درسال 1930 در سوئد متولد گردید. او به تحصیل شیمی فنی و متالورژی در استکهلم سوئد پرداخت.
وی شهروندی سوئدی است که به زبان های سوئدی، آلمانی و انگلیسی صحبت میکند.
اوبه مدت بیش از 35 سال، درزمینه بازاریابی و توسعه فرایندهای پردازش سطوح فلزات و فرایندهای مربوط به مفتول و تسمه در Candor و Outokumpo در سوئد و فنلاند فعالیت نمود.
شغل او برایش فرصتی فراهم کرد که بتواند در 36 کشور مختلف کارکرده و با فرهنگهای آنها آشنا شود و همچنین اندکی نیز درمورد اختلافهای فرهنگی بین کشورهای مختلف بیاموزد.
درسال 1995 او شرکت مشاوره ای خودرا تاسیس کرد، شرکتی به نام
Technology Wire Lars E Persson در دورتموند آلمان، که به ارائه جلسات آموزشی، و سمینارها به منظور براورده نمودن نیازهای شرکت
یا شرکتهای مربوطه و زمینه های آموزشی شرکت کنندگان میپردازد.
این جلسات می توانند گستره وسیعی از موضوعات مربوط به کشش مفتول، شامل اصول نظری کشش مفتول، قالبها، روانسازهای لازم برای آماده سازی مفتول، پردازش سطوح، عملیات حرارتی، و فرایندهای آنیل و همچنین مفاهیم و موضوعات زیست محیطی نظیر صرفه جویی در آب و انرژی را دربربگیرند.
لارس پرسون، به علت زحماتی که درمورد توسعه فن آوری کش مفتول و سازمان خود کشیده بود، درسال 1997 موفق به دریافت جایزه از انجمن سیم و کابل Nordic Piper گردید.
در ابتدا، مفتول کشیده نمی شد، بلکه بوسیله چکش کاری روی میله حاصل می گردید و یا اینکه بوسیله برش دادن ورق بدست می آمد. حلقه های مفتول کشش یافته در پوشش های زره های تولید سال 66 در آگسبورگ استفاده می شد که درنزدیکی استامبول یافت شده است.
درموزه Drahtmuseum در آلتنا ، صفحات کشش مربوط به Suedtyrol دویست سال قبل از میلاد به نمایش گذاشته شده اند و صفحات کشش که درحدودسال 800 توسط وایکینگها در نروژ استفاده میشدند. در بیرکا درنزدیکی استکهلم در سوئد نیز صفحات کشش پیدا شده است. این صفحات مشابه مواردی است که در سال 1920 استفاده شده اند.
در کانتی مارک ( آلتنا) جنوب شرقی دورتموند آلمان، صنعتگران می دانستند که چگونه آهن Osmund را چکش کاری کنند و چگونه در حدود سال 1000 مفتول را بکشند(13و14). دریک دست نوشته از سال 1100 ،تئوفیلوس از کارلشافن در Wesser آلمان، شرح می دهد که چگونه از زمانهای پیش از آن، کشش مفتول به عنوان یک کار صنایع دستی شناخته می شد. همچنین اضافه می کند که چگونه صفحات کشش، کاپستانها از چوب درخت فان(غوشه) ساخته می شد ودرسال 1350 در آلتنا نیروی حرکتی آنها بجای دست و انبر از پاشیدن آب تهیه می گردید.
درسال 1500 لئوناردو داوینچی مینویسد: بدون تجربه کردن کسی نمی تواند به شما بگوید که نیروی لازم برای کشش مفتول از صفحه یا ورق کشش چقدر است.
این قائده تا سال 1930-1940 معتبر بود، زمانیکه اریک زیبل، آنتون پمپ، ورنر لوگ و دیگران، روشهای محاسبه نیرو را منتشر کردند ، تحت عنوان:
”Mitteilungen des Kaiser-Wilhelm-Institute for Eisenforschung”
تعداد چکشهای Osmund، در کانتی مارک تا سال 1550 کاهش یافت. تمامی آنها در Luedenscheid واقع هستند. آبشارهای موجود در آلتنا و Iserlohn برای کشش مفتول مورد استفاده واقع می شدند. آهن خام از Siegenland وارد می شد و میله های 1، 5 الی 10 کیلویی Osmund از Luedenscheid به آلتنا حمل می گردیدند. یک از دلایل این امر، کمبود جنگل برای درست کردن ذغال بود. در اوایل دهه 1810 (12) در Ruhr، ذغال کک موجود بود و دلیل دیگر محافظت از ماهی ها در رودخانه ها بود.
در چین کتابی با تصویر مفتول فولادی در سال 1632 منتشر گردید.
Ewersman درسال 1802 می گوید که چگونه در کنار نهرهای کوچک اطراف آلتنا، ورقهای کشش، فورج (کوبیده) می شدند و چکشکاری میگردیدند. سوراخها توسط Holmacher زده می شدند، و این درمیان مردان آلتنا یک ابزار دست ساخته ویژه بود. از سال 1700 فولاد غیر آلیاژی برای کشش ورقها در آلتنا، مورد استفاده واقع شد . این فولادهای غیر آلیاژی از دونوع فولاد ساخته می شدند، یک نوع نرم درطرف درونی و یک نوع سخت برای کشش قسمتهای مخروطی و استوانه ای. این دونوع باهم دردمای 1200 تا 1330 درجه سانتی گراد ذوب می شدند و از باروکس به عنوان ماده کاتالیزور استفاده میشد و سپس چکش کاری آنها به همدیگر آغاز می شد. پس از حک کردن خطوط مورد نظر جهت سوراخها و آنیل نمودن، سوراخهای با عمق 10میلیمتر چکشکاری می شدند.
سپس سوراخهادر میان ورق کشش یافته سرد بوسیله یک سوراخ کن استوانه ای ایجاد می گشتند.
سپس ورق کشش، آنیل گردیده و سرد می شد و متعاقبا سوراخها بوسیله یک سوراخ کن مخروطی شکل سبک کالیبره می شدند. به عنوان روانساز جهت ایجاد سوراخها از روغن بذرخام استفاده می شد. لبه های طرف بیرونی بوسیله سنگ سمباده سائیده میشدند.
در انگلستان ورقهای کشش ، از فولاد با آلیاژکروم ساخته میشد.
یکی از اندازه های متداول ورقهای کشش به شرح زیر بود:
L = 300 - 500 mm, W =130 mm
که ضخامت آن بین 30 تا 50 میلیمتر بود ، تعداد سوراخها بین 60 تا 160 متغیر بود
درسال 1810 Lampidius درمورد کشش مفتول می نویسد
میله آهن توسط چکش ضربه می خورد تا نوک آن تیز شود،سپس آنیل میگردد، با پیه پیشانده می شود، و چها رمرتبه از سوراخهای کوچک و کوچکتر در ورق کشش، کشیده میشود . مفتول آنیل میگردد، صیقل داده میشود، نوک تیزمی شود با پیه پوشیده می شود و بازهم چهاربار از مسان سوراخها کشیده می شود. این فرایند آنقدر تکرارمی شود تا مفتول نهای 18 مرتبه از سوراخهای موجود در ورق کشش عبور داده شود.
ورق کشش یکی از ابزارهایی بود که اگرکسی می خواست مفتول را بکشد باید ابتدا خودش آن را می خرید.
منطقه Lyon درفرانسه، از نظر تکنیکی درمورد ساخت قالبهای کشش، درقرون 17 و 18، سرآمد بود. قلابدوزیهایی که با سیم طلا انجام میگردید و برای تزئین بافته های ابریشمی استفاده می شد دراین منطقه یافت شده است ودرکل دنیا بسیار مشهور است. به همین علت است که صنعت قالبهای کشش درآنجا بسیار توسعه یافت. سازندگان فرانسوی شهر Lyonرا ترک کردند و در Trevauxسکنی گزیدند، شهر کوچگی که در حدود 30 کیلومتری و در یک حوزه دولتی دیگر قرار دارد، از اینرواز پرداخت مالیاتهای سنگینی که در Lyon تحمل می کردند، راحت شدند.( امروزه یک موزه جالب در Trevoux با موضوع داستان قالبهای الماس وجود دارد).
درقرن 19 هم در Trevoux، سازندگان قالبهای کشش قالبهایی را از یاقوت کبود و یاقوت سرخ درست می کردند، این سنگهای سخت بوسیله تراشه هایی که با الماس صنعتی سوراخ شده بود بکارگرفته می شدند و بوسیله پودر الماس صیقل داده می شدند( این پودر از خرد کردن ایجادمی شد). درسال 1865، شرکتی با یک گروه کارگر این ایده را درنظر داشت که از تراشه های بزرگتری استفاده کند و تلاش نمود که برای سوراخکاری از همان فرایند دستی ویاقوتهای کبود وسرخ استفاده کنند. اولین قالب الماس به این نحو متولد گردید و کسی که این قالب را صیقلکاری و پرداخت نمود آقای پیر فرت بود.
درسال 1825، Thome'e در Verdohl، شروع به نورد گرم مفتول بجای چکشکاری نمود. وزن حلقه 20 کیلو بود.
W.A. در آلمان درسال 1834 برای معادن ذغال سنگ اقدام به ساخت و توسعه رشته سیمهای فولادی پیچیده شده نمود.
ماشینهای سیم پیچ Strander وCloser برای اولین باردرسال 1869در انگلستان ساخته شدند.
درسال 1864 آقای هورسفال در انگلیس اختراعی جهت عملیات حرارتی پیوسته جهت مفتول فولادی با کربن بالا به نام خود ثبت نمود. این فرایند به نام Patenting معروف گردید. مفتول تا 900 درجه داغ می شود، سپس در سرب مذاب تا 550 درجه سرد شده و برای مدیت کوتاهی درهمین دما باقی می ماند ( تا زمانی که تمامی آستنیت به پرلیت نرم تبدیل شود). با این عمل انجام کشش فولاد با کربن بالا امکان پذیر گردید. دردستگاههای نورد مفتول بصورت کنترل نشده سرد می شد. کسانی که مبادرت به کشش مفتول می کردند همواره درابتدای کار مفتول را Patent می کردند. تا سال 1964 عمل Patent کردن مفتول یک اجبار بود تا آنکه روش خنک سازی کنترل شده Stelmore درمورد دستگاههای نورد ارائه گردید. این روش درواقع Patentنمودن مستقیم بوسیله هوا به عنوان عامل خنک کننده می باشد. در سال 1925 در آلمان، آقای آنتون پمپ نتایج حاصل از Patentingتوسط هوا را منتشر نمود. امروزه نیز Patenting به عنوان یک عملیات حرارتی متوسط درمورد کشش مفتول با کربن بالا بکارمی رود.
برای اندازه گیری قطر مفتول ، درسال 1870 میکرومترهای پیچی استفاده گردیدند، تا پیش از آن از Clinker استفاده می شد.
درسال 1876آقای Bets St. Inbert،با خم کردن مفتول دستگاه نورد روی دو صفحه موفق گردید عمل پوسته زدایی یا Descaling را بصورت مکانیکی انجام دهد. این ماشین شبیه ماشینهای امروزی پوسته زدایی مکانیکی بود.
در جلسه ”Vereins Deutscher Eisenhüttenleute” در Ruhr در سال 1888 ، دکتر H. Wedding، مقاله ای را تحت عنوان کشش مفتول بدون غوطه ورساختن در اسید، ارائه نمود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله مواردی درخصوص تاریخچه کشش