فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد خلاقیت و نوآوری

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد خلاقیت و نوآوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلاقیت و نوآوری


تحقیق در مورد خلاقیت و نوآوری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

فهرست مطالب

 

3- وجوه هوش

4- خصوصیات افراد بسیار خلاق

5- عوامل باز دارنده خلاقیت

6- عوامل تشدیدکننده خلاقیت و نوآوری

6-1- انگیزه‌ها

6-1-1- انگیزه‌های بیرونی

6-1-2- انگیزه‌های درونی

6-2- ابزار ها

مراجع

 

1- مقدمه

آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم می‌شوند:

  • نیازهای فیزیولوژیکی
  • نیاز به امنیت
  • نیازهای اجتماعی
  • نیاز به احترام
  • نیاز به خودیابی

که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.

برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد می‌شود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمده‌اند.

2- اصول اولیه خلاقیت

به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلاقیت و نوآوری

دانلود کتاب The Art of Creative Thinking

اختصاصی از فی توو دانلود کتاب The Art of Creative Thinking دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کتاب هنر خلاق اندیشیدن به زبان انگلیسی آماده دانلود می باشد.

نام کتاب: The Art of Creative Thinking 89 Ways to See Things Differently

نویسنده: Rod Judkins

تعداد صفحات: 233

فرمت فایل: epub

دانلود نرم افزار کتابخوان با فرمت فوق


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کتاب The Art of Creative Thinking

تحقیق در مورد نقش نظام مشارکت 5S در توسعة بهره وری و خلاقیت منابع انسانی

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد نقش نظام مشارکت 5S در توسعة بهره وری و خلاقیت منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش نظام مشارکت 5S در توسعة بهره وری و خلاقیت منابع انسانی


تحقیق در مورد نقش نظام مشارکت 5S در توسعة بهره وری و خلاقیت منابع انسانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

فهرست مطالب

 

بومی سازی آئین نامه نظام پیشنهادات در گروه مکانیک

طرح هدف :

این آئین نامه تلاش دارد با استفاده از این ابزار و ترویج آن مشارکت دانشجویان و اعضای گروه مکانیک را در راستای

1-توسعة فرهنگ مشارکت و استفاده از تجارب و افکار اعضای گروه مکانیک

2-توسعة فرهنگ کار گروهی

3-افزایش کیفیت آموزشی

4-ارتقاء سطح علمی گروه مکانیک

5-بهبود رفاه دانشجویی

6-توسعة امکانات گروه مکانیک

7-ایجاد محیط شاداب آموزشی

8-اهتمام به امور فرهنگی

فراهم آورد .

 

حدود کاربرد :

پیشنهاد : عبارت است از یک راهکار ، ایده ، یا طرح اجرایی در راستای اهداف تعریف شده که توسط یکی از دانشجویان یا اعضاء گروه مکانیک ارائه گردد .

 

نظام پیشنهادها :

سیستمی به منظور جمع آوری و بررسی پیشنهادهای اعضاء گروه مکانیک ، تعیین پاداش ، پیگیری اجرای آنها در راستای طرح هدف .

 

1-کمیتة عالی راهبری بهره وری

ریاست : مدیر گروه مکانیک

اعضاء : نماینده ای از اساتید ، نماینده ای از روسای کمیته های اجرائی دانشجویی .

2-کمیتة راهبری نظام پیشنهادها :

ریاست : معاون گروه مکانیک با نمایندة تام الاختیار مدیر گروه

اعضاء : نمایندة اساتید ، روسای کمیته های اجرایی دانشجویی ، کارمندان اداری گروه

3-کمیته های اجرائی نظام پیشنهادها :

1-کمیتة اداری (اعضاء آن معاون گروه مکانیک ، کارمندان گروه)

2-کمیتة اساتید .

3-کمیتة دانشجویی سالهای متفاوت مشتمل بر

کمیته دانشجویان سال اول

کمیتة دانشجویان سال دوم

کمیتة دانشجویان سال سوم

کمیتة دانشجویان سال چهارم

کمیتة دانشجویان سال چهارم به بالا

4-تیم های مشارکت :

افرادی که به فراخور فعالیت ها و ماهیت کار جهت پیاده سازی نظام پیشنهادات و اجرای پیشنهادها از طرف کمیته های اجرایی از میان داوطلبین انتخاب و به فعالیت خواهند پرداخت .

5-لیست شناسنامه مسائل واحدها :

مسائل ، مشکلات و موضوعات دارای اولویت کمیته ها که به منظور تقویت اثربخشی پیشنهادها توسط خود آنها در طول ترم به دبیر نظام پیشنهادات ارائه می شود .


مسئولیت ها

1-کمیته عالی راهبری بهره‌وری :

  • سیاستگذاری و ارائة خط مشی ها
  • اولویت بندی استقرار مکانیزمهای بهره‌وری
  • تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرائی مکانیزمهای بهره‌وری
  • تعیین نظام انگیزشی در راستای حفظ ، نگهداری و قوام نظام

2-کمیتة راهبری نظام پیشنهادها (5s)

  • طراحی و تدوین برنامة عملیاتی هر ترم (برنامه هدف) و ارائة آن به کمیته عالی
  • تعیین بودجة هر ترم نظام پیشنهادها
  • پشتیبانی و نظارت بر عملکرد نظام پیشنهادات

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش نظام مشارکت 5S در توسعة بهره وری و خلاقیت منابع انسانی

دانلودمقاله بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درونگرایی و برونگرایی) بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ابه
چکیده:
ما دراین پ‍ژوهش به دنبال بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی (برونگرا، درونگرا) بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ابهر هستیم.و فرض ما در این پژوهش این است که بین خلاقیت و شخصیت افراد رابطه ی معنی داری وجود دارد.
برای بررسی فرضیه مورد نظر و آزمون متغیرهای پژوهش که شامل خلاقیت و شخصیت برونگرا و درونگرا است از آزمون شخصیت آیزنگ (بزرگسالان) که شامل 57 سؤال است و بر روی 120 دانش اموز دختر شهرستان ابهر اجرا شده و برای خلاقیت نیز از آزمون خلاقیت عابدی استفاده شد.همچنین برای آزمون فرضیه از روش استفاده شده است که محاسبه شده (14/9) بزرگتر از جدول در سطح معنی دار 0.01 (63/6) است بنابراین فرض صفر رد می شود و نتیجه می گیریم که بین خلاقیت و وی‍ژگی های شخصیتی رابطه معناداری وجود دارد.

 


فصل اول
مقدمه:
بررسی اهداف آموزش و پرورش در سطح جهان و در ایران، به خوص در پنج سال دوم (طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران) اراده و تعقل خویش منطقی و خلاق بیندیسد و به جای وابستگی و استفاده از دست آوردهای اقتصادی و فرهنگی دیگران، مولد دانش، تکنولوژ‍ی و فرهنگ مناسب برای زندگی مستقل، فعال و خلاق در عصر دانایی باشند.این موضوع اخیراً توجه بسیاری از دانشمندان و مسئولان کشورهای مختلف به ویژه ممالک در حال توسععه را به خود جلب کرده است به نحوی که تغییر نظام آموزش و پرورش از نظری صرف به نظری توام با عمل پرورش افراد پویا و خلاق به جای افراد ایستا مورد توجه خاص قرار گرفته است.شناسایی و به عرصه ظهور رسانیدن برخی از استعدادهای انسانی که تاثیرات عمیقی بر جامعه می گذارد از جمله خالاقیت تفکر، مساله یابی از مهم ترین اهداف آموزش و پرورش این قرن خلاقیت است که یکی از ویژگی های ممتاز انسان به شمار می رود و همین وی‍گی است که انسان را از ماشین و حیوان متمایز می سازد و یکی از عوامل پویایی و تکامل فرهنگی و صنعتی است.پیشرفت های سریع در عرصه ی تکنولوژی و وابستگی انسان به تکنولوژی خودکار توجه به نظام آموزشی را بیشتر می کند. در چنین وضعیتی نظام آموزشی زمانی می تواند در رسالتش موفق گردد که قادر به تربیت دانش آموزان خلاق اشد.گرچه برای آموزش خلاقت راهکار ثابتی وجود ندارد اما شناسای عومال موثر بر آن محیط هایی را که خلاقیت را بهتر رشد و شکوفا می سازد می تواند برنامه ریزان نظام آموزشی را طراحی فعالیت ها به ان ویژگی انسان یاری دهد.و با توجه به این که خلاقیت امری اکتسابی است و به شخصیت فرد بستگی دارد بنابراین آگاهی از تفاوت های شخصیتی می تواند ما را در شناخت و ژرورش افراد خلاق یاری دهد وقتی قبول کردیم انسان ها در ویژگی ها و خصوصیات ذاتی و اکتسابی با هم تفاوت دارند در پی آن نخواهیم بود که از همه انتظارات یکسان داشته باشم و با توجه به این که تفاوعت های فردی و شخصیتی، جوامع و به خصوص متخصصین و صاحبان امر باید تلاش کنند تا افراد خلاق و خصوصیات بارز آن ها را شناسایی کنند و در پروررش این گونه استعداد ها بکوشند تا در آینده شکوفایی این افراد، به سوی پیشرفت و ترقی سوق دهند.

 


بیان مسئله:
یکی از مسائلی که از دیرباز ذهن اندیشمندان، روانشناسان و دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول نموده، چگونگی رشد و پرورش خلاقیت و ابتکار عمل در دانش آموزان، نوجوانان و جوانان می باشد.اصولا یکی از شاخه های رشد و ابتکار هر کشوری شکوفایی و تجلی خلاقیت و ابتکار عمل به عنوان زیر ساخت آن جامعه می باشد.جوامعی که بتوانند خلاقیت نسل جوان را احیا و شکوفا سازند از میزان قابل توجه توسعه، رشد و شکوفایی عمل برخوردار خواهند شد و بالعکس به هر میزان که خلاقیت، پرورش و تعالی و شکوفا نشود رکورد عملی، صنعتی و فرهنگی را باید برا ی آن جامعه انتظار داشت.
یکی از مهم ترین هدف های آموزش و پرورش ، تربیت دانش آموزان خلاق است زیرا خلاقیت عامل کلیدی کلیه پیشرفت های بشری بو.ده و خواهد بود بنابراین در سیاست گزاری های آموزشی خلاقیت پرورش افراد خلاق از اولویت خاصی برخوردار می گردد.خلاقیت از موضوعاتی است که در تحقیقات عملی کمتر مورد توجه قرار گرفته است دلایل این غفلت را می توان در موارد زیر:
1. وجود عقاید سنتی مبتنی بر ارثی بودن و بی تاثیر بودن تربیت بر آن.
2. کم بودن افرادی که دارای قوه خلاقیت هستند در سطح جامعه
3. اعتقاد به این که افراد باهوش در زندگی موفق تر از افراد خلاق هستند و در نتیجه نبودن رغبت به پرورش افراد خلاق.
اهداف تحقیق:
بیان اهداف تحقیق جزء لاینفک در هر تحقیقی است برا یان که اهداف تحقیق به صورت عینی تر بیان شوند به دو دسته تقسم می شوند:
1- اهداف کلی: که به صورت کلی و آرمانی بیان می شوند.
2- اهداف فرعی: که به صورت عینی بیان می شوند.
اهداف کلی این تحقیق عبارتند از:
هدف کلی بررسیی روابط بین خلاقیت و و یژگی های شخصیتی (درون گرایی – برون گرایی) دانش آموزان دختران مقطع متوسطه
همچنین اهداف فرعی عبارتنداز:
بررسی رابطه خلاقیت با برون گرایی دانش آموزان
برسی رابطه خلاقیت با درون گرایی دانش آمزان
بررسی میزان خلاقیت در دانش آموزان
اهمیت و ضرورت تحقیق:
محیط های آموزشی وظیفه دارند شرایط لازم برای پرورش و ایجاد فکر خلاق و رشد تواناییهای دانش آموزان را فراهم می کنند، روش های سنتی آموزش و یادگیری به رشد و توانایی ها و ایجاد تفکر خلاق کمک نمی کند.
دانش آموزان برای یادگیری نیاز به محیط مناسبی دارند که با آن در تعامل باشند و با کمک گرفتن از آن به ابداع، نوآوری دست بزنند وو توانایی های بالقوه خود را به بالفعل تبدیل کنند در طول دوره ابتدایی رکورد و کاهش قابل توجهی توانایی های خلاقیت کاملا محسوس است.بخشی از این مشکل مربوط به عوامل ساختاری مدرسه یعنی مدیر و معلمان که تعامل مابین آن ها جوی را در مدرسه حاکم می کند که خیلی از مسایل را تحت الشعاع می گیرد.
بی توجهی قابل چشم گیری به جو مدرسه انجام می گیرد، از طرفی دیگر خلاقیت ممتاز ترین توانایی های شناختی انسان است.
خلاقیت سبب می شود افراد قادر باشند خودررا با تغییرات در آینده وفق دهند.
شرایط متغییر زندگی هر لحظه فرد را در برابر مساله ای قرار می دهد که داشتن آفرینندگی نوآور و قدرت حل مسئله می تواند او را در سازگاری با محیط یاری دهد نگاه واقع بینانه به آینده در زمینه شتاب تغییرات تکنولوژی و اجتماعی ایجاب می کند که آموزش و پرورش در روش های آموزشی و اهداف خود تجدید نظر نمایند و مسایلی نظیر تفکر خلاق، کارگروهی تلفیق مواد درسی جایگزین.
فرضیه تحقیق:
دانش آموزان برون گرا نسبت به دانش آموزان درون گرا خلاق تر هستند.
سوالات تحقیق:
1- آیا بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (درون گرایی) رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی (برون گرایی) رابطه وجود دارد؟
تعریف عملیاتی:
خلاقیت: نمره ای که فرد در آزمون خلاقیت می گیرد
فرد خلاق: فردی که در آزمون خلاقیت عابدی از [85] پایین تر است.
برون گرا: فردی که در آزمون شخصیت آیزنگ نمره بالاتر از [50] کسب نماید.
درون گرا: فردی که در آزمون شخصیتی آیزنگ نمره کمتر از [50] کسب نماید.

فصل دوم
پیشینه ی تحقیق:
یکی از سوالاتی که در چهار دهه ی گذشته، ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تریت را به خود مشغول کرده و تحقیقات بسیاری را به وجو آورده این است که «آیا می توان خلاقیت را پرورش داد؟»
پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان می دهد که خلاقیت را هم می توان آموزش و پرورش داد در این مورد دیدگاه های متضادی مطرح بوده است:
بررسی پیشینه ی تحقیقات (مک کنین ، 1968 و با س1981 ، کتل ، 1968) نشان می دهد که پیروان اصالت ذات، خلاقیت را یک توانایی و صفت بالقوه تلقی می کردند ولی حتی متفکران پیشرو (ترمن ، کاکس 1926، کالنن 1869) نیز بر این باور بودند که هر چند خلاقیت نیز مانند هوش، بعد ارثی دارد، باز هم عوامل محیطی می توانند بر این توانایی اثر بگذارند.تحقیقات اخیر (تونس 1972، فلدهیوس و کلیکن برد 1986) نشان داده اند که خلاقیت ( در تمام فعالیت های فردی و گروهی انسان مشاهده می گردد) با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذیر در همه انسان ها وجود دارد.
سندرز در کتاب آموزش خلاقیت از طریق استعاره تاکید می کند که برای پرورش خلاقیت باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیت های قالبی از پش تعیین شده تا امکان بر حذر داشت.
در رابطه با پروررش خلاقیت، پژوهش ها (آلبیرخ 1987، محمدی 1370) نشان داده اند که افراد خلاق به مراتب بیش از افراد غیر خلاق، توانایی پرورش خلاقیت را در دیگران دارند.موثرترین بررسی ها مربوط به همبستگی های خلاقیت توسط دوینگ (1970) والاچ (1970) و دلاس و کالاگر انجام شده است نتایج بررسی ها نشان داده که خلاقیت به محققین و نظریه پردازان تا مدت های طولانی تصور می کردند که خلاقیت فرآنید ارثی و ذاتی است و چنین می نمود که جهان در سطح کلی فقط باید آن تعداد محدود هنرمندان خلاق، دانشمندان و افراد با استعدا را پرورش دهد و در برابر دیگر افراد که متاسفانع عاری از استعدا تلقی می شوند مسئولیت ندارد.
«ویلیام جیمز » تقریبا حدود یک قرن پیش، به مساله خلاقیت اشاره داشته است و بیان کرده که « همه ی ما توانایی و استعادا خلاقیت را داریم ولی متاسفانه در طول زندگی و در مسیر آموزش و تعلیم یاد می گیریم که غیر خلاق باشیم، به عبارت دیگر در سطح کلی محیط یادگیری اعم از خانه، مدرسه و اجتماع ما را به تفکر همگرا عادت می دهد.(اسپیرنت هال 1977 ص 576) ».او معتقد است دوران کودکی سرآغاز شکل گیری روند تفکر خلاق محسوب می شود (همان منبع ص 517) پس در اینجا می توان گفت که یک معلم با آگاهی از نوع روند تفکر واگرا و همگرا می تواند تفکر کودکان را در یکی از دو جهت سوق دهد.
خلاقیت چیست؟
اکثر مردم کلمه خلاق را به اشتباه به عنوان مترادف کلمه پر استعداد و باهوش به کار می برند.منظور آن ها این است کودکی که دارای استعداد غیر معمول در بعضی از زمینه ها باشد و یا از هوش بالایی برخوردار گردد کودک خلاقی است، اما خلاقیت همان استعداد یا هوش نیست.در سال های دهه ی 1920 هزاران دانش آموز در کالیفرنیا مورد آزمایش قرار گرفته اند که تنها چند صد نفر از آن ها با استعداد یا سرآمد شناخته شدند و پیشرفت این کودکان با هوش و سرآمد در سراسر زندگی بزرگسالی مورد پیگیری قرار گرفت تا ساال 1970 یعنی در طول 50 سال حتی یکی از این افرا به خاطر خلاقیت در هیچ زمینه ای معروف نشده اند، هم چنین محققین خلاقیت متوجه شده اند که هم خلاقیت سطح بالا و هم خلاقیت سطح پایین در کودکان هوشبهر بالا و کودکان هوشبهر متوسط دیده می شود، پس خلاقیت همان هوش و یا بااستعداد بودن نیست و صرفا تقلید و یا حفظ کردن نمی باشد.هر چیزی که مردم انجام می دهند و یا می گویند می تواند خلاقیت به حساب آید در صورتی که دارای این دو ضابطه باشند:
1. کارهایی که فرد قبلا انجام داده و یا تمام چیزهایی که قبلا دیده و شنیده است متفاوت باشد (تازگی)
2. کارهای فرد صحیح باشد یعنی در جهت رسیدن به یک یا چند هدف مفید باشد و به طریقی برای فرد معنی دار و جذاب باشد (مناسب)
معیار تازگی کاملا ساده است رفتاری که فرد انجام می دهد نباید تقلید چیزی باشد که قبلا دیده و یا شنیده باشد.
معیار مناسب بسیار پیچیده است زیرا در موقعیت های مختلف می توان تفسیر گوناگون از آن ارائه داد.
فرآیند خلاقیت دارای پنج مرحله است:
1. ارائه مسئله
2. آماده کردن
3. ایجاد ایده یا امکانات
4. اعتبار یابی
5. ارزیابی نتیجه
خلاقیت از سه جزء اصلی تشکی شده است که عبارتند از:
1. قلمرو و مهارت ها : قلمرو و مهارت ها بهمنزله موا اولیه استعداد، آموزش و تجربه در حوزه خاص می باشد.قلمرو و مهارت ها تا حدودی ذاتی است که به وسیله ی آموزش و تجربه می توان آن را شکوفا نمود و جهت داد.انسان قبل از آن که بتواند در یک زمینه خلاق گردد باید دارای مهارت باشد به عنوان مثال هیچ کودکی در زیمنه نقاشیب خللاق نخواهد بود مگر اینکه مهارت لازم را در این زمینه قبلا کسب نموده باشد، باید توجه داشت توانایی و مهارت در یک زمینه الزاما به توانایی در سایر زمینه ها مربوط نمی گردد به همین دلیل تلقی یک فرد خلاق در تمام زمنیه ها گمراه کننده است.
2. تفکر خلاق و مهارت های کاری برخی شیوه های فکری خاص و ویژگی های شخصیتی در افراد وجود دارد که آنها را قادر می سازد قلمرو و مهارت های خود را در راه های جدید به کار گیرند، بعض از مهارت ها ی فکری ، ذاتی هستند اما جنبه دیگر از تفکر خلاق نیز وجود دارد مانند شیوه های کاری که می توان به وسیله آموزش و تجربه افزایش داد.شیوه کاری خلاق دارای خصوصیات زیر است:
1-2- نوعی تعهد به انجام دادن خوب کار
2-2- توانایی متمرکز نمودن تلاش و توجه برای مدت طولانی
3-2- توانایی رها کردن ایده های غیر خلاق وکنار گذاردن موقتی مسائل بسیار پچیده
4-2- پافشاری برای روبه رو شدن با مشکل
5-2- اشتیاق برای سخت کوشی
3. انگیزه درونی: یعنی میل به انجام کاری به خاطر آن که جالب، رضایت بخش و یا نوعی مبارزه طلبی شخصی است.انگیزه درونی تا حد زیادی به محیط اجتماعی بستگی دارد.انگیزه درونی بیشترین اثر را در تشوی خلاقیت در کودکان دارد.


تفکر خلاق:
والزا تفکر خلاق را در سه مرحله زیر تقسیم بندی کرده است:
1. مرحله ی آمادگی (PREPARATION): در این مرحله فرد به جمع آوری اطلاعات و مدارک می پردازد و مساله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهد و راه حل های دیگران را مطالعه می نماید و به طور خلاصه آمادگی به جمع آوری اطلاعات، پیشینه و تمرکز روی مساله آغاز می گردد.
2. رشد غیر محسوس (INCUBATION): در این مرحله مهارت ها و معلومات وحدت پیدا می کنند و هماهنگ می شوند و ظاهرا فرد ذهن خود را متوجه امر دیگری می سازد ولی در عین حال مساله را از نظر دور نمی دارد.گاهی نیز مساله را در سایه ی اطلاعات جمع آوری شده مجسم می کند و راه حل ها را بررسی می نماید ولی غفلتا آن را رها می نماید و به کار دیگری اشتغال می ورزد و همین امر سبب فراموشی مسئله می گردد.مطالعه زندگی افراد خلاق و مبتکر این نکته را تایید می کند که اغلب آن ها، این مرحله را طی کرده اند.
3. کشف (IIIAMINATION): این مرحله در جریان تفکر خلاق از اهمیت خاصی برخوردار است در این مرحله فکر تازه ظاهر می شود و مانند مشعلی زمینه یا موقعیتی که مساله در آن قرار دارد را روشن می کند، فکر و اندیشه ی تزه در این مرحله شکل می گیرد و مشخص می شود.به طور کلی طرح، شکل، اسا یا هسته ی مرکزی کار خلاق در این مرحله ظاهر می گردد و آن چه که در مرحله قبلی به طور ضمنی می گیرد.
عوامل موثر در خلاقیت:
«کارل راجرز » چگونگی عوامل موثر در خلاقیت را به طریق تحلیل بیان کرده است و در این زمینه می گوید: واضح است که خلاقیت را نمی توان بافشار به وجود آورد.بلکه باید اجاه داده شود تا ظهور کند.همانطور که زارع نمی تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما می تواند شرایط مناسب برای رشد دانه را فراهم سازد.در مورد موقعیت خلاقیت همین وضع صادق است.چگونه می توانیم شرایط خارج را مساعد سازیم تا شرط داخلی تصریح شود و پرورش یابد؟تجربیات من در روانشناسی مرا به این مطلب معتقد کرد که ما می توانیم با فراهم کردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش دهیم.
علاوه بر موضوعی که «کارل راجرز» مطرح کرده است، عوامل دیگری نیز در خلاقیت موثر هستند که اگر به طور صحیح به کار گرفته شوند، در شکوفایی خلاقیت افراد موثر خواهد بود.
1. نقش اطلاعات در خلاقیت: اطلاعات یکی از عوامل اساسی خلاقیت و ماده ی خام آن است.اگر یک قطب خلاقیت را جریان و فعالیت ذهنی بدانیم، قطب دیگر آن معلومات و اطلاعات از اشیا و امور خواهد بود.
2. انگیزش و خلاقیت: انگیزش به حالت های درونی ارگانیسم که موجب هدایت رفتار او به سوی نوعی هدف می شود اشاره می کند.به طور کلی، انگیزش را می توان نیروی محرک فعالیت های انسان و به کار اندازی جریان خلاقیت اودانست.
«گلیفورد » می گوید: تا زمانی که فهمیدن و عمل کردن آسان باشد یعنی در واقع عملی از روی عادت انجام گیرد خلاقیتی در کار نیست.ولی چنانچه مسئله ای پیش آمد یا برای مسائل فهمیدن مطلبی مشکل شد یا اجرای عملی احتیاج به تدابیر جدید داشت ، خلاقیت به کار می افتد.(خلاقیت کودکان ص 19).
3. خلاقیت و میزان خوپذیری:
تعادل در میزان خود پذیری، در صورتی که سایر شرایط موجود باشد باعث می شود که انسان یک زندگی عادی را بگذراند و در صدد به فعل در آوردن استعدادهای بالقوه خود و از آن جمله خلاقیت باشد.زمانی که خودپذیری در شخص کاهش یابد، یاس و ناامیدی یا بر عکس پرخاشگری ناشی از آن باعث می شود که شخص نتواند قوای خلاقه ی خود را آن طور که شایسته است، به کار اندازد .از این رو عوامل متعددی که باعث کاهش خود پذیری می شود، در اختلال جریان خلاقیت و کاهش بازده آن موثر است.
4. تخیل خلاقیت:
خلاقیت نوعی تفکر آزاد است که ضمن آن ذهن فرد متوجه حل یک مسئله ی واقعی به گونه ای که در عالم خارج وجود دارد نمی شود.با بهره گیری از تخیل، که خمیر مایه خلاقیت است، دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان دانش آموز گشوده می شود و قادر می گردد آزادانه خیال پردازی کند.
5. عوامل خانوادگی:
به عقیده گز و جکسون یکی از خصوصیات مهمی که کودک دارای سطح خلاقیت بالتر را از کودکی که دارای هوشبهر سطح بالا است متمایز می کند، توانایی و گرایش کودک خلاق به خطر کردن است.چرا که آنان از انجام دادن کارهای غیر عادی برای گروه، ارائه اندیشه های مغایر با گروه و نتیجه گیری های نادر و منحصر به فرد واهمه ای نشان نمی دهند.خانواده های خلاق، به ویژگی های درونی نظیر پایبندی به ارزش ها، داشتن علاقه به چیزی و صراحت و رک گویی بیش از ویژگی های برونی نظیر خانواده های خوب، حسن سلوک و کوشا بودن اهمیت می دهند.ذکر این مطلب ضروری است که اگر خانواه ها فرصت های لازم برای سئوال کردن، کنجکای و کشف محیط به کودکان بدهند و آنان را تهدید نکنند زمینه رشد خلاقیت فراهم می گردد و تنبیه و تهدیدهای مکرر آفت خلاقیت های ذهنی است.«کودکان خلاق به آرامش روانی، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی نیاز دارند.»
ویژگی های افراد خلاق
1. افراد خلاق مسائل و و ضعیت هایی را می بینند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است آنها افکار، عقاید و نظریات جدیدی ارائه می دهند که دیگران از آن عاجزند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   81 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی رابطه ی بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی

دانلودمقاله همه چیز در مورد خلاقیت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله همه چیز در مورد خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
تردیدی نیست که مهم ترین نقشی که والدین می توانند در تربیت کودکان خود ایفا کنند پرورش توانائی خلاقیت آنهاست زیرا خلاقیت به نحو بلامنازع عامل کلیه پیشرفت های بشری است و امکان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارت ها و انگیزه خلاقیت در کودکی پرورش یابد بسیار بیشتر است. شاید از آن مهم تر این واقعیت این است که چنان که بسیاری از روانشناسان تاکید دارند خلاقیت و سلامت روح وروان همراه و همگام اند. بدین ترتیب شاید به جرات بتوان گفت خلاقیت کلید طلائی خوشبختی است.

 

 

 

 

 

 

 


شوخ طبعی برجسته ترین رفتار مغز انسان است.
من این مطلب را پیش از این بارها گفته ام و دوباره می نویسم بدون این که قصد تحریک داشته باشیم.موضوع از نظر من بسیار جدی است.شوخ طبعی بهتر از هر رفتار ذهنی دیگر ماهیت سیستم اطلاعاتی را که سبب می شود نشان می دهد.این یک "سیسیتم اطلاعاتی خودسامان " است.
شوخ طبعی نه فقط ماهیت این سیستم را به روشنی معین می کند، بلکه نشان می دهد که ادراک شکل گرفته در یک جهت چگونه ممکن است به طور ناگهانی در چهت دیگری تغییر شکل دهد.این امر جوهر خلاقیت است و بعداً در این بخش آن را مورد کاوش قرار خواهد داد.
بی توجهی به شوخ طبعی از سوی فیلسوفان ، روانشناسان، دانشمندانِ ارتباطات و ریاضیدانان به سیستم های غیرخطی و ناپایدار(نظریة بی نظمی و نظریة فاجعه3 و غیره) علاقه مند شده اند.لازم است دو نوع سیستم بسیار گستردة اطلاعاتی یعنی سیستم های منفعل و سیستم های فعال را از هم متمایز کنیم.
در سیستم های منفعل، اطلاعات و سطح ثبت آنها، بی حرکت یا منفعل اند.تمام فعالیت ها از یک سامانده بیرونی است که اطلاعات را منتقل می کند و آن را به حرکت در می آورد اما در یک سیستم فعال اطلاعات و سطح ثبت آنها فعال اند و اطلاعات خود را بدون کمک سامانده بیرونی سامان می دهند.به این دلیل، چنین سیستم هایی را خودسامان می گویند.
میزی را در نظر بگیرید که روی آن چند توپ کوچک قرار دارد، به شما گفته شده است که توپ ها را در دو ردیف مشخص مرتب کنید.این کار را آغاز می کنید.پس شما سامانده بیرونی هستید.شکل های 1-1 و 1-2 حالات پیش و پس از فعالیت ساماندهی شما را نشان می دهد.فرض کنید به جای میز دارای سطح صاف، دو شیار موازی، مانند شکل 1-3 ، روی آن تعبیه شده باشد.اگر توپ ها را به طور تصادفی روی میز می انداختند، توپ ها کاملاً توسط خودشان در دو ردیف منظم در کف شیارها قرار می گیرند.در این حالات شما به عنوان سامانده بیرونی عمل نمی کنید.نیازی به این کار نبود، زیرا این سیستم حالا یک سیستم خودسامان است.
البته اعتراض خواهید کرد که سازندة شیارها سازمانده واقعی سیستم بوده است.کاملاً درست است، ولی فرض کنید که توپ های پیشین در نتیجة برخورد با میز، این شیارها را به وجود آورده باشند، از این پس یک سیستم خود سامان واقعی خواهیم داشت.
نیازی نیست که مثال دیگری را جستجو کنیم.بارش باران روی قطعه زمینی طبیعتاً جوی ها را به وجود می آورد، پس از این که آنها برای نخستین بار به وجود آمدند، پس از این که آنها برای نخستین بار به وجود آمدند، بارش بعدی به این جوی ها و رودها هدایت می شود.بنابراین، در اثر باران آبراه هایی به وجود می آید که مسیر باران های بعدی را تعیین و آنها را گردآوری و سازماندهی می کند.
در سال 1969، من مدل یک حوله را که روی آن چند قاشق جوهر ریخته شده با یک ظرف کم عمق ژلاتین که روی آن چند قاشق پُر جوهر داغ ریخته شده بود مقایسه می کردم.حوله نشان دهندة سیستم منفعل است و رنگ جوهر درست در همان جایی که ریخته شده بود باقی می ماند، ولی جوهر گرم ژلاتین را حل می کند و به زودی مجراهایی مانند مسیرهای ایجاد شده به وسیلة باران، در قالب ژلاتین تشکیل می دهد.ژلاتین امکان داده است که جوهر وارد شده خود را در مجراها یا رشته ها سامان دهد.
در کتاب ساز و کار ذهن(1969) و همچنین در کتاب حق با من است، شما اشتباه می کنید به تفصیل شرح داده ام که شبکه های عصبی مغز چگونه امکان می دهند که اطلاعات وارد شده را به وضع موقتاً پایداری در آورند تا برای تشکیل رشته پشت سرهم قرار گیرند.در این امر معجزه و رمز و رازی وجود ندارد، این پدیده رفتار سادة شبکه های عصبی است این ایده ها ابتدا در سال 1969 ارائه شدند و پس از آن، افرادی مانند جان هوپفیلد1 در «موسسة فن آوری کالیفرنیا»2 ، که در سال های 1979 شروع به نگارش این گونه سیستم ها کرد، آن را تکمیل کردند.
به راستی، پروفسور «موری جل مان»3، برندة جایزة نوبل برای کشف کوراک4، روزی به من گفت که در کتاب ساز و کار ذهن این گونه سیستم ها هشت سال پیش از آنکه ریاضیدانان به آن برسند شرح داده شده بودند.
کسانی که مایل اند مشروحاً بدانند که شبکة عصبی ساده چگونه می تواند به اطلاعات امکان دهد که خود را به صورت الگوهایی سامان دهد، باید دو کتاب یاد شده و نیز سایر کتاب های این رشته را بخوانند.موضوع از این قرار است که در سیستم، اطلاعات وارده یک رشته فعالیت را تشکیل می دهند و این رشته فعالیت به موقع خود به نوعی مسیر ترجیحی یا الگو تبدیل می گردد.شیمیدانان دستگاه عصبی و کارشناسان فیزیولوژی دستگاه عصبی دربارة آنزیم های دست اندرکار این فرآیند بحث خواهند کرد ولی در تصویر کلی (با توجه به جنبه های گستردة آن) تغییری رخ نخواهد داد.
چنین الگوهایی که پیشتر تهیه شده اند بسیار سودمندند ، زیرا به ما امکان می دهند که اوضاع را بشناسیم.وقتی الگویی به کار گرفته شد، آن را دنبال می کنیم و اوضاع را مطابق تجربة پیشین می بینیم.در شکل 1-4 ، الگوی ساده ای ارائه شده است.
مشکل موجود در سیستم الگوهایی ساده این است که به تعداد زیادی الگو وجود خواهد داشت که باید تمام وضعیت آنها را مورد بررسی قرار گیرد.هر وضعیت جدیدی که به الگوی موجود مستقیماً هدایت نشد، ناگریز باید از نو تجزیه و تحلیل شود.مغز این مشکلات را به روش ناگریز بسیار ساده ای حل می کند.
الگوها، مانند رودخانه ها، الگوها، آبگیر گسترده ای دارند، یعنی هر فعالیت در درون آبگیر ناپایدار است و به سوی الگوی تشکیل شده هدایت خواهد شد.این امر مستقیماً از رفتار ساده ای پیروی می کند.آن چه رایانه به سختی انجام می دهد (شناسایی الگو)1مغز به فوریت و به طور خودکار انجام می دهد.آبگیر به صورت نوعی قیف در شکل 1-5 نشان داده شده است.از این رو، ما هر وقت به جهان نگاه می کنیم فقط آمادگی داریم آن را برچسب الگوهای موجود خود که در شکل 1-6 نشان داده شده است ببینیم.
این همان چیزی است که ادراک را چنین نیرومند و سودمند می سازد.ما، به ندرت گیج و سردرگم می شویم، می توانیم اکثر وضعیت ها را بشناسیم، همچنین به این دلیل تحلیل اطلاعات ایده های جدیدی به بار نمی آورد، مغز تنها می تواند آن چه را که برای دیدن آماده شده است(الگوهای موجود) ببیند.از این رو، داده ها را تجزیه و تحلیل می کنیم فقط می توانیم ایدة از پیش داشته را بگزینم.این نکتة مهمی است که بعداً مورد بحث قرار خواهیم داد.
نکته ای که می خواهیم مطرح کنم این است که این رفتار الگوسازی و استفاده از الگوی شبکه های عصبی مغز شگفت آور است، بدون آن زندگی ناممکن خواهد بود.ادراک فرآیند تشکیل و استفاده از این الگوهاست.
ولی اگر الگوهای جانبی، مطابق شکل 7-1 وجود داشته باشد، چه پیش می آید؟
آیا مجبوریم بایستیم و هر مسیر جانبی را مورد بررسی قرار دهیم؟ اگر مجبور به این کار بودیم زندگی به طور امکان ناپذیر کند می شد.در عمل این امر هرگز پیش نمی آید، زیرا اعصاب به گونه ای قرار گرفته اند که مسیر غالب مسیر دیگر را چنان می بندد که گویی در آن لحظه مسیر دیگری وجود ندارد.بنابراین در مسیر اصلی با اعتماد کامل پیش می رویم.
اگر قرار بود از نقطة دیگری وارد مسیر جانبی شویم، در این صورت راه جانبی را طی می کردیم و به نقطة آغاز برمی گشتیم.این فرآیند در شکل 1-8 نشان داده شده است.
اکنون می رسیم به بی تفاوتی کلاسیک الگوها.چنانکه در شکل 1-9 نشان داده شده است، مسیر B به A بسیار مستقیم است ولی مسیر A به B ممکن است قدری پیچ در پیچ باشد_شکل 1-9) .دقیقاً همین پدیدة بی تفاوتی است که باعث شوخ طبعی و خلاقیت می شود.
در گفتن یک نکتة طنز در مسیر اصلی حرکت می کنیم.ولی ناگهان تغییر مسیر داده و در انتهای مسیر جانبی قرار می گیریم و بلافاصله مسیر مورد نظر را می بینیم.
« اگر من با تو ازدواج کرده بودم، در قهوة تو زهر می ریختم».
«و اگر من با تو ازدواج کرده بودم، آن قهوة را می خوردم».
( این داستان منسوب به وینسون چرچیل1 و لیدی آسکویت2 است ولی پایان کار نامعلوم است.)
آزارطلب3 به آزارگر4 گقت: «خواهش می کنم مرا بزن».
آزارگر در حالی که از این گفته لذت می برد، پاسخ داد: « نه».
آزارطلب گفت: «از شما بسیار متشکرم».
در هر دوِ این مثال ها ذهن به یک مسیر می رود، سپس از لحظه ای مکث به راه دیگری که در شکل 1 – 10 ارائه شده، بر می گردد.
هنگام برگشت به صندلی خود در هواپیما سرم به لاکر‌(قفسة باروبنه) خورد؛ وقتی نشستم، فرد کناری من گفت: « سر من هم به قفسه خورد، فکر می کنم خیلی پایین نصب شده است».
در پاسخ گفتم « برعکس، مشکل این است که به قدر کافی بالا نصب شده است.»
در این گفتگو، شوخ طبعی در کار نیست، ولی همان تغییر مسیر ناگهانی در ادراک وجود دارد، که اتفاقاً معنی داده است.اگر قفسه واقعاً پایین است، شما آن را می بیند و سر خود را خم می کنید.اگر قفسه واقعاً در بالا قرار دارد، فرقی نمی کند که سر خود را خم کنید.ولی اگر قفسه در سطحی قرار دارد که فکر نمی کنید نیاز به خم کردن باشد، در این صورت آن را خم نمی کنید و به قفسه می خورد.
مدل برای خلاقیت
مدل شوخ طبعیِ الگوی بی تفاوتی، مدل خلاقیت نیز هست.توالی زمانی تجربة ما مسیر عادی ادراک ما را تعیین می کند.اشیا را به گونة معینی می بینیم، انتظار داریم کارها به گونة معینی انجام شوند.اگر به دلیلی ترتیبی بدهیم که از مسیر اصلی به مسیر جانبی وارد شویم، بنابراین می توانیم به نقطة آغاز برگردیم و به «بینش» خلاق یا ایدة نو، مطابق شکل 1-11 ، برسیم.
ولی چگونه می توانیم به « نقطة ایده» در مسیر جانبی برسیم؟ یعنی درست به همان جایی که شیوه های تحریک وارد عمل می شوند.این شیوه ها به ما کمک می کنند تا از مسیر اصلی بگریزیم و احتمال رسیدن به مسیر جانبی را افزایش دهیم و این عمل اساس گریزاندیشی است.
واژة «گریز» به حرکت در مسیرهای جانبی به جای حرکت در مسیر الگوهای تفکر عادی اشاره دارد.
با استفاده از همین مدل نیز می توانیم دریابیم که چرا هر ایدة خلاق ارزشمند باید همواره در بازاندیشی منطقی باشد.اگر قرار باشد که به منظور خلق «ایدة نو» در نقطة c، از مسیر اصلی بیرون بجهیم، در این صورت به هیچ وجه نخواهیم توانست آن ایده را با سیستم ارزشی موجود خود متناسب سازیم.راهی جز این نداریم که بگوییم این ایده یا واقعاً جنون آکیز است و یا با حالت موجود دانش، مغایرت دارد.بنابراین، تنها ایده هایی را می توانیم شناساسیی کنیم که با گذشته ما ارتباط منطقی دارند.بنابراین، چنین نتیجه گرفته می شود که همة ایده های خلاق با ارزش باید در بازاندیشی منطقی باشد.به زبان ساده: کلمة «ارزشمند» به طور خودکار به معنی منطقی بودن در بازاندیشی است.
به طور خلاصه، مغز دستگاه عجیبی است، برای این که امکان می دهد که اطلاعات وارده خود را به صورت الگوهایی ساماندهی کنند.به محض شکل گیری این الگوها، یا نواحی آبگیری وسیعشان، ما این الگوها را در فرآیندی به نام ادراک به کار می گیریم.این الگوها بی تقارن اند، این بی تفاوتی هم موجب شوخ طبعی و هم خلاقیت می شود.
این امر نیاز منطقی به خلاقیت است یعنی منطق سیستم های الگویی خودسامان.دلایل بیشتری برای نیاز به خلاقیت وجود دارد.برای برخی افراد باید دلایل بیشتری آورد که فهم آنها آسان تر باشد.خوانندگان دقیق توجه خواهند داشت که دلایل دیگر در واقع بازگویی همان دلایل در زمینه ای دیگر است.
تلة توالی زمانی
سیستمی را در نظر بگیرید که اطلاعات را در طول زمان گردآوری می کند.همة اطلاعات نه یکباره بلکه کم کم وارد سیستم می شوند.تصور کنید که سیستم در هر لحظه سعی می کند تا از اطلاعات موجود به حداکثر استفاده کند.بدیهی است که این نوع سیستم شبیه افراد، بنگاه ها، شرکت ها، مؤسسات فرهنگی و غیره است.اطلاعات در طول زمان گردآوری می شود و سیستم می کوشد تا بهترین استفاده را از آنچه به دست آمده حاصل کند.
برای روشن شدن موضوع، می توانیم بازی ساده ای را طرح کنیم که در آن هر زمان یک حرف عرضه می شود.ما باید هر بار کلمه معنی داری بسازیم.
- حرف اول A.
- به دنباله آن حرف T، که کلمة AT را می سازد.
- با حرف بعدی R، به آسانی کلمة RAT را می سازیم.
حروف نشان دهندة اطلاعات وارده و مجموع اطلاعات موجود است که برای ساختن کلمه ای به کار می رود.
- حرف بعدی B است که با آن می توان کلمة RATE را ساخت.
- حرف G پس از اینها می آید که با افزودن آن کلمة GRATE. ساخته می شود.
تا اینجا اطلاعات جدید به آسانی بر هم افزوده شده و ساختار فعلی را تشکیل داده است.
- حرف بعدی T است، افزودن این حرف به حروف پیشین آسان نیست، کلمة جدید را تنها با پس روی و درهم ریختن که ساختار موجود و تبدیل آن به TARGET می توان ساخت.
در این مثال ساده می بینیم که توالی زمانی رسیدن اطلاعات چگونه ساختارهایی را می سازد که باید در هم ریخته شود تا ساختاری به منظور پیوستن به گونه ای متفاوت ساخت شود.این فرآیند تعریف رسائی از خلاقیت است.در چنین سیستمی، بدون خلاقیت نمی توانیم پیش برویم.
این ایراد ممکن است گرفته شود که در هر مرحله باید تمام حروف از یکدیگر جدا شوند سپس حرف جدید به آنها افزوده و کلمة جدیدی تشکیل شود.البته در زندگی واقعی ممکن نیست که تمام مفاهیم، ادراکات ، کلمات و یا نهادهای موجود در هم ریخته شوند تا اطلاعات قدیم و جدید به بهترین شکل ممکن با هم تلفیق شوند.
پس از مدتی، اقلام اطلاعاتی، مانند حروف در بازی فوق قابل جداشدن نیستند.مثلاً مجموعة حرف سازندة RAT مدتی باقی می ماند.و سپس محکم و استوار شده و در مقابل درهم ریختگی مقاومت می کند.ادراکات پایه درست به همین طریق در برابر در هم ریختگی مقاوم اند.
به منظور رهایی از ساختارهای موقتی که به وسیلة توالی ویژة تجربه تشکیل شده اند، به خلاقیت نیازمندیم.چنانکه بیان کردم، خوانندگان دقیق در می یابند که اثر توالی زمانی مانند اثر الگو شدن است.توالی زمانی تجربه الگوهای عادی تجربه را تشکیل می دهد؛ برای به هم پیوستن توالی جدید لازم است از این الگوها رهایی یابیم.
اکثر افراد این نکات را می پذیرند.مشکل هنگامی رخ می نماید که شخص گمان کند این کار تنها آراستن مجدد تکه های موجود در قالب جدید است.این کار ممکن است در مدل رومیزی سیستم های اطلاعات انفعالی آسان به نظر آید، ولی در سیستم های اطلاعاتی خود سامان بسیار دشوار است، زیرا اطلاعات دیگر قابل تفکیک نیستند، بلکه به صورت بخشی جدایی ناپذیر از الگو در می آیند.تغییر دادن الگوها به اندازة دادن معنایی کاملاً جدید به یک کلمه در هر زمان که بخواهید، دشوار است.کلمات، الگوهای ادراک و تجربه اند.
بنابراین در می یابیم که در هر سیستم خودسامان و در حقیقت در هر سیستمی که در آن اطلاعات جدید به اطلاعات موجود افزوده می شود به خلاقیت نیاز مبرم وجود دارد.
اگر ذهن انسان مانند کتابخانه ای کار کند، اطلاعات جدید را می توان به راحتی در نقشه های خالی جا داد بی آنکه برای ادغام آنها به سیستم موجود تلاش شود.در این صورت، اطلاعات جدید به هدر می رود.البته این کاری است که ما با استفاده نکردن از خلاقیت و ادغام نشدن اطلاعات جدید با اطلاعات قدیم انجام می دهیم.
خلاقیت تنها راهی برای بهتر کردن امور نیست، بلکه بدون خلاقیت قادر نخواهیم بود از اطلاعات و تجربه ای که برای استفاده در دسترس اند کاملاً بهره برداری کنیم و آنها را به شکل ساختارهایی کهنه، الگوهایی کهنه، مفاهیمی کهنه و ادراک هایی بی مصرف باقی گذاریم.
نیاز عملی به خلاقیت
بیمة عمر صنعتی بسیار سنتی است که تحت کنترل سنت و مقررات است.روزی در رون باربارو1 رئیس بیمة پرودنشیال کانادا2، که یکی از استفاده کنندگان جدی شیوة گریزاندیشی است، نوعی تحریک به وجود آمد: چرا سود بیمة عمر پیش از مرگ به او پرداخت نشود.
این موضوع به مفهوم « سود زندگی»3منجر شد، هر بیمه گذاری را که پس از مرگ او قابل پرداخت خواهد بود مستقیماً دریافت کند.این مفهوم موفقیت بزرگی خواهد بود مستقیماً از آن تقلید کردند، زیرا این مفهوم بیمة عمر را با تبدیل بخشی از آن به بیمة بیماری درمان ناپذیر ، بیشتر مورد توجه قرار داد.
تا اندازه ای به دلیل موفقیت این ایده و همچنین مهارت وی در ارائه آن، رون باربارو به زودی به سمت ریاست بیمة پرودنشیال ایالات متحده آمریکا برگزیده شد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   113 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله همه چیز در مورد خلاقیت