این مطلب از مطالب آزاد در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد رابطه تورم و بیکاری و فقر و در 16 صفحه می باشد و در زیر خلاصه ای از مطلب آورده شده است :
مفهوم فقر همیشه با نحوه توزیع درآمد ملی و یا درآمد سرانه همراه میباشد. در مطالعات اقتصادی شناسایی افراد فقیر معمولا در قالب تعیین خط فقر صورت میگیرد، که به صورتهای ویژه و گاهی متفاوت ارزیابی و تعیین میگردد اصولا دو مقدار خط فقر تحت عنوان خط اول و خط دوم فقر مورد محاسبه قرار میگیرد. در روش اول پس از رتبهبندی خانوارها براساس هزینه خانوار، مقدار شاخص متناظر با میانه توزیع که 50درصد خانوارهای نمونه پایینتر از آن قرار میگیرند – انتخاب شده است. سپس ربع این مقدار به عنوان خط اول فقر و نصف آن بهعنوان خط دوم فقر تعیین شده و مورد استفاده قرار میگیرد
این روش در برگیرنده رویکرد «فقر نسبی» است چون شخص فقیر به نسبت میزان درآمد سرانه جامعه خود سنجیده میشود و این مساله ارتباط چندانی با محرومیت مطلق ندارد. در رویکرد «فقر مطلق» بدون در نظر گرفتن میزان درآمد سرانه در یک جامعه، حداقل امکانات معیشتی قابل قبول معیار تعیین فقیر قرار میگیرد و لذا این رویکرد بسیار متغیر بوده و نمیتواند از قاعده مشخصی پیروی کند.
مفهوم فقر همیشه با نحوه توزیع درآمد ملی و یا درآمد سرانه همراه میباشد. در مطالعات اقتصادی شناسایی افراد فقیر معمولا در قالب تعیین خط فقر صورت میگیرد، که به صورتهای ویژه و گاهی متفاوت ارزیابی و تعیین میگردد اصولا دو مقدار خط فقر تحت عنوان خط اول و خط دوم فقر مورد محاسبه قرار میگیرد. در روش اول پس از رتبهبندی خانوارها براساس هزینه خانوار، مقدار شاخص متناظر با میانه توزیع که 50درصد خانوارهای نمونه پایینتر از آن قرار میگیرند – انتخاب شده است. سپس ربع این مقدار به عنوان خط اول فقر و نصف آن بهعنوان خط دوم فقر تعیین شده و مورد استفاده قرار میگیرد
این روش در برگیرنده رویکرد «فقر نسبی» است چون شخص فقیر به نسبت میزان درآمد سرانه جامعه خود سنجیده میشود و این مساله ارتباط چندانی با محرومیت مطلق ندارد. در رویکرد «فقر مطلق» بدون در نظر گرفتن میزان درآمد سرانه در یک جامعه، حداقل امکانات معیشتی قابل قبول معیار تعیین فقیر قرار میگیرد و لذا این رویکرد بسیار متغیر بوده و نمیتواند از قاعده مشخصی پیروی کند.
رابطه تورم و بیکاری و فقر