لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه55
حاکمیت سیاسی پیامبر(ص)در قرآن
محمدعلی رستمیان
شبهات درباره اطاعت از پیامبر(ص)
نفی کارها از پیامبر(ص) در قرآن کریم
حافظ، وکیل، مسلط، جبار نبودن پیامبر(ص)
انحصار وظیفه پیامبر(ص) در بشارت و ترساندن
- آیاتی که ولایت پیامبر(ص) و اولویت ایشان نسبت به مؤمنان را مطرح میکنند
- آیاتی که درباره حکم پیامبر(ص) سخن میگویند
محور بودن انبیا در ایجاد قسط در جامعه
اجازه گرفتن از پیامبر(ص) هنگام شرکت در امور اجتماعی
محور بودن پیامبر(ص) در امور مالی جامعه
همراه با پژوهشهای مرکز تحقیقات علمی
یکی از تحقیقاتی که در مرکز تحقیقات علمی دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری به پایان رسیده
و در دست انتشار است، "حاکمیت سیاسی معصومان(ع)" میباشد. این تحقیق که توسط
حجتالاسلام آقای محمدعلی رستمیان به سامان رسیده، از منظر قرآن و حدیث به حاکمیت
سیاسی پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) میپردازد و به استناد اصلیترین منابع کلامی و فقهی،
یعنی قرآن و حدیث اثبات میکند که آن پیشوایان، دارای حاکمیت سیاسی بوده و علاوه بر رسالت
تبلیغ و هدایت، مسؤولیت مدیریت جامعه و رهبری سیاسی مردمان را نیز بر عهده داشتهاند. آنچه
اینک پیش رو دارید بخشی از این پژوهش است که اختصاص به بررسی حاکمیت سیاسی
پیامبر(ص) در خلال آیات قرآن دارد. امیدواریم به زودی متن کامل تحقیق در قالب کتاب در اختیار
علاقهمندان قرار گیرد.
آیاتی که درباره حاکمیت سیاسی پیامبر(ص) در قرآن کریم آمده است، به چند دسته
تقسیم میشوند:
- آیاتی که به مسأله اطاعت از پیامبر(ص) میپردازند.
- آیاتی که ولایت پیامبر(ص) و اولویت ایشان بر مؤمنان را مطرح میکنند.
- آیاتی که حکم پیامبر(ص) را مورد توجه قرار دادهاند.
|78|
- آیاتی که پیامبر(ص) را در امور اجتماعی، محور معرفی میکنند.
- آیاتی که مؤمنان را به ایمان به پیامبر(ص) به عنوان یکی از ارکان تشریع فرا میخوانند.
این دسته از آیات، اطاعت از پیامبر(ص) را به شکلهای گوناگون مورد توجه قرار
دادهاند. در مواردی "اطاعت شدن" را از اهداف همه پیامبران(ع) معرفی میکنند:
(و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن اللّه). [98]
و در مواردی با قرار دادن اطاعت از پیامبر(ص) در ادامه اطاعت از خداوند، مانند:
(من یطع الرسول فقد اطاع اللّه) [99]
به تفسیر آیاتی میپردازند که در آنها به اطاعت خداوند و پیامبر(ص) دستور داده
شدهاست:
(...اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الأمر منکم). [100]
و این نکته را توضیح میدهند که در این آیات، چه آنجا که اطاعت از آنها با دستور
جداگانهای بیان شده است، مانند آیهای که گذشت، و چه در مواردی دیگر، مانند آیه:
(...اطیعوا اللّه و رسوله و لا تولّوا عنه و انتم تسمعون) [101]
مقصود اصلی، فرمان به اطاعت از پیامبر(ص) است و فرمان به اطاعت خداوند، امری
مسلّم، برای یادآوری و مقدمه چینی آورده شده است؛ زیرا وجوب اطاعت از خداوند
ـهمانطور که در بحثهای کلامی مطرح است ـ با شناخت مولویت او به وسیله عقل حاصل
میشود و اثبات آن از راه مولوی، به دَور میانجامد. پس فرمان به اطاعت خداوند، در
اینآیات، ارشاد مردم به چیزی است که خود میدانند و بیان این حقیقت است که اطاعت
ازپیامبر(ص) در ادامه اطاعت از خداوند است. شاهد بر این مطلب، اینکه در هیچ
آیهایفرمان به اطاعت از خداوند، به تنهایی نیامده است، در حالی که در بسیاری از
آیات،درباره پیامبر(ص)، یا به صورت فرمان از سوی خداوند، در کنار دیگر واجبات، آمده
است، مانند:
(و اقیموا الصلوة و آتوا الزکاة و اطیعوا الرسول لعلّکم ترحمون). [102]
و یا به صورت فرمانی از زبان خود پیامبران(ع) مانند:
|79|
(فاتقوا اللّه و اطیعون). [103]
اکنون با توجه به معنای اطاعت، که عبارت از "امتثال امر" است، اگر پیامبران از سوی
خود، هیچ امر و نهیای نداشته باشند، نمیتوان تصوری از معنای اطاعت از آنان داشت؛ زیرا
در این صورت، ایشان صرفاً واسطه در ابلاغ فرمانهایی هستند که از سوی خداوند صادر
میشود و لازم میآید که آوردن "اطیعوا الرّسول" در آیات، به منزله تکرار "اطیعوا اللّه" باشد،
در حالی که هیچ نوع قرینهای در کلام وجود ندارد و سخن اشخاص عادی، از اینگونه
استعارات گمراه کننده خالی است چه رسد به آیات قرآن کریم که از لحاظ فصاحت، برترین
کلام است. از سوی دیگر، این مشکل، در آیاتی مانند (من یطع الرسول فقد اطاع اللّه) و (ما
ارسلنا من رسول الّا لیطاع باذن اللّه) بیشتر میشود؛ زیرا لازمه این سخن، دراین آیات،
اجازه دادن خداوند به مردم، برای اطاعت از خود او است!؟
با توجه به آن چه گذشته و نیز با توجه به آیات دیگر که برخی فرمانهای پیامبران(ع) را به
اقوام خود نقل میکنند، مانند فرمان حضرت موسی به هارون، که از او میخواهد در میان
مردم بماند و آنان را به سوی صلاح، پیش ببرد:
(و قال موسی لاخیه هرون اخلفنی فی قومی و اصلح...) [104]
و مانند فرمان هارون به مردم:
(و انّ ربکم الرحمن فاتبعونی و اطیعوا امری) [105]
و عتاب حضرت موسی به هارون، که "آیا نافرمانی مرا کردهای؟"
(افعصیت امری) [106]
هم چنین آنجا که خداوند مؤمنان را از مخالفت کردن با دستورهای پیامبر(ص) بر
حذرمیدارد:
(فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصیبهم فتنة او عذاب) [107]
و آیاتی که در آنها، پیامبران(ع) نخست قوم خود را به عبادت خداوند و تقوای الهی، که
به رعایت احکام نازل شده از سوی او به دست میآید فرا میخوانند و سپس به اطاعت از
تحقیق در مورد حاکمیت سیاسی پیامبر(ص)در قرآن