نام علمی اکستازی متیلندیاکسیـ اِن ـ متآمفتامین۱ است. این ترکیب روانافزا بهطور مصنوعی ساخته میشود. MDMA ترکیب جدیدی نیست. نخستین بار در سال ۱۹۱۲ یک شرکت داروسازی آلمانی به نام مِرک (MERCK)، با هدف ساخت ترکیباتی برای کنترل و مهار اشتها در افراد چاق، این ماده را تولید کرد
دوتا گیلاس دور گوشهاش انداخت و روی تاب نشست. پاهاش رو خم و راست کرد و تکانی به تاب داد. از توی ساختمان صدای موزیک میاومد. سعی کرد حرکت تاب با ضربآهنگ موزیک هماهنگ باشه. بعضیها دوست دارن توی تاریکی با دوستشون برقصن، اما اون دوست داشت تو دل شب تنها باشه. دفعهٔ اول که اِکس زد، خودش رو از همه سر میدید. به همین خاطر تا صبح رقصید. حالا دلش میخواست تنها باشه. یکی صداش میزد. دوست بود، دوستی که آورده بودش اینجا... امشب بیا بریم پارتی، سرحال میشی.جوابی نداد. سرحال بود. «مهتاب، چه قشنگی!» ماه اون بالا بود. صورتش گرد و سفید. قرصی که خورده بود هم همینطور. قول داده بود که از همیشه خوشتر باشه. مهتاب قشنگ بود. تاب که بالا میرفت، دستش رو دراز میکرد طرف ماه. «همیشه برام بخند، مهتاب!»اتوبان رو برای اون دوتا خلوت کرده بودن. عروس و داماد با هم میرفتن خونه. همهٔ ماشینها رو جا گذاشته بودن. مهتاب خندید. تاب اوج میگرفت و بعد پایین میرفت. باد افتاد توی تور سفیدش. تندتر، باز هم تندتر. «زندگی مال ما دوتاس.» دستش رو دراز کرد به طرف ماه. «مهتاب...» یه ماشین بزرگ وسط اتوبان بود. به ماه نگاه کرد. صدای ترمز گرفتن ماشین توی گوشهاش پیچید...تاب که ترمز نداشت. ماه چقدر نزدیک بود! تور سفیدش خونی شد. باید صورت ماه رو پاک میکرد. موهاش رو زد کنار. تمام صورتش خونی بود. مهتاب رو نگاه میکرد. «همیشه با هم، روز خوش و شب تار.» نوک انگشتهاش به ماه خورد. خون به صورت ماه پاشیده. تاب رو تندتر کرد. یکی به طرف تاب میآد. شاید میخوان ماه رو ازش بگیرن. دستهاش رو از هم باز کرد. تاب رفت عقب و اومد جلو. بالا... پرید بالا. ماه رو محکم گرفت. با دو تا دستهاش. «مهتاب، هیچکس نمیتونه ما رو از هم جدا کنه.»خونِ مهتاب زمین رو گرم و خیس کرده بود. یک نفر از خانه دوید بیرون.
شامل 41 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق پرواز مرگ با قرص شادی