لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست مطالب:
پست مدرن چیست ؟
پست مدرن
پست مدرن چه چیزهایی را به تصویر می کشد؟
رابرت ونتوری
از نظر معماران پست مدرن شرایط زیر فرم ساختمان را تعیین میکند
پی نوشت ها
محافظه کاری و پست مدرنیسم
رنسانس مرشد اقتصادی اروپا - که به نوعی گذار از اقتدار دینی به اقتدار مدنی )Civil( تعریف و توصیف شده است - مبانی معنویت و دین گرایی را شست و تضعیف کرد و براساس فرهنگ و اعتقادات مدرن، زمینه های یک نظام سکولاریسم را پی ریخت. گرچه سکولاریسم در ابتدا به منظور “قطع دست زمامداران مسیحی در حکومت” بود رفته رفته این مفهوم در ابعاد وسیع تری، درگیری بین دین و دنیا تعریف شد و در ابعادی چون تعارض علم ودین، جدایی آموزه های دینی از دنیوی و ... فرهنگ مدرنیته را پی ریزی نمود. این رویارویی علم و دین نه تنها در جوامع غربی، بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز با مفاهیم و گزاره های گوناگون به چالش کشیده شد با اینکه این رویارویی کاملابا دو پیش فرض متفاوت در دو حوزه گفتمانی اسلامی و غرب، متولد شد ولی نتایج و پیامدهای این تعارض در هر دو حوزه گفتمانی چندان به نفع دین و معنویت نبوده است.
ورود تکنولوژی و ابزارهای تکنیکی بشر - که تسلط روزافزون بشر را بر طبیعت دنبال می کرد- بهره گیری انسان ها از طبیعت و مواهب طبیعی، انزوای معنویت و دین را در زندگی بشر به ارمغان آورد. جنبش 1962 فرانسه که در صدد احیای برخی از ارزش های معنوی از قبیل مساوات و طبیعت گرایی بود و بعدها در لباس “جنبش سبز” با هدف حفظ محیط زیست یا “جنبش فمنیستی” با هدف حذف نابرابری های جنسی در دنیای مدرن ادامه یافت، یادآور بحران جدید معنویت در غرب بود، که در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه غرب ظهور یافت.
پست مدرنیسم نیز به عنوان یک گفتمان نظری جدید، گرچه تلاش می کند با هدف قراردادن ریشه ها و مبانی مدرنیته جایگاه گفتمانی مدرنیته را اشغال و به عنوان یک گفتمان برتر و غیر معارض بر صدر بنشیند، تلاش برای بازگرداندن دوباره معنویت به غرب بوده است. گرچه معنویت را مشکل می توان به عنوان یک مفهوم وسیع در همه فرهنگ ها و گفتمان های امروزی و گذشته به کار برد. با نگاهی به تعاریف مختلف معنویت در گفتمان های گوناگون به نوعی به یک مفهوم غیردنیوی و گاهی ارزشی، به معنای متافیزیکی آن، بر می خوریم.
در فضای گفتمانی ایرانی - که پیش فرض های مدرنیته را هرگز تجربه نکرده است
داستان پست مدرنیسم کمی قابل توجه است. در غرب پست مدرنیسم چه به معنای گسست از مدرنیته (آن چنان که به نیچه و میشل فوکو و لیوتار نسبت می دهند) یا به معنای مدرنیته متاخر (آن چنان که هابرماس علاقه دارد آن را ادامه منطقی مدرنیسم و تکمیل پروژه ناتمام مدرنیته بداند) قلمداد گردد. در هرحال کوششی برای حل بحران مدرنیته بوده است، ولی در فضای گفتمانی ایران که هنوز مدرنیته نتوانسته است و نمی تواند به عنوان یک گفتمان مسلط در برابر گفتمان های دیگر قد علم کند، جولانگاه پست مدرنیسم در این حوزه فکری و اندیشه ای که سابقه ای کاملامتفاوت با پیشینه تاریخی غرب و مدرنیته دارد قابل تامل است بدون شک پست مدرنیسم نیز همچون دیگر گفتمان های نظری غرب “تاریخ مصرفی” محدود دارد چنان که زمزمه گذر از پست مدرنیسم نیز از سوی برخی از اندیشمندان و متفکران مغرب زمین از هم اکنون به گوش می رسد. بنابراین بایستی داوری هایمان را نسبت به نزاع میان مدرنیته و پست مدرنیسم، با معیارها و داوری های بومی و ملی و با در نظر گرفتن پیشینه و تاریخ فرهنگ خودمان ارزیابی کنیم.
تحقیق درمورد رنسانس مرشد اقتصادی اروپا