دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
پرونده ویژه / پریسا جلالی- امیررضا پرحلم
بحث رابطه دختر و پسر در جامعه ما اکنون و با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی همچنان به عنوان یکی از نیمه های تاریک روابط اجتماعی خودنمایی می کند، موضوعی که اما و اگرها و باید و نبایدهای بی شماری را متوجه سیاستگذاران نموده و از سوی دیگر به وضوح نشان دهنده کلاف سر درگمی است که راه خروج از ابهام در این روابط را ناکام گذاشته است. در این عرصه وجود برخی خط قرمزها در بیان مسایل تا حد زیادی بی دلیل، در رها شدن موضوع به صورت عیب تاثیر داشته است.
با این وجود اشتراک مفهومی عباراتی چون رابطه دختر و پسر، دوست دختر و دوست پسر، روابط عاشقانه و در اصطلاح خیابانی و ... مانع از آن است که بخواهیم تفاوتی در ماهیت و کارکرد این عبارات قایل شویم.
یک نیاز طبیعی اما کنترل شده
روان شناسان معتقدند میل و کشش به جنس مخالف و برقراری رابطه با او از نظر فیزیولوژیکی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنها همچنین می گویند در تمام فرهنگها، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. تمایلات نفسانی که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار میدهد، نقش مهمی در این میان بازی میکند، از همین رو مهمترین این غریزهها را غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، می توان دانست.
اما باید به این نکته نیز توجه کرد که هر فرهنگی مرزی برای این کشش تعریف کرده است. برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده است و عواقب این آزادیِ ارتباط نیز در آمارهای ارایه شده از افزایش میزان طلاق، فرار کودکان و نوجوانان از خانه، بی بند وباری اخلاقی و ... کاملا مشهود است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد.
واقعیت این است که در فرهنگ ایرانی اسلامیِ ما نوع ارتباط میان دختر و پسر از طریق معیارهای دینی و عرفی جامعه، ملاک اهمیت است نه قواعد و روش هایی که از سوی دیگر کشورها و فرهنگ ها قصد غالب شدن، داشته باشد.
ایده پردازی هایی که در حد حرف می مانند
البته کارشناسان و جامعه شناسان بعضا نظراتی پیرامون چگونگی ارتباط میان دختر و پسر ارایه داده اند که گاهی متعارض با عرف و سنت ها است و نگرش های نسبتا جدیدی را شامل می شود. به طور مثال ارایه شعارهایی چون آزادی روابط دختر و پسر و یا مسایلی چون همخانه بودن دختران و پسران فرهنگ خاصی است که در جوامع غربی کاربرد داشته و برای جامعه اسلامی ایران مناسب به نظر نمی رسد.
کارشناسان تربیتی می گویند که وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده سعی می کند چیزهایی را که طی سالهای زندگی از او دریغ شده است با هنجارشکنی به دست آورد.
با این حال ارزیابی های پژوهشگران علوم اجتماعی نشان داده که اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا کانون خانواده شکل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، افراد نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شکل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از معضلات رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود.
علی غفاری، کارشناس ارشد یکی از مراکز پژوهشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش در این خصوص می گوید: در حال حاضر سن بلوغ پسران به 13 سال و در مواردی حتی به کمتر از آن رسیده است و چنانچه در بدبینانه ترین نگاه، سن ازدواج پسران 28 سال محسوب شود، 15 سال فاصله تا فرصت ازدواج می تواند تبعات اجتماعی روانی زیان باری را به همراه داشته باشد.
حال سوال این است که فاصله موجود را چگونه باید پر کرد؟ آیا صرف یک رابطه قانونی و مطابق عرف می توان این نیازها را پاسخ داد؟
در کشور ما مسلما و با تایید همه جناح های اعتاقدی و سیاسی آزادی روابط دختر و پسر مقبول نیست. در یکی از قدیمی ترین و سنتی ترین حالت پذیرش این رابطه صرفا تحت کنترل و نظارت یکی از اعضای خانواده تا منتج شدن به ازدواج، قابل قبول است. این نگرش اعتقاد دارد که دختر و پسر باید عزم را بر ازدواج بگذارند ولی تا آن زمان با اطلاع خانواده ها و به شکلی کنترل شده با یکدیگر ارتباط داشته باشند.
یکی از راههای مشروعیت بخشیدن به روابط دختر و پسر جاری شدن خطبه عقد تحت نظارت خانواده ها است که در هر دو مورد والدین با ایفای نقش پررنگ تلاش می کنند جریان این رابطه را مدیریت کنند. در غیر اینصورت پیامدهای ناخواسته ای چون براداری های ناخواسته یا بیماری های مقاربتی، ضایعات جبران ناپذیری را به بار می آورد. به هر ترتیب باید این نگاه ظریف حامیانه والدین را ارج نهاد که با نگاهی به آینده نگران وضعیت فرزندان خود هستند اما...
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 41صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید