مشخصات این فایل
عنوان: دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 11
این مقاله درمورد دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط می خوانید :
بنجامین دیزرائلی در اواخر بیست سالگی اش، خالق شخصیتی بود که او صراحتاً اعتراف می کرد که خود زیستنامه ای بوده است، حقیقتاً زمانی عاشق شده بود که موضوع علاقه اش پسری زیبا بود.
البته هم جنس بازی در آن زمان به عنوان یک رابطه وجود نداشت. مردان می توانستند تا زمان 1860 برای داشتن هم جنس بازی روانة زندان شوند. در دوره ای که چنین اعمالی تقریباً وصف نکردنی بودند، دوستی عاطفی بین مردان را رونق داد. کونتارینی نشان می دهد که چطور دیزرائلی، مقدای زمین نامشخص در بین چیزهایی که ما باید هم جنس بازی و تفکر ویکتوریایی را به عنوان دوستی بنامیم، مورد استفاده قرار داد. بدون شک، دوستهای مرد وجود داشتند که با یک نفر دیگر مقاربت جنسی نداشتند؛ امّا برای تعداد قلیلی که این کار را انجام می دادند یا کسانی که آرزوی چنین کاری را داشتند، دوستی عاطفی یک پوشش مفید بود. یقیناً شهرت دیزرائلی موضوع علاقة کونتارینی به موسائوس شاعر یونانی را ارزشمند ساخته است. عشق یونانی یک روش تلویحی بود که ویکتوریایی ها نیز به هم جنس بازی اشاره کرده بودند. حقیقتی که در آن مری موسائوس هم ردیف شده در ظرافت سنبلی بر روی سرخی دلپذیر گونة نرمش ممکن است به خوبی سنت ها و مبانی رفتار باشد. بایرون و دوستهای جنسی اش، روابط نامشروع با پسرها را با اشاره به عشق آپولو به پسر یعنی سنبل افشا نکردند. تعدادی شواهد وجود دارد که دیزائلی همین کار را انجام می داد.
به عنوان یک مرد جوان، دیزائلی، بایرون را به عنوان شاعر افسانه ای در زمان خودش نه تنها برای سیاستهای بنیادین اش بلکه برای شایعة دو جنسیت اش ستایش می کرد. او برای روابط جنسی نامشروع با زنان مشهور بود. او نیز برای عشق ورزیدن به پسرهای مدرسه ای و جوانان یونانی مشهور بود. بسیاری از مردان جوان، اعضای فرقة بایرون بودند، امّا تعداد کمی این کار را به دیزرائلی نسبت دادند. او، موریس قایقران بایرون را که بایرون را در یک توفان به لک لمن برده بود، برای آنکه موریس بخشی از نمایشنامه را برای او مجدداً اجرا کند، استخدام کرد. بعداً دیزرائلی با تینا ملوان گوندولای بایرون آشنا شد و او را برای کار برای خانواده اش به انگلستان برگرداند. او سعی کرد و نتوانست اتاق های بایرون در آلبانی را از دوستش بولور لیتون یک شخص بایرونی ژیگول وار اجاره کند. جدیدترین زندگی نامه های بایرون و بولورلیتون بر تمایلات شهوانی در شخصت های سرشناس آنها تأکید می کردند که در گذشته یا سرکوب شده بودند یا کتاب را سانسور اخلاقی کرده بودند. در کتاب اش دربارة بایرون (زندگی و داستان شگفت انگیز بایرون، 2002)، اسکار ویلد، رونالد نیرنبک، هارولد نیکسون و فوئل کووارد و جیمزلیس میلن تا حدودی هم جنس باز بودند. ملک کارتی می گوید که رفتارش با بایرون یقیناً درگیر با اسرارآمیزی جنسی خاص دیزرائلی بود.
بلکه در دهة 1960 نوشته بود و ملزم بود مدبرانه باشد. او به وجه اشتراک دیزرائلی با ویلد اشاره کرد:
بارها و بارها داستانهایی دربارة رفتار، لباس پوشیدن و گفتگوی دیزرائلی می خوانیم که بسیاری از بورژواهای موقر والای انگلستان را از یاد نبریم که او آنها را برای حکومت بر انگلستانی کنار گذاشته بود که ده سال بعد از مرگش رونق گرفت- انگلستان کتاب زرد و اسکارویلر.
بلک ذکر کرد که ویلد به قدردانی از اولین رمان دیزرائلی یعنی ویویان گری پرداخت.
تصادفی نبود که او عنوان دورین گری را برای یکی از فوق العاده ترین کتاب هایش انتخاب کرد و مشوهرترین کلمات قصار خاص او ممکن است به خوبی تناقض در صفحات رمان دیزرائلی ظاهر شده باشند.
هم ویلد و هم دیزرائلی به روش وحشتناکی لباس می پوشیدند، رمانها را می نوشتند و جرأت عرض اندام احساس متفاوت شان در جلو هم عصرانشان را داشتند. همانند ویلر، دیزرائلی ازدواج کرد، امّا بر خلاف ویلر، ازدواج دیزرائلی با ماری آن لویز یک ازدواج موفق نبود.
زمانیکه ماری آن در 1872 مرد، مونتا گوکوری، منشی خصوصی دیزرائلی، جایگزین همسرش شد. کوری از آن قسم مردان جوانی بود که دیزرائلی دوست داشت یعنی مرد مجرد خوش قیافه با پیوندهای اشرافی. او جزئیات زندگی خانوادگی دیزرائلی علاوه بر کارهای سیاسی اش را تهیه کرد. دو نفری که بسیار نزدیک بودند که در زمانیه به دیزرائلی دستور داده شد در اسبورن بماند، ملکه ویکتوریا به او امتیازی داد که هرگز به منشی های قبلی و به ندرت حتی به همسران آنها داده بود، از کوری دعوت کرد تا در خانه اش بماند. او حتی پافشاری کرد که کوری باید در رختکن دیزرائلی یعنی سنت ویکتوریایی برای زن و شوهر بخوابد.
ملکه همانند بسیاری از ویکتوریایی ها، دوستی نزدیک بین مردان بدون مورد مشکوک را که ممکن بود علاوه بر علاقة روحی بین آنها باعث کشمش فیزیکی شود محترم می شمرد. هرچند، جزئیات همیشه به این حقیقت برمی گردند که دیزرائلی در اکثر موارد عاشق حس روحی مردان می شد. در داستانش، او راهش را نه تنها برای آرمانی کردن عشق بین پسرها، بلکه برای ارتباط دادن زوج هایی از عاشقان مذکر یونانی- رومی مانند هادیزان و آنتنیوس یازئوس و گانی مر که اسامی شان باید برای هر فرد آموزش دیده در دوره های کلاسیک مدرسه آشنا باشد، از بین برد.
جنبه نهایی تمایل شهوانی دیزرائلی، علاقه اش به خاورمیانه بود. ویکتوریایی ها به مدیترانة شرقی به عنوان محلی برای گردشگری جنسی می اندیشند. بایرون پس از بازگشت از ترکیه به ناشرش با ذوق و شوق می گفت که حمامهای ترک، ساختمانهای شراب خوری و هم جنس بازی بودند. دیزرائلی مراحل بایرونی را از سرتاسر ترکیه جمع کرد و برای چند ماه در کاریو در 1831 زندگی کرد. ما نمی دانیم که آیا او در آنجا معشوقة مذکر داشت، امّا علاقة او به حمامهای ترک یقیناً در رمانهای خاورمیانه اش همانند تنسرد و آلووی علاوه بر برنامه هایی که او برای خانواده اش نوشت، منعکس شد. در اینجا، او اعلام کرد که با مردی ازدواج نکرده بود.
او بعداً عقیده اش را دربارة ازدواج تغییر داد، امّا علاقه اش به خاورمیانه پایبند ماند. در واقع، زمانیکه او در کشمکش هایش با روسیه در 1870 از ترکیه حمایت کرد، رقبایشان با استفاده از این اشارت که دیزرائلی ترکیه را برای دلایل غیراخلاقی دوست دارد به او حمله کردند. گلدستون به لرد اکتون گفت که دیزائلی غیراخلاقی ترین سیاستمدار از زمان لرد کتلراگ بود که بعد از صحبت با جرج چهارم خودش را کشته بود که او به اتهام توطئه برای ارتکاب به هم جنس بازی دستگیر شده بود.
از طریق منشور نگرانی نسل جدید نسبت به جنسیت و میل جنسی، زندگی نامه سیاسی رایج قدیمی، نگاه جدیدی را به کار می گیرد. با توجه به قسمت هایی از کار دیزرائلی که زمانی جنسی محسوب می شدند، نوع سیاستهایش قابل قبول تر از کاری به نظر می رسد که قبلاً انجام می داد. علاقه اش به اشراف سالاری منجر به نوعی سخنوری می شد که تفاوت بسیار جالب با گلدستون داشت. عشرت طلبی مسرت آمیز در ریشة سیاستهای محافظه کارانه اش قرار دارد. علاقه اش به سلطنت و امپراطوری در سخنانش هویدا می شدند که باعث بازگشت محافظه کاران به قدرت در سال 1870 شد. میل جنسی اش، یک راز آشکار بود که او به طور شوخی آمیزی در رمانهایش اشاره کرد و اینکه مخالفانش از آن برای حمله به او استفاده کردند. سرانجام این به ویکتوریایی ها پیشنهاد می کند که با دانش نهفتة تنوع جنسی زندگی کنند و در هر جایی که آن را یافتند، آن را بپذیرند. قوانین مخالف آن نوع، ظالمانه بودند و اسکارویلر، افتضاح کوته فکری را کاهش داد، امّا دیزرائلی با لذت زندگی کرد و برخی از ابهاماتی را کشف کرد که عشوه گری اش دربارة دوستی و سکوت درباره میل جنسی را در بر می گرفت زندگی دیزرائلی مرتبط با جهان نیابت سلطنت لوچ با انحطاط فین دِ سیکل بررسی می شود. او زندگی کرد که زندگی با دیدگاه نسبتاً ساده باید عقیدة ما را نسبت به کسانی که کتابش را می خواندند، از سخنانش لذت می بردند و او را نخست وزیر ساخت، تغییر دهد.
دانلود تحقیق دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط