فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)


دانلود مقاله اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

 

 

 

اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

2- ایجاد فضای مناسب برای هضم فلسفه جدید مدیریتی در سازمان- فضای مناسب برای برخورد مثبت و توجیهی با چالشهای ناشی از تغییرات تدریجی در اثر اجرای TQM فراهم شود.

3- عدم اتکاء صرف به بازرسی نهایی برای نیل به کیفیت برتر- کنترل، پیشگیری و خودکنترلی در مراحل مختلف کار برای جلوگیری از بروز ضایعات و تولید محصول (خدمات یا نتیجه مطالعات) معیوب لازم است.

4- هزینه منابع (منابع انسانی و مواد اولیه) عامل تعیین کننده در انتخاب آنها نباشد- هدف مدیریت باید کاهش هزینه تمام شده از طریق کاهش هزینه ها در کل فرآیند و واحدهای تابعه باشد، منابع ارزان قیمت ممکن است خود باعث هزینه های بالاتر، ضایعات بیشتر و کار معیوب باشند.

5- بهسازی مستمر سیستم تولید (یا خدمات مطالعات و نظارتی)- تحقیقات مستمر در جهت بهبود کیفیت و بهره وری، کاهش هزینه ها و بهبود بخشی معیارها و استانداردها برای دستیابی به سطح بالاتری از کیفیت

6- انجام آموزشهای ضمن خدمت- داشتن برنامه مستمر آموزش ضمن خدمت برای بهره گیری از روشهای جدید

7- رهبری و هدایت فعالیتهای کارکنان با استفاده از تکنیکهای جدید- ایجاد انگیزش، آموزش، افزایش آگاهی و ارزیابی به منظور رشد مهارتهای کارکنان در استفاده از تجهیزات، تکنولوژی، سخت افزارها و نرم افزارهای جدید

تعداد صفحه :4


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

دانلود پایان نامه روش ها و سبکهای مدیریت معدن

اختصاصی از فی توو دانلود پایان نامه روش ها و سبکهای مدیریت معدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه روش ها و سبکهای مدیریت معدن


دانلود پایان نامه روش ها و سبکهای مدیریت معدن

 

 

 

 

 

    • تاریخچة مدیریت:
    • دلایل موفقیت مدیران:

    مدیریت به مفهوم کلی سابقه ای برابر با زندگی اجتماعی انسان دارد. اولین کاربرد مدیریت توسط انسان غارنشین به شکل کار از طریق و توسط دیگران با رعایت اصل تقسیم کار آغاز شد. با روی آمدن انسان به زندگی قبیله ای و نیاز به رهبری، مدیریت سنتی شکل گرفت. با گسترش این نوع زندگی و نیاز به تصرف منابع تولید جدید بحث سازماندهی و تقسیم کار، نظارت و کنترل بوجود آمد که یک نوع مدیریت نظامی است. قید و بندهای این نوع مدیریت باعث شد مدیریت مذهبی جایگزین مدیریت نظامی شود و به مرور مدیریت سیاسی جایگزین مدیریت مذهبی شد بعد از رنسانس صنعتی در اروپا ادارة امور به مدیران علمی واگذار شد. [1]

    در بررسی مؤسسة گالوروی 782 مدیر موفق در جهان دلایل موفقیت ایشان عبارتند از: 1- صداقت 2- جدّیت و سخت کوشی 3- توانایی کار با مردم. سایر پارامترها عبارتند از: مهارت در برنامه ریزی و سازماندهی تخصص حرفه ای ایجاد انگیزه در پرسنل هدایت و رهبری مؤثر انعطاف پذیری هوشیاری و درک موقعیت قضاوت منصفانه.

    • عوامل شکست مدیران:

    درک نکردن موقعیت عدم توانایی کار با دیگران آگاه نبودن به آنچه در حول و حوش سازمان می گذرد نداشتن انگیزه مردود بودن در انگیزه مخالفت با تغییر متکی نبودن به خود غیر مسئولانه برخورد کردن ضعف در حل معزلات عدم صداقت در رفتار و گفتار از عوامل شکست مدیران بوده اند.[1]

    • انواع مکاتب مدیریت:

    مدیریت دارای سه مکتب کلاسیک، نئوکلاسیک و مکتب سیستمهای اجتماعی است.

    الف- مکتب کلاسیک یا مدیریت علمی یا مدیریت تبلور یا مدیریت آمریکایی

    در سال 1911 توسط فردیک تیلور تئوریسین اقتصاد صنعتی آمریکا ارائه شد. دارای چهار اصل به شرح زیر است:

    • کشف روش علمی هر جزء از کار کارگر بجای روشهای غیر علمی سنتی
    • انتخاب کارکنان با استفاده از روشهای علمی و انتخاب نیروی انسانی مناسب برای هر شغل همراه با تعلیم و آموزش او در ضمن خدمت.
    • همکاری صمیمانه و تسریک مساعی مدیر با کارکنان و تقسیم مساوی کار و مسئولیت بین مدیر و کارکنان.
    • ایجاد کنترل و برقراری تشویق و تنبیه بطوریکه هر کارگری که خوب کار کرد مورد تشویق و کارگری که به خوبی از انجام مسئولیتهای خود فارق نشد مورد تنبیه قرار گیرد. [1]

    1-4-1- برای پیدا کردن مدیریت آمریکایی انجام موارد زیر پیشنهاد می شود:

    • بررسی مجموعه فعالیتهای شرکت، اندازه گیری دقیق زمان هر جزء کار و تعیین نحوة انجام آن.
    • استاندارد کردن کلیه ابزار، تجهیزات و مقررات و تعیین بهترین شیوة استفاده از آنها.
    • تخصصی کردن کارها در سازمان و ایجاد سرپرستهای جداگانه.
    • تهیه شرح وظایف هر کدام از کارکنان و تعریف شرح شغل.
    • تنظیم سیستم و پرداختن حقوق و دستمزد متناسب با کیفیت کار کارکنان.

    علاوه بر تیلور که تئوریسین مدیریت کلاسیک می باشد دانشمندان دیگری نیز در تکوین مدیریت علمی اثرگذار بودند از جمله هنری فایبل که اصل تفکیک وظایف را مطرح کرد و مبتکر نمودار سازمانی بود و فرانک گیلبرت که روشهای متعددی برای تجزیه و تحلیل کار بوجود آورد و نمودار جریان کار به حرکت سنجی از نتایج فعالیتهای اوست. [1]

    1-4-2- نارسایی مدیریت علمی:

    پیروان این مکتب حدود فیزیکی، عملکرد پرسنل را بررسی می کنند و آنرا بصورت وزن،‌ آهنگ، سرعت، خستگی و بیان می کنند. انسان و سازمان را با دید مکانیکی نگاه می کنند. کارکنان را بصورت ابزار و وسیله ای برای تولید می سنجند و بطور خلاصه به عوامل انسانی و اخلاقی توجه ندارند این تئوری در معدن زغالسنگ روسیه توسط آقای استتخف باعث شد تولید یک معدن 25 برابر افزایش پیدا کند. [1]

    • مکتب نئوکلاسیک یا روابط انسانی یا مدیرت ژاپنی:

    بنیانگذار این نظریه آقای مایو استاد دانشگاه هاروارد همزمان سرپرست برنامه های تحقیقاتی وستر الکتریک شهر شیکاگو و قبل از مرگ مشاور صنعتی دولت بریتانیا بود او اعتقاد دارد کارکنان سازمان پیچ و مهره و یا لوازم کار نیستند. هویت و روحیه بخشیدن بر آنها می تواند اثرات شگفتی در کمیت و کیفیت تولید داشته باشد. در این مکتب مدیریت، مدیر نگرش خاصی به نیروی انسانی دارد، او ارتباط و شرایط کار و میزان تولید را بررسی می کند، نتایج مهمی که از این نظریه استخراج شده عبارتند از:

    • سطح تولید یک کارخانه بوسیلة هنجارهای اجتماعی تعیین می گردد نه مقررات فیزیکی سازمان
    • پاداش معنوی بزرگترین نقش را در ایجاد انگیزه دارد البته پاداش مادی نیز مؤثر است.
    • عمل و عکس العمل کارکنان بر مبنای خواسته های گروه است نه فرد.
    • رهبر غیررسمی گروه نقش اساسی در تعیین معیارها دارد.
    • در صورت مشارکت پرسنل در تصمیم گیریها نه تنها وظایف معمولی به بهترین وجه اجراء می شود بلکه رابطة حقیقی و صمیمی جهت به ثمر رساندن اهداف سازمان نیز ایجاد می کند.

    یک مدیر خوب باید حداکثر استفاده را از سازمانش از گروههای غیررسمی ببرد. [1]

    1-5-1- تفاوت مدیریت کلاسیک و نئوکلاسیک:‌

    طرفدارن مدیریت نحوة کلاسیک توجه خاصی به انسان دارند و دیدگاه ماشین به این پارامتر در سازمان ندارند. اما طرفداران مدیریت علمی به افراد سازمان با دید اقتصادی نگاه می کنند و عقیده دارند افراد صرفاً تحت تأثیر انگیزه های مادی قرار می گیرند. احساس غرور و برتری، شخصیت و هویت دادن به افراد در مدیریت علمی جایگاهی ندارد.

    • مکتب سیستمهای اجتماعی:

    این روش بر مبنای ریاضیات کاربردی، ‌مدلهای ریاضی، علوم هندسی و کامپیوتر بود. پایه گذار این مکتب آقای هربرت سایون، سازمان را بعنوان یک سیستم وفاق پذیر تعریف کرد که بقائش منوط به تعدیل در مقابل تغییرات محیط خارج است. هر سیستم دارای ورودی و خروجی می تواند باشد ورودی می تواند پول، نیروی انسانی، انرژی، اطلاعات و هر نوع تقاضا یا نیاز باشد و خروجی می تواند محصول، نیروی انسانی متخصص، اطلاعات و یا هر نوع عرضه باشد. برای تبدیل ورودی به خروجی مجموعة فعالیتها انجام می شود که به آن پردازش می گویند.

    سیستم برای بقاء خود باید قدرت انطباق با شرایط محیط را داشته باشد و در هر لحظه با هر تغییری به نقطة تعادل برسد. همانطوریکه سیستم به سمت تعادل میل می کند ممکن است بسوی فناء نیز میل نماید این خاصیت در اثر عاملی بنام آنتروپی بوجود می آید. آنتروپی بی نظمیهای موجود در سازمان است. هر سازمان برای اینکه پایدار بماند مقداری از انرژی خود را برای مبارزه با بی نظمی صرف نماید.

    برای اینکه یک سیستم پایدار بماند باید محصولی به جامعه عرضه کند که جامعه برای آن ارزش قائل باشد. اگر محصول تولیدی مورد نیاز جامعه نباشد در بهترین شرایط نیز سازمان محکوم به فناست.

    تناسب اجزاء یکی از قابلیتهای یک سیستم خوب است، در صورت نبودن تناسب بین اجزاء سیستم متلاشی می شود، سیستم بصورت واحد با جمع اجزاء آن متفاوت است. بین اجزاء یک سیستم به راههای مختلف می توان ارتباط برقرار کرد و ترکیب مختلفی بوجود آورد هر ترکیب دارای خصوصیات مختلفی است بنابراین نحوة ارتباط بین اجزاء سیستم باید بگونه ای باشد که اهداف سازمان را پوشش بدهد. سیستم می تواند باز یا بسته عمل کند، سیستمی که از طریق ارتباط دائم با محیط خارج خود را هماهنگ می کند و با تغییرات محیط تغییر کرده بر محیط نیز اثر می گذارد و دائم در حال کنش و واکنش با محیط است را سیستم باز می گویند.

    سیستم بسته دارای ارتباط محدود با محیط است، همیشه در حال تعادل بوده و تا وقتیکه یک فشار خارجی به آن وارد نشود در نقطة تعادل است، مشکل اساسی این سیستم توقف و رکود آن است. [6]

    • روشهای مدیریت:‌
    • مدیریت مبتنی بر هدف: در این شیوة مدیریت اهدافی بین مدیر و کنندة کار معین می شود، اهدافی که ضمن عملی بودن قابل اندازه گیری و ارزیابی نیز باشند. سپس برنامه ریزی هماهنگ و دقیقی با در اختیار داشتن ابزار قابل دسترس طراحی می شود. اساس این روش بر دسترسی بر اهداف تعیین شده، بطوریکه در محدودة زمانی خاصی بکمک تمام ابزار ممکن اهداف تحقق بیابد (در این روش مدیریت قبل از توجه به نیازهای فردی به نیازهای سازمانی توجه می شود و هرگونه تغییر در وظایف، روابط و مسئولیتها براساس اهداف سازمان شکل می گیرد) شعار اصلی طرفداران این روش مدیریت اینست که: هدف وسیله را توجیه می کند.
    • مدیریت اقتضائی: طرفداران این نظریه اعتقاد دارند شرایط این محیط روش مدیریت را دیکته می کند، استفاده از هر سبک مدیریت براساس شرایط محیط پی ریزی می شود. بهترین شیوه و رفتار برخورد مدیر، بسته به محیطی است که سازمان در آن قرار گرفته. در این روش مدیریت سازمانها را به دو گروه تقسیم می کنند:

    الف- سازمانهای با تولید کم نیروی متخصص، مشاغل بسیار تخصصی

    ب- سازمانهایی با تولید انبوه، یکنواختی در کارها

    در گروه اول تأکید مدیریت بر جنبه های فنی استوار است، بنابراین مکتب نئوکلاسیک (اخلاقی) توصیه می شود.

    در گروه دوم با توجه به وسعت کار، مدیریت کلاسیک یا علمی توصیه می شود. همچنین می توان بسته به شرایط محیط بعضاً از مدیریت کلاسیک یا نئوکلاسیک تواماً استفاده کرد.

    • مدیریت ترکیبی: طرفداران این روش مدیریت اعتقاد دارند بایستی دو مکتب مدیریت را با یکدیگر ترکیب کرد و ضمن توجه به اهداف سازمان به روابط انسانی نیز توجه داشت.

    در این روش مدیریت شبکه ای از وظایف مدیر و روابط اجتماعی او ترسیم می کند.

    برای هر تصمیم گیری مدیر باید تعیین کند تصمیمی که او گرفته در کدام قسمت نمودار قرار می گیرد. تصمیمی مناسب است که ضمن افزایش بازدهی تولید، مراعات روابط نیروی انسانی را نیز کرده باشد.

     

  • نظریه مدیریت مقداری: از ریاضیات در حل معزلات سازمان استفاده می شود مدیری که به این سبک اعتقاد داشته باشد از این طریق عمل می کند:
  • مشکل را بصورت یک معادلة ریاضی عرضه می کند.
  • مدل ریاضی برای موضوع می سازد.
  • برای این مدل راه حلهای متعددی پیدا می کند.
  • نتایج بدست آمده را با واقعیتها کنترل می کند.
  • راه حل انتخاب شده را به کار می بندد.
  • پیگیری نظارت و کنترل و در صورت نیاز اصلاح سیستم.

در این روش مدیریت از برنامه ریزی خطی، روش صف بندی، تصمیم گیری آماری، روش برنامه ریزی حمل و نقل، Simplex برای محاسبه سرمایه از NPV و IRR برای محاسبة مقدار تولید، تعیین نقطة سربه سری و بودجه بندی استفاده می کنند.

  • مدیریت مشارکتی: هیچ مدیری به تنهائی قادر نیست طرح مناسبی ارائه و خود به تنهائی اجرا کند. بنابراین او باید توانائی کارکنان را شناسائی و در زمینة مورد علاقه از این توان بهره گیری نماید.

در مشارکت سه نکته حائز اهمیت است:

  • پرسنل باید احساس مسئولیت کرده با تمام شخصیت و وجدان خود مشارکت را باور کرده باشد.
  • داوطلبانه دارای قسمتی از کار را که به آن علاقه و تخصص دارند را به عهده بگیرد.
  • پرسنل باید علاقه به کار گروهی داشته باشند و مسئولیت پذیر باشند.

مدیریت ژاپنی دارای سه اصل زیر است:

  • استخدام مادام العمر
  • زمینه سازی برای بروز خلاقیت و نوآوری
  • بهره مندی از مزایای پیشنهادی که داده شده و برای سازمان آیدی داشته.
  • مدیریت اسلامی: یعنی مدیریت الهی، آنچه که خدا می خواهد و منافع مخلوق را در بر دارد.

در مدیریت اسلامی مدیر باید خداجو، خدا ترس، صادق، صالح و رفاقت پیشه باشد، مدیر نباید متظاهر باشد ضمن آگاهی کاری باید طرز برخورد مناسب و عادلانه ای داشته باشد کارها براساس شور و مشورت انجام شود و تعیین کارها بصورت دسته جمعی و موازین و معیارهای دین اسلام است. زهد و تقوی همراه با بخشش و ارشاد باعث جلب رضایت خدا و خلق می شود. شناختن خویشتن، صبر و دوراندیشی رعایت نظم و ترتیب، توجه به اولویتها وارستگی ظاهری و توسعه گرا بودن از ویژگیهای مدیریت اسلامی است. [6]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم

 

نوآوری و اهمیت آن در مدیریت معادن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-1- مفهوم نوآوری و خلاقیت

افراد خلاق و نوآور در پی فرصتهایی هستند که مدیران اجرایی نمی توانند آنها را ببینند یا به آنها توجهی نمایند. مدیران در شرکتهای بزرگ به مسائل خاصی توجه می کنند و در برابر آنها واکنشهای احتیاط آمیز نشان می دهند ولی افراد خلاق و نوآور در پی فرصت بوده و می خواهند با پذیرفتن ریسک سنگین سود زیاد ببرند.

تغییرات سریعی که امروز در دنیا مشاهده می شود موجب پیدایش تعداد زیادی افراد و سازمانهای خلاق و نوآور شده است. افراد خلاق و نوآور در زمینه تولید دارای تواناییهای خاصی هستند یعنی با استفاده از عوامل تولید، مثل زمین، نیروی کار و سرمایه خدمات یا کالای جدیدی را عرضه می نمایند. برخی افراد خلاق و نوآور از اطلاعاتی استفاده می کنند که برای تولید چیزهای جدید در دسترس همگان قرار دارد. به طور مثال می توان به اقدام هنری فورد اشاره کرد که موضوع تقسیم کار را در صنعت اتومبیل (بخش مونتاژ) به کار برد.

 

 

 

 

 

2-2- خلاقیت و مدیریت

خلاقیت یا نوآوری با مدیریت تفاوت دارد. بطوریکه پژوهشگری به نام پال اوچ ویلگن می گوید: خلاقیت مستلزم ایجاد تغییراتی در تولید است، در حالی که مدیریت مستلزم عرضه محصول می باشد. در مدیریت به هماهنگی مستمر در فرآیند تولید توجه می شود که باید بین عوامل تولید برقرار باشد. خلاقیت یک پدیده گسسته است که در جهت ایجاد تغییر در فرآیند تولید حرکت کرده و متوقف شده تا زمانی که باز هم چیز جدیدی عرضه گردد.

با تعریف فوق کسانی که در مورد خلاقیت آنها هیچ شک و تردیدی وجود ندارد به صورت دائم نمی توانند چنین نقشی را ایفاء کنند. افراد خلاق نقشهای متفاوتی ایفا می کنند، مثلاً هنگامی که فرد به عنوان سرمایه دار (صاحب سرمایه) یا مدیر نقشی را قبول می کند در همان زمان می تواند به صورت فردی خلاق یا نوآور جلوه گر شود. (بسیاری افراد خلاق که می خواهند نوآور باقی بمانند می فهمند که باید سازمان یا چیزی را که خلق کرده اند ترک گویند) زیرا دارای چنان انرژی و نیرویی نیستند که بتوانند سازمانی را که تأسیس کرده اند اداره نمایند.

مسئله مهم این که نوآوری با پدیده تغییر ارتباط دارد یعنی افراد خلاق تغییر را پدیده ای بهنجار حساب کرده و فرد نوآور همیشه در پی تغییر است، به دنبال تغییر می گردد، در برابر تغییر واکنش نشان می دهد و چون فرصتی پیش می آید آنرا از دست نخواهد داد.

بقای هر سازمان منوط به ایجاد تغییر و تحول در آن سازمان است و پذیرش این تغییر مهمترین عامل گسترش یک سازمان است، خلاقیت و نوآوری باید تازگی داشته باشد، مفید و ثمربخش باشد به سادگی و سهولت قابل دسترس باشد دقت فرمائید برای ایجاد تحول شرایط محیط و برخورد پرسنل باید همزمان مورد مطالعه قرار گیرد وظیفة مدیر در این زمینه عبارتست از:

  • شناسایی ضرورت تحول
  • برقراری محیط مناسبی برای تحول که در آن پرسنل انگیزه برای تغییر داشته باشند
  • بررسی بودجه و زمان مناسب برای تغییر
  • ایجاد واحدی با اختیارات و امکانات کافی برای مبارزه با اینرسی منفی عوامل بیرونی و درونی
  • ارزیابی نتیجه حاصل از تفسیر [6]

2-3- شخص نوآور و سازمان نوآور

(معمولاً شخص نوآور با تعداد انگشت شماری کارمند نیمه وقت یا تمام وقت کاری را شروع می کند.) اگر درون یک سازمان بزرگ، شرکت یا سازمان کوچکتری به وجود آید این عمل را نوآوری سازمانی نامند. فرآیند بسط و گسترش قلمرو سازمان و ایجاد فرصتها و امکانات جدید در درون آن موجب ایجاد منابع جدید خواهد شد.

 

 

2-4- نکات کاربردی در مدیریت

علت پیدایش و بروز نوآوران بر یک اصل ساده استوار است: نوآوری و خلاقیت در نهاد نوع بشر به امانت گذارده شده است. خلاقیت یعنی ایجاد چیزی که هرگز پیش از آن وجود نداشته یا هرگز بدان گونه کار نکرده است. پس می توان نتیجه گرفت که شرکتها و (سازمانهای بزرگ که در پی کسب سود هستند افراد را تشویق و ترغیب نمایند تا بیشتر در جهت ابداع و نوآوری فکر کنند.)

2-5- اهمیت نوآوری

2-5-1- فایده های خلاقیت یا نوآوری:

نوآوری یا خلاقیت دست کم برای جامعه سه فایده دارد:

  • باعث افزایش رشد اقتصادی می شود.
  • بهره وری را بالا می برد.
  • باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالاها و خدمات جدید می گردد.

الف- رشد اقتصادی: پژوهشگری به نام دیوید برچ برآورد نمود در آمریکا بیش از چهار پنجم مشاغل جدید به وسیله سازمانهای کوچک به وجود می آید، سی درصد رشد اقتصادی متعلق به شرکتهایی است که بیش از پنج سال از عمرشان نمی گذرد. البته هر شرکت کوچک تازه تأسیس شغلی به وجود نمی آورد. سازمانهایی که باعث ایجاد شغل می شوند نسبتاً تازه تأسیس تر هستند. بعد از تأسیس به سرعت فعال می شوند و در نخستین سالهای فعالیت یا دوره جوانی رشد بسیار سریعی دارند و دامنه فعالیت خود را گسترش می دهند.

ب- بهره وری: بهره وری یعنی توانایی در به کارگیری مقدار کمتری نیروی کار و سایر مواد مصرفی و تولید یا ارائه خدمات بیشتر. در معادن ایران موضوع بهره وری مظلوم واقع شده و یک بسیج عمومی را برای بالا بردن بهره وری در سطح معادن می طلبد. یکی از علل توجه بیشتر به نوآوری و خلاقیت نقشی است که می توان بدان وسیله بهره وری را بالا برد. اصولاً بهره وری به بهبود فنون یا تکنیکهای تولید مربوط می شود و این کار از وظایف اصلی نوآوری و خلاقیت است که باید هدف پیشرفت یا شکوفایی سیستم اقتصادی را دنبال کند. دو کلید اصلی در افزایش بهره وری تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری در ماشین آلات جدید می باشد. عامل مهم دیگر در افزایش بهره وری مقررات دولتی و سیاست دولت در زمینه اقتصاد کلان است (مالیات بندی، میزان مصرف و افزایش پول در جریان) با رشد تصاعدی نرخ بهره که نتیجه دخالت دولت در امور اقتصادی است نوآوری کاهش می یابد که افراد نوآور می توانند اثرات منفی مقررات را خنثی کنند. [1]

1-5-1-3- تکنولوژیها، محصولات و خدمات جدید: بسیاری از افرادی که توانسته اند تکنولوژیهای جدید یا خدمات تازه ای را ارائه کنند یا محصولات جدیدی را عرضه نمایند از کارکنان شرکتهای بزرگی بودند که نظرات آنها در آن شرکتها مورد توجه قرار نگرفت و مجبور شدند به صورت فردی خلاق یا نوآور در صحنه اقتصادی ظاهر شوند.

2-5-2- متغیرهای محیطی و نوآوری: برخی از جوامع (آمریکا، کره و بعضی از کشورهای آسیای جنوب شرقی مثل تایلند، مالزی و ) دارای تعداد زیادی نوآور هستند. برعکس در شوروی و چین تعداد بسیار کمی نوآور وجود دارد که تغییرات اخیر در این کشورها نشانگر این است که می خواهند نوآوری و خلاقیت را تشویق نمایند. برای درک موضوع سطوح مختلف نوآوری در جوامع مختلف باید متغیرهای اقتصادی و غیراقتصادی را که غیرمستقیم بر محیط جوامع مختلف اثر می گذارند بررسی کرد.

الف- متغیرهای اقتصادی: چون نوآوری و خلاقیت اصولاً موجب تشدید تغییرات اقتصادی می شود پس همان عوامل موجب رشد اقتصادی و افزایش توسعه می توانند موجب پیدایش نوآوران در جامعه شوند. دو نوع عامل اقتصادی ذی ربط می باشند، نخست انگیزه هایی است که در بازار وجود دارد یعنی نیازهای جدید اجتماعی باعث می شود یک نوآور درصدد برآید آنها را به روشهای نوین تأمین کند. روند خصوصی سازی می تواند به این عامل و تشویق نوآوری کمک کند. دومین عامل اقتصادی مربوط به سرمایه می باشد.

باید مقدار زیادی سرمایه وجود داشته باشد تا بتوان شرکت جدیدی راه اندازی کرد و سازمانهایی مثل بانکها هم باید بخواهند سرمایه خود را در مسیر نوآوری به مصرف برسانند که می توان برای این منظور از طریق مشارکت خصوصی با شرکتهای خارجی سرمایه سهامی کشور را افزایش داد.

ب- متغیرهای اجتماعی: هر چند شوروی سابق در زمان کنونی از آمریکا فقیرتر است ولی در قرن نوزدهم بیش از آمریکا ثروت داشت با این وجود افراد خلاق و نوآور نداشت که تأثیر متغیرهای اجتماعی (تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی) را می رساند. در آمریکا نوآوری مشروعیت دارد و سیستم اقتصادی و اجتماعی به گونه ای است که از افراد نوآور و خلاق استقبال می شود. در فرهنگ آمریکا به اصالت فرد تأکید می شود که تشویق خلاقیت را به دنبال دارد و برعکس در ژاپن به طور سنتی بر کار گروهی تأکید می شود. همچنین تفکیک طبقات مردم در بعضی جوامع مثل هند اجازه فعالیت فرد در رشته دیگر و نوآوری در زمینه های دیگر را نمی دهد. برداشتن مرزهای قومی و مالیاتهای سنگین برای درآمدهای شخصی و شرکتها نوآوری را رواج می دهد.[1]

2-6- نوآوران:

2-6-1- عوامل روانی و اجتماعی: در سالهای میانی 1980 توماس بگلی و دیوید بوید بین افراد خلاق و نوآور و کسانی که سازمانهای کوچک اداره می نمودند تفکیک قائل شدند و پنج بُعد زندگی آنها را مشخص کردند:

  • نیاز به کسب موفقیت: نوآوران همواره در پی هدفهای بلند پروازانه هستند و می خواهند هر چه بیشتر موفق شوند.
  • مرکز کنترل: یعنی این دیدگاه که فرد (نه شانس و سرنوشت) حاکم بر زندگی خویش است. نوآوران و مدیران هر دو چنین می اندیشند آنها خود را حاکم بر سرنوشت خود می دانند.
  • تحمل ریسک: نوآوران و افراد خلاقی که ریسک متوسط می پذیرند از کسانی که هیچ ریسکی را نمی پذیرند از محل سرمایه گذاریهای خود درآمد و بازده بیشتری به دست می آورند.
  • رویارویی با وضع مبهم: هر مدیری تا حدی با چنین وضعی رو به رو می شود زیرا بسیاری از تصمیمات براساس اطلاعات ناقص است ولی نوآوران با وضعی مبهم تر رو به رو هستند زیرا آنها دست به کارهایی می زنند که برای نخستین بار انجام می شود و زندگی خود را در گرو موفقیت آن اقدام می گذارند.
  • رفتار از نوع A : یعنی باید در زمانی به دست آوردهای بیشتری رسید و اگر ایجاب کند اعتراضات دیگران را هم نادیده گرفت.

بدیهی است نوآوران باید اعتماد به نفس، پویایی، خوشبین، جرأت و شهامت اقدامات شگرف را داشته و پا را از دریافت چک حقوق و امنیت آن فراتر گذارند. هدفهای دیگر نوآوران را که می توان ذکر کرد عبارتند از: ثروت، قدرت، حیثیت و اعتبار، امنیت شغلی، خودشکوفایی و خدمت به جامعه.

تعدادصفحه:160


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه روش ها و سبکهای مدیریت معدن

دانلود مقاله نقش مالیات بر توسعه اقتصادی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نقش مالیات بر توسعه اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقش مالیات بر توسعه اقتصادی


دانلود مقاله نقش مالیات بر توسعه اقتصادی

 

 

 

 

 

پیشگفتار

تعارض میان معقولات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی زمانی بالا گرفت که بلوک شرق خود را پرچمدار طبقات محروم و لذا پیشگام در توزیع عادلانه درآمد و بالاحض تجدید توزیع درآمد و به زیان سرمایه داران و مالکان معرفی کرد و بلوک غرب در سوی دیگر خود را منادی توسعه اقتصادی و رفاه نامید.

در آشنایی با تحلیل های خاص نظری و شناخت آن ها به کمک تجربه کشورهای رو به توسعه است که معلوم می شود آیا توزیع درآمد در جریان توسعه اقتصادی به زیان یا به نفع گروه های کم درآمد عمل می کند و یا اینکه آیا بهبود توزیع درآمد از طریق سیاست های مالیاتی و انجام هزینه های دولتی در نهایت توسعه اقتصادی را کند یا تند می سازد.

مطلب مهمتری که وجود دارد تأثیر واقعی این سیاست هاست زیرا اغلب اوقات سیاست های متوجه تعدیل درآمد به واسطه ساختارهای ناقص اقتصادی و نهادهای وابسته به گروه های پردرآمد خلاف هدف اصلی نفعی عاید گروه های کم درآمد نمی شود. در نتیجه مسیر تحقق عدالت اجتماعی یا دست کم یکی از مسیرهای آن توسعه اقتصادی است. در این راستا سیاست های مالی ( که سیاست های مالیاتی نقش مهمی از سیاست های مالی است .) از طریق تأثیر بر تخصیص عوامل تولید، توزیع درآمد و ثروت، بهبود در بازدهی نیروی کار و نهایتاً تأمین مالی سیاست های توسعه اقتصادی به تحقق این هدف کمک می کند.

 

 

مقدمه

 

ظهر انقلاب صنعتی و بروز عدم تعادل های ناشی از قرونی تولید بر مصرف و برعکس نقش پول کاغذی و پدید آمدن تورم ساختاری، دخالت مستقیم و مستمر دولت در برنامه ریزی های اقتصادی برای ایجاد تعادل جهت رشد و توسعه اقتصادی را که اغلب اقتصاد دانان ضرورتی مسلم می افکارند اجتناب ناپذیر می نماید.

در چنین شرایطی، مالیات به عنوان برداشتی حساب شده و متکی بر برنامه از درآمد و ثروت ملی عمدتاً به مثابه ابزار تنظیم سیاست های مالی برای ایجاد تعادل موردنظر در سطح کلان اقتصادی،اهمیت می یابد به گونه ای که بتواند شرایط مناسب جهت رشد و توسعه اقتصادی هماهنگ را ایجاد نماید.

 

تعاریف رشد و توسعه اقتصادی :

 

برای اینکه برداشتی نسبتاً مناسب از توسعه اقتصادی داشته باشیم لازم است ابتدا تعریفی از رشد اقتصادی را ارائه دهیم. رشد اقتصادی به منزله افزایش کمی در میزان تولیدات کالاها و خدمات در طی زمان است و معیار اندازه گیری آن تغییرات در (( تولید ناخالص ملی )) می باشد.

تولید ناخالص ملی عبارتست از حاصل جمع ارزش نهایی کلیه کالاها و خدمات که طی یکسال مالی از عملکرد اقتصاد یک جامعه تحقق می شود.

توسعه اقتصادی فرآیندی (( پویاست )) که رشد اقتصادی لازمه آن است. اگر چه رشد اقتصادی شرط لازم برای توسعه اقتصادی است اما شرط کافی آن است که تغییرات و تحولات پویا و لازم بین کلیه عناصر و عوامل تشکیل دهنده یک سیستم اقتصادی که موجبات رشتولید ناخالص ملی عبارتست از حاصل جمع ارزش نهایی کلیه کالاها و خدمات که طی یکسال مالی از عملکرد اقتصاد یک جامعه تحقق می شود.

توسعه اقتصادی فرآیندی (( پویاست )) که رشد اقتصادی لازمه آن است. اگر چه رشد اقتصادی شرط لازم برای توسعه اقتصادی است اما شرط کافی آن است که تغییرات و تحولات پویا و لازم بین کلیه عناصر و عوامل تشکیل دهنده یک سیستم اقتصادی که موجبات رشد اقتصادی را فراهم آورده است رخ می دهد.

و به طور کلی می توان توسعه را چنین گفت که توسعه جریانی یک بعدی یعنی رشد تولید نیست بلکه توسعه جریانی چند بعدی است که درآن مجموعه نظام اجتماعی هماهنگ و متناسب با نیازهای متنوع اساسی انسان ارتقاء می یابدکه در نتیججه این ارتقاء ظرفیت های جدیدی در جامعه ایجاد می شود.

 

عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی :

 

عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی یک کشور را تحت سه گروه عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میتوان تقسیم بندی نمود که عوامل مذکور در حقیقت نظام اقتصادی حاکم بر یک جامعه و کشور را نیز به تصویر می کشاند.

 

الف ) عوامل اقتصادی :

 

عوامل اقتصادی را میتوان در دسترس بیشتر به منابع طبیعی، انباشت سرمایه، تکنولوژی و غیره دانست. مسلماً کشوری که دسترسی بیشتر به عوامل اقتصادی دارد می تواند فرآیند توسعه اقتصادی پویاتری را داشته باشد. زیرا رشد اقتصادی و پیشرفت اقتصادی بیشتری خواهد داشت و بهره برداری بیشتر از این منابع می تواند ظرفیت تولیدی را به سرعت افزایش می دهد.

منظور از انباشت سرمایه به معنای اضافه کردن به موجودی ماشین آلات، ابزار آلات و کالاهای سرمایه ای دیگر در طول زمان می باشد و از طریق انباشت سرمایه می توان سرمایه گذاری های بیشتری را تحقق بخشید.

 

ب ) عوامل سیاسی :

 

مهمترین عامل سیاسی که در تسریع فرآیند اقتصادی- اجتماعی یک جامعه میتواند بسیار مؤثر باشد ثبات سیاسی می باشد. عدم ثبات سیاسی موجب می شود که برنامه های اجتماعی و اقتصادی به بار ننشیند و گسستگی در برنامه توسعه بوجود آید.

 

ج ) عوامل اجتماعی و فرهنگی :

 

 در فرآیند اقتصادی جامعه سنتی کشاورزی به یک جامعه مدرن صنعتی، شیوه های صنعتی تولید نیز تبدیل به شیوه های مدرن تولیدی می گردد. تحولات تکنولوژیکی بیشتر به وجود می آید و فرهنگ سنتی تولید تبدیل به فرهنگ صنعتی می شود.

 

مطالعه سایر کشورها در مورد مالیات :

 

مطالعه در خصوص بهبود نظام مالیاتی :

 

الف ) گوتپا (( ناشاشیبی با مقاله بهبود کسری بودجه از طریق کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها در کشورهای اوگاندا، کنیا، پاکستان و ... نشان داده اند که به دلیل پایین بودن نسبت مالیاتی و نیز اجرای نامناسب و عدم تطبیق ساختار مالیاتی از این کشور درآمدهای مالیاتی از افزایش چندانی برخوردار نبوده و یا روند افزایش بسیار تند بوده است.

 

  • اصلاحات در ساختار مالیاتی از طریق :

 

الف ) کاهش وابستگی به مالیات های تجارت بین الملل

ب ) کاهش معافیت های مالیاتی

ج ) گسترش پایه های مالیاتی و اتکاء بیشتر بر درآمدهای مالیاتی داخلی

تعداد صفحه :15


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش مالیات بر توسعه اقتصادی

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها

 

 

 

 

 

سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان  حسابداری)

 

سود خالص یا سطر آخر (Bottom line)، توجه عده کثیری از محققین و پژوهشگران حسابداری و علوم مالی را به خود معطوف کرده است . مقالات و بحث های بسیار زیادی پیرامون سود و سود هر سهم   (EPS)[i] وجود دارد . عده ای ارتباط سود هر سهم (EPS) و سود پرداختی هر سهم(DPS)[ii] را با قیمت سهام بررسی می کنند. عده ای دیگر محتوای اطلاعاتی سود پیش بینی شده هر سهم شرکتها را مورد مطالعه قرار می دهند. بعضی نیز کیفیت EPS را مورد توجه قرار می دهند و بر روی طبقه بندی مجزای اقلام تشکیل دهنده آن تأکید می ورزند. گروهی دیگر بحث درجه نقد شوندگی سود هر سهم را بیان می کنند . گروهی خواستار محاسبه محافظه کارانه ترین سود هر سهم هستند .

 

 

 

 

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. سود هر سهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم عادی می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی مؤثر در تعیین قیمت سهام می دانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود.

در حال حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طبق بخشنامه های بورس ، ملزم به ارائه اطلاعات EPS واقعی و پیش بینی و افشاء تغییرات بعدی در پیش بینی ها می باشند، ولی استاندارد حسابداری خاصی درخصوص نحوه محاسبه و گزارش EPS وجود ندارد . فقط در استاندارد شماره یک ، محاسبه عایدی هر سهم بر مبنای تعداد سهام در تاریخ ترازنامه و افشای آن در صورت سود و زیان یا در یاددشت های توضیحی الزامی شده است .  اخیرا سازمان حسابرسی ، تدوین پیش نویس استاندارد خاصی را در این زمینه آغاز نموده است که انتظار می رود بهبودی در گزارشگری مالی باشد.

در آمریکا بیانیه شماره 128 هیئت استانداردهای حسابداری مالی[iii] و در سطح بین المللی استاندارد حسابداری[iv] شماره 33 ، نحوه محاسبه و افشای سود هر سهم را مشخص می کنند . استاندارد بین المللی شماره 33 در سال 2004 مورد تجدید نظر قرار گرفت . هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز در واکنش به طرح موضوعات جدیدی مانند ابزارهای مالی پیچیده و لزوم شفاف سازی هر چه بیشتر آثار محاسباتی این ابزارها ، در سود پایه هرسهم(BEPS)[v]و سود تقلیل یافته هر سهم(DEPS)[vi] و همچنین در جهت همگرایی[vii] با استانداردهای بین المللی، در 30 سپتامبر 2005 پیش نویس پیشنهاد اصلاح بخشهایی از بیانیه شماره 128 را منتشر کرد.

موضوع مطرح در این پیش نویس[viii] از آن جهت حائز اهمیت است که بحث های بسیار زیادی در مورد نحوه برخورد با برخی ابزارهای مالی مطرح می باشد ، مثل سهام قابل انتشار مشروط[ix]، ابزارهای مالی قابل تبدیل اجباری[x]، آپشن (اختیار معامله)[xi] و وارانت (اختیار خرید سهام)[xii] و قراردادهایی که در آینده ممکن است با وجه نقد یا سهام تسویه شوند[xiii] . در حقیقت نوعی احساس نیاز به ارائه رهنمودی عملی برای محاسبات سود پایه و تقلیل یافته هر سهم در صورت وجود ابزارهای فوق، در حرفه حسابداری پیش آمده است.

در این مقاله اهمیت EPS ، کاربردها و محدودیت های آن ، سابقه قانون مندی EPS و تلاش های انجام شده برای همگرایی بین المللی در استانداردهای حسابداری سود هر سهم مورد بحث قرار می گیرد تا تحلیلی جامع پیرامون این موضوع مهم شکل گیرد . در ادامه با نگاهی انتقادی پیش نویس اصلاحات پیشنهادی در استاندارد آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد .

همچنین به دلیل لغو APB شماره 15 و جایگزینی آن با SFAS شماره 128 که انطباق زیادی با استاندارد بین المللی شماره 33 دارد ، چگونگی محاسبه سود هر سهم بر اساس دو استاندرد مذکور تشریح شده است تا خلا اطلاعاتی مرتبط با روش های جدید محاسبه سود هر سهم رفع گردد . واقعیت این است که به دلیل عدم تجدید نظر در نشریه 94 سازمان حسابرسی ، در بسیاری از دانشگاه های کشور هنوز APB منسوخ شده شماره 15 تدریس می شود . 

 

اهمیت EPS و کاربردهای آن

سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد ، یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.

براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :

1-   ارزیابی، تعیین و قضاوت درخصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند . به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.

2-   پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن ، بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران ، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.

3-   ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری ، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.

4-   قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ، ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.

5-   برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز

تعداد صفحه :6

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها