آفرینش از نظر فردوسی:
مقدمه شاهنامه حکایت از این میکنکه اعتقادات فردوسی درآفرینش جهان وانسان با عقاید جاری مردم زمانه خودش کاملا متفاوت است زیرا نخست از خرد ستایش می کند و نخستین آفرینش خدای را خرد میداند:
نخست آفرینش خرد را شناس نگهبان جانست وآنرا سه سپاس
و باعتقاد پیروان آیئن مزدیسنا,نخستین آفریده اهورا مزدا و هومننگه (Vohu-manangh) یا اندیشه نیک است که بعدا در سیر تطور خود در زبان پهلوی به وهومن vohuman و در فارسی دری به بهمن تبدیل گشت.
گرچه از پیامبر مسلملنان هم نقل شده که:اوا ما خلق الله العقل=نخستین چیزی که خدا خلق کرد عقل استاما سابقی تاریخی روایت اول بسیار بیشتر است و این عبارت نیز نبوی است و در قرآن نیامده بویژه خلقت مادی انسان و حیوان در شاهنامه به ترتیبی غیر از آن است که در قرآن آمده است:
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید بدان تا توانایی آمد پدید
توانایی در آفریده ی یزدان پدید آمداز چیزی که یزدان آفرید چهار عنصر پدید آمد که هر یک سزاوار خویش جای گرفتند:
ببالید کوه آبها بر دمید سر رستنی سوی بالا کشید
پس از گیاه جنبنده پدید آمد و :
چنین است فرجام کار جهان نداند کسی آشکار و نهان
و پس از آن مردم پدید آمد:
چو زین بگذری مردم آمد پدید شد این بندها را سراسر کلید
نکته ی بسیار مهم و قابل توجه این است که در تمام این تحولات از پدید آمدن سخن رفته نه از آفریده شدن زیرا که اصل و گوهر همه ی گیاهان وجانوران ومردمان را همان طبیعت بشمار می آید که آفریده شد و ازطبیعت با کمک همان توانائی که انرژی وحرکت وجنبش باشد , جلوه های گوناگون زندگی پدید می آید ودر آخرین بیت این گفتار , نیز می خوانیم :
نخستین فطرت پسین شمار توئی خویش را ببازی مدار
در اینجا نیز اشاره به فروهر انسان می رود که قبل از هر چیز آفریده شده , واین آن روح نیست که همراه بازادن انسان باو دمیده می شود وتمامی این گفتار مغایر با فلسفه آفرینش از دیدگاه مردمان زمان است , وهمین جاست که او می گوید :
شنیدم زدانا دگرگونه زین چه دانیم راز جهان آفرین
شامل 23 صفحه Word
دانلود تحقیق اعتقادت فردوسی