فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جلوگیری از بیماری قلبی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله جلوگیری از بیماری قلبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در حالیکه علت بیماری قلبی تنها عدم فعالیت نیست ، شانس اجتناب از این بیماری را می توان با حفظ برنامه منظم پیاده روی به طور زیادی بهبود بخشید. نتایج مطالعات نشان داده است که افراد با ورزش کردن احتمال ابتلا به مشکلات قلبی را کاهش می دهند. در حالیکه آنهایی که ورزش نمی کنند دو برابر بیشتر احتمال ابتلا به بیماری قلبی کرونری را دارند.
همچنین پیاده روی می تواند سطوح کلسترول را که علت شایع بیماری قلبی است ، کاهش می دهد. بطور دقیق تر ، پیاده روی لیپوپروتئین با دانسیته بالا ( HDL )را که کلسترول " خوب " در نظر گرفته می شود و به جابجا شدن کلسترول بد از دیواره های شریانی می شود ، افزایش می دهد. در مطالعه ای سطوح کلسترول نامه رسان ها مقایسه شد. در این مطالعه نامه رسانهایی که روزانه چند مایل پیاده روی می کردند با افرادی که هیچ ورزشی انجام نمی دادند مورد مقایسه قرار گرفتند و ثابت شد که پیاده روی منجر به افزایش در HDL " خوب " می شود. نتایج این مطالعه از پیاده روی به عنوان یک روش تثبیت سطوح کلسترول پشتیبانی می کند.




________________________________________
هر روز ۳۰ دقیقه ورزش کنید . ورزش هائی مانند پیاده روی ، بالا رفتن از پله ها ، دویدن و دوچرخه سواری در جلوگیری از بروز بیماریهای قلبی به شما کمک می کند .
ورزش و بیماری های قلبی
انجمن قلب آمریکا در حال حاضر عدم انجام تمرینات بدنی و ورزش را در لیست ریسک فاکتورهای اصلی بیماری قلبی اضافه نموده است.
ریسک فاکتورهای دیگر شامل سیگار کشیدن، افزایش فشار خون و بالا بودن کلسترول خون می باشد.
تمرینات بدنی نه تنها در مبارزه علیه بیماری قلبی کمک می کند، بلکه برای افراد خانه نشین و بدون تحرک، تنها اضافه کردن کمی تمرین بدنی به برنامه همیشگی روزانه، می تواند ریسک ابتلا به فشار خون بالا، استئوپروز (پوکی استخوان)، سرطان پستان و کولون، اضطراب و استرس را کاهش دهد.
بطور مطلوب شما باید 3 تا 5 بار در هفته برای مدت زمان 20 تا 50 دقیقه ورزش کنیدتا ضربان قلب شما به میزان هدف برسد.
درهر حال، در مجموع 30 دقیقه فعالیت متوسط در هر روز، مثل بالا رفتن از پله، پیاده روی تا محل کار، و یا باغبانی میتواند برای سلامتی شما مفید واقع شود.
در این میان فقط فعالیتهای (آیروبیک) هوازی مثل پیاده روی، دوچرخه سواری و... نیستند که پیشنهاد می شوند. تمرینات مقاومتی، یا تمریناتی که منجر به کاهش وزن می شوند، از اجزا مهم یک برنامه مناسب جهت تناسب اندام هستند. زیرا توانائی و نیروی شما را افزایش داده و منجر به کاهش چربی بدن شده و به اصلاح سطوح کلسترول خون کمک می نمایند.
فواید تمرینات منظم:
بهبود عملکرد قلب و ریه ها
کاهش میزان فشار خون در زمان استراحت
کاهش میزان چربی اضافه بدن
کاهش کلسترول نوع مضر خون
افزایش کلسترول نوع مفید خون
افزایش سطوح انرژی
فزایش قدرت تحمل در مقابل اضطراب و افسردگی
کنترل یا پیشگیری از گسترش دیابت
کاهش ریسک صدمات ارتوپدی
تمرینات مناسب:
تکرار: 3-5 بار در هفته
طول مدت: 20-60 دقیقه
شدت فعالیت: در حدود میزان ضربان قلب هدف شما
محاسبه تعداد ضربان قلب هدف:
220- سن = حداکثر ضربان قلب
حداکثر ضربان قلب × 0.6 = حداقل تعداد ضربان قلب هدف
حداکثر ضربان قلب × 0.8 = حداکثر تعداد ضربان قلب هدف
اگر شما 40 سال دارید، تعداد ضربان قلب هدف شما بدینصورت محاسبه میشود:
180= 40-220
108= 0.6 ×180
144= 0.8×180
بنابراین تعداد ضربان قلب هدف شما باید بین حداقل 108 و حداکثر 144 ضربه در دقیقه باشد.
________________________________________
عامل دیگر در جلوگیری از بیماری های قلبی ورزش است.
سعی کنید سه تا چهار بار در هفته و حداقل به مدت نیم ساعت ورزش کنید.
یک برنامه ورزشی مفید شامل فعالیت بدنی مداوم است که ریتمیک و دائمی باشد.
این برنامه باید جریان خون به عضلات را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش دهد و بهبود عملکردسیستم قلبی عروقی را موجب شود. چنین ورزش هایی ایزوتونیک ، دینامیک یا ائروبیک نامیده می شوند.
اگر می خوهاید قلب سالمی داشته باشید باید ورزش آئروبیک انجام دهید. فعالیت های آئروبیک باعث پمپ خون می شوند.
در واقع با افزایش ضربان قلب ، سرعت جریان خون نیز افزایش یافته ، اکسیژن بیشتری به عضلات منتقل می شود.
این امر باعث افزایش قدرت عضلانی و بهبود عملکرد قلبی عروقی می شود.
انواع ورزشهای آئروبیک عبارتند از پیاده روی ، دو آهسته ، دوچرخه سواری ، شنا ، طناب زدن ، و اسکیت.
به برنامه روتین ورزشتان ادامه دهید.
همیشه قبل و بعد از انجام تمرینات ورزشی حرکات کششی انجام دهید.
آب مورد نیاز بدن را تامین کنید.
- شیوه مناسبی را برای زندگی اتخاذ نمایید.
علاوه بر برخورداری از یک رژیم غذایی سالم و ورزش لازم است به این توصیه ها نیز عمل کنید :
سیگار نکشید و از دود آن هم پرهیز کنید چرا که هر دو آنها عامل ایجاد بیماری های قلبی هستند.
کاهش بیماری قلب با ورزش از خردسالی
جام جم آنلاین: تحقیق نشان داد انجام تمرینات ورزشی در خردسالی باعث به دست آوردن اندامی متناسب و کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی و خونی می شود.
به نوشته عرب آنلاین، مرکز پزشکی ورزش آلمان با بررسی 160 کودک سه تا پنج ساله اعلام کرد انجام تمرین های ورزشی در سنین کم باعث می شود بدن کودک در برابر بیماری های مختلف مقاوم شود.
محققان دو سال پس از انجام این تحقیق بار دیگر میزان فشار خون این کودکان را مشاهده کردند. آن هایی که دیگر در برنامه های ورزشی شرکت نکرده اند، فشار خون شان پایین آمده بود.
این تحقیق همچنین نشان داد انجام حرکات ورزشی، مهارت های بدنی و هماهنگی با هم سن و سالان را افزایش می دهد.
تاثیر ورزش بر بیماری های قلبی و عروقی
تاثیر ورزش بر بیماری های قلبی - عروقی
برای فردی که در خانواده‌اش بیماری قلبی - عروقی زودرس سابقه دارد، یک رژیم ورزشی مرتب می‌تواند احتمال وقوع سکته و سایر حوادث قلبی - عروقی را کاهش دهد. ورزش مرتب باعث بهبود نسبت چربی در سرم خون می‌شود، می‌تواند فشار خون را کاهش دهد و اثر ضد فشار خون و ورزش ، مستقل از اثر آن روی کاهش وزن یا تغییرات ناشی از آن در کارآیی اندامها است. تست فشار ورزش بر روی قلب ، برای افرادی که از داروهای محدود کننده حداکثر ضربان قلب استفاده می‌کنند، ضروری است.
برای داشتن یک قلب سالم...
برای داشتن یک قلب سالم به چه میزان ورزش نیاز داریم؟
دائم می‌شنویم که برای کاهش خطر بیماری قلبی و سکته باید ورزش کنیم. ولی اگر هدفمان سود بردن از اثر پیشگیرانه ورزش از بیماری‌های قلبی باشد ، چقدر باید ورزش کنیم؟
پاسخ کوتاه این است که اگر در هفته 2.5 ساعت پیاده‌روی با سرعتی آهسته‌تر از 2 مایل در ساعت (3.2 کیلومتر در ساعت) داشته باشید ، می‌توانید از آثار پیشگیرانه ورزش بهره ببرید. البته بیشتر پزشکان 30 دقیقه پیاده‌روی تند و یا 15 دقیقه دویدن را توصیه می‌کنند.
پاسخ مشروح این است که چندین تحقیق به منظور ارزیابی میزان ورزش مورد نیاز برای بهره بردن از آثار پیشگیرانه ورزش از بیماری‌های قلبی ، انجام شده است.
- مطالعه موسوم به Women's Health Initiative Observational Study به این اشاره دارد که 2.5 ساعت پیاده‌روی هفتگی به میزان 30 درصد خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را نسبت به کسانی که پیاده‌روی ندارند ، کاهش می‌دهد.
- مطالعه Harvard Alumni Health به این اشاره دارد که پیاده‌روی بیشتر از 5 کیلومتر در هفته با کاهش خطر همراه است.
- مطلعه Railroad نشان داده است که 15 دقیقه پیاده‌روی روزانه (که مصرف انرژی را 73 کیلوکالری نسبت به زندگی بدون تحرک افزایش می‌دهد) ، 16 درصد میزان مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی را کاهش می‌دهد و 30 دقیقه پیاده‌روی تند روزانه (مصرف 150 کیلوکالری) ، 27 درصد میزان خطر را کاهش می‌دهد.
صفحه نخست
تاثیر ورزش بر قلب و عروق
قلب یکی از اعضاء حساس و مهم بدن حیوانات و انسان است. در انسان ، هر گونه اختلالی در عملکرد قلب ، موجب اختلال در فعالیت‌های روزانه خواهد شد. یکی از راههای مراقبت از قلب ، انجام فعالیت‌های جسمانی و ورزش‌های مناسب - به تناسب وزن و سن است. تأثیرات مثبت ورزش بر سیستم قلبی عروقی عبارتند از:
• 1- تقویت عضله قلب و سایر عضلات بدن.
• 2- تسریع در جریان خون و انتقال بهتر اکسیژن به قسمت‌های مختلف بدن.
• 3- پیشگیری از بروز بیماری فشار خون به دلیل کاهش کلسترول و باز شدن عروق .
• 4- به دلیل تقویت عضله قلب و افزایش قدرت انقباضی آن، تعداد ضربان قلب در حالت استراحت در هر دقیقه کمتر شده و در مقابل ، خون با نیروی بیشتری به جریان می‌افتد.
• 5- با انقباض عضلات پا در حین ورزش ، خون راحت‌تر به قلب باز می‌گردد و از بروز واریس در پاها جلوگیری می‌شــود
تاثیر ورزش بر دستگاه تنفس
علاوه بر اثرات مثبت ورزش بر سیستم قلب و عروق و افزایش توانمندی عضلات بدن ، دستگاه تنفس نیز توانایی بیشتری پیدا می‌کند. در زمان انجام فعالیت جسمانی و ورزش ، مقدار مصرف اکسیژن اعضاء مختلف بدن افزایش پیدا می‌کند و حجم و سرعت جریان خون برای رساندن مواد مغذی و اکسیژن به اعضاء و بافتهای مختلف افزایش می‌یابد. در جدول «1» مقایسه مقدار جریان خون در حالت استراحت و تمرینات سنگین ورزشی را مشاهده می‌کنیم که بیانگر مقدار اکسیژن مصرفی و مورد نیاز اندام‌ها‌ی بدن است.
مهمترین اثرات ورزش بر دستگاه تنفس عبارتند از :
• 1- با ورزش کیسه‌های هوایی شش‌ها بیشتر باز شده و بازدهی آن‌ها افزایش می‌یابد.
• 2- افزایش حجم تنفسی در طول شبانه‌روز ، موجب دریافت اکسیژن بیشتر و رساندن آن به اندام‌های بدن می‌شود.
• 3- قابلیت دریافت و مصرف اکسیژن بیشتر ، موجب می‌گردد کارآیی جسمانی افزایش یافته و دیرتر خسته شویم.
هر نسخه دارو ؛ یک نسخه ورزش
به مناسبت نکو داشت دوم مرداد، روز فیزیوتراپی
فیزیوتراپیست رضا قلمقاش
دکتری تست و تجویز ورزش
هوالشافی
اوست شفا دهنده ، یعنی شفاء هر درد در ید پر توان خداوند است. ما از بچگی با این جمله پر معنی در جای جای زندگی و اماکن درمانی برخورد داشته ایم ولی شاید کمتر به عمق مسئله اندیشیده ایم. آری درمان در دست خداست؛ ولی آنچه که قابل توجه است این نکته است که او درمان هر بیماری را در نزدیکترین نقطه به درد و در بدن ما قرار داده است . هر جا درد است ، درمان نیز هست. که در غیر این صورت شاید عدل خداوند خدشه دار می شد. چرا که همه انسانها و در همه اعصار، به این شکل دارو و درمان دسترسی نداشته اند و لزوما بایستی از دست می رفتند و نسل بشر رو به انقراض میرفته است؛ که اینچنین نشد و انسانها این قدرت اعجاز و بهبودی در بدن را کشف نمودند و با کمک توانائی های خودِ بدن، به مبارزه بیماریها رفتند. در کل هم اگر بخواهیم کمی انصاف بخرج بدهیم، شاید در روند درمان بیماریها ما فقط با کمک دارو ها بدن را در راه درمان خود یاری می دهیم.
اعتقاد به این جمله که شفا هر بیماری در خود بدن نهفته است، و خداوند این قدرت را به ما داده است که با استعانت از او، و اعتقاد به روشهای طبیعی می توان بیماریهای جدی را درمان نمود ؛ به انسان آرامش میدهد ؛ چرا که اولا یاد خدا آرام بخش است ، ثانیا روشهای طبیعی درمان با طبیعت خلقت ما سازگاری دارد و ثالثا ما لزوما از عوارض دارو درمانی ، چاقو جراحی و حس مرگ در بیهوشی واهمه داشته و داریم.
و اما ورزش درمانی؛ سالهاست که بیماریهای قلب و عروق بعنوان مهمترین عامل مرگ ومیر در دنیا و ناتوانی انسانها شناخته شده است. برای مبارزه با این دسته از بیماریها، سه دسته درمان: پیشگیری و بازتوانی، دارو درمانی و جراحی معرفی شده است و جالب ان است که بدانیم انجمن توانبخشی قلب و عروق و تنفس اروپا در سال گذشته، موثرترین و مهمترین درمان بیماریهای قلب و عروق را شرکت در برنامه های ورزش درمانی ، توانبخشی و پیشگیری معرفی نموده است، نه دارو درمانی و یا جراحی. ورزش بعنوان بخشی از مداخلات درمانی، قادر خواهد بود ضمن پیشگیری از بروزِ دستهِ عمده بیماریهای قلب و عروق – بیماریهای عروق کرونر- باعث درمان قطعی این دسته از بیماریها نیز بشود و فرد را در راه بازگشت به چرخه فعال جامعه و یک زندگی موثر یاری نماید. در این راه، ضمن توصیه بیماران به شرکت در برنامه های توانبخشی قلبی، به نظر می رسد که اگر بتوان پزشکان محترم را با ارزش ورزش درمانی و نحوه تجویز آن آشنا نمود-تا همراه هر نسخه دارو، یک نسخه ورزشی نیز تجویز شود- ، یقینا آینده بهتری در انتظار بیماران قلبی خواهد بود و شاید بتوان روند رو به افزایش شیوع آن را در کشور کنترل نمود.
نتایج تحقیقات پروفسور هامبرت و همکارانش از دانشگاه لایپزیک در سال 1994 این چنین اعلام نماید که در صورت صرف انرژی بیش از 1500 کیلو کالری در هفته روند بیماریهای عروق کرونر در بدن متوقف خواهد شد و در صورت افزایش صرف انرژی تا مرز 2200 کیلو کارلری در هفته روند تصلب الشرائین – بعنوان عامل اصلی ایجاد بیماریهای قلب و عروق – معکوس خواهد شد .
این یعنی "هوالشافی" . خداوند درمان هر دردی را در همان بافت و در مکانیسم عمل صحیح اندام نهاده است.
تئوری هر نسخه دارو ، یک نسخه ورزش در کنگره بین المللی پیشگیری از بیماریهای در اروپا EuroPrevent2007 برای اولین بار توسط نویسنده مطرح شد و به شدت مورد استقبال اساتید، پزشکان و سیاستگذاران درمانی اروپا قرار گرفت و هماکنون نیز نویسنده بهمراه اساتید خارجی در حال تدوین این روش بنیادی است و از همکاران داخلی نیز درخواست همکاران و مساعدت دارد. غایت نهائی این تئوری ، رسیدن به روزی است که هر پزشک در دنیا بهمراه هر نسخه داروئی یک نسخه ورزشی نیز به بیمار ارائه نماید.
سابقه انجام ورزش توسط انسانها به سالیان بسیار دور برمی گردد. شکل و شیوه انجام ورزش های یی که توسط انسانها دوران باستان انجام می شده ، نشانگر اهمیت توانایی های بدن و فعالیت های روزمره آن روزگاران بوده است ورزش چه به عنوان سرگرمی مورد استفاده قرار بگیرد و چه ورزشهای حرفه ای و با کمک دستگاه، راهکاری برای افزایش قدرت و توانایی شخص باشد، یکی از هوشمند ترین ابداعات بشر است و متاسفانه امروزه با ماشینی شدن زندگی به شدت مورد غفلت قرار گرفته است.
علیرغم اینکه دیگر زندگی ما را حمله حیوانات وحشی تهدید نمی کند و یا برای تهیه غذا و پوشاک نیازمند شکار حیوانات نیستیم اما امروزه بیش از هر دوران دیگری به ورزش نیاز داریم. با وجود چنین هوای آلوده ای که تنفس می کنیم رژیم غذایی نامناسب و افزایش مصرف غذاهای آماده و بی تحرکی مفرط که در زندگی پیش گرفته ایم به شدت در معرض ابتلا به بیماری های سیستماتیکی چون نارسایی مزمن قلبی بیماری های تنفسی دیابت، فشار خون بالا، پوکی استخوان قرار داریم.
مطمئناً نقش ورزش و تحرک در کاهش ابتلا به این بیماری ها برای همه شناخته شده است. اما تا همین اواخر ارزش درمانی ورزشهای حساب شده در درمان این بیماری ها ناشناخته بود.نتایج تحقیقات بیشماری در این زمینه، موجب تدوین راهنماهای تخصصی ورزش برای اغلب این بیماریها شده است. اکنون دراغلب کشورهای پیشرفته دنیا، انجام این ورزشهای حساب شده به عنوان مهمترین راهکار درمانی این بیماران شناخته می شود.
چندی است در کشور ما به دلایلی نظیر عدم دسترسی آسان به مراکز ورزشی مجهز و افزایش علاقه به برنامه های تناسب اندام، استفاده از وسایلی چون تردمیل و دوچرخه های ثابت رواج پیدا کرده است و خانواده ها با خرید این تجهیزات به ورزش در منزل مبادرت می کنند. واغلب بعد از گذشت چند رو فروکش هیجان حاصل از خرید این وسیله به یک دکور در منزل تبدیل می شود. تحقیقات و پژوهشهای اخیر دلیل اصلی این امر را در عدم اطلاع مصرف کنندگان از نحوه استفاده از این وسائل می دانند. باید بدانیم که تردمیل نیز مانند سایر تجهیزات مدرن زندگی، یک وسیله عملکردی است و با توجه به نوع استفاده می تواند برای سلامت افراد مفید یا مضر باشد. استفاده از وسایل ورزشی، احتیاج به آموزش های دقیق در مورد شیوه انجام ورزش دارد. تحقیقات نشان داده اند که ترک عادت ورزش در منزل، اغلب به علت ایجاد آسیب دیدگی بعد از استفاده غیر اصولی از وسائل ورزشی است.
امروزه درمان با استفاده از مداخلات ورزشی به عنوان یک علم مبتنی بر شواهد (Evidence base) لزوماً بایستی توسط متخصصین امر تجویز گردد تا ضمن حداکثر بهره وری فرد از ورزش، میزان عوارض و خطرات آن به حداقل برسد. تجویز ورزش در یک کلام مختصر یعنی اینکه بدانیم تا چه حد میتوان در ورزش به بدن فشار آورد و در چه زمان و تا چه حد بایستی توقف نمود.

 

تجویز ورزش یعنی اینکه کجا می توان به سیستم قلب و ریه فشار اورد و کجا بایستی فشار را محدود نمود
در مورد بیماران نیز ورزش فوائد بی نظیری خواهد داشت که در صورت تجویز تخصصی ، بعنوان یک مداخله درمانی محسوب خواهد شد. در ذیل به فوائد ورزش در بیماریهای مختلف اشاره می کنیم و قبل از آن یادآور می شویم که لزوم تجویز ورزش و انجام ورزش به صورت صحیح در بهبود این بیماری ها بسیار ضروری و حائز اهمیت است.
تاثیرات ورزش در روند بهبودی بیماران قلبی
بیماریهای قلبی مهمترین علل مرگ و میر در جوامع پیشرفته را تشکیل می دهند. علل به وجود آورنده بیماری های قلبی بسیار متنوع هستند، از گرفتگی عروق کرونر تا نقص دریچه ای و مشکلات مادرزادی بیماری های قلبی موجب کاهش کارآیی قلب در پمپاژ و خون رسانی اعضای بدن می شود. با وجود بیماری های قلبی اغلب بافتهای بدن به اکسیژن ومواد تغذیه ای بی کفایتی قلب خود را نشان می دهد و علائم عدم توانایی عملکرد در قلب پدیدار می شود. با ظهور این علائم شخص دچار ناتوانی درانجام امور روزمره می شود. برنامه های ورزشی انتخاب شده با شدت مناسب با تاثیر بر سیستم های مختلف بدن موجب افزایش کارآیی شخص می شود. مثلاً موجب افزایش حجم بطن چپ و افزایش قدرت بطن چپ در پمپاژ خون می شود. تمرینات هوازی با تاکید بر توسعه شبکه عروق محیطی و بافت ها موجب افزایش برداشت اکسیژن از خون می شود. انجام برنامه های توانبخشی قلبی موجب بهبود ظرفیت ورزشی در بیماران می شود. طی بررسیهای مختلف دیده شده است که حداکثر توانائی و ظرفیت ورزشی در بیمارن از 15% به 25% افزایش یافته است و این افزایش به معنای کسب استقلال بیمار در زندگی فردی است. ورزش با تاثیر بر خود قلب موجب انتشار بهتر اکسیژن بین سلولهای قلبی می شود و به این ترتیب احتمال بروز سکته های مجدد و یا بی نظمی در ریتم قلب به شدت کاهش می یابد. کلاً ورزش موجب بهبود شرایط جسمی افراد می شود. ولی مهارت اصلی در طراحی یک برنامه درمانی، تعیین دقیق مشخصات برنامه ورزشی است. که موجب پیشگیری از ابتلا به بیماری های و یا بهبود شرایط جسمی روحی و اجتماعی بیمار می شود. برای رسیدن به این هدف باید ارزیابی کاملی از شرایط بیمار به عمل آید و با تعیین میزان خطر در طی ورزش، وجود مشکلاتی نظیر چاقی، دیابت، فشارخون بالا، کهولت سن،و.....بررسی شود و با توجه به این موارد یک برنامه مناسب ورزشی تجویز شود. با توجه به احتمال آسیب به بافت قلب در طی یک برنامه ورزش کنترل نشده، جداً توصیه می شود که قبل از شروع ورزش حتماً با یک متخصص تجویز ورزش و یا متخصص قلب آشنا با برنامه توانبخشی و ورزشی مشورت کنید. شرکت در برنامه توانبخشی قلبی موجب پیشگیری از مرگ ناگهانی و کاهش سکته های مکرر و کاهش نیاز به بستری شدن ، کاهش علایم بیماری های قلبی نظیر آنژین و تنگی نفس حین انجام فعالیت، کاهش و توقف روند آترواسکروزیس (تصلب شراین) و در نهایت افزایش کارآیی بیمار در زندگی روزمره می شود. به این ترتیب بیمار زندگی با کیفیت بالاتری را تجربه خواهد کرد.
کاربرد ورزش در کنترل فشار خون بالا:
فشار خون بیماری بسیار شایعی است که عده زیادی را در سنین میانسالی و کهنسالی مبتلا می کند.از نظر بالینی فشار خون بالاتر از بیماری شناخته میشود. علل ایجاد کننده فشار خون بسیار متنوع و متفاوت است. اما مهمترین و شایع ترین دلیل آن آترواسکلروز یا سخت شدن دیواره عروق است. در این حالت چربی های با چگالی کم (LDL ) با رسوب در دیواره عروق موجب تنگی و کاهش انعطاف دیواره عروق می شود. فشار خون بیماری بسیار خطرناکی محسوب می شود. در بیماران پاره شدن عروق ریز مغز و بروز سکته های خون ریزی دهنده(هموروژیک) بسیار شایع است. این بیماری می تواند موجب تغییرات دردسر سازی در دیواره عروق بشود. علاوه بر مشکلات کلیوی، هرسال فشار خون موجب 700000 –در آمریکا- مورد سکته مغزی می شود. که از این میان 280000 مورد منجر به مرگ می شود. همچنین مهمترین عامل در بیش از یک میلیون سکته قلبی و 500000 سکته قلبی منجر به مرگ است. از اینرو به این بیماری قاتل خاموش گفته می شود. اگرچه در دهه های اخیر پیشرفتهایی در کشف، درمان، و کنترل فشار خون صورت گرفته است اما هنوز این نتایج پایین تر از اهداف سلامت عمومی در سال 2010 است. هدف از پیشگیری ابتلا به فشار خون کاهش احتمال بیماری و مرگ است. افرادی که فشار خون آنها بین 120 تا 140 روی 80 تا90 است در معرض ابتلا به فشار خون هستند و باید جهت کاهش ابتلا به این بیماری و مشکلات همراه در شیوه زندگی خود تغییراتی بدهند. ثابت شده است که فشار خون و چاقی رابطه نزدیکی دارند. به همین دلیل مهمترین توصیه به افراد در معرض خطر، شرکت در برنامه های ورزشی و فعالیت های مرتب فیزیکی و کنترل وزن است. طی تحقیقات متعددی در افراد مبتلا به فشار خون تاثیرات بسیار مطلوب ورزش اثبات شده است. در 54 مورد مطالعه، که بر روی 2600 بیمار مبتلا به فشار خون انجام شد کاهش 2تا3 میلیمتر جیوه در فشار ماکزیمم و 3تا4 میلیمتر جیوه در فشار مینیمم بدست آمد. اکادمی طب ورزش آمریکا در بیانیه سال 2005 خود کاهش 5 تا 8 میلیمتر جیوه ای را برای بیماران در هر جلسه توانبخشی و ورزش منظم و حساب شده پیش بینی می کند. اهمیت تجویز شدت مناسبی از ورزش در بیماران مبتلا به فشار خون دوچندان است. به دلیل افزایش فشار خون در ورزش این ورزشها از نظر نوع ، نحوه انجام و شدت باید به دقت کنترل شده باشند .
تاثیرات مثبت تجویز ورزش در بیماریهای ریوی:
اگرچه عقیده استفاده از ورزش به عنوان یک رویکرد درمانی در بیماران مبتلا به بیماری های مزمن تنفسی سالها پیش ایجاد شد، ولی نتایج معجزه آسا این درمانها و تاثیرات چشمگیر ورزش در بیماران مزمن تنفسی توسط مطالعات دقیق دردهه گذشته به اثبات رسیده است. در بیماران مزمن ریوی ورزش وتمرینات هوازی موجب اتساع بهتر ریه و افزایش ظزفیت های ریوی می شود. همچنین یک برنامه ی منظم ورزشی باعث بهبود خاصیت انتقال اکسیژن در دیواره کیسه های هوایی می شود. در افراد غیر ورزشکار در طی ورزش ظرفیت انتشار از 23 به48 (میلیمتر جیوه در هر مول در دقیقه) افزایش می یابد. بالا رفتن نسبت میزان انتشار اکسیژن به حجم دمی باعث می شود تا بیمار از کمترین اکسیژن موجود در هوای دمی بیشترین استفاده را بکند. تقویت عضلات اصلی تنفس، در طی ورزش موجب تنفس بهتر و کارآمد تر و کاهش نیاز به استفاده از عضلات فرعی تنفس و ظهور سندروم دیسترس تنفسی (تنفس مشقت بار) خواهد شد. انجام برنامه های ورزشی هوازی در عضلات اندامهای فوقانی و تحتانی موجب بهبود قدرت و استقامت عضلانی و کاهش انرژی مصرفی عضلات به نسبت قبل می شود. ثابت شده است که بیماران تنفسی میتوانند با شدت های تجویز شده ورزشهای هوازی سازگار شوند. این بیماران به دلیل کاهش اکسیژن خون در هنگام فعالیت به سرعت دچار ناتوانی می شوند و می توان از طریق بهبود ظرفیت هوازی تولید اسید لاکتیک را در این بیماران کاهش داده و باعث افزایش زمان کارکردن بیمار و کاهش خستگی وی شد. کلاً در بیماری های مزمن تنفسی، هدف از ورزش، کاهش ناتوانی حاصل از بیماری آنها می باشد. به این ترتیب ورزش باید توانایی ها را افزایش داده، معلولیت و مصدومیت ها را کاهش داده و موجب افزایش کیفیت زندگی دراین بیماران شود. علاوه بر تاثیرات فیزیولوژیک، تاثیرات روحی روانی ورزش به شدت مورد توجه است و از آنجا که اغلب مشکلات تنفسی به دلیل عادات غلط مانند مصرف سیگار به وجود می آید، ورزش با افزایش امید به زندگی موجب می شود تا بسیار بهتر با مساله ترک سیگار کنار بیاید. در این دسته از بیماران نیز تجویز اصولی ورزش از اهمیت خاصی برخوردار است . با وجودیکه تهران آلوده ترین شهر جهان است و تعداد بیماران ریوی در آن رو به افزایش، ما هنوز در بحث تجویز ورزش برای این دسته از بیماران بسیار فقیر هستیم و حداکثر یک یا دو مرکز به امر توانبخشی این بیماران مبادرت می نمایند.
ورزش در بیماران دیابتیک:
در جوامع فعلی و نحوه زندگی ماشینی بیماری دیابت ، بیماری بسیار شایعی بوده و میزان شیوع آن بطور روز افزون گسترش خواهد یافت. در طی این بیماری سلولهای بدن قادر به مصرف قند موجود در خون نیستند و ضمن بروز عوارض ناشی از عدم مصرف قند مانند ضعف و افت توان بدن، از طرفی مضرات افزایش قند جاری در خون، زندگی بیماران را بطور جدی تهدید می کند. قند یکی از مهمترین منابع انرژی بدن است، میزان قند خون باید همیشه در محدوده ثابتی قرار گیرد . کاهش قند خون موجب کاهش هشیاری و مشکلات مغزی و افزایش آن در درازمدت موجب مشکلات متعددی در بدن می شود. ازجمله این مشکلات ایجاد اختلال در عملکرد مویرگ های انتهای اندامها و بروز زخم های دیابتی می شود.
در یک دسته بندی ساده می توان بیماری دیابت را به دو دسته کلی تقسیم نمود:
1- نوع یک یا وابسته به انسولین که در این بیماران انسولین کافی به هر علتی دربدن ترشح نمی شود.
2- نوع دو یا غیر وابسته به انسولین ( بیماری بزرگسالان) که در این بیماری علیرغم ترشح کافی انسولین سلولهای بدن قادر به عکس العمل به موقعه به آن و جذب قند کافی نمی باشند..بعبارتی حساسیت دیواره سلول نسبت به انسولین کاهش می یابد.
علیرغم تحقیقات زیادی که تاثیرات مطلوب ورزش را در هر دو نوع دیابت اثبات کرده است آنچه که در حال حاضر اثبات شده است و در بسیاری از مراکز درمانی دنیا مورد استفاده قرار می گیرد استفاده از تمرینات ورزشی حساب شده در بیمارن دیابتی نوع 2 است.
پس از مصرف مواد قندی و کربوهیدرات (مانند نان برنج و غلات) غلظت این مواد در خون بالا می رود و این موجب ترشح انسولین به داخل خون می شود. همه سلولهای بدن برای مصرف وذخیره قند نیاز به انسولین دارند و فقط در حضور این هورمون قند به شکل موثر وارد سلولها می شود و در نتیجه غلظت قند خون پایین می آید . در یک دسته از بیماران تیپ 2 علیرغم ترشح میزان کافی از انسولین اما سلولها به آن پاسخ نمیدهند و قند در خون انباشته می شود. با انجام ورزش مداوم و تحت کنترل و افزایش نیاز سلولها به قند و انسولین، بمرور حساسیت گیرنده های سلول به آنزیمهای جذب قند بیشتر شده و آنها قادر به استفاده از قند خون میشوند. عضلات که مهمترین مصرف کننده های قند در طی ورزش هستند بعد از گذشت جند جلسه از ورزشهای معین قادر خواهند بود تا در حضور حداقل میزان انسولین، حداکثر برداشت قند خون را انجام دهند.به این ترتیب با وجود مصرف قند، غلظت آن در خون پایین آمده و به کنترل آن کمک می شود. در تحقیقات که در مرکز توانبخشی بیمارستان مدائن – تهران 1385- صورت پذیرفت ، تعدادی از بیماران مصرف روزانه انسولین را کنار گذاشتند و میزان نیاز شان به انسولین کاهش یافت. از آن گذشته ورزش با بهبود کارکرد عصب و عضله و افزایش جریان خون محیطی موجب افزایش کارآیی اعصاب و عروق شده و مشکلاتی چون زخمها انتهای اندامها التیام می یابند.
اهمیت ورزش و تجویز ورزش: همانطور که گفته شد، ورزش به عنوان یک مداخلات سیستماتیک و جدی در درمان بیماری ها شناخته می شود. تعیین مشخصات هر مداخله درمانی از اجرای آن مهمتر است ، ورزش هم یک مداخله درمانی است. یعنی باید بدانیم در کدام ارگان یا مکانیسم فیزیولوژیک بدن چقدر و تا کی و با چه شدتی ورزش را بایستی اعمال کرد. به عبارت دیگر در صورت انجام ورزش نادرست نه تنها نباید انتظار بهبود را داشته باشیم بلکه ممکن است خطرات بسیار جدی، بیمار را تهدید کند.
مسئله تجویز ورزش در افراد سالم نیز حائز اهمیت جدی است. انجام ورزش نادرست مخصوصاً در افرادی که مشکلاتی نظیر چاقی، آرتروز، پوکی استخوان، و.... دارند باعث بروز خستگی شدید و آسیب دیدگی احتمالی و بروز مشکلات جدی می شود. و شخص از ادامه برنامه ی ورزشی باز می ماند. در تجویز یک برنامه ورزشی مناسب ، اولین برخورد درمانگر با بیمار تعیین سطح خطر احتمالی برای بیمار است. تعیین نوع وسیله ، شدت انجام ، طول هر دوره ورزشی، تعداد دفعات تکرار در هفته و نحوه پیشرفت ورزشکار از مهمترین خصوصیات مورد تجویز است . افراد بایستی در یکسری جلسات آموزشی شرکت کنند و قبل از هر گونه تصمیمی برای خرید یا شروع ورزش با متخصصین امر مشاوره نمایند. در صورت وجود بیماری خاص در فرد لازم است تا چند مورد تست آزمایش بعمل آید و سپس درمانگر توصیه های لازم جهت سلامت ورزش را بیمار خواهد گفت .او بیمار را از جهت اینکه برای انجام ورزش به کلینیک توانبخشی وابسته است یا اینکه می تواند تمرینات خود را در منزل یا پارک انجام دهد مورد ارزیابی قرار می دهد. در صورت وجود خطر بالا در ورزش ، بیمار باید حتماً از جهت شیوه انجام ورزش و سیر برنامه توانبخشی مورد آزمایش قرار بگیرد و سپس در شرایط کنترل شده و تحت مونیتورینگ ورزش کند. این ورزشها ی حساب شده مهمترین جزء مداخلات درمانی-ورزشی در این بیماران است. از آنجا که اغلب استرس، چاقی، فشار خون، دیابت ، و بیماری نارسایی مزمن قلبی با یکدیگر همراه و به هم وابسته اند ، لزوم تجویز ورزش و دقت در انتخاب یک برنامه ورزشی بیش از پیش آشکار می شود. ورزش متناسب موجب پیشگیری از ابتلا به بیماری، کنترل و درمان علایم بیماری ، تثبیت درمان و کاهش خطر عود مجدد بیماری شود. به علاوه ورزش نسبت به سایر مداخلات درمانی عوارض جانبی بسیار کمتری دارد. یک برنامه ورزشی حساب شده که برای بیمار با دقت تجویز شود، موجب برگرداندن بیمار بر سیر فعال زندگی در کمترین زمان، حداقل هزینه و حداقل خطراست
نقش ورزش در دستگاه قلبی عروقی
ر اثر فعالیتهای ورزشی پنج تأثیر مهم در سیستم قلبی عروقی به وجود می آید 1_افزایش اندازه قلب:این افزایش به شدت و مدت ورزش بستگی دارد و باقطع فعالیت ورزشی کاسته می شود ؛واز بین میرود.
2_کاهش ضربان قلب :این کاهش بمعنی کمتر از 60ضربه در دقیقه در استراحت است.این کاهش ضربان نیز به شدت ومدت ورزش در طی سالها به وجود می آید و به آمادگی جسمانی فرد بستگی دارد.
3_ازدیادحجم ضربه ای
4_افزایش حجم خون و هموگلوبین
5_ازدیاد تراکم مویرگ ها در عضلات و افزایش حجم عضلانی
تفاوت اصلی فیزیو لوژیک در ورزش های یک نواخت و کمتر از حد مجاز ........
چنانچه فعالیت؛ورزشی باشد کمتر از حد اکثر مجاز ضربان قلب انجام شود؛پس از مدت زمانی که به شدت؛مدت و نوع ورزش بستگی دارد.تغییرات اصلی زیر در ورزشکار بوجود می آید .:
1_افزایش قدرت جذب اکسیژن به وسیله عضلات.
2_افزایش کارایی قلب و کاهش ضربان قلب .
3_کاهش مصرف اکسیژن و یا عدم تغییر مصرف اکسیژن حتی هنگام تمرینات ورزشی به دلیل افزایش توانائی های مکانیکی.
4_ازدیاد حجم ضربه ای قلب به دلیل افزایش حجم بطن ها و انقباض پذیری عضلات قلب .
5_مصرف کمتر انرژی ذخیره عضلانی (گلیکوژن)به دلیل ذخیره سازی گلیکوژن و ازدیاد کارایی و توانایی عضلات در استفاده از چربی ها برای سوخت و ساز.
6_ازدیاد آستانه هوازی یا VO2MAX و کاهش تولید و تجمع اسید لاکتیک.
7_کاهش برون ده قلبی و یا عدم افزایش آن.
ضربان قلب و شدت تمرین
شدت تمرین و مقدار ضربان قلب یک رابطه مستقیم دارند.هرچه ورزش سنگین تر باشد تعداد ضربان قلب در دقیقه بیشتر افزایش می یابد و بر عکس.بنا براین میتوان با اندازه گیری شدت ضربان قلب ؛شدت برنامه ریزی را مشخص کرد .
عملی ترین روش محاسبه حد اکثر ضربان قلب مجاز (شدت تمرینات )استفاده از فرمول زیر است:
سن ورزشکار(به سال)- 220 =حد اکثر تعداد ضربان قلب
پزشکی
ایا تاکنون فکر کرده اید که به چه علت ورزش میکنید ویا برای چه باید ورزش کرد؟
آیا حرکاتی به نام ورزش سود و فایده ای برای جسم و روحمان دارد ؛ایا تاثیری در روند زندگیمان دارد؟
در زیر پاسخی عمومی به این گونه سئوالات داده ایم :
گفتار عمومی درباره ورزش
‏از آنجا که اساس تندرستی بترتیب اهمیت بر ورزش و غذا و خواب قرار دارد، بهتر است اهم را بر مهم ترجیح دهیم و موضوع ورزشی را پیش کشیم. ومی گوثیم:
‏ورزش حرکتی است تابع اراده. در ورزش، تنفس بلند و بزرگ و پی درپی می آید. هر کس بتواند با اسلوب صحیح ومتناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند از چاره جوئی (پیش گیری ) و تداوی بیماری های مادی و یبماری های مزاجی _167) که در دنباله آن می آیدبی نیاز میگردد.این بهره برداری از ورزش هنگامی میسر است که دستورات دیگر بهداشتی را بکلی مراعات کند. بگذارید توضیح بیشتری بدهم:
همچنانکه خودتان میدانید، ما مجبو ریم غذا بخوریم. و میدانی که تندرستی ما با غذاثی است که مناسب مزاج ماست یعنی غذاثی که در کیفیت وکمیت معتدل است. تمام قسمت های غذائی که ما میخوریم بدون استثناء کنش غذائی ندارد، بلکه در مرحله از مراحل هضم بخشی از آن بصورت ماده زائد درمی آید و طیبعت می کوشد آنرا از بدن دفع کند. لیکن باید دانست که طبیعت نمیتواند مواد دفعی را بکلی از بدن براند و حتما بعد از هر هضمی مقداری از این مواد زائد باقی میماند. وقتی این مقادیر اندک زیاد شدند و جمع آمدند مواد دفعی زیاد میشود و به تن زیان می رساند. مثلا اگر این مواد دفعی که باقی مانده است و جمع شده است متعفن شود، بیماری های عفونی ببار می آورد. اگر حالات و کیفیت آنها شدت یافت بد مزاجی روی می دهد. اگر این تجمع بیشتر شد بیماری های امتلاء _ که قبلا ذکر شد - بوجود می آید. و اگر این مواد زائد خود را به اندامی برسانند ورم حاصل میشود.
خارهای این مواد باقی مانده مزاج گوهر روح را تباه می گردا تد. باین جهت چاره ای جز این نیست که آنها را از بدن بیرون برانیم. بیرون راندن این مواد بچند طریق صورت می گیرد:
‏اگر آنها را بوسیله دارو های سمی از بدن دفع کنیم، خود داروی سمی نیروی غریزه را کاهش می دهد و غریزه را خستگی می بخشد. اگر دفع آنها با داروی غیر سمی ممکن باشد باز بارسنگینی بر طبیعت است، همچنانکه بقراط فرموده است: ((دارو صفا می دهد و جفا می بخشد)). گذشته از آن دارو درعین حال که مواد زاثد را میراند خلط پسندیده و رطوبت های غریزی و روانی را که گوهر زندگی است از آسیب خود مصون نمیدارد و مقداری از آنها را نیز بیرون می راند و بر اثر آن نیروی اندام های اصلی و اندام های خدمتگزار کاهش می یابد. پس این بلیات وسایر بلاها از امتلاء روی می آورند؛ زیرا مواد بندآ ورنده چه در جأی بمانند و چه تخلیه گردند آفت دارند.
‏لیکن ورزش چیزی است که ما را از استعمال دارو بی نیاز می سازد و بهترین بازدارنده حالت امتلاء است. اگر ورزش بصورت صحیح و چنانکه باید و شاید انجام پذیرد عوامل بیماری های امتلاء از بین می رود. ورزش علاوه بر آن فو اثد دیگری دارد بشرح زیر:
1 _ ورزش حرارت ملایم پدید می آورد و مواد دفعی را روز بروز می گدازد و بطور منظم و مرتب آنها را از جای می لغزاند و راه بیرون آمدن را به آنها می نماید ونمیگذارد هر روز قسمتی باقی بماند، جمع شود و تاثیر بگذارد.
‏2 _ چنانکه گقنیم ورزش تولید حرارت می کند و حرارت غریزی را فزونی می دهد. بر اثر ورزش مفاصل سخت و نیرومند میشوند،پی ها نیرو میگیرند ؛ در کنش های شان قوی می گردند و از تاثیر پذیری در امان می مانند.
‏3_ اندام ها بر اثر ورزش برای پذیرش غذا آمادگی بیشتری می یابند زیرا مواد دفعی از آنها دست برداشته است و جای غذا خالی مانده است.
4-نیروی جذب کننده بر اثر ورزش به حرکت در می اید و گره از اندام ها می گشاید .اندام ها به نرمش در می آیند ؛رطوبت بدن رقیق می گردند و مسامات (منافذ ریز بدن)فراخ تر می شوند.
5-بسیار اتفاق افتاده است؛کسی که ترک ورزش کرده است به بیماری دق مبتلا شده است.چرا؟-زیرا هرگاه جنبشی که روح غریزی را بسوی انذام ها راهنمائی میکند متروک گردد؛چون روح غریزی ابزار زندگی همه اندام هاست حتما نیروی اندام ها رو به ناتوانی و نابودی میرود.
((خواه مواد زائد بر جای بماند یابه کمک دارو تخلیه شود در هر دو صورت زیانی به بدن وارد میشود بر اثر ورزش با دفع مواد زائد؛جذب مواد غذائی بوسیله انساج افزایش می یابد)).
انواع ورزش
ورزش بر دو نوع است:
اول ورزشی که خود به خود و بر اثر کار کردن (ورزش غیر ارادی)انجام میگیرد.و دوم ورزش ویژه ای که برای انجام آن حرکات صورت میگیرد (ورزش ارادی)و مراد از آن فوائدی است که از حرکات مزبور بدست می آید و باید گفت که هر اندامی خود به خود ورزش ویژه ای دارد چنانچه ورزش چشم در دیدن اجسام ریز است و ورزش گلو صدائی است که بتدریج بم تر میگردد.
در موقع شروع ورزش باید غذای قبل از ورزش در معده و کبد و رگها هضم شده باشد وهنگام وعده غذای دوم نزدیک باشد. بهتر آن است که با شکم بسیار گرسنه و تهی یعنی در حالی چیزی از غذا در معده نباشد آنرا انجام ندهیم.غذای ورزشکار در فصل زمستان باید از نوع غذای غلیظ و در تابستان از نوع غذای لطیف باشد.کسانی که میخواهند ورزش کنند ابتدا باید مواد دفعی روده ومثانه را کاهش دهد (دفع کند)و بعد ورزش کند :قبل از حرکات بدنی تن خود را ماساژ دهد تا نشاط به غریزه و فراخی به منافذ سطح بدن روی آورد..بهترین موقع ورزش در فصل بهار ؛ نزدیک نیمروز (ظهر)و در محل واجد هوای معتدل است یعنی در محلی با درجه حرارت معتدل.در فصل تابستان وقت ورزش زودتر از آن است یعنی هنگام غروب ؛ و در زمستان بهتر است در شامگاهان (بعد از عصر) باشد ولی موانعی پیش می آید.ورزشکار باید گرم شود و هوای معتدل داشته باشد یعنی ورزش باید در محل گرم صورت گیرد و هنگام آن باید زمانی باشد که غذا بطور کامل هضم شده و روده ها تخلیه شده باشند.
در ورزش سه نکته را باید رعایت کرد:
اول _رنگ: ورزش تا موقعی که رنگ و رو به زیبائی (بهتری) می گراید انجام بگیرد.
دوم_جنبش:ورزش تا موقعی که حرکات به آسانی انجام می پذیرد ادامه یابد.
سوم_حالت اندام ها و باد کردن آنها:تا موقعی که اندام ها بیشتر باد می کنند میتوان ورزش کرد.
ورزشکار در همان روز اول به اندازه ورزش ومقدار غذای لازم پی میبرد و میفهمد تا چه حد متناسب اوست و روزهای بعد بر همین قیاس ؛ ورزش را ادامه میدهد

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله23    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جلوگیری از بیماری قلبی

دانلود مقاله هال، کلارک لئونارد

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله هال، کلارک لئونارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در سال 1930 تقریباً شهرت و اهمیت کارثورندایک در مورد آزمایش و خطا روبه کاهش نهاد و در همین زمان کلارک هال (1952-1844) ، دانشمند آمریکایی، با نظریة معروف خود به نام کاهش سابق بر بنیاد تقویت نخستین شهرت یافت.
هال مانند واتسن و اسکینر از جمله رفتارگرایان به شمار می‌آید. نظریة یادگیری او از ویژگهای مکانیستی برخوردار است و در موضع مخالف شعور و وجدان قرار دارد. به عقیدة او رفتار پیچیده از رفتارهای ساده و به صورت گام به گام بر بنیاد شرطی شدن محرک ـ پاسخ به وجود می‌آید. وی بر خلاف واتسن قانون‌گیرایی ثورندایک را مورد توجه قرار می‌دهد و آن را در یادگیری با اهمیت می‌داند و مواردی مانند هدف و بینش را ، که در روان‌شناسی رفتارگرایی جای بحث آنها نیست، با دقت بررسی می‌کند.

 

نظریه کاهش سائق
کلارک لئونارد هال در آکران، یکی از شهرک های نیویورک، متولد شد. هال پژوهش های پردامنه ای در مورد آزمون استعدادها، تلقین پذیری، خواب مصنوعی و به ویژه یادگیری انجام داده است. کتابهای اساس رفتار (1951)، روانشناسی های متعارض یادگیری (1935) و اصول رفتاری (1943)، از جمله آثار او به شمار می روند.
هال از جمله رفتارگرایانی است که بنیاد رفتارها را نوعی شرطی شدن محرک- پاسخ می داند. آنچه نظریه او را نسبت به سایر رفتاگرایان متمایز کرده است، اهمیتی می باشد که برای عامل «نیاز» -در سازگاری با محیط- قائل شده است. او بر این باور بود که بقای موجود زنده به چگونگی میزان سازگاری او با محیط، بستگی دارد. یادگیری زمانی صورت می گیرد که فرد در جهت رفع نیاز، خود را به نوعی با محیط سازگار کند. در واقع یادگیری مبنایی برای بقاست. هال می گوید: «هر نوع پیشرفت در زندگی به یادگیری بستگی دارد و اگر خللی در یادگیری ایجاد شود، به نوعی تزلزل و یا اختلال در رفتار ظاهر می شود.»
هال عامل «تقویت» را وسیله ای برای ارتباط میان محرک و پاسخ و در نتیجه، ارضای نیاز می داند و آن را در هر دو جهت مثبت (به صورت پاداش) و منفی (به صورت محرومیت) موثر می شمارد. در همین زمینه نیز مسئله انگیزش در یادگیری را مطرح می کند و می گوید: «از طریق عامل تقویت –چه مثبت وچه منفی- و افزایش یا کاهش نیاز می توان انگیزش لازم برای یادگیری را به وجود آورد.» به نظر هال، یادگیری به طور مداوم به صورت تراکمی صورت می گیرد و همه نیازها، به طور پیوسته، انگیزش های لازم برای یادگیری را به وجود می آورند.
علاوه بر این، هال عقیده دارد که موجود زنده در دوره های زندگی خویش به یک محرک خاص، پاسخ های متفاوتی می دهد. تفاوت پاسخ ها به دلیل تقاوت نیازها و انگیزه هاست. فرد در هر دوره از زندگی خودمی تواند «الگوهای معینی» از پاسخ ها را شکل دهد. انسان می تواند آن نوع مهارت شناختی، هیجانی و حرکتی را بیاموزد که توانایی و آمادگی انجام دادن آن را داشته باشد. به علاوه هال نیز مانند پاولف تفاوتهای فردی در یادگیری مهم می داند و به عامل خستگی در یادگیری نیز توجه کرده است. به نظر او، عامل خستگی سبب بازداری از یادگیری می شود (فرخ لقا رئیس دانا، 1374).
نظام هال بر حسب اصول موضوع و اصول تبعی مشخص و مفصل ارائه شده و به شکل کلامی و ریاضی بیان گردیده است. او در آخرین ارائه نظریه خود (1952)، هجده اصل موضوع و دوازده اصل تبعی را ارائه داده است (شولتز و شولتز، 1372، ص 141).
طبق نظر هال، یک نیاز فیزیولوژیکی، از قبیل گرسنگی یا تشنگی، حالتی نامطلوب در بدن- انسان یا حیوان- به وجود می آورد و فرد بااین نیاز در حالتی از تنش قرارمی‌گیرد و برانگیخته می شود تا با ارضای نیاز خود، آن تنش را کاهش دهد. به عبارت دیگر هر انحراف از تعادل حیاتی یک نیاز به وجود می آورد و نیاز نیز به نوبه خود، سائق را به وجود می آورد. سائق حالتی فیزیولوژیکی است که به عنوان نیروی انگیزشی عمل می کند یا برانگیزنده عمل است. نیاز، سائقی را به وجود می آورد که در مورد محرومیت از غذا، گرسنگی خوانده می شود. سائق، موجود زنده را به جستجوی غذا برمی‌انگیزد. خوردن غذا باعث می گردد موجود زنده تعادل حیاتی خود را حفظ کند و این همان حالتی است که کلارک هال آن را «کاهش سائق» می خواند.
کاهش سائق یک حالت است و به آن دسته از تقویت کننده های مثبت (از قبیل غذا) مربوط می باشد که نیروی آنها احتمال یک پاسخ را در شرطی شدن عامل،‌افزایش می دهد. نیازها فقط در نتیجه فقدان چیزی به وجود نمی آیند؛ درد یا محرک نیرومندی که سبب انحراف از تعادل حیاتی می گردد نیز می تواند نیاز را به وجود آورد و در نتیجه، سائق به وجود می آید. (هیلگارد و دیگران، 1368، ص 347)
نظریه های سائق، از جهت منبع حالت سائق- که مردم و حیوانات را به عمل وادار می کند- تفاوت دارند. بعضی از نظریه پردازان، از جمله فروید، تصورشان این بود که حالت سائق مادرزادی و غریزی است. سایر نظریه پردازان به نقش یادگیری در ایجاد سائق تاکید دارند. این قبیل سائق های آموخته شده از تربیت یا تجربه گذشته انسان و حیوان ناشی می شوند و از این رو نیروزایی آنها در افراد مختلف با هم تفاوت دارد.

 

 

 

کلارک لئونارد هال
کلارک لئونارد هال (1952-1884) درجه دکتری خود را در سال 1918 از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد و از 1916 تا 1929 در همین دانشگاه به تدریس پرداخت. در سال 1929 به دانشگاه ییل رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
زندگی حرفه ای هال را می توان به سه بخش جداگانه تقسیم کرد. یکی از علاقه های اولیه او سنجش استعدادها بود. زمانی که در دانشگاه ویسکانسین به تدریس این موضوع اشتغال داشت، به جمع آوری مطالب درباره سنجش استعداد پرداخت و براساس مطالب جمع آوری شده در 1928 کتابی با عنوان سنجش استعداد انتشار داد. دومین علاقه مهم هال هیپنوتیسم بود. وی پس از یک مطالعه طولانی درباره فرایند هیپنوتیسم، کتابی نوشت به عنوان هیپنوتیسم و تلقین پذیری (b 1933). سومین علاقه او که منجر به شهرت فراوانش شد، مطالعه فرایند یادگیری بود. نخستین کتاب عمده هال درباره یادگیری، با عنوان اصول رفتار (1943)، مطالعات یادگیری را از بنیاد تغییر داد. آن اولین کوششی بود که نظریه جامع علمی را در مطالعه فرایندهای پیچیده روانشناختی به کار بست. اپینگهاوس اولین کسی بود که از آزمایش برای پژوهش درباره یادگیری استفاده کرد. اما هال اولین کسی بود که نظریه دقیق را برای مطالعه و تبیین یادگیری مورد استفاده قرارداد. نظریه هال، به نحوی که در 1943 ارائه شد، در 1952 در کتاب یک نظام رفتار گسترش یافت. او قصد داشت کتاب سومی درباره یادگیری بنویسد اما موفق به انجام این کار نشد.
هال برای کوشش های خود در سال 1945 از جامعه روانشناسی آزمایشی نشان وارن را دریافت کرد. در حکم این نشان آمده است:
تقدیم به کلارک ال.هال برای دقتش در ایجاد یک نظریه نظامدار از رفتار. این نظریه پژوهش های زیادی را ترغیب کرده و به شکلی دقیق و کمی تدوین شده است که امکان پیش بینی هایی را که قابلیت وارسی تجربی دارند، فراهم آورده است. بنابراین، نظریه او هسته های تایید یاعدم تایید نهایی را در خود دارد. یک دستاورد حقیقاً بی همتا در تاریخ روانشناسی تا به امروز.
هال اکثر ایام زندگی اش فلج بود . فلج او بر اثر بیماری فلج اطفال که در کودکی به آن مبتلا شده بود، دامن گیرش شد. در سال 1948، دچار حمله قلبی شد و چهار سال بعد درگذشت. او در آخرین کتابش (یک نظام رفتار) اظهار تاسف کرده که سومین کتابی که قصد نوشتنش را داشته هرگز نوشته نخواهدشد.
اگرچه هال احساس می کرد که نظریه اش ناکامل است،‌نظریه او بر سایر نظریه های یادگیری در سراسر جهان تاثیر عمیقی به جای نهاد . کنت اسپنس (1952)، یکی از دانشجویان مشهورهال، می گوید 40 درصد تمامی آزمایش های منتشرشده در مجله روانشناسی آزمایشی و مجله روانشناسی تطبیقی و فیزیولوژیکی در فاصله سالهای بین 1941 و 1950 به جنبه ای از کارهای هال اشاره کرده اند، و اگر تنها زمینه های یادگیری و انگیزش را در نظر بگیریم این رقم به 70درصد افزایش می یابد. روجا (1956) گزارش می کند که در مجله روانشناسی نابهنجار و اجتماعی در بین سالهای 1949 و 1952 ، 105 بار مراجعه به کتاب اصول رفتار هال وجود دارد. در حالی که به مشهورترین نظریه پرداز بعد از هال تنها 25 بار مراجعه شده است. در واقع، هنوز هم برای دانشجوی یادگیری امری کاملاً معمول است که هنگام مطالعه مجله های روانشناسی به مراجعات مکرر به کارهای هال برخورد نماید. با هر مقیاسی، سهم بزرگی از دانش ما از فرایند یادگیری مدیون کلارک هال است.
هال مانند اکثر نظریه پردازان یادگیری کارکرد گرا، به مقدار زیاد متاثر از نوشته های داروین بود. هدف نظریه هال تبیین رفتار انطباقی و فهم متغیرهای تاثیرگذار بر آن بود. در واقع می توان گفت هال به ایجاد نظریه ای که تبیین کند چگونه نیازهای جسمی ، محیط و رفتار برای افزایش احتمال بقای ارگانیسم با هم به کنش متقابل می پردازند، علاقه مند بود.

 

رویکرد هال به نظریه پردازی
هال به عنوان اولین گام در تدوین نظریه اش، به مرور پژوهش های انجام شده درباره یادگیری تا زمان خود اقدام کرد. سپس به خلاصه کردن یافته های این پژوهش ها پرداخت. سرانجام کوشید تا نتایج آزمون پذیری از آن اصول خلاصه شده به دست آورد. ما در زیر این رویکرد نظریه سازی را با تفصیل بیشتری مورد بحث قرارمی‌دهیم.
رویکرد هال به نظریه سازی فرضی- قیاسی (یا منطقی- قیاسی) نامیده شده است. راشوت و امسل (1999) این رویکرد را به گونه زیر توضیح داده اند:
به پیروی از الگوی علوم طبیعی، دانشمندرفتاری مجموعه ای از اصول موضوع یا اصول اولیه را تدوین می کند. بعد آنها را با استفاده از منطق دقیق، استنباط ها یا قضایا درباره پدیده های رفتاری آنها را به عنوان گزاره هایی در قیاس به کار می بندد... این اصول موضوع غالباً دربرگیرنده ماهیتهای (متغیرهای رابط) هستند که به وسیله نظریه پرداز ابداع می شوند تا تفکر او را درباره رابطه میان دستکاریهای آزمایشی و اندازه گیریهای (متغیرهای مستقل و وابسته) مربوط به پدیده های رفتاری موردنظر سازمان دهند. آن گاه نظریه را می توان از راه برگردان استنباط های حاصل از نظریه به عملیات آزمایشی ارزشیابی کرد و دید که چگونه در آزمایشگاه درست در می‌آید.
می توان دید که این نوع نظریه پردازی به یک نظام پویا و باز منجر می شود . فرضیه ها مرتباً تولید می شوند؛ پاره‌ای از آنها به وسیله نتایج آزمایش ها تایید می شوند، و پاره ای مورد تایید قرارنمی‌گیرند. وقتی که نتایج آزمایش ها با پیش بینی ها جور در می آیند، تمامی نظریه، از جمله اصول موضوع و قضایا نیرومند می شوند. وقتی که نتایج آزمایش ها مطابق پیش بینی ها نیستند، نظریه ضعیف می شود و باید در آن تجدیدنظر به عمل آید. نظریه های شبیه به نظریه هال باید به حکم نتایج پژوهش های تجربی مرتباً مورد تجدیدنظر قرارگیرند. هال (1943) در این باره گفته است:
مشاهده تجربی همراه با گمانه زنی زیرکانه منبع اصلی اصول اولیه یا اصول موضوع یک علم هستند. این گونه فرمول بندی ها، وقتی که در ترکیبات مختلف با شرایط پیشایند مناسب در نظر گرفته شوند، استنباط ها یا قضایا را به دست می دهند که بعضی از آنها ممکن است با نتایج تجربی مربوط به شرایط مورد نظر توافق داشته و بعضی دیگر نداشته باشند. پیشنهادهای اولیه ای که قیاس های منطقی را فراهم می آورند و به طور مکرر با بازده تجربی مشاهده شده توافق دارند حفظ می شوند. در حالی که آنهایی که توافق ندارند رد می شوند یا مورد تجدید نظر قرارمی‌گیرند. همچنان که پالایش این فرایند کوشش و خطا ادامه می یابد، به تدریج یک رشته محدود از اصول اولیه ظاهر می شوند،‌که تلویحات مشترک آنها تدریجاً با احتمال بیشتری با مشاهدات مربوط مطابق است. قیاس های حاصل از این اصول موضوع باقیمانده هرچند هرگز به طور مطلق نمی توان به آنها اعتماد کرد، با گذشت زمان بسیار قابل اعتماد می شوند. درواقع موقعیت فعلی اصول اولیه در علوم فیزیکی عمده همین است.
هر نظریه علمی صرفاً ابزاری است که به پژوهشگر در ترکیب کردن واقعیتها و دانستن اینکه در کجا به دنبال اطلاعات تازه بگردد، کمک می کند. ارزش نهایی یک نظریه با میزان همخوانی اش با واقعیتهای مشاهده شده یا با نتایج آزمایش ها، تعیین می شود. در علم، مرجع نهایی جهان تجربی است. هرچند که نظریه ای مانند نظریه هال می تواند بسیار انتزاعی باشد،‌هنوز باید درباره رویدادهای قابل مشاهده بیاناتی به دست دهد. صرفنظر از اینکه یک نظریه چه اندازه مفصل و انتزاعی است، باید سرانجام بیاناتی ارائه دهد که به طور تجربی قابل بررسی باشند؛ نظریه هال دقیقاً‌همین کار را می کند.

 

مفاهیم نظری عمده
نظریه هال، مانند هندسه اقلیدسی، دارای یک ساختار منطقی از اصول موضوع و قضایاست. اصول موضوع بیانات کلی درباره رفتار هستند که نمی توان مستقیماً آنها را وارسی نمود،‌اما قضایایی که به طور منطقی از اصول موضوع ناشی می شوند قابل آزمون کردن هستند. ما ابتدا شانزده اصل موضوع مهم هال را آن گونه که در سال 1943 ارائه شدند،‌مورد بحث قرارمی دهیم و بعد به تغییرات عمده ای که او در 1952 در نظریه اش انجام داد، می پردازیم.

 

اصل موضوع 1: حس کردن محیط بیرونی و رد محرک
تحریک بیرونی، یک تکانه عصبی آوران (حسی) و راه اندازی می کند که پس از قطع تحریک محیطی تا لحظاتی ادامه می یابد. بنابراین،‌هال وجود یک رد محرک را فرض کرد که به مدت چند ثانیه پس از قطع رویداد محرک ادامه می یابد. از آن جا که این تکانه عصبی آوران با یک پاسخ تداعی می شود، هال فرمول سنتی S-R را به S-s-R تبدیل کرد. در این فرمول s رد محرک است. برای هال،‌تداعی مورد نظر بین R,s صورت می گیرد. رد محرک سرانجام منجر به یک واکنش عصبی وابران (حرکتی) (r) می شود که به پاسخ آشکار می انجامد. بنابراین، ما با فرمول S-s-r-R سروکار پیدا می کنیم، که در آن s تحریک بیرونی، s رد محرک، r شلیک نورون های حرکتی و R پاسخ آشکار هستند.

 

اصل موضوع 2: کنش متقابل تکانه های حسی
این اصل موضوع پیچیدگی تحریک و لذا دشواری پیش بینی رفتار را نشان می دهد. رفتار به ندرت حاصل تنها یک محرک است. بلکه تابع محرک های زیادی است که در هر لحظه معین برارگانیسم تاثیر می گذارند. این محرک های فراوان و ردهای آنها با یکدیگر کنش متقابل می کنند و ترکیب آنها رفتار را تعیین می کند. ما اکنون می توانیم فرمول S-R را به شکل زیر توضیح دهیم:

 

 

 

در این شکل تاثیرات مشترک پنج محرکی را که همزمان بر ارگانیسم اثر می گذارند، نشان می دهد.

 

اصل موضوع 3: رفتار ناآموخته
هال باور داشت که ارگانیسم با سلسله مراتبی از پاسخ ها متولد می شود که هنگام ایجاد یک نیاز فعال می گردند. برای مثال، اگر یک شیء خارجی وارد چشم بشود، پلک های چشم به سرعت به هم می خورند و آب چشم به مقدار زیاد ترشح می نماید؛ و این اعمال به طور خودکار انجام می گیرند. اگر دما از مقدار طبیعی مورد نیاز بدن بیشتر یا کمتر باشد،‌ارگانیسم ممکن است عرق کند یا بلرزد . به همین منوال،‌تجربه درد، گرسنگی، یا تشنگی به الگوهای پاسخی معین خواهند انجامید که با احتمال زیاد در کاهش آثار این شرایط موثرند.
اصطلاح سلسله مراتب در اشاره به این پاسخ ها به کار رفته است، زیرا در هر زمان بیش از یک پاسخ ممکن است ظاهر شود. اگر الگوی پاسخی فطری اول نتواند نیاز را برطرف کند، الگوی بعدی رخ خواهدداد. اگر الگوی پاسخی دوم هم نتواند نیاز را برطرف کند، باز پاسخ دیگری داده خواهدشد، و الی آخر. اگر هیچ یک از الگوهای پاسخی فطری در کاهش نیاز موثر نیفتد، آن گاه ارگانیسم ناچار خواهدبود یک الگوی پاسخی تازه را یاد بگیرد. بنابراین، طبق نظر هال، یادگیری تنها زمانی لازم است که مکانیسم های عصبی ذاتی و پاسخ های وابسته به آنها نتوانند نیاز ارگانیسم را کاهش دهند. به طور کلی،‌مادام که پاسخ های ذاتی یا پاسخ های قبلاً یاد گرفته شده در ارضای نیازها موثر باشند،دلیلی برای یادگیری پاسخ های تازه وجود ندارد.

 

اصل موضوع 4: مجاروت و کاهش سائق به عنوان شرایط لازم برای یادگیری
این اصل موضوع می گوید اگر محرکی به پاسخی منتهی شود، و اگر پاسخ ارضای یک نیاز زیست شناختی را نتیجه بدهد، آن گاه تداعی بین محرک و پاسخ نیرومند می گردد. هرچه بیشتر محرک و پاسخی که به ارضای نیاز می انجامد، همراه شوند،‌رابطه بین محرک و پاسخ نیرومندتر می شود. در اینجا هال با قانون اثر تجدیدنظر شده ثرندایک اتفاق نظر کامل دارد، اما هال درباره ”وضع خشنود کننده“ دقیق تر عمل کرده است. بنا به عقیده هال، تقویت نخستین باید به ارضای نیاز، یا به قول او کاهش سائق منجر گردد.
اصل موضوع 4 همچنین تقویت کننده ثانوی را به عنوان ”محرکی که به طور نزدیک و پایدار با کاهش نیاز همراه بوده است“ (هال، 1943، ص 178) تعریف می کند. تقویت ثانوی یک پاسخ نیز نیرومندی تداعی بین آن پاسخ و محرکی را که با آن مجاور بوده است افزایش می دهد. به طور خلاصه می توان گفت که اگر یک محرک با پاسخی دنبال شود که آن نیز با تقویت دنبال گردد ( چه نخستین چه ثانوی)، تداعی بین آن محرک و آن پاسخ نیرومند می شود. همچنین می توان گفت که ”عادت“ دادن آن پاسخ به آن محرک نیرومندتر می شود. اصطلاح نیرومندی عادت (sHR) هال در زیر توضیح داده می شود.
اگرچه هال مانند ثرندایک و اسکینر، به مقدار زیاد یک نظریه پرداز پیرو تقویت بود،‌درباره تعریف تقویت دقیق تر عمل کرد. اسکینر به طور خلاصه می گفت تقویت کننده هرچیزی است که نرخ پاسخ را افزایش می دهد و ثرندایک با اصطلاح مبهم وضع ”خشنودکننده“ یا ”آزارنده“ سخن می گفت. برای هال،‌تقویت کاهش سائق است و تقویت کننده ها محرک هایی هستند که می توانند سائق را کاهش دهند.
نیرومندی عادت نیرومندی عادت یکی از مهمترین مفاهیم نظریه هال است و همان طور که در بالا گفته شد، به نیرومندی تداعی بین محرک و پاسخ اشاره می کند. با افزایش تعداد همایندی های تقویت شده یک محرک و یک پاسخ، نیرومندی عادت تداعی بین آنها نیز افزایش می یابد. فرمول ریاضی وصف کننده رابطه بین sHR و تعداد همایندی های تقویت شده بین R,S‌به نحو زیر است:
sHR=1-10-0/0305N
N تعداد همایندی های تقویت شده بین R,S است. این فرمول یک منحنی یادگیری دارای شتاب منفی ایجاد می کند که معنی آن این است که همایندی های تقویت شده اولیه بیشتر از همایندهی های بعدی بر یادگیری تاثیر دارند. در واقع با پیشرفت یادگیری، لحظه ای فرا می رسد که همایندی های تقویت شده اضافی هیچ تاثیری بر یادگیری ندارد. شکل 1-6 نشان می دهد که تقویت های اولیه بیشتر از تقویت های بعدی بریادگیری تاثیر دارند.

 

اصل موضوع 5: تعمیم محرک
هال دراین اصل موضوع می گوید توانایی یک محرک (به غیر از محرکی که در جریان شرطی شدن مورد استفاده قرارگرفته است) در فراخوانی یک پاسخ شرطی به وسیله شباهت آن با محرک به کار رفته در جریان شرطی شدن تعیین می گردد. بنابراین sHR از یک محرک به محرک دیگر تعمیم می یابد و میزان این تعمیم به شباهت بین دو محرک وابسته است. این اصل موضوع همچنین نشان می دهد که تجربه قبلی بر یادگیری جاری اثر می گذارد، یعنی یادگیری انجام شده در موقعیتهای مشابه به موقعیت یادگیری تازه تعمیم می یابد. هال این مطلب را نیرومندی عادت تعمیم یافته نام نهاد که با sHR نشان داده می شود. این اصل موضوع اصولاً نظریه عناصر همانند ثرندایک را توصیف می کند.

 

اصل موضوع 6: محرک های وابسته به سائق
کمبودهای زیست شناختی در ارگانیسم تولید حالت سائق (D) می کنند وهر سائق دارای محرک های خاص وابسته به آن است. دردهای گرسنگی که وابسته به سائق گرسنگی هستند و خشک شدن دهان ، لب ها، و گلو که با سائق تشنگی همراه اند، مثال هایی از این گونه محرک ها هستند. وجود محرک های خاص سائق، این امکان را فراهم می آورد که به حیوان آموزش دهیم تا تحت یک سائق به گونه ای رفتار کند و تحت سائق دیگر به گونه ای دیگر برای مثال می توان به حیوان آموزش داد تا در یک ماز T شکل، هنگامی که گرسنه است به راست بچرخد و زمانی که تشنه است به چپ بچرخد. مفهوم محرک های سائق مفهوم اساسی در نظریه تجدیدنظر شده 1952 هال بوده است.

 

اصل موضوع 7: توان واکنش به عنوان تابعی از سائق و نیرومندی عادت
احتمال انجام یک پاسخ آموخته شده درهر زمان معین را توان واکنش می نامند و آن را با (sER)‌نشان می دهند، توان واکنش تابعی است از نیرومندی عادت (sHR) و سائق (D) . برای اینکه یک پاسخ آموخته شده ظاهر گردد، نیرومندی عادی sHR باید به وسیله سائق (D) فعال شود. سائق رفتار را هدایت نمی کند بلکه صرفاً رفتار را برمی‌انگیزاند وبه آن شدت می دهد. بدون سائق، حیوان پاسخ آموخته شده را بروز نمی دهد، حتی اگر همایندی های تقویت شده زیادی بین محرک و پاسخ رخ داده باشند. پس اگر حیوان یاد گرفته است که اهرم را در درون جعبه اسکنر فشار دهد تا غذا دریافت کند، صرفنظر از اینکه این رفتار را چقدر خوب آموخته است،‌تنها زمانی ‌آن را فشار خواهدداد که گرسنه باشد. اجزاء مهم نظریه هال را که تاکنون مورد بحث قراردادیم می توان در فرمول زیر با هم ترکیب کرد:
توان واکنش = sER = sHR× D
بنابراین، توان واکنش تابعی از میزان تقویت داده شده به پاسخ در موقعیت مورد نظر و میزان سائق موجود است. با نگاه به فرمول بالا، می توان دید که اگر مقدار sHR یا D صفر باشد، مقدار sER نیز الزاماً صفر خواهدبود. چنان که در اصول موضوع 13 و 15 خواهیم دید، sHR علاوه بر احتمال پاسخ، به عوامل دیگری چون مقاومت در برابر خاموشی، نهفتگی، و مقدار پاسخ نیز وابسته است.

 

اصل موضوع 8: پاسخ دادن منجر به خستگی می شود که برخلاف پاسخ شرطی عمل می کند.
پاسخ دهی کار می طلبد، و کار خستگی می آورد. خستگی عاقبت پاسخ دهی را بازداری می کند. بازداری واکنشی (IR) براثر خستگی حاصل از فعالیت ماهیچه ای به وجود می آید و به مقدار کار مورد نیاز در انجام تکلیف وابسته است. از آن جا که این نوع بازداری به خستگی وابسته است، وقتی که ارگانیسم از کار دست می کشد، بازداری به طور خودبه خودی از بین می رود . این مفهوم برای تبیین بازگشت خود به خودی پاسخ شرطی بعد از خاموشی به کار رفته است. یعنی ارگانیسم ممکن است به علت بالارفتن مقدار IR پاسخ دادنش را متوقف کند. پس از استراحت IR ناپدید می شود و ارگانیسم دوباره شروع به پاسخ دادن می کند. برای هال،‌خاموشی هم به علت تقویت نشدن و هم بر اثر بارداری واکنشی به وجود می آید.
بازداری واکنشی همچنین در تبیین اثر یادگیری افزایی که به بهبود عملکرد پس از قطع تمرین گفته می شود، به کار رفته است. برای مثال، اگر به آزمودنی ها آموزش داده شود که یک دایره چرخان را با یک میله دنبال کنند، عملکرد آنان به تدریج افزایش خواهد یافت تا به یک سطح مجانب (حداکثر) برسد. اگر پس از رسیدن به این سطح حداکثر به آزمودنی ها چند دقیقه استراحت داده شود، عملکرد آنان از این سطح هم تجاوز خواهدکرد. به این پدیده اثر یادگیری افزایی می گویند و آن را این گونه تبیین می کنند که بازداری واکنشی در طول آموزش ایجاد می شود و برخلاف عملکرد دنبال کردن دایره چرخان عمل می کند. پس از استراحت، بازداری واکنشی از بین می رود و عملکرد دوباره افزایش می یابد. شکل 2-6 مثالی از اثر یادگیری افزایی را نشان می دهد.
شواهد بیشتر مؤید بازداری واکنشی نظریه هال IR از پژوهش های انجام شده درباره تمرین بی وقفه و تمرین فاصله دار به دست آمده اند. مرتباً معلوم گشته است که وقتی تمرین های یادگیری از هم فاصله داشته باشند (تمرین فاصله دار) از زمانی که تمرین ها نزدیک به هم انجام می گیرند (تمرین بی وقفه) عملکرد بهتر است. برای مثال، در تکلیف دنبال کردن دایره چرخان، آزمودنی هایی که بین تمرین ها به استراحت می پردازند از آزمودنی هایی که تمرین ها را پشت سر هم انجام می دهند به سطح مجانب بالاتری از عملکرد می رسند. شکل 2-6 تفاوت در عملکرد را در شرایط تمرین بی وقفه و تمرین فاصله دار نشان می دهد.
اصل موضوع 9: پاسخ یادگرفته شده پاسخ ندادن
خستگی که به صورت یک حالت سائق منفی در می آید به این منجر می شود که پاسخ ندادن تقویت کننده خواهدبود. پاسخ ندادن سبب از بین رفتن بازداری واکنشی IR می شود که در نتیجه آن سائق منفی خستگی کاهش می یابد. پاسخ یادگرفته شده پاسخ ندادن بازداری شرطی نام دارد که با علامت sIR نشان داده می شود. هم IR و هم sIR علیه فراخوانی پاسخ یادگرفته شده عمل می کنند و بنابراین از مقدار توان واکنش (sER)‌کسر می شوند. وقتی که IR و sIR از sER کسر می شوند، توان واکنش موثر باقی می ماند. توان واکنش موثر با نشان داده می شود.
= توان واکنش موثر = SHR× D (IR + SIR)

 

اصل موضوع 10: عواملی که پاسخ یادگرفته شده را بازداری می کنند از لحظه ای به لحظه دیگر تغییر می یابند.
طبق نظریه هال، یک ”توان بازدارنده“ وجود دارد که از لحظه ای به لحظه دیگر تغییر می کند و علیه فراخوانی یک پاسخ آموخته شده عمل می نماید. این ”اثر نوسان“ نام دارد و با علامت sOR نشان داده می شود.
هال با استفاده از مفهوم اثر نوسان طبیعت احتمالاتی پیش بینی های مربوط به رفتار را توجیه می کرد. او می گفت عاملی وجود دارد که علیه فراخوانی یک پاسخ یادگرفته شده عمل می کند، که اثر آن از لحظه ای به لحظه دیگر فرق می کند،‌اما همیشه در محدوده معینی فعالیت دارد؛ یعنی گرچه دامنه عامل بازدارنده معین است، در هر زمان مقدار آن درمحدوده این دامنه معین متفاوت است. فرض بر این است که مقادیر این عامل بازدارنده توزیع بهنجار دارند و لذا احتمال وقوع مقادیر میانی این توزیع بیشتر از مقادیر دیگر است. اگر به تصادف یک مقدار بزرگ بازداری رخ دهد، احتمال وقوع یک پاسخ یادگرفته شده را به مثدار زیاد کاهش می دهد. این اثر نوسان sOR توضیح می دهد که چرا یک پاسخ یادگرفته شده در یک زمان رخ می دهد و در زمان دیگر به وقوع نمی پیوندد. پیش بینی های رفتار براساس مقدار همیشه متاثر از مقادیر متغیر sOR است و بنابراین همیشه طبیعت احتمالاتی دارد. sOR را باید از (توان واکنش موثر) کسر کرد و این توان واکنش موثر لحظه ای یا آنی را نتیجه می دهد . بنابراین:
= توان واکنش موثر لحظه ای =[ SHR× D- (IR + SIR)]- sOR

 

اصل موضوع 11: توان واکنش موثر لحظه ای باید از مقدار معینی فراتر برود تا یک پاسخ یادگرفته شده بتواند ظاهر گردد.
مقداری که باید از آن فراتر برود تا یک پاسخ شرطی بتواند ظاهر گردد آستانه واکنش نام دارد و با SLR نشان داده می شود. بنابراین یک پاسخ یادگرفته شده تنها زمانی انجام خواهد شد که از SLR بزرگتر باشد.
اصل موضوع 12: احتمال انجام یک پاسخ یادگرفته شده تابع ترکیبی از و sOR و SLR است
در مراحل اولیه آموزش، یعنی پس از تعداد کمی کوشش تقویت شده ، به SLR بسیار نزدیک است؛ و بنابراین، در نتیجه تاثیر sOR پاسخ شرطی در بعضی کوشش ها داده می شود و در بعضی دیگر داده نمی شود. علت این امر، یعنی پاسخ ندادن گاهگاهی،‌آن است که در بعضی کوششها مقدار sOR که از کسر می شود آن قدر بزرگ است که مقدار را به کمتر از مقدار SLR کاهش می دهد. با پیشرفت آموزش، کسرکردن sOR از تدریجاً تاثیر کمتری خواهدداشت،‌زیرا مقدار از مقدار SLR بسیار بزرگتر می شود. با این حال حتی پس از آموزش زیاد،‌هنوز امکان دارد که مقدار sOR بسیار زیاد باشد و در نتیجه از وقوع پاسخ شرطی جلوگیری کند.

 

اصل موضوع 13: هر چه مقدار بزرگتر باشد، دوره نهفتگی بین R,S کوتاهتر است
نهفتگی یا تاخیر stR به فاصله زمانی بین لحظه ارائه محرک به ارگانیسم و زمان دادن پاسخ یادگرفته شده از سوی ارگانیسم گفته می شود. این اصل موضوع به سادگی می گوید که زمان واکنش بین آغاز یک محرک و ظهور یک پاسخ آموخته شده با افزایش یافتن مقدار کاهش می یابد.

 


اصل موضوع 14: مقدار تعیین کننده مقاومت در برابر خاموشی است
مقدار در پایان دوره آموزش تعیین می کند که چند پاسخ بدون تقویت لازم است تا خاموشی رخ دهد. هر قدر مقدار بیشتر باشد،به همان نسبت به تعداد پاسخ های تقویت نشده که باید پیش از خاموشی داده شوند، بیشتر است. هال حرف n را برای تعداد کوشش های تقویت نشده که پیش از خاموشی رخ می دهند، مورد استفاده قرارداد.

 

اصل موضوع 15 : دامنه یا مقدار یک پاسخ شرطی به طور مستقیم با تغییر می کند
این اصل موضوع با موقعیتهایی که در آن پاسخ به مقادیر مختلف داده می شود، مثلاً پاسخ ترشح بزاق یا پاسخ برقی پوست (GSR) ،سروکار دارد. وقتی که پاسخ شرطی از نوع پاسخ هایی است که به مقادیر مختلف داده می شود، دامنه یا مقدار پاسخ شرطی مستقیماً با اندازه ، یعنی توان واکنش موثر لحظه ای، ارتباط دارد. هال از حرف A‌برای نشان دادن دامنه پاسخ استفاده کرد.

 

اصل موضوع 16: وقتی که احتمال وقوع دو یا چند پاسخ ناهمساز در یک موقعیت وجود داشته باشد، پاسخی که بیشترین را دارد به وقوع خواهد پیوست.
این اصل موضوع کاملاً روشن است و نیازی به توضیح ندارد.

 

یادگیری برای بقاء
هال زیر تأثیر افکار و نظرات داورین ، طبیعی‌دان معروف انگلیسی، یادگیری را نوعی تلاش برای بقاء تلقی می‌کرد. تفاوتهای رفتاری افراد آدمی را بیشتر از جهت کمی تا کیفی مورد بررسی قرار می‌داد، یعنی ، درجة تفاوتها بیشتر از نوع آنها برایش اهمیت داشت. نظام فرضیه‌های هال کوشش پی‌گیری در راه اجرای این منظور می‌باشد.
نظر داروین بر این بود که موجودهای زنده برای تکامل راه پرپیچ و خمی را بربنیاد آزمایش و خطا می‌پیمایند. در طی این دوران اعضاء زاید و بیهوده به خاطر کمک به رشد و پیشرفت آنهایی که سودمند و برای بقاء مؤثرند از بین می‌روند. از این رو به منظور سازش با محیط ناسازگار همة واکنش‌ها و پاسخهای مربوط راه تکامل پیش می‌گیرند. در انسان عامل روانی وسیلة سازش بیشتری را با محیط فراهم می‌‌آورد. به این مناسبت شایسته‌ترین موجود برای زنده ماندن حساب شده‌ترین و سازگارترین رفتارها را انجام می‌دهد. البته، این همان نتیجه‌ای است که داروین از نظریة انواع خود به دست آورده است و هال در مورد رفتار و نظام یادگیری همین اصل را معتبر می‌شناسد.
مفهوم نیاز
هال معتقد است که عامل نیاز برای سازگاری فرد با محیط مادی و روانی خود دارای اهمیت فراوانی است. اگر با عقیدة او موافق باشیم که بقاء موجود زنده به سازگاری او بستگی دارد به این نتیجه می‌رسیم که مسأله نیاز در آموختن سازگاری نقش مؤثری را بر عهده دارد. یعنی، در واقع یادگیری و بقاء با هم پیوندی متقابل دارند.
پس، نظام یادگیری هال بر بنیاد نیاز استوار می‌باشد که حاکم بر رفتار فرد با محیط است. بر این اساس، بقاء نوع به فعالیتهایی وابسته است که بطور مستقیم با نیازهای او سروکار دارد و نیروی ایجاد سازگاری بر مدار برخی از قانونهای طبیعی دور می‌زند. بنابراین، سازگاری لازم از طریق یادگیری انجام می‌شود. اگر فرد قادر به آموختن نباشد سازگاری حاصل نمی‌شود و پی‌آمد آن ناسازگاریهای شخصیتی است. به نظر هال بدون توجه به چنین منطقی هدف رفتار مبهم است و پایان زندگی افراد آدمی حتمی.

 

تقویت و سایق نخستین
هال برای توضیح کامل نظام یادگیری خود موضوع تقویت را مطرح کرده است و به کمک فرضیه‌هایش * خواسته است پدیده‌های گوناگون شرطی را توصیف نماید. تقویت وسیله‌ای است برای ارضاء نیازها و سبب می‌شود که پیوند میان محرک و پاسخ استحکام یابد. هم پاداش (غذا، تحسین و تشویق) و هم محرومیت (گرسنگی، درد و رنج و مانند اینها) اثری به نام تقویت به وجود می‌آورند. به پاسخی که پاداش داده شود گرایش به تکرار آن ایجاد می‌گردد، اما تکرار محض پیوند محرک ـ پاسخ معینی را تقویت نمی‌کند. بطور کلی، تقویت موجب افزایش نیروی عادت می‌شود، یا آن که برای ایجاد پاسخ مشخصی نوعی آمادگی عصبی به وجود می‌‌آورد.
در حالی که ثورندایک یادگیری را معلول نوعی از انگیزش، مانند موفقیت، خوشایندی و ناخوشایندی می‌داند، هال نظام یادگیری خود را بر پایة تقویت نخستین، کاهش نیاز و تسکین سابق ـ محرک استوار می‌سازد و عادت حاصل این فراربرد است.
هال علاقة فراوان داشت که دربارة رفتار یک نظریة کلی به وجود آورد. در این راه می‌کوشید روان‌شناسی را با فیزیولوژی مربوط سازد. به این جهت، نظریة او از فرضهایی در باره کلیت رفتار تشکیل می‌شود. وی تصور می‌کرد که بتواند میان نظریة پاولف و ثورندایک سازشی به عمل آورد. زیرا ، کلیاتی را که از نظریه‌های این دو دانشمند ترسیم می‌کرد ویژگیهای مشترکی را مانند تعمیم محرک، خاموشی، جبران و بهبود خود به خود تشخیص می‌داد. وی قانون‌گیرایی ثورندایک را با برداشت تازه‌ای این گونه بیان می‌کند:

 

«هر وقت پس از پاسخی سایق یا محرک سایق بیدرنگ کاهش یابد رابطة میان محرک و پاسخ تقویت می‌شود».
با توجه به اصل بالا ، بنا به عقیدة هال، اگر سایقی (نیاز بدنی) تسکین نیابد یادگیری انجام نمی‌شود. پس، برای این که سایقی کاهش یابد باید سایقی وجود داشته باشد. در این صورت ، انگیزش اساس کار و نخستین گام برای یادگیری است. ایجاد انگیزش در انسان مسألة دشواری است، اما در مورد حیوان کافی است که از راه محروم ساختن او انگیزش لازم را به وجود آوریم.
نکتة دیگری را که هال در نظریة خود پیشنهاد می‌کند این است که لازم نیست سایقی را بطور کامل از بین ببریم، فقط کافی است از شدت آن بکاهیم. یعنی، برای این که امر یادگیری انجم پذیرد نباید پاداش بزرگ یا بسیار مهمی را در نظر گرفت، بلکه اندک پاداشی نیز کفایت می‌کند.
بطور کلی رابطة زیر همواره در نظریة یادگیری هال حکمفرماست:
R (واکنش)  D (سایق)  S (محرک)

 

تقویت ثانوی
هال فرضیة دیگری را به نام تقویت ثانوی که برای یادگیری انسانی بیشتر از قانون گیرایی ثورندایک اهمیت دارد عنوان نمود. بطوری که پیش از این نیز بیان شد از اصل تقویت نخستین چنین نتیجه گرفته می‌شود که هر محرکی می‌تواند با پاسخی پیوند یابد که با کاهش سایق نخستین بینجامد. تقویت نخستین به آن گونه عواملی گفته می‌شود که با نیازهای بنیادی بدنی انسان یا حیوان ارتباط پیدا کند. البته ، معلمان شاگردان را با غذا یا آب پاداش نمی‌دهند. در مورد یادگیری آدمی اگر بخواهیم از اصل تقویت استفاده کنیم باید به جست و جوی انواع دیگر تقویت بپردازیم.
هال برای این که به حل مسألة یادگیری آدمی کمکی کرده باشد موضوع تقویت ثانوی را مطرح می‌نماید. بر اساس این اصل: هر محرکی که با تقویت‌کنندة نخستین مقارن و مجاور شود ویژگیهای تقویت کنندة نخستین را به خود اختصاص می‌دهد. به عبارت ساده‌تر : هر گاه محرکی قبل از شیء یا پاداشی که سایق نخستین را تسکین می‌دهد حضور یابد آن محرک دارای خصوصیات تقویتی سایق نخستین خواهد شد. برای مثال، اگر مادری ضمن شیردادن بچه‌اش زمزمه کند، الفاظ نوازشگر او تقویت‌کننده‌های ثانوی خواهند بود. این‌گونه تقویت‌کننده‌ها، مانند تقویت‌کننده‌های نخستین موجب استحکام رابطة محرک ـ پاسخ خواهند شد.
تنوع و حدود تغییرات تقویت‌کننده‌های ثانونی نامحدود است . آنچه برای هال اهمیت دارد این است که محرکی همران تسکین‌دهندة سایق بیاید. در این زمینه هر نوع کلمه، صدا، نور ، بو ، دست‌نوازش بر شانه یا سر کودک، یا لبخند یا هر نوع محرک دیگری که وافی به مقصود باشد در ردیف تقویت‌کننده‌های ثانوی به شما می‌‌آید. در بسیاری از موارد قول دادن به کودک مانند تقویت‌کننده‌های واقعی مؤثر است. اگر به قولی که به کودک می‌دهند وفا نشود یا هر تقویت‌کنندة ثانوی با تقویت‌کننده نخستین همراه نباشد، اثر تقویتی آن از بین خواهد رفت.

 

سایق ثانوی
همانگونه که پیش از این بیان شد چون غذا و آب بطور مستقیم در آموختن افراد آدمی بکار نمی‌روند، به همین جهت هم مطالب علمی و درسی را به وسیلة سایقهای گرسنگی و تشنگی نمی‌آموزند. با این همه، هال عقیده دارد تا سایقی در کار نباشد یادگیری انجام نمی‌شود. فرض او بر این است که در امر یادگیری سایقهای آموخته یا مشتق دخالت دارند. به این مناسبت، اصل سایق ثانوی را همانند اصل تقویت ثانوی مهم می‌داند. برپایة این اصل: هر عامل یا محرکی که هنگام تسکین سایق نخستین حضور داشته باشد می‌تواند خصوصیات سایق اصلی را دارا شود و اساس یادگیری آینده قرار گیرد. بنابراین، اگر محرک بی‌اثری قبل از محرک دردآوری (سایق درد) واقع شود این محرک بی‌خاصیت به صورت سایق درد عمل می‌کند. در این باره فرض بر این است که درد با واکنش هیجانی (ترس) همراه است. از آن پس این واکنش ترس‌آور به وسیلة محرکی که همراه درد است ایجاد می‌شود. ترس از آتش یا چاقوی تیز روشنگر سایقی است که با درد ارتباط دارد. هال گاهی این نوع ترس را اضطراب می‌نامد و «ترس» را به واکنش مستقیم یک محرک دردآورد یا زیان‌بخش اختصاص می‌دهد.
باید به خاطر داشت که هال در نظام خود از سایقها و تقویت‌کننده‌های ثانوی هر دو استفاده می‌کند و آنها را برای توضیح عمل یادگیری لازم می‌شمرد. به نظر او بدون این عوامل ثانوی مسألة یادگیری آدمی در خور توضیح نیست.

 

فرضیة تداوم
بنابراین فرضیه یادگیری بی‌مقدمه و یکباره انجام نمی‌شود، بلکه به تدریج و به مقدار نامعینی پیشرفت می‌کند. میزان آن بستگی به نوع مطلبی دراد که آموخته می‌شود و هر مطلبی به موضوع دیگری وابسته است و پیشرفت در هر مرحله از یادگیری با مراحل دیگر برابری نمی‌کند. یعنی، در واقع یادگیری امری مداوم و جمعی است. هر تقویتی موجب استحکام یادگیری می‌شود. گاهی در مورد کودکان خردسال اگر با وجود کوشش‌های فراوان نتوانیم به یادگیری آنان پی ببریم فرضیة تداوم حکم می‌کند که یادگیری ادامه دارد، اما رفتاری که اساس یادگیری است آنقدر در برابر پاسخهای رقابت کننده ناتوان است که به آسانی و دلخواه انجام نمی‌یابد. بنابه اصطلاح‌های نیروی پاسخ هنوز پایین‌تر از آستانة فرض است. اگر بتوانیم سبب وقوع رفتار شویم و آن را تقویت کنیم (سایق را کاهش دهیم) در هر موردی به افزایش نیروی آن کمک کرده‌ایم و به احتمال زیاد نیرو به آن حدی خواهد رسید که در نخستین آزمایش یادگیری پدیدار می‌گردد. این فرض که یادگیری حتی بطور نامحسوس نیز انجام می‌یابد برای برخی از معلمان پذیرفتنی نیست.

 

بازداری واکنشی
هال علاوه بر طرح اصولی مانند : کاهش سایق نخستین و تقویت و سایق ثانوی ـ اصل بازداری واکنشی (IR) را نیز وضع نمود. بنابراین اصل ، هر عملی موجب بروز یک اثر منفی مانند خستگی می‌شود. هر وقت عضله‌ای منقبض گردد سرانجام وضعی پیش می‌آید که آنرا بازداری واکنشی می‌نامند. اگر عملی تکرار شود این حالت منفی بطور یکجا ایجاد می‌گردد تا این که نیروی کافی برای جلوگیری از واکنش بیشتر پدیدآید. شاگرد باید استراحت کند. هنگام استراحت احتمال دارد که بازداری واکنشی از بین برود. چنانچه در فاصلة تمرین‌ها و فعالیتها استراحت کافی منظور نگردد تا از فشار بازداری واکنشی بکاهد، محرکهای موجود نسبت به پاسخ یا واکنش استراحت شرطی می‌شوند. زیرا، بازداری واکنشی نقش سایق را به عهده دارد. این سایق از طریق استراحت ، یا خودداری از فعالیت، تسکین می‌یابد و بدین گونه می‌تواند نسبت به محرکهایی که وجود آنها در آغاز موجب چنین پاسخی گردیده بود شرطی شود. به این ترتیب، شاگردی که جبراً به فراتر از میزان خستگی ( IR) برسد، می‌آموزد بر خلاف خواستة ما، که پی‌گیری در یادگیری است، گرایش به استراحت نشان دهد.

 

خلاصه علائم مورد استفاده در نظریه هال:
سائق = D
نیرومندی عادت = sHR
D × sHR = توان واکنش= sER
بازداری واکنشی = IR
بازداری شرطی = sIR
D – (IR + SIR) × sHR = توان واکنش موثر =
اثر نوسان = SOR
D – (IR + SIR)]- SOR × sHR – SOR=[ = توان واکنش موثرلحظه ای =
میزانی که به باید از آن فراتر برود تا یک پاسخ یادگرفته شده بتواند ظاهر
گردد= آستانه واکنش = SLR
زمان واکنش، درنگ یا تاخیر پاسخ (نهفتگی) = StR
احتمال پاسخ= p
تعداد کوشش های تقویت نشده پیش از خاموشی= n
دامنه پاسخ= A

 

تفاوت های عمده بین نظریه های 1943 و 1952 هال
انگیزش تشویقی
هال در نظریه 1943 خود مقدار تقویت را یک متغیر یادگیری می دانست: هر اندازه مقدار تقویت بیشتر باشد، به همان نسبت به مقدار کاهش سائق هم بیشتر است، و بنابراین افزایش در sHR نیز بیشتر خواهدبود. پژوهش ها نشان دادند که این اندیشه ای رضایت بخش نیست. آزمایش هایی که برای بررسی این نکته انجام شدند، نشان دادند که وقتی مقدار تقویت پس از کامل شدن یادگیری تغییر می کند، عملکرد به طور چشمگیری تغییر می کند. برای مثال وقتی به حیوانی که برای دویدن در طول یک گذرگاه مستقیم برای دریافت مقدار اندکی تقویت کننده تربیت شده است مقدار زیادی تقویت کننده داده شود، سرعت دویدن او یکباره زیاد می شود. وقتی به حیوانی که مقدار زیادی تقویت کننده دریافت می کند، مقدار اندکی تقویت کننده داده شود، سرعت دویدن او کم می شود. کرسپی (1942، 1944) و زیمان (1949) از نخستین آزمایشگرانی بودند که نشان دادند عملکرد با تغییر مقدار تقویت به میزان زیاد تغییر می کند. نتایج آزمایش کرسپی (1942) در شکل 3-6 نشان داده شده اند.
تغییر د رعملکرد را که به دنبال تغییر در مقدار تقویت رخ می دهند، نمی توان برحسب تغییرات sHR تبیین کرد زیرا این تغییرات بیش از حد سریع هستند . علاوه بر این چنین تصور می شودکه sHR نسبتاً ثابت است.
اگر یک یا چند عامل علیه sHR عمل نکنند از مقدار آن کاسته نخواهدشد. یافته های پژوهشی نظیر آن چه به وسیله کرسپی و زیمان به دست آمدند، هال را به این نتیجه گیری هدایت کردند که ارگانیسم ها برای مقادیر زیاد و کم مشوق ها یکسان یاد می گیرند، اما با تغییر مقدار مشوق ها عملکرد آنها تغییر می کند. تغییر سریع عملکرد به دنبال تغییر در مقدار تقویت اثر کرسپی نامیده شده (کرسپی اولین کسی است که متوجه این اثر شد).
پویایی شدت محرک
بنا به نظریه هال،‌پویایی شدت محرک (V) یک متغیر رابط یا میانین است که با تغییر یافتن شدت محرک بیرونی (S) تغییر می یابد. به بیان ساده، پویایی شدت محرک نشان می دهد که هرچه شدت یک محرک بیشتر باشد، احتمال اینکه یک پاسخ یادگرفته انجام شود، بیشتر است. بنابراین باید فرمول قبلی هال را برای توان واکنش موثر به صورت زیر تغییر دهیم:
K– (IR + SIR)]- SOR ×V ×D × sHR =[
جالب است بدانیم که چون K , V , D , SHR در هم ضرب می شوند، اگر هریک از آنها صفر باشد،‌توان واکنش نیز صفر می شود. برای مثال ممکن است بین R,S همایندی های تقویت شده فراوانی SHR به وقوع پیوسته باشند،‌اما اگر سائق صفر باشد،یا تقویت وجود نداشته با

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هال، کلارک لئونارد

دانلود مقاله مقولات عشر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مقولات عشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقولات عشر

 

 

 

«بنام خدا»
بر خلاف طب جدید، قدما و طبیبان گذشته برای درک بهتر ازمحیط اطراف خود و تقسیم بندی مفاهیم از علومی همچون طبیعیات کمک میگرفتند.
بر این اساس نیازمند به دانستن فلسفه و آمیختن آن با طب بودند که اتفاقاً بدین وسیله خیلی بهتر و می‌توانستند به اهداف خود برسند.
بر این اساس به بررسی پاره‌ای از این مفاهیم می‌پردازیم.
هر مفهومی که به ذهن آدمی برسد، وجود یا عدم وجود آن 3 حالت می‌تواند داشته باشد:
1 – وجودش ضروری و عدم وجود آن محال و ممتنع است مثل خالق جهان که آن را واجب الوجود گویند.
2 – وجودش محال و ممتنع و عدم آن واجب است مانند شریک برای خداوند که این را ممتنع الوجود گویند.
3 – وجودش و عدمش ضرورتی ندارد و می‌تواند باشد یا نباشد مثل تمام اشیای اطراف ما که اینها را ممکن الوجود گویند.
ممکن الوجود‌ها از 10 مقوله خارج نیستند که این 10 مقوله را مقولات عشر گویند.
1 – مقولة اول جوهر است و جوهر چیزی است که به خودی خود وجود دارد و وجودش وابسته به وجود چیز دیگری نیست.
جوهر خود بر 5 قسم است که به آن‌ها جواهر پنج‌گانه گویند و عبارتند از:
الف – جواهر مادی: شامل: 1 – جسم 2 - هیولی 3 – صورت
ب – جواهر مجرّد (مفارق) شامل : 1 – نفس 2 – عقل
الف – جواهر مادی:
1 – جسم، جوهری است که بتوان برای آن ابعاد 3 گانة طول و عرض ارتفاع را در نظر گرفت.
2 – هیولی یا مادة المواد یا ماده همان اجزای غیر قابل تجزیة هر جسم هستند. در واقع جوهری است که جسم به آن بالقوه می‌تواند موجود شود و تحقق یابد در واقع هیولی، جوهری است که استعداد تبدیل شدن به جسم را دارد. اگر جسم را صندلی فرض کنیم، مادة المواد آن چوب است.
3 – صورت، جوهری است که جسم بوسیلة آن به فعلیت می‌رسد. در واقع مادة المواد یا هیولی وقتی ابعاد می‌پذیرد و طول و عرض و ارتفاع پیدا می‌کند، صورت جسمیه پیدا می‌کند.
هیولی و صورت جسمیه لازم و ملزوم هستند و نمی‌توان ماده‌ای داشت بدون صورت جسمیه و نمی‌توان صورت جسمی تصور کرد بدون اینکه ماده داشته باشد.
صندلی صورت جسمیه‌ای است که از ماده چوب تشکیل شده است. صورت جسمیه را باید از صورت نوعیه و شکل افتراق دهیم.
انسان، درخت و کبوتر از نظر صورت جسمیه همگی یکسان هستند یعنی همگی دارای طول و عرض و ارتفاع هستند اما از نظر صورت نوعیه با هم متفاوت هستند، انسان دارای صورت نوع انسان و درخت دارای صورت نوع درخت است. به عبارتی می‌توان گفت نوع چینش اجزای هر جسمی صورت نوعیه آن را ایجاد می‌کند. گاهی چینش اجزا، صورت انسان و گاهی صورت درخت را ایجاد می‌کند.
همه انسان‌ها دارای صورت نوعیة نوع انسان هستند اما شکل انسان‌ها متفاوت است.
ب – جواهر مفارق (مجرّد): مجرد از ابعاد 3 گانه هستند
1 – عقل: در عمل احتیاج به ماده ندارد 2 – نفس: در عمل به ماده احتیاج دارد.
مقررات دوم تا دهم، همگی عرض هستند یعنی خودشان به خودی خود نمی‌توانند وجود خارجی داشته باشند بلکه روی جوهر سوار می‌شوند فرضاً قرمز بودن یک عرض است و بدون شی، قرمزی معنا ندارد. وقتی رنگ قرمز روی یک شی اضافه شود معنا پیدا می‌کند.
پس اعراض 9 تا هستند که عبارتند از:
1 – کم یا همان کمیّت یا مقدار: عرضی است که قابل تقسیم باشد که این تقسیم می‌تواند به مساوات یا غیر مساوات باشد. مثلاً می‌گوییم 5 تا درخت که می‌توانیم آن را تقسیم کنیم به 2 و 3 درخت.
2 – کیف یا کیفیت: عرضی است که قابل تقسیم نیست مثل غم یا ترس یا سیاهی و سفیدی
کیفیت به چهار نوع تقسیم می‌شود:
1 – کیفیت محسوس: کیفیاتی که با حواس 5 گانه درک می‌شوند و 5 قسم هستند: 1 – دیدنی‌ها 2 – شنیدنی‌ها 3 – بوییدنی‌ها 4 – چشیدنی‌ها 5 – لمس‌کردنی‌ها
2 – کیفیات نفسانی: کیفیاتی که در نفس ایجاد می‌شود مانند غم و شادی که ممکن است سریع الزوال باشند مانند خشم در شخصی که عموماً بردبار است. و ممکن است بطئ الزوال باشند که ملکه نامیده می‌شوند مانند خشم در کسی که همیشه عصبی است.
3 – کیفیات استعدادی مانند حافظة قوی داشتن یعنی استعداد حفظ کردن.
4 – کیفیات مختص به کمیات یعنی کیفیاتی که فقط عارض کمیات می‌شوند مانند زوج بودن که عارض اعداد می‌شود.
3 – اَین مکان: عرضی است که بودن جسم در مکانی را مشخص می‌کند مانند ماست در کاسه.
مکان می‌تواند حقیقی یا غیر حقیقی باشد. مکان وقتی حقیقی است که چیز دیگری در آن نگنجد مثلاً کاسه پر از ماست باشد و چیز دیگری در آن جا نشود.
مکان غیر حقیقی مثل خانه‌ای که علی در آن است که چیزهای دیگری هم در آن جا می‌شود.
4 – متی: زمان: عرضی است که بودن جسم در زمانی معین را مشخص می‌کند مانند بودن جرجانی در قرن 5 و 6 هجری. زمان می‌تواند حقیقی یا غیر حقیقی باشد. زمان حقیقی مثلاً زمان تولد تا مرگ جرجانی است که عمر مخصوص او را مشخص می‌کند و عمر شخص دیگری دقیقاً بر آن منطبق نمی‌شود.
زمان غیر حقیقی مثلاً قرن 5 و 6 است که عمر خیلی افراد دیگر در آن واقع شده است.
5 – وضع: نسبت هر جزء از اجزاء جسم نسبت به جزء دیگر یا نسبت به اجزای جسم دیگر را وضع می‌گویند.
وقتی یک گلدان را سر جای خود می‌چرخانیم وضعیت آن را تغییر داده‌ایم اما مکان آن تغییری نکرده است.
6 – جده یا ملک یا له: بودن جسم برای کسی یا چیزی مالکیت است مثل مداد علی.
7 – فعل: اثر کردن تدریجی چیزی در چیز دیگر یا به عبارت دیگر عرضی است به معنی انجام شدن کاری روی جوهری. مانند عمل دوختن که به روی لباس صورت می‌گیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  7  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقولات عشر

دانلود مقاله مدل معماریIT

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مدل معماریIT دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بانک سنت جورج

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


سابقه
بانک سنت جورج در بین بزرگترین بانک های خرده فروشی در استرالیا رتبه پنج را دارد و سرمایه بازاری آن AU$15B است. در سال 2007 بانک سنت جورج پروژه ای را برای ثبت زیرساخت IT خود با استفاده از معماری شرکتی آغاز کرد که یک ابزار CASE (موردی) ایجاد شده توسط سیستم های Sparxاست.
بانک سنت جورج دنبال یک سبک جامع برای ثبت اطلاعات نبود. آنها چیزی بر مبنای اینترنت داخلی و خیلی گرافیکی می خواستند، بطوریکه کاربر بتواند در منظره معماری اطراف حرکت کند و سپس در مناطق مورد علاقه خود توقف کند. معماری شرکتی، منبع داده های قوی (SQL Server) و قابلیت های انتشار HTML و Javascript را برای آن فراهم می سازد.
اطلاعات ثبت شده همگی برنامه های نرم افزاری بانک، پایگاه داده ها، سکوهای سخت افزاری، جریان داده ها، پرسنل کلیدی و مهمتر از همه، روابط بین همه این عناصر است.
اهداف
اهداف پروژه و تجارت بصورت معمول (BAU) بشرح زیر بود:
- بدست آوردن مطلوبین مؤلفه ثبت IT بازل 2؛
APRA نیازمند اینست که همه مؤسسات سپرده گذاری در زمان تأیید اولیه بر یک اساس مداوم، ذخیره سازی داده ها، هدف برنامه و طرح کلی همه جریان های داده ها در بین سیستم ها باقی بمانند.
- قرار دادن بانک در یک موقعیت پیشرفته برای برآورده سازی شرایط موردنیاز مطلوبیت ثبت در آینده (مانند AML)؛
با عدم محدود سازی وسعت حیطه، بانک یک موقعیت کنشگرایانه برای حفظ ثبت سطح شرکتی را صرفنظر از اینکه آیا شرایط مطلوبیت جاری اینطور است یا نه، اتخاذ کرده است.
- نگه داشتن دانش سیستم کلیدی اغلب توسط برگشت کارکنان فنی از بین می رود؛
ثبت نگه داشته شده ریسک از بین رفتن دانش بعلت ماهیت پویای محل کار IT کاهش میدهد.
- فراهم سازی یک دیدگاه سطح بالا از منظره هههه برای اهداف برنامه ریزی استراتژیک؛
مانند نمودارهای محتوایی استاندارد ایجاد شده برای هر سیستم، معمار شرکتی نیز توانایی ایجاد نمودارهای با اندازه های A4 تا A0 در منظره IT را دارد که منبع مرکزی از داده ها را ترسیم می کند و بنابراین هیچ تناقضی بین این نمودارها وجود ندارد.
- فراهم سازی ابزاری برای آموزش کارکنان فنی جدید؛
زیرساخت IT را می توان به شیوه ای نشان داد که خروجی منتشر شده آن آنقدر شهودی باشد که هر فردی بتواند منظره IT بانک را بدون نیاز به بررسی های رو در رو با متخصصان موضوع اصلی (SME) بدست آورد و آنرا درک کند. اینکار به بهره وری بیشتر کارکنان با تأثیر کمتری بر کارکنان موجود کمک میکند.
- فراهم سازی یک نقطه ورودی مشترک برای راه حل و معمارهای شرکتی برای اجرای طراحی و تحلیل سطح بالا؛
کارکنان فنی به استاندارد ثبت مشترک خو می گیرند، بنابراین درک، تحلیل و یافته ها در بین هر تکنسین بکنواخت تر خواهد بود.
- اجرای یک فرآیند قابل اجرا برای حفظ جریان اطلاعات با حداقل تأثیر بر روی کارکنان فنی موجود.
یک مشاهده کننده ممکن است مطمئن باشد که ثبت، دیدگاه دقیق و فیلتر نشده ای از زیرساخت IT تولید جاری و همه روابط متقابل را فراهم می سازد. اگر مشاهده کننده از کامل بودن روابط متقابل مطمئن نباشد باید بررسی بیشتری را از طریق ابزار دیگر انجام دهند و این کارایی تکنسین را تضعیف میکند.

 


شکل 1 – صفحه خانه کاربرد سازماندهی شده بصورت کانال های فروش و عملکردهای تجاری

 

انتخاب ابزار
انتخاب معمار شرکتی بعنوان ابزار مورد استفاده برای بدست آوردن و انتشار اطلاعات یک فرآیند سرراست بود. داده ها در یک پایگاه داده باز نگه داشته می شود که امکان دسترسی به پکیج های گزارش دهی شخص ثالث را فراهم می سازد و آنرا بصورت فرمت HTML منتشر می سازد و خرید آن خیلی کم هزینه است و خروجی منتشر شده را می توان در اینترنت داخلی بانک اجرا کرد. همچنین یک منبع موجود از پرسنل فنی در بانک سنت جورج وجود داشت که در استفاده از معماری شرکتی صلاحیت داشتند.
حتی اگر نیاز به جابجایی مدل به یک راه حل ثانوی در آینده افزایش یابد، یک فرآیند ساده با استفاده از ویژگی های انتشار داده ها در معماری شرکتی و SQL خواهد بود.
حیطه پروژه
برای اطمینان از اینکه مدل را میتوان در یک قالب زمانی منطقی ساخت، تصمیمی گرفته شد تا عمق اطلاعات بدست آمده را محدود کند. وقتی که مدل تکمیل شد، توسعه حیطه را نیز می توان بررسی کرد.
در ابتدا حیطه محدود به بدست آوردن موارد زیر بود:
- نمونه هایی از برنامه ها و میان افزار
- نمونه هایی از پایگاه داده ها
- سکوی سخت افزاری
- سطح مشترک ها یا جریان داده های در بین سیستم ها
- مالکان عنصر. برای هر عنصر در مدل مالکی تعیین شد که مسئول دقت عنصر آنها در مدل بود
- نهادهای خارجی
این مدل دیدگاه فیزیکی و منطقی جریان داده ها را نشان میدهد. برای مثال، یک سیستم ممکن است داده هایی را از طریق میان افزار به سیستم دیگر ارسال کند که اغلب فقط برای نشان دادن دیدگاه فیزیکی بازتاب جریان داده ها در قسمت مرکزی از میان افزار مفید نیست، چون این میان افزار ممکن است با صدگان سیستم های دیگر مرتبط باشد و تشخیص دادن مقصد نهایی جریان داده ها را مشکل سازد. نمودارهای منطقی میان افزار را نشان نمی دهند و در نتیجه مشاهده کننده میتواند فوراً مقصد نهایی داده ها را مشاهده کند.

 


شکل 2 – یک نمودار سطح مشترک که جریان های بین 2 سیستم را از طریق میان افزار نشان میدهد

 

طرح پروژه
پروژه به 3 مرحله تقسیم بندی شده بود:
مرحله 1
چون این راهکار قبلاً در بانک استفاده نشده است، مرحله 1 یک راهنما بود که توسط آن، حدود 100 سیستم مهم مورد استفاده توسط بانک بدست آمدند و منتشر شدند. این مرحله برای تصحیح استانداردهای منتشر شده نیز استفاده شد و اینکه داده ها چطور در منبع معماری شرکتی ساختار بندی شده است.
مرحله 2
مرحله 2 به این صورت بود که لیستی از برنامه ها تهیه گردد که شامل همه برنامه های نرم افزاری بانک می باشد.
مرحله 3
این مرحله، مربوط به نگهداری مداوم مدل است و فرآیند تبدیل از پروژه به "تجارت معمول" (BAU) است. ضرورتاً ، این فرآیند انتقال مسئولیت برای دقت مدل به مالکان عنصر دیگر بود که بر بدست آوردن داده های مدل برای اطمینان از مطابقت با استانداردها متمرکز است.
تلاش مورد نیاز در ایجاد مدل تا حد زیادی به دسترس پذیری ثبت موجود و عملیات همزمان متخصصان موضوع اصلی (SME) وابسته بود.
خروجی منتشر شده
این مسئله مهم بود که دسترسی به خروجی منتشر شده و خواندن آن آسان باشد. مدلهای معماری شرکتی را می توان با فرمت های HTML یا RTF منتشر کرد. منتشر سازی مدل در فرمت HTMLآنرا قادر ساخت تا در اینترنت داخلی شرکت بارگذاری شود و امکان جستجو و بررسی مشاهده کننده در اطراف مدل را به همان شکل جستجوی اینترنت فراهم سازد. چاپ گزارشات مختصر از هر سیستم برای چاپ آسان نسخه های پرینت شده داده ها ایجاد شد.
تصاویر هنر آرایش نیز برای هر عنصر اعمال شدند و تشخیص انواع عناصر را آسان ساخت.

 


شکل 3 – یک مثال از نمودار محدوده برای System 001 که جریان داده ها را با برنامه ها، پایگاه داده ها، پرنسیل کلیدی، فروشنده و سکوی سخت افزاری نشان میدهد. هر تصویر بصورت یک هایپرلینک (ابر پیوند) فعال نیز می باشد که مشاهده کننده را به نمودار محدوده جدیدی با تمرکز بر عنصر انتخابی می برد.

 

از ابزار گزارش دهی شخص ثالث برای خواندن منبع معماری شرکتی و ایجاد گزارشات فهرست بندی شده عناصر مدل استفاده شد. برای مثال یک گزارش فهرست موجودی سیستم هر سیستم را توسط نام، توصیف مختصر، سکوی سخت افزار، تکنولوژی پایگاه داده و پرسنل کلیدی با آن نشان میدهد. گزارشات را نیز میتوان فیلتر کرد تا فقط سیستم های بازل 2 یا AML و غیره را نشان دهد.
نگهداری
نقطه ضعف هر پروژه ثبت همیشه این سوال می باشد که اطلاعات را چطور باید نگه داشت. استراتژی اساسی در بانک سنت جورج این بود که بدست آوردن و انتشار مدل را متمرکز سازد و مسئولیت پذیری دقت آن در هر مالک عنصر را مشخص سازد. هر ویرایشی از نرم افزار یک فرم تأیید را ارائه میدهد که عنصر خص آنها را تأیید کند که بصورت دقیق در مدل نشان داده شده است.
دور اول تاییدیه ها اغلب عدم دقت های نسبتاً مهم را در مدل شناسایی میکند اما ربع های بعدی فقط نیازمند تغییرات کمی در مدل بود.

 


شکل 4- صفحه نمونه از فرم تأیید سه ماهه

 


شکل 5 – صفحه نمونه تز فرم بدست آوردن داده های اولیه

 

نتیجه گیری
آمار اینترنتی نشان میدهد که بیش از نصف معمارهای شرکتی و راه حل بانک، خروجی منتشر شده را در هر روز کاری بمدت 3 تا 7 دقیقه و بین 20 تا 30 دیدگاه صفحه در هر بازدید را منتشر ساخت. این بدین معناست که اطلاعات برای کارکنان فنی سودمند هستند و آنها اطلاعاتی را که نیاز دارند فقط در عرض چند دقیقه پیدا میکنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدل معماریIT

دانلود مقاله انرژی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله انرژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

انرژی را می توان به عنوان توانایی انجام دادن کار تعریف کرد. ماده و انرژی، اساس هر چیزی را در زندگی تشکیل می دهند. ماده در قیاس با انرژی، حضور عینی تر و ملموس تری دارد. انرژی از طریق حرارت دادن، حرکت دادن، و یا برقدار کردن، اثر می کند.
انرژی همواره با تغییر همراه است. هنگامی که انرژی از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود، تغییرات فیزیکی، شیمیایی یا زیست شناختی رخ می دهد، مثل زمانی که انرژی شیمیایی مواد سوختنی به انرژی گرمایی تبدیل می شود. در خلال این تغییرات، مقدار کل انرژی موجود، ثابت می ماند. انرژی را نمی توان ایجاد کرد یا از بین برد.

 

شکلهای انرژی
مقدار کل انرژی، به شکلهای متفاوت و با تنوعی وسیع در جهان، پراکنده شده است. مفاهیم آشنایی نظیر انرژی گرمایی، انرژی نوری، انرژی الکتریکی و انرژی صوتی از جمله شکلهای انری هستند.
پتانسیل، یک واژه عام است که به منظور توصیف هر نوع انرژی ذخیره شده به کار می رود. شلیک کردن یک منجنیق ساده می تواند فرصت مناسبی برای مطالعه انرژی پتانسیل یک نوار کشسان کشیده شده باشد. انرژی پتانسیل یک بمب اتمی قادر است در سطح وسیعی خرابی ایجاد کند، در حالی که یک نیروگاه هسته ای می تواند همان انرژی پتانسیل را برای استفاده بشر مهیا سازد. انرژی پتانسیل را می توان در انرژی پتانسیل شیمیایی باتری یک ماشین حسابگر یا در انرژی پتانسیل گرانشی آب جمع شده در پشت یک سد نیروی هیدرو الکتریک پیدا کرد.
انرژی جنبشی عبارت است از آن انرژی است که یک شیء، به دلیل آنکه در حال حرکت است، داراست. اشیای متحرک، از الکترون نامرئی که حول هسته اتم در گردش است گرفته تا یک ستاره بزرگ در مسیر خویش در پهنه گیتی، همگی به نسبت جرم و سرعتشان دارای انرژی جنبشی هستند.
تمام شکلهای انرژی را می توان تقریبا به دو نوع تقسیم کرد : انرژی درجه بالا و انرژی درجه پایین. انرژی الکتریکی به لحاظ آنکه می تواند به راحتی به شکلهای مفید دیگری تبدیل یابد، از نوع انرژی درجه بالا محسوب می شود. تبدیل گرما در دمای پایین به هر نوع دیگری از انرژی، به دشواری انجام می گیرد. به همین دلیل، انرژی گرمایی را معمولا از نوع درجه پایین توصیف می کنند.
قسمت اعظم انرژی ما به نحوی از خورشید تأمین می شود. انرژی خورشید، این امکان را به گیاهان می دهد تا غذای مورد نیاز انسان و حیوانات را تولید کنند. انرژی خورشید در زغال سنگ، چوب و نفت ذخیره شده است. انسان این مواد را می سوزاند تا انرژی حاصل از آنها برایش کار انجام دهد. رشد و تکامل انسان، رابطه نزدیکی با کشف منابع جدید انرژی از سوی وی دارد.

 

سوختها
سوخت منبعی از انرژی پتانسیل است که به آسانی می تواندبه گرما تبدیل شود. یک سوخت مطلوب همچنین باید ایمن و ارزان باشد و آلودگی ایجاد نکند. از گاز تولید شده در باتلاق گرفته تا پشکل شتر، انسان همواره در زمینه انتخاب سوخت مورد نیازش برخوردی مبتکرانه داشته است. اما هیچ یک از سوختهایی که تا کنون شناخته شده است واجد شرایط بالا نبوده است. امروزه زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی از منابع مهم انرژی محسوب می شوند، اما هنوز تا سوختهای مطلوب فاصله زیادی دارند. نکته قابل توجه در مورد این سوختهای طبیعی، صرف نظر از اینکه به صورت جامد، مایع و گاز باشند، این است که قابلیت بازیافت ندارند، یعنی پس از آنکه مصرف شدند امکان بازیافت و جانشین کردن موجودی آنها وجود ندارد.
انرژی هسته ای، جدیدترین و بالقوه خطرناک ترین سوختی است که انسان به وجود آن پی برده است. این انرژی، حاصل نیروهای نگهدارنده اجرام متراکم در هسته اتم است که انسان در صدد کنترل و استفاده از آن است.
نوع دیگری از سوخت به وسیله گلوگز که از خانواده کربو هیدراتهاست به دست می آید. این ماده به عنوان یک منبع انرژی برای سلولهای بدن عمل می کند و شاید تنها سوختی است که بدون آن، انسان قادر نیست مدت زیادی زنده بماند.

 

پیلهای خورشیدی
باتریهای متشکل از پیلهای خورشیدی می توانند هر یک از دو نور مستقیم یا پخش شده خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل کنند. این فرایند(تبدیل نور- ولتی یا تبدیل فتو ولتائیک)آنچنان که آزمایشهای انجام شده اخیر با پیلهای خورشیدی در قطب جنوب نشان داده است به گرما بستگی ندارد.
از نیمه هادیها می توان برای تبدیل مستقیم انرژی نوری به انرژی الکتریکی استفاده کرد. سولفید کادمیوم (Cds) و سیاسیوم (Si) رایج ترین نیمه هادیها هستند. سلولهای سولفید کادمیوم پایداری کمتری دارند اما تولید آن ارزانتر است. در حال حاضر استفاده از باتریهای خورشیدی برای نیروگاههای بزرگ، بسیار گران تمام می شود. از باتریهای با انباره شیمیایی غالبا به عنوان یک عامل تضمینی در کنار سیستمهای خورشیدی استفاده می شود. انرژی اضافی که در روزهای آفتابی به دست می اید برای روزهای ابری که نور مستقیم خورشید کم است ذخیره می گردد .

 

نیروی آب
یکی از مؤثرترین اقداماتی که در مهندسی نوین امروزی انجام گرفته است، احداث سدهای عظیم هیدرو الکتریک است. اگر زمانی آسابهای آبی با استفاده از چرخها و دندانه ها انرژی جنبشی آب جاری ریزنده به پایین را به انرژی مکانیکی تبدیل می کردند، اکنون نیروگاههای هیدرو الکتریک، توربینها را به کار می گیرند تا همان انرژی جنبشی را به انرژی الکتریکی تبدیل کنند.

 

نیروی هیدرو الکتریک
سدهای هیدرو الکتریک بر اساس لین اصل ساده کار می کنند که هر چه فاصله عمودی بین آب ذخیره شده در پشت سد و توربینهای نصب شده در پایه سد بیشتر باشد نیروی بیشتری می توان تولید کرد.
گرچه انرژی هیدرو الکتریک، هم قابل بازیافت است و هم باعث آلودگی هوا نمی شود، لیکن استفاده از سدها برای جمع آوری آب، ممکن است باعث سیلابی شدن مناطق وسیعی از زمینهای مفید گردد. اکثر کشورهای صنعتی، نیروگاههای هیدرو الکتریک خود را در نقاط نسبتا مساعدتری بر پا داشته اند. به عنوان مثال، کانادا نزدیک به 75 درصد از انرژی الکتریکی خود را با نیروی هیدرو الکتریک تأمین می کند. متأسفانه نقاط مساعد برای تأسیس این گونه نیروگاهها غالبا در نواحی سخت و غیر قابل دسترس قرار دارند و همین امر، مشکل بالا بودن هزینه های سرمایه ای را برای ساخت چنین سدهایی تشدید می کند.
یکی از جنبه های مهم این نیروگاهها با سدهای مرتفعی که دارند، ظرفیت آنها برای ذخیره سازی انرژی است. در اوقاتی که مصرف، کمتر از حداکثر است می توان از برق تولید شده اضافی برای تلمبه کردن آب از سطوح پائین تر به سمت توربینها و بالای مخزن آب استفاده کرد. به این ترتیب، انرژی پتانسیل به دست آمده توسط آب می تواند بعدا به هنگام بالا رفتن تقاضا، به انرژی الکتریکی تبدیل شود. این شیوه را ذخیره ساری تلمبه شده می خوانند.

 


انرژی جزر و مدی
در قرن دوازدهم میلادی آسیابهای آبی در استان بریتانیایی فرانسه به وسیله جریانهای آبهای جزر و مدی کار می کردند و امروز کشور فرانسه هنوز در زمینه استفاده از انرژی جزر و مدی نقشی پیشرو در جهان دارد. طرح رانس ریور در نزدیکی سنت مالو با ظرفیت تولیدی 240000
کیلو وات به کمک 24 توربین، بزرگ ترین نیروگاه جزر و مدی در جهان به شمار می رود. مولدهای این نیروگاه به وسیله آبهای جزر و مدی که روزی دو بار به مدخل نیروگاه رانس وارد و از آن خارج می شود کار می کنند. ارتفاع سطح آب در مدخل به میزان 10متر تغییر می کند. مولدها همچنین طی مدتی که جزر و مد در خفیف ترین حالت خود قرار دارد برای افزایش جریان جزر و مدی به داخل آبگیر سد، به عنوان تلمبه عمل می کنند. چنانچه با این روش، مخزن آب بیش از اندازه پر شود، می توان آب اضافی را ذخیره کرد تا بعدا به هنگام حداکثر تقاضا آزاد و برای تولید برق به کار گرفته شود.
در حال حاضر، چند کشور دیگر نیز مشغول مطالعه پیرامون امکان تأسیس چنین نیروگاههایی هستند. هزینه های سرمایه ای برای ساخت این گونه نیروکاهها بسیار زیاد و تعداد جاهای مناسب برای چنین کاری محدود است.
کمبود منابع سوختی، ممکن است روی گرایش جدیدی در انسان برای استفاده تجاری از کشتیهای دریانورد ایجاد کند. اما اهمیت واقعی نیروی باد در گرو توسعه دستگاههای ساکنی است که می توان از آنها برای تبدیل انرژی باد به برق استفاده کرد. در دوران گذشته، تمامی ابزار مکانیکی برای بهره برداری از انرژی باد، در آسیابهای بادی خلاصه می شد، اما امروز این امر تا به آنجا پیش رفته است که استفاده از واژه مولد هوایی(آئر وژنراتور) امری متداول شده است.

 

استفاده از انرژی زمین گرمایی
بهره گیری از انرژی زمین گرمایی به منظور گرمایش، حداقل به دوران حمامهای رم باستان بر می گردد. تعدادی از این حمامها هنوز محفوظ و پا بر جا نگاه داشته شده اند و قادر به کار کردن هستند. با این حال، برای بهره برداری گسترده از این پدیده باید در انتظار تکامل تکنولوژی قرن بیستم باشیم.
ایسلند در بهره برداری از آتشفشانها، آبفشانها و چشمه های آب گرم خود حرکت وسیعی داشته است. طرحهای گرمایش ناحیه ای به روش زمین گرمایی تقریبا تمامی گرمای مورد نیاز ریک یاویک پایتخت این کشور را تأمین می کند. جلوگیری ازتلفات گرمایی در لوله های آب گرم که انرژی را از نیروگاه حمل می کنند، هم دشوار و هم پر هزینه است. به همین دلیل، گرمایش ناحیه ای به روش زمین گرمایی در مناطقی که دور از منابع زمین گرمایی هستند امکان پذیر نیست.

 

انرژی و انسان
مقدار انرژی که از مقدار معینی غذا بدست می آید برحسب کیلو ژول (KJ) اندازه گیری می شود. بسیاری از کسانی که برنامه غذایی خاصی برای لاغر شدن دارند هنوز از واحد دیگری که اکنون منسوخ گردیده است یعنی کالری استفاده می کنند. یک کالری، معادل 2/4 کیلو ژول (42000 ژول ) است.
یک مرد که مقدار فعالیت او در حد متعادلی است به طور متوسط روزانه به 12000 تا 12500 کیلو ژول انرژی نیاز دارد. مقدار نیاز روزانه یک زن به انرژی به مراتب کمتر از این مقدار، یعنی 9000 تا 9500 کیلو ژول است. همچنین یک پیر نوجوان (بین 13 تا 19 سال) به 11500 تا 12000 کیلو ژول و یک دختر نوجوان به 95000 تا 10000 کیلو ژول انرژی در روز نیاز دارد.
اکثر غذاهایی که ما می خوریم ترکیبهای پیچیده ای از کربو هیدراتها، چبیها، پروتئینها، ویتامینها، مواد معدنی و البته آب هستند.
کربو هیدراتها نظیر قند یا نشاسته منابع اصلی انرژی بدن هستند. شکلات، میوه های شیرین و تافی (آب نبات) از غذاهای قند دار به شمار می روند. حال آنکه نان، سیب زمینی و ماکارونی همگی دارای مقادیر زیادی نشاسته هستند.

 

معدنکاوی برای دستیابی به سوختها
تنها را مطمئن برای پی بردن به وجود ذخایر سوخت زیر زمینی با ارزش در یک منطقه این است که زمین آنجا را سوراخ یا حفاری کنیم و ببینیم چه رخ می دهد. در آن روزهای نخستین که مسئله نفت در امریکا سرو صدایی به پا کرده بود معدنکاوان، همه چیز خود را بر سر این چاهها سرمایه گذاری می کردند و اغلب نا موفق بودند و یا موفقیت نا چیزی به دست می آوردند. امروزه، قبل از آنکه عملیات حفاری شروع شود مطالعات دقیقی از نظر زمین شناسی انجام می گیرد.

 

روشهای ردیابی و کشف
در یک مطالعه زمین شناختی، نقشه مناطق وسیعی با استفاده از عکسبرداری هوایی با سرعت و دقت ترسیم می شود. زمین شناس، اغلب با استفاده از این نقشه می تواند اطلاعات فراوانی پیرامون تشکلهای سنگی زیر زمین استنتاج کند. با جمع آوری فسیلها و نمونه سنگها از نقاط برگزیده، زمین شناس می تواند هم عمر و هم نوع سنگ را روی نقشه نشان دهد.
داستان زغال سنگ با دوره کربونیفر با عصر زغال خیز و در حدود 300 میلیون سال قبل از اینکه انسان برای نخستین بار پا روی زمین بگذارد شروع می شود. در طول این دوره، زمین از جنگلهای متراکم، مردابها، رودخانه ها و انبوه گیاهان پوشیده شده بود. به تدریج یک پوشش ضخیم از مواد گیاهی مرده تشکیل گردید که بعدا فاسد و پوسیده شد و در آبهای اسیدی مردابهای اطاف غوطه ور شد. یک ذخیره محدود اکسیژن، از تهاجم باکتریها و تجزیه کامل مواد گیاهی غوطه ور جلوگیری می کرد. به تدریج و با گذشت میلیونها سال، مواد گیاهی مرده در اثر فشار هزاران هزار تن زمین و سنگهای آن، فشرده و متراکم شدند و شکل جدیئی پیدا کردند.
با افزایش دما و فشار، مواد گیاهی مرده به شکل تورب(زغال سنگ نارس) در آمد. تورب به لینیت (زغال سنگ قهوه ای) تبدیل شد و لینیت نیز به زغال سنگ قیر دار و این نیز در نهایت به آنتراسیت (زغال سنگ خشک و خالص) تبدیل گردید. به طور کلی، هرچه دما و فشار بیشتر باشد در صد کربن خالص موجود در زغال سنگ بالاتر خواهد بود. به طور تقریب، 60 درصد تورب را کربن تشکیل می دهد و ارزش انرژی آن در هر کیلو گرم 14 مگا ژول است، حال آنکه آنتراسیت، 94 درصد کربن و بیش از 30 مگا ژول ارزش انرژی در هر کیلو گرم دارد.

 

استخراج زغال سنگ
معدن زغال سنگ به دو نوع روباز و چاهی وجود دارد. استخراج روباز برای لایه های سطحی زغال سنگ مناسب است. در این حالت ، خاک و سنگ به سادگی به صورت یک باریکه بر روی سطح بالایی زمین قرار گرفته اند و دسترسی به زغال سنگ به راحتی صورت می گیرد. اگر لایه های زغال سنگ در عمق بیشتری از زمین قرار داشته باشد از استخراج چاهی استفاده می شود. اکنون مجموعه گسترده و عظیمی گسترده و عظیمی از ماشین آلات در اختیار معدنچیان است که آنان را در انجام دادن وظایف دشوارشان یاری می دهد. دستگاههای حفاری غول آسا، رخ زغال سنگ را می شکافند و توده های عظیم زغال سنگ را در تسمه انتقال که در پشت آنها قار دارد می ریزند. با پیشروی دستگاه برش، نگهدارنده های هیدرولیکی فرو رفته در زمین، از ریزش سقف جلوگیری می کنند. قدرت این نگهدارنده ها متناسب با باری است که باید تحمل کنند، به طور خودکار تنظیم می شود.
قبلا معدنهای روباز، منظره های زشت و زننده ای روی سطح زمین ایجاد می کردند. اما اکنون که برش لایه های زغال سنگ به وسیله تجهیزات حفاری مکانیکی انجام می گیرد این امکان به وجود آمده است که بیلهای مکانیکی بسیار عظیم خاکهای ریخته شده بر سطح زمین را دوباره به محل اولیه شان برگردانند و منطقه را به حالت طبیعی در آورند.

 

فرآورده های زغال سنگ
در طول چند دهه گذشته، زغال سنگ سهم خود را در بازار جهانی انرژی به تدریج و به نفع صنعت نفت و گاز از دست داده است. بسیاری از فرآورده های قبلی زغال سنگ قیر دار اکنون در حقیقت از نفت مشتق می شوند. احتمالا تا سال 2000 این گرایش، روندی معکوس پیدا خواهد کرد و مقادیر بیشتر از زغال سنگ را به سوختهای مایع تبدیل می کند تا جانشین گاز طبیعی شود، با یکدیگر همکاری دارند. افریقای جنوبی از سال 1955 مشغول تبدیل زغال سنگ به بنزین بئده است و در حال حاضر 30 درصد از بنزین مورد نیاز خود را با این روش به دست می آورد.
در حدود نیمی از کل انرژی که امروزه در دنیا مورد استفاده قرار می گیرد از نفت تأمین می شود. این ذخیره انرژی در سال قبل، از بقایای موجودات ریز دریایی به نام پلانکتون به وجود آمده است . پس از آنکه این موجودات ریز به حالت مرده در آمدند، آرام آرام به پوشش ضخیمی از مواد آلی بر روی بستر دریا تبدیل شدند. باکتریهایی که روی این بقایا تغذیه می کردند، به تدریج به نفت و گاز تبدیل گردیدند. گرما و فشار ناشی از سنگهایی که در لایه های بالایی قرار داشتند این فرایند را در طول میلیونها سال کامل کرد.

 

حفاری برای نفت
پس از انجام یافتن بر رسیهای لازم، یک چاه آزمایشی با استفاده از یک استوانه دوار که یک مته حفاری در انتهای آن تعبیه شده است حفر می شود. این دستگاه به سکوی حفاری روی زمین متصل است. همچنان که استوانه دوار به عمق بیشتری می رود، جداره چاه با لوله های فولادی پوشانده می شود. سنگریزه ها با آب و خاک رس شستشو داده می شود. این گل شیمیایی که درون لوله های حفاری به پایین تلمبه می شود، فشار نفت را کنترل می کند. هنگامی که مته حفاری به مخزن نفت می رسد، به دلیل آنکه ماده سیال مخزن، تحت فشار قرار دارد، ممکن است نفت به صورت فواره به بیرون بریزد. برای کنترل جریان نفت و جلوگیری از این فوران، مجموعه ای از شیرها که به درخت کریسمس معروف است بر بالای چاه نصب می شود. اگر مقدار نفت موجود در مخزن از نظر تجاری مقرون به صرفه باشد، سکو و تجهیزات تولید دائمی، جانشین وسایل حفاری می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انرژی