فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله آلودگی آب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله آلودگی آب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

دید کلی
• آلودگی آب مشکل بزرگی است. به طوری که نتایج پژوهش پیرامون آن از صدها بلکه هزاران مقاله ، مجله و کتاب تجاوز می‌کند.
• بنظر شما چه کسانی مشکل آلودگی آب را بوجود می‌آورند؟
• چه کسانی بهای تمیز کردن آب را خواهند پرداخت؟
تاریخچه
• در نوامبر سال 1986 بر اثر ریزش موادی شامل جیوه و انواع مواد آلی سمی مانند آفت کشها در رودخانه راین ، تمام آبزیان از شهر بال سوئس تا ساحل هلند کشته شدند. در سالهای اخیر با غرق شدن تانکرهای بزرگ نفتی اقیانوس پیما یا به گل نشستن آنها آسیبهایی به حیات دریایی وارد آمد.
• در سال 1983 بر اثر 11000 واقعه آلوده کننده در حدود 120 میلیون لیتر مواد آلوده کننده در آبهای ایالات متحده تخلیه شده است.

 

تعریف آلودگی آب
در سال 1969 برای آلودگی آب تعریفی ارائه داد: آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدرا هر معرف اعم از شیمیایی ، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژه‌اش شود.
عوامل آلوده کننده آب
آب یکی از مهمترین و بنیادی‌ترین عامل حیات موجودات زنده است از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه می‌باشد عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگون‌اند و می‌توانند هم منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را آلوده کنند.
عوامل آلوده کننده آبهای زیرزمینی :
o کانیهای موجود در معادن سطحی که در اثر تغییر و تبدیل به عامل آلوده کننده مبدل می‌شود. مثلا آب جاری سطحی ( حاصل از باران و …) هنگام عبور از معادن زغال سنگ ، دی‌سولفید آهن « II» ( پیریت ) همراه با زغال سنگ را در خود حل کرده و سپس در اثر واکنش ، هوا آنرا به اسید سولفوریک تبدیل می‌کند. اسید حاصل ضمن عبور از لایه‌های مختلف مخازن زیرزمینی ، موجب آلوده شده آن می‌شود.
o جمع شدن فاضلابهای شهری بویژه اگر در یک حوزه آهکی و یا شنی وارد شوند از آن که در معرض باکتریها قرار گیرند و تجزیه شوند، مستقیما و براحتی به مخازن زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و موجب آلوده شدن آنها می‌شود.
o ضایعات رادیواکتیوی : یکی از عوامل آلوده کننده مهم منابع آبی زیرزمینی است که امروزه یکی از راههای رفع آنها که در حقیقت مشکل بزرگی برای صاحبان تکنولوژی هسته‌ای نیز به شمار می‌رود دفن آنها در زیر زمین است علاوه بر دفن ضایعات رادیواکتیو در زیر زمین ، همه انفجار های هسته‌ای زیر زمینی نیز موجب آلوده شدن آبهای زیر زمینی می‌شود.
• عوامل آلوده کننده آبهای سطحی:
o آلوده کننده‌های صنعتی:
بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیانهای جدی می‌رسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف رسانیده و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان می‌شود و تهدید به مرگ می‌کنند. از طرف دیگر بسیاری از خود این ضایعات سمی بوده و موجب مسمومیت آبزیان می‌شوند مانند فلزات سنگین ، جیوه ، سرب ، مس و غیره.
وارد شدن ترکیبات فسفردار و نیتروژن‌دار در آب موجب رشد جلبک‌هائی می‌شود که ضمن ایجاد بو و مزه غیر طبیعی آب ، اکسیژن آب را مصرف کرده و باعث کاهش میزان آن و بروز صدمات و تلفات آبزیان می‌شود.
o فاضلاب خانگی :
کلیه پاک کننده‌ها که وارد آبهای سطحی می‌شوند ترکیباتی را در آبها وارد می‌کنند که اگر خنثی نشوند و یا توسط میکرو اورگانیسم‌ها تجزیه و تخریب نشوند بصورت سمی مهلک زیان بسیاری برای آبزیان ببار می‌آورند.
o حشره کشها ، سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی:
که از ضروریات توسعه کشاورزی است نا خواسته موجب آلودگی آبهای سطحی می‌شوند. مانند ددت DDT را نام برد.
چشم انداز الودگی آب
• ذخایر آبهای ما در آینده چگونه خواهد بود؟
• آب آلوده شده برای %75 مردم جهان در کشورهای رو به توسعه مسئله بسیار جدیتری است.
• %80 بیماریهای جهان ناشی از آبهای آلوده شده است. در مقابل درصد بالای بیماری چه کنترلهایی انجام شده است؟
• آیا تلاشی که برای بهبود کیفیت آب انجام شده کافی می‌باشد؟
• آینده ذخایر آبها با این روند پیشرفت و تکنولوژی روز چگونه خواهد بود؟
عوامل آلوده کننده هوا
• عوامل طبیعی: فوران‌های شدید آتشفشان ، وزش توفان ، بادهای شدید و … ، گازها و ذراتی را وارد هوا می‌کنند و سبب آلودگی آن می‌شوند.
• فعالیت انسان: کارخانجات صنعتی ، کشاورزی ، شهرسازی ، وسایل گرمازا ، نیروگاهها ، وسایل نقلیه و ... ، از عوامل آلوده کننده هوا هستند.
مواد آلوده کننده هوا :
• منوکسید کربن: گاز سمی منوکسید کربن ، بطور عمده مربوط به خودروهایی است که مصرف سوخت آنها بنزین می‌باشد. این خودروها مقدار زیادی گاز CO را از طریق لوله اگزوز وارد هوا می‌کنند.
• دی‌اکسید گوگرد: عمدتا مربوط به نفت کوره (نفت سیاه) است که در بعضی صنایع و تاسیسات حرارت مرکزی و تولید نیرو مورد استفاده قرار می‌گیرد.
• اکسیدهای نیتروژن دار: بطور عمده مربوط به نفت کوره ، گازوئیل و مقدار کمتری مربوط به مصرف بنزین و نفت سفید است.
• هیدروکربن‌های سوخته نشده: عمدتا مربوط به خودروهایی است که بنزین مصرف می‌کنند. نفت کوره و گازوئیل در این مورد سهم کمتری دارند.
• ذرات ریز معلق: بطور عمده ، از سوختن نفت کوره حاصل می‌شود.
• برمید سرب: در نتیجه مصرف بنزین در موتور اتومبیل‌ها حاصل می‌شود.
• سایر ترکیبات سربی: بنزین خودروها اغلب دارای ماده‌ای به نام تترا اتیل سرب است که به منظور روان کردن کار سوپاپ‌ها و به‌سوزی بنزین به آن اضافه می‌شود. این ماده هنگام سوختن بنزین ، باعث پراکنده شدن ذره‌های جامد و معلق ترکیبات سرب در هوا می‌شود که هم سمی‌اند و هم به صورت رسوب‌های جامد وارد دستگاه تنفسی می‌شوند.
بالا ، بالا ، بالاتر
در جایی دور ، بالای سر ما ، لایه نامرئی و ظریفی از اوزون وجود دارد که ما را از تشعشعات خطرناک ماورای بنفش خورشیدی محافظت می‌کنند. لایه ازن قرنهاست که آنجا بوده است.
... و دورتر
ولی اکنون انسان این سپر محافظ را از بین می‌برد. کلرو فلوئورو کربنها (CFCS) ، هالونها (halons) ) و سایر مواد شیمیایی مصنوعی ، در 10 تا 50 کیلومتری بالای سر ما شناورند. آنها تجزیه شده ، مولکولهایی آزاد می‌کنند که اوزون را از بین می‌برد

 

باران اسیدی چیست؟
یکی از آثار و نتایج آلودگی هوا باران اسیدی است. در دو دهه اخیر و در برخی نواحی صنعتی و بر اثر فعالیت‌های کارخانه‌ها میزان دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید ازت در هوا افزایش یافته است. این دو ماده در اتمسفر با اکسیژن و بخار آب واکنش شیمیایی ایجاد می‌کند و به صورت اسید نیتریک و اسید سولفوریک در می‌آید. این ذرات اسیدی مسافت‌های طولانی را بوسیله باد طی می‌کنند و به صورت باران اسیدی بر سطح زمین فرو می‌ریزند. چنین بارش‌هایی ممکن است به صورت برف یا باران یا مه نیز در بیاید.
پیامدهای باران اسیدی
• باران اسیدی باعث از بین رفتن بناها و آثار تاریخی بخصوص در ساختمان‌هایی که از سنگ مرمر یا آهک ساخته شده باشند، می‌شود.
• باران اسیدی میزان حاصلخیزی خاک را کاهش می‌دهد و حتی ممکن است مواد سمی را وارد خاک‌ها کند .
• باران اسیدی موجب نابودی درختان و کاهش مقاومت آنها بخصوص در برابر سرما می‌شود.
آلودگی ناشی از باران های اسیدی
یکی از مشکلات جدی محیط زیست که امروزه بشر در اکثر نقاط جهان با آن درگیر است، باران اسیدی می‌باشد. باران اسیدی به پدیده‌هایی مانند مه اسیدی و برف اسیدی که با نزول مقادیر قابل توجهی اسید از آسمان همراه هستند، اطلاق می‌شود. باران هنگامی اسیدی است که میزان PH آب آن کمتر از 5،6 باشد. این مقدار PH بیانگر تعادل شیمیایی بوجود آمده میان دی‌اکسید کربن و حالت محلول آن یعنی بی‌کربنات (HCO2) در آب خالص است. باران اسیدی دارای نتایج زیانبار اکولوژیکی می‌باشد و وجود اسید در هوا نیز بر روی سلامتی انسان اثر مستقیم دارد. همچنین بر روی پوشش گیاهی تأثیرات نامطلوبی می‌گذارد.
دید کلی
در چند دهه اخیر میزان اسیدیته آب باران ، در بسیاری از نقاط کره زمین افزایش یافته و به همین خاطر اصطلاح باران اسیدی رایج شده است. برای شناخت این پدیده سوالات زیادی مطرح گردیده است که به عنوان مثال می‌توان به این موارد اشاره کرد: چه عناصری باعث تغییر طبیعی باران می‌شوند؟ منشا این عناصر چیست؟ این پدیده در کجا رخ می‌دهد؟
معمولا نزولات جوی به علت حل شدن دی‌اکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربنیک بطور ملایم اسیدی هستند و PH باران طبیعی آلوده نشده حدود 5.6 می‌باشد. پس نزولاتی که به مقدار ملاحظه‌ای قدرت اسیدی بیشتری داشته باشند و PH آنها کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی می‌شوند.
تاریخچه
پدیده باران اسیدی در سالهای پایانی دهه 1800 در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. « اسمیت » در سال 1873 واژه باران اسیدی را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد ، شدت بارندگی و توزیع آن ، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت می‌باشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر ، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است.
موتا و میلو در سال 1987 عنوان داشتند که دی‌اکسید کربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یونهای نیترات و سولفات در می‌آیند و چنین یونهایی به آب باران خاصیت اسیدی می‌بخشند.

 


سایت های اینترنتی :

 

www.aftab.ir
www.daneshname roshd.ir
www.fa.wikipedia.com

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آلودگی آب

دانلود مقاله دلیل در برابر انفور ماتیک و تله ماتیک

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دلیل در برابر انفور ماتیک و تله ماتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اطلاعاتی که مؤسسات اقتصادی به موجب قانون یا به سائقة احتیاط برای مدتی نسبتا“ طولانی نگهداری میکنند ، گهگاه چنا ن پر شماره میشود که محل نگهداری آنها مسأله می آفریند و بی شک در هزینه های عمومی مؤسسات نیز تأثیر می گذارد .
در امور تجاری ا ز جملة امتیازاتی که برای ماشینهای حسابگر میتوان بر شمرد آنستکه به تقلیل حجم مدارک مورد بایگانی و تسهیل وارسی و استفاده از آنها می انجامد . اکنون دیگر دراین باب تردید ی وجود ندارد که مؤسسات اقتصادی باید به ثبت وضبط انفورماتیکی روی آورند . استفاده تلفیقی انفورماتیک و نظامهای ارتباط از راه دور ( تکنیکی که « تله ماتیک » یا انفورماتیک از راه دور نامیده میشود ) امکانات تازه ای را در انجام عملیات تجاری از فاصلة بعید در اختیار مؤسسات اقتصادی قرار میدهد : انتقالات الکترونیکی پول ، سفارش کالای مصرفی ، مشاورة بانکهای اطلاعاتی با یکدیگر و اقسام دیگر مبادلة اطلاعات از این قبیل اند.
با آنکه در حال حاضر بواسطه تازگی این فنون تنها بخشی از امکانات استفاده از آنها کشف شده ، اما از هم اکنون در این زمینه مسائل حقوقی متعددی مطرح گردیده است که گهگاه حل آنها دشوار است . مسائل مربوط به ادله از این جمله اند .
آیا میتوان پردازش و نگهداری اطلاعات را به صورت مدارک انفورماتیکی ( لیستینگ ، نوارهای مغناطیسی و دیسک و میکرو فیلم خروجی اردیناتور ) مقدمات معتبر برای دلیلی دانست که در صورت بروز اختلاف مستند دعوی قرار میگیرد و آیا این شیوه و اسلوب با اقتضائات و الزامات تهیه و نگهداری برخی از مدارک حقوقی مربوط به امور حسابداری ، مالیاتی و اجتماعی مطابقت دارد ؟ آیا معاملات و انتقالاتی که د ر حال حاضر میتوان به مدد ماشین حسابگر به انجام رساند ( معاملات و انتقالاتی که با عنوان معاملات تله ماتیکی معنون میباشند ) پاسخگوی الزامات و اقتضائات قانونی ادله در اعمال حقوقی میباشند .
در این بحث دو نظام حقوقی را مورد مطالعه قرار میدهیم و پاسخ به این سئوالات را در آنها جستجو می کنیم : حقوق انگلو ساکسون ( خصوصا“ حقوق انگلیس و امریکا ) و حقوق مدنی ( خصو صا“ حقوق فرانسه و بلژیک ) .
اما پیش از پرداختن به این بحث دربارة صحت و اعتبار مدارکی سخن می گوئیم که منشاء آنها انفورماتیک است و پس از بحث حقوقی اصلی نیز چند نکته دربارة راه حل فنی برخی از مسائل حقوقی ، که تا کنون حل و فصل آنها معوق مانده است ، بیان می کنیم .
اعتبار مدارک و اسنادی که منشاء آنها انفور ماتیک یا تله ماتیک است
مدارکی که به چرخة پردازش انفورماتیکی سپرده میشوند و یا از طریق تله ماتیک بدست می آیند تا چه حد محتوای اطلاعاتی خود را وفا دارانه منعکس میسازند ؟ در پاسخ باید توجه داشت که این مدارک درمعرض دو نوع خطر قرار دارند : اشتباهات و تقلبات .
الف . خطر اشتباه
مبادی اشتباهات مختلف اند و انسانی ، فنی یا خارجی میباشند . ظاهرا“ اشتباهاتی که منشاء انسانی دارند فراوانتر از دیگر اشتباهات اند . با این خطر به هنگام وارد ساختن اطلاعات به ماشین و یا دستکاری و استفادة از آنها روبرو میشویم .
درانتقال الکترونیکی وجوه نظر به اینکه یک ساختار به قاعده و سامانمند همگانی برای اطلاعات وجود ندارد ، در زمینه تفسیر و نوشتن پیامها به زبان معمولی ـ که از طریق واسطه های گوناگون دخیل در امر انتقال دستور بانکی صورت می گیرد ـ با خطر اشتباه انسانی مواجه هستیم 1 اشتباهاتی که منشاء خارجی دارند ، اشتباهاتی هستند که قابل استناد به محیط اند . شرائط بد درجه حرارت یا رطوبت ، وجود گردو غبار ، ارتعاشات ، الکترو استاتیسیته و یا حالت الکترو مغناطیس ، نا منظم بودن تغذیه الکتریکی و ….. از جمله عوامل متعددی هستند که میتوانند علت توقف و از کار افتادن سیستم باشند ، امری که خود موجب تغییر شکل و یا حذف داده ها میشود .
اشتباهاتی که مبنای فنی دارند ، اشتباهات ناشی از بدی طرز کار دستورگان ، ابزار و وسائل و یا سیستم انتقال داده هائی است که مجموعه های انفور ماتیکی مختلف را به هم متصل میسازند . پیشرفتهای فنی سبب شده اند که اشتباهات ناشی از نقص های فنی وسائل و ابزار ویا دستورگان کاهش فراوان بیابند 2. اما کاستی ها ی سیستم ارتباطی همچنان زیاد است .
د رمقابل نتایج حاصل از نقائص دستورگان و افزار جنبة عمده و اساسی دارد زیرا این امر از خصوصیت آنها که غالبا“ تکراری بود نشان است نشأت میگیرد .
بطور کلی میتوان گفت که انفورماتیک و تله ماتیک خطر اشتباهات مرحله تهیه و نگهداری و انتقال داده ها را تقلیل داده اند اما نتایج همین مقدار اشتباه که وقوع آن از لحاظ آماری محتمل است ممکن است بیشتر از اثر اشتباهات موجود در نظامهای سنتی باشد ، زیرا تعداد عملیاتی که میتوان با یک ماشین به انجام رساند بسیار است و پردازش این عملیات نیز درمانی کم صورت میگیرد .

 

ب0 خطر تقلب
فرق تقلب با اشتباه در اینست که تقلب جنبه عمدی دارد . بنابراین لزوما“ منشاء آن انسانی است . بر خلاف اشتباه ، خطر تقلب بسیار قابل توجه است و از هم اکنون به عنوان یک مسأله عمده در انفورماتیک مطرح است .
گر چه در این زمینه به دشواری میتوان به ارزیابی و تخمین پرداخت .، زیرا تعداد تقلبات اعلام شده نا چیزند ، اما میتوان گفت که از لحاظ مالی میزان تقلب انفورماتیکی در امریکا سالانه حدود 100 میلیون دلار و در ژاپن 30 میلیون دلار است
ممکن است تقلب توسط کارمندان بنگاه یا بانک صورت گیرد زیرا با طرز کار ماشینهاوکلیدهای وصول به سرویس انفورماتیک آشنائی دارند و میتوانند از آن برای نیل به اهداف شخصی استفاده کنند ، مثال معروف این نوع تقلب ، نوشتن برنامه برای ماشین حسابگر ، توسط کارمندان بانک به منظور اختلاس نظام یافته وجوه میباشد . اشخاص ثالث نیز در صورت دسترسی به سیستم و دستکاری نمودن آن ممکن است عامل تقلب باشند . دسترسی تقلب آمیز به سیستم ، در شبکه های تله ماتیکی آسانتر است چون تکنیک مورد استفاده در این سیستم تکنیک ارتباط از راه دور است .
علاوه بر این با خرابکاری انفورماتیکی یا تله ماتیکی نیز روبرو هستیم .
در اینجا شخص متقلب بی جهت و بدون بهره برداری مادی به سیستم صدمه میزند و با مشغول ساختن بی اندازة خطوط ارتباط آن را فلج می کند واز کار می اندازد .
مشکل دیگر تقلب ، استفادة بیش از حد مجاز کسانی است که امکان دسترسی به سیستم انفور ماتیک را دارند . در این جریان شخص بیش از حد اعتبار مجاز بانکی خویش ، از سیستم انتقال الکترونیکی وجه نقد استفاده می کند .
ج. نتیجه
خطرات مورد بحث ، اعم از آنکه ناشی از اشتباه و یا تقلب باشند ، هنگامی افزایش می یابند که پیچیدگی سیستم ، مستلزم پردازش داده ها و یا انتقال آنها باشد . مبنای این پیچیدگی هم تعداد ماشینهای حسابگر مورد استفاده و دستورگانهائی است که به کار گرفته میشود و هم تیپ عملیاتی است که انجام می یابد .
بنابراین خطرات یاد شده ، شبکه های تله ماتیک را بیشتر از سیستمهای منفرد تهدید می کنند . زیرا در تله ماتیک ، اشخاص و ماشینهای حسابگر متعددی دخالت دارند و در این امر خصوصا“ آسیب پذیری ارتباطات مستقر میان اردیناتورها مؤثر است . علاوه بر این داده ای که تنها در اردیناتور ذخیره میشود کمتر دستخوش خطراست تا داده ای که دارای ارزش افزودة بالاست وبه همین دلیل با پردازشی پیچیده تر سر و کار پیدا می کند .
اختصار در بررسی خطرات تهدید کنندة صحت و اعتبار مدارک مورد پردازش انفورماتیکی ویا حاصل از تله ماتیک نباید این نتیجه را القاء کند که خطرات مزبور بی اهمیت اند . مطلب به عکس است و آنجه اهمیت اساسی دارد اینست که مکانیسمهای احتیاطی و غلط یاب و نیز تصحیح اشتباهات و تقلبات ، به شد ت ، آثار این خطرات را تقلیل میدهند . آخرین نکته آن است که ارزش مدرک خروجی اردیناتور ، همواره بستگی به ارزش داده هائی دارد که ابتداء وارد ماشین شده اند یعنی : از کوزه همان برون تراود که در اوست . فرمول انگلیسی « Gigo» 3 در تعبیرات کارشناسان ماشینهای حسابگر ، همین مطلب را بیان میدارد .
برخورد حقوقی انگلوساکسون
حقوق انگلو ساکسون دربارة ادله ، از کیفیت فنی ، سرشاری و دقت قواعد بر خوردار است و دراین زمینه دو اصل بنیادی دارد که ظاهرا“ موانع عمده قابلیت مدارکی را تشکیل میدهند که منشاء آنها انفورماتیک و تله ماتیک است و در نظر است که از اطلاعات آنها به عنوان دلیل استفاده شود . یکی از این دو اصل قاعدة مسموعات و مشهورات ( شیاع و استفاضه ) ، و اصل دیگر قاعدة اصول اسناد است . به موجب قاعدة مسموعات و مشهورات ، شهادت که در حقوق انگلو ساکسون شیوة ممتاز اقامة دلیل است ، تنها در صورتی قابل قبول است که توسط کسی اداء شود که شخصا“ از امور مورد بیان اطلاع دارد . در واقع فقط این شخص میتواند بطور معتبر و صحیح در معرض رسیدگی ترافعی قرار گیرد (« Cross _ Examination ») هنگامی که این قاعده در مورد نوشته اعمال شود معنی اش اینستکه اگر مدون یک مدرک و سند دربارة محتوای آن در محضر محکمه اداء شهادت نکند ، این مدرک غیر قابل قبول است . در جریان ورود داده هائی از قبیل قبض رسید ( فاکتور ) ب اردیناتور و سپس عرضه آن به شکل مدرک خروجی ، اطلاعات مورد نظر چند دست میگردد: دست تدوین کنندة مدارک واسناد اصلی ( در مثال ما فاکتور یارسید ) و دست گزارشگر کدها که لزوما“ همان تدوین کننده نیست و یا از او تبعیت نمی کند . ( مورد سرویس ـ دفتر ) و سرانجام اردیناتور ( زیرا اردیناتور نیز با پردازش و یا نگهداری انفورماتیکی استعداد تغییر شکل خبر یا اطلاع را دارد ) . نظر به اینکه اردیناتور طبعا“ نمی تواند در معرض بررسی ترافعی قرار گیرد در نتیجه دکترین و رویه قضائی ، همواره مدارک خروجی اردیناتور را به عنوان دلیل حاصل از طریق مسموعات و مشهورات تلقی کرده اند.
به موجب قاعدة اصول اسناد نیز سند فقط در صورتی قابل قبول است که درمتن اصلی و اولی آن عرضه شود . بنابراین مدارک و اسناد خروجی اردیناتور غالبا“ چیزی نیست جز رونویس از یک نوشتة سنتی ( فاکتور ، قبض سفارش ) که خود آن نوشته تشکیل دهندة ورقه اصلی است و غالبا“ کمی پس از ثبت انفور ماتیکی از بین برده میشود . حتی زمانی هم که نوشته ای بعنوان مبنای مدرک خروجی اردیناتور وجود ندارد ( مثلا در تکنیک ثبت مستقیم ) این سئوال مطرح است که آیا نباید سند اصلی را همان داده ای تلقی کرد که در اردیناتور به شکل مغناطیسی یا الکترونیکی وجود دارد و در نتیجه آیا نباید ورقة چاپی بدست آمده از ماشین ، که دادة مذکور را بصورت قابل قرائت در میاورد ، رونویس تلقی گردد و بدین اعتبار برای محکمه غیر قابل قبول دانسته شود ؟
خوشبختانه هم در حقوق آمریکا و هم در حقوق انگلوساکسون استثنائات متعددی برای قاعده اصول اسناد و قاعدة مسموعات و مشهورات وجود دارد و ما قابلیت اعمال این استثنائات را در مورد اسناد خروجی اردیناتور بررسی می نمائیم . 4
الف : قاعدة مسموعات و مشهو رات
1 . در حقوق انگلیس
نظر به اینکه رویة قضائی انگلیسی در خصوص قاعدة مسموعات و مشهورات فاقد استثناست و قابل قبول بودن مدرک خروجی اردیناتور را به عنوان دلیل بر اطلاعات موجود د ر آن ، مجاز نمی شمارد و با توجه به عدم امکان ایجاد استثنائات جدید در خصوص این قاعده برای محاکم 5 قانونگذار در 1968 در این زمینه وارد عمل شده 6 و علاوه بر مقررات عمومی و کلی جدید در خصوص دلیل مبتنی بر مسموعات و مشهورات ، درباره مدارک خروجی اردیناتور نیز به وضع مقررات خاص پرداخته است .
قانون ادلة سال 1968 در مقررات عمومی خود ، مسموعات و مشهورات متلقای از « دست اول » را قابل قبول میداند . در خصوص انفور ماتیک اعمال این قاعده بدان معنی است که مدرک خروجی اردیناتور نیز قابل قبول است مشروط بر اینکه وارد کنندة داده ها به اردیناتور شخصا“ به محتوای آنها آگاه بوده و یا در مقام انجام وظائف خود آنها را از شخصی آگاه بر این محتوی گرفته باشد. 7
هنگامی که مبنای مدارک خروجی اردیناتور سندی نباشد که فرد از آن آگاهی مستقیم و شخصی دارد مقررات مذکور قابل اعمال نیست .
باجة اتوماتیک بانک و ثبت از طریق قرائت بصری از جمله این موارد است .
در این حالات بخش 5 قانون 1968 منحصرا“ درخصوص قابل قبول بودن ادلة ناشی از مدارک انفورماتیکی شرائط خاصی را پیش بینی نموده است . طبق این شرائط سند خروجی اردیناتور در صورتی به عنوان دلیل قابل قبول است که :
-این سند از اردیناتوری بدست آمده باشد که برای فعالیت عادی استفاده کنندگان منظما“ به کار میرود
- اردیناتور بطور منظم با داده هائی از نوع داده های سند مورد نظر تغذیه شده باشد .
- اردیناتور هنگا م ثبت داده ها ، به طور مرتب کا ر کرده باشد .
- اطلاعات موجود در سند حاصل یا مشتق از داده هائی باشد که به اردیناتور سپرده است .
به موجب بند 4 بخش 5 قانون مربوط به ادله ( 1968 ) تصدیق همراه سند ، متضمن گزارش دربارة طریقه و وسائل موجد سند و نیز هر نوع اطلاعی است که برای تأمین شرائط مندرج در بند 2 قانون مفید است . این گزارش به امضاء شخص مسئول میرسد و به محکمه سپرده میشود . مقصود از شخص مسئول کسی است که در ارتباط با طرز کار فرایند مورد بحث ویا ارتباط با مدیریت فعالیتهای مورد بحث عنوان مقام مسئول را دارد .
در صورتیکه مدارک متضمن این شرائط باشند قابل قبول اعلام میشوند و
در این حال محکمه با در نظر گرفتن اوضاع و احوال خصوصا“ میزان تقارن زمانی میان لحظة وقوع یک امر و لحظة ثبت انفورماتیکی آن و نیز توجه به نفع احتمالی اشخاصی که میتوانند در تغییر و تبدیل داده ها دخالت کنند به ارزیابی سندیت آن میپردازند . 8
مقررات مذکور شدیدا“ مورد انعقاد قرار گرفته است . انتقاد نیز از تعریفات مربوط به بیان شرائط قابل قبول بودن سند است . در این مقررات تعریفی که از دادة اردیناتور شده است تنها محدود به وجوه مادی آن میشود و به دستورگان اشاره ای نمی نماید . در نتیجه الزام ناظر به مرتب کار کردن دستگاه ، برنامه ها را که در عین حال ممکن است منشاء اشتباه باشند در بر نمی گیرد . ایراد دیگر به قانون ادله 1968 آنست که نسبت به تحقیق دربارة اصالت داده های پایه ، که موضوع پردازش انفورماتیکی هستند ، هیچ قید و شرطی را پیش بینی نمی کند . بهر حال اگر این داده ها غلط باشند مدرک خروجی اردیناتور نیز بنا به فرمول 2 «Gigo » غلط خواهد بود .
قانونگذار انگلیس به موازات تطبیق مقررات قانونی مربوط به ادله با وضع موجود ، توسط قانون 1968 ، به طور خاص نیز اعتبار مدارک انفورماتیکی را در موارد معین دیگر پذیرفته است :
در مسائل بانکی ، مقررات قبلی به موجب قانون 1979 تغییر کرده و صریحا“ قبول شده است که دفاتر بانکی حاوی داده های اند که بر روی میکرو فیلم ، نوار مغناطیسی و یا فرمهای مکانیکی یا الکترونیکی دیگر نگهداری شده اند . در همین معنی یک قانون دیگر ( مصوب 1979 ) به شرکتهای تجاری اجازه میدهد دفاتری را که قانونا“ باید نگهداری کنند به شکل دیگر ، غیر از آن نگهداری نمایند که مستقیما“ قابل درک است مشروط به اینکه بتوان این دفاتر را به شکل قابل قرائت باز ساخت .
2. در حقوق اتازونی
در اتازونی قاعده منع استماع ادله مبتنی بر مسموعات و مشهورات به موجب رویه قضائی دارای یک استثناء است . این استثناء در قانونگذار ی فدرال وارد شده و بدون تغییر اساسی در قسمت اعظم ایالات امریکا نیز مورد قبول قرار گرفته است. و طبق آن داده های تجاری بی آنکه تهیه کنندة آنها گواهی دهد ، در صورتی به عنوان دلیل قابل قبول است که مبین عملیاتی مطابق با جریان عادی و منظم امور تجاری بوده و در متن همین شرائط نیز در زمان تحقق یا کمی پس از آن به ثبت رسیده باشد. 9
مبنای شرائطی که مربوط به قابل قبول بودن ادله است اوضاع و احوال مربوط به ثبت داده هاست نه شکل آنها ، از این رو رویه قضائی با رجوع به استثناء مورد بحث ، قابل قبول بودن اسناد خروجی اردیناتور را صحه گذاشته است .
ممکن است ، ایراد شود که بیشتر اوقات داده ها را منحصرا“ به شکل مغناطیسی یا الکترونیکی نگه میدارند و فقط در صورت لزوم ( مثلا به مناسبت ایراد یا اعتراض ) بر روی مدارک قابل قرائت برای افراد چاپ مینمایند و این امر هم غالبا“ مدتی دراز پس از ثبت داده ها انجام مییابد .
نتیجه آنکه میتوان مدعی شد که به معنی مضیق قانون نه شرط مربوط به نظم و ترتیب و نه شرط ناظر به همزمانی و تقارن ، هیچکدام مراعات نمی شود.
ایراد مذکور در یکی از تصمیمات مهم دیوانعالی نبراسکا رد شده است .
به موجب رأی دیوانعالی این استثناء باید به نحو موسع تفسیر گردد . زیرا هدف از این استثناء « واردکردن واقعیات دنیای تجارت و طرز کار مشاغل درمحاکم بوده است » همین رأی می افزاید که برای ارزیابی تحقق یا عدم تحقق شرائط نظم و ترتیب و نیز همزمانی ، نباید لحظه چاپ مدرک خروجی اردیناتور را مورد توجه قرار داد بلکه این ارز یابی باید در لحظه ورود داده ها به اردیناتور انجام یابد .
طبق این استثناء مدارک بدون آنکه تدوین کنندگان شخصا“ درباره آنها شهادت دهند قابل قبول اند. عرضه کننده مدارک نیز ممکن است یکی از مسئولان سرویس انفورماتیک و یا هر کارمند دیگر بنگاه باشد که درجریان نظام ثبت و پردازش و نگهداری داده هاست . این کارمند در برابر محکمه شیوه های رد یابی و تصحیح اشتباهات و قابلیت اعتماد سیستم و نظم و ترتیب کار ماشین و…. را بیان خواهد کرد . در گذشته این الزام بود که اردیناتور مورد بهره برداری دارای وسائل و ابزار استاندارد باشد ، اما نظر به اینکه شرط مذکور مانع بسطو توسعه تکنولوژیک بوده حذف شده است .
با وجود انعطاف فراوان این استثناء نیازی نبود که قانونگذار برای اعلام قابل قبول بودن مدارک خروجی اردیناتور دخالت نماید . با اینهمه قانونگذار فدرال با پذیرفتن فرمولی جدید مقرر داشت که این استثناء در مورد داده ها « با هر نوع شیوة نگهداری » اعمال گردد و به موجب تقسیم رسمی ، این مطلب داده های مضبوط در اردیناتور را هم در بر میگیرد .
در واقع با توجه به اینکه رویه قضائی این مسائل را بطور استوار به کرسی نشانده است نیازی به این قانون نبود . معذلک فائده این قانون هنگامی آشکار خواهد شد که تکنیک های جدید پردازش و نگهداری « داده ها» کشف شوند .
ب - قاعدة اصول اسناد
1. حقوق انگلیس
تهیه رونوشت سند، و ارائه آن به عنوان دلیل بر محتوای اصل سند ، هنگامی مجاز است که طرف استناد کننده به رونوشت ثابت نماید بدست آوردن اصل سند برایش مقدور نیست .
با استفاده از تعبیر عام این استثناء موانع مربوط به قابلیت قبول مدرک خروجی اردیناتور از پیش پای محاکم برداشته میشود ، یعنی کافی است که بر محکمه ثابت شود اصول اسناد رونوشت هائی که ارائه شده اند در جریان عادی امور تجاری از بین رفته اند و یا ( در مورد ثبت مستقیم مطالب ) هیچگاه وجود نداشته اند ، تا عدم امکان دسترسی به سند اثبات گردد .
بنظر ما این استدلال صحیح نیست که اصل سند همان مدرکی است که به شکل مغناطیسی و یا الکترونیکی در اردیناتور قرار دارد ، نه ورقه چاپی که خروجی اردیناتور است . راستی را بخواهیم تنها این فرم چاپی است که برای افراد قابل قرائت و در نتیجه قابل ارائه به محکمه است . به موجب تصمیم سال 1982 الزامات ناظر به اثبات عدم وجود اصل سند در مورد رونوشت فیلم و ضبط نوار حذف گردید و این مدارک ماهیتا“ قابل اعتماد تلقی شدند . به نظر برخی از مؤلفان میتوان این رویه قضائی را به مدارک انفورماتیکی نیز تسری داد. به نظر ما د ر این تفسیر باید قائل به تفصیل شد : برا ی تسری این رویه قضائی به آن دسته از مدارک انفورماتیکی که داده های مورد استفاده شان در معرض پردازش انفو رماتیکی بیش و کم پیچیده قرار میگیرد مبنائی استوار نمی یابیم . زیرا در وضع مورد بحث داده های اصلی و اولی تغییر و تبدیل یافته اند ، و بنابراین رونوشت ساده نمی باشند .
برای قاعدة اصول اسناد نیز استثنائات قانونی وجود دارد . در بخش پنجم قانون ادلة 1968 پیش بینی شده است که رونوشت سند خروجی اردیناتور ( مثلا روی میکروفیلم ) قابل قبول است مشروط بر آنکه بطور کافی انطباق آن با اصل ، بر محکمه ثابت شد ه باشد . ضوابط مربوط به انطباق اصل رونوشت در قانون تعریف نشده است . و تا آنجا که میدانیم رویة قضائی نیز تا این زمان دربارة این مطلب بیان دقیقی ندارد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دلیل در برابر انفور ماتیک و تله ماتیک

دانلود مقاله ربا خواری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ربا خواری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معنی ربا
ربا بمعنی: بخش زیاد شده، فزونی یافته، فزونی، زیادی، افزوده... است، و معادل « بهره» در زبان فارسی است. وقتی چیزی به کسی می دهیم و زیـاده از آنچه بوی داده ایم از وی پس میگیریم، آن بخش زیادی ربا نامیده می شود. مثلاً 1000 تومان به کسی می دهیم و 1100 تومان از او پس می گیریم. این 100 تومانی که اضافه می گیریم ربا است. یا مثلاً 20 کیلو برنج به کسی می دهیم و بجای آن 23 کیلو از وی پس می گیریم. این 3 کیلو برنج زیادی "ربا" است. یا مثلاً 20 کیلو خرما به ارزش 2000 تومان به کسی می دهیم و 20 کیلو خرما با ارزش 2200 تومان از وی پس می گیریم. این 200 تومان ارزش اضافی ربا است. و همینطور در رابطه های گوناگون، هر چیزی که اضافه بر آنچه داده شده گرفته می شود ربا نامیده می شود.
ربا در قرآن ـــ ربا دهنده ـــ ربا گیرنده
در قرآن فقط از ربا خورنده و ربا خوردن صحبت شده و تحریم شده است. ولی از ربا دادن و ربا دهنده صحبتی نشده است. در آیه 131 سوره آل عمران ربا خوردن (بهره گرفتن) نهی شده است ـــ در آیه 275 سوره بقره از ربا گیرندگان صحبت شده، و در ادامه حرام بودن ربا مطرح شده ـــ در آیه 278 گفته شده "ربا نگیرید "ــــ و در آیه 279 همان سوره "عمل کسانیکه ربا می گیرند را بمثابه اعلام جنگ با خداوند "قلمداد نموده است.

 

ربا و بانک اسلامی
ربا در هر حال ربا است و قرآن گرفتنِ و خوردن آن را تحریم نموده است، شرایط استثنائی نیز برای مجاز نمودن آن در قرآن مطرح نشده است. بهره ای که بانک می گیرد مسلماًربا است و حرام است. اسلامی بودنِ نامِ بانک، یا مذهبی بودنِ متولیِ بانک، یا تعلق داشتن بانک به دولتی که نام اسلامی دارد، هیچکدام از اینها مجوزی برای گرفتن ربا نیستند. ربا در هر حال ربا است و خداوند آنرا تحریم نموده است. از طرفی نام اسلامی داشتنِ چیزی نیز منطقاً می بایست بمعنی پایبندی بیشتر به رهنمودهای قرآن باشد نه مجوزی برای نفی آن.
بازنگری در مفهوم ربا
انتشارجزوه کوچک و تازه ای تحت عنوان «ربای تولیدی» حاوی نظرات آیت الله یوسف صانعی در خصوص موارد اطلاق ربا، بلاشک نقطه عطفی در مباحثات مربوط به مفهوم ربا در اسلام و راهگشای بسیاری از مراودات وام گیرنده و وام دهنده و لاجرم مناسبات نظام بانکی کشور است. مشارالیه در این جزوه مدعی شده اند که «ربای استنتاجی و تولیدی حرام نیست و آن چه در دین مبین اسلام تحریم شده، ربای استهلاکی است که ناظر به مواردی است که فرد برای رفع نیاز زندگیش قرض گرفته باشد.» مطابق این فتوا، چنان چه فردی برای سرمایه‌گذاری و کسب وکار از دیگری پولی قرض کند و شرط شود که زیاده بر وجهی که گرفته، به او باز پس دهد، ربا خواری نکرده است. قبول عمومی‌این فتوا، بانکداری اسلامی‌را از پیچ و خم عقودی که برای رفع شبهه ربا در نظام بانکی کشور متداول و اجرا شده رها خواهد کرد و تسهیلات بانکی به دو گروه عمده «قرض الحسنه» برای رفع نیازهای ضروری و «سایر تسهیلات» برای رفع نیاز سرمایه‌گذاری‌ها و کسب وکار قابل تلخیص است.
اول: خلط مبحثی که از ابتدای تصویب قانون بانکداری بدون ربا در خصوص مفهوم ربا، بهره و سود وجود داشته و دارد کماکان یکی از معضلات نظام بانکی کشور باقی مانده است. مردم یا مشتریان بانک‌ها که جای خوددارند، کارکنان نظام بانکی کشور نیز پس از قریب ربع قرن از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا، کماکان در هزار توی این مفاهیم درمانده‌اند.
پیچیدگی عقود اسلامی‌برای کارکنان بانک‌ها در حدی است که ربع قرن پس از اجرای بانکداری اسلامی‌در ایران مقامات بانکی کشور نسبت به تفهیم این عقود برای مشتریان بانک‌ها اظهار تردید کرده اند. بالاترین مقام بانکی کشور ماه گذشته، در همین خصوص می‌گوید «مفاهیم عقود اسلامی‌در بانک‌ها برای سپرده‌گذاران درست تبیین نمی‌شود» و از کلیه بانک‌ها خواسته است که کارکنان بانک‌ها، مفاهیم وکالت یا عقود اسلامی‌را به طور روشن برای مشتریان توضیح دهند.
دوم: نقطه کانونی اقتصاد اسلامی، بانکداری بدون ربا است. به همین سبب، یکی از نخستین اقداماتی که در جهت اسلامی‌سازی اقتصاد کشور صورت گرفت، تصویب قانون بانکداری بدون ربا و اجرای آن از ابتدای سال 1361 در کشور بود. مطابق احکام اسلام، ربا ( یا بهره از پیش تعیین شده) حرام است. در متابعت از این احکام، قانون بانکداری بدون ربا کلیه عملیات بانکی را که در آن بهره از پیش تعیین شده مبنای جبران هزینه سرمایه است ، منسوخ نمود و اعطای تسهیلات بانکی را تحت 14عقد اسلامی ‌(مضاربه، مزارعه، مساقات، مشارکت و غیره) مجاز نمود. متعاقب آن آموزش بانکداری اسلامی‌به کارکنان بانک‌ها که تا آن زمان تنها با عملیات بانکی متعارف آشنایی داشتند آغاز شد و کماکان ادامه دارد. مروری به ربع قرن کارکرد بانکداری اسلامی‌ در ایران به وضوح روشن می‌کند که تمرکز عقود اسلامی‌ در بانک‌های کشور در یکی دو عقد مثل مضاربه و فروش اقساطی، حاصل تمایل و گرایش نظام بانکی به عقودی است که با بانکداری متعارف مناسبت و قرابت بیشتری دارند.
سوم: وجود وبروز مسایل مستحدثه‌ای که مختص اقتصاد مدرن است نیاز به احکام تازه فقهی را اجتناب‌ناپذیر کرده است و لذا نوآوری فقهایی که دغدغه همگامی‌با شرایط زمان و مکان رادارند باید با اقبال صاحبنظران مواجه شود. پاسخ به پرسش‌های بنیادین بانکداری و اقتصاد مدرن توسط فقهایی که خطر طرح نظریات جدید و مخاطره بدعت‌گذاری را به جان می‌خرند، امید کارشناسان را برای دریافت اندیشه‌های تازه از درون فقه سنتی و خروج از بن بست‌هایی را که تنها به مدد اجتهاد قابل شکستن است، افزایش می‌دهد. مسایلی نظیر این که آیا جبران کاهش ارزش پول در نتیجه تورم به لحاظ شرعی مجاز است یا خیر هیچگاه توسط مجتهدین طراز اول پاسخ روشن نگرفته است. در اقتصادی که تورم وجود دارد، پرداخت بهره به میزان نرخ تورم به سپرده‌های بانکی به آن معناست که هیچ چیز اضافی به سپرده‌گذار داده نمی‌شود. زیرا پرداخت بهره به میزان تورم موجود در جامعه، تنها قدرت خرید (ارزش واقعی) سپرده را حفظ می‌کند، پرداخت بهره به نرخی کمتر از نرخ تورم عملا سپرده‌گذار را متضرر می‌کند. اطلاق «مثلی بودن» بر پول که برخی از فقها برآن مهر تایید زده‌اند، بدان معناست که سپرده‌گذار یا وام دهنده تنها می‌تواند مدعی ارزش صوری یا اسمی‌سپرده یا وام خودباشد، حتی اگر به دلیل تورم بخش عمده ای از قدرت خرید آن را ازدست داده باشد. همچنین، دریافت بهره از وام گیرندگان به میزانی کمتر از نرخ تورم، عملا به نفع وام گیرنده تمام می‌شود و ادعای ربوی بودن وام‌های تولیدی و تجاری در این حالت، مورد تردید جدی است. قانون مربوط به تعدیل میزان مهریه زنان با شاخص تورم که هم اکنون در کشور جاری است با همین استدلال از تصویب گذشته است. اما، نظرات تازه آیت الله صانعی به ظاهر گامی ‌فراتر از جبران کاهش ارزش پول در نتیجه تورم است. مشارالیه در خصوص بهره وام‌های تولیدی اظهار داشته‌اند که « مشهور فقیهان به اطلاق و عموم روایات و آیات استناد کرده و ربای تولیدی راهم تحریم کرده‌اند. ولی مدعای ما این است که این قسم، حرام نیست.»
چهارم: نظام بانکی کشور که از ربع قرن گذشته، درگیر اجرای عقود اسلامی‌بوده، اکنون به خوبی می‌داند که اجرای پاره ای از عقود، علاوه بر پیچیدگی‌های مفهومی ‌و اداری، هزینه‌های سرمایه را به شدت بالا می‌برد. اختلاف نظرهایی که اخیرا در خصوص حاشیه‌های سود بانکی میان مجلس و نظام بانکی بروز و ظهور نموده، توضیحی جز هزینه‌های سنگین وکالت و ثبت و ضبط عقود ندارد. بحث مشروعیت ربای استنتاجی که آیت الله صانعی جسارت طرح آن را داشته است نظام بانکی را از کلاف پیچیده عقود رها می‌کند. کارشناسان پولی و مالی کشور باید طرح این بحث را به فال نیک بگیرند. مقبولیت عمومی‌نظر فقهی آیت الله صانعی راه نجات نظام بانکی کشور از هزارتوی عقود پیچیده است که هزینه‌های اداری و اجرایی وام‌ها را بالا برده است. مطابق این نظر فقهی، تسهیلات بانکی تنها به دو گروه « قرض الحسنه»، یعنی وام بدون بهره برای موارد ضروری، و « تسهیلات سرمایه‌گذاری»، یعنی وام‌هایی که برای تولید و کسب وکار اخذ می‌شوند و بهره توافق شده درمورد آن‌ها مشمول حکم ربا نیست، قابل تفکیک اند. شایسته است که مقامات پولی ومالی کشور نظرسایر فقهایی را که در مسند قانونگذاری نشسته اند، در خصوص این حکم فقهی جویا شوند. مقبولیت عمومی‌و قانونی شدن این حکم فقهی راه نجات نظام بانکی از هزینه‌های اداری و اجرایی عقود و نیز سیال شدن اعطای تسهیلات و شفافیت مراودات وام دهنده و وام گیرنده است.

 

ربا در عرف
معنای‌ اصطلاحی‌ ربا در عرف‌ مردم‌ روشن‌ است‌ و فاصله‌ معنای‌ اصطلاحی‌ عرفی‌ ربا با معنای‌ شرعی‌ ربا زیاد نیست‌ زیرا شرع، دقت‌ها و شرایطی‌ را نسبت‌ به‌ معنای‌ اصطلاحی‌ ربا مد نظر قرار داده‌ است‌ که‌ عرف‌ بدان‌ توجهی‌ نمی‌کند ولی‌ اصل‌ معنای‌ اصطلاحی‌ بین‌ عرف‌ و شرع‌ نزدیک‌ است. عرف‌ پدیده‌ ربا را به‌ نزول‌ خواری‌ تعریف‌ می‌کند و ربا خوار را همان‌ نزول‌خوار می‌شناسد. نزول‌خواران‌ در جامعه‌ کسانی‌ هستند که‌ سرمایه‌ دارند و با نقدینگی‌ خود که‌ به‌ مردم‌ می‌دهند در ظرف‌ زمانی‌ تعریف‌ شده‌ای‌ سود طلب‌ می‌کنند فارغ‌ از اینکه‌ مردم‌ با نقدینگی‌ آنها کاسبی‌ یا تجارتی‌ کرده‌ باشند و یا اینکه‌ برای‌ مخارج‌ ضروری‌شان‌ مانند هزینه‌ درمان‌ بیماری‌ سخت، هزینه‌ مسکن، هزینه‌ تحصیلات‌ و... صرف‌ کرده‌اند. سرمایه‌ دار نزول‌ خوار کاری‌ به‌ چگونگی‌ مصرف‌ نقدینگی‌ خود ندارد بلکه‌ او سود بهره‌ نقدینگی‌ را می‌خواهد و برای‌ بودن‌ نقدینگی‌ خود در دست‌ دیگران‌ ارزش‌ افزوده‌ قائل‌ است‌ سود از پیش‌ تعریف‌ شده‌ برای‌ سرمایه‌ در ظرف‌ زمانی‌ مشخص، معنای

اصطلاحی‌ ربا در عرف‌ است‌ و مردم‌ تفاوت‌ معنای‌ ربا خواری‌ و کاسبی‌ با سرمایه‌ را به‌ خوبی‌ می‌فهمند. در ربا خواری‌ مسولیت‌ سرمایه‌ توسط‌ سرمایه‌خواه‌ تضمین‌ می‌شود ولی‌ در کاسبی‌ بین‌ سرمایه‌ گذار و سرمایه‌ خواه‌ مشارکت‌ می‌شود اینکه‌ به‌ هر شکل، سرمایه‌ خواه‌ مسئول‌ سرمایه‌ در قبال‌ سرمایه‌ گذار است‌ مربوط‌ به‌ تاسیس‌ رباخواری‌ است‌ و بر همین‌ اساس‌ باید درصد معینی‌ از راس‌ المال‌ را به‌عنوان‌ بهره‌ تعریف‌ شده‌ در ظرف‌ زمانی‌ مشخص، به‌ سرمایه‌گذار بدهد و اگر ندهد اصل‌ سرمایه‌ به‌علاوه‌ بهره‌ مقرر پرداخت‌ نشده‌ بطور مجموع‌ در سررسید بعدی، طبق‌ همان‌ درصد تعریف‌ شده‌ بهره‌ دارد که‌ سرمایه‌خواه‌ باید بهره‌ مجموع‌ را بپردازد و به‌ همین‌ شکل‌ محاسبه‌ نزول‌ خوار ادامه‌ پیدا می‌کند.
ربا در اسلام‌
با ظهور اسلام‌ در منطقه‌ حجاز، خداوند متعال‌ در بسیاری‌ از رویه‌های‌ عرفی‌ قانونمندی مردم‌ حجازرا تغییر داد و قوانین‌ نوینی‌ تحت‌ عنوان‌ دین‌ اسلام‌ مطرح‌ ساخت. یکی‌ از رویه‌های‌ اقتصادی، اجتماعی‌ آن‌ زمان‌ ربا خواری‌ بود اسلام‌ ابتدا ربا خواری‌ را از دیدگاه‌ خود تعریف‌ کرد و حدود و ثغور آن‌ را مشخص‌ ساخت‌ و سپس‌ پیامبر اسلام(ص) حکم‌ تحریم‌ الهی‌ را برای‌ مردم‌ بیان‌ نمود بنابراین‌ آنچه‌ که‌ متعلق‌ حکم‌ شرعی‌ حرمت‌ قرار می‌گیرد ربای‌ شرعی‌ است‌ و ربای‌ شرعی‌ در فقه‌ تعریف‌ شده‌ است‌ پس‌ لازم‌ است‌ ابتدا تعریف‌ شرعی‌ ربا را به‌عنوان‌ متعلق‌ حکم‌ حرام‌ بشناسیم وسپس موضوع حکم ربا را بشناسیم. همان‌طور که‌ می‌دانیم‌ رابطه‌ بین‌ موضوع‌ و حکم‌ شرعی‌ رابطه‌ سببیت‌ است‌ یعنی‌ موضوع‌ سبب‌ فعلیت‌ حکم‌ بر مکلف‌ می‌شود در نتیجه‌ ضروری‌ است‌ ما موضوع‌ حکم‌ شرعی‌ را به‌ درستی‌ بشناسیم‌ تا حکم‌ حرام‌ بر انسان‌ مکلف‌ فعلیت‌ پیدا کند. ربا در فقه‌ اسلام‌ در دو مورد بحث‌ و تعریف‌ شده‌ است‌ اول‌ در مبحث‌ بیع، دوم‌ در مبحث‌ قرض، بنابراین‌ ربا را به‌ دو قسم‌ تعریف‌ کردند اول‌ ربای‌ معاملی، دوم‌ ربای‌ قرضی.

ربا معاملی‌ در فقه‌
ربای‌ معاملی‌ عبارتست‌ از اینکه‌ یک‌ طرف، کالای‌ هم‌ جنس‌ مکیل‌ و موزون‌ را به‌ طرف‌ دوم‌ به‌ زیاده‌ عینی‌ یا حکمی‌ معامله‌ کند این‌ قسم‌ از ربا که‌ توضیح‌ آن‌ خواهد آمد ربطی‌ به‌ ربای‌ بانکی‌ مصطلح‌ نخواهد داشت. در ربای‌ معاملی‌ یک‌ طرف‌ عقد (خواه‌ بیع‌ یا صلح‌ و یا هر عقد دیگری‌ باشد) کالای‌ هم‌ جنس‌ را که‌ با پیمانه‌ یا وزن، تعیین‌ کمیت‌ می‌شود به‌ طرف‌ دوم‌ می‌دهد و در عوض‌ همان‌ جنس‌ کالا را بیشتر می‌گیرد مثلا یک‌ تن‌ گندم‌ می‌دهد و دو تن‌ گندم‌ نقدا، یا یک‌ تن‌ گندم‌ پس‌ از دو ماه‌ می‌گیرد، چنین‌ معامله‌ای‌ به‌خاطر زیاده‌ عینی‌ یا حکمی، ربوی‌ است‌ و اسلام‌ آن‌ را حرام‌ می‌داند پس‌ بنا به‌ نظر فقهای‌ امامیه، زیاده‌ دادن‌ براساس‌ معامله‌ در کالاهای‌ هم‌ جنس‌ که‌ با توزین‌ و پیمانه، کمیت‌ آنها تعیین‌ می‌شود خواه‌ اینکه‌ زیاده‌ عینی‌ باشد مثل‌ اینکه‌ دو تن‌ گندم‌ به‌ عوض‌ یک‌ تن‌ گندم‌ و یا اینکه‌ زیاده‌ حکمی‌ باشد مثل‌ اینکه‌ یک‌ تن‌ گندم‌ نسیه‌ دو ماه‌ بعدبه‌ عوض‌ یک‌ تن‌ گندم‌ نقد پرداخت‌ شود معامله‌ ربوی‌ و حرام‌ است‌ این‌ قسم‌ از ربا در عملیات‌ بانکی‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد زیرا بانک‌ هرگز به‌ معامله‌ کالاهای‌ هم‌ جنس‌ با مشتریان‌ خود نمی‌پردازد بلکه‌ به‌ طور معمول‌ بانک‌ با قدرت‌ نقدینگی‌ به‌ وام‌ دادن‌ یا مشارکت‌ با سپرده‌ خواهان‌ می‌پردازد و این‌ عمل‌ حقوقی‌ بین‌ بانک‌ و سپرده‌ خواه‌ گرچه‌ عقدی‌ از عقود است‌ ولی‌ معامله‌ به‌ معنای‌ معاوضه‌ داد و ستد کالای‌ همجنس‌ که‌ با وزن‌ یا پیمانه‌ تعیین‌ کمیت‌ مقدار می‌شود نیست‌ بنابراین‌ موضوع‌ ربای‌ معاملی‌ بدین‌ شکل‌ در عملیات‌ بانکی‌ منتفی‌ است‌ اما مساله‌ مهمتری‌ مطرح‌ است‌ و آن‌ اینکه‌ آیا خرید و فروش‌ اسکناس‌ کم‌ با اسکناس‌ زیاد که‌ مکیل‌ و موزون‌ نیست‌ از نظر شرع‌ درست‌ است؟ زیرا اسکناس‌ و پول‌ فلزی‌ که‌ مکیل‌ و موزون‌ نیست‌ بلکه‌ معدود (شمارشی) است‌ پس‌ ربای‌ معاملی‌ پیش‌ نمی‌آید و جایز است‌ آیا چنین‌ مطلبی‌ در مورد بانک‌ها پذیرفتنی‌ است؟ در آینده‌ که‌ به‌ چیستی‌ ربا از دیدگاه‌ اسلام‌ می‌پردازیم‌ پاسخ‌ این‌ پرسش‌ها را می‌دهیم‌ اما اکنون‌ تنها به‌ اصطلاح‌شناسی‌ ربا در فقه‌ می‌پردازیم‌ که‌ ربای‌ معاملی‌ معلوم‌ شد و اصطلاح‌ ربای‌ قرضی‌ را مطالعه‌ خواهیم‌ کرد.
ربائی که در جهان سرمایه‏داری متداول است و در رژیمهای سوسیالیستی‏ تحریم شده است رباء قرضی است آن هم در قرض پول است . ولی در اسلام‏ رباء معاملی هم تحریم شده است ، و هم در رباء قرضی بین قرض پول و غیر پول تعمیم داده شده است . البته ممکن است تحریم رباء معاملی در اسلام به‏ منظور حفظ حریم حرمت و رباء قرضی باشد یعنی برای اینکه قرض را به صورت‏ بیع در نیاورند چنین پیشگیری شده باشد
نکته : 1 - این بخش ، تقریرات قسمتی از درس اقتصاد استاد شهید در مدرسه‏ مروی ( تهران ) است . این تقریرات را استاد ملاحظه نموده و در ضمن‏ اصلاحاتی ، مطالبی را در حواشی آن نگاشته‏اند . این مطالب به صورت پاورقی‏ درج گردیده و البته خود تقریرات نیز پاورقیهایی دارد که بعضا از مقرر بوده و با حرف ( ش ) در انتهای آن مشخص شده است . لازم به تذکر است‏ که در اواخر این تقریرات که روایاتی در باب ربا مورد بحث واقع شده‏ است ، نام کتب مأخذ به این صورت با علامت اختصاری ذکر گردیده است : کا = اصول کافی ، یب = تهذیب
2 - قرض مصرفی و قرض تولیدی
باید توجه داشت که گاهی قرض گیرنده برای مصارف زندگی خویش محتاج به‏ قرض است . در این قسم است که قرض ربوی کمر مدیون را می‏شکند و قرض‏ الحسنه مصداق تراحم و اصطناع معروف است ، و گاهی مقترض احتیاجی به‏ قرض ندارد . جز اینکه برای توسعه فعالیتهای اقتصادی قرض می‏گیرد . ما قسم اول را قرض مصرفی و قسم دوم را قرض تولیدی می‏نامیم . اکنون ببینیم‏ آیا حرمت ربا اختصاص دارد به قرضهای مصرفی یا شامل قرضهای تولیدی هم‏ می‏شود ؟ و آیا ربائی که در زمان پیغمبر اکرم ( ص ) بین مشرکین معمول‏ بوده است از هر دو نوع بوده یا فقط از نوع ربا در قرض مصرفی بوده است‏ ؟
آنچه تأیید می‏کند احتمال اول را یعنی اختصاص حرمت به قرض مصرفی چند چیز است :
اول اینکه در قرآن ربا در مقابل صدقه قرار داده شده است : « یمحق الله‏ الربوا و یربی الصدقات »همچنین در روایات مسئله تعاطف و تراحم و اصطناع معروف به عنوان علت تحریم ربا مطرح است ، و واضح است که این علت اختصاص به قرض مصرفی دارد
دوم اینکه اگر ملاک حرمت ربا اصل اقتصادی عقیم بودن پول بود ، لازم بود که ربا در غیر پول جایز باشد و حال آنکه تحریم ربا در اسلام شامل پول و غیر پول می‏شود . این خود دلیل است که ملاک تحریم همان حفظ اصل اصطناع‏ معروف است
آنچه تأیید می‏کند احتمال دوم را ( یعنی تعمیم ( :
اول - مقابله بیع و ربا در آیه « احل الله البیع و حرم الربا »- زیرا که حرمت ربا در قرض مصرفی که به منظور ترحم بر ضعفا است مناسبتی با حلیت بیع ندارد به خلاف حرمت ربا در قرض تولیدی که شبیه تجارت است‏ از لحاظ به کار انداختن سرمایه ( 1 ) . ( در مفاد آیه بحث و تحقیق‏ بیشتری لازم است (
دوم - اینکه وقت تحریم ربا ، قرض تولیدی بین مشرکین رائج بوده است
) در بعضی از روایات ربای ذکر شده ربای تولیدی است . ) و لذا عمومات‏ شامل آن می‏شود ( به شواهد تاریخی مراجعه شود (
نکته : 1 - می‏توانیم چنین بگوئیم : اگر حرمت ربا اختصاص به قرض مصرفی داشته‏ و بر پایه اخلاقی اصطناع معروف بنا شده بود نقض مشرکین " انما البیع‏ مثل الربا »" و جواب ( احل الله البیع و حرم الربا ») درست نبود ، بر خلاف اینکه اگر بر یک اصل اقتصادی بنا شده باشد که نقض مذکور و جوابش موجه به نظر می‏رسد
سوم - علل دیگری در روایات برای حرمت رباء ذکر شده است که با قرض‏ تولیدی متناسب است مثل آنچه در روایت علل از حضرت رضا ( ع ) آمده‏ است : « و لما فیه من ترک التجارات » . واضح است که این تعلیل در قرض مصرفی صحیح نیست . زیرا در آنجا اگر ربا هم نگیرد قرض الحسنه می‏دهد و تجارت نمی‏کند ولی در قرض تولیدی اگر قرض ربوی ندهد قرض الحسنه هم نمی‏دهد و خودش تجارت می‏کند . دلیل عمده‏ بر حرمت ربای تولیدی عمومات و اطلاقات است ، چیزی که مخصص و مقید شمرده شود وجود ندارد
در پایان این بحث به یک نکته باید توجه کرد و آن این است که یک نوع‏ از قرض تولیدی برای اعاشه ضروری و رفع حوائج است به طوری که اگر قرض‏ گیرنده ربا بدهد ، زندگیش تأمین نمی‏شود ولی اگر قرض بگیرد و کار کند به‏ طور کلی یا تا حدی حوائج زندگیش تأمین می‏شود . آیا این نوع را باید داخل‏ در قرض مصرفی دانست یا قرض تولیدی ؟ واضح است که ملاک حرمت ربا در قرض مصرفی شامل این مورد هم هست و در حقیقت این هم نوعی از قرض برای مصرف است . در هر حال ظاهر این است‏ که دلیل حرمت ربا ، عقلا و نقلا شامل قرضهای تولیدی هم می‏شود ، چنانکه از بحث در فلسفه حرمت ربا دانسته خواهد شد
3 - فلسفه تحریم ربا
در فلسفه حرمت ربا وجوهی گفته شده است و یا می‏توان گفت که ما آنها را ذکر می‏کنیم و به نقد آنها می‏پردازیم :
1 - اصطناع معروف
این حکمت در روایات آمده است و از مقابله ربا با صدقه در قرآن نیز فهمیده می‏شود . باید توجه داشت که فرق است بین تحریم ربا در رژیم‏ سوسیالیستی و تحریم آن در اسلام . در رژیم سوسیالیستی ربا نیست زیرا که‏ سرمایه داری نیست . ولی در اسلام ربا در عین تجویز سرمایه داری ( با شرائط خاصی ) ممنوع است . تحریم ربا در اسلام به خاطر این است که تعاطف‏ و تراحم در اجتماع وجود داشته باشد . حفظ عواطف خود امری است که مورد توجه شارع اسلام بوده است . لذا قرض دادن را واجب نکرده است و بر عهده‏ حکومت هم نگذاشته است ولی از طرفی ندب به قرض الحسنه دادن نموده و از طرف دیگر زمینه آن را فراهم ساخته است به اینکه اولا قرض ربوی را تحریم‏ کرده است و ثانیا از ذخیره کردن پول به وسیله واجب کردن زکات جلوگیری‏ کرده است
( پولی که ذخیره شود هر سال زکات در آن واجب می‏شود تا از حد نصاب تنزل‏ کند ، ولی اگر قرض داده شود از صورت ذخیره بودن خارج می‏شود و زکات به‏ آن تعلق نمی‏گیر د ) . خلاصه اینکه این تدبیری است از جانب شارع که‏ نخواسته است قرض دادن را مستقیما واجب کند ولی خواسته است آنرا بر پایه عواطف و احساسات اقامه کند و این زنده کردن عواطف کاری عاقلانه‏ است به طوری که اگر رفع حاجت محتاجان به طریق دیگر هم ممکن بود ( مثلا بر عهده دولت گذاشتن ) شایسته نبود ، چنانکه ارسطو در نظیر این مسئله‏ گفته است که مالکیت شخصی موجب بروز صفت جود و ایثار در اشخاص می‏شود ، و اگر مالکیت شخصی نباشد این استعداد بشری فعلیت پیدا نمی‏کند .
اشکال
وجه مزبور برای تحریم ربا ، در قرضهای مصرفی کاملا صحیح است ولی در قرضهای تولیدی به هیچ وجه جاری نیست ، زیرا که در قرض تولیدی ، قرض‏ گیرنده فقیر نیست و چه بسا که مالک ملیونها ثروت باشد و از قرضی که‏ می‏گیرد استفاده‏های زیادی کند که یک قسمت از آنرا به قرض دهنده می‏دهد .
پاورقی : 1 - ممکن است بگوئیم تحریم ربا در قرضهای تولیدی ، حریم ربا در قرضهای‏ مصرفی است . یعنی برای آنکه قرض مصرفی را به صورت قرض تولیدی در نیاورند ، اسلام ربا در مطلق قرض را تحریم کرده است ، به علاوه اینکه این‏ تحریم در فراهم ساختن زمینه برای اصطناع معروف بسیار مؤثر است ، زیرا اگر دو نفر قرض بخواهند یکی قرض مصرفی و دیگری قرض تولیدی مسلما انسان‏ قرض تولیدی با ربا را بر قرض مصرفی بی ربا مقدم می‏دارد و چون همیشه‏ زمینه برای قرض تولیدی فراهم است .
2 - رکود اقتصاد
برخی گفته‏اند که قرضهای ربوی موجب رکود اقتصاد می‏شود و لذا از نظر اقتصادی مضر است . اگر مقصود از رکود اقتصاد ، رکود سرمایه یعنی خارج‏ شدن پول از جریان باشد چنانکه در ذخیره کردن است ، واضح است که چنین‏ نیست زیرا قرض گیرنده پول را به جریان می‏اندازد . و اگر مقصود از رکود اقتصاد این است که ربا گیرنده خودش تنبل و مفتخوار بار می‏آید و سرمایه‏ انسانی ( یعنی استعدادهای طبیعی وی برای کار کردن ) راکد می‏ماند ، صحیح‏ است ولی نقض می‏شود به مستغل داری و مضاربه . و این وجه همان است که در روایت علل از حضرت رضا ( ع ) آمده است به عنوان « ترک التجارات »
می‏دانند ) و قبول داریم که نظام رباخواری تنبل پرور است و موجب رکود سرمایه انسانی است ، ولی این اصل اقتصادی را که می‏گوید " هر چیزی که‏ موجب رکود سرمایه می‏شود باید تحریم شود " قبول نداریم . زیرا می‏دانیم‏ که در اسلام هر چند افراد تشویق به کار شده‏اند ولی اجبار اقتصادی و الجاء به کار مورد نظر شارع اسلام نبوده است . اسلام نخواسته است که همه راههای‏ اعاشه را بر اشخاص ببندد جز راه کار را تا اشخاص ملجأ به کار کردن‏ بشوند ، به دلیل آنکه ارث را تحریم نکرده است ، هبات را تجویز کرده‏ است ، اجاره داری و مضاربه را صحیح دانسته است . پس نمی‏توان تحریم ربا را در اسلام از این راه دانست .

 

3 - قطع رابطه بین ثروت و کار
( 1 ) مبنای این وجه این است که هر ملکیتی که بر اساس کار پیدا نشده است‏ ظلم است و باطل است ، و چون رباگیرنده کاری انجام نمی‏دهد استحقاق ربا را ندارد و مالکیت وی نسبت به آن مشروع نیست . فرق این وجه با وجه‏ سابق این است که وجه اول بر پایه اصل اقتصادی تحریم رکود سرمایه ، تنبلی‏ و مفتخواری رباخوار را حرام کرده است و این وجه بر پایه اصل اخلاقی و اجتماعی عدالت و حرمت ثروتی که مولود کار نیست ، ربا را حرام می‏داند
در وجه اول نظر به این نیست که سرمایه مالی مولد وجه نظر به این است که‏ سرمایه انسانی نباید معطل بماند ، و در این وجه نظر به این است که عایدی‏ مشروع منحصر است به عایدی حاصل از کار . به عبارت دیگر در وجه اول نظر به عدالت نیست ، در این وجه نظر به عدالت است
نکته : 1 - به عبارت دیگر : اصل : الانسان لا یملک الا عمل نفسه
بسیاری از باحثین مسلمان ، وجه مذکور را پذیرفته‏اند و اصل " ثروت‏ باید تنها مولود کار باشد " را درست دانسته‏اند . و چون نقضی می‏شود بر آنها که اسلام مستغل داری و اجاره را جایز دانسته است و حال آنکه رابطه‏ ثروت و کار در آنجا نیز قطع است ، جواب داده‏اند که در اجاره عین‏ مستأجره به تدریج مستهلک می‏شود و از بین می‏رود ، و مال الاجاره در قبال‏ همین استهلاک است ، و چون عین مستأجره با کار پیدا شده است لذا موجر در قبال کار خودش اخذ ثمن می‏کند و حلال است . به عبارت دیگر فرقی نیست که‏ شخص اجیر شود برای کار کردن و اجرت بگیرد ، یا آنکه ملک خود را که‏ همان کار متراکم و مجسم خود او است اجاره بدهد و در قبالش اجرت بگیرد ( کار بر دو قسم است : کار متراکم و کار غیر متراکم )
طبق این بیان فرق ربا و اجاره واضح است ، زیرا در ربا که اجاره پول‏ است اصل پول در ذمه بدهکار محفوظ است و استهلاک ندارد ولی در اجاره‏ اعیان استهلاک تدریجی محقق است

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ربا خواری

دانلود مقاله علم اسلامی،مدیریت اسلامی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله علم اسلامی،مدیریت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 استاد مصباح یزدى
تعبیر "مدیریت اسلامى" حاکى از این است که مدیریت مى تواند داراى دو وصف "اسلامى" و "غیراسلامى" باشد، و از اینروى این سؤال، مطرح مى شود: چه ارتباطى بین مدیریت به عنوان یک علم و بین اسلام به عنوان یک دین، وجود دارد؟
این پرسش در واقع یکى از جزئیات پرسش عامتر و کلى ترى است و آن این است: علوم و فنون مختلف، بویژه علوم انسانى، چه ارتباطى با ادیان خصوصاً دین اسلام دارند؟
پاسخ به این سؤال، نیازمند ارائه تعریف دقیقى از علم و دین است.

رابطه دین با معارف بشرى
1ـ با توجه به اینکه واژه "علم" داراى کاربردهاى متباین و متداخلى است و بیان همه آنها با اشاره به تفاوتهایشان به درازا مى کشد. ما در اینجا به تعریف مفهومى از "علم" که متناسب با بحث حاضر است بسنده مى کنیم:
«علم عبارت است از مجموعه قضایایى که حول یک محور (کلّ یا کلّى) مطرح مى شود و با متدهاى مناسب با طبیعت قضایاى مزبور، مورد بررسى و تحقیق قرارمى گیرد».
فى المثل طبیعت قضایاى منطقى، فلسفى و ریاضى با متد تعقلى؛ و طبیعت قضایاى فیزیکى و شیمیایى با متد تجربى؛ و طبیعت علوم تاریخى با متد نقلى، مناسبت دارد. حال، اگر فرض کنیم که همه یا بخشى از مسائل یک علم در منابع دینى مستند به "وحى الهى" بیان شده و اصطلاحاً با متدتعبدى هم قابل اثبات باشد مى توان قضایاى ى آن علم را با دو متد، مورد بررسى قرار داد و یا آنها را به دو قسم، دینى و غیردینى، تقسیم کرد. مثلاً مسائل خداشناسى(بحث از صفات وافعال الهى)هم بامتدتعقلى؛ قابل بررسى است که بخشى از متافیزیک (فلسفه الهى) را تشکیل مى دهد، و هم با متد تعبّدى مستند به "وحى الهى"؛ یعنى با استفاده از منابع دینى (کتاب و سنّت) قابل بررسى است که "خداشناسى دینى" نامیده مى شود.
پس صفت "دینى" براى یک علم (مجموعه خاصى از قضایا) گاهى به این معنى است که مسائل آن علم، با متد نقلى دینى و با استفاده از منابع مستند به وحى الهى، مورد بررسى قرار مى گیرد.
2ـ اکنون واژه "دین" را مورد دقت قرار مى دهیم تا با کاوش در مفهوم آن، روشن شود که مطالب دینى با کدام علمى مناسبت دارد و به چه اعتبار دیگرى مى تـوان وصف "دینـى" را براى علم خاصى در نظـر گرفت.
واژه دین، کاربردهاى مختلف و متشابهى دارد و شایعترین اصطلاح آن عبارت است از: «مجموعه اى از عقاید که محور آنها را خدا و ماوراى طبیعت تشکیل مى دهد به اضافه سلسله اى از ارزشها و احکام و دستورالعملهاى متناسب با آن عقاید» و به عنوان یک تشبیه مى توان دین را به درختى تشبیه کرد که ریشه اش را عقاید، و تنه و شاخه هاى اصلى اش را ارزشهاى اخلاقى و اجتماعى، و سایر شاخ و برگهایش را قوانین و احکام عملى، تشکیل مى دهد و طبعاً ارزشها و رفتارها بدون استناد به عقاید دینى همانند درختى بى ریشه خواهد بود. «کَشَجَره خَبیثَه اُجتُثّت مِن فوق الاَرض مالها مِن قَرار»(ابراهیم:26)
دینى که از طرف خداى متعال بوسیله پیامبرانش براى مردم نازل شده "دین حق" و آیینهاى ساخته دست بشر "دین باطل" نامیده مى شود.
رسالت اصلى دین حق، معرفى عقاید صحیح پیرامون اصلى ترین مسائل هستى شناسى (خدا و جهان ابدى) و ارائه ارزشهاى حقیقى و برنامه هاى عملى مؤثر در سعادت دنیا و آخرت است، ولى احیاناً در منابع دینى به مناسبتهایى اشاره به مسائل طبیعى و شناخت جهان و انسان و جامعه و تاریخ نیز مى شود.
بدین ترتیب، بخشهاى مهمى از علوم انسانى ارتباط تنگاتنگى با دین پیدا مى کند، مخصوصاً دین اسلام که در همه ابعاد، از غناى بیشترى برخودار است و منابع شناخت آن، بخصوص قرآن کریم، اعتبار و سندیت قطعى ترى دارد.
همچنین در مواردى که کتب آسمانى و سایر منابع دینى، هر چند تطّفلاً، سخنى درباره طبیعت و انسان داشته باشند ارتباطى با علوم مربوطه پیدا مى کنند. و به هر حال، نظریاتى که از متون دینى پیرامون مسائل مختلف (اعمّ از فلسفى و تجربى و دستورى) به دست مى آید پاسخهایى از طرف دین به پرسشهاى علوم، شمرده مى شود و هر مجموعه هماهنگى از آنها را مى توان علم خاصى با وصف دینى به حساب آورد، مانند: فلسفه اسلامى، جهان شناسى اسلامى، انسان شناسى اسلامى، اخلاق اسلامى، حقوق و اقتصاد اسلامى و ...
وصف "دینى" به این اعتبار، ناظر به نوع جواب و راه حلى است که دین به مسائل مربوطه مى دهد چنانکه در اعتبار سابق، نظر به اختلاف متد بود.
همینجا تأکید مى کنیم که معارف دین حقّ در صورتى که از نظر سند و دلالت، قطعى باشند با هیچ نظریه علمى قطعى و یقینى، تعارضى نخواهند داشت و اگر تعارضى بین علم و دین به نظر مى رسد معلول مسامحه در اسناد دینى یا ضعف استنباط از مدارک دینى یا نادرست بودن فرضیه علمى است.
3ـ با توجه به ارتباطاتى که بین علوم و بخصوص میان علوم و فلسفه، وجود دارد و فلسفه عهده دار اثبات بسیارى از اصول موضوعه علوم مى باشد، رابطه دیگرى بین علوم و دین از راه فلسفه و انسان شناسى دینى، برقرار مى شود و دین، با ارائه مبادى تصدیقى و اصول موضوعه خاصى که متناسب با جهان بینى الهى است در نظریه هاى علوم، اثر مى گذارد. مثلاً دانشمندى که معتقد به خدا و تدبیر حکیمانه اوست و اعتقاد به جهان غیب و ماوراء طبیعت و روح مجرّد و حیات ابدى و مختار بودن انسان دارد، نظریه هاى ماتریالیستى و جبرگرایانه را در روان شناسى و جامعه شناسى و سایر علوم انسانى نمى پذیرد و به جاى آنهانظریه هاى موافق با جهان بینى الهى و انسان شناسى دینى را بر مى گزیند.
از سوى دیگر، همین علومى که اصول موضوعه خود را از فلسفه مى گیرند به نوبه خود اصول و قواعدى را در اختیار علوم و فنون کاربردى و دستورى قرار مى دهند، چنانکه قواعد روان شناسى و جامعه شناسى، مورد استفاده علوم تربیتى و مدیریت، قرار مى گیرد و طبعاً آثارى را که از فلسفه دین دریافت داشته اند به علوم کاربردى، منتقل مى کنند.
4ـ ولى مهمترین اثرى که علوم کاربردى از دین مى پذیرند اثرى است که از نظام ارزشى آن، حاصل مى شود. توضیح آنکه: علوم انسانى کمابیش سرو کار با مفاهیم ارزشى دارند حتى بعضى از فلاسفه علوم، تخلیه علوم انسانى از بار ارزشى را غیر ممکن دانسته اند. اما به فرض امکان چنین کارى در علوم نظرى، انجام آن در علوم و فنون کاربردى به هیچ وجه میسر نیست زیرا گزینش یک سیستم رفتارى چه در مورد فرد و چه در مورد خانواده یا گروه خاص اجتماعى و چه در مورد جامعه بزرگ، بر اساس نظام ارزشى خاصى که تعیین کننده اهداف و جهت بخش رفتارها باشد انجام مى گیرد و اصولاً نظام ارزشى، نقشى جز همین جهت بخشى ندارد. البته ممکن است اثرپذیرى سیستم رفتارى از نظام ارزشى، آگاهانه و تبیین شده نباشد ولى گزینش یک سیستم رفتارى و ترجیح آن بر سایر سیستمهاى مفروض همواره مبتنى بر پذیرفتنِ قبلىِ یک نظام ارزشى متناسب با آن سیستم رفتارى مى باشد و در واقع، پذیرفتن نظام است که هرچند به صورت ناخودآگاه سیستم رفتارى خاصى را تعیین مى کند.
بنابراین، فرد یا گروه یا جامعه اى که نظام ارزشىِ اسلام را پذیرفته باشد از نظر روان شناسى و جامعه شناسى داراى بعد ارزشى خاصى خواهد بود و سیستم رفتارى ویژه اى، گزینش خواهد کرد، و صدور دیگر رفتارها، نشانه ضعف پاى بندى به نظام ارزشى مزبور و گرایش به فرهنگها و نظامهاى ارزشى دیگرى خواهد بود.
رابطه مدیریت با اسلام
با توجه به نکات یاد شده، اکنون مى توانیم موضوع اصلى بحث، یعنى رابطه اسلام با مدیریت را مورد بررسى قرار دهیم و منظور از اسلامى بودن مدیریت را بیان کنیم.
نخست به معانى مختلفى که ممکن است از تعبیر «مدیریت اسلامى» اراده شود اشاره مى کنیم و آنگاه به توضیح معناى مورد نظر مى پردازیم. از جمله معانى مدیریت اسلامى، بررسى شیوه مدیران مسلمان در طول تاریخ امت اسلامى است مخصوصاً مدیران جوامع کلان مانند خلفا و سلاطین و دیگر زمامداران کشورهاى اسلامى و نیز وزرا و امرایى که عملاً عهده دار سیاستگزارى و اداره این کشورها بوده اند.
بدیهى است چنین کارى که تتبع فراوانى در تاریخ کشورهاى اسلامى را مى طلبد تنها ارزش یک پژوهش تاریخى را خواهد داشت.
معناى دیگرى که قریب به معناى اول و متفرع بر آن است، تحلیل شیوه هاى مدیریت مدیران مسلمان و نشان دادن خصلتهایى است که از مسلمان بودن آنان نشأت مى گرفته است.
این کار هر چند فواید بیشترى دارد و حتى مى تواند به عنوان وسیله اى براى شناختن مدیریت اسلامى تلقى شود ولى راهى پرپیچ و خم و نیازمند به تشخیص موارد تلاقى اسلام با مدیریت و شناخت دقیق خصلتهایى است که از مسلمان بودن مدیران نشأت مى گیرد مگر این که تنها به بررسى شیوه مدیریت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) ـ طبق عقاید شیعیان ـ بسنده شود که مطابقت رفتارشان با موازین اسلام ناب، ضمانت شده است، و بازگشت آن به این است که سیره پیشوایان معصوم(علیهم السلام) در مورد اداره جامعه را به عنوان یکى از منابع شناخت شریعت اسلام تلقى کنیم و در کنار قرآن و سنت لفظى (الفاظى که از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نقل شده است) به عنوان سنت عملى به آنها استناد نماییم که به آن اشاره خواهیم کرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله علم اسلامی،مدیریت اسلامی

دانلود مقاله آزمایش میلیکان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله آزمایش میلیکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
در فضای پیرامون ما تعداد زیادی الکترون وجود دارد و اگر ذره‌ای با بار الکتریکی مثبت را در این فضا قرار دهیم، می‌تواند الکترون را به خود جذب کند. این کار اساس آزمایش قطره روغن ملیکان است. یعنی اگر قطرات روغن در حین سقوط در هوا یونیزه شوند و به این ترتیب باردار گردند، می‌توانند چند الکترون از محیط را جذب کنند. بنابراین می‌توان با اندازه گیری این بارها به بار الکترون پی برد. این آزمایش را رابرت ملیکان برای اندازه گیری بار یک الکترون منفرد طراحی کرد.
زمانی که یک قطره روغن بدون بار در هوا سقوط می‌کند، سه نیروی وزن ، ارشمیدس ، چسبندگی (با ویسکوزیته) بر آن وارد می‌شود. دو نیروی وزن و ارشمیدس مقدار ثابتی دارند و مستقل از سرعت قطره می‌باشند، اما نیروی چسبندگی ثابت نبوده و مقدار آن بستگی به سرعت دارد. بنابراین در هنگام سقوط قطره مقدار نیروی چسبندگی افزایش یافته و بالاخره زمانی می‌رسد که برآیند نیروهای وارد بر قطره صفر شود. در این حالت حرکت قطره یکنواخت بوده و سرعت آن مقدار نهایی و ثابت خواهد شد. در این حالت می‌توان شعاع قطره روغن را از شرط صفر شدن برآیند نیروهای وارد بر قطره بدست آورد.
حال اگر قطره روغن در حین سقوط مقداری بار الکتریکی به خود بگیرد و آن را میان دو صفحه موازی با فاصله معین که به اختلاف پتانسیل معین V وصل شده است، قرار دهیم، چون قطره روغن باردار شده است، لذا در میدان الکتریکی موجود میان صفحات بر آن نیرویی اعمال می‌شود. اختلاف پتانسیل و فاصله صفحات مقادیر معلومی هستند که خودمان تنظیم می‌کنیم. می‌توانیم به کمک این نیروی الکتریکی قطره را به حالت سکون درآوریم و چون شعاع قطره را از قبل می‌دانیم، لذا مقدار بار الکتریکی از صفر شدن برآیند کل نیروها در این حالت محاسبه می‌شود.

 

اطاقک ملیکان
محفظه کوچکی به عمق چند میلیمتر با کف و سقف فلزی که به الکترودهایی برای اعمال ولتاژ متصل شده است، اطاقک ملکیان نامیده می‌شود. این اطاقک حاوی یک لوله روشنایی ورودی از دیوار اطاقک و سوراخی در سقف آن برای پاشیدن قطرات می‌باشد.

 

میکروسکوپ برای مشاهده قطره‌ها
در یک سر لوله میکروسکوپ ، عدسی شیئی نصب شده است که از سوراخی واقع در یکی از دیواره‌های اطاقک به مشاهده قطرات روغن می‌پردازد. در سر دیگر لوله ، عدسی چشمی قرار دارد و طول لوله قابل تنظیم است تا تصویر قطره‌ها در چشم به حالت وضوح در آید. البته حرکت قطره توسط میکروسکوپ به صورت معکوس دیده می‌شود. در قسمت عدسی شئی یک چهارخانه نیز وجود دارد.
سیستم روشنایی
این سیستم از یک لامپ ذره‌بینی کوچک تشکیل شده است که در یک انتهای لوله روشنایی قرار دارد و نور آن پس از طی مسافت داخل لوله ، به اطاق وارد می‌شود. این سیستم فقط قادر است، اجسام واقع در امتداد لوله را روشن سازد و بعد از بازتاب نور از آن جسم ، بقیه اتاق نیز به حالت نیمه روشن در می‌آید.

 

تئوری آزمایش
در فضای پیرامون ما تعداد زیادی الکترون وجود دارد و اگر ذره‌ای با بار الکتریکی مثبت را در این فضا قرار دهیم، می‌تواند الکترون را به خود جذب کند. این کار اساس آزمایش قطره روغن ملیکان است. یعنی اگر قطرات روغن در حین سقوط در هوا یونیزه شوند و به این ترتیب باردار گردند، می‌توانند چند الکترون از محیط را جذب کنند. بنابراین می‌توان با اندازه گیری این بارها به بار الکترون پی برد. این آزمایش را رابرت ملیکان برای اندازه گیری بار یک الکترون منفرد طراحی کرد.
زمانی که یک قطره روغن بدون بار در هوا سقوط می‌کند، سه نیروی وزن ، ارشمیدس ، چسبندگی (با ویسکوزیته) بر آن وارد می‌شود. دو نیروی وزن و ارشمیدس مقدار ثابتی دارند و مستقل از سرعت قطره می‌باشند، اما نیروی چسبندگی ثابت نبوده و مقدار آن بستگی به سرعت دارد. بنابراین در هنگام سقوط قطره مقدار نیروی چسبندگی افزایش یافته و بالاخره زمانی می‌رسد که برآیند نیروهای وارد بر قطره صفر شود. در این حالت حرکت قطره یکنواخت بوده و سرعت آن مقدار نهایی و ثابت خواهد شد. در این حالت می‌توان شعاع قطره روغن را از شرط صفر شدن برآیند نیروهای وارد بر قطره بدست آورد.
حال اگر قطره روغن در حین سقوط مقداری بار الکتریکی به خود بگیرد و آن را میان دو صفحه موازی با فاصله معین که به اختلاف پتانسیل معین V وصل شده است، قرار دهیم، چون قطره روغن باردار شده است، لذا در میدان الکتریکی موجود میان صفحات بر آن نیرویی اعمال می‌شود. اختلاف پتانسیل و فاصله صفحات مقادیر معلومی هستند که خودمان تنظیم می‌کنیم. می‌توانیم به کمک این نیروی الکتریکی قطره را به حالت سکون درآوریم و چون شعاع قطره را از قبل می‌دانیم، لذا مقدار بار الکتریکی از صفر شدن برآیند کل نیروها در این حالت محاسبه می‌شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آزمایش میلیکان