مقالة حاضر بر آن است تا در حوزة معناشناختی صفات خداوند که از مهمترین موضوعات معاصر در عرصة زبان دین به شمار میرود، به دو مسألة مهم، یکی مقیاس شناخت صفات خدا و دیگری تحلیل ماهیت صفات خدا از دیدگاه دو فیلسوف برجسته (یکی از قرون وسطا یعنی موسی ابنمیمون و دیگری از قرن معاصر یعنی علامة طباطبایی) بپردازد. در این نوشتار کوشش شده است با تحلیل آرای این دو اندیشهور و در ضمن مقایسه بین آنها مشخص میشود که مبانی حکمت متعالیه که حاصل تلاش فیلسوفان مسلمان و برگرفته از آموزههای دینی اسلام است، معقولتر و موجهتر به این مهم پاسخ داده است.
واژگان کلیدی: صفات خدا، ابنمیمون، علامه طباطبایی، حکمت متعالیه، خدا، زبان دین.
- تحلیل مفاد گزارههای کلامی، یکی از مباحث مهم و کلان «زبان دین» در فلسفة دین است و در این میان، آموزههایی که ماورای طبیعت ناظرند، اهمیت ویژهای دارند؛ بهویژه اوصاف خداوند، بهطوریکه میتوان ادعا کرد بحث در این زمینه از مسألة براهین بر هستی خداوند کمتر نبوده است؛ چرا که تا این اوصاف بهدرستی شناخته نشود نمیتوان موضوع را بهطور مستقل و بدون واسطه شناسایی کودوتا موضوع را نشناسیم نمیتوانیم بر وجودش برهان اقامه کنیم.
- صفات خداوند را از دو جنبة کلی میتوان تحلیل کرد: جنبة معناشناختی و جنبة وجودشناسی. پرسشهایی از قبیل آنکه «آیات صفات خداوند عین ذاتند یا زاید بر ذات و در صورت زاید بودن، حادثند یا قدیم»، در زمرة مباحث وجودشناسی، و بررسی موضوعاتی چون «چگونگی تبیین و وصف خداوند، تحلیل معانی صفات،
اقسام صفات، مقیاس شناخت صفات خدا و...» در قلمرو معناشناختی است.
- تحلیل معانی اوصاف الاهی با مسلم انگاشتین دو پیش فرض است: أ. گزارههای کلامی واجد معانیاند؛ ب. گزارههای کلامی قابل صدق و کذبند؛ چرا که گاهی بحث بر سر صدق و کذب گزارههای دین است که در چارچوب الگوهای معرفتشناختی به تعیین صدق و کذب آن پرداخته میشود و زمانی بحث در معنادار بودن یا نبودن گزارههای دینی است که با تطبیق دیدگاههای معناداری و نقد و بررسی آنها، معناداری یا بیمعنایی، گزارههای دینی اثبات یا نفی میشود. بحث از صفات خداوند در این مقال نه با صدق و کذب و نه با معناداری؛ زیرا اصل معناداری بیش، فرض آن است و اصل اطلاعرسانی آنها که زمینة صادق یا کاذب بودن آنها را فراهم میسازد، مفروض مسأله است.
- در حوزة معناشناختی، چند مسألة مهم و اساسی مطرح است. نخستین پوشش که چگونگی پاسخ به آن، راهحلهای پرسشهای دیگر را رقم میزند، عبارت است از اینکه «آیا ادراک خداوند و صفات او ممکن است. متناهی چگونه میتواند نامتناهی را درک کند؟» ما چون نمیتوانیم برای فهم خداوند، خود را به حد او ارتقا دهیم، ناگزیر، وی را در حدخود پایین میآوریم. به عبارت دیگر، بر فرض درک، چگونه میتوان خداوند را با الفاظ و علایم خاکی که همه برگرفته از مصادیق پست و دنیاییاند، او را برای
دیگران وصف کرد؟ اگر خداوند در خور فهم نیست، چگونه میتوان خداشناس بود؟ آیا علم، قدرت، سمع، رؤیت و مانند آن در خداوند، همان معانی رایج در عالم امکان و حوزة محسوسات است؟ آیا برای رهایی از این عویصه باید از فهم معانی اوصاف الهی صرفنظر و سکوت اختیار کنیم؟ آیا باید از اوصاف ایجابی دست شوییم و فقط به اوصاف سلبی بسنده و تمام محمولات ایجابی را به محمولات سلبی تأویل کنیم؟ آیا در میان صفات ایجابی، بر صفات فعلی متمرکز شویم و برای آنها معنایی کارکردگرایانه قائل شویم؟ آیا تمثیل، تشبیه، استعاره و مجاز میتواند راهگشای تحلیل معانی اوصاف خداوند باشد و...؟
پرداختن به معانی صفات خداوند و پاسخ بدین پوششها، حجم قابل توجهی از مباحث زبان دین را بهخود
اختصاص داده است و فیلسوفان و متألهان، راهحلهای گوناگون را اتخاذ و با دیدگاههای متفاوتی این موضوع را بررسی کردهاند. نظر سلبی ابنمیمون متکلم برجستة یهودی، دیدگاه مشابهت، تناسب توماس آکوئیناس، نهادهای پل تلیخ، تحلیل کارکردگرایانة ویلیام آلستون، نظریة تجسد جان هیک و... نمونههای اندکی از دیدگاههای متألهان مسیحی و یهودی در این باب است.2
- موسی ابنمیمون اسرائیلی قرطبی (530 - 601 ق) عالم، پزشک، ریاضیدان اخترشناس و فیلسوف یهودی که در فقه و شرایع یهود مقام والایی دارد؛ به گونهای که یهودیان دربارهاش گفتهاند: «از موسی(ع) تا موسی ابنمیمون کسی مانند موسی برنخاسته است.» نام ابنمیمون در کتابهای انگلیسی و بعضی زبانهای دیگر، Maimogides و در کتابهای فرانسویMaimogides آمده است و در عرف اخبار یهود او را Rambam (اختصار «ربی موسی ابنمیمون») میخوانند.3
با مروری بر کتابهای تاریخ فلسفه و توجه و عنایت به آرای موسی ابنمیمون میتوان جایگاه او را در فلسفه، بهویژه فلسفة یهودی قرون وسطا دریافت. موقعیت او به حدی در فلسه اهمیت دارد که توماس آکوئیناس او را «موسای کبیر» خطاب کرده است.4 ابنمیمون معتقد بود که راه دین و فلسه از یکدیگر جدا نیست و دین اصیل نیز فقط در سایة عقل، استدلال و برهان بهدست میآید. او روشی مانند ابنسینا و ابنرشد داشته است بدینمعنا که از یهودیت با اسلوب فلسفة اسلامی و متکلمان اسلامی دفاع میکند؛5 بنابراین، برخی او را به فیلسوف اسلامی قلمداد کردهاند؛ البته مقصود از فیلسوف اسلامی این نیست که او به اسلام ایمان آورده باشد؛ بلکه بدین معنا است که او با تفکر فلسفی اسلامی، با مجتمع اسلامی مشارکت داشته است.6
مهمترین اثر ابنمیمون دلالةالحائرین نام دارد. هدف اصلی این کتاب، سازش دادن ظواهر تورات با قواعد عقلانی و فلسفی است. وی در این نوشتار میکوشد تا نوعی وفاق و تضارب میان میان دین و فلسفه پدید آورد.7 به دلیل اهمیت و جایگاه ویژة نظریات میمون در یهودیت و تأثیر آن در آرای برخی فیلسوفان غربی و شهرت وی در تحلیل
شامل 23 صفحه فایل WORD قابل ویرایش
دانلود مقاله صفات خداوند