فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی )

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان پیشگفتار
انسان با قبول اینکه پریشانی براو مقدر بوده است به حیات خویش ادامه می دهد . انسان با نگرش به مقدرات و یا درد و رنجهای گریز ناپذیر خود ارزش ها را مورد شناسایی قرار می دهد . بنابراین درد و رنج نیز دارای مفهوم است از دید فرانکل انسان با نگرش به مقدرات که شامل درد و رنجهای گریز ناپذیر می باشد با معنایی خاص با آنها برخورد می کند و هر یک از درد زنجها و نقیصه های مختلف می تواند برای هر شخصی دارای معنا و مفهوم ویژه باشد .
نقص بدنی و معلولیت هرگز نمی تواند مبنایی برای جنبه های پاتولوژیک باشد چرا که انسان پویاتر و آزادتر از آن است که معلولیت مادرزادیی و بیماری وی را کاملاً در چهار چوب خویش نگهدارد و تمام زندگی وی را ترسیم کند . در حقیقت طرز تلقی فرد از معلولیت خویش بسیار اهمیت پیدا می کند . وجود یک نقص در انسان می تواند عامل تقویت ابعاد دیگر او باشد . انسان روحی دارد و جسمی و انسانیت وی وابسته به روح است نه جسم . پس بیایید توان مندی های فرد معلول را باور کنیم چرا که او از عمق جانش فریاد بر می آورد که :
مرا باور کن ، روزی خواهم شکفت.

چکیده
این پژوهش که یک مطالعه پس رویدادی است توسط خانم پروین جعفری به منظور بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان
هوش بهر و مقایسه IQ افراد سالم و معلول صورت گرفته است .
در این پژوهش 30 کودک دختر عادی و سالم و 30 کودک دختر دچار معلولیت در گروه سنی 10- 7 سال از مدارس توان خواهان 1و2 و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات از تست و کسلر کودکان استفاده گردیده است . همچنین جهت نیل به اهداف تحقیق از آزمون T گروه های مستقل استفاده شده است .
نتایج یافته ها در ارتباط با هدف کلی پژوهش نشان داده است که با 99 درصد اطمینان :
کودکان با معلولیت جسمی – حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) نسبت به کودکان عادی از هوش بهر پایین تری برخوردارند .



مقدمه :
همه ما در معرض معلولیت های جسمی قرار داریم و این نکته ای است که هرگز نباید آن را از خاطر ببریم .
معلولیت های جسمی، شاید آشکارترین نقایصی باشند که فرد مبتلا را در میان جمعی از افراد سالم انگشت نما می سازند . تاریخ بشری نشان گر آن است که معلولیت جسمی از دیر باز با زندگی بشر آمیخته بوده و نیاکان ما نیز با گروه های متفاوت از معلولان روبه رو بوده اید .
آسیب های جسمی می توانند معلول بیماری های ارثی و اکتسابی یا حوادث و سوانح باشند . با توسعه تمدن بشری و پیشرفت علم پزشکی گرچه از شمار بیماری های ارثی و اکتسابی که پدید آورنده معلولیت های جسمی هستند کاسته شده است اما شرایط و عواملی را مهیا کرده است که به گونه ای دیگر معلولیت زایی می کنند . استفاده از اشعه ایکس در دوران حاملگی استفاده از داروهای خاص دو سه ماهه اول بارداری ،سوانح ناشی از برخورد مصنوعات دست بشر با افراد و ... از جمله این عوامل به شمار می آیند .
آسیب های جسمی علیرغم اینکه با کنش زیر هنجار ذهنی، توأم نیستند ولی مبتلایان به آنها در نگاه اول با عقب ماندگان ذهنی ، روان پریش ها و سایر گروههای استثنایی یکسان تلقی می گردند . این مطلب گویای ضعف آگاهی های اجتماعی _فرهنگی ما در این حیطه است .
کودکان مبتلا به معلولیت های جسمی غالباً مورد پذیرش هم سالان خود واقع نمی شوند و گاه با تمسخر و استهزاء و طرد و تحقیر نیز روبه رو می گردند . نظام آموزش و پرورش ما هنوز نتوانسته است جایگاه خاص این کودکان را در مدارس، مشخص کند در نتیجه کودک مبتلا به معلولیت جسمی _حرکتی یا از نعمت آموزش، بی بهره می ماند یا با جایگزینی در مدارس استثنایی فرصت رشد و شکوفایی از او سلب گردیده و منجربه وازدگی او از تحصیل می گردد . در حال حاضر، دانش آموزان معلول جسمی قادرند ،اندکی از مدارس عادی استفاده کنند .
واقعیت تلخ دیگری که در این زمینه وجود دارد ضعف آگاهی های معلمان و مدیران ما در مورد این کودکان می باشد . در حالی که اگر چنین ضعفی موجود نبود بسیاری از این کودکان در مدارس عادی مشغول به تحصیل می شدند . دانش آموزان معلول جسمی غالباً به دلیل نیازهای درمانی و ناتوانی خاصی که دارند علیرغم برخورداری از هوش معمولی به دلیل غیبت های پی در پی که برای دریافت خدمات درمانی و ناتوانی که دارند معمولاً از ادامه تحصیل در مدارس عادی محروم می شوند .
بیان مسئله :
امروزه متجاوز از چهارصد میلیون کودک و فرد استثنایی در سراسر این جهان پهناور زندگی می کنند که اگر چه آنها کم و بیش برای جوامع بشری شناخته شده است ولی کمتر کسی از توانایی آنها اطلاع دقیق و واقعی دارد لذا مهمترین اصل در این طریق شناخت گروه های مختلف استثنایی از طرف جوامع و آگاهی از توانایی های آنان در کنار محدودیت یا معلولیت شان می باشد اگر پذیرای این واقعیت باشیم که همه انسان ها حتی گروهی که از هوش بهر بالایی برخوردار هستند امکان دارد. در پاره ای از علوم و فعالیت ها در حدی متوسط باشند و کمتر کسی است که در تمام علوم و فنون انسانی برتر و سرآمد به شمار آید و همچنین معلولیت در یکی از توانایی ها برای هیچ فردی نمی تواند مانع پیشرفت او در سایر جنبه های گردد ،ولی با اینهمه باید حقیقت را پذیرفت که هر معلولیتی در رابطه با جامعه محدودیت هایی را سبب می گردد که هر جامعه با خصوصیات فردی و اجتماعی این گروه بیشتر آشنا باشد این محدودیت ها کمتر خواهد بود ( پاکزاد 1363 )
همانگونه که کودکان از نظر ظاهر با هم متفاوت هستند از نظر توانایی ، کفایت ، هوش ، یادگیری و مهارت های گوناگون نیز با یکدیگر تفاوت دارند یکی از وظایف مهم مربی شناخت این تفاوت ها و استفاده از توانایی ها در تعلیم و تربیت است . برای آنکه مربی بتواند در کار خود موفق گردد قبل از هر چیز باید کودک را بشناسد، نقص او را بیابد، توانایی های او را تشخیص دهد و در کنار معلولیت و کمبود وی از سایر توانایی ها او حداکثر استفاده کند .
مسأله معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر هوش بهر کودکان از جمله موضوعات مهمی است که کمتر مورد توجه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش ما واقع می شود . این پژوهش در پی یافتن پاسخ روشنی به این سوال می باشد
آیا کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردار هستند ؟
فرضیه تحقیق :
الف) کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند .
متغیرها و تعاریف عملیاتی :
متغیر اول ( متغیر مستقل ) : معلولیت جسمی _ حرکتی
متغیر دوم ( متغیر وابسته ) : میزان هوش بهر
معلولیت های جسمی _ حرکتی :
به طور کلی معلولین جسمی _ حرکتی کسانی هستند که به دلیل نقص جسمانی دچار مشکل حرکتی می باشند این نقص ممکن است به دلیل ضایعه مغزی ، آسیب دیدگی نخاع ، ضایعات استخوانی و عضلانی و به صورت فلج عضوی یا ناموزنی عضو حرکتی ( دست ها و پاها ) نمایان می گردد باید توجه داشت که هر نقص جسمانی لزوماً دلیل بر توانایی فرد در انجام امور مربوطه نمی باشد.
به عبارت دیگر معلول کسی است که به دلیل نقص جسمی _ حرکتی قادر نیست فعالیت های عادی زندگی روزمره را به نحو مطلوب انجام دهد و یا در انجام فعالیت های مربوطه با محدودیت هایی مواجه است . معلولیت های جسمی غالباً با یک یا چند معلولیت اضافی همراه هستند مثل اختلالات ارتباطی ، مشکلات گفتاری و ... که از عملکرد صحیح و سالم یادگیری مثبت و موثر جلوگیری می کنند .
هوشبهر :
هوش عبارت است از توانایی یادگیری و انبطاق با آنچه برای ادامه حیات در فرهنگی که در آن زندگی می کنیم لازم است هوش را می توان توانشی بسیار کلی دانست می توان آن را مجموعه ای از توانش های نسبتاً کلی مثل ( مهارت های کلامی ) یا ( مهارت های عددی ) یا مجموعه ای از استعدادهای خاص مثل توانایی به خاطر سپردن اعداد و توانایی در واژه سازی دانست .
معلولیت :
سازمان بهزیستی کل کشور معلولیت را چنین تعریف می کند :
معلولیت عبارتست از محرومیت مستمر ناشی از نقص یا ناتوانی یک فرد مشخص که انجام وظیفه ای را که براساس شرایط سن و جنس و عوامل فرهنگی برای افراد غیر معلول عادی دانسته شده است محدود نموده و مانع می گردد .
معلول به کسی اطلاق می شود که بر اثر ضایعه جسمی _ روانی ناشی از توارث ، بیماری ، جنگ ، و یا حادثه اختلال قابل توجهی به طور مستمر در سلامت و کارآیی عمومی بدن و یا در شئون اجتماعی و حرفه ای او به وجود آید چنان که این اختلال از استقلال وی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی می کاهد .

تعریف دیگری از معلول :
در حال حاضر معلول را به عنوان فردی که توانایی کمتر از حد طبیعی
( بهنجار) یا یک نارسایی کالبد شناختی یا کنشی را داشته باشد و در نتیجه برای او مشکل است که با هم سالان خود رقابت کند تعریف می کنند .
تعریف فرد عادی ( سالم ) : از نظر ما در این پژوهش فرد عادی کسی است که دارای نقص فیزیکی و بدنی نباشد و هیچ گونه معلولیت جسمی نداشته باشد .
تعریف هوشبهر :
منظور از هوشبهر در این تحقیق غره ای است که آزمودنی در آزمون و کسلر بدست می آورد .
تعریف معلول :
معلول فردی است که از دست و پا و یا یکی از آن ها فلج شده و اختلال حرکتی داشته باشد و علت معلولیت وی یکی از انواع فلج های مغزی بوده و این معلولیت از استقلال وی در شئون اجتماعی و حرفه ای بکاهد .


اهداف تحقیق
تعیین فراوانی معلولیت های جسمی به دلیل توأم بودن با معلولیت های دیگر معمولاً با مشکلات بسیاری همراه است به همین علت برآورد دقیق و حساب شده ای از فراوانی این دسته از کودکان در دست نیست با توجه به گستر کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی لازم است به تشخیص و شناسایی آنان و طرح و برنامه و تدارک امکانات برای آنها توجه خاصی شود هدف اساسی از انجام این تحقیق، بررسی عوامل معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر کودکان و رسیدن به این نتیجه که کدامیک از اقدامات آموزشی، برای این کودکان باید صورت پذیرد از دیگر اهداف این تحقیق است ودر آخر به این امر که میزان معلولیت فرد چه تأثیراتی یا تأثیراتی در رشد ذهنی او و ارتباط او با افراد جامعه دارد .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
ناتوانی های جسمی در تمامی سنین گروه های اجتماعی و جوامع وجود داشته اند و برای مبتلایان مشکلات بی شمار به همراه داشته اند. متأسفانه در کشور ما ایران هنوز جایگاه خاص این کودکان روشن نشده است و آنها از حمایت های مالی و قانونی لازم که پشتوانه آموزش و پرورش این عزیزان است برخوردار نیستند امید است که این مطالعه شروعی برا ی پاسخگویی به برخی ابهامات و سوالات معلمان ، مشاوران و روانشناسان در مورد معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر باشد و مورد استفاده تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد هم چنین محققان و پژوهش گران را جهت انجام تحقیقات هر چه بیشتر در این موضوع تشویق نماید و در آینده ای نه چندان دور بتوانیم در راستای خدمت به این کودکان گامی هر چند کوچک برداریم .



تاریخچه :
تاریخ بشری از دیر باز با ناتوانی های جسمی آشنایی داشته است . تاریخچه فلج اطفال که یکی از عوامل پدید آورندۀ این گونه معلولیت هاست از حدود 6000 سال پیش فراتر می رود و شواهدی از وجود فلج مغزی که یکی دیگر از طبقات ناتوانی های جسمی است در زمان های اولیه وجود دارد . به هر شکل تا اوخر قرن 19 برنامه هایی خاص که به منظور آموزش و پرورش این کودکان تهیه شد، باشد موجود نبود .
پیش از این کودکان مبتلا ب معلولیت های جسمی _ حرکتی به عنوان افرادی تلقی می شدند که صرفاً محتاج مراقبت جسمی و احیاناً عمل جراحی به خصوص برای کودکان مبتلا به فلج مغزی بودند . کودکان مبتلا به فلج اطفال شاید نخستین کسانی بودند که ضمن بهره وری از برنامه ریزی های صحیح آموزشی این نیاز و فکر را ایجاد کردند که کودکان معلول جسمی _ حرکتی به همان میزان کودکان طبیعی نیاز به آموزش دارند . اولین کلاس برای این کودکان در مدرسه عادی در سال 1899 در شیکاگو تأسیس شد .
این کلاس مختص معلولان جسمی بود و کودکان دارای آسیب های تندرستی را تحت پوشش خود قرار نمی داد . کودکان مبتلا به فلج مغزی به علت مشکلات جسمی و یادگیری چند گانه ای که داشتند با تأخیر بیشتری در انتظار بازگشایی مدارس مخصوص خودشان بودند . در سال 1913 اولین مدرسه عادی در شهر نیویورک تأسیس شد . در سال 1930 این کودکان ازحمایت های قانونی بهره مند شدند . جنگ جهانی اول و دوم موجب پیشرفت هایی در زمینه های توان بخشی و دفع نقایص استخوانی برای ناتوانی هایی چون قطع عضو ، ضایعات ناشی از ضربه ، اختلالات ارتباطی و اختلالات هماهنگی _ حرکتی ناشی از ضایعۀ مغزی شد .
تحقیقات در زمینۀ نقش ازدواج فامیلی در ایجاد معلولیت و بیماری های کودکان از 100 سال پیش آغاز شده و تا کنون صدها تحقیق توسط متخصصان ژنتیک در کشورهای مختلف انجام شده است . این تحقیقات نشان می دهد که میزان معلولیت در فرزندان ازدواج های فامیلی بیشتراز ازدواج های غیر فامیلی است .
فلج مغزی
فلج مغزی که بیشترین در صد کودکان مبتلا به آسیب های جسمی را در بر می گیرد شامل معلولیت های حرکتی است، که عموماً با اختلال در هماهنگی عمل عضلات ، ناتوانی در ابقاء وضعیت و تعادل طبیعی و انجام حرکات و مهارت های طبیعی همراه است . بوبات و بوبات ( Bobath ) فلج مغزی را به عنوان اختلال حرکتی و وضعیتی خاص ناشی از تغییر جسمی در بافتها و نقص دائمی و غیر پیشرونده در مغز نارس تعریف کرده اند .
فلج مغزی پیشرونده نیست یعنی حالت شخص بدتر نمی شود مگر اینکه توانایی و مهارت های موجود در اثر عدم کاربرد آنها در مدتی طولانی از بین برود . میزان توانایی جسمی باقی مانده برای یک فرد فلج مغزی تا حد زیادی متفاوت است . بعضی مبتلایان تنها در هماهنگی حرکات ظریف مشکلات جزئی دارند و برخی دیگر با اشکال زیادی راه می روند . دسته ای دیگر حتی این توانایی را نیز ندارند و محدود به صندلی چرخ دار هستند . طبقه بندی فلج مغزی بر اساس اعضای مبتلا شده یا بر اساس ماهیت حرکت غیر طبیعی است .
اصطلاحات زیر طبقه بندی بر اساس اعضای مبتلا شده می باشد :
1- مونوپلژی ( Monoplegia ) : که به فلج یک عضو گفته می شود .
2- پاراپلژی ( Paraplegia ) : به فلج هر دو عضو تحتانی اطلاق می شود .
3- همی پلژی ( Hemiplegia ) : که به فلج دو عضو در یک طرف بدن گفته می شود مثل فلج دست و پای راست یا دست و پای چپ .
4- دی پلژی ( Diplegia ) : حالتی است که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) فلج هستند اما ناتوانی در پاها بیش از دستهاست .
5- کوادری پلژی ( Quadriplegia ) : به حالتی گفته می شود که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) به میزانی تقریباً مساوی به ناتوانی دجار می کردند .
6- از سوی دیگر فلج مغزی را می توان بر اساس نوع اختلال حرکتی به شرح زیر طبق بندی کرد :
1 – فلج اسپاتیک ( spastic ) : در این نوع فلج مغزی انقباض عضلات غیر طبیعی داشته و به عضلات حالت سختی می بخشد . در این نوع ما با فعالیت های زیاده از حد و تشنج مانند روبه رو هستیم که به حرکات مبتلایان جنبه غیر طبیعی آشکار می دهد .
2 – فلج آتتوئید ( athetoid ) : به حالتی گفته می شود که طی آن حرکات ظاهر شده حالت پیچ و تابی دارد و تقربیاً همه بدن را در بر می گیرد . در واقع در این جا ما شاهد انقباض عضلانی نوسان هستیم که سبب ایجاد الگولهای بدون کنترل و نامنظم می شود .
کنترل اعضای ناتوان حتی برای حرکات عمده و نیز مشکل و شدت حرکت غیر عادی وقتی افزایش می یابد که فرد تحت فشار قرار گیرد یا دچار هیجان عاطفی شود . مشخصه خاص کودکان مبتلا به فلج مغزی آتتوئید بی حسی عضلانی ، حرکات تکراری و غیر ارادی آنان است . مشکل اصلی آنها در قسمت مفاصل است زیرا حرکات غیر ارادی به طور غیر منظم از مفاصل سرچشمه می گیرد .
3- فلج آتاکسیک ( ataxic ) : این نوع فلج به فقدان هماهنگی و کنترل ضعیف تعادل و حرکت اطلاق می شود . حفظ وضعیت عمودی و کنترل واکنش های تعادلی در این حالت دشوار است .
4 – فلج ترمور ( termor ) : در این نوع فلج ما با حرکت لرزشی غیر ارادی قسمتی از بدن خصوصاً در دستها و پاها رو به رو هستیم .
5- حالت مختلط ( mixed ) : در این حرکات توصیف شده بالا عموماً در ترکیب با هم اتفاق می افتند .
احتمال بروز فلج مغزی در کودکان مدرسه رو نزدیک به دو در هزار است . دستیروفی عضلات از فقدان پروئین در رنج هستند و در نتیجه مبتلایان به سرعت خسته می شوند زمین می خورند یا در انجام تکالیفی ساده چون باز کردن در با مشکل رو به رو می گردند . این بیماری معلول را به سرعت به مرگ نزدیک می کند و معمولاً در دهه ی دوم ابتلا به مرگ منتهی می شود . همراه با دستیروفی عضلانی معمولاً عقب ماندگی ذهنی حفیفی نیز دیده می شود .
اسپینا بینیدا ( spina bifida ) : شامل بد شکلی و ناقص الخلقه بودن ستون فقرات و نخاع بین گردن و استخوان پشت لگن خاصره است و ضایعه ای است که در اثر بخشی از طناب تحاعی به وسیله قوس مهره ای به وجود می آید . عوارض آن طیفی وسیع از فقدان حفیف حسی و حرکتی ناپاراپلژی و عدم کنترل ادرار را در بر می گیرد .
اختلافات مجاری ادرار تغییر شکل های استخوانی و حساسیت های پوستی نیز از دیگر عوارض این بیماری هستند . ضایعه طناب نخاعی نیز محدودیت های را در تحرک ایجاد می کنند . انقباضات عضلانی ، عفونت های مجاری ادار و دستگاه تنفسی از حمله عوارض این ضایعات می باشند .
آترونی عضلانی – تحاعی یک اختلال ارثی پیش رونده است که باعث از دست رفتن عضله می شود . این اختلال از حالت کند و مزمن شروع می شود سرعت می گیرد و به مرگ زود رس می انجامد . این اختلا از پا ها آغاز می گردد و سپس به عضلات کمری ، شانه ای ، بازویی و گردن پیشرفت می کند .
علل فلج های مغزی :
اصولاً فلج مغزی ارثی نیست اما در موارد بسیار نادر وقوع فلج نیم تنه ( spastic ) از طریق ارث مشاهده می شود . ناسازگار های خونی ( زمانی که R H مادری منفی و RH جنین مثبت است ) بیماری های عفونی دوران بارداری، مصرف زیاد دارد برای زایمان های به اصطلاح راحت ، تولد نارس ، تولد زودرس ، ضایعات زمان تولد ، کمبود اکسیژن در هنگام تولد ، ضربه های وارده به سرکودک در اثر تصادفات ، بیمارهای مسری و مسمومیت ها ، نارسایی در جریان خون رسانی به مغز و تومور های مغز از جمله عوامل مؤثر در ایجاد فلج های مغزی می باشد .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  78  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی )

دانلود مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
مقدمه
سلامت کودکان، از آرزوها و ایده آل های همه جوامع بشری است، از این رو مجامع بین المللی متعددی با قصد حمایت از سلامتی کودکان به وجود آمده اند. اما آنچه که کمتر مورد توجه همه این مجامع بوده است، توجه به نقش عمیق دستورات دینی در ایجاد سلامتی کودکان باشد.
به عنوان مثال حدود دو دهه پیش، مجامع علمی جهان، شیر مادر را برای شیرخواران ، بی کفایت تشخیص دادند و اقدام به تهیه شیر خشکی که گمان می بردند، مفیدتر از شیر مادر است، نمودند و انواع شیر خشک را با تبلیغات وسیع به نفع آنها و علیه شیر مادر، به بازار فرستادند. این در حالی بود که از قرن ها پیش در آیات استوار قرآن از جمله آیه شریفه 233 از سوره مبارکه بقره و آیه 12 از سوره مبارکه لقمان، چند بار تاکید بر استفاده از شیر مادر، آن هم تا سن دو سالگی شده بود. با این وجود بسیاری از مادران(از جمله حتی مادران مسلمان)، گول تبلیغات علمی را خوردند و به کودکان خود به جای حیاتی ترین ماده غذایی که توسط آفریدگار هستی تولید و توصیه شده بود، شیر خشک بی خاصیت و مضر ساخت انسان ها را خوراندند.
تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان
با پیشرفت دانش، برخی برتری های شیر مادر، روشن شد و این بود که دامنه تبلیغ علیه آن محدود تر شد و علم نسبی بشر اعلام کرد: “شیر مادر، حداقل تا 6 ماهگی مفیدترین ماده غذایی برای کودکان است” که این دستور نیز هنوز، با دستور قرآنی، کمی متناقض به نظر می رسید. تا این که آخرین تلاش های بشر برای بررسی هر چه بیشتر محتویات شیر مادر و شناسایی اجزای آن به نتیجه رسید و کار به آنجا کشید که سرانجام در سال های اخیر، علم به این حقیقت اعتراف کرد که : شیر مادر ، آن هم تا دو سال، ضروری ترین، اساسی ترین و حیات بخش ترین نیاز کودک به شمار می آید و محرومیت کودک از شیرمادر، او را در معرض طیف بسیار وسیعی از بیماری های جسمی و روانی، قرارمی دهد و آیات شکوهمند قرآن و فرمایشات معصومین(ع) در این مورد همچنان استوار و درخشان بر جای خود بود.(1)
با این مقایسه می توان نتیجه گرفت که وقتی یکی از ساده ترین دستورهای قرآنی تا بدین حد در تامین سلامت کودکان نقش دارد، دستورات مؤکد و مکرر آن(مثل نماز) تا چه اندازه ای مفید و سودمندند.
واقعیت این است که سودمندی نماز برای سلامت جسمی کودکان، به وضوح قابل مشاهده است. از جمله این که با پایبندی به نماز در جامعه، می توان به راحتی با آن گروه از بیماری های مادرزادی بسیار شایع در نوزادان که بر اثر فسادهایی مانند اعتیاد، الکلیسم، بیماری های مقاربتی و … به وجود می آیند، مبارزه نمود.
“کودک آزاری” که بخش مهمی از علل بستری و مراجعه کودکان به مراکز پزشکی و روان پزشکی را تشکیل می دهد، در پرتو نماز و در جامعه نمازگزار، بی معنی به حساب می آید.
عفونت های گوناگونی که در کودکان ایجاد بیماری می کنند، توسط نماز تعدیل می شوند؛ به عنوان مثال به اثبات رسیده است که بخش مهمی از مرگ و میر نوزادان در بدو تولد به دلیل تماس با بدن آلوده اطرافیان(از جمله دست های آنها) است که طهارت دائمی ناشی از نماز می تواند یک عامل مهم پیشگیری از این قبیل مرگ ها باشد.
اگر به این قبیل مثال ها، فواید دیگر ناشی از زندگی یک کودک، در خانواده ی مذهبی را اضافه کنیم(مثلا سنت حسنه ختنه کردن نوزادان پسر که خطر عفونت های ادراری را در آنها تا صد برابر کاهش می دهد و یا عادت پیدا کردن به مسواک و …)، خواهیم دید که چگونه تعالیم اسلامی، کودکان را در معرض سلامت جسمانی قرار می دهد.
از آنجا که بخش عمده ای از بیماری هایی عفونی شایع در کودکان از جمله حصبه(تیفوئید)، فلج اطفال ، هپاتیت A و … از طریق مدفوعی ـ دهانی( Fecal-Oral) انتقال می یابند، می توان با آموزش وضو به کودکان که در واقع نوعی آموزش پاکیزگی و طهارت است،از میزان بروز و شیوع این بیماری ها به شدت کم نمود، همان طور که امروزه در ممالک پیشرفته غربی، آموزش شستن دست ها قبل از صرف غذا(که اتفاقا با اوقات نماز، تقریبا مقارنت دارد) از اصول اولیه ای است که به کودکان، در مدارس ابتدایی، آموزش داده می شود.
علاوه بر محاسن جسمی بسیار متعددی که از زندگی یک کودک در یک خانواده مومن و نمازگزار، برای او حاصل می شود(از جمله این که مادر مومن کودک، با اقتدای به قرآن و سخن معصومین(ع) کودکش را تا دو سال کامل شیر می دهد و این وظیفه بی نهایت بزرگ را به بهانه ای ، از جمله اشتغال در بیرون منزل و … رها نمی کند و در نتیحه کودک خود را در مقابل طیف وسیعی از بیماری های مرگبار جسمی و روانی، انحرافات و اعتیاد و …در آینده ایمن و واکسینه می کند)(2)، می توان بدین نکته مهم نیز توجه نمود که ملکه شدن عادت حسنه نماز در خود کودک، صرف نظر از عظمت های معنوی بی شمار آن، به خاطر فواید پزشکی فراوانی که در نماز یافت می شود، سبب خواهد شد که همه این محاسن در آینده، کودک را همراهی کند و او را در ساختن یک زندگی سالم و موفق یاری دهد.
علل کم توجّهی یا بی توجّهی برخی از جوانان به نماز
راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید، به نماز اهمیت نمی دهند و یا اینکه چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عدهای از نوجوانان و جوانان در حالیکه از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند؟
محیط خانواده و بی توجهی والدین
بی توجه بودن یا کم توجهی پدر و مادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحی نگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان و یا احیاناً بی مبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصاً فریضه نماز تأثیر بسزائی در تربیت فرزندان بجای می گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانهای رشد نماید که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل دینی خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.
نوجوانی نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالیکه در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگری بیان کرد که توقع نماز خواندن از کسی که هیچ یک از اعضای خانوادهاش اهل نماز نباشند. توقع بیجایی است.
اینگونه از خانواده ها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانی به مسائل عبادی از خود نشان نمی دهند بر دو قسمند: یک گروه خانوادههایی هستند که والدین و مربیان آنان به نماز اهمیت نمیدهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید میکنند. این دسته از خانواده ها اگر چه محدودند ولی وجودشان قابل انکار نیست. فردی نقل میکرد ما چند نفر برای مهمانی به منزل کسی رفتیم بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتیم در جواب به ما گفت یک مُهر در خانه داریم که گاهی من با آن نماز میخوانم و گاهی خانمم.
دسته دیگر خانواده هایی می باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمینهند. نماز خود را میخوانند و روزهشان را میگیرند امّا از اینکه فرزندان به مسائل دینی پای بند باشند یا نه برای آنها یکسان است. هرگز از فرزندان بعنوان پدر و مادر نمی خواهند که نمازش را بخواند و یا روزهاش را بگیرد. هیچ مسئولیتی را در قبال آنان احساس نمی کنند. گویا او همه چیز را می فهمد و باید با همان فهم خود عمل کند و یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه میکنند.
بسیار روشن و مسلّم است که چنین فرزندی بزودی به عبادت تن در نخواهد داد. کانون خانواده مهمترین عامل دراین زمینه محسوب میشود چون کانونی که جوان در آن رشد یافته کانون بیتفاوتی بوده است و هرگز کسی از طریق محبت و تشویق و یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادی و ادار نکرده و یا از او نخواسته است. چه بسا این جوان نسبت به سایر امور زندگی فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتی از دیدگاه خانواده باشد و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته امّا در امور دینی اصراری به خرج نداده اند. و اگر در بُعد دینی توجه داشتند قطعاً خللی در او مشاهده نمی کردند.
سستى و تنبلى
بعد از دو عامل مذکور، علت دیگرى که در ترک یا بىتوجهى به نماز بیان شده است عنصر و عامل تنبلى است. غالباً نوجوانان و جوانان به آسانى تن به فعالیت نمىدهند مگر در امورى که بیشتر جنبه احساسى و هیجانى داشته و یا در امورى که با انگیزه و شناخت قبلى همراه باشد. براى فردى که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدرى مشکل است در هواى سرد زمستان آستین خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگیرد و یا کفش و پوتین را از پایش در آورد و مسح نماید به همین خاطر گاهى از نماز خواندن طفره مىرود و یا براى او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهى بزند و نمازش را بخواند و... .
هر چند که برخى از نوجوانان و جوانان این عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمردهاند و لیکن به نظر مىرسد که این علت نمىتواند بعنوان یک عامل مستقل و بلکه یک علت به حساب آید چون بعداً خواهیم گفت که تنبلى خود معلول علل دیگرى مىباشد.
مجالست و همنشینى با دوستان ناباب
بدیهى است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهى شخصیت انسانى خصوصاً در سنین نوجوانى و جوانى را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوى سعادت و کمال مؤثرند و دوستان ناشایست در انحراف آدمى به سمت ناهنجاریهاى اخلاقى. چه بسا جوانانى که در مسائل دینى علاقمند و به دیندارى خود راغبند و لیکن در محیطهاى مختلف از قبیل محلهاى که در آن زندگى مىکنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتى از عمر را سپرى مىسازند با افرادى آشنایى شوند که به تدریج او را در دام بىدینى و لا ابالى گرى گرفتار مىکنند.
مزاحم دانستن نماز براى کارهاى شخصى
برخى چون در وقت نماز مشغول کارها و اعمال شخصى خود هستند فرصت اینکه نماز را در اوّل وقت آن اقامه کنند ندارند و وقتى که فرصتهاى اوّلیه براى اقامه و برپایى نماز از دست برود تدریجاً بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعالیت مىشوند اقامه نماز را مانعى براى انجام کارهاى خود مىدانند. البته خواهیم گفت که این عامل به بهانه شبیهتر است تا یک علت براى ترک یا بىتوجهى به نماز.
جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى را در حال تجربه کردن مى باشند او چون سایر افراد جامعه امّا عاطفى و احساسى تر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مى یابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته تشخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است
بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مىگذارند بدون آنکه بدانند به کجا مىروند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بودهاند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(1). جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى را در حال تجربه کردن مىباشند او چون سایر افراد جامعه امّا عاطفى و احساسىتر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مىیابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته تشخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان

دانلود مقاله نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت جسمی انسان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت جسمی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
قرآن کریم ،آخرین سروش آسمانی است که پیامبر اکرم (ص)آن را برای بشریت به ارمغان آورده است . این کتاب الهی ،از جهات مختلفی مانند فصاحت و بلاغت ،معارف عالی و قوانین استوار ،خبرهای غیبی و اعجاز علمی و. . . معجزه محسوب می شود . و در باب اعجاز علمی مباحثی چون فیزیک ،شیمی ،علوم پزشکی و . . . در آیات قرآن به چشم می خورد و آنچه در این تحقیق مطرح گردیده است مباحث مربوط به بهداشت جسم انسان است که امروزه از مهمترین شاخه های علوم پزشکی محسوب می شود . آن چه در این راستا قابل توجه است این است که اصولاً بهداشت جسمی و روحی در تعالیم انبیاء جایگاه ویژه ای داشته است تا آن جا که پیشوایان دینی عقل سالم را در بدن سالم بیان نموده اند .
امروزه بهداشت جایگاه رفیعی در بین علوم پزشکی دارد چرا که توجه به امور مربوط به بهداشت موجب سلامت اقشار مختلف جامعه خواهد شد همه شاخه های متنوعی که در بهداشت امروزه مورد مطالعه قرار گرفته است همگی در جهت توسعه سلامت و امنیت افراد قرار گرفته است .
اگر به بهداشت و اصول آن توجه کافی بشود بطور یقین اقتصاد جامعه رونق بخصوصی خواهد گرفت و از ناحیه این عنایت و برنامه ریزی می توان به سمت قله های تمدن و توسعه انسانی قدم برداشت که سلامت و بهداشت جسم و روح زمینه ای برای عبادت و بندگی خداست که خود تکامل انسان محسوب می شود و بشر با آرامش خاطر بهتری می تواند در مسیر رضایت الهی گام بردارد .
در این پژوهش سعی شده است با کمک آیات و روایات بخشی از نقش و جایگاه زندگی اسلامی بهداشت جسم انسان در تعالیم الهی مورد بررسی قرار گیرد ،امید است که مورد رضایت حضرت حق واقع شود.

 

کلیات
تعریف و تبیین موضوع
ضرورت اهداف تحقیق
پیشینه موضوع
سوالات اصلی و فرعی
فرضیه ها
روش تحقیق
مفاهیم و متغیرها

 

تعریف و تبیین موضوع
در تحقیق حاضر واژگان سلامتی، سبک، جسم بیشتر به کار می¬رود.
اصل و ریشه¬ی واژه¬ی سلامتی از (سَلم)بر وزن فَلس است.
راغب در مفردات آورده سلامتی یعنی کنار بودن از آفات ظاهری و باطنی. و همچنین راغب در کتاب (اَقرب) سلامتی را به معنای نجات یافتن از بلاها و عیب¬ها آورده است با اندکی تامل می-بینیم¬که قاموس نیز در مورد واژه سلامتی همین معنا را ارائه داده است و در فرهنگ عمید سلامتی به معنای بی¬گزند شدن از عیب و آفت به کار رفته است پس واژه سلامتی آن است که انسان از تمام عیوب و آفات ظاهری و باطنی پاک باشد.
اما واژه جسم در مفردات راغب به معنای هر چیزی که دارای طول و عرض و عمق باشد اطلاق شده است و نیز گفته شده اجزاء جسم هرگز از جسم بودن خارج نمی¬شود اگر چه قطعه قطعه و ریز ریز شود. البته این واژه در قرآن کریم در موارد متعددی به کار رفته است و در قاموس آمده جسم در مقابل روح است و نیز اضافه کرده که جسم فقط راجع به تن است پس واژه جسم به هر چیزی که دارای طول و عرض و عمق و به عبارتی دارای ابعاد سه گانه باشد اطلاق می¬شود.
واژه¬ی سبک در فرهنگ عمید به معنای گداختن فلز و بقالب، ریختن، کلمات را به طرز نیکو تلفیق کردن و آراستن و همچنین به معنای ریخت طرز روش آمده است ولی واژه¬ی سبک در اصطلاح روش یا شیوه¬ی خاصی است که شاعران یا نویسندگی برای بیان مطلب و افکار خود اختیار می¬کنند که عبارت از طرز جمله¬بندی و استعمال الفاظ و ترکیبات و چگونگی تعبیر و بیان مضامین است اما واژه¬ی سبک در فرهنگ بزرگ سخن به معنای شیوه¬ی مشخصی که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به کار می¬رود.
بنابراین با توجه تعاریف فوق هر چند زندگی راستین و واقعی در آخرت تحقق می یابد وزندگی این دنیا،جز سرگرمی وبازیچه نیست، و بی¬تردید زندگی حقیقی در سرای آخرت است اما از نظر قرآن، زندگی انسان در این جهان موقت وکوتاه و سبک زندگی وسعادت وشقاوت او در این گذرگاه، تاثیر حتمی بر چگونگی زندگی جاودان او در آخرت دارد.هرکس در این جهان کور باشد، در آخرت هم کور وگمرا¬ه¬ترخواهدبود. از این رو، مهمترین وظیفه ادیان الهی به ویژه اسلام،به عنوان خاتم ادیان، ارائه سبک زندگی است که در آن، ارتباط انسان با خود وخدا وجامعه ومحیط زیست و جهان هستی، صحیح وانسانی باشد. از سوی دیگر، موضوع سبک زندگی اسلامی، از موضوع های بسیار مهمی است که همه ادیان الهی و حتی مکاتب بشری را به خود مشغول کرده است. همه مکاتب الهی و بشری، ادعای عرضه الگوی سبک زندگی برتر را دارند. بشر خسته از دود و آهن و تکنولوژی مدرن و در آشفته بازار مکاتب ، در حیران و سرگردانی، بسر می¬برد. واقعیت این است که انسان اسیر تکنولوژی و توسعه، از سبک زندگی سالم که فطرت آدمی؛ خواهان آن است، دور افتاد¬ه است.
بشریت امروز، علی¬رغم پیشرفت شگفت انگیز علم و دانش و طب نوین گرفتار انواع بیمار یهای روحی و جسمی است که در گذشته، کمتر دچار این بیمار یها بوده و یا اصلاً نبود¬ه است
بنابراین باید توجه داشت که سلامتی یک ارزش است. سلامت جسم و روان و نگا هداشت حریم آبرو، واجب شرعی است. مقدمه واجب که حفظ سلامتی است، واجب خواهد بود. مومن و بندگان خوب خدا، برای سالم زیستن و سبک زندگی برتر، از همه شایسته ترند.لازمه عبودیت و بندگی، سلامتی است. سلامتی برای انسان مومن، یک ارزش دینی به حساب می¬آید که در روایات از آن به نعمت الهی گواراترین نصیب¬ها نعمت دنیاسرمایه زندگی و دعا و درخواست مهم از پروردگار متعال است.
ضرورت و اهمیت تحقیق
خداوند متعال از آغاز خلقت انسان نعمت¬های بی¬شماری به او عطا کرده است که یکی از مهم¬ترین و با ارزش¬ترین این نعمتها نعمت سلامتی و تندرستی است البته این نعمت بزرگ الهی دارای دو بعد است: جسمی – روحی.
دین مبین اسلام نسبت به این نعمت بزرگ الهی اهمیت و اهتمام فوق¬العاده¬ای قائل شده است و تاکید فراوانی بر این امر کرده است اما امروزه چهره¬ی این نعمت بزرگ و خطیر الهی رفته رفته کم¬رنگ شده است و با کم رنگ شدن چهره¬ی این نعمت الهی می-بینیم که زندگی بسیاری از افراد جامعه به خطر افتاده است چرا که سلامتی حق هر انسانی است و هر انسانی بنا بر فطرت خود سالم بودن و سلامتی را دوست دارد، می¬خواهد ابعاد جسمی و روحی¬اش از هرگونه آفات و عیوب پاک شود چون نعمت سلامتی رااز حقوق اصلی و تبعیض¬ناپذیر خود می¬داند، و تا انسان از این نعمت الهی برخوردار نشود نمی¬تواند زندگی سالم داشته باشد چون سالم بودن زندگی و به عبارتی سالم بودن جسم و سالم بودن زندگی ارتباط متقابل دارند اگر در جامعه¬ای افراد از نداشتن امر سلامتی رنج ببرند هرگز نمی¬توانند جامعه¬ای سالم داشته باشند و در نتیجه حتی در تربیت فرزندان نیز با مشکل مواجه شده و نمی¬توانند فرزندان سالم و صالح را به جامعه ارائه دهند. و نیز با توجه به اینکه افراد در زندگی امروزی گرایش و میل بیشتری به راحت¬طلبی داشته و به عبارتی زندگی ماشینی را بر زندگی سنتی ترجیح می¬دهند و سلامتی جسمی خود را بیشتر به خطر می¬اندازند.
پس با توجه به مطالب فوق درمی¬یابیم که سبک زندگی نیز بر تسریع سلامتی جسمی می¬تواند تاثیر داشته باشد چرا که سبک زندگی همان شیوه¬ی زیستن است یعنی انسان باید بداند چه طور زندگی کند و چگونه موانع، معضلات و مشکلاتی که موانع امر سلامتی به شمار می¬روند را برطرف کرده و در جهت تسریع این عامل(سلامتی) گام بردارد بنابراین اگر سبک زندگی ما اسلامی و سالم باشد و انسان علاوه براینکه از پاره¬ای ازامور برای سالم زیستن سود می¬برد و می¬تواند آن¬ها را با موازین شرعی همگام سازد و می¬تواند به حیات طیبه¬ای رهنمون شود که در آن از همه¬ی عیوب و آفات ظاهری و باطنی رهایی یابد.
امروزه اصلی¬ترین مشکلی که ما در جامعه¬ی امروزی مشاهده می-کنیم سالم نبودن سبک زندگی است چون افراد با توجه به تبلیغات رسانه¬هایی چون ماهواره¬، اینترنت و... به جای اینکه از اصول و موازین اسلامی پیروی کنند از اصول و موازین غربی پیروی کرده و سلامتی خود را به خطر می¬اندازد برای مثال امروزه با تبلیغ انواع غذاهای آماده¬ی غربی افراد بیش¬تر میل و شوق فراوانی به این نوع غذاها پیدا کرده¬اند و سلامتی خود را به خطر انداخته¬اند ولی با توجه به اینکه سبک زندگی اسلامی می¬تواند در تمام عرصه¬های زندگی آدمی نقش موثری داشته باشد. باید بر سالم بودن، سبک و روش زندگی اهمیت ویژه¬ای قائل بشویم و بنابراینکه انسان می¬تواند بر متن سخن سیره¬ی معصومان تکیه کند و شیوه¬ی زیستن ائمه¬ی اطهار را الگو قرار دهد بنابراین تحقیق حاضر در نظر دارد به اصلاح سبک زندگی اسلامی در میان مسلمانان بپردازد و نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت جسمی انسان را مورد بررسی قرار دهد.

اهداف و فوائد تحقیق
هدف کلی
تبیین نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت جسمی انسان
اهداف جزئی
-بررسی تاثیرات رعایت بهداشت بر تندرستی و سلامت جسمی انسان
-بررسی تاثیرات موازین اسلامی بر سالم¬سازی جسمی
-بررسی ارتباط سبک زندگی اسلامی و سلامت جسمی انسان
پیشینه تحقیق
با توجه به اینکه سلامتی جسمی انسان و سبک زندگی اسلامی در زندگی انسان از اهمیت فوق¬العاده¬ای برخوردارند کتابها و مقالات متفاوتی در این زمینه به قلم تحریر درآمده که از جمله می¬توان بررسی سبک زندگی اسلامی از منظر «حیات طیبه» در قرآن؛دکتر محمد رضا رجب نژاد یحیی حاجی دکتر امیر مهدی طالب و دکتر سعید رجب نژاد ؛ سلامت جسم، سلامت روان اثر ضیاءالدین هیئت؛ سلامتی و طول عمر در احکام اسلامی اثر مهدی طاهری؛ روش¬های حفظ ارتقاء سلامتی اثر بیژن معصوم، دانستنی-های بهداشتی اثر تهمینه پورهاشمیان نام برد که این کتابها به صورتهای مختلف و از بعدهای گوناگونی مسائل فوق را مورد بررسی قرار داده¬اند اما چون در این کتاب تنها به بخش¬ها و بعدهایی از این امر پرداخته شده است تحقیق حاضر سعی دارد به صورت مستقل تا حد امکان تاثیرات متقابل سبک زندگی اسلامی و سلامتی جسمی انسان را مورد بررسی قرار داده و راه¬حل¬هایی را برای رواج بیشتر افراد به سبک زندگی اسلامی را ارائه دهد.
سؤالات اصلی
1-تغذیه چه نقشی در سلامت جسمی انسان دارد؟
سؤالات فرعی
1- رعایت اصول و موازین شرعی چه تأثیری بر سلامتی جسمی انسان دارد؟
2-ارتباط ورزش با سلامتی جسمی انسان چیست؟
3-آیا راهکارهای برای سالم¬سازی جسمی وجود دارد؟
فرضیه تحقیق
1- به نظر می¬رسد تغذیه¬ی سالم در سلامتی جسمی موثرترین عامل باشد.
2-به نظر می¬رسد نقش سبک زندگی اسلامی مهم¬ترین عاملی باشد که بر سلامتی جسمی انسان تاثیر گذارد.
3- احتمالاً آموزه¬های اسلامی برنامه¬های جامعی برای سلامتی جسمی دارند.
4-بهداشت جسم با سبک زندگی فرد دیندار متلازم است
5-احتمالاً راه¬کارهایی برای سالم¬سازی جسمی وجود داشته باشد.
پیش¬فرض¬های تحقیق
آموزه¬های اسلامی برای زندگی سالم برنامه¬ریزی دقیق¬تری دارد.
تغذیه سالم تا حدودی می¬تواند، روند سلامتی را ارتقا بخشد.
ورزش و تحرک بهترین راه برای تضمین سلامتی است.
روش تحقیق
با توجه به این که نوع موضوع علمی توصیفی است روش تحقیق کتابخانه¬ای خواهد بود.
ساختار تحقیق
فصل اول : سبک زندگی اسلامی
فصل دوم : بهداشت فردی و جسمانی متأثر از سبک زندگی
فصل سوم: مبانی نظام بهداشت و سلامتی در اسلام
مفاهیم و متغیرها
واژه¬ی سلامتی از ریشه¬ی سلم بر وزن فَلس است که به معنای کنار بودن از آفات ظاهری و باطنی است.
واژه¬ی جسم بر وزن فِعل به معنای هر چیزی که دارای طول و عرض و عمق به عبارتی دارای ابعاد سه¬گانه باشد. اطلاق می¬شود.
واژه¬ی سبک به معنای گداختن فلز و به قالب ریختن و کلمات را به طرز نیکو تلفیق کردن می¬باشد و در اصطلاح روش یا شیوه¬ی خاصی است که شاعران یا نویسندگان برای بیان مطالب و افکار خود اختیار می¬کنند.

 


فصل اول
سبک زندگی اسلامی

 

سبک زندگی در دانش جامعه شناسی
سبک زندگی کنونی ما در مواجهه با غرب مدرن
سرّ وصیت همزمان امیرالمومنین(ع) به تقوا و نظم
توجه قرآن به سبک زندگی
سبک زندگی در بیان امام حسین علیه السلام
سبک زندگی اسلامی و نیازهای اجتماعی امروزین

1-1 : سبک زندگی
مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تأثیر می گذارند، به وجود آمده است.
تقریباً در اکثر تعریف های سبک زندگی می توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه «سبک» باز می گردد: اول، مفهوم وحدت و جامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام مندی این کُل را از کُل های دیگر متمایز می کند. وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می گوییم. واژگان مترادف سبک زندگی اسلامی: سبک زندگی شیعی، ارزشی، انقلابی، دینی و تعابیر معادل سبک زندگی غربی: سبک زندگی اروپایی، مسیحی، آمریکایی می باشد اما آن چه در تعریف های سبک زندگی، جلوه گر می شود آن است که این تعریف قرابت بسیاری با مفهوم هویت پیدا می کند اما با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و واقعی زندگی را نیز شامل می شود و می توان مثالها و مصداقهایی از زندگی واقعی را شاهد آورد که ناظر بر همین معناست .

 

1-2: مفهوم شناسی سبک زندگی
مفهوم سبک زندگی(Li e style) از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان پاره ای از واقعیت های فرهنگی جامعه آن را مطرح و به کار می برند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی رواج زیادی یافته است تا حدی که بعضی معتقدند که این مفهوم قابلیت جانشینی بسیاری از واژگان موجود از جمله مفهوم طبقه را داراست و می تواند به نحو دقیق تری، گویای واقعیت پیچیده رفتارها و حتی نگرش های فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز ما باشد و حتی برخی اندیشمندان به کارگیری آن به جای مفاهیم فراگیری چون قومیّت و ملیّت را مطرح کرده اند. سبک زندگی در رشته مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنش های هر فرد اطلاق می شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش ها و واکنش های فرد و جامعه می باشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد.
از منظری که سبک زندگی و بررسی ابعاد و وجوه آن، حوزه بسیار تخصصی و حرفه ای در مطالعات فرهنگی به خود اختصاص می دهد، مقوله بسیار تعیین کننده و محوری در مطالعات و بررسی های کلان استراتژیک و طراحی چشم اندازهای یک فرهنگ نیز می باشد. اصولاً باید دانست حوزه مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می سازد، در حوزه فرهنگ تنها بر پایه مطالعات و بررسی های جزئی امکان پذیر است. به عبارتی در مطالعات و بررسی های راهبردی، از لحاظ روش شناختی، بایستی بر مبنای مشاهدات و تحلیل های جزئی، کوچک (و استقرایی) حرکت کرد تا به تحلیل و توصیف و تبیین کلان نزدیک شد و پس از آن به حوزه پیش بینی، آینده پژوهی و آینده نگری، که اساس مباحث راهبردی بر آن استوار است، نزدیک شد. بنابراین مجموعه توصیف های ریز و جزئی مبنای تحلیل های راهبردی محسوب می شوند و پس از آن متغیرهای کلان یا ساختاری را بایستی در این گونه بررسی ها وارد و اعمال نمود. چرا که واقعیت های موجود و پراکنده که امکان بررسی و سنجش تجربی و ملاحظه عینی داشته باشند می توانند پایه نتیجه گیری های کلان و راهبردهای آینده نگرانه باشد. در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی و تعمیق درباره مفهوم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است، سردر آورد و از جهت گیری ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه ای تفسیر به دست داد.

 

1-2-1 : فضای مفهومی «سبک زندگی»
هر اصطلاح از اصطلاحات علوم اجتماعی مانند سایر علوم در فضای مفهومی (Context) آن قابل درک است. «سبک زندگی» نیز به عنوان یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه ای از مفاهیم دارد؛ مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، صورت (شکل، قالب) محتوا، رفتار و معنا(نگرش، ارزش و هنجار)، اخلاق و (تجدد)، شخصیت و هویت(فردی و جمعی)، وراثت و محیط، فردیت و عمومیت (تفرّد و تعمیم)، خلاقیت و بازتولید، تولید و مصرف، طبقه و قشر(بندی) اجتماعی، زیبایی شناسی(سلیقه) و نیاز، مقبولیت و مشروعیت و ... .
بدون شناخت این روابط متکثر و متنوع، درک درستی از «سبک زندگی» و نظریه های مربوط به آن به دست نخواهد آمد. بدین لحاظ، هر محققی که می خواهد در این حوزه به مطالعه بپردازد، موظف به روشن کردن معنای «سبک زندگی» است که آن را در نظر دارد؛ معنایی که حداقل رابطه «سبک زندگی» را با سایر پدیده ها و مفاهیم همجوار نشان می دهد.
آیا واژه و مفهوم «سبک زندگی» اصطلاح دقیقی در علوم اجتماعی است یا اصطلاحی خاص و ترکیبی از معنای دو واژه «زندگی» و «سبک»است؟ آیا این واژه دو کلمه ای، موصوف و صفت است یا مضاف و مضاف الیه؟ آیا یک ترکیب وصفی است یا یک ترکیب اضافی؟ آیا کسانی که از این ترکیب بهره برده اند، همگی معنای واحدی را از آن ارائه کرده اند؟
لازمه پاسخ به این سؤال، بحث واژه شناسی سبک زندگی است که اجمالاً و فعلاً بر سر این مفهوم توافق می کنیم که شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است و مجموعه ای از طرز تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازند.

 

1-3 : ضرورت عبرت پژوهی تاریخی و بررسی تاریخی مقوله «سبک زندگی»
در هم تنیدگی فلسفه علم و تاریخ علم ایجاب می کند در تحلیل دقیق یک مقوله، تاریخ آن را بکاویم. بی شک مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن، سبب تحول در سبک زندگی ایرانی شده است و یک زندگی شبه مدرن را که بارقه هایی از سنت نیز در آن وجود دارد، برای جامعه ایرانی رقم زده است. با چند دقیقه نظاره و قدم زدن در محیطهای اجتماعی و شهری این هویت را مشاهده می نمائید.
از پایان دوره صفویه و مخصوصاً از دوران قاجاریه تا به امروز، مسأله مواجهه با عالمی جدید و ساحتی نوین به نام غرب و کم کم در ایران رخ نموده است. غالباً این مواجهه چند جانبه بوده است اما در هر دوره وجهی از آن بر وجوه دیگر غلبه داشته است: این مواجهه ابتدا به صورت سلطه جغرافیایی محدود بود. مانند حضور پرتغالی ها در جنوب ایران. پس از قوت صفویه، این مواجهه، به عرصه کلام قدم می گذارد و این مسیونرهای مسیحی هستند که حامل پیام غرب نوین و اروپای متجدد در ایران هستند. اولین مدارس جدید را همین مسیونرها بنا می کنند.(به ویژه دردوره قاجار) پس از این، از دوران یعنی پس از صفویه تا استقرار قاجار و حتی تا زمان تحریم تنباکو، مواجهه ما بیشتر شکل اقتصادی استعماری دارد.
جنگ های ایران و روس و حضور استعماری انگلیس در ایران و منطقه، سخن از مواجهه نظامی را مطرح ساخت. از اواسط دوره قاجار غرب و غرب زدگی و مواجهه ما با این پدیده، شکلی جدید به خود گرفت. این نحوه مواجهه جدید، در حوزه اندیشه و تفکر و علم و فرهنگ بوده و غرب زدگی گسترده فرهنگی و علمی را پدیدار کرد. بدین سبب طبقه روشنفکران غیر دینی و فراماسونرها در این دوره آن هم تحت نظارت و حمایت و هدایت انگلیس و روسیه و بعدها آمریکا شکل گرفت و براساس این شیوه مواجهه است که کم کم سبک زندگی ایرانی دستخوش تغییرات می شود؛ تغییراتی که هرچه زمان برایش جلوتر می رفت، سرعت این تغییرات نیز سریع تر می شد و واکنش آگاهان، روشنفکران دینی، خواص سیاسی و علما را باعث می گشت.
این در حالی بود که سبک زندگی سنتی – دینی با مایه ها و جوهره شیعی و گرایشات اهل بیتی مردم ایران از استحکام دیرینه و با پشتوانه ای برخوردار بود و جامعه ایرانی را به چاره واداشت که چگونه این را وانهد و نه آن را رد نماید. پرسشی که هنوز در این دوران برای پاسخ به آن هستیم و به سؤال «چه باید کرد» در برابر هجوم اندیشه غربی صدها پاسخ داده شده است. هر چند همگان معتقدیم جوهره شیعی و اسلامی مردم و جوانان ایران اسلامی دگرگون نمی شود اما سبک زندگی در صد سال اخیر دچار تحولات عمیق و ریشه داری شده است و همواره مسأله تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگ سنتی– اسلامی ایرانی و ورود فرهنگ غربی و اروپایی که حامل تجدد به معنای دقیق کلمه است، مطرح بوده و هنوز هم این موضوع در قلب تحولات فکری فرهنگی جامعه قرار دارد. این مسأله برای آگاهان و خواص، آشکار، و برای عموم مردم، مسأله رایج و مبتلا بهی است که عامه مردم نسبت به آن تا کنون غفلت معرفتی را ترجیح داده اند .
1-4 : سبک زندگی در دانش جامعه شناسی
سبک زندگی به عنوان یک مقوله مهم هنگامی مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفت که آن ها از ارائه نظریه های کل نگرانه و پرمدعا، به نظریه هایی محدودتر اما با عمق و دقت بیشتر در جزئیات روی آوردند و به ویژه به معانی کنش انسان ها در زندگی روزمره پرداختند. اما تاثیرات عمیق این چرخش بر رهیافت های علوم اجتماعی هنگامی آشکارتر شد که با «جهانی شدن» و فشردگی زمان و مکان همراه شد، مرزهای سنتی میان هویت های اجتماعی در سراسر دنیا را در نوردید و همه چیز را پیچیده تر کرد. امروزه بررسی سبک زندگی از دیدگاه جامعه شناختی، مرهون مطالعات و تحقیقات در دو سطح خرد (زندگی روزمره) و کلان (جهانی شدن) به شمار می رود. یکی از مهم ترین پیامدهای این وضعیت، تاثیرات آن بر توسعه «امر سیاسی » است؛ امری که به طور مشخص در «جامعه شناسی سیاسی جدید» به آن توجه شده است. به این صورت که «قدرت» به عنوان آن چه در همه ابعاد و زوایای زندگی روزمره پخش است، دیده می شود و دلالت آن از تمرکز بر روابط قدرت در سطح دولت و نهادهای رسمی، به تار و پود روابط فرهنگی، اقتصادی و … در تمامی شئون زندگی آدمی کشیده شده است. امروزه صحبت های دوستانه میان دو نفر نیز می تواند مصداقی از امر سیاسی تلقی شود. در فضای جهانی شدن، تمامی جامعه عرصه ظهور و اعمال سلطه است و منابع قدرت از همه مجاری برای دست بردن در زندگی انسان استفاده می کنند؛ از سوی دیگر سبک زندگی عرصه بروز هویت های متفاوت و مقاومت آن ها در برابر روابط پیچیده قدرت نیز است. برای نمونه در دستور کار جنبش های اجتماعی نوین می توان تلاش برای رهایی از جنبه های سرکوب گر قدرت و بازنمایی هویت های متفاوت را یافت.

 

1-5 : سبک زندگی کنونی ما در مواجهه با غرب مدرن
غرب فرهنگ و فلسفه ای با تفکری که در آن انسان می خواهد جای خدا را بگیرد و به صورت موجودی صاحب علم و اراده و قدرت و در جایگاه تشریع ظاهر شود و می بایست همه چیز را در تصرف و تملک خود درآورد، پدید آمد. غرب آن چنان که بسیاری از متفکران غربی نیز به آن اذعان کرده اند، کوشیده است تاریخی جدید با نگرش و هویتی جدید را برای انسان رقم بزند. امثال نیچه، هایدگر، هانری کربن، رنه گنون، شوان و فوکو هرکدام به نحوی به این تعارض اشاره داشته اند.
از آن جا که جامعه ایران یک جامعه دین دار، دین محور و خدامحور است و در آن پایبندی به دین و سنت تا حدود زیادی یافت می شود با ورود نگرش ها و اندیشه های غربی و جلوه های مدرنیته توسط افرادی چون میرزا ملکم خان، میرزا آقاخان کرمانی و آخوندزاده که از پیشروان آشنایی با تجدد بودند، این تضاد و چالش بین این دو فرهنگ کاملاً متفاوت، بروز پیدا کرد و هنوز این چالش ادامه یافته است.
عده ای که به جریان روشنفکری غیر دینی شهرت یافته اند با نام پیشرفت و توسعه و نفی عقب ماندگی تاریخی سعی در القای اندیشه های غربی و تجدد حاصل از رشد و گسترش بینش غربی بودند. عده ای دیگر کوشیدند راه های میانه را مطرح کنند و عده ای دیگر به نفی فرهنگ غربی و نقد آن روی آوردند. البته هیچ کدام از ایشان به راهکار و راهبردی در خور برای این دوران گذرا، دست نیافتند و به مقام پرسش و انتقاد اکتفا کردند.
تاریخ و سنت اسلامی ایرانی ما سودایی دیگر و نگاهی متفاوت و معترض نسبت به غرب دارد. مشکل این است که در عصر حاضر، تاریخ غربی تمام تاریخ بشر را پوشانده و در همه جا درباره گذشته بشر به طور کلی با موازین غربی حکم می شود. اکنون در نگاه غربزدگان عالم دو بخش دارد: یک بخش متجدد و یک بخش درگیر شده با سودای تجدد.
متأسفانه جامعه ایرانی علی رغم مقاومتهای آگاهانه روحانیت اصیل و مردم دین مدار با بسیاری از سنن خویش و امور هویتی و اشکال و قالبهای سبک زندگی دینی اش وداع کرد و عرصه را برای غرب زدگی فراهم نمود که منجر به تعریف جدیدی از هویت، زندگی، عالم، علم و دین و دینداری گشت.
ایرانیان همان طور که در برخی هویت و ارزش ها، دچار بحران شده اند، در سبک زندگی نیز در 100 ساله اخیر به ویژه از دوران روی کار آمدن رضاخان ، دچار تشتت بسیار در نگرش ها و گرایش ها، آداب و رسوم، نظامات و سنن اجتماعی، باورها و حتی باورهای دینی خود گشته و سبک زندگی اسلامی ایرانی دچار تضادها و تناقض های بسیار شده است، به نحوی که از جامعه ما یک جامعه شبه مدرن ساخته است که نه می توان آن را سنتی و اسلامی نامید و نه می توان بر آن نام مدرن نهاد. باید از این تشتت هویتی نگران بود.
1-5-1 : زمینه های فلسفی و فکری سبک زندگی غربی
تجدد و مدرنیسم یک گفتمان فلسفی و تاریخی است که آغاز آن را باید در عصر رنسانس یعنی قرن های 15و 16 سراغ گرفت. این گفتمان تاریخی سبب تحول درتمام ساحت های تفکر و زیستن بشر غربی گردید و تاکنون نیز این تحول هم در جغرافیای کشورهای غربی و هم در عالم شرق، ادامه دارد. هسته و دال مرکزی این مفهوم را می توان مفاهیم در هم تنیده خودبنیادی تفکر بشر، انسان گرائی (اومانیسم)و(ماتریالیسم)، تکنیک زدگی افراطی، غیب ستیزی و شریعت ستیزی و وحی ستیزی و متن گریزی دانست.
این تفکر مرکزی سبب پدیدار شدنِ هنر و ادبیات مدرن گردید.تمامی این ها سبب شدند که سبک زندگیِ بشر زیست کننده در بستر مدرنیسم دگرگون شود و با سبک زندگی پیشین خود و همچنین با سبک زندگی سنتی و دینی فاصله بگیرد. همین جا خوب است منظورمان از واژه سنت را بیان کنیم؛
سنت در ساده ترین تعریفش به امور متعلق به گذشته تعبیر شده است. آن گاه که یک فرهنگ تاریخی می شود و درون مایه های یک تمدن می گردد، تاریخی شدن آن فرهنگ و آن تمدن، سبب پدیداری سنت به شمار می آیند. سنت را باید یک کلان فرهنگ تاریخی دانست که به انسان و زمانه اش هویت می بخشد. سنت اسلامی از منظر ما از وحی و قرآن و نهج البلاغه و روایات سیراب می شود و امریست قدسی و آسمانی و ملکوتی که مرزهای شفاف و روشنی با خرافه گرائی و تحجر دارد.
به لطف حاکمیت فرهنگ ائمه معصومین بخش عظیمی از تاریخ ما و همچنین فرهنگ جاری ما، متأثر از دین و برآمده از دین است و دین شکل دهنده و پدیدار کننده سنت خاص در جامعه ایران بوده است. ضعف آشکار بسیاری از پژوهش ها و تحلیل ها پیرامون سبک زندگی، غفلت از جایگاه دین اسلام و مکتب شیعه در سنت و تاریخ و هویت جامعه ایرانی است.
1-6 : عالم دیگر، آدمی دیگر
همانطور که اشاره شد از یک جهت سبک و شیوه زندگی در دوران جهانی شدن مصرف از جمله مهمترین مسایل درعلوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی است اما غلبه و شیوه و سبک زندگی مصرفی کنونی صرفاً یک مسئله قابل بحث و تحقیق در مراکز علمی – فرهنگی نیست؛ بلکه خطر بزرگی برای آینده فرهنگ ها و سست شدن بنیاد انسانیت و سرایت آشوب در همه چیز و همه جا و حتی در شیوه زندگی گسترش یافته کنونی است. یعنی وقتی شیوه زندگی را بدون باطن و هسته آن در نظر آوریم در حقیقت یک مسئله خطیر انقلاب اسلامی سهل انگاشته می شود که با بعضی دستورالعمل های ساده می توان از گسترش سبک زندگی غربی و جهانی جلوگیری کرد. این سبک و شیوه مصرف جهانی مدرن و پوچ گرایی با هیچ ملاک اخلاقی و دینی و عقلی نمی سازد اما اگر بگوییم بسیار خوب آن را هم می پذیریم و در کنار آن سبک و شیوه دیگری وضع می کنیم دچار پندار اشتباه شده ایم.
این پندار کمتر از شیوه ی مصرفی خطرناک کنونی نیست و شاید خطرناک تر باشد. زیرا ممکن است گمان کنیم که مشکل با بعضی تغییرات جزئی در شیوه زندگی شخص حل شده و خطر استیلای حرص مصرفی، دیگر وجود ندارد. مشکل اینست که قائلان به جمع سبک زندگی غربی و اسلامی نمی دانند مرادشان از سبک زندگی چیست؛ و این سبک زندگی از لوازم تجدد و جلوه ی جهان جدید، بلکه عین آن است.
سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته جهان مدرن و اروپایی است. تجمل ستیزی و ساده زیستی که در عالم دینی و در اخلاق اسلامی و در فرهنگ نهج البلاغه جایگاه رفیع و ممتاز دارد، در شهری که قوانین مکانیک و تکنیک و الکترونیک بر تمام شئون آن حاکم است عملی نمی شود. در این وضع می توان گفت که چه فایده دارد که آدم لباس ساده بپوشد و غذای ساده بخورد اما ناگزیر و به ضرورت، آخرین دستاوردهای تکنولوژی را مصرف کند؟! وقتی از ساده زیستی می گوییم باید بیندیشیم که چرا ساده زیستی از یاد رفته است و موانع آن چیست و چگونه می توانیم به آن بازگردیم بدون این تذکر ضروری اگر در مورد هر رفتار ممدوح و پسندیده ای غلو شود چه بسا که کار به اشتباه های بزرگ بیانجامد. همانطور که توسعه و سازندگی بعد از جنگ با شعار رفاه برای همه به نفی ارزشهای جهادی و انقلابی و ساده زیستی انجامید.
عادات و سبک زندگی مردم امر مهمی است و امروز اندیشمندان غربی هم از شیوه زندگی غربی دفاع نمی کنند و آراستگی به فضائل انسانی و زندگی پرهیزکارانه نیز در نظر همه کس شرط کمال و صورتی از آن است. پس یکی از مشکلات ما مقایسه و انتخاب میان دو صورت و شیوه زندگی نیست، بلکه در شرایط امکان تحقق آن هاست. پارسایی به عالمی تعلق دارد و در عالمی می شکفد که اسماء حق در حجاب های غلیظ و ضخیم پوشیده نشده باشد. پس باید به فکر آن حجاب ها بود. شیوه زندگی کنونی وقتی از هم می پاشد و راهش بسته می شود که سرچشمه پدید آمدنش پیدا آید. پس به فکر باطن این شیوه زندگی باشیم و اصل و فرع و ظاهر و باطن را با هم در نیامیزیم.
اگر شیوه زندگی ظاهر است و هر باطنی ظاهری دارد پس قدر مسلم این است که شیوه پارسایی و پرهیزکاری و اخلاق مداری شیوه غالب و ظاهر عالم متجدد و مدرن خداستیز نمی تواند باشد. البته باید دانست که اولاً آداب و عادات دیگران همواره و ضرورتاً از سنخ رذایل نیست و برخی صفات اجتماعی غربیان همچون خطر کردن، کار جمعی در فعالیتهای تحقیقاتی و علمی، رعایت برخی قوانین اجتماعی قابل احترام است؛ ثانیاً جهان را با تغییر ظواهر آداب و عادات دگرگون نمی توان کرد. پیامبران هم قبل از تعلیم شریعت، جان مردمان را مهذّب و آماده قبول دستور کردند و بسیاری از مخالفت ها نه منشأ عقلی بلکه منشأ نفسانی دارد .
برای اینکه جهان کنونی و شیوه زندگیش دگرگون شود، باید به فکر عالمی دیگر و آدمی دیگر و جهان بینی متفاوت بود؛ یعنی باید جهانی دیگر با انسانی دیگر در افق درک اهل نظر ظاهر شود. با توجه به آن افق و چشم انداز است که شاید شیوه زندگی مردمان به تدریج، بی تکلف و بدون زحمت تغییر کند. در جهانی که اکنون دایر است، شرایط پارسایی فراهم نیست و کسانی که همه آن شرایط در وجودشان جمع باشد، اگر باشند، تعدادشان بسیار اندک است. پس در کنار اینکه نگران طرز خور و خواب مردمان باشیم، باید نگران فکر و فرهنگ در این جهان باشیم؛ در این صورت می توان شیوه ای از زندگی تازه ای در پیش گرفت که در آن صفا بر کدورت، و راستی بر دروغ، و اعتماد بر سوء ظن، و مهر و معرفت بر کینه توزی، و رعایت انصاف بر تعدّی و اجحاف، و همدلی و هم زبانی بر تحکّم، و ادای وظیفه بر رفع تکلیف، مقدم باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  154  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش سبک زندگی اسلامی بر سلامت جسمی انسان

مقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش برکودکان

اختصاصی از فی توو مقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش برکودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش برکودکان


مقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش برکودکان

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :78

 

 

 

چکیده

 

این پژوهش که یک مطالعه پس رویدادی است توسط خانم پروین جعفری به منظور بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

 

هوش بهر و مقایسه IQ افراد سالم و معلول صورت گرفته است .

 

در این پژوهش 30 کودک دختر عادی و سالم و 30 کودک دختر دچار معلولیت در گروه سنی 10- 7 سال از مدارس توان خواهان 1و2 و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات از تست و کسلر کودکان استفاده گردیده است . همچنین جهت نیل به اهداف تحقیق از آزمون T گروه های مستقل استفاده شده است .

 

نتایج یافته ها در ارتباط با هدف کلی پژوهش نشان داده است که با 99 درصد اطمینان :

 

کودکان با معلولیت جسمی حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) نسبت به کودکان عادی از هوش بهر پایین تری برخوردارند .

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش برکودکان

دانلود پایان نامه کارشناسی روان شناسی -بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

اختصاصی از فی توو دانلود پایان نامه کارشناسی روان شناسی -بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه کارشناسی روان شناسی -بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان


دانلود پایان نامه کارشناسی روان شناسی -بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

پایان نامه

جهت اخذ مدرک کارشناسی روان شناسی

 

 

 بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

 

 

در زیر به مختصری ازعناوین و چکیده آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است

 

 

 

فهرست مطالب

پیشگفتار

چکیده

فصل اول : کلیات

مقدمه

بیان مسئله

فرضیه تحقیق

متغیرها

تعریف معلولیت جسمی حرکتی

تعریف هوش بهر

تعریف معلولیت

تعاریف عملیاتی

اهداف تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

فصل دوم : ادبیات تحقیق

تاریخچه

فلج مغزی

علل فلج های مغزی

علل ناتوانی جسمی و معلولیت های حرکتی

عدم هماهنگی حرکتی

ویژگی های کودکان مبتلا به ناتوانی های جسمی- حرکتی و معلولیت های حرکتی

مقیاس های هوش و کسلر

ارزیابی و نتیجه گیری

فصل سوم : روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه و شیوه نمونه گیری

ابزار اندازه گیری

پایایی و اعتبار

روش جمع آوری اطلاعات

روش آماری

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات

نمرات IQ افراد سالم و معلول

محاسبات آماری

جدول و نمودار توزیع فراوانی IQ افراد معلول

جدول و نمودار توزیع فراوانی IQ افراد سالم

نمودار توزیع فراوانی نمرات IQ افراد عادی در مقایسه با افراد معلول

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق

محدودیت ها


 

چکیده

این پژوهش که یک مطالعه پس رویدادی است توسط خانم پروین جعفری به منظور بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

هوش بهر و مقایسه IQ افراد سالم و معلول صورت گرفته است .

در این پژوهش 30 کودک دختر عادی و سالم و 30 کودک دختر دچار معلولیت در گروه سنی 10- 7 سال از مدارس توان خواهان 1و2 و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات از تست و کسلر کودکان استفاده گردیده است . همچنین جهت نیل به اهداف تحقیق از آزمون T گروه های مستقل استفاده شده است .

نتایج یافته ها در ارتباط با هدف کلی پژوهش نشان داده است که با 99 درصد اطمینان :

کودکان با معلولیت جسمی حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) نسبت به کودکان عادی از هوش بهر پایین تری برخوردارند .

 

نکته: فایلی که دریافت می‌کنید جدیدترین و کامل‌ترین نسخه موجود از پروژه پایان نامه می باشد.

 

این فایل شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد که با فرمت ( word ) در اختیار شما قرار می گیرد.

 

(فایل قابل ویرایش است )

 

تعداد صفحات : 80


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه کارشناسی روان شناسی -بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان