فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


زمانی حکومت جهانی پراز عدل داد حضرت صاحب الامر (عج) تحقق پیدا می کند که تمامی روش ها و مکتب ها و تمامی داعیان اصلاح گریها و تمدن ها و تمامی ترقیاتی که در زندگی روزمره بشری پیدا شده و در بوته امتحان آمده و هیچ کدام از آن مکاتب نتوانسته اند به خواسته های بشریت جامة‌ عمل بپوشانند و جامعه ای که عدل و داد و مساوات در آ ن حاکم باشد پیاده نمایند و در این زمان انسان ها در می یابند که این مکاتب و گروهها همه نوعی کاسبند و هرگز نمی توانند سعادت مطلوب را برای بشر به ارمغان بیاورند و تمدن حاکم بر جهان امروز از عهده‌ حل نیازهای واقعی بشریت برآید . لا در جای خود از جان و دل به حکومت الله جل و جلاله حاکمیت آل محمد که همان حکومت حضرت صاحب الامر است تسلیم می شوند و در سایة‌ ایمان به حق قلبهایشان آرامش یافته و آسودگی بر روانشان سایه می افکند و اضطرابها ، ناراحتی ها ، مادیگری ها ، دنیامداری، حرض ، طمع ، بی دینی ، بی ایمانی و بی اعتقادی خلاصه تمام رذایل اخلاقی از جامعه رخت برمی بندد و در مقابل کمال و محسنات اخلاقی و دینی در جامعه راه یافته و دنیا تبدیل به گلستانی از معنویت می شود و تمامی خواسته های دیرینه انسان ها برآورده می شود . دیگر نه مشکل اقتصادی مطرح است نه ترس از ظلم و بیدادگری بیدادگران و تمام مسائل همه و همه یکجا حل می شود و حکومت دارای یک ثبات اجتماعی شده و تمامی مردمی که با مشکلات زندگی امروزه که نوعاً‌طاقت فرسا است وانسان ها وتمامی خلایق خداوند با اینکه با آن همه از مشکلات که دست به گریبان هستند و زندگی روزمره می نمایند با شروع حکومت جهانی حضرت و از برکت حضرتشان حل می شود و حتی آن دسته از ظامینی که با حرص و طمع به فکر مال اندوزی در دنیا ی مادی بودند و دائماً از اقشار فقیر بصورت ابزار استفاده می کردند در زمان حکومت عدل و عدالت همه با مساوات و عدالت با هم زندگی می کنند و تمامی ظالمین و بیدادگران و اخلال گران و فساد انگیزان و دنیا مداران و دنیاداران همگی از بین می روند و جامعه یکدست الهی معنوی و دینی و انسانی بدست قائم آل محمد حضرت صاحب الامر مهدی اداره می شود . چنانچه حدیثی در کتا غایه المرام از محدث بحرانی نقل شده که پیامبر عالی قدر اسلام حضرت محمد بیان فرمودند :« شمارا به مهدی بشارت می دهم که در امت من برانگیخته می شود و زمین را پر از عدل و داد می کند چنان که از ستم و بیداد پرشده باشد و ساکنان آسمان و زمین از او خشنود می شوند .»
2- ره آورهای حکومت حضرت مهدی :
آن کس که فتنه های آینده را دریابد با چراغی روشن در آن گام می نهد و بر سیرة‌ پیامبر و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید .
و ملت های اسیر و بردگان را آزاد می سازد و جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده نموده و حق جویان را دورهم جمع آوری می کند . حضرت مهدی سال های طولانی پنهان از مردم به سر می برد آن چنان که جوینده نمی بیند با آنکه دریافتن نشانة وی تلاش فراوان کند سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می شوند چون شمشیرهای صیقل یافته و ایده های آنان با قرآن جلا می گیرد و با تفسیر قران گوشهایشان نوا می گیرد و در بامداد و شامگاه جام های حکمت می نوشند و با الهامات نورانی از قران مجید و تفسیر و تاویل کاملی که از حضرت قائم (عج) به آنها می رسد اشخاصی حکیم تربیت یافته می شوند و با عنایات ربانی و با استفاده از وجود مبارک امام (علیه السلام ) تمام عالم پر از عدل و داد شده و حکومت اسلامی بر مبنای عدل تمام گیتی را فرامی گیرد و در زیر سایه خدای سبحان به آرامش می رسند .
3- چگونگی حال انتظار :
انسان وقتی به کسی علاقه داشته باشد سعی و تلاش می کند که خود را به او نزدیک نماید و اعمال و کرداری داشته باشد که طرف مقابلش احساس رضایت از او کند . و اگر طرف مقابلش مظهر تمام خوبی ها ، عدالت ، حقیقت انسانیت و حقانیت باشد و در مرتبه آخر اینکه مقام والای امامت را دارا باشد و کسی که منتظر فرج بوده و گم گشته ای را همیشه در ذهن خود داشته باشد باید یک انس و مشابهتی به او در خودش ایجاد کند . در دستور زبان عربی جمله (هومنتظر ) جمله حالیه است برای فعل های قبلی یعنی این کار را انجام بدهد درحالی که منتظر است .
بنابراین در این مطلب اینطور مشاهده می شود که در این حدیث شریف دو مطلب به آن توصیه شده است اول اینکه ما باید با پرداختن به خود یعنی حال تزکیه و خودسازی و اگر درست فکر کنیم می بینیم که با توجه با مکارم اخلاق و ورع و نیکوکاری و در صورتی که حال تزکیه و خودسازی پیدا کنیم حال انتظا ربه ما دست می دهد و باید ظرف وجودی خود را از رذایل خالی کنیم و آنچه که مانع می شود تا خوبیها در او تحقق پیدا کند چون تا ظرف وجودیش تخلیه نشود جایی برای ورود محاسن اخلاق و مکاریم خلقی و اخلاق حسنه و کمال و آراستگی باطنی پیدا نمی شود . بنابراین شخص منتظر اولین وظیفه اش اصلاح مسیر خودش است در زندگی فردی و در سلوک شخصی و وقتی خود را اصلاح نمود در خانه و اجتماع الگو شده و آنگاه می تواند زمینه منتظر بودن را د رخود پیاده نماید شخصی که منتظر پرچم عدالت است خود د رسردر خانه اش پرچم ظلم نصب نمی کند و کسی که منتظر قائم است خود د رحال انتظار است زبان و رفتار و سلوک و اعمال و کارهایش معاملاتش گفتارش کردارش خلاصه نباید خلاف حق و حقیقت باشد و روزبه روز سنخیت با مطلوب ایجاد کند و در زندگی فردی خود با مطلوبش ایجاد سنخیت و همخوانی نماید و ایجاد آن با عمل صالح و خودسازی وباور داشتن مهدویت است و حضور امام (ع) را در قلب خود احساس کند و در تمام امکنه و در تمام حال امام را حاضر و ناظر بداند و بداند که پرونده اعمال او هفته به هفته خدمت حضرتش می رسد و آن حال ، حال انتظار است .
4- غیبت صغری حضرت صاحب الامر مهدی موعود و شرح حال نواب چهارگانه :
غیبت حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارشان و در پی تعقیب معتمد عباسی لعنت الله علیه شروع شد نخستین محل غیبت در سامرا در اطراف سرداب مقدس بود که حضرت نایب خاص برای خود تعیین فرمود که به وسیله آن حوایج و سوالات شیعیان را دریافت نموده و جواب دهند تا مدتی بدین منوال چهارنایب ایشان یکی پس ازدیگری دستورات را از حضرت می گرفتند و به شیعیان می رساندند .
قبر شریف این چهارنائب در بغدادبازارشرجه می باشد .
1- « نائب خاص اول »: ابوعمر عثمان بن سعد العمری الاسدی که برای امام علی النقی (ع) وکالت و برای حضرت مهدی (عج) از سال 260 تا 280 نیابت نموده و سپس به ملاء اعلا شتافت .
2- « نائب دوم » : محمدبن عثمان العمری بعد از وفات پدرش نایب اول از سال 280 تا 305 هجری قمری نیابت حضرت را برعهده داشت .
3- « نایب سوم » ابوالقاسم بن روح نوبختی از سال 305 تا 326 به نیابت حضرت مهدی (عج) منصوب شد . ( پس از وفات محمدبن عثمان ) .
4- « نایب چهارم » : ( بعد از وفات حسین بن روح ) ابوالحسن علی بن محمد سعدی از سال 326 تا سال 329 به نیابت از امام (ع) منصوب گردید .

 

5 – در باره غیبت کبری آن حضرت :
شش روز قبل از وفات سمری نامه و دست خط مبارک حضرت به این عنوان صادر و به ابوالحسن علی بن محمد سمری رسید . متن نامه :
« واما وفات تو نزدیک شده است دیگر به کسی وصیت نکن و کسی را به نیابت تعیین ننما که غیبت تامه واقع شده است و ظهور نخواهد شد مگر بعداز مدت طولانی که قساوت دلها علمگیر شده و زمین پر از جور شود پس هر کس پیش از سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده کند دروغگوست (مگر در موارد خاص ) . طبق مفاد این نامه بعد از وفات سمری ( نایب خاص چهارم ) غیبت کبری شروع شد و امور شیعیان به عموم فقهای جامع الشرایط محول گردید به همین دلیل فقها و مراجع را نایب عام می گویند . چنانچه حضرت مهدی در نامه های به اسحق بن یعقوب فرمود : « پیش آمدهایی که واقع می شود براویان حدیث رجوع کنید که آنان حجت من هستند برشما و من حجت خدایم »
در حدیثی از امام جعفر صادق (درباره فقها ) است که فرموده اند :« هرکس از فقها نفس خود را از محرمات نگهدارد و دین خود را حفظ نماید و مخالف هوای نفس و تابع و فرمانبردار مولای خود باشد برعوام ( کسی که فقیه و مجتهد نیست ) واجب است از او تقلید کند .
و اما شبهاتی که به غیبت حضرت مهدی (عج) گفته و یا نوشته اند که در جواب باید گفت :
1- کسانی که خارج از اسلام بوده یا مسلمان هستند ، ولی عقاید شیعه را قبول ندارند که به آنان اگر چه می توان با دلیل و عقل جواب داد لکن روش صحیح آن است که ابتدا عقیده به (توحید ، نبوت و امامت )را به آنان القاء‌کرد و بعد راجع به غیبت امام دوازدهم بحث نمود .
2- گروهی از شیعیان که عقاید حقه را قبول کرده اند و در مورد غیبت حضرت ولی عصر صاحب الزمان (عج) دچار شبهه شده اند که بهترین جواب ، اخبار و احادیثی است که از طرف ائمه معصومین (ع) وارد شده است و از آن بهتر اینکه چندروزی روزه بگیرند و توسل به حضرت پیدا کنند تا حقایق برایشان روشن شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی

تحقیق در مورد بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا


تحقیق در مورد بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه12

 

فهرست مطالب

 

 

طرح مسئله:

 

طرح نظری تحقیق:

پیشینه ی تحقیق:

پرسش آغازین:

پرسش های فرعی:

فرضیه ها:

 

متغیرها:

مفروض ها:

کرد و کردستان:

 

سازمان دهی تحقیق:

حکومت:

  

نتیجه گیری:

 

«در پی جنگ اول خلیج فارس وایجاد منطقه ممنوعه پروازی در شمال عراق که کردهای مقیم این ناحیه را از حملات هوایی رژیم صدام مصون می داشت،کردهای عراق،به رغم اختلافاتی که بین خود داشتند،توانستند دولت خود گردانی را در این منطقه تأسیس کنند.آنها اینک امیدوارند که بتوانند با تأثیر گذاری بر تدوین قانون اساسی جدید عراق،سیستم حکومت فدرال را بر این کشور حاکم کند تا در سایه نظام فدرال،بتوانند دولتی مستقل و البته در چارچوب کشور عراق تشکیل دهند.تشکیل دولت فدرال کردستان،با 4 الی 5 میلیون جمعیت هر چند که در قالب کشور عراق خواهد بود،هرگز برای ترکیه که 10 الی 15 میلیون کرد را در خود جای داده است قابل تحمل نخواهد بود چنانچه آنکارا تاکنون نیز بارها به این موضع تأکید کرده است.»1

«اهمیت استراتژیک و سوق الجیشی مناطق کرد نشین کشور،جایی که با دو کشور رقیب و گاه متخاصم یعنی عراق و ترکیه هم مرز بوده و البته آن سوی مرز آن دو کشور را هم کردها دربرگرفته اند،بر کسی پوشیده نیست.

کردها اگر نه یکی ازاصلی تری آریایی تبارها و اقوام ایرانی،لااقل بخشی از آریایی تبارها و ایرانیان ساکن در این سرزمین و البته کشورهای مجاور می باشند.

همین تفاوت های عمیق فرهنگی،زبانی،تاریخی،آداب و رسوم و هویت کردها با اعراب و ترکها در عراق و ترکیه،موجب گردیده دول حاکم بر این کشورها غیر انسانی ترین و وحشیانه ترین برخوردها را با آنان در جهت هویت زدایی از کردها عملی نمایند.گذشته از بمباران شیمیایی،میکروبی و کشتار دسته جمعی در ترکیه و عراق که انعکاس جهانی هم یافته و تخریب روستاها،کوچاندن اهالی از مناطق کردنشین به عرب نشین یا ترک نشین،حتی لفظ "کرد" هم به کار بردنش جرم محسوب می گردد.

تأسیس دو دولت عراق و ترکیه پس از شکست عثمانی در جنگ اول جهانی،همزمان است با تحرکات سیاسی در مناطق کردنشین این دو کشور،چرا که معاهده شور که در آن برخی حقوق را برای کردها به رسمیت شناخته بود،به سرعت توسط مصطفی کمال در ترکیه و انگلیسیها در عراق زیر پا گذارده شد.

قرار گرفتن مناطق کرد نشین مابین ترکیه،عراق،سوریه،ارمنستان و ایران،گذشته از این دولتها،برخی رقیبان منطقه ای و فرامنطقه ای را متوجه اهمیت استراتژیک کردها نموده است.حضور نمایندگان(نظامی،سیاسی و یا جاسوس)کشورهایی نظیرآمریکا،انگلیس،شوروی سابق و اسرائیل در ارتباط با اوضاع این مناطق همواره مورد تأکید قرار گرفته است.

رقابتهای قومی در شمال و جنوب و مرکز عراق هم از دیگر ابعاد پیچیدگی قومی در این کشور بحران زده است.شیعیان عرب،سنیان عرب و کردهای اکثرا سنی،طرفین این رقابت می باشند که بعد مذهبی برای شیعیان عرب و تاریخ و فرهنگ مشترک برای کردهای شمال موجبات نزدیکی آنها به مردم ایران را فراهم می سازد.اما از دیگر سو وجود کردها برای حفظ سلطه اهل سنت بر حکومت هم اهمیت داشت.

نگاه سیطره جویانه و مداخله جویانه ترکیه نسبت به مناطق کرد نشین شمال عراق و حتی بیش از آن تا موصل به واسطه وجود ذخایر نفتی و گاه به بهانه حمایت ازاقلیت ترکمن ساکن در کرکوک  و حوالی آن از دیگر ابعاد پیچیدگیهای اوضاع و احوال منطقه خصوصا در شرایط موجود می باشد.

پس از جنگ 1991 آمریکا و متحدانش علیه دولت صدام حسین و خیزش مردمی ساکنان کرد شمال و شیعه جنوب عراق و حمله ارتش عراق به کردها و شیعیان،بخشی از شمال و جنوب عراق به عنوان مناطق امن از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا

تحقیق در مورد حکومت های یک حزبی

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد حکومت های یک حزبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حکومت های یک حزبی


تحقیق در مورد حکومت های یک حزبی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:35

 

 

 

 

چکیده

 

امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیده تحزب و احزاب سیاسی دارای دیدگاه خاصی است که می‌تواند در جامعه امروز ما راهگشا باشد. دیدگاه او را می‌توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد. در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیرآزاد بودن آنها، اصولاً آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می‌دید. از همین روی بطور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تحزب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه‌انگیز دانسته بود.

 

در مرحله دوم یعنی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تأمین‌کننده منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را ـ حتی احزاب غیراسلامی و نامسلمان را ـ آزاد اعلام نمودند، اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته‌اند.

 

مرحله سوم رویکرد امام خمینی به احزاب سیاسی، سالهای نخستین بعد از انقلاب را دربرمی‌گیرد. در این مقطع، امام که پراکندگیهای ناشی از فعالیت گروهها و احزاب سیاسی را می‌دید، بر بقای انقلاب و استمرار نظام نوپای اسلامی بیمناک شد و این پراکندگیها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می‌دانست بنابراین به طور مکرر در سخنانشان، خواستار اتحاد گروههای سیاسی در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروههای سیاسی نتیجه‌بخش نبود. چهارمین مرحله از نگرش امام خمینی به فعالیت احزاب را از سال 1360 تا 1367 مورد بررسی قرار داده‌ایم؛ مقطعی که در ابتدای آن، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دست به اقدام مسلحانه علیه نظام نوپای اسلامی زده بود؛ در این مقطع امام نظر چندان مثبتی به فعالیت احزاب نداشت و حتی احزاب اسلامی که بوسیلة یاران امام نیز تأسیس شده بودند ـ نظیر حزب جمهوری اسلامی ـ منحل شدند.

پنجمین و آخرین بخش این پژوهش به رویکرد امام خمینی نسبت به حزب و پدیدة تحزب بعد از سال 1367 می‌پردازد که در این زمان، با پایان یافتن جنگ و تثبیت نظام، فضا برای فعالیت احزاب بیشتر مهیا شد بطوری که امام با انشعاب در جامعة روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون موافقت کرد.

واژه‌های کلیدی: امام خمینی، حزب، تحزب، احزاب سیاسی

دیباچه

 

امروزه بررسی دیدگاه امام خمینی در مورد پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی در حال حاضر در نظام جمهوری اسلامی به شدت پراهمیت و حیاتی است، چرا که امام خمینی با عنوان رهبر انقلاب، بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب داشته‌اند؛ در عین حال ایشان به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی جدید نیز مسیر و اهداف کلی این نظام سیاسی را تعیین کرده‌اند. از طرفی دیگر حاکمان نظام جمهوری اسلامی، در سیاست‌ورزی و کشورداری همیشه خود را تالی و پیرو خط امام خمینی می‌دانند؛ با این حال وقتی به عملکرد‌های متفاوت و یا احیاناً متعارض آنان در برخورد با پدیده‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌خوریم، برایمان این پرسش پیش می‌آید که براستی کدامین دیدگاه با آرا و نظرات امام خمینی انطباق دارد؛ و البته آشکار است که بهترین راه تشخیص راه امام، مراجعه به گفته‌ها و نظریات خود ایشان از طریق مراجعه به آثار ایشان است تا به این وسیله، سره از ناسره تشخیص داده شود، چرا که گفته‌ها و دیدگاه‌های امام، مسیری را برای حرکت منطبق با رویکرد ایشان فرا راه ما روشن می‌کند. البته در این میان توجه به یک اصل اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد و آنهم اینکه در پژوهشهایی که در حوزة علوم انسانی صورت می‌گیرد، قطعیت در نتایج و دستاوردهای آن تا حدودی بعید به نظر می‌رسد. رویکرد امام خمینی نسبت به احزاب در شرایط متفاوت و مقاطع تاریخی متفاوت، تغییراتی داشته است. آنچه باید همواره در نظر داشت این است که روند موضع‌گیریها و سخنان امام خمینی بیانگر این است که رویکرد امام در مورد احزاب فرمایشی رژیم پهلوی قاعدتاً متفاوت از رویکرد ایشان به احزابی نظیر حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باشد بنابراین با توجه ویژه به این امر باید در مورد دیدگاه امام خمینی نسبت به پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی خصوصاً احزاب سیاسی، اظهارنظر کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکومت های یک حزبی

دانلودمقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


اشاره فرمودید که امام در موضوع حکومت و در بحث ولایت فقیه، جامع‏نگر بودند، یعنی اسلام را در همه ابعاد و جوانب آن می‏نگریستند.اگر ممکن است بفرمایید که آیا چنین نگرشی در فقهای پیش از ایشان هم بوده است؟ در ضمن امام چگونه به این نتیجه رسیدند که جامعیت اسلام، حکومت را هم پوشش می‏دهد؟
ـ جامعیت اسلام، نکته‏ای نبود که فقهای بزرگ پیش از ایشان یا همزمان با ایشان از آن غافل باشند.تفاوت عمده امام با دیگران، بینش سیاسی آن بزرگمرد بود.حضرت امام تشکیل و اداره حکومت را از وظایف مهم و اصلی علمای اسلام می‏دانستند.بعضی ممکن است، کمک به حکومت دینی را وظیفه بدانند.اما اصل تأسیس حکومت را در شرح وظایف فقیه نیاورند.
امام این طور فکر نمی‏کردند، بلکه فقیه را موظف به بنیانگذاری حکومت و نظام می‏دانستند .در این تفکر، مبارزه با ظلم نه برای تعدیل حاکمان است، بلکه برای براندازی ظلم است.امام مبارزه با شرک و کفر و ظلم را از رهگذر حکومت می‏جستند و موفق می‏دانستند.ایشان دو وظیفه برای خود و هر فقیه دیگری در نظر داشتند: اداره صحیح امور مردم، و محو ظلم.همین طور که هرکسی می‏فهمد، این دو برنامه، تنها در سایه حکومت، جامه عمل می‏پوشد.
بنده قبل از انقلاب در صحبت با بعضی از مراجع معاصر، فهمیدم که این بزرگواران تشکیل حکومت دینی را از وظایف مردم می‏دانند.یعنی فقیه تنها، باید مردم را ارشاد کند و به آنان بگوید که بعد از تشکیل حکومت، رفتار اسلامی چیست یا چه باید کرد؟ خصوصا اگر براندازی حکومتهای موجود، با ضرر و خطر همراه باشد، لزومی نمی‏دیدند که اقدام کنند.یعنی برخورد را واجب شرعی و لازم عقلی نمی‏دانستند.در این بینش، مردم باید حکومت دینی را بر پا دارند و برای اجرای حدود به علما مراجعه کنند.
حتی گاهی برای این طرز تفکر، به آیات و روایات هم، استناد می‏کردند.به خدمت یکی از همین بزرگواران عرض کردم که حضرت امیر (ع) فرمودند:
«قیام من برای آن بود که حدود الهی را اجرا کنم.» ایشان فرمودند: «چون مردم گرد حضرت جمع شدند و حکومت را به آن گرامی سپردند، امام خود را موظف دید که اجرای حد کند.» پس تفاوت امام با بسیاری از فقها در اعتقاد به جامعیت اسلام نبود.جامعیت را همه می‏پذیرفتند .امتیاز امام این بود که جامعیت اسلام را در تشکیل حکومت می‏جست و آن را از وظایف هر مسلمانی، بویژه دانشمندان اسلامی قلمداد کردند.امام مسئله حکومت اسلامی را از دهه چهل به بعد مطرح کردند و خیلی هم بر آن پای فشردند.تا آنجا که، پهلوی تنها رقیب جدی و سرسخت خود را امام می‏دانست.
اینکه عرض می‏کنم تفاوت امام خمینی با فقهای دیگر، در بینش سیاسی بود، از اینجا روشن‏تر می‏شود که امام مبارزه با ظلم را به هر قیمتی واجب می‏دانستند.ولی اکثر فقها می‏گفتند : مبارزه با ستم، نوعی نهی از منکر است، و نهی از منکر شرایطی دارد که اگر آن شرایط فراهم نبود، لازم نیست.یکی از آن شرایط هم این است که خطر جانی در پی نداشته باشد.سخن امام این بود که منکر اگر ظلم کلی و فراگیر باشد، نهی و مبارزه با آن واجب است، اگرچه به کشتار و شهادت بینجامد.
اندیشه حکومت را دقیقا امام از سال چهل و هفت یا هشت، مطرح کردند.
ولی اصل مبارزه با ظلم، مخالفت با اسرائیل، استقلال از آمریکا، مبارزه با فحشا و...از سال چهل و دو شروع شد.این نشان می‏دهد که موضوع حکومت و نظام سیاسی، صورت کامل و هماهنگ مبارزات اسلامی است.
به نظر می‏آید، امام در اصل ولایت فقیه به یک توسعه مفهومی اعتقاد داشتند.یعنی معنا و مفهوم ولایت فقیه را در پیش از آنچه نزد پیشینیان بود، توسعه دادند.این گسترش مفهومی را امام با سایر عناصر مطرح در حوزه نیز سرایت دادند.مثلا همین پدیده تبلیغ را اگر در نظر بگیریم، اگر حوزه بر اساس اندیشه‏های امام هدایت و برنامه ریزی شود، وضعیتی بسیار گسترده‏تر، ژرفتر و متنوعتر از وضعیت سنتی خود را خواهد داشت.حتی اگر مبانی فکری فقهای دیگر را اساس قرار بدهیم و بگوییم تشکیل حکومت از وظایف مردم است، این وظیفه را می‏توان از طریق تبلیغ به آنان گوشزد کرد.نظر حضرت عالی در این زمینه چیست؟
ـ همین طور که می‏فرمایید اضافه می‏کنم که امام برای رسیدن به اهداف بلندی که داشت، مقدمات آنها را فراهم کرد.رویه امام این نبود که مثلا یک مسیحی را به اسلام تشرف بدهند، یا آنقدر در گوش شرابخوار و زناکار بخوانند که توبه کنند.اینها برد کمی دارد.خیلی از فعالیتهای پر سر و صدای برخی از دلسوزان اسلام، با همه قداست و معنویتی که داشتند، محدوده اندکی را پوشش می‏داد.مبارزه با فقر، ستم، فحشا و بی اعتقادی در برنامه همه بود.
امام توسعه مفهومی در عناصر حوزوی ـ که شما گفتید ـ فقط در کار امام و پیروان ایشان مشاهده می‏شد.امام دنبال این نبودند که چند گرسنه را سیر کنند، چند نوجوان را به راه بیاورند، بیمارستانی بسازند و گناهکاران را توبه‏بدهند.امام به ریشه‏ها می‏اندیشیدند و از همه استعدادهای حوزه، از جمله تبلیغ، برای ریشه کن کردن آنها سود می‏جستند.در دستگاه فکری امام همه نیروهای فکری، انسانی، مالی و اعتباری بسیج شده بودند که ریشه‏ها را بسوزانند .اگر ریشه قطع می‏شد، آن وقت:
یدخلون فی دین الله افواجا
، انگشت اعتراض امام به سمت کانونهای فرهنگ ساز، مثل رادیو و تلویزیون، دانشگاه، مدارس، ادارات و در رأس همه حکومت بود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   263 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت

تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر


تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:13

 

 

 

 

مقـدمه

پیامبر اعظم (ص) درجامعه ای به رسالت برانگیخته شد که مردم به لحاظ فرهنگی و تمدنی ، بسیار ابتدایی ، بسیط ، غریزه محور ، خودبنیاد ، مردسالار ، متعصب و خرافه پرست و به لحاظ اجتماعی دارای ساختاری از هم گسیخته بودند که هیچ گونه همگرایی اجتماعی میانشان به چشم نمی خورد . اداره جامعه به صورت عشیره ای و قبیله ای بود ، و هر قبیله متناسب با خلق و خو و آداب رئیس عشیره ، دارای فهم ، رفتار و منش خاصی می توانست باشد . در جامعه ای که خصلتهای غریزه محور و خرافه پرستی وجه غالب آن بود ، و مردمی که اگر گاو ماده آب نمی خورد ، گاو نر را می زدند ؛ و شتر سالم را داغ می زدند تا شتر بیمار معالجه شود و اگر بزرگی فوت می کرد ، شتری در کنار قبرش در میان گودالی حبس می کردند و آب و علف به آن نمی دادند تا بمیرد و متوفا در روز رستاخیز بر آن سوار شود و پیاده محشور نگردد ! و در طبابت و معالجه بیمار از روشهای خاصی بهره می جستند ... در این شرایط فرهنگی ـ اجتماعی و اعتقادی ، پیامبری برگزیده شد که هدف او پی‌ریزی جامعه ای متمدن ، و تکامل بینش ، دانش و اخلاق مردم بود : « انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » .

برای این جامعه شب زده و عقب مانده ، پیامبری برانگیخته شده بود که آموزه‌هایش بسیار
عمیق تر از بینش و رفتار آن عصر بود ؛ جامعه ای که آستانه تحمل و ظرفیت پذیرش آن بسیار اندک و حقیر بود و این مبانی ، هاضمه فرهنگی‌اش را به شدت به هم می ریخت . در این شرایط سخت و نفس‌گیر ، پیامبر (ص) مبعوث شد و به ابلاغ رسالت خویش پرداخت و گرانبارترین معانی را با ظریف ترین شکل طرح نمود .

در این فرآیند که با فراز و فرودهای پرشماری همراه بود و رنجها ، دردها و مصیبتهای بی شماری را بر پیامبر (ص) و همراهان آن بزرگوار تحمیل کرد ، جامعه ای تولید و تولد یافت که پایه‌گذار تمدنی جهان‌گستر شد .

جامعه سازی پیامبر (ص) شکل گرفت و ساختار اجتماعی مورد نظر به سرعت فراگیر شد و فضای عشیره ای و قومی و تعارض‌ها ، تضادها و خشونتها ، جای خود را به رهبری واحد داد و همگرایی ، مهرورزی ، عزت مداری و کرامت مندی ، فضای جامعه را در بر گرفت .

جامعه به سمت عقلانی شدن حرکت کرد و رفتارها و مناسبات مبتنی بر اصول عقلی قابل دفاع و منطقی ، پی‌ریزی شد .

عدالت در شؤون و ساحتهای مختلف آن ـ اعم از عدالت سیاسی ، عدالت اقتصادی ، عدالت
توزیعی ، عدالت اجتماعی و ... نضج گرفت و جامعه‌ی قائم بالقسط پایه‌گذاری شد .

در مهندسی اجتماعی پیامبر (ص) احقاق حق ، حقوق شهروندی ، حقوق اقلیتها و ... به شایستگی نهادینه شد .

و در این مسیر ، « خانواده » به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی ، مکانت ویژه ای یافت و شخصیت و شأنیت « زن » به عنوان مؤثرترین عضو خانواده احیا شد .

نسبت حاکمیت و مدیریت جامعه با مردم بر پایه‌ای بسیار پیشرو بنیان نهاده شد . در این ساختار آنچه بسیار حایز اهمیت است و تبیین شایسته ای از آن صورت نگرفته ، این است که پیامبر (ص) بر ارتقای ذهنی و بینشی جامعه بسیار تأکید داشتند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر