بدیهی است که کسانی که خواهان ساختن نظام سوسیالیزم به عنوان بدیل به نظام سرمایه داری اند؛ قصد ندارند این کار را یک شبه انجام داده و یا آن را به جامعه به زور تحمیل کنند (مانند پولپوت در کمبوج). قصد ما مسلما چنین نیست. اولا ساختن سوسیالیزم یک روند طولانی که تنها در سطح بین المللی صورت می گیرد و نه تنها در یک کشور آنهم کشور عقب افتاده ای مانند ایران. انقلاب های سوسیالیستی حداقل در چند کشور پیشرفته بایستی تحقق یابد تا کشورهای مانند ایران پس از انقلاب آغاز به ساختن سوسیالیزم کنند. یک اقتصاد عقب افتاده یک روزه با تغییر دولت جهش فوری نمی تواند کند. بحث امروز ما در مورد اجرای سوسیالیزم همین امروز در ایران نیست. این یک بحث نظری است برای آماده کردن خود برای ساختن سوسیالیزم در آینده. این بحثی که نشان می دهد به نظام سرمایه داری نبایستی تسلیم شد و برای آلترنتیو عالی تر باید تلاش کرد (حتی اگر عده ای و دولتهایی در تاریخ به نام سوسیالیزم عملیاتی مخرب تر از سرمایه داری انجام داده باشند).
اما عدم ساختن فوری سوسیالیزم در کشوری مانند ایران نیز به این مفهوم نیست که باید به وضعیت موجود تن داد و دست روی دست گذاشت تا کشورهای اروپایی انقلاب سوسیالیستی را به فرجام برسانند. ما در ایران متکی بر قدرت کارگران ایران و متحدان آنان که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل می دهند؛ می توانیم تدارک تسخیر قدرت و سرنگونی رژیم را فراهم آوریم (البته بستگی به تناسب قوای طبقاتی). این کار هم تنها از طریق اعتصاب سراسری عمومی کارگری و نهایتا قیام مسلحانه عملی است. زیرا این رژیم با زبان خوش کنار نخواهد رفت.
بنابراین ما خواهان تشکیل یک حکومت کارگری در ایران هسیتم. حکومتی که متکی بر شوراهای کارگری، دهقاتی، محلات و غیره باشد. این را ما یک انقلاب کارگری می نامیم که آغاز انقلاب سوسیالیستی است. اما همین موضوع هم ممکن است به شکلی که ما می خواهیم رخ ندهد. سوسیالیست ها و کارگران پیشرو امروز مسلما در موقعیت به دست گرفتن قدرت نیستند. پس چه باید کرد؟ پیشنهاد ما به کل جامعه و تمام نیروهای اپوزیسیون اینست که با حفظ برنامه و حزب و تشکیلات خود؛ در وهله نخست تدارک سرنگونی این رژیم را فراهم آورند (اگر می گویند اصلاح طلبان با اقتدارگرایان فرق دارند پس اصلاح طلبان هم باید در این روند شرکت داشته باشند وگرنه خود بخشی از همان رژیمی هستند که سرنگون می شود).
پس از سرنگونی رژیم، چنانچه حکومت شورایی (کارگران و دهقانان فقیر) به علت عدم آمادگی شوراهای کارگری و یا عدم وجود یک حزب پیشتاز انقلابی سراسری به مثابه سازمانده جنبش کارگری، شکل نگیرد، ما در هیچ حکومتی دیگری شرکت نمی کنیم. اما، در عین حال در این مقطع، خواهان تشکیل «مجلس مؤسسان دمکراتیک و انقلابی» ( نه مجلس مؤسسان به مفهوم پارلمان عادی بورژوایی) می شویم. مجلس مؤسسانی که هیچ ارگان و سازمان و فردی را بالای سر خود نپذیرفته و توسط نیروهای مسلح توده ای نظارت شده و توسط نمایندگان واقعی مردم با رأی مستقیم، همگانی، مخفی و آزاد تشکیل می گردد، تأسیس گردد. این مجلس کار خود را در راستای تدارک تشکیل یک حکومت انقلابی (کارگری و دهقانی) آغاز می کند. تا تشکیل حکومت کارگری، نمایندگان کارگران و دهقانان فقیر و حزب های وابسته به آنها بطور مستقل در این مجلس شرکت خواهند کرد.
چنین مجلسی البته یک «حکومت» نیست، بلکه تنها تجمع یا نهادی است برای تدوین «قانون اساسی» و تشکیل حکومت کارگری آتی. شرکت در چنین مجلسی با شرکت در حکومت بورژوایی متفاوت است. نمایندگان طبقه کارگر، شوراهای کارگری، دهقانی، زنان، ملیت های تحت ستم و همچنین سایر قشرهای غیرپرولتری و متحدان طبقه کارگر برای متقاعد کردن کل جامعه به برنامه انقلابی خود، به زمان تنفس نیاز دارند. تشکیل مجلس مؤسسان انقلابی و دمکراتیک این زمان تنفس را ایجاد می کند که قشرهای تحت ستم جامعه و ضرورت تشکیل یک حکومت کارگری متکی بر جمهوری شورایی پی ببرند. از اینرو کمونیست ها خواهان تشکیل مجلس مؤسسان می گردند.
اما، چرا بورژوازی به چنین مجلسی تن می دهد؟ علت آن ساده است. بورژوازی چنانچه توان و قدرت تغییر شکل حکومت را داشته باشد مسلماً با استفاده از نیرویش (و همکاری غرب) چنین می کند. اما، در وضعیتی که در جامعه نیروی دوگانه وجود داشته باشد (پس از سرنگونی) و هیچ یک از طبقات آرای اکثریت مردم را به خود جلب نکرده باشند، یک خلاء سیاسی رخ خواهد داد که بورژوازی برای حفظ موقعیت خود به دمکراتیک ترین شکل از مجلس بورژوایی تن می دهد. این طبقه نیز برای استحکام خود نیاز به زمان تنفس دارد. تفرقه و انشقاق در بورژوازی نیز وجود دارد.
بنابراین مبارزه برای تشکیل مجلس مؤسسان انقلابی و دمکراتیک در دستور کار کمونیست ها نیز قرار می گیرد. چنانچه مجلس مؤسسانی غیردمکراتیک و تحمیلی شکل گیرد، واضح است که کمونیست ها و نمایندگان کارگران نباید در آن شرکت کنند. نمایندگان قشرهای تحت ستم جامعه که مدافع عقاید انقلابی اند هیچگاه و در هیچ موقعیتی خود را اسیر دست بورژوازی و خرده بورژوازی، نمی کنند.
اما، چنانچه مجلس مؤسسانی تحت کنترل و نظارت توده های مسلح شکل گرفت، کمونیست ها نیز در این مجلس دمکراتیک شرکت می کنند. شرکت کمونیست ها در این مجلس برای ارائه برنامه انقلابی است. آنها در این مجلس خواهان اشتراکی شدن زمین ها، کنترل کارگری بر تولید و توزیع و حق تعیین سرنوشت برای ملیت های تحت ستم تا سر حد جدایی، آزادی زنان و آزادی بیان، اجتماع و مطبوعات و لغو مالکیت خصوصی خواهند بود. آنها خواهان تشکیل جمهوری شورایی و حکومت کارگری خواهند بود.
کارگران و زحمتکشان ایران (و جهان) نتیجه بحث های مجلس مؤسسان را بصورت آزادانه از طریق رسانه های جمعی دیده و خود قضاوت خواهند کرد که نمایندگان واقعی آنها چه نیروهایی هستند. در این مجلس کمونیست ها قانون اساسی را برای تشکیل حکومت کارگری تدوین خواهند کرد.
اکثریت کارگران و زحمتکشان یا به ضرورت تشکیل حکومت کارگری پی برده و متقاعد می شوند، که در آنصورت حکومت کارگری را متکی بر آراء اکثریت جامعه تشکیل داده و نمایندگان شوراهای کارگری و زحمتکشان امور سیاسی و اقتصادی را برعهده گرفته و انقلاب را به پیش خواهند برد. حکومت کارگری نوین متکی بر دمکراسی کارگری آغاز به انجام تکالیف اجتماعی (دمکراتیک و ضدسرمایه داری) خواهد کرد.
اما، چنانچه بورژوازی پیروز گردد و «نوع» دیگری از حکومت بورژوایی یا حکومت «ائتلافی» را تشکیل دهد، مسیر انقلاب به شکل دیگری پیش خواهد رفت. واضح است که در آن صورت کمونیست ها در آن حکومت بورژوایی شرکت نکرده و مبارزه علیه حکومت بورژوایی را در اپوزیسیون سازمان خواهند داد.
بنابراین پیشنهاد ما برای مرحله پس از سرنگونی رژیم تشکیل یک «مجلس مؤسسان دمکراتیک و انقلابی» است. در این مجلس تمام گرایشات نظری و احزاب موجود می توانند شرکت داشته و مردم را در مورد برنامه و نظرات خود متقاعد کنند و هر حزبی (یا ترکیبی از احزاب) نظریات اکثریت مردم را در مجلس موسسان با خود جلب کرد؛ حکومت بعدی را شکل می دهد و قانون اساسی را بر اساس آری همومی تصویب می کند. ما به عنوان کمونیست ها اعتقاد داریم که حکومت بعدی یک حکومت کارگری خواهد بود. اما این حکومت را به زور نمی خواهیم تحمیل کنیم که به اتکا به آرای اکثریت جامعه این را تحقق خواهیم داد.
شامل 23 صفحه word
دانلود تحقیق سوسیالیزم چیست