فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر


تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:13

 

 

 

 

مقـدمه

پیامبر اعظم (ص) درجامعه ای به رسالت برانگیخته شد که مردم به لحاظ فرهنگی و تمدنی ، بسیار ابتدایی ، بسیط ، غریزه محور ، خودبنیاد ، مردسالار ، متعصب و خرافه پرست و به لحاظ اجتماعی دارای ساختاری از هم گسیخته بودند که هیچ گونه همگرایی اجتماعی میانشان به چشم نمی خورد . اداره جامعه به صورت عشیره ای و قبیله ای بود ، و هر قبیله متناسب با خلق و خو و آداب رئیس عشیره ، دارای فهم ، رفتار و منش خاصی می توانست باشد . در جامعه ای که خصلتهای غریزه محور و خرافه پرستی وجه غالب آن بود ، و مردمی که اگر گاو ماده آب نمی خورد ، گاو نر را می زدند ؛ و شتر سالم را داغ می زدند تا شتر بیمار معالجه شود و اگر بزرگی فوت می کرد ، شتری در کنار قبرش در میان گودالی حبس می کردند و آب و علف به آن نمی دادند تا بمیرد و متوفا در روز رستاخیز بر آن سوار شود و پیاده محشور نگردد ! و در طبابت و معالجه بیمار از روشهای خاصی بهره می جستند ... در این شرایط فرهنگی ـ اجتماعی و اعتقادی ، پیامبری برگزیده شد که هدف او پی‌ریزی جامعه ای متمدن ، و تکامل بینش ، دانش و اخلاق مردم بود : « انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » .

برای این جامعه شب زده و عقب مانده ، پیامبری برانگیخته شده بود که آموزه‌هایش بسیار
عمیق تر از بینش و رفتار آن عصر بود ؛ جامعه ای که آستانه تحمل و ظرفیت پذیرش آن بسیار اندک و حقیر بود و این مبانی ، هاضمه فرهنگی‌اش را به شدت به هم می ریخت . در این شرایط سخت و نفس‌گیر ، پیامبر (ص) مبعوث شد و به ابلاغ رسالت خویش پرداخت و گرانبارترین معانی را با ظریف ترین شکل طرح نمود .

در این فرآیند که با فراز و فرودهای پرشماری همراه بود و رنجها ، دردها و مصیبتهای بی شماری را بر پیامبر (ص) و همراهان آن بزرگوار تحمیل کرد ، جامعه ای تولید و تولد یافت که پایه‌گذار تمدنی جهان‌گستر شد .

جامعه سازی پیامبر (ص) شکل گرفت و ساختار اجتماعی مورد نظر به سرعت فراگیر شد و فضای عشیره ای و قومی و تعارض‌ها ، تضادها و خشونتها ، جای خود را به رهبری واحد داد و همگرایی ، مهرورزی ، عزت مداری و کرامت مندی ، فضای جامعه را در بر گرفت .

جامعه به سمت عقلانی شدن حرکت کرد و رفتارها و مناسبات مبتنی بر اصول عقلی قابل دفاع و منطقی ، پی‌ریزی شد .

عدالت در شؤون و ساحتهای مختلف آن ـ اعم از عدالت سیاسی ، عدالت اقتصادی ، عدالت
توزیعی ، عدالت اجتماعی و ... نضج گرفت و جامعه‌ی قائم بالقسط پایه‌گذاری شد .

در مهندسی اجتماعی پیامبر (ص) احقاق حق ، حقوق شهروندی ، حقوق اقلیتها و ... به شایستگی نهادینه شد .

و در این مسیر ، « خانواده » به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی ، مکانت ویژه ای یافت و شخصیت و شأنیت « زن » به عنوان مؤثرترین عضو خانواده احیا شد .

نسبت حاکمیت و مدیریت جامعه با مردم بر پایه‌ای بسیار پیشرو بنیان نهاده شد . در این ساختار آنچه بسیار حایز اهمیت است و تبیین شایسته ای از آن صورت نگرفته ، این است که پیامبر (ص) بر ارتقای ذهنی و بینشی جامعه بسیار تأکید داشتند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جامعه سازی پیامبر

بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش در جامعه

اختصاصی از فی توو بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش در جامعه


بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش  در جامعه

بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش در جامعه

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:50

قیمت:2500 تومان

مطالعات برنامه درسی، آموزش، روانشناسی

جامعه‌شناسی یکی از چند رشته‌ای است که به فهم ماهیت و نقش پیچیده‌ی آموزش و پرورش یاری می‌رساند و وجه تمایز آن با رشته‌های دیگر، در نوع پرسش‌ها و روش‌ تحلیل‌های آن است.

آموزش و پرورش، پدیده‌‌ای است آشکار یا نهان که در تمام ارکان و نهادهای اجتماعی جای دارد و از راه تاثیرات متقابل در کل نظام اجتماعی نفوذ می‌کند. فراگرد آموزش و پرورش، متضمن ترکیبی ازروابط وکنش‌های متقابل اجتماعی است. تحلیل جامعه‌شناختی آن هم می‌تواند به آموزش وپرورش رسمی که تحت شرایط معین درآموزشگاه ها صورت می‌گیردوهم به فراگردهای تربیتی بی‌شماری که در خانواده ومحیط زندگی به صورت منفی اتفاق می‌افتد ناظر باشد.

 «به طورکلی جامعه‌شناسی آموزش و پرورش برمطالعه روابط میان آموزش وپرورش وجامعه از طریق کاربرد منظم دانش، مفاهیم، نظریه‌ها، روشها و فنون جامعه‌شناسی، اطلاق می‌شود. در تعریفی دیگر، جامعه‌شناسی آموزش و پرورش عبارت است از: تحلیل علمی الگوها و فراگردهای اجتماعی دخیل در نظام آموزش و پرورش(بروک اور و اریکسون 1975). منظور از نظام آموزش و پرورش الگوی کلی نهادها و سازمانهای رسمی جامعه است که به واسطه آن معارف و میراث فرهنگی منتقل و پرورش و رشد اجتماعی و شخصی افراد جامعه میسر می‌شود».

مباحث مطرح در جامعه شناسی آموزش و پرورش

1- تحلیل علمی آموزش وپرورش رسمی وغیررسمی،کارکردها،عوامل وموانع مؤثردرتحقق آنها .

2- مطالعه رابطه متقابل  نظام آموزشی وسایرنظامهای اجتماعی ازقبیل فرهنگ،خانواده،اقتصادوسیاست.

3- مطالعه نقش افراد و تقسیم نقش در نظام آموزش و پرورش.

4- مطالعه سیر تحولات حاکم برنظام تعلیم وتربیت وجهت گیری آن ها به سوی آینده.

آموزش و پرورش از نگاه جامعه‌شناسان

آگوست کنت (1798 – 1857)، واضع واژه جامعه‌شناسی، آموزش و پرورش را به منزله تهذیب و تزکیه آدمی می دانست.

اسپنسر(1820–1903)نیزغایت آموزش وپرورش راتدارک وتأمین زندگی بهتربرای فرددرجامعه می‌دانست.

از نظر امیل دورکیم (1858 – 1917) آموزش و پرورش فعالیتی است که نسل بالغ، درباره سنی که هنوز برای حیات اجتماعی نارس است، به جای می‌آورد و موضوع این فعالیت عبارت است از برانگیختن و پروردن افکار و معانی و شرایط معنوی و مادی که مقتضیات حیات در جامعه سیاسی و محیط خصوصی است که طفل برای زندگانی در آن، آماده می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی کارکرد نهاد آموزش و پرورش در جامعه

دانلود مقاله جامعه شناسی فرهنگ و هنر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله جامعه شناسی فرهنگ و هنر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



جامعه شناسی و تحول فرهنگی
تصور وجودجامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ مبتنی‌ بر امکان‌ تمایز میان‌ جامعه‌ وفرهنگ‌ است‌. فرهنگ‌ را می‌توان‌ به‌ لحاظ‌ مفهومی‌ از جامعه‌ متمایز کرد اما این‌ دو مفهوم‌ ارتباط‌بسیار نزدیکی‌ با یکدیگر دارند. «فرهنگ‌» به‌ شیوه‌ زندگی‌ یک‌ جامعه‌ معین‌، عادات‌ و رسوم‌ آنها،همراه‌ با کالاهای‌ مادی‌ که‌ تولید می‌کنند مربوط‌ می‌شود و «جامعه‌» به‌ نظام‌ روابط‌ متقابل‌ اطلاق‌می‌شود که‌ افرادِ دارای‌ِ فرهنگ‌ مشترک‌ را به‌ هم‌ مربوط‌ می‌سازد. همانگونه‌ که‌ طبق‌ تعریف,‌فرهنگ‌ بدون‌ جامعه‌ ممکن‌ نیست‌، تصور جامعة‌ بدون‌ فرهنگ‌ نیز معقول‌ نمی‌باشد. بدون‌فرهنگ‌، انسانیت‌ به‌ معنای‌ اجتماعی‌ آن‌ وجود ندارد. زبان‌، احساس‌ِ خود آگاهی‌، توانایی‌ تفکر وبه‌ عبارتی‌ بخش‌ مهمی‌ از وجه‌ تمایز انسان‌ از حیوان‌ در گرو فرهنگ‌ یافتگی‌ نوع‌ انسان‌ است‌.جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ بنا بر دیدگاه‌ بنیانگذار آن‌ آلفرد وبر بخشی‌ از پژوهشها است‌ که‌ درچارچوب‌ جامعه‌شناسی‌ عمومی‌ و با تأکید بر فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ فرا گرد تکامل‌ ساختارهای‌اجتماعی‌ دوران‌ ساز متمرکز است‌ و به‌ تکامل‌ فرهنگی‌ یک‌ جامعه‌ معین‌ می‌پردازد. در مکتب‌آلمانی‌ِ جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ بیشتر به‌ آن‌ دسته‌ از فعالیتها توجه‌ می‌شود که‌ جنبه‌ معنوی‌، روحی‌،اخلاقی‌ و علمی‌ دارد که‌ به‌ آنها فرهنگ‌ متعالی‌ یا High Culture گفته‌ می‌شود و بیشتر در قالب‌اخلاق‌، علم‌ و هنر دسته‌ بندی‌ می‌شود در نتیجه‌ اگر جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ را یک جامعه شناسی میانی و زیر بخش‌جامعه‌شناسی‌ عمومی‌ فرض‌ کنیم‌ جامعه‌شناسی‌ اخلاق‌، جامعه‌شناسی‌ هنر و جامعه‌شناسی‌علم‌ را می‌توان‌ زیر بخشهای‌ جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ به‌ حساب‌ آورد. در نگاهی‌ وسیع‌تر می‌توان‌جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ را عنوانی‌ عام‌ برای‌ جامعه‌ شناسیهای‌ تخصصی‌ مانند جامعه‌شناسی‌ دین‌و جامعه‌شناسی‌ ارتباطات‌ نیز در نظر گرفت‌ چرا که‌ دین‌ در نگاه‌ بوکهارت‌ یکی‌ از پایدارترین‌بنیادهای‌ فرهنگ‌ و ارتباطات‌ در نگاه‌ مردم‌ شناسانه‌ به‌ آن‌ تبلور فرهنگ‌ است‌. ساپیرو پس‌ از اوبتیسوون‌ و پالد آلتو که‌ «انسان‌شناسی‌ ارتباطات‌» را مطرح‌ کرده‌اند این‌ امکان‌ را فراهم‌ کرده‌اند که‌جامعه‌شناسی‌ ارتباطات‌ نیز در چارچوب‌ جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ قابل‌ دسته‌ بندی‌ باشد (نک‌:پهلوان‌، 1378: 103 و 102-100 و مقایسه‌ کنید با کری‌، 1376)اما آیا جامعه‌شناسی‌ فرهنگ‌ صرفاً یک‌ عنوان‌ عام‌ برای‌ چند جامعه‌شناسی‌ تخصصی‌است‌؟ به‌ نظر می‌رسد این‌ تقلیل‌ صحیح‌ نیست‌ بلکه‌ موضوع‌ بنیادین‌ و مشترک‌ در بیان‌ این‌ جامعه‌شناسی ها مسئله‌ ثبات‌ و تحول‌ فرهنگ‌ است‌ که‌ در قالب‌ یک‌ جامعه‌شناسی‌تخصصی‌ بنام‌ «جامعه‌شناسی‌ تحول‌ فرهنگی‌» قابل طرح‌ است. اگر فرهنگ‌ در ذات‌ خودحامل‌ تحول‌ و تغییر - ولو تدریجی‌ - است‌ پس‌ مطالعه‌ زمینه‌ها، دلایل‌، علل‌، چگونگی‌، میزان‌ ونتایج‌ تحول‌ فرهنگ‌ در یک‌ جامعه‌ خاص‌ می‌تواند موضوعات‌ مناسبی‌ برای‌ یک‌ جامعه‌شناسی‌تخصصی‌ باشد. این‌ جامعه‌شناسی‌ در دو سطح‌ قابل‌ طرح‌ است‌ اول‌ در کنار ‌ جامعه‌شناسی های ‌تخصصی‌ مثل‌ جامعه‌ شناسیهای‌ معرفت‌ / دین‌ / اخلاق‌ / هنر / ارتباطات‌ و دوم‌ به‌ عنوان‌ برآیندو حاصل‌ یافته‌های‌ آنهادر یک‌ جامعه‌ خاص‌.
در این‌ تحقیق‌ به‌ سطح‌ دوم‌ از تعریف‌ و کارکرد جامعه‌شناسی‌ تحولات‌ فرهنگی‌ توجه‌می‌شود. فرهنگ‌ در این‌ تحقیق‌ به‌ معنای‌ تمامی‌ برنامه‌ها و اقداماتی‌ که‌ انسانها در چارچوب‌اجتماعی‌ به‌ منظور شکل‌ بخشیدن‌ به‌ زندگی‌ خود و سازگار شدن‌ با محیط‌ می‌پرورانند فرض‌ شده‌است‌. در این‌ دیدگاه‌ فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ رابط‌ میان‌ جامعه‌ و محیط‌ پیرامونی‌ مورد بحث‌ قرارمی‌گیرد. در نتیجه‌ تحول‌ فرهنگی‌ نیز به‌ عنوان‌ «تکامل‌ امکانات‌ بالقوه‌ فرهنگی‌ جامعه‌ با توجه‌ به‌عامل‌ سازگاری‌ فزاینده‌ با محیط‌» تعریف‌ می‌شود (پهلوان‌، 1376: 4).
این‌ محیط‌ پیرامونی‌ چیست‌ و چه‌ تغییراتی‌ را بر تافته‌ است‌؟ «تماس‌ فرهنگی‌» مهم‌ترین‌عامل‌ تغییر محیط‌ پیرامونی‌ یک‌ فرهنگ‌ است‌ بیان‌ رابطه‌ میان‌ نتایج‌ این‌ تماسهای‌ فرهنگی‌ بامتغیرهای‌ درون‌ نظام‌ اجتماعی‌ به‌ خصوص‌ دین‌، دولت‌ و رسانه‌ها موضوع‌ محوری‌ در بررسی‌جامعه‌شناسی‌ تحولات‌ فرهنگی‌ ایران‌ است‌. در واقع‌ تحولات‌ فرهنگی‌ درون‌ زا و برون‌ زا در یک‌منظومه‌ واحد ولی‌ چند جانبه‌ مورد بررسی‌ قرار می‌گیرد. این‌ شیوه‌ علیت‌ دو قطبی‌ در بررسی‌تحولات‌ فرهنگی‌ ریشه‌ در دیدگاههای‌ نظری‌ روژه‌ باستید دارد. او با طرح‌ تعامل‌ دیالکتیک‌ علیت‌بیرونی‌ و علیت‌ درونی‌، همه‌ فرا گردهای‌ فرهنگ‌ پذیری‌ را ناشی‌ از این‌ تعامل‌ می‌داند. به‌ نظرباستید علیت‌ درونی‌ یک‌ فرهنگ‌ یعنی‌ شیوه‌ کار کرد ویژه‌ آن‌ فرهنگ‌ و منطق‌ خاص‌ آن‌ می‌توانددگرگونی‌ فرهنگی‌ برون‌ زا را تقویت‌ کند یا نقش‌ باز دارنده‌ ایفا کند. متقابلاً علیت‌ برون‌ زا که‌ درارتباط‌ با دگرگونیهای‌ برون‌ زا قرار دارد فقط‌ بر اساس‌ علیت‌ درونی‌ عمل‌ می‌کند به‌ عبارت‌ دیگرعلیت‌ دو قطبی‌ پدیده‌ واکنشهای‌ زنجیره‌ای‌ در تحولات‌ فرهنگی‌ را به‌ شرح‌ زیر توضیح‌ می‌دهد:علیت‌ بیرونی‌ دگرگونی‌ را در مقطعی‌ خاص‌ از زمان‌ در یک‌ فرهنگ‌ بر می‌انگیزاند؛ فرهنگ‌ مقصداین‌ دگرگونی‌ را بر اساس‌ منطق‌ خاص‌ خود «جذب‌» می‌کند و مجموعه‌ای‌ از سازگاریهای‌ پی‌ درپی‌ را به‌ همراه‌ می‌آورد یعنی‌ علیت‌ بیرونی‌ انگیزاننده‌ علیت‌ درونی‌ است‌ و در شرایط‌ عادی‌بدون‌ وجود زمینه‌ در فرهنگ‌ پذیرنده‌، امکان‌ تغییر فرهنگی‌ در اثر تماس‌ فرهنگی‌ وجود ندارد ودر مقابل‌ دیالکتیک‌ پویای‌ درونی‌ و بیرونی‌ منجر به‌ یک‌ ساخت‌ بندی‌ جدید فرهنگی‌ می‌شود.کیفیت‌ این‌ ساخت‌ بندی‌ جدید بسته‌ به‌ چگونگی‌ تماس‌ تفاوت‌ می‌کند و نتایجی‌ کاملاً مختلف‌ اززوال‌ فرهنگی‌ تا شکوفایی‌ فرهنگی‌ را به‌ دنبال‌ دارد. فرهنگ‌ِ خالص‌ و بدون‌ تماس‌ و تغییر وجودندارد و در این‌ فرا گرد هر فرهنگی‌ که‌ در موقعیت‌ تماس‌ فرهنگی‌ قرار می‌گیرد دستخوش‌ مراحل‌ساخت‌ زدایی‌ و ساخت‌ یابی‌ مجدد می‌شود. از اینجاست‌ که‌ برداشت‌ پویا از فرهنگ‌ بجای‌برداشت‌ ایستا می‌نشیند و ساخت‌ گرایی‌ لوی‌ اشتراوس‌ جای‌ خود را به‌ ساخت‌ یابی‌ باستیدمی‌دهد. در نظر باستید بجای‌ ساخت‌ باید از ساخت‌ بندی‌ سخن‌ گفت‌ Structuration)/ (Structure اگر ساخت‌ زدایی‌ِ ناشی‌ از تماس‌ با ساخت‌ یابی‌ِ جدیدی‌ که‌ناشی‌ از قوت‌ درونی‌ فرهنگ‌ مقصد است‌ همراه‌ شود شکوفایی‌ فرهنگی‌ پیش‌ می‌آید و اگرساخت‌ زدایی‌ بدون‌ ساخت‌ یابی‌ صورت‌ گیرد انحطاط‌ فرهنگی‌ محتمل‌ خواهد بود. (پهلوان‌،1378: 125-124).
مباحث مربوط به‌ متغیرها، روندها و انواع‌ ممکن‌ فرهنگ‌ پذیری‌ در اثر تماس فرهنگی را می‌توان‌ به‌ شرح‌ زیر تلخیص‌ کرد (مقایسه‌ کنید با پهلوان‌، 1378: ص‌ 107-104).



متغیرهای‌ فرهنگ‌ پذیری‌ روند تماس‌ انواع‌ فرهنگ‌ پذیری‌
میزان‌ تمایز و تفاوتهای‌
فرهنگهای‌ در حال‌ تماس‌
تفاوت‌ تکنولوژی‌
تفاوت‌ ایدئولوژی‌
تفاوت‌ هنجارها
تفاوت‌ ارزشها
شرایط‌ و شدت‌ تماس‌
خصمانه‌ یا دوستانه‌
محدود یا وسیع‌
کوتاه‌ مدت‌ یا بلند مدت‌
موقعیت‌ تماس‌
فرا دستی‌
فرو دستی‌
کارگزاران‌ تماس‌
دولتی‌
غیر دولتی‌
جهت‌ جریان‌ تماس‌
یک‌ طرفه‌
دو طرفه‌ جانشینی‌
عناصر جدید با کارکرد عناصر قدیم‌
افزودنی‌
عناصر جدید با کارکردهای‌ جدید بااحتمال‌ دگرگونیهای‌ ساختاری‌
آمیختنی‌
درهم‌ آمیختگی‌ عناصر جدید و قدیم‌ باکارکردهای‌ جدید و ایجاد دگرگونیهاساختاری‌ شدید
زدودنی‌
فقدان‌ بخشی‌ از فرهنگ‌ بدون‌ جانشینی‌
ابداعی‌
ایجاد ساختارهای‌ جدید بدون‌ حذف‌ساختارهای‌ قدیم‌
دفعی‌
مقاومت‌ در برابر وسعت‌ و شدت‌تغییرات‌ مطلوب‌ و گسترش‌ جنبشهای اجتماعی‌ اختلاط‌ یا جذب‌
پیدایش‌ فرهنگ‌ واحد
جدید از اختلاط‌ دو فرهنگ‌ در حال‌تماس‌
الحاق‌
از دست‌ رفتن‌ استقلال‌ یک‌
فرهنگ‌ و تبدیل‌ شدن‌ به‌ یک‌ خرده‌
فرهنگ‌ در فرهنگ‌ مسلط‌
خاموشی‌
فرو پاشی‌ یک‌ فرهنگ‌ و از
بین‌ رفتن‌ خصوصیات‌ آن‌
انطباق‌
تعادل‌ ساختاری‌ درونی‌ یا بیرونی‌تازه‌ و تداوم‌ کند و گزینشی‌ تغییرات‌
جدول‌ 1: متغیرها، روندها و انواع‌ ممکن‌ فرهنگ‌ پذیری‌

این‌ شبه مدل‌ را نه‌ فقط‌ در مورد تحلیل‌ تماس‌ فرهنگ‌ داخلی‌ و خارجی‌ بلکه‌ در مورد دو پاره‌فرهنگ‌ در این‌ محیط‌ فرهنگی‌ نیز می‌توان‌ بکار گرفت‌. بهر حال‌ جریان‌ تحول‌ فرهنگی‌ خصوصاً باتوجه‌ به‌ ابعاد تماس‌ فرهنگی‌ مسئله‌ای‌ کاملاً چند بعدی‌ است‌ و بدون‌ توجه‌ به‌ تحولات‌ سیاسی‌،اقتصادی‌ و دینی‌ قابل‌ تحلیل‌ نیست‌.
مطالعه‌ تحولات‌ فرهنگی‌ ایران‌ در سده‌ اخیر وجهه‌ همت‌ برخی‌ جامعه‌ شناسان‌ معاصربوده‌ است‌. چند تحقیق‌ ارجمند در زمینه‌ تحولات‌ فرهنگی‌ در سالهای‌ اخیر عرضه‌ شده‌ است‌ که‌هر یک‌ به‌ نوبه‌ خود روش‌ و رویکردی‌ خاص‌ دارد. دکتر منوچهر محسنی‌ با استفاده‌ از الگوی‌مطالعات‌ اجتماعی‌ پهنانگر در امریکا، فرانسه‌ و ژاپن‌، با بهره‌گیری‌ از یک‌ نمونه‌ چهار هزار نفری,‌آگاهیها، نگرشها و رفتارهای‌ اجتماعی‌ فرهنگی‌ در ایران‌ِ سال‌ 1374 را سنجش‌ کرد و به‌ یافته‌هایی‌بس‌ تأمل‌ برانگیز رسید (محسنی‌، 1379) جامعه‌ شناس‌ دیگر دکتر فرامرز رفیع‌ پور بود که‌ باداده‌های‌ کمتر و روش‌ تحلیلی‌تر به‌ بررسی‌ مسایل‌ اجتماعی‌ ایران‌ خصوصاً دوران‌ پس‌ از جنگ‌پرداخت‌ و به‌ تفصیل‌ آثار سیاستهای‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ دوران‌ ریاست‌ جمهوری‌ آقای‌ هاشمی‌رفسنجانی‌ را به‌ نقد کشید (رفیع‌ پور، 1377). اما تازه‌ترین‌ اثر در زمینه‌ تحولات‌ فرهنگی‌ تحقیق‌کوثری‌ در مورد آسیب‌شناسی‌ فرهنگی‌ ایران‌ در دورة‌ قاجاری‌ است‌. صرفنظر از محتوا و نتایج‌ آن‌بررسی‌، شیوة‌ تحلیلی‌ کوثری‌ قابل‌ تأمل‌ است‌. او سه‌ نوع‌ جهت‌گیری‌ اساسی‌ شامل جهت‌ گیریهای‌ دینی‌ - سیاسی,جهت‌گیریهای‌ اقتصادی‌ وجهت‌گیریهای‌ فرهنگی را در بررسی‌ خودلحاظ‌ نموده‌ ‌ و به این ترتیب با تکیه بر رویکرد پارسونزی, دین‌ - سیاست‌، اقتصاد و فرهنگ‌ را به‌ عنوان‌ چهار مؤلفه‌ مؤثر در تحلیل‌ تحولات‌فرهنگی‌ عصر قاجار بکار گرفته است( کوثری‌، 1379).
.با ترکیب روش شناسی باستید در حوزه تماس و تحول فرهنگی از یک سو و رویکرد پارسونزی در مورد ثبات و تحول اجتماعی میتوان تاریخ قرن اخیر ایران را از منظر مطالعه تحولات فرهنگی مطالعه کرد.
تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه»
دارالفنون خاموش و یاد معماران دانش و فن
• نگرش و بررسی نقش تاریخی دارالفنون در تاریخ و فرهنگ ایران، خود یک زمینه پژوهش و تحقیق است

• دارالفنون و فارغ التحصیلان آن در زمان مؤدب الممالک
همبستگی امور تاریخی به یکدیگر و روابط علت و معلولی وقایع، اجازه مرزبندی نمی دهد که دریابی، تجدد ایران دقیقاًَ از چه زمانی شروع می شود. ولی اعزام محصل به اروپا در زمان عباس میرزا ـ ولیعهد فتحعلی شاه قاجار ـ را می توان سرفصل مشخصی در این مسأله نامید.
رقابت و کشمکش های قدرت های غربی در ایران ( بیشتر برای دستیابی به شرق آسیا و سلطه سیاسی ـ اقتصادی در آن سرزمین ها) که در تمام ابعاد در گرفته بود و هر کدام از دانش و فن هر چه داشتند، روی دایره می ریختند، قبل از همه توجه عباس میرزا ـ ولیعهد ایران ـ را که زیردست میرزا عیسی فراهانی (میرزا بزرگ ـ قائم مقام اول) بزرگ شده بود، جلب کرد.
میرزا باباحکیم باشی (عباس میرزا) تصمیم گرفت چند دانش آموز ایرانی را برای فراگرفتن فنون نظامی به فرانسه اعزام کنند و فرانسوی ها قول دادند در این کار «عباس میرزا» را یاری کنند. اما تیرگی روابط ایران و فرانسه این تصمیم را عقیم گذاشت.
در سال ۱۸۱۱ محمدکاظم پسر نقاش باشی عباس میرزا و میرزا بابا (میرزا حاجی بابا افشار) پسر یکی از افسران عباس میرزا، برای فراگیری نقاشی و طب به انگلستان اعزام شدند.
و بدین سان، نخستین بارقه انتقال علوم جدید به ایران روشن شد. در سال ۱۸۱۶ (۱۲۳۰ قمری) پنج دانش آموز دیگر به انگلستان اعزام شدند که پیشگامان دانش نو در ایران هستند.

• عباس میرزا، نخستین محصلان را به اروپا فرستاد
این پنج نفر عبارت هستند از:
۱ـ میرزا رضا صوبه دار توپخانه، برای تحصیل توپخانه و مهندسی
۲ـ میرزا جعفر برای آموختن مهندسی
۳ـ میرزا جعفر (در مدارک تاریخی تفاوت این شخص با شخص ردیف دوم ذکر نشده است) برای فراگیری طب
۴ـ میرزا محمدعلی چخماق ساز برای یادگرفتن قفل و کلیدسازی
۵ـ میرزا صالح ـ برای تحصیل زبان و مترجمی.
این شخص، همان میرزا صالح شیرازی است که بعدها نخستین روزنامه را به نام «کاغذ اخبار» منتشر کرد.
تحولات سریع در اروپا و گسترش روابط، سیاسی ـ اقتصادی اروپا با کشورهای شرق، از جمله ایران، این روند را رونق و سرعت بخشید. صلح ورسای، موجب تجدید روابط ایران و فرانسه از یک سوی و موجب رقابت دول غرب در نفوذ و ورود فرهنگی و علمی درا ین منطقه شد که با روی کار آمدن ناصرالدین شاه ضرورت ورود به دانش و فن آوری مدرن در ایران بیش از پیش احساس شد و ضرورت احداث مدرسه یی که دانش آموزان ایران در مقیاس و جمعیت بیشتری امکان فراگرفتن علوم و فنون جدید را در خود ایران داشته باشند، برجسته تر نمود و باشد، دانش آموختگان کشورهای اروپایی که از زمان فتحعلی شاه تا زمان ناصرالدین شاه به اروپا اعزام شده، درس آموخته بودند و به ایران برگشته بودند، در معیت استادان و معلمین اروپایی در ایران، آموزش جوانان ایرانی را بویژه در علوم فنی به عهده داشته باشد.
بدین ترتیب، زمینه های ایجاد دارالفنون به وجود آمد که از سال ۱۲۶۶ تا سال ۱۲۶۸ قمری زیر نظر محمدتقی خان معمار باشی دولت به همت صدراعظم ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان امیرکبیر ساخته شد.

• امیرکبیر، بانی دارالفنون
احداث مدرسه دارالفنون ـ که ترجمه تحت اللفظی «پلی تکنیک» است، در حد یک انقلاب فرهنگی، در زمان خودش و در شرایط تاریخی آن روز برای ایران مهم است. ومهم است که بدانیم از آن زمان تا حال، بیشتر رجال علمی، ادبی و فرهنگی، سیاسی ایران، آنها که در ساخته شدن تاریخ ایران به هر حال نقشی دارند فارغ التحصیل دارالفنون هستند. نگرش و بررسی نقش تاریخی دارالفنون در تاریخ و فرهنگ ایران، خود یک زمینه پژوهش و تحقیق است که مرد کهن و استخوانداری در فرهنگ معاصر ایران ـ دکتر احمد (ایرج) هاشمیان از عهده آن برآمده است و کهن مرد دیگری در حیطه دانش و فرهنگ، غلامرضا سحاب ـ ادامه دهنده فرهنگ جغرافیایی ایران از یک سده پیش تاکنون در انتشارات مؤسسه سحاب، این تحقیق عالمانه را به چاپ رسانده است.در نگاه اول مسأله، مسأله انتشار یک کتاب تحقیقی است. ولی وقتی پای ۱۹۰ سال تاریخ فرهنگ ایران در میان باشد، عظمت کار مشخص می شود و معلوم می شود که این راه بزرگ، چگونه طی شده است.
دکتر هاشمیان در این کتاب، علاوه بر تاریخ اعزام دانشجو به اروپا و تاریخ تحولات فرهنگی ایران بعد از تأسیس دارالفنون، گوشه هایی ناگفته و نانوشته از تاریخ معاصر ایران را روشن کرده است.هر کدام از نامهایی که دکتر هاشمیان در کتاب «تحولات فرهنگی ایران» در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون آورده است یادآور فصلهایی از تاریخ ایران است که حلقه در حلقه با امور اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در پیوند است و دیروز را با امروز پیوند زده است.کتاب را بخوانید و به جست وجوی دارالفنون برخیزید. جایی که امروز می توانست هنوز مدرسه باشد و یا موزه آموزشی ایران بشود. آنچه امروز از ساختمان دارالفنون در خیابان ناصرخسرو (به هر عنوان) باقی است، تنها یادگار علمی ـ فرهنگی امیرکبیر در تهران است.

 

 

 

جامعه شناسی تولید کنندگان آثار هنری :
هنر و مقوله آموزش

 

دیدگاه- همشهری‌آنلاین- عین‌اله مسیب زاده*:
«آموزش» با هر نوع رویکردی در تمام زمینه های علمی، فنی، ورزشی و هنری دارای سه رکن اساسی آموزنده ، آموزگار و فضای آموزشی است
مجموع یا به تعبیر بهتر برآیند تاثیر و تاثّر آنها نهایتاً باید منجر به تغییر رفتار درآموزنده باشد که همانا هدف اصلی آموزش محسوب می شود . به این معنا که در مسیر و جریان آموزش با افزایش تدریجی آگاهیها، آموزنده در یک زمینه آموزشی خاص به مرور پی به اهمیت و بازدهی رفتارهایی می‌برد که قبل از آموزش از آنها بی‌طلاع بوده است. لذا مبادرت به انجام آنها می‌کند و این خود به نوعی محصول تحول و تکامل تدریجی آهنگ فکری و زاویه نگاه او به مسائل بنیادی موضوع مورد آموزش می تواند باشد.
به‌عنوان مثال یک هنرجوی موسیقی قبلاً به علت عدم آگاهی از میزان تأثیرگذاری استماع مکرر موسیقی جدی و کلاسیک در نظم بخشی به ذهن و افزایش اطلاع پذیری مغز و همین طور عدم توانائی درک زیبائی های نهفته و مستتر در آن در اثر دشواریهای اولیۀ شنیدن این نوع موسیقی ها علاقه ای به شنیدن آن نشان نمی دهد . اما در جریان فرآیند آموزشی ضرورت استماع آنها را درک می کند و علاقمند به شنیدن می شود و می شنود و به این ترتیب رفتار خود را در مواجهه به آنها تغییر می‌دهد.
در یک آموزش روشمند و هدفمند تمرکز اصلی روی افزایش نرخ سه عامل اصلی دانش (knowledge) و بینش (attitude) و تمرین (practice) تنظیم شده است که اصطلاحاً به آن KAP rate هم گفته می شود که درصدی از نوع تربیت ناشده آن قبل از آموزش هم در آموزنده وجود دارد که در تداول عامه به آن علاقه یا استعداد گفته می‌شود.
از این رو مقصود نهائی آموزش فراهم و محیا ساختن شرایطی است که متدرجاً منتج به رشد کمی و کیفی این سه عامل و افزایش نرخ تعامل آنها می شود. تلاش برای ارائه بهترین راهکارها در راه دست یابی به این مهم را کارشناسان«طراحی آموزشی»می نامند و در این طرح وظایـف و دایـره اختـیارات و مــسئولـیت های هر سه رکــن اساســی آموزش(آموزنده، آموزگار و فضای آموزشی) تفکیک و تعیین می‌شود که سهم و نقش آنها در راستای نیل به هدف آموزش مبتنی بر ماهیت "رشته" مورد آموزش تعریف می‌شود.
تفاوت در عمل کرد ارکان اصلی آموزش همان وجه تمایز آموزش در رشته و زمینه های گوناگون و بویژه رشته های علمی و مهندسی با رشته های علوم انسانی بالاخص هنری است.
می‌دانیم که به مجموعه منظم دانش بشری که حاصل تجربه باشد «علم»گفته می شود و در یک فرآیند علمی رابطه بین دو متغیر که از دل پدیده های طبیعی استخراج گشته ، کشف شده و از طریق یک فر ضیه تبیین می شود و وقتی صحت یک فرضیه با انجام آزمایشات تکرار شدنی تایید شد، تبدیل به قانون می شود و به مجموعه دانش بشری اضافه می‌شود‌. لذا ماهیت این سنخ دانستنی‌ها طبیعی (Natural) و البته مطلق (absolute) می باشد. به این ترتیب رسالت اصلی آموزش در زمینه های علمی تنها انتقال دقیق و بدون تغییر " دانش" است.
بنابراین براساس یک طرح آموزشی نسبتاً یکسان و مشابهی که در تمام دنیا وجود دارد؛ در یک فضای آموزشی مناسب آموزگار ( مدرس) بعنوان دانای مطلق در جلوی کلاس ایستاده و آنچه را که خود قبلاً آموخته است بدون هیچ تغییری به آموزندگان ( دانشجویان ) منتقل می سازد و دانشجویان با تکرار و تجربه عملی آن در لابراتوارها و آزمایشگاهها برای درک و یادگیری کامل تر به تمرین می پردازند. مبرهن است در چنین آموزشی دانش نسبت به دو عامل دیگر( بینش و تمرین) اهمیت بیشتری دارد و همین طور نقش آموزگار نسبت به دو رکن دیگر (آموزنده و فضای آموزش).
امّا مقولۀ «آموزش» در رشته های هنری داستان متفاوتی دارد. اگر چه مشابهتی هائی هم با آموزش های صرفاً علمی دارد امّا نه به آن میزان که در مورد آن از همان الگوهای آموزش های علمی استفاده شود.
حال آنکه در هنر نیز بخش هائی از دانش که از طبیعت بر گرفته شده اند طبیعی و گاهی حتی مطلق هستند، مانند لحاظ کردن طبیعت گوش انسان و مکانیزم دستگاه شنیداری در مدون ساختن مبانی اولیه موسیقی و حتی اصول ها رمونی و کنترپوئن در آهنگسازی. امّا بخش عمده دانش در هنر رابطه تنگاتنگی با فرهنگ، زبان، تاریخ، اجتماع، اقلیم و حتی جبر زمــان (سـیاست) دارد کــه هـمۀ ایـن عـوامل نـسبی (proportional) و غیـر مطلق (un certainal) هستند و همین امر مسئله آموزش در هنر را از علوم و فنون دیگر متمایز می گرداند. فرآیند آموزش هنری و قتی پیچیده تر می شود که پای مفهوم تعریف ناپذیر و چهار چوب ناپذیری دیگری مانند « زیبائی» و در مقابل آن زشتی هم به میان می آید. به این معنا که اساساً زیبائی باید بتواند بیشترین تحریک با کمترین خستگی را در انسان و بطور کلی مخاطب خود ایجاد نماید و این عمل کرد با توجه به تنوع و گستردگی سلیقه ها و عواطف و احساسات انسهانهای اقوام وملل گوناگون ماهیت آن را تا حد انتزاع نسبی کرده است.
وقتی تراوشات و تخیلات ذهنی و فکری تولید کنندگان آثار هنری را هم به این معادلات می افزائیم آموزش هنر را باز هم ظریف تر و پیچیده تر می نماید. گذشته از آن که اغلب کارشناسان نو آوری (innovation) و پیرو آن خلاقیت ها (creativity) را که در رأس هرم هنر قرار دارد غالباً غیر قابل آموزش قلمداد می کنند.
حال سوال بنیادی این است که آیا اساساً زیبائی (beauty) و یا به تغییر درست توان تشخیص آن از زشتی (ugliness) را که ملاک و زیر بنای تحریک پذیری و لذت در مخاطب و تولید اثر هنری بوسیله هنرمند است را می توان آموزش داد؟ جواب بلی است یا بهتر بگوئیم باید بلی باشد چرا که جواب خیر کتمان حقیقت زیبائی و سرشت زیبائی دوستی انسان و تربیت و شکوفائی هنرمندان بزرگ جهان است. بنابراین نکته اصلی در چگونگی این امر (آموزش) نهفته است.
روند آموزش در هنر مبتنی بر تجربه ، کشف و خلق می باشد به این معنا که هنرجو در گامهای نخستین باید بصورت مستمر و مکرر به مواجهه با هنر و در واقع آثار هنری بپردازد و به مرور مبادرت به تجربه و تقلید نماید مثلا هنر جوی موسیقی که برای خود هدف نهائی موسیقیدان شدن را ترسیم کرده است باید به استماع و مطالعه مستمر و مکرر آثار شنیداری و نوشتاری موسیقیای ترجیحاً در یک زمینه مشخص و از پیش تعیین شده که غالباً مورد علاقه خود او هم است، بپردازد و همزمان با اجرای آن ها به تقلید و تجربه برای درک عمیق تر اشتغال ورزد.
پس نقش ارکان اصلی آموزش (هنرجو، استاد، فضا) در این مرحله می تواند به ترتیب علاقه و انگیزش بیشتر، راهنمائی درست و فراهم ساختن زمینه و امکانات باشد. بنابراین هنرجوی خوب کسی است که علاقه بسیار زیادی به یک رشته هنری داشته باشد ناگفته نماند که استعداد نیز به نوعی هم زیربنای علاقه و هم میوه و محصول آن است و مدرس خوب کسی است که یک راهنمای متعهد و خوب و فانوس راه هنرجو در مسیر حصول کشف و تشخیص باشد.
از آنجائیکه تشخیص و نهایت کشف رمز زیبائی آمدنیست و نه آموختنی لذا مدرس تنها می تواند و باید توجه هنرجو را به موضوعات و لایه های دورنی‌تر دانستی‌های هنری معطوف ساخته و نگاه او را در زاویه درست که همانا زاویه حقیقت است هدایت نماید تا او را در «و» به کوتاه‌ترین و بهترین مسیر حصول بینش و پیرو آن شناخت هنری راهنمائی کند.
روشن است فضای آموزشی در این میان با فراهم ساختن شرایط، نقش تسهیل کننده و تسریع کننده خواهد داشت به گونه ای موجب افزایش بازدهی تلاش و اهتمام هنرجو در مسیر طولانی آموزش بشود. لذا دانشگاه هم که مهمترین و معتبرترین جایگاه را در آموزش هنر به خود اختصاص داده است تنها یک مرحله کوتاه اما مهم در مسیر آموزش خواهد بود.
مهم از این حیث که حصول بیش صحیح هنری مستلزم برخورد و مباحثه و استماع مکرر و مستمر نظر صاحبان نظر و اساتید و حتی هم دانشجوئی ها و پیرو آن تفکر و تمرین پیرامون انباشته های ورودی ذهن است و غالبا چنین محیطی در دانشگاه محیا می شود . امّا شایسته توجه است که دانشگاه هنرمند نمی سازد بلکه یک خوان مهم و گدار در این مسیر طولانی محسوب می شود. با نگاه اجمالی و آماری در سرانجام کار فارغ التحصیلان دانشگاهها و موسسه‌ها و آکادمی های هنری وحتی کسانی که مسیر آموزش های هنری را به طرق دیگری پیموده اند می توان با کمی تامل دریافت که کسب دانش و تمرین فراوان گرچه شرط لازم برای احراز مقام و شأن هنرمندی است امّا کافی نیست و این بینش و شناخت است که موجب استحاله هنری شده و هنرجو را مبدل به هنرمند می سازد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   87 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جامعه شناسی فرهنگ و هنر

دانلودمقاله هنجارها و ناهنجار های موجود در جامعه و نقش آن برزندگی جوانان

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله هنجارها و ناهنجار های موجود در جامعه و نقش آن برزندگی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار :
نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می‌برند و نیازمند هدایت حکایت و همدلی اند نوجوانان نهال نو رسیده ای هستند که برای رشد و بالندگی به باغبانی دلسوز روشن بین نیاز دارند تا آنها را از آفتها و حادثه در امان دارد .
بها دادن به نوجوانان در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است بر خلاف گمان برخی مردم تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است شاید گفته‌ی حکیمانه‌ی کانت ، متفکر و فیلسوف نامی آلمانی حق مططلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گویند : دو کار هست که در دشواری هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد : مملکت داری و تربیت .
برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی ، که خود در باره‌ی ( تربیت )
کتابهای نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود .
هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد ، نمی توانند ایفا کننده نابسمانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماعی بستگی کامل به وجود خانو اده های سالم و سعادتمند دارد.
اگر خانواده ها نقش خود را به درستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر ( از قبیل مدرسه ، رسانه های گروهی و غیره ) این خلاء را نمی توانند پر کنند .
بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در بر خوردهای نامناسب پدران و ماردان مربیان دارد تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ای آگاه و مربی شایسته در دسترسی دارنده از زندگی سالم و موفقی بر خور دارند ، این نشان می دهد که نوجوانان به خوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ،
ناشی از نبود تربیت صحیح است . پیامبر اسلام (ص ) می فرماید : در به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنها دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیرتر می باشند .
و امام علی (ع ) می فرماید : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود ، می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب سر بازند .
هدف گروه ما از انتخاب این مهم این است که موضوع بهنجار بارزترین موضوع در جامعه‌ی ما هست و خواستیم مشکلات جوانان را با استفاده از این تحقیق مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و در حدتوانان خود را حل های خوبی پیش پای جوانان و نوجوانان بنهیم .

 


فصل اول هنجارهای اجتماعی و انواع مختلف آن

 

( هنجارها ارزش ها و کنترل اجتماعی )
( الف – هنجارهای اجتماعی )
هنجارهای اجتماعی رفتارهای معینی هستند که بر اساس ارزش های اجتماعی قرار دارند ارزشهای اجتماعی به تدریج بصورت هنجارهای اجتماعی در می آیند و با رعایت کردن آنها جامعه انتظام پیدا می کند هنجارهای اجتماعی شیوه های رفتار ی معینی است که در گروه یا جامعه متداول است و فرد در جریان زندگی خود آن را می آموزد به کار می بندد و نیز انتظار دارد که دیگر افراد گروه یا جامعه آنرا انجام دهنده مثلا شیوه حرف زدن با افراد سلام کردن احترام کردن دست دادن جزئی از قواعد و آدابی است که افراد از طریق تعلیم و تربیت فرا می گیرند و به کار می برند و افراد دیگر را هم در اجرای این هنجارها تحت کنترل قرار می دهند اگر کسی هنجار جامعه یا گروه را رعایت نکند مورد سرزنش و حتی مجازات قرار می گیرد مثلاً تعارف کردن یکی از هنجارهای جامعه ماست همه وقتی می خواهیم از در کلاس خارج شویم یا اینکه به سالن غذا خوری بروین به هم تعارف می کنیم و در خروج از کلاس یا رفتن به سالن غذا خوری حق تقدم با بزرگتر است اجرای این رسم اخلاقی رضایت ما را جلب می کند رعایت کردن هنجار جامعه تنها ناشی از وجود پاداش یا مجازات نیست . ما در اجرای این هنجارها و قواعد نیاز به تذکر دیگران نداریم این قواعد نزاکت جزئی از وجو ماست و به نحوی با آن آشنا هستیم و خود را موظف به اجرای آن می دانیم که به کار نبستن آنها در مواردی ما را دچار احساس گناه می کند به عبارت دیگر افراد در صورت تخلف از هنجارهای گجروهی خود را مجازات می کنند راعایت کردن هنجار اجتماعی یا سازگاری همنوائی با جامعه است در بسیاری از موارد همنوائی بر اساس تمایل و خواست و دلبستگی فرد است و گاه بر اساس اجبار اجتماعی صورت می گیرد افراد از همان آغاز کودکی و تشکیل شخصیت از طریق خانواده پدر و مادر خواهران برادران بزرگتر دوستان و خویشاوندان خود بتدریج هنجارهای اجتماعی را فرا می گیرند و آنرا جزئی از شخصیت خود می سازند و می آموزند آنچه را که هنجار اجتماعی است به کار بندند و آنچه را که خلاف هنجار اجتماعی است به کار نبندند .
پذیرش هنجارهای اجتماعی دو صورت دارد یکی اینکه جامعه یا گروه مانند خانواده کودکستان ، مدرسه عمداً به جامعه پذیر کردن فرد می پردازد و از طریق آموزش ، افراد را با هنجارهای اجتماعی گروه آشنا می سازد و او را ملزم به انجام آن می کند دیگر اینکه فرد خود با مشاهده رفتارهای اعضای گروه یا جامعه با هنجارهای اجتماعی آشنا می شود و آنها را اجرا می کند .
در هر جامعه ای برای رعایت کردن و ارجای هنجارهای اجتماعی ، قواعد عرفی و مدون وجود دارد قواعد از طریق نظارت و کنترل اجتماعی صورت می گیرد همه کس همگان را در اجرای هنجار گروه یا جامعه خود تحت کنترل قرار می دهند . در اجتماعات کوچک و محدود از نوع روستا ، عشیره یا طایفه که روابطه افراد رویا روی چهره به چهره و مبتنی در بر شناخت متقابل است ، کنترل اجتماعی اهمیت زیادی دارد و افراد را تحت فشار قرار می دهد و ملزم به اجرای هنجار اجتماعی می کند در اجتماعات بزرگتر در شهرها خصوصا ً شهرهای بزرگ که مردم نسبت به هم بیگانه اند کنترل افراد از طریق دستگاه های انتظامی ، اجرائی و نظامی صورت می گیرد عبور اتومبیل به هنگامی که چراغ راهنمائی قرمز باشد ممنوع و امری نابهنجار است و جریمه دارد هنجار این است که اتومبیل ها یا افراد صبر کنند تا چراغ سبز شود و آنگاه از چهار راه یا خیابان بگذرند . اگر فردی هم به هنگام قرمز بودن چراغ راهنمائی از خیابان یا چهار راه عبور کند با نگاه سرزنش آمیز و تند و تیز عابرین که در انتظار سبز شدن چراغ ایستاده اند روبرو و مجازات می شود . وقتی عده‌ای مسافر در ترمینال منتظر اتوبوس هستند و چند نفر از آنها دارند سیگار می کشند و یک نفر می آید و به آنها می گوید : آقایان چرا سیگار می کشید ؟ منظورش این نیست که در اینجا سیگار کشیدن ممنوع و خلاف هنجار اجتماعی جامعه است بلکه منظورش این است که سیگار نکشید البته این یک امر اخلاقی است و توصیه ای که به آنها می کند آنها را اندرز می دهد این امر با وقتی که شخص در اتوبوس داخل شهر سیگاری در می آورد و آتش می زند و دودش را هوا می کند یا اینکه با سیگاری که به لب دارد داخل اتوبوس می شود فرق دارد سیگار کشیدن در اتوبوس بر خلاف انجار اجتماعی است و فرد هنجار شکن ممکن است با اعتراض و سر زنش مردم مواجه شود و از عمل خلاف هنجار دست بکشد بدین ترتیب همه اعضای جامعه همدیگر را در اجرای هنجار جامعه به منظور انتام امور جامعه بر قراری و حفظ وحدت و یگانگی تحت کنترل قرار می دهند وقتی همه اعضای جامعه هنجارهای اجتماعی جامعه را به کار بندند سازگاری و امنیت اجتماعی بر قرار خواهد شد در صورتی که هنجارها را رعایت نکنند و یا اینکه جامعه دارای هنجارهای متضادی باشد ناسازگاری و نا ایمنی در جامعه پدید خواهد آمد و نظام جامعه دستخوش تزلزل قرار خواهد گرفت .
هنجارهای جامعه انواع مختلف دارد پاره ای از مهمترین هنجارهای جامعه عبارتند از ،
1 – رسم اجتماعی : رسم های اجتماعی رفتارهای هستند که در آغاز برای رفع نیازهای اجتماعی انسان بوجود می آیند و بر اثر تکرار در طول زمان به تدریج به صورت ثابت در می آیند مانند رسم میهمان نوازی در اجتماعات روستائی و عشایری در روستاها و مناطق عشایری به علت نبودن مسافر خانه یا محلی برای گذراندن در شب ، مسافران غالباً به خانه های روستائیان و عشایر مراجعه می کنند این پدیده به تدریج در اثر تکرار بوصرت یکی از رسم های پسندیده در آمده است و بوسیله مردم روستائی و عشایری و همچنین در جامعه شهری که در گذشته دور یا نزدیک خاستگاه روستائی یا عشایری داشته اند ، اجرا می شود .
2 – میثاق اجتماعی رسمی است که بر اثر وضعیت خاصی بوسیله بخشی از افراد جامعه بر قرار می شود و با هم عهد و پیمان میبندند که در امر خاصی بطور متحد اقدام کنند . در زمان بزرگ مالکی در یکی از روستاهای جنوب که مالک ده بهره مالکانه را از صورت جنسی که معادل محصول بود بصورت نقدی تبدیل کرد ، زارعان در مسجد اجتماع کردند و هم قسم شدند که تا وقتی ارباب ده بهره مالکانه نقدی را لغو نکند در زمین او زراعت نکنند بر اثر این وضعیت مالک از روستاها دیگر عده ای از زارعان را بکار زراعت به شیوه دلخواه خود مشغول کرد و در آن سال زارعان ده زمین مالک را کشت نکردند.
3 – تشریفات اجتماعی مانند آداب پذیرایی از میهمان در جشن های بزرگ .
4 – شعائیر اجتمماعی : تشریفات اجتماعی خاصی که دارای قدمت و اهمیت زیادی است مانند عید قربان یا عید غدیر و اعیاد دینی دیگر شعائر اجتماعی خوانده خوانده می شود .
5 – آداب اجتماعی : مانند آداب غذا خوردن ، آداب لباس پوشیدن که به منظور خوشایند دیگران انجام می گیرد .
6 – شیوه های قومی : رسمی که در میان گروه خاصی از مردم که دارای فرهنگ یا خرده فرهنگ مشترکی هستند وجود دارد مانند سحر خیزی نزد دهقانان و یا رسم پتلاچ در میان بومیان کناره های شمالی اقیانوس آرام که بر اساس آن هدایائی میان دو خانواده رد و بدل می شود این رسم در پاره ای مناطق دیگر به شیوه مشابهی وجود دارد .
7 – قوانین اجتماعی : قوانینی هستند که بر اساس آگاهی قبلی در مجلس قانون گذاری وضع می شوند و برای نقض آنها نیز مجازاتهائی پیش بینی شده است .
8– اخلاق اجتماعی : رسم اجتماعی که دارای اهمیت زیادی است و جامعه نقض آنرا زشت و ناپسند می داند ، اخلاق اجتماعی نامیده می شود مانند احترام گذاشتن به پیران که یک رسم اخلاقی است .
9 – مقررات اجتماعی : قوانی خاصی است که جامعه با آگاهی قبلی وضع می کند . این قوانین کلیت ندارد و به گروه خاصی مربوط می باشد مانند قوانین راهنمایی و رانندگی .
مجموعه ای از هنجارهای اجتماعی بصورت یک نهاد اجتماعی در می آید مانند نهاد اجتماعی خانواده ، پدر و مادر از فرزندان رفتار خاصی انتظار دارند فرزندان به پدر و مادر احترام می گذارند و از آنها حرف شنوی دارند همچنین پدر و مادر برای فرزندان خود خوراک و پوشاک فراهم می کنند و به آنها محبت می کنند زن و شوهر و برادران و خواهران نسبت به هم رفتار معینی دارند . بنابر این در خانواده ، نظامی از هنجارها پدید می آید که آنرا بصورت یک نهاد اجتماعی در می آورد خانواده دارای دو نوع هنجار است بعضی از هنجارها خصوصی اند و بعضی عمومی ترند هر زن و مرد ممکن است برای خود در خانواده هنجار خاصی داشته باشند .

 

فصل دوم
ارزش های اجتماعی و نقش نهادهای مختلف در پروش ارزش ها

(ارزش های اجتماعی و نقش نهادهای مختلف در پرورش ارزش ها )
ارزش نوعی معیار و ملاک بریا تشخیص برای مادی یا معنوی اشیاء است و آدمی بر اساس آن تحریک به کرا و تلاش می شود و سعی در به دست آوردن آن می کند .
ما در زمینه تهیه لباس ، غذا ، مسکن ، انتخاب رشته تحصیلی ، انتخاب همسر ، عبادت ، خدمت ، جنگ ، صلح و ……. به مسئله ارزشها توجه داریم . .
منشاء ارزشها ممکن است یکی از مواردذیل باشند 1 – ذهن و فکر خود انسان 2 – فلسفه های اجتماعی سیاسی 3 – مذهب و وحی
در عین حال منابع در چه دومی نیز وجود دارد مانند شرایط اجتماعی – زمینه های روانی – ارتباط و تداعی انفکار – زمینه های منطقی آداب و رسوم – قانون گذاری پارلمان ما – اظهار نظر مرتاضان و ….. که از نظر ما هیچکدام از آنها اصیل نیستند و البته در آنجا که اصطکاک با مذهب پدید نیاورند می توانند برای ما قابل اخذ باشند .
شک نیست که تربیت صحیح می تواند ارزشهای مطلوب را به جای ارزشهای نامطلوب بگذارد و آنچه را که پسندیده است به نسل بعدی منتقل سازد ، مفاسد و معایب هر جامعه را تشخیص دهد به فرزندان میهن تفهیم کند که چه چیزی خوب پسندیده و چه چیز ناپسند است .
ما از طریق ارزش می توانیم به افراد بیاموزیم که چرا مسئولیت بپذیرد چرا باید در رعایت آن وفادار باشد یا چرا باید کار کند ، دانش بیاموزد مودب باشد و … و به جراًت می توان ادعا نمود هر گاه ارزش در جامعه ای سقوط کرد در ان جامعه به قهقرا سقوط می کند هرج و مرج وبی ثباتی در آن پدید می آید ، مفاهیم معروفو منکر در آن جابجا می شود البته باید در نظر گرفت که بسیاری از ارزشها در جوامع غیر مذهبی در حال تغییر و در گرگونی هستند و این به علت دگرگونی شرایط اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنی در جامعه است البته ارزشها مطلق مانند دوستی ، زیبایی – اخلاق – مذهب – علم عدالت و ثابت هستند به عنوان مثال انتقال از فقر به ثروتمندی – یا مهاجرت از کشوری به کشور دیگر و همچنین شرایطی چون جنگ صلح و اکتشافات نوین و پیشرفتها ، انتقال از کشاورزی سنتی به صنعتی ، پدید آمدن تحولات تاریخی در جامعه تجارب و معلومات جدید در این امر موثر است و در امر تربیت این مراقبت ضروری است که از ورود چه ارزشهای جدید ی در جامعه جلوگیری به عمل آید و یا چه ارزشهایی ضبط و جذب گردند .
ارزشها تحت تاثیر عواملی چون سن – رشد – وضع اقتصادی – وضع فرهنگی – وضع سیاسی – فلسفه جات – نیاز ها و لرزشهای مورد قبول ) - تحولات هستند لذا باید خانواده ها و در بیان به این مسائل توجه کافی داشته باشند . و غفلت خانواده ها و مربیان موجب گرایش آن به ناهنجاریهای مختلف می شود .
نوجوانان ارزشها را از خانواده – مدرسه – جامعه کسب می کنند .
خانواده : خانواده ها در آن ها والدین ، لاابالی و بی عقیده باشند و با ارزشهای مخالف و متضاد در آن وجود داشته باشد کودکان حالت سر گردانی و سردرگمی دارند .
مدرسه : برای فرزندان که به سنین مدرسه رفتن رسیده اند مسئله معلم و مدیر و ناظم و مستخدم مطرح است اگر برنامه مدرسه در حقیقت ادامه راه تربیت در خاه باشد مسئله ای پیش نمی آید ولی اگر متضاد و مخالفتی در کار باشد حاصل آن سرگردانی مجدد است .
نحوه رفتار معلم ، روش تدریس او – طرق اصلاح و سازندگی که معلم به کار می برد امر و نهی های مدیر و ناظم و نوع بر خورد معاشران با کودکان و نوجوانان ، محتوای درس و برنامه اهداف تربیت و در کل سیستم و نظام حاکم بر او خود ناقل ارزشهای خاص به کودک است که در جمع ممکن است عامل سازندگی با مدیران بنای شخصیت او باشد .
تسلط و نفوذ هر کدام از خانواده و مدرسه که بیشتر باشد نفوذ ارزش ها از آن سو زیادتر خواهد بود .
جامعه : منظور از آن فرهنگی است که بر مردم اجتماع حاکم است و در آن مسئله هنر – ادبیات – آداب و رسوم – علم – فکر سن و شعائر مطرح است .
این زمینه ها از سوی افراد جامعه و بخصوص گروه دوستان به نوجوانان منتقل می شود و باید تحت ضابطه ای در آید کودکان از وقتی به سن تشخیص رسیدند تحت تاثیر وسایل و ابزار و فکر و القاآت دیگران قرار می گیرند . وسایل ارتباط جمعی از روزنامه ها مجلات کمیت – محتوای برنامه رادیو – تلویزیون - سینما – ویدئو – ماهواره و در آن ها اثر گذارند . ارزش هایی که توسط این وسایل ابزار به فرد منتقل می شوند اهمیتی کمتر از تاثیر خانواده ندارند .
نتیجه گیری
والدین و مربیان باید با کمک تربیت ارزشها و هنجارها را در کودکان و نوجوانان نهادینه کنند برای این کا باید نکات مهمی را در نظر گرفت .
1 – شناخت ارزشها که ارزشهای حاکم هر جامعه کدام صحیح کدام نا صحیح هستند یا کدام شخصی کدام غیر شخصی و … 2 – شناخت طرز فکرها که طرز فکر کودک یا نوجوان در باره ارزشهایی پذیرفته چگونه است برخی به دنبال ارزشهای بعضی به دنبال ارزش های مشروط ثابت یا متغیر و … طرز فکرها شناخته نشوند القای ارزش و کیفیت انتقال آن به نسل کودک و نوجوان و جوان و بزرگسال امکان پذیر نیست .
3 – شناخت تمایلات و عواطف که بر اساس جنس دختر و پسر و همچنین بر اساس سن متفاوت است شناخت تمایلات در سنین کودکی – نوجوانی – جوانی و بزرگسالی متفاوت است .
4 – شناخت مملکیت مورد قبول تربیت بر اساس ملکیت و مذهب مورد قبول انجام می شود

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 51   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله هنجارها و ناهنجار های موجود در جامعه و نقش آن برزندگی جوانان

مقاله فرهنگی

اختصاصی از فی توو مقاله فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله فرهنگی


مقاله فرهنگی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:19

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه

، فرهنگی برآمده و سهم بیشتری از درآمد و بالا بردن سطح اشتغال ناشی از بهینه سازی این صنعت خدماتی در کشور خود داشته باشند.

صنعت گردشگری امروز در اغلب کشورهای جهان، به ویژه جهان سوم، کلید اقتصادی به شمار می رود تا جای که در کشورها گردشگری بیش از سایر برنامه های توسعه در اولویت قرار گرفته است. و تلاش می شود که عواملی را که در گسترش و رونق صنعت گردشگری مؤثرند شناسایی شوند. طرفداران صنعت جهانگردی بر این باوردند که این صنعت می تواند تنشهای سیاسی را کاهش دهد و برای صلح جهانی عامل تعدیل کنده به حساب آ ید. در حالی که مرزهای خارجی کشورها کم رنگ می شود. پدیده ای به نام «دهکده جهانی» معنا و مفهوم  پیدا می کند و بدین گونه دنیا روز به روز کوچکتر و افراد به هم نزدیکتر و صمیمی تر می شوند.

در کشور ما که عنایت به درآمدهای غیرنفتی از سیاستهای ا قتصادی دولت محسوب می شود. توسعه جهانگردی می تواند به عنوان منبع درآمدزا و پربهره تلقی شود، که در صورت برنامه ریزی صحیح قادر خواهد بود منبع ارزی قابل توجهی را در اختیار متولیان اقتصادی کشور قرار دهد. عواملی که جهانگردان را وادار به انتخاب مکانی برای سیاحت در کشورهای خاورمیانه از جمله ایران می نماید. می توان به چند دسته تقسیم نمود که از بین آنها مهمترین، وجود ویژگیهای خاص بناها و مجموعه های تاریخی است. چرا که اینگونه مکانهای ویژه، مفاهیم واقعی زندگی و فرهنگ گذشتگان مردمان این مرز و بوم را برای آنها بیان و یا ترجمه می کند. جهانگردان برای رسیدن به چنین هدفی هرگونه هزینه و رنج سفری را از جان دل می پذیرند. ولی   آنچه حرکت آنها را در این راستا تسریع می نماید. وجود انگیزه های جنبی، سرگرمیها، و وسایل راحتی جهانگرد است که در مرحله دوم اهمیت قرار می گیرد. در اینجا چنانچه این امر مورد توجه ویژه قرار نگیرد. و عملاً با فقدان یا


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فرهنگی