فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تاریخچه غزل

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاریخچه غزل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تاریخچه غزل


دانلود مقاله تاریخچه غزل

تاریخچه غزل

    غزل، یکی از قدیمی‌ترین قالب‌های شعر فارسی است که شاید اگر در ادبیات جهان دنبالش بگردیم شکل‌هایی نزدیک به همین قالبی که در زبان فارسی وجود دارد را بتوانیم بیابیم.

غزل، یکی از قدیمی‌ترین قالب‌های شعر فارسی است که شاید اگر در ادبیات جهان دنبالش بگردیم شکل‌هایی نزدیک به همین قالبی که در زبان فارسی وجود دارد را بتوانیم بیابیم. وقتی انواع ادبی را تقسیم می‌کنند، یکی از گونه‌های ادبیات که نوع اصلی نیز محسوب می‌شود، تغزل است؛ که باید خود را در قالبی نشان داده ، محملی برای ارایه خود داشته باشد که ادبیات فارسی این را به عهده شعر نهاده است، یعنی هنر کلامی که تغزل را حمل می‌کند، شعر است غزل چون توانسته است تغزل را با خود حمل کند، پیشینه‌ی بسیار دوری دارد؛ حتا در مراجعه به اوایل شکل‌گیری شعر فارسی نیز با غزل مواجه می‌شویم.درواقع، بعد از سروده‌های شهید بلخی، غزل وارد ادبیات ایران می‌شود. با تقسیم‌بندی‌های دوران شعر فارسی ،دقیقا همراه با شکل ویژه‌ای که حکومت بر رعایای خود داشت، غزل هم شیوه خاصی را برای خودش در نظر گرفته است، وقتی می‌شود راحت و بدون پرده‌پوشی صحبت کرد، می‌بینیم که غزل از عناصری استفاده می‌کند که عناصری با نظایر بیرونی هستند که این امر در اشعار شاعرانی مانند فرخی، انوری و ... که متعلق به سبک خراسانی هستند، مشاهده می‌شود.بعد از حمله مغول که نمی‌شد خیلی از حرف‌ها را بیان کرد، غزل این وظیفه شاعران را به عهده می‌گیرد و هنگام سخن گفتن از شاهد، می و سرو، جای یک کاراکتر ساده در شعر، سعی به تبدیل کردن نماد دارد که بتواند معانی مختلفی را با خود حمل کنند. این امر در سبک عراقی بیشتر دیده می‌شود.

در سیر سیاسی و حالات اجتماعی ایران می‌بینیم که هر قدر حکومت‌ها خردتر می‌شوند، از همه آموزه‌ها در کنار هم استفاده می‌شود. به عنوان مثال در دوره‌ای، شاعرانی که قبلا در حکومت‌های وقت جایگاه مشخصی داشتند و آن جایگاه را در حکومت‌های بعدی از دست می‌دهند، در کشورهای همسایه استقبال می‌شوند و شاعران سبک هندی به مضمون‌پردازی در ابیات غزل می‌پردازند که افراط بیش از حد باعث می‌شود این شیوه کارکرد جذاب خود را از دست بدهد.

بعد از این دوره، شاعران در دوره قاجار به طرزهای سابق غزل بازگشت می‌کنند که این امر تا دوران مشروطه و آشنا شدن قاطبه روشنفکران ایرانی با ادبیات فرنگی یا اروپایی و پیدایش شعری که نیما آن را تثبیت کرد، ادامه داشت. در این دوره نگاه جدیدی به شعر تزریق و پنجره جدیدی به شعر باز می‌شود و غزل جزو معدود قالب‌هایی است که خود را تثبیت کرده ، بعد از نیما سعی می‌کند از این تحولی که اتفاق افتاده است، تاثیر گرفته ، شکل دیگری بیابد و سعی می‌کند اجتماعی شود. البته در دوران مشروطه، شعرهای اجتماعی زیادی وجود داشت؛ ولی در اینجا به‌صورت جدی‌تر این اتفاق افتاده و ما با طرز دیگری در غزل روبه‌رو می‌شویم.در حقیقت، تاثیر نیما تاثیر نگاهی است ک او بر شعر دارد؛ شیوه‌ای که نیما ارایه می‌کند، فقط در صورت شعر نیست که شکل قالب را در ادبیات قدمایی ما عوض می‌کند؛ بلکه نیما در نوع نگاه به جهان تاثیر می‌گذارد. در شعر کهن جهان، جهان اقلیدسی یا ارسطویی یا متوازن و متعارفی است که این خود را در شعر هم نشان می‌دهد. گویی برای هر شعر ترازویی وجود دارد. نگاه بعد از دوره رنسانس نگاهی است که گالیله و نیوتن روی آن تاثیر گذاشته و هیات حاکم بر فیزیک هیات بطلمیوسی و آرام آرام برای پذیرفتن جهان نااقلیدسی آماده می‌شود. این قضیه همین طور که روی علوم تاثیر می‌گذارد، روی ادبیات و شعر و نگاه نیما هم اثر می‌گذارد و باعث می‌شود که شعر بعد از نیما کاملا جهت خود را عوض کند.

وی با عنوان کردن این مطلب که بعد از نیما شعری که در آسمان سیر می‌کرد به سمت زمین بازمی‌گردد، ادامه داد: این شعر سعی می‌کند از سمت آسمان به سمت زمین بازگشته ، بر این زمین سفت گام بگذارد و پس از نیما خود را نگاه دارد. در این زمان، آرام آرام روایت جای خود را در غزل می‌یابد و آن تصویرپردازی‌های ساده‌ای که قبلا وجود داشت و با استفاده از عناصر خاصی به ذهن شاعر می‌رسید، تغییر کرده ، از تمامی مظاهر زندگی اجتماعی در غزل بعد از نیما استفاده می‌شود.

غزلی که به سمت جلو حرکت می‌کند، غزلی است که به شدت به روایت، تصاویر امروزی عینی و بسیار شخصی اهمیت می‌دهد و خود را به اوزان تثبیت شده سابق مقید نمی‌داند. شاید وزن‌هایی که در ادبیات سابق وزن‌های نامطبوعی شمرده می‌شد، الان دیگر اینگونه نبوده، کاملا پذیرفته شده است.

بعد از نیما، دو جریان شعر بدون وزن و شعر موزون به وجود می‌آید، : یک عده سعی می‌کنند از تمام عناصری که نیما استفاده می‌کرد استفاده کنند و عده‌ای دیگر سعی می‌کنند راهی که نیما باز کرده را دنبال کنند. در شاخه‌ای که از وزن استفاده می‌کنند، کسانی هستند که نمی‌توانند از جاذبه‌های غزل چشم بپوشند، به همین دلیل بیشتر شعرهایشان در این قالب است.یکی از دلایل ماندگاری غزل را نگاه اجتماعی و خاستگاه شخصی آن است: غزل خلوت مخاطب شعر را پر می‌کند و چیزی که مخاطبان شعر در خلوت خود زمزمه می‌کنند، غزل است. زیرا غزل از قابلیت‌های یک بیان شخصی استفاده می‌کند. مثلا در مورد عشق یا مرگ که کاملا شخصی است، صحبت می‌کند و چون محمل این نوع ادبی تغزل بوده، غزل توانسته است خود را به ما برساند؛ درحالیکه مثنوی نتوانسته است به این گستردگی کار کند. حتا چهارپاره نیز تنها در شاخه‌های فرعی خود را نگه داشته است.

نادمی ادامه داد: شاعرانی مانند منوچهر نیستانی، با وارد کردن فضای امروزی به غزل، روایت را در غزل تثبیت کردند. درواقع شعری که به سمت انسان گرایش دارد، یکی از ویژگی‌های پس از نیماست که در غزل این اتفاق بیشتر رخ داده است. از شهریار نامی نمی‌برم، زیرا او هم‌دوره نیما بوده و با هم به سمت جلو حرکت می‌کنند؛ ولی کسانی مانند هوشنگ ابتهاج (هـ.ا.سایه)، نوذر پرنگ، حسین منزوی و .. کسانی هستند که غزل را کاملا انسانی، دنیایی و زمینی گفته‌اند.

...

 

 

18 ص فایل ورد

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه غزل

دانلود مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ


دانلود مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

 

مشخصات این فایل
عنوان: شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 16

این مقاله در مورد  شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ می باشد.

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

شرح غزل « طربنامۀ عشق » حافظ :
در ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد   
                              عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
در لحظۀ آفرینش، ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعلی در زمانی معیّن دارد - دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد - مراد از ازل ، آغاز غیر زمانی است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پدیدار گشت( ظهور یافت ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز.....

« فخر الدین عراقی » در یک توصیف بسیار زیبا ، نگاشته است: [حق که بنیاد ذاتی جهان است خیر محض و جمال مطلق است و لازمه این زیبائی ، جلوه گری است : « سلطان عشق خواست که خیمه به صحرا زند ، در خزاین بگشود ، گنج بر عالم پاشید ، ورنه عالم با بود و نابود خود آرامیده بودو در خلوت خان شهود آسوده . نا گاه عشق بی قرار از بهر اظهار کمال ، پرده از روی کار بگشود، صبح ظهور نفس زد ، آفتاب عنایت طلوع کرد ، نسیم هدایت بوزید ، دریای وجود در جنبش آمد ، سحاب فیض چندان باران « ثُمَّ رَشَّ عَلَیهم من نوره » بر زمین استعدادات.....

جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت                    عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
وقتی آفرینش کائنات و انتشار وگسترش آن صورت پذیرفت و موجودات مختلف پا به عرصۀ وجود نهادند (مخلو قات بسیار و گوناگون آفریده شدند) پروردگار بر مخلوقاتش و بر فرشتگان نظاره کرد، در وجود همۀ موجودات عالم حیات بود ولی عشق نبود برترین موجودات فرشتگان بودند که از علم خداوندی و دانش او (محدوداّ ) برخوردار بودند ولی فرشتگان نیز ذی عشق نبودند و خداوند اراده کرد موجودی بیافریند که سرشار از عشق باشد و لذا انسان را آفرید و در وجودش......

دیگران قرعۀ قسمت همه بر عیش زدند                         دل غمدیدۀ ما بود که هم بر غم زد
مردمان غافل و خوش گذرانان، هدف از آفرینش خود (قرعۀ قسمت) و رسالتی را که بر دوش داشتند فراموش کردند و دنبال امرار معاش و خوش گذرانی رفتند و روزگار به غفلت گذراندند و در کشف علم خداوندی و درک جهان نکوشیدند و در اسرار عالم هستی غور نکردند و خدمتی شایسته و همّتی والا به خرج ندادند . تنها عاشقان وادی سلوک و تشنگان وادی عشق و غمدیده گان و رنج کشیدگان......

حافظ زمانی قادر به کشف اسرار الهی و رموز خلقت و لحظۀ آفرینش(طربنامۀ عشق) گردید که خداوند به واسطۀ دل خرّم و پاکی( نفس رحمانی) که داشت به وی اجازه داد به اسرار او پی ببرد و به تماشاگه راز آید و کشف اسرار نماید . وقتی دل و جان حافظ لبریز از عشق الهی گشت قلم بر دست گرفت و چون نوای آسمانی عشق را در یافته بود توانست غزل زیبا و با شکوه کیهانشناسی را بسراید . بعبارتی دیگر حافظ زمانی قلم برداشت و اسرار آفرینش و حدیث خلقت را فاش ساخت که به نهایت وجد و سرور رسیده بود.

فهرست منابع مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

1- « مکتب حافظ » ، استاد منوچهر مرتضوی
2- « کیهانشناسی : از انبساط هابلی تا آتشگوی آغازین» ، جان گریبین
3- « تاریخچۀ زمان » ، استیون هاوکینگ
4- « جهان در پوست گردو » ، استیون هاوکینگ
5- « لمعات عراقی » ، فخرالدین عراقی
6- « نسبیّت » ، آلبرت اینشتین
7- « تعلیقات » ، ابوالعلاء عفیفی
8- « حافظ نامه » ، بهاء الدین خرمشاهی
9- « مثنوی معنوی » مولانا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

کارافرینی غزل معاصر

اختصاصی از فی توو کارافرینی غزل معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی غزل معاصر


مقاله غزل معاصر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق
به غزل معاصر غزل قالب ملی شعر ماست،سند شناسایی ماست،غزل یعنی حافظ،یعنی مولوی،غزل یعنی زیبایی ،یعنی اوج،و ایرانی ها در برابر هر چیزیی که غزل باشد از خود بیخود می شویم و خانه دلمان را با تمام وجود به رویش باز می کنیم و هرگز فکرش را نمی توانیم بکنیم که یک روز غزل نداشته باشیم .  آری غزل همه چیز ماست و به همین خاطر است که مثنوی سرایی چون احمد عزیزی و قصیده سرای بزرگی چون امیر فیروز کوهی برای ما حتی نامی نا آشنا و کمرنگ دارند اما دیوان غزلیات نه چندان محکم بعضی از شاعران خیلی زود به خانه ما راه می یابد ،هیچ وقت عاشق شعر این شاعران نبوده ایم بلکه ما دیوان «غزلیم». غزل اگر چه با برخورد تحولات زبانی و قرار گرفتن در مسیر تجربیات رنگارنگ شاعران از نظر ساختاری متغییر گردیده است اما به کمک گستردگی مفهوم قالبی جاودانه است و در همه دوران ها مفاهیمی چون عشق و عرفان،حماسه،اجتماع،... با آن پیونی اصیل داشته است.                                                                                                      موارد متعددی از جمله وزن،قافیه و آرایش های بدیعی و به طور کلی نظام موسیقیاتی غزل باعث گردیده است که این قالب شعری در برخورد با مفاهیم گوناگون ،ارزش ساختاری خود را به شدت حفظ کند.                                          در خصوص غزل نو باید گفت که سرچشمه و ریشه های این غزل به طور دقیق به بعد از نیما و مفهوم هایی که او متعهد به بیان آنها بود بر می گردد و مفاهیمی چون انسان و اجتماع و….به طور کلی نمی توان غزل نو را تافته ای جدا بافته از شعر معاصر دانست به همین خاطر باید برای بررسی غزل نو ابتدا ویژگی های شعر امروز را باید بررسی کرد.


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی غزل معاصر

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

اختصاصی از فی توو پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

 

  

 

 

تعداد صفحات پایان نامه: 155 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد با فرمت ورد word

 

پایان نامه جهت دریافت درجه ی کارشناسی ارشد MA

در رشته ی زبان و ادبیات فارسی

دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی

عنوان پایان نامه

غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

استاد راهنما

دکترسید محّمد ترابی

استاد مشاور

دکتر کاظم دزفولیان

پژوهشگر

افسانه سام خانیانی

چکیده

غزل شکل نهایی و تکامل یافته ی شعر ماست و شاید بتوان گفت قدیمی ترین قالبی است که در شعر فارسی توانسته است حیات خود را به هزاره ی جدید بکشاند و این کار کوچکی نیست . یکی از شاعران برجسته ی معاصر ایران که خلاقیّت و آفرینندگی را با پژوهش و تتبّع جمع آوری کرده است و هم محافل ادبی و هم جامعه ی دانشگاهی او را در زمان حیاتش جدّی گرفت ، مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی است . قالب غزل در همه پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور دیده می شود. سید حسن حسینی نیز در قالب غزل اشعار قابل توجهی دارد .موضوع این پژوهش بررسی غزل های روایی و سایر انواع آن در غزل های سید حسن حسینی و قیصر امین پور می باشد . غزل روایی غزلی است که در محور عمودی خود ، به نقل رویدادی بپردازد ، رویدادی که شرح آن ، درون غزل باشد و کل ساختار غزل را در برگیرد . هر غزل روایی ، از سه بخش مقدمه ، تنه و پایان تشکیل شده است.عناصر داستانی در غزل روایی وجوددارند که عبارتند از : شخصیت ، صحنه ، پیرنگ ، زاویه دید ، عمل داستانی ، حادثه ، گفتگو ، مضمون ، اوج ، گره گشایی و نتیجه گیری.

در سایر انواع غزل نیز با داستان مواجه هستیم اما داستان ها و روایاتی که در بیرون از غزل رخ داده است و فهم آن به درک و اطلاعات مخاطب یا خواننده بستگی دارد. سایر انواع آن شامل غزل های ارجاعی، غزل هایی که حکایت دارند ، غزل های دارای مقدمه برای گفتگو ، غزل هایی که تلمیح دارند، می باشد.

فصل اول

مقدمه و روش تحقیق

1-1-کلیات

تعریف مساله و بیان سوال های اصلی تحقیق

        مهم ترین سوال های این پژوهش به قرار زیر است :

        یک- نگاه قیصر امین پور و سید حسن حسینی به قالب غزل چگونه است ؟

دو- کارکرد غزل های روایی و سایر انواع غزل در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی چگونه است ؟

        سه- کیفیت عناصر داستان در غزل های روایی و غیر روایی چگونه است ؟

1-2- فرضیه ها

        یک – غزل در همه ی پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور به طور تقریباً یکسان وجود دارد .

        دو – قیصر امین پور یکی از شاعران توانمند معاصر بود که توانست در دهه ی شصت با اینکه کشور در شرایط جنگ به سر می برد ، با استفاده از قالب غزل ناب شعر را از ایستگاه های غمگین برهاند و آوازی سر دهد از جنس تغزل و تعهد که هر یک از این غزل ها نوعی روایت سال های جنگ و بعد از آن می باشد که این روایت ها یا در محور عمودی غزل رخ داده است یا بیرون از غزل. سید حسن حسینی نیز از شاعران توانمند در زمینه ی روایت های مذهبی است و همه او را ، با این عنوان می شناسند .

        سه – در غزل روایی یک روایت در محور عمودی آن وجود دارد . در غزل های غیر روایی هم داستان به نوعی وجود دارد. وجود داستان چه در غزل روایی و چه در غیرآن خواننده را به سوی درک بیشتر مفاهیم شعری سوق می دهد . این همان هنری است که شاعر از خود باقی می گذارد .

1-3- روش کار

این کار پژوهشی در پنج فصل می باشد …

علت اصلی انتخاب قیصر امین پور و سید حسن حسینی این بود که از شاعران توانمند سه دهه ی اخیراند و در میان خاص و عام جایگاه رفیعی پیدا کرده اند و اشعارشان همه کس فهم شده است .

1-4- سابقه و ضرورت انجام تحقیق

با توجه به جستجو و تامل نگارنده ، تاکنون اثر پژوهشی که به غزل های قیصر امین پور و سید حسن حسینی با رویکرد روایی و غیر روایی توجه داشته باشد ، انجام نشد . در چند پایان نامه ای که وجود دارد فقط بر روی زیبایی های شعری یا مفاهیم کلماتی خاص و حداکثر در دو مجموعه از اشعارش کار شده است . پایان نامه مورد نظر که درباره ی بررسی غزلیات روایی و سایر انواع آن می باشد توانایی و برتری و نو بودن پژوهش حاضر را نشان می دهد .

1-5-روش و ابزار گردآوری اطلاعات

کتابخانه ای و فیش برداری

1-6-جامعه ی آماری

کل غزل های قیصر امین پور و سید حسن حسینی

1-7-شعر و آفرینش

         زندگی بشر دور از شعر قابل تصور نیست. چرا که اندیشه های انسان درباره ی خودش و طبیعت که شکل شعر های ساده و ابتدایی دارد، از ابعاد روح به شمار می رود و نمی توانیم زندگی او را از این بعد روحی مجرد سازیم. سر گذشت شعر به دورانی می کشد که از حدود تاریخ و گزارش های تاریخ به دور است و از لحظه ای آغاز می شود که کاروان زندگی در جاده ی زمان به راه پویی پرداخته و شعر نوای جرس پیشرو این قافله است. از این رو پیدا کردن نخستین شعر و اولین سراینده ممکن نیست. افسانها یی نظیر این وجود دارد که گفته اند اولین شعر جهان را آدم ابو البشر سرود. مرثیه ای در سوگ هابیل. ( شفیعی کدکنی: 562 )از دیر باز مردم به شعر به عنوان سخنی غیر معمولی و غیر طبیعی می نگریستند تا جایی که سخن شاعر را سخنی از زبان خدا، خدایان، الهه های گوناگون و یا موجودات غیر انسانی تلقی می کردند. که انسان در حالت بی خودی، روح خود را در اختیار آن ها می گذارد و زبان و سخن و پیام آنان می شود. اعراب معتقد بودند که ( جن )، به آن ها تلقین شعری می کند و آنان ناخواسته و تحت تاثیر این موجودات ناشناخته، سخنان آنان را باز گو می کنند. ابو العلا معری می گوید: ” انَ لکل شاعر شیطانا یقول شعر علی لسانه ” حتی شاعران ایرانی که تحت تاثیر نظرات مستقیم و غیر مستقیم شاعران عرب بودند. کم و بیش در اشعار خود به این اعتقاد اشاره دارند. ناصر خسرو در بیتی چنین بیان می کند که

« بازی گریست فلک گردان                            امـروز کـرد تـابعـه تلقینم »

این اعتقاد هنوز بیش و کم در میان مردم وجود دارد که گاهی اوقات رنگ باخته و در پشت جملات و نظراتشان خفته و گاهی به شکل دیگری بروز می کند. امروزه هر چند شعر را تلقین خدایان و موجودات مرموز نمی دانند؛ ولی شاعر را موجودی با شعور و شناختی برتر از شعور طبیعی بشر قلمداد می کنند و عقیده دارند که شاعران پیامبران سرزمین کلماتند و خدایگان واژگان که در روح کلمات و واژگان، جایی تازه می دهند و دوباره آنان را می آفرینند و شاید ساختن اصطلاح ” در رستاخیز کلمه ها ” با این اعتقاد و باور بی ربط نباشد. شناخت شعر، قرن ها آدمیان را به خویش مشغول داشته است. فیلسوفان و ادیبان تلاش های پی گیر در تعریف شعر به کار بسته اند و هزارها تعریف از شعر در فرهنگ ها و کتاب های جهان مسطور و مندرج است. کهن ترین تعریف از شعر را نزد منطقیان می یابیم که می گویند: ” شعر کلام موزون و قافیه دار است.” و متاخران به تلفیقی از دو تعریف منطقی و عروضی قایلند و شعر را ” کلام خیال انگیز موزون و قافیه دار ” می خوانند. ( بشر دوست: 126 )

1-8-شعر و فرهنگ شاعر

         شاعر تحت تاثیر جریانات مختلف ذهنی خود است که از بدو تولد ساخته شده و در جریانات مختلف زندگی و در محیط های گوناگون فرهنگی و طبیعی خود با آن مواجه شده است؛ شعر می گوید. شعر آن چنان نیست که در یک لحظه با کلمات ساخته شده در قالب شعری خاص تولد یابد. هر کلمه ای که از ذهن شاعر خارج می شود مانند صندوقی است که تمام دانسته ها و احساسات نهفته در لایه های ذهنی شاعر را با خود جمع کرده، به این طرف رمز و رازها می آورد.

شفیعی کدکنی، مجموعه عواملی که جریان ذهنی شاعر را تشکیل می دهد به سه دسته تقسیم می کند: 1) فرهنگ عمومی شاعر؛ یعنی آگاهی او از آن چه در گذشته و حال، در محیط دور و نزدیک او جریان داشته، از مسایل تاریخی، اجتماعی و سیاسی تا اطلاعات دینی، اساطیری، علمی و فلسفی.

2- فرهنگ شعری که حاصل خوانده ها و شنیده ه های او در زمینه ی الفاظ و معانی شعری است.

3- تجربه های خصوصی، در طول زندگی، از روزگار کودکی تا لحظه ی سرودن و خلق آفرینش هنری که از پیچیده ترین عناصر ذهنی است و در تحقیقات ادبی به خصوص در بحث صور خیال، دارای اهمیت است.” ( شفیعی کدکنی 203 )

آن گونه که پسا ساختار گرایان اعتقاد دارند: ” هدف هر خوانش باید تولید معنا باشد و معنای بیش تر را می توان با درگیر کردن آشکار و آگاهانه ی آرزوهای لذت مدار و سیاست مدار خود با متن تولید کرد. حتی پیچاندن استراتژیک متن یا خوانش ( بر خلاف منش ) پیام آشکار متن، چیزی بیش از ادامه ی منطقی آن چه که همه ی خوانندگان انجام می دهند، نیست. قدرتمند کردن خواننده، در عین حال قدرتمند کردن منتقد است که به عنوان نماینده ی خواننده عمل می کند. ( هارلند: 60- 385 )

از دیر باز آن چه زبان شعر را از زبان معمولی متمایز و برجسته تر می نماید، موسیقی و وزن شعر می باشد. همین که مردم عامی، هر گروه واژه را در کنار هم با ردیف و قافیه و آهنگ که گوش نواز می آید، شعر می پندارند؛ نمایانگر این است که اولین تلاش های انسان ها در استفاده جدید از کلمات روزمره، در به کارگیری کلمات در یک زنجیره ی جدید آوایی و موسیقیایی جدید بوده است.

شفیعی کدکنی، موسیقی شعر را به چهار دسته تقسیم کرده، شعری را برجسته می داند که بتواند هم زمان این چهار دسته ی موسیقی را در خود نهفته باشد.

  • موسیقی بیرونی شعر: همان وزن عروضی که لذت بردن از آن امری غریزی می باشد.
  • موسیقی کناری: منظور تناسبی است که از رهگذر هماهنگی دو کلمه یا دو حرف در آخر مصراع ها دیده می شود؛ مثل خواب و آب …
  • موسیقی داخلی: مجموعه تناسب هایی که در میان صامت و مصوت های کلمات یک شعر ممکن است که وجود داشته باشد.
  • موسیقی معنوی: آن چه قدما طباق و تضاد و مراعات النظیر و … خوانده اند، نوعی آهنگ در درون شعر به وجود می آورد و رعایت این تناسب ها، اگر به طرزی باشد که خواننده متوجه تصنع هنر مند نشود، بسیار پر اهمیت است. ( شفیعی کدکنی: 88 – 96 )

1-2-ساختار ( structure ) یا ساخت

به طور کلی به شیوه ی اتصال میان عناصر و اجزای سازنده اثر ادبی گویند. ساختار مانند ریسمانی است که بدون دیده شدن دانه های تسبیح ردیف می کند.(داد 276)

ساختار چار چوب طرح ریزی شده ی اثر ادبی است که در این صورت به دو شکل ساختار صوری و غیر صوری نمود پیدا می کند. از دیدگاهی دیگر، ساختار تعریفی عمیق تر دارد و آن حاصل روابط کلیه ی عناصر تشکیل دهنده ی اثر با یکدیگر است؛ یعنی ارتباط ذاتی بین اثر هنری که کل اثر را دربر می گیرد و به آن یکپارچگی می دهد. به این ترتیب در مورد شعر، ساختار تشکیل و تنظیم ارتباطی است قوی و یکپارچه بین همه ی عناصر شعر که شاعر آن را با به کار بردن تدابیر فن شعر به وجود می آورد. (میرصادقی، ذوالقدر 145)

هم چنین ساختار را بیان صریح و روشن اثر ادبی و مفهومی دیگر، آن چه که به صورت بیان نثری می توان از شعر بیرون کشید یا خلاصه و فشرده ی شعر به صورت نثر نیز تعریف کرد. در ادبیات، چگونگی ساختار بر محتوا تأثیر می گذارد، بدین معنی که طرز قرار گرفتن اجزای اثر ادبی، محتوا را تغییر می دهد.(همان 146)

پس ساختار یک شیوه و روش است و سخن آن این است که هر جزء یا پدیده در ارتباط با یک کل بررسی می شود. بدین ترتیب ساختار گرایی بین مباحث سنتی ادبیات از قبیل بدیع و بیان و عروض و قافیه و یافته های جدید زبان شناسی ائتلافی به وجود آورده است.

 1-3-زمینه ی تاریخی ساختارگرایی

ریشه ی ساختارگرایی به فرمالیسم روس و مکتب پراگ می رسد. و در هر یک از مکتب های فوق به نحوی است، که به شرح زیر است.

الف) در مکتب فرمالیست ها روشی است برای کشف رابطه ی تکواژهای درون جمله و رابطه ی آن ها با طرح کلی زبان. آن ها معتقد بودند تکیه بر فرم باید باشد نه محتوا.

ب) ساختارگرایی در مکتب پراگ رابطه ی بین اجزاء یک پیام ادبی است که ساخت آن را تشکیل می دهند. به نظر آنان اثری هنری است که در آن همه ی عناصر هم صورت است و هم محتوا و هیچ جزئی را نمی توان به زبان دیگر جز همان زبان ادبی به کار گرفته شده، توضیح داد. (شمیسا، نقد ادبی 193)

1-4-اصول ساختار گرایی

شالوده ی دیدگاه فردینان دوسوسور- که مکتب فرمالیسم، و در پی آن، ساختارگرایی، براساس آن بنا شدند بدین شرح است:

1-4-1-دید همزمانی و درزمانی

در دید همزمانی که ساختارگرایی مبتنی بر همان دید است. به علل و عوامل قبلی توجه ندارد بلکه توجه اصلی آن متوجه به ربط اجزا و پدیده ها در یک زمان و دوره مشخص است، اما از آن جایی که ساختارها در زمان های گوناگون تغییر می کند. ساختارگرایان یک دید در زمانی هم در نظر می گیرند. یعنی جنبه ی تاریخی را در نظر می گیرند، و به مطالعه ی تاریخ یک زبان و بررسی تحولات آن در طول زمان می پردازند. در حالی که دید همزمانی مطالعه ی زبان در یک مقطع خاص است.

1-4-2-زبان وگفتار

فردینان دوسوسور میان زبان و گفتار، تمایز قائل شده است. زبان یک دانش و قوه ی ذهنی است که طرح آواها و نحو و معانی را در خود دارد و گفتار محقق شدن آن در کسوت الفاظ است. یعنی گفتار جنبه ی عینی و ملموس زبان است و زبان نظامی است بالقوه فقط در ذهن اهل زبان وجود دارد و در واقع توانایی گوینده شنونده برای درک جمله هاست. (شمیسا 195)

1-4-3-دال و مدلول

طبق نظر دوسوسور، بین دال و مدلول پیوند قراردادی است. دال صورت آوایی یا نوشتاری نشانه است و مدلول، مفهوم ذهنی آن است. ساختارگرایان نیز می گویند هر دال، مدلولی دارد؛ اما پسا ساختارگرایان معتقدند: دال می تواند چندین مدلول را در اختیار مخاطب قرار دهد. لذا معنی را نویسنده به وجود نمی آورد. او دال را در متن می نشاند و مدلول ها را در اختیار خواننده است. و رابطه ی میان دال و مدلول یک رابطه ی صریح نیست. این موضوع شامل حال آثاری می شود که متن باز دارند و شامل متونی که بسته هستند، نمی شود. (همان 202-203)

1-4-4-روابط هم نشینی و جانشینی

دوسوسور ساخت درونی زبان را به دو مقوله تقسیم کرده است.

الف) روابط هم نشینی (syntaymatic)

ب) روابط جانشینی (paradiymatic )رابطه ی هم نشینی پیوند عناصر را در زنجیره ها و جملات توجیه می کند در حالی که روابط جانشینی ارتباط عناصر را با جانشین های آن ها توصیف می کند.

دوسوسور رابطه ی هم نشینی و جانشینی را که برای توصیف همه جانبه ی زبان کارآمد بود، جانشین تقسیم بندی سنتی در توصیف زبان نمود که شامل صرف و نحو، واج شناسی و واژگان می باشد. (مانفرد 30-33)

1-5-اهداف ساختارگرایی

ساختارگرایی، مطالعه ی اجزای تشکیل دهنده ی یک اثر،و بررسی مناسبات آن ها با هم است برای آسان تر شدن تجزیه و تحلیل یک پیام ادبی، مطالعه ی ساختاری باعث می شود که در میان کثرت های به ظاهر متفاوت و مختلف متوجه نوعی وحدت شویم که حامل پیامی است و در نتیجه درک ما دقیق تر می شود.

در ساختارگرایی توجه به معنا مورد توجه قرار می گیرد نه مسائل اجتماعی و اقتصادی. در نقد نو نیز اثر ادبی بر مبنای خود اثر، توضیح داده می شود. یعنی متن و لاغیر. توجه از شخص شاعر، به شعر او، هدفی است شایان توجه زیرا دست یافتن به یک شیوه برای داوری منصفانه است که در مورد یک اثر ادبی انجام می شود. (شمیسا 194)

1-5-1-ساختار شعر کلاسیک فارسی

شعر کلاسیک فارسی، به لحاظ روساخت دارای ظاهر گسسته نمایی است، اما از نظر ژرف ساخت. ساختار دوری دارد به این معنا که مضامین حول یک محور درگردشند. علت وجود چنین ساختاری این است که در جوامع مبدأ گرای و مرکز مدار همه چیز در پیرامون مرکز نظام بندی می شوند. در چنین نظامی، مهم نیست که واحدهای ساختاری با هم و دمساز باشد یا نه؛ دم ساز بودن تک تک آن واحدها با مرکز نظام است. (مانفرد 83)

 1-5-2-ساختار شعر نو فارسی

شاعر رمانتیک قرن نوزدهم، کالریج، اثر ادبی و پیوند اجزا و مناسبات درونی آن را به گیاهی تشبیه می کرد که اجزای آن، پیوستگی درونی اثر و پیوند جدایی ناپذیر بین اجزای اثر و کل آن، اصطلاح شکل اندام وار را به کار گرفت. (اخلاقی، به نقل از پایان نامه ی دکتری حیدری 28)

نیما یوشیج ساختار شعر نو فارسی را مانند استخری از آب می داند که وقتی بادی به آن می وزد یا سنگی در آن می افتد، موج هایی تشکیل می شود هر موج کوچک محاط در م.ج بزرگ تر است و به نوبه ی خود محیط بر موج کوچک تر، و مجموعه ی این امواج کوچک و بزرگ، کامل کنند. این دستگاه هستند. (یوشیج نیما، حرف های همسایه به نقل از پایان نامه ی دکتری حیدری 157)

1-6-شعر روایتی

توالی از پیش انگاشته شده ی رخدادهایی که به طور غیر تصادفی به هم اتصال یافته اند، را روایت گویند. ( رولان بارت، 138) شعر روایتی از قدیمی ترین انواع شعر است که یک واقعه ی تاریخی و یا قصه و سرگذشت و حکایتی را بیان می کند. رواییات، قسمت عمده ای از ادبیات فارسی را تشکیل می دهند. (داد 311)

 

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی