فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر


تحقیق در مورد عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه33

 

فهرست مطالب

دید کلی

 

فیلم رنگی

 

عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

 

تاریخچه

 

تولید عکس رنگی

 

ظهور رنگ

 

تصویر رنگی در یک دقیقه

 

عکس فوری

اولین عکس رنگی  

فرآیند کوداکروم

شیمی عکاسی تاریخچه و سیر تحولی عکاسی فرایندهای عکاسی

عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

 

 

 

دید کلی

 

پس از کشف ترکیبات رنکی حساس به رنگ‌های نور و فیلم سیاه و سفید پنکرومیک ، تکنیک عکاسی رنگی توسعه یافت و عمومیت یافتن آن به ظهور کوداکروم مربوط می‌شود که در سال 1935 در دسترس مصرف کنندگان قرار گرفت.

 

تاریخچه

 

در سال 1611 دومینیس نشان داد که نور مرئی از سه نور اساسی قرمز ، سبز و آبی ، تشکیل شده است که به آنها رنگهای اولیه می گویند .این مفهوم در توسعه نظریه عکس رنگی و عکاسی رنگی بسیار مفید واقع شد و در سال 1861 این عقیده کم کم قوت گرفت که برای توسعه تصویر رنگی ، یک فیلمی از سه لایه باید ساخت که هر لایه آن نسبت به یکی از سه رنگ اولیه حساس باشد. این نظریه توسط ماکسول دانشمند معروف انگلیسی ارائه شد و هم او بود که اولین عکس رنگی را گرفت. و نتایج به دست آمده توسط وی بعدها با نظریه جدید مربوط به این فن ، کاملا مطابقت داشت.

 

تولید عکس رنگی

 

برای تولید عکس رنگی از سیستم فیلتر رنگ‌های اولیه استفاده می‌شود. این رنگها از طریق جذب نورهای اولیه توسط ترکیبات رنگی روی فیلم به وجود می‌آید. به این ترتیب که اگر یک ترکیب رنگی فقط رنگ اولیه نور را جذب کند، رنگ باقیمانده ، آبی متمایل به سبز (سیان) خواهد بود، اگر نور آبی جذب شود، رنگ زرد و اگر نور سبز جذب شود رنگ قرمز متمایل به آبی (مگنتا) ظاهر می‌شود.

 

هرگاه آمیزه کاملی از رنگهایی که بتوانند رنگهایی اولیه معینی را که در طول فرآیند ظهور در امولسیون عکاسی تشکیل شود جذب کنند، یک تصویر با رنگ دلخواه تولید می‌شود. برای مثال ، مخلوطی از مکنتا و سیان ، رنگ آبی را ظاهر می‌کند. زیرا مگنتا نور سبز و سیان را جذب می‌کند و فقط نور آبی از مخلوط سه نور باقی می‌ماند که می‌تواند عبور کند.

 

فیلم رنگی

 

بطور کلی ، یک فیلم رنگی شامل یک لایه کمکی و سه لایه امولسیونی حساس در مقابل رنگها می‌باشد. لایه حساس به رنگ آبی در بالا قرار دارد، زیرا که هالید نقره به نور آبی حساس است. بعد ، یک لایه زرد وجود دارد که نور آبی را جذب کرده و لایه امولسیونی پایینی را از نور آبی محافظت می‌کند. این لایه‌ها همانند آنچه که سیانین در فیلم با نکروماتیک سیاه و سفید انجام می‌دهد، به کمک ترکیبات رنگی موجود در خود ، نسبت به رنگ‌ها حساسیت نشان می‌دهند. قابل توجه است که ترکیبات رنگی حساس

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

دانلود مقاله پروژه ارگونومی ( شرکت عصر صنعت شرق )

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پروژه ارگونومی ( شرکت عصر صنعت شرق ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پروژه ارگونومی ( شرکت عصر صنعت شرق )

 

 

 

بسمه تعالی
مقدمه :
پروژه ای که در دست شماست در مورد عوامل انسانی یا ارکونومی می باشد به عبارت ساده تو منظور از اصطلاح عوامل انسانی طراحی برای کاربوی انسان است .
تعریف عوامل انسانی : پیش از این تعریف باید چند اصطلاح راتعریف کنیم . عوامل انسانی اصطلاحی است که در ایالت متحده وچندکشور دیگر به کار می رود . اصطلاح ارگوندی اگر چه در ایالت متحده هم به کار می رود ولی در اروپا ودیگر کشورها رایجتر است بعضی ها سعی می کنند بین این دو تمایز قائل شوند اما به عقیده ما هر نوع تمایز قائل شدن اختیاری است ودر همه موارد علمی این دو اصطلاح متفاوتند . اصطلاح دیگری که گاهی در ارتش امریکا به کار می رود مهندسی انسانی است اما اهل فن این اصطلاح را زیاد نمی پسندند واین اصطلاح کم کم رواج می افتد اصطلاح دیگر روانشناسی مهندسی است که در نزد بعضی از روانشناسان در ایالات متحده رایج است بعضی روانشناسی مهندسی راتحقیق پایه در مورد قابلیتها ومحدودیتهای انسان می دانند و آنرا از عوامل انسانی که بیشتر به کاربرد اطلاعات در طراحی مربوط می شود می کند .
عوامل انسانی دوهدف مهم دارندهدف اول افزایش بازدهی و کارآیی انجام کار و فعالیتهای دیگر است وهدف دوم تقویت بعضی ارزشهای انسانی مطلوب از جمله افزایش ایمنی ، کاهش خستگی وتنش افزایش راحتی ، افزایش مقبولیت نزد کارگر ، افزایش میزان رضایت شغلی وبهبود کیفیت زندگی است .
که ما در این پروژه بیشتر در موردهدف دوم عوامل انسانی تحقیق کرده ایم . عوامل انسانی اطلاعاتی در مورد رفتار توانایی محدودیتها وسایر مشخصه های انسان کشف می کندواین اطلاعات رادرطراحی ابزارها دستگاهها سیستمها ، تکلیفها ، شغلها ، و محیطهای مختلف به کار می برد تا بیشترین بهره وری ایمنی راحتی و کارآیی رادر هنگام استفاده انسان داشته باشد .

 

معرفی کارخانه :
شرکت عطر صنعت شرق در شرکت صنعتی بهارستان درکمال آباد واقع شده است مساحت شرکت 1150 متر مربع می باشد دارای لوله تولید و واحد اداری است و 100 نفر پرسنل تولید و 10 نفر پرسنل واحدمهندسی در این شرکت مشغول به کار هستند .
محصولات تولیدی شرکت : کشاب و زیرکشاب کنتور گاز به سفارش شرکت ملی گاز ایران مجموعه دسته دنده اتومبیل کاروان ( ون) به سفارش شرکت سایپا کاسه نشیمن کمک فنر پراید به سفارش شرکت سایپا و....
توضیح مختصری از روش تولید محصولات :
کشاب وزیر کشاب : مواد اولیه این محصول با کالیت است که بعد از انبارش در انباردائمی وگاز گیری از آن برای تولید ارسال می شوند ، مواد با کالیتی در دستگاه پخت ( ماکروویو ) قرار می گیرند وبعد از گذشت مدت زمان مشخص وپخته شدن از دستگاه خارج شده وسریعا درداخل دستگاه پرس قرار می گیرد وپرس می شود وقتی زمان مشخص گذشت وقطعه خنک شد آنرا از دستگاه پرس خارج نموده وبه بخش پلیه گیری ارسال می کنند در بخش پلیه گیری کارگران به وسیله دستکش وشابلون مخصوص قطعه کشاب و زیر کشاب را پلیه گیری می نمایند وقطعات به بخش لپینگ منتقل می شوند دراین بخش محصول را در داخل دستگاه لپینگ قرار داده و به مدت 6 دقیقه لپینگ می کنند تا سطح محصول کاملا صیقل داده شود بعد آنها را شستشو می دهند وبه بخش مونتاژ بوش بدنجی می فرستند وبعد از عمل مونتاژ کنترل کیفیت می شود که اقلام معیوب برای دوباره کاری برگشت داده می شوند واقلام سالم بسته بندی شده وبرای ارسال به شرکت ملی گاز ایران آماده می گردند .
کاسه نشیمن کمک فنر پراید :
این محصول از دو قطعه فلزی به صورت ورق تشکیل شده است که ورق اول به شکل مربع و دارای طول وعرض cm 30 و cm 25 است وورق دوم دایره ای به قطر cm 5 می باشد ورق مربع شکل را در زیر پرس لیدورلیک 180 تنی وروی قالب شماره 1 کاسه نشیمن قرار می دهیم وقطعه را پرس می کنیم سپس قطعه پرس شده رازیر دستگاه پرس ضربه ای 60 تنی قرار می دهیم و دو سوراخ روی آن ایجاد می کنیم بعد مجددا قطعه را به پرس لیدرولیک 180 تنی برده ولی روی قالب شماره 2 که کسی بلند از قالب شماره 1 است قرار می دهیم ( دلیل این کار این است که اگر ورق را از ابتدا روی قالب شماره 2 قرار دهیم به علت نازکی ورق در اثر کشش پاره می شود ) بعد ازانجام عملیات پرس قطعه ساخته شده راهمراه با ورق دایره ای شکل به وسیله دستگاه نقطه جوش ، جوش می دهیم بعد قطعه را برای رنگ می فرستیم که پس از رنگ کنترل کیفیت می شود .
-بررسی محیط کارخانه از نظر ارگونوسیکی :
شرایط محیطی به طور کلی شامل چهار بحث ، روشنایی ، اقلیم ، سروصدا ، حرکت می باشد که ما سعی کرده ایم در شرکت عصر صنعت شرق هر چهار بحث ذکر شده را تا حدودی بررسی کنیم تا شرایط مناسبی برای اپراتور ها ایجاد شود .
1- روشنایی : در بسیاری از فعالیتهای روزانه مانند رانندگی وغیره خورشید نور مورد نیاز ما را تامین می کند اماوقتی فعالیتی در فضای سر پوشیده مانند شرکت انجام می گیرد به علت نبود پنجره های کافی برای استفاده ازنور خورشید ( تصویر 1 ضمیمه ) باید از نوعی روشنایی مصنوعی استفاده کرد که این امر به وسیله لامپها ونور افشانها مقدور می شود . لامپها به چند دسته تقسیم می شوند لامپهای رشته ای التهابی و لامپهای تخلیه گازی .
در لامپهای رشته ای التهابی نور براثر گرمایش الکتریکی یا احتراق گازها درون یک توری نازک تولید می شود در لامپهای تخلیه گازی نور براثر عبور جریان الکتریکی از میان گاز تولید می گردد توصیه مااین است که در شرکت مذکور برای تهیه روشنایی از لامپهای رشته ای التهابی استفاده شود.
2- سروصدا :
سروصدا همیشه درکارخانه های صنعتی وجود دارد وباعث آزار پرسنل تولید وحتی پرسنل اداری کارخانه می شود پس هیچگاه نمی توان این فاکتور راحذف کرد بلکه فقط می توان بااقدامات به جا میزان وارد آوردن خسارت به سیستمهای شنوایی وعصبی کارگران را کاهش داد .
درمحیط شرکت مذکور پرسهای ضربه ای متعددی وجود دارد که صدای بسیار بلندی ایجاد می کند وباعث اختلال در شنوایی اپراتور مربوطه می شود ونیز در برقراری ارتباط بین پرسنل خلل ایجاد می کند و همینطور دستگاه سنگ زنی که موجب کری تدریجی می شود پیشنهاد مااین است که اپراتور این دستگاهها از گوئیهای مخصوص استفاده کنند وهمچنین اپراتورهای دستگاههای پر سروصدا بایدبه صورت شیفتی عوض شوند .
علاوه براین به علت نزدیکی واحد اداری ، مهندسی به سوله شرکت صدای ناشی از دستگاهها برای پرسنل اداری نیز مشکل ایجادکرده که اصولا درچنین مواقعی از شیشه های دو جداره وعایق صدا برای دیوارها استفاده می شود .
3- اقلیم :
تفاوت بین شرایط اقلیمی تابستانی وزمستانی درهر محل تا 55 وبیشتر می رسد علاوه بر تغییرات اقلیمی طبیعی تکنولوژی هم تغیراتی رادر اقلیم پدید آورده است جنبه های دیگر اقلیم عبارتند از فشار هوا ، یونش هوا و آلودگی .
در شرکت مورد نظر به علت پخت مواد باکالیتی هوای آلوده سنگینی از بخار این این مواد در سطح سوله پراکنده می شود که تنفس رابا مشکل مواجه کرده است وباعث افت کار پرسنل شده است که البته سوله دارای هواکشهای متعددی است که متاسفانه هیچکدام کار نمی کند باعث باقی مانند هوای آلوده در سوله شده است .
اصولا درهر کارخانه ای باید سیستم گرمایش وسرمایشی برای فصول سرد و گرم در نظر گرفته شده تا شرایط برای کارگران مساعد گردد در این شرکت هیچگونه سیستم استانداردی برای گرمایش وسرمایش وجود ندارد بلکه در فصل زمستان دوالی سه بخاری در قسمتهای مختلف سوله ودر بین کارگران و محیط کار می گذارند که این مسئله خودخطرات وصدمات جانی برای کارگران داشته ونیز ازرفت و آمد پرسنل جلوگیری می کند همینطور در فصل تابستان چند کوکو در همان مکان بخاری ها قرار می دهند که البته علاوه بر ایجاد مزاحمت برای رفت و آمد پرسنل جلوگیری می کندهمینطور درفصل تابستان چند کولو درهمان مکان بخاری ها قرار می دهند که البته علاوه برایجاد مزاحمت برای رفت و آمد کارگران به علت جریان مستقیم باد کولو سبب بیمار شدن کارگران می شود .
همچنین می دانیم که علاوه برایجاد محیط مناسب برای کارگر باید از هدر رفتن گرما وانرژی درمحیط جلوگیری کرد ولی درب اصلی سوله همیشه کاملا باز است که این خود مشکلی است .
4- حرکت :
همانطور که می دانیم حرکت یکی از عوامل مهم ارگونوی است که در آن کارگر بتواند آزادانه به کار خود مشغول باشد وفضای کافی را در اختیار داشته باشد در این شرکت مشکلی از نظر حرکت برای کارگران وجودنداشته وتقریبا فضای کافی برای تمام فعالیتها وجود دارد .
- ابزارها ووسایل دستی :
در شرکت عصر صنعت شرق مشکلات زیادی درماشینها ابزارها وجود دارد که عبارتند از :
1- دستگاههای پرس ضربه ای وهیدرولیک فاقد چشم الکترونیک هستند که اگر براثر بی احتیاطی اپراتور دست وی زیر پرس قرار گیرد بعلت نبود چشمی دستگاه به کار خود ادامه می دهد وموجب قطع دست وصدمات دیگر می شود که این حادثه برای چندتن از اپراتورهاپیش آمده است .
2- ابزارهای پلیسه گیری استانداردنیستند ومطابق ومتناسب بادست اپراتور قطعه نمی باشند و از قاعده آنترو پوستر یکی پیروی نمی کنند در نتیجه اپراتور برای تطبیق دست خود باابزار دچار خستگی می شود .
3- دستکشها بسیار ضخیم می باشند که باعث به وجود آمدن ناراحتیهای عقده ای می شوند وهمچنین اپراتور احساس می کند که ابزار نامتعادلی در دست دارد واز آ”ن به صورت نادرست استفاده می کند که باعث خراب شدن قطعه ویا صدمه دیدن اپراتورهای دیگر می شود .
4- صندلی های مربوط به اپراتورهاکاملا غیر استاندارد هستند بدین صورت که این صندلیها یک چهار پایه می باشند که پشتی ندارند که موجب خم شدن کارگر به سمت جلو می شود تا بتواند خستگی ناشی از این مورد را از بین ببرد که این امر باعث دیسک کمر می شود ( شکل 2 ضمیمه ) ارتفاع صندلیها بسیار پایین است ودر بعضی قسمتها اپراتور مجبور است دائما بایستد تا بتواند کارخود را انجام دهد . نشیمنگاه صندلی فلزی است وکارگر از این مورد ناراضی بوده است چون نشستن به طور دائم روی این صندلی مشکل است ودر قسمت وان ونشیمنگاه دچار کوفتگی عضلانی می شوند وبعد از مدتی کارکردن برای رفع خستگی کار را رها می کنند و یا سرعت کار را پایین می آورند .
همچنین در شرکت به علت زیاد بودن فاصله بین مواد وقطعات کارگر مجبور است از جای خود بلند شود وبه اطراف حرکت کند که برای جلوگیری از این کار بهتر است صندلی ها چرخ داشته باشند .
5- میزکار مهندسین ونقشه کشهای بخش اداری نیز بهتر است با شیب 10 نسبت به پرسنل باشد تا بهتر بتوانند کارخود را انجام دهند البته صندلیهای این بخش کاملا استاندارد هستندوتمام مسائل یک صندلی استاندارد رارعایت کرده اند .
6- یکی از اصول شرکتها و کارخانجات دارابودن غذاخوری است تا محیطی مناسب را برای کارکردن به وجود آورد و آنها را برای انجام کارهای بعدی آماده کند ولی در شرکت مذکور ( شکل 3 ضمیمه ) مشاهده می شود که هیچگونه امکانات رفاهی وغذاخوری برای کارگران وجود ندارد و پرسنل با قرار دادن تکه ای مقوا در محل کار خود ودر کنار دستگاهها به خوردن غذا مشغول می شوند که پیشنهاد می کنیم حداقل مکانی از سوله را مخصوص غذا خوردن قرار دهند .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پروژه ارگونومی ( شرکت عصر صنعت شرق )

دانلود مقاله جهانی سازی فرهنگ در عصر حاضر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله جهانی سازی فرهنگ در عصر حاضر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 جهانی‌شدن فرهنگ، یکی از مناقشه برانگیزترین بحث‌ها بوده است که نظراتی از تایید وجود و فواید آن تا نفی آن وجود دارد. آنچه در اینجا می‌آوریم بحثی مبتنی بر نظرات و شواهد موجود است که مورد پذیرش بیشتر ناظران است و وجهی کاربردی نیز دارد.
1- مقدمه
با شکل‌گیری جهان مدرن و از اوایل دهه 80 میلادی بحث جهانی شدن در حوزه‌های مختلفی مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ مطرح شد. به‌دلیل تاثیرات شگرفی که پدیده جهانی‌شدن بر زندگی انسانها گذاشته است، اندیشمندان زیادی درباره آن اظهار نظر کرده‌اند و آن را تبدیل به یک موضوع علمی در مراکز دانشگاهی نموده‌اند. در این میان جهانی‌شدن فرهنگ، یکی از مناقشه برانگیزترین بحث‌ها بوده است که نظراتی از تایید وجود و فواید آن تا نفی آن وجود دارد. آنچه در اینجا می‌آوریم بحثی مبتنی بر نظرات و شواهد موجود است که مورد پذیرش بیشتر ناظران است و وجهی کاربردی نیز دارد.
2- فرهنگ چیست؟
فرهنگ یکی از پیچیده‌ترین مفاهیم در قاموس انسانهاست. تعاریف مختلفی که از فرهنگ ارائه شده است و عدم پذیرش هیچ‌یک از این تعاریف به‌عنوان تعریف جامع ومانع، اولین مساله در بررسی موضوعات فرهنگی است. شاید بتوان تعریف زیر را یکی از بهترین تعاریف فرهنگ دانست:
فرهنگ، مجموعه ای از باورها، اندیشه ها و تراوش های فکری بشر است که در طول تاریخ زمینه ساز و تداوم‌بخش رشد و تعالی انسان و شکل گیری هویت خاصی برای او بوده است.
در شناخت فرهنگ باید توجه کرد که انسان، فرهنگ را می آفریند و فرهنگ هم انسان را می سازد، یعنی بر هم اثر گذارند. هر جامعه ای فرهنگ خاص خود را دارد و برای هر فرهنگ ویژه و مشخصی، یک جامعه ویژه و مشخص وجود دارد.
یکی از خصوصیات فرهنگ، بومی گرایی آن است؛ زیرا فرهنگ هر جامعه، پاسخی شکل گرفته توسط انسانهایی است که در آن گروه با یکدیگر زندگی می کنند و آن را پذیرفته اند. بومی‌ بودن فرهنگ مساله بسیار مهمی است که ما را در فهم فرآیند جهانی شدن کمک می‌کند.
3- جهانی شدن یا جهانی سازی (globalization) چیست؟
مفهوم جهانی شدن از اوایل دهه 1980 به بعد متداول شد و در دهه 1990 ظهور و بروز عینی تری یافت. این مفهوم زاییده تعاملات انسانها در جهان مدرن است و اصلا در جوامع سنتی امکان ظهور نداشته است.
اصطلاح جهانی شدن (globalization) اولین بار توسط مک لوهان (استاد تبلیغات جامعه شناسی در دانشگاه تورنتو) در کتابش به نام ”جنگ و صلح در دهکده جهانی“ در دهه 60 به کار گرفته شد.
جهانی شدن را مفهومی می شناسد که دلالت بر به هم فشرده شدن جهان در بعد زمان و مکان و کوچکتر شدن آن دارد. شاید بتوان آن را به شیوه زیر تعریف کرد:
فرآیندی شامل تغییرات اساسی در ساماندهی سرمایه داری جهانی در عرصه های تولید، توزیع، تجارت، مالیه و فناوری در مقیاس جهانی که در حال ساختن فضای جدید اقتصادی و اجتماعی است.
همان طور که در این تعریف نیز دیده می‌شود، وجه غالب در نگاه به جهانی شدن، بعد اقتصادی آن است. با آنکه جهانی شدن ابعاد گوناگون زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است اما از آنجا که در ابتدا از اقتصاد شروع شده است و اولین توجه انسانها به این پدیده از طریق بعد اقتصادی آن بوده است، امروزه نیز وجه اقتصادی آن غالب است
ادعا می‌شود که جهانی شدن ریشه های اقتصادی و نتایج فرهنگی و سیاسی دارد.
4- جهانی شدن فرهنگ
با توجه به مطالب گفته شده می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آیا در این میان، فرهنگ نیز به سمت جهانی‌شدن و یکپارچگی پیش می‌رود؟
عمده نظرات دراین باره را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
- گروهی معتقدند که فرآیند جهانی شدن در عرصه فرهنگ تاثیر کمی داشته و در نهایت فرهنگ‌ها چیزی فراتر از مقوله‌های دیگر زندگی بشر هستند که بتوان آنها را به سمت یکپارچگی پیش برد. فوکویاما این اندیشه را که جهانی شدن منتهی به همگونی می شود و از فرهنگ‌ها سنت زدایی و فرهنگ های محلی و ملی را محو می کند به نقد می کشد. وی اعتقاد دارد که جوامع علی‌رغم همکاری های اقتصادی، خصوصیات فردی خود را حفظ می‌کنند. هرچند فرآیند جهانی شدن در بعضی زمینه ها همگرایی ایجاد کرده است، اما عناصر عمیق تری در فرهنگ کشورها وجود دارد که همگرایی در آنها به آسانی بوجود نمی‌آید.
- - گروه دوم معتقدند که فرهنگ نیز مانند اقتصاد در راهی قرار گرفته است که ناخودآگاه به‌سمت یکپارچگی پیش می‌رود و در نتیجه آن، خرده فرهنگ‌ها و فرهنگ‌های ضعیف‌تر از بین رفته و به‌جای آنها فرهنگ‌هایی که توانایی بیشتری در جذب خصوصیات دیگر فرهنگ‌ها دارند، به فرهنگ غالب تبدیل خواهند شد. البته ادعای این گروه نیز محو همه فرهنگ‌ها نیست بلکه ایده غالب شدن فرهنگ‌های قوی‌تر را مطرح می‌کنند.
- به این ترتیب باید به دنبال بررسی این موضوع بود که هر کدام از نگاه‌های فوق تا چه حد می‌تواند درست بوده و به‌طور صحیح‌تری وضعیت موجود را توصیف کنند.
- نکته جالب اینجاست که هیچ‌کس درباره وجود "سیری در جهت گسترش جهانی فرهنگ‌ها " بحث نمی‌کند و این موضوع برای همه پذیرفتنی است، تنها بحث بر سر اثرات آن و میزان نفوذ این اثرات است. در واقع سوال اساسی اینجاست که با فرض وجود این فرآیند، آیا جهانی شدن موجب ادغام هویتهای فردی، مذهبی، محلی و ملی در هویت جدید و جهانی می شود؟
- 5- دلایل گسترش سیر جهانی شدن
- دو علت عمده برای گسترش سیر جهانی شدن به‌خصوص در عرصه فرهنگ می‌توان برشمرد.
- 1. گسترش ارتباطات: در چند دهه اخیر ارتباطات در سطح جهانی به‌شکل عجیبی افزایش یافته است. نفوذ تلویزیون، ماهواره و اینترنت به نقاط مختلف دنیا و استفاده وسیع از آنها که موجب کوچک شدن جهان و از بین رفتن مرزهای فرهنگی در بسیاری از جوامع شده است، به‌گونه‌ای که برخی از این کوچک شدن به دهکده جهانی تعبیر می‌کنند. امروزه رسانه ها در یک پروسه شتابان قادرند هویت های مجازی برای افراد و گروه ها درست کنند، بدون اینکه مرزهای سیاسی مورد تجاوز نظامی قرار گیرند.
- 2. ساختارهای لیبرالیستی حاکم بر برخی جوامع: در حالی‌که برخی دولتها و ملتها با نگرانی به پدیده جهانی شدن می‌نگرند و در این بین به دنبال دور نگه داشتن خود از این سیر هستند، برخی از کشورها و فرهنگ‌ها نیز به‌دلیل ساختارهای لیبرالیستی حاکم بر آنها چندان اهمیتی به این موضوع نداده و اجازه می‌دهند که فرهنگ آنها در اثر تعامل یا تاثیرپذیری از این پدیده شکل بگیرد. در لیبرالیسم، فرهنگ اصلا موضوعیت و اهمیتی ندارد. گاهی اینگونه فرهنگ‌ها را فرهنگ پیرو می‌نامند زیرا هیچ اصل ثابت و قاعده‌ای در آن نیست، پیرو امیال انسانی است و همه چیز در آن نسبی به شمار می‌رود یعنی ارزش‌ها، باورها، جهان بینی و ... نسبی است.
- 6- مخالفت و موافقت با جهانی شدن فرهنگ
- صرف نظر از تئوری‌های موجود درباره اینکه آیا اساسا فرهنگ نیز به سمت جهانی شدن در حال حرکت است یا خیر، موضوع جهانی شدن و به‌خصوص جهانی شدن فرهنگ، مخالفین و موافقینی دارد. آنها طبق استدلال‌های خود، فواید و مضراتی را برای روند جهانی شدن فرهنگ برمی‌شمرند. مهمترین دلایل موافقت با جهانی شدن فرهنگ عبارتند از:
- - در اثر تعاملات اجتماعی و فرهنگی بین ملل و اقوام مختلف که دارای فرهنگ‌های گوناگون می‌باشند، فرهنگ جهانی می‌تواند رشد نموده و دارای وجوه مثبت فرهنگ‌های مختلف گردد. این عده ادعا مى کنند جهانى شدن موجب یگانگى مى شود و نه تنها موانع فرهنگى، که بسیارى از ابعاد منفى فرهنگ را رفع مى کند. جهانى شدن یک قدم به سمت دنیاى باثبات‌تر و زندگى بهتر براى مردم است که در درون آن زندگى مى کنند.
- - برخی افراد نیز جهانى شدن فرهنگ را مساله‌ای اجتناب ناپذیر دانسته و معتقدند در اثر تعاملات موجود در دنیای امروز، مجبور به پذیرش آن هستیم. پس باید بکوشیم تا از مزایای فراوان مترتب بر آن استفاده نموده و با قوی کردن خود، این ما باشیم که فرهنگ خود را به عنوان فرهنگ برتر عرضه کنیم.
- مخالفان نیز دلایلی دارند که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
- - تاثیرات مادی و اقتصادی جهانی شدن جدای از تاثیرات فرهنگی آن نیست. مثلا اگر به نفوذ و گسترش استفاده از غذاهای آماده (fast food) توجه کنیم می‌بینیم که فقط تغییر در شیوه غذاخوردن نیست بلکه اصل مساله تغییر در عادات غذایی و نحوه غذاخوردن است که موجب دوری ناگهانی خانواده‌ها از یکدیگر به سبب عدم استفاده از روشهای سنتی پخت‌و‌پز و غذاخوردن شده است. پس عادت مردم به غذاهای آماده که فرهنگ تغذیه آنها را عوض کرده است، موجب یک اثر اقتصادی برای جامعه نیز شده است و برعکس گاهی اوقات هم مسایل اقتصادی آثار فرهنگی به بار می‌آورند. مثال دیگر مساله الگوی مصرف و مصرف‌گرایی شدید در فرهنگ غربی است که به جوامع دیگر نیز در حال سرایت است و به لحاظ اقتصادی (حداقل در اقتصاد اسلامی) پدیده‌ای نامطلوب است. این تاثیر و تاثرات به‌قدری زیاد است که بسیاری را نگران کرده است
- - نفوذ ارزشها و هنجارهای جوامع دیگر به فرهنگ یک جامعه، معمولا برای مردم آن جامعه و به‌خصوص افرادی که پایبندی شدیدتری به آداب و رسوم دارند، پدیده مذمومی است. در کشورهایی که ارزشهای غربی، میهمان ناخوانده و نامطلوب تلقی می‌شوند نخبگان حکومتی و متولیان فرهنگ ملی در این اندیشه‌اند که چگونه می‌توانند مرزهای سرزمینی (فرهنگی) را تسخیر ناپذیر و مقاوم سازند و بالطبع چون جهانی‌شدن را یکی از عمده‌ترین دلایل این رویدادها می‌دانند به مخالفت با آن برمی‌خیزند.
- - معمولا تصور می‌شود که در اثر پدیده جهانى شدن، فرهنگ‌های بومی و خرده‌فرهنگ‌ها دچار اضمحلال می‌شوند. صرف نظر از درستی یا نادرستی این موضوع که محل مناقشه است، این تصور موجبات مخالفت بسیاری از مردم را با پدیده جهانی شدن به‌وجود می‌آورد، زیرا اکثر مردم به طور ناخودآگاه فرهنگ‌های بومی را مایه احساس هویت خود می‌دانند. حتی اگر دقت کنیم بسیاری از افرادی که از کشور خود به کشور دیگری می‌روند نیز سعی می‌کنند برخی آداب و رسوم فرهنگ اصلی خود را حفظ کنند. چون تصور می‌شود که جهانی شدن این خرده فرهنگ‌ها را نابود می‌کند بسیاری از مردم با تردید به آن می‌نگرند.
- - شاید مهم‌ترین دلیل در مخالفت با جهانی‌شدن، مربوط به سیر و چگونگی رخ دادن این پدیده باشد. بسیاری از مردم این پدیده را به جهانی‌سازی تعبیر می‌کنند نه جهانی شدن. در زیر به تفصیل به آن می‌پردازیم.
- 7- جهانی شدن یا جهانی‌سازی؟
- اندیشمندان زیادی در جهان معتقدند که فرآیند کنونی جهانی شدن، پروژه‌ای برای امپریالیسم فرهنگی است نه پروسه‌ای طبیعی که در آن فرهنگ‌ها با عرضه خود بتوانند در تعاملی مسالمت‌آمیز، به اخذ نقاط قوت یکدیگر بپردازند. در این پروژه، سعی می‌شود یکپارچه‌سازی فرهنگی برای جهان رقم زده شود و حتی تلاش‌هایی برای استاندارد کردن مفاهیم فرهنگی نیز انجام می‌شود
- از لحاظ دستور زبان انگلیسی نیز پسوند zation ، بر وجود فاعل و انجام‌دهنده کار اشاره دارد، بنابراین شاید مناسب‌تر باشد globalization را جهانی‌سازی یا جهانگیرگردانی ترجمه کنیم. البته در زبانهای اروپایی کلمه globalization به همین معنی جهانی شدن به کار می‌رود
- به این ترتیب بسیاری از مردم و دانشمندان به جهانی شدن با دیده تردید نگریسته و آن را مکانیزمی برای نفوذ دادن ارزشها و هنجارهای غربی به درون فرهنگ‌های دیگر جوامع دنیا می‌دانند.
- رواج اصطلاحاتی مانند غربی شدن (westernization) و آمریکایی شدن (Americanization) به‌جای جهانی شدن، نشان از این نوع نگاه مردم دنیا به این پدیده دارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جهانی سازی فرهنگ در عصر حاضر

دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

1. وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2. نقش ایرانیان در وزارت
3. برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی
4. بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.
اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب
می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود می دانستند نسبی خاصی پیش کشانده شد. عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی
می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه
می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.
خروج استاذسیس و المقنع در نواحی کش و نسف پس از سنباد سخت از حمایت محلی برخوردار بود همچنین بعدها خروج اسحق ترک که همگی نشان از محبوبیت بالایی بود که ابومسلم در میان ایرانیان داشت. بهر ترتیب عباسیان توانستند از میان این انقلابها و بحرانهایی که در دهه های نخستین خلافت آنان را فراگرفته بود، جان به در برند و پایه های خلافت خود را پس از آن محکم کنند، اما آنچه که در این میان مهم بود میراثی بود که عباسیان در جهت تثبیت و استقرار خلافت خویش از اسلاف خود به ارث بردند. این میراث که ارزش آن به مراتب بالاتر از بهایی بود که عباسیان در جهت تثبیت خلافت خویش پرداختند، توانست حیات خلافت خاندان عباسی را برای قرنهای پس از آن تضمین کند. نیک می دانیم معاویه نخستین کسی بود که پس از تثبیت خلافت سفیانیان تمام سعی خود را به کار برد تا یزید پسرش را ولیعهد خود قرار دهد.برغم مخالفتهای پراکنده ای که توسط کسانی چون حسین بن علی ، عبدالله بن عمر و ... صورت گرفت ، یزید بن معاویه خلیفه شد و این نخستین بدعتی بود که پس از وفات پیغمبر در امر خلافت صورت گرفت و در حقیقت عمل وی مستلزم الغای نظام انتخابی شد که پیش از آن برقرار بود و به جای آن نظام جانشینی میراثی برقرار شد. همه خلفایی که پس از معاویه بر سر کار آمدند از بدعت وی پیروی کردند و همین مهم به عنوان میراثی اصیل از امویان به عباسیان رسید که باعث شد بتوانند پنج قرن قدرت را در دست داشته باشند. البته گفتنی است که امویان به ابتکار خود این عمل را انجام ندادند بلکه در برخورد با تمدنهایی چون ایران و بیزانس آنان نیز با شیوه وراثتی سلطنت آشنا شدند و بعدها مستقیما آن را به کار گرفتند.
همچنین در آن هنگام که حضرت محمد به عنوان فرستاده خدا کلام او را به مردمان ابلاغ می کرد یک نظام خداسالاری استقرار یافت و آن حضرت در واقع همچون نایب خدا بر روی زمین قرار داشت. پس از رحلت پیغمبر گونه ای از خداسالاری دوم روی کار آمد چه خلفای راشدین خود را ناگزیر از آن
می دانستند که دستورهای قرآن را ملاک اعمال خود قرار دهند و در کارهای خود پا به جای پای پیغمبر نهند. از بیم اشتباه هرجا که در گرفتن تصمیم دچار شک می شدند از هرکس که سخنان پیغمبر را شنیده و با او نزدیکتر زیسته بود می پرسیدند تا چنان نباشد که عملشان مخالف عمل پیغمبر نشود اگر می خواستند به ابتکار خود عمل کنند عامه مسلمانان هرچه زودتر وظایف ایشان را گوشزد می کردند. هنگامیکه پس از مرگ علی و بسیاری از اصحاب دیگر آن دسته از مردم از بین رفتند که می توانستند بخاطر نزدیکی خود با پیغمبر به اعمال خلفا اعتراض می کردند دیگر خلیفه مانعی برای انجام دادن خود می خواسته در برابر نداشت. (ح) بهمین جهت امویان با به کار بردن واژه خلیفه اللهی به جای فره ایزدی یا حق اصلی سلطنت ایرانیان برای خود مشروعیتی فوق مردمی قائل شدند عباسیان نیز که پس از امویان بر سر کار آمدند از همین روش برای خلافت کردنن سود جستند و مستقیما مشروعیت خلافت خود را بعدها از جانب خداوند دانستند. به کار بردن وازه خلیفه اللهی در زمان عباسیان آن هنگام که سستی و فتور راه یافته در ارکان و عناصر قدرتشان باعث پیدایش قدرتهای سیاسی مستقل و نیمه مستقل یا خاندانهای خود مختار شد تمهیدی شد تا عباسیان با کار برد این واژه در برتری خود نسبت به گروههای رقیب به عنوان یک مرکز مشروعیت دهند عمل کنند. همچنین خلفا در رقابت با علمایی که دعوی آشنایی با دین خداوند و احکام حلال و حرام را داشتند باید بر مذهب اصلی خود تاکید می ورزیدند تا جا را در کشاکشهای منزلت جویی به موضعی فروتر در غلتیدند.
از دیگر مواردی که امویان برای اخلاف خود باقی گذاشتند نظام دیوانسالاری بود که بعدها عباسیان برای اداره قلمرو پهناور خویش آن را بسط و گسترش دادند. نظام دیوان سالاریکه امویان بنا نهادند چندان گسترده نبود اما توان یاری رساندن به آنان را جهت اداره قلمرو خویش داشت عباسیان با به کارگیری عناصر غیر عرب در ساختار امپراتوری خویش بوروکراسی گسترده ای را ایجاد کردند که به آنان امکان
می داد تا با آرامش و امنیت بیشتری به اداره سرزمین پهناور خویش بپردازند. کاری که امویان غافل شدند یا حداقل مجال آن را نیافتند تا به بسط و گسترش آن دست بزنند در ارکان مختلف حکومت نو پای عباسیان بود. در نتیجه استیلای عباسیان که تحت حمایت خراسانیان برقرار گردید اوضاع ایران نیز رنگ تازه ای بخود گرفت و این بدان علت بود که ایرانیت در پیروزی این سلسه جدید و در پیگیری نظم
تازه ایی که جانشین سازمان عربی اموی شده بود سهم قاطعی داشت.
با چنین اوضاع و احوالی دیگر جای هیچگونه تردیدی نبود که از این پس باید ایرانیان به عنوان شرکای متساوی الحقوق دولت جدید شناخته شوند. حضور ایرانیان در صحنه های مختلف خلافت عباسیان این نکته را به آنان خاطر نشان ساخت که به تنهایی و بدون حضور ایرانیان قادر نخواهند بود که خلافت خویش را تثبیت و آن را به سرزمین پهناور اسلامی ادامه دهند. انتقال مرکز ثقل خلافت به سوی شرق پس از انقلاب عباسی فزونی وزیران، ندیمان، دبیران و کارشناسان مالی ایرانی در اوائل حکومت عباسیان و فراوانی نویسندگان، شاعران و نوازندگان ایرانی در زندگی فرهنگی روزمره قابل انکار نیست. نخستین تاثیر حضور ایرانیان در خلافت عباسیان پیاده کردن آیین و راه و روشی بود که در ایران عصر ساسانی در زمینه مللداری و طرز اداره سرزمین وجود داشت بوسیله ترجمه هایی از آثار آن دوره بدست برخی از اندیشمندان ایرانی. نفوذ آثار تمدنی ساسانیای در زمینه های حکومت و اداره امور که در حوالی پایان دوره اموی آشکار شده بود بواسطه انتقال این آثار در ترجمه آنها به زبان عربی قوی تر گشت و اندیشه هزاره ای امپراتوری جهانی در میان مسلمانان پدیدار شد.
بعلاوه بسیاری از ادبیات حکیمانه ایران میانه که بر پایه مجموعه های مواعظ و یا اندرزهای اخلاقی استوار بود جذب ادبیات اسلامی شد. در رساله سیاسی « عهد اردشیر» و « نامه تند» با ترجمه عربی ابن مقفع در دنیای اسلامی شناخته شد. همچنین با ترجمه خداینامه، عباسیان بیش از پیش با فنون کشور داری در ایرانن باستان آشنا شدند و آن را مستقیم در خلافت خویش به کار گرفتند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

دانلود مقاله عاشورا و عصر امروز

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله عاشورا و عصر امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 دیگر بار، محرم فرا رسید و دلهای احرار و آزادگان جهان به سوی حسین بن علی (علیه السلام) متمایل گشت و چشمانشان به واقعه عاشورا دوخته شد؛ واقعه‌ای که 1362 سال از وقوع آن می‌گذرد؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می‌کند. اما به راستی چرا پس از 13 قرن، همچنان محرم با یاد حسین بن علی (علیه السلام) گره خورده و هنوز عاشورا از صفحه تاریخ کنار نرفته است؟ چرا هر ساله در سالروز قیام حسینی، مسلمانان گرد هم می‌آیند و در عزای حسین بن علی (علیه السلام) و یارانش مغموم می‌شوند؟ و چرا این واقعه تاریخی همچون صدها و هزاران رویداد تاریخی دیگر، به دست فراموشی سپرده نشده است؟ اینها همه سؤالهایی است که در سر آغاز تأمل در قیام عاشورا به ذهن خطور می‌کند. ما در این مجال در جستجوی یافتن حقیقت جاودانگی قیام عاشوراییم و اینکه آیا پس از گذشت 13 قرن و پای نهادن در عصر کنونی، باز هم بشریت نیازمند عاشوراست تا یاد آن را حفظ کند و یا اینکه واقعه عاشورا، واقعه‌ای محدود به برهه‌ای خاص از دوران زندگی انسانهاست و بازنگری عاشورا و تجدید یاد و خاطره آن، صرفا امری عاطفی و غیر معقول است؟
در ابتدا به بررسی این موضوع می‌پردازیم که هر چند این واقعه عظیم پس از سالیان متمادی، همچنان باقی است؛ اما آیا می‌توان فرض نمود که در قرون آینده، و پس از سپری شدن مدت زمانی دیگر، به دست فراموشی سپرده شود و یا اینکه فرض فراموشی این قیام، فرضی است باطل؟
آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می‌خورد و جلب توجه می‌نماید، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی (علیه السلام) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛ بلکه از شهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع داشت و بارها، از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) از شهادت خویش با خبر گشته بود؛ و این نکته‌ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد، با او در میان می‌گذاشتند؛ اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود، اصرار می‌ورزید. آیا انگیزه جاه و مقام برای قیامی که از نقطه آغاز، سرانجام آن یعنی کشته شدن در راه حق مشخص است، قابل تصور است؟
از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (علیه السلام) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می‌خورد؛ از سبقت گرفتن اصحاب برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل 6 ماهه حسین (علیه السلام) در راه حق و تا آخرین لحظات حیات، امام حسین (علیه السلام) که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق، جانانه واگذار نموده است، بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می‌داند و زیر لب زمزمه می‌کند: "الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک".
حال اگر این انگیزه عمیق الهی را که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، در کنار این آیه شریفه قرآن "کل من علیها فان و یبقی وجه ربک" قرار دهیم که در آن خداوند جاودانگی هر آنچه را که به او پیوند زده شود و یا به عبارت دیگر، در تمام ابعاد، الهی شود را تضمین می‌کند، به روشنی مشخص می‌گردد که حتی فرض کم رنگ شدن حماسه حسینی هم وجود ندارد، چرا که لحظه به لحظه آن با حی لا یموت، پیوند خورده است؛ هم او که همه غیر از او فنا پذیرند.
انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده است که اهداف عاشورا و قیام ابا عبدالله، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد. و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد. پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از 13 قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است.
دامنه وسیع اثرات اجتماعی و فردی این قیام الهی که نه تنها پیروان سید الشهدا را تحت تاثیر قرار داده، بلکه سبب بیداری و تأثیر پذیری احرار و آزادگان جهان نیز گردیده است؛ ریشه‌های این فرهنگ و پیام جاودانه را در دل تاریخ مستحکم نموده است و تا زمانی که این اثرات عمیق و وسیع، در گستره تاریخ باقی و پابرجاست، نام و یاد حماسه سازان کربلا نیز پایدار خواهد بود.
از آنچه تا کنون مورد بررسی اجمالی قرار گرفت، به وضوح مشخص می‌شود که فراموشی این واقعه عظیم، هرگز متصور نیست. حال باید ببینیم که آیا امروزه نیز ما نیازمند بازنگری و مرور این قیام خونین هستیم و یا در خم و پیچهای دنیای صنعتی مدرن، عاشورا پاسخگوی نیاز بشر قرن 20 نمی‌باشد؛ و اگر این نیاز هنوز پا بر جاست، تأثیر نگرش صحیح به عاشورا در عصری متفاوت با آن چیست؟
اسلام از همان آغاز تبلیغ، اصلی‌ترین برنامه خویش را رهایی آدمی از قید طاغوت و بندگی و اطاعت غیر خدا، معرفی نمود و بر آن پافشاری نمود. به همین خاطر مستکبران و مشرکان که منافع خویش را در خطر می‌دیدند، و تعارض آشکار اسلام با اهداف و مطامع خویش را دریافته بودند، هماره بر آن تاختند. اما رهبری الهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امدادهای الهی مانع به ثمر نشستن کوششهای آنان می‌شد. از طرف دیگر، مسلمین نیز آنان را دشمن آشکار دین خویش می‌دانستند و در راه مبارزه با آنان، هرگز کوتاه نمی‌آمدند. اما پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، روش خویش را تغییر دادند و شروع به استحاله و تغییر تدریجی این دین الهی از درون و وارونه جلوه دادن تعالیم آن و افزودن خرافه به آن نمودند؛ تا جایی که پس از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، رفته رفته تمام ارکان قدرت را به دست گرفتند و آنچه در عصر نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، از انجام آن عاجز بودند، امروز در زیر پوشش ظاهری اسلام و به نام دین، انجام می‌دادند و هرچه زمان گذشت، بخشهای بیشتری از دین خدا را زیر و رو کردند؛ تا آنجا که در حدود 50 سال پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، کسی مانند یزید، به نام امیرالمومنین و نه خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه به عنوان خلیفة الله، زمام همه چیز اسلام و مسلمانان را بر عهده گرفت و مردم باید فرامین او را هرچه که باشد، به عنوان دین اطاعت کنند. و یا اگر بهتر بگوییم، یزید در مسند الوهیت نشسته و فرمان او برای به منجنیق بستن کعبه و آتش زدن آن اطاعت می‌شود و عاملان آن، هیچ احساس گناه ندارند. در چنین شرایطی بود که امام حسین (علیه السلام) با آگاهی تمام، پای در میدان نهاد و هدف خویش را اسلام حقیقی و پیراستن خرافه‌ها و گزافه‌های اضافه شده به آن و بازگرداندن آن به مجرای صحیح اولیه و آسیب زدایی عنوان نمود. با ذکر این مقدمه، این نکته واضح و آشکار می‌گردد که قیام حسینی تنها در یک پیکار و ستیز میان اقلیت حق و اکثریت باطل، خلاصه نمی‌شود؛ بلکه خود چشمه جوشان معرفتی و شناختی است و دارای یک پیام جاودانه الهی و انسانی و به وجود آورنده یک معیار ابدی است که در تمامی اعصار عمل نمودن به آن، سبب کوتاه شدن دست مستکبران و ظالمان از دامان اسلام و انسانیت انسان می‌گردد. و لذا بارها و بارها شنیده‌ایم که اسلام بقای خویش را مرهون مجاهدتهای سید الشهداست و این همان مفهوم حدیث نبوی است که "حسین منی و انا من حسین" امروز دشمنان هجوم همه جانبه خویش را به اسلام ادامه می‌دهند و تنها راه مبارزه با اسلام را تغییر اصول و مبانی اسلامی می‌دانند و از سوی دیگر هوا و هوس آدمی، همواره انسان را در بند خود اسیر می‌نماید. پس امروز نیز ما به ماهیت پیام و قیام سید الشهدا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه را که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به عالمیان عرضه نمود را درک نماییم و آنرا حفظ کنیم و باورهای خویش را از هر گونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظام جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهانشمول اسلام را فراهم آوریم و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هموار کنیم. در حقیقت، قیام حسینی در عصر حاضر و در فضای غبار آلود تبلیغاتی موجود، هر چه بیشتر مرز حق و باطل را تبیین می‌نماید و دوباره فطرت مدفون شده بشر را که در زندگی مادی غوطه‌ور است بیدار می‌کند. پس نه تنها نیاز بشر در عصر حاضر به قیام عاشورا از بین نرفته است، بلکه فزونی یافته است.
از سوی دیگر، به طور کلی امام معصوم را تجسم دین الهی می‌دانند. آنچه که او انجام می‌دهد، اگر می‌نشیند و یا قیام می‌کند، می‌گوید یا سکوت می‌نماید، می‌جنگد یا صلح می‌کند و خلاصه هر عمل و یا ترک کاری توسط او، چون آیه‌ای از قرآن و سخنی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. پس اگر اسلام محدود به زمان و عصر نبوی نیست و برنامه‌ای جاودانه تا آخر حیات و روزگار بشری در این جهان دارد، متن اسلام که همان آیات قرآن، سیره و کلام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و گفتار و عملکرد امام معصوم است نیز تا آخرین مرحله زندگی بشر و تا فرارسیدن قیامت، همواره قابل تأمل و نتیجه‌گیری و استخراج برنامه زندگی است. پس باید همواره نیاز زمان و احتیاجات زندگی بشر در هر عصری را شناخت و با مراجعه به متن دین، آنرا برطرف نمود و لذاست که باید در فهم گفتار و رفتار امام کوشید. چرا که بر طبق حدیث شریف ثقلین، امام همسان قرآن است. اگر هر آیه از قرآن، بطون فراوان و عمق بسیار دارد که انسان به میزان تأمل و تعمق در آن (البته از راه صحیح آن) از آن بهره می‌گیرد، عملکرد امام نیز همسان قرآن، به گونه ایست که آدمی قادر است با تأمل و دقت بیشتر، معانی تازه‌ای را از آن دریابد. واقعه عاشورا هم از این مورد مستثنی نیست و فرهنگ عاشورا، امروز هم پایه و اساس فرهنگ تشیع است؛ و امروز نیز بازنگری در آن می‌تواند پیام آور معرفتهای تازه باشد.
آری، اگر کربلا در زنجیره پیوسته و متصل اسلام نبود، این زنجیر از هم می‌گسست و متمسک به آن به عمق چاه ضلالت و جهالت و خرافه پرستی، همان جایی که به برکت ظهور اسلام از آن رها شده بود، می‌افتاد. امروز هم به برکت کربلاست که غبار جهل و گمراهی از اسلام زدوده می‌شود؛ و گر نه، پس از گذشت این همه سال، بارها و بارها اسلام تحت القائات دشمنان از مسیر خود خارج شده بود.
همانگونه که در بخشهای قبل هم اشاره شد، در بررسی قیام عاشورا، تاثیرات عمیق این قیام تنها در مسلمانان و شیعیان خلاصه نمی‌شود؛ بلکه آزادگان زیادی در برابر عظمت قیام حسینی، سر تعظیم فرود می‌آورند و خود را شاگرد این مکتب نام می‌برند. ما در قسمت بعدی بخشی از تأثیرات اجتماعی و فردی این حماسه را بررسی می‌نماییم. (اما ذکر تمامی این موارد، خارج از محدوده و مجال این بررسی است.)
1- تأثیرات اجتماعی: قیام حسین بن علی (علیه السلام) و اصحابش منشأ برکات فراوان اجتماعی چه در عصر خود و چه در دورانهای بعد شد. که از جمله این تأثیرات، به موارد زیر می‌توان اشاره نمود:
الف) رفع جهالت و ضلالت مردم: همان طور که در عبارات مختلف و در زیارات گوناگون آن حضرت آمده است (از جمله در زیارت اربعین)، شاخص‌ترین پیام اجتماعی و پیامد قیام سید الشهدا، نجات مردم از جهالت و گمراهی است. آن حضرت با قیام آگاهانه خود مرز میان حق و باطل را که به وسیله مستکبران رفته رفته کم رنگ شده و از بین می‌رفت، هر چه بیشتر تبیین نمود و ملاک حق و حقیقت را آشکار کرد. جهل ستیزی عاشورا نه تنها باعث بیداری مسلمین شد، بلکه افراد اهل کتاب بسیاری را نیز روشنی بخشید. تا جایی که برخی نمایندگان دول غیر اسلامی در دربار یزید و همچنین برخی از راهبان معتکف در دیرها را از خواب غفلت بیدار نمود و به سوی حقیقت رهنمون شد. و البته که اشعه های درخشان این موج بیداری، همچنان هم ادامه دارد و آزادگان جهان را رهبری می‌کند. در عصر حاضر نیز این خط سرخ شهادت حسین بن علی (علیه السلام) و اصحابش، خود به تنهایی گواهی بر صدق مدعای اسلام و تأییدی بر حقانیت آن است. آری، عاشورا، معیار اول خود را عقلانیت و جهل‌زدایی معرفی می‌کند و بارزترین هدف خود را آگاهی مردم بر می‌شمرد. اگر این قیام، بر حق نبود و تنها با تحریک احساسات مردم، خود را پابرجا نگه داشته بود، و از عواطف آنان سوء استفاده می‌نمود، هرگز نمی‌توانست مردم را به عقلگرایی فراخواند و موجب آگاهی عمومی شود.
ب) خیزش عمومی: پس از وقوع عاشورا و به دنبال آگاهی عمومی و در امتداد راه عاشورا، قیامهای متعددی بر ضد ظلم، چه در همان روزگار و چه در دورانهای بعد، به وقوع پیوست که از مهمترین آنها در آن روزگار، قیام مردم مدینه است. قیامی که برپاکنندگان آن به پیروزی نمی‌اندیشیدند و تنها به خاطر وظیفه بپاخواسته بودند. در دورانهای بعد نیز قیامهای متعدد اسلامی و غیر اسلامی، با پشتوانه کربلا به وقوع پیوست که آموزه های کربلا را مبنای خویش قرار داده بودند. در طول تاریخ، قیامهای متعدد مادی و یا دینی موجب خیزش مردم در برابر ظلم و ستم گردیده است. اما اثرات تعداد زیادی از آنها یا تنها محدود به عصر خویش بوده است و یا فقط از عواطف و احساسات مردم، استفاده نموده‌اند که پس از مدتی فرونشسته است، اما عاشورا بر پایه اصول انسانی و انگیزه الهی همگان را به قیام فرا می‌خواند.
ج) حرکت و اقدام تنها برای خدا: مهمترین تأثیر قیام کربلا چه در بعد اجتماعی و چه در بعد فردی، عمل نمودن تنها و تنها به خاطر خداست و تنها او را دیدن و از غیر او چشم پوشیدن. حسین بن علی (علیه السلام) در راه خدا همه هستی خویش را فدا نمود و حتی راه پیروزی را نیز شرط قیام خود نمی‌دانست. تا جایی که در شب عاشورا به تمام یاران و خاندان خود فرمود: "اینها تنها با من ستیزه دارند، شما تاریکی شب پیش گیرید و بروید و بدانید هر که از شما فردا در این وادی باشد، کشته خواهد شد." و هم او بود که در کوران سخت‌ترین حوادث فرمود: "بر من آسان است، چرا که در مقابل دیدگان معبود است."
2- تاثیرات فردی: از دیگر تأثیرات عاشورا، تأثیرات فردی آن است. قیام حسینی، از اصلاح شرایط اجتماعی، اصلاح فرد فرد اجتماع را دنبال می‌کند، بلکه با به جای گذاردن تأثیرات عمیق فردی راه را برای اصلاح اجتماع فراهم می‌آورد؛ که از مهمترین این تاثیرات می‌توان به موارد زیر، اشاره نمود:
الف) ترک نمودن گناه و عمل نمودن به اوامر الهی: هر مسلمان، هر شیعه و هر آزاده، هنگامی که در کنار خوان پر برکت عاشورا می‌نشیند، و به اندازه ظرفیت خویش از آن بهره می‌گیرد، به میزان ظرفیت و تعمق او، تا مدتی این اثر در وجود او شعله‌ور است و او را نه تنها از ارتکاب معاصی و تخلف از امر الهی باز می‌دارد، بلکه تلخی گناه را احساس می‌کند و شیرینی اطاعت را در وجود خویش درمی‌یابد. صدق این مدعا، هنگامی به اثبات می‌رسد که طالب حقیقت، لختی، خویشتن را به این وادی بسپارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عاشورا و عصر امروز