فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله گشتالت

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله گشتالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

گشتالتی ها باور داشتند که ارگانیسم چیزی به تجربه می افزاید که در داده های حسی وجود ندارد و آن چیز سازمان ( confignization ) است . ( 2 ص 291 ) گشتالت واژه ای آلمانی است که برای انگاره (configuration ) ،سازمان ، الگو ، شکل یا شکل بندی ، وضع ، هیأت گل و طرح بکار رود و هیچ ترجمه ی دقیقی در انگلیسی ندارد
( 1 ص 199 ) ولی این اصطلاح برای گشتالتی ها بیش از اینها معنی می دهد ( 2563 ) کهلر در تباب خود با عنوان روان شناسی گشتالت خاطر نشان کرد که این اصطلاح به دو شکل مختلف در آلمان به کار می رود : شکل اول – شکل اول یا الگو ، به عنوان ویژگی اشیاءادراک شده دلالت دارد . شکل دوم به حالت مشخص تر یک شئ ، مثل مثلث اشاره دارد . بنابراین ، در حالت اول می توانیم به ویژگی سه ضلعی بودن ، و در حالت دوم به خود مثلث اشاره کنیم ( 1 ص 199 ) پیروان این مکتب معتقد بودن که ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه کنیم . ما محرک های جداگانه را نمی بینیم ، بلکه آنچه را که می بینیم محرک های ترکیب یافته در انگاره های معنی دار یا گشتالت ها هستند . ما ، انسان ها صندلی ها ، اتومبیل ها درخت ها و گل ها را می بینیم میدان ادراکی ما به کل های سازمان یافته یا گشتالت ها تقسیم شده اند و اینها موضوع اصلی روان شناسی هستند . ( 2 ص 291 ) .در یونان باستان هم حتماً پیش از سقراط حکیم به این طرز فکر برمی خوریم بسیاری از فیلسوفان و اندیشه وران آن دوران بهترین راه برای مطالعه و ادارک عالم را دراین دانسته اند که به قوانین و نظامها ی کلی خلقت نظر داشته باشند ، نه به اجراء و عناصر سازنده ی آن .( 4ص207 ) فریاد مبارزه جویانی گشتالتی ها این گونه سر داده شده که «گل بیشتراز مجموع افرای آن است یا « تجربه کردن یعنی تحریف کردن یعنی کل دارای خواص یا ویژگی هایی است که در اجزاء تشکیل دهنده آن یافت نمی شود ، و از خیلی جهات کل تعیین کننده خصوصیات اجزا است نه بر عکس ورستهایمر در این باره گفته است : «موقیت هایی یافت می شود که در آن ها آنچه به طور کلی رخ می دهد از ویژگی های اجزاء جدا شده آن قابل استنباط نیست . اما برعکس . آن چه در مورد جزیی از کل اتفاق می افتد در بسیاری از موارد مشخص ، با توسل به قوانین ساخت درونی کل ، قابل تشخیص است » در حقیقت شما نمی توانید از تصویر معروف مونالیزا تصور کاملی درک کنید اگر ابتدا یک بازوی تصویر ، بعد به بازوی دیگر آن ، آنگاه به بینی پس به دهان آن نگاه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید . شما نمی توانید تجربه ی گوش دادن به یک ارکستر سمفونی را با تجزیه ی آن به سهم هر یک از نوازندگان ارکستر درک کنید . موسیقی حاصل از ارکستر بیشتر از مجموع نت های مختلفی است که به وسیله ی نوازندگان مختلف اجرا می شود . آهنگ دارای یک کیفیت ترکیبی است که با مجموع قسمت های آن متفاوت است . ( 2 ص 291 )

 


نمونه پدیده های گشتالتی را در فیزیک و روانشناسی در مثال های زیر می توان یافت :
1- گرداب نمونه ای از گشتالتی است . قطره های آبی که گرداب از آن ها تشکیل می شود به تنهایی معرف گرداب نیستند ، بلکه نوع حرکت آن در گرداب معرف گرداب است .
2- وقتی ما به سه نقطه قسمت الف شکل زیر نگاه می کنیم آن ها را به صورت یک مثلث می بینیم ، در حالی که سه نقطه ی قسمت ب این شکل چنین تصوری را در ما ایجاد نمی کند .
علت این تفاوت در ادراک وضعیت یا طرحی است که به نقطه ی قسمت الف ایجاد کرده اند . بنابراین ، باید گفت مثلث عبارت است از سه نقطه ی مجزا در یکدیگر به اضافه ی طرحی که از وجود آن سه نقطه حاصل می شود و این رابطه ی نشان دهنده ی اصل مهم روان شناسی گشتالت است . ( 3 ص 257 )
پیشینیان روان شناسی گشتالت :
همانند بسیاری از مکتب های دیگر که در اوایل قرن بیستم آغاز شدند ، روان شناسی گشتالت میراثی غنی داشت . به نام ها و عقاید بسیاری می توان اشاره کرد ، ولی من سعی کردم خود را به مهم ترین آن ها محدود کنم .

 


اهانوئل کانت :
تعدادی از نویسندگان که در باره ی روان شناسی نظامدار نوشته اند ، خدمت های کانت را نادیده گرفته اند ، در حالی که مهم ترین تأثیر کانت در روان شناسی ، بر جنبش گشتالتی منتشرکرد . بوده است . در سال 1781 ، او یکی از مهم ترین آثار خود را به نام
نقدی بر فرد ناب منتشر کرد . کانت با لاک و تجربی نگرهای دیگر موافق بود که دانش از احساسها ناشی می شود ، ولی اعتقاد داشت که ادراک ما فقط دانش چیزها را به صورتی که آن ها به شکل پدیده ها بر ما ظاهر می شوند در اختیارمان می گذارد ، نه به صورتی که آن ها واقعاً هستند . چیزها به خودی خود می توانند وجود داشته باشند امّا ما آن ها فقط به صورتی درک می کنیم که ذهنمان تعیین می کند، ذهن ما مانند یک دوربین عکاسی نیست ؛ ذهن ما ادراک های خود را مرتب می کند . زمان و مکان به صورت ظفری در ذهن انسان وجود دارند . کل دنیای مادی ، بدون ذ هنی که آن را ادراک کند ، ناپدید خواهد شد . بنابراین ، به اعتقاد کانت ، دنیا به صورتی که درک می شود ، شامل ادراک حسی شما و شکل های پیشین کارکرد ذهن است .
دو نکته از کانت ، اصول بنیادی روان شناسی گشتالتی را نشان می دهد :
دنیا به صورتی که ما آن را درک می کنیم ، همان دنیای واقعی نیست .
برخی ادراک های ما از اشیا به طور طبیعی ، به صورت سازمان بندی های اولیه ، کاملاً مستقل از یادگیری صورت می گیرند . این همان فطری نگری کانت است . ( برای افلاع بیشتر به کتاب نظریه ها و نظام های روان شناسی تاریخ و مکتب های روان شناسی ، تألیف رابرت ویلیام لاندین ، ترجمه یحی سید محمدی ، فصل چهارم صفحه ی 54 مراجعه شود)
جان استوارت میل :
اگر میل یک تداعی گرا بود ، دیدگاه شیمی ذهن را به وجود آورد که طی آن اندیشه ها صرفاً جمع عناصر فردی نیستند ، بلکه می توانند به صورت یک کل جدید در آنیکه از مجموع اجزای آن است .
فرانز برنتانو و کارل استامف :
برنتانو و استامف مخالف این عقیده بودند که ذهن منفعل است و صرفاً تجربه ها را دریافت می کند از این رو ، بر عمل درک کردن یا حس کردن به جای تحلیل عناصر گوناگون تأکید . گشتالتی ها قویاً به این دیدگاه ضد تحلیلی اعتقاد دارند .
ارنست ماخ ( 1916 – 1838 ) : ‌‌‍
ماخ تأثیر مستقیم تری بر روان شناسی گشتالتی داشت . با این که او یک فیزیکدان بود ، تأکید داشت که احساس ها پایه ای برای کلیه ی علوم هستند . او به جمع ساده ی احساس ها ، بعد فضایی شکل را به صورتی که در یک مثلث یا هر شکل هندسی دیگر نشان داده می شود ، و بعد زمانی شکل را به گونه ای که در یک آهنگ شنیده می شود ، اضافه کرد . او این شکل های فضایی و زمانی را مستقل از عناصر آن ها می دانست . یک مثلث می تواند آبی یا سفید ، بزرگ یا کوچک باشد ، اما باز هم ویژگی مثلث بودن خود را حفظ می کند . به همین نحو ، یک آهنگ صرف نظر از مایه ای که در آن نواخته می شود ، همان آهنگ است و بعد زمانی شکل خود را در تغییر پرده از دست نمی دهد .
کریستین فون اهرنفلس ( 1932 – 1895 ) :
اهرنفلس در مقام یک فیلسوف ، دیدگاه ماخ را گسترش داد . او معتقد بود که در تجربه ویژگی هایی وجود دارد که از آن هایی که کلاً توسط احساس های ما تشخیص داده می شوند ، فراتر می روند او این ویژگی ها کیفیت های گشتالتی یا ویژگی های شکل نامید . در یک آهنگ الگوی زمانی وجود دارد که از صوت های احساسی منفرد که عناصر تشکیل دهنده ی آن آهنگ هستند ، مستقل است . همین موضوع در مورد شکل دیداری در شیوه ی مشابه با آن چه ماخ گفته بود صدق صدق می کند . برای اهرانفلس و مکتب اتریشی گراتز ( Graz ) ، شکل نه تنها یک عنصر احساس ، بلکه خودش یک عنصر بود شکل به عنوان عنصر جدید توسط ذهن خلق می شود تابع عناصر احساس اضافه شود . عناصر جدید در ذهن حضور دارند نه در چیزهای مادی با این همه ، ماخ و اهرنفلس باز هم موضع عنصری حسی داشتند . آنها فقط عناصر بیشتری را افزودند . با وجود آنکه آنها قطعاً و روان شناسی گشتالتی تاثیر داشتند . طرفداران اولیه این مکتب آن را انکار کردند ، زیرا ماه ماخ واهر نفلس با تمام این تفاصیل مانند وونتا ویتچفر به صورت افزودنی پذیر فکر می کردند . با این وجود مفهوم «کیفیت شکل » با روان شناسی گشتالتی آمیخته شد .
آزمایش اولیه ورتهایمر با دستگاهی به نام محرک نما انجام شد . به وسیله ی این دستگاه محرک های دیداری را می توان به مدت طولانی یا کوتاه ، و به صورت متوالی ارائه کرد . ورتهایمر دو خط عمودی متفاوت را در مکانهای جداگانه در مقابل دستگاه نمایش می داد که یکی در طرف راست و دیگری در سمت چپ بود . هر نمایش ، نمایش بعدی را در پی داشت و با یک فاصله زمانی از آن جدا می شد . ورتهایمر دریافت که اگر فاصله ی زمانی بین نمایشها یک ثانیه باشد ، آزمودنیهای او یک خط بی حرکت را در چپ و خط بی حرکت دیگری را در سمت راست می دیدند . این ادراک با رویداد فیزیکی مطابقت داشت . زمانی که فاصله زمانی بین نمایشها کوتاهتر می شد ، آزمودنیهای او چیزی را می دیدند که از یک محل به محل دیگر حرکت می کند . وقتی که فاصله زمانی یک پانزدهم ثانیه بود ، آزمودنیها ، دیگر دو خط جدا گانه نمی دیدند ، بلکه فقط یک خط را می دیدند که به نظر می رسید که از چپ به راست حرکت می کند . با وجود این ، زمانی که فواصل کوتاهتر می شدند ، این حرکت کمتر آشکار می شد ، و وقتی فاصله های زمانی به یک سی ام ثانیه می رسید ، آزمودنیهای او دیگر حرکت نمی دیدند بلکه صرفاً دو خط را می دیدند که به صورت بی حرکت در کنار هم قرار داشتند . ورتهایمر همچنین یک خط عمود و یک خط را با تنظیم فاصله های زمانی به وسیله ی یک پروژکتور بر روی پرده ی سفید می افکند . در نتیجه ی آزمایش مشاهده می کند که اگر فاصله ی زمانی برای انداختن خط عمود و خط منحنی بیشتر از 1 ثانیه باشد نخست خط عمود ، سپس خط منحنی بر روی پرده می افتد . اگر این فاصله زمانی کمتر از 1 ثانیه باشد چنین احساس می شود که خط عمود به دور خود می چرخد و منحنی می شود . به طوری که ملاحضه می گردد ادراک حرکت از دو خط و یک عامل زمانی مشخص پدیدار گشته است . این آزمایش یکی از جالب ترین آزمایشهایی بود که موجب پیشرفت کار سینما شد و اساس روانشناسی گشتالت قرار گرفت . پدیده ی فای را در آزمایش های دیگری مانند دو نقطه ی نورانی به فاصله های 10 تا 15 سانتی متر می توان مشاهده نمود . طرح آزمایش چنین است که اگر این نقطه های نورانی به طور متناوب خاموش و روشن شوند به صورت یک نقطه ی نورانی دیده می شوند . همچنین ، اگر انگشت سبابه را در فاصله 20 سانتی متری از نوک بینی نگه داریم و چشمها را به طور متناوب باز و بسته کنیم مشاهده می شود که انگشت سبابه حرکت می کند در صورتیکه در عمل هیچ گونه حرکتی ندارد .
این آزمایشها ، در سال 1912 منتشر شدند و خطای حسی مشاهده شده در آنها به پدیده ی فای معروف شد . این کشف مهمی برای روانشناسها گشتالت بود . البته خطای حسی حرکت ظاهری قبل از آزمایش ورتهایمر شناخته شده بود و تعیین های متعددی برای توجیه آن صورت گرفته بود . و ونت آن را بر حسب حرکت های چشم توجیه کرده بود ، اما در یکی از آزمایشهای ورتهایمر که خطهای در جهت های مخالف حرکت می کردند این توجیه رد شد ، زیرا هر دوچشم نمی توانند در یک لحظه در هر دو جهت حرکت کنند . تبیین دیگر این بود که شخص صرفاً حرکت را استنباط می کند . ورتهایمر خاطرنشان کرد که در زمانهای خاص نوردهی ، شخص صرفاً دو شکل را می بیند . که در پی هم می آیند و وقتی نور دهی سریعتر می شود بار دیگر این شکلها بدون حرکت ، همزمان با هم به نظر می رسند . چرا دقت این شرایط حرکت استنباط نمی شود ؟ بتبین ورتهایمر این بود که حرکت عملاً در مغز صورت می گیرد .
تلویحات پدیدة فای برای روان شناسی گشتالت :
برای ورتهایمر ، حرکت ظاهری دیده شده در آزمایش او ، با رویداد فیزیکی دو خطی که جابه جا می شوند ، مطابقت نداشت . به عبارت دیگر ، آن چه آزمودنی های او می دیدند با آن چه عملاً رخ می داد ، متفاوت بود . بنابراین بتبیین جدیدی برای ماهیت این احساس ضروری بود . بتیین اهرنفلس و کیفیت های گشتالتی او ناکافی بودند .
نگرش « کل »
در آزمایشها ، آزمودنیها به جای توالی عناصر حسی صفرا، کل یا گشتالت را درک می کردند . این ادراک کل ، ویژگی فطری فرایند حسی است زیرا کل یک تجربه اولیه و تجزیه شدنی است که این همان اصل مهم « کل بیشتر از مجموع اجزای آن است » که قبلاً به توضیح آن پرداختیم .
میدان پدیداری ما در ادراک میدان یا محیطی را تجربه می کنیم که از طریق تجزیه عنصر نگرانه نابود خواهد شد . این بدان معنی نبود که روانشناسان گشتالت با هرگونه تجزیه و تحلیل مخالف بودند . اگر قرار باشد تجزیه ای صورت گیرد ، باید در رابطه ی با کل معنا دار باشد . کافکا در سال 1935 اظهار داشت که روانشناسی را نباید صرفاً مطالعه ی پاسخها به محرک ها دانست ، بلکه باید آن را به صورت مطالعه واکنشی در نظر گرفت تحت تاثیر میدانی نیروهای تاثیرگذار بر هم قرار دارد که به صورت الگوی مشخصی خود سامان است . البته این الگو می توانند تغییر کنند . میدان به صورتی که ما آن را ادراک می کنیم ( که کافکا آن را محیط رفتاری نیز نامید ) . یک میدان پدیداری است . میدان صرفاً مجموعه ی محرکهای منفرد نیست ، بلکه سازمان یافته منظم است . و اعمال ما تحت تأثیر این میدان سازمان یافته قرار دارند ، نه اینکه فقط محرکهای خاص موجود در آن بر اعمال ما تأثیر داشته باشند . بدین ترتیب ، روان شناسی مطالعه کل تجربه بی واسطه شد . مطالعات اولیه عمدتاً شامل ادراک بودند ، ولی روانشناسان گشتالتی بعداً اصول خود را به یاد گیری تفکر و حافظه گسترش دادند . روشهای آنها بر درون گری تأکید داشتند – البته نوع ساده تر درون گری که به درون گری سافت گرایان با آزمودنی ها ی تربیت شده ، شباهتی نداشت .
اعتراضهای روانشناسی گشتالت به مکتبهای دیگر :
مطمناً ظهور روان شناسی گشتالت در بین مکتبهای روانشناختی که در آن زمان نمایان شده اند ، چیز منحصر به فردی نبود . قبل از اینکه بحثم را درباره ی اصول ران شناسی گشتالت ادامه دهم ، بد نیست ببینم که این روانشناسی با دیدگاه هایی که قبل از آن وجود داشتند و آن هایی که همزمان با آن در حال شکل گیری بودند ، چه مخالف هایی داشت .
عنصر نگری :
روان شناسان که تحت تأثیر پیشرفت های علم شیمی قرار گرفته بودند کوشیدند با عناصر فکر را که تصور می کردند از ترکیب یافتن آن ها تجارب پیچیده ی ذهنی ما حاصل می آیند کشف کنند . برای نمونه سافت گرایان به مطالعه ی همتای ذهنی بیرونی علاقه مند بودند ؛ لذا از آزمودنیهای مورد آزمایش خود می خواستند تا از نامیدن اشیاء تغییر و تفسیر تجارب خود جلوگیری کنند . در عوض از آنها خواسته می شد تا تجربه های خام خود را وصف نمایند . سافت گرایان ، از این لحاظ که معتقد بودند اندیشه های پیچیده از اندیشه های ساده تر که به نحوی با هم ترکیب می یابند تشکیل می شوند ، تداعی گرا بودند . هدف اصلی کوشش های آنها این بود که این اندیشه های ساده را که به باور خودشان واحد های ساختمانی اندیشه های پیچیده تر هستند کشف کنند اما از آنجا که روانشناسی گشتالت موضع قاطعی در باره ی بی همتایی کل داشت و معتقد بود که کل مجموع اجزای آن نیست ، علیه سافت گرایان تداعی گرا به مخالفت بر خاست . ادراک به گونه ای که ما آن را تجربه می کنیم ، صرفاً هسته ی احساسها یا مجموعه ای از عناصر نیست . تجربه را نمی توان به عناصر جداگانه ی آن تجزیه کرد از نظر گشتالتی ها ، چنین تجربه ای وضعیت را به گونه ای که واقعاً هست ، از بین می برد .
به سبب تأکید بر رویکرد مطالعه ی پدیده های ادراکی به طور مستقیم ، روانشناسی گشتالت گاه پدیدار شناسی ( پدیدار نگری ) پدیدار نگر رویدادهای ذهنی یکپارچه و معنی دار ، بدون تحلیل آن ها به اجزای ساده تر ، مورد مطالعه قرار می دهند . اصطلاح پدیده « همان چیزی که هست » معنی می دهد .
تداعی :
مخالفت دوم ، مستقیماً علیه نظام هایی بود که به اصل تداعی وابسته بودند . ورتهایمر پیوندهای تداعی را که ساخت گرایان و ثرندایک از آن ها استفاده می کردند ، « فریضه دسته بندی » نامید . روان شناسان گشتالت معتقد بودند که فقط وسیله ای مصنوعی برای یک کاسه کردن عناصر است . از آنجا که تجربه و رفتار از نظر ماهیت ، کلی یا یکپارچه ( در مقابل مولکولی ) است ، به اصل پیوند برای متصل کردن اجزاء به یک دیگر نیازی ندارد .
فریضه ی ثبات :
فریضه ی ثبات می گوید : بین رویداد فیزیکی و ذهنی ، یک رابطه ی یک به یک وجود دارد . این موضوع در توازی نگری روانی – فیزیکی ساخت گرایان بیان شده بود . طبق آزمایشهای اولیه ی گشتالتی ها ، این فرضیه در پدیده فای مصداق ندارد . یک میز مستطیل شکل با وجود آن که ما از زاویه های مختلف به آن نگاه کنیم ، باز هم مستطیل نیست ، باز هم آن را مستطیل می خوانیم . به همین نحو در تو همان دیداری ، آن چه را ما ادراک می کنیم ، با آن چه به صورت فیزیکی وجود دارد برابر نیست .
روان شناسی S-R :
به طوری که انتظار می رود ، درست همان گونه که روان شناسان گشتالت با عنصر نگری و تداعی گرایی مخالفت کردند ، با نظریه ای که موضوع مطالعه خود را به واحدهای مجزای محرک – پاسخ کاهش می دهد مثل نظریه های ثرندایک و رفتارگرایان اولیه صدرصد مخالف هستند ( 1ص204 ) رفتار گرایان می کوشیدند تا روانشناسی را به صورت کاملاً علمی در آورند، و علمی بودن ضرورتاً یعنی استفاده از اندازه گیری . آن ها می گفتند تنها موضوع روانشناسی که به روشنی و با اطمینان می توان آن را اندازه گیری کرد ، رفتار آشکار است . هم چنین اظهار می داشتند که وصف عناصر هشیاری ، آن گونه که مورد علاقه ی ساخت گرایان بود ، قابل اعتماد نیست ، زیرا تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله توانایی کلامی آزمودنی ( درون نگر ) قرار می گیرد . از آنجا که هشیاری را تنها به صورت غیر مستقیم می توان مطالعه کرد ، برای رفتارگرایان یک موضوع مناسب علمی به حساب نمی آمد همین انکار هوشیاری توسط روان شناسی های S-R موجب مخالف روانشناسی گشتالت با آنها شد . برای گشتالتی ، روانشناسی هم با رفتار و هم هوشیاری سر کار دارد . روان شناسی به خاطر تأکید زیادی که برمطالعه ادراک دارد ، باید تجربه بی واسطه ( هشیاری ) بپردازد اما نه به صورتی که ساخت گرایان توصیه کردند و بالاخره ، روانشناسان گشتالت با نوع فیزیولوژی که مکتب های دیگر به ( 1ص204 ) کار بردند هنگامی که فیزیولوژی در اصول تبیینی آنها دخالت داشت ، به مخالفت بر خاستند به طور سنتی با دستگاه عصبی به صورت یک رشته ی پیچیده از واحد های عصبی متصل به هم برخورد شده بود . تصور می شد که مدارهای عصبی از نقطه های مشخص تحریک ، در امتداد الگوهای مشخص موجود در دستگاه عصبی جریان دارد ، یعنی عمل کرد دستگاه عصبی همانند یک سیستم تلفن در نظر گرفته می شد .

 


قوانین سازمان دهی در نظریه ی گشتالت :
نظریه ی گشتالت تبیینی از آن که یک نظریه ی یاد گیری باشد به عنوان یک نظریه ی ادراک شناخته شده و بیشتیرین دستاوردهای علمی این نظریه در زمینه ی ادراک است . بر طبق این نظریه ، چگونگی ادراک ما از پدیده ها مبتنی بر چندین قانون یا اصل به نام قوانین سازمان است . این قوانین توانای هایی هستند ذاتی در انسان که از طریق آنها فرد پدیده های ادراکی را سازمان می دهد و اغلب این سازمان دهی را سازمان دهی ابتدائی نامیده اند.
قانون فراگیری :
یکی از مهم ترین قوانین گشتالت به قانون فراگیری یا جامعیت معروف است منظور از این قانون آن است که سازمان روانی یا تجمع ادراکی همواره به سوی کمال و شایستگی گرایش دارد و آنچنین است که سازمان ادراکی ما هر محرکی را در جهت هیأت مطلوب ، یا دست کم وضعی که شرایط موجود اجازه می دهند ، دریافت میدارد . بر اساس این قانون حافظه و نیروی احساس و ادراک ما به ساخت ها و حالتهای طبیعی متمایل می باشند که از اصل بایستگی و خیر مطلق پیروی می کنند . از ویژگیهای قانون فراگیری نظم و ترتیب ، تقارن ، سادگی ، تناسب ، استواری پایداری و مانند اینهاست .
در فیزیک هم مانند روان شناسی حالت تعادل نقش مهمی را بر عهده دارد . قانون فراگیری را باید قانون تعادل نامید . همان طور که در علم فیزیک اصول ماگزیمم و می نیمم حاکم است . در حالتهای روانی ، با ملاحضات خاص خود نیز عین همین قوانین حکم فرماست . برای نمونه ، وقتی آبگونه ها در سطح نا هموار قرار می گیرند به سوی وضع متعادل روی می آورند . به همین قیاص ، فرد ناکام نیز می کوشد تعادل روانی خود را باز یابد ، چنان که از دیگران عذر خواهی و دلجویی می کند یا دوباره در آزمونهایی که کامیابی نداشته است شرکت می جوید تا موفق شود و تعادل کمال خود را بدست آورد . طرفداران نظریه ی گشتالت این حالت را گشتالت مطلوب می نامد .
چون در نظریه ی گشتالت یاد گیری با حل مسائل ارتباط دارد ، به این لحاظ همواره در مسیری جریان پیدا می کند تا موجود زنده از عدم موازنه بیرون آید و حالت طبیعی خود را باز یابد .
قانون مجازات
بر طبق این قانون پدیده ها واموری که نزدیک به هم قرار دارند بهتر درک و سهل تر آموخته می شوند . به عبارت دیگر عناصری که در مجاورت یکدیگر قرارداشته باشند به صورت یک کل یک پارچه درک می شوند . در شکل 1- تعدادی خطوط موازی با فواصل مختلف از یکریگر قرار دارند . در این شکل خطوطی که نزدیک به هم درک می شوند و تشکیل یک گروه می دهند ما خطوط نزدیک به هم این شکل را با هم درک می کنیم و در نتیجه به جای شش خط مستقل سه گروه دو خط موازی می بینیم.

 


شکل 1
در زیر مثال های دیگری از اصل مجاورت نشان داده شده اند .

 


کافکا معتقد است که وقتی فاصله ها خیلی زیاد باشند هیچ نوع وحدتی میان آنها حاصل نمی شود . اما هر چه این اجزاء به هم نزدیک تر باشند واحد ها ی متشکل تر و پایدارتری را به وجود می آورند قانون مجاورت در مورد زمان نیز صادق است . صداهایی که نزدیک به هم شنیده می شوند به صورت واحدهای مستقل شنیده می شوند . مز بین المللی مرس با استفاده از این قانون درست شده است . این روش ارتباطی ، فواصل سکوت رابا طولهای مختلف بکار می گیرد تا حروف و کلمات را از یکدیگر جدا کند و از این طریق این گروه های صدا را به صورت واحد های مختلف جلوه می دهد بر اساس اصل نزدیک بودن اجزاء به یکدیگر کافکا ثابت کرده است که در نقشه های جغرافیا ، رود خانه ها و شاهراه های نزدیک به هم بهتر و آسان تر به خاطر سپرده می شوند این حالت را تجمع ادراکی نامیده اند . بر این اساس هر چه خاطره ای قدیمی تر و دورتر باشد احتمال به یاد آوردن آن کمتر است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گشتالت

دانلودمقاله جوش

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله جوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


سازه های جوش داده شده نظیر سایر قطعات مهندسی به بازرسی در مراحل مختلف وساخت و همینطور در خاتمه ساخت نیاز دارندبازرسی جوش می تواند از انجام کار طبق دستورالعمل های توافق شده، به کارفرما اطمینان دهد.
برای حصول اطمینان از مرغوبیت جوش و مطابقت آن با نیازمندیهای طرح باید کلیه عوامل موثر در جوشکاری در مراحل مختلف اجرا مورد بررسی قرار گیرد.

 

مراحل بازرسی جوش
ـ بازرسی قبل از جوشکاری به منظور آماده کردن مقدمات کار جوشکاری است بطوریکه که موجب بروز عیوب جوش را از بین برده و یا به حدود قابل قبولی تقلیل دهد.
بمصداق «پیشگیری موثرتر از درمان است» می توان گفت:
اعمال یک برنامه بازرسی جشمی مسئولانه می تواند از پیدایش 80 تا 90 درصد از عیوب معمول در جوشکاری جلوگیری کند.

 


این بازرسی شامل اقدامات زیر می باشد
ــ اطلاع از کیفیت مورد نظر کار و شرایط بهره برداری از قطعات و مجموعه کار
ــ مطالعه دقیق نقشه ها و مشخصات فنی
ــ انتخاب استانداردهای اجرایی
ــ انتخاب و ارزیابی روش جوشکاری
ــ انتخاب مصالح
ــ بازرسی مصالح
ــ انتخاب مواد مصرفی
ــ بازرسی موادمصرفی
ــ طرح و تنظیم نحوه اجرای جوشکاری
ــ بررسی تجهیزات جوشکاری
ــ آزمون جوشکاری و اپراتورها
ـ بازرسی در موقع جوشکاری به منظوراجرای صحیح عملیات جوشکاری ساخت و نصب اطمینان از بکار بردن مصالح و مواد مصرفی درست و جلوگیری از تخلف ها ضروری است

 


.
چند نمونه از این بازرسی موقع جوشکاری عبارتند از

 

ـ بازرسی قطعا متصل شده و درزهای آماده جوشکاری
ـ بازرسی محل های جوش و سطوح مجاور به منظور اطمینان از تمیزی و عدم آلودگی با موادی که اثرات زیانبخش بر جوش دارند.
ـ بازرسی سطوح برشکاری شده با شعله یا شیار زده شده بروش قوسی هوایی از نظر تضاریس ، پوسته، ترک و غیره.
ـ بازرسی ترتیب و توالی جوشکاری، استفاده از قیدها وگیره ها وسایر تمهیدات به منظور کنترل پیچیدگی ناشی از جوشکاری.
ـ بازرسی مواد مصرفی جوشکاری از نظر دارا بودن شرایط مطلوب و گرم و خشک کردن الکترودهای روپوش قلیائی طبق دستورالعمل های مصوبه.
ـ بررسی وضعیت جوشکاران و اپراتورهای جوشکاری از نظر داشتن مهارت و قبولی در آزمون مربوطه.
ـ بازرسی پیش گرم کردن و حفظ درجه حرارت بین پاسی در صورت لزوم .

 

ـ بازرسی بعد از جوشکاری به منظور درستی مجموعه ساخته شده یا نصب شده و کنترل کیفیت جوش انجام می شود.
چند نمونه از فعالیت های بازرسی بعد از جوشکاری عبارتند از:
ـ بازرسی چشمی از نظر وجود عیوب مرئی، ترک های سطحی( چه در جوش و جه در فلز مبنا)، بریدگی کناره، کندگی، سوختگی، تقعر یا تحدب زیاد نیمرخ جوش، نامساوی بودن ساق ها، گرده اضافی، پرنشدگی کامل، کندگی، نفوذ اضافی، موجدار بودن بیش از حد، چاله انتهای جوش، گره قطع و وصل قوس و غیره.
ـ بازرسی تغییر شکل های ناشی از جوشکاری ( انقباض موضعی، خیز ، خم شدگی، تابیدگی، چرخش ،کمانش، موجدار شدن و غیره) شکستگی محور، به هم خوردگی زاویه ها و غیره.
ـ بازرسی ابعاد جوش و قطعه جوشکاری شده
ــ بازرسی تنش زدائی و سختی پس از تنش زدائی
ــ بازرسی های غیر مخرب ( پرتونگاری، امواج فراصوتی، عیب یابی ذره مغناطیسی، مایع نافذ، جریان گردابی و غیره.

 

ـ ارزیابی کیفیت جوش بایستی در هر سه مرحله بازرسی قبل از جوشکاری، بازرسی در موقع جوشکاری و بازرسی بعد از جوشکاری صورت پذیرد. جوش انجام شده و قطعه جوش داده شده بایستی با استانداردهای مطلوب کیفیت مطابقت داشته باشند. ارزیابی کیفیت جوشکاری بعهده بازرس است.
برای ارزیابی کیفیت جوشکاری، لازم است استاندارد پذیرش یا معیار پذیرش جوش مشخص باشد و نوع آزمایش غیر مخرب و میزان آزمایش ( صد در صد تصادفی و غیره) تعیین شود. بازرس بایستی نتایج آزمایش ها و بازرسی های انجام شده را تجزیه و تحلیل نماید.

 

ـ پذیرش جوش در هر سه مرحله بازرسی از اهمین ویژه ای برخوردار است. در واقع پذیرش جوش پس از مقایسه کیفیت جوش حاصل با کیفیت مطلوب انجام می شود. پذیرش باید قطعی و غیر مبهم باشد. برای پذیرش باید گواهینامه صادر شود یا فرم مربوطه تنظیم و امضاء گردد.
ـ تهیه گزارش برای مراحل مختلف بازرسی و کلیه آزمایش های انجام شده، ضروری است.
گزارش نتایج آزمایش ها و بازرسی های انجام شده بایستی بصورت مرتب و مشخص و جداگانه تهیه و تنظیم شود. برای کارهای بازرسی تهیه گزارش خوب که کار ارزیابی و پذیرش نهایی را تسهیل نماید. اعتبار ویژه ای دارد.

 

وظایف بازرس جوش
مسئولیت ایجاب می کند که بازرس جوش دارای شخصیت حرفه ای با توانایی و شعور خوب باشد، بازرس جوش ممکن است با کارخانجات متعدد ساخت و کارگاه های متعددی سرو کار داشته باشد که بایستی در همه موارد ساعات کار و مقررات کاری و سازمان های مربوطه را رعایت نماید.
مراعات دقیق قواعد و مقررات کار خصوصاً در موارد پرسنلی ، ایمنی و امنیتی الزامی است.
هیچگاه بازرس نبایستی خود را مستحق امتیازات ویژه بداند.
بازرس بایستی در مورد کارگاه ساخت بی طرف باشد، بی معطلی تصمیم بگیرد، بدون آنکه تحت تاثیر نظر دیگران واقع شود و با اتکاؤ به حقایق تصمیم بگیرد و با عقاید مختلف، تصمیم قبلی خود را به آسانی عوض نکند.
چند نمونه از وظایف بازرس جوش عبارتند از:
ـ تفسیر نقشه های جوشکاری و مشخصات.
ـ بررسی سفارش خرید به منظور حصول اطمینان از درستی تعیین مواد جوشکاری و مواد مصرفی.
ـ بررسی و شناسایی مواد دریافت شده طبق سفارش خرید.
ـ برسی ترکیب شیمیایی و خواص مکانیکی از روی گزارش نورد طبق نیازمندیهای معین شده.
ـ بررسی فلز مبنا از نظر عیوب و انرحافات مجاز.
ـ بررسی نحوه انبار کردن فلز پرکننده و دیگر عوامل مصرفی.
ـ بررسی تجهیزات مورد استفاده.
ـ بررسی آماده سازی اتصال جوش .
ـ بررسی بکار گرفتن دستورالعمل جوشکاری تایید شده.
ـ بررسی ارزیابی صلاحیت جوشکاران و اپراتورهای جوشکاری.
ـ انتخاب نمونه های آزمایش تولیدی.
ـ ارزیابی نتایج آزمایشات.
ـ نگهداری سوابق.
ـ تهیه و تنظیم گزارش.

 

دسته بندی بازرسان جوش
بازرسان جوش را به دسته های ذیل می توان تقسیم بندی نمود:
ـ بازرس کد
ـ بازرس نماینده دولت
ـ بازرس خریدار، مشتری، یا کارفرما
ـ بازرس کارخانه ، سازنده یا پیمانکار
ـ بازرس نماینده مهندس معمار
ـ بازرس یا متخصص آزمایش های مخرب
ـ بازرس یا متخصص آزمایش های غیرمخرب
گر چه وظایف بازرس داخلی و خارجی ( بازرس انتخاب شده از داخل سازمان یا خارج از سازمان) ممکن است با یکدیگر متفاوت باشد ولی در اینجا فقط به ذکر بازرس اکتفا می شود.
مطالبی که در اینجا عرضه می شود گاهی ممکن است به همه دسته بندی های فوق اتلاق شود یا فقط به یک یا چند تا از دسته بندی های فوق محدود گردد.
در همه حالات فرض بر آن است که بازرس صلاحیت های لازم را داشته و قادر است نوع سازه مورد نظر را که به او محول شده است، بازرسی نماید.

 

 

 

ویژگی بازرس جوش
برای بازرس شدن، دارا بودن ویژگی های ذیل ضروری است:
به منظور انجام وظایف بازرسی با رعایت جنبه های وجدانی و حرفه ای اهمیت هیچ یک از ویژگی ها را نمی توان سبک شمرد.

 

ـ آشنایی با نقشه ها و مشخصات فنی
بازرس جوش بایستی با نقشه های مهندسی اشنا بوده و بتواند مشخصات فنی را تفسیر نماید.
بازرس جوش بایستی علاوه بر نقشه خوانی، با علائم قراردادی جوش و آزمایش های غیرمخرب اشنایی کامل داشته باشد.

 


ـ آشنایی با زبان جوشکاری
بازرس نمی تواند بدون آشنایی با زبان جوشکاری خود را بازرس بنامد. بازرس بایستی با فرهنگ جوشکاری آشنا بوده و اصطلاحات درست برای هر فرایند جوشکاری را بکار ببرد.
بازرس احتیاج دارد یافته های بازرسی خود را به جوشکاران و دیگر افراد کارگاه که جوش داده اند یا تعمیرات را انجام می دهند و به مهندسانی که نقشه کار را کشیده اند و کسانی که سازه نهایی را می پذیرند، تفهیم نماید.
بنابراین بایستی گزارش خود را طوری تنظیم نماید که برای همه افراد مربوطه قابل درک باشد.
بازرس بایستی فرهنگ جوشکاری را مظالعه نموده، ناپیوستگی ها و عیوب جوش را بشناسد و با روش های بازرسی آشنا باشد.
در بعضی مواقع برای بعضی از فرایندهای جوشکاری از نام های تجارتی استفاده می شود ولی بازرس بایستی در کفتارها و نوشتارهای خود اصطلاحات استاندارد را بکار ببرد.

 

ـ اشنایی با فرایندی های جوشکاری
بازرس جوش بایستی با فرایندهای مختلف جوشکاری آشنا بوده و منظور از فرایند و کاربرد آن شرح فرایند، منبع حرارتی یا منبع انرژی مورد استفاده، چگومگی کنترل فرایند، جنبه های عملیاتی و مسائل ایمنی مربوط را بداند و بطور کلی از مزایا و محدودیت های فرایند جوشکاری آگاهی کامل داشته باشد.

 

ـ شناخت روش های آزمایش
برای معلوم شدن انطباق جوش از نظر کیفیت با خواسته های استاندارد، از روش های ازمایش متعددی استفاده می شود.
هر روش آزمایش محدودیت های خود را دارد. بازرس جوش بایستی بداند هر روش
آزمایش چه کاربردی دارد و نتایج حاصله چگونه تجزیه و تحلیل می شود.

 

ـ توانایی گزارش نویسی و حفظ سوابق
بازرس جوش بایستی در حفظ سوابق بازرسی ها مهارت داشته باشد.
بازرس جوش بایستی قادر به تهیه گزارش کوتاه بادش که بدون هیچگونه مشکلی مفهوم باشد. گزارشات بازرس جوش بایستی آنقدر کامل باشد که دلیل تصمیم او برای ماه های آینده روشن باشد.
بازرس باید منظور خود را در گزارش طوری بیان نماید که برای خواننده نااشنا به موضوع، نیز درک مطلب آسان باشد. بازرس بایستی بخاطر بسپارد حقایقی که در زمان نوشتن گزارش معلومند بعدها و بمرور زمان ممکن است بهمان روشنی، همانظور کامل یا با همان دقت به یاد نماند.
گزارش بازرس بایستی نه تنها تمام نتایج بازرسی و آزمایشات را در برداشته باشد، بلکه بایستی به موضوع دستور العمل جوشکاری، ارزیابی دستور العمل جوشکاری و کنترل مواد جوشکاری نیز اشاره نماید.

 

تهیه گزارش خوب باعث زیاد شدن اعتبار بازرس می شود.

 

ـ داشتن وضعیت خوب جسمانی
شرایط جسمانی بازرس بایستی اجازه فعالیت به او بدهد. برای بازرس قبل از جوشکاری، حین جوشکاری و بعد از جوشکاری گاهی صعود از داربست مرتفع یا ورود و خروج از دریچه بازدید لازم است.
معمولاً طوری برنامه ریزی می شود که کار برای جوشکاران با اپرانورهای جوشکاری راحت باشد و از اینرو ممکن است شرایط بازرسی برای بازرس دشوار باشد.

 

ـ داشتن دید خوب
دارا بودن دید خوب ضروری است. بازرس بایستی قادر باشد از نزدیک جوش ها و نتایج رادیوگرافی یا سایر آزمایش های غیر مخرب را نگاه کند. بازرس دیصلاح از نظر پزشکی دید قابل قبول داشته باشد.

 

ـ حفظ متانت حرفه ای
بر حفظ متانت حرفه ای بازرس نبایستی بیش از حد تاکید شود. این موضوع در موفقیت یا عدم موفقیت بازرس تاثیر دارد. بازرس برای موفق شدن در کار خود نیاز به همکاری دیگر همکاران دارد و بایست بنحوی کمک آنان را جلب نماید.
بازرس بایستی در بی طرفی و سازگاری در همه تصمیم ها بکوشد. بازرسی بایستی از دستورالعمل بازرسی مشحصی پیروی کند و بازرس بایستی نه سرسخت و نه به آسانی تغییر عقیده داده و رام شود. بازرس تحت هیچ وضعیتی نبایستی طرفداری کند یا بالاجبار تصمیم بگیرد یا تصمیم گرفتن را به تعویق بیندازد.
بازرس ممکن است در موقعیت شغلی جدید در روزها و هفته های نخست مشکل داشته باشد. بازرس در این مدت از نظر خط مشی مورد بازرسی قرار می گیرد. اسناد قرارداد، نیازمندیها، وظایف ، اختیارات و مسئولیت های بازرس را مشخص می نماید.
اگر بازرس شخص مطلع، میانه رو و سازگار باشد و منظور مشخصات قرارداد را مراعات نماید، احترام و همکاری دیگران را کسب خواهد نمود.

 

ـ تحصیل و آموزش
گذراندن دوره رسمی مهندسی علوم پایه و متالورژی برای بازرسی با ارزش است و بسیاری از بازرسان عالی معلومات معادل را از طریق تجربه و مطالعه کسب نموده اند.
کتاب «راهنمای ارزیابی و تعیین صلاحیت بازرس جوش» منتشره از انجمن جوشکاری آمریکا برای دیپلمه ها می تواند بعنوان درس پیش دانشگاهی یا بعنوان جایگزین دو سال تجربه در بازرسی جوش تلقی شود.

 

ـ تجربه بازرسی
نگرش فردی و نقطه نظر بازرس خوب فقط از طریق بازرسی بدست می آید . تجربه بازرسی قطعات بدون جوش نیز برای بازرس جوش، فوق العاده مفید است، زیرا طرز فکر و دیدکاری بازرس را وسعت می بخشد.
در بعضی محافل برای صدور گواهینامه صلاحیت بازرسی جوش، از نظر عملی، سوابق بازرسی جوش با وظایفی که در رابطه با بازرسی جوش هستند را ملاک دادن امیتاز می شمارند.

 

ـ تجربه جوشکاری
تجربه واقعی در جوشکاری یا اپراتوری جوشکاری برای بازرس جوش گرانبهاست. تجربه جوشکاری، دانش جوشکاری بازرس را وسیع می کند، برای او اعبتر می آورد و در توجیه علل مردود کردن کار ضعیف او را یاری می نماید.
بعضی از کارفرمایان خواستار داشتن تجربه جوشکاری برای بازرس مورد نظر خود هستند.

 

 

 

 

 

نتیجه گیری
در تمام فعالیت های مهندسی، به منظور آگاهی از کیفیت جوش و مجموعه جوش داده شده، بازرسی جوش ضروری است.
بازرسی جوش می تواند بمقدار قابل توجهی از پیدایش عیوب و تکرار اشتباهات جلوگیری کرده و در هزینه تعمیران صرفه جویی نماید.
ـ بازرسی جوش می تواند از چگونگی رعایت اصول فنی، ضوابط و استانداردها خبر دهد.
ـ بازرسی جوش می تواند ایمنی، بهره وری و عمر بیشتر تأسیسات و تجهیزات راتأمین نماید.
ـ بازرسی جوش می تواند از مطابقت جوش و سازه جوش داده شده با نیازمندیهای طرح اطمینان دهد.
ـ بازرسی جوش بایستی توسط بازرس صلاحیت دار انجام شود

 


+ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند 1384ساعت 8:46 توسط abbas shakori | یک نظر
________________________________________
بازرسی چشمی

 

بازرسی چشمی
کاربرداطلاعاتی که در این راهنما آمده است برای مسئولیتها و وظایف عمومی بازرسان چشمی جوش و همچنین کسانی که مسئولیتها و وظایف دقیقی که در کد و استانداردهای خاصی تعریف شده دارند، قابل اجرا می باشد.بازرس باید دانش هر یک از اصول و روشهای آزمون موردنیاز جهت یک جوش مشخص را داشته باشد
مدیریت و نظارت بر بازرسی باید از اصول و روشهای اعمال شده ،درک کافی داشته باشند و این جزئی از مسئولیتهای آنان می باشد.
طراحی و ذکر خصوصیات مناسب مربوط به بازرسی چشمی باید به عنوان قسمتی از قرارداد در نظر گرفته شود. در غیاب چنین ملزوماتی از سازنده باید خواسته شود که بصورت کتبی ،جزئیات روشهای مورد استفاده شامل روشهای آزمون را تهیه کند.
استانداردهای پذیرفته شده باید از طریق سازنده و خریدار ، قبل از هر گونه شروع جوشکاری ، دقیقا درک و تفهیم شود.این مساله فقط به خاطر استفاده موثرتر از روشهای آزمون نمی باشد بلکه برای جلوگیری از بوجود آمدن هر گونه اشکال در جوشکاری انجام گرفته است که ایا جوشکاری ،رضایت بخش و بر طبق خصوصیات ذکر شده در قرارداد بوده یا نه.

 


هدف: این راهنما شامل پیش زمینه ای از اصول ضروری برای پرسنلی که بازرسی چشمی جوش را انجام می دهند، همچون توانایی ها و محدودیت های فیزیکی ، مثل دانش فنی ، آموزش، تجربه، قضاوت و تاییدیه می شود.این راهنما اصولا یک معرفی از آزمونهای چشمی مربوط به جوشکاری را در برمی گیرد. این بازرسی ها بر حسب زمانی که انجام می گیرند در سه بخش طبقه بندی می شوند:

 

قبل از جوشکاری

 

در حین جوشکاری

 

بعد از جوشکاری

 

بازرسی چشمی ممکن است بوسیله افراد یا سازمانهای مختلفی انجام گیرد.افرادی که بازرسی چشمی را در مراحل جوشکاری انجام می دهند شامل جوشکاران ، ناظران جوش ، بازرس جوش کارفرما، بازرس خریدار یا بازرس هماهنگ کننده ، می شوند.همچنین در این جزوه در مورد وسایل و تجهیزات بازرسی چشمی که مکررا استفاده می شود همچون وسایل اندازه گیری و دستگاههای نشان دهنده مروری شده است.یک بخش نیز در مورد رکوردهای ثبت شده است وابعادی را که در یک سند رسمی نتایج بازرسی چشمی باید در نظر گرفته شود را بیان می کند. بالاخره این راهنما مرجع یا مطالب بیشتری را در بر میگیردکه ضرورت هایی با جزئیات بیشتر را برای برنامه های بازرسی چشمی ویژه در اختیار قرار می دهد.

 

اطلاعات عمومی .در بسیاری از برنامه های تدوین شده توسط سازنده جهت کنترل کیفیت محصولات،از آزمون چشمی به عنوان اولین تست و یا در بعضی موارد به عنوان تنها متد ارزیابی بازرسی ،استفاده می شود اگر آزمون چشمی بطور مناسب اعمال شود،ابزار ارزشمندی می تواند واقع گردد
بعلاوه یافتن محل عیوب سطحی، بازرسی چشمی می تواند بعنوان تکنیک فوق العاده کنترل پروسه برای کمک در شناسایی مسائل و مشکلات مابعد ساخت بکار گرفته شود
آزمون چشمی روشی برای شناسایی نواقص و معایب سطحی می باشد نتیجتا هر برنامه کنترل کیفیت که شامل بازرسی چشمی می باشد،باید محتوی یک سری آزمایشات متوالی انجام شده در طول تمام مراحل کاری در ساخت باشد.بدین گونه بازرسی چشمی سطوح معیوب که در مراحل ساخت اتفاق می افتد،میسر میشود.
کشف و تعمیر این عیوب در زمان فوق،کاهش هزینه قابل توجهی را در بر خواهد داشت.بطوری که نشان داده شده است بسیاری از عیوبی که بعدها با روشهای تست پیشرفته تری کشف می شوند،با برنامه بازرسی چشمی قبل،حین و بعد از جوشکاری به راحتی قابل کشف می باشند سازندگان فایده یک سیستم کیفیتی که بازرسی چشمی منظمی داشته است را بخوبی درک کرده اند.
میزان تاثیر بازرسی چشمی هنگامی بهتر می شود که یک سیستمی که تمام مراحل پروسه جوشکاری(قبل،حین و بعد از جوشکاری) را بپوشاند،نهادینه شود.

 

 

 

 

 

قبل از جوشکاری ،یک سری موارد نیاز به توجه بازرس چشمی دارد که شامل زیر است:
مرور طراحی ها و مشخصات
چک کردن تاییدیه پروسیجرها و پرسنل مورد استفاده
بنانهادن نقاط تست
نصب نقشه ای برای ثبت نتایج
مرور مواد مورد استفاده
چک کردن ناپیوستگی های فلز پایه
چک کردن فیت آپ و تراز بندی اتصالات جوش
چک کردن پیش گرمایی در صورت نیاز
اگر بازرس توجه بسیار دقیقی به این آیتم های مقدماتی بکند،می تواند از بسیاری مسائل که بعدها ممکن است اتفاق بیافتد،جلوگیری نماید.مساله بسیار مهم این است که بازرس باید بداند چه چیزهایی کاملا مورد نیاز می باشد.این اطلاعات را می توان از مرور مستندات مربوطه بدست آورد.با مرور این اطلاعات،سیستمی باید بنا نهاده شود که تضمین کند رکوردهای کامل و دقیقی را می توان بطور عملی ایجاد کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   49 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جوش

دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیده‌اید که تاریخچه‌ی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط می‌شود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینه‌های رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آینده‌نگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعه‌ی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قنات‌ها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لوله‌کشی‌ها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آن‌ها کاسته شده و مردم به استفاده از روش‎های جدید مانند آب لوله‌کشی‌ها گرویده‌اند. با این وجود، می‌توان از قنات‌ها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.

1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمع‌آوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره می‌گویند. کاریز کلمه‌ای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عده‌ای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کرده‌اند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عده‌ای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن می‌‌دانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده می‌شود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافی‌نویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کرده‌اند. اسامی برخی از آن‌ها به شرح زیر می‌باشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستاره‌شناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخ‌نویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخ‌نگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافی‌نگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخ‌نگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره کرده‌اند.
از میان مورخین مسلمان نیز می‌توان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرف‌الزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمس‌الدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسان‌الملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره نموده‌‌اند که نشانگر اهمیت قنات‌ها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر می‌باشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت می‌دهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگ‌نبشته‌های اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ می‌دانند، در حالی که علم باستان‌شناسی، مردم‌شناسی و زبان‌شناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
می‌دانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینه‌تر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافته‌های باستان‌شناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت می‌کند که مدنیت در شرق ایران و داستان‌های ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط می‌شود. یافته‌های باستان‌شناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به‌دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات می‌کند، در حالی که سنگ‌نبشته‌ها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش می‌دهد.
در دهه‌های اخیر بسیاری از فرضیه‌های تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیست‌شناسی، باستان‌شناسی و انسان‌شناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال می‌گذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال می‌گذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلت‌هایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقب‌تر می‌برد و اثبات می‌کند که آریایی‌ها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نموده‌اند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهم‌ترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگ‌های متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نام‌هایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت ده‌ها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسان‌شناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد می‌باشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدن‌های گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون می‌باشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهره‌برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قنات‌های فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قنات‌ها در سایر کشورهای جهان است. مهم‌ترین قنات‌های ایران در استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفت‌انگیزترین کارهای دسته‌جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آب‌رسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه‌ریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفت‌انگیز آب‌رسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بوده‌اند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیت‌های متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستان‌شناسی این فن‌آوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخش‌هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز می‌گردد. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمی‌ترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سال‌های 705 تا 722 قبل از میلاد می‌زیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال 714 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود می‌‌باشد). سارگون از کوه‌های زاگرس می‌گذرد و به ناحیه‌ای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 60 کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه می‌رسد. او متوجه می‌شود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیه‌ای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمی‌کند برای این که او در دشت‌هایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیک‌ها یا سیستم‌هایی از حداقل دو هزار سال پیش در آن‌ها معمول بوده است، اما آن‌چه که او را شگفت‌زده می‌کند، بی‌اطلاعی از منشأ این آب‌ها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قنات‌ها را چه کسانی ساخته‌اند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیده‌ای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت می‌دهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود 21 رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ 1925، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و می‌دانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنی‌ها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. می‌دانیم داستان‌های شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستان‌های شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارس‌ها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه همراه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی کوروش دوم بنیان گذاشته شد. هم‌چنین تخت جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان در آمد. شهر راگس یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیت‌ترین شهرها بوده است. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند، زیرا در آن زمان رودها و یا چشمه‌هایی بیش از امروز وجود نداشته است؛ اما به هر حال قدیمی‌ترین قنات ثبت شده در تاریخ به 3 هزار سال پیش (30 قرن قبل)، باز می‌گردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دوره داریوش کبیر (486-521 قبل از میلاد) که اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سراسر فلات ایران به شمار می‌رود، قنات‌های متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیج‌فارس، خراسان، یزد و کرمان در دوره هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره صفویه و قاجاریه حفر گردیده است.
از مطالعه کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی می‌بریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب می‌شده است. در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی می‌دانند و بعضی نیز آن را دایره‌المعارف فرهنگ باستان محسوب می‌کنند چنین جملاتی وجود دارد:
"سوگند یاد می‌کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می‌کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه".
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آب‌های روان را جاری می‌کند و سبزی و خرمی ایجاد می‌کند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتا است، بنابراین کاشت درخت و دایر نمودن پردیس (فردوس، پاریس) یا باغ، امر مقدسی بوده است. بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدس بوده است و مردم به آن پارچه گره می‌زدند، آن را تزیین می‌کردند و حاجت می‌طلبیدند. به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد (بغ+ داد) بردند؛ مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند شادمان گردیدند و پنداشتند که او سزای عمل خود را دیده است. هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در بعضی از روستاهای سنت‌گرای گناباد درخت سرو را مقدس می‌شمارند و نخل مراسم محرم را از سرو می‌سازند. سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته می‌شد بر قبر عارفی روییده‌اند نمونه‌های این‌گونه تقدس‌های به جا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال 1357 نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد می‌کرد یا کاریز خشکی را بازسازی می‌نمود، مالیات 5 نسل بر او بخشوده می‌شد. در سیاحت‌نامه فیثاغورس به باغ‌های مصفا که با دولاب آبیاری می شده‌اند، اشاره شده که کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی می‌پرداخته است.
ایرانی‌ها در کندن کاریز و کانال مهارت خاصی داشتند. در مورد حفر کانال سویز، در موزه باستان قاهره سنگ‌نوشته‌ای نگهداری می‌شود که بخش اعظمی از نوشته‌های آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: "من داریوش به همراه پارسی‌ها مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند".
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی‌ که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دست‌یابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه می‌یابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) بر می‌گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب می‌کند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمی-تحقیقی تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دست‌یابی به آب در ایران» می‌نویسد. او در این نوشته خود ثابت می‌کند که قنات اختراع ایرانیان است و ده‌ها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی‌ها فن قنات را چند قرن پس از ایرانیان آموخته‌اند. گوبلو در کتاب خود که در سال 1979 انتشار یافته می‌نویسد:
"همه چیز دال بر آن است که نخستین قنات‌ها در محدوده فرهنگی ایران ظاهر شده‌اند و انگیزه اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یکجانشینی و توسعه کشاورزی و آبادی بوده است، به طوری که این صنعت در میان ترک‌های شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ‌نشینی داشته‌اند رونق نیافته است."
گوبلو ده‌ها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است، اما برای جلوگیری از طولانی ‌شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجه‌گیری کوچکی از نوشته‌های مهم این دانشمند فرانسوی است اکتفا می‌شود: این دانشمند در نتیجه سال‌ها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و هم‌چنین استفاده از صدها منابع، معتقد است که خاستگاه اصلی قنات ناحیه آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه معادن سرب این نواحی می‌باشد و این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزاره اول قبل از میلاد مسیح اختراع شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت. این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی در سال‌های 800 قبل از میلاد به وسیله کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آن‌جا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود 750 میلادی مسلمانان بنی‌امیه این فن را از آن‌جا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آن‌جا به مراکش منتقل شد و حدود سال 1520 میلادی به آمریکا به ویژه منطقه لس آنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسی‌ها، آب لس‌آنجلس آمریکا ابتدا به وسیله قنات تأمین می‌شده است) و در سال 1540 میلادی به ناحیه پی‌کارد شیلی منتقل شده است. بررسی‌های گوبلو ثابت می‌کند که سیستم قنات در سال 1780 یعنی در حدود 200 سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.
اعراب با حفر چاه آب مورد نیاز خود را تأمین می‌کردند ولی به دلیل شیب‌دار نبودن سرزمین عربستان نمی‌توانستند از تکنیک قنات استفاده کنند. در دوره اسلامی نیز قنات به عنوان یک روش آب‌رسانی در فلات ایران پذیرفته شده و علاوه بر مردم عادی، روستاییان و کشاورزان، عده‌ای از حکام، سرمایه‌‌داران و زمین‌داران نیز در ایجاد و گسترش قنات‌‌ها تلاش نموده‌اند. در این دوران نیز کاریزها در نقاط مختلف جهان گسترش یافته و حتی بعدها به قاره آمریکا نیز رسیده است. پس از اسلام، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قنات‌ها و لایروبی قنات‌های موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص، با گزینش تهران به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قنات‌های جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض، کانالی به طول 53 کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیایی و شهری ثابت کرد که نمی‌توان از مزایای فنون قدیم چشم‌پوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمی‌توانند به هیچ وجه، جایگزین بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود 50 سال پیش، قبل از آن که سیستم آب‌رسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قنات‌هایی تأمین می‌شد که نوع معماری و مهارت در ساخت آن‌ها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار می‌رفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرح‌ریزی و اجرای ساخت‌وساز قناعت‌ها را به شکلی استثنایی و ماندگار فراهم آورد.
3- قنات‌های گناباد
در شهرستان گناباد نیز بیش از 800 قنات از ادوار مختلف تاریخ وجود دارد که علاوه بر این که منابع پایدار آبی در کویر به شمار می‌روند نقشی بنیادین در زندگی اجتماعی انسان وایجاد شهرنشینی و مدنیت ایفا نموده‌اند. این شاهکارهای مهندسی برخلاف بسیاری دیگر از آثار تاریخی ودست‌ساخته‌های گذشتگان، امروزه نیز کاربرد خود را حفظ کرده ولی کمتر در زمره سازه‌های شگفت‌انگیز علمی و مهندسی مورد تحقیق و توجه محققین وعلاقمندان و گزارشگران قرار گرفته‌اند. از جمله قنات‌های مهم و تاریخی گناباد می‌توان قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن، ریاب، بیدخت، قوژد، کهنه و متروک، زیبد را نام برد. به جز روستای سنو، گوهردشت و رزو (رضویه) سایر روستاهای گناباد از قنات و چاه‌های عمیق بهره می‌برند. سنو به دلیل برخورداری از آب چشمه‌ای که از یک دریاچه و غار درون کوه‌های زرد (رزو) به طول تقریبی 12 کیلومتر و ذخیره تقریبی قابل توجهی حتی در خشکسالی‌های متوالی تغییری نمی‌یابد و بنابراین نیازمند حفر قنات نبوده است. آب رزو و گوهردشت نیز از همان غار و دریاچه مشترک با سنو تأمین می‌شود. غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر و شاید عظیم‌تر باشد که تاکنون مورد کاوش قرار نگرفته است.
اکتشافات باستان‌شناسی به خوبی ثابت می‌کند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانه‌ها چگونه می‌توانسته است باعث مهاجرت تمامی ساکنان یک شهر مانند شهر سوخته در زابل شود، اما در مناطقی مانند گناباد مردم پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی به جای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
3-1- قنات قصبه
می‌دانیم که شهرستان گناباد از شهرهای کهن و دارای پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی است که پیشینه آن به دوران پیش از تاریخ نگارش و هم‌زمان با تمدن شهر سوخته زابل بر می‌گردد. آثار به دست آمده از گورستان گبرها و غارهای مسکونی در کلاته خاتمه در زیبد، خانیک و کلات این ادعا را به خوبی اثبات می‌کند که اولین سکونتگاه انسان‌های اولیه در این منطقه به دره‌های سرسبز کلاته شهاب زیبد، سنو، کلات و کاخک مربوط می‌شود. بر اثر تغییر آب و هوا از میزان باران و سرسبزی این منطقه کاسته شده و به مرور جمعیت به دشت گناباد آمده‌اند. حفر قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن و ریاب به این دوره مربوط می‌شود (بین 3 تا 3500 سال قبل). اولین نوشته‌ها در مورد قنات به نوشته‌های هخامنشی و نوشته‌های فیثاغورس، هردوت، گزنفون و نئارکوس مربوط می‌شود، ولی مسلماً قبل از این دوره هم که تاریخ شفاهی محسوب می‌شود قنات وجود داشته است.
قنات قصبه با 33133 متر طول، 300متر عمق و470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفر شده است. با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان گفت 56 هزار تن خاک و سنگ برای حفر مادر چاه و چاه‌های عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری توسط کارگران و مقنیان جابه‌جا شده است و جابه‌جایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیق‌ترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدن بشری به شمار می‌رود. قنات قصبه از نظر طولی دومین قنات ایران بعد از قنات زارچ یزد (60 کیلومتر) محسوب می‌شود و پرآب‌ترین قنات منطقه کویری است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی

دانلود مقاله یادگیری مشارکتی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله یادگیری مشارکتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
این موضوع که دانش آموزان چگونه یکدیگر را درک کرده و چگونه با هم ارتباط برقرار می کنند جنبه ای فراموش شده از آموزش است . بیشتر زمان آموزش ، صرف ایجاد ارتباط مناسب بین دانش آموزان و مواد آموزشی می شود و مقدار نیز صرف چگونگی تعامل با دانش آموزان می گردد . اما چگونگی ارتباط دانش آموزان با یکدیگر، نادیده گرفته شده است . سه راه اصلی که دانش آموزان هنگام یادگیری می توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند عبارت است از :
1- با هم رقابت داشته باشند تا بهترین فرد مشخص شود ( موقعیت رقابتی )
2- به طور انفرادی به سمت هدفشان پیش روند بدون اینکه توجهی به دیگران داشته باشند ( موقعیت انفرادی )
3- به طور مشارکتی عمل کرده و همان علاقه ای را که یادگیری نیز داشته باشند
( موقعیت مشارکتی )
موقعیت رقابتی به عنوان وابستگی متقابل مخرب مطرح است که در آن یک شخص برنده و دیگران بازنده می باشند. در موقعیت یادگیری انفرادی ، دانش آموزان مستقل از یکدیگر و برای رسیدن به ملاک های از پیش تعیین شده توسط معلم، تلاش می کنند . موفقیت آنها بستگی به دستیابی به ملاک ها داشته و عملکرد سایرین در نمره ی آنها موثر نیست .
موقعیت یادگیری مشارکتی ، به عنوان نوعی وابستگی متقابل سازنده مطرح است به این معنی که دانش آموزان در گروه های کوچک با هم مشارکت و در یادگیری مطالب به یکدیگر کمک می کنند به طوری که هر یک از آنها در آینده بتوانند به صورت
انفرادی از عهده انجام آن برآیند آنها موفقیت یکدیگر را تحسین کرده و همدیگر را در انجام تکالیف تشویق می کنند و یاد می گیرند که بدون توجه به نژاد ، طبقه ی اجتماعی ، هوش، و یا توانایی متفاوتشان با یکدیگر کار کنند.
باید توجه داشت که این سه الگوی تعامل اثرات یکسانی بر یادگیری مهارت ها و مفاهیم در دانش آموزان ندارند ، مهم این است که دانش آموزان یاد بگیرند که به شیوه ای موثر در هر کدام از این موقعیت ها با سایر دانش آموزان تعامل کرده و قادرباشند بهترین شیوه را انتخاب کنند. در این مقاله به بررسی یادگیری مشارکتی به عنوان یکی از بهترین راه های تعامل بین دانش آموزان و همچنین به عنوان یک روش آموزشی موثر در کلاس درس می پردازیم.

 

 

 

ارکان اصلی یادگیری مشارکتی
تعریفی که جانسون از یادگیری مشارکتی ارائه می دهد به این صورت است: "کسب اهداف گروهی که در صورت کار انفرادی یا در صورت رقابتی ، نمی توان به آنها دست یافت"
جانسون بر این اساس 5 رکن اصلی را برای یادگیری مشارکتی ذکر می کند. باید توجه داشت که این ارکان برای هر نوع رابطه ی مشارکتی موثر- نه تنها در زمینه ی آموزش بلکه در خانواده ، گروه های کاری بزرگ سالان و ... لازم و ضروری است.
1- وابستگی متقابل سازنده
اولین و مهمترین عنصر در یک کلاس درس مشارکتی این است که دانش آموزان باور داشته باشند که متقابلاً به یکدیگر وابسته اند، به این صورت که یا همه با هم شنا می کنند و یا با هم غرق می شوند در یک موقعیت یادگیری مشارکتی هر دانش آموز مسئول است که
1- موارد درسی معین شده را فرا گیرد
2- مطمئن شود سایر اعضای گروه نیز موارد درسی را فراگرفته اند.
2- تعامل تشویق کننده ی رو در رو
به این معنی که اعضای گروه یکدیگر را در رسیدن به اهداف تشویق و ترغیب کنند ، یادگیری یکدیگر را تهسیل نمایند،به طور موثری به یکدیگر کمک کنند،بازخوردهای سازنده به هم بدهند ، نیازهای یکدیگر را برطرف کرده و در استدلالات و نتیجه گیری ها بحث نمایند.
3 – مسئولیت فردی
سومین عنصر یادگیری مشارکتی آن است که هر یک از اعضا مسئولیت خاصی دارد و هیچ کس نمی تواند بدون این که در فعالیت گروه نقشی داشته باشد،از نتایج کار بقیه ی افراد بهره مند شوند در واقع هدف اصلی مسئولیت فردی آن است که افراد بتوانند تکلیفی را که امروز به طور مشارکتی انجام شده ، در آینده به تنهایی انجام دهند .
راه های ایجاد مسئولیت فردی
- کوچک نگهداشتن اندازه ی گروه
- ارائه ی آزمون جداگانه به هر یک از اعضای گروه
- انتخاب یکی از اعضای گروه به طور تصادفی برای شرح فعایت انجام شده در گروه به صورت شفاهی.
- مشاهده و یادداشت برداری از فعالیت هر یک از اعضای گروه .
- درخواست از اعضای گروه برای توضیح دادن مطالب آموخته شده به سایر دانش آموزان کلاس.

 


4- مهارت های گروهی و بین فردی
چهارمین عنصر یادگیری مشارکتی، استفاده از مهارت های گروهی و بین فردی است. باید به دانش آموزان مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای مشارکت گروهی موثر آموزش داده شود. مثلاً دانش آموزان باید یاد بگیرند که :
1- به یکدیگر اعتماد کنند
2- افکار و احساسات خود را با دقت و بدون ابهام بیان نمایند
3- یکدیگر را بپذیرند و از هم حمایت کنند
4- اختلافاتشان را به طور سازنده ای حل نمایند .
5- پردازش گروهی
پردازش گروهی به معنای آگاهی از موارد زیر است : عملکرد گروه چگونه است؟ یادگیری چگونه انجام می شود. فعالیت کدام عضو مفید تر است و کدام یک از فعالیت ها باید ادامه یابد یا تغییر کند؟ چنین پردازشی باعث می شود "
1- گروه بتواند روابط کاری مناسب را حفظ کند
2- یادگیری مهارت های مشارکتی تسهیل شود
3- اعضای گروه بر اساس کارشان باز خورد دریافت کنند
4- گروه علاوه بر تفکر شناختی به تفکر فراشناختی نیز دست یابد.

 

پیشینه ی نظری
یادگیری مشارکتی که اولین بار در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت به فلسفه ی جان دیوی در مورد ماهیت اجتماعی یادگیری مربوط است
- ریشه اصلی در دیدگاه ساختارگراها و این که دانش باید توسط خود افراد ساخته شده و به موقعیت جدید یادگیری گسترش یابد، دیده می شود .
- بر اساس نظر ویگوتسکی می توان استدلال کردک که دانش آموزانی که به تنهایی از عهده ی انجام کاری بر نمی آیند ، هنگامی که از کمک معلم و دوستان بهره مند می گردند چگونگی انجام آن کار را یاد می گیرند .
- از لحاظ نظریه ی شناختی – اجتماعی باندورا، وقتی شرایطی فراهم می آید که دانش آمموزان صحیح انجام دادن کاری را توسط دوستانشان مشاهده می کنند و خود نیز انجام آن کار را می آموزند و زمانی که موفقیت خود یا دوستانشان تقویت می شود اشتیاق بیشتری برای انجام آن کار پیدا می کنند .
اجرای یادگیری مشارکتی در کلاس درس
برای اجرای این روش در کلاس، معلم باید فعالیت هایی را طرح ریزی کند که برخی مربوط به قبل از اجراء ، برخی مربوط به زمان اجرا و برخی دیگر مربوط به پس از اجرای برنامه ی مشارکتی است . این فعالیتها در زیر به ترتیب توضیح داده می شود .
الف ) فعالیت های معلم قبل از اجرای کلاس مشارکتی
1- هدف های آموزشی یادگیری مشارکتی را مشخص کند
معلم باید توضیح دهد که چرا از این روش استفاده کرده است، چه منافعی برای دانش آموزان دارد و پیامدهای آن چیست ؟
2- نقش افرار گروه را معینن نماید
در مورد این که معلم خودش باید نقش ها را تعیین کند یا این که نقش ها توسط دانش آموزان تعیین شود اختلاف نظر وجود دارد . مهم آن است که هم اعضای گروه نقش هایی مجزا داشته باشند و هم دانش آموزان نقش یکسانی در تمام کلاس ها ی درس برعهده نگیرند.
3- اندازه ی گروه ها را تعیین کرده و دانش آموزان را در آنها قرار دهد اندازه ی گروه بین 2 تا 4 نفر می باشد. گروه ها می توانند همگن یا نا همگی باشند وقتی اعضای گروه مشخص شد ، بهتر است تا مدتی در آن تغییری ایجاد نگردد چون انسجام مجدد گروه زمان بر خواهد بود.
4- کلاس درس را مرتب کند
فضای کلاس باید طوری مرتب شود که معلم و دانش آموزان به راحتی بتوانند حرکت کنند. لازم است صندلی های اعضای گروه رو به روی هم قرار گیرد به طوری که امکان تعامل رو در رو وجود داشته باشد
5- تکالیف درسی را مشخص کند
معلم باید تکالیف را با روش آموزشی که به کار می گیرد متناسب نماید. تکالیف گروه یادگیری مشارکتی باید جالب ، چالش انگیز و بر انگیزاننده باشد.
6- ملاک های موفقیت را توضیح دهد
معلم باید مهارت های گروهی و ملاک های ارزیابی تکالیف را بیان کند. بهتر است این کار با همکاری دانش آموزان انجام شود.
7 - مواد درسی آموزشی را به گونه ای طراحی کند که وابستگی متقابل ایجاد شود مواد درسی برای گروه مشارکتی باید به گونه ای باشد که همه افراد گروه بتواند در موقعیت گروه سهیم باشند.اگر هر یک از اعضا سهم خاصی در تکلیف نداشته باشد سازمان و انسجام گروه به خطر می افتد .
8 - رفتارهای مطلوب در کار گروهی را مشخص کند
یک بخش ضروری در موفقیت یادگیری مشارکتی آن است که به دانش آموزان یاد داده شود که چگونه در یک گروه با هم مشارکت کنند. برای این منظور معلم می تواند جلساتی را به آموزش این رفتارهای مطلوب، از جمله احترام گذاشتن به نظر دیگران، اجازه گرفتن برای صحبت کردن و ... اختصاص دهد .
ب ) فعالیت های معلم به هنگام اجرای کلاس مشارتی
در این مرحله معلم باید :
1- رفتار گروه ها را مشاهده کند
در طی اجرای کلاسی معلم باید در کلاس قدم زده و هر گروه را مشاهده کند .
2- به نیازهای آنها پاسخ داده و به آنها کمک کند
در حالی که معلم کار گروهها را مشاهده می کند هر زمان که گروه ها نیاز به اطلاعات بیشتر داشته باشند معلم می تواند پاسخگوی آنها باشد.
3 - در صورت نیاز مداخله کند
هنگامی که معلم در کلاس قدم می زند ممکن است متوجه اختلافات و یا تعارض هایی در گروه شود، در این مرحله باید مداخله کرده و هر چه سریع تر تعارض را بر طرف کند و از بروز مجدد آن پیشگیری نماید .
4- گروه ها را تحسین کند
5- معلم باید وقتی دانش آموزان کار را به درستی انجام می دهند به آنها بازخورد داده و آنان را تشویق کند.
ج ) فعالیت های معلم پس از اجرای کلاس مشارکتی
1- خلاصه ای از مطلب درس بیان کند
پس از اینکه کار گروه تمام شد، معلم باید نکات اصلی و مهم درس را به طور خلاصه برای همه ی گروه ها بیان کند و او همچنین می تواند از هر یک از گروه ها بخواهد که این کار را انجام دهند .
2- یادگیری دانش آموزان را ارزیابی کند
معلم باید بر اساس ملاک هایی که در مرحله ی پیش از اجرا تدارک دیده بود، یادگیری دانش آموزان را ارزیابی کنند همچنین مهم است که به دانش آموزان بازخورد فوری از عملکردشان داده شود. چون در غیر این صورت مهارت های یادگیری مشارکتی در آنها پیشرفت نخواهد کرد.
3- از آنچه در جلسه ی یادگیری مشارکتی اتفاق افتاده یادداشت برداری کند معلم باید در مورد این که در این جلسه چه کارهایی انجام شده و به چه علت بوده است یادداشت برداری کند،این یادداشتها می تواند در اختیار دانش آموزان نیز قرار گیرد. معلم باید از این یادداشت ها در بهبود جلسات آتی یادگیری مشارکتی استفاده نماید .
نکات مفید برای معلمان کم تجربه در یادگیری مشارکتی
- جلسات نخستین یادگیری مشارکتی را با یک سخنرانی کوتاه شروع کنید و پس از آن ، از گروه ها بخواهید که مشغول انجام کار شوند .
- هنگامی که برای اولین بار از یادگیری مشارکتی استفاده می کنید بهتر است گروه ها دو نفره باشند .
- مسئلیت اعضای گروه را روی برگه هایی نوشته و آنها را در اختیار دانش آموزان قرار دهید .

 


1- فواید کاربرد روش یادگیری مشارکتی
پانیتز در سال 1996 حدود پنجاه مزیت برای به کار بردن یادگیری مشارکتی عنوان می کند و آنها را در چهار مقوله ی کلی قرار می دهد که عبارتند از
2- فواید اجتماعی
یادگیری مشارکتی باعث می شود تعاملات اجتماعی ارتقاد یابد. وقتی اعضای گروه نتایج و دلایل خود را توضیح می دهند ، مهارت های ارتباط کلامی رشد می یابد . یادگیری مشارکتی، رفتارهای اجتماعی مناسب را ، که در شرایط مختلف ضروری هستند، الگو قرار داده و دانش آموزان از مهارت اجتماعی مورد نیاز در جامعه و محیط های کاری برخوردار می شوند این روش موجب پذیرش تفاوت های فردی و همچنین در ک دیدگاه دیگران می شود .
3- فواید روان شناختی
نقش فعال دانش آموزان در امر یادگیری باعث می شود احساس رضایت بیشتری از تجربه ی آموزش داشته و نگرش مثبت تری به یادگیری در آنها ایجاد گردد . در یادگیری مشارکتی فرصت بحث در مورد عقاید و ایده ها و همچنین دریافت بازخوردهای سازنده وجود دارد که می تواند در شکل گیری و تقویت عزت نفس موثر باشد . همچنین یادگیری مشارکتی محیطی امن برای دانش آموزان ایجاد می کند، زیرا خطاهای فرد قبل از این که در کلاس عنوان شود ، توسط همکلاسی های وی و در داخل گروه تصحیح می شود. یادگیری مشارکتی باعث ایجاد انگیزه درونی در دانش آموز می گردد .
4 – فواید تحصیلی
در یادگیری مشارکتی، دانش آموزان هم از طرف معلم و هم از طرف اعضای گروه تقویت دریافت می کنند که این باعث رشد خودکار آمدی بالاتری در آنها شده و به تبع آن نمرات ؛آنها افزایش خواهد یافت . بر طبق تحقیقات انجام شده یاد آوری اطلاعاتی که از طربق مشارکتی آموزش داده شده بیشتر از سایر روش ها می باشد .
همان گونه که ویسگوتسکی بیان می کند.
وقتی دانش آموزان عقاید و ایده های خود را به صورت کلامی مطرح می کنند، باعث واضح تر شدن مفاهیم برای خودشان شده و مطالب کاملاً در حافظه ی آنان جای می گیرد. یلذگیری مشارتی در دانش آموزان ایجاد خود تنظیمی می کند که بر عملکرد تحصیلی آنها تاثیر مثبت خواهد داشت .
5- فواید ارزیابی
در کلاس های یادگیری مشارکتی معلم می تواند باز خورد فوری به دانش آموزان دهد و بد فهمی آنها را از همان ابتدا تصحیح نماید . ارزیابی تنها بر اساس نمره ی یک فرد در یک امتحان خاص نیست و منابع متعددی از جمله کار گروهی ، فعالیت شخص در گروه ، مسئولیت پذیری او و ... مد نظر قرار می گیرد .
مربیان غالباً در فعال کردن فراگیران در کلاس و نیز کنترل کلاس های فعال دچار مشکل هستند؛ این تحقیق به نحوی به هدف و نقش اینگونه فعالیت ها, شیوه های اداره آنها, اقدامات ترغیبی و کنترل و ویژگی های یک یادگیری فعال و مشارکتی پرداخته است.
فراگیران عمدتاً تحت تاثیر شخصیت مربیان خویش قرار می گیرند, به علاوه مربیان خوب ویژگی هایی را دارا هستند که شناخت آنها می تواند هر مربی دلسوزی را به سوی یک شخصیت مثبت, کارآمد و باوقار سوق دهد. در این رابطه نیز فصلی پرداخته شده و رابطه آنها با نیازهای فراگیران مورد توجه قرار گرفته است.
از آنجائی که شیوه های نوین تدریس منجر به فعالیت و مشارکت فراگیر در آموزش و یادگیری می شود, لذا در این تحقیق سعی شده انواع روش های تدریس که متکی و مبتنی بر مفاهیم می باشد مورد بحث قرار گیرد و محاسن و مزایای هر کدام مطرح گردیده است؛ بکارگیری هر کدام از روشهای پیشنهادی بر دلایل خاص خود مبتنی است و مسلماً نتایج یکسان در برنخواهد داشت.
مسلماً یکی از شگردها برای مشارکت فراگیر در یادگیری و آموزش استفاده از تجهیزات و تکنولوژی آموزشی می باشد. اگر تا دیروز آموزش‌ تنها از معلمان‌ و مربیان‌ سود می‌برد و کتاب‌ به‌ عنوان‌ اصلی‌ترین ‌منبع‌ اطلاعاتی‌ در امر آموزش‌ محسوب‌ می‌گشت‌, امروزه‌ آموزش‌ با روش‌ها و ابزارها و محیطهای‌ جدید ارتباطی‌ روبرو شده‌ است‌.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یادگیری مشارکتی

دانلود مقاله پیشگویی به نام ادگار کیسی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پیشگویی به نام ادگار کیسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اِدْگار کِیسی: (۱۸ مارس ۱۸۷۷ – ۳ ژانویه ۱۹۴۵)، یک آمریکایی مشهور بود که توانایی‌های ذهنی داشته‌است. او مدعی بود وقتی که به حالت خلسه (هیپنوتیزم کردن خود) فرو می‌رود، توانایی دستیابی به جواب سؤال‌هایی با موضوعاتی مانند سلامتی یا آتلانتیس را دارد. به خاطر اینکه او کارهای ذهنی خود را در حالت نیم خواب انجام می‌داده‌است وی را «پیامبر خفته» و «بزرگ ترین عارف آمریکایی» نیز خوانده‌اند. او یک مدیوم (واسطهٔ روحی) بوده‌است، با این حال او می‌خواست که مردم او را یک شفادهنده بدانند نه یک مدیوم.

 


روش ها
کیسی در یک حالت نشئگی کار می کرد. این بدان معناست که او می توانست در حال خواب صحبت کند و به سؤال های اشخاص در مورد سلامتی، حال و آینده پاسخ دهد. این اطلاعات «خوانش» نامیده شد. در ابتدا این خوانش ها دربارهٔ سلامت جسمانی افراد بود (خوانش های جسمانی)؛ بعداًاین خوانش ها راجع به «زندگی های گذشته»، «رایزنی های تجاری»، «تعبیرخواب»، و همچنین سلامتی روحی روانی» بود. انجمن تحقیق و روشن فکری به طور متداول مراقبت از تمام خوانش های او را بر عهده می گیرد و با بیماران پیش و پس از تشخیص درمان توسط خوانش تماس می گیرد. خوانش ها بر فکر عصر جدید اثر گذاشته اند
تاریخ زندگی
ادگار کیسی در 18 مارس 1877 نزدیک هاپکینزویل، کنتاکی متولد شد. وقتی او 10 ساله بود انجیل را بارها و بارها می خواند. او می خواست به مردم دربارهٔ خدا بگوید و آنها را شفا بدهد
اولین شغل ها
او در دسامبر 1893 به هابکینزویل رفت. اولین شغل او در بین سال های 1898 – 1894 در «انبار کالاهای خشک ریچارد» بود؛ سپس در «کتابفروشی هوپر» کار کرد؛ که هر دو در خیابان اصلی بودند. سپس او در سال 1903 با گرترود ایوانس ازدواج کرد
تجارت
در سال 1900 او با پدرش به تجارت و فروش حق بیمه روی آورد. اما او در 18 آوریل دوچار بیماری سخت التهاب حنجره می شود و او به هیچ عنوان نمی توانست حرف بزند. او مجبور بود حدود یک سال در خانه با پدر و مادرش بماند. او یک عکاس شد زیرا عکاسی نیازی به صحبت کردن نداشت. او به عنوان یک دستیار در کارگاه عکاسی دابلیو. آر بولز در نبش خیابان نهم و خیابان ویرجینیا در هاپکینزویل مشغول به کار شد
اولین کار هیپنوتیزور
در سال 1901 یک شخص هیپنوتیزور و سرگرم کنندهٔ مردم به نام هارت در حال انجام کارهای سرگرم کننده در نمایشخانهٔ هاپکینزویل بود. او شنید که کیسی بیمار بود و از کیسی پرسید که آیا او می تواند برای شفا یافتن تلاش کند؟ کیسی گفت: بلی و هارت برای شفا دادن کیسی در حضور یک تماشاگر تلاش کرد. کیسی در حال از خود بیخودی ناشی از هیپنوتیزم توانست صحبت کند اما وقتی او بیدار شد نتوانست صحبت کند. هارت کیسی را آنقدر هیپنوتیزم کرد که صدایش بعد از خواب نیز عادی بماند، اما صدای کیسی عادی نشد
هیپنوتیزم عمیق
هارت مجبور بود برود اما یک هیپنوتیزور دیگر به نام آل لین ، کمک کردن به کیسی را برای داشتن یک صدای خوب ادامه داد. لین از کیسی هنگامی که در یک خواب هیپنوتیزم است، می خواهد که ذات و ماهیت حالتش را توضیح دهد و شفا یابد. کیسی خودش بیماری مزمنش را به جز یک بار از «من» استفاده کرد از نگاه اول شخص جمع (یعنی «ما») شرح داد. در خوانش های بعدی او به طور معمول با عبارت «ما یک بدن داریم» شروع می کرد. بر طبق خوانش نقصان صدایش به خواب روانشناسانهٔ هیپنوتیزم بستگی داشت و می توانست با افزایش گردش خون در محفظهٔ صدا اصلاح شود. لین پیشنهاد کرد که گردش خون افزایش یافته است و ناگهان صورت کیسی به طور ناگهانی و به واسطهٔ افزایش گردش خون صورت کیسی قرمز شد و قفسهٔ سینهٔ او نیز به قرمز روشن تغییر رنگ داد. بعد از بیست دقیقه کیسی هنوز در خواب بود گفت که درمان انجام شد. وقتی او بیدار شد صدایش به حال عادی مانده بود. او بعداً باز هم مریض شد، اما دوباره از طریق لین و به همان روش قبلی که شفا یافته بود، به طور کامل درمان شد
کار کیسی با رشد کردن شهرتش رشد کرد. او مخالف عطا کردن داوطلبانه بود و این کار را برای حمایت از خود و خانواده اش انجام می داد آنقدر که او می توانست تمام وقت کار کند. او به کار کردن در یک وضعیت مسلم خواب با یک هیپنوتیزور، در تمام زندگی اش ادامه داد. همسر و پسر بزرگش بعداً جای لین را در این قضیه بر عهده گرفتند. یک منشی به نام گلیدیز دیوایس در حالیکه کیسی خواب بود از خوانش هایش یادداشت برداری می کرد. طبق گزارشات کیسی یک بار در زندگی با خانم دیوایس عشقبازی داشت. در سال 1929 بیمارستان کیسی توسط یک ثروتمند ذینفع از خوانش های ذهنی، مورتون بلومنتال در شهر ویرجینیا بیچ تأسیس و حمایت مالی شد. کیسی در سال 1926 بواسطهٔ یک مقاله مهم در کورونت مشهور شد. او خوانش هایش را به 8 بار در روز افزایش داد و تلاش کرد این رقم را افزایش بدهد؛ اما این کار توان زیادی از سلامتی او را گرفت.

 

مشکلات
خوانش های ذهنی یک آسیب را بر سلامتی کیسی ایجاد کرد و او عدم موفقیتش را برای دادن یک خوانش واضح، به کار کردن زیر یک فشار خیلی زیاد نسبت داد. او در برگرداندن پول مشتری های ناراضی وسواسی عمل می کرد. ادگار کیسی در 3 ژانویه 1945،
بعد از پیشگویی مرگش در چهار روز قبل، مرد
خوانش ها
ادگار کیسی به خاطر هزاران خوانشی که او درحال هیپنوتیزم شده داد، مشهور است. او بیش از 14000 خوانش در 43 سال داد. گلیدز دیوایس، منشی او، خوانش هایش را می نوشت و گرترود ایوانز کیسی، همسر وی، او را در طول خواب راهنمایی می کرد
خوانش های جسمانی
خوانش های جسمانی: 9603 خوانش
در آغاز خوانش هایش «خوانش های جسمانی» (خوانش های سلامت) شناخته شدند. کیسی اغلب بدن را اندامگان می نامید. کیسی خود را تحت «تلقین به نفس» قرار می داد. در حالیکه به نظر می رسید او خوابیده است، می گفت که شخص کجا بود، گاهی وقت ها خیابان ها را در طول مسیر نام می برد. سپس او می گفت «بله، ما بدن را می بینیم.»، و اندام مشتری را به طور گردشوار، و سیستم عصبی را در صورتی که دلایلی برای بیماری و یا بد عمل کردن آن باشد، شرح می داد. یک پیغام که به مشتری داده می شد به او می گفت که چطور حالش بهتر شود. خوانش ها خیلی تخصصی بودند و معالجات اغلب تغییر می کردند و یا حتی دریافت نمی شدند، اگر شخص از اندرزها پیروی نمی کرد. مردم اغلب خوانش های سلامتی کیسی را پیگیری می کردند. وقتی انجمن پزشکی تأسیس شد توانست بفهمد که هیچ چیز اشتباه به یک مشتری داده نشده است
خوانش های زندگی
خوانش های زندگی: 1920 خوانش
در یک خوانش زندگی، کیسی «زندگی های گذشته» فرض شدهٔ یک مشتری را شرح می داد. این خوانش ها شرایط جسمی، احساسی و روحی مشتری را در دوره های تجارب زندگی گذشتهٔ او شرح می داد. کیسی در شرح دادن گذشته در موارد بالا با مشتریانش مانند افراد خانوادهٔ سلطنتی، افراد مشهور یا افراد روحانی، چاپلوس نبود
خوانش های تجاری
خوانش های تجاری: 747 خوانش
کیسی برای مردمی که تشخیص می داد فقیر هستند، خوانش های تجاری، شامل رایزنی شرکای تجاری، ذخیرهٔ فروشگاه، طرح های تجاری و غیره را ارائه می داد. کیسی همچنین انجمن تحقیق و روشن فکری را تشکیل داد و رهبری کرد
خوانش های رؤیاها
خوانش های رؤیاها: 630 خوانش
ادگار کیسی هر کسی را به تعبیرخواب و استفاده از رؤیاها در هر روز زندگی تشویق می کرد. یک خوانش رؤیا کیسی را مشغول تعبیرخواب مشتری ها می کرد. در حالیکه او خوانش روی موضوعات زیادی را انجام می داد؛ کیسی اغلب حرف مشتری را در یک خوانش رؤیا قطع می کرد و یک تعبیر را قبل از اینکه خواب به طور کامل تعریف شده باشد، ارائه می داد. بعضی وقت ها او بخش هایی از رؤیاهای مشتری را که مشتری به طور فرضی فراموش کرده بود، پر می کرد. بر خلاف تعبیرخواب یونگ و فروید، کیسی به اعتبار نشانه ها اهمیت نمی داد. او می گفت هر کس نشانه های منحصر به فرد خود را دارد. کیسی ادعا می کرد که در رؤیاهای مردم می توانست درون بینی با ارزشی از زندگی خودشان را دریافت کند و این درون بینی ها همیشه برای کسی که خواب را دیده مفید خواهد بود. بعلاوه او ادعا می کرد که درون بینی روزانهٔ هر شخص می تواند با عشق به افراد مرده یا زنده، بخاطر آوردن تجارب گذشته، دیدن یک آیندهٔ ممکن و تجربه کردن بسیاری از دیگر آثار مادی مرتبط باشد. او اظهار می داشت که این تأثیر توانایی ها چیزی بودند که هر کسی می توانست یاد بگیرد
خوانش های روحی روانی
خوانش های روحی روانی: 450 خوانش
وقتی که کیسی در حالت فرضی خلسه اش نبود، این خوانش ها، خوانش های مورد علاقهٔ او بودند. آنها بر این تمرکز داشتند که شخص بتواند از نظر روحی روانی زندگی بهتری داشته باشد

 


دیگر خوانش ها
دیگر خوانش ها: 954 خوانش
دیگر خوانش ها موضوعات گوناگون مهم دیگری هستند که مناسب با دسته هایی که در بالا نام برده شد نبودند. موضوع مهم، گوناگون بودند و شامل اشخاص گم شده، گنج های مدفون، خوانش های داده شده برای یک انجمن رو به رشد معنوی، توانایی های جسمی، هاله های نورانی، پیشگویی، ساختار حقیقت، زمین شناسی و خیلی مباحث دیگر می شدند
تأثیرگذاری
برای بسیاری افراد، خوانش ها دارای یک تأثیر قوی بر رفتار، باورها، تمرین های سلامتی، دیدگاه به زندگی، امور مربوط به ایمان و اعتقادات و خیلی حوزه های دیگر بود
حرف آخر
بسیاری از خوانش های کیسی به طور عادی از تکرار سیر حرکت عصر جدید خبر می دادند. در سال 1931 ادگار کیسی انجمن تحقیق و روشن فکری را بنیان نهاد. ساختمان مرکزی در شهر ویرجینیا بیچ ایالت ویرجینیا واقع است. امروزه مراکز ادگار کیسی در 18 کشور دیگر، در سراسر جهان وجود دارند.


ظاهرا، دنیا در 21 دسامبر سال 2012 به پایان می رسد! بله، درست متوجه شدید! یا حداقل بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد! دیگر برای شغل آینده ی خود برنامه ریزی نکنید! بدنبال خرید خانه نباشید، و در عوض، چند سال آخر زندگی تان را هرآنطور که می خواهید بگذرانید. اکنون شما فقط چند سال فرصت دارید که از زندگی لذت ببرید... قبل از پایان دنیا!! خُب این سخنان عجیب و غریب چیست؟ تا بحال ما از این پیش گویی ها زیاد شنیده ایم، ولی هنوز اینجاییم و سیاره مان هنوز سرجایش است. چرا این سال 2012 اینقدر مهم شده است؟ این اخبار در تمام دنیا در حال پخش شدن است. (مثلا: در روزنامه اعتماد شماره 1300 یا پایگاه خبری تقریب)
مایاها قومی بودند که چند هزار سال پیش تو مناطق آمریکای مرکزی زندگی می کردند، البته الان هم از قوم اونها بازماندگانی وجود دارن. حتما معبد عکس بالا رو که متعلق به مایا هست رو دیدید
قبل از اینکه وارد مقوله پیش گویی اصلی مایا بشویم باید توضیحاتی راجع به قدرت و تمدن این قوم برای شما بنویسم. مایا! قومی که هزاران سال پیش معبد و هرمی که در بالا مشاهده می کنید رو با 365 پله ساخته! به تعداد روزهای سال. مایا تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده و همه آنها طبق برنامه اتفاق افتاده اند، مایا چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون رو کشف کرده بود، مایا هزاران سال پش در معابدش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان رو روی سنگ ثبت کرد! مایا آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال ماه رو که حدود 279 روز می باشد را محاسبه کرده بود. مایا ها از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است، سال خورشید و زهره را تا چهار رقم اعشار محاسبه کرده اند.
حالا برویم سر اصل مطلب، پیشگویی!
پیشگویی: در 21 دسامبر سال 2012 این شیوه زندگی در روی کره زمین به اتمام می رسد و یک دوره جدید زندگی بر روی زمین شروع می شود.
در چند سایت خوانده ایم که این دوره جدید پر از صلح و عشق و آرامش و پیشرفت هست. (مصداق حرف یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا را صلح و آرامش در دنیا می داند). چند نظریه دیگر نیز هستند که به تفضیل در مورد آنها بحث می کنیم. استاد کلاس #C هم اطلاعاتی در این مورد داشت، جالب این که گفت ما به ناسا یه ایمیل فرستاده ایم و پرسیدیم که آیا سال 2012 اتفاقی در کهکشان خواهد افتاد؟ ناسا پاسخ داده بود که نارسایی هایی مشاهده می شود ولی نمی توانیم تائید کنیم که این اختلالات آسیبی به زمین می رساند یا خیر!
مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده است که در پایان هر دوره یک حادثه جهانی بوقوع می پیوندد و دوره جدید شروع می شود. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم می باشد! و ما وارد دوره ششم خواهیم شد، گفته می شود تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع شود.
سالنامه ی مایا بصورت واضح بیان میکند حوادث آخر زمان مربوط به دوره پنجم که ما تا چند سال آینده در آن زندگی می کنیم در سال 2012 و نزدیک شدن به یک ستاره ی دنباله دار به زمین که شاید منشا این ویرانی ها باشد اتفاق می افتد. تئوری میگوید که درسال 2012 یک شهاب سنگ باعث انفجار خورشیدی میشود که باعث تغییراتی اساسی در کره ی زمین می گردد از جمله ایجاد یک سلسله اتفاقات شدید مانند تغییر جهت قطب ها و محور زمین بر اثر شکستگی پوسته ی زمین ، زلزله های بسیار شدید و فعال شدن تعداد زیادی از آتش فشان های خاموش می باشد. این اثرات و تاثیرات کیهانی دیگر از عواملی است که سال 2012 را سالی غیر معمول و به احتمال زیاد پایان تمدن چند هزار ساله ای که از شرقی ترین سرزمین های اسیا اغاز شد و بین النهرین رسید از دریای سیاه گذشت و به فرانسه مرکز تمدن نوین سپس انگلستان و اکنون در برج های بلند نیو یورک اخرین روز های خود را فریاد میزند.
دو مطلب جالب دیگر در مورد مایاها این می باشد که مایاها حتی زمان سقوط قوم خودشون رو پیشبینی کرده بودند و عجیب تر از همه جنگهای جهانی رو هم پیش بینی کرده بودند.!!!! البته دقت کنید که اتمام دنیا به این معنی نیست که همه چیز از بین می رود، حتما شروعی خواهد بود، برای دوره ششم و هنوز مطمئن نیستیم که این دوره چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.
آیا روز 21 دسامبر سال 2012 روزی است که جهان به پایان می رسد یا اینکه آغاز دوره ای جدید است؟ آیا به پایان رسیدن تقویم مایا ها را می توان نشانه ای دانست بر وقوع یک اتفاق خاص در جهان؟شاید هم ظهور امام زمان؟ به هر حال باید صبر کرد.
ستاره‌بینی٬ اَختَربینی یا تَنجیم بررسی رابطه زادروز افراد و ویژگیهای شخصیتی آن‌ها از طریق ارتباط دادن آن به اجرام آسمانی می‌‌باشد. در این شبه علم با محاسبه نموداری موسوم به زایچه که نحوه قرارگیری خورشید و سیارات در صورت‌های فلکی را در زمان زایش فرد نشان می‌‌دهد، سعی بر پیش‌گویی سرنوشت و ویژگی‌های اخلاقی فرد می‌شود. کتاب‌های عامه‌پسند بسیاری در این زمینه نوشته شده است از قبیل طالع‌بینی و غیره. به عقیده کارل گوستاو یونگ بخش قابل ملاحظه‌ای از ستاره‌بینی (طالع‌بینی) بر پایه فرافکنی‌های ناخودآگاهانه و احتمالاٌ هم‌زمان‌انگاری تصاویر بسیار عاطفی در آسمان شب بوده است.
دیوید هاتاوی، فیزیکدان خورشیدشناسی که در مرکز پروازهای فضایی مارشال کار و تحقیق می کند در این زمینه می گوید:چنین به نظر می آید که طوفان بعدی بزرگترین فعالیت خورشیدی از 400 سال پیش به این طرف که فعالیتهای این ستاره ثبت و ضبط شده است، خواهد بود."
اوج فعالیتهای بعدی خورشید که دوره ای 11 ساله دارد، حدود سالهای 2011 و یا 2012 میلادی خواهد بود. دیوید هاتاوی و همکارش رابرت ویلسون این پیش گویی را بر مبنای اطلاعات تاریخی جمع آوری شده ای که تا این لحظه در دسترس است، انجام داده اند. نتایج این تحقیقات در نشست اتحادیه ژئوفیزیکدانهای آمریکایی که هفته گذشته در سانفرانسیسکو برگزار گردید، ارائه شد.
حدود زمانی که طوفانی از جانب خورشید به میدان مغناطیسی زمین برخورد می کند، سپر مغناطیسی زمین دچار آشفتگی می شود. با توجه به قدرت فورانهای خورشیدی، آشفتگی میدان مغناطیسی زمین می تواند به قدری شدید شود که اثرات طوفان خورشیدی در زمین احساس شود. چنین وضعیتی را اصطلاحاً طوفانهای ژئومغناطیسی می نامند. این طوفان مغناطیسی با توجه به قدرت و شدت آن، قادر است باعث قطع جریان برق، مختل شدن سیستمهای الکترونیکی و انحراف عقربه
من حتی در قران هم به خبر طوفان خورشیدی برخورد کردام سعی می کنم به زودی ان ایات را ذکر کنم
نمونه ان در دهه 80 در امریکای شمالی رخ داد
دوره کنونی هم از سال 2001 اغاز و تا 2012 ادامه دارد
((ما پیش بینی می کنیم چرخه بعدی 30 تا 50 درصد قویتر از همیشه باشد))ماسیمو دیپاکتی عضو تحقیات اتمسفر از بودلر کولو رادو
از سال 1960 هم ماکزیمم این چرخه در بالا ترین حد خود بوده است

طوفان و باد خورشیدی زمین را فرا گرفته و میدان مغنا طیسی زمین از بین می رود دقیقا مثل زمان حضرت نوح. یا موارد مشابه. این میدان مغناطیسی زمین که در حال تضعیف شدن از جهاتی خوبه زیرا هرچه ضعیف تر بشه کمتر جلوی ذرات و پرتوهای کیهانی را میگیره و این موجب میشه کره زمین پر ابر تر بشه وبارندگی بیشتر بشه ولی خوب همین زیاد از حد شدن بارندگی ها هم در نهایت موجب سیلهای مخرب میشوند. راحت بگم بازی این دنیا داره تمام میشه
سال اعتادالین
از دلایلی که باعث شده سال 2012 مورد توجه بیشتری قرار بگیره اینه که بعد از چیزی در حدود هزار سال ، برای دومین بار کلیه سیارات منظومه شمسی نسبت به خورشید در یک امتداد قرار می گیرند و برای چند ثانیه کره زمین از دو طرف کشیده خواهد شد (خورشید از یک طرف و زحل و مشتری که دارای جاذبه ای چندین برابر زمین هستند،هم از طرف دیگر).که به ان سال اعتادالین همگفته می شود
این امر ممکن باعث ایجاد زمین لرزه های شدیدی در اقیانوس آرام و به تبع آن یک سونامی وحشتناک شود. اما چرا مایاها آن را پایان جهان میدانند ؟ زیرا امواج این سونامی غول آسا که ارتفاع آنها تا 1000 متر هم برآورد شده است به سمت سواحل غربی قاره آمریکا حرکت خواهد کرد و از کالیفرنیا تا تگزاس و خلیج مکزیک هم کشیده خواهد شد. در آموزه های دینی ما هم به چنین بلایای عظیمی برای سرزمین دور از سرزمینها اشاره شده است.
رجوع کنید به کتاب علائم ظهور علامه مجلسی
بررسی پدیده ال نینو
امروزه هر از چند گاهی از رسانه های مختلف واژه"ال نینو" را می شنوید. این واژه بدون شک برای مردم برخی کشورها تغییرات ناگهانی جوی و بروز طوفان و سیلاب و متقابلا برای اهالی برخی نقاط جهان وقوع خشکسالی و حتی اتش سوزی را تداعی می کند. لغات اسپانیایی ELL-NIN -YO&LA-NIN-YA
به اختصار EL-NINO&LA-NINA (ال نینو و لانینا ) گفته و نوشته می شود. ماهیگیران بندر پایتا (PAITA)در کشور پرو اسامی اخیر را به نوعی جریان جوی و اقیانوسی شرق آرام استوایی اطلاق میکنند. به علت همزمانی وقوع این جریانها در حوالی کریسمس اهالی بومی کشورهای پرو و اکوادور انها را به ترتیب "ال نینو" (یا پسر بچه مسیح ) و "لانینا"(یا دختر بچه مسیح ) نامگذاری کرده اند. این اسامی برای مردم این کشور تداعی کننده برکات یا زیانهای گوناگون است؛ به طوریکه "ال نینو" سبب بروز طوفان و سیلاب و کسادی فعالیت ماهیگیری و برعکس "لانینا" مقارن با هوای خنک و رونق فعالیت ماهیگیری می باشد. تداوم این پدیده ها از دسامبر تا مارس و آوریل طول می کشد .
در فرهنگ علوم زمین پدیده اقیانوسی ال نینو مقارن با ظهور جریان آب گرمی است که در مرکز و شرق آرام استوایی در حوالی پرو و اکوادور در طول ماههای ژانویه تا مارس به وقوع می پیوندد و در اثر آن کمربند همگرایی درون حاره ای به جنوب استوا و به مجاورت کشورهای مذکور سوق می یابد.
بررسی پدیده ال نینو:
اگرچه نام ال نینو چند سالی است که بر سر زبانها افتاده،اما ماهیگیران اهل پرو و اکوادور که در آبهای کرانه شرق اقیانوس آرام به دنبال ماهی می گردند، قرنها ست آنرا می شناسند. هر سه یا هفت سال در ماههای دسامبر و ژانویه آبهای ساحلی این کشورها ناگهان گرم می شوند و تعداد ماهیها در آن، به میزان قابل توجهی کاهش می یابد،ماهیگیران امریکای جنوبی به دلیل همزمانی این پدیده با جشن میلاد مسیح به آن "ال نینو"می گویند که در اسپانیایی به معنای"پسر بچه" یا مسیح کوچک است.
به طور معمول بادهای تجاری اقیانوس آرام از شرق بهغرب می وزند. این بادها آبهای گرم سطحی را نیز با خود به غرب می کشند و آنها را در ناحیه عمیق واقع در شرق اندونزی و شمال شرقی استرالیا انباشته می کنند. به این ترتیب در شرق اقیانوس،آبهای سرد می توانند از عمق به سطح بیایند ویک اختلاف دمای سطحی بین شرق و غرب اقیانوس بوجود بیاورند؛در این شرایط بیشترین تبخیر در غرب اقیانوس اتفاق می افتد که به ایجاد جبهه های کم فشار مرطوب و بارندگی در مناطق مجاور می انجامد.
با آغاز بهار در نیمکره شمالی، بادهای تجاری ضعیف می شوند و این فرایند را دچار اختلال می کنند. اما معمولا در این هنگام، بادهای موسمی آسیایی به کمک بادهای تجاری می آیند و اختلاف دمای حساس اقیانوس دوباره برقرار می شود. تا اینجا همه چیز خوب پیش می رود ولی بعضی اوقات به دلایلی که هنوز کاملا شناخته نشده اند، بادهای تجاری تقویت نمی شوند یا حتی از غرب به شرق می وزند. به این ترتیب آبهای گرم سطحی در ناحیه عمیق غربی شروع به حرکت به سمت شرق می کنند. در شرق، این آبها مانند یک پوشش عمل کرده و از بالا آمدن آبهای سرد عمیق جلوگیری می کنند و به این ترتیب اختلاف دمای شرق و غرب اقیانوس بسیار کم می شود.
بدون آبهای سرد، دمای اقیانوس شرقی و مرکزی 2تا 6 درجه افزایش می یابد و ال نینو متولد می شود. در سالهای عادی، جریانهای سرد عمیقی می توانند به سطح بیایند و مواد غذایی ارزشمند آبهای عمیق را نیز با خود بیاورند. فیتوپلانکتون ها که در آبهای سطحی زندگی می کنند برای بقا ، به این مواد محتاج اند و ماهیها به فیتوپلانکتونها، بنابراین وقتی آبهای گرم ال نینو جلوی پمپاژ این مواد غذایی را می گیرند، هماندیده ای روی می دهد که ماهیگیران این منطقه با آن به خوبی آشنایند و اما اثرات ال نینو تنها به این موارد موضعی محدود نمی شود. وقتی در یک ال نینوی شدید آبهای گرم به شرق می آیند، دما و رطوبت بیشتری در این نواحی واردجو می شود و این یعنی جابجایی توده های کم فشار به شرق.
به این ترتیب الگوهای آب و هوایی این نواحی کمی به شرق منتقل می شود. توده های هوای مرطوبی که قبلا اندونزی، هند، استرالیا را تحت تاثیر قرار می دادند به شرق می روند و در جنوب چین، کالیفرنیا و آرژانتین طوفان و سیل راه می اندازند و در عوض مناطق قبلی را دچار خشکسالی می کنند و این یعنی خسارت با همه روشهای ممکن.
رویداد ال نینو و نوسان جنوبی یکی از مهمترین و شاخص ترین رویدادهایی است که منجر به ظهور ناهنجاریهای بزرگ آب و هوایی در بسیاری از نقاط جهان می شود و این مساله ارتباطات از راه دور شناخته شده است. پدیده نوسان جنوبی برای اولین بار توسط والکر در سال 1923 ارائه گردید.
هواشناسان و اقیانوس شناسان جهان در سالهای اخیر مطالعات زیاد و دقیقی در مورد مکانیسم ایجاد ال نینو و تاثیرات متقابل جو و اقیانوس انجام داده اند، به ویژه مطالعات گسترده ای در ارتباط با ناموزونی دما در سطح دریا و نوسانات فشار و فشار جو در سالهایی که ال نینو رخ می دهد انجام گرفته است؛ مجموعه این تغییرات را به نام نوسانات جنوبی می نامند ، با کلمه اختصاری (ENSO ) ؛ که تمامی این کلمه مخفف شده کلمات : OSCILLATION ELNINO SOUTHERN باشد، بیان میکنند؛که ترکیبی ازدو کلمه ال نینو و نوسانات جنوبی است. برای نخستین بار والکر(1932م) و سپس بیلس(1937م) بر وجود نوسانی در فشار سطح و مقیاس جهانی اشاره کردند و آنرا نوسان جنوبی SO نامیدند. بدین سان SO یک الگوی ارتباط از راه دور جهانی (یا به اصطلاح پیوند از دور ) در اتمسفر است و به دلیل تمیز آن از سایر الگوهای ارتباط از راه دور (به ویژه نوسا نات اطلس وآرام شمالی ) جنوبی نامیده شده است.
مرکز عمل SO توسط یک گردش مداری شرق به غرب در امتداد صفحه استوا همراه با صعود هوا در غرب اقیانوس آرام و نزول هوا در شرق اقیانوس آرام به یکدیگر مربوط می شود، و به این ترتیب گردشی شکل می گیرد که توسط بژرگنس(1969) گردش والکر نامیده شد.

 


تعریف:
برلاژ در سال1966 پدیده نوسان جنوبی را چنین تعریف کرد: پدیده نوسان جنوبی ، افت و خیزی از شدت گردش جو وجریانهای اقیانوسی بین حاره ای است. این افت و خیز گسترده شده بر اثر تبادل هوای بین فشار جنوب شرقی اقیانوس آرام و کم فشار استوایی اندونزی همزمان تولید می شود. دوره تناوب این پدیده از یک تا پنج سال متغیر بوده و مقدار متوسط آن تقریبا سی ماه است.
نوسان جنوبی در دمایی که دمای سطح آب دریا در شرق حاره ای اقیانوس آرام گاهی در یک دوره زمانی یک ساله یا بیشتر خیلی گرمتر از متوسط آن می شود، با پدیده ال نینو همراه است .
دلایل وقوع ال نینو:
گردش والکر:گردش اتمسفری، در صفحه ای عمود بر استوا می باشد که با صعود هوا در غرب ارام استوایی و نزول هوا در شرق ارام استوایی شکل می گیرد و همراه با ان با دمای سطحی شرقی و بادهای غربی فوقانی به موازات استوا در سطح وسیعی از حوزه ارام استوایی ایجاد می شود. درواقع گردش والکر واکنش اتمسفر به گرادیان دمای سطح دریا در طول استوا، میان دماهای پایین در شرق ارام استوایی می باشد و قویا در ارتباط با رویداد انسو است .
این گرایان دما چگونه شکل می گیرد؟
در شرایط عادی منطقه،در غرب آرام حاره ای به واسطه دمای تجارتی جنوب شرقی نسبتا ارام ، گرمایش حاصل تشعشع خورشیدی موجب گرم شدن آبهای اقیانوس می شود.
به طور همزمان با دمای تجارتی جنوب شرقی موجب فرارفت آبهای گرم به سمت غرب می شوند بنابراین در غرب ارام حاره ای یک انباشتگی از آبهای با دماهای بالا به وجود می آیند و تراز دریا در این منطقه بالاست . حال به دلیل تنش باد شرقی در آرام استوایی حرکتی به سمت قطب در لایه اکمن اقیانوسی ایجاد می شود و در طی آن به دلیل پیوستگی ، فراجهندگی آب سرد در نواحی مرکزی و شرقی آرام استوایی به وجود می اید که این علتی بر وجود زبانه آب خنک در نواحی مرکزی و شرقی آرام استوایی می باشد.
بدین ترتیب در شرایط عادی منطقه در غرب آرام استوایی آبهای سطحی با دمای بالا و در ومرکز شرق آرام استوایی زبانه ای از آبهای سطحی با دمای پایین وجود دارد.
حال در نواحی استوایی توزیع فعالیتهای همرفتی قوی در اتنمسفر به میزان زیادی به همگرایی بادهای تجاری و دمای سطح دریا بستگی دارد، به طوریکه منطقه همگرایی درون حاره ای
(ITCZ-INTER TROPICOL CONVERGENCE ZONE)
ومنطقه همگرایی آرام جنوبی
(ZONE –SPCZ CONVERGENCE SOUT PASIFIL)
بر روی مناطقی واقع شده اند که دارای آبهای سطحی با دمای بالاتر از 27 درجه سانتیگراد می باشد.
بنابراین در غرب ارام استوایی توسط بادهای تجارتی همگرایی و در نتیجه صعود هوای گرم و مرطوب اتفاق می افتد و به دنبال آن در اثر فعالیتهای همرفتی و بارندگی، گرمای نهان به طور گسترده ای در اتمسفر فوقانی آزاد می شود و در این حال زمینه ای مساعد جهت یک شارژ برگشتی به سمت شرق و به موازات استوا در اتمسفر فوقانی پدید می آید و در پی آن هوای خشک در شرق آرام استوایی نزول می کند. بنابراین در شرق آرام استوایی پر فشار سطحی و در غرب آرام استوایی کم فشار سطحی شکل میگیرد و به دلیل گرادیان فشار به وجود آمده ، حرکتی از شرق به غرب در سطح و به موازات استوا ایجاد شده و بدین سان گردش والکر که ماحصل گرمایش آدیاباتیک در نواحی استوایی است، شکل گرفته است و گاهی این گردش حاکم بر گردش هادلی در منطقه می شود. همراه با بادهای تجارتی جنوب شرقی قوی گردش والکر شدت می یابد؛ اما قدرت گردش والکر با دمای سطح دریا در شرق آرام استوایی نیز در ارتباط است به این ترتیب زمانیکه دماهای سطحی دریا در شرق آرام استوایی پایین تر از حد نرمال است(شرایط عکس ال نینو که لانینا نام گرفته) بادهای تجاری و گردش والکر در قویترین وضعیت خود قرار دارد. تحت این شرایط، شرقاسترالیا ، اندونزی و هندوستان از هوای مرطوب و باران زا برخوردارند و در شرق آرام استوایی شرایط هوای خشک حاکم است و این شرایط عادی منطقه می باشد.
اما زمانی وقوع رویدادENSO یعنی شرایط غیر عادی منطقه زمانی است که گردش والکر ضعیف شده است و به دنبال آن هوای خشک و کم باران حاکم می شود.
مشخصات ال نینو:
در طول پدیده ال نینو بادها در استوا بر روی اقیانوس از غرب به شرق می وزند. این بادها در سطح آب اقیانوس جابجا شده و آبهای گرم سطح اقیانوس را که بوسیله خورشید در مناطق حاره ای حرارت دیده اند،به سواحل غربی شمال و جنوب قاره امریکا می اورند. به دنبال آبهای گرم بارندگی نیز به سمت مشرق متمایل می شود،به همراه سیل در پرو و خشک سالی در اندونزی و استرالیا.
نشانه کلیدی ال نینو؛افزایش دمای غیر عادی در امتدادو هر دو طرف خط استوا در اقیانوس آرام مرکزی و شرقی است. این جریان هر چند سال یک بار با یک گرمایش عظیم و غیر معمول همراه می شود،به طوریکه در این حال دمای سطح دریا حداقل برای چند ماه پیاپی در 3 تا 5 محل ساحلی بالای حد نرمال می رود و در پی آن دمای سطح دریا برای یک سال ویا حتی بیشتر به صورت غیر عادی باقی می ماند و برای برگشت به شرایط عادی منطقه، حداقل تا ژانویه یا مارس آینده زمان لازم است. ال نینو اصولا تغییراتی در موقعیت تندبادها به وجود آورده و موجب پدید آمدن رفتارهای آب و هوایی غیر معمول در کره زمین می گردد. تغییرات در تندبادها که توسط ENSO صورت می گیرد بر آب و هوا نه تنها در شمال و جنوب قاره امریکا ،بلکه در نقاط دور دستی همچون افریقا و نواحی جنوبگان تاثیر می گذارد. در حالت عادی آب وهوای نواحی گرمسیری منطقه غرب دارای دمای بیشتر از ده درجه سانتیگراد نسبت به سواحل شرق پرو و اکوادور می باشد.
فشار هوا در بالای ابهای گرم کاملا پا یین است، هوای مرطوب برخاسته ازمنطقه باعث تشکیل ابرهای سنگین و بارانهای شدیدی، مشابه بارانهای جنوبی شرق اسیا، گینه نو و شمال استرالیا می شود؛ که نهایتا منچر به افزایش بارندگی در مناطق چنوبی امریکا وپرو وخشکسالی در قسمت غربی اقیانوس آرام؛ که استرالیا و کشورهای مجاور را نیز تحت تاثیر قرار می دهد؛ می گردد. در طی یک رویداد ال نینو نابهنجاریهای دمای سطح دریا، سطحی به وسعت 5میلیون کیلو متر مربع را در طی مراحل انتقال تا تکامل پوشش می دهد.
نوسان جنوبی: به طوری که می دانیم گردش عمومی جو شامل سه سلول اصلی است؛ که سلول نیمروزان (MERIDONAL CELL ) و هادلی (HADLIY ) محور
اصلی آن میباشند. در منطقه حاره ای و بین حاره ای سلول هادلی علاوه بر حالت نیمروزان از شکل زناری / کمربندی (ZONAL) نیز برخوردار است که این وضعیت با توجه به توزیع مراکز پر فشار جنب حاره، زبانه کم فشار استوایی و جریانهای اقیانوسی، سلولهای جداگانه ای را ظاهر می کند.
این سلولها درواقع معلول صود و نزول هوا در امتداد مدارات عرضهای جنب حاره ای است؛ برای مثال از نزول هوا در پر فشار غرب امریکای جنوبی در مجمع الجزایر تاهیتی (ISLAND TAHITI ) در موقعیت ریاضی "17 درجه جنوبی و 15درجه غربی" و صعود در زبانه کم فشار اندونزی-داروین (DARWIN

 

تصاویر باور نکردنی صحرای نازکا

 

بر روی این کره خاکی – در میان دشتها و صحراها در میان جزایر دور دست و حتی در اعماق اقیانوسها- باقیمانده تمدنهایی بچشم میخورد که قرنها از پیدایش و نابودی آنها می گذرد . بسیاری از این تمدنها برای ما ناشناخته اند . گاه حتی دلیل ساختن بناهای آنها نیز برای ما چون معما میباشند . براستی نیاکان ما چه اندیشه ای برای ساختن این بناها داشته اند؟! چه پیغامی درون این بناهای اسرار امیز وجود دارد.؟! مطلب امروز ما, بررسی نقاشی های شگفت انگیز صحرای " نازکا " میباشد . بسیاری از دانشمندان بر این باورند که طراحی این نقاشی ها بدون هماهنگی از اسمان امکانپذیر نیست.! و معما از همینجا آغاز میشود . اما آنچه این معما را پیچیده کرده تصاویر مشابه دیگریست که در سایر نقاط جهان وجود دارد . آیا ارتباطی بین این تمدنها بوده است ؟! طبق آزمایشهای انجام شده خطوط بین سالهای 600 تا 400 قبل از میلاد حک شده اند و آنرا به تمدن" نازاکای " در امریکای جنوبی نسبت داده اند . این خطوط در مجموع 450 کیلومتر مربع را در بر میگیرد . این خطوط مجموعه چندین تصاویر به اشکال مختلف است که در زمینی کاملا مسطح به وجود آمده است. با توجه به نسبت های دقیق هندسی این خطوط نشان میدهند , به هیچ وجه امکان پذیر نیست که ** یا کسانی بدون استفاده از وسائل مدرن , آنهم از روی زمین به چنین محاسبات عظیمی دست بزنند . تنها راه انجام محاسبات هم این است که شخصی از ارتفاعی کمتر از پنج کیلومتر به افرادی در زمین دستور دهد تا خطوط را حک کنند . حال در دوهزار سال پیش تر چگونه در سرزمینی مسطح که کوه و تپه ای هم در اطراف ان وجود نداشته !! کسی میتواند به ارتفاع پنج کیلومتری پرواز کند و دستور چگونگی حک خطوط را به افرادی در روی زمین فرمان بدهد.؟!! معمائیست که هنوز پاسخی به آن داده نشده !! بنابر این باز هم به باور بسیاری میرسیم که از ملاقات تمدنی پیشرفته با زمینیان خبر میدهند و آنها را قادر می کنند که با توجه به قدرت پرواز و سفینه ای که در اختیار داشتند این محاسبات را انجام داده و بعد روی زمین آنرا حک کرده باشند !!
نقاشیهای که از آسمان معنا پیدا می کنند .!!

 


در یک عصر آفتابی در سال 1941 دو محقق امریکایی در حال بررسی در فلات " نازکا " واقع در جنوب کشور پرو بودند . آنان خطوط اسرارامیز عظیمی را مطالعه میکردند که در مسافتهای طولانی بر روی زمین نقش بسته بودند . در میان بیابان صدها خط متقاطع در جهات مختلف کشیده شده بود. بعضی از این خطوط که به جاده های " اینکاها " معروف شده اند, از یک نقطه مرکزی شروع شده و مانند انفجار ستارگان به هر طرف پراکنده شده اند . از جمله اشکال دیگر, سه گوشهای دراز و ذوذنقه هایی به شکل باند فرودگاه هستند. "
پائول کوزوک " مورخ و همسرش برای مطالعه سیستمهای آبیاری باستانی به این صحرا رفته بودند . اما خطوط عجیبی در بیابان " نازکا " توجهشان را جلب نمود, آنها با کامیونشان تصمیم گرفتند یکی از خطوط را دنبال کنند . سرانجام به کنار یک شیب تند در فلات رسیدند, آنها وسط یک شبکه خورشیدی مانند از خطوط ایستاده بودند. بعدها " پائول کوزوک " نوشت : » ما علاوه بر خطوط زیادی که پیدا کردیم, به دو راست گوشه و ذوذنقه هم برخوردیم, از همه عجیبتر آنکه چسبیده به یکی از راست گوشه ها و نزدیک به مرکز آن باقیمانده محو شده یک نقاشی عظیم و نامفهوم را کشف کردیم . سرانجام در حالیکه سرمان از سئوالهای بیشماری به دوران افتاده بود, برای دیدن غروب باشکوه به مرکز شبکه خورشیدی بازگشتیم و در حالیکه مشغول تماشای پائین رفتن خورشید در افق بودیم, ناگهان متوجه شدیم که شعاع خورشید, درست بر روی یکی از خطوط طولانی منفرد قرار گرفته است .
لحظه ای بعد بیاد اوردیم که آنروز 22 ژوئن, روز شروع زمستان و کوتاهترین روز سال است . روزیکه در دورترین نقطه شمال غرب, خورشید غروب می کند . در حالیکه از هیجان می لرزیدیم بطور تصادفی کلید حل معما را پیدا کرده بودیم. «ایا واقعا" اینطور بود؟ " پائول کوزوک " با مشاهده این تقارن نتیجه گرفت که خطوط " نازکا " راهنمای بزرگی برای حرکت کواکب بوده است . " سرجی نورمن لاکر " در مطالعاتش درباره " استون هنج " در انگلیس به همین نکته در کتابش اشاره کرده است . بزودی تئوری " پائول کوزوک " مورد بحث قرار گرفت و در میان عقاید دیگر درباره منشاء اصلی این نقاشیهای پرویی مکانی ویژه پیدا کرد . باستان شناسان بتدریج اشگال دیگری در صحراها و بر روی تپه ها پیدا کردند . از جمله تصویر یک عنکبوت بزرگ, مرغ مگس خوار و انسانی جغدگونه چشم اندازه وسیعی را اشغال کرده بود . این اشکال پیامهایی در بر داشته اند که در طول تاریخ گمشده اند . اگر چه اشکال صحرای " نازکا " تماشائی ترین اشگال روی زمین هستند, ولی منحصر بفرد نیستند . در کنار پیکره ها – اشکال مارها, پرندگان و انسانهایی که در جنوب غربی امریکا وجود دارند, معماری مرموز سازندگان خاکریزهای جنوبی و میانی ایالات متحده امریکا را هم باید اضافه نمود . در ناحیه جنوب غربی انگلیس تصاویری از انسانها و اسبها وجود دارد که اصل و منشاء آنها در دوره ماقبل تاریخ گمشده است. به هر حال مهمترین جنبه معماری خاکریزها این است که بطور کامل از سطح زمین قابل تشخیص نیستند.! این معما که این تصاویر خاکی و سنگی چرا ساخته شده اند و چه کسی آنها را ساخته, قرنهاست که باستان شناسان را بخود مشغول کرده است.! در هر صورت هیچکدام از این تصاویر به اندازه تصاویر " نازکا " توجه علاقمندان اینگونه اشکال را برنیانگیخته است . از دوره " پائول کوزوک " تا به حال باستان شناسان صدها خط که بعضی از انها حدود 8 کیلومتر طول دارند و اشکالی شامل 18 پرنده که بین 27 تا 250 متر طول داشته اند را نقشه برداری کرده اند . این اشکال در مساحتی به اندازه 800 کیلومتر مربع منطقه لم یزرع بین شیب غربی کوههای آند و کرانه های پرو پراکنده شده اند . این اشکال جایی قرار دارند که درهم امیختگی شرایط زمین و آب و هوا برای هنرمندان نازکا شرایط کاملا" مساعدی را فراهم کرده بود . سطح صحرا از شنهای زردرنگ و خاک رس پوشیده شده است و لایه ای از سنگهای اتشفشانی و ریگهای سیاه در زیر آن قرار دارد. این خطوط بر روی این به اصطلاح تخته سیاه, از خراشیدن لایه سطحی که در نتیجه ان لایه زیرین اشکار شده بوجود امده است . اگر این خطوط در شرایط جوی دیگری قرار گرفته بود ,فرسایش در عرض چند ماه خطوط را از بین میبرد . اما در صحرای نازکا یکی از خشکترین نواحی کره زمین میانگین باران سالانه 5/1 سانتیمتر است . فرسایش باد هم در حداقل ممکن قرار دارد . برای گرمای ثابت و وجود لایه ثابت هوا حداقل فرسایش را بوجود می آورد . سنگهای سیاه انرژی خورشید را جذب نموده و آنرا پس میدهند . کم بودن پوشش گیاهی و سخت بودن سطح خاک تا حدی است که محققین انرا با سطح مریخ مقایسه کردند .

 


" پائول کوزوک " در گردش کوتاه خود در منطقه متقاعد شد که ممکن است خطوط بخشی از رصدخانه ای باشد برای ثبت علائم آسمانی . این تصور به ساکنان صحرا این اجازه را داد که زمان وقوع دوباره طغیان رودخانه را حدس بزنند و کاشت و برداشت محصول را بتوانند به موقع انجام بدهند . " رائول کوزوک " اجبارا" تحقیقاتش را پایان داد و به شغل تدریس در دانشگاه نیویورک بازگشت . اگر چه او بازگشت ولی چکیده افکارش را به دوست آلمانی اش سپرد . " رائول کوزوک " جانشینی بهتری از " ماریا ریچی " نمیتوانست پیدا کند . او در سال 1903 در شهر زیبای " درسدن " واقع در آلمان بدنیا آمد . " ماریا ریچی " دختر یک قاضی بود و در یک خانواده بسیار منظم و مستبد تربیت شده بود . خانواده اش او را به تقویت هوش و بازیهای ورزشی تشویق میکردند . در سال 1920 " ریچی " در شنا و ریاضیات از بقیه همکلاسهایش پیشی گرفت . او دختر مستقل و مصممی بار آمد . پیدایش حزب نازی " ماریا ریچی " را مجبور به ترک وطن نمود . در سال1932 به آگهی در روزنامه هامبورگ برخورد که نیازمند یک ناظر مالی برای یک خانواده ثروتمند در کشور " پرو " بودند . او از این موقعیت استفاده کرد و در پایان دهه بعنوان معلم و مترجم اوراق رسمی علمی در پایتخت " پرو " – شهر " لیما" به کار پرداخت . در آنجا بود که " ماریا ریچی " با" پائول کوزوک " آشنا شد . " پائول کوزوک " او را با ریاضیات و نجوم آشنا کرد و به مطالعه خطوط " نازکا " دعوت کرد . " ماریا ریچی " 36 ساله از آن زمان به بعد, بقیه عمرش را درباره مطالعه خطوط اسرار آمیز " نازکا " گذراند و زمانی درباره کارش چنین گفت :
"انگار به درون این کار سر خوردم . من همیشه در مورد همه چیز خیلی کنجکاو بودم. "
ریچی در سال 1945 کار خود را در شهر لیما ترک کرد و به شهری در نزدیکی " نازکا " رفت . جائیکه باقی عمرش را به مطالعه دقیق و کامل خطوط گذراند . او هفته ها در یک کلبه ساده و با یک رژیم گیاهی زندگی میکرد . نان – پنیر – میوه و شیر غذاهای او بودند . از صبح خیلی زود بیدار می شد, تا بتواند طلوع خورشید را که بخصوص در دوره تحول تابستانی بر روی بعضی از خطوط قرار میگرفت ببیند . او نظریات " پائول کوزوک " را مبنی بر ارتباط خطوط با تحولات تابستانی و بهاری و اعتدال پائیزی و قرارگیری بعضی از نقاط در ارتباط با پیدایش فصلی بعضی از ستارگان, همگی را تائید کرد . او همراه با یک جارو و یک وسیله اندازه گیری در صحرا خطوط را اندازگیری نمود . در حقیقت, اوایل کار زمانیکه با جارو در محل پیدایش می شد – ساکنان محلی تصور میکردند یک جادوگر را دیده اند . یکبار " ریچی " بعد از چند روز راه رفتن و جارو کردن یک مسیر مارپیچ, ناگهان دریافت که در دم یک میمون غول آسا ایستاده است . او گفت : »تنها کاری که کردم بر روی زمین نشستم و خندیدم . « او شباهت زیادی بین اشگال غول آسا و کوزگری و منسوجات سرخپوستان پیدا کرد . باستان شناسان هم نظریات او را تائید نمودند . اثار هنری پیدا شده در نزدیکی خطوط " نازکا " – به زمانی از عمر منطقه اشاره می کند که تمدن سرخپوستان " نازکا " بر بیان مسلط شده بود . از ساکنان اولیه کرانه های " پرو " که به نظیر می رسد تمدن پیچیده ای هم داشتند و قبل از امپراطوری
" اینکاها " می زیسته اند, اطلاعات کمی در دست است . آنان بوسیله زراعت و کشاورزی و با استفاده از سیستمهای آبیاری جالبی زندگی را می گذراندند . اینان سازندگان اهرام بودند ( اهرام تئوتی هاکان واقع در مکزیک) و گوزه گری و منسوجات بسیار جالبی خلق نموده اند . هزاران تکه سرامیک رنگارنگ که بیشترشان متعلق است به تمدن " نازکا " بین سالهای 400 تا 600قبل از میلاد, در تمامی دشت " نازکا " پراکنده شده است . این بقایای سرامیک و خطوط تنها آثار باقیمانده ساکنان صحرا است . " ماریا ریچی " ریاضیدان مجذوب این نظریه شد که " نازکاها " در طرح و ساخت خطوط از اصول زمین شناسی استفاده کرده اند . او دریافت بعضی از خطوط که چند کیلومتر طول دارند و بدون کوچکترین انحرافی از مسیر مستقیم از تپه های کوچک و کاریزها میگذرند – با قواعد بینظیر ریاضی محاسبه شده است . در " نازکا " تصاویری مثلث شکل با چیدمان عجیب بچشم میخورد – این اشکال تا امروز یک اسرار باور نکردنی را در خود جای داده است – آیا شما شهامت شنیدن آنرا دارید؟! موضوع خیلی ساده است – ساکنین گذشته نازکا قبل از آنکه " فیثاغورس" و" تالس" از زاویه ها و محاسبات آن سخن بگویند – این محاسبات را میدانستند.! آنها در دل صحرا مثلثهای عظیمی را رسم کرده اند که بدون دانستن این دانش, رسم و کشیدن آنها غیر ممکن بوده است.! " ریچی " متوجه شد – سرخپوستان ابتدا طرحهایشان را در ابعاد کوچک در نقطه ای می کشیدند, سپس آنرا در اندازه های بزرگتری پیاده میکردند . تمامی زندگی " ماریا ریچی " بکار در صحرا و زندگی با ساکنان صحرا گذشت . این زن با لباس ساده و شمایلی خاص خود به قهرمان " پرویی " معروف شده بود .

 


تولد او در شهر گ نازکا " جشن گرفته شد و خیابان و مدرسه ای به اسم او نامگذاری شد . به او برای کار مستمر و مطالعاتش پاداشی بین المللی اعطا شد . این زن جستجوگر در سال 1980 با انکه نیمی از بینائیش را از دست داده بود – هنوز سرپا بود و به کار و تلاش خود ادامه می داد . افراد بسیاری در صحرای " نازگا " فعالیت کردند و تئوریهای مختلفی را ارائه دادند – اما جنجالی ترین تئوری از زبان و قلم پرفسور " اریک فن دانیکن " جاری شد ه است . " نازکا محل فرود و برخاستن سفینه های افراد هوشمند از سایر کرات دیگر میباشد .!! او در یکی از سخرانی های خود فریاد زد : آیا باندهای فرود را نمی بینید؟ آیا اشکال دقیق هندسی را نمیتوانید مشاهده کنید؟ یک نگاه به پرنده آتشین نازگا بیندازید . از صدها مهندس آرشیتکت شاید یک نفر هم نتواند رتیل نازکا را رسم کند. از چه می هراسید ؟ اریک فن دانکین را میتوان با

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیشگویی به نام ادگار کیسی