فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی

اختصاصی از فی توو کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی


کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی

کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی - 22 صفحه مفید و مجزا در قالب وورد

 

 

نمونه ای ازمتن تحقیق :

 

 

 

مقدمه

در این مقاله ً کارآفرینی ً  از منظر یا  رویکرد و روشی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و  خواستگاه و قلمرو آن  فقط به حوزه کسب و کار محدود نمی شود . در این مقاله نویسنده ، تعریف و تبیین کارآفرینی را با دو روش استقرائی و قیاسی  مورد مقایسه قرار می دهد . وی معتقد است  مطالعه و پژوهش در خصوص کار آفرینی با روش قیاسی منتهی به شناخت رفتار کارآفرینانه می گردد رفتاری که تمام حوزه های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی کارآفرینی را در بر می گیرد ، در حالیکه مطالعات استقرائی در خصوص کارآفرینی تنها رفتار کارآفرینان را در حوزه کسب و کار مورد بررسی و شناخت قرار می دهد به عبارت دیگر یکی رفتار کارآفرینانه ( entrepreneurial behaviour) را بطور عام یا  مجزا در هر یک از حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جستجو و معرفی می کند و دیگری رفتار کارآفرینان را یعنی کسانی که فقط در حوزه کسب و کار، رفتار کارآفرینانه داشته اند . نهایتاً  نتیجه می گیرد کارآفرینی تنها یک شغل نیست بلکه یک سبک تفکر یا یک فرهنگ و سبک زندگی است و زوایای مختلف آن را شرح می دهد. در پایان  زندگی کارآفرینانه  در اسلام مطرح  و فرد حازم بعنوان کارآفرین معرفی می گردد .

 

     خوشبختانه چند سالی است که تب کارآفرینی همچون تب واقعی که علامت دفاع و واکنش طبیعی بدن نسبت به ورود یک میکروب خارجی است بعنوان علامت دفاع و درمان بیکاری و اشتغال زایی در چهره دولتمردان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به خوبی و وضوح مشهود است . اگرچه فرصت طلبان و رانتخواران اقتصادی نیز خود را با تب مصنوعی به این چهره نمایان ساخته اند و سیلی های زیادی به تب داران واقعی نظام و کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی جامعه زده اند ، اما در مجموع طرحِ موضوع کارآفرینی در دولت و مجلس امری مبارک و خیر است...


دانلود با لینک مستقیم


کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی

دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی


دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

 

مشخصات این فایل
عنوان: بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی می خوانید :

موضع گیری های نظری در خصوص عزت نفس
تعاریف عزت نفس
عزت نفس عبارت است از قضاوتی فردی از شایستگی که ویژگی عام شخصیت است، نه یک نگرش لحظه ایی یا اختصاصی دارای موقعیت های خاص (پروین  1372).
مروک  (1995) عزت نفس را اینگونه تعریف می کند : ارزیابی کلی از کفایت و ارزشهای شخصی خود (نقل از ورودربرو وردربر، 1988).
برک (2001) عزت نفس را اینگونه تعرف می کند: قضاوتهایی که درباره ارزش خودمان و احساسهای مربوط به این قضاوتها می کنیم.
عزت نفس به معنای احساس داشتن صلاحیت و توانمندی برای کنار آمدن با       چالش های زندگی و خود را شایسته برای رسیدن به خوشبختی در نظر گرفتن است (براندن1380 ).
 نظریه های عزت نفس
 عزت نفس در دیدگاه روانکاوری
معمولا فرض می شود که بیماران در مورد عزت نفس تعارض هایی دارند.
برخی بیماران به طرز نامعقولی عزت نفس کمی دارند مثلا شخصیتهای دهاتی محرومیت کشیده ایی که همواره خود را حقیر می شمارند یا شخصیتهای طرد      شده ایی که خود را زشت و ناخوش آیند می بینند. دو نمونه از این موارد هستند، با این حال فقدان عزت نفس واقعی حاصل مشکلات شخصیت است نه علت این مشکلات. و به همین دلیل روانکاوان مستقیماً به مشکلات عزت نفس واقعی حاصل مشکلات شخصیت است نه علت این مشکلات. و به همین دلیل روانکاوان مستقیماً به مشکلات عزت نفس نمی پردازند. بهترین کاری که می توان انجام داد این است که به بیماران کمک شود که خود را بازسازی کنند و به سطح کارکرد تناسلی برسند و فقط دراین صورت است که افراد می توانند از عزت نفس پایدار برخوردار شوند. (پروچاسکا و نورکراس،1381).

 عزت نفس در دیدگاه آدلر
مفهوم بنیادی احساس حقارت و تلاش برای برتری، اهمیت مشکلات عزت نفس را در دیدگاه آدلر نشان می دهد. در این دیدگاه راز حل مشکلات عزت نفس این نیست که به افراد ناسازگار اطمینان داده شود که آنها رو به راه هستند. ضمناً از طریق ترغیب درمان جویان به خویشتن نگری به منظور بررسی تمام جزئیات ظریف سالهای کودکی خود عزت نفس چندان بهبود نمی یابد.
معنای عزت نفس این است که وقتی افراد ترغیب می شوند خود را فراموش کنند و معنای زندگی کردن برای دیگران را آغاز کنند از آن پس، عزت نفس دیگر به صورت یک مشکل وجود نخواهد داشت. فقط با ایجاد سبک زندگی که از نظر دنیا با ارزش است می توان احساس اعتمادبه نفس محکمی بوجودآورد(پروچاسکاو نورکراس،1381).
 عزت نفس از دیدگاه راجرز:
راجرز نیاز به عزت نفس را مهمترین مسئله درون فردی می داند، آسیب پذیری نسبت به عزت نفس کم یا فاصله بین آنچه که تصور کنیم که باید باشیم و آنچه واقعاً هستیم، رابطه مستقیم دارد.
مسئله این نیست که ما برداشتهای زیادی از خودمان داریم که نمی توانیم آنها را برآورده کنیم، مسئله این است که برداشت های ما از خودمان بقدری نابسنده باشد که اجازه ندهد آن کسی باشیم که برای بودنش به دنیا آمده ایم.
تلاش برای عزت نفس، تله ای است که ما را در مسیر تحقق بخشیدن بخود پنداره ای که بر اساس خواسته های محدود کننده والدین مان بوجود آورده ایم، زندانی می کند. راه حل این نیست که عزت نفس خودمان را بیشتر کنیم؛ بلکه راه حل این است که شرایط ارزش خود را گسترش دهیم تا بتوانیم برای تمامیت خود، همانگونه که می توانیم باشیم. ارزش قائل شویم. نه آنگونه که معتقدیم، قراراست باشیم (پروچاسکاونورکراس،1381).
 اهمیت عزت نفس
اکثر متخصصان عزت نفس مثبت را به عنوان عامل اصلی در سازگاری اجتماعی، عاطفی در نظرمی گیرند.
این دیدگاه، بسیار گسترده و تاریخچه ای طولانی دارد. روانشناسان و جامعه شناسان مهمی از قبیل جیمز، جورج هربرت مید ، چارلز کولی  از جمله اولین افرادی بودند که بر اهمیت احترام بخود مثبت، تأکید داشتند.
سالها بعد روان شناسان عزت نفس را کم کم وارد نظریات روان شناسی رشد شخصیت و آسیب شناسی کردند، بعد نظریه را با تحقیق تجربی در آمیختند و به این نتیجه رسیدند که عزت نفس مثبت با عملکرد مناسب تر و موثرتر مرتبط است.
برای مثال، افسردگی با نوعی سبک شناختی ارتباط داده شده است که شامل        ارزیابی های انتقادی و منفی بیش از حد از خواست اهمیت عزت نفس در         تشخیص های آسیب شناسی نظیر بیماری های  افسردگی، اختلال کمبود توجه و بیماری اجتنابی که مشکل شدیدی از اضطراب اجتماعی است، نمایان می شود  (پوپ و همکاران1373).
 انواع عزت نفس
عزت نفس یک ساختار چند بعدی است (لوبل و آگامی، روزبنلات 1993، ماسن و همکاران 1380). پوپ و همکاران (1373) معتقدند که باید احترام به خود در پنج زمینه اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، تصویر بدنی  مورد بررسی قرار می گیرد.
زمینه اجتماعی، احساسات فرد را در مورد خویش به عنوان دوست دیگران شامل       می شود. آیا سایر افراد او را دوست دارند، به عقایدش احترام می گذارند، او را در فعالیت های خودشان شرکت می دهند؟ آیا او از برخوردها و روابطش با همسالان خویش احساس رضایت می کند؟ فردی که نیاز های اجتماعی او ارضاء شده باشند (صرفا نظر از اینکه چقدر این نیازها با مفاهیم سنتی  از محبوبیت مطابقت دارند) از این جنبه خود احساس رضایت خواهد کرد.

 تحقیقات انجام شده درباره سبکهای دلبستگی
سبکهای دلبستگی و مهارتهای اجتماعی شدن و سطوح تنهایی
این مطالعه تأثیر سبکهای دلبستگی دانشجویان را بر مهارتهای اجتماعی و سطوح تنهایشان بررسی کرد. سطوح مهارت های اجتماعی، سطوح تنهایی و سبکهای دلبستگی به ترتیب با پرسشنامه مهارتهای اجتماعی، مقیاس تنهایی و پرسشنامه مقیاس ارتباطات اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از تی – تست.
تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون استفاده شد. سطوح ابراز هیجانی، سطوح حساسیت هیجانی، سطوح کنترل اجتماعی و به طور کلی سطوح مهارت اجتماعی دانشجویان زن به طور معنا داری بالاتر از دانشجویان مرد بود تأثیر معناداری سبکهای دلبستگی بر مهارت های اجتماعی و تنهایی آشکار شد. سطوح مهارت های اجتماعی دانشجویان که دلبسته ایمن بودند به طور معنا داری بالاتر از سطح مهارت های اجتماعی دانشجویان دلبسته ناایمن بود.
متوسط میزان تنهایی در دانشجویانی که روابط عاطفی نداشته اند، به طور معناداری بالاتر از دیگران بود و متوسط میزان مهارت های اجتماعی این دانشجویان نسبت به دیگر دانشجویان بطور معناداری پائین تر بود. افراد دلبسته ایمن کمتر از دیگر افراد، تنها بودند.
در مورد مهارتهای اجتماعی، در حالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر معناداری برابر از هیجانی و ابراز اجتماعی داشت، دیگر سبکهای دلبستگی، تأثیری بر مهارتهای اجتماعی نداشتند. این یافته بدین معناست که افرادی که دلبسته ایمن هستند، به آسانی      می توانند هیجانات خود را ابراز کنند و پیامهای کلامی و غیر کلامی را ارسال کنند (منجین2005)
رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی
بشارت، گلی نژاد و احمدی (1382) رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات بین شخصی را مورد بررسی قرار دادند. آزمونیهای پژوهش 120 دانشجوی ساکن در خوابگاهای دانشگاه تهران (60 پسر و 60 دختر) بودند که به عنوان نمونه پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش را مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال و مقیاس مشکلات میان فردی تشکیل می دادند. در این پژوهش روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون توکی بکار رفت.
 رابطه سبکهای دلبستگی و مکانیسم های دفاعی
بشارت، شریفی، ایروانی (1380) رابطه سبک های دلبستگی و انواع مکانیسم های دفاعی را مورد بررسی قرار دادند. 214 دانشجوی تهران با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان و پرسشنامه سبکهای دفاعی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبک دلبستگی شخص و سبک دفاعی وی رابطه معنی دار وجود دارد. آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ایمن بیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) از مکانیسمهای دفاعی رشد یافته استفاده کرده اند و آزمودنی های دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از آزمودنی های دارای سبک دلبستگی اجتناب ازمکانیسم های دفاعی رشد نایافته نوروتیک استفاده کرده اند.
3) سبک دلبستگی و جامعه طلبی در نوجوانی
پاکدامن (1383) بر روی 280 نوجوان (140 پسر 140 دختر) دبیرستانی ازمدارس دولتی تهران رابطه سبک دلبستگی و جامعه طلبی را در نوجوانی بررسی کرد. در این تحقیق از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال هازان و شیور (نسخه جدید)(1993)، پرسشنامه بازنگری شده مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید(1990) پرسشنامه تحول روانی، اجتماعی هارمی (1988) استفاده شد.
روش تحقیق
روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در تحقیق توصیفی شامل مجموعه روشهایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیم گیری باشد. (سرمد، بازرگان، حجازی 1378، ص 81)....

 ابزار گرد آوری اطلاعات
پرسشنامه سرسختی اهواز
نمره گذاری این پرسشنامه 27 ماده به این صورت است که آزمودنی ها به یکی از چهار گزینه های (هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، بیشتر اوقات) پاسخ گفته و بر اساس مقادیر 3و2و1و0 نمره گذاری می شوند. به استثنای ماده های 6-21-17-13-10-7 که دارای بار عاملی منفی هستند و به شیوه ای معکوس نمره گذاری می شوند. دامنه نمره در این پرسشنامه عدد 0 تا 81 است.
نمره بالا در این پرسشنامه نشان دهنده سرسختی روان شناختی بالا در فرد است.
جهت سنجش روایی  این پرسشنامه از چهار آزمون ملاک یعنی پرسشنامه اضطراب، افسردگی، خودشکوفایی، و تعریف سازه ای سرسختی روانشناختی استفاده شده است. پرسشنامه سرسختی روانشناختی؛ اضطراب (55/0- = r) پ افسردگی (62/0- = r) پ خود شکوفایی (55/0= r) رابطه معناداری که این ضرایب اعتبار مطلوب و رضایت بخش می باشند.
این محاسبه اعتبار  این پرسشنامه از دو روش باز آزمایی و همسانی درونی استفاده شده است. ضرایب پایانی باز آزمایی بدست آمده بین نمره های آزمودنی ها در دو نوبت (آزمودن – باز آزمودن) برای کل آزمودنی ها برابر با 84/0 برای آزمودنی های مونث برابر با 85/0 و برای آزمودنی های مذکر برابر با 84/0 می باشد. همچنین ضرایب آلفا کرونباخ برای آزمودنی ها برابر با 76/0 برای آزمودنی های مونث برابر 74/0 و برای آزمودنی های مذکر برابر 76/0 می باشد. با توجه به این یافته های فوق ضرایب پایانی این پرسشنامه نیز رضایت بخش می باشد (کیامرثی 1376).
3-5-1 پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور (AAQ) نسخه جدید، 1993):
این پرسشنامه یک پرسشنامه خود – ارزیابی است که مشتمل بر دو بخش است که در بخش 1 بر اساس مقیاس 7 درجه ای از نوع میکرت، آزمودنی در مورد 3 توصیف ارائه شده، وضعیت خود را در مورد میزان تطابقش با هر توصیف که بیانگر یک سبک دلبستگی است مشخص می کند و در بخش 2 نوع سبک دلبستگی خود را با توجه به همان سه توصیف ارائه شده تعیین می کند. هماهنگی درونی این سه توصیف در حد بالا نشان دهنده این است که هر توصیف موضوعی متفاوت دیگر را بررسی می کند. با بررسی میزان همبستگی سه توصیف ذکر شده در (AAQ) روی 100 نفر (50 دختر و 50 پسر ) دبسرستانی، روایی واگرا که نوعی روایی سازه است بدست آمد که نشان میدهد این توصیف سه محتوای متفاوت از نظر دلبستگی را می سنجد چرا که همبستگی ایمن با ناایمن اجتنابی 10% و با ناایمن دوسوگرا 54% و همبستگی ناایمن اجتنابی وناایمن دوسوگرا 14% یعنی بسیار پایین می باشد.
مباحث آزمون – آزمون مجدد 1- (AAQ) برابر 60% و برای 2- (AAQ) برابر 70% (معادل 2 پیرسون 40%) بوده است (بالدوین وفر 1995، درقتی و نوللی، 1996، به نقل از پاکدامن، 1383). به تحقیقی که توسط پاکدامن  (1383) بر روی یک نمونه 100 نفری (50 دختر و 50 پسر) انجام گرفت اعتبار آن توسط آزمون – آزمون مجدد روی این نمونه به ترتیب برای دلبستگی اضطرابی / دوسوگرا، اجتنابی و ایمنی بخش برابر 72/0 - 56/0 – 37/0 و میزان آلفای کرونباخ نیز برابر 79/0 – بدست آمده که میزان اعتبار نسبتاً بالایی را نشان میدهد.

 پرسشنامه عزت نفس:
شامل 30 جمله می شود که وضعیت فرد را بیان می کند. نمره گذاری آن بر اساس مقیاس 7 درجه ای میکروت است به این صورت که نمره 1 به معنای آن است که فرد کاملاً با آن جمله مخالف است (نسخه قدیمی آن 6 درجه دارد) دامنه نمره گذاری هر سوال از 1تا7 است، که دامنه نمرات از 30 تا 210 است.
نمره بالا در این پرسشنامه نشان دهنده عزت نفس اجتماعی بالا است.
نمره گذاری سوالات 10-9-2-1-30-29-26-23-21-20-19-18-16-14-11 معکوس است. (لاوسون، مارشال، مک گراث ، 1979).
76 آیتم را بر روی 265 نفر از دانشجویان سال اول روانشناسی (142 زن و 123 مرد) اجرا کردند.
76 آیتم بعد از عمل پالایش عاملی  به 30 آیتم رسید که متوسط ضریب همبستگی کل آیتم از 47 درصد برای آیتم به 60 درصد برای 30 آیتم رسید. نتایج تحلیل مولفه های اصلی اجرا شده روی 30 آیتم نشان داد که عوامل یک ارزش ویژه بزرگتر از یک دارند که عامل کلی 7/39% از واریانس کلی را تبیین می کند.

 روش اجرا
بر اساس فرمول نمونه گیری طبقه این فرمول 32 نفر از زنان و 53 نفر از مردان لازم بود. سپس با مراجعه به دانشکده برای افراد مقطع کارشناسی ابتدا هدف پژوهش بطور مختصر توضیح  داده شده و به افراد پرسشنامه های سبک دلبستگی (RAAS) و پرسشنامه سرسختی اهواز و سبک دلبستگی AAQ و پرسشنامه عزت نفس اجتماعی داده می شد. نتایج پرسشنامه ها برای افرادی که مایل به دانستن نتیجه پرسشنامه ها بودند از طریق پست الکترونیکی برای آنها فرستاده شد، که این موضوع در روند همکاری نقش بسزایی داشت.
روش تجزیه تحلیل داده ها:
برای تجزیه تحلیل داده ها، ابتدا داده ها را با استفاده از شاخص های آماری مانند میانگین و فراوانی و انحراف معیار و واریانس، توصیف شدند و سپس از روش همبستگی و رگرسیون چند گانه برای تحلیل ها استفاده شد. چون این تحقیق از نوع همبستگی است و مقیاس اندازه گیری در این پژوهش مقیاس فاصله ای است؛ لذا از ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون زمانی بکار برده می شود که داده های جمع آوری شده با استفاده از مقیاس فاصله ای اندازه گیری شده باشند. (دلاور، 1380) و چنانچه هدف پیش بینی یک متغیر ملاک از چند متغیر پیش بین باشد از رگرسیون چندگانه استفاده می شود. (سرمد، بازرگان، حجازی، 1378).
تحلیل داده ها
در این فصل بررسی جمعیت شناختی، بررسی توصیفی داده ها و بررسی استنباطی داده ها و بررسی استنباطی داده های پژوهشی پرداخته می شود.

بخشی از فهرست مطالب مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

 چکیده:
مقدمه:
بیان مسئله
هدف و ضرورت تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
 تعریف عملیاتی سرسختی:
 تعریف مفهومی عزت نفس اجتماعی:
پیشینه تحقیق
 موضع گیریهای نظری در خصوص سبکهای دلبستگی
 تعریف دلبستگی:
سبکهای دلبستگی
نظریه روان تحلیل گری:
نظریه اریکسن
 ساختار شناختی سبک دلبستگی:
 ثبات دلبستگی
تعریف سرسختی
 مدل مفهومی ارتباط سرسختی، استرس و بیماری
موضع گیری های نظری در خصوص عزت نفس
 نظریه های عزت نفس
 عزت نفس در دیدگاه روانکاوری
 عزت نفس در دیدگاه آدلر
 عزت نفس از دیدگاه راجرز:
 اهمیت عزت نفس
 انواع عزت نفس
 تحقیقات انجام شده درباره سبکهای دلبستگی
روش تحقیق
 جامعه و نمونه آماری:
روش نمونه گیری
 ابزار گرد آوری اطلاعات
پرسشنامه سرسختی اهواز
 پرسشنامه عزت نفس:
 روش اجرا
روش تجزیه تحلیل داده ها:
 بررسی جمعیت شناختی آزمودنی ها:
بررسی توصیفی داده ها
 بحث و نتیجه گیری
منابع:

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با عزت نفس اجتماعی

تحقیق آثار سبک شمردن نماز

اختصاصی از فی توو تحقیق آثار سبک شمردن نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آثار سبک شمردن نماز


تحقیق آثار سبک شمردن نماز

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 1

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

آثار سبک شمردن نماز

 

روزی فاطمه زهرا ، صدیقه کبری(سلام لله علیها) از پدر گرامی خویش سوال کرد: پدرجان مردان و زنانی که نماز خود را سبک می شمارند چه عذاب و عقوبتی دارند؟ رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: دخترم! هر زن و مرد مسلمانی که نماز خود را سبک و کوچک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می کند: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در عالم قبر و سه بلای دیگر هنگامی که روز قیامت از قبر برانگیخته می شود. 

 

امّا آن شش بلا که در دنیا به او می رسد: 

 

اوّل: خداوند برکت را از عمرش برمی دارد و عمرش کوتاه می شود. 
دوّم: خداوند برکت را از روزی اش برمی دارد و رزق و روزیش کم می گردد.
 
سوّم: خداوند نشانه بنگان صالح و شایسته را از صورت او پاک می کند و نور ایمان را از چهره او می برد.
 
چهارم: هر طاعتی که به جا آورد، بهره ای از آن نمی برد.
 
پنجم: دعایش مستجاب نمی شود.
 
ششم: بهره ای از دعای مردان و زنان صالح و شایسته نمی برد و مشمول دعای نیکان نمی شود.
 

 

 

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

« پشتیبانی مرجع فایل »

همچنان شما میتوانید قبل از خرید، با پشتیبانی فروشگاه در ارتباط باشید، یا فایل مورد نظرخود را  با تخفیف اخذ نمایید.

ایمیل :  Marjafile.ir@gmail.com 

 پشتیبانی فروشگاه :  پشتیبانی مرجع فایل دات آی آر 

پشتیبانی تلگرام  و خرید

پشتیبانی ربات فروشگاه : 

به زودی ...

/images/spilit.png

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آثار سبک شمردن نماز

دانلود تحقیق کامل درمورد سبک های هنر

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق کامل درمورد سبک های هنر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد سبک های هنر


دانلود تحقیق کامل درمورد سبک های هنر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 48

 

زبان تاریخ هنر و نقد هنری مانند هر علم دیگری واژگان خاص خود را دارد. بدیهی است که لازمه فهم درست مطالب،‌ آشنایی با معانی دقیق واژه هاست. به علاوه، در مباحث هنری و زیبایی شناسی برخی اصطلاحات بر مفاهیم فلسفی مبتنی هستند، و یابا اصطلاحات ادبی مشترک اند، و از اینرو ممکنست معانی غیر دقیقی را به ذهن متبادر کنند. برای آنکه در مطالعه کتاب حاضر مشکلی از ایندست پیش نیاید، در این فصل به توضیح و تعریف چند واژه هنری بدانگونه که کمابیش پذیرفته شده اند – می پردازیم.

هر اثر نقاشی دارای یک موضع است . ( البته بسیاری از نقاشان انتزاعگرای نوین موضوع را از کار خود حذف می کنند. ) موضوع هنری یک نقاش آن چیزی است که او از میان پدیده ها و رویدادها برای نقاشی کردن بر می گزیند: مثلا یک منظره طبیعی، یک چهره آدمی، یک صحنه نبرد، و یا حتی یک قصه. گاهی موضوع، « عنوان» یک اثر نقاشی نیز محصوب می شود.

محتوی عبارت از آن چیزی است که نقاش در موضوع خود کشف می کند و مورد تاکید قرار می دهد. به عبارت دیگر ، مفهوم یا مفاهیم خاصی از واقعیت ( جهان برونی یا درونی ) که نقاش به مدد اندیشه و احساس و خیال خود قابل روئیت می کند،‌محتوای کار او است. لازخه بیان محتوی، وجود قالبی متناسب راآن است قالب ( فرم ) تنها به منزله پوسته و صورت ظاهر یک اثر نقاشی نیست، بلکه مبین ساختار، نظمم و سازمانبندی معینی است که به واسطه آن ، محتوی قابل روئیت یم شود. از اینرو، در یک اثر هنری ، قالب و محتوی لازم و ملزوم یکدیگرند و از هم جدا ناشدنی هستند. البته این بدان معنی نیست که هر محتوای معین را فقط در قالبی معین می توان بیان کرد. آنچه در این باره اهمیت دارد، یگانگی این دو وجه در جهت رسایی کاملتر بیان هنری است .

قالب هر هنری عناصر خاص خود ار دارد. قالب در نقاشی از عناصر بصری یعنی رنگ و شکل و خط تشکیل می یابد. برقراری سامانی انداموار ( ارگانیک ) در این عناصر – که آنها را همچون یک کل یگانه ارائه دهد – ترکیب بندی ( کمپوزیسیون ) نامیده می شود. بنابراین،‌ ترکیب بندی اساس قالب یک اثر نقاشی را می سازد. هر نقاش برای سلاختن قالب مناسب نیازمند آن است که مواد، ابزارها و روشهای اجرایی معینی را انتخاب کند. هر گاه روند گزینش وسایل فنی و طرز اجرای کار او از دیگران متمایز باشد. می گوییم وی دارای اسلوبی شخصی است اسلوب، سیاق یا روش شخصی یک نقاش با « سبک » کار او ارتباط دارد. اما باید توجه داشت که اسلوب و سبک دو مفهوم مترادف نیستند. مثلا روبنسن اسلوبی شخصی در رنگامیزی دارد. ولی سبک کار او را با رک می نامند.

سبک چیست؟

سبک یا شیوه هنری ( استیل ) عبارت از آن خصلتهای صوری است که به یک اثر یا مجموعه آثار معین اختصاص دارد و آنها را از سایر آثار متمایز می کند. بلافاصله بیفزایم که این خصلتهای ویژه باید دارای پیوندی درونی و ارتباطی ارگانیک باشند، و یا به عبارتی، باید نشانه های یک واحد کامل را عرضه دارند. مثلا ویژگیهای منفردی نظیر هلال تیزه دار یا طاق متقاطع یا عناصر قائم مکرر و غیره به تنهایی سبک معماری گوتیک را نمی سازند. بلکه ارتباط ارگانیک تمامی اجزاء است که یک کل معنا دار را شکل می دهند در مثالی دیگر: خصوصیاتی چون شکلهای پویا، یا سطحهای متباین روشنی و تاریکی، و یا ترکیب بندی غیر متمرکز، هر کدام به تنهایی مبین سبک بارک نیستند، بله همبستگی انداموار همه این ویژگیهای صوری است که موجب تمایز نقاشی عصر بارک می شود.

واژه سبک را هم در مورد آثار یک هنرمند، و هم در مورد کل آثار یک مکتب هنری به کار می برند. مثلا می توان از سبک رامبراند،‌ و در عین حال، از سبک مکتب رامبراند سخن راند. همچنین می توان تمامی آثار یک دوره را که به واسطه ارتباطیمعین در سبک از آثار سایر دوره ها متمایزند،‌ تحت عنوان واحد نامگذاری کرد: مثلا سبک بارک. گاه نیز واژة سبک به ویژگیهای معین طرز بیان هنری یک قوم یا ملت یا نژاد اطلاق می شود. در مورد اخیر، مثلا، سبک هنر مصریان در برابر سبک هنر بونانیان قرار می گیرد، و یا در عصر رنسانس، سبک جنوبی ( ایتالیا ) از سبک شمالی ( فلاندر ) متمایز می شود. به هر حال، سبک هنری فارغ از زمان و مکان معنایی ندارد. هر سبک هنری ، نشانی از دوره تاریخی معین، و یا مردمی معین را باز می تابد.

خاطر نشان می کنیم. که واژه سبک،‌ توضیح دهنده و متمایز کننده چگونگی شکل ظاهر و ساختار صوری – و نه کیفیت مضمون و محتوای – آثار هنری معین است. در تاریخ هنر،‌ به مواردی بسیار برخورد می کنیم که یک سبک معین برای بیان هدفها و مفهومهای متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است . در ججاییکه نوعی خاص از بینش زیبایی شناختی، و یا به طور کلی، رابطه هنر با جهاننگری معین مورد نظر باشد،‌ دیگر واژه سبک گویا نخواهد بود،‌ و باید اصطلاح روش هنری را به کار بریم. مثلا، کاربرد اصطلاح « سبک رئالیسم » می تواند همواهر ابهام انگیز باشد، زیرا معلوم نمی دارد که مفهوم عالم واقعگرایی مورد نظر است یا شیوه خاص بازنمایی واقعیت . ( حال آنکه ، مثلا، سبک کوربه معنایی مشخص را می رساند،‌ و ویژگیهای شیوه کار این هنرمند را به ذهن متبادر می کند).

در هنر غرب،‌آرمانگرایی ( ایدئالیسم ) عبارت از انطباق آرمانگرایی فلسفی بر مقوله هنر است . اندیشه های افلاطون را سرچشمه اصلی آرمانگرایی غربی می دانند. افلاطون معتقد بود که تمامی افراد و چیزهای خاص که به حس و گمان ما در آیند، نسبی و متغیر و متکثر و مقید به زمان و مکان، و فان یاند. تنها نمونه کامل یا مثال هر چیز حقیقت دارد که مطلق و ثابت و فارغ از زمان و مکان است. چیزهای خاص فقط بازتابهایی از مثل خود هستند، و هر چه بهره آنها از مثل خود بیشتر باشد، به حقیقت نزدیکترند. ( افلاطون، دنیا را به غاری تشبیه می نماید که آدمهایی از آغاز زندگی در آنجا به زنجیر کشیده شده اند. آنها فقط می توانند به بن و بدنه غار بنگرند. پشت سرشان آتشی برافروخته است، و دیواری میان ایشان و آتش حایل است. کسانی از پشت دیوار می گذرند و چیزهایی با خود دارند که سایه شان از فراز دیوار بر بدنه غار می افتد. اسیران فقط سایه ها را می بینند و آنها را حقیقت می پندارند،‌ حال آنکه حقیقت چیزی دیگر است و آن را نمی توانند دریابند، مگر آنکه از زنجیر برهند و از غار به در آیند. ) . بعدها ، فیلسوفان نوافلاطونی، مفهوم مثل افلاطونی را بسط دادند و آن را بر مفهوم زیبایی منطبق کردند.

شالوده آرمانگرایی هنری بر همین اندیشه استوار است . تمامی افراد و چیزهای خاص – تا آنجا که از نوعی معین باشنند –به یک تصویر یا ایماژ اصلی و آغازین باز می گردند. این صورت ازلی در جریان تغییر جلوه هایش همواره جوهری ثابت است،‌در تک تک شکلهای خاص قابل ادراک به واسطه حواس پنجگانه یافت نمی شود، و ماهیتی  غیر مادی دارد. بر طبق این بینش، درهمه انسانهای خاص مربوط به گذشته و حال و آینده ،‌ مثال « انسان » مستتر است . ( این بدان می ماند که فرضا تمامی صور انسانی بر روی یک صفحه حساس عکاسی منعکس شوند. بدینقرار، تمامی کیفیات ویژه ای که یک فرد خاص را از سایر افراد متمایز می کند. یکسان می گردند،‌و تمامی کیفیات مشترک انسانها مورد تاکید قرار می گیرند). مثال انسان، قانون آغازین یا تصویر آغازین را که از آن پیکرهای مجزا نشئت می گیرند،‌ م ینمایاند. همانطور که صورت مثالی « نوع بشر » وجود دارد. صور مثالی « مرد »، «زن»، « حیوان» ،« نبات»،« منظره » و غیره نیز وجود دارد.

از آنروز که تصویر آغازین ،‌ازلی و ثابت است، باید ساکن و آرام باشد، و چون تحقق قانون آغازین را منظور دارد ،‌باید خود  بسنده باشد . در نتیجه، تمامی نیروهای موجود در این تصویر ، در تعادلی متساوی و حتی متقارن قرار گرفته اند. از آنجائیکه همه اختلافهایی که فردها را مشخص و متمایز می کنند،‌ برابر هستند، نوعی آرامش ازلی از آن ناشی می شود و غیبت کامل تمامی اختلافها را نتیجه می دهد. این بدان معنی است که همه خطها باید مستمر باشند و بتوانند به نقطه آغاز حرکت خود باز گردند. از آنرو که این کیفیتها در کاملترین حالتش در دایره و شکلهای مدور یافت می شود،‌ هنر آرمانگرا خود را عمدتا در این شکلها بیان می کند.

یونانیان ، آفرینندگان هنر آرمانگرا بودند. آرمانگرایی هنر یونان در مرحله کلاسیک و کلاسیک پسین ( سده های چهارم و پنجم ق. م )‌به اوج خود رسید. هنر آرمانگرای باستانی در دوران هلنی و رومی با برخی انحرافهای ناشی از دگرگونی اوضاع ادامه یافت. طی تحول هنر روم باستان مفهوم « آرمان » تحت تاثیر هنر خاور زمین و اقوام ژرمنی به تدریج تغییر کرد. این تغییر آنچنان بود که هنر مسیحی قرون وسطی پایه اش را بر دیدگاهی سوای دیدگاه دنیای باستان بنا نهاد. در نیمه دوم سده دوازدهم و نیمه نخست سده سیزدهم، مجدداً تمایلی واضح به سوی مفاهیم ‎آرمانی در هنر اروپایی ظاهر شد.

ایتالیای سده پانزدهم آغاز گر دوباره آرمانگرایی بر پایه ای وسیعتر بود. این جنبش،‌رنسانس نام گرفت که به زودی سراسر اروپا را تسخیر کرد. اما به سبب آنکه اسا هنر قرون وسطای متاخر بیشتر بر « حرکت » استوار بود تا « سکون » رنسانس به تمامی قادر به آفرینش و ادامه آرمانگرایی نشد. چون به تدریج این عنصر « حرکت » فشار آورد، آرمانگرایی اصلی ناگزیر جایش را به آرمانگرایی جدیدی تحت عنوان « بارک »‌ داد. می توان گفت که این انتقال ، نخست توسط میکلانژ تحقق پذیرفت. در سده های هجدهم و نوزدهم مجدداً آرمانگرایی هنری تحت لوای « کلاسی سیسم نو » احیا شد.

کلاسی سیسم ( کلاسیک گرایی ) عبارت از آن روش هنری است که شالوده اش بر تعریف عقلانی و زیبایی شناختی از ویژگیهای هنر کلاسیک یونان یا روم باستان استوار شده است. بسیاری تمدنها در سراسر تاریخ ، از هند تا اسکاندیناوی، عناصری از هنر حوزه مدیترانه را اقتباس کرده اند. و این امر به ویژه در دوره هایی تحقق پذیرفته که این تمدنها در ارزشهای فرهنگی خاص خود،‌ بیانی عقلانی و هماهنگ و انسانمدار ار می جسته اند . بنابراین،‌ « کلاسی سیسم » دارای جنبه ای اقتباسی است،‌و از این لحاظ باید آن را از « هنر کلاسیک اصل » متمایز کرد. ( با اینحال، غالبا اصطلاح « کلاسی سیسم » با دعوی اعتبار مطلق هنر کلاسیک،‌ بدون در نظر گرفتن مکان و زمان معین به کار می رود. )

بدینقرار ، ممکنست از کلاسی سیسم عصر اسکندر یا کلاسی سیسم عصر اگوستین، کلاسی سیس عصر رنسانس و غیره سخن راند و ادغام عناصر مکانی و زمانی معین را در الگوی هنر یونانی ( و یا یونانی – رومی ) مورد نظر داشت. از این نکته،‌همچنین ، کمیت ویژه کلاسی سیسم دریافت می شود که به موجب آن خصلتهای صوری عام و بیزمانش غالبا با معنای خصی که مبین زمانی معین است،‌تفاوت می کند. در این مورد می توان برخی پرده های انگر – نقاش فرانسوی – را مثال آورد. در این پرده ها، ویژگیهای عام زیبایی شناسی هنر کلاسیک یونان برای ارائه برداشتخاص نقاش از موضوعهای مطلوب زمان به کار رفته است.

اینکه چرا هنر بونان باستان توانست نفوذی چنین انگیزاننده ولی گاه عقیم کننده بر سایر تمدنها اعما کند، جای بررسی دارد. در اینجا به دو دلیل اشاره می کنیم: یکم آنکه هنر کلاسیک دارای سامانی بسیار عقلانی بود که وضوح تناسبات، ترکیب موزون و کاربرد بصری قوانین هندسی و زیست شناختی را نتیجه داد، دوم آنکه هنر یونان نخستین بیان جامع تمدن با ختر زمین بود که به صورت آثار تجسمی در معرض دید نسلهای بعدی قرار گرفت. ویژیهای نامبرده کیفیتی مطلوب و در خور تقلیدبه هنر یونان بخشیدن بود که در ادوار مختلف نه فقط تمدن غربی بلکه همچنین تمدنهای شرقی را به آنچلب کرده بود.

علاوه بر این کاربرد عام اصطلاح کلاسی سیسم، اطلاق خاص و متداولترش به احیاء هنر کلاسیک در نیمه دوم سده هجدهم و ربع اول سده نوزدهم مربوط می شود که کلاسی سیسم نو نام دارد. از رنسانس پیشین ( حدود سال 1400 ) به بعد،‌ زیبایی شناسی کلاسیک سراسر اروپا را به زیر سلطه خود کشید. با اینحال، جهت کوششهای معطوف به صور و اصول کلاسیک در اثر و اکنشهای پویای فرهنگهای ملی و برخوردهای ناشی ازشرایط زمان تغییر کرد، و سرانجام در سده هفدهم به سبک بارک منجر شد. سپس نیروهای سبک اخیر در میانه سده هجدهم به سبک بارک منجر شد. سپس نیروهای سبک اخیر در میانه سده هجدهم به تحلیل رفتند. در واقع ، سبک بارک که وسیله ای برای تبلیغ کلیسا و دودمانها شده بود، در نظر طبقه متوسط که « عقل » را راهبر همه چیز می دانست، مشکوک به نظر می آمد.

در همان زمان،‌ کاوشهای شهرهای مدفون شده هر کولانئوم و پمپی در ایتالیا، نمونه هایی قابل توجه از هنر کلاسیک را رد اختیار نظریه پردازان و باستانشناسان و فرهنگستانیان گذارد. انتشار « تاریخ هنر باستانی » نوشته وینکلمان پایه های دانش دقیقتر درباره هنر کلاسیک را ساخت. بدینمنوال ، کلاسی سیسم نو رخ نمود. ویژگیهای سبکی آن همان هنر یونانی – رومی بود که با روحیه ای پرهیزکارانه تفسیر می شد. زیرا کلاسی سیسم نو در برابر سبکسری رکوکو ( یعنی واپسین جلوه بارک ) خود را به سادگی و صراحت بیان متعهد می کرد.

در عرصه هنر نقاشی، موج مقابله کلاسی سیسم نو با رکوکو از شهر رم برخاست ولی در پاریس گسترش یافت. رهبری این جنبش با وینکلمان و منگس – نقاش آلمانی – بود. مخالفت این نظریه پردازان با کیفیت احساسی رنگ موجب شد که آنان بر طرح به عنوان بنیان استوار هنر تاکید ورزند. این نظریه توسط فلکسمن – پیکره ساز و رسام انگلیسی – وچند تن دیگر که نقاشیهای روی ظروف یونانی را با اسلوب خطی بازسازی و چاپ می کردند، بیشتر قوام گرفت. در نتیجه ، این انگار به وجود آمد که نقاشی یونانی یک هنر خطی ناب بوده است. گرایش به سوی بیان خطی مقبولیت عام یافت. انگر می گفت: « حتی دود  را باید با خط نشان داد » بدینمنوال، « خط گرایی » در سبک کار کلاسیک گرایان به منزله نوعی پالایش وسایل تصویری در جهت نزدیکتر شدن به وضوح و صراحت و ثبات هنر باستانی انگاشته شد.

در آن روزگار، برداشتهای اخلاقی از موضوعهای قهرمانی و تاریخی مورد توجه نقاشان قرار گرفته بود. داوید – نقاش فرانسوی – مفهومهای قالب ناب و موضوع ارمانی را با مفهومهای انقلابی پیوند زد. همین امر دلیل موفقیت استثنایی نقاشیهای او، و از جمله پرده سوگند هراتیوس ها بود . با این حال ، پس از انقلاب کبیر فرانسه پرهیزگاری جمهوریخواهی به شوکتنمایی امپراتوری استحاله یافت، و داوید انقلابی، سرنقاش دربار ناپلئون شد.

داوید رهبر توانای مقبولترین هنر کده اروپا بود. او در تمامی مراحل زندگی هنریش به ارمانهای کلاسیک وفادار ماند . نخست از الگوهای رومی و سپس از سرمشهای یونانی در کارش مدد می گرفت . این روند توسط شاگردش انگر، به نوعی حسگرایی پالوده یونانی انجامید. انگر برجسته ترین چهره نگار و دقیقترین طراح زمانش بود، و به نحوی مصالحه ناپذیر از قضایای کلاسی سیسم جانبداری می کرد. به این سبب در سده نوزدهم، گستره نفوذش از سایر استادان کلاسی سیسم نو فراتر رفت.

اگر دوران امپراتوری ناپلئون بیشتر مشتاق احیاء کلاسی سیسم عصر اگوستین بود،‌ پس از سقوط ناپلئون، جریان کلاسی سیسم دقت و صحت باستانشناختی را بیش از گذشته در مد نظر داشت. این گرایش که به ویژه در معماری بیشتر به چشم می خورد، کمابیش تا میانه سده نوزدهم ادامه یافت. گویی کلاسی سیسم جامه ای با برش دقیق باستانی بر تن می کرد تا مقاصد فایده طلبانه زندگی شهری نوین را پنهان می داشت. ( شاخص ترین نمونه این نوع کلاسی سیسم را در معماری شهر واشینگتن «آمریکا» می توان دید).

عصر کلاسی سیسم نو در سایر کشورها نقاشان برجسته ای پدید نیاورد، و شاید بتوان گفت که با کاهش انگیزه های خلاقه در هنرهای تجسمی همراه بود. در این میان، رینولدز – نقاش انگلیسی – تفسیری التقاطی از کلاسی سیسم ارائه داد و خلوص شدید شکلها را به طور جزئی پذیرفت. از سوی دیگر ، وست – نقاش آمریکایی مقیم انگلستان – نقاشی تاریخی را با معیارهای کلاسی سیسم پیش نها. در سده بیستم نیز جلوه هایی تازه از کلاسی سیسم رخ نمود. چنانکه « خطگرایی » پیکاسو در سال های 20 این قرن عناصری از هنر فلکسمن و انگر در خود داشت. به طور کلی، هنر معاصر اگر به کلاسی سیسم باز می گشت، مفهوم آن را در تجرید قالب، و موضوع انتزاعی می جست.

کلاسی سیسم از لحاظ نظری در تناقض با رمانتیسم است، گو اینکه در واقعیت تاریخ، این دو غالبا به هم می آمیزند. اصطلاح رمانتیسم را در معنای عام به آن دوره هایی می توان اطلاق کرد که کیفیات عاطفی و تخیلی در هنر و زندگی مورد تاکید قرار می گیرند. در این معنی، آثار نقاشان و نیزی سده های شانزدهم و هفدهم و یا آثار نقاشان انگلیسی و فرانسوی نیمه نخست سده نوزدهم، جملگی، رمانتیک قلمداد می شوند. خرد گریزی رمانتیسم در هر زمانی با خردگرایی کلاسی سیسم در تعارض می افتد، و این تعارض در شکل تقابل میان بیان شخصی و عاطفی، و تعقیب اصولی زیبایی صوری جلوه گر می شود.

رمانتیسم در معنای خاصش، یک روش هنری مربوط به آغاز عصر جدید است ، و تا آنجا که به نقاشی مربوط می شود، جنبشی است که دهه های آخر سده هجدهم و تقریبا نیمه نخست سده نوزدهم را می پوشاند. عشق به منظره های بکر طبیعی وجلوه های قاهر طبیعت، و امور رمز آمیز و غریب در هر هیئت و ظاهری، غم غربت درباره دوران گذشته، اشتیاق پرشور به نیروهای لگام گسیخته،‌ و آزادی،  همه اینها نقاش رمانتیک را در گزینش موضوع کارش رهبری می کنند. این کیفیات مضمونی بیش از ویژیهایسبکی و اسلوبی مشخص کننده رمانتیک هستند، و از اینرو آثاری گونه گون را می توان تحت این نام طبقه بندی کرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد سبک های هنر

مقاله در مورد آشنایی با سبک معماری و زندگى نامه فیلیپ جانسون

اختصاصی از فی توو مقاله در مورد آشنایی با سبک معماری و زندگى نامه فیلیپ جانسون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد آشنایی با سبک معماری و زندگى نامه فیلیپ جانسون


مقاله در مورد آشنایی با سبک معماری و زندگى نامه فیلیپ جانسون

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه6

 

بخشی از فهرست مطالب

زندگینامة جانسون

 

پلانهایی از کارهای جانسون

 

آخرین ساختمان فیلیپ جانسون، بعد از مرگش، ساخته می‌شود

 

 

 

فیلیپ جانسون (Philip Johnson) معمار برجستهٔ آمریکایی بود.

 

فیلیپ جانسون ، معمار، مورخ معماری، موزه‌دار، گردآورنده آثار هنری و یکی از شخصیتهای برجسته معماری و طراحی قرن بیستم، 25 ژانویه، سال جاری در سن 98 سالگی در خانه معروف شیشه‌ای خویش، درگذشت.

 

فیلیپ جانسون، معمار نوآوری که آسمانخراشهای شیشه‌ای را رواج داد و بعدها با طرحهای جسورانه و نوستالژیک پست‌مدرن قالبهای پیشین خویش را در هم شکست، طی 50 سال، یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های معماری و طراحی آمریکا بوده است، بطوریکه بسیاری از ساختمانهای آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم بر اساس اصول معماری بنیان نهاده شده توسط او، ساخته شده‌اند.

 

آخرین ساختمان فیلیپ جانسون، بعد از مرگش، ساخته می‌شود

 

اخیرا کلنگ آخرین ساختمان طراحی شده توسط فیلیپ جانسون، بعد از مرگش، در منهتن به زمین زده شد؛ این بنای 12 طبقه که بسیار از خلوص طرح مشهور خانه شیشه‌ای جانسون الهام گرفته، بار دیگر تلفیقی خالص از شیشه و فولاد را ارائه می‌دهد. تفاوت عمده ساختاری بین این دو بنا، شهری شدن بنای جدید با قابلیت پاسخگویی به نیازهای مرتبط با قرار گیری در بستری شهری است. خانه شیشه‌ای اولیه که در سال 1946 ساخته شد، یک تک¬اتاق با دیوارهای تماماً شیشه¬ای در میان یک فضای کاملا طبیعی بود. خانه شیشه‌ای هم اکنون به عنوان یک میراث تاریخی نگهداری می‌شود.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد آشنایی با سبک معماری و زندگى نامه فیلیپ جانسون