اهمیت انسان شناسی :
1- انسان موجودی صرفاً مادی و محصول فرآیند تکامل کورزیست محیطی است که در این صورت آمدن رو به این جهان تصادفی است
انسان با موجودات دیگر عالم اعم از گیاه، حیوان،تفاوت دارد. یکی از دلایل این تفاوت این است که چون هر کدام از ما فردی از نوع یکی انسان هستیم شناخت هر ویژگی انسان موجب شناخت هر چه بیشتر خودمان می شود. به طور مثال اگر به این نتیجه برسیم که انسان دارای سرشتی پاک و گوهری متعالی است نتیجه می گیرییم که من دارای سرشت پاک هستم، چگونگی شکل گیری هویت و شخصیت انسان بسیار مهم است. هویت انسان تابع تصویری است که از انسان دارد. اگر ما انسان رااین گونه تعریف کنیم که حیوانی است تابع غرایز درونی، برون ارداده و اختیار و فاقد هر گونه مسئولیت و تکلیف، نمی توانیم هویتی جز این داشته باشیم اما اگر انسان را موجودی متعالی و پاک تعریف کنیم او را با هویتی دیگر خواهیم شناخت.
عرفان، فلسفه، اقتصاد و ... از جمله علومی هستند که هر کدام دوباره یکی از ابعاد انسان بحث می کنند: علم به دو دسته: 1- حضوری، 2- حصولی که خود به حسی، عقلی، دینی، تاریخی، تقسیم می شود. انسان دارای پنج رویکرد متفاوتی می باشد که صورت خلاصه در زیر بیان می شود.
درون نگری و انسان شناسی عرفانی: انسان در این عالم به همه امور علم حصولی دارد جز به خود، حالات خود و خداوند
درونگری موجب خودیابی وعلم حضوری عمیق به خویشتن می شود. به طوری که کاسیر فیلسوف آلمانی تاکید به درون بینی دارد و می گوید بدون توسل به روش درون بینی و برون آگاهی حضوری بی واسطه به احساسات و عواطف و ادراک و افکار نمی توان حوزه علم روان شناسی انسان را معین کرد. این سخن واکنشی به کسانی است که می خواهند تنها از طرق عقلی یا روانشاسی جدید مبتنی بر شواهد حسی، انسان را بشناسند. عرفا در شناخت انسان و جهان و حتی خدا از این روش استفاده می کنند.
بنابراین انسان شناسی عرفانی ، نوعی انسان شناسی درون نگراست، عرفا معتقدند که انسان از راه باطن خویش می تواند علاوه بر شخصیت خود با حقیقت واحد جهان به گونه ای حضوری و شهودی ارتباط برقرار کند و این زمانی میسر است که از تعلقات ظاهری رها شود. پس از دیدگاه عرفانی معرفت و شناخت حقیقی به واسطه کشف و شهود حاصل می شود. مشکلاتی که بر سر راه انسان است به دلیل بی توجهی به خود و توجه بی از حد به بعد غیر معنوی خویش است که علت اصلی آن نادیده انگاشتن دین و آموزه های دینی است به تعبیر فلاسفه «موجود مجرد پیچ گاه از خود غافل نمی شود.»
روش عقلی وانسان شناسی فلسفی: راه دیگر شناخت انسان از طریق عقل است یکی از مباحث گسترده فلسفه اسلامی که تقریباً هم فلاسفه به آن پرداخته اند ( معرفت النفس) می باشد. بحث های فلسفی انسان را (حیوان ناطق) می نامند. ملاصدرا برای انسان سه وجود قائل است: 1) انسان حسی که در معرض فادوزوال است. 2) انسان عقلانی که ثابت و حقیقت انسان حسی است. 3) وجود شبحی برزفی که فاصله بین این دواست که آن انسان نفسی می نامند.
عرفا انسان را عصاره عالم هستی می دانند و به او (عالم صغیر) می گویند و به کل عالم هستی (انسان کبیر) می گویند و به بیان دیگرانسان را (عالم اکبر) و هستی (عالم کبیر) می گویند
علائم استرس:
دانلود پاورپوینت مدیریت استرس