فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:

از مهمترین موارد مورد توجه ذینفعان شرکت مانند دولت ، سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و مدیران ارزیابی عملکرد شرکتهاست که با استفاده از نتایج این ارزیابی تصمیم گیری نمایند . به منظور ارزیابی عملکرد مدیران چهار رویکرد مورد استفاده قرار می گیرد

1 . رویکرد مالی مانند بازده سهام ، بازده سهام اضافی

2 . رویکرد تلفیقی مانند نسبت قیمت به سود هر سهم

3 . رویکرد حسابداری مانند سود هر سهم ، بازده سرمایه گذاری ،  نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده حسابداری

4 . رویکرد اقتصادی مانند ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده

در این تحقیق آثار سیاست خصوصی سازی دولت از دیدگاه مالی و با استفاده از رویکرد اقتصادی در ارزیابی عملکرد  مورد بررسی قرار گرفته است . یعنی با استفاده از نسبت ارزش افزوده اقتصادی ، بازدهی و عملکرد مالی شرکتهای خصوصی شده را در سه سال قبل از خصوصی سازی و سه سال بعد از خصوصی سازی بررسی شده است .

هدف اصلی این تحقیق این است که آیا بازدهی و سودآوری شرکتهایی که به بخش خصوصی واگذار شده اند تغییری کرده است یا خیر ؟

نتایج این تحقیق بدین صورت است که خصوصی سازی تاثیری بر ارزش افزوده اقتصادی شرکتها نداشته و در واقع عملکرد و بازدهی را تغییر قابل توجهی نداده است و میانیگین ارزش افزوده اقتصادی در قبل و بعد از خصوصی سازی تغییر چندانی نداشته است  .

 

 


 

مقدمه:

خصوصی سازی به مفهوم کاهش فعالیتهای اقتصادی دولت یا محدود کردن مداخله دولت در امور اقتصادی است . در تعریفی دیگر خصوصی سازی به معنای واگذاری منابع دولتی به بخش خصوصی است (متوسلی،1373،ص54)1.

از اهداف خصوصی سازی در ایران بر اساس مصوبات هیئت دولت در سالهای 70-71 و با توجه به اصول 134 و 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،می توان به  بهبود کارایی فعالیت شرکتها و کاهش حجم تصدی دولت در فعالیتهای اقتصادی و خدماتی غیر ضروری و همچنین ایجاد تعادل اقتصادی و استفاده بهینه از امکانات کشور یا به منظور «کاهش مسئولیت های دولت و خارج ساختن منابع دولتی از حیطه مدیریت دولت به منظور ارتقا کارائی و بهره وری در استفاده از این منابع» نصیر زاده  در سال 1369 اشاره کرد.

در این تحقیق تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی را بر بازدهی و عملکرد مالی آنان از طریق ارزش افزوده اقتصادی مورد بررسی قرار می دهیم و امید بر آن است که نتایج این تحقیق راهنمایی هر چند ناچیز برای تحقیقات آتی باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

     

 

فصل اول

کلیات تحقیق


 

 

 

 

 

 

 

1-1-مقدمه :

در این فصل به طور خلاصه ابتدا به کلیات تحقیق از جمله بیان مسئله و اهداف و اهمیت تحقیق و در ادامه به چارچوب نظری تحقیق و مدل تحلیلی تحقیق پرداخته می شود .

 

در واقع به طور خلاصه با توجه به اهمیت خصوصی سازی و افزایش کارایی شرکتها که از اهداف موردنظر سیاست خصوصی سازی است ، در این تحقیق به دنبال بررسی آثار خصوصی سازی بر کارایی و بازدهی و ارزش آفرینی شرکتها پس از خصوصی سازی هستیم .

 

برای این منظور از ارزش افزوده اقتصادی که معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد شرکت و مدیریت است استفاده شده تا آثار این سیاست بررسی شود و هدف این تحقیق تعیین موفقیت شرکتهای مشمول خصوصی سازی پس از واگذاری آنها است .

 

 

2-1 بیان مسئله

با توجه به افزایش روند واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی و تعاونی در سالهای اخیر مطابق با سیاست های اصل 44 قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با تسریع در این سیاست ، نیاز به تعیین اثرات این سیاست  بر عملکرد شرکتها به عنوان پیگیری اهداف ذکر شده در این سیاست که همان افزایش کارایی فعالیت های شرکتها می باشد ، وجود دارد .

 

لذا برای تعیین اثرات این سیاست خصوصی سازی در کل می توانیم روند سودآوری و بازدهی شرکتها را بررسی کرده تا بتوان حداقل از نظر اقتصادی عملکرد شرکتها را مورد ارزیابی قرار داد.

 

همچنین با توجه به تحقیق های انجام شده در گذشته چه در ایران و چه در تحقیقات خارج از ایران مبنی بر اثرات خصوصی سازی بر معیارهای سنجش بازدهی و عملکرد مالی مانند بازده سهام ( طالب نیا و محمد زاده سالطه ،1383)1 ، سود خالص ، نسبتهای بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام (بهرامفر و شاهسواری، 1385)2 و دیگر ابزارهای رایج و سنتی و با توجه به اینکه اثرات این سیاست از نظر معیار ارزش افزوده اقتصادی یا EVA بررسی نشده است که طبق تحقیقات انجام شده در گذشته برتری نسبی آن نسبت به ابزارهای به اصطلاح سنتی و رایج گذشته تائید شده است ( جنانی ، حاتمی،1386)1.در این تحقیق سعی داریم که از طریق رویکرد اقتصادی به سنجش عملکرد مدیریت شرکتها بپردازیم و در نتیجه بتوانیم نتایج سیاست خصوصی سازی را در زمینه ایجاد بازدهی مورد پژوهش قرار دهیم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فرضیه فرعی 1 :
بین میانگین نرخ بازده سرمایه شرکتها قبل از خصوصی سازی با میانگین نرخ بازده سرمایه شرکتها بعد از خصوصی سازی تفاوت معنی داری وجود دارد .
فرضیه فرعی 2 :
بین میانگین نرخ هزینه سرمایه شرکتها قبل از خصوصی سازی با میانگین نرخ هزینه سرمایه شرکتها بعد از خصوصی سازی تفاوت معنی داری وجود دارد .
به منظور بررسی علت تغییر یا عدم تغییر ارزش افزوده اقتصادی ، فرضیه های 2 و 3 که اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی هستند را مورد آزمون قرار می دهیم .

 

8-1 تعریف واژگان و اصطلاحات
واژه های کلیدی و عملیاتی این تحقیق به شرح زیر است :
خصوصی سازی : تبدیل یا انتقال مالکیت از بخش عمومی به بخش خصوصی است . در این تحقیق تغییر حاکمیت شرکتهای دولتی به بخش غیر دولتی مد نظر است یه طوری که حداقل 51 درصد سهام این شرکت ها از حاکمیت دولت خارج شده باشد (چارلز ولستیک، 1989)1.
ارزش افزوده اقتصادی : یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود است که پس از هزینه سرمایه از سود حاصل از عملیات به دست می آید(استیوارت ،1991)2.
در واقع معیاری است که هزینه فرصت همه منابع به کار گرفته شده در شرکت را مد نظر قرار می دهد . به عبارت دیگر ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشان دهنده تخصیص بهینه منابع ، ایجاد ارزش در شرکت و افزایش ثروت سهامداران است ، از طرفی ارزش افزوده منفی بیانگر اتلاف منابع و تخصیص غیر بهینه و ناکارآمد منابع شرکت و به تبع آن کاهش ثروت سهامداران است .
شرکت دولتی : واحد سازمانی مشخص است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد می شوند و یا به حکم قانون یا دادگاه صالح ملی مصادره شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشند و بیش از 50 درصد سرمایه آن متعلق به دولت باشد (اکبر کمیجانی ، 1382 )3.
نرخ بازده سرمایه( r ) : این نرخ بهره وری سرمایه به کار گرفته شده را بدون توجه به روش تامین مالی و فارغ از انحرافات حسابداری اندازه گیری می کند و از تقسیم سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات بر سرمایه به دست می آید ( استیوارت ، 1990 ،ص56)1.
سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات2 : به سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات با اصلاحات و تغییرات صورت گرفته مانند سرقفلی و دارایی های سرمایه های و غیره (همان منبع ، ص80)3 .
سودی که در محاسبه آن اثر ثبتهای غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه بهره در آن ثبت شده است و از طرف دیگر NOPAT نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تامین کنندگان مالی در دسترس می باشد .
سرمایه4 : مجموع کل دارایی شرکت به اضافه بدهی های بدون بهره و یا مجموع حقوق صاحبان سهام و بدهی های بهره دار (همان منبع ، ص80)5 .
نرخ هزینه سرمایه : از طریق میانگین موزون هزینه سرمایه و بدهی بدست می آید که به معنای حداقل میزانی است که مالکان منابع شرکت به منظور نگه داشتن سرمایه خود باید بدست بیاورند (همان منبع ، ص81)6 .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2- مقدمه:
در این فصل ابتدا به تعاریف و اهداف خصوصی سازی و مسائل خصوصی سازی و در بخش دوم به معرفی ارزش افزوده اقتصادی و متغیرهای آن پرداخته و در آخر به ارتباط این دو متغیر و نتیجه گیری ها و بررسی سوابق تحقیق می پردازیم .

 

2-2بخش اول ) خصوصی سازی
1-2-2 تعریف خصوصی سازی
اصطلاح خصوصی سازی در فرهنگ لغت دانشگاهی وبستر بدین صورت آمده است که " خصوصی سازی ، تغییر کنترل یا مالکیت از سیستم دولت به سیستم خصوصی است ". در تعریفی دیگر از پیکاپ داریم : خصوصی سازی جنبه مهمی از سیاستهای اقتصادی است و به عنوان فرآیند انتقال « مالکیت » بنگاههای دولتی به بخش خصوصی تعریف می شود.
کلمنتی نیز خصوصی سازی را وسیله ای برای بهبود عملکرد فعالیتهای اقتصادی از طریق افزایش نقش نیروهای بازار می داند در صورتیکه حداقل 50% سهام دولت به بخش خصوصی واگذار گردد.
خصوصی سازی را می توان در مفهومی گسترده تر از انتقال مالکیت ، انتقال مدیریت یا واگذاری مالکیت بخش دولتی به بخش خصوصی تعریف کرد که این روش شامل قراردادهای مدیریتی و قراردادهای اجاره می شود (جان موز، 1992 ) .
در ایران نیز طبق قانون محاسبات عمومی شرکت دولتی واحد سازمانی مشخصی است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد شود و یا به حکم قانون یا دادگاه صالح ملی شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشد و بیش از 50% سرمایه آن متعلق به دولت باشد .
شرکتهای تجاری که از طریق سرمایه گذاری شرکتهای دولتی ایجاد شوند تا جاییکه بیش از 50% سهام آنها متعلق به شرکتهای دولتی باشند ، شرکت دولتی تلقی می شوند.

 

با توجه به موارد فوق و مفاد قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ، جهت تنظیم راهکارهای مناسب به منظور تسریع و تسهیل دستیابی به توسعه مشارکت عمومی در جهت " تحقق ارتقای کارایی و افزایش بهره وری منابع مادی و انسانی کشور و توسعه توانمندی های بخش های خصوصی و تعاونی " سهام شرکتهای قابل واگذاری بخش دولتی و شرکتهایی که فعالیت آنها در بخش غیر دولتی غیر ضروری است ، طبق مقررات این قانون به بخشهای خصوصی و تعاونی فروخته خواهد شد . به طور خلاصه خصوصی سازی در ایران به معنی واگذاری سهام دولتی به طوریکه سهم دولت در این شرکتها به حداکثر 50% برسد ، می باشد و سازمان خصوصی سازی طبق قانون برنامه سوم توسعه در سال 1379 تشکیل و متولی اجرای این سیاست قرار گرفت .

 

3-2 اهداف خصوصی سازی
خصوصی سازی می تواند اهداف متعدد و گوناگونی مطابق با خصوصیات هر کشوری داشته باشد به معنی آنکه برای هر کشوری جهت تحقق یکی از اهداف آن کشور می تواند اجرا شود . ولی به طور کل می توان به اهداف اقتصادی آن نظیر جلوگیری از بکار گیری امکانات تولیدی در بخش دولتی به منظور افزایش بازدهی یا تولید و تقویت بازار سرمایه در چارچوب نظام بازار آزاد و افزایش درآمدهای ارزی و اهداف دیگر مثل مردمی کردن مالکیت صنعتی ، جلوگیری از تمرکز سرمایه در یک قطب و زمینه سازی برای تحقق اقتصاد آزاد یا لیبرال (نلیس، 1992 ) ، اشاره کرد .
به طور کلی می توانیم هدفهای خصوصی سازی را به سه دسته تقسیم کنیم (ویکرویرو، 1998 ) :
1-اهدف اقتصادی ، شامل :
 افزایش راندمان
 توسعه بازار آقتصاد آزاد
 تقویت بازار سرمایه
 افزایش درآمدهای ارزی
2-اهداف مالی :
 تامین درآمد برای پرداختهای دولت

 

3-اهداف اجتماعی :
 مردمی کردن سرمایه یا تقسیم سرمایه بین مردم
در ایران طبق سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی این اهداف بدین صورت ذکر شده است که ، به منظور :
• شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی .
• گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی.
• ارتقای کارایی بنگاههای اقتصادی و بهره‌وری منابع مادی و انسانی و فناوری.
• افزایش رقابت‌پذیری در اقتصاد ملی.
• کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی.
• افزایش سطح عمومی اشتغال.
• تشویق اقشار مردم به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و بهبود درآمد خانوارها.
سیاست خصوصی سازی مقرر می گردد .

 

4- 2روشهای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی
رایج ترین روشهای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی به شرح زیر است ( ماندال ، 1994،ص78) .
• عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم
• عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص
• فروش دارائیهای واحد دولتی
• تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر
• جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی
• فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد
هر کدام از این روشها اهداف خاصی را نشانه گیری می کند و به نوبه خود می تواند تاثیر متفاوتی بر وضعیت اقتصاد باقی بگذارد لذا به بررسی بیشتر این روشها می پردازیم .

 


1-4-2 روش اول : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم
در این روش سهام به طور آزاد و بدون شرط به عموم عرضه می شود و روش کار آن بدین صورت است که اگر واحد مشمول واگذاری به تغییر سازمان نیاز داشته باشد تا به شکل واحد خصوصی درآید ، باید این تغییر پیش از عرضه سهام به عموم صورت پذیرد . در غیر این صورت تنها باید جریانات و تشریفات عادی عرضه سهام به عموم طی شود . قیمت میتواند ثابت و از پیش اعلام شده یا متغیر و از راه مزایده باشد و وجود بازار بورس سهام اوراق بهادار الزامی است .
کاربرد این روش در مواردی توصیه می شود که شرکت مشمول واگذاری از لحاظ بافت و ساخت از سلامت برخوردار باشد و بتواند روی توان سودآوری و درآمد زایی آن اعتماد کرد . هدف از به کارگیری این روش اشاعه مالکیت در ابعاد بسیار گسترده است .
مکانیسم ارزیابی ارزش واحد و قیمت گذاری سهام باید به طور دقیق مشخص شود و نیز باید مکانیسم ویژه ای برای توزیع سهام عرضه شده به کار گرفته شود .
از مزیتهای این روش آشکار و قابل ردیابی بودن روش ، عمومیت یافتن مالکیت وسهامداری و گسترش امکانات عرضه منابع پس اندازی برای نیازهای سرمایه ای اقتصاد است .
شرایطی برای واگذاری به عموم وجود دارد که بدین صورت است که :
• بزرگ بودن واحد مشمول واگذاری و سابقه ای مبنی بر توان کسب سود و درآمدزایی
• وجود مجموعه مدیریتی و اطلاعاتی لازم برای تجهیز واحد جهت ورود به بازار خصوصی و اطلاع رسانی به متقاضیان احتمالی خرید سهام
• وجود نقدینگی لازم در بازار عرضه کننده سهام جهت جذب سهام
• وجود بازار فعال و مکانیسم مشخص با حمایت قانون جهت بررسی امور
عدم وجود نهادهای مالی جا افتاده و سازمانهای واسطه مالی و موسسات ارزیابی از مطلوبیت این روش در کشورهای در حال توسعه می کاهد .

 

2-4-2 روش دوم : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص
در این روش تمام یا قسمتی از سهام دولتی به یک یا چند شخص حقیقی یا حقوقی عرضه می شود . برای این کار مذاکرات دو جانبه یا مزایده می تواند انجام شود . قیمت می تواند ثابت و از پیش تعیین شده و یا متغیر و از راه مزایده باشد و پرداختها نیز به صورت یکجا یا قطعی باشد .

 

موارد استفاده از این روش زمانی است که بازار سرمایه و اوراق بهادار وجود نداشته باشد و یا در مورد سازمانهایی که ساخت مالی ضعیف دارند و یا از نظر اندازه قابل عرضه به عموم نباشند به کار می رود .
این نوع عرضه موجب فراهم آوردن زمینه برای ایجاد طبقه کارآفرین خلاق است ولی ممکن است معامله در معرض انواع روابط و رانت خواری های ناخواسته قرار گیرد .

 

3-4-2 روش سوم : فروش دارائیهای واحد دولتی
در مواردی که دولت به شدت به منابع مالی نیازمند است و یا فروش سهام واحد مشمول واگذاری ممکن نباشد از واگذاری به شکل فروش دارایی های واحد دولتی به بخش خصوصی استفاده می شود و فروش دارایی ها زمانی صورت می گیرد که شرکت مشمول واگذاری امیدی برای استقلال اقتصادی و یا توانایی سودآوری با وضعیت موجود ، نداشته باشد .
روش کار بدین صورت است که دارایی توسط دولت مورد فروش مستقیم قرار می گیرد و یا برخی از دارایی ها بدست شرکت مشمول واگذاری فروش رفته و در نتیجه فروش کامل دارایی ها انحلال شرکت اعلام می شود که البته در بیشتر موارد این فروشها به صورت مزایده است .

 

4-4-2روش چهارم : تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر
در مواردی که واحد دولتی به دلایل غیر اقتصادی بیش از حد بزرگ شده باشد و یا هدف واگذاری بخشی از فعالیتهای دولتی به بخش خصوصی باشد ، لازم است واحد مشمول واگذاری به یک مجموعه مادر و چندین واحد تابعه تفکیک شود ، سپس هر یک از شرکتهای تابعه به صورت جداگانه به بخش خصوصی واگذار گردد . این روش در فعالیتهای بزرگ انحصاری یا شبه انحصاری مثل آب و برق می تواند به کار گرفته شود .

 

5-4-2روش پنجم : جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی
در مواقعی که دولت نیاز زیادی به منابع مالی ندارد ولی بخواهد بار اقتصادی اش را در حد امکان سبک نماید از این روش استفاده می شود . مثلا در مواردی که مالکیت شرکت از راه مصادره به دولت رسیده باشد ، بار سیاسی کاهش سرمایه به مراتب کمتر خواهد بود.
در واقع با انتشار سهام جدید به صورت عمومی یا خصوصی که قابل فروش به بخش خصوصی است و به منظور ایجاد واحدهای مختلف که در آن سهم بخش دولتی سیر نزولی و در مجموع سهم مالکیت خصوصی در اقتصاد رو به افزایش باشد ، واگذاری صورت می گیرد و دولت با این کار از مبتلا شدن به درگیریهای سیاسی برای از دست دادن مالکیت در بخش دولتی می گریزد .

 

6-4-2 روش ششم : فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد
در این روش مدیران یا کارکنان شرکت مشمول واگذاری درصدی از سهام آن شرکت را خریداری می کنند و کنترل شرکت را در دست می گیرند و در واقع با تقویت انگیزه مالکیت بر کارایی واحد مشمول واگذاری می افزاید و حتی ممکن است فروش به صورت اقساطی نیز به مدیران یا کارکنان صورت گیرد که در حالت فروش اقساطی دولت منابع لازم را برای واگذاری از راه وام گیری از موسسات مالی تامین می کند .
در پایان مقایسه ای بین سه روش واگذاری به بخش خصوصی ، عرضه سهام به عموم ، عرضه خصوصی سهام و فروش به مدیران و کارکنان در کشورهای مختلف در فاصله سالهای 1980 تا 1987 صورت گرفته است که نشان می دهد که مجموع فروش به مدیران یا کارکنان کمتر از دو نوع دیگر واگذاری صورت گرفته است ( جدول شماره 1 ) .

 

جدول 1-2 : مقایسه سه روش واگذاری به بخش خصوصی در فاصله 1980 تا 1987

 

شرح عرضه عمومی سهام عرضه خصوصی سهام فروش به مدیران و کارکنان
آفریقا 4 73 6
آسیا و اقیانوسیه 29 24 0
اروپا 60 61 14
آمریکای شمالی و جنوبی 24 101 1
جمع 117 259 21

 


از عوامل کم بودن شیوه واگذاری به شکل فروش به مدیران و کارکنان به خصوص در کشورهای در حال توسعه می توان به کمبود تخصص مدیریت به منظور خریداری واحد دولتی یا کمبود امکانات مالی کارکنان حتی برای خرید اقساطی و یا نبود بازارهای مالی که بتواند منابع مالی مورد نیاز را برای این نوع واگذاری ها تامین کنند اشاره کرد .

 

5-2 تجربه خصوصی سازی در جهان
خصوصی سازی نه فرآیندی ساده است و نه به یک صورت متحدالشکل اجرا می شود . چگونگی شروع آن متفاوت است و کشورها اهداف مختلفی را از اجرای آن دنبال می کنند و برای نیل به اهداف مورد نظر خود به راهبردها و طرح های متفاوت نیازمند هستند .در دو دهه قبل ، خصوصی سازی از مهم ترین عناصر اصلی برنامه اصلاح ساختاری کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بوده است .
کشورهای در حال توسعه در دهه 1980 با بحران های مالی مواجه شدند .این بحران ها موانع قابل توجهی در ظرفیت دولتها برای سرمایه گذاری در بنگاه های دولتی پدید آوردند . این امر در سطح اقتصاد کلان پیامدهای منفی به بار آورد که به نوبه خود ، هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی برای شرکتها تبعات بدی داشت . در بسیاری موارد ، اصلاحات جز لا ینفک برنامه های تعدیل ساختاری بود که بر خصوصی سازی شتابان تاکید داشتند ، نه لزوماً نوعی خصوصی سازی که کارایی و ارزش خالص را افزایش دهد . با توجه به این سلسله اوضاع ، ملاحظات مربوط به کارایی برای بسیاری از دولتها آن قدر اهمیت نداشت که ضرورت غلبه بر موانع منابع داشت .
پژوهش های تجربی اخیر درباره تاثیر خصوصی سازی بر عملکردپولی و عملیاتی ، نیروی کار ، ترازهای مالی و ارزش ویژه توزیعی ، به میزان بسیار زیادی موید این نظر است که خصوصی سازی می تواند برای شرکتهایی مفید باشد که در ساختار بازار رقابتی در کشورهای میانه درآمد فعالیت می کنند .
از طرفی دو مجموعه مهم تر از شرایط موفقیت خصوصی سازی عبارتند از شرایط کشور و شرایط بازار کار . شرایطی که در کشور به خصوصی سازی موفق کمک می کند مشتمل است بر رژیم حاکم بر تجارت ، محیط پایدار و پیش بینی پذیر برای سرمایه گذاری و ظرفیت توسعه یافته نهادی و مقرراتی . شرایط بازار نیز نقش مهمی در خصوصی سازی موفق دارد و خصوصی سازی بنگاههایی که محصولات قابل تجارت تولید می کنند یا در بازارهای رقابتی یا بالقوه رقابتی فعالیت می کنند به کارائی بهتر ختم می شود ، به شرط این که خصوصی سازی را بتوان به صورت شفاف پیش برد .
خصوصی سازی باید به میزان زیادی به هزینه ها و فایده های آن بستگی داشته باشد و این ها نیز خود بستگی دارند به این که چگونه انواعی از اصلاحات در پی هم می آیند و اصلاحات با چه سرعتی اعمال می شود . بحرانهای اقتصادی ممکن است زمینه ای برای خصوصی سازی سریع به شمار آید ، که بسیاری از نویسندگان هم این را مطرح کرده اند ، اما خصوصی سازی در چنین شرایطی لزوما به نتایج اقتصادی مطلوب نخواهد انجامید .
در واقع برای کشورهای کم درآمد یک پیش شرط خصوصی سازی موفق همانا ایجاد محیط تواناساز است که در آن بخش خصوصی بتواند به طرز اثربخشی عمل کند که شرایط رسیدن به این محیط تواناساز می تواند وجود اصلاحات اقتصاد کلان ، بهبود چارچوب های تنظیم مقررات ، تقویت سیستم پولی ، کاهش موانع رقابت ، مقررات زدایی از بازارهای محصول و عامل و بهبود روش های کشورداری ، باشد . و اگر کشورها هنوز در مرحله ای نباشد که آغاز برنامه خصوصی سازی از لحاظ سیاسی یا اقتصادی امکانپذیر باشد ، در این صورت خصوصی سازی مدیریت ، اجاره دارایی ها، اعطای معافیت ها و قراردادهای مدیریتی می تواند به منافع اقتصادی مهمی بیانجامد بی آنکه اجباری به تغییر مالکیت باشد .
در کل خصوصی سازی در جهان را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
• خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته
• خصوصی سازی در کشورهایی با اقتصاد متمرکز
• خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم
که در این بخش توضیحاتی مختصر درباره اجرای خصوصی سازی در این دسته کشورها داده می شود .
خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته مانند بریتانیا در دهه 1980 موج جدیدی را آغاز کرد و بار مالی و اشتغال اداری مهمی را از دوش دولت برداشت و درآمد ها و منابع مالی زیادی نصیب حکومت تاچر شد ( ویلتشیر، 1998 ،ص24) .
تجربه ای دیگر از خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته ، کشور ژاپن می باشد که در آغاز انقلاب میجی ،1868 دولت اقدامات وسیعی را در تقویت ظرفیتهای تولیدی جامعه صورت داد و منجر به موج عظیم سرمایه گذاری بخش خصوصی شد که دولت در بسیاری موارد نقش ارشاد و هدایت را بازی می کرد .
در اوخر دهه 1880 دولت شروع به واگذاری شرکتهای دولتی کرد که با اعمال مدیریت سازمان یافته و قدرتمند خصوصی توانستند بیشترین سود را در تاریخ تجاری خود تحصیل نمایند .
خصوصی سازی در کشورهایی با اقتصاد متمرکز ، آغازی برای فعالیت بازار و حاکمیت مکانیزم قیمتها است . بنابراین ، تغییر و دگرگونی ساختارها در تمامی بخشها و ایجاد زمینه های ارزشی قانونی و نهادی برای بوجود آوردن فضایی مناسب برای توسعه و رشد بنگاههای خصوصی لازم است.
تمرکز فعالیتهای اقتصادی در دست دولت مشکلات بزرگی را تا حد بحران و فروپاشی نظام سیاسی برای این کشورها بوجود آورده است . سهم دولت در محصول تولید شده در کشورهای چکسلواکی (1986 ) آلمان شرقی (1982) روسیه (1985 ) لهستان ( 1985 ) مجارستان (1984 ) به ترتیب 97 ، 5/96 ، 96 ، 81 ، 5/62 درصد بوده است .
خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم اغلب متاثر از فشارهای مستقیم و غیر مستقیم سازمانهای بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول می باشد . این نهادهای بین المللی اعطای اعتبارات و وامهای بین المللی را منوط به اصلاحات و تعدیل اقتصادی در چارچوب خصوصی سازی می نمایند .
البته تنها فشار سازمانهای بین المللی علت این امر نیست بلکه انگیزه های دیگری مثل افزایش سرمایه گذاری های نهادهای خصوصی و شرکتهای بزرگ فراملیتی در این کشورها و برنامه ریزی های متمرکز اقتصادی بوجود آمده پس از جنگ جهانی دوم ، موجب قبول شرایط تعدیل اقتصادی می باشد (ماندال ، 1944 ) .
البته موفقیت خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم در گرو مجموعه ای از اصلاحات قانونی و آماده سازی جو و فضای مناسب رشد سرمایه داری می باشد .

 

6-2خصوصی سازی در ایران
واگذاری سهام دولت به عموم مردم نخستین بار در سال 1353 مطرح شد . دولت وقت با وجودی که از مازاد درآمدهای نفتی بهترین بهره برداری را کرده بود ، با هدف واگذاری سهام به عموم مردم ، کارکنان و کشاورزان ، سازمانی را بنا نهاد که بعدها در برنامه سوم توسعه همان وظیفه را به نحو دیگری و نام دیگری بر عهده گرفت .
« سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی » در سال 1354 و با هدف سهیم کردن کارگران و کشاورزان در مالکیت واحدهای تولیدی تشکیل شد . این سازمان در طول سالهای بعد تا وقوع انقلاب حداقل نیمی از روستائیان و بخش عمده ای از کارگران کشور را سهام دار کرد . وقوع انقلاب و متعاقب آن جنگ 8 ساله و البته اقدامات دولت در ملی کردن صنایع موجب شد اهداف خصوصی سازی وحتی واگذاری سهام به کارکنان خود دولت ، متوقف شد . در این مدت تعداد شرکتهای دولتی هر روز رو به افزایش بود و کشور نیز مجبور یود برای نگهداری این شرکتها هزینه های گزافی را متحمل شود .
در اوایل سال 68 و درحالی که اقتصاد دوران بعد از جنگ را تحمل می کرد ، بحث خصوصی سازی مجددا مطرح شد و چند آیین نامه و طرح ولایحه در دستور کار مجلس و دولت قرار گرفت و با تصویب هیات وزیران و اعلام فهرست 400 شرکت قابل واگذاری از سال 70 خصوصی سازی شکل قوی تری به خود گرفت .سازمان مدیریت وقت نیز با ارائه پیشنهادی که بعدها به تبصره 32 قانون برنامه اول توسعه معروف شد ، همچنین دو مصوبه هیئت وزیران در سالهای 70 و 71 روند خصوصی سازی را سرعت بیشتری بخشید .
نتیجه کار دولت در واگذاری شرکتهای دولتی در سال های 70 تا 73 فروش 5/1715 میلیارد ریال سهم بود که به سه روش بورس ، مزایده و مذاکره واگذار شد. در سالهای 74 تا 76 دولت موفق شد 7/1780 میلیارد ریال سهم به سه روش مذکور بفروشد و از سال 77 تا 79 نیز دولت حاضر شد به روش های بورس و مزایده از مالکیت خود در 3/4832 میلیارد ریال سهم یگذرد .
بدین ترتیب جمع کل سهام واگذار شده در طول سالهای 70 تا 79 ، 7/8328 میلیارد ریال بود به طوری که میزان واگذاری ها از سال 70 تا 76 حدود 42 درصد و از سال 77 تا 79 حدود 58 درصد واگذاری ها را شامل شد .
تا قبل از قانون برنامه سوم توسعه ، واگذاری سهام شرکتهای دولتی به موجب قوانین و مقررات پراکنده ای صورت می گرفت که آخرین آنها تبصره 35 قوانین بودجه سنواتی کل کشور بود . در قانون برنامه سوم توسعه برنامه خصوصی سازی مشتمل بر ساماندهی شرکتهای دولتی و واگذاری سهام آنها در فصول دوم و سوم قانون یاد شده مورد تائید قرار گرفت .
در این قانون ، هیئت وزیران و هیات عالی واگذاری به عنوان نهادهای سیاست گذار در برنامه خصوصی سازی و سازمان خصوصی سازی و شرکت مادر تخصصی به عنوان عوامل اجرایی آن تعریف شده اند .

 

پس از تصویب اساسنامه سازمان خصوصی سازی توسط هیئت وزیران این سازمان با تغییر در وضعیت سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی سابق تشکیل شد و با حکم وزیر امور اقتصادی و دارائی ، مسئولیت دبیرخانه هیات عالی واگذاری را پذیرفت و مدیر عامل سازمان به عنوان دبیر هیئت عالی واگذاری تعیین شد (روزنامه دنیای اقتصاد ، 18/10/1381 )1.
در مجموع از ابتدای سال 1370 تا پایان سال 1387 جمعا 401.507 میلیارد ریال سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار شده است که 93.04 درصد آن در سالهای 1385 تا 1387 بوده و مابقی در سالهای 1370 تا 1384 صورت گرفته است .

 

جدول شماره 2-2 : آمار واگذاری شرکتهای دولتی از سال 1370 تا 1387 ( 2-2 )
سال واگذاری ارزش به تفکیک روش واگذاری( میلیارد ریال) جمع ارزش واگذاری درصد نسبت به کل
بخش خصوصی
(بورس،مزایده ،مذاکره) سهام عدالت رد دیون
1370 266 - - 266 0.07
1371 239 - - 239 0.06
1372 288 - - 288 0.07
1373 924 - - 924 0.23
1374 516 - - 516 0.13
1375 1091 - - 1091 0.27
1376 173 - - 173 0.04
1377 762 - - 762 0.19
1378 2348 - - 2348 0.58
1379 1722 - - 1722 0.43
1380 201 - - 201 0.05
1381 3118 - - 3118 0.78
1382 9012 - - 9012 2.24
1383 6496 - - 6496 1.62
1384 764 0 - 764 0.19
1385 3655 21735 - 25390 6.32
1386 45100 160882 27627 233609 58.18
1387 39058 35000 40531 114589 28.54
جمح کل 115732 217617 68158 401507 100
در کل می توان گفت که دولت به علت عوامل زیر سیاست خصوصی سازی را در پیش گرفته است :
• افزایش کارایی و سود آوری از طربق کاهش هزینه های غیر ضروری و افرایش کیفیت کالا و خدمات در بخش خصوصی
• تامین منابع مالی از طریق فروش سهام شرکتهای دولتی
• ایجاد انگیزه رقابت از طریق ایجاد مالکیت در بخش خصوصی
• رونق بازار سرمایه و تعمیم مشارکت همگانی
• گسترش فرهنگ مشارکت و تجمیع و تجهیز پس اندازها به سوی تولید
• ایجاد تعادل اقتصادی و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای کل

 

7-2 تاثیر خصوصی سازی بر بازدهی
از آنجا که خصوصی سازی می تواند اهداف متنوعی را دنبال کند و افزایش کارایی و بازدهی یکی از اهداف اصلی و قابل لمس خصوصی سازی است و با توجه به اینکه از طریق ایجاد حس مالکیت و مشارکت بیشتر بخش خصوصی و عموم مردم در اقتصاد و تغییر مسیر دادن منابع مالی از مصرف به سمت تولید و سرمایه گذاری که توسط فرآیند خصوصی سازی صورت می گیرد ، این امر می تواند باعث افزایش کارایی و بازدهی شود ، لذا در این تحقیق به دنبال تاثیرات سیاست خصوصی سازی در ایران بر یکی از شاخصهای سنجش بازدهی تحت عنوان ارزش افزوده اقتصادی هستیم و می خواهیم وصعیت شرکتهای واگذار شده را قبل و بعد از خصوصی سازی مورد آزمون قرار دهیم .

 

8-2 مشکلات خصوصی سازی
مطمئنا در مسیر هر عملیات وفرآیندی برخی مسائل و مشکلات وجود دارد که خصوصی سازی از این امر مستثنی نیست . یکی از این مشکلات می تواند ایجاد انحصارات مالکیت بخش خصوصی در برخی صنایع باشد که موجب کاهش رفاه عمومی بشود .
یا ایجاد انگیزه کسب سود در بخش خصوصی در موسسات دولتی واگذار شده که هدف اولیه آنها کسب سود نبوده است ، می تواند موجب توجه کمتر به قدرت خرید مصرف کننده بشود و موجب نارضایتی عمومی بشود .
از دیگر مسائل موجود می تواند کاهش انگیزه تولید کننده خصوصی در تولید برخی کالاهایی باشد که سودآور نباشد و می تواند موجب نارضایتی تولید کنندگان دیگر یا حتی کارکنان و کارگران آن بخش شود .
برای جلوگیری از بروز این مشکلات راهکارهایی توصیه شده که مثلا فعالیتهایی که به طور طبیعی در آنها انحصار وجود دارد و یا فعالیتهایی که بخش غیر دولتی انگیزه ای برای ورود به آن ندارد را همچنان در بخش دولتی فعالیت کنند .
تاسیس سازمان خصوصی سازی نیز راه حلی برای رفع مشکلات اجرایی خصوصی سازی مانند زمانبندی اجرا ، چگونگی فروش سهام و ارزیابی دارایی های دولتی و تعیین ارزش روز آنها ، می باشد .
مشکلات دیگری بر سر راه خصوصی سازی وجود دارندکه می توان به مشکلات سیاسی و مخالفت احزاب و گروههای مختلف سیاسی و یا مشکلات اجتماعی مانند واگذاری خدمات عمومی و احتمال نارضایتی مردم و یا مشکلات کمبود منابع مالی در بخش خصوصی و یا ایجاد اخلال منابع پولی در نظام گردش اقتصاد کشور، اشاره کرد (بهرامفر ، 1385،ص53)1.

 


9-2بخش دوم ) ارزش افزوده اقتصادی
با توجه به مطالب گفته شده در بخش قبل در رابطه با مفهوم خصوصی سازی و اهداف این تحقیق مبنی بر بررسی تاثیر خصوصی سازی بر بازدهی از طریق معیار ارزش افزوده اقتصادی ، در این بخش به تعریف و مفهوم ارزش افزوده اقتصادی و عناصر تشکیل دهنده آن می پردازیم .

 

1-9-2شاخص های سنجش عملکرد
با توجه به تشکیل شرکت‌های سهامی بزرگ در قرن هجدهم میلادی و همچنین عدم وجود تخصص لازم، زمان لازم و نه حتی نیاز مالکان به اداره شرکت خود، اشخاصی به نام مدیران پا به عرصه اقتصاد گذاشتند. با این جدائی مالکیت از مدیریت و قرار گرفتن منابع عظیم شرکتهای سهامی و حتی غیرسهامی دراختیار مدیران باید معیارهائی برای سنجش مدیران شرکت‌ها و عملکرد آنها و نیز معیار معناداری برای پاداش‌دهی به آنها در نظر گرفته می‌شد، مانند درآمد کل، سود عملیاتی، سود کل و به صورت تکامل یافته نظام دو پونت، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، Q تویین و ... (بورس نگر ، 1386 )1.
همچنین امروزه یکی از شرایط اصلی برای بقا در بازار رقابت جهانی رضایت مشتری است که یکی از روشهایی که می تواند در این باره به ما کمک کند اندازه گیری عملکرد می باشد . اندازه گیری عملکرد هدف مهمی است که قضاوت و تصمیم گیری را ممکن می سازد و استفاده کارا از نتایج آن سبب بهبود کلیه فرآیندهای سازمان می گردد.
دلایل زیادی برای اندازه گیری عملکرد وجود دارد (دلایل از سازمانی به سازمان دیگرمتفاوت است ) که عبارتند از:
• شناسایی نمودن موفقیتها
• شناسایی نمودن که آیا آنها نیازهای مصرف کننده را برآورده گردیده است. اندازه گیری سبب می شود که سازمانها نسبت به خدمات و محصولات مورد نیازمصرف کننده بیشتر آگاهی یابند.
• اندازه گیری در تایید آنچه که آنها نسبت به آن آگاهی دارند و همچنین پی بردن به آنچه که آنها نسبت به آن نا آگاه هستند کمک می کند.
• شناسایی نمودن نقاطی که در آنجا مشکلات گلوگاهی ‏، مسایل بدون اهمیت و وجود دارد و همچنین جاهاییکه بهبود در آنجا ضروری است.
• تصمیمات قاطع براساس حقیقت و واقعیت است نه بر اساس تصور و خیال ، احساسات یا عقیده و یا دریافت ناگهانی و ...
نشان دادن آنچه که با بهبود برنامه ریزی بطور واقعی اتفاق می افتد .
اگر چه اندازه گیری عملکرد مفید است ، ولی آن سئولات زیادی از قبیل چرا ،چطور و چه وقت از آن استفاده می شود را به دنبال خواهد آورد(کاپلان و نورتن،1997) 2.
معیارهای سنجش عملکرد به دو بخش مالی و غیر مالی تقسیم بندی می شوند که عبارتند از :
معیارهای مالی
معیار مالی داخلی (سود عملیاتی)
معیار مالی خارجی (قیمت سهام)

 


معیارهای غیر مالی
معیار غیرمالی داخلی (زمان تحویل کالا)
معیار غیر مالی خارجی (رضایت مندی مشتریان)
شرکتها معیارهای مالی و غیر مالی را تحت گزارشی به نام معیار سنجش جامع عملکرد بیان می کنند.این گزارشات شامل موارد زیر است:
1. معیارهای سودآوری: سود عملیاتی و رشد درآمدی
2. معیارهای رضایتمندی مشتریان : سهم بازار ، پاسخگویی به مشتریان ، عملیات به موقع
3. معیارهای کارایی ، کیفیت و زمان : انحراف کارایی مواد مستقیم ، انحراف سربار جذب شده
4. معیارهای نوآوری : تعداد اختراعات ، تعداد کالاهای جدید
شاخص جامع سنجش عملکرد ( BSC ) که تحت عنوان کارت امتیازی متوازن شناخته می شود از جمله معیارهای نوین سنجش عملکرد به شمار می رود که این شاخص اولین بار توسط نورتون و کاپلان مطرح گردید و از ویژگی این شاخص جامعیت آن است به طوریکه معیارهای مالی و غیر مالی را تواما مد نظر قرار می دهد . ( رهنمای رودپشتی ، فریدون ؛ نیکومرام ، هاشم « مدیریت مالی راهبردی ( ارزش آفرینی ) » (انتشارات کسا کاوش ، 1385 ، ص 360 )2.

 

10-2معیارهای مالی سنتی
به طور کل 5 معیار در ارزیابی عملکرد مبتنی بر داده های تاریخی هستند .
1. بازده سرمایه گذاری ها (ROI)
2. سود باقی مانده (RI)
3. بازده فروش (ROS)
4. عایدی هر سهم (EPS)
5. نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)
که در اینجا به طور خلاصه مروری بر این معیارها داریم .

1-10-2 بازده سرمایه گذاری ها (ROI)
یک معیار حسابداری است که از تقسیم سود عملیاتی بر سرمایه گذاری حاصل می شود .
بازده سرمایه گذاری = سود عملیاتی / متوسط سرمایه گذاری ها
ROI مبتنی بر سرمایه گذاری است و شامل همه عناصر سودآوری ( درآمد ، هزینه و سرمایه گذاری) می باشد و این نرخ را می توان با نرخ فرصت از دست رفته مقایسه کرد .
این نرخ به مهارتهای تولید و فروش شرکت مربوط می شود و بوسیله ساختار مالی شرکت تحت تاثیر قرار نمی گیرد . بدلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری ، ایرادهایی که بر سود حسابداری وارد است بر این معیار نیز وارد است و با توجه به اینکه سرمایه گذاری ها در ترازنامه به خالص ارزش دفتری نشان داده می شوند ، بنابراین ارزش واقعی سرمایه گذاری ها یا دارایی ها ممکن است بسیار پایین تر یا بالاتر از ارزش های دفتری آنها باشد .
راهکارهای بهبود این نسبت در یک سازمان می تواند افزایش نرخ فروش البته در شرایط انحصاری بازار ، کاهش هزینه ها از طریق مدیریت هزینه و به کارگیری دارایی های کمتر و در واقع درست به کارگیری دارایی ها و منابع و ایجاد نکردن ظرفیتهای خالی است .

 

2-10-2سود باقی مانده (RI)
سود باقی مانده از تفاوت سود و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری بدست می آید .
سود باقیمانده = سود عملیاتی – ( سرمایه گذاری * نرخ بازده مورد انتظار )
یا از نگاهی دیگر سود باقیمانده عبارتست از سود مرکز سرمایه گذاری منهای هزینه سرمایه آن که هزینه سرمایه مرکز سرمایه گذاری از ضرب مبلغ سرمایه به کار گرفته شده در نرخ بازدهی مورد انتظار به دست می آید .
مطلوبیت سود باقیمانده در این است که نرخ سود یک بخش از نرخ مورد انتظار سرمایه گذاری بیشتر باشد در مقابل بازده سرمایه گذاری ها که مدیریت با قبول پروژه های سود ده جدید (به علت افزایش مخرج کسر یعنی میزان سرمایه گذاری) مخالفت می کند ، لذا سود باقیمانده ، مدیران را به سرمایه گذاری های سودآوری ترغیب می کند که در صورت توجه به نسبت بازده سرمایه به کارگرفته شده ، پذیرفته نمی شوند .
البته ROI و RI هر دو نتایج یک دوره را نشان می دهند و مدیریت می تواند باعث افزایش کوتاه مدت در آنها شود بدون آنکه منافع بلند مدت سازمان را درنظر بگیرند مثل توجه نکردن به مخارج تحقیق و توسعه در دوره کوتاه مدت .

 

3-10-2بازده فروش (ROS)
این معیار از تقسیم سود عملیاتی به درآمد بدست می آید .
بازده فروش = سود عمیلاتی / درآمد فروش
و این نسبت از اجزای نسبت دوپانت در محاسبه نسبت بازده سرمایه گذاری ها به شمار می آید .
ROI = سود / سرمایه به کار گرفته شده = سود / فروش * فروش / سرمایه به کار گرفته شده
در تحلیل این نرخ داریم که از هر ریال درآمد چه میزان سود کسب شده است و این متفاوت است با تحلیل نرخ ROI که از هر ریال سرمایه گذاری چه میزان سود کسب شده است.

 

4-10-2 سود هر سهم (EPS)
سود هر سهم عبارتست از سود خالص پس از کسر مالیات شرکت ، تقسیم بر تعداد سهام آن شرکت .
EPS = سود خالص / تعداد سهام عادی
این نسبت نشان می دهد که به ازای یک سهم چه میزان سود به دست آمده است و افزایش این نسبت نشان دهنده مطلوبتر شدن عملکرد شرکت است . برای ارزشیابی سهام نیز از این نسبت استفاده می شود .
از جمله ایرادات این نسبت این است که به تنهایی منعکس کننده میزان ریسک نیست و در برنامه ریزی ها به اهمیت های سیاست های تقسیم سود اشاره ای نمی کند .

 

5-10-2نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)
این نسبت از رابطه زیر بدست می آید :
P/E = قیمت معاملاتی سهم / سود هر سهم
این نسبت شاخص سنجش عملکرد شرکت در بازار سرمایه است و به عنوان ابزاری برای ارزیابی قیمت سهام نیز به کار می رود و نشان دهنده آن است که به ازای سود هر سهم در بازار ، قیمت سهام چه میزان است و هرچه این نسبت بالاتر باشد عملکرد مطلوب شرکت را نشان می دهد .
از معایب این نسبت می توان به استفاده از سود حسابداری در محاسبه آن و بی معنی بودن آن در شرکتهایی که سودآور نیستند ، اشاره کرد .
به طور کلی معیارهای اندازه گیری عملکرد شرکت را با توجه به مطالب گفته شده و مفاهیم حسابداری و اقتصادی می توان به دو دسته حسابداری و اقتصادی تقسیم بندی کرد. در معیارهای حسابداری عملکرد شرکت با توجه به داده های حسابداری و تاریخی ارزیابی می شود که شامل سود ، سود تقسیمی ، سود هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام ، ارزش دفتری ، جریانهای نقدی و سود تقسیمی، عرضه و تقاضای سهام ، می باشد. البته ممکن است معیارهای حسابداری با توجه به داده های و ارزش های بازار بدست بیاید که معایب معیارهای حسابداری با داده های تاریخی را تا حدودی برطرف کند مانند نسبت قیمت به سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و نسبت Q توبین .
در حالیکه معیارهای اقتصادی عملکرد شرکت را با توجه به قدرت کسب سود دارایی های موجود و سرمایه گذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی می کند که می توان به معیارهای ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده اشاره کرد .

 

11-2 دلایل مطرح شدن EVA
همانطور که گفته شد معیارهای حسابداری دارای ایراداتی هستند که به اختصار به برخی از آن ایرادات اشاره می کنیم ؛ مثلا معیار سود به دلیل آنکه کیفیت سود را نشان نمی دهد و قابل دستکاری توسط مدیریت می باشد نمی تواند معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد باشد .
سود هر سهم علاوه بر ایراداتی که بر سود وارد است دارای این ایراد است که اگر معیار اندازه گیری عملکرد راسود هر سهم بدانیم ممکن است مدیر شرکت از یک ادغام مناسب به دلیل آنکه پس از ادغام سود هر سهم کاهش می یابد خودداری نماید . در صورتیکه واقعا این عمل ادغام ممکن است باعث افزایش کارایی و ارزش شرکت شود و یا بالعکس. رشد سود هم معیار مناسبی نمی باشد چرا که مهم این است که این رشد با چه میزان سرمایه گذاری و با چه نرخ بازدهی بدست آمده است .
نرخ بازده سرمایه گذاری هم به دلیل آنکه ممکن است مدیر را از انجام سرمایه گذاری های مناسب بازدارد و یا بالعکس باعث شود که مدیریت در طرحهای نامناسب سرمایه گذاری نماید و همچنین محدودکردن دیدگاه آتی نگر و بلند مدت در مدیریت و یا اثر عوامل خارجی غیر قابل کنترل توسط مدیریت ، معیار صحیحی نمی باشد .
معیار تقسیم سود از آنجایی که سیاست تقسیم سود با ثبات و هر ساله ، ممکن است ناشی از عدم توانایی شرکت در سرمایه گذاری سود باشد دارای ایراد است و معیار جریان نقدی آزاد نیز دارای ایراداتی می باشد ( جهانخانی و ظریف فرد به نقل از استوارت، 1991)1.
با توجه به ایرادات گرفته شده به معیارهای حسابداری به علت بکارگیری سود حسابداری ، از آنجا که سود حسابداری بر اثر به کارگیری روش های متفاوت مانند روش ارزیابی موجودی ها یا روش استهلاک سرقفلی در ادغامها یا روشهای استهلاک دارایی های ثابت و همچنین احتساب ذخایر یا هزینه های تحقیق و توسعه قابل تغییر است ، لذا نیاز به برطرف کردن این ایرادات و استفاده از معیاری است که تا حدودی این ایرادات را نداشته باشد .

 

12-2ارزش افزوده اقتصادی EVA
هدف اصلی شرکتها حداکثر کردن ثروت سهامداران است . ثروت سهامداران از طریق قیمت سهم مشخص می شود که خود بستگی به بازدهی عملیات شرکت و ریسک سرمایه گذاری در سهم دارد . مدیران مالی باید عملیات و پروژه هایی را تشویق کنند که انتظار افزایش قیمت سهم را در بردارد چون قیمت سهم ، نماینده ثروت سهامداران است . بنابراین حداکثر کردن قیمت سهم منطبق با حداکثر کردن ثروت سهامداران شرکت است . یکی از مسائل مرتبط با قیمت سهم تولید ارزش افزوده اقتصادی است تا تشخیص دهند که آیا پول سرمایه گذاران به طریق مطلوبی به کار رفته است یا خیر(مهدی زاده ، روزنامه آسیا ، 14/1/84 )2.
ابزار تحلیلی EVA در سال 1982 توسط موسسه استرن و استیوارت متداول شد . EVA نتیجه نوآوری در زمینه سود اقتصادی بوده و نوآورانی مانند استرن ، محدودیت عملی سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار داد . این معیار از همان ابتدا از سوی جامعه شرکتها مورد پذیرش قرار گرفت چرا که روشی نوآورانه ، برای یافتن ارزش واقعی شرکت بود و بر خلاف معیارهای سنتی یا حسابداری مانند سود ، سودآوری واقعی شرکت را مورد بررسی قرار می دهد یعنی هزینه های مستقیم بدهی و غیر مستقیم حقوق صاحبان سهام را مد نظر قرار می دهد . همچنین بدلیل اینکه به افزایش ثروت سهامداران توجه دارد یه عنوان یک ابزار مدرن ، جهت سنجش موفقیت شرکتها به کار گرفته می شود .

 

شرکتهای بزرگی مانند Coca-cola، Diago و ... ارزش افزوده اقتصادی را به عنوان راهنمای ایجاد ارزش برای سهامداران به کار می برند و برنامه های تشویقی و پرداخت پاداش در این شرکتها بر مبنای توانایی مدیران در ایجاد EVA مثبت ، بنا نهاده شده است.
شرکت‌های سرمایه‌گذاری مانند Global Asset Management و Oppneheimer Capital از EVA، در انتخاب سهام، ساختار پرتفوی و فرایند کنترل ریسک استفاده می‌کنند. علاوه‌بر این، مطالعات تجربی نشان می‌دهد که EVA در جامعه آکادمیک و جامعه مالی، رشد و پیشرفت خوبی کرده است. استیوارت در سال 1994 در یک تحقیق داخلی نشان می‌دهد که EVA تنها بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت است. و ادعا می‌کند که EVA در تشریح فرآیند تغییر در ثروت سهامداران تقریبا 50‌درصد مهم‌تر از معیارهای مبتنی بر حسابداری عمل می‌کند. این تحقیق داخلی شواهدی را مبتنی‌بر غالب بودن EVA بر معیارهای حسابداری مانند سود حسابداری فراهم کرد. مجله فورچون در سال 1993 صراحتا EVA را کلید واقعی ایجاد ثروت معرفی می‌کند. استرن استیوارت می‌گوید سود حسابداری را به عنوان معیار ارزیابی عملکرد فراموش کنید( گریس و همکاران،1998،ص1) .
تحقیقات نشان می‌دهد که بازده کل سهامداران در شرکت‌هایی که به نوعی از سیستم EVA کمک گرفته‌اند بعد از یک دوره 5ساله در مقایسه با سهام شرکت‌های رقیب، 49‌درصد بیشتر بوده است. شرکت هایی که ساختار جبران خدمات استرن استیوارت را به‌طور کامل اجرا می کنند. حتی نتایج بهتر از این داشته‌اند. به طوری که سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت‌ها، 84‌درصد ثروت بیشتری در مقایسه با شرکت‌های رقیب طی یک دوره 5ساله ایجاد کرده است.
از دیدگاه حسابداری، EVAعبارت است از تفاوت بین سود خالص عملیاتی بعد از مالیات (NOPAT) و هزینه سرمایه . به تعبیری ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شاخص بنیادین برای اندازه‌گیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت است. EVA از حاصل‌ضرب تفاوت بین نرخ بازده(r) و نرخ هزینه سرمایه(c) در مبلغ سرمایه به‌دست می‌آید ( فرمول 1-2 ).

 

 

 

 

 


فرمول شماره 1 - ارزش افزوده اقتصادی ( 1 - 2 )

 

C در واقع متوسط موزون هزینه سرمایه (WACC) است.
EVA را به‌صورت فرمول 2-2 می‌توان محاسبه کرد. ( روزنامه دنیای اقتصاد ، مس

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

دانلود مقاله کارائی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کارائی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کارائی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنعت سیمان با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها و فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاسچکیده:
در این تحقیق کارآیی شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تکنیک تحلیل پوششی داده ها یا DEA وفرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس ارزیابی شده است. پس از تعیین ورودی ها و خروجی های شرکتها به عنوان متغیرهای تحقیق، کلیه واحدها مورد ارزیابی قرار گرفتند. تا کاراترین واحدها مشخص شوند. ارائه یک مدل تحلیل پوششی داده ها جهت ارزیابی کارآیی شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران– تعیین کارایی نسبی ومازاد عوامل تولید و مقادیر بهینه نهاده ها و گروههای الگو ومرجع برای واحدهای ناکارا و رتبه بندی هر یک از شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی مورد بررسی وشناسایی واحدهای کارا و ناکارا از اهداف این پژوهش بوده است. تجزیه و تحلیل متغیرهای این تحقیق با نرم افزارهای FRONTIER2 و WINQSB انجام شد. در این تحقیق نمی توان با بررسی نمونه نتایج را به جامعه تعمیم داد لذا کل جامعه آماری شامل تمامی شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره ی زمانی از سال 84 تا 87 مورد بررسی قرار گرفت.روش تحقیقی که به کار گرفته شده است از حیث هدف از نوع کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع میدانی – کتابخانه ای است. استفاده از یک مدل ریاضی برای ارزیابی کارایی می تواند بسیار مفید باشد و ابزار مناسبی برای ارزیابی شرکتهای سیمان در اختیار مدیران قرار دهد و نتیجه اینکه پس از تعیین کارایی نسبی واحدها و رتبه بندی هر یک از آنها تعیین شدکه برای مقایسه واحدها بهترین مدل، مدل BCC ورودی گرا می باشد.

 

واژگان کلیدی : شرکت های سیمان، تحلیل پوششی داده ها، واحدهای تصمیم گیری، ورودی ها، خروجی ها

 

1-مقدمه:
نظارت و ارزیابی موضوعی است که از زمان مطرح‌شدن نظریات کلاسیک مدیریت همواره مد‌‌نظر بوده‌است. به عبارت دیگر تمام نظریات مدیریت به نحوی به موضوع نظارت، کنترل و ارزیابی بها داده و آن را یکی از وظایف اساسی مدیریت دانسته‌اند. اما آنچه قابل ذکر است، تغییر نگرشی است که در این رابطه صورت گرفته‌است.
پس از انتقاد «کاپلن و نورتن» از اطلاعات سنتی حسابداری و مالی، مدل‌های بسیاری جهت ارزیابی کارایی معرفی گردید که علت آن نیز ناتوانی سیستم‌های ارزیابی کارایی سنتی و مالی در فراهم کردن اطلاعات مناسب و لازم برای تصمیم‌گیری مدیران بود. اما با وجود پیشرفت‌های قابل توجه در طراحی چهارچوب‌ها و سیستم‌های ارزیابی کارایی، بسیاری از شرکت‌ها هم‌چنان به شکلی ابتدایی بر شاخص‌های سنتی تکیه کرده‌اند.
از طرفی چهارچوب‌های مدرن و جدید، تنها مباحث مفهومی را بیان کرده و به ندرت به کاربردی کردن آن‌ها پرداخته‌اند و نیازی که هم‌اکنون در این زمینه وجود دارد، کار بیشتر برای عملیاتی کردن این مفاهیم کلی می‌باشد به‌طوری‌که بتوان برای هر سازمان، ارزیابی منحصر به فرد و مخصوص آن سازمان را انجام داد.
توسعه و گسترش وظایف دولت و به تبع آن سازمان‌های دولتی، امر ارزیابی کارایی آن‌ها را اجتناب‌ناپذیر ساخته است چرا که محدودیت منابع، سرعت و کیفیت ارائه کالاها و خدمات، تشدید رقابت و ضرورت انجام هدفمند امور، زمینه توجه به عملکرد این گونه سازمان‌ها را فراهم آورده است.
نظر به این‌که شرکت های سیمان دارای چندین ورودی و خروجی می‌باشند، ارزیابی کارایی آن‌ها از پیچیدگی خاصی برخوردار است و با توجه به استاندارد نبودن روش‌های کنونی ارزیابی که بیشتر مبتنی بر خروجی‌ها هستند، مقایسه واحدهای مختلف را تا حدودی غیرممکن ساخته است. متدولوژی تحلیل پوششی داده‌ها ، متدولوژی علمی وناپارامتری برای ارزیابی کارایی واحدها است که کاربرد‌های متعددی در سنجش کارایی واحدها داشته است. در این تحقیق، از این روش برای اندازه‌گیری نسبی کارایی شرکت های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. این تکنیک به مدیران کمک می‌کند تا این‌که ارزیابی درستی از واحدهای خود داشته و تصمیم‌های درست و منطقی جهت تخصیص بهینه منابع اتخاذ نمایند.
2- جامعه آماری و بازه زمانی تحقیق:
در این تحقیق جامعه ی آماری، شرکت های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و با توجه به متغیر بودن تعداد آنها در بازه ی زمانی تحقیق یعنی سالهای 84 تا 87 در نهایت تعداد 20 واحد به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند و کل جامعه تحت بررسی می باشد.
3-مبانی نظری و پیشینه تحقیق:
روش اندازه¬گیری کارایی از طریق عملی، براساس روش فارل (1957، Farrel) صورت گرفته است. فارل مقایسه قرار گیرد. این روش در برگیرنده مفاهیم تابع تولید مرزی است که به عنوان شاخصی برای اندازه¬گیری کارایی به کار می¬رود (Farrel.M.J ,1957 Part 3,81-253 )
موضوع تحلیل پوششی داده¬ها (Data Envelopment Analysis) به رساله دکتری رودز (Rhodes) با راهنمایی استاد راهنمایش آقای کوپر (Cooper) بر می¬گردد که عملکرد مدارس دولتی ایالات متحده امریکا را مورد ارزیابی قرار داد. این مطالعه منجر به چاپ اولین مقاله درباره معرفی عمومی روش تحلیل پوششی داده¬ها در سال 1978 گردید. در این سال روش تحلیل پوششی داده¬ها توسط Rhodes, Cooper, Charnes با جامعیت بخشیدن به روش فارل به گونه¬ای که خصوصیت فرایند تولید با چند عامل تولید و یا چند محصول را در بر گیرد به ادبیات اقتصادی اضافه گردید.
این روش عمدتاً به عنوان روش اندازه گیری کارایی در جهان شناخته شده است و در ضمن
اندازه¬گیری کارایی، نوع بازده به مقیاس تولید را نیز به تفکیک برای بنگاه¬ها ارائه می¬کند. با پیشرفت و تکامل روش فوق، در حال حاضر DEA یکی از حوزه¬های فعال تحقیقاتی در اندازه¬گیری کارایی بوده و به طور چشمگیری مورد استقبال پژوهشگران جهان قرار گرفته است.
4-مفاهیم نظری پایه:
کارایی به سه نوع کارایی فنی، کارایی تخصیصی و کارایی اقتصادی تقسیم می‌شود که به صورت چکیده به توضیح هر یک پرداخته می‌شود.
کارایی فنی : عبارت است از حداکثر تولید ممکن که می‌توان از مقدار مشخصی از عوامل تولید به‌دست آورد. اکثر مطالعاتی که قبل از دهه پنجاه میلادی انجام شده است، بر مبنای این نوع از کارایی بوده است .درکارایی فنی، تنها رسیدن به استفاده از همه منابع اهمیت دارد. به بیان دیگر، شرط کارآمد فنی بودن یک سازمان، این است که اتلاف منابع نداشته باشد وازهمه منابع ‌استفاده شده ‌باشد.
کارایی تخصیصی: نشان‌دهنده تخصیص بهینه عوامل موجود می‌باشد به‌ طوری که حداقل هزینه را برای بنگاه به‌همراه داشته باشد و یا می‌توان گفت که کارایی تخصیصی نتیجه به کارگیری نهاده‌ها به نسبت مناسب می‌باشد که موجب می‌شود هزینه تولید حداقل گردد
کارایی اقتصادی: این نوع از کارایی، حاصل کارایی فنی و کارایی تخصیصی است و معمولاً از حاصل ضرب کارایی فنی در کارایی تخصیصی حاصل می‌شود. طبق تعریف، کارایی اقتصادی را توانایی بنگاه در به‌دست آوردن حداکثر سود ممکن با توجه به قیمت و سطوح نهادها می‌دانند و در حقیقت کارایی اقتصادی، در صورتی تحقق می‌یابد که علاوه بر عدم اتلاف منابع، بهترین استفاده از آن‌ها صورت گیرد که این امر، معمولاً مستلزم انتخاب ترکیبی از نهاده‌ها است که کمترین هزینه را دربر داشته ‌باشد.
5-روش شناسی تحقیق:
5-1- روش تحلیل پوششی داده¬ها :
نظر به این‌که شرکت های سیمان دارای چندین ورودی و خروجی می‌باشند، ارزیابی کارایی آن‌ها از پیچیدگی خاصی برخوردار است و با توجه به استاندارد نبودن روش‌های کنونی ارزیابی که بیشتر مبتنی بر خروجی‌ها هستند، مقایسه واحدهای مختلف را تا حدودی غیرممکن ساخته است. متدولوژی تحلیل پوششی داده‌ها ، متدولوژی علمی وناپارامتری برای ارزیابی کارایی واحدها است که کاربرد‌های متعددی در سنجش کارایی واحدها داشته است. در این تحقیق، از این روش برای اندازه‌گیری نسبی کارایی شرکت های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. این تکنیک به مدیران کمک می‌کند تا این‌که ارزیابی درستی از واحدهای خود داشته و تصمیم‌های درست و منطقی جهت تخصیص بهینه منابع اتخاذ نمایند.
5-2- مدل BCC: بنکر، چارنز و کوپر (1984)
در فرمول¬بندی مدل CCR، فرض شده که رابطه بین نهاده¬ها و ستاده¬ها از فرض بازده ثابت به مقیاس پیروی می¬کند. یعنی، مثلاً اگر نهاده¬ها دو برابر شوند؛ ستاده¬ها نیز دو برابر می¬شوند. در حالتی که ستاده¬ها، افزایش بیش از دو برابر یا کمتر از دو برابر داشته باشند، به ترتیب بازده آنها افزایشی یا کاهشی فرض می¬شود. در بسیاری از سازمان¬ها، فرض بازده به مقیاس ثابت برقرار نیست. فرض بازدهی ثابت به مقیاس، زمانی مناسب است که همه بنگاه¬ها در سطح بهینه عمل نمایند، ولی مسایل متفاوتی نظیر اثرات رقابتی، محدودیت¬ها، کارکردهای ضعیف مدیریتی و نظیر اینها باعث می¬شود که بنگاه¬ها در مقایس بهینه فعالیت نکنند، از این رو بنکر، چارنز و کوپر در سال 1984، مدل قبلی CCR را به گونه¬ای بسط دادند که بازدهی متغیر به مقیاس (VRS) را نیز در نظر بگیرد، که به مدل BCC که برگرفته از حرف اول نام آنها بود، معروف شد.
مدل ریاضی آن به صورت زیر می باشد:

آزاد در علامت W
مدل غیرخطی بالا با مساوی یک قرار دادن مخرج کسر تابع هدف، به یک مدل خطی تبدیل می¬شود. همانطور که ملاحظه می شود تفاوت این مدل با مدل CCR در وجود متغیر آزاد در علامت W می باشد. در مدل BCC علامت متغیر W بازده به مقیاس را برای هر واحد می¬تواند مشخص کند.
الف. W<0 باشد، نوع بازده به مقیاس، کاهشی است.
ب. W=0، بازده به مقیاس، ثابت است.
ج. W>0 بازده به مقیاس، افزایشی است.
5-3-اندازه¬گیری کارایی با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس :
چارنز، کوپر و رودز (CCR) در سال 1978 مدل خود را بر مبنای حداقل¬سازی عوامل تولید و با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس ارائه نمودند. در سال 1984 با ملحوظ کردن فرض بازدهی متغیر به مقیاس توسط بنکر، چارنزوکوپر (BCC) اندازه¬گیری کارایی به روش DEA بسط یافت. در این مقاله با توجه به اینکه مدل بازدهی متغیر نسبت به مقیاس جهت ارزیابی، انتخاب شده است، لذا به طور خلاصه این مدل در زیر آورده می شود:
بنکر، چارنز و کوپر (BCC, 1984) مدل قبلی (CCR) را به گونه¬ای بسط دادند که بازده متغیر نسبت به مقیاس را در بر گیرد. استفاده از فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس، زمانی که تمام بنگاه¬ها درمقیاس بهینه فعالیت نمی¬نمایند، مقادیر محاسبه شده برای کارایی فنی تحلیل را دچار اختلال خواهد کرد. استفاده از بازده متغیر نسبت به مقیاس موجب می¬شود با محاسبه کارایی فنی برحسب مقادیر کارایی ناشی از مقیاس و کارایی ناشی از مدیریت، تحلیل بسیار دقیقی ارائه می¬گردد.
انجام این مهم در فرموله کردن مسئله دوگان در برنامه-ریزی خطی با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس به وسیله اضافه نمودن محدودیت NI'λ= 1 (قید محدب) به برنامه¬ریزی خطی قبلی محاسبات با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس انجام می¬شود.
MIN θ,
-yi + Yλ ≥ 0
θxi-Xλ ≥ 0
NI'λ = 1
λ≥0
مدل اخیر با قید بازده متغیر نسبت به مقیاس مشخص نمی¬کند که آیا بنگاه در ناحیه بازده صعودی یا نزولی مقیاس فعالیت می¬کند. این مهم در عمل با مقایسه قید بازده غیرصعودی نسبت به مقیاس (NI'λ ≤ 1) صورت می¬گیرد:
Min θ
به طوری که:
-yi + Yλ ≥ 0
θxi-Xλ ≥ 0
NI'λ ≤ 1
λ≥0
به عبارت دیگر ماهیت نوع بازده در عدم کارایی مقیاس برای یک بنگاه خاص با مقایسه مقدار کارایی فنی در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس، تعیین می¬شود، بدین صورت که اگر این دو با هم مساوی باشند آنگاه بنگاه موردنظر با بازده نزولی نسبت به مقیاس مواجه می¬باشد در غیر این صورت شرط بازده صعودی نسبت به مقیاس برقرار است.
همانطور که نمودار 12 نیز نشان می دهد، منحنی تابع تولید مرزی بازده نسبت به مقیاس (VRS) در طرف راست منحنی بازده ثابت نسبت به مقیاس (CRS) قرار می¬گیرد و نواحی صعودی، ثابت و نزولی مقیاس تولید را در بر دارد. این منحنی مرزی کارا (EABCD) مشابه منحنی تولید کل (TP) است که در متون اقتصادی ارائه شده است. میزان کارایی فنی بنگاه K (طبق مدل CCR) با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس برابر HI/HK می¬باشد. در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس مدل (BCC) کارایی فنی به کارایی مقیاس (HI/HJ) و کارایی مدیریت (HJ/HK) قابل تفکیک می¬باشند.
به طوری که:
(HI/HK) = (HJ / HK) × (HI/HJ)
کارایی مقیاس × کارایی مدیریت = کارایی فنی
در فرموله کردن تحلیل پوششی داده¬ها بایستی ابتدا در مورد مبنای حداقل سازی عوامل تولید و یا حداکثرسازی محصول تصمیم¬گیری نمود. شایان ذکر است که در روش تحلیل پوششی داده¬ها مدل را می¬توان براساس حداقل سازی عوامل تولید و یا حداکثرسازی محصول مشخص نمود که در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس (مدل CCR) هر دو نوع جهت¬گیری برای مدل (براساس حداقل سازی عوامل تولید و یا حداکثر سازی محصول) مقادیر یکسانی را برای کارایی فنی ارائه می-نماید ولی در حالت کلی چنین امری مصداق نخواهد داشت.
همانطوری که شکل نشان می¬دهد در حالت کلی میزان کارایی (HI/HK) در شرایط حداقل¬¬سازی عوامل تولید و میزان کارایی (NK/NM) در شرایط حداکثرسازی محصول یکسان نمی¬باشد. در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس تولید این دو نسبت (دو کارایی) معادل می¬باشند (HI/HK = NK/NM) ولی در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس، مقادیر کارایی براساس حداکثرسازی محصول مساوی مقدار کارایی براساس حداقل¬سازی عوامل تولید نخواهد بود، زیرا در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس منحنی VRS به جای CRS مورد توجه قرار می¬گیرد.

 

نمودار (1) تفکیک کارایی فنی از کارایی ناشی از مدیریت و کارایی ناشی از مقیاس

6-تجزیه و تحلیل داده ها:
مدل مناسب جهت ارزیابی کارایی، بر مبنای حداقل سازی عوامل تولید می باشد. بهینه سازی بر مبنای مینیمم نمودن عوامل تولید و نهاده ها، بطور خودکار و اتوماتیک منجر به بهینه سازی و ماکزیمم نمودن خروجی و ستانده ها نیز می شود. در این مقاله نیز که مورد مطالعاتی، شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، تجزیه و تحلیل داده ها و ارزیابی کارایی و رتبه بندی واحدها بر مبنای روش حداقل سازی عوامل تولید و بر پایه روش بازدهی متغیر به مقیاس انجام می گیرد.
بنابراین در این تحقیق نتایج بر اساس حداقل سازی عوامل تولید و ورودی محور محاسبه شده است. در این مقاله نهاده ها عبارتند از: مجموع داراییها، هزینه های عملیاتی و تعداد پرسنل، و ستانده ها نیز شامل درآمدهای عملیاتی، سود و زیان خالص ، مقدار تولید سیمان سیاه و مقدار تولیدکلینکر می باشند که میانگین تمام نهاده ها و ستانده های جامعه آماری تحقیق که تعداد 20 واحد می باشند در جدول زیر ارائه شده اند. نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل متغیرهای تحقیق، نرم افزارهای WINQSBو2 FRONTIER می باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کارائی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله بهینه سازی پرتفوی شرکتهای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردAHP و برنامه ریزی آرمانی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بهینه سازی پرتفوی شرکتهای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردAHP و برنامه ریزی آرمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
نظام مالی با کارکردهای اساسی خود ،بسترتجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی را فراهم می آورد.نهادهای مالی در حوزه های سرمایه گذاری با فعالیت حرفه ای و تخصصی می توانند جذابیت کافی برای ترغیب مشارکت و جذب سرمایه های سرگردان و خرد ایجاد نمایند.همزمان با توسعه اقتصادی و بهبود ساختار مالی کشورها ،شاهد قوت گرفتن صنعت سرمایه گذاری بوده ایم. با توجه به اهمیت شرکتهای سرمایه گذاری در رشد و توسعه اقتصادی ،مهمترین سوال در خصوص سرمایه گذاری شرکتهای سرمایه گذاری آن است که آیا می توان از مدلهای ریاضی برای تصمیم گیری سرمایه گذاری استفاده نمود ؟ و با توجه به ماهیت فعالیتهای شرکتهای سرمایه گذاری و محدودیتهای موجود ، مناسبترین مدل ریاضی سرمایه گذاری در صنعت سرمایه گذاری چه نوع مدلی می باشد ؟
به دلیل تعدد معیارهای سرمایه گذاری و تضاد میان برخی معیارها و لحاظ نمودن ترجیحات آرمانی به منظور بهینه سازی سرمایه گذاری به صورت موردی در شرکت سرمایه گذاری توسعه صنعت و معدن مورد استفاده قرار گرفته است .این پ‍ژوهش ضمن تایید اهمیت ، ضرورت و امکان پذیری طراحی مدلهای ریاضی سرمایه گذاری مناسب برای شرکت سرمایه گذاری توسعه صنعت و معدن ،جهت بهینه سازی پرتفوی سهام راهکارهای آتی ارائه می دهد.در صورت اجرای نتایج مدل ،زمینه حداکثر شدن مطلوبیت سرمایه گذاری فراهم خواهد شد.برای بدست آوردن ضرایب اهمیت نسبی معیارهای سرمایه گذاری از رویکرد تجزیه تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید.داده های مالی مورد نیاز از صورتهای مالی شرکتهای مورد بررسی و سایت بورس اوراق بهادار تهران بدست آمده است.برای حل مدلAHP از نرم افزارExper choice 2000 استفاده گردید.مدل نهایی با جایگذاری داده ها درمدل برنامه ریزی آرمانی در نرم افزارQSB حل گردید و نتایج حاصل میزان بهینه سرمایه گذاری در شرکتهای عضو پرتفوی را ارائه داده است.

 

 

 

 

 

 

 

1- مقدمه:
یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی هر کشور،افزایش در میزان سرمایه گذاری مولد آن است. شرکت های سرمایه گذاری به عنوان منابع مهم تامین مالی و سرمایه گذاری،نقش مهمی را ایفا می نمایند .طراحی مدل ریاضی سرمایه گذاری با توجه به محدودیت های موجود که ضمن آن بتوان میزان نیل به اهداف و آرمان های متعدد و غالباً متضاد سرمایه گذاری اینگونه شرکت ها را حداکثر نمود،کمک شایانی می نماید.

 

2--بیان مسئله:
هدف اصلی در مدلسازی پرتفولیو ،کمک به سرمایه گذار در انتخاب پرتفوی بهینه با توجه به ترجیحات و علائق وی و همچنین شرایط محیط تصمیم می باشد. به دلیل ضعف موجود در مدل مارکوتیز، مدل تک شاخصی شارپ ، مدل APT پرفسور راس و همچنین عدم لحاظ نمودن ترجیحات سرمایه گذار در عرصه عمل،مدل GP به منظور رفع مشکلات فوق برای انتخاب پرتفولیو ارائه گردید. در جهت رفع مشکلات فوق، نیاز به طراحی برنامه ریزی آرمانی سرمایه گذاری ضروری به نظر می رسد.

 

3-- چارچوب نظری تحقیق
هری .ام. مارکوویتز در سال 1952 مدل پیشنهادی خود را برای انتخاب پرتفوی ارائه نمود .مدل میانگین- واریانس مارکوویتز مشهورترین و متداولترین رویکرد در مسئله انتخاب سرمایه گذاری است .از برجسته ترین نکات مورد توجه در مدل مارکوویتز، توجه به ریسک سرمایه گذاری،نه تنها بر اساس انحراف معیار یک سهم ، بلکه بر اساس ریسک مجموعه ی سرمایه گذاری است . مارکوویتز نشان داد که انحراف نرخ بازده ، معیاری مناسب برای ریسک سبد اوراق بهادار تحت مجموعه ای از مفروضات منطقی می باشد و روشی برای محاسبه ریسک سبد اوراق بهادار تبیین نمود. این فرمول اهمیت متنوع سازی سرمایه گذاریها را برای کاهش ریسک سبد اوراق بهادار نشان می دهد .(اسلامی بیدگلی،13886،ص50.)
پس از آن مدل تک عاملی ارائه گردید که در این مدل کوواریانس بین بازده سهام به یک عامل (معمولاً به شاخص بازار) مرتبط می گردد. مدل چند عاملی کوواریانسها به دو یا بیشتر از دو عامل مرتبط می شود .کاربردی ترین مدل انتخاب پرتفوی CAPM است .
در واقع این مدل ، مجموعه پیش بینی هایی درباره بازدهی مورد انتظار تعادلی دارایی های ریسک دار است،که دوازده سال بعد از مارکویتز (1952) به طور هم زمان و مستقل توسط شارپ (1964)، لینتر (1965) ،و ماسین (1966) توسعه یافت .
از دیدگاهی ، آزمونهای CAPM را از نظر زمانی می توان به دو آزمون قبل از رول و آزمونهای بعد از رول تقسیم نمود .دلیل این تقسیم بندی ، انتقادی است که در سال 1977، ریچارد رول بر آزمونهای انجام شده CAPM ، ارائه نمود. دو آزمون که بطور صریح توسط رول ، مورد انتقاد قرار گرفتند، آزمونهای بلک ،شولز و جنسن (1972) و مک بث ، فاما ، رفرند و بلوم (1973) بودند . بعد از رول ، آزمونهای دیگری نیز برای بررسی صحت CAPM انجام شد .بررسی های چنگ و گرور و گیبونز ،CAPM را رد می نماید ، اما خود آنها نیز در معرض انتقاد قرار گرفتند . از چنگ و گرور به خاطر انجام آزمونی که بر اساس مجموعه ای از مفروضات ناسازگار داخلی استوار بود ، انتقاد شد .از گیبونز هم به خاطر استفاده از آزمونی ناقص که نتایج دوگانه فراهم می نمود ، انتقاد شد .
شارپ و کوپر در پی یافتن پاسخ این سوال بودند که آیا مجموعه ای از استراتژیهای مشخص ، بازده سازگار با نظریه نوین پرتفوی ، فراهم خواهد نمود یا نه ؟ مطالعه شارپ و کوپر ، مدل CAPM را تایید نموده و بیانگر این واقعیت است که رابطه مثبتی بین بازده و بتا وجود دارد . مدل تک شاخصی شارپ یک گام عمه در تکامل تدریجی نظریه پرتفولیو به حساب می آید.این مدل محاسبات ورودی های مورد نیاز در مدل مارکوویتز را ساده می کند.(جونز ،1380،ص37.)
در بررسی مشهوری که توسط کالمن کوهن و جری پرگ صورت گرفت ایشان دریافتند که مدل تک شاخصی بهتر از مدل چند شاخصی عمل نمود و سبدهای سرمایه گذاری کلانتری تولید کرد. (کوهن ،1967، 193-166.)
این بررسی ، با استفاده از طبقه بندی صفت دریافت که مدل تک شاخصی نه تنها ساده تر است بلکه به ریسک منتظر پایین تری رهنمون می گردد.
مدل چند شاخصی که توسط کوهن و پوک و همچنین توسط التون و گروبر آزمون گردید در واقع همبستگی های تاریخی را بهتر از مدل تک شاخصی باز تولید نمود.هرچند نتوانست در مورد آینده که از اهمیت بیشتری برخوردار است ، بهتر عمل کند.(التون ،1973، 1232-1203.)
در اواخر دهه شصت میلادی بسیاری از مسائل مالی- اقتصادی با استفاده از تکنیک های تحقیق در عملیات مورد بررسی قرار گرفتند و روش های بهینه سازی برای یافتن جواب بهینه مسائل مالی- اقتصادی ارائه شدند. به طوری که امروزه ابزارهای تحقیق در عملیات همانند تجزیه و تحلیل تصمیم ، برآوردهای آماری ، شبیه سازی ، فرآیندهای احتمالی ، بهینه سازی ،سیستم های پشتیبانی تصمیم و هوش مصنوعی جزئی جدایی ناپذیر از برخی جنبه های عملیات مالی محسوب می شوند. در بیشتر مدل های پیشنهادی برای مدیریت پرتفولیو ، مدل ساده شده جهان جایگزین جهان واقعی می گردد. توجه به سرمایه گذار عادی به جای سرمایه گذار خاص و آنچه که هست ، خود شاهدی بر این مدعاست. مفروضات بیان شده برای توصیف سرمایه گذار معمولی اغلب ناکافی و حتی گمراه کننده می باشد. برای مثال مدل میانگین- واریانس مارکووتیز را در نظر بگیرید. این مدل نه تنها مشهورترین بلکه متداولترین رویکرد در مساله تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری می باشد. همچنان که به عقیده مائو کاراترین ابزار برای انتخاب پرتفولیوی بهینه مدل برنامه ریزی ریاضی ارائه شده توسط مارکووتیز می باشد. بکارگیری این معیار دو بعدی در جهان واقع احتمالا بسیار مشکل می باشد به خاطر اینکه میانگین- واریانس مفروضات بسیاری را در مورد ترجیحات سرمایه گذار یا در بیان بدیل های سرمایه گذاری در نظر می گیرد.(اسپرونک ، 1997، 125-113)
بیشتر مطالعات بعدی در رابطه با انتخاب پرتفولیو با توجه به عوامل پیشنهادی مارکوویتز بوده اند.(لی ،1973، 1087)
چندین روش با هدف تعیین داده های مورد نیاز در تصمیمات سرمایه گذاری گسترش داده شده اند.(التون ،1995 ، 18)
درکارهای اخیرکه برای امورمالی بکاررفته است لی و لیرو یک مدل GP برای انتخاب پورتفولیو درشرکت های سرمایه گذاری ارائه دادند. ایگنیزیو ایده چند هدف را دربودجه بندی سرمایه بایک الگوریتم شاخه وکران GP برای متغیرهای صفرویک فرمول بندی کرد. داینس و فورستون یک مدل GP برای مدیریت بانک یک استان ارائه دادند که درآن چهارهدف رقابتی سود، کفایت سرمایه، نرخ وام با وثیقه، نقدینگی ملاحظه شده اند. (طلوعی اشلقی ، 1386 ، 48)

 

4-سوال تحقیق
مهمترین سوال پژوهش در خصوص سرمایه گذاری شرکتهای سرمایه گذاری آن است که آیا می توان مدل ریاضی خاصی را برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری در صنعت سرمایه گذاری طراحی نمود؟ واینکه آیا با استفاده از روش AHP می توان اولویت اهداف آرمانی بهینه سازی پرتفوی سهام را تعیین کرد ؟

 

 

 

 

 

5- اهداف تحقیق
1-6-1) طراحی مدل برنامه ریزی سرمایه گذاری به منظور تعیین پرتفوی بهینه با لحاظ نمودن معیارهایی چون ریسک، بازده،نسبت تقسیم سود و ضریب نقد شوندگی، درصد مالکیت و... با توجه به رجحان های تصمیم گیرندگان.
2-6-1) بررسی ترکیب سرمایه گذاری انجام شده و ترکیب سرمایه گذاری حاصل از حل مدل.
هدف علمی این پژوهش بکارگیری AHP برای تعیین وزن اهداف و برنامه ریزی آرمانی برای بهینه سازی سبد سهام است و اجرای نتایج حاصل در بورس اوراق بهادار تهران از جمله اهداف کاربردی طرح می باشد.

 

6- اهمیت تحقیق :
اهمیت پژوهش حاضر در لحاظ نمودن چندین معیار در فرآیند تصمیم گیری در شرکتهای سرمایه گذاری می باشد . این معیارها می توانند با یکدیگر در تضاد نیز باشند، یعنی تضاد بین معیارهای تصمیم گیری محدودیتی در فرایند انتخاب پرتفوی بهینه ایجاد نمی نماید .با توجه به گسترش گزینه های سرمایه گذاری و پیچیدگی بازارهای سرمایه و نیاز روز افزون به تخصص حرفه ای تحلیل داده ها و رویدادهای مالی ،سرمایه گذاری در شرکتهای سرمایه گذاری پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است و این امر به نوبه خود به اهمیت انجام چنین طرح هایی می افزاید .

 

7-حدود مطالعاتی :
1-7- قلمرو مکانی:
شرکتهای سرمایه گذاری در صنعت سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار در حوزه اجرای پژوهش حاضر قرار می گیرند . در این پژوهش محقق مطالعه موردی شرکت سرمایه گذاری صنعت و معدن را انجام داده است.

 

2-7- قلمرو زمانی:
بررسی داده های مالی شرکت مورد بررسی از تاریخ 1/7/1384 لغایت 31/6/1386 می باشد.

 

3-7-قلمرو موضوعی:
در این پژوهش محقق به دنبال طراحی مدل برنامه ریزی آرمانی سرمایه گذاری و حل آن جهت دستیابی به ترکیب بهینه می باشد.

 

8- تعاریف واژه ها و اصطلاحات
برنامه ریزی آرمانی: در برنامه ریزی آرمانی راه حرکت همزمان به سوی چندین هدف حتی متضاد با هم مهیا می گردد. تلاش در برنامه ریزی آرمانی برآن است که منطق مدل ریاضی بهینه تواماً با تمایلات و رجحان های تصمیم گیرنده در تامین مقاصد مشخصی از اهداف مختلف مورد توجه قرار بگیرد.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) : یکی از روشهای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است که به منظور تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم ، با توجه به شاخص هایی که تصمیم گیرنده تعیین می کند، بکار می رود (مهرگان ، 83 ، 165).
سرمایه گذاری : به صرف کردن وجوه و منابع جاری جهت نیل به جریان وجوه یا منابعی بیشتر در آینده اطلاق می شود.
شرکتهای سرمایه گذاری: شرکتهای سرمایه گذاری واسطه های مالی هستند که به عامه مردم سهام می فروشند و عواید حاصله را در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند. هر سهمی که فروخته می شود نماینده نسبت متناسبی از بدره اوراق بهاداری است که شرکت سرمایه گذاری به وکالت از طرف سهامدارانش اداره می کند. نوع اوراق بهاداری که خریداری می شود به هدف سرمایه گذاری شرکت برمی گردد.
معیار تصمیم گیری : منظور عواملی است که تصمیم گیرنده به منظور افزایش مطلوبیت و رضایت خود مدنظر قرار می دهد .

 

9- تعاریف عملیاتی :
متغیر به ویژگی یا صفتی اطلاق می شود که بین افراد جامعه مشترک بوده و می تواند مقادیر کمی و ارزش های متفاوت داشته باشد.
متغیر مستقل : در این پژوهش متغیر مستقل شامل نسبت تقسیم سود ، ضریب نقد شوندگی ، ریسک بازده و درصد مالکیت است.
متغیر وابسته : در این پژوهش میزان سرمایه گذاری در شرکت های بورسی متغیر مورد بررسی محقق می باشد.

 

10- روش تحقیق
روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش پیمایشی – زمینه یابی می باشد.

 

11- پرسش تحقیق
مهمترین سوال پژوهش در خصوص سرمایه گذاری شرکتهای سرمایه گذاری آن است که آیا می توان مدل ریاضی خاصی را برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری در صنعت سرمایه گذاری طراحی نمود؟ واینکه آیا با استفاده از روش AHP می توان اولویت اهداف آرمانی بهینه سازی پرتفوی سهام را تعیین کرد ؟

 


12- مدل مفهومی تحقیق:
ریسک، بازده، نسبت تقسیم سود، ضریب نقد شوندگی، درصد مالکیت به عنوان معیارهای سرمایه گذاری با توجه به مقدار آرمانی خود، بر میزان سرمایه گذاری در شرکتهای بورسی ، اثر می گذارند.

 



نمودار1-12: تاثیر معیارهای تصمیم گیری بر میزان سرمایه گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


13- ابزار جمع آوری داده ها
برای بدست آوردن داده های اولیه ابزار پرسشنامه استفاده شده است و برای داده های ثانویه از اطلاعات بورس اوراق بهادار،نشریه های سازمان بورس و صورتهای مالی و گزارشهای شرکتهای بورسی استفاده شده است.

 

14- روش تجزیه و تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل داده های مالی و محاسبه ریسک و بازده سهام شرکتهای مورد بررسی از روشهای آماری و نرم افزار SPSS استفاده شده است و برای تعیین اولویت های سرمایه گذاری از رویکرد AHP و با استفاده از نرم افزارExper Choice 2000 و برای تعیین سرمایه گذاری بهینه از برنامه ریزی آرمانی و با استفاده از لینک GP در نرم افزار QSB داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .

 

15- مدل اجرای تحقیق
1-15-شناخت معیارهای سرمایه گذاری سرمایه گذاران (کلاسیک ، غیرکلاسیک)
به منظورشناخت معیارهای سرمایه گذاری ابتدا مصاحبه ای بامدیر سرمایه گذاری وامورسهام شرکت سرمایه گذاری صنعت و معدن به شرح پیوست شماره 1 انجام شد. در این مصاحبه هم معیارهای کلاسیک (ریسک و بازده) و هم معیارهای غیر کلاسیک مدنظر قرار گرفت. نتیجه این بررسی وجود معیارهایی ازقبیل ریسک ، بازده، نسبت تقسیم سود، ضریب نقد شوندگی، درصد مالکیت است. باتوجه به تعدد معیارهای سرمایه گذاری، استفاده ازشیوه غیرکلاسیک ضرورت دارد. ضمناً تضاد میان بعضی ازاین معیارها نظیر ریسک وبازده، ضرورت بهره گیری ازمدل برنامه ریزی آرمانی را اجتناب ناپذیرنموده است.

 

2-15-شناخت مدل سرمایه گذاری مورد استفاده سرمایه گذاران:
1- فهرستی ازکلیه زوج های ممکن ازمعیارهای تصمیم جهت مقایسه دوبه دو مدنظر تصمیم گیرنده قرار گرفت. نتایج مقایسات را مرتب نموده ومعیارها را برحسب قرار گرفتن آنها به سمت بزرگترمقایسات زوجی مهمترین تا کم اهمیت ترین معیاررتبه بندی می کند.
ریسک> درصد مالکیت > نسبت تقسیم سود > نقدشوندگی > بازده
جهت تعیین میزان اهمیت هریک از معیارها ازروش تحلیل سلسله مراتبی استفاده می شود.

 

3-15-تعیین میزان مورد انتظارمعیارهای سرمایه گذاری ازدیدگاه سرمایه گذار :
در مصاحبه انجام شده و پرسشنامه تکمیل شده سطوح آرمانی هر یک از معیارها به شرح زیر بیان شده است:

 

 

 

جدول شماره 1-15 : سطوح آرمانی معیارهای سرمایه گذاری
ردیف معیارهای سرمایه گذاری سطوح آرمانی معیارهای سرمایه گذاری
1 ضریب نقدشوندگی 70%
2 بازده 30%
3 ریسک 40%
4 نسبت تقسیم سود 70%
5 درصد مالکیت 5%

 

پس از مشخص شدن معیارهای سرمایه گذاری و سطوح آرمانی معیارها،با استفاده از صورتهای مالی و گزارشات مورد تایید بورس اوراق بهادار تهران داده های واقعی مربوط به سرمایه گذاری بدست آمد. بسیاری ازمدل های تصمیم فرض می کنندکه یک شرکت هدف واحد حداکثر سازی ارزش سهامداران را دنبال می کند. باوجود این، یک شرکت مدرن سازمانی پیچیده است که درآن سهامداران متعددی با یکدیگرتعامل دارند. هرکدام با تعبیرخودشان از حداکثرسازی ارزش باتوجه به نگرانی هایی درباره ریسک، نقدینگی، مسئولیت اجتماعی، حفاظت محیطی و. . . درنتیجه ممکن است مناسب باشدکه یک روش چندهدفه برای بسیاری ازمسائل تصمیم گیری مالی انجام دهیم .

 

4-15-جمع آوری اطلاعات وداده های مربوط به معیارهای سرمایه گذاری در بازار:
میزان سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری صنعت و معدن وهمچنین درصد مالکیت این شرکت درشرکت های بورسی طی سال 84 تا 86 باتوجه به صورت های مالی مشخص گردید.
میزان ضرایب متغیرها (شرکت های بورسی زیرمجموعه) درخصوص هریک ازمعیارها با استفاده ازنرم افزارهای بورس ازجمله تدبیرپرداز وصحرا وهمچنین اطلاعات موجود در بورس اوراق بهادار تهران دریافت گردید.

 

16- نحوه اندازه گیری داده ها ونوع مقیاس آنها :
نوع مقیاس همة داده ها نسبی است.

 

1-16- بازده ( باواحد درصد) :
بازده سرمایه گذاری در سهام عادی در یک دوره معین با توجه به قیمت اول و آخر دوره و منافع حاصل از مالکیت بدست می آید.
فرمول (1-3) :

: قیمت سهام در پایان دوره t
: قیمت سهام در ابتدای دوره t
: سود نقدی پرداختی در زمان t
: درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی
: درصد افزایش سرمایه از محل اندوخته ها
c : مبلغ اسمی پرداخت شده توسط سهام داران بابت افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی

 

هر اندازه میزان بازده بیشتر باشد ، مطلوبیت سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود .
2-16 ریسک ( باواحددرصد) :

فرمول (2-3) :
: بازده سهام در دوره t
: میانگین بازده سهام در دوره t=1 تا t=n
: انحراف معیار بازده سهام در دوره t=1 تا t=n
هر اندازه میزان ریسک کمتر باشد ، مطلوبیت سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود . ارتباط ریسک و بازده به صورت معکوس است یعنی هر چقدر بازده بیشتری را طالب باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم.

 


3-16- نسبت تقسیم سود ( باواحد درصد ) :‌
فرمول (3-3) :
100* نسبت تقسیم سود
DPS : سود تقسیمی هر سهم ( ریال )
EPS : درآمد هر سهم ( ریال )
هر چقدر میزان سود تقسیمی بین سهامداران بیشتر باشد، از دیدگاه سرمایه گذار مطلوبیت بیشتری خواهد داشت.

 

4-16- ضریب نقدشوندگی:
از نرخ سهام شناور برای ارزیابی نقد شوندگی استفاده گردیده است هر اندازه که این نرخ بالاتر باشد،یعنی سرعت تبدیل سهام به وجه نقد بیشتر است.

 

5-16- درصد مالکیت : ( باواحد درصد)
نشان دهنده میزان درصد مالکیت شرکت سرمایه گذاری صنعت و معدن درسهام هریک ازشرکت های بورسی زیرمجموعه است. هر اندازه درصد مالکیت در شرکت عضو پرتفوی بیشتر باشد ،به لحاظ ایجاد کنترل بیشتر ،مطلوبیت بیشتری را دارد.

 

6-16 اعتبارداده ها وقابلیت اطمینان داده ها :
داده های مربوط به میزان اهمیت معیارها باتوجه به روش ترکیبی مورد استفاده ازاعتبار و قابلیت اطمینان بالایی برخورداراست. داده های ضرایب متغیرها یا درواقع میزان هریک از معیارها دررابطه با شرکت های بورسی برپایه مبنای نظری پژوهش ونرم افزارهای مورد تأیید بورس ویا صورت مالی شرکت به دست آمده است وبدین ترتیب ازاعتباربالایی برخورداراست.
اعتبارمصاحبه انجام شده ازلحاظ پایایی به وسیله آزمون مجدد بعد از3 هفته تأییدگردید.
میزان نسبت سازگاری درداده های مربوط محاسبه گردید وازآنجا که این نسبت برابر1 است ، یعنی بدست آمد. باتوجه به اینکه مقداربدست آمده از 1/0 کمتراست ثبات ماتریس مفروض پذیرفته می شود. این امرنشان دهنده سازگاری داده ها می باشد.
7-16 روایی :

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بهینه سازی پرتفوی شرکتهای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکردAHP و برنامه ریزی آرمانی

دانلود مقاله بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

 

 

 

 

 

چکیده
بورس به عنوان ابزاری برای تجهیز و هدایت سرمایه های کشور در جهت توسعه اقتصادی امروزه یکی از موثرترین حربه ها در سیستم اقتصاد متکی به بازار آزاد به شمار می رود. در این راه شرکتهای سرمایه گذاری در بازارهای مالی به عنوان یکی از نهادهای مالی و فعال شناخته شده و همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و مهم ترین دستاوردهای این شرکتها هدایت جریان مداوم و به نسبت کم هزینه منابع مالی از پس انداز کنندگان به سوی مصرف کننده نهایی یا سرمایه گذار است.بدین ترتیب سرمایه گذاران از تنوع کامل سبد دارایی بهره مند می شوند، به طوریکه با حصول سود نقدی و منفعت سرمایه کمترین مخاطره را می پذیرند، با توجه به میزان سرمایه گذاری این شرکتها در اوراق بهادار ریسک و بازده این شرکتها متاثر از عوامل مختلفی است از جمله می توان تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی را بر بازده سهام این شرکتها اشاره کرد. بنابراین با توجه به سئوال تحقیق که عبارت است از : آیا متغیرهای کلان اقتصادی بر بازدهی سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارند؟ لذا برای این منظور پس از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش داده های آماری وارد نرم افزار SPSS گردیده و از طریق رگرسیون چند متغیره و بر اساس مدل برآوردی نتایج پژوهش به این صورت استخراج گردید که حجم نقدینگی و نرخ ارز در بازار آن با بازده سهام شرکتها رابطه معکوس و ضعیفی دارد و همچنین شاخص قیمت مصرف کننده با بازده سهام شرکتها رابطه مستقیم و ضعیفی دارد. بطور کلی با توجه به R2 محاسبه شده بین متغیرهای کلان اقتصادی و بازده سهام شرکتهای سرمایه گذاری رابطه ای ضعیف و معنی داری وجود دارد یعنی متغیرهای کلان اقتصادی معرفی شده تنها 2/28% از بازده سهام را توجیه می نمایند و سایر عوامل نیز در بازدهی سهام شرکتهای سرمایه گذاری تاثیر گذار هستند.
واژگان کلیدی: بازده سهام ، متغیرهای کلان اقتصادی، حجم نقدینگی ، شاخص قیمت مصرف کننده ، نرخ ارز و بورس اوراق بهادار تهران
مقدمه
در مطالعه رفتار عوامل موثر بر بازار بورس ، جستجوی متغیر یا متغیرهایی که بتواند ارتباط بخش مالی اقتصاد با بخش حقیقی اقتصاد را توضیح دهد از اهمیت بسیار برخوردار است . بازارهای پول و سرمایه به عنوان ارکان بخش مالی ، وظیفه تامین منابع برای بخش حقیقی اقتصاد را به عهده دارند . کارایی بخش مالی موجب تخصیص بهینه منابع کمیاب به فعالیت های اقتصادی می شود . تخصیص بهینه منابع ، به نوبه خود بهینگی پس انداز و سرمایه گذاری و لاجرم رشد و توسعه اقتصاد ملی ، در حدودی نزدیک به ظرفیت های بالقوه اقتصاد را موجب می شود . لذا کارایی بازار سرمایه در سلسله مراتب مذکور دارای نهایت درجه اهمیت برای اقتصاد است . اقتصاد دانانی نظیر گلد اسمیت (1969) ، مکنیون (1973) و شاو (1973) ، بر این باورند که از نظر توسعه و رشد اقتصادی ، بازارهای مالی دارای نقش کلیدی هستند . به اعتقاد آنها ، تفاوت در کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده توسط موسسات مالی می تواند بخش مهمی از تفاوت نرخ رشد بین کشورها را توضیح دهد . مطالعات بسیاری در مورد رابطه تغییرات قیمت در بازار سهام و ارقام حسابداری انجام شده یا در دست انجام است ، تحقیق در مورد رابطه متغیرهای اقتصادی و بازده سهام در کشورهای در حال توسعه و تعیین نقش اقتصادی بازارهای سهام و به ویژه چگونگی پاسخ این بازارها در رابطه با بازده سهام نسبت به متغیرهای کلان امری حیاتی بوده و دارای اهمیت ویژه ای می باشد. پاسخ به سوال مذکور عمده ترین نیاز پس انداز کنندگان (سرمایه گذاران) را برآورده می کند . تردیدی نیست که رفع نیاز مذکور موجب رونق بازار سرمایه از طریق جهت گیری صحیح تحولات آن می گردد و تلاقی عرضه و تقاضای وجوه در بازار ، کاراتر از گذشته انجام می پذیرد . پدیده توسعه سرمایه گذاری مالی (در مقابل سرمایه گذاری روی دارایی های واقعی) از مشخصات اقتصادهای توسعه یافته است و اقتصادهای پیشرفته امروزی واجد تنوع مالی بسیار می باشند.(معینی،1383، 5 )
برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری از عوامل مهم و کلیدی محسوب می شود.تقریبا بیشتر اقتصاددانان، بدون توجه به مکتب فکری خود ، برانباشت وتشکیل سرمایه به مثابه مهمترین عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی تاکید بسیاری داشته اند.
در این راه شرکتهای سرمایه گذاری در بازار های مالی به عنوان یکی از نهاد های مالی مهم و فعال شناخته شده و همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند و مهم ترین دستاورد این شرکتها هدایت جریان مداوم و به نسبت کم هزینه منابع مالی از پس انداز کنندگان به سوی مصرف کننده نهایی یا سرمایه گذار است . بدین ترتیب سرمایه گذار انفرادی از تنوع کامل سبد دارایی ها بهره مند می شوند، به طوری که با حصول سود نقدی و منفعت سرمایه کمترین مخاطره را می پذیرند. با توجه به میزان سرمایه گذاری این شرکتها در اوراق بهادار ، ریسک و بازدهی این شرکتها متاثر از عوامل مختلفی نظیر تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازدهی شرکتهای سرمایه گذاری است. ( عرب مازار یزدی ، 1384 ، 41 )
هدف تحقیق
تصمیم گیری امری است که از ساده ترین تا پیچیده ترین امور زندگی انسان با آن در گیر است. سرعت توسعه فن آوری ، گسترش ارتباطات ، اتصال بازارهای کشورها به یکدیگر و نظایر آن موجب وسیعتر شدن گستره های عملیاتی و لذا پیچیده تر شدن محیط های اقتصادی و سرمایه گذاری گردیده که در نتیجه آن امر تصمیم گیری های اقتصادی به موضوعی تبدیل شده که انجام آن روز به روز مشکل تر و نیازمند داشتن اطلاعات و توانمندی های بالاتر برای تصمیم گیرندگان است. اینجاست که اهمیت کسب اطلاعات مفیدتر جهت تصمیم گیریهای دقیقتر ضرورت بیش از پیش خود را آشکار می سازد و طبیعی است که در چنین فضای آکنده از رقابت و تغییر، تصمیم گیریهای اقتصادی نیز هر چه بیشتر متکی بر دانش و اطلاعات گردیده و از جنبه های تصادفی و غیر منطقی فاصله بگیرد. نظر به اینکه تصمیم گیری در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام برای سرمایه گذاران از اهم امور تلقی می گردد و گذشته از دیگر شواهد و اطلاعات ، توان پیش بینی بازده سهام در اخذ چنین تصمیماتی بسیار تاثیر گذار می باشد، در صورت اثبات وجود توان تعیین بازده سهام با استفاده از متغیرهای کلان اقتصادی به صورت توام، می توان ابزار تایید شده دیگری را جهت کمک به سرمایه گذاران و دیگر استفاده کنندگان برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی ایشان معرفی نمود.

 

متغیرهای پژوهش
متغیرهای مستقل:
حجم نقدینگی ؛ یکی از ابزارهای سیاست پولی اقتصاد کلان حجم پول در جریان است که در این پژوهش معادل مجموع حجم پول و شبه پول است. هر چه وضعیت نقدینگی شرکت بهتر باشد، شرکت توانایی بیشتری در پرداخت سود خواهد داشت. بطور کلی افزایش یا کاهش نقدینگی، همراه با سرعت گردش پول،از جمله عواملی هستند که در سطح عمومی قیمتها و در نتیجه درتغییرات ارزش پول تاثیر مستقیم دارند. افزایش نقدینگی در جامعه اگر همراه و همگام با افزایش تولید ناخالص داخلی نباشد و یا درصورتی که واردات کشور متغیر نشود، عامل تشدید کننده تورم محسوب می شود. لذا یکی از متغیرهای مستقل در این پژوهش حجم نقدینگی است که اطلاعات آن از نماگرهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است.
شاخص قیمت مصرف کننده(معیار تورم) ؛ این شاخص در واقع، از شاخصهایی است که به کمک آن می توان نرخ تورم را اندازه گرفت. نرخ تورم اثرات گوناگونی بر قیمت سهام شرکتها می گذارد. وقتی اقتصاد در شرایط تورمی است سهامداران با توجه به نرخ تورم بر نرخ بازده مورد توقع خود می افزایند. زیرا سودهای آتی شرکت با نرخ تنزیل بالاتری به ارزش فعلی سودهای آتی کاهش می یابد. یکی دیگر از متغیرهای این پژوهش شاخص قیمت مصرف کننده است که اطلاعات آن نیز از نماگرهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است .
نرخ ارز ؛ در ایران تغییرات نرخ ارز، وضعیت ارزبری و درامدهای ارزی شرکت بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و باعث افزایش مخاطرات سرمایه گذاری در شرکتهای وابسته به ارز می گردد. افزایش نرخ ارز سرمایه در گردش مورد نیاز شرکتها را افزایش می دهد و آنها را مجبور به استقراض بیشتر و یا افزایش سرمایه می نماید. افزایش هزینه بهره و یا افزایش تعداد سهام باعث کاهش سود هرسهم و نهایتاً کاهش قیمت هر سهم می گردد. یکی دیگر از متغیرهای این پژوهش نرخ ارز می باشد.

 


متغیر وابسته :
بازده سهام شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ؛ بازده سهام از جمع مبلغ سود پرداخت شده به سهام به علاوه تغییر در ارزش آن طی یک دوره ، مزایای سود سهمی و مزایای حق تقدم خرید سهام به دست می آید . در صورت تقسیم حاصل جمع مبالغ فوق در قیمت سهام در ابتدای دوره نرخ بازده سهام حاصل می گردد . و به عبارت دیگر نرخ بازده سهام عادی عبارت است از حاصل جمع بازده سود نقدی ، بازده تغییرات قیمت سهام ، مزایای حق تقدم خرید سهام و مزایای سود سهمی . ( مرادزاده فرد ، 1383 )
مطالعات انجام شده در خارج و داخل کشور
ایروینگ فیشر بیان می نماید که بین بازده سهام و تورم رابطه ای مثبت وجود دارد. بسیاری از اقتصاددانان آزمونهایی در رابطه با اثر فیشر انجام داده اند تا دریابند که عموما سرمایه گذاران ازدست دادن قدرت خرید خود را چگونه جبران می نمایند. اف.بالنت گالتکین (1983) با استفاده از معادله رگرسیونی قابلیت اعتماد فرضیه فیشر را در رابطه با بیست و شش کشور بررسی کرد. از آن زمان تاکنون در چندین رگرسیون از این نوع بطور پیاپی همبستگی کاهش مقدار آماره دوربین واتسون را گزارش نموده است که معرف خود همبستگی است. شواهد تجربی عموما فرضیه فیشر را تایید نمی نمایند. از آنجائی که همه اقتصاددانان آزمون رگرسیون را با استفاده از نرخهای ثبت شده توسط شاخصها اجرا می نمایند، لذا منطقی است انتظارداشته باشیم تا ضرائب همان گونه که توسط فیشر توضیح داده شده مثبت باشند. بسیاری از اقتصاددانان مانند ان.بولنت گالتکین،چالز نلسون،جفری اف.جف و گرشون مندلکر در مدل رگرسیون خود به رابطه ای منفی مابین بازده سهام و نرخ تورم دست یافته اند که مخالف فرضیه فیشر می باشد. درمطالعه وسیعی که توسط فاما در سال 1981 انجام پذیرفت رابطه بین تورم و بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت. حاصل این تلاش فاما در ادبیات مالی اکنون به عنوان فرضیه فاما شناخته شده می باشد. مطابق این فرضیه ماهیت رابطه منفی بین تورم و بازده سهام امری تصادفی نیست بلکه در راستای این است که بازده سهام و تورم در مقابل انعکاس درامد ملی واقعی قابل انتظار در جهت مخالف هم حرکت می نمایند.
رابطه مابین بازده سهام و نرخ تورم توسط محققینی از قبیل ان بولنت گالتکین،گسک و رول،مودیلیانی وکهن،چارلز نلسون در سال 1976،دیوید پل و پیتر پوپ،بودوخ و ریچاردستون درسال 1993،فاما و فرنچ در سال 1992،سلینل لم،مارک چوبین و مائوسن زهونگ در سال2000،رم و اسپنسر در سال1983 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات همبستگی بین بازده سهام و نرخ تورم را تایید می نماید.
تغییر در نرخ ارزمی تواند عملکرد خارجی واحد اقتصادی و نیز جمع سود آن را تحت تاثیر قرار دهد. وبالطبع می تواند روی قیمت سهام نیز اثر بگذارد. ماهیت تغییر در قیمت سهام بستگی به ویژگیهای چند ملیتی بودن واحد اقتصادی دارد.
رابطه بین نرخ ارز و بازده سهام توسط محققینی از قبیل آگاروال(1981)،سونن و هنی گار(1988)،سونن و آگاروال در سال(1989)،مائو و کائو(1990)،مارلی و پنتاکست(2000) و مقالات گرنجر (2000)،آجائی (1998)،ابراهیم (2000) عنوان گردید. (celine , 2002 , 7)
مطالعه احمد عزیزی : احمد عزیزی در رساله دکتری خود به بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص قیمت سهام می پرازد. اوداده های فصلی را برای دوره زمانی (1376-1369) مورد استفاده قرار میدهد.. نتایج مطالعه تحقیقات عزیزی به شرح زیر می باشد: تغییرات متغیر های حقیقی اقتصاد در ایران قادر به توضیح تغییرات شاخص قیمت سهام نمی باشد. تغییرات متغیرهای پولی اقتصادی در رابطه با توضیح تغییرات شاخص قیمت سهام،دارای قدرت توصیفی ضعیف می باشد. .( عزیزی ، 1378 )
مطالعه محمد حسن جنانی ( 1379 ) : محمد حسن جنانی رابطه همجمعی بین شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران و متغیرهای اقتصاد کلان را بررسی نموده است . ایشان در این راستا به بررسی روند تغییرات متغیرهای شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ ارز در بازار موازی ارز و ارتباط این متغیرها با یکدیگر پرداخته است . مطابق یافته های ایشان نرخ در بازار موازی ارز معمولاً با شاخص کل قیمت سهام رابطه معکوس دارد و شاخص قیمت مصرف کننده با شاخص کل قیمت سهام رابطه ای مستقیم دارد. ( جنانی ، 1379 ، 121 )
مطالعه محمد علی معینی ( 1383 ): محمد علی معینی به بررسی رابطه متغیرهای کلان اقتصادی ( پولی و حقیقی ) و ضریب P/E پرداخته و به این نتیجه رسیده است که بین متغیرهای پولی و حقیقی اقتصاد و ضریب P/E رابطه معنی دار وجود دارد. ( معینی ، 1383 )
مطالعه مهرگان شیرزاد ( 1380 ) : نتایج این پژوهش نیز نشان می دهد شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با شاخص قیمت مصرف کننده و تعداد پروانه های بهره برداری از واحدهای صنعتی رابطه معکوس و با نرخ ارز و تعداد پروانه های ساختمانی صادره در مناطق شهری کل کشور رابطه مستقیم دارد . ( شیرزاد ، 1380 )
ابولفضل اسماعیل زاده ( 1377 ): نگارنده در پایان نامه خود به بررسی کارائی بازار سرمایه در تعیین سهام صنایع کانی غیر فلزی با استفاده از مدل APT ( مدل تئوری قیمت گذاری آربیتراژ ) و به برسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی ( حجم نقدینگی ، نرخ تورم ، نرخ ارز آزاد ، شاخص سهام و طلا ) بر بازده سهام پرداخته و به این نتیجه رسیده است که رابطه معنی داری بین متغیرهای کلان اقتصادی و بازده سهام وجود دارد .و بازده سهام شرکتهای صنایع کانی غیر فلزی موجود در بورس اوراق بهادار تهران از توزیع نرمال تبعیت نمی کند.
این تحقیق و تحقیقات مکمل دیگری که امید است سایر محققین در راستای این تلاش انجام دهند،باعث کمک به شناسائی فعالیتهای ایجاد کننده ارزش افزوده و شناسائی فرایندهای کلیدی که نقاط قوت کشور گردیده و امکان مقایسه جایگاه اقتصادی کشور را با سایر کشورها را به وجود می آورد. و می تواند به تجزیه و تحلیل سیستم اقتصادی و مالی کشور،تحکیم و تقویت زنجیره ارزش در کشور،بهبود نقاط ضعف و خنثی کردن تهدیدها،تقویت نقاط قوت و فراهم نمودن فرصتها کمک نماید.
مدل و روش پژوهش
با توجه به مطالب ارائه شده در نظریه پورتفولیو و تئوری فیشر و مدل قیمت گذاری آربیتراژ نحوه ارتباط بازده سهام با متغیرهای کلان اقتصادی را بیان کردیم
در مدل تئوری قیمت گذاری آربیتراژ بین بازده سند بهادار و بازده مورد انتظار و تغییرات اقتصادی ، صنعتی، ارتباطی خطی وجود دارد. Ri +U Ri =
Ri = بازده واقعی سهام
Ri = بازده مورد انتظار سهام و U = افزایش یا کاهش پیش بینی نشده در بازده مورد انتظار بواسطه تغییرات غیر منتظره در شاخص اقتصادی و صنعتی.
مطابق رابطه فوق بازده اوراق بهادار از دو بخش بازده مورد انتظار و بازده غیر منتظره تشکیل می گردد که اولی بازده مورد انتظار سهامداران است و دومی به تغییرات غیر منتظره در اطلاعات سهامداران بستگی دارد. این اطلاعات می تواند انتشار آمارهای جدید در مورد شاخصهای کلان اقتصادی و صنعتی، از جمله GNP ، نرخ بهره ، تورم ، حجم پول ( نقدینگی ) ، نرخ طلا و ... باشد. با توجه به توضیحات ارائه شده، اطلاعات مورد نیاز به دو بخش ؛ اطلاعات پیش بینی شده و اطلاعات پیش بینی نشده تقسیم می گردد. بخش پیش بینی شده ، همان اطلاعات و اخباری است که سهامداران با آن Ri را تخمین می زنند و بخش پسش بینی نشده خود به دو بخش تقسیم می گردد ؛ اول آن رشته اطلاعاتی که کل بازار را تحت تاثیر قرار می دهند و دسته دوم اطلاعاتی که شرکت مورد نظر را دستخوش تحول می کنند. اولی ریسک منظم و دومی ریسک نامنظم نام دارد. Ri = Ri + N + e
N = ریسک منظم e = ریسک نامنظم
با توجه به مفاهیم ذکر شده و عوامل مرتبط می توان مدل کلی را بصورت زیر بیان نمود :
Ri = Ri + B1 x1 +B2 x2 + B3 x3 +.....+ B n x k + e
Ri = نرخ بازده واقعی سهام
Ri = نرخ بازده مورد انتظار سهام ، اگر تمامی عوامل ارزشی برابر صفر داشته باشند.
B1 = ضریب حساسیت حجم نقدینگی B2 = ضریب حساسیت شاخص قیمت مصرف کننده (تورم)
B3 = ضریب حساسیت نرخ ارز در بازار آزاد x1 = متغیر کلان اقتصادی (حجم نقدینگی) x2 = متغیر کلان اقتصادی (شاخص قیمت مصرف کننده) X3 = متغیر کلان اقتصادی (نرخ ارز در بازار آزاد)
e = مفهومی که ریسک منظم سهم را تعریف می کند ، ارزش متوسط این مفهوم عموما صفر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران