فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم

اختصاصی از فی توو چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم


چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری  دانش آموز  را بر طرف کنم

 

 

 

 

 

 

 

فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:26

چکیده:

این پژوهش با هدف حل مشکل اخلاقی ورفتاری دانش آموز  نرگس  انجام گردیده است که دانش آموز دارای اختلالات رفتاری از قبیل  شلوغی درکلاس درس وحیاط مدرسه و.... ، مسخره کردن دیگران، اذیت کردن دیگر دانش آموزان ،حسادت ، بی حوصلگی ، لجبازی ، تنبلی ، سردرد مزمن بود. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سوالات زیر برای رفع مشکل دانش آموز در ذهن من ایجاد گردید:1 - آیا بیماری سردرد ، موجب اختلال رفتاری او شده است ؟2-آ یا بیماری سردرد ، ناشی از فشارهای روانی است ؟3- آیا تربیت غلط ، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟4- آیا به خاطر روابط غلط با ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟5-  آیا دچار کمبود محبت شده است؟6-  آیا با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟7-  چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟روش استفاده در این پژوهش اقدام پژوهی مدل جدول تناقضات می باشد. برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود دارد ؛ با توجه به موضوع پژوهش ، به نظر می رسد که ما مجبور باشیم از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایم . در این پژوهش روشهای مشاهده ، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای کاهش حسادت ، شرکت دادن فرد در گروه  و احساس مسئولیت فرد نسبت  به گروه ایجاد   می گردد و از والدین فرد خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و رفتارشان نسبت به فرد ملایم گردد.برای کاهش پرخاشگری و لج بازی ؛ از والدین نرگس خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشود و با فرزندان خود با ملایمت ومهربانی رفتار کنند و ویژگی های مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد .


دانلود با لینک مستقیم


چگونه مشکلات اخلاقی رفتاری دانش آموز را بر طرف کنم

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از فی توو بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات103

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:
در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد.
به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند.
در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.
در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

ویژگیهای اخلاقی امام رضا

اختصاصی از فی توو ویژگیهای اخلاقی امام رضا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ویژگیهای اخلاقی امام رضا


ویژگیهای اخلاقی امام رضا

ویژگیهای اخلاقی امام رضا (ع)

21 صفحه

 

مقدمه

 

اسلام در بعد اصلاح اخلاق، که عبارتست از اینکه در مقام باطن،‌ خود را از همه رذایل تزکیه نمودن و متخلق به اخلاق کریمه و فضایل نفسانی شدن، اهمیت وی‍ژه ای داده است و دستورات وسیع و موکدی را درباره پاکی باطن و تزکیه نفس و تخلق به اخلاق کریمه می دهد.

قرآن کریم، رستگاری را در همان تزکیه از رذایل اخلاقی می داند، « قد افلح من زکیها» یعنی محققا رستگار می شود،‌ کسی که باطن خود را پاک گرداند.

بشر درزندگی خود،‌ همواره به یک سلسله آداب و رسوم پایبند بوده است و شیوه ای را برای خویش برگزیده و زندگی خود را براساس همین آداب و رسوم ادامه داده است و می دهد و از آن رو که انسان آفریده خداست،‌ بی تردید بهترین برنامه برای کمال وجسم و روح او، ‌برنامه ای است که از سوی خداوند تنظیم یافته باشد،‌ و این برنامه در آداب و رسوم پیامبر بزرگ خدا و اولیا و اوصیای گرامی ایشان متجلی است و بهترین و کامل ترین آنها همان راه و روش پیامبر (ص) است،‌ و پر واضح است که ائمه معصوم ما نیز که فرزندان آن بزرگوار می باشند ، تجلی اخلاق ایشان بوده اند،‌ به گونه ای که هرکس آنان را می دیده است، بی اختیار به یاد رسول خدا می افتاده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


ویژگیهای اخلاقی امام رضا

مقاله کامل با موضوع آموزش و پرورش، معلم و مسائل اخلاقی جامعه

اختصاصی از فی توو مقاله کامل با موضوع آموزش و پرورش، معلم و مسائل اخلاقی جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل با موضوع آموزش و پرورش، معلم و مسائل اخلاقی جامعه


مقاله کامل با موضوع آموزش و پرورش، معلم و مسائل اخلاقی جامعه

تعداد صفحات : 16 صفحه

فرمت فایل : Word and PDF

کد فایل : 000014

***تخفیف برای مدت محدود***

کامل ترین را برایتان برگزیده ایم

پشتیبانی 24 ساعته از طریق تلگرام : 09904652258

چکیده

نظام آموزشی به کارخانه‌یی می‌ماند که اگر چه ظاهرا هدف آن «آدم‌سازی» عنوان شده است اما معدودند افرادی که از زیر دندانه چرخ‌های آن، ذهن و زبان سالم به در ببرند. این نظام به واسطه کارکردی که دارد، نه عزت‌نفس لازم را برای دانش‌آموز به ارمغان می‌آورد ونه احترام دیگران را در نظر او برجسته می‌سازد. دانش‌آموزان به مثابه اشیایی به‌طور چند نفری در جعبه‌هایی به نام کلاس کنار هم چیده می‌شوند. همکلاسی‌ها نه همدیگر را و نه معلم‌شان را انتخاب نمی‌کنند. همنشینی‌ها به‌طور تصادفی و انتصابی است. در نتیجه فضای ارتباطی با همدیگر در یک مقطع زمانی چندماهه، اعتماد و اطمینان لازم را ندارد. در طول زمان یکسری اطلاعات به آنها آموزش داده شده و آنها ناچارند پس از مدتی همان مطالب را پردازش کنند. ارتباط و دیالوگ میان بچه‌ها قدغن و معلم متکلم‌ وحده است. مهم‌تر ازهمه، آنها به عنوان یک نیروی انسانی ذخیره تلقی می‌شوند که در آینده به درد جامعه خواهند خورد، پس ضمن اینکه پا روی دل و احساس‌شان می‌گذارند، باید دروسی را فرا گیرند که آموزش و پرورش فکر می‌کند، به درد خواهد خورد. با این وجود این فضا نمی‌تواند و نباید بدون قاعده و مقررات باشد و همین نقطه امیدی برای حضور به موقع اخلاق است.

تا پیش از این جامعه در سایه سار اخلاق نشسته بود و کوچه‌ها کم و بیش به دست یکی، دو سلام فتح می‌شدند. ارتباط بین خانه، مدرسه، مسجد و بازار چنان قوی بود که هرچه دیده می‌شد، جز خیر، تعاون و همدلی نبود. شاید چون ضعف و خلأ اخلاقی محسوس نبود، نظام آموزشی نیز مسوولیتی در این باره نداشت. امروزه اما آدمی کودکی خودش را گم کرده است و درقحطی آب، هوا، اخلاق و خوبی به سختی نفس می‌کشد. خانواده‌ها دیگر کارکرد پیشین خویش را از دست داده‌اند. وجود طلاق روانی میان والدین، بروز پدیده تک فرزندی،تجمل‌گرایی، کارمضاعف بیرون از خانه، مشکلات ترافیک، دوری از پدرو مادربزرگ و سایر بستگان، تنها برخی از عوامل مخل عملکرد خانواده محسوب می‌شوند. برای مثال، در گذشته همه افراد خانواده برای صرف غذا دور یک سفره جمع می‌شدند و این باعث ایجاد و تقویت روابط میان افراد می‌شد ولی حالا با وجود فست‌فودها، این ارتباط‌ها کم شده است. در نتیجه تنها گزینه موجود، روی آوردن به مدرسه است.

مقدمه

اهتمام به اخلاق در مدارس غیرممکن نیست اما دشوار است. آموزش اخلاقی اگرچه لازم است ولی کافی نیست. حاصل آن نظم دادن و منضبط بارآوردن است که البته عمر و دوام زیادی ندارد. بیشتر به اطاعتی منفی و مطلق می‌انجامد که درنتیجه فعالیت بدنی دانش‌آموز در مدرسه است. معمولا بسیار آموزش‌های اخلاقی داده می‌شود که از بس عبوس و بی‌ثبات هستند، ضمانت اجرایی خاصی ندارند. حق هم همین که اخلاق در حصار آموزش‌های مدرسه‌یی گرفتار نماند؛ از نظر برخی دانشمندان، کودک اصول اخلاقی خود را تا سن شش سالگی کسب می‌کند و لذا آموزش رسمی اخلاق در مدرسه به تنهایی چندان تاثیری دراخلاقی کردن وی نخواهد داشت.

در واقع اگر آموزش اخلاقی با زیرساخت‌های فطری و قلبی آدمی سازگار نباشد، حاصلی جز ریا و نفاق ندارد و به آسانی، تربیت شکل ریایی به خود می‌گیرد واخلاق به ضد اخلاق بدل می‌شود. به همین جهت است که مدیران و معلمان غالبا گله‌مندند که با وجود اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی گنجانده شده و سخنانی که در خلال برنامه صبحگاهی برای بچه‌ها ایراد می‌شود و با وجود اشعار و جملات جالبی که بر در و دیوار مدرسه وجود دارد، با‌زهم رفتارهایی مثل تقلب، دروغگویی، بی‌نظمی، خشونت و پرخاشگری اسباب زحمت‌شان است. واقعیت این است که بچه‌ها آن اندازه که تحت تاثیر رفتار و کردار بزرگ‌ترها قرار می‌گیرند به گفتار هرچند زیبا و اغوا‌کننده آنها وقعی نمی‌نهند. به ویژه در روزگار امروز که به یمن گسترش اطلاعات در رسانه‌های گوناگون، سطح معلومات و دانش آنها در مسائل اخلاقی و اعتقادی بالا رفته است. مثلاگاهی با تماشای یک فیلم مذهبی، بهتر و بیشتراز معلم خود که می‌کوشد قصه آن را باز گوید، به موضوع اشراف دارند و کم و بیش اشتباهات احتمالی معلم‌شان را هم یادآور می‌شوند. با این حال، همه اینها نوعی باور دانشی است و هنوز مانده تا به باور قلبی یعنی تربیت اخلاقی برسد.

مقصود از تربیت اخلاقی، فراگیری و عمل به آداب و رسوم اجتماعی نیست زیرا آداب و رسوم غیر از اخلاق است. برای همین است که در هر کشورآداب و رسوم اجتماعی ویژه‌یی بر اساس ملاحظات نژادی، سیاسی، دینی وجغرافیایی ظهور پیدا می‌کند که اصرار در تبلیغ آنها چه بسا به ترویج نوعی انحصارطلبی و خشونت منجر بشود. در صورتی که فرآیند اخلاق با مسائل بنیادین انسانی ارتباط دارد و در فطرت آدمی فارغ از نژاد، دین و زبان او رخ می‌نماید. پایبندی به اخلاق، وجه ممیزه حیات انسانی است. هدف غایی دین اسلام نیز تکمیل مکارم اخلاقی است. اهمیت این مساله در دنیای لجام‌گسیخته امروز که فساد و جنایت از در و دیوار آن می‌بارد، به‌شدت احساس می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل با موضوع آموزش و پرورش، معلم و مسائل اخلاقی جامعه

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه159

فهرست مطالب مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:

رشد ملاک‌های اخلاقی:

 

بیان موضوع:

 

هدف پژوهش:

 

ضرورت و اهمیت پژوهش:

 

تاریخچه مختصر در جهان و ایران

مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟

ماهیت اخلاق :

 

مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی

 

زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی رشد

 

تعریف واژه‌ها:

 

نکاتی دربارة چگونگی تحول اخلاقی

 

دیدگاههای روان شناختی دربارة اخلاق:

 

دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان:

 

رشد اخلاق در کودک:

 

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند.

 

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.

 

اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.

 

هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.

 

هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند.

 

به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.

 

قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرن

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان