فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی


دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

4لینک و پرداخت دانلود* پایین مطالب*

فرمت فایل: Word(قابل ویرایش) 

تعداد صفحه: 10

فهرست 

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

ولادت

پدر

تحصیلات

اساتید

درجه اجتهاد

جامعیت علمی

شاگردان

در پی محبوب

تقیّد تام به آداب شرع

صبر و استقامت چهل ساله

فتح باب

رحلت

تناثر نجوم در رحلت ایشان

مقدمه 

حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.

پدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار.

 یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: « یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

تحقیق در مورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس


تحقیق در مورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه15

 

زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.

همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.

این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.

ولادت و تحصیلات

شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

تحقیق در مورد حزب الله لبنان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد حزب الله لبنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حزب الله لبنان


تحقیق در مورد حزب الله لبنان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه222

 

فهرست مطالب

 

[ویرایش] تاریخچه

هسته اولیه حزب الله و ساختار تشکیلاتی آن متشکل از اسلام گرایان ، نیروهای حزب الدعوه به رهبری علامه سید محمد حسین فضل الله ، شاخه دانشجویی حزب الدعوه ، مسئولان جنبش امل ، اعضای جنبش فتح به رهبری ابوجهاد (خلیل الوزیر) و تمام گروه هاو جریان‌هایی که از انقلاب اسلامی ایران و روح‌الله خمینی تاثیر گرفته بودند شکل گرفت. سید عباس موسوی که در حمله هلی کوپترهای اسرائیلی به خودرو حامل وی و همسر و فرزند خردسالش در سال ۱۹۹۲ کشته شد، شیخ صبحی طفیلی ، شیخ راغب حرب ، شیخ عبدالکریم عبید ، سید حسین موسوی ، سید حسن نصرالله ، سید ابراهیم امین السید ، شیخ حسین الکورانی ، شیخ نعیم قاسم ، شیخ محمد یزبک ، حسین خلیل ، محمد رعد ، و محمد فنیش از جمله افرادی بودند که از حزب الدعوه و جنبش امل وارد حزب الله شدند.

از جنبش فتح نیز شمار زیادی از نیروها به حزب الله پیوستند که عماد مفنیه از چهره‌های برجسته امنیتی حزب و ابوحسن سلامه مسئول امنیتی و نظامی حزب که در سال ۱۹۹۱ توسط اسرائیل کشته شد از جمله این افراد بودند.از حزب کمونیست نیز عبدالهادی حماده که از چهره‌های فعال امنیتی حزب الله به شمار می‌آید، به این جنبش پیوست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حزب الله لبنان

دانلود مقاله مبارزات آیه الله مدرس

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مبارزات آیه الله مدرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در عصر شکوفایى انقلاب اسلامى ، بزرگداشت مجاهدى عظیم الشان و متعهدى برومند و عالم بزرگوارى که در دوران سیاه اختناق رضاخانى مى زیست ، لازم مى باشد. زیرا در زمانى که قلم ها شکسته و زبان ها بسته و گلوها فشرده بود، او از اظهار حق و ابطال باطل دریغ نمى کرد.
در آن روزگار در حقیقت حق حیات از ملت مظلوم ایران سلب شده بود و میدان تاخت و تاز قلدرى هتاک در سطح کشور باز و دست مزدوران پلیدش در سراسر ایران تا مرفق به خون عزیزان آزاده وطن و علماى اعلام و طبقات مختلف آغشته بود. این عالم ضعیف الجثه با جسمى نحیف و روحى بزرگ و شاداب از ایمان و صفا و حقیقت و زبانى چون شمشیر حیدر کرار، رویارویشان ایستاد و فریاد کشید و حق را گفت و جنایات را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان کذایى تنگ و روزگارشان را سیاه کرد و عاقبت جان طاهر خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد و به دست دژخیمان ستمشاهى در غربت به شهادت رسید و به اجداد طاهرینش پیوست در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب براى او کوتاه و کوچک است ، ستاره درخشانى بود بر تارک کشورى که از ظلم و جور رضاشاهى تاریک مى نمود. و تا کسى آن زمان را درک نکرده باشد، ارزش این شخصیت عالى مقام را نمى تواند درک کند ملت ما مرهون خدمات و فداکارى هاى اوست و اینک که با سربلندى از بین ما رفته ، بر ماست که ابعاد روحى و بینش سیاسى و اعتقادى او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف دور افتاده او را تعمیر و احیا نماییم.

 

مبارزات آیه الله مدرس
مرحوم مدرس رحمه الله گفته بود که من با جمهورى مخالفم - آن وقت مخالفت با جمهورى یک چیزى بود که واضح بود باید بشود براى این که آنها مى خواستند بساط درست کنند-/ گفت من با/ گفته بود من با جمهورى مخالفم ، لکن اگر جمهورى شد کنار نمى روم ، من در میدان هستم ، من مى روم سراغش سزاوار است که اولین اسکناس که در ایران به طبع مى رسد، عکس اولین مرد مجاهد در رژیم منحوس پهلوى چاپ شود.
در زمان هاى اخیر هم مدرس ، کاشانى ، اینها مردم سیاسى بودند و مشغول کار بودند

 

قیامهاى علماى ایران
آن که در داخل ، در داخل مملکت قیام کردند بر ضد رضاشاه ، علماى تبریز بودند. یک وقت هم علماى خراسان بودند، یک وقت هم علماى اصفهان بودند که در قم جمع شدند، که ما همه اش را حاضر بودیم . آن که در مجلس مخالفت مى کرد، جبهه ملى نبود مدرس بود، نهضت آزادى نبود مدرس بود که مى ایستاد و بر خلاف آنجا. اینها آن وقت چیزى نبودند، کارى نداشتند به این کارها.
در زمان خود ما چندین دفعه قیام کردند روحانیون بر ضد رضاخان ، چندین دفعه ، یک دفعه از خراسان ، یک دقعه از آذربایجان ، یک دفعه از اصفهان و همه اطراف ایران را دعوت کردند به قم که ما اینها را شاهد بودیم و اینها همه قیام بر ضد رضاخان بود، البته قدرت او داشت و شکست مى داد، علماى آذربایجان را گرفت و برد، در سنقر گمان مى کنم بود، دو نفر بزرگان علماى آنجا مرحوم آمیرزا صادق آقا، مرحوم انگجى ، اینها را بردند در سنقر یا آنجاها طرف کردستان آنجاها مدت ها آنها در آنجا تبعید بودند، بعد هم که رهایشان کردند مرحوم آمیرزا صادق آقا آمد قم ماند و دیگر نرفت به آذربایجان و در همانجا فوت شد. علماى مشهد هم که قیام کردند تمامشان را گرفتند آوردند تهران حبس کردند و علماى بزرگشان را مى بردند در کلانترى ها یا در عدلیه مى بردند توى خیابان ها با سر برهنه هم راه مى رفتند که بروند آنجا استنطاقشان کنند. علماى اصفهان هم که آمدند اینجا، شکستند آن اعتصابشان را با فشار، با حیله ، بلکه آنوقت معلوم شد، مى گفتند که مرحوم حاج آقا نورالله که بزرگشان بود او را مسموم کردند. قیام بر ضد اینها از روحانیون شروع مى شد.
این قیامهایى که در این صد سال شده است از کى بوده ؟ چند قیام در این صد سال ؟ کى راس اینها بوده ؟ قیام تنباکو، مرحوم میرزا بود، قیام مشروطه از نجف ، آقایان نجف ، از ایران ، علماى ایران ایجاد کردند. این چند قیامى که ما شاهدش بودیم همه از علما بود. علماى اصفهان قیام کردند راسشان مرحوم حاج آقا نورالله رحمت الله بود. علماى تبریز قیام کردند، علماى مشهد قیام کردند. یک وقت مرحوم آقاى قمى خودش تنها پاشد راه افتاد آمد که من تهران بودم ، ایشان به حضرت عبدالعظیم آمدند و ما رفتیم خدمتشان و ایشان قیام کردند، منتها حبس کردند در همانجا جبسش کردند و بعد هم تبعیدش کردند. قدرت بود دیگر، در این صد سال هر چه قیام بوده است ، تقریبا از اینها بوده ، تبریز هم خیابانى یکى از آقایان بود، از علما بود. البته جنگل هم بوده اند، اینها هم بوده اند لکن در اقلیت بودند، عمده اش اینها بودند
از وقتى که رضاخان آمد تا امروز چند مرتبه قیام شد، کى قیام کرد؟ از این طبقات دیگر، مردم ، از روشنفکرش بگیر، از- نمى دانم - نویسنده اش ‍ بگیر و از اینها در این قیامهاى بر ضد، کى بود که قیام کرد؟ قیام آذربایجان را کى کرد؟ علماى آذربایجان ، مرحوم آمیرزا صادق آقا، مرحوم انگجى ، دیگران کردند قیام اصفهان را کى کرد؟ مرحوم حاج آقا نورالله ، دیدید که آمدهاند علماى اسلام به اینجا وعلماى بلاد هم جمع کردند قیام بر ضد رضاخان . قیام خراسان را کى کرد؟ علماى خراسان مرحوم آمیرضا یونس و مرحوم آقازاده و امثال اینها. بعد از او هم یک قیام تنهایى آقاى قمى کرد که آمد به حضرت عبدالعظیم و ما هم حضرت عبدالعظیم بودیم و منتها این قیامها شد و قدرت ، آن قدرتى بود که اینها را شکست داد، قیامها را شکستند، علماى آذربایجان را گرفتند و در یکى از بلاد کردستان ، سقز بوده ، کجا سنقر، کجا، اینجا تبعیدشان کردند و بعد از مدت ها اجازه دادند که مرحوم آمیرضا صادق آقا آمدند همین قم و اینجا هم فوت کردند. علماى مشهد هم ، همه آنها را گرفتند و آوردند در تهران حبس کردند. مرحوم آقازاده یکى از علمایى بود که درجه یک آنجا بود. من خودم مى دیدم که ایشان در گوشه یک جایى که یک منزلى داشتند، اینطور به خیابان چیز بود تنها آنجا نشسته بود، ماءمورها هم مواظبش ، کسى نمى توانست با ایشان تماس بگیرد، ایشان را هم مى بردند در عدلیه آنجا محاکمه مى کردند واینطور. در مجلس کى بود که مى ایستاد در مقابل اینها؟ مدرس بود. این علماى دربارى که اینها مى گویند، عکس بودند. این پانزده ، شانزده سال قیام مال کى بود؟ مال همین آقایان بود، همین آخوندهاى بلاد و اطراف ما.
آذربایجانى که همیشه طرفدار اسلام بوده ، براى هر قضیه اى پیشقدم بوده ، براى رفع ظلم پیشقدم بوده است ، آذربایجانى که در صدر مشروطیت ستارخان و باقرخانش آن زحمات را کشید، بعد خیابانى آن کارها را کرد، در زمان ما از آذربایجان قیام شد و بر ضد رضاخان مرحوم آمیرزا صادق آقا مرحوم انگجى و بعضى دیگر از علماء آذربایجان قیام کردند، تبعید شدند، مدت ها تبعید بودند در خارج ، شاید در سنقر بود یا سقز بود، یک همچو جائى . آذربایجان همیشه در صف اول واقع بوده است براى مخالفت با اشرار، براى پیشبرد اهداف اسلام گروهى که فقط قیام کرد در مقابل رضاخان ، همان روحانیون بودند. یک دفعه از تبریز علماى تبریز، یک دفعه از خراسان علماى خراسان ، یک دفعه از اصفهان که این از همه دامنه اش زیادتر بود. علماى اصفهان آمدند به قم و علماى بلاد هم به اینها متصل شدند و مع الاسف همه قیام ها را شکستند. قم هم که قیامش اساسى تر بود بسیار از اینها را آمدند بازى دادند، اغفال کردند و از قرار(ى ) که مى گفتند در راس آنها که مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى بود از قرارى که مى گفتند او را هم مسموم کردند و همان قم فوت شد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مبارزات آیه الله مدرس

دانلودمقاله زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
ساده زیستن و واکنش امام مقابل اسراف
یکی از نزدیکان امام خمینی نقل می کند:
در طول ده سالی که از نزدیک شاهد بوده ام، یکی از نکاتی که امام به آن فوق العاده اهمیت می دادند، ساده زیستن و عدم اسراف کاری بود. بارها من خود شاهد بوده ام که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفی می روند پس از مدت کوتاهی متوجه شده ام که ایشان قصد خاموش کردن چراغی را دارند که بی مورد روشن است. یا در مورد تلفن هایی که به دفتر ایشان می شد، فرموده بودند: « آقایان سعی کنید از کارهای تکراری و اسراف جلوگیری کنید و از افراط نیز بپرهیزید».
وقتی ایشان لیوان آبی را می خوردند اگر آب لیوان به نصف می رسید بر روی آن تکه کاغذی می گذاشتند و بقیه آب لیوان را برای رفع تشنگی بعدی خود باقی می گذاشتند و یا اگر زخمی یا جراحتی بر قسمتی از بدنشان وارد می آمد، دستمال کاغذی را به چند تکه تقسیم می کردند و تکه ای از آن را استفاده می کردند. حضرت امام با تمام مشغله ای که داشتند تمامی هزینه هایی که برای منزل ایشان می شد شخصاً کنترل می کردند و مسئولین مالی موظف بودند قبل از انجام هر خریدی برای بیت، لیست اقلامی که قصد خرید آنها را دارند به امام عزیز بدهند.
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
وصیتنامة‌ سیاسی‌ ـ الهی‌
بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌

قالَ رسولُالله ـ صلَّی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلَّم‌: اِنّی‌ تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللهِ و عترتی‌ اهلَ بیتی‌؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌' یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ.
الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ اللّ'هُمَّ صلِّ علی‌ محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک‌ و جلالِک‌ و خزائنِ اسرارِ کتابِکَ الذی‌ تجلّی‌ فیه‌ الاَحدیّةُ بِجمیعِ أسمائکَ حتّی‌ المُسْتَأْثَرِ منها الّذی‌ لایَعْلَمُهُ غَیرُک‌؛ و اللَّعنُ علی‌ ظالِمیهم‌ اصلِ الشَجَرةِ الخَبیثةِ.
و بعد، اینجانب‌ مناسب‌ می‌دانم‌ که‌ شمه‌ای‌ کوتاه‌ و قاصر در باب‌ «ثقلین‌» تذکر دهم‌؛ نه‌ از حیث‌ مقامات‌ غیبی‌ و معنوی‌ و عرفانی‌، که‌ قلم‌ مثل‌ منی‌ عاجز است‌ از جسارت‌ در مرتبه‌ای‌ که‌ عرفان‌ آن‌ بر تمام‌ دایرة‌ وجود، از ملک‌ تا ملکوت‌ اعلی‌' و از آنجا تا لاهوت‌ و آنچه‌ در فهم‌ من‌ و تو ناید، سنگین‌ و تحمل‌ آن‌ فوق‌ طاقت‌، اگر نگویم‌ ممتنع‌ است‌؛ و نه‌ از آنچه‌ بر بشریت‌ گذشته‌ است‌، از مهجور بودن‌ از حقایق‌ مقام‌ والای‌ «ثقل‌ اکبر» و «ثقل‌ کبیر» که‌ از هر چیز اکبر است‌ جز ثقل‌ اکبر که‌ اکبر مطلق‌ است‌؛ و نه‌ از آنچه‌ گذشته‌ است‌ بر این‌ دو ثقل‌ از دشمنان‌ خدا و طاغوتیان‌ بازیگر که‌ شمارش‌ آن‌ برای‌ مثل‌ منی‌ میسر نیست‌ با قصور اطلاع‌ و وقت‌ محدود؛ بلکه‌ مناسب‌ دیدم‌ اشاره‌ای‌ گذرا و بسیار کوتاه‌ از آنچه‌ بر این‌ دو ثقل‌ گذشته‌ است‌ بنمایم‌.
شاید جملة‌ لَنْ یَفْتَرِق'ا حتّی‌ یَرِد'ا عَلَیَّ الْحَوض‌ اشاره‌ باشد بر اینکه‌ بعد از وجود مقدس‌ رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ هرچه‌ بر یکی‌ از این‌ دو گذشته‌ است‌ بر دیگری‌ گذشته‌ است‌ و مهجوریت‌ هر یک‌ مهجوریت‌ دیگری‌ است‌، تا آنگاه‌ که‌ این‌ دو مهجور بر رسول‌ خدا در «حوض‌» وارد شوند. و آیا این‌ «حوض‌» مقام‌ اتصال‌ کثرت‌ به‌ وحدت‌ است‌ و اضمحلال‌ قطرات‌ در دریا است‌، یا چیز دیگر که‌ به‌ عقل‌ و عرفان‌ بشر راهی‌ ندارد. و باید گفت‌ آن‌ ستمی‌ که‌ از طاغوتیان‌ بر این‌ دو ودیعة‌ رسول‌ اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ گذشته‌، بر امت‌ مسلمان‌ بلکه‌ بر بشریت‌ گذشته‌ است‌ که‌ قلم‌ از آن‌ عاجز است‌.
و ذکر این‌ نکته‌ لازم‌ است‌ که‌ حدیث‌ «ثقلین‌» متواتر بین‌ جمیع‌ مسلمین‌ است‌ و ] در [ کتب‌ اهل‌ سنت‌ از «صحاح‌ ششگانه‌» تا کتب‌ دیگر آنان‌، با الفاظ‌ مختلفه‌ و موارد مکرره‌ از پیغمبر اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ به‌ طور متواتر نقل‌ شده‌ است‌. و این‌ حدیث‌ شریف‌ حجت‌ قاطع‌ است‌ بر جمیع‌ بشر بویژه‌ مسلمانان‌ مذاهب‌ مختلف‌؛ و باید همة‌ مسلمانان‌ که‌ حجت‌ بر آنان‌ تمام‌ است‌ جوابگوی‌ آن‌ باشند؛ و اگر عذری‌ برای‌ جاهلان‌ بیخبر باشد برای‌ علمای‌ مذاهب‌ نیست‌.
اکنون‌ ببینیم‌ چه‌ گذشته‌ است‌ بر کتاب‌ خدا، این‌ ودیعة‌ الهی‌ و ماترک‌ پیامبر اسلام‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ مسائل‌ أسف‌انگیزی‌ که‌ باید برای‌ آن‌ خون‌ گریه‌ کرد، پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) شروع‌ شد. خودخواهان‌ و طاغوتیان‌، قرآن‌ کریم‌ را وسیله‌ای‌ کردند برای‌ حکومتهای‌ ضد قرآنی‌؛ و مفسران‌ حقیقی‌ قرآن‌ و آشنایان‌ به‌ حقایق‌ را که‌ سراسر قرآن‌ را از پیامبر اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ دریافت‌ کرده‌ بودند و ندای‌ اِنّی‌ تارکٌ فیکُمُ الثقلان‌ در گوششان‌
بود با بهانه‌های‌ مختلف‌ و توطئه‌های‌ از پیش‌ تهیه‌ شده‌، آنان‌ را عقب‌ زده‌ و با قرآن‌، در حقیقت‌ قرآن‌ را ـ که‌ برای‌ بشریت‌ تا ورود به‌ حوض‌ بزرگترین‌ دستور زندگانی‌ مادی‌ و معنوی‌ بود و است‌ ـ از صحنه‌ خارج‌ کردند؛ و بر حکومت‌ عدل‌ الهی‌ ـ که‌ یکی‌ از آرمانهای‌ این‌ کتاب‌ مقدس‌ بوده‌ و هست‌ ـ خط‌ بطلان‌ کشیدند و انحراف‌ از دین‌ خدا و کتاب‌ و سنت‌ الهی‌ را پایه‌گذاری‌ کردند، تا کار به‌ جایی‌ رسید که‌ قلم‌ از شرح‌ آن‌ شرمسار است‌.
و هرچه‌ این‌ بنیان‌ کج‌ به‌ جلو آمد کجیها و انحرافها افزون‌ شد تا آنجا که‌ قرآن‌ کریم‌ را که‌ برای‌ رشد جهانیان‌ و نقطة‌ جمع‌ همة‌ مسلمانان‌ بلکه‌ عائلة‌ بشری‌، از مقام‌ شامخ‌ احدیت‌ به‌ کشف‌ تام‌ محمدی‌(ص‌) تنزل‌ کرد که‌ بشریت‌ را به‌ آنچه‌ باید برسند برساند و این‌ ولیدة‌ «علم‌ الاسما ء » را از شرّ شیاطین‌ و طاغوتها رها سازد و جهان‌ را به‌ قسط‌ و عدل‌ رساند و حکومت‌ را به‌ دست‌ اولیا ء الله، معصومین‌ ـ علیهم‌ صلوات‌ الاولین‌ و الا´خرین‌ ـ بسپارد تا آنان‌ به‌ هر که‌ صلاح‌ بشریت‌ است‌ بسپارند ـ چنان‌ از صحنه‌ خارج‌ نمودند که‌ گویی‌ نقشی‌ برای‌ هدایت‌ ندارد و کار به‌ جایی‌ رسید که‌ نقش‌ قرآن‌ به‌ دست‌ حکومتهای‌ جائر و آخوندهای‌ خبیثِ بدتر از طاغوتیان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ اقامة‌ جور و فساد و توجیه‌ ستمگران‌ و معاندان‌ حق‌ تعالی‌ شد. و مع‌الاسف‌ به‌ دست‌ دشمنان‌ توطئه‌گر و دوستان‌ جاهل‌، قرآن‌ این‌ کتاب‌ سرنوشت‌ساز، نقشی‌ جز در گورستانها و مجالس‌ مردگان‌ نداشت‌ و ندارد و آنکه‌ باید وسیلة‌ جمع‌ مسلمانان‌ و بشریت‌ و کتاب‌ زندگی‌ آنان‌ باشد، وسیلة‌ تفرقه‌ و اختلاف‌ گردید و یا بکلی‌ از صحنه‌ خارج‌ شد، که‌ دیدیم‌ اگر کسی‌ دم‌ از حکومت‌ اسلامی‌ برمی‌آورد و از سیاست‌، که‌ نقش‌ بزرگ‌ اسلام‌ و رسول‌ بزرگوار ـصلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ و قرآن‌ و سنت‌ مشحون‌ آن‌ است‌، سخن‌ می‌گفت‌ گویی‌ بزرگترین‌ معصیت‌ را مرتکب‌ شده‌؛ و کلمة‌ «آخوند سیاسی‌» موازن‌ با آخوند بی‌دین‌ شده‌ بود و اکنون‌ نیز هست‌.
و اخیراً قدرتهای‌ شیطانی‌ بزرگ‌ به‌ وسیلة‌ حکومتهای‌ منحرفِ خارج‌ از تعلیمات‌ اسلامی‌، که‌ خود را به‌ دروغ‌ به‌ اسلام‌ بسته‌اند، برای‌ محو قرآن‌ و تثبیت‌ مقاصد شیطانی‌ ابرقدرتها قرآن‌ را با خط‌ زیبا طبع‌ می‌کنند و به‌ اطراف‌ می‌فرستند و با این‌ حیلة‌ شیطانی‌ قرآن‌ را از صحنه‌ خارج‌ می‌کنند. ما همه‌ دیدیم‌ قرآنی‌ را که‌ محمدرضا خان‌ پهلوی‌ طبع‌ کرد و عده‌ای‌ را اغفال‌ کرد و بعض‌ آخوندهای‌ بیخبر از مقاصد اسلامی‌ هم‌ مداح‌ او بودند. و می‌بینیم‌ که‌ ملک‌ فهد هر سال‌ مقدار زیادی‌ از ثروتهای‌ بی‌پایان‌ مردم‌ را صرف‌ طبع‌ قرآن‌ کریم‌ و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی‌ می‌کند و وهابیت‌، این‌ مذهب‌ سراپا بی‌اساس‌ و خرافاتی‌ را ترویج‌ می‌کند؛ و مردم‌ و ملتهای‌ غافل‌ را سوق‌ به‌ سوی‌ ابرقدرتها می‌دهد و از اسلام‌ عزیز و قرآن‌ کریم‌ برای‌ هدم‌ اسلام‌ و قرآن‌ بهره‌برداری‌ می‌کند.
ما مفتخریم‌ و ملت‌ عزیز سرتاپا متعهد به‌ اسلام‌ و قرآن‌ مفتخر است‌ که‌ پیرو مذهبی‌ است‌ که‌ می‌خواهد حقایق‌ قرآنی‌، که‌ سراسر آن‌ از وحدت‌ بین‌ مسلمین‌ بلکه‌ بشریت‌ دم‌ می‌زند، از مقبره‌ها و گورستانها نجات‌ داده‌ و به‌ عنوان‌ بزرگترین‌ نسخة‌ نجات‌ دهندة‌ بشر از جمیع‌ قیودی‌ که‌ بر پای‌ و دست‌ و قلب‌ و عقل‌ او پیچیده‌ است‌ و او را به‌ سوی‌ فنا و نیستی‌ و بردگی‌ و بندگی‌ طاغوتیان‌ می‌کشاند نجات‌ دهد.
و ما مفتخریم‌ که‌ پیرو مذهبی‌ هستیم‌ که‌ رسول‌ خدا مؤسس‌ آن‌ به‌ امر خداوند تعالی‌ بوده‌، و امیرالمؤمنین‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌، این‌ بندة‌ رها شده‌ از تمام‌ قیود، مأمور رها کردن‌ بشر از تمام‌ اغلال‌ و بردگیها است‌.
ما مفتخریم‌ که‌ کتاب‌ نهج‌البلاغه‌ که‌ بعد از قرآن‌ بزرگترین‌ دستور زندگی‌ مادی‌ و معنوی‌ و بالاترین‌ کتاب‌ رهایی‌بخش‌ بشر است‌ و دستورات‌ معنوی‌ و حکومتی‌ آن‌ بالاترین‌ راه‌ نجات‌ است‌، از امام‌ معصوم‌ ما است‌.
ما مفتخریم‌ که‌ ائمة‌ معصومین‌، از علی‌ بن‌ ابیطالب‌ گرفته‌ تا منجی‌ بشر حضرت‌ مهدی‌ صاحب‌ زمان‌ ـ علیهم‌ آلاف‌ التحیات‌ والسلام‌ ـ که‌ به‌ قدرت‌ خداوند قادر، زنده‌ و ناظر امور است‌ ائمة‌ ما هستند.
ما مفتخریم‌ که‌ ادعیة‌ حیاتبخش‌ که‌ او را «قرآن‌ صاعد» می‌خوانند از ائمة‌ معصومین‌ ما است‌. ما به‌ «مناجات‌ شعبانیة‌» امامان‌ و «دعای‌ عرفات‌»
حسین‌ بن‌ علی‌ ـ علیهما السلام‌ ـ و «صحیفة‌ سجادیه‌» این‌ زبور آل‌ محمد و «صحیفة‌ فاطمیه‌» که‌ کتاب‌ الهام‌ شده‌ از جانب‌ خداوند تعالی‌ به‌ زهرای‌ مرضیه‌ است‌ از ما است‌.
ما مفتخریم‌ که‌ «باقرالعلوم‌» بالاترین‌ شخصیت‌ تاریخ‌ است‌ و کسی‌ جز خدای‌ تعالی‌ و رسول‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ و ائمة‌ معصومین‌ ـعلیهم‌السلام‌ ـ مقام‌ او را درک‌ نکرده‌ و نتوانند درک‌ کرد، از ما است‌.
و ما مفتخریم‌ که‌ مذهب‌ ما «جعفری‌» است‌ که‌ فقه‌ ما که‌ دریای‌ بی‌پایان‌ است‌، یکی‌ از آثار اوست‌. و ما مفتخریم‌ به‌ همة‌ ائمة‌ معصومین‌ ـ علیهم‌ صلوات‌الله ـ و متعهد به‌ پیروی‌ آنانیم‌.
ما مفتخریم‌ که‌ ائمة‌ معصومین‌ ما ـ صلوات‌ الله و سلامه‌ علیهم‌ ـ در راه‌ تعالی‌ دین‌ اسلام‌ و در راه‌ پیاده‌ کردن‌ قرآن‌ کریم‌ که‌ تشکیل‌ حکومت‌ عدل‌ یکی‌ از ابعاد آن‌ است‌، در حبس‌ و تبعید به‌ سر برده‌ و عاقبت‌ در راه‌ براندازی‌ حکومتهای‌ جائرانه‌ و طاغوتیان‌ زمان‌ خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم‌ که‌ می‌خواهیم‌ مقاصد قرآن‌ و سنت‌ را پیاده‌ کنیم‌ و اقشار مختلفة‌ ملت‌ ما در این‌ راه‌ بزرگِ سرنوشت‌ساز سر از پا نشناخته‌، جان‌ و مال‌ و عزیزان‌ خود را نثار راه‌ خدا می‌کنند.
ما مفتخریم‌ که‌ بانوان‌ و زنان‌ پیر و جوان‌ و خرد و کلان‌ در صحنه‌های‌ فرهنگی‌ و اقتصادی‌ و نظامی‌ حاضر، و همدوش‌ مردان‌ یا بهتر از آنان‌ در راه‌ تعالی‌ اسلام‌ و مقاصد قرآن‌ کریم‌ فعالیت‌ دارند؛ و آنان‌ که‌ توان‌ جنگ‌ دارند، در آموزش‌ نظامی‌ که‌ برای‌ دفاع‌ از اسلام‌ و کشور اسلامی‌ از واجبات‌ مهم‌ است‌ شرکت‌، و از محرومیتهایی‌ که‌ توطئة‌ دشمنان‌ و ناآشنایی‌ دوستان‌ از احکام‌ اسلام‌ و قرآن‌ بر آنها بلکه‌ بر اسلام‌ و مسلمانان‌ تحمیل‌ نمودند، شجاعانه‌ و متعهدانه‌ خود را رهانده‌ و از قید خرافاتی‌ که‌ دشمنان‌ برای‌ منافع‌ خود به‌ دست‌ نادانان‌ و بعضی‌ آخوندهای‌ بی‌اطلاع‌ از مصالح‌ مسلمین‌ به‌ وجود آورده‌ بودند، خارج‌ نموده‌اند؛ و آنان‌ که‌ توان‌ جنگ‌ ندارند، در خدمت‌ پشت‌ جبهه‌ به‌ نحو ارزشمندی‌ که‌ دل‌ ملت‌ را از شوق‌ و شعف‌ به‌ لرزه‌ درمی‌آورد و دل‌ دشمنان‌ و جاهلان‌ بدتر از دشمنان‌ را از خشم‌ و غضب‌ می‌لرزاند، اشتغال‌ دارند. و ما مکرر دیدیم‌ که‌ زنان‌ بزرگواری‌ زینب‌گونه‌ ـ علیها سلام‌الله ـ فریاد می‌زنند که‌ فرزندان‌ خود را از دست‌ داده‌ و در راه‌ خدای‌ تعالی‌ و اسلام‌ عزیز از همه‌ چیز خود گذشته‌ و مفتخرند به‌ این‌ امر؛ و می‌دانند آنچه‌ به‌ دست‌ آورده‌اند بالاتر از جنات‌ نعیم‌ است‌، چه‌ رسد به‌ متاع‌ ناچیز دنیا.
و ملت‌ ما بلکه‌ ملتهای‌ اسلامی‌ و مستضعفان‌ جهان‌ مفتخرند به‌ اینکه‌ دشمنان‌ آنان‌ که‌ دشمنان‌ خدای‌ بزرگ‌ و قرآن‌ کریم‌ و اسلام‌ عزیزند، درندگانی‌ هستند که‌ از هیچ‌ جنایت‌ و خیانتی‌ برای‌ مقاصد شوم‌ جنایتکارانة‌ خود دست‌ نمی‌کشند و برای‌ رسیدن‌ به‌ ریاست‌ و مطامع‌ پست‌ خود دوست‌ و دشمن‌ را نمی‌شناسند. و در رأس‌ آنان‌ امریکا این‌ تروریست‌ بالذات‌ دولتی‌ است‌ که‌ سرتاسر جهان‌ را به‌ آتش‌ کشیده‌ و هم‌ پیمان‌ او صهیونیست‌ جهانی‌ است‌ که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ مطامع‌ خود جنایاتی‌ مرتکب‌ می‌شود که‌ قلمها از نوشتن‌ و زبانها از گفتن‌ آن‌ شرم‌ دارند؛ و خیال‌ ابلهانة‌ «اسرائیل‌ بزرگ‌»! آنان‌ را به‌ هر جنایتی‌ می‌کشاند. و ملتهای‌ اسلامی‌ و مستضعفان‌ جهان‌ مفتخرند که‌ دشمنان‌ آنها حسین‌ اردنی‌ این‌ جنایت‌ پیشة‌ دوره‌گرد، و حسن‌ و حسنی‌ مبارک‌ هم‌ آخور با اسرائیل‌ جنایتکارند و در راه‌ خدمت‌ به‌ امریکا و اسرائیل‌ از هیچ‌ خیانتی‌ به‌ ملتهای‌ خود رویگردان‌ نیستند. و ما مفتخریم‌ که‌ دشمن‌ ما صدام‌ عفلقی‌ است‌ که‌ دوست‌ و دشمنْ او را به‌ جنایتکاری‌ و نقض‌ حقوق‌ بین‌المللی‌ و حقوق‌ بشر می‌شناسند و همه‌ می‌دانند که‌ خیانتکاریِ او به‌ ملت‌ مظلوم‌ عراق‌ و شیخ‌نشینان‌ خلیج‌، کمتر از خیانت‌ به‌ ملت‌ ایران‌ نباشد.
و ما و ملتهای‌ مظلوم‌ دنیا مفتخریم‌ که‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ و دستگاههای‌ تبلیغات‌ جهانی‌، ما و همة‌ مظلومان‌ جهان‌ را به‌ هر جنایت‌ و خیانتی‌ که‌ ابرقدرتهای‌ جنایتکار دستور می‌دهند متهم‌ می‌کنند. کدام‌ افتخار بالاتر و والاتر از اینکه‌ امریکا با همة‌ ادعاهایش‌ و همة‌ ساز و برگهای‌ جنگی‌اش‌ و آنهمه‌ دولتهای‌ سرسپرده‌اش‌ و به‌ دست‌ داشتن‌ ثروتهای‌ بی‌پایانِ ملتهای‌ مظلوم‌ عقب‌افتاده‌ و در دست‌ داشتن‌ تمام‌ رسانه‌های‌ گروهی‌، در مقابل‌ ملت‌ غیور ایران‌ و کشور حضرت‌ بقیة‌الله ـ ارواحنا لمقدمه‌ الفدا ء ـ آنچنان‌ وامانده‌ و رسوا شده‌ است‌ که‌ نمی‌داند به‌ که‌ متوسل‌ شود! و رو به‌ هر کس‌ می‌کند جواب‌ رد می‌شنود! و این‌ نیست‌ جز به‌ مددهای‌ غیبی‌ حضرت‌ باری‌ تعالی‌ ـ جلَّت‌ عظمتُه‌ ـ که‌ ملتها را بویژه‌ ملت‌ ایران‌ اسلامی‌ را بیدار نموده‌ و از ظلمات‌ ستمشاهی‌ به‌ نور اسلام‌ هدایت‌ نموده‌.
من‌ اکنون‌ به‌ ملتهای‌ شریف‌ ستمدیده‌ و به‌ ملت‌ عزیز ایران‌ توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ از این‌ راه‌ مستقیم‌ الهی‌ که‌ نه‌ به‌ شرقِ ملحد و نه‌ به‌ غربِ ستمگرِ کافر وابسته‌ است‌، بلکه‌ به‌ صراطی‌ که‌ خداوند به‌ آنها نصیب‌ فرموده‌ است‌ محکم‌ و استوار و متعهد و پایدارْ پایبند بوده‌، و لحظه‌ { ای‌ } از شکر این‌ نعمت‌ غفلت‌ نکرده‌ و دستهای‌ ناپاک‌ عمال‌ ابرقدرتها، چه‌ عمال‌ خارجی‌ و چه‌ عمال‌ داخلی‌ بدتر از خارجی‌، تزلزلی‌ در نیت‌ پاک‌ و ارادة‌ آهنین‌ آنان‌ رخنه‌ نکند؛ و بدانند که‌ هرچه‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ عالم‌ و قدرتهای‌ شیطانی‌ غرب‌ و شرق‌ اشتلم‌ می‌زنند دلیل‌ بر قدرت‌ الهی‌ آنان‌ است‌ و خداوند بزرگ‌ سزای‌ آنان‌ را هم‌ در این‌ عالم‌ و هم‌ در عوالم‌ دیگر خواهد داد. «إنَّه‌ ولیُّ النِّعَم‌ و بِیَدِه‌ ملکوتُ کلِّ شی‌ ء ٍ».
و با کمال‌ جِد و عجز از ملتهای‌ مسلمان‌ می‌خواهم‌ که‌ از ائمة‌ اطهار و فرهنگ‌ سیاسی‌، اجتماعی‌، اقتصادی‌، نظامی‌ این‌ بزرگ‌ راهنمایان‌ عالم‌ بشریت‌ به‌ طور شایسته‌ و به‌ جان‌ و دل‌ و جانفشانی‌ و نثار عزیزان‌ پیروی‌ کنند. از آن‌ جمله‌ دست‌ از فقه‌ سنتی‌ که‌ بیانگر مکتب‌ رسالت‌ و امامت‌ است‌ و ضامن‌ رشد و عظمت‌ ملتها است‌، چه‌ احکام‌ اولیه‌ و چه‌ ثانویه‌ که‌ هر دو مکتب‌ فقه‌ اسلامی‌ است‌، ذره‌ای‌ منحرف‌ نشوند و به‌ وسواس‌ خناسان‌ معاند با حق‌ و مذهب‌ گوش‌ فرا ندهند و بدانند قدمی‌ انحرافی‌، مقدمة‌ سقوط‌ مذهب‌ و احکام‌ اسلامی‌ و حکومت‌ عدل‌ الهی‌ است‌. و از آن‌ جمله‌ از نماز جمعه‌ و جماعت‌ که‌ بیانگر سیاسی‌ نماز است‌ هرگز غفلت‌ نکنند، که‌ این‌ نماز جمعه‌ از بزرگترین‌ عنایات‌ حق‌ تعالی‌ بر جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ است‌. و از آن‌ جمله‌ مراسم‌ عزاداری‌ ائمة‌ اطهار و بویژه‌ سید مظلومان‌ و سرور شهیدان‌، حضرت‌ ابی‌عبدالله الحسین‌ ـ صلوات‌ وافر الهی‌ و انبیا و ملائکة‌الله و صلحا بر روح‌ بزرگ‌ حماسی‌ او باد ـ هیچ‌گاه‌ غفلت‌ نکنند. و بدانند آنچه‌ دستور ائمه‌ ـ علیهم‌السلام‌ ـ برای‌ بزرگداشت‌ این‌ حماسة‌ تاریخی‌ اسلام‌ است‌ و آنچه‌ لعن‌ و نفرین‌ بر ستمگران‌ آل‌ بیت‌ است‌، تمام‌ فریاد قهرمانانة‌ ملتها است‌ بر سردمداران‌ ستم‌پیشه‌ در طول‌ تاریخ‌ الی‌ الابد. و می‌دانید که‌ لعن‌ و نفرین‌ و فریاد از بیداد بنی‌امیه‌ ـلعنة‌الله علیهم‌ـ با آنکه‌ آنان‌ منقرض‌ و به‌ جهنم‌ رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران‌ جهان‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ این‌ فریاد ستم‌شکن‌ است‌.
و لازم‌ است‌ در نوحه‌ها و اشعار مرثیه‌ و اشعار ثنای‌ از ائمة‌ حق‌ ـ علیهم‌ سلام‌الله ـ به‌طور کوبنده‌ فجایع‌ و ستمگریهای‌ ستمگران‌ هر عصر و مصر یادآوری‌ شود؛ و در این‌ عصر که‌ عصر مظلومیت‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ دست‌ امریکا و شوروی‌ و سایر وابستگان‌ به‌ آنان‌ و از آن‌ جمله‌ آل‌ سعود، این‌ خائنین‌ به‌ حرم‌ بزرگ‌ الهی‌ ـ لعنة‌الله و ملائکته‌ و رسله‌ علیهم‌ ـ است‌ به‌ طور کوبنده‌ یادآوری‌ و لعن‌ و نفرین‌ شود. و همه‌ باید بدانیم‌ که‌ آنچه‌ موجب‌ وحدت‌ بین‌ مسلمین‌ است‌ این‌ مراسم‌ سیاسی‌ است‌ که‌ حافظ‌ ملّیت‌ مسلمین‌، بویژه‌ شیعیان‌ ائمة‌ اثنی‌ عشر

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  54  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه