چکیده :
عشق به زندگی و طبیعت ریشه های عمیقی در تاریخ و فرهنگ مردم ایران زمین دارد.
مفاهیم عقیدتی و رفتاری در هسته های این تمدن نشان می دهد که انسان برای زندگی با
طبیعت به ویژه طبیعتی سرسبز تلاشی دایم داشته است. در اقلیم اکثر گستره های ایران
زمین، سرسبزی به خودی خود در اختیار انسان نیست لکن عناصر تشکیل دهنده این سرسبزی
یعنی آب، هوا، خاک و خورشید(آتش) این چهار عنصر مقدس حیات (در افکار ایرانی) حضور
دارند و نیازمند به فکر، تصمیم و اقدام انسان هستند تا در شرایط معینی تواماً
آفریننده سرسبزی باشند.
زمین های بایر، کوهستان ها و صحراهای خشک شیفتگی خاصی برای ساکنین این مرز و بوم
نسبت به طبیعتی جاندار که در حوزه های محدود حیات می یابند، به وجود می آورد.
در دشت ها و کوهستان های خشک و بسیار وسیع به دره های سرسبز و خرم و یا چشمه ساری
حیات آفرین برخورد می شود که در گستره ای بسیار محدود، کیفیت والایی را در برابر
دامنه های وسیع از طبیعت خام ارایه داده است.
رابطه میان کیفیت و کمیت یعنی رابطه میان محدودیت و "والائیت" در تفکر مردم این
سرزمین تحت تاثیر جو محیطی خود جایگاه ویژه ای دارد.
تحت تاثیر همین جو محیطی انسان آموخته است که عناصر چهارگانه مقدس به مثابه عناصری
محدود (معدود) در ترکیب های روشن، به آفرینش متنوع و لایزالی دست یافته اند. بنابر
این تفکر فلسفی علاوه به تقابل میان "محدودیت" و "والائیت" به دو اصل دیگر تقابل
یعنی تقابل میان "معدودیت" و "لایزال بودن" نیز مجهز می گردد آفرینندگان باغ با
شناخت دقیق از اجزای طبیعی و مجموعه کیفیت ها و روابط آنها با به بکارگیری عناصر
مادی موفق به ایجاد فضایی معنوی می گردند. انسان در این فضای آرام و پر مضمون که
خود خالق آن است جزیی از آن نیز می شود و به مکاشفه رازها و حقایق می پردازد.(تصویر
شماره 1)
مشاهده طبیعت، به ویژه آسمان و در آن حرکت ستارگان و خورشید به انسان حس جهت، شرق-
غرب، شمال – جنوب، و دیگر حس های نظم، ترکیب، زمان و همچنین حرکت را القا کرده که
به نوبه خود از نظم ساده ای خبر دارد که می تواند با صراحت موحود در محدودیت و
والائیت و معدودیت و لایزال بودن همخوانی داشته باشد. این نظم ساده هندسی است که در
متن اندیشه مربوط به آفرینش هر هنر تجسمی یا تفکری حضور دارد.
محدودیت در برابر کیفیت و معدودیت در برابر لایزال بودن تنها تقابل ها در اندیشه
ایرانی نیستند دیگر تقابل ها از جلمه سایه- روشن، تداوم - توقف، باز - بسته، درون-
بیرون، توأم با نظم هندسی در اندیشه فلسفی، ادبی و نیز در اندیشه مربوط به دیگر
فعالیت های هنری حضور دارند.
اهمیت رعایت این اصول در تمامی اقدامات آفریننده فرهنگی این سرزمین از جمله هنرهای
ایجاد گرانه مانند هنر باغسازی همواره آشکار می باشد.
اگر باغ از عناصر معدود درخت، شاخه، آب، ... روی زمینی محدود در ترکیبی روشن و نظمی
ساده و هندسی شکل گرفته است آن چنان والایی را ارایه داده است که انسان در آن محیط
می تواند به آن چنان مکاشفه ای پروازگونه دست یابد که:
"در آب به جز عکس رخ دوست نبینم در شاخه به جز حالت مستانه ندانم"
شامل 14 صفحه word
دانلود تحقیق باغ در مفهوم باغ