طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع)
کاملا لایه باز با بیش از 30 لایه
با کیفیت بالا
در اندازه :100*300
طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04
طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع)
کاملا لایه باز با بیش از 30 لایه
با کیفیت بالا
در اندازه :100*300
دانلود مقاله تحقیقی با موضوع دژى در دامنه البرز (مرورى بر جنبش حسن صباح)
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 12
پیشگفتار
نیمه دوم سده دوم هجرى، شرایط را براى جهت گیرى نهضت هاى انقلابى فراهم آورد. عباسیان که در سال ۱۳۲ / ۷۵۰ توانستند به قدرت برسند موجب تحولات مهمى در جهان اسلام به ویژه در منطقه شرق شدند. پیشتر در همان اوان قدرت گیرى عباسیان قیام هایى رخ نموده بود اما با تبدیل تدریجى خلافت به نوعى امپراتورى، بستر براى شکل گیرى این نهضت ها هموارتر گشت. با رشد تجارت و صنعت در امپراتورى عباسى در اواخر قرن سوم و سرتاسر قرن چهارم هجرى، مسائل اجتماعى از اهمیتى خاص برخوردار شد و نهضت هایى که نماینده بى نظمى و آرمان گرایى اجتماعى بودند، اهمیت بسیارى یافت. نخستین شورش هشدارآمیز، شورش زنج - بردگان سیاه - بود که در نمکزارهاى باتلاقى بین النهرین کار مى کردند و سپس در سال ۲۷۹ / ۸۹۲ نخستین اخبار از قیام قرامطه به گوش رسید. اصطلاح قرامطه به معناى خاص کلمه به گروه هاى متمردى از اعراب و «نبطیان» اطلاق مى شد که پس از جنگ بردگى زنج از سال ۲۶۴ / ۸۷۷ در بین النهرین سفلى براساس نوعى سیستم اشتراکى پا گرفت، این جامعه سرى با تبلیغات شدیدى که راه انداخت پایگاه گسترده اى بین توده هاى مردم، دهقانان و پیشه وران به دست آورد. اما قرامطه در مفهوم عام خود نهضت عظیم اصلاحات اجتماعى بود که عدالت را براساس برابرى دنبال مى کرد. این نهضت تحت نظر خاندان سلسله اسماعیلى که در سال ۲۹۷ / ۹۱۰ خلافت فاطمى ضدعباسى را تشکیل دادند، درآمد و در جهان اسلام از قرن سوم تا ششم هجرى (نهم تا دوازدهم میلادى) تحولات مهمى را سبب شد. پس از روى کار آمدن عباسیان، دیگر فرصتى براى به دست گیرى قدرت براى شیعیان نمانده بود به ویژه اینکه در فاصله سقوط نهایى امویان و قدرت گیرى آل عباس، جعفر بن محمد (ع) - متوفى در ۱۴۸ / ۷۶۵ - ششمین امام شیعى تمام تبلیغات براى رسیدن به قدرت و برقرارى یک حکومت اسلامى که مقام خلیفه و امام (از نظر شیعه) را ترکیب کند، مسکوت گذاشته بود. پس از جعفر بن محمد(ع)، عده اى بر فراز فرزندش موسى الکاظم(ع) گرد آمده و او را به عنوان امام پذیرفتند و عده اى پیرامون اسماعیل فرزند ارشد وى جمع آمدند. پیروان موسى الکاظم(ع) به عنوان شیعیان اثنى عشرى شناخته مى شوند اما افرادى که به دنبال اعلام امامت اسماعیل یا فرزند او محمد بودند، اسماعیلیه نام گرفتند. گروهى که از اسماعیل پس از جعفر بن محمد(ع) تبعیت کردند به دو گروه تقسیم مى شوند…
نوع فایل: word
قابل ویرایش 126 صفحه
چکیده:
حسن نیت به عنوان یک اصل در حقوق فرانسه در قراردادها و مسئولیت مدنی به کار می رود نفوذ این اصل بر اساس مبانی است که در حقوق اروپایی وجود دارد ودر نظام حقوقی ایران اصل حسن نیت کاملاً اصلی است که از حقوق فرانسه برگرفته می باشد باید گفت که اصل حسن نیت در حقوق ایران نیز کاربرد فراوانی یافته است و آن هم به دلیل نفوذی است که حقوق اروپایی مخصوصاً حقوق فرانسوی در نظام حقوقی ایران دارد. در نظام فقهی، معادل اصل حسن نیت، قاعده احسان می باشد که مبتی بر نیکی و خیرخواهی است و از این اصل می توان برداشت که هر عمل حقوقی و عبادی باید براساس احسان صورت بگیرد. همچنین باید گفت که در رابطه با اداره فضولی غیر در فقه و حقوق مسائل بسیاری در باب احسان مطرح شده است در این پایان نامه سعی شده است به ریشه های فقهی قاعده احسان و تطبیق آن با حسن نیت پرداخته شود.
مقدمه:
در حقوق ایران،و نیز در حقوق کلیه کشورهای متمدن،اصل لزوم قراردادها بهعنوان اصلی مسلم پذیرفته شده است. به موجب این اصل،طرفین قرارداد ملزم به ایفاء تعهدات ناشی از آن بوده و نمیتوانند از اجرای مفاد قرارداد امتناع نمایند.
مع الوصف در حقوق اروپایی اصلی دیگر به نام«حسن نیت نیز بر اجرای قراردادها حکومت میکند که قانون مدنی ما با الصّراحه از آن نامی به میان نیاورده است.از جمله ماده 1134 قانون مدنی فرانسه مقرر میدارد که:«عقودی که وفق مقررات منعقد شده باشند برای طرفین در حکم قانون است.این عقود جز با تراضی طرفین یا جهاتی که قانون اجازه میدهد،قابل انفساخ نیست.عقود باید با حسن نیت اجرا شوند».امروزه اصل حسن نیت در حقوق موضوعه این کشور اهمیتی بسیار یافته و نه تنها بر اجرای قراردادها بلکه بر همه روابط قراردادی،از انعقاد تا انحلال آن،حکومت میکند.به عبارت دیگر،هرچند قانون مدنی فرانسه مشتمل بر قاعدهیی خاص در زمینه حسن نیت در مرحله انعقاد قراردادها نیست ولی رویه قضائی،با گسترش دامنهء حکومت بند 3 ماده یاد شده به این مرحله،حسن نیت را معیار بررسی تمامیت رضایت متعاقدین ساخته و علاوه بر آن،اعمال این اصل را در نحوه انحلال عقود نیز لازم دانسته است.با این وجود پراهمیتترین مرحلهء دخالت حسن نیت در قرارداد،مرحله اجرای آن است.در این مرحله،حسن نیت،در موارد بسیار،اساس ابتنای تعهدات تبعی و نیز مبنای مسئولیت یکی از طرفین قرارداد است.
گفته شد که قانون مدنی ایران از رعایت اصل حسن نیت در اجرای قراردادها صراحتا نام نبرده است.این سکوت موجب گشته است که تعدادی از حقوقدانان،در مباحث مربوط به اثر معاملات و اجرای عقود،از این اصل و آثار آن سخنی به میان نیاورند. کسانی که به طرح مسأله پرداختهاند،هریک از حسن نیت مفهومی خاص را اراده نموده،در خصوص حکومت یا عدم حکومت آن بر قراردادها و نوع آثار و نتایج آن نظرهای متفاوتی ابراز داشتهاند.بهعنوان مثال،یکی از اساتید فاضل،با تعریفحسن نیت در مفهومی صرفا روانی و شخصی،اظهار نظر نمودهاند که«در حقوق ما حسن نیت قبول نشده است» ،حال آنکه مؤلف دیگری با تعبیر حسن نیت به«مقصودی که در حین عقد منظور طرفین بوده» ،حسن نیت را یکی از اصول حاکم بر قراردادها دانسته است.یکی حسن نیت را،نه عامل بنیانی ایجاد کننده تعهدات بلکه«امارهیی نسبی در تشخیص تعهدات»دانسته و مؤلف عالیقدری،هرچند دادرس را از استناد مستقیم به«اجرای با حسن نیت»قراردادها ممنوع دانسته اما اثر پنهان این قاعده را در اجرای عقود از مسلمات شمردهاند.
فهرست مطالب:
چکیده
بیان مسئله
اهمیت موضوع
هدفهای تحقیق
سوالات تحقیق
سوال اصلی تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیه ها
روش تحقیق
ابزار گردآوری اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
متغیرها
فصل اول:
کلیات، بیان مفاهیم
مبحث اول: مفهوم حسن نیت
گفتار اول: مفهوم اصطلاحی حسن نیت
گفتار دوم: مفهوم فقهی حسن نیت
مبحث دوم: اصول مرتبط با اصل حسن نیت
گفتار اول: اصل لزوم
بند اول: مبانی اصل لزوم
الف: مبانی فقهی
1: کتاب
2: سنت
3: بناى عقلا
4: اجماع 27
ب: مبانی قانونی
گفتار دوم: اصل وفای به عهد
بند اول: وفای به عهد ریشه تعهدات
بند دوم: مبانی وفای به عهد در قرآن
بند سوم: آیه «تجاره عن تراض»
گفتار سوم: اصل صحت
بند اول: تعریف اصل صحت
بند دوم: مبانی اصل صحت
الف: مبانی فقهی
ب: مبانی قانونی
فصل دوم: احسان در فقه و حقوق
مبحث اول: جایگاه احسان
گفتار اول: تحلیل احسان در نظر برخی از فقهای اهل تسنن
گفتار دوم: مستندات احسان
مبحث دوم: نظرات حقوق دانان راجع به ماهیت احسان در اداره فضولی
گفتار اول: شرایط اداره
گفتار دوم: آثار اداره فضولی مال غیر
گفتار سوم: تعهدات مدیر فضولی
گفتار چهارم: تعهدات مالک
مبحث سوم: نظرات فقیهان در رابطه با احسان
مبحث چهارم: جایگاه احسان در حقوق
گفتار اول: قصد احسان یا اداره برای دیگری
گفتار دوم: اختلاف نفع شخصی و احسان
گفتار سوم: اثر اشتباه
گفتار چهارم: اثر اکراه
مبحث پنجم: احسان در حقوق تطبیقی
فصل سوم:
قاعده احسان در قراردادها
مبحث اول: قرارداد
گفتار دوم : قرارداد
مبحث دوم: احسان به عنوان یک قاعده
گفتار اول: قلمرو قاعـــده
گفتار دوم: مصادیق قاعده
بند اول: موارد دفع ضرر
بند دوم: مورد جلب منفعت
بند چهارم: اقدامهـــای انسان دوستانه ی عمومی
مبحث سوم: نقش حسن نیت در احسان
گفتار اول: خیرخواهی رکن معنوی احسان
گفتار دوم: حسن نیت رمز تاثیر احسان
مبحث چهارم: تاثیر حسن نیت در قراردادها
نتیجه گیری
منابع و ماخذ
منابع فارسی
منابع عربی
منابع لاتین
سایت
منابع و مأخذ:
منابع فارسی
منابع عربی
منابع لاتین
لینک دانلود " MIMI file " پایین همین صفحه
تعداد صفحات : " 127 "
فرمت فایل : " word "
فهرست مطالب :
گفتار اول: مفهوم اصطلاحی حسن نیت. 17
گفتار دوم: مفهوم فقهی حسن نیت. 19
مبحث دوم: اصول مرتبط با اصل حسن نیت. 22
گفتار دوم: اصل وفای به عهد. 29
بند اول: وفای به عهد ریشه تعهدات. 30
بند دوم: مبانی وفای به عهد در قرآن. 35
بند سوم: آیه «تجاره عن تراض». 39
فصل دوم: احسان در فقه و حقوق. 50
گفتار اول: تحلیل احسان در نظر برخی از فقهای اهل تسنن. 55
مبحث دوم: نظرات حقوق دانان راجع به ماهیت احسان در اداره فضولی 66
گفتار دوم: آثار اداره فضولی مال غیر. 69
گفتار سوم: تعهدات مدیر فضولی. 69
مبحث سوم: نظرات فقیهان در رابطه با احسان. 70
مبحث چهارم: جایگاه احسان در حقوق. 77
گفتار اول: قصد احسان یا اداره برای دیگری. 80
گفتار دوم: اختلاف نفع شخصی و احسان. 81
مبحث پنجم: احسان در حقوق تطبیقی. 85
مبحث دوم: احسان به عنوان یک قاعده. 101
گفتار اول: قلمرو قاعـــده. 102
بند چهارم: اقدامهـــای انسان دوستانه ی عمومی. 107
مبحث سوم: نقش حسن نیت در احسان. 109
گفتار اول: خیرخواهی رکن معنوی احسان. 109
گفتار دوم: حسن نیت رمز تاثیر احسان. 110
مبحث چهارم: تاثیر حسن نیت در قراردادها. 110
بخشی از فایل :
چکیده
حسن نیت به عنوان یک اصل در حقوق فرانسه در قراردادها و مسئولیت مدنی به کار می رود نفوذ این اصل بر اساس مبانی است که در حقوق اروپایی وجود دارد ودر نظام حقوقی ایران اصل حسن نیت کاملاً اصلی است که از حقوق فرانسه برگرفته می باشد باید گفت که اصل حسن نیت در حقوق ایران نیز کاربرد فراوانی یافته است و آن هم به دلیل نفوذی است که حقوق اروپایی مخصوصاً حقوق فرانسوی در نظام حقوقی ایران دارد. در نظام فقهی، معادل اصل حسن نیت، قاعده احسان می باشد که مبتی بر نیکی و خیرخواهی است و از این اصل می توان برداشت که هر عمل حقوقی و عبادی باید براساس احسان صورت بگیرد. همچنین باید گفت که در رابطه با اداره فضولی غیر در فقه و حقوق مسائل بسیاری در باب احسان مطرح شده است در این پایان نامه سعی شده است به ریشه های فقهی قاعده احسان و تطبیق آن با حسن نیت پرداخته شود.
در حقوق ایران،و نیز در حقوق کلیه کشورهای متمدن،اصل لزوم قراردادها بهعنوان اصلی مسلم پذیرفته شده است.[1] به موجب این اصل،طرفین قرارداد ملزم به ایفاء تعهدات ناشی از آن بوده و نمیتوانند از اجرای مفاد قرارداد امتناع نمایند.
مع الوصف در حقوق اروپایی اصلی دیگر به نام«حسن نیت[2] نیز بر اجرای قراردادها حکومت میکند که قانون مدنی ما با الصّراحه از آن نامی به میان نیاورده است.از جمله ماده 1134 قانون مدنی فرانسه مقرر میدارد که:«عقودی که وفق مقررات منعقد شده باشند برای طرفین در حکم قانون است.این عقود جز با تراضی طرفین یا جهاتی که قانون اجازه میدهد،قابل انفساخ نیست.عقود باید با حسن نیت اجرا شوند».امروزه اصل حسن نیت در حقوق موضوعه این کشور اهمیتی بسیار یافته و نه تنها بر اجرای قراردادها بلکه بر همه روابط قراردادی،از انعقاد تا انحلال آن،حکومت میکند.به عبارت دیگر،هرچند قانون مدنی فرانسه مشتمل بر قاعدهیی خاص در زمینه حسن نیت در مرحله انعقاد قراردادها نیست ولی رویه قضائی،با گسترش دامنهء حکومت بند 3 ماده یاد شده به این مرحله،حسن نیت را معیار بررسی تمامیت رضایت متعاقدین ساخته و علاوه بر آن،اعمال این اصل را در نحوه انحلال عقود نیز لازم دانسته است.با این وجود پراهمیتترین مرحلهء دخالت حسن نیت در قرارداد،مرحله اجرای آن است.در این مرحله،حسن نیت،در موارد بسیار،اساس ابتنای تعهدات تبعی و نیز مبنای مسئولیت یکی از طرفین قرارداد است.
گفته شد که قانون مدنی ایران از رعایت اصل حسن نیت در اجرای قراردادها صراحتا نام نبرده است.این سکوت موجب گشته است که تعدادی از حقوقدانان،در مباحث مربوط به اثر معاملات و اجرای عقود،از این اصل و آثار آن سخنی به میان نیاورند.[3] کسانی که به طرح مسأله پرداختهاند،هریک از حسن نیت مفهومی خاص را اراده نموده،در خصوص حکومت یا عدم حکومت آن بر قراردادها و نوع آثار و نتایج آن نظرهای متفاوتی ابراز داشتهاند.بهعنوان مثال،یکی از اساتید فاضل،با تعریفحسن نیت در مفهومی صرفا روانی و شخصی،اظهار نظر نمودهاند که«در حقوق ما حسن نیت قبول نشده است» ،حال آنکه مؤلف دیگری با تعبیر حسن نیت به«مقصودی که در حین عقد منظور طرفین بوده»[4]،حسن نیت را یکی از اصول حاکم بر قراردادها دانسته است.یکی حسن نیت را،نه عامل بنیانی ایجاد کننده تعهدات بلکه«امارهیی نسبی در تشخیص تعهدات»دانسته[5]و مؤلف عالیقدری،هرچند دادرس را از استناد مستقیم به«اجرای با حسن نیت»قراردادها ممنوع دانسته اما اثر پنهان این قاعده را در اجرای عقود از مسلمات شمردهاند.[6]
بیان مسئله
حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است که در پی نفوذ اخلاق در عرصه حقوق موضوعه ظاهر شده است. حسن نیت، از یک سو، عبارت است از اعتقاد خلاف واقع به وجود یک وضعیت حقوقی قاعده مند، و از سوی دیگر، رفتار صادقانه ای است که لازمه اجرای تعهد می باشد. حسن نیت به طور کلی رفتاری است گویای اعتقاد با اراده ای که به ذینفع اجازه می دهد، با رعایت قواعد حقوقی، از خشونت و خشکی قانون رهایی یابد.
عده ای چنین می گویند که حسن نیت معادل امر متعارف، یعنی عرف و عادت است و عده ای دیگر، چنین می اندیشیند که حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است. به نظر نگارنده حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است که دارای خصایص کلی و دائمی بودن، انتزاعی و ارزشی بودن می باشد و به درستی از مفاهیم عینی و محسوس و متغیر و قابل عدول، متمایز است، به ویژه اصل حسن نیت با عرف تفاوت دارد. اگرچه باید برای تمیز امر معقول به رفتار اشخاص با حسن نیت توجه نمود. به حسن نیت در اسناد بین المللی نیز به درستی اشاره شده است.
ولی از آنجایی که حسن نیت یک مفهوم برگرفته از حقوق فرانسه می باشد و در حقوق ایران و فقه اسلامی در رابطه با آن نمی توان مصداق مستقلی را یافت به جای آن در تعبیر فقها از قاعده احسان استفاده می شود که به نظر می رسد در هر دوی این موارد دارای یک مفهوم می باشد. هرچند احسان از نظر مفهوم و مبانی تا حدود زیادی با حسن نیت تفاوت دارد ولی در هر صورت باید گفت که بر یک اساس این مسائل بنیان نهاده شده اند.
از جمله مسقطات صمان قهری احسان می باشد. یعنی هرگاه کسی به انگیزه خدمت و احسان به دیگران باعث ضرر دیدن او شود، عمل این شخص تعهدآور نیست.
مستندات قاعده احسان: برای اثبات حجیت احسان در رفع مسئولیت احسان کننده به دو دلیل نقلی و عقلی استناد شده است.
دلیل نقلی: خداوند در سوره توبه عدم مسئولیت احسان کنندگان (محسنین) را چنین توضیح می دهد: «لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لایجدون ما ینفقون حرج اذا نصحوا لله و رسوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم»، یعنی: بر ناتوانان و بیماران و آنان که توان مالی برای انفاق ندارند حرجی نیست، آن گاه که برای خدا و رسول او نیکو بیندیشد. بر افراد نیکوکار هیچ سبیلی نیست و خداوند آمرزنده مهربان است.
بر اساس ظاهر آیه افرادی که به علت ناتوانی جسمی نمی توانند در جنگ شرکت کنند یا به دلیل ناتوانی مالی، قادر به کمک مالی به جنگجویان نیستند؛ در جهان آخرت مواخذه نمی شوند. فقها بر این باورند که گرچه مراد از «سبیل» در این آیه کیفر اخروی است. ولی عبارت «ما علی المحسنین من سبیل» اطلاق داشته، بیانگر این قاعده کلی است که هرگاه شخصی به انگیزه خدمت و احسان، باعث ضرر دیدن فرد دیگری شود، مورد مواخذه قرار نمی گیرند و مواخذه همچنان که می تواند ناظر به حکم تکلیفی باشد، می تواند ناظر به حکم وضعی نیز باشد و ضامن نبودن محسن، همان عدم مواخذه وضعی و عدم ضمان (مسئولیت) اوست.
نخستین مظهر و نشانهى کوثر که بر دامان پاک فاطمهى اطهر (س) پا به عرصهى گیتى نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانهاى از تجلى مقدسترین پدیدهاى که از خجستهترین پیوند برین انسانى، نصیب حضرت محمد صلى الله علیه و آله، على مرتضى علیه السلام و فاطمه زهرا (س) گردید. همان لؤلؤى که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامتبه ظهور پیوست ومعجزهى بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان» . (1) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمهى وجود چنین ظاهر شد. از نیایى الهام گیر و پدرى پیشوا، وارثى برخاکیان و جلوهاى برافلاکیان پدید آمد با وراثتى ابراهیمى، مقصدى محمدى، منهجى علوى، زهرهاى زهرایى که عصاى فرعون کوب موسى را در دست صلح آفرین عیسوى داشت و تندیس زندهى اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگى اسلامى را در زندگى توام با مجاهده و شکیبایى تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوى جهان جهتیافت و با همهى مظلومیتش در برابر سیاهى و تباهى جبهه گرفت و به حقیقت اصالتبخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بى بقعه; در جوار جدهى پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (2)
تولد و کودکى
فرزند گرامى رسول الله و نخستین نوهى او در مقدسترین ماههاى سال قمرى یعنى پانزدهم (3) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود.
امام مجتبى علیه السلام در دامان حضرت زهرا (س) بزرگ شد. او از همان دوران کودکى از نبوغ سرشارى برخوردار بود وى با حافظهى نیرومندش، آیاتى را که بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نازل مىشد، مىشنید و همه را حفظ مىکرد و وقتى به خانه مىرفتبراى مادرش مىخواند و حضرت فاطمه (س) آن آیات و سخنان رسول الله صلى الله علیه و آله را براى حضرت على علیه السلام نقل مىکرد و على علیه السلام به شگفتى مىپرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهراى مرضیه مىفرمود: از حسن علیه السلام شنیدهام. (4)
به داستانى در این مورد توجه کنید:
«روزى على علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت مىکند.
امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را براى مادرش بخواند; ولى زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیتبزرگى در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز مىدارد» . (5)
درس اخلاق
از امام مجتبى علیه السلام خواستند که سخنى و مطلبى دربارهى اخلاق نیکوى پیامبر صلى الله علیه و آله بگوید. او فرمود:
هر کس نیازى به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله مىبرد حاجتش رد نمىشد و هرچه در توان داشتبراى رفع نیاز مردم به کار مىبرد و شنیدم پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیوارى ایجاد مىکند. (6)
امام حسن علیه السلام از منظر رسول الله صلى الله علیه و آله
حضرت ختمى مرتبت صلى الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبى علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ مىکرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقهى حقیقى که به وى داشت همهجا سخن مىگفت.
آنچه از زبان پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد حضرت مجتبى علیه السلام بیان شده است چنین است:
«هر کس مىخواهد آقاى جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند» . (7)
«حسن گل خوشبویى است که من از دنیا برگرفتهام» . (8)
روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به منبر رفت و امام حسن علیه السلام را در کنارش نشانید و نگاهى به مردم کرد و نظرى به امام حسن علیه السلام انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد» . (9)
شامل 9 صفحه word