بخشی از مقدمه:
نه شهر، که دنیای آنروز برایش کوچک بود. مردی که سایه بلندش ازعصر و زمانهاش فراتر رفت و تا دور دستهای «آینده» تابید، در دنیای کوچک هزارسال پیش نمی توانست مشتری داشته باشد. جهان هنوز ثروتی برای خرید او نداشت. بهای او، قیمت یک نبوغ پرتلاطم و زنده بود، نبوغی که مرزی نمیشناخت و پرتو خیرهکننده آن از قلمرو شعر و موسیقی، تا عرصه پهناور فلسفه و عرفان و طب و ریاضیات و زمینشناسی میتابید…
او سیمای متمایزی بود - وآنچه این تمایز حرمتآمیز را به وی میبخشد، تنها جایگاه بلند علمی و هنریاش نیست، سنت شکنی اوست. اما «ابنسینا» فقط ویرانگر نیست. او سنتهای کهنه و دست و پاگیر را طرد می کند تا بر ویرانه آنها سنتهای تازهای با ظرفیتهای بیشتر پایه بگذارد. ازشک تا یقین راه بلندی نیست. ابنسینا از «شک» و «یقین» ترکیب یگانهای می سازد. او به همه معیارهای پذیرفته شده – وگاه حتی به ظاهر تقدیسآمیز- شک می کند. حقیقت در سرزمین شک می رود. و این شک علمی است که حرکت و پویش را می طلبد. و درمسیر این کاوش و پویش او به مرزهای تازهای دست مییابد، مرزهای قهرمانی که فقط جانهای مختلف شوریده را مجال دستیابی به آنست.
جایگاه علمی ابو علی سینا