درست به خاطر این خصلت خود، فرهنگ آن نه به وجود آمده است و نه می توانسته وارد شود.
نحوه عمل ما و چگونگی مراوداتمان همگی تابعی از ارزش هایی است که در جریان جامعه پذیری از طریق خانواده و مدرسه و سایر نهادهای جامعه در ما درونی شده است. میان ارزش ها و هنجارها و شرایط عینی و واقعی رابطه ای مستقیم وجود دارد و متناسب با هر فضای فرهنگی و اجتماعی ارزش های خاصی شکل می گیرد که در فضاهای فرهنگی دیگر کارایی خود را از دست خواهد داد.
از همین روی امکان ورود فرهنگ آپارتمان نشینی همراه با ورود آپارتمان وجود ندارد و از آن جایی که نه تنها درباره آپارتمان بلکه تقریباً اکثر وسایل مادی که از تمدن غرب وارد جامعه ما شده است، فراهم ساختن بسترهای فرهنگی مناسب انجام نمی شود، قاعد تاً با ورود آپارتمان و اسکان خانواده ها در آن خواه ناخواه با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد. دلیل این امر نیز کاملاً مشخص است آنان نمی دانند در آپارتمان چگونه باید رفتار کنند و جایی نیز به آنها چگونگی رفتار کردن، آموزش داده نمی شود.
اگر نیاکان ما جلوی اولین ماشینی که با آن مواجه شدند علف می ریختند، ما نیز در مواجهه با وسایل تکنولوژیکی و مادی جدید رفتارهای بهتر از آنها نداریم و به طور قطع یقین در این باره بی تقصیریم چرا که واقعاً در هیچ نهادی نه در خانواده و نه در مدرسه و نه حتی در رسانه جمعی هیچ نوع تلاشی برای ارزش سازی و نهادی ساختن ارزش های متناسب با زندگی آپارتمانی وجود ندارد.
زندگی آپارتمانی