لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
حکومت ملوک الطوایفی و اقتصاد ضعیف، امپراطوری اشکانیان را سرنگون کرد
حکومت ملوک الطوایفی اشکانی که به دلایل مختلف از جمله حکومت مطلقه امپراتوران اشکانی، تعلق داشتن رفاه به قشر خاص، نبرد میان شاهزادگان اشکانی، جنگهای میان روم و اشکانیان، قدرت گرفتن اقوام مختلف، بیتوجهی برخی از پادشاهان اشکانی به سنن باستانی خود، اقتصاد ضعیف، بحران ارمنستان، فرسودگی سیاسی، نظامی و اقتصادی و... ضعیف شده بود، نتوانست دوام و ثبات را حفظ کند و اردشیر بابکان هم که مقام مهمی در دستگاه حکومتی اشکانیان داشت، از اوضاع و احوال اشکانیان خبر داشت و به کمک مشاور خود «تنسر» به این فکر افتاد که آداب و رسوم ایرانیان را در زمان هخامنشیان دوباره بر پا کند و به همین خاطر قیام کرد و حکومت ساسانیان را به وجود آورد.
با تمام نقاط ضعفی که اشکانیان داشتند این واقعیت را نباید نادیده گرفت که اشکانیان به مراتب از ساسانیان وطن پرستتر بودند و اگر اشکانیان از بخشی از امکانات اقتصادی و شرایط رفاهی عصر ساسانیان، بهرهمند بودند حتی یک شکست را از رومیان تحمل نمیکردند.
«اردشیر خدادادیان» کارشناس تاریخ باستان و استاد دانشگاه شهید بهشتی در این زمینه اعتقاد دارد که: «این واقعیت را نمیتوان نادیده انگاشت که در طول عمر امپراطوری اشکانی که از 250 ق.م (سال تاسیس دولت خود مختار پارتیان در شمال خاوری ایران) تا سال 224 میلادی (سال شکلگیری دولت ساسانی به وسیله اردشیر بابکان در مرکز و جنوب ایران)، یعنی اندکی کمتر از پنج سده و دقیقا 474 تا 476 سال، اشکانیان عمدتا با قدرت و سیاست، درایت و صلابت، ایران زمین را با وسعت کم نظیرش حفظ کرده و بر آن فرمانروایی کردند و با جسارت و سیاستی مطمئن و موفق، بیگانگان یعنی سلوکیان یونانی را از این سامان بیرون راندند.»
اشکانیان وارث کشوری بودند که تمام معیارهای آن چه مذهبی، سیاسی، چه نظامی و چه اقتصادی با فرهنگ یونانی _ هلنی در هم آمیخته بود و تفکیک و تصفیه آن کار آسانی نبود و به زمان درازی نیاز داشت. پایگاه ناسیونالیستی و پیوند ناگسستنی و عشق و علاقه اشکانیان به ایران و ایرانیان، اراده آهنین آنان را برای رسیدن به اهداف فوق در برابر متجاوزان یونانی روز به روز مستحکمتر مینمود. این بیدلیل نیست که فردوسی، حماسهسرای بزرگ ایران در مورد اشکانیان آورده است:
از ایشان به جز نام نشنیدهام نه در نامه خسروان دیدهام
(مراد از نامه خسروان همان خداینامه (خوذای نامگ) است که تدوین و تالیف آن ریشه در عهد اشکانی دارد.)
در طول سده یکم میلادی و نیمه دوم سده دوم و نخستین دهه سده سوم میلادی پادشاهان اشکانی نشانه هایی از بیتوجهی به سنن باستانی از خود به جای نهادهاند که علل عمده آن رقابت میان پیروان آیین زرتشت و دین مسیح بوده است. برگزاری مراسم قربانی به شیوه رایج در میان اقوام سامینژاد و بابلیان قدیم به ویژه در زمان تیرداد سوم در مورد قربانی کردن اسب خویش در سال 36 میلادی بر سر رود فرات و هماهنگی برخی دیگر از شاهان اشکانی با اعتقادات معمول در ارمنستان و دیگر سرزمینهای زیر سلطه رومیان، انگیزههایی بود که ایرانیان از این بیتوجهی چشمپوشی نکرده و امپراتوری اشکانی از این بابت آسیب پذیر شده و در سراشیبی سقوط قرار گیرد.
یکی از مطالب عمدهای که در مورد اشکانیان باید مورد بررسی قرار گیرد، سیاست مذهبی اشکانیان است. این سخن بجاست که اشکانیان تعصب مذهبی نداشتند ولی این مطلب در مورد همه شاهان اشکانی صادق نیست و این سخن که اشکانیان یکپارچه به آیینهای غیرایرانی تن داده و ارباب انواع یونانی را میپرستیدند نیز درست نیست.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
تحقیق در مورد حکومت ملوک الطوایفی اشکانی