمول، موردنیازبرای اتمهای محلول که دربین مکانهای فاصله دارجهش کنند.
این تعریف درتضادبا قبلی فقط یک دوره انرژی آزاد رادربر می گیرد: نتیجه
مستقیم، این واقعیت است که نفوذ فاصله داروابسته به وجود فضاهای خالی
نیست. به این دلیل که یک انرژی آزاد می توانددرمعادله زیرقابل تعریف باشد :
(1303) ΔG=ΔH-TΔS
معادله برای نفوذ فاصله دارمی تواند به این صورت نوشته شود :
(1304)
دراینجا برابراست با تغییرآنتروپی درشبکه (دراتمهای محلول درهرمول) و برابراست با کاری (دراتمهای محلول درهرمول) که انجام می‌شود برای حمل اتمهای محلول به نقطه حایل (پایه) ،درمدت یک جهش در بین فضاهای خالی.

 

1301 - اندازه گیری نفوذ فاصله دار
نفوذ فاصله دارغالباً مورد مطالعه قرارگرفته است ، مخصوصاً وقتی که در دمای بالا ، با تکنیکهای آزمایشی همانند( Grube,Matano وغیره)ـ که استفاده می شود برای مطالعه نفوذ در محلولهای پایدار جانشین شده ـ اتفاق
می افتد .
ازطرف دیگر، بیشتر موفقیت ما درمواجهه با نفوذ فاصله دارمخصوصاً درفلزات مکعبیbody-centered ، بایک تکنیک کاملاً متفاوت بدست آمده است .

 

این تکنیک دارای این برتری است که دردماهای بسیارپایینی که متدهای نرمال نفوذ به دلیل میزان نفوذ خیلی آرامشان بی اثرهستند،قابل استفاده است.
این روش درقسمت های بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت وزمان شایان توجهی روی آن صرف خواهدشد ،نه فقط به این دلیل که ابزاری است مهم برای مطالعه نفوذ ،بلکه به این دلیل که حوزه(میدان) عمومی اصطحکاک
درونی فلزات ،درمطالعات حوادث متالورژیکی ، ازاهمیت زیادی برخوردار
است.
هنگامیکه فرصت، اجازه نمی دهد که استفاده روشهای اصطحکاک درونی ،در
جاهایی به غیرازمطامعه نفوذ،مورد بحث قرارگیرد ،یک درک کلی ازمزیت و
فایده این نمونه ازتکنیک با بررسی استعمال آن درمطالعات نفوذ می تواند
بدست بیاید.قبل از ادامه مبحث اندازه گیریهای اصطحکاک درونی، باید خاطرنشان کنیم که درمورد بار جانشین شده ،اندازه گیریهای آزمایشی درضرایب نفوذ فاصله داربرابراست با یک معادله نمونه :
(1305)
دراینجاD برابراست با قابلیت نفوذ یا ضریب نفوذ ، برابراست با یک ثابت بنام فاکتورفرکانس وQ برابراست با انرژی اکیتواسیون آزمایشی برای نفوذ.مقایسه این تعریف ، با نمونه تئوریکی که در معادله (1305)
داده شده نشان می دهد که :
(1306) و
یک توافق در سطح بالا بین مقدار و (که ممکن است برای ملاحظات
اتمهای پایدار به صورت تئوریکی مورد محاسبه قرار گرفته باشند)ومقادیر
تعیین شده آزمایشیQ و ، یافته شده است.این تطابق خیلی خوب به علت دوفاکتوراست. اولی به این علت که ضرایب نفوذ فاصله دارمی توانند دریک مقداردمای بالاتراندازه گیری شوند.
آنها عموماً صحیح تر ازمقادیر جانشین شده مطابق خودهستند.دوم اینکه مراحل نفوذ فاصله دارنمی تواند بستگی داشته باشد به وجود فضاهای خالی
وآسان تراست که به صورت تئوریکی تعبیرشود.خوب است متذکرشویم که
ما داریم درموردمحلولهای پایدارفاصله داررقیق صحبت می کنیم.
وقتی که غلظت محلول قابل ارزیابی (محسوس) باشد ،درآن حالت مقادیرزیاد
فضاهای خالی اشغال شده ، اتمهای محلول به هم تاثیرمتقابل می گذارند یا
حداقل با جهشهای یکدیگربرخورد می کنند. همانطور که دیدیم ،در محلولهای
پایدارجانشین شده ،نفوذهای فاصله دارمعمولاًعملکردهایی ازترکیب بندی
هستند.برای مثال تصویر(1301) راملاحظه کنید.

 

 

 

تصویر(1301) ـ ضریب نفوذ ، عملکردی از
ترکیب بندی است درسیسنمهای فاصله دار.
نفوذ کربن درآهن F.C.C ،در1127 درجه
سانتیگراد.(ازWells،C. ،Batz ، W. ،
Mehl ،R.F. ،.Trans AIME ،
[1950] 188553)

 

 

 

1302 ـ تاثیرSNOEK
مکعب(اضلاع) یا درمراکز وجوه مکعب جا می گیرد. (تصویر1302 را مشاهده
کنید.)

 


تصویر1302 ـ طبیعت مکانهایی که
اتمهای کربن فاصله داردرشبکه آهن
B.C.C اشغال می کنند.

 


هردو موقعیت از نظرکریستال شناسی باهم معادل هستند، همانطور که از تصویر1302 استنباط می شود.یک اتم فاصله دار درنقطهx یا w می توانددر بین دو اتم آهنی که درجهت<100> ردیف شده اند بماند. (اتمهای آهن در هر طرف موقعیتw ،درمرکزسلول واحدنشان داده شده درتصویرومرکزسلول واحد بعدی درروبروی این سلول] که درتصویرنشان داده شده است[ دربر
قرارمی گیرد.قبلاً موردتوجه قرارگرفته بود(بخش9 ،تصویرB902) که فضای قابل دسترس برای اتمهای محلول بین دواتم آهن،کوچکتراست ازقطردایره اتمهای محلول. اشغال یکی ازاین موقعیتها(همانندآنچه باx نشان داده شده در تصویر1302 )فقط یک اتم محلول، دواتم a وb را به کنارهل می دهد. یک اتم درx یا w ،طول کریستال را درجهت[100] افزایش می دهد. به همین ترتیب یک اتم درz یاy ،طول کریستال را درجهت[010] یا[001] افزایش می دهد.
به دلیل سهولت اجازه بدهید مشخص کنیم محور یک مکان فاصله دار را که درجهت آن اتمهای محلول(درهرطرف مکان فاصله دار) گسترش پیدا کردند،در
زمانی که توسط یک اتم محلول فاصله دار اشغال شده است. وقتی که یک کریستالB.C.C اتمهای فاصله دار را دربردارد،دریک مکان بدون فشارقرار گرفته است، یک رقم تساوی آماری ازاتمهای محلول، می تواند در سه نمونه
ازمکانها ـ خطی که موازی است با جهتهای[100] ،[101] و[001] ـ یافته شود.

 

 

 

حالا اگریک نیروی خارجی برای تولید یک حالت موازی فشاری کششی به محور[100] ، به کریستال وارد شود تاثیرکرنشی شبکه را برخواهدداشت.در چنین حالتی که آن محلها،محورهایی موازی با[100] دارند،دهانه هایی منبسط خواهند داشت،درحالی که آنهایی که دارای محورهای نرمال با کشش([001] و [010]) هستند،دهانه هایی کوچک خواهند داشت.
تحت تاثیر یک فشار،در اتمهای محلول،بایدمزیت بزرگتری برای مکانهای خالی با محورهایی که با فشار موازی هستند قایل شد.بعدازاعمال فشار،تعدادی از اتمهای محلول کشیده می شوند، تادراین مکانهای مناسب ازدیاد شوند. پس بنابراین یک تقسیم مساوی اتمهای محلول درمیان 3 نمونه مکانها صورت می گیرد.
وقتی که فشار داده شده کوچک باشد،کرنش الاستیک هم کوچک است. (درحدود یاکوچکتر)،تعداداتمهای محلول اضافی درواحد حجم سرانجام خودشان را درمکانهای فاصله دار می یابند ـ با محورهای موازی بامحور قوه
کشش ـ فشار ـ واین مستقیماً متناسب است با فشار. بنابراین:
(1307 )
دراینجا برابر است با تعداد اضافی اتمهای محلول در مکانهای مناسب، K برابراست با ثابت تناسب و برابر است با فشارقوه کششی. هر کدام از اتمهای محلول دریکی از مکانهای مناسب، یک افزایش کوچک به طول نمونه درجهت فشار قوه کششی اضافه می کند. کرنش کلی فلز مشتمل است بردو قسمت: کرنش الاستیک نرمال ، وکرنش انلاستیک که ایجاد می شود با حرکت اتمهای محلول در مکانهایی با محور موازی با محورفشار.
(1308 )
وقتی که یک فشار به ناگهان اعمال می شود، اجزای ترکیب دهنده الاستیک فشار،می توانند به طور قابل توجهی فوراً گسترش پیدا کنند.کرنش انلاستیک، وابسته به زمان است وفوراً ظاهر نمی شود. اعمال ناگهانی فشاربه یک کریستال،اتمهای محلول رادریک دسته نامتعادل جا می دهد،برای برقرای موازنه باید افزایش اتمهای محلول، ،درمکانهایی بامحورهایی موازی بافشار صورت بگیرد.
حصول پراکندگی متعادل به عنوان نتیجه حرکت های گرمائی نرمال دراتمهای محلول اتفاق می افتد.تاثیرویژه فشار باعث می شود که یک تعداد بیشتر از اتمها به درون مکانهای مناسب جهش کند تا اینکه از آنها بیرون بیایند .
هرچند،وقتی که تعادل حاصل شد، تعدادجهشها درهرثانیه به درون وبیرون مکانهای مناسب باهم برابرخواهند شد.واضح است که تعداد اتمهای اضافی درمکانهای مناسب وکرنش انلاستیک،هردو باید درتعادل،ماکسیمم باشند.نسبتی که تعداد اتمهای اضافی درمکانهای خالی مناسب،رشد می کنند، مستقیماً بستگی دارد به تعداد مکانهای اضافی که درهر آن،هنوز اشغال نشده است . نسبت،بیشترین است، بنابراین،فوراً فشاراعمال می شود،به این خاطرکه دراین زمان تعداد اضافی درمکانهای مناسب،صفراست.
همینطور که زمان پیش می رود وتعداد اتمهای اضافی به ماکسیمم تعداد خود میرسند،نسبت تدریجاً کمتروکمتر می شود.چنانچه درتمام مسایل فیزیکی وقتی که نسبت تغییر،به تعداد موجود بستگی دارد،یک قانون کلی می تواند وابستگی تعداد اتمهای فاصله داراضافی را تحت نفوذ درآورد.دراین مورد قانون مطابق زیر است:
(1309)
در اینجا برابراست با تعداد اضافی اتمهای محلول درهرزمان، برابراست با ماکسیمم تعدادی که ممکن است حاصل شود در زیر فشار قوه کششی، t زمان است و ثابتی است با نام زمان واکنش درفشارثابت.
تاوقتی که کرنش انلاستیک مستقیماً متناسب است با تعداد اتمهای اضافی درمکانهای مناسب،این مسئله می تواند با یک نسبت مجهول نوشته شود:
(13.10)
دراینجا و لحظه های مربوط به خود وبیشترین(مقدارهای متعادل)درکرنش انلاستیک هستند.
ارتباط بین کرنش های الاستیک وانلاستیک درتصویر13.3نشان داده شده است.

 


تصویر13.3 ـ وابستگی بین کرنش های
الاستیک وانلاستیک.(بعدازA.S.Nowick )

 

 

 

تاثیرتغییرفشار که بعد از کرنش انلاستیک به مقدار ماکسیمم خود رسیده است هم درتصویر13.3 نشان داده شده است.اگر فشار به طور ناگهانی تغییر کند،کرنش انلاستیک فوراً دوباره جبران می شود.درحالی که اجزای ترکیب دهنده انلاستیک دارای وابستگی های زمانی هستند.برای حالت تغییرفشار، کرنش انلاستیک قانونی به فرم زیر را دنبال می کند:
(13.11)
دراینجا برابر است با کرنش انلاستیک درهر لحظه ، برابراست با کرنش انلاستیک در لحظه تغییرفشارو t و هردو دارای یک معنی همانند معادله قبل هستند. اهمیت زمانی قابل رویت است که زمان tمساوی باشد با وسپس درمعادله 13.11 جانشین سازی شود :
(13.12)
بنابراین زمان واکنش ، زمانی است که صرف می شود تا کرنش انلاستیک نزول کند به مقدار معمولیش.اگر بزرگ باشد،کرنش خیلی آرام واگر کوچک باشد کرنش، سریع.مقداری که کرنش ، واکنش عملکردی معکوس با زمان واکنش دارد . همچنین عملکردی معکوس برای زمان متوسط ماندن یک اتم درمکان فاصله دار وجود دارد ، که برای مقادیر کوچک برابراست با مقادیر جهش بزرگ وزمان واکنش و کرنش سریع .
این دو تفاوت اساسی زمانی(زمان واکنش و زمان متوسط ماندن یک اتم در مکان فاصله دار) مستقیماً به هم وابسته اند ودرمورد شبکه B.C.C می تواند به صورت زیر نشان داده شود:
(13.13)
این نسبت از Nowick بعدی سرچشمه گرفته است برای این مقصود اجازه بدهید دوباره تعریف کرنش انلاستیک رابنویسیم. معادله 13.10.
(13.14)
و مشتق زیر از آن حاصل می شود:
(13.15) ‌
همانطور که قبلاً گفته شد این معادله نشان می دهد که مقدار زما ن نشان
می دهد که مقدارزمان تغییر کرنش انلاستیک برابر است با تفاوت بین ماکسیمم کرتش انلاستیک دردسترس(زیر یک فشار مستعمل داده شده ) و مقدارآنی کرنش انلاستیک یک وابستگی همانند، تعداد اتمهای کربن اضافی درواحد حجم در مکانهای مناسب را منعقد می کند برای .
پس بنابراین :
(13.16)
اگر فرض شود که فشار درطول یکی از سه محور<100> دربلور آهن وارد آید بخوانید محور z را :
و
این مسئله براساس این فرضیه پایه گذاری شده که درزیر فشار صفراتمهای کربن بطور یکنواختی در سه مکان ممکن <100> جاگذاری می شوند بنابراین می توانیم بنویسیم :
(13.17 )
تعریف دیگر هم می تواند برای z برحسب تفاوت در تناسباتی که اتمهای کربن به مکانهای z وارد وخارج می شوند نوشته شود.
این معادله چنین است :
(13.18 )
و و برابراست باتعداد اتمهای کربن در واحد حجم در مکانهای x وy و z ، به ترتیب تقدم ،و و و و برابرند با فرکانسهای جهش اتمهای کربن دربین نمونه مکانهایی که باوجوه اشتراک نشان داده شد. بنابراین برابراست با اندازه جهش یک اتم کربن از محل x به محلz و برابراست با فرکانس جهش در حالت عکس.
در زیر حد یک فشارثابت اعمال شده، فرکانسهای جهش متفاوت خواهند بود با آنهایی که درزمانی که هیچ فشاری وجود ندارد بدست آمده اند. این امر به این علت است که یک فشار وارد شده درطول محور zهمانطور که در بالا فرض شد،سد انرژی را برای یک جهش از منطقهx یا y به درون منطقه z پایین می آورد. درحالی که سد انرژی را برای یک جهش وارونه بالا می برد. این مسئله به طور خلاصه در مورد اتمهایی که بین مناطق x و y جهش می‌کنند ، در تصویر 13.4 نشان داده شده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نفوذ درمحلولهای پایدارفاصله

دانلود مقاله دیفرانسیل

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دیفرانسیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
از آغاز این قرن تا کنون جوامع بشری دستخوش تحولات تکان دهنده ای قرار گرفته که تولید نقش عمده ای را در این تحولات ایفا می کند و به دلیل ایجاد ارزش افزوده و بهره وری مناسب توجه همگان را به خود معطوف ساخته است.
تمرکز کشورهای مختلف بر تولید باعث رشد و ایجاد رقابت گردید، بنابراین برای بقا در عرصه تولید و خارج نشدن از عرصه رقابت، باید همگام با رشد حرکت و از منابع که یکی از مهمترین عوامل در راه رشد است، به صورت بهینه استفاده نمود.
برای تحقق این امر باید ابزارهایی که در ایجاد کارآیی، اثر بخشی و بهره وری اثر گذار است مد نظر قرار دهیم. از جمله ابزارهایی که در ایجاد این امر بسیار مؤثر است «مطالعه کار و زمان»، «کنترل کیفیت» و «بهینه کردن روند تغذیه خطوط» می باشد. با توجه به اهمیت موضوع های فوق در دوران کارآموزی سعی کردم مطالبی که در این زمینه ها آموخته ام به شکل عملی اجرا کنم.
در پایان از آقای مهندس لک، آقای مهندس مطلایی و آقای اکبر محمدی و آقای محسن اشجمی و آقای مهدی چراغی به خاطر راهنماییهای ارزنده شان تشکر و سپاسگذاری می کنم.
در خاتمه از راهنمایی ها و زحمات بی دریغ سرپرست زیرزمین، جناب آقای محمد خالصه نژاد کمال تشکر و قدردانی را به عمل می آورم.
دیفرانسیل (خودرو)
دیفرانسیل قطعه‌ای است در زیر خودرو بین دو چرخ جلو یا عقب که قدرت موتور را بین دو چرخ تقسیم می‌کند.
دیفرانسیل اخرین قسمت از دستگاه انتقال قدرت می باشد که سه وظیفه ی مهم را به عهده دارد:
۱- حرکت دورانی میل گاردان را که در امتداد طولی خودرو می باشد به حرکت دورانی محور چرخ ها که عرضی هستند تبدیل می کند. در نتیجه جهت حرکت را ۹۰ درجه تغییر می دهد.(با استفاده از ساختمان خاص دنده های کرانویل و پینیون )
۲-چون تعداد دنده های پینیون کم و تعداد دنده های کرانویل زیاد می باشد لذا سرعت دورانی چرخ های خودرو کاهش پیدا می کند.
۳-وظیفه ی مهم دیفرانسیل تقسیم نیرو به طور غیر مساوی بین چرخ ها در هنگام دور زدن خودرو است. نسبت دنده های کرانویل به پینیون در اتومبیلهای سواری با جعبه دنده ی معمولی ۳.۵ به ۱ و در اتومبیلهای اسپرت ۴ به ۱ است در صورتیکه در خودروهای سنگین این نسبت ۴ به ۱ یا ۵ به ۱ است لذا این خودرو ها می توانند بار های سنگین را حمل کنند.
ساختمان و اجزای تشکیل دهنده ی دیفرانسیل
داخل پوسته ی دیفرانسیل دو عدد چرخدنده ی کرانویل و پینیون قرار گرفته است محورهای این دو چرخ دنده نسبت به هم به طور عمودی قرار گرفته و همانطوری که در بالا ذکر شد جهت چرخش دورانی را ۹۰ درجه تغییر می دهد نوع دندانه های این چرخ دنده مارپیچی بوده و در نتیجه باعث راحت لغزیدن انها شده و کمتر تولید صدا می کند. انتهای چرخ دنده ی پینیون یک فلنج قرار گرفته که به فلنج میل گاردان بسته شده است لذا حرکت دورانی میل گاردان به دنده های پینیون و کرانویل منتقل می گردد . در زیر دندانه های کرانویل سوراخ هایی قرار گرفته که محل اتصال پیچهای هوزینگ (housing) دیفرانسیل می باشد. داخل هوزینگ چهار دنده ی مورب قرار گرفته است دو عدد از دنده ها در سر پلوس ها جا گرفته ودنده های مخروطی نامیده می شود. این دو دنده با دو دنده ی دیگر در گیر بوده و حول محوری جداگانه حرکت می کنند. این دو دنده را دنده های هرزگرد یا ستاره ای می نامند. هنگام حرکت اتومبیل به طور مستقیم بر روی جاده سرعت هر دو چرخ مساوی است در صورتیکه هنگام گردش چرخ سمت داخل با سرعت کمتر و چرخ سمت خارج با سرعت بیشتر حرکت می کند. لازم به یاد اوری است که چون هوزینگ به دنده ی کرانویل بسته شده است در نتیجه حرکت کرانویل سبب حرکت هوزینگ شده و چرخ دنده های مخروطی چرخ های اتومبیل را به حرکت در می اورد. کلیه ی قطعات دیفرانسیل به صورت مجموعه داخل پوسته ی دیفرانسیل قرار گرفته و قابل جدا شدن از اکسل عقب است.
اگر اتومبیل همیشه بر روی خط راست حرکت می کرد و احتیاجی به پیچیدن نبود لزومی نداشت از دیفرانسیل استفاده کنیم و انتقال نیرو می توانست به شکل های مختلف انجام گیرد .
در سر پیچ ها و جاده های ناهموار (یا وقتی که چرخ ها در گِل یا برف گیر می کند ) چرخ های سمت چپ و سمت راست اتومبیل مسافت های متفاوتی را طی می کند . اگر این چنین نبود یعنی چرخ ها دوران مساوی داشتند یکی از چرخ ها ( چرخی که مسافت کمتری را طی می کند ) در روی جاده سر می خورد تا هماهنگی لازم در چرخ ها ایجاد شود که در این حالت خطرات و خسارت های زیاد به اتومبیل وارد می شد مانند سائیدگی لاستیک ها افزایش می یابد و در سرعت های زیاد خطر انحراف اتومبیل زیاد است . برای رهایی از دست چنین مشکلاتی نیاز به مکانیزم است که بتواند دوران چرخ ها متناسب با مسیری را که طی می کند تنظیم کند این مکانیزم دیفرانسیل خواهد بود .
قسمت های یک دیفرانسیل ساده :دنده پنیون ،دنده کرانویل ، هوزینگ ، دنده های هرز گرد ، دنده های پولوس

 


وظایف دیفرانسیل :
1- تقلیل سرعت 2- تغییر جهت نیرو ( جزء در خودرو های که موتور شان به صورت عرضی قرار دارد ) 3- تقسیم نیرو بر چرخ ها 4- تنظیم دور در سر پیچ ها ( دور زدن در سر پیچ ها )
1- تقلیل سرعت :
برای ازدیاد کشش اتومبیل ، دیفرانسیل بایستی گشتاور زیادی را به چرخ ها انتقال نماید مثلاً دور موتور های بنزینی در حدود 6000 RPM و دور موتور های مسابقه در حدود 750RPM چنین دور قبل از انتقال به چرخ ها باید به اندازه ای لازم تقلیل یابد . تقلیل موجود در دیفرانسیل به وسیله پینیون و کرانویل صورت می گیرد ، چنانچه اگر تعداد دنده های پنیون و کرانویل را مساوی انتخاب کنیم هیچ تغییر کوپلی در این قسمت نخواهیم داشت . ولی شرایط ایجاد می کند توان منتقله به چرخ ها دارای سرعت کم و نیروی زیاد باشد به نسبتی که بخواهیم سرعت در دیفرانسیل کم شود بایستی تعداد دندانه های کرانویل نسبت به پنیون را بزرگتر انتخاب نماییم برا ی مثال : دیفرانسیل فولکس واگن 1200 را در نظر می گیریم که تعداد دندانه های چرخ دنده های پنیون و کرانویل به ترتیب 8 و 35 می باشد .

 

2- تغییر جهت نیرو :
تغییر اساسی که دیفرانسیل در خط نیرو انجام می دهد تغییر و تبدیل نیرو است که به وسیله پنیون و کرانویل ( مکانیزم انتقال و تبدیل نیرو صورت می گیرد ) چون خط محرک و محور خروجی گیربکس در امتداد طول اتومبیل قرار گرفته اند و محور های محرک چرخ های عقب ( میل پولوس ها ) در امتداد عرضی اتومبیل واقع شده اند لازم است از مکانیزم استفاده شود که نیرو را تحت زاویه 90 درجه بر چرخ های محرک اتومبیل منتقل نماید که این بوسیله درگیری پنیون و کرانویل صورت می گیرد .

 


3- تقسیم نیرو بر چرخ ها :
زمانیکه اتومبیل در خط مستقیم و در جاده مسطح حرکت می کند هر دو چرخ محرک دوران مساوی داشته و در این شرایط نیروی از پنیون به کرانویل منتقل می شود از طریق بدنه دیفرانسیل به دنده های هرز گرد و از آنجا به دنده های سر پولوس و در نتیجه به چرخ ها میرسد ( در این حالت برای سادگی مطلب می توان فرض کرد که دنده های هرز گرد به دنده های سر پولوس جوش خورده اند بنابراین دور چرخ ها مساوی بوده و هر کدام دورانی به اندازه کرانویل خواهند داشت

 

4- تنظیم دور ( دور زدن در سر پیچ ها ) :
حرکت اتومبیل در سر پیچ ها باعث دوران دنده های هرز گرد نسبت به محور شان می شود و در نتیجه سرعت دورانی پولوس ها مساوی نخواهند بود . مثلاً هنگام گردش چرخ داخلی پیچ تحت قوه ثقل و سنگینی اتومبیل و فشاری که در اثر این عوامل به آن وارد می شود می خواهد کمتر حرکت کند ولی چرخ خارجی که آزادی بیشتری دارد شروع به حرکتی بیش از چرخ داخلی می کند موقعی که فشار به چرخ داخل وارد شد چون ارتباط هوزینگ به وسیله هرز گرد با دنده های پولوس مربوط شده اند دنده هرز گرد که سعی می کند با نیروی وارده چرخ سمت داخل را بچرخاند موفق نشده و در نتیجه شروع به چرخش به دور خود می کند بدون این که نیرو را به چرخ داخل پیچ منتقل نماید و به همین نسبت سرعت چرخ داخل پیچ کمتر از چرخ خارج پیچ می شود این عمل تا زمانی ادامه دارد که عکس العمل قوه ثقل روی چرخ داخل پیچ فشار می آورد و به مجرد این که اتومبیل در مسیر مستقیم قرار گرفت نیروی ثقل از چرخ داخل برداشته شد ، هرز گرد متوقف می شود و دوباره پولوس تابع چرخش کرانویل خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

 


انواع دیفرانسیل در خودرو ها:
1- دیفرانسیل ساده 2- دیفرانسیل چهار چرخ محرک 3- دیفرانسیل کمک دار 4- دیفرانسیل بدون لغزش
1- دیفرانسیل ساده :

 

اغلب خودرو ها مجهز به دیفرانسیل از نوع ساده هستند . در بعضی از خودرو ها دیفرانسیل در روی محور محرک جلو و در بیشتر موارد روی محور محرک عقب قرار دارد .

 

2- سیستم چهار چرخ محرک :
اغلب خودرو های سبک دارای دو چرخ محرک هستند ، ممکن است دو چرخ عقب محرک باشد و یا دو چرخ جلو محرک باشد . وقتی جاده پوشیده از برف ، یخ و گل است ، سطح جاده لغزنده می شود در این وضعیت چرخ های متحرک اصطکاک لازم ( چسبندگی ) با سطح جاده را ایجاد نکرده و یکی از دو چرخ متحرک و یا هر دو آنها لغزش می کنند لغزش چرخ های متحرک روی چرخ های محرک و دیفرانسیل نیز تاثیر گذارده و در محفظه هرزگرد ها نیز تغییر دور به وجود می آید .
هر گاه همه چرخهای خودرو محرک باشند ، چرخ ها چسبندگی بهتری با سطح جاده به وجود آورده و عمل کنترل خودرو و شرایط رانندگی در جاده ساده تر خواهد بود . دلیل اینکار توزیع بار خودرو روی چهار چرخ و استفاده از آن در نیروی کشش همه چرخ هاست.
خودرو های چهار چرخ محرک هم روی سواریها( لندروور، رنجرور ،لندکروز و غیره) وهم در روی خودرو های نظامی ( جیب و....) و در بعضی ماشین های باری( بنز 911 ، ایفا ،..) کاربرد دارد.
معمولاً از محرکه چهار چرخ در شرایط اضطراری و لغزنده بودن جاده استفاده می شود و برای رانندگی طولانی نباید از این حالت استفاده نمود . در حال استفاده از محرک چهار چرخ باید جعبه دنده در دنده سنگین باشد برای درگیر نمودن چرخ های آزاد جلو یا سیستم انتقال قدرت ،اهرم تعویض دنده دیگری وجود دارد که در صورت لزوم میل گاردان جلو را با جعبه دنده کم کم در گیر می نماید .
3- دیفرانسیل کمک دار
دیفرانسیل کمک دار در سیستم انتقال قدرت خودرو های سنگین حمل و نقل و راهسازی و غیره کاربرد دارند . دیفرانسیل های کمک دار به صورت دوبل ،تریبل و خورشیدی وجود دارد .
در دیفرانسیل دوبل دو پنیون و دو کرانویل وجود داشته و تقلیل دور در دو مرحله انجام می شود . این دو به طور ثابت و بدون تغییر است . در دیفرانسیل دوبل تقلیل دور یکبار به صورت کم و بار دیگر به صورت زیاد تر انتقال می یابد . در نوع تریبل ( سه گانه ) دیفرانسیل مجهز به سیستم تعویض دنده است و در موقعی که نیروی کششی کافی نباشد ، راننده با فشردن دکمه ای ، بطور الکتریکی یا بوستری ، ماهکی را حرکت داده و حالت دوم و سوم در آن ایجاد می شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله18    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دیفرانسیل

دانلود مقاله شاخص

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله شاخص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه
کلمه شاخص در پهنه وسیعی از مفاهیم به کار برده می شود. شاخصها برای اندازه گیری تاثیر سیستمهای آموزشی، شاخص عوامل ناراحت کننده بشری به کار می روند وترکیب اثر حرارتی و رطوبت, شاخص های کارآیی (بخش6) شاخص های قیمتی و دسته های دیگر را اندازه می گیرد. در این بخش ما باید سه نوع از شاخص های اصلی که مورد توجه مدیران می باشد را حساب کنیم. اینها شاخص های قیمتی,کیفیتی (تولید یا فروش ) وشاخص های تولیدی می باشند. شاخص های عددی اندازه هایی هستند که, قیمت, کمیت یا سطح توحید در مقاطعی از نکات فیکس شده و مناسب در زمانی که دوره اصلی نامیده می شوند را بیان می کند. تمام شاخص های عددی به صورت درصدی می باشند که از 100% سطح دوره اصلی به دست می آیند. برای مثال, فرض کنید قیمت هر گالن بنزین برای ماه های ژانویه, ژوئن و نوامبر به ترتیب 200/1،26/1 و28/1 دلار می‌باشد, سپس ژانویه را به عنوان دوره اصلی در نظر بگیرید

در صورتیکه ژانویه را به عنوان زمان اصلی در نظر بگیریم نسبت شاخص قیمت ژوئن 105 می شود. محاسبات مشابه نشان می دهد که شاخص نوامبر نسبت به ژانویه به عنوان 100, برابر با 7/106 می باشد. توجه داشته باشید که تغییر قیمت شاخص ها در ارتباط با100 بیان می شوند که همان دوره اصلی (ژانویه) شاخص است.
شاخص عددی برای یک محصول منفرد مثل قیمت بنزین, شاخص ساده نامیده می شود و شاخصی که بیشتر از یک محصول را در بر می گیرد و شاخص مرکب نامیده می شود. مدیران از شاخص های مرکب برای حساب کردن خلاصه اندازه های قیمت ها و قیمت های فروش,کمیت های تولیدی و فروش و مبحث تولید در شرکت هایشان استفاده می کنند.
شاخص های عددی حرفه بزرگی در دولت هستند. برای مثال,امروزه، آمارهای (Bls) Bureau labor
حدود هشت میلیون دلار در هر سال هزینه می کنند تا اطلاعاتی را جمع آوری کنند و اندازه ترکیبی خوب شناخته شده‌ای را فراهم سازند که قیمت ها را اندازه گیری کنند وهم چنین شاخص قیمتی مصرف کننده را هم به دست آورند.
برآورده شده است که یک درصد از افزایش در CPI بر روی حدود یک میلیون دلار اثر منفرد توسط قانون یا موافقت نامه هایی قراردادی که برای میزان کردن با شاخص بسته می شود. اثر خواهد گذاشت بسیاری از موافقت های قراردادی آنهایی هستند که به مذاکرات مدیریتی و نیروی کار می رسند. مدیران از یک سوی دیگر از شاخص های BLS و شاخص های قیمت تولید کننده (PPI) هم استفاده می کنند. که تنظیمات قیمتی قرارداد را در قراردادهای طولانی مدت برای خریداری مواد به دست بیاورند. در این بخش ما باید ابتدا تصمیم بگیریم که چطور شاخص های کمیت، قیمت و تولیدی را ترکیب کنیم و برای تجارت از آن استفاده نمائیم. سپس در پهنه کم وسعتی استفاده از شاخص های منتشر شده توسط نمایندگی های دولتی را بیان کنیم.
1702 شاخص های قیمتی سبک (کم حجم)
دو راه عمومی استفاده کردن از فرمولها برای حساب کردن شاخص های قیمت، فرمول تجمعی و میانگین نسبی فرمول می باشند. هریک از این فرمولهای ممکن است توسط یک نوع از مجموعه های سبک یا تورم احاطه شود. در این بخش ما انواع فرمولهای شاخص قیمت سبک را مورد بررسی قرار می دهیم.
شاخص قیمتی تجمعی سبک.کمپانی دیسکو سه نوع از گیرنده های استریوی خود با عنوان ولانتری، مگنم و سنکو را به فروش می رساند. جدول 1701 قیمت هر گیرنده را در ژانویه، فوریه و مارس را نشان می دهد مدیر دیسکو فقط یک اندازه ترکیبی را می خواهد که قیمت ها را در فوریه با قمیت ها در ژانویه مقایسه کند. یک اندازه گیری ترکیبی برای به دست آوردن حاصل تقسیم، جمع قیمت های فوریه توسط جمع قیمت های ژانویه این فرمول را به ما می دهد

حاصل جمع گروهی قیمت ها، قیمت گروهی یا تجمعی نامیده می شود. عدد 082/1 نشان می دهد که قیمت گروهی فوریه 082/1 بود یا 2/108 درصد از قیمت جمعی ژانویه بود. بیان شاخص بصورت درصد مرسوم می باشد. اما باید علامت درصد حذف شود. اینچنین، شاخص قیمت باید حساب شود و به عنوان 2/108 توضیح داده شود. شاخص عدد مقایسه ای فوریه با ژانویه به عنوان دوره اصلی به حساب می آید. شاخص قیمتی برای دوره اصلی 100 می باشد که برابر است با :

شاخص فوریه دیسکو از 2/108 به این معنی که قیمت های فوریه 2/8 = 100-2/108 درصد بزرگتر از قیمت های ژانویه هستند توزیع داده می شود. البته 2/8 درصد یک ترکیب عددی حساب شده از قیمت های گیرنده های متفاوت می باشد، بنابراین به این معنا نیز که هر گیرنده ای لزوماً 2/8 درصد افزایش قیمت داشته است. مزیت یک اندازه ترکیبی آن است که یک اندازه خالصه ای می باشد که مدیران می توانند از آن برای نشان دادن چندین قیمت از آن استفاده کنند.
در نمونه های شاخص از زیر نویسهایی استفاده می شود که دوره های زمانی را مشخص می کنند. بنابراین در جدول 1/17، 0 در به معنی صفر یا دوره اصلی می باشد. 1و 2 در و به معنی اولین و دومین دوره ها بعد از دوره اصلی می باشد. هم به معنی قیمت در دوره n ام بعد از دوره اصلی می باشد. یک دوره رایج، دوره در چند مرتبه (n ام) نامیده می شود. با این نمونه ها، شاخص عددی محاسبه شده ممکنه بصورت روبرو نوشته شود: در اینجا به معنی مجموع قیمت های در ژانویه می باشد و بنا بر می باشد. عموما، شاخص قیمتی متراکم سبک برای دوره n با دوره o بدین صورت می باشد: قیمت های دوره n دوره به دوره فرق می کنند، اما در فرمول همان دوره اصلی قیمت های یعنی : در محاسبات همه شاخص های دوره n استفاده می شود. به عبارت دیگر همه شاخص های دوره n با دوره o به عنوان 100 حساب می شوند.
تمرین (a) شاخص قیمت متراکم سبک دیسکو را برای ماه مارس با ژانویه به عنوان 100 حساب کنید (b) شاخص مارس را تفسیر کنید. جواب (a) 8/110 (b) قیمت های مارس دیسکو 8/10 درصد بیشتر از قیمت های ژانویه هستند.
میانگین های سنجشی شاخص های عددی مبنا
در جدول 1/17 قیمت های ژانویه و فوریه از یک گیرنده ولانتیر 150 $ و 153 $ هستند. بیان به عنوان یک درصد از : ، با حذف علامت درصد، بدین صورت حساب میشود : جدول 2/17 مبناهای قیمت فوریه را برای سه گیرنده نشان می دهد. میانگین سه مبنا بدین صورت می باشد: میانگین قیمت مبنا ها وابستگی های قیمت برای ژانویه در مقایسه با ژانویه همه برابر با 100 می باشند، بنابراین میانگین ژانویه از وابستگی ها ارزش 100 دوره اصلی می باشد. شاخص 106 برای فوریه بدین معنی تفسیر می شود که قیمت های فوریه 6 درصد بالاتر از قیمت های ژانویه هستند. عموماً یک مبنای قیمت برای دوره n : می باشد. میانگین کاهشی مبناهای شاخص قیمت ها برای دوره n با دوره o به عنوان 100 برابر است با :
تمرین: از جدول 1/17 شاخص قیمت ماه مارس دیسکو را با ژانویه به عنوان 100 توسط میانگین فرمول وابسته حساب کنید جواب:108
بیاد بیاورید که شاخص قیمتی تراکمی برای دیسکو در ماه فوریه 2/108 بود. میانگین سبک شاخص نسبی یک عدد متفاوت 106 می باشد. و این به علت روش تراکمی به کاربرده شده می باشد که اندازه های برابر تغییر از اهمیت برابر برخوردارند و روش نسبی که به کار برده می شود تغییرات درصدی برابری از اهمیت های برابر هستند. روش مناسب برای استفاده کردن، بستگی به دو تعهدی دارد که یکی بهتر از آن یکی می باشد. هیچ کدام از تعهدات معقول نمی باشد، چون اهمیت یک تغییر قیمت برای یک مدیر معمولاً بستگی به تعداد فروش دارد. شاخص های قیمتی تورم بدین صورت حساب می شود.
1703 شاخص های قیمتی وزین: یک شاخص قیمتی تورم می تواند توسط فرمول تراکمی تورم یا میانگین تورم ارتباطات فرمولی حساب شود.
شاخص قیمتی متراکم تورم: فرض کنید مدیر دیسکو با شاخص های قیمت سبک رضایتش حاصل نشده است زیرا فروش های ولانتی بالاتر از فروشهای مگنوم یا سانکو می باشند. مدیر می خواهد یک شاخص قیمتی داشته باشد که اهمیت تغییرات قیمتی را با عنوان اندازه گیری توسط کمیت های فروش در نظر بگیرد. جدول 3/17 شامل کمیت فروش : برای دوره اصلی ژانویه می باشد.
ارزش دلاری فروشهای گیرنده برای ژانویه توسط ضرب کردن هر قیمت ژانویه با تعداد از مراحل فروش به دست می آید. سپس حاصل جمع نتایج برابر با : می باشد. حالا فرض کنید ما حساب می کنیم که مقادیر : در فوریه چه مقدار ارزش خواهند داشت. این : می‌باشد. زیرا مقادیر در جای خود نگه داشته شده اند. تغییر از : به : تنها در طی تغییرات قیمت می باشد. مرتبه این دو جمع در 100 ضرب میشود که به این کار شاخص قیمتی متراکم تورم می گویند. در این راستا، وقتی که تورم های فیکس شده براساس تورم های دوره اصلی می باشند، شاخص، شاخص Laspeyres نامیده می شود. در جدول 4/17-430/11 و 875/10 می باشد. تقسیم بر و سپس ضرب آن در 100، دوره یک و شاخص قیمتی 1/105 را به ما می دهد.
معمولاً شاخص قیمتی متراکم تورم Laspeyres برای دوره n با دوره o در 100 برابر است با نکات مهمی که در فرمول باید مورد توجه قرار بگیرد. این است که تفاوت قیمت ها ( به ) وجود دارند، اما تورم های همان هستند. به طور تدریجی، تنها تغییرات قیمتی بر روی شاخص تاثیر می گذارند، بنابراین آن یک شاخص قیمتی است.
تمرین، جدول 3/17 را ببینید (a) فرمولی برای شاخص قیمت متراکم تورم مارس با ژانویه به عنوان 100 بنویسید (b) شاخص را در (a) حساب کنید جواب (a) (b) 9/ 106
دو فرمول وجود که می تواند در حساب کردن شاخص های قیمت متراکم تورم استفاده شود، وزن فیکس (ثابت) شده و وزن دوره رایج. هر دو فرمول نیاز دارند همان سری از تورم ها را برای دوره n و برای دوره اصلی وقتی که یک شاخص دوره n را حساب می کنند مورد استفاده قرار بدهند. وزن‌های ثابت بدین معنی هستند که همان وزن ها دوره به دوره مورد استفاده قرار گرفته اند. شاخص قیمت دیسکو یک شاخص تورم ثابت می باشند. اگر دیسکو به استفاده از فروش های مقادیر تورم 30، 15 و 5، ادامه بدهد، شاخص های قیمتش، اگر موضوعات تغییر کنند. بی معنی‌تر می شوند. وقتی این موضوع مورد نیاز باشد، دیسکو یک دوره اصلی جدید انتخاب می کند، موضوع تورمی را به روز انجام می دهد و به استفاده از تورم های ثابت تا وقتی که امکان داشته باشد ادامه می‌دهد. اگر دیسکو از موضوعات فروش های دوره اصلی استفاده کند، شاخص های قیمتش همانطور که گفتیم شاخص های Laspayres نامیده می شوند. به هر صورت بعضی از شاخص های تورم ثابت مربوط به دوره دیگری نسبت به دوره اصلی می شوند. برای مثال در سال 1981 شاخص‌های قیمتی مصرف کننده تورم های نشان داده شده را در سال های 1973-1972 ثابت کرده بود، اما با اصل 100 در سال 1967. یک شاخصی که از تورم های دوره رایج استفاده می‌کند، شاخص Paasche نامیده می شود. شاخص قیمتی متراکم تورم paasche از اندازه های دوره رایج به عنوان تورم ها استفاده می کند. قیمت های دوره اصلی با ضرب می شوند و حاصل ضرب با جمع می شوند. بعداً قیمت های دوره رایج با ارزش های ضرب می شوند و حاصل ها جمع می شوند که را می دهند. تقسیم بر و سپس ضرب آنها در 100 به ما شاخص قیمتی متراکم تورم برای دوره n با دوره o به عنوان دوره اصلی می دهد:
در فرمول توجه کنید که همان اندازه های برای قیمت های رایج و برای قیمت های دوره اصلی استفاده می شود. به عنوان یک مثال، فرض کنید به معنای قیمت های 1975 و مقادیر 1975 و شبیه به و می باشند. سپس شاخص قیمت متراکم تورم Paasche برای 1982 با در نظر گرفتن 1975 به عنوان زمان اصلی فرمول خواهد بود
تمرین: فرمولی برای شاخص قیمتی متراکم تورم Paasche در مورد سال 1980 با در نظر گرفتن 1975 به عنوان دوره اصلی بنویسید جواب
مقدار شاخص Paasche دوره رایج، تاثیر تغییرات قیمت از دوره اصلی به آن دوره رایج راه اندازه می‌گیرد. مزیت مهم فرمول Paasche این است که برای تورم های به روز شده استفاده می شود. به هر صورت هر دو قیمت و کمیت می توانند از یک دوره رایج به دوره بعدی تغییر کند. بطور تدریجی، ممکن نیست که بگوییم تغییرات دوره به دوره در تعداد های شاخص Paasche در طی تغییر قیمت به تنهائی تغییر می کند. این یک عدم مزیت می باشد که در شاخص تورم ثابت نشان داده نشده است. مورد دیگری که باعث مزیت نداشتن این روش می باشد این اصل که بسیار گران در می ‌آید و وقت زیادی صرف آن می شود تا به دوره رایج که نیاز داریم در هر زمان برسیم و حساب کردن شاخص paasche را مشکل می کند.
میانگین تورم شاخص قیمتی نسبی:
در بخش 17002 ما یک میانگین نسبی سبک را با پیدا کردن نسبت های ارزشی دوره رایج و اضافه کردن آنها و سپس تقسیم حاصل جمع توسط تعداد از نسبتها حساب کردیم. همان طوری که در این حالت پیشنهاد می شود، در یک میانگین تورم حسابرسی نسبی هر نسبت در تورمش ضرب می شود، حاصل ضرب های جمع می شوند و سپس جمع حاصل ها تقسیم بر جمع تورم های می گردد، W علامت تورم ها می باشد، فرمول عمومی برای یک میانگین تورم شاخص های قیمت نسبی برای دوره n با دوره o به عنوان دوره اصلی به صورت روبرو حساب می شود: .
ما باید فقط تورم های ثابت را در میانگین شاخص نسبت های حساب شده در نظر بگیریم این تورم‌ها W ارزشهای دلاری یا خصوصیات ارزش دلار نهایی می باشند. برگردیم به شرکت دیسکو و شاخص دوره 1 را توسط فرمول نوشتاری حساب کنیم، تورم ها، ارزش های دلار دوره اصلی می باشند. جدول 1705 حساب کردن را نشان می دهد. اطلاعات داده شده در ستون ها براساس و و می باشند. ستون بعدی شامل نسبت های قیمتی حساب شده می باشد. ستون تورم W، شامل ارزش های دلاری دوره اصلی حساب شده می باشد . نتایج ضرب کردن هر قیمت نسبی توسط ارزش دلاریش در ستون آخر نشان داده شده است. سپس به فرمول نشان داده شده در پایین جدول توجه کنید ما می فهمیم که شاخص عددی 1/105 می باشد. این نتیجه دقیقاً همان شاخص حساب شده از همان سوابقی می باشد که توسط روش متراکم تورم در جدول 1704 نشان داده شد دو فرمول همیشه همان نتیجه را می دهند البته زمانی که با همان اطلاعات ، ، انجام گرفته باشند. فرمول متراکم تورم برای ارزیابی و فهم آسان تر از میانگین تورم فرمول نسبی می باشد. فرمول میانگین تورم به تدریج به حساب نمی آید، زیرا اغلب تورم های قابل دسترس، ارزش های دلاری یا خصوصیات ارزشی دلار می باشند. میانگین تورم نسبی روشی است که باید در زمان تورم ها و ارزش های دلاری استفاده شود. مثال پایین استفاده از تورم هایی که خصوصیات ارزش دلار می باشند را بیان می کند. آن همچنین بیان می کند که چگونه یک نمونه می تواند برای آماده کردن شاخص زمانی با ارزش کم را مورد استفاده قرار بگیرد.
مثال: سوونیک مولر صاحب چندین فروشگاه هستند، یکی از آنها شرکت کیفیتی می باشد، یک فروشگاه انگلیسی جدید که گوشت، گوشت مرغ و بوقلمون و ماهی می فروشند. میلرها در فروشگاه‌هایشان کار نمی کنند. آنها مدیران فروشگاه را استخدام کرده اند. سویک تمرکزی در مورد کیفیت قیمت ها و پرداختی ها برای گوشت ها، گوشت بوقلمون و ماهی دارد. چک کردن قیمت ها به عهده سو می باشد. و یک بار در هفته با فروشگاه تماس حاصل می کند که کشف کند که چه قیمت هایی برای راسته تشکیل دهنده همبرگر، گوشت جوجه ها و هات داگ پرداخت می شود.
او از قیمت های همبرگر, جوجه و هاد داک برای نشان دادن قیمت همه گوشت ها, همه گوشت‌های ماکیان و همه ماهی ها استفاده می کند. بنابراین او از یک نمونه ای از قیمت ها برای نشان دادن همه قیمت ها استفاده می کند. برای تکمیل اطلاعات جمع آوری شده در سال 1987، سو (Sue) می داند که در ‌آن سال ارزش دلار به دست آمده از میانگین خریدها برای گوشت ها 50 درصد، برای گوشت ماکیان 30% و برای ماهی 20% نشان داده شده است. سو در صدها را به صورت 5/0، 3/0 و 2/0 تغییر می دهد و از آنها به عنوان تورم ها استفاده می کند. توجه داشته باشید که تورم ها خصوصیات ارزش دلاری حاصله از خرید ها می باشند. تمام آنچه که سو sue استفاده خواهد کرد برای حساب کردن شاخص قیمت همه در سال 1978 و قیمت های هفتگی رایج برای همبرگر، جوجه و هاد داک و 5/0، 3/0 و 2/0 تورم ها می باشد. یک حساب رسی انجام شده برای اولین هفته در ژانویه 1981 در جدول 1706 نشان داده شده است. فرمولی که در این رابطه به کار می رود عبارتست از: بنابراین سو آن قیمت های خرید کیفیتی را در اولین هفته ژانویه سال 1981 در برمی گیرد که حدود 2/11 درصد بیشتر از قیمت های 1978 می باشند.
تمرین: یک شرکت محصولات A، B و C را از دوره o به دوره 1 به فروش می رساند، قیمت های A و B و C از 80 دلار، 25 دلار به 88 دلار، 27 دلار و 53 دلار افزایش می یابد, در دوره o محصولات A و B و C به 25، 45 و 30 درصدی اندازه فروشهای دلاری نهایی کمک کردند (a) کدام فرمول باید برای حساب کردن شاخص قیمتی دوره 1 با دوره o به عنوان دوره اصلی استفاده شود؟ چرا؟ (b) شاخص را در (a) حساب کنید. جواب: (a) میانگین تورم قیمت نسبی استفاده می‌شود، زیرا تورم ها اختصاص یافته از ارزش دلار نهایی فروشها می باشند (b) 9/107
1704 شاخص قیمتی کاربردی: ترکیب شاخص های قیمتی جهت برآورده کردن نیازهای مدیران که نیاز به اندازه های خلاسه شده گفته شده در مورد ارزش ها و قیمت های فروش می باشد همانند یک لیست توسعه پیدا کرده قیمت های منفرد، کمک می کند. آنها برای اهداف بیان شده در پایین هم به کاربرده می شوند.
پله های ترقی قیمت ها: عامل ترقی دستمزد در یک قرار داد کاری یک موافقت مذاکره شده ای می باشد که درجات دستمزد را به شاخص قیمتی اتصال می دهد. برای مثال این عامل ممکنه یک درصد افزایش درجه دستمزد را نشان بدهد البته در برابر یک درصد افزایش شاخص قیمت این اتفاق می افتد. شاخص معمولاً در عامل ترقی دستمزد، CPI است که مشخص می شود و این مسئله توسط آمارهای Bureaa of Labor منتشر گردیده است. CPI برای این هدف به کاربرده می شود زیرا اون تغییرات ارزش یک سبد فروشگاه از اجناس و خدمات خریداری شده توسط مشتریان شهری را اندازه می گیرد. افزایش قیمت مواد ممکنه در طولانی مدت بر روی قرارداد ساختاری و تنظیم کردن آن برای تغییر ارزش های مواد به کاربرده شود. افزایش دهندها در موافقت های جداگانه ای احاطه شده اند تا زمینه را برای افزایش خرجی در زمان بالا رفتن قیمت آماده کنند.
قدرت خرید یک دلاری: قدرت خرید یک دلاری امروزی بدین صورت تعریف می شود:
قدرت خرید یک دلاری امروزی برای مثال در اکتبر سال 1978، CPI نسبت به سال1976 که 100 بود به 200 رسید بنابراین $ 50/0 یا قدرت خرید اکتبر 1978، دلار مصرف کننده، در اینجا عقیده بر این است که اگر قیمت ها دو برابر شوند پس دلار در اکتبر 1978 ارزش نیمی از دلار موجود در دوره اصلی (1967) را دارا می باشد. دلار 1978 فقط نیمی از محصولات یا خدمات را خریداری کرد که می توانست با یک دوره اصلی دلار 1967 خریداری شود.
تمرین: در سال 1980 یک شاخص قیمتی نسبت به سال 1975 به 250 رسید. قدرت خرید دلار در سال 1980 چه می باشد. جوراب: 40/0 دلار
کاستن تورم ارزش دلار:
کم کردن تورم ارزش دلار بدین صورت تعریف می شود: (قدرت خرید یک دلار) × (ارزش دلار) = کاهش دلار برای مثال فرض کنید که فروش های یک فروشگاه مبلمان از 435000 دلار در 1978 به 510000 دلار در سال 1981 افزایش یافته است، زمانیکه شاخص قیمتی مبلمان برای سال های مورد نظر از 125 به 150 افزایش یافته است پس کاهش تورم فروش های 1978 کاهش تورم فروش های 1981 توجه داشته باشید که فروشهای دلاری واقعی یک صحتی را در افزایش دارد به هر صورت کاهش تورم فروش ها توسط 8000 دلار از به به دست می آید.
هدف از کاهش تورم ارزش های دلاری حرکت دان به تاثیر تغییرات قیمت است. کاهش تورم دلار این مسئله را اندازه می گیرد که چطور ارزش های دلاری خواهند بود اگر قیمت ها به صورت ثابت باقی بمانند. در نتیجه کاهش تورم ارزش های دلاری اغلب ارزش های دلاری ثابت نامیده می شود. دلاری های ثابتن اندازه گیری بهتری از تغییر واقعی را نسبت به دلارهای واقعی نشان می دهند. برای مثال در فروشگاه مبلمان فروشی کاهش تورم فروش ها نمی تواند تاثیری روی قیمت ها داشته باشد زیرا قیمت ثابت نگه داشته شده است. بنابراین فروشگاه مبلمان کمتری می فروشد. افزایش در فروش های دلاری واقعی می تواند به سمتی هدایت شود که باعث فروش مبلمان بیشتری شود. کاهش تورم، دستمزدهای دلاری، دستمزدهای واقعی نامیده می شوند. دستمزدهای دلاری حقیقی مقداری از دلارهای دریافت شده هستند. دستمزدهای واقعی، مقدار دستمزدهای حقیقی از خرید زبان به زمان اندازه گیری می کند.
تمرین: فرض کنید که میانگین هفتگی دستمزدها از 245 دلار به 265 دلار افزایش پیدا کرده است و CPI از 4/188 به 1/207 افزایش یافته است، چه اتفاقی برای دستمزدهای واقعی می افتد جواب: دستمزدهای واقعی از 130 دلار به 128 دلار کاهش می یابند.
17.5 مسئله ها
1-جدول A فروش ها و اطلاعات قیمتی Glenville موتور را نشان می دهد. با در نظر گرفتن 1980 به عنوان زمان اصلی، برای سال 1981 حساب کنید (a ) شاخص قیمتی متراکم سبک (b) میانگین سبک نسبت های شاخص قیمتی را
2-با استفاده از اطلاعات داده شده در جدول A، شاخص قیمتی متراکم تورم laspeyers را برای سال 1981 با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
3-میانگین سبک نسبی شاخص قیمتی برای سال 1981 با در نظر گرفتن 1980 به عنوان سال اصلی با استفاده از اطلاعات داده شده در جدول A قابل حساب شدن می باشد a، تورم ها برای ماشین ها، کامیون ها و وانت ها چه هستند (b) نسبت ها برای ماشین ها، کامیون ها و وانت ها چه هستند C، شاخص را حساب کنید.
4-یک فروشگاه محصولات لبنیاتی، شیر، کره و پنیر می فروشد. در سال 1980 فروشگاه یکصد هزار لیتر شیر را لیتری 55/0 دلار، بیست هزار پوند کره را پوندی 50/1 $ و ده هزار پوند پنیر را هر پوند 50/2 $ فروخت.
در سال جاری، قیمت های شیر، کره و پنیر را افزایش داد به 66/0 دلار، 68/1 دلار و 75/2 دلار. با اندازه های کنونی 120 هزار لیتر شیر، 15 هزار پوند کره و 12 هزار پوند پنیر را به فروش رساند. در سال جاری با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره پایه، حساب کنید a( شاخص قیمتی متراکم سبک را (b) میانگین سبک نسبت های شاخص قیمتی را.
5-با توجه به اطلاعات داده شده در مسئله 4 شاخص قیمتی متراکم Laspeyers را برای سال جاری با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
6- میانگین تورم نسبت های شاخص قیمتی را برای سال جاری با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی با توجه به اطلاعات داده شده در مسئله 4 قابل حساب کردن می باشد a( چه نسبت هایی برای شیر، کره و پنیر وجود دارد (b) تورم های، شیر، کره و پنیر چه هستند 30 شاخص را حساب کنید.
7-با استفاده از اطلاعات جدول A شاخص قیمتی Paasche را برای سال 1981 و در نظر گرفتن 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
8-با استفاده از اطلاعات مسئله 4 شاخص قیمتی Paasche را برای سال جاری با سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
9-یک قسمتی در فروشگاه سیستم های استریو، دستگاه های تلویزیون و رادیو می فروشد. در سال 1980، درصد توزیع فروش های دلاری این قسمت 25 درصد استریو ها، 55% تلویزیون ها و 20 درصد برای رادیوها بود. قیمت یک استریو، یک تلویزیون و یک رادیو در سال 1980 به ترتیب، 400 $ ، 325 $ و 80 $ بوده است. در سال جاری قیمت ها عبارتند از: استریو: $ 475، تلویزیون $ 375، رادیو $ 95. تعیین یک شاخص قیمتی تورم برای سال جاری با درنظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی قابل اندازه گیری می باشد چه روند اندازه گیری قابل دسترسی می باشد؟ چرا؟ شاخص را حساب کنید.
10-فروشگاه غذاهای حاضری ساندویچ، نوشیدنی و دسر می فروشد. اندازه های فروش دلاری در سال 1980 در مقیاس 1000 به ترتیب $ 590، $ 280 و $ 130 بوده است. شاخص قیمتی با استفاده از همبرگر به عنوان ساندویچ، پاپ به عنوان نوشیدنی و تارت آلبالو به عنوان دسر قابل حساب کردن می باشد. قیمت ها در سال 1980 عبارت بودند از: همبرگر $ 90/0، پاپ $ 30/0 و تارت $ 40/0 اخیراً قیمت ها به ترتیب بدین صورت می باشند $ 15/1، $ 40/0 و $ 50/0. شاخص قیمتی تورم را برای دوره کنونی با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
11-یک فروشگاه تعداد تمام محصولات فروخته شده را به این صورت حساب می کند اندازه بالا را تفسیر کنید.
12-مزیت ها و عدم مزیت های مقادیر شاخص Paasche چه می باشد.
13-مقدار فروش برای یک شرکت صنعتی از 23 بیلیون دلار به 27 بیلیون دلار افزایش یافت و این در حالی بود که شاخص قیمتی این شرکت صنعتی از 175 به 200 افزایش پیدا کرد. درصد تغییر را حساب کنید.
(a) فروشهای دلاری واقعی (b) فروش های در قالب دلارهای ثابت
14-در ژانویه 1979 اندازه به میزان 7/204 بود (a) قدرت خرید را در ژانویه 1979 حساب کنید (b) در چه سطحی از قدرت خرید دلاری مصرف کننده 25% می شود.
15-فرض کنید دستمزدهای هفتگی 20% افزایش یافته است و از 240 به 270 تغییر کرده است. چه اتفاقی برای دستمزدهای واقعی خواهد افتاد چرا؟
17.6 شاخصهای کمیتی تورم
در یک شاخص کمیتی متراکم تورم برای دوره n، کمیت ها ممکن است از دوره صفر به دوره m متفاوت شوند اما همان حجم ها برای دو دوره استفاده می شود. شاخص های کمیتی توسط فرمول تراکمی تورم یا میانگین تورم فرمول نسبتها حساب می شود. در فرمول متراکم تورم، تورم ها براساس قیمتهای دوره ای می باشد. در میانگین تورم فرمول نسبتها تورم ها نسبت به دوره اصلی و ارزشهای دلاری تعیین می شود.
شاخص کمیتی متراکم تورم
در اندازه گیریهای شاخص قیمت تغییر از به در طی تغییر قیمتها وجود دارد زیرا کمیت تورم ها ثابت نگه داشته می شود. یک تغییر از به در طی تغییر کمیتها روی می دهد زیرا ارزش تورم ثابت نگه داشته می شود. شاخص کمیتی متراکم تورم برای دوره n با در نظر گرفتن دوره صفر بعنوان دوره اصلی با این فرمول حساب می شود.
مثال: شرکت ساخت تجهیزات آشپزخانه ای کابینت، یخچال، ظرفشویی، فر، و جاروبرقی می فروشد.
جدول 7/17 محاسبه شاخص کمیتی فروش را برای این فروشگاه نشان می دهد. اطلاعات داد. شده شامل قیمتهای و مقادیر و می باشد. مقادیر و برای هر محصول حساب می شود. سپس و محاسبه می شود. تقسیم بر و سپس ضرب آنها در 100، اندازه شاخص کمیتی را برای دوره n با در نظر گرفتن دوره صفر بعنوان دوره اصلی به ما می دهد که برابر است با 1/94. محاسبه 9/5=1/94-100 بدین صورت تفسیر می شود که کمیت فروش ها در سال 1981، 9/5% کمتر از فروش در سال 1978 می باشد. یا ما می توانیم بگوییم که فروش در قالب ثابت نگه داشتن دلار 9/5% می باشد.
میانگین تورم شاخص کمیتی نسبی
نمونه ، کمیت نسبی برای دوره n، با در نظر گرفتن دوره صفر بعنوان دوره اصلی نامیده می‌شود. فرمولی که برای میانگین تورم شاخص کمیتی نسبی برای دوره n با در نظر گرفتن دوره صفر بعنوان دور اصلی استفاده می شود عبارت است از تورم (w) براساس ارزشهای دلاری دوره می باشند. فرمول متراکم تورم و فرمول میانگین تورم نسبت ها دقیقاً همان شاخص کمیتی را که در مورد ، و داشتیم را به ما می دهد. اگر ، و در دسترسی باشند فرمول تراکمی تورم باید استفاده شود همانند جدول (7-17) زیر آن فرمول ساده تر و آسانتر می باشد. بهرحال اگر استفاده از تورم ها در مورد ارزشهای دلاری مورد استفاده قرار بگیرد باید از میانگین تورم نسبت ها استفاده شود.
مثال: یک انجمن اهداف صنعتی شاخص مواد ساختاری را علام می کند. شاخص مقادیر مواد مصرفی را در ساخت و ساز توسط مقاطع کارانی که اعضای اتحادیه (انجمن) می باشند را اندازه گیری می کنند اتحادیه از شاخص بعنوان یک اندازه مستقیم از احداث واقعی استفاده می کند. 3 ماده اصلی که عبارتند از: فولاد، سیمان و الوار در حساب کردن شاخص استفاده می شوند در 1975 اتحادیه ارزش دلاری مواد را تعیین کرد و دریافت که برای فولاد – سیمان و الوار مقادیر 410/0، 070/0 و 520/0 بوده اند جدول 8/17 چگونگی حساب کردن شاخص ساختاری در سال 1981 توسط اتحادیه را نشان می دهد که برای این شاخص از تورم (w) و کمیت های و استفاده شده است. در ابتدا آنها را برای هر یک از مواد حساب کردن سپس هر نسبت با تورم اش (w) ضرب شد. حاصل که در آخرین ستون نشان داده شده است شاخص کمیتی می باشد. نتیجه 8/80 می باشد ک بدین صورت تفسیر می شود، مقدار مواد استفاده شده در سال 1981، 2/19% کمتر از دوره اصلی (1975) می باشد.
تمرین: قبل از انتشارات شاخص در جدول 8/17 حساب رسی ها چک شدند و معلوم شد که اندازه سیمان در 198, 67 بوده در حالی که آن باید 76 باشد. حالا شاخص استفاده 76 را برای سیمان حساب کنید. جواب 5/81
مقدار اضافه شده به تورم
در یک شاخص مقدار تولید متراکم تورم براساس قیمت های دوره تورم مورد استفاده قرار می گیرد. این قیمتها باید بر روی مراحل مختلف تولید تاثیر بگذارند. برای مثال اگر موارد A و B دارای قیمت تورم $ 40 و $ 20 باشند A باید نسبت به B دوبار بیشتر تولید شود در نتیجه قیمت های فروش مناسب نمی باشد. فرض کنید شما یک خانه قدیمی می خرید آنرا باز سازی می کنید و با قیمتی بالاتر از آنچه که خریده اید می فروشید قیمت فروش شما شامل قیمت ارزش خودتان که مورد نظر بوده و ارزش موادی که استفاده کرده اید و ارزش کای که خودتان انجام داده اید می باشد اهمیت کار خودتان، تولید خودتان یا دسترنجتان تنها توسط کاری که انجام شده و به خانه اضافه شده است اندازه گیی می شود و اهمیت کار شما با قیمت فروش شما قابل اندازه گیری نیست در یک شرکت تولیدی صنعتی ارزش اضافه شده بدین صورت تعیین می شود: ارزش دلاری: ارزش مواد کار، انرژی صرف شده و دیگر قسمتهایی که به ارزش این صنعت افزوده است. بهر صورت شاخص کمیتی ما هنوز بکار برده می شود و در این جا ارزش افزوده شده در دوره اصلی می‌باشد. و دوره اصلی هستند و کمیت های تورم دوره کنونی با استفاده از دوره اصلی محاسبه می شود.
تمرین: در سال 1977 (دوره اصلی)، تولیدات شرکت دستاور واحد 1000 شامل 114 شیر فلکه 84 موت و 170 پیمانه می باشد. ارزشهای اضافه شده به هر بخش در سال 1977 $ 20، $ 12و$ 40 بوده اند. در دوره کنونی (n) تولیدات دلتا شامل 120000 شیر فلکه 80000 س.ن . 200000 پیمانه بوده اند. شاخص تولید دلتا را برای دوره کنونی با در نظر گرفتن سال 1977 بعنوان دوره اصلی حساب کنید. جواب 6/112
7/17 شاخصهای بهره وری
معنی بهره وری: در زبان محاوره ای لغتهای تولید و بهره وری بعضی مواقع بصورتهای متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرند. اما در تجارت و اقتصاد این لغتها معنی متفاوتی دارند. تولید به معنی کمیت یا اندازه تولید شده می باشد. بهره وری میزان تولید تقسیم برخی وارد شده می باشد. بنابراین اگر 20 کارگر 320 صندلی در 40 ساعت هفته بسازند تولید آنها 320 صندلی می باشد اما بهره وری آنها بدین صورت محاسبه می شود صندلی در هر ساعت در آخرین محاسبه عامل ورودی ساعتهای کاری می باشد، در نتیجه بهره وری کاری نامیده می شود.
البته ساعت کار یکی از چندین عامل ورودی می باشد عوامل دیگر شامل پول خرج شده در تهیه تجهیزات، زمین ساختمان، تعلیم کارگران و مهارتها و جدیتهای مدیران می باشد نسبت تولید به تمام عاملهای ورودی بهره وری عامل مطلق نامیده می شود. در این بخش ما تنها بهره وری کار را بررسی می کنیم. بنابراین ضروری است که به این واقعیت توجه کنیم، تغییرات در بهره وری کار به ندرت رابطه ای با تغییرات بدست آمده دیگر دارد. برای تعیین کردن دلایلی برای تغییرات، درجات ورودی / خروجی برای عوامل ورودی متفاوت به اجبار باید مورد آزمایش قرار بگیرد.
شاخص بهره وری برابری های ساعت کاری
فرض کنید 80 ساعت کاری از دوره کنونی برای ساختن 400 صندلی صرص می شود سپس:
صندلی در هر ساعت کار بهره وری دوره کنونی . سپس فرض کنید که 1000 ساعت کاری برای ساختن همان تعداد صندلی صرف خواهد شد البته در یک دوره اصلی سپس:
صندلی در هر ساعت کاری بهره وری دوره اصلی
بالاخره ما شاخص بهره وری صندلی را حساب می کنیم برای دوره کنونی:

شاخص 125 به این معنی است که تولید صندلی ها در هر ساعت کاری 25 درصد افزایش می یابد. ما می توانیم و می خواهیم که شاخص عددی 125 را در یک سطح متفاوتی همانند فرمول زیر حساب کنیم:

با دقت توجه کنید که دوره اصلی ساعات کاری در صورت می باشد. در شاخص های حساب شده قبلی مقادر دوره اصلی در مخرج ها بودند. فرمول برابری های ساعت کاری برای حساب کردن یک شاخص بهره وری در دوره n به شرح زیر می باشد:
100× L HE
در استفاده از فرمول LHE، لازم است که اندازه ساعات کاری را که لازم می باشد در دوره اصلی برای ساختن کمیت های دوره n را بدانیم. نیازهای دوره n از دوره اصلی تا نیازمندیهای بخش کار تعیین می شود. نسبت های ساعات کاری هر بخش برای هر محصول در شاخص وجود دارند.
مثال در سال 1977 (دوره اصلی)ن در شرکت Fine woods نیازمندیهای کارگری عبارت بود از: 2 ساعت کاری برای هر صندلی، 4 ساعت کاری برای هر میز و 3 ساعت کاری برای هر جا کتابی. در سال 1980، Fine woods، 5000 ساعت کاری برای تولید 21000 صندلی، 3000 میز و 2000 جا کتابی صرف کرد. شاخص بهره وری را در سال 1980 حساب کنید.
حل: درست کردن تعداد 21000 صندلی در سال 1980، پس در سال 1977 نیاز خواهیم داشت به:
ساعت کاری 42000 = (2 ساعت کاری برای هر صندلی) (21000 صندلی)
برای میزها هم مشابه حالت صندلی های حساب می کنیم:
ساعت کاری 12000 = (4 ساعت کاری برای هر میز) × (3000 میز)
6000 ساعت کاری = (3 ساعت کاری برای هر جاکتابی) (2000 جاکتابی) و بنابراین در سال 1977 نیاز به داشتن: 60000=6000+ 12000+42000 ساعت کاری دادیم و برای ساختن کمیت‌های تولیدی در سال 1980 همانند حالت زیر عمل می کنیم:

بنابراین بهره وری سال 1980 بیست درصد بالاتر از دوره اصلی (1977) بود.
تمرین: در سال 1978، نیازمندیهای کاری دلتا عبارت بودند از: 0/1 ساعت برای هر شیر فلکه، 5/0 ساعت برای هر سوت و 0/2 ساعت برای هر پیمانه. در سال 1980 دلتا 500000 ساعت کاری صرف کرد تا 120000 شیر فلکه، 80000 سوت و 200000 پیمانه بسازد. شاخص بهره وری دلتا را برای سال 1980 با در نظر گرفتن سال 1978 به عنوان دوره اصلی توسط فرمول LHE حساب کنید جواب: 112
دلارهای ثابت هر ساعت کاری شاخص بهره وری:
فرض کنید ارزش دلار از تولید برای یک صنعت 230/31 میلیون دلار در سال 1975 و 160/49 میلیون دلار سال 1980 می باشد. شاخص قیمتی برای تولیدات صنعتی 1/143 در سال 1975 و 4/174 در سال 1980 می باشد. ما می توانیم تولید 1975 را در دلارهای ثابت توسط ضرب کردن در تولید دلاری واقعی توسط شاخص قیمتی /100 توضیح دهیم. بنابراین در میلیون ها دلار سال 1970:
تولید دلاری ثابت 1975
تولید دلاری ثابت 1980
تغییرات در ارزش های دلار واقعی از تولید، به تغییرات در قیمت و کمیت تولید نسبت داده می شود. اما دلارهای ثابت قیمت ها را ثابت نگه می دارند. بنابراین تغییرات در تولیدات دلاری ثابت به تغییرات کمیتی تولید نسبت داده می شود. پس تولید دلاری ثابت اندازه ای از کمیت تولیدی می باشد. ما می توانیم از یک نسبت بهره وری توسط تقسیم تولید دلاری ثابت بر ساعات کاری صرف شده استفاده کنیم. دلار ثابت هر شاخص بهره وری ساعت کاری برای دوره n
100× D/L-H= یک مثال از کاربرد فرمول CD/L-H در جدول 1709 داده شده است.
اطلاعات داده شده عبارتند از (a ارزش های دلاری تولید (b شاخص عددی قیمت و (d ساعات کاری صرف شده دلارهای ثابت تولیدات، در قسمت بالا حساب شده است و نشان داده شده در (a تقسیم C به d.
ما از تولید دلاری ثابت هر ساعت کاری استفاده می کنیم در (e شاخص بهره وری برای 1980 با در نظر گرفتن 1975 به عنوان دوره اصلی و همانطور که در پایین جدول نشان داده شد 3/115 حساب می شود.
ارزش افزوده که قبلاً توضیح داده شده نسبت به ارزش دلاری مطلق تولید، اندازه تولید بهتر است. دلارهای ارزش افزوده شده، اگر در دسترس باشد، باید در حساب کردن یک شاخص بهره وری CD/L-H مورد استفاده قرار بگیرد. صورت و مخرج فرمول باید در دلارهای ثابت ارزش افزوده شده هر ساعت کاری موجود باشد.
تمرین: شرکت مرگر صاحت یک مجموعه 27 کارخانه ای می باشد که تولیدات متفاوت و وسیعی دارد. از سال 1976 تا 1980، ارزش مطلق افزوده شده مرگر از 842 میلیون دلار به 1221 میلیون دلار افزایش می یابد.
در این مدت ساعات کاری صرف شده از 6/35 میلیون به 7/38 میلیون افزایش می یابد. شاخص قیمتی برای تولیدات توسط مرگر از 169 در سال 1978 به 192 در سال 1980 افزایش می یابد. شاخص بهره وری مرگر را برای سال 1980 و با در نظر گرفتن 1978 به عنوان دوره اصلی توسط فرمول CD/L-H حساب کنید.
جواب: 117
بالا رفتن بهره وری قسمتی از استاندارهای موجود بالاتر و سودهای بالاتر می باشد. مدیران در شماره هشتاد به طور مستقیم تلاش های بیشتری نسبت به گذشته جهت افزایش بهره وری انجام می دهند. شاخص های بهره وری نیاز به اندازه گیری تلاش های مدیریت های متفاوت دارند بنابراین تلاش های موفق می توانند مشخص شوند و تلاش های ناموفق می توانند رها شوند.
8/17: مسئله ها
1)اطلاعات شرکت Bright Light یک فروشگاه لامپ، در جدول A داده شده است. شاخص مقدار فروش را برای آگوست سال 1980 با میانگین ماهانه سال 1977 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
2-(اعداد در مقیاس 1000 می باشند). در سال 1978 شرکت الکترونیکی ABC، 70 آلفاترون، 40 بتاترون و 100 گاماترون ساخت که ارزش های افزوده هر بخش 10 دلار، 20 دلار و 5 دلار بود.
در 1981، ABG، 75 آلفاترون، 30 بتاترون و 120 گاماترون ساخت شاخص تولید ABG را برای سال 1981 و با در نظر گرفتن 1978 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
3-در مسئله 2 ارزش افزوده شده برای هر یک آلفاترون 10 دلار است. به هر صورت اطلاعات اندزه گیری شده ABG ارزش یک آلفاترون کامل را به عنوان 50/17 دلار نشان می دهد . چرا ده دلار در مسئله 2 استفاده می شود؟
4-(مسئله 2 را ببینید) طرح های الکترونی ABG محصولات 1981 آلفاترون را در 1982 نشان می دهند اما تولیدات هر یک از دو محصول دیگر را با 20 درصد افزایش می دهند. اگر طرح ها اجرا شوند. شاخص تولیدی سال 1982 شرکت ABG با توجه به اینکه سال 1978 به عنوان دوره اصلی انتخاب شود چه می شود؟
5-تحت چه شرایطی باید میانگین تورم فرمول نسبت ها در حساب کردن یک شاخص تولیدی مورد استفاده قرار بگیرد؟
6-سوابق و اطلاعاتی برای فروشگاه ساکس در جدول نشان داده شده است، شاخص کمیتی فروش ها را برای سال 1980 (سال 1978 دوره اصلی) حساب کنید.
7-شرکت Boxes، جعبه های (x) (y) و (z) را می سازد. در سال 1980 ارزش افزوده شده مطلق برای x، y و z در مقیاس هزار عبارت بودند از: 60، 80 و 60 دلار. تولیدات x ، y و z در مقیاس هزار عبارت بودند از 40، 60 و 20 در سال 1980. در سال 1981 تولیدات عبارت بودند از 44 و 72 و 18. حالا شاخص تولیدی جعبه ها را برای سال 1981 (1980 به عنوان دوره اصلی) حساب کنید.
8-معانی تولید و بهره وری را در غالب مفاهیم اقتصادی و تجاری بیان کنید.
9-سه عامل ورودی که شامل اندازه گیری مطلق عامل بهره وری می باشد را نام ببرید.
10-شرکت AKS، آلفاها، کاپاس ها و زیگماها را می سازد. یک مطالعه عملی نشان داد که در سال 1980 ساعت های مورد نیاز عبارت بودند از 5/1 ساعت برای یک آلفا، 5/0 ساعت برای یک کاپاس و 8/0 ساعت برای یک زیگما. در طی سال اخیر تنها 198 ساعت کاری در تولید 30 هزار آلفا, 78 هزار کاپاس و 120 هزار زیگما صرف شد. شاخص کنونی بهره وری کاری را با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
11- شرکت Shaff، شفت های x، y و z در سه قسمت متفاوت می سازد. تولید و ساعت کاری در جدول c نشان داده شده است (a چه مقدار ساعت کاری صرف خواهد شد تا در سال 1980 برای سال جاری تولید کنند (b شاخص بهره وری کار را برای سال جاری (1980 به عنوان دوره اصلی) حساب کنید.
12-شرکت Moulton سوابقش را در جدول D ارائه کرده است. شاخص بهره وری را برای سال 1981 و با در نظر گرفتن سال 1980 به عنوان دوره اصلی حساب کنید.
13-کارخانجات قطعات اتوماتیک، قطعاتی را برای اتومبیل ها سوار می کند. ارزش محصولات ساخته شده توسط شرکت معتبر از 345/18 هزار دلار در سال 1976 به 186/15 هزار دلار کاهش پیدا کرد. شاخص قیمتی قطعات اتوماتیک از 136 در سال 1979 به 154 در سال 1980 افزایش یافت. این شرکت نیروی کاری خود را نیز کاهش داد. بنابراین ساعت کاری صرف شده از 1256 هزار در سال 1979 به 1152 هزار در سال 1980 کاهش یافت. شاخص بهره وری معتبر را برای سال 1980 (1979 به عنوان دوره اصلی) حساب کنید.
9/17. شاخص های جاری عددی
4 استفاده وسیع از شاخص ها در این بخش توضیح داده خواهد شد، ابتدا، سه تا شاخص های قیمتی هستند.
شاخص قیمتی مصرف کننده (CPI)
اگر تا بحال برای شما اتفاق اتفاده که در یک سوپرمارکت قیمت های کپی شده را در یک دفترچه آبی می بینید، این بدین معنی می باشد که پوشش (جلد) دفترچه دارای عنوان شاخص قیمتی مصرف کننده می باشد. بنابراین آن شخص که این دفترچه در دست اوست یکی از جمع آوری کنندگان سوابق BLS است که حدود 5/1 میلیون از معادلات سالانه قیمتی را جمع آوری می کند. هر ماه بخش بازنگری کاری کارگران ماهانه شامل چندین صفحه از شاخص های قیمتی بسته بندی شده می باشد و شاخص ها برای بعضی محصولات منفرد و سرویس های منحصر به فرد می باشند. CPI اخبار پیش تازی را فراهم می آورد. تغییرات در شاخص ممکن است روی درآمد تقریباً جمعیت ایالات متحده تاثیر بگذارد. شاخص اولین نشریه ای بود که در سال 1919 به انجام رسید و برای تنظیم و تعدیل کردن دستمزدهای شرکت صنعتی مورد استفاده قرار گرفت. از سال 1919 نگاهی به تورم ها، محتویات سبدها و روش های محاسبه ای که در 10 تا 15 سال انجام گرفته شده می اندازیم. بازنگری سال 1978 شامل خروج 8 ساله مطالعات و ارزشی حدود 50 میلیون دلار بود. بیشتر از 20 میلیون دلار از آن ارزش ها در گسترش مصرف کننده در سال –1972 تا 1973 صرف شد. تورم ها برای صدها کالا و خدمات شاخص تعیین شده را مورد احاطه قرار داد. تورم های اصلی در جدول 17.10 نشان داده می شوند. CPI اغلب به عنوان اندازه گیری تغییر ارزشی یک سبد فروشگاه از کالاها و خدمات بیان می شود، که با روش تراکمی تورم اندازه گیری می شود. BLS، فرمول CPI را تعیین کننده فرمول Laspeyers می نامد، و یک فرمولی را می گذارد که بیشتر شبیه به یک تعیین کننده میانگین تورم نسبت ها می باشد. به هر حال در این تغییرات محاسبه ای، روشی برای تورم های ثابت به کاربرده می شود که شاخص تغییر قیمتی را به تنهایی اندازه می‌گیرد. روش تغییر قیمتی یک سبد فروشگاه ثابت یک عقیده قابل فهمی را از آنچه که شاخص اندازه گیری می کند به ما می دهد. BLS، اطلاعات قیمتی از یک نمونه 85 منطقه شهری انتخاب شده جمع آوری می کند که این مسئله تمام اماکن شهری را در ایالات متحده نشان می دهد. شاخص های ملی ماهانه به عنوان شاخص های منطقه ای میانگین تورم جمعیتی حساب می شوند. شاخص ها به طور ماهانه برای پنج تا از بزرگترین مناطق مرکزی قابل دسترس هستند. و برای 23 ناحیه مرکزی بزرگ دیگر بصورت هر دو ماه یکبار در دسترسشان قرار می گیرد. شاخص ها برای چهار ناحیه از کشور منتشر می شوند – شمال شرقی – شمال مرکزی – جنوب – غرب – و برای نواحی مرکزی در 5 اندازه متفاوت کلاسه بندی می شوند.
باید توجه داشت که مبحث های تورم با توجه به ناحیه فرق می کنند. بنابراین یک کارگر بوستون که به سمت سن دیه گو حرکت می کند، می تواند به طور متفاوت از CPI استفاده کند و قیمت های مصرف کننده را به طو متفاوتی بسنجد – سازگاری های بوستونی را برای روش زندگی مصرف کننده شهری سن دیه گو فراهم آورد. بوستون، CPI پایین تری نسبت به سن دیه گو دارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   56 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شاخص