2 پرسشنامه استاندارد در زمینه توسعه استراتژی بازاریابی و دشواری ها در 2 صفحه به زبان فارسی وفرمت اسکن شده
پیشگفتار
تعارض میان معقولات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی زمانی بالا گرفت که بلوک شرق خود را پرچمدار طبقات محروم و لذا پیشگام در توزیع عادلانه درآمد و بالاحض تجدید توزیع درآمد و به زیان سرمایه داران و مالکان معرفی کرد و بلوک غرب در سوی دیگر خود را منادی توسعه اقتصادی و رفاه نامید.
در آشنایی با تحلیل های خاص نظری و شناخت آن ها به کمک تجربه کشورهای رو به توسعه است که معلوم می شود آیا توزیع درآمد در جریان توسعه اقتصادی به زیان یا به نفع گروه های کم درآمد عمل می کند و یا اینکه آیا بهبود توزیع درآمد از طریق سیاست های مالیاتی و انجام هزینه های دولتی در نهایت توسعه اقتصادی را کند یا تند می سازد.
مطلب مهمتری که وجود دارد تأثیر واقعی این سیاست هاست زیرا اغلب اوقات سیاست های متوجه تعدیل درآمد به واسطه ساختارهای ناقص اقتصادی و نهادهای وابسته به گروه های پردرآمد خلاف هدف اصلی نفعی عاید گروه های کم درآمد نمی شود. در نتیجه مسیر تحقق عدالت اجتماعی یا دست کم یکی از مسیرهای آن توسعه اقتصادی است. در این راستا سیاست های مالی ( که سیاست های مالیاتی نقش مهمی از سیاست های مالی است .) از طریق تأثیر بر تخصیص عوامل تولید، توزیع درآمد و ثروت، بهبود در بازدهی نیروی کار و نهایتاً تأمین مالی سیاست های توسعه اقتصادی به تحقق این هدف کمک می کند.
مقدمه
ظهر انقلاب صنعتی و بروز عدم تعادل های ناشی از قرونی تولید بر مصرف و برعکس نقش پول کاغذی و پدید آمدن تورم ساختاری، دخالت مستقیم و مستمر دولت در برنامه ریزی های اقتصادی برای ایجاد تعادل جهت رشد و توسعه اقتصادی را که اغلب اقتصاد دانان ضرورتی مسلم می افکارند اجتناب ناپذیر می نماید.
در چنین شرایطی، مالیات به عنوان برداشتی حساب شده و متکی بر برنامه از درآمد و ثروت ملی عمدتاً به مثابه ابزار تنظیم سیاست های مالی برای ایجاد تعادل موردنظر در سطح کلان اقتصادی،اهمیت می یابد به گونه ای که بتواند شرایط مناسب جهت رشد و توسعه اقتصادی هماهنگ را ایجاد نماید.
تعاریف رشد و توسعه اقتصادی :
برای اینکه برداشتی نسبتاً مناسب از توسعه اقتصادی داشته باشیم لازم است ابتدا تعریفی از رشد اقتصادی را ارائه دهیم. رشد اقتصادی به منزله افزایش کمی در میزان تولیدات کالاها و خدمات در طی زمان است و معیار اندازه گیری آن تغییرات در (( تولید ناخالص ملی )) می باشد.
تولید ناخالص ملی عبارتست از حاصل جمع ارزش نهایی کلیه کالاها و خدمات که طی یکسال مالی از عملکرد اقتصاد یک جامعه تحقق می شود.
توسعه اقتصادی فرآیندی (( پویاست )) که رشد اقتصادی لازمه آن است. اگر چه رشد اقتصادی شرط لازم برای توسعه اقتصادی است اما شرط کافی آن است که تغییرات و تحولات پویا و لازم بین کلیه عناصر و عوامل تشکیل دهنده یک سیستم اقتصادی که موجبات رشتولید ناخالص ملی عبارتست از حاصل جمع ارزش نهایی کلیه کالاها و خدمات که طی یکسال مالی از عملکرد اقتصاد یک جامعه تحقق می شود.
توسعه اقتصادی فرآیندی (( پویاست )) که رشد اقتصادی لازمه آن است. اگر چه رشد اقتصادی شرط لازم برای توسعه اقتصادی است اما شرط کافی آن است که تغییرات و تحولات پویا و لازم بین کلیه عناصر و عوامل تشکیل دهنده یک سیستم اقتصادی که موجبات رشد اقتصادی را فراهم آورده است رخ می دهد.
و به طور کلی می توان توسعه را چنین گفت که توسعه جریانی یک بعدی یعنی رشد تولید نیست بلکه توسعه جریانی چند بعدی است که درآن مجموعه نظام اجتماعی هماهنگ و متناسب با نیازهای متنوع اساسی انسان ارتقاء می یابدکه در نتیججه این ارتقاء ظرفیت های جدیدی در جامعه ایجاد می شود.
عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی :
عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی یک کشور را تحت سه گروه عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میتوان تقسیم بندی نمود که عوامل مذکور در حقیقت نظام اقتصادی حاکم بر یک جامعه و کشور را نیز به تصویر می کشاند.
الف ) عوامل اقتصادی :
عوامل اقتصادی را میتوان در دسترس بیشتر به منابع طبیعی، انباشت سرمایه، تکنولوژی و غیره دانست. مسلماً کشوری که دسترسی بیشتر به عوامل اقتصادی دارد می تواند فرآیند توسعه اقتصادی پویاتری را داشته باشد. زیرا رشد اقتصادی و پیشرفت اقتصادی بیشتری خواهد داشت و بهره برداری بیشتر از این منابع می تواند ظرفیت تولیدی را به سرعت افزایش می دهد.
منظور از انباشت سرمایه به معنای اضافه کردن به موجودی ماشین آلات، ابزار آلات و کالاهای سرمایه ای دیگر در طول زمان می باشد و از طریق انباشت سرمایه می توان سرمایه گذاری های بیشتری را تحقق بخشید.
ب ) عوامل سیاسی :
مهمترین عامل سیاسی که در تسریع فرآیند اقتصادی- اجتماعی یک جامعه میتواند بسیار مؤثر باشد ثبات سیاسی می باشد. عدم ثبات سیاسی موجب می شود که برنامه های اجتماعی و اقتصادی به بار ننشیند و گسستگی در برنامه توسعه بوجود آید.
ج ) عوامل اجتماعی و فرهنگی :
در فرآیند اقتصادی جامعه سنتی کشاورزی به یک جامعه مدرن صنعتی، شیوه های صنعتی تولید نیز تبدیل به شیوه های مدرن تولیدی می گردد. تحولات تکنولوژیکی بیشتر به وجود می آید و فرهنگ سنتی تولید تبدیل به فرهنگ صنعتی می شود.
مطالعه سایر کشورها در مورد مالیات :
مطالعه در خصوص بهبود نظام مالیاتی :
الف ) گوتپا (( ناشاشیبی با مقاله بهبود کسری بودجه از طریق کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها در کشورهای اوگاندا، کنیا، پاکستان و ... نشان داده اند که به دلیل پایین بودن نسبت مالیاتی و نیز اجرای نامناسب و عدم تطبیق ساختار مالیاتی از این کشور درآمدهای مالیاتی از افزایش چندانی برخوردار نبوده و یا روند افزایش بسیار تند بوده است.
الف ) کاهش وابستگی به مالیات های تجارت بین الملل
ب ) کاهش معافیت های مالیاتی
ج ) گسترش پایه های مالیاتی و اتکاء بیشتر بر درآمدهای مالیاتی داخلی
تعداد صفحه :15
چکیده :
کم کم بعنوان یک روش عملی جهت (PA) با توسعه فناوری اطلاعات، کشاورزی دقیق
کشاورزی پایدار درمی آید. با این وجود، تا امروز فقط بر روی مزارع وسیع و نواحی دارای با
تکنولوژی بالا در کشورهای توسعه یافته عملی شده است. این مقاله سعی می کند که الگوهای پایدار را برای کشورهای در حال توسعه از جمله چین ارائه دهد. در اینگونه کشورها سطح فناوری بسیار پایین بوده و دارای سیست مهای مختلف خاکورزی و کاشت م یباشند. کشاورزی دقیق امکان دارد که براساس سه الگوی ارائه شده عملیاتی شود که اینکار قطعًا بر پایه سطوح فناوری و شرایط منابع در مناطق مختلف PA موجود خواهد داشت که فاکتورهای اصلی جهت تعیین میزان توسعه می باشد. این سه الگو عبارتند از کشاورزی دقیق مرسوم، کشاورزی دقیق نوین و کشاورزی دقیق با فناوری بالا. این مقاله دو الگوی قبلی را بعنوان مطالعات موردی در نظر گرفته است. آنها جداگانه توسط زمینه هایشان، محتوهایشان، توسعه ها، فناوری و نتایج ارائه شد ه اند. کشاورزی دقیق مرسوم، مورد بررسی قرار گرفت. کشاورزی دقیق نوین براساس IT براساس فناوری مرسوم و سطح پائین فناوری اطلاعاتی و سیستم های نیمه مکانیزه مورد تجزیه و تحلیل واقع شد و بالاخره کشاورزی دقیق با فناوری بالا با استفاده از رباتهای تمام اتوماتیک و فناوری مکانیکی بدلیل عدم وجود چنین فناوریهایی مورد آزمایش قرار نگرفت. نتایج این مقاله با توجه به شرایط نسبی مساوی بین دو کشور ایران و چین می تواند بعنوان الگویی جهت ایران با برخی تغییرات مورد بهره برداری قرارگیرد.
علم اقتصاد به شاخه های متعددی تقسیم می شود که یکی از آن شاخه ها اقتصاد توسعه است. در حال حاضر این مبحث در اقتصاد یکی از جدیدترین و بحث انگیزترین شاخه های علم اقتصاد محسوب می شود.
اولین کتابی که در زمینه توسعه اقتصادی نوشته شده علل ثروت ملل نام داشت که توسعه آدام اسمیت در سال 1776 منتشر شده.
پس از جنگ جهانی دوم کشورهای درگیر جنگ دچار خسارت فراوانی شدند ، بنابراین برای جبران خسارت و بهبود اوضاع اقتصادی شان نظریه ای تحت عنوان ، نظریه توسعه اقتصادی مطرح شده براساس این نظریه ابتدا کشورها به سه دسته تقسیم می شوند که این تقسیم بندی به صورت زیر بود :
پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی شوروی در نظام های اقتصادی کشورهای سوسالیستی تغییرات وسیعی صورت گرفت و تقسیم بندی فوق را به تقسیم بندی زیر تبدیل کرد :
بررسی نقش بازاریابی در توسعه صنعت گردشگری
1- شیما مردان: دانشجوی کارشنا سی رشته مدیریت جها نگردی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور، خیابان بهار – بهار 15 – پلاک 42 - تلفن: 2378 150 0915
2- زهرا نوری توپکا نلو: کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور- تلفن:4407 351 0915
چکیده:
بازاریابی شامل فعالیت هایی می شود که در رابطه با رساندن خریدار و فروشنده به یکدیگر برای انجام معامله ، صورت می گیرد. بازار جهانگردی بر مبنای منطقه جغرافیایی ، ترکیب جمعیتی ، نوع رفتار یا بر مبنای رواننگاری بخش بندی می شود. در آمیخته بازاریابی عوامل گوناگون که بر تلاش ها ی بازار یابی اثر میگذارند به چهار گروه اصلی طبقه بندی می شوند که عبارتند از: محصول، توزیع، قیمت و ترویج یا گسترش محصول (سیاستهای تشویقی). برای اطمینان یافتن از اینکه همه تلاش ها در راه تأمین هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت سازمان انجام شود باید برای بازاریابی خدمات ، برنامه هایی تهیه کرد. کار تهیه یک برنامه موفق بازار یابی با تجزیه و تحلیل عوامل محیطی شروع می شود و باید به عوامل اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی توجه کرد . در این راه باید روند بازار و روند رقابت را تجزیه و تحلیل نمود. در برنامه بازار یابی شیوه بخش بندی بازار ، هدفهای کوتاه مدت و استراتژیک و سرانجام برنامه های عملی برای تأمین هدف های مورد نظر مشخص می شود.
واژگان کلیدی: بازاریابی خدمات- جهانگردی یا گردشگری- جهانگرد یا گردشگر- آمیختهی بازاریابی
مقدمه :
ایران دهمین کشور از نظر جاذبههای تاریخی،مذهبی وطبیعی برای جذب گردشگری شناخته شده است.در صورتی که توریسم ایران در جهان جایگاه پایینی دارد به گونه ای که در سال های پایانی قرن بیستم کمتر از نیم درصد از سهم بازار گردشگری را به خود اختصاص داده یعنی از هر 1000 گردشگر فقط 2 نفر ایران را انتخاب می کنند. و این نشان می دهد که ایران هنوز در مرحلهی اکتشاف[1] قرار دارد و برای بسیاری از گردشگران ناشناس است. تعداد گردشگران خارجی در ایران محدودند ، غالباً انفرادی و مراودهی مردم محلی با گردشگران در سطح مطلوبی است. این مطلب به وضوح روشن می کند که جهانیان هنوز ایران را نمی شناسند. در سالهای اخیر شرکت در نمایشگاه های بین المللی و شبکه تلویزیونی که جذابیت های گردشگری را برای خارجیان نمایش می دهد توانسته در شناساندن جاذبه های کشورمان تا حدی موثر باشد؛ اما متأسفانه در امر بازاریابی نه تنها سرمایه گذاری کافی انجام نگرفته بلکه سیاست های روشنی نیز تدوین نگردیده است؛ همچنین فعالیت های انجام شده غیر علمی و پراکنده بوده اند. در این صنعت کالاها و خدمات متفاوتی از طریق عرضه کننده گان مختلف هر روز وارد بازار میشوند و همه در پی رقابت با یکدیگر هستند. در این میان جلب نظر گردشگر به خرید یکی از این خدمات و مهمتر از آن ایجاد رضایت مندی در او بسیار دشوار است. تقاضا یک گردشگر علاوه بر سلایق شخصی به مد ، پیشنهاد اطرافیان همچنین فصل سفر ، بستگی دارد. مقصود از بازاریابی ، فعالیت های است که برای گرد هم آوردن خریدار و فروشنده انجام می شود.«باتلر» فرضیه ی چرخه ی عمر مقصد گردشگری را مطرح کرد.(1980 )او گفت که خدمات گردشگری هم مانند سایر خدمات وکالاها چرخه ی عمر دارد وبازاریاب باید آن مرحله ومرحلهی بعد را شناسایی وبرنامه ریزی های لازم را انجام دهد.چرخه ی عمر گردشگری به این تریب است :
1- اکتشاف exploration) :(تعداد گردشگران محدود ،به صورت انفرادی گردشگر سفر می کند، گردشگر زبان مردم مقصد را نمی داند ، مردم محلی از گردشگر استقبال می کنند، مراوده ، با گردشگران مردم محلی را خوشحال میکند.
2- مرحله مشارکت :(involvement) تعداد گردشگران اضافه می شوند، مردم از آثار مثبت ورود گردشگران سود می برند، مرد برای گردشگران تسهیلات رفاهی فراهم میکنند(اجاره منازل خود به آنها ) ، رابطه میزبان و مهمان هماهنگ و خوب است.
3- مرحله توسعه (development): رفتار مردم بومی تغییر می کند، سرمایه گذاری خارجی آغاز می شود، شکل و فضای منطقه تغییر می کند، بازار تخصصی می شود.
4- مرحله تثبیت (consolidation): به صورت انبوه جذب گردشگر داریم، شرکت های مهم حاکمیت یافته و در آمده سرانه همچنین نرخ افزایش تعداد گردشگر ورودی کاهش می یابد.
5- رکود (Institutionalism): مقصد گردشگری شهرت می یابد، از مد می افتد ، مشکلات اجتماعی ، فرهنگی، زیست محیطی بروز می کند، سرمایه گذاران خارجی باز می گردند، شاید هتلها و تسهیلات دیگری اجباراً پدید آیند.
6- افول و تجدید حیات (decline- rejuvenation) : اگر تجدید حیات صورت نگیرد و کالا و خدمات جدید ایجاد نشود ، امکانات گردشگری نو نگردد ، کم کم فقط خاطرهای از دوران شکوفایی در اذهان می ماند.
ویژگی های بازاریابی خدمات جهانگردی و گردشگری:
تا سال هایی قبل بازاریابی فقط ویژة کالا ها بود. امروزه بازاریابی خدمات گردشگری نیز جایگاه مهمی یافته و در حال پیشرفت می باشد. مهمترین ویژگی های این خدمات ناهویدا بودن آنها است. این ناملموس بودن خدمات گردشگری سطح عظیمی از عدم اطمینان را در خرید خدمات ایجاد میکند. خریدار پیش از خرید و استفاده نمی تواند آن چه خواهد خرید را آزمایش کند. چون هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است و گردشگر خود کلیدی ترین عنصر در بازاریابی گردشگری است. پدیدهی عدم اطمینان مهمترین مطلبی است که گردشگران را در خرید خدمات آزار می دهد؛ آنها دقیقاً نمی دانند که چه میخرند؟ آیا همان چیزی هست که می خواهند؟ و بازایاب موفق کسی است که این اطمینان را در مشتریان خود بوجود بیاورد . همین موارد است که این نوع بازاریابی را دشوار ،متفاوت و پیچیده می کند.